کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



درباره مصنوعات بشری نیز گاه موضوع معامله مال آینده به صورت کلی فی الذمه و به ‌عنوان مثال ازتولیدات آینده خط تولیداست که با توجه به سفارش خاص خریدار ، کالایی به صورت انحصاری برای او ساخته می شود واز طرف دیگر باید درنظرداشت که این مصنوعات بشری ممکن است که ازاموال منقول یا غیرمنقول باشد.

مصنوعات منقول که به صورت سفارش خاص خریدار و به صورت انحصاری برای او ساخته می شود ، درفقه باعنوان «بیع استصناع» بحث شده است و مصنوعات غیرمنقول مورد سفارش خریدار نیز اغلب درقالب بیع ‌آپارتمان‌های ساخته نشده مطرح شده است.

گفتارنخست : تعریف بیع مال آینده

درمورد بیع مال آینده یا بیع آیندان که ترجمه Vente de chose futures است ودرحقوق برخی از کشورهای عربی مانند مصر باعنوان «بیع الاشیاء المستقبله» بررسی شده است ؛ بایدگفت بیعی است که مبیع آن درهنگام وقوع عقد وجود ندارد امابایع تعهد می کندکه بعدا آن رافراهم کندودرموعدمقرر ازپیش تعیین شده تحویل دهد ؛ مانند ‌آنجا که نجاری یک دست مبل می فروشد وتعهد می دهدکه دوماهه آن راتحویل دهد ؛ در این مورد مبل ها بایددرآینده ساخته شودولذاتاریخ تشخیص مبیع بعدازبیع است.[۲۲۳]

بانگاهی به مباحث مطروحه در نظامهای مختلف حقوقی باید گفت که مبیع آینده اغلب ؛ یابعداًتولید وساخته می شود و یا همانند محصولات کشاورزی کشت ورشد ونمو می‌یابد.

گفتاردوم : بیع مال آینده به صورت عین سفارشی(خاص مشتری)

انتقال مالکیت کالای آینده درنظامهای مختلف حقوقی ، بیشتردرقالب محصولات کشاورزی ویاکالای ساخت بشرموردتوجه وبررسی قرارگرفته است ؛ فلذا در دو بند زیر ابتدا به بررسی صحت بیع اثمار و سپس بررسی صحت بیع استصناع خواهیم پرداخت.

بندنخست : بررسی صحت بیع اثمار(محصولات کشاورزی) درفقه و حقوق ایران

بیع اثمارممکن است قبل ‌از ظهور و بدو صلاح ویابعد ازآن باشد و لذا بایدگفت که درفقه امامیه ودربیع اثمار؛ بحث ازقبل یا بعد ازظهورمحصول بردرخت یا بوته موجود ، محل بحث بوده است و برخی فروش میوه روی درخت ؛ قبل ‌از بروز و نمودارشدن آن برای یکسال را بدون ضمیمه ؛ جایز ندانسته اند اما فروش برای دوسال وبیشتر ویاباضمیمه ‌را جایز می دانند ودرعین حال ، بعد ازنمودارشدن آن ها – چنانچه صلاح آنهاآشکار شده باشد- بیع آن بدون اشکال و جایزدانسته شده است که مطابق این دیدگاه ؛ حتی اگربعضی از میوه های باغ نمودارشده باشد ؛ فروختن تمام میوه آن را ؛ چه میوه های موجود و چه میوه های دیگری که درآن سال می آورد ، ‌جایز است ؛ خواه درخت یکی باشد یا بیشتر و خواه جنس میوه مختلف باشد ؛ خواه یکی و فروختن کشت را در حالی که بذراست ؛ قبل ازنمودارشدن کشت جایزندانسته اند اما صلح آن را موجه تلقی و صحیح دانسته اند ولی فروختن خوشه قبل از نمودارشدن و بسته شدن دانه را جایز ندانسته امابعد ازبسته شدن آنراجایز می دانند حال چه دانه آشکارباشد مثل جویا پوشیده باشد مثل گندم. همچنین بیع صیفی و سبزیجات همچون خیار و خربزه و مانندآنهارا قبل از ظهورشان جایز دانسته اند اما بعد ازبسته شدن و ظهور آن ها وبامشاهده بعضی و حتی بامشاهده نکردن بعضی ازآنهادرزیر برگها ‌را جایز شمرده اند ؛ حال چنانچه مبیع نظیر هویج و شلغم باشد که مقصود قسمتی است که در زیرزمین پوشیده است ؛ قبل ازدرآوردن را مشکل دانسته اما باطل اعلام نکرده اند[۲۲۴]فلذا چنین بنظر می‌آید که هنگامی که عرفاً احتمال فراهم شدن حتی قسمتی ‌از محصول وجود دارد ومحصول درآینده رشد ونمو خواهدکرد ؛ بیع آن صحیح است و وجود احتمالی محصول برحسب عرف وعادت کافی است و ‌وجود آن درهنگام عقد ضرورتی ندارد.

قانون مدنی ایران نیز درماده ۳۶۱ مقررداشته است که «اگردربیع عین معین معلوم شودکه مبیع وجود نداشته بیع باطل است» که این ماده مختص عین معین و عین کلی در معین است و لذا صرفاًدربیع برعین خارجی و بیع برعین کلی ‌در معیّن ؛ وجودمبیع ازعناصرسازنده بیع عنوان شده است که بافقدان آن در زمان عقد ؛ بیع باطل تلقی شده است.

بنددوم : بررسی صحت بیع استصناع درفقه وحقوق ایران

دربرخی موارد و دربیع مال آینده مصنوعات منقول بشری ؛ خریداربا فروشنده که یک صنعتگراست توافق می کندکه کالایی رابا مشخصات خاص وبه قیمت معین برای او بسازد. گاهی اوقات توافق طرفین چنین است که مبیع با اوصاف خاص ‌و منحصرا برای خریدارساخته می شود وبه عبارت بهتر ؛ موضوع معامله امری شخصی(سفارش خاص مشتری) است وگاهی اوقات فروشنده تولیدکننده کالایی است وتوافق طرفین ‌بر خرید مقداری ازکالاهای تولید شده توسط فروشنده درآینده است وبه تعبیردیگر امری کلی است.[۲۲۵] در این مورد و درفقه امامیه برخی ازفقها واردبحث شده وتحت عناوینی همچون استصناع یاقراردادسفارش ساخت آن رابررسی نموده اند.

بعضی ازفقها استصناع راجایزندانسته واینطورگفته اندکه سفارش چکمه ، کفش وظرفهایی که ازچوب ، برنج ، سرب وآهن ساخته می شود جایزنیست واگرکسی چنین سفارشی بدهد ؛ قراردادش صحیح نخواهدبود وصاحب صنعت اختیارداردکه آن کالا راتحویل دهد یاندهد ؛ که ‌اگر آن راتحویل داد سفارش دهنده مخیراست که آن راقبول یا رد کند.[۲۲۶]

درباره بطلان این عقد هم اینگونه استدلال کرده‌اند که مطابق اجماع فقها ؛ تسلیم کالا واجب نیست وبایع بین تسلیم وردثمن مختاراست ومشتری هم ملزم به قبض نیست.[۲۲۷]

دسته ای دیگرازفقهای امامیه هم اینطور گفته اندکه استصناع به معنای درخواست ساخت شیء است وادامه داده‌اند که مشایخ فقهای امامیه متعرض این عنوان نشده اند ، مگرعده ای اندک همچون شیخ طوسی ؛ ابن حمزه وابن سعید و لذا مشخص نشده است که آیا حقیقت آن عقداست یانه ؟ واگرعقدباشد آیاصحیح است یانه ؟ واگرصحیح باشدآیالازم است یانه ؟ واگرلازم باشدآیابیع است یااجاره؟[۲۲۸]

آنچه ازظاهر کلام شیخ طوسی برداشت می شود این است که عقدفاسد است ؛ اماظاهرکلمات ابن حمزه وابن سعید این است که استصناع عقد صحیح وجایزی ازسوی طرفین است وطرفین عقد حق فسخ دارند چراکه ابن حمزه در «الوسیله» چنین می‌گوید : «کسی که سفارش ساخت کالایی راازقبل می دهدوسازنده آن را می‌سازد ؛ بین تسلیم ‌و خودداری ازتسلیم مخیراست ‌و سفارش دهنده هم بین قبول و رد مخیراست.»[۲۲۹]

بندسوم : بررسی صحت بیع ‌آپارتمان‌های ساخته نشده درفقه و حقوق ایران

نظربه ضرورت و نیازهای اجتماعی ؛ بیع ‌آپارتمان‌های ساخته نشده ، امروزه یکی از شایع ترین اقسام بیع املاک است و از مجموع آرای قضایی و دکترین حقوقی چنین برداشت می شود که حقوق ‌دانان درپی توجیه صحت این معاملات و حمایت از حقوق خریداران و مصرف کنندگانی هستند که با رشد صعودی قیمت ها ودرصورت باطل تلقی نمودن این معاملات ؛ ضررهای ناعادلانه و جبران ناپذیری را متحمل خواهند شد.

درحقوق ایران ؛ بیع مال غیرمنقول آینده ، تحت عنوان «آپارتمان ساخته نشده» یا «پیش فروش آپارتمان» بررسی شده است وآن هنگام که موضوع بیع آپارتمانی است که هنوزساخته نشده است ؛ با توجه به مقررات قانون مدنی ایران که مبیع را شامل عین معین ، کلی فی الذمه و کلی در معین دانسته است ، در این مورد سؤلاتی مطرح گردیده است.

اولین پرسش مطرح شده این است که موضوع بیع آپارتمان ساخته نشده ؛ می‌تواند موضوع بیع کلی فی الذمه باشد یا خیر؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:48:00 ب.ظ ]




۲-۳-۳ فرایند آموزش

در فرایند آموزش سه عنصر اصلی سازمان، کارکنان، و مدیران و سرپرستان درگیر هستند که هر یک

از عناصر مذکور در جستجوی امتیازات و منافعی در رابطه باخود، از فرایند آموزش می‌باشند. ‌بنابرین‏ فرایند آموزش باید هماهنگی و همسویی را در بین آنان به گونه ای میسر که امکان هدایت و اداره مطلوب آموزشی را موجب شود.

فرایندی که در شکل۲- ۱ترسیم شده است با این دیدگاه دنبال می‌گردد که همسویی و هماهنگی را در عناصر ذینفع سازمان حاصل نماید.

‌بنابرین‏ آموزش فرایندی است که افراد ‌بر اساس آن دانش و مهارت های را جهت تأمین هدفی خاص قرارمی گیرند و هدف به کار گیری فرایند آموزش بالا بردن توان تفکر و نگرش کارکنان، افزایش مهارت و تبهر افراد، افزایش بهره وری سازمان و بهبود کیفیت کار می‌باشد، ضمن آن که بهبود روابط کارکنان و مدیران نیز مدنظر می‌باشد. در فرایند آموزش، تعیین نیازهای آموزشی، تعیین اهداف آموزش، انتخاب روش های آموزش، اجرا و ارزیابی آن ها از اهمیت بسیار برخوردار است.

تعیین نیازهای آموزش

تعیین اهداف آموزشی بهبود معیارهای ارزیابی نتایج آموزش

انتخاب یا بهبود مواد ودستوالعمل ها،روش های آموزش و برنامه های آموزش

ارزیابی و پیگیری اثربخش آموزش

هدایت آموزش در عمل

انتخاب طرح های عملی آموزش

آموزش کارکنان

فرایند آموزش جدول(۲-۲) : اقتباس ازسیدجوادین،۱۳۸۷

ورودی های فرایند آموزش

-اهداف، مأموریت‌ ها، سیاست ها و خط مشی سازمان

– تغییرات در محیط، تکنولوژی و شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی

– تغییرات در سازمان و فعالیت سازمان

– شرح وظایف، مسئولیت ها و عملکرد اجزای سازمان

– نتایج ارزیابی عملکرد

– سطح دانش، اطلاعات و مهارت های موجود

سوابق تحصیلات و آموزش کارکنان

– دانش، اطلاعات و مهارت های مورد نیاز برای تقبل وظایف مورد انتظار در آینده

– ملاحظات مربوط به نوع و چگونگی فعالیت های سازمان

– ملاحظات حقوقی، قانونی ومالی

در دنیای امروز همه ی پدیده ها به سرعت در حال دگرگونی هستند. تحولات علمی یکی از عوامل سر عت دهنده ی این دگرگونی می‌باشد، هر پژوهشی با یافته ای همراه است. مجموعه یافته های انسان ها ذخایر دانش بشر را می‌سازند، ذخایری که در هر لحظه به آن افزوده می شود. تغییر در دانایی به تغییر در روش های تولید و بهره برداری مناسب از محیط می‌ انجامد. با این تغییرات ابزارهای تولید تغییر می‌یابد انسان نیز در جریان این تغییرات، متحول می شود، خواسته های جدید برای او شکل می‌گیرد. این جریان به صورتی پیوسته در حال انجام است (بابازاده،۱۳۹۰).

تعریف آموزش: مفهوم آموزش بر خلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش، فعالیتی است هدف دار و از پیش تعیین شده که هدفش فراهم کردن فرصت ها و موقعیت هایی است که امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل می‌کند و سرعت می بخشد (سنگری، ۱۳۸۳).

آموزش فرآیندی است که افراد بر اساس آن دانش و مهارت هایی را جهت تأمین هدفی خاص فرا می گیرند و هدف از به کارگیری فرایند آموزش بالابردن توان تفکر و نگرش کارکنان، افزایش مهارت و تبحر افراد افزایش بهره وری سازمان و بهبود کیفیت کار می‌باشد، ضمن آنکه بهبود روابط کارکنان و مدیران مدنظر ما باشد. در فرایند آموزش، تعیین نیازهای آموزشی، تعیین اهداف آموزش، انتخاب روش های آموزش، اجرای ارزیابی آن ها از اهمیت بسیار برخوردار است (سیدجوادین،۱۳۸۷).

نظر محقق راجع به آموزش تربیت نیروی انسانی و ایجاد توانایی‌های لازم برای آمادگی فردا.

آموزش در سازمان به دو دسته تقسیم می شود:

۱-آموزش قبل از خدمت:آموزش قبل از خدمت آن نوع آموزشی است که قبل از ورود فرد به سازمان به وی ارائه می شود تا شایستگی و توانایی‌های لازم را در او ایجاد و وی را برای احراز شغل در آینده آماده کند این نوع آموزش برای رفع مشکلات خاص سازمانی صورت نمی گیرد، بلکه هدف عمده آن تربیت نیروی انسانی برای سازمانی ویژه است.

۲- آموزش ضمن خدمت: آموزش ضمن خدمت چیزی نیست جز تلاش هایی که با هدف ارتقای سطح دانش و آگاهی و مهارت های فنی، حرفه ای و شغلی و نیز استقرار رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان صورت می‌گیرد و آنان را برای انجام بهینه وظایف و مسئولیت های شغلی آماده می‌کند(فتحی واجارگاه،۱۳۸۷).

۲-۳-۴ شرایط مورد نیاز آموزش کارکنان

برای آن که در رفتار کارکنان از جنبه‌های دانشی، نگرشی و مهارتی تغییری پدید آید، فراهم شدن شرایط زیر ضروری است:

    1. کارکنان خود را ناگزیر از تغییر بدانند: به دیگر سخن، کارکنان انگیزه تغییر در خود و رفتارشان را داشته باشند. با توجه به سرعت رشد علم در جهان همه انسان ها باید خود را با شرایط جدید و امروزی وفق دهند. در جهان کنونی هر چیزی تاریخ مصرفی دارد حتی مدرک تحصیلی و اگر آن نیز به روز نشود از درجه اعتبار ساقط می‌گردد. پس لازم است کارکنان برای هر وظیفه ای که بر عهده می گیرند تخصص به روز آن وظیفه را داشته باشند.

    1. کارکنان از وظایف محوله و کاری که باید انجام دهند آگاه باشند: فقدان یا کمبود آگاهی نسبت به وظیفه و شیوه انجام دادن آن، مانعی برای گرایش به تغییر در رفتارهای موجود است. در واقع کلیه کارکنان باید دارای شرح وظیفه مکتوب و شفاف باشند. این وظیفه مدیریت منابع انسانی هر سازمانی است که به عنوان کارفرما برای هر شغل و پست شرح وظیفه شفاف و مکتوبی ارائه نماید.

    1. کارکنان باید در جایگاه شغلی متناسب با قابلیت های شخصی و توانمندی های عملیاتی قرار گرفته باشند: کارکنانی که ارتباط بین علایق و تحصیلات و نیز آینده شغلی خود با دوره آموزش طراحی شده نمی یابند غالباً در دوره های آموزشی شرکت نکرده و یا در صورت شرکت انگیزه ای برای یادگیری نشان نمی دهند. شاید مهم ترین دلیل عدم رغبت به حضور فعال در این دوره ها بر می‌گردد به نحوه انتخاب و جذب مستخدم توسط مدیریت منابع انسانی. متاسفانه در بسیاری از سیستم های اداری کشور این مشکل به صورت حاد وجود دارد که افراد در جایگاه های تخصصی خود نیستند پس ‌بنابرین‏ خلا آموزش احساس می شود لیکن با آموزش های کوتاه مدت که به منظور بروز کردن آموخته های قبلی است نیز نمی توان به آن چه خواسته کارفرماست رسید.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




    1. میرعباسی، باقر، بررسی اجمالی سازمان و صلاحیت دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه، مجله ی حقوقی،۱۳۸۸ ، شماره ی ۱، صص ۱۸۳-۱۹۹٫

  1. میر محمد صادقی، حسین، صلاحیت محاکم کیفری در رسیدگی به جنایات بین‌المللی ، مجموع مقالات نخستین همایش حقوق بشر دوستانه بین‌المللی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، چاپ اول دبیرخانه کمیته ملی حقوق بشر دوستانه ، ۱۳۸۱، ص ۷۶٫

پ)جزوه های درسی

    1. بیگ زاده، ابراهیم، حقوق بین الملل عمومی(۲)،۱۳۸۴ دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی.

    1. ذاکر حسینی، عبدالرحیم، سیر قدرت در دریاها، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ۱۳۶۵٫

  1. طلایی، فرهاد، حقوق بین الملل دریاها، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز، ۱۳۸۹٫

ت) پایان نامه

    1. توانا، شهرام، اصل صلاحیت کیفری جهانی با نگاه به اساسنامه در دیوان بین‌المللی کیفری، دانشگاه آزاد اسلامی شهر قدس، ۱۳۹۳٫

    1. حامد، سهیلا، صلاحیت جهانی، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۳، ص ۷ –۶٫

  1. قربان زاد، اهورا، رژیم حقوقی تنگه های بین‌المللی با تأکید بر رژیم حقوقی تنگه هرمز، دانشگاه پردیس گیلان، ۱۳۹۲ .

ث) سایت ها

۱- www.akbarian-lawyer.ir

۲- www.Asrekimyagari.com

۳- www.ghatreh.com

۴- www.ghavanin.ir

۵- www.hawzah.com

۶- www.hayat.ir

۷- www.qanun.blogfa.com

۸- www.qeshm.ir

۹- www.roozna.com

۱۰- www.torkiye.com

۱۱- www.vakil.net

۱۲- www.wikipedia.com

۱۳- www.yaserziaee.blogfa.com

۱۴- www.yasserabbaci.blogfa.com

۱۵- www.isba.ir/e-book/salahiat

۱۶-www.parsine.com.

۱۷-www.khabaronline.ir

۱۸-www.majlis, www.maslehat.ir

۱۹- www.springerlink.com

۲۰- www . tabnak.ir

-۲۱www.navytimes.com

منابع انگلیسی

Eugene Kontorovich, the inefficiency of Universal jurisdiction, UNIVERSITY OF ILLINOIS LAW REVIEW, Voll, 2008,

    1. Antonio Cassese, International law, Second Edition, Oxford university, 2005, p.15.

Abstract:

Piracy is simply any illegal act of violence caused by a private ship (non-state) on the high seas against another ship to plunder. In fact, piracy exists more or less in the water world, and some with specific goals according to their needs plundering merchant ships that are certain terrorism applies to commercial ships. Piracy has a very long history and dates back to the 13th century before Christ. In addition to the slave trade as an example of international crimes, Exercise of universal jurisdiction in relation to the perpetrators has long been provided. It is said that punish such acts has become an international value all over the world and is accepted by everyone. The growing piracy in recent years especially on the coast of Somalia has followed different International reactions. Several countries including Iran, in an effort to protect international shipping and commercial interests have attempted to send their naval forces to the Gulf of Aden and the Somali coast. In this regard, the United Nations Security Council according to its authority under Chapter VII of the UN Charter, set of resolutions adopted that gives unprecedented powers to countries in the fight against piracy. Despite the relatively wide powers of customary and treaty states in the fight against this phenomenon, in prosecuting pirates arrested Somehow see their on the warpath. It also exercised jurisdiction in our domestic law not criminalized by legislators and exists gaps in our regulatory system

Keywords: international law of the seas, mass piracy, universal jurisdiction, jurisdiction

      1. حقوق ‌دانان قدیم دریاهای باز را غیرقابل تصاحب فرض کرده و عموم ملل جهان را در استفاده از آن سهیم می‌دانستند. این قاعده حقوقی در رم متداول بود که «دریا قابل تصرف نیست» و ‌بنابرین‏ استفاده از آن به هر شکلی برای عموم آزاد بود. هوگو گروسیوس در کتاب مشهور خود به نام دریای آزاد “Mare Liberam” ‌به این اصل اشاره ‌کرده‌است. ↑

    1. Hugo Grotius(1583-1645) ↑

    1. Mare Liberum ↑

    1. Vattel(1714-1767) ↑

    1. Bynkershock ↑

    1. Mare Territoriale.1 ↑

    1. Selden ↑

    1. Mare Closum 3 ↑

    1. The Closed Sea or Dominum over the Sea ↑

    1. The International Law of the Sea ↑

    1. The Law of the Sea ↑

    1. Maritime Codes. ↑

    1. The Principle of Mare Liberum. ↑

    1. The Principle of Mare Clausum. ↑

    1. ۳.International Law Association ↑

    1. ۴.Institute of International Law ↑

    1. ۵.Harvard LawScho ↑

    1. ۱.Milena Sterio , Fighting Pirace in Somalia ( and Elsewhere ) ↑

    1. ۲.League of Nations ↑

    1. ۳. Draft Provisions for the suppression of Priacy search Result ↑

    1. ۱٫ IMO ↑

    1. . بر اساس حقوق عرفی حاکم در دوران قبل، تنها سرقت به عنوان دزدی دریایی قلمداد می‌شد و جرائم مشمول در تعاریف اخیر، مذکور در کنوانسیون‌های بین‌المللی که به مراتب شدیدتر از سرقت هستند خارج از حقوق بین‌الملل قرار داشتند. ↑

    1. ۱. Regional Cooperation Agrement On Robbery Against ships in Asia ↑

    1. Pirate coast ↑

    1. . Quastionnaire NO.6: piracy, the American journal of international Law. ↑

    1. . Animas furandi ↑

    1. ۱٫ privateering ↑

    1. Piracy and Sea Robbery ↑

    1. Affirms. ↑

    1. Ratione materiae ↑

    1. Ratione loci ↑

    1. Ratione temporis ↑

    1. ر.ک به پاراگراف ۵ قطعنامه ی ۱۸۵۱ شورای امنیت. ↑

    1. SUA Convention, Art 4. ↑

    1. ر.ک به ماده ی ۶ کنوانسیون مقابله با اعمال غیرقانونی علیه امنیت دریانوردی مصوب ۱۹۸۸٫ ↑

    1. به ویژه مشکلات مربوط به تهیه ی اسناد تصویری یا (DVD) Video Evidence در حقوق کنیا است . ↑

    1. در این میان کشور سومالی در سه دادگاه ناحیه ی پانت لند، سومالی لند و جنوب مرکزی مجموعاً به محاکمه ی قریب به ۴۰۲ تن متهم دزدی دریایی پرداخته است. یمن با ۱۲۰ مورد و کنیا و هند با ۱۱۹ مورد محاکمه از سایر کشورها پیشی گرفته اند. ↑

    1. اسناد تصویری یا Video Evidence (DVD) شامل کلیه ی تصاویر، فیلم ها یا مدارک تصویری است که به عنوان سند حقوقی در دادگاه قابل استناد است. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




مدل مایر و شورمن (۱۹۹۸): به نظر مایر و شورمن تعهد سازمانی دو بعد دارد. آن ها این دو بعد را تعهد مستمر و تعهد ارزشی نامیدند. تعهد مستمر به معنای میل ماندن در سازمان و تعهد ارزشی به معنای تلاش مضاعف برای سازمان می‌باشد. اگرچه شباهت هایی بین ابعاد تعهد سازمانی شناسایی شده توسط آنجل و پری و مایر و شورمن و آنچه که توسط می یر و آلن شناسایی شده وجود دارد، اما یک تفاوت اساسی بین مدل های آن ها نیز وجود دارد. سه جزء تعهد می یر و آلن (عاطفی، مستمر و هنجاری) اصولاً ‌بر اساس قالب ذهنی که فرد را به سازمان مرتبط می‌کند، متفاوت هستند. در واقع در مدل های آنجل و پری و مایر و شورمن تعهد مستمر مرتبط با تصمیم ماندن یا ترک سازمان است و تعهد ارزشی مرتبط با تلاش مضاعف در جهت حصول به اهداف سازمانی است در حالی که در مدل آلن و می یر، هر سه جز تعهد مبنی بر ادامه ماندن در سازمان و یا ترک آن می‌باشد.

مدل پنلی و گولد[۵۰] (۱۹۸۸): پنلی و گولد یک چارچوب چند بعدی را ارائه کردند. آن ها بین سه شکل از تعهد با عناوین اخلاقی، حسابگرانه و بیگانگی تمایز قائل شدند. تعریف تعهد اخلاقی به طور نزدیکی با تعریف تعهد عاطفی می یر و آلن و تعهد ارزشی آنجل و پری و مایر و شورمن یکسان است. استفاده از واژه تعهد حسابگرانه منطبق با متابعت مطرح شده در مدل اریلی و چتمن است و ممکن است به عنوان یک شکل از انگیزش به جای تعهد درنظر گرفته شود. سرانجام منظور آن ها از تعهد بیگانگی تاحدی با تعهد مستمر می یر و آلن یکسان است (می یر و هرسکویچ، ۲۰۰۱).

مدل جاروس و همکاران[۵۱] (۱۹۹۳): آن ها بین سه شکل از تعهد مبنی بر تعهد عاطفی، مستمر و اخلاقی تمایز قایل می‌شوند. تعهد عاطفی مبتنی بر اثر عینی تجربه شده به وسیله کارکنان است، تعهد اخلاقی تقریباً منطبق با تعهد عاطفی می یر و آلن است و تنها ‌در مورد تعهد مستمر تعاریف مفهومی شان منطبق است.

مدل تعهدهای اصلی مارو[۵۲] (۱۹۸۳): مارو در کتاب خود پنج نوع تعهد را تعریف کرد که به نظر او بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. این پنج نوع تعهد به دو دسته تقسیم شدند. دسته ی اول به تعهد هایی که ارتباطی با سازمان ندارند؛ اخلاق کاری (میرلز و گرت[۵۳]، ۱۹۷۱)، تعهد حرفه (گرینهاوس[۵۴]، ۱۹۷۱) و تعهد شغل (بلاو و بوال[۵۵]، ۱۹۸۹) و دسته ی دوم شامل تعهد هایی است که مستقیما از سازمان اثر می‌پذیرند که تعهد سازمانی مستمر و تعهد سازمانی مؤثر نام دارند (آلن و می یر، ۱۹۹۳). بر اساس نظر مارو (۱۹۸۳)، تعهد مربوط به حرفه با تعهد مستمر و مؤثر ارتباط دارد. تعهد مستمر به سازمان، وابسته به تعهد مؤثر است و هردوی آن ها مشارکت در کار را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

۲-۲-۲-۲ دیدگاه ها ‌در مورد کانون های تعهد سازمانی

    • دیدگاه ریچرز[۵۶] (۱۹۸۵): ریچرز یکی از اولین محققان درباره کانون تعهد، اعتقاد دارد که مفاهیم عمومی تعهد سازمانی ممکن است زمانی بهتر درک شوند که آن ها را مجموعه ای از تعهدات درنظر گرفت. به اعتقاد او کارکنان می‌توانند تعهدات مختلفی را به اهداف و ارزش های ‌گروه‌های گوناگون در درون سازمان تجربه کنند. ‌بنابرین‏، در درون سازمان تنها درک تعهد سازمانی مهم نیست، بلکه توجه به کانون های تعهد نیز الزامی است. ریچرزکانون های تعهد کارکنان را شامل تعهد به مدیریت عالی، سرپرستان، گروه کار، همکاران و مشتریان سازمان دانسته و معتقد است که کارکنان می‌توانند ‌به این کانون ها، با توجه به درجه انطباق اهداف و ارزش هایشان با آن ها، طور متفاوتی متعهد شوند (شیوان و همکاران[۵۷]، ۲۰۰۳).

  • دیدگاه بکر و بیلینگس[۵۸] (۱۹۹۶): برای طبقه بندی کانون های تعهد، بکر و بیلینگس بین کسانی که متعهد به سطوح پایین سازمان همچون گروه کاری و سرپرست مستقیم هستند و کسانی که عمدتاً متعهد به سطوح بالای سازمان مثل مدیریت ارشد و سازمان هستند، تمایز قایل شدند. با ترکیب هر کدام از این سطوح بالا و پایین، آن ها چهار دیدگاه متمایز را مطرح کردند. ابتدا افرادی که تعهد کمی هم به ‌گروه‌های کاری و سرپرستان و هم به مدیریت ارشد و سازمان دارند که به آن ها عنوان بی تعهد دادند. برعکس افرادی که به هر دو کانون تعهد بالایی را نشان دادند،‌ متعهد نامیده شدند. در بین این دو گروه افرادی هستند که به سرپرست و گروه کاریشان کاملاً متعهد اما به مدیریت عالی و سازمان متعهد نیستند که به عنوان افراد متعهد جزیی (محلی) درنظر گرفته می‌شوند، و کسانی که به مدیریت ارشد و سازمان کاملاً متعهد ولی به سرپرست و گروه کاریشان متعهد نیستند که به آن ها افراد متعهد کلی (جهانی) می‌گویند.

بکر و بیلینگس در مطالعه یک سازمان عرضه کننده لوازم نظامی بزرگ، دریافتند که نگرش های کارکنان، مرتبط با رفتارهایشان بود. برای مثال افراد بی تعهد (برپایه پاسخ هایشان به سوال های مختلف) علاقه بیشتری به ترک شغل و علاقه کمتری برای کمک به دیگران داشتند. درعوض، افرادی که در طبقه متعهد قرار گرفتند، این چنین نبودند. آنهایی که به طورکلی (جهانی) و به طور جزیی (محلی) متعهد بودند، بین این دو گروه نهایی قرارگرفتند. در نتیجه اگرچه این روش تمایز بین کانون های مختلف تعهد هنوز جدید است، ولی جای امیدواری است که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای درک کلید ابعاد تعهد سازمانی استفاده کرد (گرینبرگ و بارون[۵۹]، ۱۹۹۷).

در این تحقیق از تعریف تعهد سازمانی آلن و می یر و پرسشنامه همان شخص استفاده شده است.

۲-۲-۳ رفتار نوآورانه

سازمان هایی که در شرایط شدید رقابتی کنونی فعالیت می‌کنند، به منظور تولید و ارائه ی محصولات و خدمات جدید برای کسب مزیت رقابتی پایدار نیاز روز افزونی به ترویج رفتارهای نوآورانه در کارکنان دارند. ‌بنابرین‏ ضروری است که در جهت افزایش پتانسیل نوآوری کارکنان تلاش کنند (الدهام و کامینگز[۶۰]، ۱۹۹۶).

گتز و رابینسون[۶۱] (۲۰۰۳)، نشان دادند که هشتاد درصد ایده های جدید در سازمان توسط کارکنان خلق می شود. با وجود این کارکنان به ندرت در قبال ایده های نو پاداش دریافت می‌کنند زیرا جزو وضایف اصلی آنان نمی باشد (جرج و بریف[۶۲]، ۱۹۹۲؛ کاتز[۶۳]، ۱۹۶۴). علی رغم این، نوآوری های فردی برای افراد نیز مزیت هایی دارد. کارکنان ممکن است پاداش های درونی برای رفتار خود دریافت کنند مانند شناخت و یا امکان گسترش مهارت هایشان و این ممکن است منجر به بهبود کنترل فردی و اخلاقی و تعهد بیشتر به سازمان می شود (شولر و جکسون[۶۴]، ۱۹۸۷).

واژه رفتار نوآورانه اولین بار در تحقیقات روانشناسی بر روی نوآوری استفاده شد و می توان آن را به عنوان تولید، ترویج و تحقق ایده های نو در کار فردی، کارگروهی و یا سازمانی در جهت سود رساندن به عملکرد فردی گروهی و یا سازمانی تعریف کرد (وست و فار[۶۵]، ۱۹۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




همان‌ طور که دیده شد طبق قوانین موضوعه کارفرما لزوماًً می بایست شخص حقوقی باشد و اشخاص حقیقی نمی توانند طرف این قرارداد قرار بگیرند. حال آنکه عنوان کارفرما برای متقاضیان آپارتمان یا واحدهای مسکونی که عمدتاًً از اقشاری هستند که به دلیل فقدان قدرت خرید نقدی و نداشتن مسکن مناسب، اقدام به خرید آپارتمان با شرایط پرداخت اقساطی می نمایند صحیح نیست، این دسته از افراد فاقد ابزار آلات و دفاتر و… مورد نیاز برای اشخاص حقوقی می‌باشد.

به طور کلی پیمان عقدی است الحاقی که شرایط آن را کاملاً دولت معین ‌کرده‌است. بدین منظور که دستگاه های اجرایی و دولتی به نمایندگی از شخصیت حقوقی دولت موضوع پیمان را به شخص دیگری به نام پیمانکار واگذار کنند. حال آنکه در قرارداد پیش فروش ساختمان در قالب مواد کارفرما دولت نیست و اشخاص عادی هستند که قصد دارند با انعقاد قرارداد پیش فروش خانه دار شوند.

ادوات جدی این دو قرارداد، قرارداد پیمانکاری همان‌ طور که گفته شد عقدی عمومی است که یک تعهد صرف (آن هم تعهد به فعل) را بر دوش پیمانکار می‌گذارد. همان‌ طور که گفته شد عهدی پنداشتن قرارداد پیش فروش نه تنها با ماهیت قرارداد و قصد طرفین همخوانی ندارد بلکه موجب تضییع حقوق خریداران مسکن می شود، در آخر باید توضیح داد که ممکن است پیش فروش کنندگان برای احداث ساختمان موضوع قرارداد پیش فروش ساختمان از پیمانکاران استفاده نمایند ولی در این حالت هیچ رابطه حقوقی میان پیمانکاران و پیش خریداران برقرار نمی شوند و آن ها (پیمانکاران) صرفاً در مقابل کارفرما(صاحب کاران) مسئولیت دارند.

ب: قولنامه

همان‌ طور که آشکار است قولنامه از دو واژه <<قول>> و << نامه>> تشکیل شده است. قول کلمه ای است مصدر و عربی به معنای گفتن، سخن گفتن و در معنی لغوی(۱) به معنای پیمان و قرار گذاردن به کار می رود. نامه کلمه ای است بر گرفته از زبان پهلوی به معنی نوشته، کاغذ نوشته شده و کتاب در معنی لغوی(۲) و در معنی عرفی به هر نوشته ای بر روی کاغذ نامه اطلاق می شود.

از قولنامه تعریفی در متون قانونی دیده نمی شود، در اصطلاح قولنامه مواردی است که خریدار و فروشنده قصد انجام معامله را دارند ولی مقدمات کار هنوز فراهم نشده است.

آن ها به جهت اطمینان خاطر ابتدا قراردادی منعقد می‌کنند و بدین وسیله متعهد می‌شوند معامله را با شرایط معین ظرف مهلت مشخص انجام دهند. مثلاً شخص می‌خواهد خانه یا اتومبیل خود را به دیگری بفروشد ابتدا در این رابطه بین خریدار و فروشنده قراردادی تنظیم می شود و سپس فروشنده به دنبال انجام کارهای

۱-عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، صفحه ۱۴۸، ذیل واژه قول، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۷، ص ۱۴۸٫

۲-همان، ص ۱۵۱٫

مربوطه از قبیل پرداخت مالیات، اخذ مجوز از شهرداری و کارهای دیگر می رود و همچنین خریدار با اطمینان بیشتر در جهت تهیه پول اقدام خواهد کرد.

قراردادی که قبل از انجام قرارداد قطعی تنظیم می‌گردد، وعده قرارداد یا پیش قرارداد یا در عرف قولنامه گفته می شود.

‌در مورد قولنامه تعاریف مختلفی از طرف حقوق ‌دانان ارائه گردیده که با اندک اختلاف در نحوه نگارش همه آن ها یک نوع تعریف را بیان داشته اند.(( قولنامه نوشته ایست غالباً عادی حاکی از واقع ساختن عقدی ‌در مورد معینی که ضمانت اجرای تخلف از آن پرداخت مبلغی به عنوان ((وجه التزام)) است این توافق ها مشمول ماده ۱۰ قانون مدنی هستند(۱).

به طور کلی نظریات متفاوتی درخصوص ماهیت حقوقی قولنامه ارائه گردیده که ما نتیجتاً می‌توانیم چنین بیان نمائیم که قولنامه را اگر سندی عهدی بدانیم یا تعهد به انتقال بدانیم موجب خواهد شد،

اولاً : متعهد (فروشنده) بتواند پس از اتمام ساختمان از تعهد خود سرپیچی کند و مال موضوع تعهد بیع را به فرد ثالثی انتقال دهد. در این حالت از آنجا که متعهد، (خریدار ) بر روی مال موضوع تعهد حق عینی ندارد با وضعیتی غیر عادلانه روبرو می شود، ثانیاًً: اگر متعهد یعنی سازنده ورشکست و مقروض شود از آنجا که خریدار حق عینی بر روی مال موضوع تعهد ندارد طلبکاران سازنده بتوانند اموال فرد مدیون را که یکی از این اموال ساختمان نیمه کاره است را توقیف کند.

ثانیاًً: همان‌ طور که گفته شد به هنگام تکمیل ساختمان و زمان تحویل، سازندگان آپارتمان ساخته شده را به موجب یک صورت مجلس و برگ عادی به خریدار تحویل می‌دهند و مبادرت به انشای عقد بیع یا عمل حقوقی دیگر نمی کنند. همین امر به خوبی آشکار می‌سازد که طرفین قصد تملیک دارند نه صرفاً تعهد.

از سوی دیگر اگر قولنامه را مانند برخی دیگر از محاکم سندی تکمیل بدانیم که موجب انتقال ملکیت می‌گردد با اشکالی قانونی مواجه می‌شویم، ماده ۲۲ و ۴۶ قانون ثبت می‌خواهد بیع اموال غیر منقول حتی در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسد ‌بنابرین‏ قراردادهای عادی را به رسمیت نمی شناسد.

۱- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق،کتابخانه گنج دانش ،۵جلدی،چاپ اول،صفحه ۵۵۲٫

البته این مواد قانونی را عده ای مورد توجیه قرار داده‌اند و معتقدند آنچه مؤجد حق است همان تحقق عقد بیع است و از لحاظ اجرایی صیغه ایجاب و قبول تنظیم سند رسمی از شرایط صوری و تشریفاتی بیع می‌باشد و ثبت بیع مال غیر منقول در دفتر اسناد رسمی از الزامات قانونی است و دلیل بر وقوع عقد مذکور است اگر این نظر پذیرفته شود که اینکه امروزه قالب دیدگاه های قولنامه را سند بیع می شمارند و ‌بر اساس آن حکم الزام به تنظیم سند رسمی می‌دهند تفاوت قولنامه و قراداد پیش فروش ساختمان بسیار کم می شود.

تنها تفاوتی که می توان بر شمرد این است که در عرف حقوقی قولنامه برای مواردی است که مالی به عنوان عین خارجی در عالم مادی وجود دارد مانند ماشین، ساختمان و… و در این حالت طرفین از طریق قولنامه اقدام به خرید و فروش آن می‌کنند حال آنکه قرارداد پیش فروش برای مواردی است که مالی در عالم خارج وجود ندارد و قرار بر این است پس از گذشت زمان به وجود بیاید در این حالت طرفین قرارداد پیش فروش و پیش خرید منعقد می‌کنند به عبارت دیگر هر کدام از قولنامه قرارداد پیش فروش بر حسب نیازها و ضرورت‌های خاصی به وجود آمده اند و هدف آن ها برطرف کردن آن نیازهای جامعه است و ‌بنابرین‏ دانستن آن ها صحیح به نظر نمی رسد.

اگر فروشنده بر طبق نقشه ساختمانی از پیش تهیه شده، واحد جنوبی طبقه چهارم را داشته باشد موضوع قرارداد با یکدیگر منطبق نبوده و قصد طرفین با یکدیگر چگونه است؟

در این خصوص است که ماده ۱۹۴ ق.م جواب را داده است. در رابطه با قراردادهای پیش فروش آپارتمان غالباً متعاملین شخصاً در محل دفتر فروشنده و یا در بنگاه معاملاتی قرارداد را تنظیم و امضاءمی- نمایند و بدین وسیله ایجاب و قبول به صورت حضوری و کتبی اعلام می‌گردد و بر مبنای آن توافق حاصل می شود”.

مبحث دوم: اثرات قرارداد پیش فروش ساختمان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




نقطه نظر دیگری که تا حدودی همگرا با نظریه فروید است، توسط کنراد لورنز مطرح گردید. لورنز(به نقل برم و کاسین، ۱۹۹۶) بر این باور است پرخاشگری از غریزه ستیزه جویی[۴۹] که آدمیان با بسیاری از گونه های دیگر مشترک هستند، نشأت می‌گیرد.در حالی که فروید پرخاشگری را ویرانگر و مخرب می‌دانست، لورنز آن را برای تحول ضروری می‌داند.چرا این که پرخاشگری از تجمع بیش از حد جانوران جلوگیری کرده و به قویترین حیوانات امکان می‌دهد تا با جفت های خود بیامیزند و گونه های خود را تولید کنند. بر طبق نظریه لورنز رفتارهای پرخاشگرانه فوائد مهمی را در بر دارد . چرا که ستیز بین حیوانات باعث پراکنده شدن آن ها در مناطق مختلف می‌گردد و این مهم به نوبه خود باعث می شود جانوران از منابع طبیعی حداکثر استفاده را داشته باشند.

نظریه فروید، لورنز و طرفدارانشان به طور وسیع از سوی روانشناسان اجتماعی مورد وارسی قرار گرفته است. غالب روانشناسان اجتماعی به دو دلیل عمده این دیدگاه را مورد شک و تردید قرار دادند : دلیل اول این که، محققان دیدگاه غریزی صرفاً بر اساس این که پرخاشگری شکل مشترک رفتار آدمیان و فراگیرمی باشد، معتقد به ارثی بودن پرخاشگری می‌باشند. در صورتی که صرف وجود یک رفتار در گونه های مختلف دلالت بر غریزی بودن آن نمی باشد و این منطق و استدلال در ماهیت خود ابهام دارد . دوم این که منتقدان بر این باورند ، رفتارهای پرخاشگرانه، عالم گیر و جهان شمول نمی باشد، چرا که مقایسه رفتارهای پرخاشگرانه در جوامع مختلف بیانگر این واقعیت است که در برخی اشکال، رفتارهای پرخاشگرانه تفاوت چشمگیری با همدیگر دارند(بارون، ۱۹۹۱). برای مثال کشتاری که هر ساله در شهرهای ایالات متحده آمریکا صورت می‌گیرد، خیلی بیشتر از جوامع دیگر از جمله اروپا و کشورهای خاوری می‌باشد. این نوع تفاوت‌ها ‌در مورد شیوع رفتارهای پرخاشگرانه نمایانگر این واقعیت است که این نوع رفتارهاشدیداً تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی است و حتی اگر سرچشمه برخی از این رفتارها ، گرایش های غریزی باشد، به شدت تحت تأثیر شرایط اجتماعی قرار می‌گیرد( فلسون، ۱۹۹۳).

۲-۳-۳ نظریه های سائق[۵۰]

نقطه نظر دیگر در رابطه با ماهیت رفتارهای پرخاشگرانه که توسط گروهی از روانشناسان حمایت شده، نظریه های سائق می‌باشد. طرفداران این نظریه معتقدند، رفتار اساساً نشأت گرفته از عوامل خارجی می‌باشد . این چشم انداز مشتمل بر چندین نظریه متفاوت می‌باشد. همه این نظریه ها در باره این عامل مهم وجه اشتراک دارند که شرایط خارجی متعددی مانند ناکامی و فقدان مهارت‌های رویارویی، انگیزه قویی را برای ایجاد رفتارهای آزار دهنده بر می انگیزاند این سائق به نوبه خود منجر به حمله و آسیب آشکار نسبت به دیگران می شود( استنگور،۲۰۰۱).

یکی از مشهورترین نظریه ها ، فرضیه ناکامی ـ پرخاشگری[۵۱] می‌باشد که توسط جان دلارد[۵۲] و همکاران وی ۱۹۳۹ ( به نقل از بارون،۱۹۹۱) مطرح شده است. بر طبق این فرضیه ، ناکامی منجر به برانگیختگی سائقی می‌گردد که هدف نخست این سائق، صدمه و آسیب به بعضی از اشخاص یا اشیاء می‌باشد. این سائق به نوبه خود منجر به رفتارهای پرخاشگرانه به منبع ناکامی می‌گردد. از آنجا که این فرضیه بر این باور است ، عوامل خارجی، نه گرایشات ارثی عوامل اصلی در ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه می‌باشند، نسبت به نظریه های غریزی در رابطه با کنترل رفتارهای پرخاشگرانه خوشبین تر هستند. اما آزمون های تجربی در رابطه با تئوری‌های سائق ، نتایج متضادی را به دست آورده است. در کل می توان گفت اگر چه یکی از منابع پرخاشگری ناکامی می‌باشد، اماهمه ناکامی ها منجر به پرخاشگری نمی شود و همه پرخاشگری هم ناشی از ناکامی نیست. به عبارت دیگر همان طور که بارون (۱۹۹۱) معتقد است، فرضیه ناکامی ـ پرخاشگری صرفاً تبیین کننده بخشی از رفتارهای پرخاشگرانه می‌باشد . چرا که اولاً همه افرادی که ناکام می‌شوند، همیشه افکار،گفتار و کردار پرخاشگرانه از خود نشان نمی دهند. در کشور های مختلف دنیا افراد با دامنه وسیعی از واکنشها به ناکامی پاسخ می‌دهند یعنی دامنه ای از بی تفاوتی و نا امیدی از یک طرف و تسلط یافتن بر منبع ناکامی از طرف دیگر.

ثانیاًً کاملاً روشن است که همه شکل های پرخاشگری ناشی از ناکامی نیستند. آدمی بنابر دلایل بسیار متفاوتی و در پاسخ به عوامل بسیار متعددی پرخاشگر می شود. مثلاً بوکسور های حرفه ای از این جهت بر حریف خود ضربه شدیدی وارد می‌سازند که نقش آن ها چنین است و می خواهند به جوایز ارزشمندی دست یابند، نه به خاطر این که ناکام شده اند.همینطور سربازان در خلال جنگ، حملات شدیدی را حتی در غیاب هر گونه ناکامی در مقابل افرادی که با آن ها در حال جنگ هستند، روا می دارند. در چنین مواردی و بسیاری از موارد دیگر پرخاشگری از عوامل دیگری غیر از ناکامی نشأت می‌گیرد.

امروزه در بررسی این فرضیه ، معدودی از روانشناسان اجتماعی بر این باورند ، ناکامی تنها عامل یا مهمترین عامل ایجاد پرخاشگری می‌باشد. در مقابل بسیاری از روانشناسان بر این باورند، ناکامی یکی از عوامل ساده ای است که به طور بالقوه می‌تواند منجر به پرخاشگری شود.

۲-۳-۴ نظریه یادگیری اجتماعی[۵۳]

چشم انداز مهم دیگر در پرخاشگری که تحقیقات تجربی مبسوطی را در زمینه رفتارهای پرخاشگرانه انجام داده، دیدگاه یادگیری اجتماعی می‌باشد. بندورا ۱۹۸۶ و ریچاردسون[۵۴] ۱۹۹۴( به نقل از هیمر[۵۵]، ۲۰۰۳) بر این واقعیت تأکید می‌کنند، پرخاشگری مانند شکل های پیچیده دیگر رفتارهای اجتماعی، تا حدود زیادی آموخته شده می‌باشد. به دیگر سخن آدمیان پاسخ های پرخاشگری را فرا می گیرند نه این که به صورت مجموع بزرگ پاسخ ها با خود به دنیا بیاورند. افراد خواه از طریق تجربه مستقیم، خواه به وسیله مشاهده رفتارهای دیگران، رفتارهای پرخاشگرانه را همانند دیگر رفتارهای اجتماعی می آموزند. به همین جهت است که افراد در فرهنگ های مختلف رفتارهای پرخاشگرانه متفاوتی دارند و راه های متعددی را جهت صدمه و آسیب به دیگران انتخاب می نمایند.

چشم انداز یادگیری اجتماعی بر این باور است، اینکه یک شخص بخصوصی در یک موقعیت رفتارهای پرخاشگرانه خواهد داشت یا نه؟ به مجموعه وسیعی از عوامل از جمله تجارب گذشته او، ‌تقویت‌های فعلی در ارتباط با پرخاشگری و به بسیاری از متغییرهای هم بسته به افکار و ادراکات آدمی و به اثرات مناسب و بالقوه چنین رفتارهایی بستگی دارد( ویلنز[۵۶]، ۲۰۰۰).

بندورا ۱۹۶۸( به نقل از دایگن،۲۰۰۴) طی آزمایش‌های مختلف نشان داد، مشاهده رفتارهای پرخاشگرانه بزرگسالان می‌تواند رفتارهای پرخاشگرانه کودکان را افزایش دهد. آزمایش بدین صورت بود، گروهی از کودکان، بزرگسالی را مشاهده کردند که عروسک پلاستیکی را مورد ضرب و شتم قرار داده بود. بعد از مشاهده این صحنه به کودکان اجازه داده شد تا با عروسک بازی کنند . نتیجه آزمایش نشان داد، کودکان نه تنها رفتار پرخاشگرانه بزرگسال را تقلید نمودند، بلکه رفتارهای پرخاشگرانه دیگری هم از خود نشان دادند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




سرمایه‌گذاری بیشتر از حد پیامدهای مخربی در سطح شرکت و در سطح اقتصاد یک کشور دارد. مسئله سرمایه‌گذاری بیشتر از حد، موجب کاهش کارایی سرمایه‌گذاری در سطح شرکت شده و اقتصاد را ملتهب و متورم می‌کند، به شدت به منافع سهام‌داران آسیب می‌رساند و منجر به توسعه ظاهری اقتصاد کلان می‌شود، و یکی از مسائل اصلی در شرکت‌ها بزرگ به شمار می‌آید (یانگ و جیانگ، ۲۰۰۸: ۱۵۹).

سرمایه‌گذاری بیشتر از حد را می‌توان به دو مسئله سرمایه‌گذاری بیشتر از حد مدیریت و سرمایه‌گذاری بیشتر از حد در طرح‌های پر ریسک (انگیزه‌ای برای انتقال ریسک)، طبقه‌بندی کرد. این دو مسئله زمانی می‌تواند رخ دهد که سیاست‌های مدیریت منابع با توجه به سطح بهینه سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شود (روکا و همکاران[۳۸]، ۲۰۰۷: ۸۰).

سرمایه‌گذاری بیشتر از حد مدیریت: زمانی که فرضیه جدایی مالکیت از کنترل مورد توجه قرار می‌گیرد، مسئله سرمایه‌گذاری بیشتر از حد مدیران شامل نوعی تضاد منفعت است که در درجه اول روابط بین مدیران، که بر شرکت کنترل دارند، و سهام‌داران و مالکان شرکت را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد (جنسن، ۱۹۸۶: ۳۲۳). در عوض، در شرایطی که مالکیت و کنترل اساساً یکی است (شرکت‌هایی با مدیریت مالک)، تضاد منفعت مربوط به رابطه بین سهام‌داران داخلی، گروه کنترل یا مدیران و کارفرمایان[۳۹]، و سهام‌داران خارجی که سهمی در مدیریت شرکت ندارند، برقرار است (جنسن و مک‌لینگ، ۱۹۷۶: ۳۴۳). علاوه بر این، این عقیده وجود دارد که، این مسئله کاهش منابع و ارزش شرکت را به دنبال دارد و رابطه بین مدیریت و اعتباردهندگان را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد (همان: ۳۴۲).

مسئله سرمایه‌گذاری بیشتر از حد مدیریت مبتنی بر این فرضیه‌ است که مدیران بر اهمیت نقش خود تأکید دارند. علت این امر تضاد منفعت است که رفتار فرصت‌طلبانه‌ مدیر و در نتیجه کاهش ارزش کلی شرکت را به دنبال خواهد داشت (همان: ۳۵۱). در واقع، مدیران هدف خود را فراتر از هدف حداکثرسازی ارزش سهام و شرکت می‌دانند. به عبارتی دیگر، مدیران شرکت را از نظر خود منبعی از منافع اقتصادی یا به طور کلی شرکت را ابزاری برای افزایش سرمایه انسانی خود می‌دانند. بدین منظور، در برخی مواقع تصمیمات ناکارای مدیران به گونه‌ای است که تنها منافع شخصی آن‌ ها را افزایش می‌دهد و هیچ توجه‌ای به پیامد‌های احتمالی که می‌تواند به سهام‌داران لطمه وارد کند، نمی‌شود (روکا و همکاران، ۲۰۰۷: ۸۰).

مسئله سرمایه‌گذاری بیشتر از حد به شکل‌های مختلفی می‌تواند رخ دهد. جنسن (۱۹۸۶) سرمایه‌گذاری بیشتر از حد را با نحوه استفاده مدیران از منابع مالی که شرکت ایجاد می‌کند، مرتبط دانست. هنگامی که طرح‌های سرمایه‌گذاری سودآور و فرصت‌های رشد وجود ندارد، مدیران ترجیح می‌دهند تا به منظور اهداف فرصت‌طلبانه خود از جریان‌های نقدی آزاد استفاده ‌کنند؛ در صورتی که می‌توانند آن را از طریق تقسیم سود به سهام‌داران بازگردانند.

جنسن (۱۹۸۶) و استولز[۴۰] (۱۹۹۰)، بر این عقیده‌اند که گسترش و توسعه شرکت فراتر از سطح بهینه‌ای که مد نظر است و افزایش منابعی که به طور مستقیم تحت کنترل مدیریت است، حقوق‌های بالاتری را ایجاد خواهد کرد و قدرت بیشتری را می‌طلبد. این موضوع باعث به وجود آمدن پدیده حکمرانی[۴۱] می‌شود. با این حال، اگر شرکت فرصت‌های سرمایه‌گذاری کمی داشته باشد، افزایش بیشتر از حد در اندازه شرکت در تقابل مستقیم با منافع سهام‌داران قرار دارد. در حقیقت، گرایش به سمت حکمرانی، مدیران را ترغیب می‌کند تا تمامی منابع قابل دسترس (جریان‌های نقدی آزاد) را صرف طرح‌هایی کنند که فقط اندازه شرکت را افزایش می‌دهند نه ارزش شرکت. در اصل، مدیران تمایل دارند حتی در طرح‌هایی با ارزش فعلی منفی، تا وقتی که می‌تواند اندازه شرکت و در نتیجه منافع شخصی آن‌ ها را افزایش دهد، سرمایه‌گذاری کنند (نقل از روکا و همکاران: ۸۰).

سرمایه‌گذاری بیشتر از حد مدیران به شکل‌های دیگری نیز می‌تواند رخ دهد. برای نمونه، شلیفر و ویشنی[۴۲] (۱۹۸۹)، تأکید کردند که مدیران ترجیح می‌دهند که حتی در طرح‌هایی با ارزش فعلی خالص منفی سرمایه‌گذاری کنند، اما سرمایه انسانی خود را افزایش دهند و فعالیت شرکت را طوری برقرار کنند که جدا از مهارت‌های شخصی آن‌ ها نباشد. این موضوع باعث به وجود آمدن پدیده سنگربندی می‌شود. نویسندگان، سنگربندی مدیران را مجموعه‌ای از ساز و کارهای خود دفاعی[۴۳] می‌دانند که مدیر برای تأکید بر لیاقت‌ها و مهارت‌های خود، از طریق تصمیم‌گیری نسبت به استراتژی‌های توسعه شرکت و انتخاب استراتژی‌هایی که در راستای منافع شرکت باشد، ایجاد می‌کنند. در این روش، نمونه‌ای از روابط وابسته ایجاد می‌شود که بر اهمیت مهارت‌های جدا‌ناپذیر مدیران، که در هر صورت توان نگهداری آستانه رقابتی شرکت را دارند، تأکید می‌کند.

منبع دیگری از سرمایه‌گذاری بیشتر از حد، می‌تواند از طریق اطمینان بیشتر از حد[۴۴] مدیران به وجود آید (استین[۴۵]، ۲۰۰۱: ۱۲۳). شواهد روانشناسی بیانگر این است که افراد تمایل دارند بیشتر از حد اطمینان داشته باشند و بر پایه اطلاعاتی که خودشان جمع‌ آوری می‌کنند، دیدگاه اغراق‌آمیز دارند. اگر فعالیت‌هایی که فرد برای جمع‌ آوری اطلاعات انجام می‌دهد نشان‌دهنده دستیابی به خبر خوب باشد، او در احتمال ذهنی که نسبت به سود خالص آینده دارد، تجدید نظر خواهد کرد و آن را به مرزی بالاتر از نظریه بیز[۴۶] خواهد رسانید (پارسائیان، ۱۳۸۸: ۳۰۴). مدیران، در حالی که با نیت خیر و با قصد خوب فعالیت می‌کنند و هدف حداکثرسازی ارزش برای سهام‌داران را مد نظر قرار می‌دهند، اما باز توانایی‌ها و شایستگی‌های موجود را بیش از اندازه برآورد می‌کنند، یا با سرمایه‌گذاری در طرح‌هایی که به واقع دارای ارزش فعلی خالص مثبت نیستند، بیشتر از حد درباره پتانسیل فعالیت‌های شرکت خوش‌بین هستند (استین، ۲۰۰۱: ۱۲۳). این موضوع به خاطر مسئله‌ای است که به صورت تحت‌الفظی خطای ذهنی[۴۷] نام دارد؛ یعنی، مدیر بر این تفکر است که آگاهی بیشتری نسبت به بقیه دارد یا عقاید او بر مبنای مهارت‌های بیشتری که نسبت به بقیه دارد ارزیابی شده است. مدیران با اعتماد افراطی نسبت به توانایی‌های خود، ریسک را نسبت به آنچه واقعاً وجود دارد می‌بینند و از این رو، با دقت تمامی احتمالات و عدم اطمینان‌های موجود در یک طرح سرمایه‌گذاری را ارزیابی نمی‌کنند. برای نمونه، پرداخت‌های گزاف برای خرید یک شرکت و یا تعداد بیشماری از ادغام‌ها و ترکیب‌هایی که در طی دهه ۱۹۸۰ رخ داده است، می‌تواند به دلیل اطمینان بیشتر از حد و نمونه‌ای از سرمایه‌گذاری بیشتر از حد ‌باشد (روکا و همکاران، ۲۰۰۷: ۸۰).

همان گونه که جنسن (۱۹۸۶) خاطر نشان ‌کرده‌است، در چنین وضعیتی، مسئله سرمایه‌گذاری بیشتر از حد را می‌توان با محدود کردن اختیارات مدیریت در استفاده از منابع نمایندگی، کاهش داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




فراوانی

درصد

درصد خالص

کم

۲۱

۱۷٫۵

۱۷٫۵

متوسط

۴۷

۳۹٫۲

۳۹٫۲

زیاد

۴۹

۴۰٫۸

۴۰٫۸

خیلی زیاد

۳

۲٫۵

۲٫۵

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

“دزدی دریایی باعث اصلاحات حقوق دریایی کشورها شده است.”

جدول۴- ۲۵ : دزدی دریایی و اصلاحات حقوقی دریایی

فراوانی

درصد

درصد خالص

خیلی کم

۳

۲٫۵

۲٫۵

کم

۳۴

۲۸٫۳

۲۸٫۳

متوسط

۵۷

۴۷٫۵

۴۷٫۵

زیاد

۲۳

۱۹٫۲

۱۹٫۲

خیلی زیاد

۳

۲٫۵

۲٫۵

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

“افزایش دزدی دریایی باعث ایجاد قوانین جدید محلی و موافقت نامه های منطقه ای بین
دولت ها شده است.”

جدول۴-۲۶ : دزدی دریایی و قوانین جدید و موافقتهای منطقه ای

فراوانی

درصد

درصد خالص

خیلی کم

۳

۲٫۵

۲٫۵

کم

۲۲

۱۸٫۳

۱۸٫۳

متوسط

۴۷

۳۹٫۲

۳۹٫۲

زیاد

۴۵

۳۷٫۵

۳۷٫۵

خیلی زیاد

۳

۲٫۵

۲٫۵

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

” دزدی دریایی باعث وضع قوانین بین‌المللی از سمت شورای امنیت شده است.”

جدول۴- ۲۷ : دزدی دریایی و وضع قوانین بین‌المللی

فراوانی

درصد

درصد خالص

خیلی کم

۱۶

۱۳٫۳

۱۳٫۳

کم

۳۱

۲۵٫۸

۲۵٫۸

متوسط

۵۰

۴۱٫۷

۴۱٫۷

زیاد

۲۳

۱۹٫۲

۱۹٫۲

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

“دزدی دریایی باعث ایجاد تعارض بین قوانین یورک آنتورپ بلژیک و قانون دریا نوردی ‌در مورد حفاظت از محموله ها در حین حمل شده است.”

جدول۴- ۲۸: دزدی دریایی و تعارض قوانین

فراوانی

درصد

درصد خالص

خیلی کم

۱۰

۸٫۳

۸٫۵

کم

۳۸

۳۱٫۷

۳۲٫۲

متوسط

۴۳

۳۵٫۸

۳۶٫۴

زیاد

۲۴

۲۰٫۰

۲۰٫۳

خیلی زیاد

۳

۲٫۵

۲٫۵

جمع

۱۱۸

۹۸٫۳

۱۰۰٫۰

بی پاسخ

۲

۱٫۷

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

“دزدی دریایی باعث طولانی شدن مسیر و افزایش سوخت حمل و نقل شده است”.

جدول۴- ۲۹ : دزدی دریایی و طولانی شدن مسیر تردد

فراوانی

درصد

درصد خالص

کم

۸

۶٫۷

۶٫۷

متوسط

۵۰

۴۱٫۷

۴۱٫۷

زیاد

۶۲

۵۱٫۷

۵۱٫۷

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

“دزدی دریایی باعث ایجاد مسیرهای جدید عبورومرور و در نتیجه افزایش کرایه کشتی ها شده است.”

جدول۴- ۳۰ : دزدی دریایی و ایجاد مسیر تردد جدید و افزایش کرایه کشتی ها

فراوانی

درصد

درصد خالص

کم

۱۴

۱۱٫۷

۱۱٫۷

متوسط

۳۲

۲۶٫۷

۲۶٫۷

زیاد

۷۴

۶۱٫۷

۶۱٫۷

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

“دزدی دریایی باعث کاهش مبادلات اقتصادی از راه دریا و در نتیجه کاهش تردد شده است.”

جدول۴- ۳۱ : دزدی دریایی و کاهش تردد و مبادلات دریایی کالا

فراوانی

درصد

درصد خالص

خیلی کم

۲۰

۱۶٫۷

۱۶٫۷

کم

۲۸

۲۳٫۳

۲۳٫۳

متوسط

۶۷

۵۵٫۸

۵۵٫۸

زیاد

۵

۴٫۲

۴٫۲

جمع

۱۲۰

۱۰۰٫۰

۱۰۰٫۰

۴-۲ یافته ­های تحلیلی:

برای بررسی وضعیت متغیرهای مورد سنجش در این تحقیق از مدل t تک نمونه ­ای استفاده گردید. در اجرای این مدل فرضیه ­های آماری چنین است:

H0: میانگین متغیر در جامعه مورد مطالعه برابر میانگین نظری آن متغیر است. (عدم معناداری فرضیه)

H1: میانگین متغیر در جامعه بیشتر (یا کمتر) از میانگین نظری آن متغیر است. (معناداری فرضیه)

انتخاب میانگین نظری ‌به این صورت است که مجموع حد پایین سوالات را به علاوه مجموع حد بالای سوالات کرده سپس تقسیم بر ۲ می­نمائیم. ‌بنابرین‏ اگر H0 (فرضیه خنثی) تأیید شود ‌به این معنا است که انتخاب گزینه­ ها یکسان و متغیر در حد وسط است و اگر H0 رد شود نتیجه گرفته
می­ شود که میزان متغیر در جامعه با میانگین نمونه دارای تفاوت معنادار ‌می‌باشد.

نتایج حاصل از اجرای مدل t تک­نمونه ­ای برای تعیین متغیرهای تحقیق در مفهوم کلی در ادامه آمده است.

جدول شماره۴-۳۲: مربوط به بررسی متغیر “میزان تأثیر دزدی دریایی بر افزایش پوشش بیمه­ای”

One-Sample Statistics

متغیر

تعداد

میانگین

انحراف معیار

میزان تأثیر دزدی دریایی بر افزایش پوشش بیمه ای

۱۱۲

۲۲٫۲۰

۲٫۹۶۵

One-Sample Test

متغیر

Test Value = 21

میزان آزمون t

درجه آزادی

df

سطح معناداری

Sig

اختلاف میانگین

میزان تأثیر دزدی دریایی بر افزایش پوشش بیمه ای

۴٫۲۷۱

۱۱۱

.۰۰۰

۱٫۲۰

در جداول بالا نتایج آزمون آماری t تک­نمونه ­ای برای بررسی متغیر “میزان تأثیر دزدی دریایی بر افزایش پوشش بیمه­ای” آورده شده است.

بر طبق مقدار آزمون t (4/271) و با توجه به درجه آزادی ۱۱۱=d.f، همچنین ‌بر اساس معدل نظری متغیر (Test Value=21) با قبول خطای کمتر از ۰۱/۰ (Sig=0/000) و درجه اطمینان بیش از ۹۹/۰ ‌می‌توان نتیجه گرفت فرضیه معنادار شده و با میانگین نظری دارای تفاوت معناداری ‌می‌باشد. یعنی فرضیه خنثی (۰H) که نشانگر عدم وجود رابطه است را نمی­توانیم بپذیریم و رد می‌کنیم.

بر اساس نتایج مندرج در جدول، میانگین میزان تأثیر دزدی دریایی بر افزایش پوشش بیمه­ای ۲۲/۲۰ بوده و به میزان ۱/۲۰نمره بیشتر از میانگین نظری ‌می‌باشد. ‌بنابرین‏ ‌می‌توان گفت میزان تأثیر دزدی دریایی بر افزایش پوشش بیمه­ای به صورت معناداری بالا ‌می‌باشد.

جدول شماره ۴-۳۳: مربوط به بررسی متغیر “میزان تأثیر دزدی دریایی بر انتخاب مسیر تردد”

One-Sample Statistics

متغیر

تعداد

میانگین

انحراف معیار

میزان تأثیر دزدی دریایی بر انتخاب مسیر تردد

۱۲۰

۹٫۴۳

۱٫۶۴۸

Related Articles

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد –
دیاگرام کارآزمایی بالینی

Posted on Author

جهت ارزیابی رفتار نوزادان از جدول ارزیابی رفتار نوزاد برازلتون(Brazelton,1973) استفاده شده که شامل ۲۰پارامتر رفلکس عصبی و ۲۷ پارامتر دیگر از جمله عادات، هوشیاری، حرکات، ثبات وضعیت، تعادل و پایداری اتونومیکو رفلکس­های غیرعادی است. جهت ارزیابی رفتارهای مربوط به خواب نیز، روز اول و پایانی مطالعه توسط پژوهشگر رفتارهای خواب نوزاد به مدت […]

خرید متن کامل پایان نامه ارشد |
گفتار چهارم- بیمه اتکایی بدنه کشتی و کالا

Posted on Author

بیمه نامه هایی که ‌بر اساس مقدار و میزان معین ظرفیت ( تناژ) صادر می شود ، در بازار هواپیمایی هم وجود دارد و این در زمانی است که بیمه گر تعهد می‌کند که مبلغ معین و مشخصی را در هر حادثه سقوط هوایی که منجر به کشته شدن تعداد خاصی از مسافران می‌گردد […]

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد –
قسمت 11

Posted on Author

حال ممکن است سؤال شود که اگر این گونه است پس دلیل حذف این عبارت توسط قانون‌گذار چه بوده است ؟ در پاسخ اظهار می داریم که ، اولاً ، دلیل قانون‌گذار هر چه که باشد بر استنباط ما از قانون « فعلی » تأثیر چندانی نمی گذارد ، و ثانیاًً ، شاید […]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




P3I3

(۲۰۰۳)

گروه فناوری الکترونیکی در هندارزیابی سطح دولت الکترونیک و رهبری الکترونیک سازمانهاآمادگی فاوا، سیاست فاوا،زیرساخت فاوا، نیروی ماهر،فرایند، صلاحیت، شایستگی

PERM

(۲۰۰۳)

همکاری دانشگاه های

منچستر و اوکلند

بررسی میزان­پذیرش تجارت

الکترونیک از سوی­سازمان ها

الکترونیکی سازمانی دریافتی با متغیرهایی چون آگاهی ، منابع کسب وکار، تعهد و راهبری. ۲- آمادگی الکترونیکی محیط دریافتی با متغیرهایی همچون آمادگی دولت،بازار، صنایع پشتیبان

EMM

(۲۰۰۴)

دانشگاه کارنگی ملون در ایالت متحدهارزیابی کسب و کار الکترونیکیاستراتژی سازمان ، مدیریت عملکرد، تحویل و عملیات، فرآیندهای ارزش شبکه،امنیت، سیستم ها، فناوری، مالیات و قانون

۲-۶ ) مدل‌های ملی ارائه شده توسط سازمان‌های بین‌المللی

Danish dada ( ۲۰۰۶ ) با توجه خاص به کشورهای در حال توسعه، مفاهیم آمادگی الکترونیکی را به طور اساسی بازبینی می‌کند. نتایج بررسی مقالات قبل نشان می‌دهد که غالب مدل های ارزیابی آمادگی در سطح کلان بوده و مدل پذیرش فناوری(TAM)[34] سطح سازمانی نادیده گرفته شده است.
( D dada ,2006)

از مهمترین این سازمان‌ها سازمان ملل است که مهم ترین فعالیت های آن ایجاد کار گروه فناوری اطلاعات و ارتباطات تدوین شاخص‌های هزاره و شناسایی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات ، در رسیدن به اهداف هزاره است . بانک جهانی نیز فعالیت‌های بخش فاوا خود را به دو بخش مجزا در نقش مشاور و تدارک آمارهای ملی و بین‌المللی تقسیم نموده است . سازمان بین‌المللی اپک مدلی با هدف سنجش میزان آمادگی پذیرش تجارت الکترونیکی ارائه داده است. اتحادیه ITU وضعیت زیر‌ساخت‌های فاوا در کشورهای مختلف را بررسی می‌کند. گروه اکونومیست که فعالیت های کشورها در زمینه‌های فناوری، تجاری، اقتصادی و سیاسی را رتبه بندی می‌کند. سازمان OECD نیز به تعریف شاخصهایی برای سنجش وضعیت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات درکشورها اقدام ‌کرده‌است. سازمان OECD علاوه بر حوزه تجارت الکترونیک، موضوعات اجتماعی و اقتصادی، آموزش، توسعه علوم و نوآوری را نیز پوشش می‌دهد. سازمان UNESCO با تمرکز بر حوزه آموزش الکترونیکی شاخص های مربوط به آن را معرفی نموده است. (ضیایی پور و همکاران ، ۱۳۹۰)

۲-۷ ) مدل‌های آمادگی الکترونیکی در سطح صنعت یا سازمانی

پژوهش‌های مختلف همواره بر این مسئله تأکید دارند که فقدان زیر ساختهای کلان ملی مانع اصلی در پیاده سازی موفقیت آمیز فرصت‌های دیجیتالی هستند؛ درحالی که پژوهش های جدیدتر نشان می‌دهند که همزمان با این امر، آمادگی الکترونیکی بخش های زیرمجموعه نظیر صنعت یا سازمان‌ها و حتی افراد نیز از اهمیت بسیاری برخوردار هستند از مهمترین مدلهایی که برای بررسی رقابت پذیری فناوری اطلاعات در سطح صنایع ارائه شده مدل پنج نیروی رقابتی پورتر است مدل های دیگری نیز ارزیابی آمادگی الکترونیکی در سطح صنعت را مورد بررسی قرار داده و ابعاد مختلفی همچون زیر‌ساخت‌های فنی، ظرفیت‌های به کارگیری و ارزش آفرینی را مؤثر دانسته اند . مدل های آمادگی الکترونیکی در سطح سازمان از تنوع بیشتری برخوردارند. از جمله این ها، مدل KPMG است که برای استفاده در سطح سازمان‌های کشورکانادا به منظور پیاده سازی خدمات رسانی الکترونیکی به شهروندان کانادایی طراحی شده است . این مدل شامل ۲۵ عامل در ۶ دسته اصلی: استراتژی الکترونیکی، معماری، مدیریت ریسک، قابلیت های سازمانی، مدیریت زنجیره ارزش و مدیریت عملکرد است. مدلی دیگر که با همکاری دانشگاه ملون کامجی تهیه شده، یک چارچوب ارزیابی برای کسب وکار الکترونیک است. برخی از مدل‌ها نیز همچون مدل میسرا مدلی را برای بلوغ آمادگی الکترونیکی ارائه کرده‌اند . (ضیایی پور و همکاران ، ۱۳۹۰)

۲-۸ ) دلایل ارزیابی آمادگی الکترونیکی

موفقیت در تجارت الکترونیک تنها زمانی حاصل می شود که مقدمات آن ‌بر اساس مبانی مستحکم آمادگی فراهم شود. ۲۰۰۳،

دلایل­مختلفی برای ارزیابی میزان­آمادگی­الکترونیکی یک­کشور یا سازمان­مطرح می­ شود­:(­باقری­تژاد،­ستاری، ۱۳۹۱)

۲-۸-۱ ) گسترش شکاف دیجیتالی

: مدیران سازمان ها باید از توان فناوری های اطلاعات و ارتباطات به عنوان فناوری های توانمند ساز در راستای توسعه بیشتر بهره گیرند. سازمان‌های خدماتی عمومی باید از نظر زیرساخت )فیزیکی، انسانی، منابع ملموس وغیرملموس(، قابلیت دسترسی فناوری اطلاعات و ارتباطات برای عامه مردم و تاثیر چارچوب ضوابط قانونی موجود در به کارگیری فناوری مذبور از آمادگی الکترونیکی برخوردار باشند . لذا با ارزیابی میزان آمادگی الکترونیکی، سازمان‌ها با اطمینان بیشتر در راستای برنامه ریزی لازم برای گسترش امور مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات گام بر می دارند.

۲-۸-۲ ) برای داشتن یک برنامه راهبردی تعیین جایگاه فعلی کشورها و سازمان ها در مسیر پیشروی به سوی جامعه الکترونیکی الزامی است . لذا ارزیابی آمادگی الکترونیکی آن ها امری مهم است که باید به صورت ادواری انجام شود.

۲-۸-۳ ) ارزیابی و سنجش آمادگی الکترونیکی می‌تواند راه کاری برای تدوین اطلاعات باشد تا کشورها و سازمان‌ها بتوانند بدین ترتیب راهبردهای توسعه ای خود را در زمینه‌های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات تعیین کنند. آمادگی الکترونیکی می‌تواند جامعه یا سازمان را در شناخت مشکلات و موانع توسعه وبهره برداری از شبکه های اطلاعاتی اینترنت و شناسایی راه کارهای لازم برای رفع موانع کمک نماید.

۲-۸-۴) ارزیابی آمادگی الکترونیکی چیزی نیست جزء تحلیل وضعیت و جایگاه کنونی عوامل اثرگذار به منظور برنامه ریزی آینده و نیز هدایت مسیر تغییرات و تحولات معین.

۲-۹) ضرورت توسعه مدل جدید ارزیابی آمادگی الکترونیکی سازمان ها

ادبیات مربوط به آمادگی سازمان در این زمینه، یک ابهام مفهومی را منعکس می‌سازد. زیرا مفهوم آمادگی از منظر ساختاری، روان شناختی و مدیریتی فنی قابل تحلیل است. در عین حال ارزیابی آمادگی سازمان، مقوله ای است که از سوی محققان توصیه می شود. در این رابطه تئوری ها بر راهبردهایی تأکید دارند که تفاوت بین سطوح عملکرد فعلی و مطلوب را نشان دهد . برای مثال عوامل کلیدی افزایش آمادگی سازمان‌ها، ارزیابی مثبت وکارآ از منابع موجود و عوامل وضعیتی را ترغیب می‌کنند (B J. Weiner , 2009. ) اگر چه مد لهای ارزیابی آمادگی الکترونیکی در عمل از جنبه‌های مختلف و برای اهداف متفاوتی پیشنهاد شده اند، ولی دارای مشخصات مشابه زیر می‌باشند: ( باقری تژاد، ستاری، ۱۳۹۱)

    • یک مجموعه نظام مند و عملیاتی از شاخص های قابل اندازه گیری

    • یک ساختار ارزیابی سلسله مراتبی

  • قابلیت اجرا به صورت خود ارزیابی می‌باشند

۲-۱۰) ابزارهای سنجش آمادگی الکترونیکی

تعداد ابزارهایی که در حال حاضر برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفته اند، محدود است، به طوری که تعداد کمی از سازمان ها، روش های ارزیابی خود را برای استفاده دیگران ارائه می‌کنند. ولی به طور کلی ابزارهای ارزیابی به چهار دسته کلی تقسیم می‌شوند : (بدری زاده و همکاران ، ۱۳۹۰)

    • ابزارهای قابل استفاده – پرسشنامه‌ها

    • مطالعات موردی

    • بررسی ها و گزارشات ثالث

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




اوریگامی برای آموزش و هنر:

در اواخر دوره می جی و دوره تائیشو از اوریگامی به عنوان وسیله کمک آموزشی در کودکستان ها و مدارس ابتدایی استفاده می شد؛ به ویژه از زمانی که کاغذ چهارگوش رنگی به صورت گسترده تولید شد. در آغاز دوره شووا خلاقیت در آموزش و پرورش ژاپن مورد تأکید قرار گرفت و از اوریگامی انتقاد شد، چون کودکان می بایستی با کاغذ کارهای استاندارد انجام می‌دادند. اخیراًً مجدداً اوریگامی به عنوان یک تکنیک آموزشی مورد استقبال قرار گرفته است؛ به ویژه برای تدریس مفاهیم ارتباط بین سطح و حجم. هنر جدید اوریگامی به طور کلی تکنیک های رنگ آمیزی و برش را به کار نمی برد بلکه الگوی اصلی نشان دادن احجام است (علاء الدینی، ۱۳۸۳، ص ۹۷).

تاریخچه فراکتال:

تاریخ نگاران، سالروز تولد بحث فراکتالیسم را حدود سال ۱۹۶۰ میلادی ارزیابی می‌کنند. آن‌ ها معتقدند که هندسه فراکتال در نتیجه بررسی های آقای مندلبروت در دهه های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ ایجاد شد، ولی به نظر می رشد جای پای فراکتال را می توان در نقاشی های جکسون پولاک که سال‌ها قبل از مندلبروت می زیست، مشاهده کرد. پولاک در یک شب طولانی ماه مارس، مستانه و در آستانه خودکشی، شالوده یکی از شاهکارهای خویش (قطب های آبی: شماره ۱۱، سال ۱۹۵۲) را بنیان گذاشت. او بوم بزرگی را کف انبارش فرش کرد و با یک تکه چوب، رنگی معمولی از یک قوطی کهنه روی بوم چکاند. این نخستین باری نبود که هنرمند یک نقاشی را قطره قطره روی بوم می ریخت. پولاک، بر خلاف خطوط شکسته ای که تماس متعارف قلم مو با بوم ایجاد می‌کند، تکنیکی ابداع کرد که در آن جریان ثابتی از رنگ روی بوم های افقی ریخته می شود تا خطوط پیوسته منحصر به فردی پدید آورد. در دوره پولاک، چنین پنداشته می شد که طبیعت بی نظم است و اساساً تصادفی عمل می‌کند (میریان، ۱۳۹۰، ص ۸۶).

فراکتال چیست؟

فراکتال یک شکل پیچیده هندسی است که از بی نهایت قطعه کوچک تر و مشابه شکل اصلی تشکیل شده باشد. ذکر یک مثال می‌تواند ایده و فلسفه ی اصلی فراکتال ها را بیشتر روشن سازد. فرض کنید که یک مثلث متساوی الاضلاع را پیش روی خود دارید. اگر توسط سه خط نقاط میانی سه ضلع مثلث را به هم متصل کنید حاصل یک مثلث دیگر خواهد بود که در قلب مثلث اصلی جا دارد. در این حال دقت کنید که مثلث اصلی خود به چهار شکل کوچک تر تقسیم شده است. این عمل را می توان روی هر یک از چهار مثلث فرعی تا بی نهایت تکرار کرد (میریان، ۱۳۹۰، ص ۸۸).

فراکتال‌ها طرح‌های جالب توجهی هستند که می‌توانند هندسه را برای دانش‌آموزان احیاء کنند. فراکتال‌ها اشیائی هستند که به نظر می‌رسد که به تکه‌های بسیاری خرد شده‌اند و هر تکه کپی از کل شکل می‌باشد. آن‌ ها ذاتاً طرح‌های پیچیده ولی ساده ای هستند. فراکتال‌های معروف بسیاری وجود دارد که دانش‌آموزان می‌توانند ایجاد و کاوش کنند. آن‌ ها شامل کلاه سیرپینسکی، فرش سیرپینسکی و برف‌دانه کاچ می‌باشند. این فراکتال زمانی که ساخته می‌شوند ممکن است برای کاوش محیط و مساحت به کار روند. مباحث محیط و مساحت با بهره گرفتن از فراکتال‌ها احیا می‌شوند. دانش‌آموزان به جای یافت محیط و مساحت شکل‌های مختلف می‌توانند از شی‌ای که ایجاد کرده‌اند برای کاوش این مفاهیم استفاده کنند (هسکت، ۲۰۰۷، ص ۱۰).

چگونگی ساخت انواع فراکتال:

نخست دانش‌آموزان می‌توانند فراکتال‌ها ریاضی‌دان لهستانی وارکلاو سیرپنسکی را بررسی کنند که به خاطر کار خود با فراکتال و منحنی‌های پرکننده فضا معروف است. دانش‌آموزان از مراحل زیر برای ساخت کلاه سیررپنسکی استفاده می‌کنند که مثلث سیرپنسکی نیز نامیده می‌شود.

    • با مثلث متساوی‌الاضلاع S(0) شروع به کار کنید.

    • نقاط میانی هر ضلع را به هم وصل کنید

    • مثلث مرکزی S(1) را حذف کنید.

    • نقاط میانی سه مثلث باقیمانده را به هم متصل کنید.

  • مراحل ۲ و ۳ را تا آنجایی که می‌خواهید، تکرار کنید.

بعد از ساخت کلاه سیرپنسکی، دانش‌آموزان ممکن است چنین سؤالاتی بپرسند: وقتی که n به بی‌نهایت می‌رسد، چه اتفاقی می‌افتد؟ و چند نقطه حذف خواهد شد؟ قسمت زیر فرمولی برای کلاه سیرپنسکی می‌باشد:

    • تعداد سوراخ‌ها:

    • مساحت سوراخ جدید

    • مساحت حذف شده

  • مجموع مساحت باقیمانده

دانش‌آموزان می‌توانند این فرمول‌ها را با بهره گرفتن از کپی خود از فراکتال کشف کنند یا می‌توانند همین فرمول‌ها را از طریق فراکتال ساخته شده خود کشف کنند.

فراکتال مشابه دیگری را که دانش‌آموزان می‌توانند بسازند و ایجاد کنند، فرش سیرپنسکی است. دانش‌آموزان به جای استفاده از مثلث متساوی‌الاضلاع برای شروع فراکتال می‌توانند از مربع استفاده کنند. برای ساخت فرش سیرپنسکی از این راهبردها استفاده کنید:

    • با مربع C(0) شروع کنید.

    • مربع را به ۹ مربع متجانس تقسیم کنید.

    • مربع مرکزی را حذف کنید.

    • مربع‌های باقیمانده را به ۹ مربع متجانس تقسیم کنید.

    • مرکزهای مربع‌های باقیمانده را حذف کنید.

  • مراحل ۵-۲ را تا آنجایی که می‌خواهید تکرار کنید.

هنگامی که فرش سیرپنسکی ساخته شد، دانش‌آموزان می‌توانند از فرمول‌های زیر برای بررسی مساحت و محیط استفاده کنند. فرمول‌ها عبارت‌اند از:

    • طول ضلع مربع جدید

    • مساحت یک مربع

    • تعداد مربع‌های جدید

    • مساحت حذف شده

  • مجموع مساحت باقیمانده

بعد از اینکه دانش‌آموزان فرمول‌ها را برای مساحت و محیط بررسی کردند، سؤالاتی از قبیل سؤالات زیر از دانش‌آموزان بپرسید: با نزدیک شدن n به بی‌نهایت، مساحت این شکل چه خواهد بود و کدام قسمت‌ها هیچ گاه حذف نخواهند شد؟ معلمان با پرسیدن این سؤالات سطح بالاتر ‌در مورد فراکتال می‌توانند دانش‌آموزان را در درس شرکت دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




الف) اثر شرط اجل درعقد ۶۶

ب) انتقال موضوع قرض: ۶۶

مبحث چهارم: صلح ۶۷

گفتار نخست: مفهوم صلح ۶۷

گفتار دوم: انعقاد صلح ۶۷

گفتار سوم: موضوع صلح ۶۸

الف) اثر انتفاء موضوع ۶۸

ب) بطلان صلح نامشروع ۶۸

گفتار چهارم: آثار صلح ۶۹

الف) در رابطه دو طرف ۶۹

۱- اثر ساقط کننده صلح؛ صلح اسقاط: ۶۹

۲- اثر اعلام کننده صلح: ۶۹

۳- اثر ایجادکننده حق: ۷۰

ب) نسبت به اشخاص ثالث ۷۰

۱- اثر نسبی صلح: ۷۰

۲- اثر صلح به نفع شخص ثالث: ۷۰

۳- اثر صلح به زیان اشخاص ثالث: ۷۱

مبحث پنجم: رهن ۷۱

گفتار نخست: مفهوم رهن ۷۱

گفتار دوم: انعقاد رهن ۷۱

الف) لزوم ایجاب و قبول ۷۱

ب) لزوم قبض مال مرهون ۷۲

ج) لزوم وجود و اهلیت دو طرف در زمان قبض ۷۲

گفتار سوم: مورد رهن ۷۲

الف) لزوم عین بودن مورد رهن ۷۲

ب) مورد رهن باید ملک و قابل فروش باشد ۷۳

۱- لزوم این شرط: ۷۳

۲- رهن مال غیر: ۷۳

گفتار چهارم: آثار رهن ۷۴

الف) حقوق و تکالیف راهن ۷۴

ب) حقوق و تکالیف مرتهن ۷۴

فصل ششم : ماده ۲۳۸ قانون مجازات عمومی: ۷۵

مبحث اول: تحلیل ماده ۷۵

مبحث دوم: نسخ ماده ۷۷

بخش سوم: جرم معرفی مال غیر به عوض مال خود، جرم در حکم کلاهبرداری ۷۹

فصل اول: ماهیت جرم ۷۹

مبحث اول: طبقه بندی حقوقی جرم ۷۹

مبحث دوم: طبقه بندی فقهی جرم ۷۹

فصل دوم: ارکان جرم ۸۰

مبحث اول: رکن قانونی جرم ۸۰

مبحث دوم: رکن مادی جرم ۸۰

گفتار نخست: موضوع جرم ۸۰

الف) انواع مال ۸۰

ب) تعلق مال به غیر ۸۲

۱- عدم تعلق مال به شخص معرفی کنند: ۸۲

۲- در مالکیت دیگری بودن ۸۲

گفتار دوم: عمل مرتکب ۸۸

گفتار سوم: شرایط لازم برای تحقق جرم ۸۸

گفتار چهارم: مقید بودن جرم و رابطه علیت ۸۸

مبحث سوم: رکن روانی ۸۹

گفتار نخست: علم مرتکب ۸۹

الف) علم به حکم قانونی: ۸۹

ب) علم به موضوع حکم: ۸۹

گفتار دوم: عمد عام ۹۰

گفتار سوم: عمد خاص ۹۰

گفتار چهارم: انگیزه ۹۰

فصل سوم: مجازات ۹۲

مبحث اول: تعیین مجازات ۹۲

مبحث دوم : تعدد اعتباری جرم معرفی مال غیر به عوض مال خود با برخی جرایم ۹۳

گفتار نخست: تعدد اعتباری با کلاهبرداری ۹۴

گفتار دوم : تعدد اعتباری با جعل ۹۴

گفتار سوم : تعدد اعتباری با جرم خیانت در امانت ۹۴

مبحث سوم: مسائل شکلی ۹۵

گفتار نخست: غیرقابل گذشت بودن جرم معرفی مال غیر به عوض مال خود ۹۵

گفتار دوم: ادله اثبات جرم ۹۵

گفتار سوم: دادگاه صلاحیتدار ۹۶

بخش چهارم: نتیجه گیری و پیشنهادات ۹۷

فصل اول : نتیجه گیری ۹۷

فصل دوم :پیشنهادات ۹۹

منابع : ۱۰۰

مقدمه

طرح تحقیق

۱- موضوع تحقیق :

قانون مجازات

۲- عنوان تحقیق :

واکاوی قانون مجازات اشخاصی که مال غیر را به عوض مال خود معرفی می‌نمایند (مصوب اردیبهشت ۱۳۰۸ )

۳- بیان مسئله تحقیق :

با توجه به اینکه مدت زیادی از تصویب این قانون می‌گذرد که طبق این قانون و قانون مجازات عمومی به جرائم مجرمین این قانون رسیدگی می‌شود و این قانون دارای ابعاد و زوایای متعددی می‌باشد ، این پایان نامه در نظر دارد با واکاوی این قانون نقاط ضعف و قوت آن را مشخص پیشنهاداتی را در تکمیل آن ارائه نماید.

۴- روش تحقیق :

اسنادی

به لحاظ گردآوری اطلاعات، از طریق کتابخانه ای ، اسناد گوناگونی مورد استفاده محقق قرار می‌گیرد که عبارتند از : کتاب ها ، مقاله ها، میکروفیلم، میکروفیش، و دیسکت های رایانه ای ( کتاب های رایانه ای ) سایت ها و سیستم های اطلاع رسانی رایانه ای .

مهمترین ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری، حفاظت فیش ها و انتظام آن ها و قراردادن در جای مخصوص و دسته بندی و طبقه بندی فیش ها بوده است .

۵- هدف تحقیق

الف) هدف کلی :

آشنایی با قانون مجازات اشخاصی که مال غیر را به عوض مال خود معرفی می‌نمایند.

ب ) اهداف جزیی:

– آشنایی با مفهوم کلمات و واژگان مورد استفاده در قانون فوق.

– شناسایی نقاط قوت و ضعف قانون.

– تحقیق ‌در مورد لزوم بازنگری این قانون.

۶- ضرورت واهمیت انجام تحقیق :

این تحقیق بر آن است که نقاط ضعف وقوت قانون وموارد تکراری احتمالی و همچنین پیشنهاداتی در بازبینی این قانون ارائه نماید.

۷- فرضیه و سئوالات تحقیق :

    • مصادیق این قانون در حال حاضر نیز وجود دارد.

    • مصادیق این قانون در قوانین دیگر نیز مشاهده می‌شود.

  • آیا قانون مجازات اشخاصی که مال غیر را به عوض مال خود معرفی می‌نمایند (مصوب ۱۳۰۸) نیاز به بازبینی و بازنگری دارد ؟

۸- پیشینه تحقیق :

یکی از مسایل مهمی که باید در هر تحقیق مورد توجه قرار گیرد پیشینه آن است ، چرا که تکراری نبودن تحقیق از امتیازات مهم آن است . لذا لازم است ‌در مورد پیشینه موضوع پایان نامه (واکاوی قانون مجازات اشخاصی که مال غیر به عوض مال خود معرفی می‌نمایند) مطالعه شود.

با مطالعه و تحقیق در منابع گوناگون مشخص گردید ، متاسفانه با توجه به اینکه از تصویب این قانون مدت زیادی گذشته است ، ولی منابع زیادی در دسترس نمی‌باشد و فقط برخی از اساتید حقوق به ارائه چند مقاله ‌در مورد آن بسنده نموده‌اند و در کتب حقوقی که به مسائل مربوط به جرائم علیه اموال پرداخته می‌شود ، فقط به عنوان چنین قانونی اشاره شده واز ذکر توضیحات بیشتر اجتناب گردیده است.

چکیده:

جرم معرفی مال غیر به عوض مال خود، یکی از صور خاص کلاهبرداری است. در طبقه بندی جرایم بر حسب موضوع، جزء جرایم علیه اموال، به شمار می آید. هم‌اینک، رکن قانونی این جرم را «قانون مجازات اشخاصی که مال غیر را به عوض مال خود معرفی می نمایند» مصوب سی و یکم اردیبهشت ۱۳۰۸، تشکیل می دهد.

موضوع این جرم؛ مال، اعم از منقول و غیرمنقول و اعم از عین و منفعت می باشد. عمل مرتکب، عبارت است از؛ معرفی مال غیر به عوض مال خود، و انجام عملیاتی نسبت به آن، این جرم از جمله جرایم مقید به شمار می آید. اما ضرر بالقوه برای تحقق رکن مادی آن کفایت نموده و نیازی به ضرر بالفعل نیست. این جرم از جمله جرایم عمدی است. ‌بنابرین‏ برای اثبات تحقق جرم، لازم است، مسئولیت مرتکب محرز گردد. با توجه به قانون ۱۳۰۸ و رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور، مجازات جرم معرفی مال غیر به عوض مال خود، تابع مجازات مصرحه در ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری است، اما سایر آثار جرم کلاهبرداری به آن قابل تسری نمی باشد. با توجه به میزان مجازات قانونی، رسیدگی به اتهام جرم معرفی مال غیر، در صلاحیت دادگاه های عمومی شهرستان یا بخش می باشد.

واژگان کلیدی: واکاوی، مجازات، مال غیر، کلاهبرداری.

بخش اول: ماده ۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




راه حل های عاملی از مطالعه ای به مطالعه ای دیگر تا حدی متفاوت بودند، که این تفاوت‌ها ناشی از ماهیت نمونه، مقیاس مورد استفاده برای ارزیابی علائم وسواسی – جبری، و تکنیک های تحلیلی عامل است. با این حال، موارد سازگار و مشابهی در مطالعات مختلف تحلیل عاملی به دست آمده که نشانگر این مطلب است که علائم وسواسی – جبری را می توان به به مجموعه ای از ابعاد قابل اعتماد (تکرار پذیر) تقسیم نمود. در حال حاضر، یکی از بهترین راه حل های عاملی مطالعه ای است که توسط لکمن و همکاران (۱۹۹۷) گزارش شده است، ‌و مجددا در نمونه های اصلی این مطالعه و توسط سامرفلد و همکاران (۱۹۹۹) تکرار شده است. این راه حل عاملی، که مشابه بسیاری از راه حل های تحلیل عاملی دیگر می‌باشد، از چهار بعد تشکیل شده است:

    1. وسواس فکری (تهاجمی، جنسی، مذهبی یا سوماتیک[۸۷]) و وسواس عملی وارسی نمودن

    1. وسواس فکری تقارن و وسواس عملی نظم، شمارش و تکرار

    1. وسواس عملی آلودگی و شستشو

  1. وسواس عملی احتکار و جمع‌ آوری

ابعاد مشخص شده در مطالعات تحلیل عاملی ماهیتا همبستگیهایی با یکدیگردارند، اگرچه این همبستگیها معمولاً بزرگ نیستند (۵۰/۰< r). با این حال، وجود این همبستگیها نشان می‌دهند که بسیاری از این عوامل احتمالا بر روی یک عامل مرتبه بالاتر بار می گیرند، فرض پایه درتجزیه و تحلیل‌های عاملی بدین شرح است که هر یک از عوامل با مجموعه های مشخصی از ‌مکانیسم‌ها مرتبطند.

۹-۲ ارزیابی مدل‌های ابعادی

مطالعات تحلیل عاملی ثابت نمی کنند که OCD ابعادی است. بلکه همان‌ طور که تجزیه و تحلیل‌های خوشه ای طبقات را ارائه می‌دهند، تحلیل­های عاملی نیز ابعاد را ایجاد می نمایند. ‌بنابرین‏ این سوال که رویکرد مقوله ای بهتر است یا رویکرد ابعادی، باید با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر یک از این دیدگاه ها انجام بگیرد.

رویکردهای ابعادی، همانند آنهایی که در مطالعات تحلیل عاملی از ابزارهای سنجش علائم OC صورت گرفته اند، این مزیت را دارند که با موضوع در نوسان بودن [۸۸]OCS از لحاظ شدت، سازگار می‌باشند. مطالعات طولی نشان داده ­اند که علائم وسواسی – جبری در جمعیت بزرگسالان (ولی نه در کودکان) تمایل به ثبات و حفظ وضعیت خودشان دارند (ماتایکس کولز و همکاران، ۲۰۰۲). در بالغین[۸۹]، تغییرات در نشانه ها بیشتر در درون ابعاد (و نه در بین ابعاد) رخ می‌دهد و تغییرات از یک بعد به بعد دیگر بسیار نادر است (ماتایکس کولز و همکاران، ۲۰۰۲). به عبارت دیگر، تغییرات در علائم وسواسی – جبری در جمعیت بزرگسالان به صورت کم و زیاد شدنهایی در درون ابعاد نشانه ای رخ می‌دهد و تغییرات مشاهده شده در جمعیت کودکان نیز بیشتر در درون طبقات رخ می‌دهد و نوسانات بین طبقه ای به ندرت دیده می شود.

در مجموع، پژوهش های موجود از این فرضیات حمایت می نمایند که ابعاد نشانه­ای وسواسی– جبری تمایل به حفظ ثبات خود در طول زمان دارند و تغییرات متمایلند که در درون ابعاد به وقوع بپیوندند. در واقع این همان چیزی است که انتظارش را داریم. بنا ‌به این فرض که مجموعه ی مشخصی از مکانیزمها در طول زمان در افراد مبتلا به علائم وسواسی – جبری تعدیل می‌شوند (مثلاً، از طریق تحت درمان بودن).

سودمندی و محاسن مدل های ابعادی از طریق ‌پاسخ‌گویی‌ ‌به این سوال مورد قضاوت قرار می‌گیرد که آیا این مدل ها همبستگی ها و روابط معناداری دارند، از جمله همبستگی­هایی با سایر علائم، متغیرهای بیومتریک مرتبط با علائم وسواسی– جبری و همبستگی با پاسخهای درمانی. تعدادی از چنینیافته‌هایی در مطالعات گوناگونی به دست آمده است. برای مثال، اختلال وسواسی – جبری در درون خانواده ها نیز تغییرات درون ابعادی علائم وسواسی – جبری را از خود بروز می‌دهد. علائم وسواسی – جبری پرخاشگری، جنسی و تقارن دارای یک مؤلفه‌­ی خانوادگی می‌باشند، در حالی که این مسئله ‌در مورد علائم احتکار و آلودگی صدق نمی نماید (لکمن، گرایس[۹۰]، بردمن[۹۱]، ژانگ[۹۲]، ویتیل[۹۳]، بندی[۹۴]، آلسوبروک[۹۵]، پترسون[۹۶]، کوهن[۹۷]، راسموسن، گودمن، مک داگال[۹۸] و پالز[۹۹]، ۱۹۹۹).

به طور کلی، مدل‌های ابعادی، که علائم وسواسی – جبری در این مدل ها برخاسته از تعدادی از ابعاد در نظر گرفته می‌شوند، سودمندیهایی برای افزایش فهم ما در باب OCD دارند. اگرچه، تحقیقات بیشتری با به کارگیری ارزیابی‌های گسترده تر علائم وسواسی – جبری نیاز می‌باشد تا با اطمینان بیشتری بتوان ‌در مورد برازنده ترین مدل ابعادی اظهار نظر نمود.

۱۰-۲ مزیت رویکردهای ابعادی

رویکردهای ابعادی و مقوله ای مختلفی برای فهم علائم وسواسی – جبری اغلب در انزوا از هم گسترش یافته اند. ولی هم اکنون زمان آن رسیده که مطالعات جدید به مقایسه ی این دو رویکرد بپردازند. این مدل‌ها از طریق بررسی میزانی که به ما در فهم، پیش‌بینی و درمان علائم وسواسی – جبری کمک می نمایند، مورد مقایسه قرار می گیرند.

رویکرد مقوله ای به زیرگونه های OCD نسبت به رویکرد ابعادی دارای دو محدودیت عمده است. نخست اینکه، در نظر گرفتن زیرگونه های علائم وسواسی – جبری به صورت مقوله ای با این مشاهدات که علائم وسواسی – جبری از نظر شدت بر روی پیوستاری در نوسانند، مغایر است. رویکرد مقوله ای معتقد است که فردی یا در درون زیرگونه ای جای می‌گیرد یا جایی در آن زیر گونه ندارد. و این طرز تلقی از اختلال OCD با وجود دامنه ای از علائم وسواسی – جبری و از جمله وجود علائم وسواسی – جبری بهنجار، سازگار نیست. محدودیت بعدی این است که وجود طبقات مجزا و غیر همپوشی از علائم وسواسی – جبری در عالم واقع بیشتر یک استثنا می‌باشد، تا یک قاعده و حالت کلی.

‌بنابرین‏ مدل‌های ابعادی، به ویژه مدل­هایی متشکل ار ابعاد همبسته، با الگوهای همبسته­ی علائم وسواسی – جبری سازگاری بیشتری دارند. افراد مبتلا به OCD از لحاظ شدت علائم وسواسی – جبری در درون هریک از این ابعاد، از همدیگر متفاوت می‌باشند و از آنجایی که این ابعاد همبسته اند، افراد احتمالا به بیش از یکی از انواع علائم وسواسی – جبری (برای مثال، رفتار وسواسی شستشو به همراه تشریفات واررسی) مبتلا می‌گردند.

۱۱-۲ شخصیت و طبقه بندی مورد توافق در باب آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




۲-۲-۷-۴-۴- روابط عمومی: یکی دیگر از ابزارهای تبلیغات پیشبردی اصلی به شمار می‌رود. روابط عمومی، ایجاد مناسبات مطلوب است با جوامع مختلفی که با شرکت سرو کار دارند. این مناسبات و روابط مطلوب از طریق کسب شهرت خوب، ایجاد یک ذهنیت کلی مطلوب، رفتار مناسب، رفع مسائل، شایعات، روایات و وقایع نامطلوب امکان پذیر خواهد شد. قبلاً به بازاریابی از طریق روابط عمومی، ایجاد اشتهار می‌گفتند به معنای انجام فعالیت‌های با هدف معروف کردن نام شرکت یا محصولات آن از طریق درج اطلاعات خبری در رسانه های جمعی.

اما روابط عمومی، مفهومی به مراتب جامع تر از این دارد. روابط عمومی شامل معروف کردن و نیز بسیاری از فعالیت‌های دیگر می‌شود. دوایر روابط عمومی از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. بعضی از این ابزارها به شرح زیرند:

      • روابط مطبوعاتی: درج اطلاعات ارزشمند برای جلب توجه نسبت به فرد، کالاها یا خدمات، در رسانه های خبری.

    • معروف کردن کالا: مطلع کردن عموم مردم نسبت به کالاهایی خاص.

    • ارتباطات جمعی: فراهم کردن ارتباط داخلی و خارجی برای شناساندن بهتر شرکت یا مؤسسه.

    • ایراد سخنرانی: مجالست با قانونگذاران و مسئولین دولتی برای اصلاح قوانین و مقررات یا الغای آن ها.

  • مشاوره: رایزنی با مدیریت درباره مسائل عمومی و جایگاه و تصویر ذهنی شرکت.

روابط عمومی دارای مزایای چندی است. اولین حسن آن، باور کردنی بودن آن است. بدین معنا که بنظر می‌رسد روایتهای خبری و وقایع برای خوانندگان، واقعی تر و باور کردنی تر‌اند تا آگهی‌های تبلیغاتی. از طریق روابط عمومی با مشتریانی تماس برقرار می‌شود که به دلایل مختلفی از دست آگهی‌های تبلیغاتی یا فروشندگان می‌گریزند. از طریق روابط عمومی، یک پیام در قالب «خبر» به خریداران ارائه می‌شود و نه ارتباطی که صرفاً برای فروش گرفته شود.

و درست همانند تبلیغات غیر شخصی، روابط عمومی نیز می‌تواند به کالا یا شرکت جلوه خاصی ببخشد.

۲-۲-۸- جایگاه یابی در بازار

وظیفه جایگاه یابی، شامل سه مرحله است: (۱) شناسایی مزایای رقابتی (۲) انتخاب مزایای رقابتی و (۳) برقراری ارتباطات مؤثر برای انتقال جایگاه انتخابی در بازار.

۲-۲-۸-۱- شناسایی مزایای رقابتی

مصرف کنندگان قاعدتاً خریدار آن دسته از کالا‌ها و خدمات‌اند که حداکثر فایده را برای آن ها دنبال داشته باشد. از این رو کلید موفقیت بریا حفظ مشتریان، همانا آگاهی بیشتر از نیازها و فرایند‌های خرید و فایده رساندن بیشتر به آن ها نسبت به رقبا است. مزیت رقابتی بستگی دارد به اینکه یک شرکت تا چه حد می‌تواند نسبت به رقبا، جایگاه خود را به عنوان ارائه کننده فوایدی، مشخصاً بیشتر، تثبیت کند، خواه از طریق قیمت‌های پایین تر یا مزایای بیشتر برای توجیه قیمتهای بالاتر. اما باید توجه داشت که جایگاه مناسب، بر اساس وعده های واهی و توخالی ایجاد نمی شود. اگر شرکتی برای عرضه خود به دنبال جایگاهی باشد که نشانگر بهترین کیفیت بهترین خدمات است باید در عمل، این کیفیت و خدمات را به اثبات رساند. بدین ترتیب، جایگاه یابی با «متفاوت کردن» کالای شرکت، از هر آنچه که رقبا عرضه می‌کنند آغاز می‌شود. کالای یک شرکت یا کالایی را که در بازار عرضه می‌شود می‌توان بنابر: وجود فیزیکی خود کالا، خدمات همراه آن، کارکنان یا تصاویر ذهنی کالا از بقیه متمایز کرد.

  • متمایز کردن خود کالا:

یک شرکت می‌تواند کالای خود را از نظر فیزیکی از دیگر رقبا متمایز نماید. بعضی از شرکت‌ها کالاهایی را تولید می‌کنند که از استانداردهای نسبتاً بالایی برخوردارند و انواع متفاوت آن ها کمتر یافت می‌شوند. شکل و طرح هر دو عامل دیگری هستند که شرکت‌ها می‌توانند برای متمایز کردن کالاهای خود از آن ها استفاده کنند. استحکام، دوام، اعتماد و اطمینان و قابلیت تعمیر از جمله سایر صفات و عواملی هستند که شرکت‌ها می‌توانند با توسل به ان، کالاهای خود را از رقبا جدا و متمایز سازند.

  • متمایز کردن با خدمات همراه:

علاوه بر وجود فیزیکی کالا به عنوان عامل تمایز، یک شرکت می‌تواند خدمات کالای خود را نیز از خدمات رقبا متمایز کند. در این مورد راه های فراوانی وجود دارد. بعضی از شرکت‌ها، مزیت رقابتی خود را با تحویل سریع، قابل اعتماد و یا دقیق به دست می‌آورند. امکانات، نصب، یکی دیگر از عواملی است که یک فروشنده را از دیگری متمایز می‌کند. انجام خدمات تعمیرات، عامل دیگری است که شرکت‌ها با بهره گرفتن از آن، خود را یکدیگر مجزا می‌کنند. بعضی از شرکت‌ها نیز با بهره گرفتن از خدمات آموزشی برای مشتریان، محصولات خود را از دیگر رقبا متمایز می‌کنند. شرکتهایی هم هستند که خدمات مشاوره ای نظیر: اطلاعات، سیستم‌های اطلاعاتی و خدمات اطلاعاتی مورد نیاز خریداران را مجانی یا در قبال دریافت بهای آن در اختیار مشتریان قرار می‌دهند.

  • متمایز کردن پرسنلی:

استخدام، آموزش و به کارگیری کارکنان مجرب و کار آزموده نیز یکی از راه هایی است که با آن، شرکت‌ها می‌توانند به مزیت رقابتی مطلوب دست یابند. یک شرکت وقتی می‌تواند از تمایز پرسنلی استفاده کند که بتواند کارکنانی را که در تماس مستقیم با مشتریان هستند با وسواس انتخاب کند و برای انجام این مهم، آموزش‌های لازم و مورد نیاز را در اختیار آنان قرار دهد. این دسته از کارکنان باید لایق و با کفایت باشند و نیز در حد نیاز از مهارت و اطلاعات لازم برخوردار باشند. این افراد باید متواضع، قابل احترام و دارای رفتاری دوستانه باشند. آن ها باید تلاش کنند مشتریان را درک کنند، با آن ها رابطه ای روشن و صریح برقرار کنند و نسبت به مسائل و درخواستهای آنان، واکنش سریع نشان دهند.

  • متمایز کردن با تصویر ذهنی:

حتی در مواردی که شرکت‌ها، کالاها و خدمات همراه مشابهی را عرضه می‌کنند بازهم خریداران ممکن است تحت تأثیر ذهنیت خود از شرکت یا مارک کالا، تفاوت خاصی بین این کالاها و خدمات همراه آن قائل شوند. از همین روست که شرکت‌ها می‌کوشند در مقایسه با رقبا برای خود، «تصویر ذهنی» نسبتاً مطلوبی ایجاد کنند. تصویر ذهنی یک شرکت یا مارک خاصی از یک کالا باید انتقال دهنده یک پیام منحصر به فرد و برجسته باشد، پیامی که جایگاه و مرتبه و مزایای اصلی کالا را برساند. ایجاد یک تصویر ذهنی مطلوب و برجسته، به تلاش فراوان و خلاقیت نیاز دارد. یک شرکت نمی تواند با چند آگهی تبلیغاتی و در عرض یک شب، یک تصویر ذهنی ایجاد کند.

علامات و نشانه ها نیز موجب شناخت شرکت یا مارک کالا می‌شوند. شرکت‌ها خود را با علامات یا نشانه هایی همراه می‌کنند که از نظر سمبولیک، کیفیت یا سایر ویژگی‌های ایشان را به ذهن تداعی کنند. علامات و نشانه های انتخاب شده باید از طریق آگهی‌های تبلیغاتی که به نحوی گویای شخصیت شرکت یا مارک کالا است به سمع و نظر افراد مورد نظر برسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




۲ـ۲ـ۴ـ۶ سازش

در روش سازش حل و فصل اختلاف ‌بر اساس آیین رسیدگی کاملاً قابل انعطاف، اختیاری، محرمانه و مبتنی بر اراده اصحاب دعوا توسط سازش دهنده صورت می‌گیرد.سازش دهنده منتخب طرفین است و رأی او جز در صورت توافق اصحاب دعوا الزامی نیست.

همانند داوری پیش از وقوع اختلاف ضمن قرارداد سرمایه‌گذاری یا پس از آن می‌توان بر ارجاع اختلاف به سازش ارجاع نمود.

مانند ماده ۳۹ لایحه قانونی موافقت‌نامه تفحص و اکتشاف و بهره‌برداری و فروش نفت بین شرکت ملی نفت ایران شرکت سهامی پان امریکن پترولیوم کورپوریشن مصوب ۷/۳/۱۳۳۷ که مقرر می‌دارد:«هر گاه اختلافی مربوط به اجرا یا تفسیر این قرارداد پیش آید طرفین می‌توانند موافقت کنند که موضوع به یک هیات سازش مختلط مرکب از چهار عضو ارجاع شود که هر یک از دو طرف دو نفر آن را تعیین خواهند کرد…».[۷۵]

در جریان سازش طرفین می‌توانند شخصاً در جلسه حضور یابند.با این حال استفاده از وکیل جهت روشن کردن موضوعات تخصصی حقوقی و تهیه پیش‌نویس توافق‌نامه توصیه می‌شود.

در عرصه حل و فصل اختلافات سرمایه‌گذاری خارجی مقررات فراوانی درباره‌ «سازش» وجود دارد.برای نمونه «مرکز بین‌المللی حل و فصل اختلافات سرمایه‌گذاری» نهاد «سازش» را در کنار داوری به عنوان یکی از روش‌های حل و فصل اختلافات سرمایه‌گذاری خارجی پیش‌بینی ‌کرده‌است.[۷۶]

قانون‌گذاران داخلی و نهادهای بین‌المللی به سازش کمتر از داوری پرداخته‌اند با این حال اقدامات داخلی و بین‌المللی قابل توجهی در راستای گسترش این شیوه صورت گرفته است برای نمونه علاوه بر معاهده‌ی ۱۹۶۵ واشنگتن،[۷۷] آنسیترال نیز در سال ۱۹۸۰ مقرراتی ‌در مورد سازش تهیه نمود.[۷۸]

مواد ۱۷۸ تا ۱۹۲ قانون آیین دادرسی مدنی به جریان معالجه و سازش در دادگاه یا بیرون از دادگاه اختصاص یافته است.

بسیاری از اختلافات مهم سرمایه‌گذاری خارجی میان دولت ایران یا شرکت‌های دولتی با طرف خارجی مطابق ماده ۱۹ قانون تشویق و حمایت سرمایه‌گذاری خارجی در محاکم داخلی مطرح می‌شوند و ممکن است به صلح و سازش منتهی گردند.

۲ـ۲ـ۵ روش الزام‌آور (داوری)

یکی از رایج‌ترین شیوه های حل و فصل اختلافات در عرصه تجارت بین‌الملل به ویژه اختلافات سرمایه‌گذاری خارجی «داوری» است که صاحب نظران توصیه می‌کنند در قرارداد سرمایه‌گذاری خارجی همواره شرط شود که اگر با مذاکره اختلاف سرمایه‌گذار و دولت میزبان حل نشد، داوری به اختلاف فیمابین خاتمه بخشد.[۷۹]

مطابق بند الف ماده ۱ قانون تجارت بین‌المللی «داوری عبارت است از رفع اختلاف بین متداعیین در خارج از دادگاه به وسیله شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مرضی‌الطرفین و یا انتصابی…».

تعریف فوق کامل نیست زیرا هر چند در انتهای عبارت اشاره‌ای به تراضی طرفین شده لیکن زیربنای داوری یعنی مبتنی بودن آن بر اراده طرفین به روشنی بیان نشده است.

«قراردادی که به موجب آن طرف‌ها توافق می‌کننده اختلافات خود ناشی از یک یا چند رابطه‌ معین حقوقی موجود یا قابل پیش‌بینی یا محتمل را برای رسیدگی و حل و فصل به یک یا چند شخص ارجاع دهند تا وفق قواعد موسوم به داوری حل و فصل نمایند را قرارداد داوری می‌نامند».از این رو محققان گفته‌اند، مهمترین اثر قرارداد داوری ایجاد صلاحیت استثنایی برای اشخاص خصوصی جهت حل و فصل دعاوی و تخصیص به قاعده صلاحیت عام دادگاه‌های دولتی است.[۸۰]

طرفین در داوری آزادند حقوق و قواعد حقوقی را که داوران باید در ماهیت دعوا اعمال کنند تعیین نمایند.در صورتی که طرفین قانون حاکم را تعیین نکرده باشند داوران با بهره گرفتن از قاعده حل تعارضی که مناسب تشخیص می‌دهند قانون حاکم را تعیین می‌کنند.در هر مورد داوران مندرجات قرارداد و عرف‌های بازرگانی را در نظر خواهند گرفت.[۸۱]

از نظر بازرگانان بین‌المللی به ویژه سرمایه‌گذاران، داوری، افزون بر ویژگی شیوه های برون دادگاهی حل اختلافات، دارای مزایایی است که ذیلا بیان می‌شود.[۸۲]

۱ـ به موجب داوری طرفین قرارداد داوری می‌توانند حل دعوای خود را به داوران منتخب خود بسپارند.

۲ـ تجار سرعت و نهایی بودن رسیدگی را به صحت و دقت حقوقی ترجیح می‌دهند.دخالت اراده طرفین در داوری این امکان را به دست می‌دهد که با کاستن تشریفات و انتخاب مقر داوری و داوران مناسب زمان و هزینه را کاهش دهند.[۸۳]

۳ـ داوری به صورت غیرعلنی برگزار می‌شود و بسیاری از اطلاعات مورد حساسیت طرفین افشا نمی‌شود.در نتیجه اختلاف مورد نظر بدون تبلیغات و دخالت افکار عمومی حل و فصل می‌گردد.[۸۴]

علاوه بر آن معمولا از کارشناسان و متخصصان استفاده می‌شود و چه بسا داوران خود از متخصصان موضوع مورد اختلاف می‌باشند.تا جایی که نظر برخی اساتید بر این است که اگر دو طرف اختلاف پایبند به قاعده متخصص بودن داوران باشند، داوری مناسب‌ترین شیوه برای حل اختلافات خواهد بود.[۸۵]

نه تنها در قوانین داخلی قریب به اتفاق اکثر کشورها مقررات داوری دیده می‌شود بلکه در قوانین موافقت‌نامه‌های دوجانبه ایران و دیگر کشورها و نیز مقررات آنسیترال و معاهده واشنگتن و اتاق بازرگانی بین‌المللی، داوری نقش تعیین کننده‌ای را ایفا می‌کند.

۲ـ۳ قواعد شکلی حل اختلافات سرمایه‌گذاری

در جریان حل و فصل اختلافات اصول و قواعدی اعمال می‌شود که بخشی از آن جنبه شکلی دارد و بدون ورود به ماهیت موضوع به دنبال تعیین مرجع صالح قانون قابل اعمال و نهایتاًً برای رسیدن به رسیدگی عادلانه رعایت می‌شود.

قواعد شکلی حل اختلافات سرمایه‌گذاری خارجی را در امور داخلی و بین‌المللی مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۲ـ۳ـ۱ قواعد مادی حل تعارض و شکل رسیدگی

در یک تقسیم‌بندی قواعد تعارض‌ها را به سه عرصه صلاحیتی، اجرایی و تقنینی می‌توان تقسیم کرد.

در اختلافات یادشده اغلب تلاش می‌شود که مسئله بیرون از نظام دادگاهی داخلی حل و فصل شود و در روش‌های حل اختلاف جایگزین، اصولا اعمال قواعد شکلی تعارض‌ها چهره‌ای متفاوت با آنچه در مراجع قضایی داخلی دارد می‌یابد.

مثلا طرفین اختلاف می‌توانند حتی قانون ماهوی حاکم بر دعوی را نیز خود انتخاب و تعیین نمایند یا به داوران اختیار دهند که قانون حاکم را تعیین کنند که چون داوران مأخوذ به قوانین داخل نیستند حتی ضرورتی ندارد قواعد تعارض قوانین را در انتخاب قانون مناسب با همان جزئیات و الزاماتی که قاضی دادگاه دارد، رعایت کنند.[۸۶]

۲ـ۳ـ۲ قواعد تعیین مرجع صالح (حل تعارض صلاحیتی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس و تصویب آن قواعدی در قانون اساسی و قوانین دیگر از جمله قانون محاسبات عمومی پیش‌بینی شده که دولت مکلف به رعایت آن است. طبق ماده ۹۰ آیین نامه داخلی مجلس لوایح قانونی و بودجه های تفصیلی پس از تقدیم در جلسه علنی، حسب دستور رئیس مجلس به کمیسیون های مربوط ارجاع و سپس در دسترس نمایندگان قرار می‌گیرد.

چون بودجه بیانگر وضعیت مالی و سیاست‌های اقتصادی دولت است لذا نسبت به لایحه بودجه نطق نمایندگان ، اصولاً محدودیتی در مدت و موضوع ندارد و هر نماینده ای باید بتواند هر مقدار بخواهد و راجع به هر موضوع که به بودجه مربوط می شود سخن براند در این رابطه رئیس مجلس مانند سایر نمایندگان محدودیتی ندارد و می‌تواند در هر مورد سخن براند.

چون لایحه بودجه برنامه مالی دولت است و هرخرجی از خزانه ملت باید با نظر و صلاحدید نمایندگان مجلس صورت پذیرد ‌بنابرین‏ نمایندگان مجلس باید وقت کافی برای ارائه نظرات خود نسبت به برنامه مالی دولت داشته باشند و لذا بودجه از لوایحی است که اصولاً درخواست دو فوریتی برای آن پذیرفته نمی شود. جلسات مجلس در هنگام تصویب بودجه باید بلاانقطاع در کلیه ایام هفته غیر از جمعه و تعطیلات رسمی، حداقل روزی چهار ساعت منعقد گردد[۱۳۷]، از این جهت کنترل جلسه به عهده رئیس مجلس می‌باشد.

لایحه بودجه یک شوری است یعنی یکباردر مجلس مورد شور واقع می شود و سپس به تصویب می‌رسد.
ممکن است این سئوال مطرح شود که لایحه ‌به این مهمی چرا باید به صورت یک شوری به تصویب برسد ؟ لایحه بودجه باید بخاطر اهمیتی که دارد دو شوری باشد تا با عجله تصویب نشود. ولی باید دانست در تهیه و تنظیم بودجه از طرفی وقت کافی صرف می شود و از طرفی دیگر لایحه بودجه باید ظرف زمان ثابتی تهیه و تصویب شود. بین زمان تهیه بودجه و سال بودجه نباید فاصله زیادی وجود داشته باشد در غیر این صورت پیش‌بینی ها به واقعیت تطابق نخواهند یافت به همین جهت لایحه بودجه در شش ماه دوم سال جاری تقدیم مجلس می شود و در این حالت چون وقت زیادی برای شروع سال مالی نخواهد ماند مجلس مجبور است در کار خود سرعت بخشد و بودجه را با یک شور ولی با دقت به تصویب بگذارند. از طرفی برای سرعت بخشیدن بیشتر طبق قانون وقتی لایحه بودجه به صحن علنی مجلس می‌آید قوانین عادی از دستور خارج می‌شود مگر دو فوریتی‌های بسیار مهمی که ضرورتی برای کشور داشته باشد که رئیس مجلس آن را تشخص می‌دهد.

البته باید دانست لایحه بودجه قبل از طرح در جلسه علنی به وسیله کمیسیون محاسبات و بودجه مجلس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

اصولاً نمایندگان مجلس حق پیشنهاد خرج ندارند و فقط می‌توانند تقاضای دولت را رد و یا تقلیل دهند در هر حال طبق اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی طرح های قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان می‌کنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه های عمومی می‌ انجامد در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تأمین هزینه جدید نیز معلوم شود. همچنین پیشنهادات نمایندگان در صورتی قابل طرح می‌باشد که در زمان مقرر چاپ شده و در بین نمایندگان منتشر شده است. همچنین پیشنهاداتی که منبع درآمد مشخصی نداشته باشد قابل طرح نخواهد بود و پیشنهادهایی که مازاد بر سر جمع نباشد زمانی قابل طرح است که ردیف مشخص جایگزین را معین نماید. تشخیص موارد مذکور با رئیس مجلس خواهد بود.[۱۳۸]

معمولاً لایحه بودجه به طور کامل از طرف پارلمان رد نمی شود لایحه بودجه اکثراً در مجلس تعدیل می شود ولی اگر مجلس از تصویب بودجه خودداری کرد در واقع با کار و برنامه دولت مخالفت ‌کرده‌است و به دنبالش سقوط دولت لازم می‌آید این روشی است که تقریباً ‌در همه ممالک که نظام پارلمانی دارند پذیرفته شده است .

تصویب یک یا چند دوازدهم : در صورتی که بودجه کل کشور به موقع تنظیم وتقدیم مجلس نگردد و به تصویب نرسد البته نمی توان کار کشور را تعطیل کرد. در صورتی که دولت مورد اعتماد مجلس باشد به وی اجازه داده می شود تا موقعی که بودجه آماده گردد در حدود یک یا چند دوازدهم اعتبار مصوب بودجه سال قبل را برای یک یا چند ماه اول سال خرج نماید تا در ظرف مدت معقول بودجه تنظیم و تقدیم مجلس گردد[۱۳۹] لایحه بودجه پس از تصویب به شورای نگهبان ارائه می شود و بعد از تأیید شورای نگهبان با امضای رئیس مجلس به رئیس جمهور ابلاغ می شود.

گفتار دوم: اجرای بودجه

اجرای بودجه تمامی مراحلی را شامل می شود که جهت وصول درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار از یک طرف و مصرف اعتبارات پیش‌بینی شده و مصوب از طرف دیگر به مورد اجرا گذاشته می شود. اجرای بودجه، شامل تحقق ارقام پیش‌بینی شده در بودجه مصوب و به عبارتی دیگر، وصول درآمدها و پرداخت هزینه ها برای نیل به مقاصد و اهداف معین طبق قوانین و مقررات مربوط است. در مرحله اجرا، بودجه خود دارای مراحل فرعی دیگری است

مراحل تفضیلی اجرای بودجه عبارتند از[۱۴۰]:

    1. تشخیص: تعیین و انتخاب کالاها و خدمات و سایر پرداخت هایی که تحصیل یا انجام آن برای نیل به اجرای برنامه های دستگاه های اجرایی ضروری است. اختیار و مسئولیت تشخیص بر عهده وزیر یا رئیس مؤسسه‌ است و قابل تفویض می‌باشد.

  1. تامین اعتبار: عبارت است از اختصاص دادن تمام یا قسمتی از اعتبار مصوب برای هزینه معین. مسئولیت تامین اعتبار به عهده ذیحساب است. ذیحساب مأموری است که به موجب حکم وزارت امور اقتصاد و دارایی از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت به منظور اعمال نظارت و تامین هماهنگی لازم در اجرای مقررات مالی و محاسباتی در وزارتخانه ها، مؤسسات و شرکت های دولتی و دستگاه های اجرایی محلی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی ‌به این سمت محسوب می شود

۳-تسجیل: عبارت است از تعیین میزان بدهی قابل پرداخت به موجب اسناد و مدارک اثبات کننده بدهی. اختیار و مسئولیت تشخیص بر عهده وزیر یا رئیس مؤسسه‌ است و قابل تفویض می‌باشد.

    1. حواله: اجازه است که کتبا توسط مقامات مجاز برای تادیه تعهدات و بدهی های قابل پرداخت از محل اعتبارات مربوطه در وجه ذینفع صادر می شود. اختیار و مسئولیت تشخیص بر عهده وزیر یا رئیس مؤسسه‌ است و قابل تفویض می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




طرح فیزیولوژیکی هیجان و هوش هیجانی

خصوصیات هوش هیجانی بیانگر کارکرد مدارهای کورتیکال و سابکورتیکال است. خصوصیاتی که آمیگدار و ساختارهای مربوط را به مناطق پری فرانتال متصل می‌کند. مطالعات کالبد شکافی بر روی کودکان و نوجوان نشان می‌دهد که مناطق پری فرنتال که تظاهرات و مهارت های هیجان را تعدیل می‌کند آخرین قسمت­ های مغزند که به بلوغ آناتومی می‌رسند. این قسمت ها در حدود سن ۱۵ تا ۱۶ سالگی به رشد کامل می‌رسند. یعنی اینکه مغز از طریق تجارب مکرر شکل می‌گیرد. این تجارب ارتباطات عصبی همتراز را تقویت می‌کنند و موارد کم مصرف­تر را تضعیف می­ کند. یافته های مربوط به رشد مداربندی پری فرانتال برای تجدید هیجانات، پنجره­ای را به روی روش های کمک به کودکان برای یادگیری بهترین عادات هوش هیجانی می گشاید چنانچه یک کودک عادت خودگردانی[۷۱] هیجانی، همدلی، نظارت های هیجانی و مانند این ها را بیاموزد می توان ادعا کرد نیاز او به آموزش درمانی (مانند روان درمانی) در مراحل بعدی زندگی تقلیل می‌یابد(گلمن ، ۱۹۹۸).

کارکردهای اجتماعی هیجانات

هیجان­ها علاوه بر اینکه سازگاری فرد را با محیط فیزیکی آسان می‌کند، سازگاری وی با محیط اجتماعی را نیز آسان می­سازند. کارول ایزارد (۱۹۸۹) فهرستی از کارکردهای اجتماعی هیجان­ها را ارائه می‌دهد که درباره چهار مورد از آن ها به بحث پرداخته است. او معتقد است جلوه های هیجانی (۱) انتقال حالت­های احساس را آسان می­سازد، (۲) چگونگی پاسخدهی دیگران به ما را تنظیم ‌می‌کنند، (۳) تعامل اجتماعی را آسان می‌کنند، (۴) رفتار اجتماعی را ترغیب می کند.

عاطفه مثبت، رفتار اجتماعی را آسان می‌کند: مردم تحت تأثیر عاطفه مثبت، به نحو چشمگیری با احتمال بیشتری، اجتماعی هستند. یعنی، مردم آمیزترند، حس همکاری بیشتری دارند و به حال دیگران مفیدترند (ریو، ترجمه: سید محمدی، ۱۳۸۶)

هوش هیجانی و مؤلفه های آن

از نظرگلمن (۱۹۹۵) مهمترین مؤلفه‌ های هوش هیجانی عبارتند از ۱- خود آگاهی ، ۲- خود کنترلی یا مدیریت خود، ۳-هوشیاری اجتماعی یا توانایی همدلی ، ۴- مهارت های اجتماعی،۵- خود انگیزی(گلمن ۱۹۹۵، ترجمه: پارسا، ۱۳۸۰).

خودآگاهی

در اولین نگاه ممکن است چنین به نظر آید که احساسات ما روشن و آشکارند، با تفکر و یادآوری بیشتر ، لحظاتی را به یاد می­آوریم که نسبت به احساس واقعی خودمان درباره چیزی واقعی بی خبر بودیم و بعداً نسبت به آن هوشیار شده ایم. روانشناسان برای اشاره به فرایند آگاهی داشتن از فکر از عبارت فراشناخت[۷۲] استفاده می‌کنند و عبارت فراخلق[۷۳] را به معنای آگاهی نسبت به عواطف خود به کار می‌برند.گلمن عبارت خود آگاهی را برای تشریح توجه مداوم فرد به حالات درونی خود ترجیح می‌دهد.

خودکنترلی با مدیریت خود

در واقع کنترل هیجان های درمانده کننده، کلید بهزیستی عاطفی است، موارد افراطی- یعنی هیجان هایی که شدت زیادی پیدا می‌کنند یا مدت مدیدی به طول می انجامند- ثبات روحی ما را تحلیل می‌برند. لازم نیست برای احساس رضایت کردن از احساسات ناخوشایند دوری کنیم، بلکه نباید بگذاریم احساسات مخرب بدون کنترل، جانشین تمام حالت های روحی خوشایند گردند.

خودانگیزی:

از نظر گلمن خودانگیزی زبان سائق پیشرفت می‌باشد و کوششی است در جهت رسیدن به حدمطلوبی از فضیلت، افرادی که این خصیصه را زیاد دارند همیشه در کارهای خود نتیجه محور هستند و سائق زیادی در آن ها برای رسیدن به اهداف و استانداردهای وجود دارد. این افراد اهداف چالش برانگیز را خیلی سریع مرتب و میزان مخاطرات آن ها را حساب می‌کنند و اطلاعات و راهبردهایی را به کار می گیرند که باعث کاهش عدم اطمینان آن ها و افزایش عملکرد آن ها شود. این افراد خیلی سریع یاد می گیرند که چگونه بازده کاری خود را افزایش دهندو خیلی سریع با اهداف گروه یا سازمان سازگار شوند. این افراد همیشه انتقاد شدید ولی سازنده در گروه از خود نشان می‌دهند، موقعیت آن ها در گروه طوری است که مدیران همیشه از توانایی های آن ها حساب می‌برند. این افراد همیشه به توانایی های خود اعتماد دارند و همیشه نسبت به آینده امیدوارند.

هوشیاری اجتماعی (همدلی):

عواطف افراد بیشتر اوقات از طریق نشانه های غیر از بیان مستقیم ابراز می شود توانایی دریافت کانال‌های غیرکلامی، کلید درک احساسات دیگران است، یعنی لحن کلام، حالت های بدنی ، حالت های چهره و امثال آن، شکست در دریافت احساسات دیگران ، یک کاستی اساسی در هوش هیجانی است و شکستی اندوهبار در معنای انسانیت است. در تمام ارتباط ها ، سر منشأ اهمیت دادن به دیگران هماهنگی عاطفی و توانایی همدلی کردن با آنان است.

هوشیاری اجتماعی (همدلی) عبارت است از: درک احساسات و جنبه‌های مختلف دیگران و به کارگیری یک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند (به نقل از همان منبع).

مهارت های اجتماعی:

ما در هر رویارویی با دیگران علائم عاطفی را ارسال می‌کنیم، و این علائم بر افرادی که با ما هستند تأثیر می‌گذارند. هر قدر از نظر اجتماعی زیرک تر باشیم، بر علائم ارسالی خود، کنترل بیشتری خواهیم داشت. هر چه باشد، آداب دانی در جامعه، وسیله ای است برای حصول اطمینان از اینکه هیچ رخنه ای در روابط عاطفی افراد به وجود نمی آید تا ارتباط میان آن ها را سست کند. هوش هیجانی اداره صحیح این تبادلات را در بر می‌گیرد؛ عبارت های «محبوب» و «مجذوب کننده» را ‌در مورد افرادی به کار می بریم که دوست داریم از آن جهت با آن ها باشیم که مهارت های عاطفی آنان، احساس خوبی در ما پدید می آورد. افرادی که می‌توانند به دیگران در آرام کردن احساساتشان کمک کنند، ابزار اجتماعی ارزشمندی را در اختیار دارند. دیگران هرگاه نیاز عاطفی شدیدی داشته باشند به آنان رجوع می‌کنند (گلمن ۱۹۹۵، ترجمه پارسا، ۱۳۸۰).

مدل‌های هوش هیجانی

مدل سالووی و مایر

اصطلاح هوش هیجانی در سال ۱۹۹۰ از سالووی و مایر، به عنوان شکلی از هوش مطرح شد.آن ها هوش هیجانی را شکلی از هوش دانستند و آن را اینگونه تعریف کردند توانایی شناسایی و بیان احساسات و هیجانات خود و دیگران و تمایز بین آن ها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و اعمال فرد (چرنیس[۷۴] ، ۲۰۰۰) الگوی اولیه آن ها از هوش هیجانی شامل ۳ حیطه یا گستره از توانایی ها می‌باشد:

۱٫ ارزیابی و ابراز هیجان : ارزیابی و بیان هیجان در خود توسط دو بعد کلامی و غیر کلامی همچنین ارزیابی هیجان در دیگران توسط ابعاد فردی ادراک غیر کلامی و همدلی مشخص می شود.

۲٫ تنظیم هیجان در خود و دیگران: ‌به این معنا که فرد تجربه فرا خلقی ، کنترل ، ارزیابی و عمل به خلق خویش را دارد و تنظیم هیجان در دیگران ‌به این معنا است که فرد قادر به داشتن تعامل مؤثر با دیگران می‌باشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




ویژگی‌های محیط فعالیت‌های دولتی) غیر بازرگانی) با ویژگی‌های محیط فعالیت‌های بازرگانی) اعم از آنکه توسط بخش عمومی انجام شود یا بخش خصوصی( تفاوت است. تفاوت‌های بنیادی ویژگی‌های محیط فعالیت‌های غیر بازرگانی با فعالیت‌های بازرگانی، موجب شکل گیری یک نظام خاص حسابداری و گزارش دهی مالی برای فعالیت‌های غیر بازرگانی می شود که اهداف آن در مقایسه با اهداف حسابداری و گزارش دهی مالی فعالیت‌های بازرگانی تفاوت درخور ملاحظه ای دارد. ویژگی‌های محیط فعالیت‌های غیر بازرگانی بر پایه مبانی نظری حسابداری و گزارشدهی مالی دولتی به سه دسته شامل ویژگی‌های اولیه) اصلی(، ویژگی‌های کنترلی و سایر ویژگی‌ها، تقسیم می شود. نظام حسابداری و گزارشدهی مالی فعالیت های غیر بازرگانی به صورت عمده تحت تاثیر ویژگی‌های اصلی و ویژگی‌های کنترلی قرار می‌گیرد و به همین دلیل تفاوت های بنیادی یا حسابداری فعالیت های بازرگانی خواهد داشت. ویژگی های محیط فعالیت های نوع غیر بازرگانی که در جای مناسب به تشریح آن ها خواهیم پرداخت، موجب شده است تا اهداف حسابداری و گزارشدهی مالی مؤسسات عمومی بر اساس مفهومی بنیادی با عنوان مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ تعیین شود، که ریشه آن را باید در حوزه فلسفه سیاسی جستجو کرد، همچنین محور و مرکز ثقل حسابداری بخش عمومی به عنوان بخشی از ساختار کنترل داخلی است (باباجانی، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران، شماره ۱۴۶) .

۲-۸- سطوح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌

مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ انواع گوناگون و سطوح متفاوتی دارد. به عنوان مثال ‌پاسخ‌گویی‌ را می توان از جنبه‌های مختلفی بررسی و اشکال متفاوتی از آن ارائه کرد. مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مالی، مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عملیاتی، مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ سیاسی و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ اجتماعی، از انواع و سبک‌های مختلف ‌پاسخ‌گویی‌ هستند که تحقق و ایفای هر کدام از آن ها نیازمند استفاده از سازو کارهای مناسب است. جی.دی.استوارت در مقاله ای با عنوان « نقش اطلاعات در مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عمومی» پنج سطح از مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ را به عنوان پلکان مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ معرفی می‌کند. سطوح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مورد نظر استوارت در بند شماره ۷۳ بیانیه مفهومی شماره یک هیات رایزنی استانداردهای حسابداری فدرال (FASAB)به شرح زیر آمده است:

سطح یک: ‌پاسخ‌گویی‌ خط مشی یا ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد خط مش هایی که اتخاذ گردیده و خط مشی هایی که رد شده است )ارزش(.

سطح دو: ‌پاسخ‌گویی‌ برنامه یا ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد اجرا و میزان دستیابی به اهداف برنامه ها) نتایج یا اثربخشی(.

سطح سوم: ‌پاسخ‌گویی‌ عملکرد یا ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد چگونگی عملکرد )کارایی و صرفه اقتصادی(.

سطح چهارم: ‌پاسخ‌گویی‌ فرایند یا ‌پاسخ‌گویی‌ درباره فرایندها، شامل روش های اجرایی یا معیارهای اندازه گیری برای اجرای وظایف تعیین شده )برنامه ریزی، تخصیص و اداره(.

سطح پنج: ‌پاسخ‌گویی‌ التزام و مشروعیت مصرف وجوه طبق بودجه مصوب (رعایت). (باباجانی، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران، شماره ۱۴۶)

۲-۹- مبنای تعهدی و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌

دولت ها در قبال شهروندان ‌در مورد تحصیل و معرف منابع مالی، مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دارند. مفهوم مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ با تأکید بر حقوق شهروندان مقرر می‌دارد. که ‌دولت‌های‌ منتخب مردم ‌در مورد افزایش منابع مالی که از طریق رفع مالیات و عوارض و یا استقراض صورت می‌گیرد. دلایل قانع کننده و منطقی به شهروندان و یا نمایندگان ایشان ارائه نمایند از سوی دیگر ‌در مورد معرف منابع مالی عملیاتی که منابع مالی برای آن معرف گردیده است نیز مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عمومی دارند.

با توجه به همین که تعیین میزان درآمدها و هزینه های واقعی یک دور مالی در ادای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دولت‌ها و ارزیابی این مسئولیت توسط شهروندان و نمایندگان قانونی آن ها دارد. لذا روش های شناسایی و اندازه گیری درآمدها و هزینه های دولت‌ها نیز اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد بود. به همین دلیل مبنای حسابداری تعهدی قادر است درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده یک دوره مالی را گزارش نماید و این گزارش در ارتقاء سطح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ نقش در خورد ملاحظه ای داشته و شهروندانی را در جریان حقایق و عملیاتی که دولت‌ها در یک دوره مالی انجام می‌دهند، قرار می‌دهد استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری و گزارشگری مالی دولتی موجب می شود شهروندان با دریافت اطلاعات شفاف ‌در مورد درآمدها و هزینه های یک دوره مالی، ارزیابی خود را از کفایت یا عدم کفایت درآمدهای یک دوره مالی برای تأمین هزینه خدمات ارائه شده توسط دولت در همان دور مالی ارتقاء بخشند. ارائه اطلاعات و تعین درآمدها و هزینه های سازمان‌های دولتی در گزارش‌های مالی و مقایسه ارقام واقعی درآمدها و هزینه ها با ارقام پیش‌بینی شود. در بودجه سالانه این قبیل سازمان‌ها، تصویرشناسی از عملکرد آن ها جهت قضاوت آگاهانه واحدهای نظارت کننده بیطرف و مستقل و نمایندگان قانونی شهروندان و سایر استفاده کنندگان اطلاعات مالی، ارائه نموده و ارزیابی ایشان را دقیق تر می کند لذا در مبانی نظری جدید حسابداری و گزارشگری مالی دولتی استفاده از مبنای تعهدی مورد تأکید قرار گرفته است.

۲-۱۰- گزارشگری مالی در سازمان‌ها و دستگاه های دولتی

امور مالی و گزارشگری سازمان‌های دولتی بر اساس آئین نامه و معاملاتی که به تصویب می‌رسد، انجام می شود بر اساس ماده ۲ آئین نامه سال مالی از اول فروردین شروع و در پایان اسفند ماه همان سال خاتمه یابد. مدیر امور مالی مؤسسه مکلف است با رعایت مقررات مربوط تا پایان تیر ماه سال بعد صورتحساب دریافت و پرداخت و صورت‌های مالی هر سال را تهیه و تنظیم نموده و با امضاء خود و رئیس مؤسسه یا مقام مجاز از طرف ایشان برای تصویب به هیئت امناء ارائه نماید. به موجب ماده ۹ آئین نامه مدیر امور مالی واجد صلاحیت به مدت دو سال از بین کارشناسان و صاحب نظران رشته‌های امور مالی با حداقل چهارسال تجربه حرفه ای و اجرایی به پیشنهاد رئیس مؤسسه با تصویب و ابلاغ رئیس مؤسسه به منظور اعمال نظارت و تأمین هماهنگی لازم بر اساس مفاد این آئین نامه انتخاب و ‌به این سمت برای انجام وظایف مشروح زیر منصوب می شود :

۱- تهیه و تدوین صورت‌های مالی مؤسسه از طریق نظارت بر عملیات امور مالی و محاسباتی و نگاهداری و تنظیم حساب‌ها بر طبق این آئین نامه و مقررات حکم بر تحریر دفاتر دستی و الکترونیکی و ضوابط مربوطه و سمت و سلامت آن ها و تهیه گزارشات موردی مدیریت.

۲- هماهنگی در اجرای قوانین و مقررات حاکم بر عملیات مالی مؤسسه و حفظ و حراست دفاتر مالی.

۳- تبادل اطلاعات مالی مؤسسه حساب مورد با دستگاه های نظارتی قانونی با هماهنگی مقام مسئول مؤسسه.

۴- نگهداری و تحویل وجوه، نقدینه ها، سپرده ها و اوراق بهادار و پیگیری و نظارت متمم بر وصول به موقع درآمدهای مؤسسه.

۵- نظارت بر عملکرد مالی رئیس امور مالی واحدهای اجرایی تابعه و واحدهای وابسته.

۶- شناسایی و نگهداری حساب مقداری و ریالی اموال، ماشین آلات و تجهیزات و دارایی های مؤسسه.

۷- اطلاع و کنترل کلیه تفویض اختیارات برای امضاء های مجاز در مصرف منابع و فراهم نمودن شرایط هماهنگی بین آن ها.

۸- اجرای کدینگ )طبقه بندی( حساب‌ها، بر اساس شکل متحد، به منظور ایجاد وحدت رویه و قابلیت مقایسه گزارشات مالی بین مؤسسات و واحدهای تابعه.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




فرض زیر بنایی خود گزارش‌های بهزیستی در این است که پاسخ دهنده این امتیاز را دارد که تجربه بهزیستی خود را گزارش دهد. در واقع، تنها خود پاسخ دهنده است که می‌تواند خوشی‌ها و دردهایش را تجربه کند و زندگیش را بر پایه این تجربه درونی مورد قضاوت قرار دهد (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷)، هر چند دلایل بسیاری وجود دارد که می‌بایست در تفسیر نتایج بر پایه صرفاً ارزیابی‌های خود گزارشی محتاط باشیم (داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).

یکی از دلایل کمبودهای بالقوه در این ارزیابی‌ها، سوگیری پاسخ، سوگیری حافظه و حالت تدافعی است (داینر، سا وایشی، ‌۱۹۹۷). یکسری پاسخ‌های متفاوت و سبک‌های پاسخ نیز ممکن است روی ارزیابی‌های افراد تأثیر بگذارد.

افراد خاص ممکن است شادتر از افراد دیگر به نظر برسند، زیرا آن ها از شماره های بالای مقیاس پاسخ استفاده می‌کنند یا اینکه می‌خواهند خود را در نظر دیگران و آزمایش کننده خوب جلوه دهند (داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).

دلیل دیگر در رابطه با خطاها و مشکلات ارزیابی است که در زمان اجرای این مقیاس‌ها آشکار می‌شود (داینر و اسکلن، ۲۰۰۳). ‌بنابرین‏ گرچه خود گزارشی نقش اصلی را در تحقیق‌های بهزیستی ایفا می‌کنند، ولی باید از فنون دیگری، برای کسب درک کامل از این مفهوم استفاده شود (داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).

روش مناسب دیگری که به اعتبار بخشیدن یافته های ارزیابی‌های خود گزارشی کمک می‌کند، روش نمونه گیری تجربی [۱۲۶]می‌باشد، این روش توسط سیک زنت می‌هالی ابداع شده است و طی آن افراد در زمان‌های تصادفی اقدام به ثبت احساسات و فعالیت‌های خود در یک دوره زمانی می‌کنند (داینر و اسکلن، ۲۰۰۳).

در این شیوه ارزیابی، شرکت کنندگان کامپیوترهایی را در کف دست خود حمل می‌کنند و صدای یک زنگ را به صورت تصادفی در تمام طول روز دریافت می‌کنند و به محض شنیدن صدای زنگ، یک پرسشنامه زمینه را که روی صفحه کامپیوتر قرار دارد، در رابطه با فعالیت‌ها و حالات هیجانی اخیرشان کامل می‌کنند. نتایج این داده ها به محققین اجازه می‌دهد که افت و خیزهای هیجانی را در بیشتر روزها و ‌هفته‌ها ترسیم کنند و این داده ها را در ارتباط با محیطی که رویدادها در آن رخ داده است تجزیه و تحلیل کنند (بیسواس – داینر، داینر و تامیر، ۲۰۰۴).

استفاده از این نوع مقیاس (روش نمونه گیری تجربی ) نیاز شرکت کنندگان را به یادآوری و کوشش در کسب یکسری گزارش‌های عاطفی رفع می‌کند (داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).

فن دیگری که محققین برای ارزیابی بهزیستی استفاده می‌کنند، پاسخ افراد به تکلیف حساس هیجانی می‌باشد ؛ برای مثال سدلیتز [۱۲۷]و داینر (۱۹۹۳) از افراد خواستند تا تجربیات شاد زندگیشان را که می‌توانند در یک زمان کوتاه به خاطر آورند، یادآوری کنند، زیرا عملکرد در این تکلیف با ارزیابی‌های بهزیستی همبسته است و می‌توان جانشینی برای مقیاس‌هایی باشد که کمتر به سبک‌های پاسخ و ویژگی‌های شخصیتی حساس می‌باشند (نقل از داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).

روش دیگر، تکلیف تکمیل جمله یا تکلیف یادآوری کلمه می‌باشد. در این روش تعدادی جملات ناتمام در اختیار افراد قرار می‌گیرد و از آن ها خواسته می‌شود که جملات را کامل کنند، راستینگ[۱۲۸] (۱۹۹۸) نشان داده است که افراد شاد نسبت، به افراد ناشاد برای کامل کردن جملات از کلمات مثبت استفاده می‌کنند. در تکلیف یادآوری کلمه نیز تعدادی کلمه مثبت و منفی در اختیار شرکت کنندگان قرار می‌گیرد و از آنان خواسته می‌شود که کلمات را پس از دیدن یادآوری کنند. راستینگ (۱۹۹۸) نشان داده است که افراد شاد نسبت به افراد ناشاد در یادآوری کلمات مثبت سریع تر عمل می‌کنند (نقل از داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳).

روش‌های دیگر ارزیابی بهزیستی، شیوه های زیست شناختی است، نظیر اندازه گیری ضربان قلب، پاسخ گالوانیکی پوست، بازتاب یکه خوردن [۱۲۹]،سطح هورمونی و فعالیت‌های عصب شناختی (داینر، سبیوس – داینر و تامیر، ۲۰۰۴)، حرارت بدن، دامنه تنفس، حرکات ماهیچه ای مربوط به صورت برای ارزیابی احساسات هیجانی (داینر، اسکلن و لوکاس، ۲۰۰۳) و ارزیابی هورمون‌های استرس زاست (داینر، اسکلن، ۲۰۰۳).

برخی از ابزارهای پرسشنامه ای که برای اندازه گیری بهزیستی به کار می‌روند عبارتند از : پرسشنامه حالات شخصی که توسط برنز و مارتین (۱۹۹۵) تهیه شده، پرسشنامه شخصیتی آیزنگ [۱۳۰]و پرسشنامه شخصیتی نئو[۱۳۱]و پرسشنامه شادکامی آکسفورد[۱۳۲]که توسط آرجیل و لو (۱۹۸۹) تهیه شده است ( نقل از یزدانی، ۱۳۸۲) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ[۱۳۳]،۱۹۷۸) و پرسشنامه بهزیستی عمومی (دوپی [۱۳۴]) (نقل از کنو[۱۳۵]،لینتونن[۱۳۶] و آیتیو[۱۳۷]،۲۰۰۲).

۲-۷- عوامل و همبسته‌های بهزیستی

تحقیقات وسیعی در رابطه با همبستگی عوامل جمعیت شناختی و عوامل محیطی دیگر با بهزیستی صورت گرفته است. این یافته ها با کار کانتریل[۱۳۸](۱۹۶۵) در یازده کشور و بر روی ۲۳۸۷۵ نفر ؛ روجرز (۱۹۶۹) و کامبل[۱۳۹]، روجرز (۱۹۷۲) در امریکا ؛ اینگل‌هارت[۱۴۰](۱۹۹۰) و ونهون(۱۹۹۴)آغاز شد.

این تحقیقات نشان داد که عوامل جمعیت شناختی و محیطی بر روی بهزیستی تأثیر دارند (نقل از ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵).

این عوامل عبارتند از :

۱٫ سن : (بات و بیزر[۱۴۱]،۱۹۹۷؛ نقل از داینر و میرز، ۱۹۹۷؛ داینر و سا، ۱۹۶۸؛ نقل از ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵؛ ریف[۱۴۲]،۱۹۹۱؛ نقل از ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵؛ اینگل‌هارت، ۱۹۹۰ ؛ نقل ا کرمی نوری و مکری، ۱۳۸۱؛ مروزاک و کولانز، ۱۹۹۸؛ بات ولیسیر، ۱۹۷۸؛ ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۳۸۳ ؛ شهرآرای، ۱۳۸۴).

۲٫ جنس 🙁 رابینسون و رجیتیر[۱۴۳]،۱۹۹۱؛ نقل از داینر و میرز، ۱۹۹۵ ؛ ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵؛ میچالوس، ۱۹۹۱؛ نقل از ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵؛‌هارینگ[۱۴۴] استوک[۱۴۵]و اکون [۱۴۶]،۱۹۸۴؛ نقل از کرمی نوری و مکری، ۱۳۸۱؛ فوجیتا، داینر و ساندویک، ۱۹۹۱؛ نقل از داینر، اسکلن، ۲۰۰۳ ؛ وود[۱۴۷]،رهدز[۱۴۸]و ولن [۱۴۹]، ۱۹۸۹؛نقل از آرجیل ؛ ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۳۸۳).

۳٫ نژاد: (داینر، ساندیک، سایدلیتز[۱۵۰] و داینر، ۱۹۹۳ ؛ رابینز و ریگر [۱۵۱]، ۱۹۹۱ ؛ استک، سیدلیتز، ‌هارینگ و ویتر، ۱۹۸۵ ؛ نقل از میرز و داینر، ۱۹۹۵ ؛ کروکر[۱۵۲]، میچر[۱۵۳]، ۱۹۸۹ ؛ نقل از کرمی نوری و مکری، ۱۳۸۱).

۴٫ منابع و امکانات : (داینر و فوجیتا ۱۹۹۱ ؛، نقل از داینر و اسکلن، ۲۰۰۳).

۵٫ سلامتی : (کمبل، کانورس [۱۵۴]و راجرز، ۱۹۷۶ ؛ نقل از ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵؛ هنرت[۱۵۵]، کراز [۱۵۶]،نادلر [۱۵۷]و بید[۱۵۸]،۱۹۹۰؛ نقل از ادینگتون و شامان، ۲۰۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




۴-۲- آماره توصیفی متغیرها ………………………………………………………………………………………………………………………………۲۱۲

۴-۳- آزمون داده های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………۲۱۳

۴-۳-۱- آزمون مانای داده های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………۲۱۳

۴-۳-۲- آزمون هم‌پوشانی داده های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..۲۱۴

۴-۴- آزمون مدل‌های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………..۲۱۴

۴-۴-۱- آزمون مدل اول……………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۱۴

۴-۴-۱-۱- تخمین مدل اول ………………………………………………………………………………………………………………………………۲۱۵

۴-۴-۲- آزمون مدل دوم…………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۱۹

۴-۴-۳- آزمون مدل سوم…………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۲۲

۴-۴-۳-۱- مرحله اول……………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۲۳

۴-۴-۳-۲- مرحله دوم…………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۲۵

۴-۴-۳-۳- مرحله سوم……………………………………………………………………………………………………………………………………۲۲۶

۴-۴-۴- آزمون مدل چهارم…………………………………………………………………………………………………………………………………۲۳۱

۴-۴-۴-۱ مرحله اول……………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۳۲

۴-۴-۴-۲- مرحله دوم…………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۳۳

۴-۴-۴-۳- مرحله سوم……………………………………………………………………………………………………………………………………۲۳۶

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

۵-۱- خلاصه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۴۴

۵-۲- تحلیل یافته ها و نتایج تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………….۲۴۵

۵-۲-۱- بررسی مدل اول و دوم…………………………………………………………………………………………………………………………..۲۴۵

۵-۲-۳- بررسی مدل سوم…………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۴۹

۵-۲-۳-۱- حالت اول………………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۴۹

۵-۲-۳-۲- حالت دوم………………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۵۰

۵-۲-۳-۳- حالت سوم: بررسی سرعت تعدیلات…………………………………………………………………………………………………..۲۵۱

۵-۲-۳-۴- بررسی مدل چهارم…………………………………………………………………………………………………………………………….۲۵۲

۵-۳- محدودیت‌های تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………۲۵۹

۵-۴- پیشنهاد‌های تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۶۰

۵-۴-۱- پیشنهاد‌های کاربردی تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………۲۶۰

۵-۴-۲- پیشنهاد‌های برای تحقیقات آتی……………………………………………………………………………………………………………….۲۶۰

منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۶۱

پیوست………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۲۷۴

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۰۲

فهرست جدول‌ها

عنوان صفحه

جدول ۲-۱ بازدهی سهام الف در طول سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۲٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۸۶

جدول ۲-۲ متوسط قدر مطلق انحرافات بازدهی سهام الف………………………………………………………………………………………..۸۷

جدول ۲-۳ متوسط مجذور انحرافات (واریانس) بازدهی سهام الف……………………………………………………………………………۸۸

جدول ۲-۴ محاسبه کوواریانس (ارقام به درصد)………………………………………………………………………………………………….۹۰

جدول ۲-۵ نرخ‌های بازدهی کمتر از میانگین……………………………………………………………………………………………………………۹۱

جدول ۲-۶ نتیجه‌ محاسبات بر اساس شاخص‌های پراکندگی مختلف سهم الف مثال ۵-۲٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۹۲

جدول ۲-۷ تابع توزیع احتمالات نرخ بازدهی سهام الف در شرایط مختلف اقتصادی………………………………………………….. ۹۳

جدول ۲-۸ ضریب اهمیت گروه‌های اصلی سبد اقلام……………………………………………………………………………………………….۹۸

جدول ۲-۹ اقلام زیر گروه خوراکی و آشامیدنی……………………………………………………………………………………………………….۹۹

جدول ۲-۱۰ شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران (شاخص تورم)………………………………….۱۰۱

جدول ۲-۱۱ شکل خلاصه فرضیه‌های فرعی برای مدل سوم برای حالت بالاتر از اهرم هدف………………………………………۱۳۳

جدول ۲-۱۲ شکل خلاصه فرضیه‌های فرعی برای مدل سوم برای حالت پایین‌تر از اهرم هدف……………………………………۱۳۴

جدول ۲-۱۳ شکل خلاصه فرضیه‌های فرعی برای مدل چهارم برای حالت کسری مالی………………………………………………۱۳۵

جدول ۲-۱۴ شکل خلاصه فرضیه‌های فرعی برای مدل چهارم برای حالت مازاد مالی…………………………………………………۱۳۶

جدول ۳-۲ نحوه محاسبه سرعت در شرایط بالاتر از و پایین‌تر از اهرم هدف در سطوح مختلف نااطمینانی……………………۱۶۵

جدول ۳-۳ نحوه محاسبه سرعت در شرایط مازاد مالی، بالاتر از و پایین‌تر از اهرم هدف در سطوح مختلف نااطمینانی…..۱۶۸

جدول ۳-۴ نحوه محاسبه سرعت در شرایط مازاد مالی، بالاتر از و پایین‌تر از اهرم هدف در سطوح مختلف نااطمینانی……۱۶۹

جدول ۳-۵ نحوه وارد کردن اطلاعات در روش پانل حالت دوم……………………………………………………………………………….۱۷۱

جدول ۳-۶ نحوه وارد کردن اطلاعات در روش پانل حالت اول……………………………………………………………………………….۱۷۲

جدول ۴-۱ آزمون اتورگرسیون نسبت فروش به دارایی…………………………………………………………………………………………..۱۸۷

جدول ۴ -۲ نتایج آزمون مانای نرخ تورم………………………………………………………………………………………………………………۱۸۸

جدول ۴-۳ نتایج آزمون ضریب لاگرانژ…………………………………………………………………………………………………………………۱۸۹

جدول ۴-۴ معادله میانگین گارچ…………………………………………………………………………………………………………………………..۱۸۹

جدول ۴-۵ معادله واریانس گارچ…………………………………………………………………………………………………………………………۱۹۰

جدول ۴ -۶ آمار توصیفی……………………………………………………………………………………………………………………………………۱۹۱

جدول ۴-۷ نتایج آزمون شین و پسران برای سنجش مانای متغیرها…………………………………………………………………………..۱۹۱

جدول ۴-۸ تخمین مدل اول، اثر مستقیم نااطمینانی بر ساختار سرمایه حالت ایستا………………………………………………………۱۹۳

جدول ۴-۹ آزمون معناداری مدل اول……………………………………………………………………………………………………………………۱۹۳

جدول ۴-۱۰ آزمون اثرات نااطمینانی اقتصاد کلان و خاص شرکت بر نسبت اهرم به روش GMM……………………………195

جدول ۴-۱۱ آزمون آرلانو و باند………………………………………………………………………………………………………………………….۱۹۵

جدول ۴-۱۲ آزمون سارگان…………………………………………………………………………………………………………………………………۱۹۶

جدول ۴-۱۳ تخمین مدل دوم، اثر غیرمستقیم نااطمینانی بر ساختار سرمایه حالت ایستا……………………………………………….۱۹۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




والدین باید در کنار پیشرفت تحصیلی فرزندان، احساس خلاقیت و نوآوری را نیز در آن ها رشد دهند و در این زمینه تلاش کنند. متاسفانه بیشتر والدین، پیشرفت تحصیلی را فقط در درس خواندن طولانی مدت می دانند ولی این روش غلط، باعث خستگی و کاهش علاقه و بازدهی مناسب می شود. والدین باید با برنامه ریزی دقیق و افزایش اطلاعات و آگاهی های خود، به آموزش و پیشرفت بهتر فرزندان خود کمک کنند. دانش آموزان در کنار درس خواندن، نیاز به تفریح، ورزش، شادی، سرگرمی و بازی دارند و والدین نباید آن ها را از مطالعه کتب غیردرسی، برقراری ارتباط کنترل شده با دوستان و آشنایان و تفریح و بازی منع کنند. حفظ تعادل در همه کارها و برنامه ریزی و دقت نظر، عامل موفقیت و پیشرفت است و نباید با سخت گیری های نابجا باعث دور شدن از هدف اصلی و عدم موفقیت فرزندان خود شد (حاج حسینی، ۱۳۸۲).

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

یکی از عامل های بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان، مدرسه می‌باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارت‌های علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می‌سازد. گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می‌کنند؛ با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیماً به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می‌باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامت روانی آنان آسیب وارد می شود . علاوه بر آن عامل های دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه و در نتیجه در زندگی آینده آن ها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آن ها پرداخته می شود (جلالی و نظری، ۱۳۸۶).

● تأکید بر رشد عقلانی

در حالی که هدف تعلیم و تربیت تأکید بر رشد عقلی توأم با رشد عاطفی، سازگاری نوجوان و جوان با خود و سایر افراد خانواده اش می‌باشد، مدارس تنها بر جنبه عقلانی تأکید می نمایند و این باعث می شود که جوانان تک بعدی و ناموزون به بار آیند.

● جو عاطفی مدرسه

جو عاطفی مدرسه نیز در پیشرفت تحصیلی شاگردان تأثیر دارد. تحقیقات نشان داده که دانش آموزان در جوی که فشار روانی کمتری داشته باشد. جوی که در آن راهنمایی شده و احساس امنیت کنند، بیشتر سود می‌برند. دانش آموزان بیشتر از آنکه به عواملی چون امکانات فیزیکی، تعداد کتاب های کتابخانه، اندازه مدرسه و هزینه سرانه توجه نمایند. به عوامل زیر توجه دارند.

معلم و جهت گیری آن ها به سمت پیشرفت شاگرد، وجود نظم در دادن تکالیف منزل- اوقاتی که معلم صرف تدریس می‌کند و نه صرف حفظ نظم و انضباط، حساس بودن معلم نسبت به ارائه بازخورد به دانش آموزان در مقابل عملکرد خوب. مطالعه دیدگاه های دانش آموزان گویای این است که برخی خصوصیات معلمین از قبیل همدردی و همفکری- انعطاف پذیر بودن- خوش خلقی- آمادگی برای قبول اظهار نظرها و گوش دادن به پرسش های دانش آموزان و علاقه مند بودن به کار و انضباط و به کارگیری روش تدریس مناسب از ویژگی‌های معلم خوب ‌و کارآمد است .

● پیش فرض های معلمان ‌در مورد شاگردان

بسیاری از معلمان به هنگام تدریس فرض می‌کنند که دانش آموزان مطالب قبلی را یاد گرفته اند. چنین فرضی در اغلب دانش آموزان صدق نمی کند. زیرا گروهی از آن ها تنها ‌به این دلیل که پیش نیاز های لازم را برای شروع و ادامه درس جدید ندارند آن را یاد نمی گیرند و در نتیجه به خیل عقب ماندگان تحصیلی می پیوندند و باورشان می شود که برای جبران عقب ‌ماندگی‌های خود قادر به هیچ کاری نیستند.

● نگرش معلم

نگرش معلم بر عملکرد وی تأثیر دارد. پژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند. در پایان سال عملکرد آن ها نسبت به گروه همسان بهتر شده بود.این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی برکلاس داشته باشد با برخورد های امید بخش بهتر می‌تواند در تعلیم و تربیت آن ها پیشروی نماید (شیبانی و اخوان تفتی، ۱۳۸۸).

● عقب ماندگی آموخته شده

وقتی نوجوان بر این باور باشد که هیچ کدام از فعالیت‌های وی تغییری در موقعیت ایجاد نمی کند؛ یا اینکه وی به اندازه کافی با هوش نیست؛ و یا اینکه تکالیف تعیین شده برای او دشوار می‌باشد؛ و یا اینکه معلم او را دوست ندارد، در آینده نیز برای خود انتظار شکست دارد و کسانی که شکست را به صورت متوالی تجربه کنند، ممکن است ‌به این باور برسند که شکست آنان در هر فعالیتی حتمی و غیرقابل اجتناب است. چنین افرادی دچار درماندگی آموخته شده می‌شوند. نگرشی که احتمال دارد زمینه‌های شکست بیشتری را برای آنان فراهم آورده و مانع تلاش ایشان برای پیشرفت گردد. در چنین حالتی ضرب المثل شکست، شکست می آورد مصداق پیدا می‌کند.

در مقابل هر قدر دانش آموز، بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری به دست آورد، عزت نفس وی نیز افزایش می‌یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می‌کند که سبب افزایش عزت نفس می شود. اینجا است که ضرب المثل موفقیت، موفقیت می آورد مصداق می‌یابد. پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی، آزمایشی انجام دادند که درآن دو معلم یکی مسایل قابل حل و دیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارائه می‌کردند. آن ها دریافتند معلمی که مسائل غیرقابل حل به دانش آموزان ارائه می کرد، هنگامی که مسائل قابل حل را ارائه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسائل داده شده قابل حل بودند دیگر آن ها را حل نکردند.

● اثرات پیشرفت تحصیلی

اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند. به عقیده ایشان نوجوانانی که علی رغم برخورداری از هوشبهر طبیعی، کارکرد رضایت بخشی در مدرسه نداشته باشند، مسائل روانی قابل ملاحظه ای نشان خواهند داد. و پیشرفت تحصیلی را به عنوان شاهدی برای سلامت روانی دانش آموزان ارزیابی نموده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




این اختلال یکی از اختلالات روانشناختی دوران کودکی است که امروزه بیشترین تحقیقات ‌در مورد آن به عمل می‌آید. میزان شیوع نسبتا بالای این اختلال باعث می شود که متخصصان بالینی و دانشجویان رشته ی روانشناسی بالینی کودک به ارزیابی شایسته این اختلال قادر شوند و مداخلات درمانی مؤثری را طرح ریزی کنند (کرانچویل و موریس[۱۷]، ۱۳۷۸).

وجود منابع فردی، وخامت نشانه های اختلال نقص توجه- بیش فعالی در کودکان مبتلا، ضعف در مهارت های شناخی و رفتاری و مشکلات خانوادگی از عوامل تعیین کننده انتخاب روش های درمانگری هستند. با این همه خطوط کلی درمانگری اختلال نقص توجه- بیش فعالی را می توان به صورت زیر مشخص کرد:

۱-دارو درمانی[۱۸]، ۲- درمان های روانی – اجتماعی[۱۹] (روش های شناختی- رفتار درمانی، روش های آموزشی)، ۳- رویکرد چند وجهی[۲۰] (ترکیبی[۲۱])

اهداف عمده تمام مداخلات درمانی عبارتند از: فراخنای توجه ضعیف کودک، تکانشگری یا فقدان خویشتن داری و نافرمانی در برابر دستورات منابع قدرت و بیش فعالی و پرجنبی کودک.

دنیای شادمانه کودکان سرشار از تحریک و نشاط است اما گاهی اختلال نقص توجه – بیش فعالی این مرز فطری و طبیعی تحرک را شکسته و به عنوان یک نابهنجاری روانی و رفتاری، مشکلات فراوانی را در زندگی روزمره کودک به وجود می‌آورد، که نه فقط کودک بلکه خانه، مدرسه و جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد (تیلور[۲۲]، ۱۹۹۰؛ به نقل از صالح مجتهد، ۱۳۷۳).

از آنجایی که اولین و مهمترین واحد اجتماعی که هر نوزاد پس از تولد در آن پا می‌گذارد و با آن آشنا می شود خانواده است، پس خانواده به طور کلی، روابط والد و فرزند در شکل‌گیری هر فرد، بسیار مهم است. کودک در خانواده چگونگی روابط با بزرگترها، کوچکترها، روابط اجتماعی، طریقه‌ی برخورد با مسائل و مشکلات، احترام، عطوفت، خشونت و پرخاشگری را می‌آموزد (شعاری نژاد، ۱۳۸۶). گرچه رابطه‌ نامطلوب میان والدین و فرزندان، به گونه کلی تأثیرات منفی در پی دارد، تأثیرات منفی رابطه نامطلوب با مادر بیش از تأثیرات منفی ناشی از وجود این گونه روابط با پدر است؛ زیرا کودکان زمان بیشتری را با مادر می‌گذرانند و در نتیجه تأثیر بیشتری از وی می‌پذیرند. همچنین می‌توان گفت رفتار اجتماعی کودکان بیشتر متأثر از رفتاری است که از مادر خود مشاهده کرده‌اند (احدی و بنی جمال، ۱۳۸۵).

ارتباط والد و فرزندی به ویژه ارتباط مادر و کودک یکی از عوامل خانوادگی مهم در رشد بهنجار یا نابهنجار هیجانات و رفتارهای کودک می‌باشد (لیفورد و همکاران، ۲۰۰۷). روابط والد و فرزند با همدیگر کنش متقابل دارند، ‌به این معنا که تأثیرات کودک و والدین دو سویه است (ماسن، ۱۳۸۰). تحقیقات مختلف نشان داده‌اند که وجوه رفتاری متعدد اختلال پایداری چون نقص توجه-بیش فعالی، می‌تواند به افسردگی مادران، اضطراب و احساس محدود شدن نقش والدین، احساس عدم لیاقت در امر تربیت فرزند، وابستگی ضعیف عاطفی بین کودک و والد، روابط منفی‌تر این کودکان با خواهران و برادرانشان، بالا رفتن سطح تنش در خانواده، بالاتر بودن میزان طلاق و از هم گسیختگی روابط خانوادگی در خانواده های کودکان مبتلا ‌به این اختلال منجر شود (شیبر و جانستون، ۱۹۹۲؛ جانستون، ۱۹۹۶؛ به نقل از هوش ور و همکاران، ۱۳۸۸).

رابطه والد-کودک (به طور نوعی رابطه مادر- کودک) به عنوان عامل خانوادگی مهم در اختلاف بین کودکان نرمال و غیر نرمال در رشد هیجان، رفتاری و اجتماعی تعریف شده است (کاکس و پالی[۲۳]، ۱۹۹۷؛ پالی[۲۴] و همکاران، ۲۰۰۰؛ واترز و کومینگ[۲۵]، ۲۰۰۰).

برخی از تحقیقات، گزارش کرده‌اند که رفتارهای نامناسبی در روابط والد – فرزندی افراد با اختلال نقص توجه – بیش فعالی وجود دارد (مک برنت و فیفنر[۲۶]، ۲۰۰۸). کودکان مبتلا ‌به این اختلال، در مقایسه با کودکان عادی، رفتارهای نامناسب بیشتری دارند و فرمان بری کمتری از خود بروز می‌دهند و والدین آن ها بیشتر منفی‌گرا هستند و کمتر در فعالیت‌های اجتماعی شرکت می‌کنند (پیسترمن، فایرستون، مک گراث و ‌همکاران[۲۷]، ۱۹۹۲؛ مک برنت و فینفر، ۲۰۰۸). همچنین این مادران در مقایسه با مادران کودکان سالم، هنگام تعامل با فرزند خود از رفتارهای آمرانه بیشتری بهره می گیرند، بیشتر مخالفت می‌کنند، پاداش‌های کمتری به رفتارهای مناسب کودک می‌دهند و پاداش‌های ایشان بیشتر جنبه اتفاقی دارد. به طور کلی، این مادران نسبت به مادران کودکان بهنجار، منفی‌نگر هستند (‌بار کلی‌[۲۸] و همکاران، ۱۹۸۵؛ راجرز[۲۹] و همکاران، ۲۰۰۳). به علاوه این والدین ممکن است مشکلات کودک را به نقایص خود در ارتباط با عدم شایستگی در سرپرستی کودک نسبت دهند، این نتایج معمولاً همراه با خود سرزنشی است. والدین کودکان مشکل‌دار دارای باورهای غیر واقع‌بینانه ‌در مورد کودک و خودشان هستند (محمداسماعیل، ۱۳۸۵).

مطالعات از ارزیابی اثر جنبه‌های فرزندپروری (استبدادی در مقابل اقتداری) گرفته تا ارزیابی جنبه‌های بیشتر ابعادی فرزندپروری (مثل خصومت در مقابل گرمی) را بر رشد هیجانی و رفتاری کودکان نشان داده است (به نقل از لیفرد و همکاران، ۲۰۰۸). پژوهشی که ‌بار کلی‌ (۲۰۰۰) به منظور بررسی تأثیر مهارت‌های فرزندپروری بر اختلال نقص توجه – بیش فعالی انجام داد، بیانگر این است که اگرچه رفتارهای منفی و ناماناسب مادر نسبت به فرزند مبتلا ‌به این اختلال، نشانه ها و علائم اختلال را تشدید می‌کند، ولی صرفاً دلیل ایجاد آن نیست. گاهی اوقات تنیدگی موجود در یک خانواده هم سبب تشدید علائم این اختلال می شود (ترنبال، ترنبال، شانک و همکاران[۳۰]، ۲۰۰۲). ‌بنابرین‏، می توان نتیجه گرفت که این روابط نامناسب و تنیدگی زای بین والدین و کودک بیش فعال به صورت یک دور باطل رخ می‌دهد (لیفورد، هارلد و تپر[۳۱]، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




برخی ازمحققین نظیر لیت[۳۹] معتقدند که نظریه Q توبین در خصوص مبحث سرمایه‌گذاری با وجود این که از نظر تئوری جالب به نظر می‌رسد ولی در کارهای تجربی بسیار ضعیف ظاهر شده است و فایده لازم را ندارد (Leith, 1998.P.7) .

همچنین هنوود[۴۰]معتقد است که اگرچه Q می‌تواند در پیش‌بینی بازار سهام و توجیه ادغام و ترکیب‌ها مورد استفاده قرار گیرد ولی در توضیح سرمایه‌گذاری واقعی انجام شده ، نامطلوب عمل می‌کند . به عنوان نمونه ، اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ مقطع زمانی ای است که توسط Q توبین به عنوان دوره عدم رشد ، ارزیابی شده است و اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ عکس این حالت رخ داده است . همچنین از سال ۱۹۷۰ شاخص Q به جای این که در هنگام افزایش سرمایه‌گذاری بالا برود پایین آمده است . این گونه شواهد تجربی نشان داده است که عملکرد Q در برخی موارد معکوس به نظر می‌رسد(( Henwood, 1999, P.8 .

بخش دوم

مفاهیم مربوط به

مدیریت ریسک مالی

۲-۲-۱) مقدمه

پیش فرض اصلی مدیریت ریسک این است که دلیل وجودی هر واحد اقتصادی ، ایجاد ارزش برای ذینفعان خود می‌باشد . همه شرکت ها با عدم قطعیت روبه رو هستند و یکی از چالش های مدیریت این است که چه مقدار عدم قطعیت را بپذیرد ، به طوری که ارزش ذینفعان رشد یابد . عدم قطعیت هم ‌در مورد ریسک و هم ‌در مورد فرصت ، همراه با احتمال از دست دادن یا افزایش ارزش مطرح می‌گردد . مدیریت ریسک ، مدیر را قادر می‌سازد تا علی رغم وجود عدم قطعیت و ریسک و فرصت های وابسته به آن ، واحد اقتصادی را به صورت مؤثر اداره نموده و بدین ترتیب ایجاد ارزش در شرکت را افزایش دهد .

به منظورتوصیف رفتار واقعی شرکت ها ، اقدامات مختلف اجرایی و مدیریتی شرکت به دو دسته ، مدیریت دارایی واقعی(RAM)[41] و مدیریت ریسک مالی(FRM)[42] تقسیم می‌گردد . مدیریت دارایی واقعی خود شامل دو بخش مدیریت تولید و عملیات(POM)[43] و مدیریت ریسک واقعی(RRM)[44] می‌باشد . رفتارهای یک شرکت از قبیل ، انتخاب پروژه و یا پوشش ریسک اساسا از طریق مدیریت دارایی واقعی و مدیریت ریسک مالی شکل می‌گیرد . ارزش یک شرکت از مدیریت دارایی واقعی آن نشأت می‌گیرد و مدیریت ریسک مالی ، عدم هماهنگی مدیریت دارایی واقعی با استراتژی کلی شرکت را کاهش می‌دهد . در واقع مدیریت ریسک مالی به خودی خود به طور مستقیم قادر به خلق ارزش برای شرکت نمی باشد و ارزش آن در کاهش هزینه های هماهنگی مدیریت است .

در این بخش مطالب مختلفی از ریسک ، انواع مختلف آن به همراه تقسیم بندی های صورت گرفته بر روی آن بیان می‌گردد و در ادامه به مدیریت ریسک ، فلسفه مدیریت ریسک ، ابزار های مدیریت ریسک ، مشتقات مالی به عنوان ابزاری برای پوشش ریسک و انواع آن ها و مدیریت ریسک مالی و در انتها به انعطاف پذیری سرمایه و هزینه درماندگی مالی پرداخته می شود .

۲-۲-۲) تعریف ریسک

از کلمه ریسک بر حسب موارد استفاده اش در زمینه‌های مختلف ، تعبیرات متفاوتی به عمل آمده و مؤلفین ، تعاریف متعددی از آن نموده اند . به عنوان مثال ، گیلب[۴۵]، ریسک را پدیده ای می‌داند که بتواند نتیجه حاصل از آن چه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد و هیوب[۴۶]، ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف می‌کند و ریسک را فقط زیان ناشی از سرمایه گذاری می‌داند (راعی و دیگران،۱۳۹۱،ص۴۹) . در یک تعریف کلی ، می توان نوسان پذیری بازده سرمایه گذاری را ریسک سرمایه گذاری نامید؛ در واقع به زبان ریاضی ، ریسک انحراف معیار بازدهی است .

زمانی که گفته می شود در یک عمل یا وضعیت خاص ریسک وجود دارد ، شنونده در می‌یابد که عدم اطمینانی[۴۷] در رابطه با نتایج حاصل از آن عمل وجود داشته و این امکان می رود که حداقل یکی از نتایج محتمل ، نامطلوب بوده و به طور ضمنی ، بر نامعلوم بودن و غیرقابل پیش‌بینی بودن نتایج آتی اشاره می کند . ‌به این دلیل ، زمانی که از توانایی بیشتری در پیش‌بینی آینده برخوردار باشد ، با ریسک کمتری مواجه شده و با کاسته شدن توانایی در پیش‌بینی آینده ، ریسک نیز بیشتر می‌گردد (مظلومی،۱۳۸۸،ص۲).

مفهوم اصلی که تمام این تعاریف بر آن تأکید دارند ، وجود عدم اطمینان از اتفاقات آینده است و ریسک نوعی از عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد (wiliyams & Hainz,2003,p 32). اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه نمود ، ریسک نخواهد بود و تنها عدم اطمینان است ؛ ‌به این دلیل است که برای ریسک مقادیر مشخصی ارائه می‌گردد و می توان آن را مدیریت و کنترل نمود (اکبریان و دیگران،۱۳۸۵،ص۱۵۸) . به طور کلی عدم اطمینان مضمون ریسک را تشکیل می‌دهد و عبارت از تردیدی است که شخص در ارتباط با وقوع یک نتیجه ممکن از میان نتایج ممکن دارد . اگر تخمین نتایج آتی با تعیین همراه بوده و از حتمیت وقوع یا عدم وقوع آن ها اطمینان حاصل گردد ، عدم اطمینان نیز مستولی نخواهد شد . در نتیجه به علت معلوم بودن آینده ، اصولاً ریسکی نیز وجود نخواهد داشت (مظلومی،۱۳۸۸،ص۲) . آشنا شدن با انواع طبقه بندی های به عمل آمده از ریسک و انتخاب یک گروه ، به عنوان زمینه ای است که فعالیت های مدیریت ریسک بر روی آن متمرکز است . در ادامه انواع ریسک بر مبنای رویکرد بنیادی و مدرن و تقسیم بندی کلی از ریسک بیان خواهد شد .

      1. انواع ریسک بر مبنای رویکرد بنیادی

این رویکرد عوامل ذاتی مؤثر بر متغیر بازدهی اوراق بهادار را در طول زمان نشان می‌دهد که به آن ریسک کلی اوراق بهادار می‌گویند . بر مبنای رویکرد بنیادی ، عوامل تشکیل دهنده ریسک را که باعث تغییر در قیمت سهم در بازار می‌گردند می توان در مقوله هایی طبقه بندی نمود که عبارتند از( راعی و دیگران،۱۳۸۳،ص ص ۲۲۹-۲۲۵) :

    • ریسک سیاسی[۴۸]– ریسک سیاسی یا کشور عبارت است از کاهش ارزش سرمایه ، که به دلیل تغییر در سیاست ها و نظام سیاست گذاری یک کشور رخ می‌دهد و به انتظار سرمایه گذار نسبت به آینده سیاسی کشور بستگی دارد و در کل تغییرات عمده ای در محیط اقتصادی و سیاسی یک کشور ایجاد می‌کند . یک جنگ ناگهانی ، انتخاب رئیس جمهور جدید تا فوت ناگهانی وی ، رونق سفته بازی و امثال این ها ، از جمله رخدادهایی هستند که بر بازار سهام تاثیر بسیار زیادی خواهند داشت .

    • ریسک تجاری[۴۹]– تغییرات در قدرت سوددهی یک شرکت ، سبب ضرر سرمایه ای یا کاهش بازده سالانه سرمایه گذاری خواهد شد . ریسک تجاری را ، در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه رقابت ، یا در حفظ نرخ رشد یا ثبات سوددهی می توان تعریف نمود .

    • ریسک نرخ بهره[۵۰]– ریسک نرخ بهره یعنی ریسک کاهش ارزش اصل سرمایه . بسیاری از سرمایه گذاران ، خرید اوراق بهادار با بازدهی ثابت یا اوراق قرضه معتبر را راه حلی برای رهایی از ریسک می دانند اما این نوع از اوراق دارای ریسک نرخ بهره می‌باشند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




می‌توان نتیجه گرفت که حدود و قوانین کیفری اسلام برای تضمین نظم و امنیت و پاسداری ازحقوق خدا و بشر و پیشگیری از مفاسد و ظلم و تعدی وضع گردیدند و برای رسیدن ‌به این غرائض لازم است در اجرای آن ها عدالت رعایت گردد. مقصود از عدالت در این مقام، تساوی همگان در برابر قانون است شأن و منزلت و جنسیت افراد در اجرای قوانین کیفری اسلام دخالتی ندارد.[۱] همان‌ طور که در فصول آینده بیان می‌گردد قوانین و احکام تشریع منطبق با تکوین است و این هماهنگی را باید درجمیع تکالیف و وظایف محوله به عهده زن ومرد و نیز در تفاوت میزان مجازات آن ها در جرائم،‌یکسان پیگیری کرد ‌از آنجایی که زن‌یا مرد بودن در نظام ارزش گذاری اسلامی‌ ملاک برتری نیست و هر دو در انسانیت مشترک، وهر دو موظف به پیمودن مسیر تکامل و رشد می‌باشند و ملاک ارزش نیز تقوا است. لذا زن و مرد را در اکثر تکالیف مشترک و در میزان مسئولیت وپاسخگویی به تعدی ‌از موازین مساوی میابیم. در بسیاری ازعناوین مجرمانه که در قرآن و روایات آمده تفاوتی بین زن ومرد وجود ندارد مانند آیه ۳۹سوره مائده (دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببرید این عقوبتی است که خدا برای آن ها مقرر دانسته و خدا مقتدر و داناست) هر دو به طور مساوی مشمول وعده عذاب قرار گرفته‌اند، بدون اینکه کمترین تفاوتی باشد.اصل و اساس اسلام برپایه‌ی مساوات است اما زن ومرد از لحاظ آفرینش تفاوت‌ها‌ی کلی باهم دارند. تفاوت‌های جنسی و روحی زن و مرد در موارد خاص پایه و مبنای حقوق اختصاصی و وظایف خاص زن ومرد را تشکیل می‌دهد مسلم است که با اختلاف در طبیعت نباید انتظار داشت که در تمامی‌حقوق و احکام و نیز مجازات برابر باشند. در بحث مسئولیت کیفری، قاعده کلی بر این پایه استوار است که جنسیت زن تأثیری در مسئولیت کیفری او نداشته و حتی سبب تخفیف این نوع مسئولیت نمی‌شود ‌بنابرین‏ زنان همانند مردان در قبال اعمالی که دارای خصیصه کیفری است مسئول و قابل مجازات شناخته می‌شوند گرچه زن ومرد در بیشتر خطابات و احکام و حتی مجازات‌ها مشترک هستند اما در قوانین کیفری اسلام مواردی مشاهده می‌شود که احکام جزایی زن ومرد متفاوت می‌باشد و فقه جزایی در این موارد ارفاقی به زن قائل شده است، و موارد ارفاق نیز منحصر به مواردی است که ساخت جسمی‌و بافت روحی زن در تحمّل تکلیف با مرد متفاوت است، اکنون وقتی به بررسی قوانین کشورهای مختلف که تحت تأثیرلزوم تشابه رفتار با زن ومرد در همه موارد می‌باشند نظری گذرا بیفکنیم درمیابیم که خصوصیات جنسی زن به عنوان عاملی برای ارفاق و تخفیف در مسئولیت کیفری زن و میزان مجازات او در مقایسه با مرد شناسایی نشده و تنها در نحوه اجرای مجازات‌ها است که فرقهایی بین زن و مرد قائل شده‌اند اما این مبنایی نیست که مورد قبول قوانین کیفری و حقوقی اسلام قرار گرفته باشد در دیدگاه اسلامی‌ کل هستی به روی کمال روان است و همه اجزاء عالم دریک ارتباط مناسب در جهت هدف کلی کمال قراردارند قوانین و دستورات اسلامی‌ و از جمله جزائیات اسلامی ‌نیز در همین راستا و در خدمت همین هدف قرار دارند لذا برای شناخت جهت صدور این قواعد و مقررات باید جهت تکوین را شناخت. تفاوت‌های موجود در مجازات زن و مرد در بعضی از جرائم را باید در مجموعه دیدگاه اسلام به هستی موجودات، انسان و زن و مرد و تفاوت‌های ضروری آنان برای خلق نظام احسن مورد بررسی قرار داد. آنچه از مطابقت قوانین شرع با ویژگی‌ها ‌و استعدادهای تکوینی زن بیان شد امری است عمومی‌و فراگیر که در تمام شئون دارای مصداق و قابل پیگیری است، از جمله در مسائل حقوقی و جزائی که زنان دارای احکامی ‌متفاوت با مردان می‌باشند. و آنچه در رساله حاضر در‌صدد آنیم بررسی مواردی از حدود اسلامی‌است، که زن دارای مجازاتی متفاوت با مرد است. تفاوت در مجازات در بعضی موارد در نحوه اجرای مجازات، و گاهی در نوع مجازات می‌باشد و جهت‌گیری این تفاوت نیز در مسیر ارفاق به زن و نفی مجازات‌هایی از اوست که برای مرد در ارتکاب همان جرم مقرر شده است.‌یعنی تخفیف به زن در مقایسه با کیفری است که در همان جرم برای مرد تعیین می‌شود ومنظور بررسی عوامل مخففه‌ای که مجازات را از میزان اولیه به مقدار کمتری کاهش می‌دهد مراد نبوده است. هم چنین مواردی مانند مرض. لازم به توضیح است که مرض موردی است که باعث تعویق مجازات تا زمان بهبودی می‌باشد، و از مسائل مشترک در تخفیف است، فرقی نمی‌کند مریض زن باشد ‌یا مرد، که شامل بحث نمی‌شود. در عنوان رساله عبارت (حقوق کیفری) وجود دارد، کیفرهای اسلامی ‌در چهار بخش اعمال می‌شود:

الف) حد: که مجازات معینی است که حد اعلی و ادنی ندارد و به خاطر مصالح عمومی‌ و دفع فساد و سلامت جامعه وضع شده‌اند و اکثر آن ها قابل اسقاط نمی‌باشند چون غالبأ حق الله است.

ب) قصاص: که از موارد حق‌الناس و در جرائم منجر به قتل و‌یا جرح اعضاء قابل اجرا است. این کیفر نیز حد اعلی و ادنی ندارد و ار طرف صاحب حق قابل اسقاط است.

ج) دیه: مجازات مالی است که در صورت‌تراضی می‌تواند در مواردی که حکم به قصاص می‌شود جایگزین قصاص گردد و در مواردی نیز خودت ابتدا منشاء کیفر مجرم می‌باشد، دیه نیز از حق‌الناس و قابل اسقاط می‌باشد.

د) تعزیر:تعزیر مجازات جرائمی‌است که در شرع مقدس برای آن میزان معینی از مجازات مقرر نشده است و تعیین آن به صلاحدید حاکم می‌باشد.

در تعقیب هدف رساله که ذکر و بررسی مواردی می‌باشد که در آن زن در جرم مشابه با مرد به میزان کمتری از مجازات محکوم شود در قصاص و دیات چنین موردی وجود ندارد و لذا به طور طبیعی از محدوده بررسی به کنار می‌رود. در تعزیرات نیز چون از قبل برای هر جرم میزان معینی از مجازات پیش‌ بینی نشده نمی‌توان به بررسی و تحقیق پرداخت و این قاضی است که با توجه به شرائط جرم و مجرم کیفر مناسب را معین می‌کند ‌بنابرین‏ چنین بررسی‌هایی تنها در محدوده حدود که دارای مجازات‌های از پیش تعیین شده است قابل انجام ‌و پیگیری است.

‌در اینکه اسباب حد چند ‌امر است، نظرات مختلف است اما اکثر فقهای بزرگ اغلب در کتاب‌های خود هنگامی که از حدود نام برده‌اند جرم‌های زنا، لواط، مساحقه، قیادت، قذف، شرب، سرقت، محاربه را به طور صریح تحت عنوان حد ذکر کرده‌اند وپاره‌ای جرم‌های دیگر از قبیل ارتداد را تحت عناوین دیگری از قبیل (کیفرهای گوناگون)‌یا( خاتمه در کیفرهای دیگر) مورد بحث قرار داده‌اند به هر حال ارتداد چه جزء حدود باشد چه نباشد در ماهیت قضیه تفاوتی پدید نمی‌آورد زیرا ارتداد درهر‌یک از اقسام آن درمرد‌یا زن کیفر مشخص و معینی دارد که فقهای شیعه به آن قائلند و از این لحاظ با حدود تفاوتی ندارند.[۲]

کلیات

      1. بیان مسئله تحقیق

در بحث مسئولیت کیفری قاعده کلی بر این پایه استوار است که جنسیت زن تأثیری در مسئولیت کیفری او نداشته و حتی سبب تخفیف این نوع مسئولیت نمی‌شود ‌بنابرین‏ زنان همانند مردان در قبال اعمالی که دارای خصیصه کیفری است مسئول و قابل مجازات شناخته می‌شوند اما در قوانین کیفری اسلام مواردی مشاهده می‌شود که احکام جزایی زن و مرد متفاوت می‌باشد که این احکام مربوط به باب حدود می‌باشد در این تحقیق به بیان این احکام و موارد آن پرداخته می‌شود.

      1. سؤالات تحقیق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




سازمان دهی پژوهشی

تعریف نظری: فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد واحدها و ‌گروه‌های کاری و هماهنگی میان آن ها به منظور کسب اهداف صورت می‌گیرد. یکی از عوامل عدم موفقیت واحدهای تحقیق و توسعه ضعف سازمان دهی است عدم توجه به ویژگی‌های این واحدها و تفاوت آن با سایر واحدها باعث پایین آمدن کارایی این واحدها و منزوی شدن آن در مؤسسات شده است. در واقع داشتن جایگاه مناسب واحد تحقیق و توسعه در پیشرفت فعالیت‌های این واحد تعیین کننده است. نداشتن جایگاه مناسب در ساختار سازمان از عدم سازمان دهی مناسب و فقدان راهبرد حکایت دارد(عطافر،آنالویی،۱۳۸۰، ص ۵۰۷).

تعریف عملیاتی: با بهره گرفتن از گویه های پرسشنامه محقق ساخته مسائل و مشکلات سازمان دهی پژوهشی همچون (سازمان یافته و منظم بودن فعالیت‌های امور پژوهشی، وجود ارتباط مؤثر میان واحد پژوهش و بخش تولید، هماهنگی میان واحد پژوهش و سایر واحدهای سازمان، تقسیم وظایف و مسئولیت‌های پژوهشی میان افراد و واحدها) مشخص می‌گردد.

منابع پژوهشی

تعریف نظری:منابع از جمله مهمترین ارکان هر پژوهشی محسوب می شود و دسترسی به انواع منابع از جمله مقالات، کتاب‌های مرجع، آموزش‌ها و دوره های تخصصی، منابع مالی، تجهیزاتی و نیروی انسانی(همکاران،مشاوران فنی،دانشجویان و رهبر آگاه به پژوهش) نقش اساسی در تنظیم و اجرای طرحهای پژوهشی دارد(بلاند،۱۳۷۶).

تعریف عملیاتی: با بهره گرفتن از گویه های پرسشنامه محقق ساخته مسائل و مشکلاتی که در ارتباط با منابع پژوهشی همچون(استفاده از مدیران دارای بینش علمی و پژوهشی در سطح مدیریت،گنجاندن دوره های مدیریت پژوهش برای مدیران و تصمیم گیران، جلوگیری از اتلاف منابع پژوهشی در حوزه های که فاقد اولویت و اهمیت، توجه به تربیت نیروی انسانی ماهر جهت پژوهش، کارکنان پژوهش و فناوری واجد شرایط لازم، رعایت جدول هزینه های پروژه در سازمان، وجود منابع تجهیزاتی متناسب با پژوهش، توجه به تامین اطلاعات پژوهشی، وجود منابع مالی متناسب با پژوهش، وجود منابع کالبدی(فضا) متناسب با پژوهش، وجود منابع انسانی متناسب با پژوهش در سازمان) مشخص می‌گردد.

حمایت پژوهشی

تعریف نظری: شامل حمایت های مادی و معنوی است که بدون حمایت مدیران پژوهشی و مدیران عالی اجرای طرح با موانع روبرو خواهد شد(سایت صندوق حمایت از پژوهشگران کشور).

تعریف عملیاتی: با بهره گرفتن از گویه های پرسشنامه محقق ساخته مسائل و مشکلاتی که در ارتباط با حمایت پژوهشی همچون (ایجاد بستر مناسب برای پژوهش در سازمان، حمایت از مشارکت در طرحهای پژوهشی در سازمان،حمایت مادی از محققان در سازمان، حمایت معنوی از محققان در سازمان) مشخص می‌گردد.

نحوه استفاده از نتایج پژوهشی

تعریف نظری: به یافته ها و اطلاعاتی که در اثر تحقیق و پژوهش به دست می‌آید نتایج پژوهشی گفته می شود(علی تبار،۱۳۸۶).

تعریف عملیاتی: با بهره گرفتن از گویه های پرسشنامه محقق ساخته مسائل و مشکلاتی که در ارتباط با نتایج پژوهشی است همچون (توجه و استفاده از نتایج پژوهشی در سازمان، انتقال نتایج پژوهشی به بخش تولید به طرز صحیح، ارتباط موضوع تحقیق با نیازهای تصمیم گیران، وجود شکاف نگرشی، ارتباطی، و مسئولیتی میان محققان و مجریان در استفاده از نتایج، وجود نظام اطلاع رسانی مناسبی برای استفاده از نتایج پژوهشی، امکان دسترسی به موقع به یافته های تحقیقات در سازمان، انعطاف پذیر بودن سازمان در برابر یافته های جدید و تغییرات، اعتماد و اطمینان سازمان به نتایج و یافته های پژوهشی، وجود امکانات لازم جهت به کارگیری نتایج تحقیقات در سازمان، اعتماد تصمیم گیران به محققان در سازمان، وجود قوانین و مقررات روشن ‌در مورد ضرورت توجه به یافته های تحقیقاتی، تأکید بر کاربست یافته های پژوهشی در حوزه وظایف مدیران و تصمیم گیران، عملی بودن نتایج تحقیقات در سازمان، قابل فهم بودن نتایج تحقیقات در سازمان، وجود دوره های آموزشی لازم در زمینه انجام پژوهش‌های کاربردی و نحوه استفاده از نتایج ) مشخص می‌گردد.

نحوه نظارت پژوهشی

تعریف نظری: نظارت پژوهشی از جمله پیش شرطهای اساسی برای حصول اطمینان از صحت عملکرد پروژه تحقیقاتی است نظارت پژوهشی در پی آن است تا اطمینان یابد محققان و مؤسسات تحقیقاتی به شیوه ای ایمن و صحیح عمل نموده اند و مشخص می‌کند که اقدامات و فعالیت‌های سازمان تا چه اندازه در جهت هدفها و مطابق با موازین پیش‌بینی شده است در واقع نظارت پژوهشی میزان پیشرفت در جهت هدفها را اندازه گیری می‌کند و مدیران را قادر می‌سازد که انحراف از برنامه را به موقع تشخیص دهند و اقدامات اصلاحی یا تغییرات لازم را به عمل آورند(عطافر,آنالویی,۱۳۸۴,ص۱۵۴).

تعریف عملیاتی: با بهره گرفتن از گویه های پرسشنامه محقق ساخته مسائل و مشکلاتی که در ارتباط با نظارت پژوهشی است همچون (توجه به نظارت پژوهشی در سازمان،بها دادن به مشکلات طرحهای پژوهشی و اقدام برای اصلاح آن ها، بها دادن به مشکلات اجرایی پژوهش و اقدام برای اصلاح آن ها، نظارت بر واقع بینانه و قابل اجرا بودن پژوهش، تناسب پروژه تحقیقاتی با زمان تعیین شده، توجه به ارزشیابی مستمر عملکرد پژوهشی واحدها، توجه به ارزشیابی تاثیر یافته های پژوهشی در سازمان، وجود رابطه مستمر بین مجری پروژه و ناظر، استفاده از ناظران برجسته در پروژه های تحقیقاتی، وجود یک نظام معین و تعریف شده برای نظارت بر پروژه ها، لحاظ کردن نتایج حاصل از نظارت در عمل) مشخص می‌گردد.

فصل دوم

پیشینه ی پژوهش

مقدمه

صنعت برای بهبود مدیریت پژوهش خود نیازمند جذب نتایج تحقیق است. (Dearing,Kurzeja,2007 ) تحقیقات سازمان یافته موتور پیشرفت همه جوامع امروزی است آنان که از منظر اقتصادی به تحقیقات می‌نگرند و اصحاب عدد و رقمند، بدین حقیقت توجه دارند که به ازای هر ریال سرمایه‌گذاری تحقیقاتی می‌توان به طور متوسط ۳۰ ریال برداشت کرد، که این بازدهی از کمتر سرمایه گذاری دیگری انتظار می‌رود. همین است که سهم هزینه های تحقیقاتی از درآمد ناخالص ملی، در همه کشورها روبه رشد دارد و حتی بنگاه های خصوصی هوشمند نیز پیوسته هوای آن دارند که بر سرمایه‌گذاری تحقیقاتی خود بیفزایند و گوی سبقت را در این میدان از همگنان بربایند.

مدیریت یک سازمان تحقیق و توسعه، تا حد زیادی، هنر منسجم سازی تلاش‌های گوناگون آنهایی است که در سازمان مشغول به کارند. گذشته از آن، مدیر باید ضمن دست و پنجه نرم کردن با عدم قطعیت ذاتی یک سازمان تحقیق و توسعه، به کارها نظم بدهد، هدفگذاری کند و آینده‌نگر باشد. با در نظر گرفتن نقش سهم تحقیق و توسعه در شکوفایی اقتصادی کشور، در سوددهی یک سازمان تجاری، در اثر بخشی یک مؤسسه تکنولوژی – پایه دولتی و نیز با سرمایه‌گذاری عظیمی که کشورها در فعالیت‌های تحقیقاتی انجام می‌دهند. مدیریت تحقیق و توسعه می‌تواند پیامدهای عمیق و دامنه‌داری داشته باشد هر کشوری برای تداوم رشد اقتصادی خود، ایجاد دفاع ملی قدرتمند باهزینه قابل تأمین و نیز برای داشتن جایگاهی بیشتر و در جامعه بین‌المللی، باید از یک سیاست علمی / تحقیقاتی و مدیریتی اثر بخشی و پر بنیه‌ای برخوردار باشد.(جین، ترایاندیس، ۱۳۸۱، ص ۳).

تحقیق و توسعه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




ماده یک قانون با اشاره به تأسیس دادگاه اطفال بزهکار خاطر نشان می‌سازد:

«… ولی در نقاطی که کانون اصلاح و تربیت به ترتیب مقرر فصل چهارم این قانون تشکیل نگردیده، طبق قانون مجازات عمومی تعیین کیفر خواهد شد».

‌بنابرین‏ با وضع چنین مقرراتی اشکال کار برطرف نمی شود، چرا که تأسیس کانون های اصلاح و تربیت نیز خالی از اشکال نیست. نداشتن متخصص، نبودن محل مناسب و بالاخره نداشتن بودجۀ لازم، تأسیس کانونها را با هزاران مشکل مواجه نموده بود. بدین ترتیب قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار جز در تهران و تعداد معدودی از شهرها در هیچ یک از نقاط کشور قدرت اجرائی پیدا نکرد و بالنتیجه محاکم مجبور بودند که همان مقررات قانون مجازات عمومی سال ۱۳۰۴ را با تمام اشکالات و نارسائیهای آن مورد عمل قرار دهند.

۳-۹- رژیم قانون مجازات اسلامی و مجازات طفل بزهکار

ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی، اطفال را به طور مطلق مبرا از مسئولیت کیفری شناخته است.معنی این حکم قانون گذار این است که طفل بزهکار از مجازات معاف است. ولی دادگاه مکلف است دربارۀ «تربیت» او تصمیم مناسبی اتخاذ نماید تربیت طفل بزهکار در مادۀ مذکور و تبصره۲ آن با « نظر» دادگاه به یکی از طرق زیر پیش‌بینی شده است:

– تسلیم طفل به سرپرست او

– اعزام به کانون اصلاح و تربیت

– تنبیه بدنی بنا به مصلحت.

علاوه بر آن در ارتکاب جرائم خاص مانند لواط و قزف قانون گذار به ترتیب حکم به تعریز نابالغ تا «۷۴ ضربه شلاق» و «تأذیب نابالغ ممیز» با نظر دادگاه داده است. در ماده ۵۰ قانون مذکور نیز در مواردی که غیربالغ (طفل) مرتکب قتل و جرح و ضرب شود عاقله را ضامن شناخته است.

هرگاه به مجموع مقررات ناظر بر جرایم اطفال نیک بنگریم، ابهاماتی چند در آن به چشم می‌خورد که آن را باید ناشی از دیدگاه های تربیتی متفاوت نسبت به بزهکاران خردسال دانست. ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی از این حیث که تفاوتی میان طفل ممیز و غیر ممیز ننهاده و هر دو گروه از بزهکاران را مشمول اقدامات تربیتی قرارداده و نوعاً اقدامات مذکور را نیز پیش‌بینی ‌کرده‌است، سیاستی تربیتی- حمایتی پیش گرفته است. در این باره،اگر قانون گذار برای حس اجرای تعهد سرپرست طفل به ترتیب او تضمین کافی در مقررات کیفری پیش‌بینی می کرد و هم چنین برای نگهداری طفل در کانون اصلاح و تربیت زمانی را تعیین می نمود، سیاست تربیتی و نیز حمایت از حقوق بزهکار را به نحو جامع و مؤثرتری تأمین می کرد. ولی در جایی که به تنبیه بدنی و تغریر بویژه شلاق تصریح کرده قانون گذار سیاست ارعاب و سرکوب را پذیرفته است.

وارهیدن طفل بزهکار از مسئولیت کیفری او را از مسئولیتی که در قبال اتلاف مال دیگری را رد بری نمی سازد. مادۀ ۵۰ قانون مجازات اسلامی در این باره مقرر می‌دارد: « چنانچه غیربالغ مرتکب قتل و ضرب و جرح شود عاقله ضامن است لکن در موارد اتلاف مال اشخاص خود طف ضامن است و اداء آن از مال طفل به عهده ولی طفل می‌باشد.»

۳-۱۰- سن مسئولیت کیفری از دیدگاه حقوق اسلام

در این مبحث به بررسی حدود مسئولیت کودکان بزهکار و سن تفکیک کودکی از بزرگسالی و (سن مسئولیت کیفری از دیدگاه حقوق اسلام) خواهیم پرداخت چرا که:

اولاً:حقوق اسلام به عنوان منبع اساسی قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی نیز در اصل چهارم بر این مطلب تصریح ‌کرده‌است.

ثانیاًً: سن مسئولیت کیفری از مسائل فقهی مورد اختلاف فقهای عظام می‌باشد و شایسته است مورد بحث قرار گیرد و نظریه درست به قانون گذار ارائه شود.

ثالثاً: این مسئله از مسائل زیر بنایی بسیاری از احکام مدنی و جزایی است.

رابعاً: وجود سیاهه جرایم و انحرافات کودکان بزهکار از یک طرف و اهمیت اصلاح و تربیت آنان از طرف دیگر ایجاب می‌کند که مسئولیت کیفری کودکان از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار گیرد. و قواعد، ضوابط و مقررات سنجیدده، مفید و مؤثری تدوین شود و شیوه های مؤثری و روش های کار آمدی در برابر بزهکاری کودکان در سنین مختلف به قانون گذار ارائه شود. در ادامه سن مسئولیت کیفری را از ۳ منظر: «قرآن»، «سنت» و «فقها» مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۳-۱۱- سن مسئولیت کیفری در قرآن

احکام اسلامی از منابع چهارگانه: قرآن (کتاب)، سنت، عقل و اجماع استخراج می شود که قرآن از اساسی­ترین و منابع فوق است،چون علاوه بر این که خود منبع مستقل احکام است،اعتبار بعضی از منابع مذبور مثل سنت نیز منوط به معارض نبودن با قرآن می‌باشد. بعد از دقت و امعان نظر در آیات مربوط به بلوغ نتایج زیر به دست می‌آید.

وقتی در واژه ­هایی که بیانگر بلوغ انسان است، دقت کنیم در می یابیم که بلوغ و رسیدن کودک به مرحله تکلیف یک امر طبیعی، تکوینی و جنسی است که در فرهنگ قرآن از آن با تعابیری همچون «بلوغ حلم» ، «بلوغ نکاح» و «بلوغ رشد» توصیف شده است. برای توضیح بیشتر به بعضی از آیاتی که تعابیر فوق در آن ها تصریح شده است اشاره می‌کنیم:

آیه اول:« وقتی که کودکان شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند و از شما برای ورود (اجازه بگیرند) خدا آیات خود را برای شما بدین روشنی بیان می‌کند که او دانا و حکیم است.

آیه دوم: « یتیمان را تا سر حد بلوغ نکاح آزمایش کنید پس اگر آنان را رشد یافته دیدید، اموال آنان را در اختیارشان قرار دهید.»

آیه سوم: « به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر به طریقه ای بهتر تا آن که به حد رشد که همان تکامل جنسی و اشد است برسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل STATGRAF می‌باشد. به طور کلی روش های آماری و نحوه محاسبه و نوع آزمون و مدل ها در این فصل بررسی و ارائه می‌گردد.

۳-۲ متغیرهای تحقیق

متغیر کمیتی است که در دامنه ای معین از یک فرد به فرد دیگر یا از یک مشاهده به مشاهده دیگر مقادیر مختلفی را ایجاد می‌کند، ‌بنابرین‏ چیزی است که تغییر می پذیرد و محقق آن ها را بنا به هدف تحقیق خود کنترل، دستکاری یا مشاهده می‌کند (کرلینجر، ۱۳۷۴، ص۹۵).

متغیرها را می توان به شکلهای مختلف و بر اساس معیارهای متفاوت دسته بندی کرد. در برخی از این دسته بندیها، گاهی همپوشانی هایی مشاهده می شود که بعلت عدم امکان تفکیک مطلق انواع متغیرها از همدیگر و ایجاد مرزهای مشخص بین طبقه بندی ها ایجاد می شود (خاکی، ۱۳۸۲، ص۱۶۶ ).

۳-۲-۱ متغیر وابسته

متغیر وابسته، متغیری است که هدف محقق تشریح یا پیش‌بینی تغییر پذیری در آن است، به عبارت دیگر یک متغیر اصلی است که در قالب یک مسئله برای تحقیق مورد بررسی قرار می‌گیرد. با تجزیه و تحلیل متغیر وابسته، با شناسایی عوامل مؤثر بر آن، می توان پاسخ ها یا راه حل هایی را برای مسأله شناخت (خاکی، ۱۳۸۲، ص۱۶۶) .

به عبارت دیگر متغیرهای وابسته، شرایط یا خصایصی هستند که با وارد کردن یا از میان برداشتن یا تغییر متغیرهای مستقل ظاهر می‌شوند، از بین می‌روند یا تغییر می‌کنند ( بست، ۱۳۷۲، ص۸۴).

متغیرهای وابسته در این تحقیق شامل بازده سهام و قیمت سهام می‌باشند که به ترتیب با علامتSR و SP در مدل رگرسیون مورد آزمون قرار خواهند گرفت.

۳-۲-۲ متغیر مستقل

متغیر مستقل، متغیر محرک یا درونداد است که به وسیله پژوهشگر اندازه گیری، دستکاری یا انتخاب می شود تا تاثیر یا ارتباط آن با متغیر دیگر معین شود ( دلاور، ۱۳۸۳، ص ۵۸ و ۵۹ ).

در این تحقیق متغیر مستقل سود انباشته (اندوخته) و استقراض می‌باشند که به ترتیب با علامت اختصاریRE وD در مدل مورد آزمون قرار خواهند گرفت.

۳-۳ جامعه آماری

جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد، اشیا و یا چیزهایی که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند که محقق می‌خواهد درباره آن بپردازد. معمولا در هر پژوهشی جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت یا صفات متغیر واحدهای آن به به مطالعه بپردازد (مقیمی، ۱۳۸۰).

جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های صنایع غذایی می‌باشند که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده اند. که با توجه به سال ورود این شرکت ها به بورس و همچنین استفاده این شرکت ها از روش های تامین مالی مورد نظر در تحقیق، کلیه آزمون های آماری بر روی اطلاعات استخراج شده از این شرکت‌ها انجام می شود.

۳-۴ روش تحقیق

تحقیقات را ‌بر اساس معیارها ومبناهای مختلفی می توان دسته بندی کرد(خاکی،۱۳۸۲،ص۹۳ ). روش های تحقیق را بر حسب هدف به دو دسته بنیادی[۳۸] و کاربردی[۳۹]، بر حسب موقعیت به دو دسته آزمایشگاهی[۴۰] و می‌دانی[۴۱] و بر حسب زمان به دو دسته گذشته نگر[۴۲]و آینده نگر [۴۳]تقسیم می‌کنند. لذا بر اساس ماهیت مسئله مطرح شده، نوع تحقیق کاربردی، می‌دانی و گذشته نگر است.

هدف از تحقیق کاربردی به دست آوردن درک یا دانش لازم برای تعیین ابزاری است که به وسیله آن نیازی مشخص و شناخته شده برطرف گردد. در این نوع تحقیقات هدف کشف دانش تازه ای است که کاربرد مشخصی را در باره فرآورده یا فرایندی در واقعیت دنبال می‌کند.

به عبارت دقیقتر، تحقیق کاربردی تلاشی برای پاسخ دادن به یک معضل و مشکل علمی است که در دنیای واقعی وجود دارد.

در ساده ترین حالت، تحقیقات همبستگی [۴۴]روابط احتمالی بین دو متغیر را بررسی می‌کنند، اگر چه بررسی های بین چند متغیر نیز شایع است. همچنین گاهی تحقیق همبستگی به عنوان شکلی از تحقیق توصیفی قلمداد می شود، زیرا آن وجود رابطه بین متغیرها را توصیف می‌کند. ‌بنابرین‏، تحقیق همبستگی به تحقیقی گفته می شود که در آن روابط بین دو یا چند متغیر کمی با بهره گرفتن از ضریب همبستگی توصیف، کشف و تعیین می‌شوند.

لازم به ذکر است که در تقسیم بندی تحقیق ها ‌بر مبنای‌ روش، نوع تحقیق همبستگی می‌باشد که در آن سعی می شود رابطه بین متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی کشف یا تعیین شود. هدف روش تحقیق همبستگی مطالعه حدود تغییرات یک یا چند متغیر با حدود تغیرات یک یا چند متغیر دیگر است.(دلاور، ۱۳۸۳، ص ۱۹۹).

چون درک همبستگی و ضریب آن در این روش لازم است،‌بنابرین‏ به اختصار و بدون به کارگیری مفاهیم ریاضی معنای آن ها را مورد بحث قرار می‌دهیم.

هدف ضریب همبستگی، بیان رابطه بین دو یا چند متغیر به صورت ریاضی است. در صورتی که رابطه متغیرها کامل و مثبت باشد ( افزایش یا کاهش یک متغیر درست برابر افزایش یا کاهش متغیر دیگری باشد ) ضریب همبستگی برابر ۱ است وچنانچه همبستگی بین متغیرها کامل و منفی باشد، ضریب همبستگی۱- خواهد شد. اگر هیچ رابطه ای بین متغیرها وجود نداشته باشد ضریب همبستگی صفر می شود. در حالتی که بین متغیرها همبستگی وجود دارد، ولی کامل نیست ضریب همبستگی بین صفر و ۱ خواهد شد و اگر همبستگی بین متغیرها معکوس و منفی باشد مقدار این ضریب بین ۱- و صفر قرار خواهد گرفت. ‌بنابرین‏،ضریب همبستگی شاخص دقیقی است که با محاسبه آن می توان نشان داد که یک متغیر تا چه اندازه با متغیر یا متغیرهای دیگر رابطه دارد ( دلاور، ۱۳۸۳، ص ۲۰۰ ).

۳-۵ رگرسیون چندگانه :

مدیران هر روز تصمیماتی شخصی و حرفه ای می گیرند که مبتنی بر پیش‌بینی وضع آینده است .در بسیاری از موارد پیش‌بینی آینده بر مبنای گذشته و حال است.در واقع اینان سعی می‌کنند بین دو یا چند متغیر به نحوی ارتباطی منطقی برقرار نمایند که بتوانند از آن در پیش‌بینی آینده استفاده کنند . مثلا ممکن است مدیری به رابطه بین میزان پولی که صرف تحقیق وتوسعه شرکت می شود و سود خالص شرکت علاقه مند باشد به نحوه ایجاد ارتباط خطی بین دو متغیر و تحلیل آن رگرسیون خطی ساده می‌گویند.وازه رگرسیون به معنای بازگشت است و نشان دهنده آن است که مقدار یک متغیر به متغیر دیگری بر می‌گردد. بعد ها آمار دانان سعی کردند به توسعه روابطی بپردازند که بتوان با آن میزان متغیری را با توجه به میزان دو یا چند متغیر دیگر پیدا کرد و بدین ترتیب از واژه رگرسیون چند متغیره استفاده کرد ند .بعبارتی گاهی دو یا چند متغیر تاثیر عمده ای روی متغیر وابسته ای دارندکه به آن رگرسیون چند گانه می گوییم.

فرض کنید در رگرسیون چند گانه می‌خواهیم رگرسیون جامعه ای را که دارای K متغیر مستقل باشد را برآورد کنیم:

Y=α + β۱x1+ β۲x2+ …+ βkxk

رگرسیون برآوردی ما به صورت زیر است :

Y=a+b1x1+ b1x1+…+ b1x1

که پارامترهای جامعه α ، ۱β ،۲β ،…وkβ را با a ،b1 ،b2 ،….و bk برآورد کرده ایم.

۳-۶ فرضیه اول

تامین مالی از طریق سود انباشته(اندوخته) بیشتر از استقراض بر قیمت سهام تاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




– مواد مخدر: در این پژوهش منظور از مواد مخدر شامل: موادی از قبیل: حشیش‌، تریاک‌، هرویین‌، (اکستازی و …) غیر از سیگار می‌باشد.

سؤالات پژوهش

    1. آیا آموزش خودآگاهی و همدلی به کاهش گرایش به مواد مخدر در دانش‌آموزان پسر دبیرستان‌ها تاثیر دارد؟

    1. آیا آموزش مهارت ارتباط و روابط بین فردی به کاهش گرایش به مواد مخدر در دانش‌آموزان پسر دبیرستان‌ها تاثیر دارد؟

    1. آیا آموزش مهارت تصمیم‌گیری و حل مسأله به کاهش گرایش به مواد مخدر در دانش‌آموزان پسر دبیرستانها تاثیر دارد؟

    1. آیا آموزش مهارت تفکر خلاق و تفکر انتقادی به کاهش گرایش به مواد مخدر در دانش‌آموزان پسر دبیرستانها تاثیر دارد؟

  1. آیا آموزش مهارت مقابله با هیجانات و مقابله با استرس در کاهش به گرایش مواد مخدر در دانش‌آموزان پسر دبیرستانها تاثیر دارد؟

فصل دوم

مروری برادبیات

و پیشینه پژوهش

فص

مقدمه

اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات عظیم اجتماعی‌، فرهنگی و تربیتی جوامع بشری است که ایران اسلامی نیز از پیامدهای منفی آن مصون نمانده است. پیشگیری از رشد و توسعه‌ ناهنجاری شکننده وظیفه همگانی است و اهم این وظایف ارائه‌ برنامه ای جامع آموزش و پرورش در این خصوص است. بدون تردید‌، هر عاملی هم که موجب افزایش معتادان در جامعه شود‌، در نهایت «فرد» است که با خواست و اراده خود برای استفاده از مواد مخدر اقدام می‌کند و با این کار زندگی سیاه برای خود و جامعه فراهم می‌سازد.

مهارت های زندگی از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی

مهارت‌های زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالباً به صورت جفت جفت طبقه‌بندی می‌شوند‌، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله‌ی دو روی سکه هستند. این مهارت‌ها عبارتند از:

– خود آگاهی، همدلی

– ارتباط مؤثر‌، روابط بین فردی

– تصمیم‌گیری‌، حل مسأله

– تفکر خلاق‌، تفکر انتقادی

– مقابله با هیجانات‌، رهایی از استرس (رامش‌، مریم‌، فرشاد‌، سیامک‌، ۱۳۸۳)

خود آگاهی و همدلی

یکی از مهمترین عواملی که به ما کمک می‌کند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم این است که خود را بشناسیم. احساس خوبی ‌در مورد خود داشته باشیم و از کسی که هستیم شاد و راضی باشیم.

مهارت شناخت خود

– خصوصیات مثبت توانایی‌ها و استعدادهای خود را می‌شناسد و آن‌ ها را به کار می‌گیرد.

– خصوصیات منفی و نقاط ضعف خود را می‌شناسد می‌پذیرد و سعی می‌کند آن‌ ها را اصلاح کند.

– موقعیت‌ها و شکست‌های خود را می‌شناسد به موفقیت‌هایش افتخار و از شکست‌هایش درس می‌گیرد.

– به خود و دیگران احترام می‌گذارد.

– برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کند.

– مسئولیت اعمال و رفتار خود را می‌پذیرد

روش آموزش مهارت‌های زندگی برای ایجاد خود آگاهی و همدلی

۱٫ بارش فکری: این روش شیوه ای خلاق در ایجاد نظرات و عقاید مختلف ‌در مورد یک موضوع خاص است. در این شیوه‌، مسأله یا موضوعی طرح می‌شود و از گروه خواسته می‌شود تا همه بتوانند آن را مشاهده کنند. بارش فکری فرصتی را فراهم می‌آورد تا نظرات و عقاید افراد بدون انتقاد پذیرفته شود و به افراد یاد می‌دهد که قبل از تصمیم‌گیری به جست و جوی اطلاعات بپردازد.

۲٫ایفای نقش: در این شیوه بر اساس یک متن یا موقعیت‌، نمایشی اجرا می‌شود. ایفای نقش یکی از مهم‌ترین شیوه های برنامه‌ آموزشی مهارت‌هاست‌، زیرا به افراد فرصت می‌دهد تا آموخته‌های خود را در موقعیت‌های مختلف تمرین کنند.

۳٫ فعالیت در گروه‌های کوچک: همان طور که مطرح شد ؛ استراتژی آموزش مهارت‌ها‌، یادگیری مشارکتی است. با بهره گرفتن از این روش‌، افراد در گروه‌ها به فعالیت‌های مشترک و گروهی می‌پردازند. با این کار نه تنها یادگیری آنان افزایش می‌یابد بلکه همکاری‌، همفکری‌، مهارت‌های اجتماعی و تعاملات اجتماعی آن ها نیز رشد می‌یابد.

۴٫ سوال کردن: آموزش مهارت‌های زندگی همواره با سوال کردن آغاز و با آن نیز خاتمه می‌یابد.

۵٫ سرمشق‌گیری: در برنامه آموزش مهارت‌های زندگی‌، علاوه بر این که خود آموزش دهنده می‌تواند مدل مثبتی برای آموزش مهارت‌ها باشد‌، معمولاً از یک میهمان نیز دعوت می‌شود تا تجربه‌ شخصی خویش را بازگو کرده و احساسات خود را ابراز کند. بدیهی است با بهره گرفتن از شیوه های بالا فرد به نوعی خود آگاهی دست می‌یابد و از رهگذر تعاملات اجتماعی می‌کوشد‌، مهارت همدلی را تمرین کند.

مهارت ارتباط مؤثر‌، روابط بین فردی

به طور کلی می‌توان گفت این مهارت‌ها شامل مهارت‌های اصلی ارتباط با دیگران‌، سازگاری با آن ها‌، مهارت‌های دوست‌یابی و مهارت‌های حل تعارض‌ها بین فردی است.

برای بهبود این مهارت باید:

۱) خود را بشناسیم/ ۲) خود را بپذیریم / ۳) زمینه‌ی مطمئن و امنی را برای این کار انتخاب کنیم.

یکی از راه های بهبود ارتباطات بین فردی‌، استفاده از کلمات مثبت در حین صحبت و گفتگوست. این مسأله به خصوص وقتی اهمیت زیادی پیدا می‌کند که طرف مقابل نگران موضوعی است و شما می‌خواهید به او دلداری بدهید. برای مثال در چنین مواردی به جای این که به فرد بگویید نگران نباش‌، مشکل خاصی وجود ندارد ؛ که در آن از دو کلمه منفی «نگران» و «مشکل» استفاده شده‌، می‌توانید بگویید «مسائلی وجود دارد‌، ولی مطمئنم که آن را حل خواهی کرد.» اختلاف نظر و تعارض در ارتباطات بین فردی‌، امری کاملاً طبیعی و اجتناب ناپذیر است که به دلیل منحصر به فرد بودن هر انسانی به وجود می‌آید. تعارض‌، بخودی خود بد و زیان بخش نیست و در واقع اگر به صورت سازنده ای حل و فصل شود‌، سبب رشد افراد نیز می‌گردد. مراحل حل تعارض‌های بین فردی عبارتند:

    1. پذیرش اختلاف نظر و تعارض به عنوان یک امر کاملاً طبیعی

    1. تعیین مشکل و احساس‌های حاصل از آن

    1. شناخت تمامی راه حل‌های ممکن

    1. ارزیابی راه حل‌ها و انتخاب راه حلی که برای هر دو طرف قابل پذیرش است.

  1. بررسی تأثیر راه حل

از آنجایی که در تعارض‌های بین فردی با حل مسأله بین دو موجود انسانی سر و کار داریم راهکارهای زیر نیز پیشنهاد می‌گردد:

    1. قبل از اینکه بتوانید کنترل احساسات و رفتار خود را در دست بگیرید حرفی نزنید و فقط سعی کنید تا خود را آرام کنید.

    1. از گفتن کلمات که بار قضاوتی داشته و حاکی از یک ارزیابی است (مانند بی ملاحظه و…) اجتناب کنید. در چنین مواردی سعی کنید بدون برچسب زدن به طرف مقابل‌، از جملات توصیفی برای بیان احساس خود استفاده کنید.

  1. از جملات مطلق استفاده نکنید‌، زیرا جلوی ابراز عقاید دیگران را گرفته و ارتباط را محدود می‌کند. به دیگران نیز فرصت اظهار نظر بدهید. (برتون، ۱۹۹۹)

مهارت تصمیم‌گیری / حل مسأله

سبک تصمیم‌گیری یعنی الگوی پردازش اطلاعات و رفتار تصمیم‌گیری. البته این سبک‌ها ممکن است با گذشت زمان تغییر کرده و یا در موقعیت‌های مختلف فرق کند. در این جا هفت سبک تصمیم‌گیری ارائه می‌شود که البته با هم‌، هم پوشی دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




ماساژ با تأثیرات تحریک کنندگی و آرام بخش بودنش به تنفس، گردش خون و دفع کمک کننده است. نوزادانی که ماساژ می­شوند بسیار عمیق­تر می­خوابند[۳۷, ۴۲, ۴۴]. ماساژ کولیک را رفع کرده [۳۷] و هضم و دفع بهتر انجام ‌می‌گیرد. بسیاری از مادران می­گویند که ماساژ به کودکانشان کمک می­ کند تا بهتر شیر بخورند و در نهایت به الگوی تغذیه­ای بهتر منجر می­ شود. کودکان بسیار کمتر به قولنج، یبوست و اسهال مبتلا می­شوند[۳۹, ۴۲]و با برطرف کردن التهاب و درد، باعث بهبودی زودتر بیماری می­ شود[۳۷]. بعلاوه ماساژ نوزاد موجب بهبود رابطه والد- نوزاد می­ شود و آن ها را صمیمی­تر می­کندو تنش نوزاد را بعد از انجام پروسیجرهای دردناک تا حدقابل ملاحظه کاهش می­دهدو در والدین نیز یک احساس«خوب بودن» ایجاد می­ نماید[۳۷] همچنین ماساژ به ارتباط والدین با کودکشان کمک می‌کند، در نتیجه فرایند وابستگی عاطفی تقویت می­ شود[۴۲] و تماس مثبت فیزیکی میان والدین و نوزاد باعث می­ شود که نوزاد احساس محبوبیت و ارزشمند بودن داشته باشد. این احساس موجب رشد اطمینان و اعتماد به نفس نوزاد می­ شود[۴۵]. ماساژ به همان اندازه که برای آرامش فکری کودکان سودمند است برای والدین نیز سودمند است [۳۹]. همچنین ماساژ در نوزادانی که بدلایل مختلف مثل نابینایی، ناشنوایی، فلج مغزی یا فلج اندام، نیازهای خاص دارند- باعث می­ شود که آن ها نسبت به بدن خود شناخت بیشتری کسب کنند و به همین دلیل در این نوزادان نسبت به بقیه، ماساژ فواید بیشتری دارد[۳۷] ماساژ ماهیچه­ها را قویتر کرده و باعث انعطاف پذیری مفاصل می­ شود[۴۵] و عضلات را هماهنگ می­ کند[۳۹]. بدین طریق بویژه برای نوزادان زودرس با وزن تولد پایین و کودکان با نیازهای ویژه، سودمند خواهد بود[۴۵].

از آنجا که ماساژ تسکین دهنده و آرامش بخش است و سیستم اعصاب را آرام می­ کند[۳۹] ‌بنابرین‏ برای رفع استرس و تنش کمک کننده است[۴۲].

ماساژ حرکات دودی روده را افزایش می­دهد[۳۹, ۴۶] و بدین ترتیب از بروز یبوست جلوگیری می­ کند[۳۹].

پس از ماساژ پوست از شادابی و طراوت می­درخشد[۳۹]. ماساژ برای تقویت پوست و سلامت عمومی کمک کننده است[۴۲].

بیشتر مطالعات ۲ دهه اخیر، ماساژ را عاملی برای افزایش وزن­گیری نوزاد بیان کرده ­اند[۱۵, ۴۷]. در مطالعات اندکی که ماساژ موجب افزایش وزن نشده­است، آن ها ماساژ را با فشار ملایم و شبیه به قلقلک انجام داده ­اند. نوزاد قلقلک را دوست ندارد. ماساژ با فشار متوسط و عمیق که هم گیرنده ­های لمس و هم فشار را تحریک کند، باعث افزایش وزن­گیری نوزاد می­ شود[۳۷].

البته هاریسون بیان می­ کند که کودکان نارسی که به لمس حساسیت زیاد دارند بهتر است که برای ثابت نگهداشتن وضعیت بالینی­شان کمتر لمس شوند ولی نوزادانی که از نظر بالینی ثبات لازم را دارند به ماساژ پاسخ بهتری نشان می­ دهند[۴۴].

کودکانی که ماساژ داده می­شوند در مقابل بیماری‌های عفونی مقاومت بیشتری دارند و از سلامت بیشتری برخوردارند[۳۹]. ماساژ، موجب بهبود گردش خون و همچنین باعث عمل بهینه سیستم ایمنی می­ شود زیرا به حرکت مایع لنفاوی که مواد مضر را از بدن پاک می­ کند کمک می­ کند[۴۵].

بصیری مقدم و همکاران نیز در مطالعه خود بیان ‌می‌کنند که ماساژ نوزاد بر ضربان قلب، تنفس و میزان اشباع خون شریانی آن ها تأثیر دارد و خصوصاًً ‌در مورد نوزادان نارس این موارد بایستی مانیتور شوند[۴۶].

منافع ماساژ برای والدین

والدین زمانی که نوزاد را ماساژ می­ دهند کاملاً بر روی او متمرکز شده و در تعامل با او می­باشند که این عمل می ­تواند برای آن ها لذت بخش بوده[۳۷, ۴۵] و باعث تمدد اعصاب شود. همچنین والدین به طبع ماساژ وقت زیادی با نوزاد می­گذرانند، نسبت به عکس­العمل او حساس شده و سعی در درک رفتارهای نوزاد ‌می‌کنند. والدینی که بتوانند رفتار نوزاد را درک کنند، به نیازهای او پاسخ مطلوب خواهند داد که باعث افزایش اعتماد به نفس والدین در مراقبت از نوزاد می­ شود. و چون ارتباط والد – نوزاد دو طرفه ‌می‌باشد با توجه به ذهنیت خوشایند نوزاد از ماساژ و تعامل با والدین، در آینده نیز این ارتباط ادامه خواهد داشت و صمیمیت والدین – کودک را افزایش می­دهد[۴۵].

روغن ماساژ کودک

یک روغن گیاه ملایم، که به آسانی جذب پوست شود برای ماساژ کودک بسیار مناسب است[۳۹]. فقط از روغن گیاه تصفیه نشده که به روش سرد تهیه شده است (مثل روغن بادام شیرین، روغن دانه انگور یا روغن زیتون) را استفاده ‌می‌کنند. روغن های معدنی مناسب نیست زیرا منافذ پوست را مسدود می­ کند و به آسانی جذب پوست نمی­ شود. روغن کمک می­ کند تا دستهای ماساژ دهنده به نرمی روی بدن نوزاد حرکت کند و اجازه می­دهد بدون ایجاد اصطکاک به مالشهای طولانی با فشار مناسب و مستمر بپردازند. روغن باعث نرمی پوست شده و خشکی را کاهش و یا آن را کاملاً متوقف می­ کند[۴۵]. نوزادانی که با روغن ماساژ داده می­شوند، ماساژ تأثیرات آرام بخشی بیشتری در آن ها دارد. این نوزادان کمتر فعال هستند، رفتارهای استرسی کمتری نشان می­ دهند و سطح کورتیزول بزاق­شان پایین است[۳۷].

مروری بر متون

۱. Helthو همکاران در یک مطالعه پدیده­شناسی در بخش NICU بیمارستان کپنهاک دانمارک، از تجربیات زندگی پدرانی که تماس پوست به پوست(skin – to –skin) با نوزاد بستری در بخش NICU داشتند، انجام داده ­اند. در این مطالعه از ادراک وسیع و عمیق تجربیات آن ها در چهارچوب نظری برای تفسیر داده ­ها استفاده­شده­است. آن ها پدرانی را که زبان دانمارکی می­دانستند و نوزادشان هنگام تولد ۳۵ هفته سن داشت و حداقل به مدت یک هفته در بخش مراقبت­های ویژه نوزادان بستری بود، را وارد مطالعه نمودند و وجود هر گونه سوء مصرف مواد توسط پدر یا مادر و وجود بیماری شدید نوزاد باعث خروج­شان از مطالعه می­شد.

از بین ۸ پدری که به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شده­بودند، ۵ نفرشان توانایی و اشتیاق شرکت در مطالعه را داشتند و وارد مطالعه شدند. آن ها سن بین۳۷-۲۸ سال دلشتند و ۴ نفر کارمند و ۱ نفر تحصیلات دانشگاهی داشت و همه برای بار اول پدر شده بودند. مصاحبه انجام شده در طول ۲ هفته، با رضایت پدران به صورت دیجیتالی ضبط شد که به مدت ۴۵-۳۰ دقیقه بود. مصاحبه و جمع ­آوری اطلاعات با بهره گرفتن از دو مجموعه سؤال ۹ و ۱۰ تائی که ‌بر اساس ‌چارچوب‌ها و نظریات پرستاری نوزادان تدوین شده­بود، انجام گرفت.

تجزیه و تحلیل داده ­ها با بهره گرفتن از روش brincolage به صورت دستی انجام شد. بدین صورت که:

    1. مصاحبه انجام شده از روی نوار، کلمه به کلمه روی کاغذ نوشته شد

    1. با توجه ویژه به نوار و مطالب نوشته شده، نکات دارای اهمیت مشخص شدند

    1. این نکات تفسیر شدند

  1. عنوان­بندی انجام شد و عنوان­های مشابه باهم ادغام شدند.

سه موضوع مهم به عنوان نتیجه نهایی فرایند تجزیه و تحلیل حاصل شد:

کفایت والدینی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




می‌دانیم که سازش با داوری متفاوت است، زیرا بین داوری و سازش دادن اختلاف اساسی وجود دارد. راه حلی که سازش دهنده میانجی پیشنهاد می‌کند باید مورد قبول اشخاص ذی‌نفع قرار بگیرد و تا زمانی که طرفین راه حل مذبور را قبول نکرده باشند برای آنان الزامی و لازم الاجرا نخواهد بود. درحالی که تصمیم داور برای اشخاص ذی‌نفع بدون نیاز به پذیرش آن الزامی است.[۷۷]میانجنیگری نهادی است که توسط آن طرفین دعوا تلاش می‌کنند از طریق شخص ثالث که میانجی(سازش دهنده) نامیده می‌شود اختلاف خود را از طریق دوستانه حل نمایند. سازش نیز نهادی است که توسط آن طرفین خود یا به وسیله شخص ثالث سعی می‌کنند تا به اختلافات خود پایان دهند. در حقوق فرانسه نیز برخی از حقوق ‌دانان برآنند که سازشگر، تنها طرفین را بسوی یک راه حل قابل قبول هدایت می‌کند، ولی میانجی علاوه بر آن می‌تواند پیشنهادات یا توصیه هایی برای پایان دادن به دعوی ارائه نماید. با این وجود امروزه دکترین غالب بر آن است که هیچ گونه تفاوت بنیادی بین این دو نهاد وجود ندارد و سازشی که با دخالت یک فرد ثالث انجام می‌پذیرد در واقع یک میانجیگری است. باید توجه داشت که در حقوق ایران نیز داوران تنها در صورتی مجاز به میانجیگری هستند که این اختیار توسط اصحاب دعوی به آن ها اعطا شده باشد. این معنا از مفهوم مخالف قسمت اول ماده ۴۸۳ ق.آ.م بر می‌آید: «در صورتی که داورها اختیار صلح داشته باشند می‌توانند دعوا را به صلح خاتمه دهند…» به عبارت دیگر اقدام داوران به عنوان میانجی نیاز به تصریح دارد و در صورت سکوت شرط یا قرارداد داوری، داور از اقدام به مصالحه طرفین و ایفای نقش میانجی یا سازشگر ممنوعع خواهد بود.[۷۸]

با مقدمه ای که بیان شد بین داوری و سازش تفاوت وجود دارد، اما این بدان معنا نیست که اگر طرفین با تراضی اقدام به درخواست داوری نمایند داوران نمی‌توانند گامی در جهت صلح و سازش طرفین بردارند. چرا که فلسفه وجود داوری حل اختلاف به دور از اطاله دادرسی در دادگاه است. اما، همان طور که دادگاه می‌تواند اقدامی درجهت سازش طرفین به عمل آورد داور نیز از این امر مستثنی نیست.شاید بتوان گفت یکی از موارد مهمی که از طریق آن می شود دعاوی مطروحه را به صلح و رضایت طرفین خاتمه داد، مبحث داوری است. لذا این عقیده که اکثرا بر این باورند که داوری فقط در دعاوی خانوادگی قابل طرح و استفاده می‌باشد و تنها در پرونده هایی مانند طلاق و دعاوی دیگر مرتبط با طلاق می توان از داور و نظراتش بهره برد باوری صحیح نیست. چرا که حسب اختیار و اجازه حاصله از مفاد قانون آیین دادرسی در دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، کلیه اشخاص در صورت داشتن شرایط می‌توانند دعاوی خود را به داوری ارجاع دهند.

کلیه اشخاص حق دارند با توافق یکدیگر اختلافشان را از طریق داوری و حکمیت یک یا چند نفر حل و فصل کنند و تفاوتی نمی کند که اختلاف آن ها در دادگاه طرح شده یا نشده باشد و یا اینکه در چه مرحله ای رسیده باشد[۷۹] در همین راستا ماده ۴۵۴ ق.آ.م بیان می‌کند: «کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می‌توانند با تراضی یکدیگر منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح در هر مرحله ای از رسیدگی باشد، به داوری یک یا چند نفر ارجاع دهند.» ‌بنابرین‏ با پذیرش قاعده کلی فوق، این نتیجه حاصل می‌گردد که یکی از موارد اختلاف، به امور حسبی مربوط می‌گردد لذا، طرفین در صورت اختلاف می‌توانند برای تسریع در روند اختلافات بویژه در بحث ما که امور حسبی است به داوری مراجه نمایند.

طرفین پرونده یا یکی از آن ها پیش از اقامه دعوا می‌توانند به ‌طور کتبی از دادگاه بدوی درخواست کنند که طرف دیگر را برای سازش دعوت کند اما در بیشتر مواقع، طرفین طرح دعوا کرده و در جریان رسیدگی دادگاه و با تشویق قاضی به سازش می‌رسند. لازم به ذکر است همیشه حل اختلاف از طریق سازش توسط دادگاه به عمل نمی‌آید گاهی صلح و سازش توسط داوران صورت می‌گیرد خواه، دعوی مربوط به امور حسبی باشد و خواه، مربوط به امور دیگر. ماده‌ی۴۸۳ قانون آیین دادرسی بیانگر همین امر است. در این ماده آمده است:«در صورتی که داوران اختیار صلح داشته باشند. می‌توانند دعوی را به صلح خاتمه دهند. در این صورت صلح نامه‌ای که به امضای داوران رسیده باشد معتبر و قابل اجرا است.»

لازم به ذکر است در صورتی که طرفین توسط دادگاه و در فرض ما توسط داور به سازش برسند، باید موضوع سازش و شرایط آن به ترتیبی که واقع شده است، در صورت‌مجلس منعکس شود و به امضای دادرس یا دادرسان و طرفین برسد؛ دادگاه نیز پس از حصول سازش میان طرفین، رسیدگی را ختم و به صدور گزارش اصلاحی مبادرت می‌کند. گزارش اصلاحی که بر اساس مواد ۱۷۸ تا ۱۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی از سوی دادگاه صادر می‌شود، نسبت به طرفین و وراث و قائم‌مقام قانونی آنان نافذ و معتبر است و مانند احکام دادگاه‌ها به اجرا گذاشته می‌شود.بر اساس ماده ۱۸۴ این قانون، «دادگاه پس از حصول سازش بین طرفین به شرح فوق رسیدگی را ختم و به صدور گزارش اصلاحی مبادرت می‌کند. مفاد سازش‌نامه که طبق مواد فوق تنظیم می‌شود، نسبت به طرفین، وراث و قائم‌مقام قانونی آن ها نافذ و معتبر است و مانند احکام دادگاه‌ها به موقع اجرا گذاشته می‌شود، چه اینکه مورد سازش مخصوص به دعوای مطروحه بوده یا شامل دعاوی یا امور دیگری باشد».ماهیت سازش طرفین در دادگاه، عقد صلح است؛ همچنان‌ که فرهنگستان ایران در خردادماه ۱۳۱۴ واژه «سازش» را در برابر اصطلاح «صلح» قرار داد، نتیجه عملی که طرفین انجام می‌دهند، عقد صلح «‌در مورد تنازع» شمرده می‌شود و مشمول احکام و آثار آن است. از این ‌رو لازم است مانند عقود دیگر دارای شرایط صحت مذکور در ماده ۱۹۰ قانون مدنی باشد.

گزارش اصلاحی، از نظر ماهوی یک قرارداد واقعی است و اعتبار و اثر آن تابع قواعد عمومی قانون مدنی است. ‌بنابرین‏ اگر ایجاب این سازش نزد دادرس واقع شود، پیش از قبول طرف دیگر اثر حقوقی ندارد. به همین جهت، ماده ۱۸۵ قانون آیین دادرسی مدنی اعلام می‌کند: «هرگاه سازش محقق نشود، تعهدات و گذشت‌هایی که طرفین هنگام تراضی به سازش به عمل آورده‌اند، لازم الرعایه نیست.»تنظیم گزارش اصلاحی عملی قضایی نیست و به همین دلیل، از اعتبار امر قضاوت‌شده استفاده نمی‌کند. دو طرف سازش، در عین حال که مانند سایر پیمان‌گذاران باید مفاد قرارداد را محترم شمارند، می‌توانند ابطال آن را به سبب مخالفت با نظم عمومی یا اشتباه و اکراه از دادگاه بخواهند همچنین حق دارند فسخ سازش را به سبب تدلیس، عیب و امثال آن تقاضا کنند، مگر این که از اوضاع و احوال برآید که از حق خیار خود گذشته‌اند و مایلند، به گونه‌ای قاطع، به دعوا پایان بخشند؛ وانگهی، ماهیت قراردادی که بسته می‌شود «صلح» است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




دسته ای، اعتقادشان بر این است که قوانین حقوقی را به هیچ وجه نباید مانند قوانین طبیعی و یا عقلی دانست، زیرا قوانین حقوقی هیچ واقعیتی در ورای خود ندارند، واقعیت آن ها همین واقعیت جعلی و اعتباری و وضعی است که قانون گذار به آن ها می بخشد. پیش از آن که قانون گذار، قانونی را وضع کند از هیچ واقعیتی برخوردار نیست و پس از آن که قانون گذار آن را وضع کرد نیز قابل نسخ می‌باشد و ارزش و اعتباری نخواهد داشت.

اما قائلین ‌به این دیدگاه ‌در مورد این که قانون گذار کیست و چه کسی حق وضع قواعد حقوقی را دارد دارای اختلاف نظرند، که خود موجب پدید آمدن مکاتبی شده است، مکاتب تاریخی و پوزیتیویستی حقوق از جمله این مکاتب هستند.

دسته ای، منشأ قانون را طبیعی و فطری می دانند و معتقدند عقل بشر و فطرت بشر هر چیز را لازم الاتباع بداند باید پیروی کرد بعبارتی فطرت یا طبیعت، الزام قانون را مشخص می‌کند. این می شود نظر حقوق طبیعی . یکی هم می‌گوید جامعه است. پوزیتویسم اجتماعی، می‌گوید؛ صرف اینکه جامعه پیرو قانون باشد و آن را معتبر بشناسند این الزام قانونی دارد و الزام قانونی ، قانون برخواسته از اقبال ، پذیرش و پیروی جامعه می‌باشد، عمر اعتبار قانون پذیرش جامعه است حتی اگر هنوز نسخ نشده باشد . اما بعضی اعتبار قانون را در حقوق موضوعه می دانند. تا دولت آن را نسخ نکرده معتبر است و هر چه دولت وضع کرده اعتبار و الزام دارد و الزام قانون از تصویب و دستور دولت بر می‌آید، این همان گفتمان پوزیتویسم حقوقی محض است.

بعضی هم آن را برخواسته از اخلاق می دانند و قایل به الزام اخلاقی قانون می‌باشند. جایگاه دورکیم در این میان کدام است؟ آیا دورکیم الزام قانون را در حقوق طبیعی می‌داند؟ یا درحقوق موضوعه؟ دورکیم منشأ قانون را در جامعه می‌داند و معتقد است قانون از استقبال و پذیرش جامعه اعتبار می‌گیرد و منشأ الزام قانون هم در جامعه است. این جامعه و آگاهی جمعی که در جامعه هست، می شود اخلاق.[۱۵۴]‌بنابرین‏ دورکیم معتقد به الزام اخلاقی قانون می‌باشد. همان اخلاق برخواسته از وجدان و شعور جمعی که به تفصیل بررسی کردیم. در ادامه الزام اخلاقی قانون را تحلیل می‌کنیم و ضمن شناسایی نظر دورکیم، نظر خود را در خلال نقد الزام اخلاقی برای قانون بیان می‌کنیم.

آیا این واقعیت که یک رفتار بر اساس استاندارد های متعارف جامعه، غیراخلاقی دانسته می‌شود کافی است برای اینکه آن رفتار به وسیله نظام حقوقی قابل مجازات باشد؟ آیا به لحاظ حقوقی می‌توان اخلاق رایج را اجبار و اعمال نمود؟ آیا رفتار غیر اخلاقی رایج باید جرم تلقی گردد؟

غیراخلاقی بودن یک رفتار به تنهایی جرم‌ انگاری آن را موجه نمی‌کند و مقنن باید با بهره گرفتن از معیار هایی غیر از صرف غیر اخلاقی بودن، عملی را جرم تلقی کند. به ‌عنوان مثال قاعده ی لاضرر ، حال چه این ضرر متوجه منافع شخصی باشد و مستقیم یا غیر مستقیم شخصی از اجزای جامعه را متضرر گرداند ، چه اینکه متوجه ارزش ها و اصول جامعه باشد. و یا حتی معیار دیگری که می توان برشمرد معیار حمایت گرایی اخلاق باشد.[۱۵۵] ‌بنابرین‏، الزام اخلاقی قانون دورکیم به دور از خطا نیست. چرا که به ‌کارگیری این مکتب در رویه قضایی منجر به قربانی شدن اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها می‌شود، اصلی که : «ایجاب می‌کند جرایم تا آنجا که ممکن است به دقت تعریف شوند تا هر کس بتواند با قطعیت نسبی از پیش بگوید چه عملی جرم است و چه عملی جرم نیست.»[۱۵۶] حال آنکه نتیجه اعمال مکتب اخلاق‌گرایی حقوقی این است که هر عملی، اگر هیئت منصفه پس از ارتکاب، آن را غیراخلاقی بداند، می‌تواند جرم تلقی شود.

جرم‌انگاری، مستلزم موجه‌سازی است، چراکه از یک سو منجر به مجازات مرتکبین آن عمل می‌شود و از دیگر سو موجب محدودیت آزادی افرادی می‌شود که از ترس مجازات، مرتکب آن عمل نمی‌شوند. ‌بنابرین‏ به صرف مخالفت یک عمل با اخلاق متعارف نمی‌توان آن را جرم تلقی و مجازات کرد؛ بلکه باید دلایل دیگری برای موجه ‌سازی این جرم‌انگاری ارائه نمود. اما در مقابل نمی توان چنان که گفته شد؛ به تنهایی، معیار ورود ضرر به دیگران را نیز ملاک دانست.

چراکه، فرق مهمی میان ترغیب اشخاص به وسیله ترس از مجازات، به خودداری از ارتکاب فعل مضر به حال دیگران و ترغیب آنان به خودداری از انجام اعمال ناقض اخلاق متعارف (و چه بسا غیر مضر برای دیگران) وجود دارد. وقتی هیچ قربانی‌ای وجود ندارد و ضرری به دیگران وارد نشده، بلکه صرفاً یک قاعده اخلاقی نقض شده است، این نظر که همچنان مجازات به عنوان یک مکافات مناسب برای بی‌اخلاقی لازم است قابل دفاع نیست و بنظر نگارنده دولت نباید وارد مقوله الزام اخلاق متعارف جامعه ‌شود بلکه باید از طریق تامین آزادی افراد در جامعه این کارکرد را به خود جامعه بسپارد.

گرچه دورکیم در کارهای نخستین خود واقعیت‌ های اجتماعی را از بعد الزام و خارجی بودنشان مورد بررسی قرار می‌داد و علاقه‌ عمده ‌اش معطوف به عملکرد نظام قضایی بود، اما بعدها نظرهایش را به گونه‌ای بنیادی تغییر داد. دورکیم در سن کمال تأکید می‌کرد: « که واقعیت‌های اجتماعی و به ویژه قواعد اخلاقی تنها در صورت درونی‌ شدن در وجدان فردی، به راهنما و نظارت‌کننده‌ مؤثر رفتار بشر تبدیل می‌شوند، ضمن آن که همچنان مستقل از افراد باقی خواهند ماند.»[۱۵۷] ‌بنابرین‏ نظر، الزام دیگر تحمیل صرف نظارت‌ های خارجی بر اراده فردی نخواهد بود، بلکه شکل یک اجبار اخلاقی برای اطاعت از قانون را به خود خواهد گرفت. بدین معنی، جامعه چیزی هم فراسوی ما و هم در درون ما است. دورکیم از آن پس می‌کوشید تا واقعیت ‌های اجتماعی را تنها نه به عنوان پدیده ‌های بیرونی و واقع در جهان چیزهای خارج از افراد مورد بررسی قرار دهد، بلکه درصدد بود تا این واقعیت ‌ها را از دید کنشگران اجتماعی و پژوهشگر جامعه ‌شناس در نظر آورد.[۱۵۸] این بدان معنا است که دورکیم الزام و اجباری را که لازمه ی پیروی از قانون می‌داند همان تعالیم نهادینه شده ی اخلاقی است که در جریان پرورش و تعلیم ، فرد را ملزم به پیروی می‌سازد.

‌به این ترتیب دورکیم به بررسی نیروهای نظارت درونی شده در وجدان فردی کشانده شد. دورکیم که مجاب شده بود که جامعه باید در درون فرد حضور داشته باشد، به پیروی از منطق نظریه خودش به بررسی دین وادار شده بود، زیرا دین یکی از آن نیروهایی بود که در درون افراد احساس الزام اخلاقی به هواداری از درخواست‌ های جامعه را ایجاد می‌کرد.[۱۵۹]

فصل چهارم – تعامل حقوق و اخلاق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




      1. : ر.ک: ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص۱۴۴ و برای توضیحات بیشتر ر.ک: بخش ۲ توضیحات ذیل ماده ۱۲۴ ل.ا.ق.ت در ص ۱۸۵ تا ۱۸۸ کتاب قانون تجارت در نظم حقوقی کنونی به قلم دکتر محمد دمرچیلی و … ↑

    1. :ر.ک: ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص ۱۴۱: «قانون‌گذار به منظور حفظ سلامت اداری شرکت، بعضی اشخاص را از عضویت در هیات مدیره شرکت های سهامی محروم ‌کرده‌است.» ↑

    1. : ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص ۱۳۶ ↑

    1. :ماده ۲۰۱ لایحه جدید قانون تجارت: «اشخاص زیر نمی توانند به عنوان مدیر شرکت یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی مدیر، انتخاب یا در این سمت ابقاء شوند:

        1. محجوران

      1. تاجر ورشکسته و مدیر یا مدیران و مدیرعامل شخص حقوقی ورشکسته تا پیش از اعاده اعتبار

    1. ـ ماده ۴۶ قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه و اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ «هیچ یک از مدیران، مشاوران یا سایر کارکنان شرکت یا بنگاه مجاز نیستند با هدف ایجاد محدودیت یا اخلال در رقابت در یک و یا چند بازار، به طور همزمان متصدی سمتی در شرکت و یا بنگاهی مرتبط و یا دارای فعالیت مشابه باشند.» ↑

    1. ـ ماده ۲۴ آئین نامه انضباطی شرکت های پذیرفته شده در بورس مصوب ۱۳۸۴ : «مدیر عامل و کلیه اعضای حقیقی هیات مدیره و نمایندگان اعضای حقوقی هیات مدیره (که از این پس مدیر نامیده می‌شوند ) مکلفند طی تعهد نامه ای رعایت کلیه مفاد این آئین نامه را تعهد نمایند . در صورت عدم اجرای آیین نامه ٬ دبیرکل سازمان مکلف است موضوع را به هیئت مدیره سازمان گزارش نماید تا حسب مورد به شرح مواد آتی اتخاذ تصمیم شود.» ↑

    1. ـ ماده ۳۴ آئین نامه انضباطی شرکت های پذیرفته شده در بورس مصوب ۱۳۸۴ : « اشخاصی که در دو نوبت مشمول مجازات های مقرر در مواد ۳۲ و ۳۳ این آئین نامه شوند ٬ نمی‌توانند برای مدت ۱۰ سال به عنوان مدیر در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس انتخاب شوند. ↑

    1. : اسکینی، همان منبع پیشین، ص۱۴۲٫ ↑

    1. : اسکینی، ربیعا، همان منبع پیشین، ص ۱۳۶ . ↑

    1. ـ ماده ۲۰۱ لایحه جدید قانون تجارت: «اشخاص زیر نمی توانند به عنوان مدیر شرکت یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی مدیر، انتخاب یا در این سمت ابقاء شوند:

        1. محجوران

      1. تاجر ورشکسته و مدیر یا مدیران و مدیرعامل شخص حقوقی ورشکسته تا پیش از اعاده اعتبار

    1. : دکتر طباطبائی موتمنی، «حقوق اداری»، ص۱۳۴ ، در بیان وجوه افتراق شرکت های دولتی از مؤسسات دولتی، بر مبنای نوع فعالیت آن ها، فعالیت انتفاعی دولت را در قالب شرکت سهامی عام تحت قواعد حقوق خصوصی و بازرگانی ، در اختیار شرکت های دولتی دانسته شده و فعالیت غیر انتفاعی دولت در قالب مؤسسه‌ دولتی تحت ضوابط حقوق عمومی در پوشش مؤسسات دولتی نیز بعهده مؤسسه‌ دولتی دانسته شده و سازمان شرکت های دولتی بر اساس الگوی تشکیلاتی قانون بازرگانی شامل مدیر عامل و بازرس و هیات مدیره و مجمع عمومی قرار داده شده که تصویب سازمان آن با مجمع عمومی یا هر مرجعی که اساسنامه آن را تعین کرده و سازمان مؤسسات دولتی را تابع فرم تشکیلات عمومی کشور دانسته شده که سازمان امور اداری و استخدامی کشور بر آن نظارت دارد. همچنین مقررات استخدامی شرکت های دولتی مصوب سال ۵۲ ناظر بر استخدام و فعالیت در شرکت های دولتی و مقررات اداری و استخدامی کشور ناظر بر فعالیت و اشتغال در مؤسسه‌ دولتی دانسته شده است. و تصویب بودجه مؤسسات دولتی بعهده مجلس تصویب بودجه شرکت های دولتی بعهده مجمع عمومی شرکت گذارده شده. اموال مؤسسات عمومی ، متعلق به دولت و اموال شرکت های دولتی متعلق به خود شرکت است و معاملات مؤسسات عمومی تابع محاسبات عمومی و آئین نامه معاملات دولتی و از طریق مزایده و مناقصه بوده و معاملات شرکت های دولتی جز در موارد معدود تابع مقررات خاص آن ها است. ↑

    1. : ماده ۱۱ لایحه در دست بررسی قانون تجارت: «دولت و سایر اشخاص حقوقی عمومی که به اعمال حاکمیتی اشتغال دارند تاجر محسوب نمی شوند» در ضمن قانون تجارت نیز کسی را تاجر می‌داند که بنام و برای خود اقدام به فعالیت اقتصادی نماید و بر پایه این عقیده مدیران شرکت های تجاری که به نام و به حساب شرکت مبادرت به فعالیت می نمایند، تاجر تلقی نمی شوند. ↑

    1. : قانون مدیریت خدمات کشوری طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در جلسه ۸/۷/۸۶ کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه مدیریت خدمات کشوری مجلس شورای اسلامی تصویب و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی ۵ ساله آن، در تاریخ ۱۸/۷/۸۶ به تأیید شورای نگهبان رسید. اما مقررات راجع به امر خصوصی سازی از برنامه سوم توسعه به جد دنبال می شد و در قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم موسوم به قانون خصوصی سازی تقریباً همزمان با قانون خدمات مدیریت کشور در تاریخ ۸/۱۱/۸۶ به تصویب مجلس رسید و نهایتاًً در پی مخالفت شورای نگهبان با آن، طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در مورخ ۲۵/۳/۸۷ به تأیید مجمع تشخیص مصلحت رسید. ↑

    1. : پاسبان، محمد رضا، «همان منبع پیشین»، ص۱۵ همچنین ر.ک: مفهوم مخالف ماده ۱۲۶ لایحه در دست بررسی قانون تجارت نیز با این مضمون که «مؤسسات دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و شرکت های دولتی که به موجب قانون خاص، با ذکر نام و ارکان، تشکیل می‌شوند از زمان لازم الاجرا شدن قانون تشکیل، دارای شخصیت حقوقی می‌شوند و نیاز به ثبت ندارند» بر این نظر تأکید دارد! ↑

    1. : ر.ک : جعفری لنگرودی، محمد جعفر، «ترمینولوژی حقوقی» چاپ ششم، انتشارات گنج دانش؛ ذیل عنوان ۸۹۶ کتاب. ↑

    1. : بند ۴ ماده ۱ قانون اجراء سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی: «بنگاه ـ واحد اقتصادی که در تولید کالا یا خدمات فعالیت می‌کند، اعم از آنکه دارای شخصیت حقوقی یا حقیقی باشد.» ↑

    1. : همانند قانون ملی شدن بانک ها در ۱۷/۳/۵۸ و همچنین لایحه قانونی ملی شدن کلیه مؤسسات بیمه کشور مصوب آبان ۱۳۵۸ ↑

    1. : ر.ک: عرفانی، محمود، مقاله «وضعیت حقوقی شرکت های دولتی در ایران و فرانسه»، کتاب «حقوق تجارت تطبیقی»، ص۱۰۶ جلد ۶ ، انتشارات جنگل، سال ۸۸، در این مقاله به وجود ابهام در وضعیت حقوقی در نحوه تأسيس و شرایط انتقال سهام و نحوه سرمایه گذاری در شرکت های ملی یا مصادره شده و همچنین شرکت های تحت پوشش و وابسته اشاره شده. ↑

    1. : ر.ک: نظریه شماره ۴۵۰۴/۷ مورخ ۱۵/۷/۶۶ اداره حقوقی دادگستری: «… تحقق و موجودیت شخصیت حقوقی شرکت تجارتی موکول و منوط به ثبت آن در دفتر ثبت شرکت ها می‌باشد. و منظور قانون‌گذار از از مؤسسات و تشکیلات دولتی مذکور در ماده ۵۸۷ ق.ت با توجه به مواد ۵۸۴ و ۵۸۵ همان قانون و آئین نامه آن، شرکت های تجارتی دولتی نبوده و مؤسسات و تشکیلات دولتی و بلدی منصرف از شرکت های تجارتی دولتی می‌باشد.» ↑

    1. : ر.ک:عرفانی، محمود، حقوق تجارت تطبیقی،ص ۱۳۸ به بعد، چ دوم، نشر جنگل، ۱۳۸۸ ↑

    1. : «خصوصی سازی به تعبیر متعارف و معمولی آن، یعنی انجام فعالیت های اقتصادی و بازرگانی توسط بخش خصوصی و بعبارت ساده تر نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد است.»اخلاقی، بهروز، «سخنی درباره آینده سرمایه گذاری در ایران ـ بررسی اجمالی علل و موانع پیشرفت»، ص۱۲، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۷۸٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




    1. – رنی،آستین(۱۳۷۴).حکومت،آشنایی با علم سیاست.ترجمه لیلا سازگار.تهران: مرکز نشردانشگاهی.ص۱۳ ↑

    1. – چاندوک،نیوا(۱۳۷۷).جامعه مدنی و دولت.ترجمه فریدون فاطمی و وحید بزرگی.تهران : نشر مرکز.ص۴۳و۴۴ ↑

    1. – عالم،عبدالرحمن(۱۳۷۳). بنیادهای علم سیاست.تهران: نشر نی.ص۲۳ ↑

    1. – رنی،آستین(۱۳۷۴).حکومت،آشنایی با علم سیاست.ترجمه لیلا سازگار.تهران: مرکز نشردانشگاهی.ص۱۵و ۱۶ ↑

    1. – روح الامینی،محمود(۱۳۷۲).زمینه فرهنگ شناسی،پویایی و پذیرش.تهران: انتشارات عطار.ص۲۰ ↑

    1. – فاضلی،نعمت الله(۱۳۷۶).فرهنگ و توسعه.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص۲۹ ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص ۷۹ ↑

    1. – اجلالی،پرویز(۱۳۷۹).سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران.تهران: نشر آن .ص۱۸ ↑

    1. – اجلالی،پرویز(۱۳۷۹).سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران.تهران: نشر آن .ص۵۰ و ۵۱ ↑

    1. – مائو ،رنه،”مسایل و چشم اندازهای فرهنگ در جهان کنونی”.ترجمه آدینه.تهران: ‌فصل‌نامه فرهنگ و زنانگی ،شماره ۱٫ص۱۶ ↑

    1. – ژیرارد،آگوستین(۱۳۷۲).توسعه فرهنگی.ترجمه عبدالحمید زرین قلم.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.ص۲۴۴ ↑

    1. – – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص ۸۸ ↑

    1. – ژیرارد،آگوستین(۱۳۷۲).توسعه فرهنگی.ترجمه عبدالحمید زرین قلم.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.ص۲۴۴ ↑

    1. -the right to,2004 ↑

    1. – یونسکو (۱۳۷۹).راهبردهای علمی توسعه فرهنگی.ترجمه محمد فاضلی.تهران: تبیان.ص۴۰ ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص ۸۹ ↑

    1. – کوثری،مسعود(۱۳۷۹).مشارکت فرهنگی.تهران: نشر آن.ص۱۶۵ ↑

    1. – مائو ،رنه،”مسایل و چشم انازهای فرهنگ در جهان کنونی”.ترجمه آدینه، ‌فصل‌نامه فرهنگ و زنانگی،شماره ۱،ص ۱۶ ↑

    1. – اجلالی،پرویز(۱۳۷۹).سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران.تهران: نشر آن.ص۵۱ ↑

    1. – ژیرارد،آگوستین(۱۳۷۲).توسعه فرهنگی.ترجمه عبدالحمید زرین قلم.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.ص۲۴۴ ↑

    1. – همان،ص۷۸ ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص ۹۰ ↑

    1. – یونسکو(۱۳۸۰)صنایع فرهنگی (مانعی بر سر راه آینده فرهنگ).ترجمه مهردادوحدتی .تهران: نشر نگاه معاصر.ص۴۱۷ ↑

    1. – همان،ص۴۱۸و۴۱۹ ↑

    1. – مسجد جامعی،احمد(۱۳۷۳ ).مدیریت فرهنگ و رویارویی با دو نگرش.تهران: نشر کلمه.ص۲۰ ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص ۹۰ ↑

    1. – ژیرارد،آگوستین(۱۳۷۲).توسعه فرهنگی.ترجمه عبدالحمید زرین قلم.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.ص ۸۲ و ۸۳ ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص۹۱ ↑

    1. – رضاییان،علی(۱۳۷۹).مبانی سازمان و مدیریت.تهران: سمت.ص۱۸۳ ↑

    1. – خان محمدی،یوسف(۱۳۸۶)”دولت و سیاست گذاری فرهنگی از دیدگاه امام خمینی”،مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی،شماره ۳۴،ص۵ ↑

    1. – صالحی امیری،سید رضا،عظیمی دولت آبادی،امیر،مبانی سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی،خلاصه کتاب ،پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام،ص۲۷ و ۲۸ ↑

    1. – همان،ص۳۲ ↑

    1. – همان،ص۲۷ و ۲۸ ↑

    1. – رضایی،عبدالعلی(۱۳۸۸).”جایگاه دولت در برنامه ریزی فرهنگی و دامنه تاثیر گذاری آن”،سایت راسخون،بخش مقالات ↑

    1. – واعظی، احمد(۱۳۸۲). “اسلام و لیبرالیسم”،علوم سیاسی،دانشگاه باقرالعلوم، شماره ۲۲، ص ۳۲ ↑

    1. – شیرودی،مرتضی(۱۳۸۲).”انتقاداتی بر لیبرال دموکراسی”،مجلات پایگاه حوزه،شماره ۱۱۲٫ص۱۶ ↑

    1. – همان،ص۱۶ ↑

    1. – معینی،شهرام(۱۳۷۹).”آیا دموکراسی لیبرال نجربه ی موفقی است؟”،بازتاب اندیشه۹،ص۱۹ ↑

    1. – عباسی حسینی،ابراهیم(۱۳۷۱).”نقش دولت در فرهنگ“، مشکوت،ش ۳۵٫ص۵۴ ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص ۳۵۴ ↑

    1. – واعظی، احمد(۱۳۸۲). “اسلام و لیبرالیسم”،علوم سیاسی،دانشگاه باقرالعلوم، شماره ۲۲ص ۴۴ ↑

    1. – گالسترن،ویلیام،”دین و اخلاق در دولت لیبرال”،بازتاب اندیشه در مطبوعات روز ایران،شماره ۲۳٫ ↑

    1. – هاریت،وارد(۱۳۶۰).قدرت های جهانی در قرن بیستم.ترجمه جلال رضایی راد.تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.ص ۱۸ ↑

    1. – بشیریه،حسین(۱۳۷۹).تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم.تهران: نشر نی.ص۸۰-۸۵ ↑

    1. – بشیریه،حسین(۱۳۷۹).تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم.تهران: نشر نی.ص۷۴ و ۸۱ و ۸۳ ↑

    1. – پولادی،کمال(۱۳۸۳).تاریخ اندیشه سیاسی در غرب(قرن بیستم).تهران: نشر مرکز.ص ۱۳۰ تا ۱۳۶

    1. – عباسی حسینی،ابراهیم(۱۳۷۱).”نقش دولت در فرهنگ“، مشکوت،ش ۳۵٫ص۵۹ ↑

    1. – لاریجانی،صادق(۱۳۷۴).کاوش های نظری در سیاست خارجی.تهران:مؤسسه‌ علمی ،فرهنگی.ص۲۶۹ ↑

    1. – لاریجانی،محمد جواد(۱۳۷۶).نقد دینداری و مدرنیسم .تهران: مؤسسه‌ اطلاعات.ص۹۶-۹۵ ↑

    1. – ستاری،جلال(۱۳۶۶).در قلمرو فرهنگ.چاپ اول.تهران: نشر ویس.ص۸۰ ↑

    1. – مهاجری،روح الله(۱۳۹۰).”توتالیتریسم چیست و به چه حکومتی میتوان توتالیتریسم اطلاق کرد؟”،انجمن تخصصی علوم سیاسی. ↑

    1. – غلام پور،آهنگر،ابراهیم،”جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ (مروری بر تئوری ها و دیدگاه ها)”،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول.ص۹۳ ↑

    1. – هربرت،اسپیرو(۱۳۸۵).توتالیتریسم.ترجمه هادی نوری.تهران: پردیس دانش. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




در پی افزایش روز افزون شرکت‌ها و مؤسسات انتفاعی دولتی و ایجاد انواع و اقسام مؤسسات مختلف توسط دولت، در سال۱۳۵۰ شرکت سهامی حسابرسی که سهام آن تماماً متعلق به دولت بود به منظور انجام خدمات حسابرسی شرکت‌های تابعه وزارت آب و برق تشکیل شد. لکن نظر به اینکه این شرکت عملاً در شمار سازمان‌های تابعه وزارت دارایی قرار گرفت، حسابرسی اغلب شرکت‌های دولتی متعاقباً به آن واگذار گردید. در طول سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷ قوانین دیگری نیز به حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عطف داستند و حسابرسی را الزامی شناخته بودند؛ ازجمله، برابر مقررات مربوط به بورس اوراق بهادار تهران، سهام شرکت‌هایی در بورس پذیرفته می‌شد که حساب های آن توسط مؤسسات حسابرسی مورد قبول هیئت پذیرش برس، حسابرسی شده باشند. در قانون شرکت‌های تعاونی هم حسابرسی آن‌ ها الزامی گردیده اما توضیحی درباره حسابرسان نیامده بود.

با وجود الزامات قانونی مختلف (اما مبهم و گاه متعارض) حسابداری حرفه‌ای در دوره مورد بحث به کندی جای پایی در جامعه ایران باز کرد اما پیش از آنکه به عنوان یک نهاد کلی در قالب شرایط اقتصادی- اجتماعی و تحت مناسبات حقوقی حاکم بر فعالیت‌ها و واحدهای اقتصادی‌ساز و کار متناسبی بیابد در مدار اقتصاد و صنعت وابسته قرار گرفت و بسیاری از مؤسسات حسابرسی داخلی به صورت اقمار مؤسسات حسابرسی بین‌المللی در آمدند. بدین معنا که تعدادی ‌از بزرگ ترین مؤسسات حسابرسی خارجی با انتخاب حسابداران رسمی ایرانی به عنوان شریک، شعبه‌هایی را در ایران دایر کردند و کار حسابرسی شرکت‌های بزرگ را در اختیار و یا در واقع در انحصار خود گرفتند. در هر حال در این دوره از لحاظ ایجاد مؤسسات تشکل حسابداران حرفه‌ای و به کار گیری روش‌ها و تکنیک‌های جدید حسابرسی پیشرفت‌هایی حاصل شد و نسل تازه‌ای از حسابداران با تجربه ایرانی تربیت شدند. اما از لحاظ برقراری ضوابط اخلاقی و رفتار حرفه‌ای، تدوین استانداردهای ملی حسابداری و حسابرسی و حتی رواج استانداردهای خارجی در ایران موفقیتی به دست نیاورد.

۲-۲-۲-۲ حسابرسی بعد از انقلاب

با بروز انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ که به انتخاب مدیران دولتی برای تعدادی از شرکت‌های مصادره‌ متعلق به تعدادی از سرمایه‌داران وابسته به رژیم گذشته و ملی کردن تعدادی از صنایع و واحدها انجامید، ادامه فعالیت مؤسسات حسابرسی موجود و بخصوص شعب مؤسسات حسابرسی خارجی (که عملاً به حالت تعطیل درآمده بودند) با اشکالات جدی مواجه شد و بالاخره در سال ۱۳۵۹ در لایحه قانونی مربوط به اصلاح پاره‌ای از مواد قانون مالیات‌های مستقیم مواد راجع به حسابداران رسمی لغو در نتیجه کانون حسابداران رسمی عملا منحل گردید و درمواد ۶۱ و ۱۱۶ عنوان حسابدار رسمی و مؤسسات حسابرسی به حسابدار مورد قبول وزارت امور اقتصادی و دارایی تغییر یافت و ‌به این ترتیب از لحاظ قانون مالیات‌های مستقیم تنها رسیدگی حسابداران مورد قبول وزارت امور اقتصادی و دارایی به دفاتر و صورت‌های مالی مودیان قابل پذیرش شد. کنترل و مالکیت بخش عمومی بر تعداد زیادی از شرکت‌ها و سایر واحدهای اقتصادی به دنبال ملی کردن تعدادی از صنایع و مصادره تعداد دیگری از شرکت‌ها که به ایجاد سازمان‌ها و نهادهای اداره کننده انجامید تشکیل موسساتی را ضروی ساخت که حسابرسی شرکت‌ها و سایر واحدهای اقتصادی ملی یا مصادره شده را عهده‌دار شوند و تشکیل مؤسسه‌ حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، مؤسسه‌ حسابرسی بنیاد مستضعفان و مؤسسه‌ حسابرسی بنیاد شهید در سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ ناشی از این نیاز بود. مؤسسات مذبور تعداد زیادی از حسابداران شاغل در مؤسسات حسابرسی سابق را به خدمت گرفتند و هر یک در قلمرو مالکیت و کنترل سازمان مربوط، حسابرسی شرکت‌ها به عهده گرفتند.

در سال ۱۳۶۲ موضوع ادغام مؤسسات حسابرسی بخش عمومی مطرح و قانون تشکیل سازمان حسابرسی به تصویب رسید.با تصویب اساسنامه قانونی سازمان حسابرسی در سال ۱۳۶۶، مؤسسات حسابرسی موجود، در بخش دولتی ادغام و سازمان حسابرسی تشکیل گردید.

در قانون و اساسنامه قانونی مذبور وظایف بازرس قانونی و امور حسابرسی کلیه دستگاه‌هایی که مالکیت عمومی بر آن ها مرتبط است منحصراً به سازمان حسابرسی محول گردید. علاوه بر آن سازمان حسابرسی به عنوان مرجع تخصصی و رسمی تدوین اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی تعیین گردید. بدین ترتیب برای نخستین بار وظایف بازرسی قانونی و حسابرسی عملا با یکدیگر تلفیق، سازمانی برای انجام حسابرسی مؤسسات انتفاعی بخش عمومی معین و مرجعی رسمی برای تدوین اصول و استانداردهای حسابداری و حسابرسی مقرر گردید اما موضوع حسابرسی شرکت‌ها و مؤسسات انتفاعی، ایجادنظام حرفه‌ای حسابداری، چگونگی تشکیل و قلمرو فعالیت مؤسسات حسابرسی غیر دولتی نامشخص باقی ماند.

۲-۲-۳- انواع حسابرسی

انواع حسابرسی به شرح زیر می‌باشد:

حسابرسی صورت‌های مالی: هدف این نوع حسابرسی این است که حسابرس بتواند درباره اینکه صورت‌های مذبور از تمام جنبه‌های با اهمیت طبق استانداردهای حسابرسی تهیه شده‌است یا خیر. تأیید وجود، ارزشیابی، مالکیت، کامل بودن و نحوه ارائه و افشا اهداف کلی حسابرسی اقلام مندرج در صورت‌های مالی است. حسابرسی رعایت: این نوع حسابرسی به میزان انطباق صورت‌های مالی با قوانین وضع شده، ضوابط، دستورالعمل‌ها و بخشنامه می‌پردازد. رسیدگی میزان مالیاتی به اظهارنامه‌های مالیاتی، رسیدگی ذی‌حسابان و حسابرسان دیوان محاسبات ‌کشور به قوانین مالی و بودجه شرکت‌ها و مؤسسات دولتی نمونه هایی از حسابرسی رعایت می‌باشند. این نوع حسابرسی می‌تواند به صورت پروژه مجزا و یا همراه با صورت‌های مالی انجام شود. در ایران حسابرسی رعایت جز لاینفک حسابرسی صورت‌های مالی‌است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




بر اساس تعریف فوق اخلاق اجتماعی جوانان، حوزه ای از فرهنگ عمومی یک جامعه را تشکیل می‌دهد که شامل عقاید، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی قشر جوان جامعه می‌گردد. فرهنگ عمومی خود عبارت است از مجموعه پاسخ هایی که هر جامعه برای مسائل گوناگونش پیدا می‌کند که مبتنی بر تجربه نسل های گذشته است و یا از طریق دستیابی به توانایی‌ها و ذخیره های تازه، حاصل آمده است)اسدی، (۱۶:۱۳۷۶ در تعریفی ساده تر، فرهنگ عمومی عبارت است از اندیشه ها و معرفت مشترک یک جامعه که تحت تاثیر عناصر مختلفی نظیر جهان بینی، ارزش‌ها، گرایش‌ها، کنشها، نمادها، و تکنولوژی واقع می‌گردد)افروغ،(۴:۱۳۷۷)اخلاق اجتماعی به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی از طریق سه مکانیزم: یادگیری، فرهنگ پذیری و جامعه پذیری انتقال می‌یابد. در نتیجه انتقال اخلاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، الگوهای رفتاری که ممکن است ادراکی، احساسی و عملی)رفتاری( باشند، در ذهن افراد حک می‌شوند.

عوامل و کارگزاران جامعه پذیری

فرایند انتقال اخلاق اجتماعی، در برگیرنده تاثیرات متفاوتی است که در طول زندگی بر فرد وارد می شود. مهمترین این تاثیرات عبارت است از تاثیر عوامل(کارگزاران) جامعه پذیری یعنی افراد، گروه ها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را فراهم می‌سازند تا فرایند جامعه پذیری در درون آن ها رخ دهد. در جهان امروز چهار عامل جامعه پذیری از اهمیت بالایی برخوردارند و به طور مداوم و مؤثر بر کسی تاثیر می‌گذارند. این چهار عامل عبارتند از:خانواده، مدرسه،گروه همسالان و وسایل ارتباط جمعی.

خانواده: خانواده بدون شک یکی از مهمترین عوامل جامعه پذیری در همه جوامع است و خانواده مسئولیت اصلی اجتماعی کردن کودکان را در سال های اولیه و حیاتی زندگی به عهده دارد. خانواده جایی است که کودکان نخستین وابستگیهای عاطفی نزدیک و صمیمی خود را در آن برقرار می‌سازند، زبان یاد می گیرند و ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی را درونی می‌کنند. کودکان تجربه اجتماعی محدودی نسبت به خانواده ها دارند و ‌بنابرین‏ فاقد هر گونه مبنایی برای مقایسه و ارزشیابی چیزهایی که از اعضای خانواده آموخته اند، هستند. بخش مهمی از جامعه پذیری که در خانواده رخ می‌دهد عمدی و آگاهانه است ولی بخش زیادی از آن نیز کاملا ناخودآگاه است. برای مثال والدینی که با کودکانشان بدرفتاری می‌کنند غالبا والدین خودشان با آنان بدرفتاری کرده‌اند و احتمال بیشتری دارد که کودکان این ها نیز والدین بدرفتار و پرخاشگری شوند. به همین ترتیب می توان گفت که ویژگی‌های شخصیتی از نسلی به نسل بعدی منتقل می شود.

از لحظه تولد، کودکان در هر یک از خرده فرهنگ‌های نژاد، طبقه، قومیت، مذهب و منطقه از پایگاه محولی (غیراکتسابی) برخوردارند. برای مثال، ارزش‌ها و انتظاراتی که کودکان می آموزند تا حد بسیار زیادی به طبقه اجتماعی والدینشان بستگی دارد. مطالعات ملوین کوهن نشان می‌دهد که والدین طبقه کارگر و طبقه متوسط، کودکان خود را به شیوه های مختلف تربیت می‌کنند. والدین طبقه کارگر ارزش بیشتری به همنوایی با معیارهای سنتی رفتار می‌دهند در حالی که والدین طبقه متوسط ارزش بیشتری به کنجکاوی یا ابتکار می‌دهند. بدین ترتیب، والدین کودکان خود را برای آن قسمت از دنیای اجتماعی که بهتر می شناسند، اجتماعی می‌کنند و با انجام این امر آنان یک نظام طبقه ای را در نسل بعد به وجود می آورند. تا حدودی به علت این چنین تاثیراتی است که زمینه طبقه اجتماعی کودک عامل خوبی برای پیشگویی هوش، موفقیت‌های تحصیلی و پایگاه نهایی اجتماعی – طبقاتی آن کودک است.

مدرسه: استمرار و بقای هر جامعه‌‌ای مستلزم آن است که مجموع باورها ، ارزش‌ها ، رفتارها ، گرایش‌ها ، دانش‌ها و مهارت‌های آن به نسل‌های جدید منتقل شود. ساز و کار mechanism یا وسیله این انتقال ، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش به معنی اعم ، مترادف با جامعه پذیری است، یعنی ، فراگردی که افراد از طریق آن به یادگیری نقش‌ها ، قواعد ، روابط و به طور کلی ، فرهنگ جامعه خود می‌پردازند.(علاقه بند ۲۶)به معنی اخص ،جامعه پذیری، فراگردی است که افراد به واسطه آن در وضعیت‌های اجتماعی سازمان یافته ، در معرض آموزش منظم دانشها ، مهارت‌ها ، رفتارها و گرایش‌های معین قرار می‌گیرند. در هر جامعه ، این وضعیتها در قالب نظام آموزش و پرورش و سازمان‌های رسمی آن تشکیل می‌یابند. مدرسه عامل یا کارگزاری است که رسما توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن نوجوانان در زمینه مهارت ها و ارزش های خاصی شده است. در مجموعه مدرسه، نوجوان برای اولین بار تحت نظارت مستقیم کسانی که خویشاوند او نیستند، قرار می‌گیرد. مشارکت در زندگی مدرسه همچنین وابستگی و اتکای کودکان را به خانواده کاهش می‌دهد و ارتباطات جدیدی با جامعه بزرگتر که ورای خانواده قرار دارد، ایجاد می‌کند. اولین وظیفه مدارس عبارت است از اجتماعی کردن کودکان در زمینه مهارت های شناختی از قبیل خواندن یا حساب کردن و فراهم کردن معلومات درباره موضوعات گوناگون که ممکن است در خانواده فراهم نباشد. همچنین مدارس در هر جامعه، ارزش ها را به صورت درست به کودکان تلقین می‌کنند. مدرسه به عنوان عامل اجتماعی ساختن، بر اساس قواعدی که انتظار می رود هر فرد از آن تبعیت کند سازمان یافته است و در حالی که خانواده در جوامع ابتدایی مسوول مستقیم اجتماعی ساختن نخستین دوران کودکی است، در جوامع پیشرفته این مسئولیت به سازمان‌های رسمی مانند مدرسه واگذار شده است.

در جوامع جدید ، مفهوم آموزش و پرورش و کارکردهای آن دستخوش تغییر و دگرگونی شده‌است. نیازهای گوناگون زندگی ، انواع نوین آموزش و پرورش را طلب می‌کنند. شیوه های زندگی از نسلی به نسلی ، تجدید شکل پیدا می‌کنند. ولی این تجدید شکل ، همواره با تجارب بیشتر و انگاره‌های پیچیده‌تری همراه است.در جامعه پیچیده متمدن ، با گسترش شهرنشینی ، توسعه صنعتی ، دگرگون شدن ساختارها و کارکردهای سیاسی و اقتصادی ، عواملی مثل خانواده که در گذشته بار تعهدات تربیتی را عهده‌دار بودند، دیگر اقتدار و نفوذ کافی برای ایفای وظایف پیچیده آموزشی و پرورشی ندارند. با پیچیده‌تر شدن جامعه ، آموزش و پرورش به طور روزافزونی ، به صورت ابزار بازسازی فرد و جامعه در می‌آید. در نتیجه ، شهروندانی که خواستار اشتغال به کار و خدمت در جامعه و خواهان برخورداری از مزایای زندگی اجتماعی می‌باشند، مجبورند سالیان نسبتاً قابل ملاحظه‌ای از عمر خود را در مراکز آموزش و پرورش رسمی بگذرانند.

گروه همسالان: همچنان که کودکان بزرگتر می‌شوند، وقت بیشتر و بیشتری را در معاشرت با همسالان خود می گذرانند. کسانی که از لحاظ سنی و خصوصیات اجتماعی دیگر با آن ها کاملا برابر هستند، همزمان با افزایش تاثیر گروه همسالان، تاثیر والدین کاهش می‌یابد. کاهش تاثیر والدین به ویژه در جوامع نوین صنعتی یعنی جایی که بسیاری از والدین دور از خانه کار می‌کنند بیشتر است. تاثیر گروه همسالان هنگام بلوغ به اوج خود می‌رسد یعنی زمانی که جوانان آماده تشکیل یک خرده فرهنگی متمایز از سلیقه ها، فعالیت‌های اوقات فراغت، پوشش، زبان مخصوص، نمادها، ارزش ها و قهرمانیهای خاص خود است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




۳-۵-۳ نگاهی اجمالی به محتوا و مهمترین مسایل اساسنامه رم

اساسنامه متضمن موضوعات و مسایل متنوع و مهمی است که هر کدام از آن ها در پی مباحثات فراوان و طولانی تنظیم ‌شده‌اند. مقرراتی در خصوص تأسیس دیوان (فصل ۱ مواد۱ تا ۴)، صلاحیت و قوانین قابل اجرا (فصل دوم مواد ۵ تا ۲۱)، اصول عمومی حقوق کیفری (فصل سوم مواد ۲۲ تا ۳۳)، ساختار و تشکیلات دیوان (فصل چهارم مواد ۳۴ تا ۵۲)، تحقیق و تعقیب متهمین (فصل پنجم مواد ۵۳ تا ۶۱)، جریان محاکمه (فصل ششم مواد ۶۲ تا ۷۶)، مجازات­ها (فصل هفتم مواد ۷۷ تا ۸۰)، تجدیدنظر و اعاده دادرسی (فصل هشتم مواد ۸۱ تا ۸۵)، همکاری­های قضایی و مشارکت بین ­المللی با دیوان (فصل نهم مواد ۸۶ تا ۱۰۲)، اجرای احکام دیوان (فصل دهم مواد ۱۰۳ تا ۱۱۱)، مجمع عمومی دولت­های عضو (فصل یازدهم ماده ۱۱۲)، بودجه دیوان (فصل دوازدهم مواد ۱۱۳ تا ۱۱۸) و شروط نهایی (فصل سیزدهم مواد ۱۱۹ تا ۱۲۸) عمده­ی مقررات مربوط به اساسنامه را تشکیل می­دهد. اما در این میان برخی از مسایل و موضوعات مربوط به اساسنامه از اهمیت و جایگاه ویژه­ای برخوردارند که به عنوان نمونه به طور اجمالی آن ها را مورد اشاره قرار می­دهم؛

۳-۵-۴ ارزیابی اساسنامه رم

از لحاظ حقوق بین ­الملل، تصویب اساسنامه دیوان کیفری بین ­المللی دستاوردی بسیار مهم و منحصر به فرد، بلکه مهم­ترین پیشرفت سازمان ملل پس از تصویب منشور ملل متحد (۱۹۴۵) به نظر می ­آید. تأسیس دیوان کیفری بین ­المللی بر اساس این سند نیز مهم­ترین رویداد حقوقی بعد از پایان جنگ سرد بوده و نماد دوره­ای است که دولت­ها از مفهوم کلاسیک­ حاکمیت فاصله می­ گیرند. همچنین اساسنامه سهمی مؤثر در توسعه وتحکیم حقوق بین ­الملل بشر دوستانه دارد. زیرا با ارائه تعریفی مشروح از جنایات جنگی و ضمن تدوین و گردآوری عناوین متعدد این جنایات که در اسناد مختلف پراکنده بودند، از لحاظ ماهوی قواعد این بخش از حقوق بین ­الملل بشر دوستانه را توسعه و تکامل داد.( ممتاز ۱۳۸۵ ص ۲۵۶-۲۵۷).از آنجایی که قدم اول جهت تأمین احترام به انسان و شرافت انسانی او به ویژه در مخاصمات مسلحانه داخلی، شناسایی و تصدیق جهانی قواعدی حقوقی در این خصوص است، اساسنامه رم را از آن جهت که در تأمین و تحقق چنین هدفی با تدارک سیستمی کیفری بین ­المللی برای مبارزه و مجازات ناقضان چنین حقوقی گام برداشته، بی­تردید ‌می‌توان اقدامی بسیار اساسی تلقی نمود. اساسنامه از آن جهت که تبلوری از حقوق عرفی به حساب می ­آید که جرم انگاری تخلفات مندرج در آن در قالب معاهده­ای بین ­المللی و بر اساس اراده دولت­ها تدوین یافته نیز حائز اهمیت است.

اساسنامه سندی مبتکر و نوآور بوده که برخی مقرراتش جنبه­ «توسعه تدریجی حقوق بین ­الملل» را دارد، این نوآوری در تعریف جنایات جنگی (ماده ۸) مشهود بوده که این اصطلاح را به مفصل­ترین شکل تبیین و مصادیق آن را تعیین می­ نماید. اساسنامه مذبور برای نخستین بار تعریفی نظام یافته از تخلفات عمده از حقوق قابل اجرا در مخاصمات داخلی ارائه می­دهد.

همچنین اساسنامه دیوان کیفری بین ­الملل با نوآوری در زمینه جرم انگاری، نقض برخی از مقررات حقوق بشر دوستانه را زیر عنوان جنایت جنگی داخل کرده که در پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیون­های چهارگانه ژنو(۱۹۷۷) وجود ندارند نظیر تخریب و ضبط اموال طرف مقابل که بر اساس ضرورت­های حتمی نظامی نباشد، حاملگی اجباری و … .

با این حال اساسنامه رم، دچار محدودیت­هایی در جرم انگاری شده که قابل انتقاد است زیرا با اتخاذ موضعی احتیاط آمیز نسبت به تقسیم بندی سنتی مخاصمات مسلحانه بین ­المللی و داخلی فهرستی جداگانه برای هر یک مقرر نموده که فهرست مربوط به مخاصمات داخلی بسیار کوتاهتر است. در نتیجه همین تفاوت و در حالی که رویه معاصر به اعمال رژیم موارد نقض عمده کنوانسیون ژنو در مخاصمات داخلی متمایل شده، اساسنامه از گسترش آن ‌به این مخاصمات خودداری ‌کرده‌است. اما با تدوین ماده ۱۲۳ اساسنامه که امکان بازنگری آن را پس از هفت سال از تاریخ لازم الاجرایی تدارک دیده، راه ارتقای اساسنامه مسدود نشده است.

مورد دیگری که درباره اساسنامه رم قابل توجه است این که اساسنامه، دیوان کیفری بین ­المللی را دارای صلاحیت تکمیلی نسبت به دولت­ها می­داند در حالی­که اساسنامه­های دادگاه­ های ویژه­ای چون اساسنامه دادگاه یوگسلاوی سابق و روندا، از اصل برتری صلاحیت این محاکم بر دادگاه­ های داخلی حمایت نموده ­اند.

۳-۵-۵ امر مختوم کیفری در اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری

در مادۀ ۲۰ اساسنامۀ دیوان کیفری بین‌المللی نیز قاعدۀ منع محاکمۀ مجدد بدین شرح پذیرفته شده است : « ۱) جز در موارد مذکور در این اساسنامه، هیچ کس را نمی توان در دیوان به اتهام ارتکاب جرمی که قبلاً برای آن در دیوان محکوم و یا تبرئه شده است، محاکمه کرد.

۲) کسی را که به اتهام ارتکاب یکی از جرایم مذکور در مادۀ ۵ در دیوان محکوم ئ یا تبرئه شده، دیگر نمی توان به دلیل همان اعمال در دادگاه دیگری محاکمه کرد.

۳) کسی که به اتهام ارتکاب عملی که به موجب مواد ۶، ۷ و ۸ جرم شناخته شده است، در داگاه دیگری محاکمه شده باشد، به دلیل همان اَعمال در دیوان محاکمه نخواهد شد؛ مگر اینکه تعقیب کیفری در دادگاه دیگر

الف: به منظور رهانیدن شخص مورد نظر از مسئولیت کیفری جنایت مشمول صلاحیت دیوان صورت گرفته باشد،

ب :دادرسی مستقل و بی طرف مطابق معیارهای شناخته شده در حقوق بین الملل صورت نگرفته و به شیوه ای انجام شده باشد که با توجه به اوضاع و احوال، مغایر با قصد اجرای عدالت نسبت به شخص موردمظر بوده است».

استقرا در ماده ۲۰اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری نشان می‌دهد که : بند اول ماده ۲۰ به منع محاکمه مجدد متهمی که قبلا در دادگاه کیفری بین ‏المللی محاکمه شده است توسط همان دادگاه اشاره دارد.بند دوم به منع محاکمه متهمی که قبلا در دادگاه کیفری بین ‏المللی محکوم یا تبرئه شده است در سایر محاکم، از جمله محاکم داخلی کشورها، و بند سوم به عکس این حالت می‏ پردازد.تنها استثناء برای حالت سوم وقتی است که شیوه دادرسی در محکمه دیگر به طور بی‏طرفانه و مستقل انجام شده یا به قصد رهایی بخشیدن متهم از مسئولیت کیفری بین ‏المللی و ایجاد مانع در انجام وظیفه دادگاه کیفری بین ‏المللی انجام گرفته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با سلامت روان و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان رشته‌های نظری در شهرستان شهرضا در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ ‌می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل ۵۵۵ نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم رشته‌های نظری بودند که از بین آن ها به نسبت نمونه ی ۱۲۷ نفری برای دختران و ۱۰۳ نفری برای پسران به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سلامت عمومی GHQ[1] و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی NEO[2] (فرم کوتاه شده در ارتباط با پژوهش) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو[۳] استفاده شد و با انتخاب تصادفی دانش آموزان این پرسشنامه‌ها بین آن ها توزیع شد.

برای محاسبات داده های آماری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه، رگرسیون چندمتغیری و آزمون غیرپارامتریک فریدمن استفاده شد. یافته ها از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که:

-بین آسیب پذیری در برابر استرس دختران با سلامت روانی آنان رابطه وجود دارد، یعنی هرچه میزان آسیب پذیری در برابر استرس آن ها بالاتر باشد، سلامت روانی آن ها پائین تر خواهد بود.

-بین آسیب پذیری در برابر استرس پسران با فرسودگی تحصیلی آنان رابطه وجود دارد.یعنی هرچه آسیب پذیری در برابر استرس آنان بالاتر باشد، فرسودگی تحصیلی آنان نیز بالاتر است.

-سلامت روانی پسران بالاتر از سلامت روانی دختران است.

-فرسودگی تحصیلی پسران بیشتر از فرسودگی تحصیلی دختران است..

-فرسودگی تحصیلی در رشته‌های ریاضی، بیشتر ازسایر رشته‌های نظری تحصیلی است.

بین ویژگی های شخصیتی مردم گرایی و گرم بودن در گروه دختران و پسران، با فرسودگی تحصیلی و سلامت روانی آنان رابطه معناداری به دست نیامد.

فصل اول :

کلیات

۱-۱- مقدمه:

رشد و بالندگی هر جامعه ای مرهون نظام آموزشی آن جامعه است، بر این اساس، همه ساله کشورها مبالغ قابل توجهی از درآمد ملی خود را صرف آموزش و پرورش می‌کنند، اما بعضی از عوامل وجود دارند، که موجب به هدر رفتن بخشی از این سرمایه گذاری ها می­شوند، علاوه بر ضایع شدن درآمد ملی، اصلی ترین سرمایه های کشور، یعنی دانش آموزان نیز به ‌عنوان مهمترین منبع استعداد و تولید از بین می­روند و کارایی خود را از دست می‌دهند.

برای پیدا کردن علل یک مشکل، به ویژه مشکلات انسانی و اجتماعی تنها نمی توان به یک علت بسنده کرد، زیرا پدیده‌های اجتماعی همانند یک زنجیره با یکدیگر پیوند دارند و در به وجود آمدن یک مشکل دخیل هستند، ‌بنابرین‏ برای یافتن علل افت تحصیلی، باید مسائل گوناگونی همچون: هوش، انگیزه، هدف، توجه، عوامل جسمانی و روان شناختی، شرایط عاطفی و امنیتی خانواده و… مورد توجه قرار گیرد. (بیابانگرد، ۱۳۸۶)

از بین همه عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی، در این پژوهش به دو عامل فرسودگی تحصیلی و بیماری های روانی در تحصیل دانش آموزان پرداخته شده است. بیماری های روانی بالطبع با مختل کردن سازمان شناختی افراد، عملکرد فرد را از نظر درسی تضعیف کرده و همچنین باعث فراهم آمدن شرایط فرسودگی تحصیلی می شود، که این خستگی و فرسودگی باعث رشد حس و نگرش بدبینانه و بدون حساسیت به مطالب درسی، احساس بی کفایتی و ضعف در امور تحصیلی می شود (زانگ[۴]و همکاران، ۲۰۰۷)

از طرفی فرسودگی تحصیلی منجر به درماندگی های ذهنی از جمله اضطراب، افسردگی، سرکوبی، خصومت یا ترس می‌گردد. (نامی[۵]، ۲۰۱۰)

همان‌ طور که ملاحظه می شود: در این جا یک چرخه معیوب از بیماری روانی با فرسودگی تحصیلی به وجود آمده است که هر کدام دیگری را هدایت و تقویت می‌کند. ‌بنابرین‏ یافتن عواملی که در این مسیر زمینه ساز بیماری روانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بوده و یا با آن ها ارتباط داشته باشند، ضروری به نظر می‌رسد.

از عوامل اثرگذار روی فرسودگی تحصیلی و سلامت روان که در این پژوهش به آن توجه شده است، ویژگی های شخصیتی است که به نظر می‌رسد ارتباط زیادی با سلامت روان و فرسودگی تحصیلی داشته باشد. ویژگی های شخصیتی در این پژوهش برگرفته از مدل پنج عاملی شخصیت[۶] می‌باشد، که شامل ۵ محور، ۱-روان رنجورخویی، ۲-برون گرایی، ۳-گشودگی، ۴-موافق بودن، ۵-باوجدان بودن است که محقق جهت بررسی در این پژوهش برخی از خرده مقیاس های این پنج عامل را به کار برده است.

۱-۲- بیان مسأله:

در بسیاری از اوقات، با بررسی وضعیت تحصیلی دانش آموزان، ملاحظه می‌کنیم که بر خلاف وجود امکانات مالی و انسانی مورد نیاز برای موفقیت تحصیلی آنان و آماده سازی شرایط لازم آموزشگاهی… و حتی برخورداری تعداد بیشماری از دانش آموزان از توان یادگیری و استعداد بالا، بسیاری از آن ها نه تنها به موفقیت تحصیلی و بالندگی که هدف نهایی آموزش و پرورش هر جامعه­ای است نمی­رسند، بلکه با پدیده­ فرسودگی تحصیلی روبرو می­شوند. طبق نظر بسیاری از پژوهشگران فرسودگی، از جمله سالملا- آرو (۲۰۰۸)، ناتانن[۷]، ماسلاخ[۸] و جکسون[۹] (۱۹۹۸)، از دیدگاه روان شناختی، فعالیت‌های­آموزشی و درسی­فراگیران درموقعیت­های آموزشی، می‌توانند، به ‌عنوان یک کار، فرسودگی به دنبال داشته باشند و ویژگی هایی چون خستگی ناشی از الزامات مربوط به مطالعه، رشد و حس نگرش بدبینانه و بدون حساسیت نسبت به مطالب درسی و نیز احساس پیشرفت شخصی ضعیف در امور درسی و تحصیل را در دانش ­آموزان به وجود می ­آورند. به دنبال رشد این احساسات منفی و بیش از حد بی­رغبتی به کار، دانش آموزان دچار الف-خستگی هیجانی که نشانه ای از درماندگی عاطفی است. ب- فردیت­زدایی که نشانه های بدبینی، سردی و عدم صمیمیت را در خود دارد و ج- بحران کارآمدی در زندگی تحصیلی و شغلی آینده می‌گردند. (ماسلاخ، ۱۹۸۸ به نقل از بشلیده و سواری، ۱۳۸۹)

همان‌ طور که ملاحظه می‌کنیم، فرسودگی تحصیلی می‌تواند هم عامل و هم معلول بیماری های روانی باشد، به طوری که اگر دانش آموزان بواسطه عللی خاص، مستعد ابتلا به بیماری روانی باشند، سریعاً با شکست تحصیلی، دچار بیماری­های روانی می‌گردند و بالعکس بیماری روانی آن ها را مستعد فرسودگی تحصیلی می‌کند.

محقق به عنوان مشاور بعضی از دبیرستان های شهرستان شهرضا، برخی از بیماری های روانی و فرسودگی تحصیلی را، حتی در دانش آموزانی مشاهده ‌کرده‌است، که شرایط آموزشگاهی و تحصیلی خوب و یکسانی داشتند، لذا این سوال برای او به وجود آمد که، چه عاملی می ­تواند باعث بیماری روانی و فرسودگی تحصیلی در شرایط آموزشگاهی یکسان، آن هم فقط در بعضی از دانش آموزان شود؟ و به دنبال مطالعات انجام شده، در این زمینه، متوجه اهمیت ویژگی های شخصیتی دانش آموزان و امکان ارتباط آن ها با سلامت روانی و فرسودگی تحصیلی شد و لذا با توجه به اعتبار و اهمیت مدل پنج عاملی شخصیت در بین نظریه­ های شخصیت، تصمیم به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی برگرفته از محورهای این مدل چون:

-آسیب پذیری در برابر استرس

-گرم بودن

-مردم گرایی

-فعال بودن

-عقاید

-همراهی

-کفایت

-تلاش گری

با سلامت روان و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم رشته‌های نظری در دبیرستان های شهرستان شهرضا گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




ب) پیمان آتی(سلف)[۸۳] پیمان آتی از این جهت که توافق نامه ای برای خرید و فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است ، با قرارداد آتی مشابهت دارد ولی پیمان آتی در بازار فرابورس[۸۴] معامله شده (قرارداد آتی در بورس معامله می‌گردد) و معمولا بین دو مؤسسه مالی یا بین یک مؤسسه مالی و شرکت مشتری آن ، منعقد می‌گردد ؛ در واقع موافقت نامه ای خصوصی بین دو طرف است . تاریخ تحویل در پیمان آتی می‌تواند طبق توافق طرفین تعیین گردد و محدود به ماه یا روزهای خاصی نمی باشد و بر خلاف قرارداد های آتی یک تاریخ تحویل مشخص و ساده وجود دارد Hull, 2002, p 82)) .

ج) معاملات سوآپ (تاخت)[۸۵] سوآپ توافقی است بین دو شرکت برای معاوضه جریان های نقدی در آینده ( با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی ها یا دارایی ها) . اکثر قراردادهای مشتقات خارج از بورس به صورت سوآپ انجام می‌گردد . قرارداد فوق ، تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریان های نقدی قابل پرداخت را مشخص می کند . معمولا جریان های نقدی شامل محاسبه ارزش آتی یک یا چند متغیر بازار است . یک پیمان آتی را نیز می توان یک نمونه ساده سوآپ دانست . سوآپ عموما به معاوضه جریان های نقدی در طول زمان‌های مختلف در آینده می‌ انجامد (Hull, 2002, p 259) . دو نوع متداول قراردادهای سوآپ ، سوآپ نرخ بهره[۸۶] و سوآپ ارز[۸۷] است . در سوآپ نرخ بهره ، یک طرف تعهد می‌کند تا بهره های وام طرف مقابل را با نرخ بهره ثابت ‌بر اساس مبلغ اسمی وام در مدت معینی پرداخت نماید و در عوض بهره های وام با نرخ بهره متغیر را ‌بر اساس همان مبلغ اسمی وام و دوره زمانی یکسان دریافت نماید و در سوآپ ارز ، یک طرف قرارداد موافقت می کند تا بهره های اصل مبلغ را به صورت یک ارز خاص پرداخت نماید و در عوض بهره های همان مبلغ پول را به صورت ارز دیگری دریافت نماید (Hull, 2002, p 297) .

د) اختیار معاملات[۸۸]حق اختیار معامله به دارنده آن این حق را می‌دهد که معامله ای را در آینده انجام دهد . خرید اختیار معامله نیاز به یک مبلغی تحت عنوان حق شرط[۸۹] دارد . اگر در هر زمان ، اختیار معامله پیش از سررسید قابل اعمال باشد ، اختیار معامله آمریکایی و اگر تنها در تاریخ انقضا قابل اعمال باشد ، اختیار معامله اروپایی است . اگر پیش‌بینی دارنده اختیار معامله ‌در مورد قیمت های آتی درست از آب در نیاید ، آن را اعمال نمی کند و تنها هزینه اندکی و به اندازه مبلغ اولیه ، خواهد پرداخت (راعی و دیگران،۱۳۸۳،ص۲۱) . به طور کلی دو نوع قرارداد اختیار معامله وجود دارد (Hull, 2002, pp 303-308) ؛ اول قرارداد اختیار خرید[۹۰] که این قرارداد به دارنده آن ، این حق را می‌دهد تا دارایی را در تاریخ معین و با قیمت مشخص خریداری نماید و دوم قرارداد اختیار فروش[۹۱] که این قرارداد به دارنده آن ، حق فروش یک دارایی در تاریخ معین و با قیمت مشخص را می‌دهد . تاریخی را که قرارداد معین می‌کند به تاریخ انقضا[۹۲] یا تاریخ اعمال[۹۳] یا تاریخ توافقی[۹۴] یا سررسید[۹۵] معروف است و قیمت تعیین شده در قرارداد، قیمت اعمال[۹۶] یا قیمت توافقی[۹۷] نام دارد . خریدار اختیار خرید امیدوار است که قیمت سهم افزایش یابد ، در حالی که خریدار اختیار فروش انتظار کاهش قیمت سهم را دارد . در هر قرارداد اختیار ، دو طرف معامله گر وجود دارد ؛ یک طرف معامله کننده ، سرمایه گذاری است که موقعیت خرید اتخاذ ‌کرده‌است و اختیار معامله را خریده است و در طرف دوم قرارداد ، سرمایه گذار موقعیت فروش اتخاذ ‌کرده‌است ؛ یعنی اختیار معامله را صادر کرده یا فروخته است . خریدار یا دارنده اختیار معامله ، هیچ گونه تعهدی در قبال قرارداد ندارد ، در حالی که فروش یا صدور اختیار معامله برای فروشنده تعهدآور است .

      1. مدیریت ریسک مالی

مدیریت ریسک مالی ، فرآیندی برای شناسایی و کنترل ریسک های مالی است که شامل شناسایی و اولویت بندی ریسک های مالی عمده ، تعیین سطح مجاز ریسک ، به کارگیری راهبرد مدیریت ریسک بر اساس سیاست ها ، اندازه گیری گزارش دهی ، نظارت و بهبود برحسب نیاز است . مدیریت ریسک مالی بر آن دسته از انواع ریسک نظارت و کنترل دارد که هم قابل کنترل باشند و هم آثار مالی داشته باشند (راعی و دیگران،۱۳۹۱،ص۴۹) . تأمین مالی شرکت معمولا موجب خواهد گشت که میزان بدهی شرکت و در نتیجه درجه ریسک مالی شرکت تغییر نماید . این شرایط مشخص کننده نوع تصمیماتی است که شرکت برای افزایش کل دارایی های خود گرفته است .

شرکت ها می‌توانند محیط بازار را با کم کردن هزینه ها از طریق مدیریت ریسک مالی تغییر دهند . اگر چه برای تغییر پرتفوی پروژه نیازی به مدیریت ریسک مالی نیست اما وجود آن می‌تواند انعطاف پذیری پروژه را حفظ نماید و هماهنگی پروژه را با کاهش هزینه ها ، تکمیل گرداند . در واقع کاهش هزینه های هماهنگی نوعی ارزش می‌باشد . ‌بنابرین‏ بین رفتار مدیریت ریسک مالی و ارزش شرکت ارتباطی وجود دارد و چون مشتقات مهم ترین جز مدیریت ریسک مالی هستند ، استفاده از آن ها توسط شرکت می‌تواند رفتار مدیریت ریسک مالی را منعکس نماید و اثر آن را بر ارزش شرکت ها مشخص نماید . حتی مشتقات مالی برای بهبود انعطاف پذیری پروژه ها و کاهش هزینه های هماهنگی نیز مورد استفاده قرار می گیرند و هزینه های درماندگی مالی شرکت را نیز کاهش می‌دهند Wang et al,2009, pp 7-10)) .

یک شرکت اغلب با نوساناتی در جریان های نقدی خود در تولید و عملیات روبه برو است و شکاف بین جریان نقدی مورد انتظار شرکت و جریان واقعی آن ممکن است منجر گردد تا شرکت نتواند حقوق ثابت خود را بر اساس جریان نقدی مورد انتظار مطالبه نماید و با درماندگی مالی روبه رو گردد (Stulz,2003,p11) . در واقع شکاف در جریان نقدی مانع پیشرفت شرکت شده و آن را دچار بحران می‌کند . به منظور مقابله با این شکاف ، شرکت ممکن است ریسک محدودیت در جریان نقدی را بپذیرد ، یعنی تمامی بخش های شرکت می بایست اقداماتی را در جهت کاهش ریسک جریان نقدی انجام دهند . مدیریت ریسک مالی خود هیچ گونه ارزشی ایجاد نمی کند اما در صورت رفع محدودیت ها ، ارزش شرکت را حداکثر می کند . ‌بنابرین‏ شرکت هایی که دچار درماندگی مالی گشته اند و ریسک محدودیت جریان نقدی قوی تری دارند مزایای بیشتری از رفتار مدیریت ریسک مالی کسب خواهند نمود و انگیزه بیشتری برای استفاده از مشتقات به منظور پوشش ریسک خواهند داشت . ‌بنابرین‏ رفتار مدیریت ریسک مالی که در قالب استفاده از مشتقات است و انعطاف پذیری سرمایه ای و حتی هزینه های ریسک های مالی شرکت بر ارزش آن می‌تواند اثرگذار باشد (Wang et al,2009, pp 7-10) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




موضوع پژوهش

مقدمه

دهه­ای را که پشت سر نهاده­ایم ( دهه­ ۱۹۹۰) دهه­ مغز نامیده­اند و دانش به دست آمده در روان شناسی و علوم اعصاب در این دهه، بیش از ده قرن پیش بوده است. در عصر حاضر، در تمامی حوزه­ هایی که به نوعی با ساختمان یا کارکرد دستگاه عصبی سر و کار دارند، تشخیص، پیشگیری، درمان، توانبخشی و حتی پژوهش، نیازمند اندازه ­گیری دقیق و قابل اعتماد عملکردهای مختل ناشی از ضایعات مغزی و حتی سنجش عملکردهای سالم و طبیعی مغز و ذهن است. از آن­جایی که مغز، یک ساختمان محافظت شده ( توسط بافت­های گلیال ) است و دسترسی به آن، چه از طریق دارویی و چه بافتی بسیار محدود و مشکل است، ارزیابی آسیب­های مغزی، به­خصوص آسیب هایی که در ساختمان مغز مشهود نبوده و به صورت اختلال کارکردی نمایان می­شوند، بسیار پر اهمیت است. یکی از روش­های بسیار دقیق، کم­هزینه و متداول در ارزیابی مغز و ذهن، بررسی­ های مبتنی بر رفتار و برون دادهای ذهن است. لذا از طریق ارزیابی عصب – روان شناختی[۱]( نوروپسیکولوژی ) ‌می‌توان استنباط­های معتبری درباره ساختمان و کارکردهای آسیب دیده یا سالم صورت داد (گازانیگا[۲]، ۲۰۰۱). در واقع گرایش­های عصب – روان­شناختی می­کوشند تا رفتارها را با کنش مغزی پیوند دهند و استفاده از این روش­ها در سنجش زمینه­هایی نظیر حافظه، استدلال­انتزاعی، مسئله­گشایی، توانایی‌های فضایی و پیامدهای هیجانی و تشخیص کژکاری مغز، مورد توجه بسیاری از روان­شناسان شناختی و دانشمندان علوم عصبی قرار گرفته است ( مارنات[۳]، ۲۰۰۱). متخصصان این حوزه هنگام سنجش کژکاری عصب شناختی بیماران از آزمون‌های بسیاری استفاده ‌می‌کنند. اکثر اطلاعاتی که آن­ها می ­توانند به­دست آورند به واسطه­ کاربرد فنون پیشرفته غربال­کردن نظیر ( ام آر آی و سی تی[۴] ) است . با این حال هنوز هم مجموعه ­ای از آزمون‌های مداد و کاغذی وجود دارد که این متخصصان می ­توانند با بهره گرفتن از آن­ها به اطلاعات سودمند و بیشتری دست یابند ( همان منبع ). امروزه از ارزیابی نوروپسیکولوژیک به عنوان ابزار و وسیله­ قوی در تعیین محل ضایعه و برنامه­ ریزی توان­بخشی استفاده می­ شود. در واقع هدف از ارزیابی نوروپسیکولوژیک این است که با گردآوری اطلاعات ‌در مورد احتمال آسیب­دیدگی مغزی یک فرد و نوع این آسیب، قضاوت کند و برنامه­ای در جهت توان­بخشی فرد آسیب دیده با توجه به نارسایی­های کارکردی او و نیز آن­چه در او سالم مانده است تنظیم کند از نظر عصب – روان­شناختی، نارسایی­های دیده شده در بیماران دچار اختلال حافظه با تخریب کارکرد به لوب میانی گیجگاهی سازگار ‌می‌باشد. لوب میانی گیجگاهی در بر گیرنده­ی ساختارهایی مانند هیپوکامپ است که در حافظه نقش مهمی ایفا می­ کند ( علی پور، ۱۳۹۲).

مهم­ترین ناحیه در ارتباط با حافظه و یادگیری، هیپوکامپ ‌می‌باشد ( کندل[۵]، ۲۰۱۲). هیپوکامپ در کف بطن طرفی در لوب گیجگاهی مغز قرار دارد. تقریباً هر گونه تجربه­ حسی باعث فعال شدن حداقل بخشی از هیپوکامپ می شود و هیپوکامپ نیز سیگنال های خروجی فراوانی به تالاموس قدامی، هیپوتالاموس و قسمت­ های دیگر لیمبیک به ویژه از طریق فورنیکس یعنی توسط مسیر خروجی اصلی خود ارسال می­ کند. مطالعات زیادی نشان داده است که کارکردهای حافظه­ بینایی نیاز به سلامت لوب گیجگاهی و بخش هیپوکامپ و هسته­ی آمیگدال دارد ( براون، تاتل و همکاران[۶]، ۲۰۱۰؛ به نقل از معظمی، ۱۳۹۱). به طور کلی در خارج منطقه­ بینایی اولیه ( منطقه ۱۷ برودمن )، دو منطقه­ وسیع در قشر ارتباطی قطعه­های پس­سری و گیچگاهی وجود دارد که پردازش اطلاعات بینایی و ضبط حافظه­ بینایی را به عهده دارد. این دو قسمت مناطق ثانویه و ثالثیه بینایی نام دارند که در تقسیم ­بندی برودمن نواحی ۱۸ و ۱۹ شماره­گذاری ‌شده‌اند ( اسلوتینک، تامپسون و همکاران[۷] ،۲۰۱۱). ضایعه­ی قشر ارتباطی قطعه­ی پس­سری و ادامه­ آن در قطعه­ی گیچگاهی، باعث اختلال در پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات بینایی و از بین رفتن حافظه­ بینایی می­گردد ( زایدل[۸]، ۲۰۰۶) . این تحقیق به تفصیل به بررسی عملکرد حافظه­ بینایی در افراد می ­پردازد.

۱-۱-بیان مسئله

یکی از بارزترین ویژگی­های انسان و متمایز کننده­ وی از سایر حیوانات، شناخت عقلانی و تفکر اوست. انسان نه تنها به درک مستقیم از جهان دست می­زند بلکه دارای توانایی­هایی است برای دریافت و پردازش اطلاعات و این توانایی به مدد تحول و تکامل ساختمان عصبی بسیار منظم و در عین حال پیچیده انسان است که در جریان تکوین فردی حاصل شده است ( مقدم، استکی و همکاران، ۱۳۹۰). یکی از کنش­های شناختی[۹] که نقش عمده­ای در فعالیت­ها و مهارت­ های شخص دارد « حافظه »[۱۰]است (آیزنگ[۱۱] ، ۲۰۰۰) .

حافظه، مجموعه ­ای از ارتباط بین فرایند مغزی است که به ما توانایی کسب، اندوزش و بازیابی اطلاعات را می­دهد و ما را قادر می­سازد که از این اطلاعات در هر زمان استفاده کنیم ( هاکن بری[۱۲]، ۲۰۰۸). در واقع حافظه برای انسان­ها و سایر اورگانیسم ها و موجودات زنده امری حیاتی است. عملاً تمامی فعالیت­های روزمره مانند صحبت­کردن، ادراک یا فهم و حتی جامعه­پذیری به اطلاعات یاد گرفته شده و ذخیره شده درباره محیط اطرافمان وابسته است ( تراک- براون[۱۳]، ۲۰۱۳). به نظر می­رسد که ما انسان­ها تقریباً هر چه داریم و یا هر چه هستیم از برکت حافظه است و حافظه پدیده ­های بی­شمار هستی را یکپارچه می­سازد ( کلیسترم [۱۴]، ۱۹۹۸؛ به نقل از ساعد، ۱۳۸۹ ).

اولین مرحله حافظه، حافظه­ حسی[۱۵] نامیده می­ شود. حافظه­ حسی به عنوان محل ذخیره­ی محرک حسی عمل می­ کند. یک خاطره­ی حسی یک کپی برابر اصل از آن چه دیده می­ شود یا شنیده می­ شود را اندوخته می­ کند. حافظه­ حسی کار نگهداری اطلاعات برگرفته شده از محیط را برای چند ثانیه و یا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




رویکرد غیر مداخله گر بر اساس این باور شکل گرفته است که افراد خود تمایل به ابراز و انجام نیازهای خود را دارند، به طوری که معلم حداقل کنترل را در کلاس درس دارد. در سمت مقابل این پیوستار، رویکرد مداخله گر وجود دارد؛ بر این باور که رشد و تعالی افراد تحت تأثیر محیط خارجی قرار دارد. این اعتقاد معلمان را به سمتی هدایت می‌کند که کنترل کامل را در وضعیت های مختلف کلاس درس بر عهده بگیرند. در میانه ی این دو رویکرد افراطی، رویکرد تعامل گرا وجود دارد که معتقد بر تأثیر متقابل میان فرد و محیط است. در این مورد، کنترل اوضاع در کلاس درس بین معلم و دانش آموزان به اشتراک گذاشته می شود. هر معلم از رویکردهای متفاوتی در کلاس استفاده می‌کند، اما ممکن است بسته به شرایط کلاس به سبک متفاوتی عمل نماید( دیجیگیک[۲۰] و استوجیلکوویک[۲۱]، ۲۰۱۲). در نتیجه معلم می‌تواند با شناخت و اجرای مدیریت صحیح، تأثیر و کارایی تدریس را افزایش و مشکلات رفتاری دانش آموزان را کاهش دهد (بهاری، ۱۳۷۹ ).

به اعتقاد پنتریچ[۲۲] و دیگروت[۲۳](۱۹۹۰)، ویژگی های راهبردهای یادگیری خود تنظیمی این است که سطح برانگیختگی را بالا برده، میزان درگیری شناختی را افزایش می‌دهند و نهایتاًً عملکرد تحصیلی را بهبود می بخشند. مطالعات انجام شده در زمینه ویژگی های افراد خود تنظیم گر حاکی از آن است که این افراد در زمینه یادگیری خودانگیخته اند؛ اهداف تحصیلی واقع گرایانه ای برای خویش وضع می‌کنند؛ از راهبردهای کارآمد به منظور دستیابی به اهداف خود استفاده می نمایند و درصورت لزوم راهبردهای مورد استفاده را اصلاح می‌کنند یا تغییر می‌دهند. آنان سعی می‌کنند با استفاده بهینه از منابع در دسترس مانند: زمان، مکان، همسالان، والدین، معلمان و منابع کمکی از قبیل فیلم، ویدئو و رایانه به ساخت، آفرینش و انتخاب محیط هایی دست بزنند که یادگیری را افزایش دهد ( پنتریچ ۱۹۹۰، نقل از صمدی، ۱۳۸۳ ).

پنتریچ (۱۹۹۹) یادگیری خودتنظیمی را به عنوان فرایندی فعال و ساختاری پردازشی تعریف می‌کند که با آن یادگیرنده اهداف فعالیت های یادگیری، شناخت، انگیزه و رفتار خود را تنظیم و کنترل می‌کند ( به نقل از نیکوس[۲۴] و جرج[۲۵]، ۲۰۰۵ ). خودتنظیمی شامل توانایی یادگیرنده برای استخدام راهبردهای شناختی و فراشناختی است ( غلامعلی لواسانی[۲۶]، حجازی[۲۷]، یزدانی ورزنه[۲۸]، ۲۰۱۱ ).

از طریق یادگیری خود تنظیمی ابعاد انگیزشی، شناختی و محیطی فرایند یادگیری بر محور خود و توسط خود یکپارچه می‌گردد. یادگیرنده خود تنظیم برای خود اهدافی انتخاب می‌کند، برنامه ریزی می‌کند و ‌تلاش‌هایش را معطوف رسیدن به آن اهداف و برنامه ها می‌کند، در مواقع ضروری از کمک دیگران بهره مند می‌گردد، جریان یادگیری خود را نظارت و ارزیابی و در صورت ضرورت اصلاح می‌کند ( کارشکی، ۱۳۸۷ ).

گرین[۲۹] و آزِودو[۳۰] (۲۰۰۷) می‌گویند” اگر چه بر سر تعریف نظری خود تنظیمی در میان صاحب نظران اختلاف وجود دارد، اما همه ی آنان بر این باورند که یادگیرندگان خود تنظیم گر فعال اند و به کمک نظارت و راهبرد، یادگیری خود را به طور مؤثر سامان می‌دهند.” در یادگیری خود تنظیم، یادگیرنده، خود با توجه به نظارتهای دقیقی که در جریان یادگیری دارد، هم یادگیری را کارآمد تر می‌سازد و شخص را به خود متکی می گرداند و هم انگیزه لازم را در روند یادگیری ایجاد می کند
( صفاریان طوسی، ۱۳۷۵ ).

خود تنظیمی به شیوه علمی اشاره به تولید افکار، احساسات و اعمال از طریق خود فرد برای نیل به اهداف آموزشی خاص مانند تجزیه و تحلیل، آمادگی برای آزمون و یا نوشتن یک مطلب دارد. چرخه­ی خود تنظیمی نه تنها به منظور افزایش یادگیری دانش اموزان بلکه به منظور درک انان از خود و یا کنترل بر فرایند یادگیری، طراحی شده است. هنگامی که فرایندهای خود تنظیمی نقش اساسی در توسعه ی استفاده از مهارت‌های مطالعه ایفا می‌کنند، دانش آموزان به میزان بیشتری از بهبود پیشرفت تحصیلی شان آگاهی می‌یابند و حس بالایی از اثر بر خود را تجربه می‌کنند (زیمرمن، بونر[۳۱]، کوواچ۲، ۱۹۹۶ ).

خود تنظیمی، راهبردها و فرایند های متعددی مانند انتخاب هدف، خود آموزی، مدیریت زمان، خود نظارتی، خود ارزیابی، استنباط، ساخت دادن به محیط و کمک طلبی( و یا راهبردهای شناختی، راهبردهای خود تنظیمی برای کنترل شناخت و راهبردهای مدیریت منابع ) را شامل می شود. به باور زیمرمن (۱۹۹۹)، یادگیرندگان خود تنظیم نیاز به توجه کمتری از طرف معلمان دارند. آن ها می دانند چگونه راهبردهای یادگیری را به کار گیرند، آن ها از توانایی هایشان در حیطه های خاص ادراکاتی دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسیدن به اهداف تحصیلی شان می دانند. این دانش آموزان اراده دارند و به همین دلیل می توان آن ها را یادگیرندگان خود تنظیم نامید. وی همچنین خاطر نشان می‌کند که دانش آموزان می‌توانند خود تنظیم تلقی شوند اگر به لحاظ فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، مشارکت کنندگان فعالی در فرایندهای یادگیری شان باشند( کارشکی، ۱۳۸۷ ).

با توجه به تأثیر مدیریت کلاس در ایجاد جو مناسب و مطلوب یادگیری از یک طرف و تأثیر یادگیری خود تنظیمی در زندگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و ارتقاء تعلیم و تربیت از طرف دیگر، این پژوهش بر آن است تا ارتباط سبک مدیریت در کلاس درس با یادگیری خود تنظیمی و تأثیری که این دو بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارند را بررسی نماید.

۱-۳٫ ‌هدف‌های‌ تحقیق

۱-۳-۱٫ اهداف کلی

– بررسی رابطه میان سبک مدیریت کلاس با یادگیری خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه های غیر انتفاعی شهر کرمان در سال تحصیلی ۹۲-۹۱٫

۱-۳-۲٫ اهداف جزئی

۱- بین سبک مدیریت کلاس با یادگیری خود تنظیمی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۲- بین سبک مدیریت کلاس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۳- بین یادگیری خود تنظیمی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۴- بین سبک تعامل گرا با یادگیری خود تنظیمی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۵- بین سبک تعامل گرا با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۶- مدیریت کلاس اساتید و یادگیری خودتنظیمی پیشرفت تحصیلی دانشجویان را پیش‌بینی می‌کند.

۷- بین مدیریت کلاس اساتید بر اساس ویژگی های دموگرافیک تفاوت وجود دارد.

۸- بین یادگیری خود تنظیمی دانشجویان بر اساس جنسیت تفاوت وجود دارد.

۹- بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت تفاوت وجود دارد.

۱-۴٫ اهمیت و ضرورت تحقیق

شاید بتوان گفت بزرگترین هدف نظام آموزشی و در رأس آن آموزش عالی هر کشور، تربیت افرادی تواناست؛ افرادی که به درستی توانایی‌های خود را بشناسند و درک درستی از آن ها داشته باشند و توانایی ها و قابلیت های خود را باور کنند و نگاه مثبت به آن ها داشته باشند. چنین افرادی بدون شک در برابر مسائل، راه حل های منطقی را به کار خواهند گرفت و اهداف واقع بینانه­تری را انتخاب خواهند کرد و به هنگام برخورد با مشکلات، پایداری و استقامت بیشتری از خود نشان می­ دهند و به جای رویگردانی از مشکل به استقبال آن رفته و احساس آرامش ‌می‌کنند (قربانی ولیک چالی، ۱۳۹۱ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




۲-۱-۲-۱-۲-۷- مدل بار–هیم (۲۰۰۷)

بار-هیم، لیمی، پرگامین، باکرمن-کراننبرگ و ون‌ایجزندورن (۲۰۰۷) یک مدل چند بعدی پیشنهاد کردند که در آن بدکارکردی هر مؤلفه در این زنجیره زمانی ممکن است منجر به سوگیری توجه شود. نخست، سیستم ارزیابی تهدید پیش توجهی، محرک محیطی را ارزیابی می‌کند. محرک تهدیدآمیز سیستم تخصیص منابع را تغذیه و برانگیختگی فیزیولوژیکی و تخصیص منابع شناختی بر روی محرک را فرامی‌خواند. سیستم ارزیابی تهدید هدایت شده، زمینه تهدید و منابع مقابله‌ای را می‌سنجد. اگر تهدید را کم‌اهمیت پنداشت، درون‌داد سیستم ارزیابی تهدید پیش توجهی ممکن است توسط سیستم درگیری هدف محو شود. اگر تهدید را با اهمیت ارزیابی کرد، ممکن است توجه روی تهدید بماند و منجر به افزایش اضطراب موقعیتی گردد (به نقل از سیسلر و کاستر، ۲۰۱۰).

۲-۱-۲-۲- سوگیری تفسیر در اضطراب اجتماعی

مبهم بودن اغلب موقعیت‌ها و سرنخ‌های اجتماعی، زمینه را برای تحریف معنای آن‌ ها فراهم می‌سازد (کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ امیر و برد، ۲۰۰۸). در اختلال اضطراب اجتماعی، این تحریف به صورت سوءتعبیر موقعیت‌های اجتماعی و دریافت نتایج منفی از محرک‌های اجتماعی رخ می‌دهد. در تبیین این سوءتعبیر، امیر و فوآ (۲۰۰۱) فرض کرده‌اند که معانی مختلف یک رویداد مبهم، معمولاً به صورت ناخواسته فعال می‌شوند اما پس از آن برای ورود به هوشیاری از طریق فرایند بازداری متقابل با هم رقابت می‌کنند. در این فرایند رقابتی، معانی‌ای که در گذشته مکرراً دریافت شده‌اند تمایل دارند چیره شوند زیرا بدون نیاز به انتخاب هوشیارانه پذیرفته می‌شوند.

در این شرایط، سوگیری تفسیر یعنی تمایل به تفسیر اطلاعات مبهم به شیوه‌ای تهدیدکننده مطرح می‌شود. سوگیری تفسیر تحت تاثیر دو برآورد تخمینی رخ می‌دهد: نخست تهدید ادراک شده از نشانه های اجتماعی و سپس هزینه هیجانی نشانه های اجتماعی که منظور از هزینه هیجانی، تاثیر ادراک شده موقعیت اجتماعی بر فرد است (شفیلد[۱۸۵]، کولز[۱۸۶] و گیب[۱۸۷]، ۲۰۰۷). در مجموع باید گفت از آنجا که سوگیری تفسیر اضطراب انتظاری برای موقعیت‌های اجتماعی آینده را موجب می‌شود (اسمیت و کلارک، ۲۰۰۷)، در وهله نخست با افزایش پریشانی شخص مبتلا و سپس از طریق تقویت اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی، تداوم اضطراب اجتماعی را منجر می‌شود.

۲-۲- پیشینه عملی

۲-۲-۱- سوگیری توجه در اضطراب اجتماعی

جریان عظیم اطلاعات در دسترس و در عین حال محدودیت ظرفیت سیستم پردازش، سازوکارهایی را ایجاب می‌کند که فرایند گزینش و پردازش محرک‌ها هدایت شود. توجه و به طور اختصاصی توجه انتخابی، مکانیزم هدایت‌گر این فرایند گزینشی است؛ نشانه های مورد توجه به مراحل بعدی پردازش راه می‌یابند و نشانه هایی که مورد توجه قرار نگرفته‌اند، به مرحله بعدی پردازش نمی‌رسند (کلارک و فربورن، ۱۳۸۶).

در این میان، الگوهای توجهی از انگیزش و وضعیت هیجانی فرد تاثیر می‌گیرند و حتی آنچه که مورد توجه قرار می‌گیرد، بر هیجانات و اهداف فرد اثرگذار است (تمیر[۱۸۸] و رابینسون[۱۸۹]، ۲۰۰۷). در سطح بالاتر، محرک‌های هیجانی که همخوان با وضعیت خلقی فعلی فرد هستند، سریع‌تر از دیگر اطلاعات مورد توجه و پردازش قرار خواهند گرفت (لی[۱۹۰]، تان[۱۹۱]، کوان[۱۹۲] و لیو[۱۹۳]، ۲۰۰۸). در این شرایط، مفهوم سوگیری توجه مطرح می‌شود؛ بدین معنا که به‌رغم تلاش‌های فرد برای نادیده گرفتن محرک، تمام نیروی توجه به سمت آن سوق می‌یابد (ویلیامز و همکاران، ۱۹۹۶؛ به نقل از عسگری، ۱۳۹۰).

همخوان با تبیین تعامل دو طرفه وضعیت هیجانی و توجه و در حمایت از مدل‌های شناختی، گستره وسیعی از پیشینه پژوهشی اثبات می‌کند که افراد با اضطراب اجتماعی، توجه خاصی به اطلاعات تهدیدکننده اجتماعی دارند؛ اطلاعاتی مانند احساسات و رفتارهای مرتبط با اضطراب (پینلس[۱۹۴] و مینکا[۱۹۵]، ۲۰۰۵) و نشانه های عدم پذیرش از جانب دیگران (موگ، فیلیپات و ‌بر دلی، ۲۰۰۴).

در یکی از مطالعات اولیه در خصوص دستکاری آزمایشی سوگیری توجه، مک‌لئود، راترفورد، کمپبل، ابسوورثی و هولکر (۲۰۰۲) از طریق تکلیف پروب دات، شرایط آزمایشی را ترتیب دادند تا بتوان ارتباط سوگیری توجه و اضطراب را بررسی نمود. طرح آزمایش ‌به این ترتیب بود که شرکت‌کنندگان غیرمضطرب، به تصادف در دو گروه آموزش توجه به اطلاعات تهدیدکننده و آموزش توجه به اطلاعات خنثی قرار گرفتند. تکلیف پروب دات با ۶۷۲ کوشش و جفت لغت‌های تهدیدکننده و خنثی ارائه شد. در شرایط آموزش توجه به اطلاعات تهدید، پروب بین لغات تهدیدکننده جابه‌جا می‌شد در حالی که در شرایط آموزش توجه به اطلاعات خنثی، پروب بین لغات خنثی جابه‌جا می‌شد و شرکت‌کنندگان می‌بایست به محض ردیابی پروب دکمه‌ای را فشار می‌دادند. نتایج نشان داد افرادی که آموزش توجه به اطلاعات تهدیدکننده دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که به اطلاعات خنثی توجه می‌کردند، اضطراب و خلق منفی بالاتری را پس از اجرای تکالیف استرس‌آمیز گزارش نمودند. این مطالعه شواهدی را فراهم کرد مبنی بر اینکه توجه انتخابی به اطلاعات تهدیدکننده واکنش‌پذیری اضطرابی به تکلیف آزمایشی را افزایش می‌دهد. موگ و ‌بر دلی (۲۰۰۲) نیز نتیجه‌ای مشابه گزارش نمودند.

این نتایج در مطالعات بعدی، با تکلیف پروب دات کلمه‌ای و در نمونه با اضطراب اجتماعی نیز تکرار شد (موسی[۱۹۶]، لپین[۱۹۷]، کلارک، مانسل و اهلرز، ۲۰۰۳) اما با توجه به اینکه برای افراد با اضطراب اجتماعی تصاویر چهره محرک‌های بالقوه تهدیدآمیزتری هستند، پیشیار، هریس و منزس (۲۰۰۴؛ به نقل از مک میلان، ۲۰۰۸) نتایج حاصل از پروب دات کلمه‌ای (خنثی-خنثی، خنثی-مثبت، خنثی-منفی) و پروب دات تصاویر چهره (خنثی-خنثی، خنثی-مثبت، خنثی-منفی) را مقایسه کردند. برخلاف مطالعات قبل که سوگیری توجه را صرفاً تحت شرایط تهدید اجتماعی گزارش نموده بودند (مانسل و همکاران، ۱۹۹۹؛ بوئن[۱۹۸] و همکاران، ۱۹۹۴؛ به نقل از مک میلان، ۲۰۰۸) شرکت‌کنندگان با اضطراب اجتماعی بالا، سوگیری توجه نسبت به محرک چهره‌ای منفی نشان دادند. این افراد در کوشش‌های خنثی-مثبت ترجیحاً به چهره خنثی توجه می‌کردند و از چهره‌های مثبت حتی در شرایط بدون تهدید اجتماعی نیز اجتناب می‌کردند. در مطالعه دیگری که توسط همین محققان صورت گرفت، نتایج مشابه به دست آمد. پژوهش(مانسل، کلارک و اهلرز[۱۹۹]، ۲۰۰۳) نیز این یافته را تأیید نمود؛ ‌بنابرین‏ این نکته استنباط می‌شود که افراد با اضطراب اجتماعی، سوگیری توجه پایداری را نسبت به محرک‌های تهدیدکننده اجتماعی نشان می‌دهند و البته تصاویر چهره نسبت به لغات اضطراب بیشتری را موجب می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




شورای شهر شارلوت رسالت شهرداری را به شرح زیر تبیین نموده است:

وظیفه ی ما ارائه ی خدمات عمومی می‌باشد. رسالت شهر شارلوت فراهم آوردن سیستم ارائه خدمات با کیفیت به عموم است که موجب ارتقا امنیت، سلامتی و کیفیت زندگی شهروندان می‌گردد.ما نیازهای جامعه را شناسایی می‌کنیم و در قبال آن ها پاسخگو هستیم.ضمنا تأکید ما بر مشتریان به وسیله ی موارد زیر می‌باشد:

-ایجاد و حفظ مشارکت اثربخش

-جذب و بازآموزی مهارت کارکنان با انگیزه

-استفاده از برنامه ی استراتژیک کاری

-چشم انداز شهر شارلوت توسط شورای شهر بشرح زیر تبیین گردیده است:

شهر شارلوت بهترین الگویی است که شهروندان را در رأس کار خود قرار می‌دهد. کارکنان با انگیزه و ماهر برای تامین کیفیت و خدمات شهری در تمامی حوزه های خدماتی شناخته می‌شوند.شهر شارلوت جایگاهی ویژه برای فعالیت های مهم اقتصادی خواهد بود که برای این شهر موقعیت برتری را در بازار رقابتی فراهم می آورد. شهرداری شارلوت با شهروندان و بنگاه ها در جهت رسیدن شهر به جامعه ای با امکانات زندگی، کلر و گذراندن اوقات فراغت همکاری می کند.

شورای شهر شارلوت با برگزاری اجلاس چشم انداز استراتژیک، شروع به پیگیری گفتگوها در مضامین خاص شناسایی شده توسط این اجلاس نمود و نهایتاً شورا پنج حوزه ی تمرکز را برای برنامه استراتژیک خود انتخاب نمود.از سال ۱۹۹۵ تاکنون شورای شهر اولویت های خود را بر اساس حوزه های تمرکز زیر ارائه می‌دهد:

    • شهری در درون شهر(حفظ هویت و بهسازی بافت محلات قدیمی)

    • امنیت اجتماعی

    • توسعه ی اقتصادی

    • سازماندهی مجدد شهرداری

  • توسعه ی حمل و نقل(Schumacher, Walton, 2001: 3)

کمی پس از آنکه شهردار شهر شارلوت مضامین استراتژیک را تعیین کرد، با مفهوم ارزیابی متوازن آشنا شد و آن را به کارکنان در جهت سنجش پتانسیل شهر معرفی نمود.نظام ارزیابی متوازن به دلیل اینکه بر اساس تأکید بر استراتژی طراحی شده بود مورد توجه واقع شد.

شکل۱۰-۲: چارچوب عملکرد شهرداری شارلوت

ماخذ: Walton, Schumacher,2001:5

گروه ارزیابی متوازن شهر شارلوت اهدافی خلاصه و جامع را برای پنج حوزه ی تمرکز و چهار منظر مشتری، فرایند داخلی، مالی و رشد و یادگیری معرفی کرده‌اند.

شکل ۱۱-۲: مدل ارزیابی متوازن شهر شارلوت

ماخذ: Walton, Schumacher,2001:5

در گروه ارزیابی متوازن اهداف از منظر مشتری در پنج حوزه تمرکز به شرح زیر تعریف گردیده است:

    • امنیت اجتماعی با اهداف “کاهش جرم” و “افزایش درصد امنیت”

    • حفظ و بهبود بافت شهر به وسیله ی هدف “تقویت مبانی شهروندی”

    • توسعه ی اقتصادی با هدف “ترویج فرصت های اقتصادی”

    • سازماندهی مجدد با هدف “افزایش کیفیت خدمات” و “حفظ نرخ مالیات رقابتی”

  • حمل و نقل با هدف “ایجاد سیستم حمل و نقل راحت و امن”

شهرداری شارلوت بر اساس نظر کاپلان و نورتون در خصوص قرار دادن وجه مشتری در رأس ارزیابی متوازن به جای وجه مالی استفاده کرد. در ارزیابی متوازن بخش عمومی، تمرکز بر اثربخشی و کارایی در برآورده ساختن نیازهای شهروندان بازتابی بهتر از رسیدن به اهداف مالی دارد.

اهداف گروه:

هریک از ۱۸ گروه هدف دارای مفهوم وسیعی است ولی می توان برای هر هدف یک عبارت را مشخص کرد. به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

کاهش جرم

کاهش جرم در سراسر شهر به وسیله ی استفاده از سیاست های منطبق با جامعه و سایر استراتژی ها که گروه خاصی از جرایم و خلافکاران را به عنوان هدف قرار داده‌اند.

رشد پایه ی مالیات

افزایش درآمد مالیاتی به وسیله ی افزایش و توسعه ی کسب و کارهای جدید، حفظ کسب و کارهای موجود و حمایت بی وقفه از توسعه ی تجاری.

افزایش ظرفیت زیرساخت ها

بالابردن توانایی شهر در جهت حمایت از رشد به وسیله ی بهینه سازی ساختار موجود و افزایش توانایی زیر ساخت ها.

کاهش خلاء های مهارتی

افزایش آمادگی رهبری، ارائه ی خدمات به مشتری، حل مسائل، مهارت های تکنولوژی،به علاوه ی سایر مهارت های موردنیاز در جهت حمایت از اولویت های شهر.

این ۱۸ هدف تعیین شده می‌تواند در هر واحد کاری شهر مدنظر قرار گیرد، به عنوان مثال خدمات شهری اولیه مانند خاموش کردن آتش، جمع‌ آوری زباله و کنترل حیوانات به صورت مشخص و جداگانه در ارزیابی متوازن در نظر گرفته نمی شوند ولی انجام هرکدام از موارد یاد شده با جدیت سبب “افزایش خدمات ارائه شده” می‌گردد.

شهرداری شهر برای هریک از ۱۸ هدف یک شاخص خاص انتخاب نمود.کاپلان به انجام این کار اصرار ورزید چرا که این شاخص‌ها پیشرفت اهداف استراتژیک را در زمان کوتاه نشان می‌دهند بعضی از این شاخص‌ها عبارتند از:

جدول ۵-۲ : پاره ای از شاخص های استفاده شده در شهرداری شارلوت

هدف

شاخص

هدف کمی

بالا بردن ارائه خدمات

نرخ ارائه خدمات که توسط گزارشات مردم طی یک پیمایش ۲ ساله عنوان شد

حداقل ۷۵% از مردم در پیمایش به ارائه خدمات نمره خوب یا عالی بدهند.

حمایت از موقعیت های اقتصادی

درصد مشاغل ‌کلان‌شهر شارلوت واقع در کانتی Mecklenburg

حمایت مالی از ۴۶% مشاغل حوزه آماری ‌کلان‌شهر شارلوت در کانتی Mecklenburg

تامین حمل و نقل در دسترس و ایمن

میانگین مسافر برای کلیه ی سیستم های حمل ونقل عمومی

افزایش مسافر به میزان ۶%

افزایش ظرفیت زیرساخت ها

درصدی از پروژه های سرمایه ای که سرمایه گذاری شده و در بردارنده بخش اعظم برنامه ها است.

سرمایه گذاری روی ۸۰% از سرمایه گذاری که باید انجام شود.

ماخذ: Walton, Schumacher,2001:3

اجرای سیستم ارزیابی متوازن با چهار واحد کاری داوطلب شروع شد،یکی از این واحدها اداره ی حمل و نقل شهر بود. در ادامه مدل ارزیابی متوازن حمل و نقل شارلوت آورده شده است:

جدول ۶-۲ : مدل ارزیابی متوازن اداره حمل و نقل شهر شارلوت

منظر(وجه)
هدف
شاخص

حفظ سیستم حمل و نقل

-‌پاسخ‌گویی‌ به درخواست تعمیر: ‌پاسخ‌گویی‌ عملی به درخواست تعمیر؛

-خیابان‌های با کیفیت بالا: سرعت حرکت در خیابان‌ها

-سرعت سفرهای شهری: متوسط سرعت سفرهای شهری در مناطق انتخابی و وسیله نقلیه انتخابی

مشتری

اجرای سیستم حمل و نقل

-اتوبوس های به موقع

-ایمنی: نرخ تصادفات شهری، تعداد مناطق پر تصادف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱- مقدمه

مرور تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور نشان می‏ دهد که پژوهش‏های متعدّدی با بهره گرفتن از روش علم‏سنجی انجام گرفته است. اکثر این پژوهش‏ها به بررسی تولید علم کشورهای مختلف، سازمان‏ها و مؤسسات، دانشگاه ها و همچنین حوزه های علمی مختلف پرداخته‏اند.

بررسی مطالعات انجام شده داخلی نشان داد بیشتر این پژوهش‌ها تولیدات علمی ایران و یا دانشگاه‌ها و مؤسسات وابسته به دولت را مورد بررسی قرار داده‌اند و در تعداد محدودی از پژوهش‌ها نیز تولیدات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی به صورت جزیی مورد توجه قرارگرفته است که در ادامه به تعدادی از این تحقیقات اشاره می‌شود.

۲-۲-۲- مطالعات انجام شده در داخل کشور

تحقیقات انجام شده در داخل کشور را می‌توان در سه سطح کشور، دانشگاه‌ها و مؤسسات وابسته به دولت و دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار داد.

۲-۲-۲-۱- تحقیقات انجام شده در سطح کشور

اعتماد (۱۳۷۳) در تحقیقی با عنوان تصویر علمی ایران در جهان، به بررسی موقعیّت علمی ایران در جهان، در هشت رشته علمی در زمینه علوم پایه و تعیین توان تحقیقاتی ایران در زمینه تحقیقات دانشگاهی در دو دهه گذشته با بهره گرفتن از پایگاه استنادی علوم پرداخت. نتایج حاصل از مطالعات وی نشان داد که تحقیقات دانشگاهی ایران در سال‏های بعد از رونق قیمت نفت چند برابر شده است. این افزایش برای یک دوره شش ساله (۱۳۵۹-۱۳۵۳) ادامه یافته است. در دوره شش ساله بعد از انقلاب، شروع جنگ، انقلاب فرهنگی و اوج سال‏های جنگ (۱۳۶۵-۱۳۶۰)، عملکرد تحقیقات دانشگاهی کشور، به شدت سقوط کرده و به حداقل رسیده است که در بخش اعظم دوره شش ساله بعد نیز این کاهش دوام یافته است.

عصاره (۱۳۸۰الف) در پژوهشی به بررسی تطبیقی رشد انتشارات علمی ایران در نمایه استنادی علوم در سال‏های ۱۹۸۹-۱۹۸۵ و ۱۹۹۴-۱۹۹۰ و مقایسه نتایج حاصل با شاخص‏های موجود در دیگر کشورها پرداخت. نتایج بررسی وی نشان ‏داد میزان انتشارات علمی ایران در دوره ۱۹۹۴- ۱۹۹۰ بیشتر از دوره ۱۹۸۹-۱۹۸۵ بوده است. درصد مشارکت ایران در سطح جهانی از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۴ تقریبا سه برابر افزایش نشان داده است. آمریکا و انگلستان در هر دو دوره، رتبه های اول و دوم مشارکت با نویسندگان ایرانی را داشته‏اند. در بین مجلات هسته حاصل از تحقیق وی هیچ مجله ایرانی یافت نشد.

موسوی (۱۳۸۲) طی پژوهشی با عنوان امکان ارتقای ایران به ده کشور اول تولیدکننده علم به ارزیابی برخی از امکانات کشور برای جهش علمی و رسیدن به ده کشور اول تولیدکننده علم در جهان پرداخته است و در این راستا عوامل تأثیرگذار بر تولید علم و روند آن را در ایران در پنج محور نیروی انسانی بالقوه پژوهشگر، دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، انجمن‏های علمی مصوّب، مجلات علمی و سمینارهای علمی مورد بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش نشان داد اگر نیمی از اعضای هیئت علمی سالانه حداقل یک مقاله در مجلات نمایه شده توسط مؤسسه اطلاعات علمی چاپ نمایند، با توجه به اینکه ۱۰ تا ۱۵ درصد از پژوهشگران بیش از یک مقاله در سال چاپ می‏ کنند، به آسانی می‏توان به ۱۰ کشور اول تولیدکننده علم رسید.

عصاره و معرفت (۱۳۸۴) در مقاله خود با عنوان مشارکت پژوهشگران ایرانی در تولید علم جهانی در مدلاین، رشد و توسعه آثار و مقالات علمی پژوهشگران در حوزه علوم پایه و بین­رشته‏ای پزشکی در طی سال‏های ۲۰۰۳ تا ۱۹۷۶ در پایگاه مدلاین را مورد بررسی و مطالعه قرار دادند. نتایج پژوهش آن ها نشان داد که مقاله­ها و آثار پژوهشگران ایرانی در پایگاه اطلاعاتی مذکور در طول دوره زمانی مورد بررسی افزایش چشم‌گیری داشته است. تعداد مدارکی که پژوهشگران ایرانی در طی سال‏های مورد بررسی در آن پایگاه به چاپ رسانده اند ۲۶۹۵ مدرک بوده که توسط ۹۳۷۳ نویسنده همکار به چاپ رسیده است.

صبوری (۱۳۸۶) به بررسی تولید علم ایران در سال ۲۰۰۷ پرداخت. نتایج بیانگر آن بود که در این سال از مجموع ۹۰۶۱ مدارک علمی ایران در پایگاه آی‏اس‏آی، ۸۹۳۸ مدرک در علوم پایه، ۳۵۱ مدرک در علوم اجتماعی و ۳۰ مدرک در علوم انسانی و هنر نمایه شده است. بر اساس این پژوهش رشته‏های شیمی، ریاضیات و مکانیک در منطقه و مجموعه کشورهای اسلامی جایگاه ممتاز کسب کرده ‏اند. دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش‏ترین مشارکت را در نمایه سال ۲۰۰۷ نشان می ‏دهند. کشورهای آمریکا، کانادا و انگلستان رتبه های اول تا سوم را در مشارکت علمی با ایران داشته‏اند.

علیجانی و کرمی (۱۳۸۶) در مقاله خود با عنوان بررسی بیست سال تولید علم ایران بر اساس پایگاه اطلاعاتی آی.اس.آی (۱۹۸۷-۲۰۰۶)، وضعیّت تولیدات علمی کشور را با بهره گرفتن از روش علم‏سنجی مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد نزدیک به یک چهارم از تولیدات علمی کشور مربوط به حوزه شیمی و موضوعات مرتبط به شیمی می‏ باشد. دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز به ترتیب رتبه های اوّل و دوّم را در بین دانشگاه ها و مؤسسات کشور دارا می‏ باشند. بیش‏ترین مشارکت بین ‏المللی محقّقان کشور در تولید علم با محقّقان کشورهای آمریکا، انگلستان و کانادا بوده است. به طور کلّی تولیدات علمی کشور در این دوره بیست ساله از سال ۱۹۹۰ روندی صعودی طی نموده است. تولیدات علمی کشور در سال‏های ۱۹۸۸-۱۹۸۷ ثابت و در سال ۱۹۸۹ افت داشته است.

نوروزی‏چاکلی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی پانزده سال تولید علم ایران در پایگاه‏های مؤسسه اطلاعات علمی در طی سال‌های ۲۰۰۷-۱۹۹۳ را مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد که بیشترین تعداد تولیدات علمی نمایه‏سازی شده ایران در پایگاه وب‏آوساینس در طی دوره پانزده ساله، مربوط به دوره پنج ساله ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ بوده است. تنوّع انواع مدارک و زبان تولیدات همواره رو به افزایش بوده، در عین حال بیش‏ترین سهم در بین تولیدات علمی به مقاله اختصاص داشته و بیشتر تولیدات به زبان انگلیسی منتشر شده است. حوزه‏ موضوعی شیمی و علوم وابسته از جمله ‌گروه‌های موضوعی بود که بیش‏ترین سهم را از تولیدات علمی نمایه‏سازی شده ایران در پایگاه وب‏آوساینس به خود اختصاص داده بود. دانشگاه تهران دارای بیش‏ترین تولیدات علمی نمایه‏سازی در این پایگاه بوده است.

۲-۲-۲-۲- تحقیقات انجام شده در سطح دانشگاه‌ها و مؤسسات دولتی

بیگلو و حریری (۱۳۷۶) با مطالعه وضعیّت کمّی تولید اطلاعات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز (۷۴-۶۷)، تولید اطلاعات علمی اعضای هیئت علمی این دانشگاه را با توجّه به رشته تخصّصی و دانشکده محل خدمت مورد بررسی قرار دادند. یافته های پژوهش آن‌ ها نشان داد که از لحاظ توزیع و پراکندگی اعضای هیئت علمی، بیش‏ترین تجمّع مربوط به دانشکده پزشکی است. از نظر توزیع زمینه موضوعی نیز، دانشکده پزشکی با ۵/۶۶ درصد بیش‏ترین اطلاعات را تولید ‌کرده‌است و دانشکده‏های داروسازی، بهداشت و تغذیه، پرستاری و مامایی، پیراپزشکی و دندان‏پزشکی در رده‏های بعدی تولید اطلاعات قرار دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




به بیان دیگر، در گام دوم بانک باید بداند چگونه فضاهای جدیدی را برای فرصت‌های عظیم آینده و پیش روی خود خلق کند که‌ هیچ رقیبی در آن ها وارد شده و حتی تصور آن را هم نکرده باشد.

۳-در گام سوم، بانک باید از بیرون به درون سازمان خود نگاه کند و استراتژی‌های خود را ‌بر اساس رفتار و نیازهای مشتریان بالقوه طراحی کند.در عرصه رقابت امروز، تلاش در جست‌وجوی ارضای نیازهای مشتریان و خواسته‌های آن ها کافی نیست.

به بیان دیگر، در این گام باید بتواند برنامه های قابل اجرایی طراحی نماید که نیازهای مصرف‌کنندگان را بر داشته باشد و در عین حال با تحول و نوآوری در زندگی مردم و رفتار مصرف‌کنندگان متناسب باشد.

هدف این گام آن است که تجربیات متفاوت و متمایزی از گذشته برای زندگی مردم خلق شود به نحوی که ‌این تجربیات متفاوت به راحتی در میان مشتریان جایی خود را پیدا کند و نیازی به صرف بودجه‌های کلان در برقراری ارتباطات بازاریابی و عنوان کردن ویژگی‌ها و مزایای محصولات و خدمات برای مشتریان نباشد. تنها با اجرای این سه گام، بانک‌ها می‌توانند با موفقیت کامل، به نقاط دست یافته در بازارهای گذشته را شناسایی کرده و نوآوری موفق و چشمگیر را به بازار معرفی نمایند و با ارائه فرصت جدید رشد، کسب و کارهای آینده را از نو خلق کنند. اجرای این سه گام ساده نیست اما آنقدرها هم که تصور می‌کنیم، دست نیافتنی و دشوار نیست.

بسیاری از بانک‌ها بر مبنای تجربیات گذشته و به کارگیری غرایز درست، راه‌های موفقیت آینده خود را شناسایی کرده‌اند.

مدیران ما باید بیامورند تا غرایز رهبری خود را به درستی‌ هدایت کرده و به‌رغم ماهیت متحول و پیچیدگی‌های رو به رشد کسب و کار در عرصه رقابت، این غرایز را در بانک‌ها توسعه دهند.

هدف نهایی ما، دست یافتن به بانک‌هایی است که در جست‌وجوی خلق مزیت مشتری باشند و آن چه در قالب مزیت مشتری عنوان می‌کنیم به چیز جز تلاقی فرصت‌های نوآوری، روندها و تحولات بازار، تغییر رفتار و تجربیات مردم در زندگی و محیط کار و موفقیت بر مبنای شایستگی بانک نیست (برندسازی در بازار خدمات مالی، دکتر محمدرضا داوری و علی سلیمانی بشلی)

۲-۲-۳-۴-قوت‌نامه تجاری

قوت نامه تجاری مفهومی ادراکی است که‌ از ارزش نام تجاری و نگرش مصرف‌کنندگان نبت به آن شکل می‌گیرد. نام تجاری قوی می‌تواند با کاهش برداشت‌های منفی، در جهت گسترش برند نقش اساسی ایفا کند قوت نام تجاری منعکس کننده‌ چشم‌اندازی از توانایی‌ها و ویژگی‌های نام تجاری است که در آن، قدرت یک نام تجاری ‌بر اساس برداشت‌های مصرف‌کنندگان از نام تجاری است؛ نه ویژگی‌های ذاتی و مطلق آن.

و مثل هر پیوند دیگر با نام تجاری، می‌تواند مصرف‌کنندگان را در بازاریابی و پردازش اطلاعات مربوط به ‌ایجاد نام تجاری، متمایز کردن یک نام تجاری انتخاب نام تجاری و غیر کمک کند (شولتز،[۲۵] ۱۹۹۸).

یک نام تجاری یا شناسه موقعی دارای قوت است که بتواند رفتار مصرف‌کنندگانی که به آن شناسه می‌نگرند را تحت تاثیر قرارداده و به شکل عادی ترجیحات، گرایش‌ها و رفتار خرید برای آن شناسه را تکراری و روزمره کند. امروزه نام تجاری جز مهم و جدا نشدنی در راهبردهای بازاریابی است و بازاریابی شناسه در قلب تجارت قرارداد (باکر و هات[۲۶]، ۲۰۰۲).

۲-۲-۳-۵-مؤلفه‌‌ی قوت نام تجاری از دیدگاه کولین بیتز

ثبات برند

ایجاد برند در بازار به صورت دراز مدت به طور معمول نمره بالاتری دریافت خواهد کرد که ‌این امر به دلیل عمق وفاداری است (باتز،[۲۷] ۲۰۰۵)، تلاش بیشتر شرکت‌های موفق پس از ایجاد یک برند، تثبیت موفقیت آن و همچنین فعالیت‌های توسعه‌ای برند است. با توجه به‌ اهمیت این موضوع در جهت افزایش ارزش برند و همچنین افزایش ارزش دارایی‌هایی نامشهود در یک بنگاه، مواد زیر می‌تواند سهم بسزایی داشته باشند.

۱-محدودیت تمرکز و تخصص در یک رشته ‌یا کالای معین

۲-اولویت عملکرد عالی بر تبلیغات

۳-کوشش برای اثبات یک صنعت بارز و مهم

۴-ادعای اصالت و پیشگام بودن؛

۵-استقبال از رقابت؛

۶-خودداری از عرضه انواع کالاها با یک نام،

۷-جذابیت و زیبایی‌ گون (نشان تجاری)

۸-سادگی و کم‌هجایی نام؛

۹-جهانی بودن و جهانی شدن(کپ فریر[۲۸]، ۱۹۹۷).

وفادرای به برند و اعتماد به برند: برند یکی از ابزارهای ارتباطی مهم در مجموعه ‌ارتباط با مشتری محسوب می‌گردد و به دو دلیل برای مشتری ارزشمند است اول اینکه ریسک مصرف‌کننده را کاهش می‌دهد و دوم در هزینه های تصمیم‌گیری صرفه جویی می‌کند برند در یک رابطه طولانی مدت باعث می‌گردد که خریدار و فروشنده به ‌یکدیگر تعهد پیدا کنند لذا برند می‌تواند به عنوان ابزار دفاعی به کار رود که مشتریان کنونی را حفظ کند و به عنوان ابزار تهاجمی به کار رود که مشتریان جدید را به دست آورد.

وفادرای، واکنش رفتاری نسبتا متعصبانه‌ ای (در خرید یا توصیه) است که فرد در زول زمان نسبت به‌یک نام تجاری پیدا می‌کند و باعث می‌شود که در فرآیندهای تصمیم گیری و ارزیابی، از بین مجموعه نام تجاری دیگری که در ذهن دارد، گرایش خاصی نسبت به‌ان نام تجاری پیدا کنند این واکنش تابعی از فرآیندهای روانشناختی و ذهنی است. وفاداری به برند متاثر از رضایت یا نارضایتی مشتری از برند در طول زمان و همین طور، کیفیت محصول یا خدمات است (سوئینی و وایت[۲۹]، ۲۰۰۸)

۲-۲-۴-بازاریابی مستقیم[۳۰]

نوعی از بازاریابی است که مستقیما با مشتری مشکوک ارتباط برقرار می‌شود. در این روش افرادی که بازاریابی می‌شوند مستقیما از بازار هدف انتخاب می‌شوند. نقطه مقابل بازاریابی مستقیم، بازاریابی غیرمستقیم، بازاریابی غیرمستقیم نام گرفته ‌است.

در این نوع بازاریابی به صورت غیرمستقیم سعی در جذب مشتری می‌شود مانند تبلیغات بیلبوردی که در فضاهای عمومی انجام می‌شود.

بازاریابی مستقیم قابل اندازه‌گیری بوده و قابلیت پیگیری دارد، به ‌این مفهوم که می‌توان درصد موفقیت بازاریابی را مشخص نمود، به عنوان نمونه با تقسیم افرادی که بازاریابی شده‌اند به ‌افرادی که مراجعه کرده‌اند، در صد موفقیت بازاریابی را تعیین کرد.

این نوع بازاریابی از ابزارهای ارتباطی مختلف بهره می‌برد. نظیر پست، رایانامه، پیام کوتاه، دورنگار در برخی موارد با استفاده ‌از کوکی ذخیره شده به وسیله نمایشگر اینترنت هم می‌توان بازاریابی مستقیم انجام داد.

همچنین کمپین‌های تبلیغاتی نیز می‌تواند به صورت بازاریابی مستقیم عمل کنند.

۲-۲-۴-۱-روش‌های متداول این نوع بازاریابی

افرادی که در این روش بازاریابی می‌شوند. از قبل شناسایی شده و اطلاعات آن ها در بانک‌های اطلاعاتی مربوط ذخیره شده و نامه‌ آن ها نیز در ابتدای بولتن بازاریابی درج شده و مستقیما خطاب می‌شوند.

تفاوت‌های این روش بازاریابی با روش‌های متداول تبلیغات به موارد زیر مرتبط می‌شود:

۱-هدف: در این روش معمولا مشتریان هدف شناسایی شده و بازاریابی بر روی آن ها اتفاق می افتد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




اما در خصوص مبنا و زمان الزام آور شدن رأی‌ داوری به چند دیدگاه متفاوت اشاره می‌گردد:

الف- الزام آور شدن رأی‌ داوری و تعیین زمان آن بر مبنای قانون کشور مبداء

این دیدگاه در میان سایر نظریات از این باب، از طرفداران زیادی برخوردار است؛ (Gaillard & Savage, 1999, 974; Van Den & Albert, 1981, 339-346) حتی در میان حامیان این نظر هم، باز چندین دلیل برای انتخاب این مبنا وجود دارد.برخی به ساختار قسمت ه بند اول ماده ی پنج کنوانسیون نیویورک و بیان صریحی که در وابستگی رأی‌ داوری به وضعیتش در کشور مبداء دارد، استناد می‌کنند. برخی دیگر می‌گویند وقتی رایی در نظام حقوقی که صادر شده است الزام آور تلقی می شود به تبع آن این خصیصه ی الزام آور بودن را با خود حفظ خواهد کرد و نهایتاًً برخی دیگر معتقدند که کنوانسیون در صدد این نبوده است تا رأی‌ خارجی را کاملا غیر محلی بداند و صرفا ناشی از قوانین خود کنوانسیون باشد بلکه اتفاقی که در تصویب کنوانسیون نیویورک افتاده این است که نقش دادگاه مقر همچنان به عنوان یک نقش اساسی و بنیادین در قوانین آن حفظ شده است. (Gaillard & Savage, 1999, 975) در عین حال همین گروه معتقدند که صرف اعتراض به رأی‌ نمی تواند خدشه ای به الزام آور بودن رأی‌ وارد کند. ‌به این صورت که اگر دادرسی برای رسیدگی به اعتراض در جریان باشد، باز هم رأی‌ همچنان الزام آور خواهد بود. (Gaillard & Savage, 1999, 975-976) این گروه این موضوع را از اصول کنوانسیون تلقی می‌کنند. به نظر می‌رسد این اصل همچون بسیاری دیگر از اصول داوری های تجاری، یک قاعده ی حقوقی الزام آور برای کشورها نیست؛ اما دلیل پذیرش این نظر از سوی بسیاری کشورها ،به خاطر تمایل جهانی به تابعیت رأی‌ از کشور مبداء است. هر چند طرفداران این نظر بر الزامی بودن رأی‌ بر مبنای قانون مبداء اتفاق نظر نظر دارند اما در خصوص مبنا قرار گرفتن کامل قانون کشور مبداء ‌در مورد شرایط و زمان لازم الاجرا شدن رأی‌ نظرات متفاوتی ابراز کرده‌اند.

برخی قائل بر این نظر هستند که مفهوم الزام آور بودن که مستقل از قانون محل اجرای رأی‌ است و بر مبنای قانون مقر سنجیده می شود باید با تفکیک بین طرق شکایات عادی و فوق العاده آرا مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این تفسیر طرق شکایت عادی از رأی‌ اگر همچنان ممکن باشد، رأی‌ الزام آور نخواهد بود ولی باز بودن طرق شکایت فوق العاده از رأی‌ خدشه ای به الزام آور بودن رأی‌ وارد نمی کند. ‌بنابرین‏ رایی الزام آور خواهد بود که راه های شکایت عادی از آن در کشور مبداء ممکن نباشد اگر چه بتواند موضوع شکایت فوق العاده قرار بگیرد. (Van Den & Albert, 1981, 340-346)

بر اساس نظری که الزام آور بودن رأی‌ را به صورت مطلق را مورد پذیرش قرار می‌دهد، قاضی محل اجرای رأی‌ هیچ گونه دخالتی ‌در مورد الزام آور بودن یا نبودن رأی‌ در کشور مبداء نمی کند و موضوع را به طور کامل تابع قانون کشور مبداء می‌داند. اما بر اساس دیدگاه اخیر قاضی محل اجرا باید قانون کشور مبداء را مد نظر قرار دهد و با تفکیک طرق عادی و فوق العاده شکایت از یک رأی‌ در کشور مبداء، در خصوص الزام آور بودن یا نبودن یک رأی‌ داوری تصمیم گیری کند. برخی دیگر نیز اصطلاح الزام آور بودن را منطبق بر اصطلاح نهایی بودن در کنوانسیون ژنو ۱۹۲۷ می‌دانند. ‌به این صورت که بر خلاف نظرات قبلی، به تفکیک طرق شکایت از آرا در کشور مبداء اعتقادی ندارند. ‌به این معنا، زمانی که تمامی روش های شکایت از رأی‌، اعم از عادی و فوق العاده بر روی اعتراض بسته باشد رأی‌ الزام آور به حساب می‌آید. (Gaillard & Savage, 1999, 972) می توان گفت طرفداران این نظریه تا حدودی، به تکرار قواعد الزام آور کنوانسیون ژنو توسط کنوانسیون نیویورک معتقد هستند.

چرا که رأی‌ برای لازم الاجرا شدن باید در کشور مبداء نهایی شده باشد به آن معنی که در کنوانسیون ژنو ۱۹۲۷ به کار رفته است. تنها با این تفاوت که بار اثبات نهایی شدن بر عهده ی خواهان درخواست اجرای رأی‌ داوری نیست و خوانده اگر به الزامی نبودن رأی‌ در کشور مبداء معترض باشد، باید آن را اثبات کند.

ب- الزام آور شدن رأی‌ داوری و تعیین زمان آن مستقل از قانون کشور مبداء طرفداران این نظریه اعتقاد دارند بر اساس کنوانسیون نیویورک، الزام آور بودن یا نبودن رایی نیازی نیست که حتما این رأی‌ در کشور مبداء قابل اجرا بوده باشد. ‌بنابرین‏ وضعیت رأی‌ در خصوص الزام آور بودن، تابع وضعیتش در کشور مبداء نخواهد بود و هر گونه مراجعه به قانون کشور مبداء رد شده است. همچنین برخی دیگر از مفسرین این نظر رأی‌ داوری را اصولا الزام آور می دانند مگر اینکه رأی‌ در کشور مبداء در حال رسیدگی تجدید نظر خواهی باشد و یا اینکه برای الزام آور شدن وابسته به تحقق شرط دیگری شده باشد. (Gaillard & Savage, 1999, 973) در ادامه ی همین نظر که بر مبنای تفسیری از پرونده ای در دادگاه تجدید نظر بروکسل ناشی شده است، الزام آور بودن را می توان بر اساس قصد و نیت طرفین نیز برداشت کرد. (Gaillard & Savage, 1999, 976-977) کنوانسیون نیویورک در قسمت ه بند اول ماده ی پنج رأی‌ داوری را به محض صادر شدن در کشور مبداء الزام آور ندانسته است تنها زمانی را که صرفا اختصاص به زمان صادر شدن رأی‌ هم ندارد برای الزامی شدن رأی‌ فرض ‌کرده‌است.

به نظر می‌رسد این تفسیر تا حدودی طرفداران داوری غیر محلی را توجیه می‌کند. چرا که مدافعان داوری غیر محلی اعتقاد دارند رأی‌ به محض صدور الزام آور است و نیازی نیست برای لازم الاجرا بودن رایی به قانون کشور مبداء آن رجوع شود. هرچند کنوانسیون این نظر اخیر را تأیید نمی کند و بسیاری از مفسیرین بر این نظر هستند که کنوانسیون همواره تابعیت رأی‌ را مد نظر داشته است.

ج– دیدگاه کنوانسیون نیویورک در خصوص زمان الزام آور شدن رأی‌ داوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




بااین توضیح بایدگفت علاوه بر تقسیم بندی عقود به لازم و جایز، خیاری ، منجز و معلق که در ماده ۱۸۴ قانون مدنی ایران آمده است میتوان تقسیم بندی های دیگری را هم در نظر گرفت. مثلا با توجه به اثراصلی ومستقیم عقد پس از انعقاد میتوان عقود را دسته بندی نمود ، ‌درباره اینکه اثر اصلی و مستقیم عقد پس از انعقاد ، انتقال مالکیت باشد یا ایجاد تعهد و یا ایجاد اذن باشد قراردادها به سه دسته تقسیم می‌گردد: تملیکی، عهدی و اذنی.

نویسندگان حقوق مدنی درتعریف عقد تملیکی گفته اند : «عقد تملیکی ، عقدی است که موجب انتقال مالکیت ازیک طرف به طرف دیگر می شود.[۹۹]» همانطورکه ملاحظه می شوددراین تعریف تکیه اصلی برمعنای لغوی واژه تملیک (انتقال حق مالکیت) شده وعقد تملیکی ، قراردادی معرفی گردیده که فقط باحق مالکیت ‌سروکار دارد. امابایددرنظرداشت که حق مالکیت ، تنهایکی ازحقوق عینی به شمارمی رود ، لذانظم ‌در تقسیم بندی عقود ایجاب می کندکه تعریف عقدتملیکی تنها حق مالکیت رادربرنگیرد ، بلکـــه به نظر می ‌رسد که تعریف عقدتملیکی بهتراست چنان باشدکه علاوه برحق مالکیت ، شامل سایرحقوق عینی نیزگردد. توضیح اینکه تقسیم عقود به تملیکی ، عهدی واذنی که درپیشتربیان شد اختصاص به حقوق مالی دارد یعنی قراردادهایی که باحق مالی ‌سر و کار دارند وحق مالی نیزازدیربازبه ۲ دسته ؛ حق عینی و حق دینی تقسیم شده است. این حقوق برای ایجاد ، انتقال یا زوال نیازبه اسباب ویژه ای دارند. مهمترین سببی که موجب ایجادویاانتقال حقوق مالی می‌گردد ، قرارداداست وبنابراین تقسیم عقودبه تملیکی وعهدی واذنی ، بیشترازلحاظ ارتباط این قراردادهاباایجادوانتقال حقوق مالی می‌باشد.

ازآنجاکه اثرعقداذنی ، اذن واباحه است ونه حق ، ایجادوانتقال حقوق مالی راباید درچارچوب عقودتملیکی وعهدی بررسی نمودودرتعریف عقد عهدی گفت « عقدعهدی قراردادی است که سبب ایجادویاانتقال حقوق دینی می شود.»

لذابرای آنکه ایجادویاانتقال آن دسته ازحقوق عینی که درچارچوب عقدقرارمی گیردبه نظم کشیده شود ، شایسته است عقد تملیکی را اینگونه تعریف نمود: «عقدتملیکی عقدی(قراردادی) است که موجب ایجادویاانتقال حق عینی می‌گردد.»[۱۰۰]با توجه ‌به این تعریف عقدتملیکی رابه دودسته میتوان تقسیم نمود:

  1. عقدتملیکی موجد حق عینی:

درقانون مدنی ایران چهارعقدوجودداردکه اثراصلی آن ها ، ایجادحق عینی برای طرف قراردادمی باشد واین چهارعقد عبارتنداز : عقدموجدحق انتفاع ، عقدوقف ، عقدموجدحق ارتفاق وعقدرهن.

  1. عقدتملیکی ناقل حق عینی:

بابررسی قراردادهای موجوددرقانون مدنی ایران ، ‌بنظر می ‌رسد که درتمامی عقودی که موجب انتقال حق عینی می‌شوند ؛ حق مالکیت ، موضوع عقد می‌باشد که این قراردادها عبارتنداز : بیع ، اجاره(اشیاء ‌و حیوان) ، معاوضه ، قرض ، هبه ووصیت تملیکی.

درباره خصوصیات عقدتملیکی وتفاوتهای آن با عقد عهدی نیز میتوان گفت :

الف) موضوع عقد تملیکی همواره مال است ، به علت اینکه تملیک همواره روی مال صورت می‌گیرد اما موضوع عقد عهدی می‌تواند مال یا انجام فعل یا ترک فعل باشد.

ب) موضوع عقد تملیکی همواره عین معین و مال ملموس خارجی است و یا منفعت مال معین است.

ج) ‌بر اساس آنچه که ماده ۳۶۱ قانون مدنی ایران[۱۰۱] مقرر داشته است ، در عقد تملیکی موضوع عقد باید حین العقد موجود باشد و الا عقد باطل است ، امادرآن عقدعهدی که موضوع آن مال می‌باشد، اگردرزمان انعقاد عقدمال موضوع قراردادوجود خارجی نداشته باشد عقد باطل نمی شودومهم این است که درزمان اجرای تعهد مال موجود باشد.

د) عقد تملیکی ایجادحق عینی می کنددرحالیکه عقدعهدی حق دینی ایجادمی کند.

‌در خاتمه این بحث ذکر این نکته نیزخالی ‌از لطف نیست که از ‌نظر برخی حقوق ‌دانان ، عقود تملیکی را به اعتباری میتوان درسه دسته تقسیم بندی نمود[۱۰۲]:

نخست عقودی که موجب تملیک ‌و تملک عین است مانند عقد بیع

دوم عقودی که موجب تملیک ‌و تملک منفعت است مانند عقد اجاره نسبت به منافع عین مستأجره

سوم عقودی که موجب تملیک ‌و تملک انتفاع هستند مانند عاریه

ب) عقود معوض و غیر معوض:

دریک تقسیم بندی دیگر، عقودبه معوض وغیرمعوض تقسیم می‌گردند.

درتعریف عقدمعوض باید گفت، عقدی است که دو مورد دارد« عوض ومعوض» ، به عبارت دیگرعقدمعوض عقدی است که درآن یکی ‌از طرفین ‌در مقابل‌ طرف دیگرتعهد می کند ویامالی را می‌دهد درعوض مالی که ‌از طرف‌ دیگرمی گیرد ویا تعهدی که ‌از طرف‌ دیگربه نفع اومی کند. به ‌عنوان مثال عقد بیع عقد معوض است زیرا فروشنده مبیع را تملیک می‌کند و در مقابل ثمن را تملک می کند. درعقدمعوض علت دادن مال ویا تعهد هر یک ‌از طرفین عقد ، گرفتن مال یاتعهدطرف مقابل است مانند عقدبیع وبعبارت بهتر عقود معوض ، عقودی هستند که با ملاحظات اقتصادی بسته می‌شوند.

درباره عقد غیرمعوض هم گفته شده که عقدی است که یک عوض دارد ، یعنی یکی ‌از طرفین مالی رابه دیگری می دهدویاتعهدی ‌در مقابل‌ اومی نماید ، بدون اینکه ‌از طرف‌ دیگرمالی دریافت نماید یاطرف دیگربه نقع اوتعهدبه امری نماید مانند هبه ووقف وبعبارت بهتر عقود غیرمعوض ، عقودی هستند که با ملاحظات اخلاقی بسته می‌شوند. درعقدغیرمعوض هم میتوان شرط عوض کرد(البته نه درتمام آن ها).

‌ذکر این نکته ضروری است که ممکن است در عقد غیر معوض شرط عوض شده باشد. در این صورت باید توجه داشت که شرط عوض در عقد غیر معوض موجب معوض شدن قرارداد نمی شود. مثلا درعقدهبه اگرواهب بگویدخانه ام رابه توبخشیدم وضمن عقدشرط کندکه متهب دوچرخه اش رابه واهب بدهد ، این شرط عوض عقدرامعوض نمی کند.

بااین توضیح عقد معوض وعقد غیرمعوض باشرط عوض تفاوتهایی به شرح زیربایکدیگر خواهند داشت:

الف) در عقدمعوض، هریک از طرفین دارای حق حبس[۱۰۳] است در حالی که درعقد غیرمعوض هیچگاه حق حبس وجودندارد حتی اگردرعقدغیرمعوض شرط عوض شده باشد. دلیل اینکه درعقودغیرمعوض با شرط عوض حق حبس منتفی می‌باشد این است که شرط عوض به عنوان شرط آمده است و هر شرطی اصولا جنبه فرعی دارد و نمی تواند در تقابل با عوض اصلی عقد قرار گیرد. ‌بنابرین‏ وقتی عقد غیر معوض با شرط عوض منعقد می‌گردد با عنایت بر اینکه شرط عوض حالت فرعی دارد لذا نمی تواند برای ذی نفع آن ایجاد حق حبس نماید.

ب) در عقود معوض، عوضین باید دارای تعادل نسبی باشند در حالی که این تعادل نسبی در عقد غیرمعوض با شرط عوض لحاظ نمی گرددزیرا گفته شد که شرط عوض امر فرعی در عقد می‌باشد در حالی که درعقد معوض هردوعوض امراساسی هستند.

نتیجه لزوم تعادل نسبی عوضین در عقد معوض این است که اگر میان دو عوض تعادل نسبی وجود نداشته باشد در اینصورت برای طرف متضرر به استنادخیار غبن حق فسخ ایجادخواهدشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




۱-۱ مقدمه

کیفیت صورت‌های مالی برای تصمیم‌گیرندگان مالی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو تجدید ارائه صورت‌های مالی، با خود پیغامی از وجود نواقص و ایرادات در اقلام صورت‌های مالی به همراه دارد. که می‌تواند بر سیاست های تامین مالی شرکت تاثیر مهمی داشته باشد، کاهش کیفیت صورت‌های مالی از دید تامین‌کنندگان مالی می‌تواند موجبات خودداری از سرمایه‌گذاری را فراهم کند. همچنین در شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده احتمال اینکه حسابرس ثبات کمتری داشته باشد زیاد است، که می‌تواند ناشی از درخواست کارفرما (شرکت) باشد یا به اراده خود حسابرس تا از مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ شانه خالی کند. ‌تجدید ارائه صورت‌های مالی به دلایل مختلفی می‌تواند رخ دهد، حسابرس و مدیر شرکت می‌توانند باعث تجدید ارائه صورت‌های مالی شوند و این زمانی رخ می‌دهد که صورت های مالی آن دوره یا دوره های قبل، در نتیجه وجود اشتباهاتی به شکل نادرست ارائه شده است، اصلاح آن اشتباهات از طریق تعدیل مانده اول دوره سود انباشته و تجدید ارائه صورت های مالی دوره گذشته ضرورت پیدا می‌کند. گرچه ارائه صورت های مالی، پدیده ای جدید نیست اما به دلیل وجود روش های حسابداری متهورانه[۱]، بی نظمی های حسابداری یا تقلب در حسابداری، تعداد و مبلغ ارائه سود شرکت ها در طول چند سال گذشته به طور چشم گیری افزایش یافته است. ‌بنابرین‏، توجه بسیاری از سرمایه گذاران، تحلیل گران و تدوین کنندگان مقررات به موضوع تجدید ارائه جلب شده است. به دلیل تغییرات مستمر و مداومی که در شرایط اقتصادی و اجتماعی صورت می‌گیرد، ممکن است تغییر در اصول و روش های حسابداری به منظور هماهنگ کردن واحد تجاری با شرایط جدید، ضرورت یابد. هنگامی که مدیریت واحد تجاری به دلیل تغییر در شرایط اقتصادی و اجتماعی تصمیم به تغییر در اصول یا روش های حسابداری می‌گیرد، با این سوال مواجه می شود که این تغییر ( یا تغییرات) چگونه باید گزارش شوند تا قابلیت مقایسه صورت ها ی مالی دوره های مختلف حفظ گردد؟ بدیهی است که به کارگیری اصول و روش های جدید حسابداری در گزارش های سالانه می‌تواند به عدم یکنواختی صورت های مالی دوره جاری و دوره های گذشته منجر شود و قابلیت مقایسه آن ها را با یکدیگر از بین ببرد. از طرف دیگر نمی توان صرفا به خاطر حفظ رعایت ثبات رویه از به کارگیری اصول جدید حسابداری چشم پوشی کرد (کراس و همکاران[۲]، ۲۰۰۳).

در این پژوهش با توجه به اهمیت صورت‌های مالی و کیفیت آن و همچنین تاثیرات منفی تجدید ارائه بر استفاده‌ کنندگان از گزارشات منتشرشده به بررسی تاثیر ارائه مجدد صورت‌های مالی بر سیاست‌های تامین مالی و ‌پاسخ‌گویی‌ حسابرس پرداخته شده است، لذا در این فصل چارچوب پژوهش و کلیات آن ارائه می‌شود.

۱-۲ بیان مسئله و تشریح موضوع

طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران، هدف صورت‌های مالی ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده کنندگان صورت‌های مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات، ” مربوط بودن” و ” قابل اتکا بودن” و خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات ” قابل مقایسه بودن” و “قابل فهم بودن ” است . اطلاعاتی که فاقد این خصوصیات باشد،مفید نبوده ویا دارای فایده محدودی است از آنجا که خصوصیات کیفی قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن ، بر مفید بودن اطلاعات می افزاید ،وجود ثبات رویه حسابداری در روش های بکارگرفته شده و افشای مناسب اطلاعات الزامی است ( کمیته تدوین استانداردهای حسابداری ، ۱۳۸۸ ) . لذا، در صورت وجود اشتباه یا تغییر رویه در صورت های مالی دوره جاری نسبت به دوره یا دوره های مالی قبل ، تجدید ارائه صورت های مالی ابزاری متداول جهت ایجاد ثبات رویه و افشا مناسب اطلاعات خواهد بود. مهمترین علل تجدید ارائه صورت های مالی، شامل شناسائی درآمد ، ذخائر عمومی ، بیش از اندازه گزارش نمودن دارایی ها ، سرمایه ای نمودن نادرست برخی مخارج ، مخارج تجدید ساختار ، ارائه کمتر از واقع بدهی ها یا کاهش ارزش دارایی ها است .

از دیدگاه سرمایه گذاران، اخبار تجدید ارائه صورت‌های مالی فقط بیانگر مشکلات عملکرد دوره گذشته نیست، بلکه نوعی پیش‌بینی مشکلات آتی برای شرکت و مدیریت آن محسوب می شود و موجب سلب اطمینان سرمایه‌گذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت و کاهش کیفیت سود گزارش شده می‌گردد (کاظمی و شریعت پناهی،۱۳۸۹ ) . در واقع، صورت‌های مالی تجدید ارائه شده به صورت صریح و شفاف، علائمی پیرامون قابل اتکا نبودن صورت های مالی دوره های گذشته و کاهش کیفیت گزارشگری مالی ارائه می‌کنند.

سوال اصلی این تحقیق این است که چگونه کیفیت اطلاعات حسابداری بر انواع سرمایه گذاران اثر می‌گذارد؟ یا به نحوی دیگر، آیا اطلاعات حسابداری باکیفیت بر انتخاب شرکت‌ها از میان سرمایه گذاران خارجی اثر می‌گذارد؟

طبق چهارچوب مفهومی IASB [۳] ( هیئت استانداردهای حسابداری بین‌المللی) و FASB [۴] (هیئت تدوین استانداردهای مالی حسابداری)، گزارشگری مالی باید به سرمایه گذاران کمک کنند تصمیم بگیرند که چگونه منابع مالی را به یک نهاد مشخص تخصیص دهند.تدوین کنندگان استانداردها بیشتر تأکید می‌کنند که اطلاعات حسابداری باید برای طیف گسترده ای از سرمایه گذاران و بستانکاران مفید باشد ، تانسبت به تامین منابع مالی برای شرکت تصمیم گیری نمایند. تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری در سیاست‌های تامین مالی خارجی شرکت‌ها یک مسئله مهم برای مطالعه می‌باشد .

تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که تجدید ارائه صورت‌های مالی منجر به کاهش اعتبار اطلاعات حسابداری می‌گردد ( ویلسون ۲۰۰۸ ). ‌بنابرین‏ کاهش اعتبار اطلاعات حسابداری را به تغییرات در سیاست های تامین مالی شرکت‌ها ارتباط می‌دهیم .

در اینجا ، بررسی می‌کنیم که چگونه تجدید ارائه صورت‌های مالی به عنوان شاخص کاهش اعتبار اطلاعات حسابداری ، سیاست‌های تامین مالی و حقوق صاحبان سهام شرکت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد .

همچنین تجدید ارائه صورت‌های مالی نشان دهنده شکست نه تنها مدیریت شرکت که مسئول ارائه صورت مالی می‌باشد بلکه حسابرسان خارجی به دلیل تشخیص و اظهار نظر اشتباه می‌باشد .‌به این ترتیب هر دوی مدیران و حسابرسان باید سرزنش و مجازاتهایی را برای ایفای نقش خود در تجدید ارائه داشته باشند . در این مطالعه شرایط تجدید ارائه که منجر به تغییر حسابرس می شود را ارزیابی می‌کنیم .

۱-۳ اهداف اساسی از انجام تحقیق

هر تحقیق از زمان آغاز یقینا با هدفی آغاز شده است که مطابق با آن هدف فرضیات و سوالات خود را تدوین ‌کرده‌است و لذا این تحقیق نیز از این امر مستثنی نبوده و اهداف اصلی و فرعی مخصوص به خود را دارد.

هدف اصلی اول :

  • بررسی سیاست های تامین مالی شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده در دوره پس از تجدید ارائه.

هدف اصلی دوم :

  • بررسی گردش حسابرس در شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده.

هدف اصلی سوم :

  • بررسی گردش حسابرس به حسابرسی کوچکتر یا بزرگتر در شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




ارتباط توانمندسازی با رضایتمندی شغلی[۱۷]

مطالعات نشان می‌دهد هنگام اجرای تغییرات سازمانی مانند: طرح تعدیل نیروی انسانی، مهندسی مجدد ساختار سازمانی و نصب ماشین آلات جدید زمینه بروز استرس در میان کارکنان فراهم می شود. برای جلوگیری از بروز استرس و حفظ کارایی کارکنان می توان از خدمات مشاوره ای روانشناس صنعتی و سازمانی و همچنین اجرای فرایند توانمندسازی استفاده کرد. در دهه اخیر سازمان‌ها از طرح تعدیل نیروی انسانی به عنوان یک استراتژی برای انجام اصلاحات اساسی و حفظ موقعیت خــــود در اقتصاد و تجارت جهانی استفاده می‌کنند که البته از آثار منفی جانبی آن می توان به بروز پریشانی فکری، افزایش حجم کارفرد، کاهش حس همکاری، بیم و دلهره ناشی از دست دادن کار و بروز تضاد در انجام کارها در میان کارکنان اشاره کرد.

تحقیقات انجام شده در انگلستان نشان از افزایش سطح استرس میان مدیرانی میانی سازمان‌هایی دارد که مشمول طرح تعدیل نیروی انسانی شده اند به نحوی که شرایط کاری آنان نسبت به قبل از اجرای طرح سخت تر شده است. برای حل این مشکل با اجرای فرایند توانمندسازی می توان توانایی مدیران را برای غلبه بر مشکلات افزایش داد.

در گزارش کارخانه شیمیایی وینسون آمده است از طریق توانمندسازی و بهسازی فرایند تولید، سالیانه به ۲۵ میلیون دلار افزایش سود دست یافته اند. مدیر کارخانه رمز موفقیتش را وجود کارکنان توانمند می‌داند که دروازه های بازارهای جهانی را به روی محصولاتش گشوده اند.

کیوامــاکی[۱۸] در ‌بررسی‌هایش نشان می‌دهد میان اجرای طرح تعدیل نیروی انسانی و سلامتی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. از آن جمله می توان به افزایش عوارض جسمی، فشار خون، ناراحتیهای گوارشی، احساس عدم امنیت شغلی، کم کاری، ناهنجاریهای رفتاری و روانی اشاره کرد.

ساوری[۱۹] در رابطه با سیر تاریخی توسعه نظریات توانمندسازی ریچاردکوتو[۲۰] از دو نوع توانمندسازی به شرح زیر نام می‌برد.

اولین نوع ،توانمندسازی روان- سیاسی است که باعث افزایش عزت نفس (احترام به خود) شده و نتـایج آن در رفتار با دیگران جلوه پیدا می‌کند، به عبارت دیگر توانمندسازی مستلزم اعتماد و توقعات و مهمتر از آن توانایی کارکنان درمورد یک تغییر واقعی در رفتار است.

نوع دوم، توانمندسازی روان – نمادین است، که علاوه بر افزایش عزت نفس در کارکنان باعث تغییر در مجموعه ای از پدیده‌های غیرقــابل تغییر می شود. یک بار دیگر تأکید می‌کنیم که اجرای توانمندسازی واقعی، مستلزم درک مجموعه ای از تفاوت‌های روحی و تعهد و التزام مدیران و کارکنان خواهدبود که ‌بر اساس صداقت و اعتماد متقابل استوارگردیده باشد.

تغییر در فرهنگ، رفتار و ترک عادت‌های کهنه و قدیمی روش بسیار مناسبی است تا بتوانیم به کمک آن و ‌بر اساس یک سیستم ارزشی مبتنی بر ارزش‌های اخلاقی و انسانی، رابطه بسیار نیرومندی بین مدیر و کارکنان به وجود آوریم. این ارزش‌ها باید به گونه ای طراحی شوند که موردتایید مدیر و کارکنان باشند.

‌بنابرین‏، باید جوی بر سازمان حاکم کنیم که افراد احساس آزادی، احترام، انگیزش و اختیار کنند و ارزش‌های اخلاقی مثل صداقت، حقیقت، اصالت، اعتماد و اطمینان در سرلوحه کار سازمان و اعضای آن قرار گیرد.

توانمندسازی و فشار عصبی[۲۱]

استرس حالت روحی و جسمی است که بر بهره وری عملکرد، کارایی، سلامت جسمی و روانی کارکنان اثر می‌گذارد. استرس واکنشی جسمی و رفتاری است و زمانی بروز می‌کند که توازن بین توانایی شخص و انجام وظایف محوله وجود نداشته باشد. استرس از موانع رشد و توسعه سازمان بوده و عواملی مانند: کار اضافی، شرایط نامناسب کاری، روابط انسانی ناسالم، اعمال کنترل های شدید بر کارکنان، انتظارات و توقعات بیجا در بروز آن موثرند.

آمار مرگ و میر ناشی از کار اضافی یکی از عوامل استرس زا است و آمار تلفات در کشور ژاپن سالیانه به ۰۰۰/۱۰۰نفر می‌رسد. اولین کارمندی که به علت این بیماری فوت کرد روزانه ۱۵ ساعت کار می کرد و ۱۰۰ ساعت در ماه اضافه کاری داشت. خسارت ناشی از استرس در کشور آمریکا سالیانه بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار، انگلستان ۶۳ میلیارد پوند و استرالیا ۱۵ میلیارد دلار تخمین زده می شود. خسارت فوق شامل کاهش بهره وری، غیبت، سوانح، هزینه های درمانی، حوادث و بیمه عمر است. در بازدید انجمن مدیریت آمریکا که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ از ۲۹۲ کارخانه صورت گرفت، نشان می‌دهد رابطه معناداری بین استرس و کم کاری، پرخاشگری بیماری‌های گوارشی، فشار خون و ناهنجاریهای رفتاری وجود دارد.

‌بنابرین‏، با توانمندسازی کارکنان توان آنان را می شود برای مقابله با استرس افزایش داد تا با حفظ کارایی خود موقعیت سازمان را در بازار جهانی تثبیت کنند.

شاید این داستان تداعی کننده توانمندسازی باشد که می‌گویند: حضرت موسی (ع) از شدت فعالیت و کار داشت خود را هلاک می کرد. او درباره همه چیز از ریز و درشت پیروانش تصمیم می گرفت.

حضرت شعیب (ع) که پدرزنش بود متوجه شد حضرت موسی (ع) بیش از اندازه به وجــودش فشار می آورد و ممکن است سلامتی اش به خطر افتد. در نتیجه تصمیم گرفت که با ایشان صحبت کند. به او گفت: یاموسی روش کارت درست نیست مطمئناً بیمار می شوی ایـن حجم کار برای تو زیاد است نمی توانی همه این کارها را به تنهایی انجام دهی لذا به تو دو پیشنهاد می کنم:

۱- ابتدا باید اصولی را که باور داری به پیروانت آموزش بده و به آن ها یادآوری کن لازم نیست برای انجام دادن هر کاری به شما مراجعه کنند. پیروانش می‌توانند بسیاری از کارها را خودشان انجام دهند. این تفویض اختیاری قدرتمند است. آموزش دادن به افراد و سپس اعتماد کردن به آن ها که می‌توانند کارشان را به خوبی انجام دهند.

۲ – حضرت موسی (ع) باید پیروان وفاداری را انتخاب می کرد و انجام امور جزئی و عادی را به آن ها واگذار می کرد و تنها انجام کارهای پراهمیت را برای خود نگه می داشت. (کاوی ص ۲۴۶) به زبان ساده، روشی که حضرت شعیب (ع) به حضرت موسی (ع) آموزش داد یعنی «توانمندسازی».

ابعاد توانمندسازی

– احساس شایستگی (خوداثربخشی)

وقتی افراد توانمند می‌شوند، احساس خوداثربخشی می‌کنند، یا اینکه احساس می‌کنند قابلیت و تبحر لازم را برای انجام موفقیت آمیز کار دارند. افراد توانمند شده نه تنها احساس شایستگی می‌کنند بلکه احساس اطمینان می کنندمی توانند کار را با کفایت و شایستگی انجام دهند. آنان احساس برتری شخصی می‌کنند و معتقدند که می‌توانند برای رویارویی با چالش های تازه بیاموزند و رشد کنند. افراد وقتی خود را دارای قابلیت سامان دادن به موقعیت‌ها می دانند، درگیر فعالیت می‌شوند و با اطمینان رفتار می‌کنند.

– احساس داشتن حق انتخاب (خودسازمانی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




ج) سبک رهبری مبتنی بر مسیر ـ هدف :

در این سبک ، وظیفه مدیر آن است که معلمان و سایر کارکنان مدرسه را برای رسیدن به هدف یاری دهد. ریشه اصطلاح مسیر ـ هدف از این جاست که رهبران موفق ، راه را برای کارکنان خود روشن و مشخص می‌کنند، مسیر رسیدن به هدف ها را به آن ها نشان می‌دهند و آنان را یاری می‌کنند تا در راه رسیدن به هدف های مورد نظر، هر نوع سد یا مانعی را از میان بردارند. رابرت هاوس که ارائه دهنده این سبک است رفتار رهبران را ‌بر اساس نظریه مسیر ـ هدف ، به چهار دسته تقسیم می‌کند:

۱) رهبر مقرراتی :

این رهبر خود برنامه ها را تدوین می‌کند و دستورالعمل های لازم را می‌دهد و در زمینه کارهایی که باید انجام شود، کارکنان را به صورتی دقیق هدایت و راهنمایی می‌کند. در واقع ، می توان گفت رهبر مقرراتی تقریباً شبیه رهبر وظیفه مدار و رهبر مستبد عمل می‌کند. این نوع رهبری زمانی اعمال می شود که کارها مبهم یا پرتنش باشند یا بین کارکنان تعارض ، برخورد و تضاد وجود داشته باشد. اعمال این نوع رهبری موجب تأمین رضایت بیشتری می شود; زیرا رهبر به تنظیم و مشخص کردن کارها و رفع ابهام آن ها و همچنین رفع تعارض و برخوردهای بین کارکنان کمک می‌کند.

۲) رهبر حمایتی :

این رهبر با کارکنانش رابطه دوستانه ای دارد و می کوشد نیازهای آنان را تأمین کند. این شیوه رهبری تقریباً همانند سبک رهبری رابطه مدار یا دموکراتیک است . اگر کارها به گونه ای باشد که کارکنان کارهای مشخص و معینی انجام دهند، رهبری حمایتی باعث می شود که عملکرد کارکنان ارتقا یابد.

۳) رهبر مشارکتی :

این رهبر با کارکنانش مشورت می‌کند و می کوشد اگر کارکنان خود را باور داشته باشند، اعمال رهبری مشارکتی ، رضایت آنان را بیشتر تأمین خواهد کرد.

۴) رهبر هدف گرا:

این رهبر هدف ها را تعیین می‌کند و از کارکنان می‌خواهد آن هدف ها را به بهترین وجه تأمین کنند. اعمال این نوع رهبری هنگامی است که کارها مشخص نباشد و آنچه که باید انجام شود، مبهم باشد. در این صورت اعمال رهبری هدف گرا موجب می شود که انتظارات کارکنان افزایش یابد و آنان برای بهبود عمل کرد تلاش کنند، هاوس عقیده دارد که رهبران انعطاف پذیرند و می‌توانند با توجه به شرایط و اوضاع به صورت هم زمان، هریک یا تمام این رفتارها را در پیش گیرند. مدیران مدارس نیز می وانند با توجه به موقعیتی که در آن قرار می گیرند از انواع رهبری موجود در سبک مسیر، هدف ، به صورت مجزا یا تلفیقی استفاده کنند و اثربخشی و کارایی فعالیت ها را افزایش دهند.

د) سبک رهبری مشارکتی :

در سبک رهبری مشارکتی ، مدیر مدرسه سعی می‌کند بر حسب موضوع ، از نظریات ، دیدگاه ها و پیشنهادهای کارکنان در تصمیم گیریها و انجام دادن امور استفاده کند. مشارکت دادن کارکنان با توجه به موارد زیر صورت می پذیرد:

۱) هنگامی که نوع و کیفیت تصمیم اهمیت دارد.

۲) هنگامی که کارکنان باید راه حل ارائه شده یا تصمیم اخذ شده را بپذیرند و به آن عمل کنند.

۳) هنگامی که استفاده از نظریات کارکنان ضروری باشد.

استفاده از سبک رهبری مشارکتی نتایج مثبتی دارد که به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم :

کیفیت کار افزایش می‌یابد و کاستی های آن رفع می‌گردد.

کارکنان به پذیرش دگرگونی و تغییر، رغبت نشان می‌دهند و از تحول و تغییر بیم و هراس ندارند.

روحیه افراد تقویت می شود و رضایت شغلی آنان افزایش می‌یابد.

فضای دلپذیر در محیط مدرسه و در گروه کارکنان و مدیر ایجاد می شود.

تعارض ، دشمنی

سبک های متفاوتی از رهبری را مورد مطالعه قرار دادیم و نقاط اشتراک برخی سبک ها را نیز یافتیم . اما آنچه که از کلیت بحث سبک های رهبری عاید می‌گردد، این است که یک مدیر آموزشی در نقش یک رهبری با توانایی نفوذ و ستیز میان مدیر و کارکنان کاهش می یابدو به تقویت روحیه همکاری و تعاون در کارکنان مدرسه کمک می‌کند. در افکار، رفتار و احساسات کارکنان ، باید به موقعیتی که در آن تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند توجه داشته باشد و متناسب با شرایط، از یکی سبک ها یا تلفیقی از آن ها استفاده کند، زیرا هر شیوه یا سبک رهبری مناسب وضع و موقعیت خاصی است و ممکن است اثری که در آن وضع دارد بر وضعیت دیگر نداشته باشد. نکته مهم اینکه مدیران باید به یاد داشته باشند که بهترین سبک رهبری وجود ندارد و موقعیت و شرایط، بهترین سبک را تعیین می‌کند، ‌بنابرین‏ توجه به وضعیتی که تصمیم می گیریم و به آن عمل می‌کنیم بسیار مهم است .

مدیرانی که اطمینان قابل توجه و یا کامل به زیردستان دارند سبک مدیریت مشارکتی ودموکراتیک را درون سازمان به اجرا در می‌آورند. قابل ‌ذکر است در شرایط امروز عدم اعتماد مدیر به زیردستان از دلائل عدم موفقیت سازمانهاست ولی چنانچه مدیران ضمن اعتماد به زیر دستان شرایط رشد کارکنان ومشارکت آنان را فراهم سازند ودرجهت پیشرفت و بقا سازمانی گام برداشته‌اند.

۲-۲۳-۳- نظام مدیریت مشارکتی

نظام مدیریت مشارکتی یکی از نظام های مدیریتی پویا است که نقش مهمی در توسعه منابع انسانی سازمان‌ها ایفا می‌کند و عبارت است از به وجود آوردن فضا و نظامی توسط مدیریت که تمام کارکنان و مشتریان و مشاوران یک سازمان در روند تصمیم گیری و حل مسایل و ومشکلات سازمان با مدیریت،همکاری و مشارکت جویند. این نوع مدیریت می‌خواهد از ایده ها،پیشنهادات ،ابتکارات ،خلاقیت ها و توان فنی و علمی کارکنان و مشتریان در حل مسایل و مشکلات سازمان و بهبود مستمر فعالت های آن استفاده نماید.در این میان نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها به عنوان یک ابزار اجرایی مدیریت مشارکتی است.در این نظام کلیه افراد سازمان در باره روش‌ها و حل مسایل و ارتقا بهره وری فعالانه اندیشه کرده و حاصل آن را در قالب طرحها و پیشنهادها به سازمان ارائه می‌کنند.

‌بنابرین‏ مدیریت مشارکتی را می‌توان در چند جمله زیر خلاصه کرد:

  1. جمع‌ آوری اطلاعات از طریق بسیج نمودن اندیشه‌ها
  2. شکوفا کردن استعدادها و خلاقیت ها
  3. کسب رضایت روحی برای پیشبرد و گسترش اهداف
  4. بهبود کیفیت
  5. افزایش بازدهی و کاهش هزینه
  6. تولید و ارائه خدمات با کیفیت مرغوبتر

۲-۲۳-۴- اهداف نظام مدیریت مشارکتی

۲-۲۳-۴-۱- کاهش ضایعات و بهبود کیفیت از طریق

  1. ایجاد محیط مناسب برای مدیریت سازمان، همچنین ایجاد انگیزه مادی و معنوی در کارکنان برای ابزار خلاقیت های نهفته ذهنی
  2. ارتقا کارایی کارکنان
  3. افزایش رشد اقتصادی و سودآوری آن
  4. تقویت روحیه افراد
  5. کاهش تنش ها
  6. تقویت احساس داشتن نقش مؤثر در پیشبرد اهداف
  7. برقراری ارتباط مؤثر و سازنده بین رده‌های مختلف
  8. افزایش تحرک و کارایی
  9. بهبود رفتار شخصی افراد سازمان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]




‌بنابرین‏، وزارت کار باید ابتدا اطمینان حاصل کند که پس از عقد قرارداد بانک با کارآفرین و مجری طرح، آیا اشتغال مورد نظر ایجاد شده است و آیا اعتبار دریافت شده دقیقاً در خرید ماشین آلات یا استخدام نیروی کار به کار گرفته شده است یا خیر؟ ‍ ‍

این که چند میلیارد ریال وام پرداخت شده و شماری وام گرفته‌اند، نباید ملاک اعلام افزایش اشتغال باشد و تا مطمئن نشده‌ایم، نباید آمار بیکاری و اشتغال موجود را تغییر داده و آماری جدید اما نا منطبق با واقعیت ارائه دهیم.

نکتهدیگر، آن است که موافقت کردن با پرداخت وام بانکی به طرح‌های خود اشتغالی و زودبازده، نباید مبنای فرضیهایجاد شغل در همان زمان باشد، زیرا ممکن است که ایجاد آن شغل به زمان زیادی نیاز داشته باشد.

در طرح‌های زودبازده باید به پایداری شغل بیش از هر چیز توجه شود، زیرا برخی از دریافت وام‌ها، طرح‌های زودبازده و خود اشتغالی به معنای ایجاد شغل پایدار و مؤثر و مستمر برای چند سال آینده نیست. قبل از آن که برای ایجاد چند صد هزار شغل برنامه ریزی شود، باید به امکان حفظ اشتغال پایدار، بیش از ایجاد شغل جدید توجه شود زیرا در اقتصادهای پیشرفته مانند آمریکا که حجم گردش مالی و اقتصاد و تولید ناخالص چند برابر کشور ماست، ایجاد شغل نمی‌تواند بیش از ۵/۲ میلیون فرصت شغلی در سال باشد. همچنین حفظ اشتغال پایدار به مراتب سخت‌تر از ایجاد شغل جدید در طرح‌های زودبازده است.

۲-۴- بنگاه­های زود بازده.

با توجه به اینکه این رساله در زمینه اعطای تسهیلات به بنگاه های کوچک اقتصادی (صنایع کوچک و متوسط) می‌باشد لذا بررسی ساختار و تعریف صنایع کوچک و متوسط، مشکلات و موضوعات مرتبط با آن لازم به نظر می‌رسد بنا براین در این قسمت به بررسی ساختار و مشکلات و موضوعات کلیدی در زمینه تأمین اعتبارات برای این بنگاه‌ها پرداخته و راه‌هایی را که در جهت هدایت بیشتر این اعتبارات به بنگاه ها در اجلاس سئول پیشنهاد شده ذکر خواهد شد.

صنایع صنفی

صنایع دستی

صنایع کارگاه وکارخانه ای

صنایع بزرگ

صنایع کوچک ومتوس ممنتمتوسط

صنایع

صنایع صنفی ودستی

نمودار ۲ ــ ۲ تقسیم بندی صنایع.

۲-۴-۱- ساختار و تقسیم بندی صنایع در کشورها:

ساختار و تقسیم بندی صنایع در کشورها به صورت ذیل است (شریفی النبی،۱۳۸۱:.۲۷-۲۸) :

الف ــ صنایع صنفی و دستی:

۱ ــ صنایع دستی و سنتی : به صنایعی اطلاق می‌شود که دارای خط تولید صنعتی نبوده و به کمک دست و هنر و خلاقیت فردی محصولاتشان را تولید می‌کنند مانند صنایع قالی بافی، گلیم بافی منبت کاری و …

۲ ــ صنایع صنفی :به آن دسته از صنایع اطلاق می‌شود که از ماشین آلات صنعتی در صورت نیاز استفاده می‌کنند ولی دارای خط تولید پیوسته و مستمر نبوده و بر اساس نیاز مشتری و نیازهای خاص متقاضی محصولاتشان را تولید می‌کنند مانند واحدهای آهنگری، نجاری و …

ب ــ صنایع کارگاهی و کارخانه‌ای :

به آن دسته از واحدهای تولیدی و صنعتی اطلاق می‌شود که دارای خط تولید مشخص بوده و ماشین آلات و تجهیزات کارگاه برای تولید کالاهای خاص طراحی و نصب شده‌اند. مانند کارخانه‌ها و کارگاه‌های ریسندگی، بافندگی، لوازم خانگی، تولید سیمان و … اینگونه واحدها صرفاً بر حسب حجم تولید یا اشتغال در آن واحد به دو گروه عمده صنایع “کوچک و متوسط” و صنایع “بزرگ” تقسیم می‌شوند.

صنایع کوچک و متوسط:

توسعه اقتصادی هر کشوری تا حد زیادی به موفقیت شرکت‌های کوچک و متوسط وابسته است. فعالیت این شرکت‌ها در چند بعد مطرح است؛ در بعد اجتماعی، بنگاه­های کوچک و متوسط راه پیشرفت افراد را باز می­گذارند. در بعد سیاسی، این بنگاه­ها ساختار سیاسی را اصلاح ‌می‌کنند و از تمرکز قدرت در شهرهای بزرگ جلوگیری به عمل می ­آورند. از لحاظ اقتصادی، بنگاه­های کوچک و متوسط از عمده عوامل ایجاد اشتغال محسوب می­شوند. از نظر فردی نیز این بنگاه­ها زمینه را برای توسعه فردی و تخصصی و ایجاد افق­های روشن حرفه­ای فراهم می ­آورند. بدین ترتیب این گروه از بنگاه­ها سهم به سزایی در اقتصاد رقابتی، پویا، مبتنی بر دانش و نیز توانایی رشد مداوم، ایجاد اشتغال و تحکیم انسجام را دارند.

بنگاه­های کوچک و متوسط (SMEs): واحدهای کوچک و متوسط تولیدی واحدهایی هستند که بر حسب یک یا چند شاخص زیر تعریف می‌شوند :. .۱اشتغال ۲٫ حجم سرمایه ۳٫ حجم تولید ۴٫ نوع تکنولوژی ۵٫صادراتی بودن تولیدات واحد، که کشورهای مختلف با انتخاب یک یا دو شاخص فوق صنایع کوچک خود را کمی کرده و تعریف مشخصی را مبنای برنامه ریزی و حمایت از اینگونه واحدها قرار داده‌اند.

۲-۴-۲- نمونه هایی از طیف گسترده فعالیت‌های بنگاه های کوچک.

۱ ــ صنایع کوچک مدرن که تولید کننده کالاهای مصرفی هستند.

۲ ــ قطعه سازی (مقاطعه کاری فرعی) : تولید اجزا و قطعات برای ماشین آلات و تجهیزات و یا کارهای مونتاژ فرعی.

۳ ــ صنایعی که ریشه در صنایع دستی دارند مثل قالیبافی، سفالگری، آهنگری و …

۴ ــ صنایع دستی مثل جواهر سازی، ۵ ــ صنایع روستایی که از مازاد محصولات و فراورده‌های کشاورزی در کار تولید استفاده می‌کنند مثل پرورش کرم ابریشم، سفید و آسیاب نمودن برنج.

۶ ــ داد و ستد و کسب و کار هم شامل عمده فروشی و هم خرده فروشی در مناطق روستایی و شهری.

۷ ــ ارائه و عرضه خدمات حرفه‌ای و تخصصی مثل خدمات مشاوره‌ای، تبلیغات، آگهی تجاری و…

۸ ــ فعالیت‌های تفریحی و سرگرم کننده، باشگاه‌های نمایش فیلم‌های ویدئو، سالن آرایش و زیبایی و …

۹ــ سایر فعالیت‌ها مثل خشک‌شویی، رستوران داری، باشگاه‌های ورزشی و …(وزارت صنایع،۱۳۷۳:.۱۳۷۴-۱۳۷۶).

بعد از شناخت واحدها و صنایع کوچک و متوسط و معرفی گستره فعالیت آن ها، در این قسمت اشاره‌ای نیز به نقش این صنایع در رشد و توسعه صنعتی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه خواهد شد.

۲-۴-۳- تأثیر و نقش صنایع کوچک در رشد و توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه و نقاط قوت و ضعف آن:

الف ــ ایجاد فرصت‌های اشتغال با سرمایه گذاری نسبتاً کم به خصوص در بخش خدمات:

صنایع کوچک بیشترین قابلیت را جهت ایجاد اشتغال‌های مولد و سازنده و به طورخاص هدایت قشرعظیم جوانان و نیروهای فعال کشورها را دارا هستند. این صنایع بیشترین سهم را در محرومیت زدایی و ایجاد اشتغال‌های مولد در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته کشور دارند (بنا بر تحقیقاتی که بر روی صنایع کوچک در کشورهای آسیای جنوب شرقی (آسه آن) انجام شده، نشان داده که در بسیاری از بخش‌های صنعتی صنایع کوچک از نظر بهره وری سرمایه‌ای در سطح بالاتری نسبت به صنایع بزرگ قرار دارند (هیمنز،۱۱۱:۱۹۸۳).

ب ــ فراهم کردن امکانات لازم جهت توزیع عادلانه‌تر درآمد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




مبحث ششم : اهداف اتحادیه اروپا

اتحادیه ارو پا یک سازمان بین الملی با اهداف جامع در تمام موضوعات می‌باشد . با توجه به اینکه هدف اصلی اتحادیه اروپا ایجاد یک ادغام کامل میان کشورهای عضو در قالب یک فدراسیون است ، بر این اساس اهداف آن بر سه پایه استوار شده ، پایه اقتصادی و اجتماعی ، پایه امنیتی و سیاسی ، پایه قضائی و پلیسی.

گفتار اول : اهداف اقتصادی و اجتماعی

در رابطه با مسائل اقتصادی و اجتماعی اتحادیه اروپا بر اساس معاهدات جامعه زغال سنگ و فولاد و معاهدات جامعه اقتصادی و جامعه انرژی اتمی اروپا (رم ) و معاهدات آمستردام و نیس اقدام می کند . مسائل مورد رسیدگی در این قسمت موضوعات مرتبط با سیاست های اقتصادی ، اجتماعی ، محیط زیست ، کشاورزی و ماهیگیری و بازار داخلی اتحادیه ، مهاجرت ، پناهندگی و روادید و غیره می‌باشد .[۶۳]

در مسائل اجتماعی از قبیل استخدام ، بهداشت صنعتی ، هزینه های اجتماعی صنعت ، آزادی تردد و جابجایی نیروی کار و نقش هزینه های اجتماعی در امور اجتماعی اتحادیه ارو پا دارای سیاست های خاصی باشد .

در سا لهای اولیه تشکیل جامعه اروپا به نظر می رسید که مسائل مربوط به رفاه اجتماعی از اهمیت کمتری برخوردار باشد ولی متعاقب گسترش صلاحیت های جامعه ، ‌به‌تدریج‌ امور اجتماعی تبدیل به بخش بزرگی از سیستم های آن گردید . به عبارت دیگر سیاست های اجتماعی جامعه امروزه از اهمیت بالایی برخوردار است و بسیاری از مردم و سازمان ها در کشورهای ‌اروپایی‌ دریافته اند که منافع آن ها می‌تواند به بهترین شکل ممکنه هم در لابی های بروکسل و هم در پایتخت های کشورهایشان به دست اید . باورها بر این است که کمیسیون باید دارای نقش فعال و مثبتی در امور جامعه باشد . در دهه ۱۹۸۰ کمیسیون به عنوان یک محرک در جهت تقویت قانونگذاری جامعه اروپا [۶۴]EC به منظور رسیدن به اتحادیه اروپا ، به ایفاء نقش مهمی پرداخت . به سختی می توان باور کرد که در ابتدای راه فعالیت کمیسیون در تضاد با سیاست های دولت های عضوی می بود که اعتقاد داشتند که اعتبارشان وابسته به هر چه بهتر شدن شرایط زندگی شهروندانشان می‌باشد . البته این تفاوت در دیدگاه ، بخصوص درباره (ابعاد اجتماعی ) یک بازار واحد ، به صورت سطحی بود . در اینجا بزرگترین سئوال این بود که آیا اهداف کمیسیون به منظور ایجاد چهار چوب مشترک در رابطه با استخدام و کار در یک بازار واحد می‌تواند بخوبی تحقق یابد . گزارشات دریافتی از بروکسل حاکی از آن بود که اتحادیه اروپا باید به ایفا ء نقش بیشتری برای بهبود شرایط زندگی شهروندانش بپردازد. بر این اساس کمیسیون موظف به ایفاء نقش اجتماعی مهمتری گردید . که نتیجه آن ایجاد ادارات کل (General Directorates ) با حداقل ۵ کمیسیونر بود که دارای مسئولیت های مستقیمی در مسائل اجتماعی می‌باشند . مبنای قانونی سیاست های اجتماعی اتحادیه اروپا در معاهدات : جامعه اقتصادی رم (EEC ) و جامعه اجتماعی اروپا پریس (ESC ) و جامعه اتمی اوراتوم (EUratom ) که بعدها مورد بازبینی قرار گرفتند پی ریزی گردید . سند واحد اروپا به دلیل ضرورت حرکت بسوی بازار واحد ، تغییرات زیادی را در این خصوص به وجود آورد . این در حالیست که پیمان ماستریخت هم باعث افزایش مسئولی ها و گسترش و پیشرفت شرایط کنونی گردید ، ‌به‌تدریج‌ بعضی از مفاد پیمان مذکور در مسائل اجتماعی لغو شدند ولی معاهدات دیگری که ماهیت بسیار عمومی و گسترده ای دارند منعقد گردیدند . یکی از موضوعاتی که دولت های عضو را به دردسر انداخته افزایش بیش از حد نرخ بهره است. موضوعاتی همچون آموزش مستمر ، مراقبت بهداشت شخصی ، میزان منافع تامین اجتماعی و منابع مالی ملی از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند . در این موضوعات تشکیل جلسات شورای اروپا برای رسیدن به توافق یک امر عادی می‌باشد . بهر حا ل رسیدن به یک نقطه نظر مشترک بسیار مهم است .

بموجب (معاهده رم ) ، سیاست های اروپا بر اساس دو عامل تنظیم می‌شوند ، یکی در چهارچوب معاهدات آن و دیگر بر اساس سیاست های مشترک توافق شده . اگر چه بحث درباره اینکه معاهده رم و برنامه جامعه اقتصادی ارو پا در موضوع امور اجتماعی ضعیف می‌باشد بحثی قدیمی است ، با این حال این معاهدات باعث پیشرفت های زیادی در این موضوعات شدند .

نخست اینکه این معاهده در موضوعاتی همچون سطح بالای استخدام ، تامین اجتماعی و افزایش استاندارد سطح زندگی دارای اهداف بسیار گسترده ای می‌باشد و دوم اینکه ماده ۱۱۷ معاهده رم کشورهای عضو در خصوص لزوم افزایش سطح زندگی و بهبود وضعیت کار و دیگر سیاست های اجتماعی هشدار داده است . همچنین در خصوص تشریک مساعی در موضوعاتی همچون قوانین کار ، وضعیت کار ، آموزش حرفه ای ، امنیت اجتماعی ، بهداشت صنعتی ، اتحادیه تجاری و مسائل مربوط به داد و ستد ، توافقاتی بعمل آمد.

سوماً ، از ۱۹۵۷ سئوالاتی در رابطه با تاثیر هزینه های اجتماعی بر رقابت مطرح شد . حساسیت صنعت فرانسه درباره این مسئله منتهی به تصویب قانون پرداخت مساوی به زن و مرد ( بند ۱۱۹) شد که خود مبنائی برای دیگر پیشرفت ها بود. چهارم ، این اعتقاد که از نیروی کار به صورت کارآمد استفاده نمی شود منتهی به ایجاد صندوق اجتماعی اروپا (Esf )[65] گردید که باعث افزایش جا‌به‌جایی جغرافیایی و اشتغال گردید . مضافاً به اینکه ، در این معاهده درباره ایجاد عوامل لازم در خصوص آموزش های حرفه ای توافقاتی حاصل شد . عامل پنجم که از اهمیت اجتماعی زیادی برخوردار بود . درباره پذیرش ازادی تردد و دستمزدها بر اساس قوانینی بود که باعث ایجاد تاثیر عملی یکسان بر مهاجران در مقابل کارگران بومی می گردید . همچنین موافقت شد که تصویب چنین قوانینی برای ایجاد خوداشتغالی و خدماتی که باید از طرف کشور مقابل ارائه شود لازم وضروری می‌باشد همین عوامل باعث پیچیدگی برنامه ها شد . سیاست آزادی تردد ، به همراه سیاست های حمایتی و تشریک مساعی ‌در مورد مبادلات استخدامی ، حفاظت از قوانین امنیت اجتماعی و حفظ حقوق کار به صورت مساوی برای مهاجران از جمله موفقیت های اصلی جامعه اروپا بود .

تلاش های بعدی برای اجرای این سیاست در حوزه های ‌مشکل‌تر اجتماعی و ایجاد یک سیاست خاص در قبال مهاجران کار بسیار سختی بود . عامل ششم ، در زمینه حفاظت اجتماعی ( بموجب معاهدات ) که در بخش های هسته ای و فواد و معادل ذغال سنگ بود . نه تنها نگرانی های خاص در خصوص سلامتی و بهداشت وجود داشت بلکه ، در حوزه فلزات و ذغال سنگ کارهای مهمی برای عملیاتی کردن یک سیستم پرداخت سود به صورت نقدی و ارائه خدمات به کارگران بی کار و صنایع در وضعیت ورشکستگی اقتصادی ، انجام شد .

به طور خلاصه اهداف اقتصادی و اجتماعی که اتحادیه اروپا به دنبال نیل به آن می‌باشد در قالب موارد زیر قابل می‌باشند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۸) مقاله خارجی دیگر با عنوان ” پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی در ایسلند با تکیه بر کیفیت خدمات” می‌باشد. در این تحقیق، مدیران ۲۳ بانک، ابتدا در سال ۲۰۰۴ و سپس در سال ۲۰۰۶ مورد مصاحبه قرار گرفتند. ‌بنابرین‏ مصاحبه، وب سایت این بانک ها در هر دوسال به منظور اندازه گیری پیشرفت انجام شده، در پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی در این مدت زمانی مورد مطالعه قرار گرفت. شواهد و نتایج نشان می‌دهد که وب سایت ها در بانک های ایسلند به سمت ایجاد خدمات بانکی اینترنتی علی‌رغم سهم بازار بالقوه اندک، در حرکت هستند. در سال ۲۰۰۴ اکثر بانک های تجاری مدعی می شدند که بازار بالقوه بسیار کوچکی برای پذیرش بانک های اینترنتی وجود داشت و در سال ۲۰۰۶ قادر شدند که کیفیت خدمات را به صورت رقابتی حفظ کنند و زمینه را برای پذیرش بانکداری اینترنتی آماده تر سازند. [Jenkins,2004].

۹) در سال ۲۰۰۵ تحقیقی تحت عنوان ” پذیرش استراتژی بانکداری اینترنتی برای یک کشور در حال توسعه مانند تایلند” توسط Fink & Jaruwachirathanakul مورد مطالعه قرار گرفت. هدف این مقاله شناسایی عواملی است که منجر به پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی توسط مشتریان در کشور تایلند و استفاده از یافته های این تحقیق جهت توسعه استراتژی برای بانک ها ‌در مورد چگونگی به حداکثر رساندن میزان پذیرش است. این تحقیق ‌بر اساس رفتار برنامه ریزی شده می‌باشد. یافته های حاصل از این تحقیق ‌به این واقعیت اشاره دارد که ویژگی های وب سایت و سودمندی درک شده مهمترین عوامل تشویق برای بانکداری اینترنتی در تایلند می‌باشد در حالی که محیط خارجی، مهمترین مانع برای پذیرش آن است. .

۱۰) در سال ۲۰۰۶، پژوهش دیگری نیز تحت عنوان ” پذیرش بانکداری اینترنتی، ارائه و اجرای یک رویکرد روش شناسی یکپارچه توسط مازون و هرناندز[۵۹]۱ در برزیل انجام شد. چارچوب نظری این تحقیق شامل ۴ گروه متغیر مستقل: ویژگی های نوآوری (با بهره گرفتن از تئوری انتشار نوآوری و مدل پذیرش تکنولوژی)، ادراک از کنترل رفتاری و سازه شرایط تسهیلی (از تئوری تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده) و از مدل پذیرش تکنولوژی ثانویه، سازه هنجارهای ذهنی در نظر گرفته شده است. بعضی ویژگی های شخصی مانند داشتن رایانه خانگی، سن، درآمد، جنس و تحصیلات در مدل وارد شده اند. نتایج این تحقیق نشان داد که ۸ متغیر مستقل: مزیت نسبی کنترل، سازگاری با سبک زندگی، تصویر، هنجارهای ذهنی، خود اثربخشی، مزیت نسبی امنیت، اثبات پذیری نتایج و قابل امتحان بودن اثر معناداری روی تمایل به پذیرش و پذیرش واقعی دارد. متغیرهای فردی داشتن رایانه، سن و تحصیلات دانشگاهی تنها روی پذیرش واقعی مؤثر بودند. .

۱۱) تحقیقی با عنوان ” پذیرش بانکداری اینترنتی، مطالعه تجربی در هنگ کنگ در سال ۲۰۰۶ انجام شد. این تحقیق مدلی را بر مبنای مدل پذیرش تکنولوژی و سازه افزوده شده ادراک از امنیت وب توسعه داد. یافته های این تحقیق نشان داد که نگرش، ادراک از سودمندی و ادراک از امنیت رابطه مثبت و مستقیمی روی تمایل به استفاده مشتریان دارد و ادراک از سهولت استفاده رابطه مثبت و غیر مستقیمی به واسطه ادراک از سودمندی با تمایل به استفاده و نگرش دارد. .

۱۲) در سال ۲۰۰۷، با عنوان ” مطالعه تجربی پذیرش مشتریان از بانکداری اینترنتی در بانک های اسلامی” در لبنان توسط امین[۶۰]۱، انجام شد. در این تحقیق سازه‌های ادراک از قابل قبول بودن، میزان اطلاعات ‌در مورد بانکداری اینترنتی، ادراک از خوشایندی و هنجارهای ذهنی به سازه‌های مدل پذیرش تکنولوژی اضافه شد. نتایج تجزیه و تحلیل، نشان داد که ادراک از قابل قبول بودن و هنجارهای ذهنی، تعیین کننده های معنادار پذیرش بانکداری بین مسلمانان می‌باشند و ادراک از سودمندی، ادراک از سهولت استفاده، ادراک از خوشایندی و هنجارهای اجتماعی تعیین کننده های معنادار پذیرش بانکداری اینترنتی بین غیر مسلمانان می‌باشند. در کل، نتایج تحلیل ها نشان داد که ادراک از قابل قبول بودن و هنجارهای ذهنی، تعیین کننده های معنادار پذیرش بانکداری اینترنتی بین مشتریان بانک ها است. [Amin, 2007]

۱۳) در سال ۲۰۰۸، تحقیقی با عنوان “تعیین کننده های پذیرش مشتریان ترکیه ای از بانکداری اینترنتی کدامند؟” توسط کلیک[۶۱]۲، با بهره گرفتن از مدل پذیرش تکنولوژی انجام شد. این تحقیق اثر ادراک از ریسک،

    1. ۱ Ming. ↑

    1. ۲ Krauter & Faullant ↑

    1. ۱ Flavian et al. ↑

    1. ۱ Wang Lin, Tang. ↑

    1. ۲ Liker and cindy. ↑

    1. ۳ Bauer et al. ↑

    1. ۱ Hope, R & et al. ↑

    1. ۱ Sutter & leisen. ↑

    1. ۱ Shah Alam et al. ↑

    1. ۱ Jan & Chai. ↑

    1. ۲ Davies. ↑

    1. ۱ Mishkin ↑

    1. ۱ Furst ↑

    1. ۱ Classens. ↑

    1. ۱ Authentication ↑

    1. ۲ Confidentiality ↑

    1. ۳ Integrity ↑

    1. ۴ Non-repudiation ↑

    1. ۵ Trust ↑

    1. ۶ Anonymity ↑

    1. ۷ Untraceability ↑

    1. ۱ Pikkarainen et al. ↑

    1. ۱ Mattila et al. ↑

    1. ۱ Information ↑

    1. ۱ Inform۲ Transaction ↑

    1. ۱ Reception ↑

    1. ۲ Accept ↑

    1. ۳ Ragger & Shoemaker ↑

    1. ۴ Knowledge ↑

    1. ۵ Persuasion ↑

    1. ۶ Decision ↑

    1. ۷ Performance ↑

    1. ۸ Confirmation ↑

    1. ۱ Liao. ↑

    1. ۱ Wang et al. ↑

    1. ۲ Joseph et al.۳ Fred Davis ↑

    1. ۴ Theory of resoned action ↑

    1. ۱ Ajzen & Fishbin ↑

    1. ۲ Behavioral beliefs ↑

    1. ۱ Attitude ↑

    1. ۲ Normative beliefs ↑

    1. ۳ Subjective norms ↑

    1. ۴ Intention ↑

    1. ۵ Behavior ↑

    1. ۱ Hernandez et al. ↑

    1. ۱ Celik. H ↑

    1. ۱ Vainio. ↑

    1. ۲ . Perceived usefulness ↑

    1. ۳ Perceived ease of use ↑

    1. ۴ Hang. ↑

    1. ۱ Venkatesh ↑

    1. ۱ Tan & Teo ↑

    1. ۲ Bhattacherjee ↑

    1. ۳ Han & Suh ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




‌بنابرین‏ در پارادایم رئالیستی، اولاً امنیت ملی و بین‌المللی امری اعتباری و نه ذاتی است. این امر از آن روست که فطرت ستیزه جوی بشر، برای رسیدن به شأن و امتیاز، اقتدارگرایی را جایگزین بی نظمی می‌کند. ثانیاًً بر اساس تحلیل رئالیستی، همه احساسات و روابط انسانی را می توان شناسایی و در قالب قانون و قاعده­ای عام عرضه کرد. به روایت کالین هی، عرضه معرفتی دقیق، بی طرفانه و قابل تعمیم، از مختصات رئالیسم است. ثالثاً، دولت ها (که تجلی یکایک اتباع خود هستند) تنها واجد تحلیل در امنیت بین‌المللی می‌باشند؛ چون هیچ مرجعی بالاتر از دولت وجود ندارد که قیام و قوام آن مستقل باشد. رابعاً، دولت ها صرفاً در جستجوی منافع هستند. این منافع دو ویژگی دارد، یکی اینکه ملی است و دیگر اینکه ملموس، عینی و قابل مشاهده و محاسبه است. خامساً بنیادی ترین منافع ملی عبارتند از بقا و امنیت. بالاخره اینکه، بین سیاست خارجی و داخلی تمایزی جدی وجود دارد و بر خلاف دیدگاه لیبرال ها، سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی نیست. وجوه تمایز سیاست داخلی عبارتند از: ضرورت، فوریت و شفافیت. این امر بر خلاف سیاست خارجی است که تکوین آن از ضرورت، فوریت، شفافیت و ضمانت چندانی برخوردار نیست. به عبارت دیگر، وجود قدرت مرکزی و فائق در سیاست داخلی و نیز ضمانت اجرایی تصمیمات، مشابهی در سیاست خارجی و بین‌المللی ندارد.

۲-۷- نوآوری های روش شناختی نورئالیسم:

همان گونه که گفته شد، در مکتب رئالیسم، روابط بین الملل همان روابط بین الدول بود. دولت ها در شرایطی هرج و مرج آمیز فعالیت کردند، جنگ اجتناب ناپذیر بود، درگیری و کشمکش بیش از همکاری و صلح متداول بود و بالاخره اینکه، تحولات روابط بین الملل، به صورت چرخه­ای[۱۴]۱ و ادواری انجام پذیرفت.‌بر اساس فهم نورئالیستی،این باورها دگرگون نمی­شوند؛اما اصلاحاتی را می‌پذیرند.

انتقاد نورئالیستی بر رئالیسم این بود که اولاً، دولت ها همه روابط موجود در جهان را پوشش
نمی دهند؛ چون برخی از روابطی که دولت متصدی آن است، در واقع توسط جوامع برقرار
می شود. درست مانند این مَثَل که وقعی می گوییم «دیگ می جوشد»،در واقع، آب است که می جوشد و استفاده از دیگ، صرفاً اشتباه کلامی یا اصطلاح متداول است و دیگ (دولت) خبر قالبی برای آب (افراد جامعه) نیست. دومین ایراد رئالیسم از نظر نورئالیست ها، این بود که طبع بشر، آن گونه که رئالیست ها می‌گویند، شرارت بار و ستیزه جو نیست. از نظر روش شناختی، تشخیص شرارت در فطرت بشر، ناشی از مفروضات دیگری است که هنوز اثبات نشده اند. ‌بنابرین‏ طمع کار و محتاج نامیدن انسان توسط انسان و تعمیم آن به گستره بین‌المللی، حداقل همه رفتارهای انسان ها را پوشش نمی دهد؛ یعنی هستند رفتارهای اخلاقی و انسانی که نمی توان آن ها را نتیجه گرایانه نامید. مهمترین واقعه تاریخی که سبب بی اعتباری تحلیل های رئالیستی شد، پایان جنگ سرد بود که بر پایه مفروضات رئالیست ها، نباید اتفاق می افتاد (نصری، ۱۳۸۳، ۳۵). برای اینکه شوروی، هم از قدرت سخت افزاری چشم گیری برخوردار بود، هم دولتی بسیار مقتدر و قوی داشت و هم اینکه توازن قدرت در عرصه بین‌المللی حاکم بود. فروپاشی شوروی نشان داد که اولاً قدرت نظامی ضامن امنیت پایدار نیست، ثانیاًً آن گونه که گفته می شد انسان ها، آنقدر شریر و حقیر نیستند که همیشه محتاج لویاتان پرقدرت باشند و بالاخره اینکه، قانون عام را نمی توان به همه زمان ها و مکان ها تعمیم داد (نصری، همان، ۳۶).

۲-۸- انواع نوواقع گرایی

همه نو واقع گرایان یا واقع گرایان ساختاری اتفاق نظر دارند که منبع اصلی ارجحیت کشورها مبنی بر تامین امنیت ملی، ساختار آنارشیک نظام بین الملل است که آنان را به کسب قدرت برمی انگیزد به گونه ای که کشورها عمیقاً به موازنه قوا و قدرت خود در مقایسه با سایر کشورها توجه و حساسیت دارند. از این رو، رقابت شدیدی بین کشورها برای کسب قدرت به قیمت از دست دادن آن توسط رقبا یا دست کم اطمینان از حفظ قدرت موجود وجود دارد. این رقابت تنگاتنگ بر سر قدرت ناشی از آن است که ساختار آنارشیک نظام بین الملل گزینه های بدیل کشورهای خواهان بقا و امنیت طلب را بسیار محدود می‌سازد.

با این حال، واقع گرایان ساختاری ‌در مورد میزان قدرت لازم و کافی برای تأمین امنیت ملی و چگونگی آن اختلاف نظر داشته و به دو دسته تدافعی و تهاجمی تقسیم می‌شوند همچنین آنان در خصوص رفتار عقلانی کشورها و نسبت بینو نظریه سیاست بین الملل و سیاست خارجی، اتفاق نظر ندارند.

نوواقع گرایی تدافعی: دیدگاه های مختلفی ‌در مورد مصادیق واقع گرایان و واقع گرایی ساختاری تدافعی وجود دارد. بر پایه دیدگاه مشهور، بارزترین نمونه واقع گرایی ساختاری تدافعی نظریه سیاست بین الملل کنت والتز است. نمونه های دیگر واقع گرایی ساختاری تدافعی، نظریه هایی است که نظریه پردازانی چون رابرت جرویس[۱۵]۱ جک اسنایدر[۱۶]۲، استتفن والت[۱۷]۳ ، بری یوزن[۱۸]۴ و استفن­ون اور[۱۹]۵، ارائه داده‌اند. بیشتر این نظر یه ها در چارچوب نوواقع گرایی برای تکمیل نظریه والتز ساخته و پرداخته شده اند. از این رو، واقع گرایان ساختاری تهاجمی چون میر شایمر نظریه خود را در مقابل و مقایسه با نظریه والتز ارائه داده‌اند.

با وجود این، افرادی مانند کلین المان[۲۰]۱ واقع گرایی ساختاری تدافعی را از نو واقع گرایی والتز متمایز و متفاوت می دانند. به نظر المان آنچه که وی واقع گرایی ساختاری تدافعی می نامد سه تفاوت عمده کشورها استوار است، واقع گرایی ساختاری تدافعی بر انتخاب عقلانی و عقلانیت صرف تکیه و تأکید می‌کند. دوم، این نوعت از واقع گرایی ساختاری، موازنه تهاجم تدافع را به عنوان یک متغیر مهم در سیاست بین الملل و سیاست خارجی کشورها مورد توجه قرار می‌دهد؛ به طوری که ترکیبی از عوامل و عناصر مختلفی چون نزدیکی جغرافیایی، ماهیت قدرت و سطح فناوری کشورها نقش تعیین کننده ای در رفتار تهاجمی یا تدافعی آن ها ایفا می‌کند. سوم، ترکیبی از عقلانیت و توازن تهاجم تدافع انگیزه های تدافعی را ایجاب و ایجاد می‌کند که کشورها را بر آن می‌دارد تا از حفظ وضع و توزیع قدرت موجود حمایت نمایند. (المان، ۲۰۰۷، ۱۸)

با این حال، درست تر آن است که والتز و نظریه وی را به عنوان مصداق اولیه واقع گرایی تدافعی تلقی و تعریف کرد که نظریه پردازانی مانند والت در جهت تکمیل و افزایش قدرت تبیین آن تلاش کرده‌اند. از این رو، این اختلافات سه گانه انواع مختلف نوواقع گرایی تدافعی را از هم متمایز می‌سازد که در مقابل نوواقع گرایی تهاجمی از اصول و مفروضه های مشترکی برخوردارند.

نوواقع گرایی تدافعی والتز، همان گونه که میرشایمر تصریح می‌کند، بر دو مفروض ساده و روشن استوار است اول، کشورها بازرگران و کنش گران کلیدی و اصلی در سیاست بین الملل هستند که در نظام آنارشیک فاقد هر گونه اقتدار عالیه مرکزی عمل می‌کنند. دوم انگیزه اصلی و اولیه کشورها بقا به معنای حفظ حاکمیت ملی (استقلال سیاسی و تمامیت ارضی) است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱) سیر تاریخی مطالعه تفکر مبتنی بر عملکرد

سابقه مطالعه عملکرد در شکل ابتدایی و اولیه آن به گذشته های بسیار دور باز می‌گردد . در واقع از همان زمانی که انسان زندگی گروهی را آغاز و پدیده تقسیم کار را در شکل بسیار ابتدایی بین اعضاء مقدر داشته است ، به گونه ای که افراد موفق نسبت به دریافت پاداش و احتمالاً ترفیع مقام نائل می شدند . این شیوه بر اساس قضاوت های ذهنی و شخصی مسئولان صورت می گرفت ، که به صورت کلی و در غالب عباراتی همچون خوب و بد بیان می شد . همگام با گذر زمان و پیچیده تر شدن وظایف و مشخص شدن هر چه بیشتر انتظارات و خواسته ها ، عملکرد و ارزیابی آن در جهت تطابق و هماهنگی مسیر رشد و تکامل خود را پیمود . اما نظام عملکرد و ارزیابی آن به صورت گسترده چه در سطح فردی و چه در سطح سازمانی از سال ۱۸۰۰ میلادی در اسکاتلند توسط اون[۹] در صنعت نساجی مطرح شد ( صمدی ، ۱۳۸۲، ص ۳۲ ) . استفاده از چوب در رنگ سفید نماد عملکرد عالی ، رنگ زرد نماد عملکرد خوب ، رنگ آبی نماد عملکرد متوسط و رنگ سیاه نماد عملکرد بسیار بد در خصوص کارایی و عملکرد فرد و نهایتاًً سازمان مورد استفاده قرار می گرفته است . فرایند عملکرد و ارزیابی آن در سال‌های اخیر نسبت به گذشته آن به مراتب راه تکامل و پیشرفت را پیموده است ، در واقع همگام و همسو با توسعه و تکامل اندیشه‌های مدیریت در قالب مکاتب مدیریت ، فرایند ، ماهیت و کارآمدی آن نیز توسعه پیدا ‌کرده‌است .مدیریت کلاسیک با انتشار کتاب مدیریت علمی تیلور [۱۰] در سال ۱۹۱۱ میلادی به وجود آمد . او اولین کسی بود که انسان را در هنگام کار مورد مطالعه قرار داد . هدف کلی تیلور ، افزایش کارایی و بازدهی کار از طریق ازدیاد سطح تولید با کاهش هزینه بود . به همین دلیل وی در صدد ایجاد نظامی بود که کار کارگران را اندازه گیری کند ( طبرسا ، ۱۳۸۷ ،ص ۲۰۴) .

۲-۲-۲ ) ابعاد عملکرد سازمانی

در این تحقیق عملکرد از دو بعد مالی و بازار مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است .

عملکرد مالی

عملکرد مالی واحد تجاری در بر گیرنده بازده حاصل از منابع تحت کنترل واحد تجاری است . اطلاعات درباره عملکرد مالی در صورت سود و زیان و ترازنامه ارائه می شود (بختیاری ، ۱۳۸۵ ،ص ۵۹) . در این تحقیق عملکرد مالی اندازه گیری می شود. دارایی عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راه های دستیابی مشروع به آن منافع که در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است . دارایی در علم حسابداری عبارت است از کلیه اموال و حقوقی که دارای ارزش پولی باشد . دارایی های یک واحد ممکن است پدیده‌های عینی و مشهود باشند ، مثل زمین ،ساختمان ،موجودی نقدی و موجودی کالا ، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیر قابل رویت مثل سرقفلی ‌و مطالبات از اشخاص . دارایی ها عرفاً از نظر ارائه در ترازنامه به ‌گروه‌های متمایزی تقسیم می‌شوند. دو گروه که مورد استفاده بیشتری دارند عبارتند از دارایی های جاری و دارایی های ثابت ، دارایی یکی از عناصر حسابداری است که نشان دهنده وضعیت مالی شرکت است (بختیاری ،۱۳۸۵،ص ۶۲) .

سود حسابداری عبارت از درآمدها منهای هزینه ها می‌باشد. در طول یک سال مالی شرکت با توجه به فعالیت هایی که انجام می‌دهد ، در آمد تحصیل می‌کند . از طرفی شرکت برای تولید محصولات و ارائه خدمات مبالغی هزینه متحمل می شود . در پایان سال مالی به منظور تعیین عملکرد شرکت ، درآمدها و هزینه های مربوط با هم مطابقت داده می‌شوند تا معلوم شود که شرکت در سال مالی مذکور چقدر سود به دست آورده است ‌بنابرین‏ سود می‌تواند روشی برای ارزیابی عملکرد شرکت باشد (جهانخانی ، ۱۳۸۴،ص۳۲) .

نرخ بازگشت سرمایه[۱۱] یکی از نسبت های مالی است که از طریق تقسیم سود خالص به علاوه هزینه بهره به مجموع دارایی ها به دست می‌آید . نرخ بازگشت سرمایه به مهارت های تولید و فروش شرکت مربوط می شود . به وسیله ساختار مالی شرکت تحت تاثیر قرار نمی گیرد . به دلیل استفاده از سود حسابداری در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ، ایرادهایی که بر سود حسابداری وارد است ، بر این معیار نیز وارد می‌باشد ، با توجه به اینکه دارایی ها در ترازنامه به خالص ارزش دفتری نشان داده می‌شوند ، ‌بنابرین‏ ارزش واقعی دارایی ها ممکن است بسیار پایین تر یا بالاتر از ارزش دفتری آن ها باشد. به همین جهت نرخ بازگشت سرمایه پایین ضرورتاً ‌به این مفهوم نیست که دارایی ها باید در جای دیگری به کارگرفته شوند ، همچنین نرخ بازگشت سرمایه بالا ‌به این مفهوم نیست که شرکت می بایست نسبت به خرید همان دارایی ها و کسب بازده بیشتر اقدام نماید (جهانخانی ، ۱۳۸۴،ص ۳۳) .

عملکرد بازار

عملکرد بازار واحد تجاری ، موضع و موقعیت شرکت را در فضای رقابتی یک صنعت مشخص می‌سازد. معمولاً اطلاعات درباره عملکرد بازار شرکت از طریق گزارش های تحلیلی که توسط واحد تحقیقات و بازاریابی و یا مطالعات استراتژیک تهیه می‌گردد ، به دست می‌آید که توانمندی یا ضعف شرکت را نشان داده و مبنای برنامه ریزی های آینده می‌گردد (خیری نژاد ، ۱۳۷۸ ، ص ۳۷) . در این تحقیق عملکرد با بهره گرفتن از پرسشنامه دارای پرسش هایی در طیف لیکرت پنج تایی و با بهره گرفتن از نظر مدیران درباره مؤلفه‌ های حفظ و نگهداری مشتریان کنونی ، جذب مشتریان جدید و حفظ سهم بازار اندازه گیری می شود.

در جریان ارزیابی عملکرد سازمانی یکی از مهمترین اقداماتی که باید صورت گیرد ، تفکیک شاخص های مبتنی بر بازار از شاخص های مالی است . اثر بخشی سازمانی عبارت است از درجه یا میزانی که سازمان به ‌هدف‌های‌ مورد نظر خود نائل می‌آید . علاوه بر این عملکرد سازمانی بخشی از مفهوم اثر بخشی سازمانی است که مبنای آن اهداف بیرونی سازمان یعنی اهداف ذینفعان می‌باشد . بخشی از شاخص های عملکرد سازمانی ، شاخص های تجاری و مالی است که جهت اندازه گیری عملکرد شرکت‌های تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد (فتحی ، ۱۳۸۶، ص ۲۶۵) .

۲-۲-۳ ) عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی

دو جریان اصلی در سنجش عملکرد وجود دارد . دیدگاه اقتصادی که بر اهمیت عوامل خارجی بازار نظیر موضع رقابتی تأکید دارد ، و دیدگاه سازمانی که بر دیدگاه رفتاری و جامعه شناختی و سازگاری آن ها با محیط استوار است . آندرو[۱۲] (۱۹۷۱ ) دیدگاه اقتصادی و رفتاری را به عنوان عوامل مؤثر بر عملکرد مورد تأکید قرار می‌دهد . توریک و مک گیون[۱۳](۱۹۹۷) عملکرد را به شرح زیر فهرست کرده‌اند : (رهنورد ، ۱۳۸۷، ص ۸۳)

    1. برای ارتقای عملکرد سازمانی در سطوح مختلف ، بین عناصر سازمانی و محیط سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد ، نتایج تحقیقات برنز و استاکر بیان می‌کند که تغییرات محیطی ، طراحی ساختارهای متفاوتی را می طلبد . همچنین رابطه بین استراتژی و محیط نیز مورد تأکید است و به گفته ی فردریک سون ( ۱۹۸۶ ) یک مهارت کلیدی محسوب می شود .

    1. تسی (۱۹۸۴ ) استدلال می‌کند یک سازمان برای رسیدن به بهترین عملکرد نیازمند آن است که قابلیت‌های خود را با محیط متغیّر خود سازگار و متناظر کند .

    1. نتایج مطالعات گویای آن است که هفده تا بیست در صد از تغییر پذیری در عملکرد مالی ناشی از عامل عضویت در یک صنعت است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۲-۹) روش های ورود به بازارهای خارجی

توجه به روش ورود به بازارهای خارجی، این سؤال را پیش می کشد که بهترین روش ورود کدام است؟ در این مورد پنج روش وجود دارد: صادرات[۳۹]، صدور مجوز[۴۰]، امتیاز محدود[۴۱]، سرمایه‌گذاری مشترک[۴۲]، شرکت‌های تابعه با مالکیت کامل[۴۳]. هر روش ورود، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در جدول۲-۲ این روش‌ها به اختصار توضیح داده شده‌اند.

۲-۳)مدل‌های تصمیم‌گیری چند‌شاخصه

مدل‌های بهینه‌سازی از دوران نهضت صنعتی در جهان و به خصوص از زمان جنگ جهانی دوم همواره مورد توجه ریاضی‌دانان و دست‌اندرکاران صنعت بوده است. تأکید اصلی بر مدل‌های کلاسیک بهینه‌سازی ، داشتن یک معیار سنجش(یا یک تابع هدف) می‌باشد.

مدل مذکور می‌تواند در مجموع به صورت خطی ، غیر‌خطی یا مخلوط باشد. اما توجه پژوهشگران در دهه های اخیر معطوف به مدل‌های چند‌معیاره (MCDM)[44] برای تصمیم‌گیری‌های پیچیده گردیده‌است. در این تصمیم‌گیری ها به جای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی از چندین معیار سنجش ممکن است استفاده گردد.

روش ورود

مزایا

معایب

صادرات

توانایی جهت بهره‏برداری از صرفه جویی های ناشی از محل و منحنی تجربه

هزینه های بالای حمل و نقل

موانع تجاری

مشکلاتی که در زمینه نمایندگی های بازاریابی محلِّ وجود دارد

صدور مجوز

هزینه های توسعه و ریسک پایین

فقدان کنترل بر تکنولوژی

ناتوانی درکسب صرفه جویی‏های ناشی از محل و منحنی تجربه

ناتوانی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی

امتیاز محدود

هزینه های توسعه و ریسک پایین

فقدان کنترل بر کیفیت

ناتوانی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی

سرمایه‌گذاری مشترک

دستیابی به دانش شریک محلّی

تسهیم هزینه های توسعه و مخاطرات

پذیرش سیاسی

فقدان کنترل بر تکنولوژی

ناتوانی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی

ناتوانی در کسب صرفه جویی های ناشی از محل و تجربه

مالکیت کامل

محافظت از تکنولوژی

توانایی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی

توانایی برای کسب صرفه جویی های ناشی از مکان و تجربه

هزینه ها و مخاطرات بالا

جدول ( ۲-۲) مزایا و معایب روش های متفاوت ورود به بازارهای خارجی

(حسینی ،۱۳۹۱، ۱۸۰-۱۶۶)

این مدل‌های تصمیم‌گیری به دو دسته عمده تقسیم می‌گردند، مدل‌های چند هدفه ( MODM)[45] و مدل‌های چند‌شاخصه (MADM)[46] ، به طوری که مدل‌های چند‌هدفه به منظور طراحی به کار گرفته می‌شوند در حالی که مدل‌های چند‌شاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده می‌گردند.

۲-۳-۱) ارزیابی و بررسی مدل‌های MADM

دو دسته عمده از روش های مختلف در پروسه کردن اطلاعات موجود از یک مسئله MADM در ادبیات موضوع مطرح شده است. یک دسته از روش‌ها منشعب از مدلی مشهور به مدل غیرجبرانی [۴۷] و دسته دیگر منشعب از مدل دیگری معروف به مدل جبرانی می‌باشد.

الف ) مدل غیرجبرانی شامل روش‌هایی می‌شود که در آن ها مبادله [۴۸] در بین شاخص‌های مجاز نیست. یعنی مثلا نقطه ضعف موجود در یک شاخص توسط مزیت موجود از شاخص دیگر جبران نمی‌شود. ‌بنابرین‏ هر شاخص در این روش‌ها به تنهایی مطرح بوده و مقایسات بر اساس شاخص به شاخص انجام می پذیرد.

مزیت روش های متعلق ‌به این مدل سادگی آن ها است که با رفتار DM و محدود بودن اطلاعات او مطابقت دارد. در برخی از این روش های ممکن است نیازی به کسب اطلاعات از DM نباشد.

ب ) مدل جبرانی مشتمل بر روش‌هایی است که اجازه مبادله در بین شاخص‌هادر آن ها مجاز است، یعنی مثلا تغییری(احتمالا کوچک) در شاخص (یا شاخص‌های) دیگر جبران شود.

۲-۳-۲)فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و به کارگیری آن در SWOT

فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) یک روش ریاضی برای حل مسائل تصمیم‌گیری پیچیده چند معیاره است. این روش توسط پروفسور ساعتی در سال ۱۹۷۷ توسعه داده‌شد . AHP می‌تواند هم معیارهای کیفی و هم معیارهای کمی را در ارزیابی گزینه‌های تصمیم لحاظ کند. دراینجا قصد داریم یک رویکرد گام به گام برای به کارگیری AHP در SWOT را معرفی کنیم . نکته‌ای که لازم به ذکر می‌باشد این است که منظور ما از گروه‌های SWOT در ادامه ، اشاره به چهار مفهوم نقاط قوت ، ضعف ،‌فرصت‌ها و تهدیدات است و منظورمان از عوامل یا فاکتورهای SWOT هم تک‌تک فاکتورها و عواملی است که جداگانه تحت هریک از ‌گروه‌های SWOT معرفی می‌شوند و اما مراحل به کارگیری AHP در SWOT .

گام اول : ماتریس SWOT تشکیل گردد یعنی عوامل مربوط به هریک از گروه هایSWOT شناسایی و ذکر گردند .

گام دوم : مقایسات زوجی بین فاکتورهای SWOT درهرگروه صورت گیرد.

گام سوم : مقایسات زوجی بین چهار گروه SWOT یعنی نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهدید صورت می‌گیرد و پس از انجام مقایسات زوجی و معلوم شدن وزن نسبی هرگروه از طریق روش مقدارویژه باید اوزان نهایی از طریق ضرب کردن اوزان نسبی فاکتورها در وزن های نسبی گروه ها اوزان نهایی هرفاکتور تعیین گردد ، ضمنا باید مجموع وزن‌های نهایی همه فاکتورها یک گردد.

گام چهارم: نتایج در فرایند تدوین و ارزیابی استراتژی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سهم این کار در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک از طریق مقادیر عددی که نشان‌دهنده اهمیت هریک از فاکتورها می‌باشند حاصل می‌شود.

۲-۳-۳) محدودیت های فرایند تحلیل سلسله مراتبی

همان گونه که در بالا با توضیحاتی که داده‌شد واضح است،روشی که کورتیلا و استیوارت به کار بردند فقط تا حد اولویت‌بندی فاکتورهای SWOT پیش‌می‌رود و به اولویت‌بندی گزینه‌های استراتژیک نمی‌پردازند. اما علاوه بر این محدودیت ذکر‌شده در کار این پژوهشگران ، خود فرایند تحلیل سلسله‌مراتبی (AHP) هم برای بهینه کردن SWOT یک محدودیت اساسی دارد و آن این است که AHP وابستگی های احتمالی میان فاکتورها را نمی‌بیند و با این فرض که فاکتورها و معیارها از هم مستقل هستند رویه را پیش می‌برد. در واقع این از مفروضات زیربنایAHP است. اما می‌دانیم که این فرض در دنیای برنامه‌ریزی استراتژیک یک فرض منطقی نیست. برای نمونه می توان گفت که یک سازمان زمانی می‌تواند از فرصت‌ها استفاده‌ مناسبی نماید که دارای توانمندی‌ها و نقاط قوت درونی باشد زیرا در غیر این صورت فرصت‌ها یا سوخت می‌شوند یا اینکه توسط رقبا مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. پس نتیجه می‌گیریم که فاکتورهای SWOT مستقل از همدیگر نیستند و لذا با مفروضات AHP همخوانی ندارد و از آنجایی که اوزانی که AHP به فاکتورها اختصاص می‌دهد با فرض عدم وابستگی می‌باشد ممکن است با اوزانی که با قبول فرض وابستگی محاسبه می‌شوند متفاوت باشد.‌بنابرین‏ به کارگیری رویکردی که وابستگی‌های احتمالی میان عوامل را در نظر گیرد و آن ها را در اندازه‌گیری دخالت دهد ضرورت می‌یابد.

۲-۳-۴)فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




قانون جدید حمایت خانواده هم همانند قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، در خصوص نحوه حل اختلاف درفرضی که دو دادگاه خود را صالح به رسیدگی بدانند ساکت است و به نظر می‌رسد در چنین وضعیتی با عنایت به ملاک ماده ۱۰۳ قانون اخیرالاشاره، طرفین باید دادگاه را مطلع سازند و دادگاه هم مکلف است اقدامات مقتضی را جهت مشخص شدن موضوع انجام دهد و درصورت صحت، اطلاعات داده شده، پرونده رابه مرجع عالی که ‌بر اساس قواعداشاره شده درسطور فوق مشخص می شود، گسیل دارد تا مرجع مذبور پرونده را به دادگاه صالح ارجاع دهد.

مع الوصف به شرحی که آمد، قانون گذار در تبیین صلاحیت دادگاه خانواده، دقت لازم را مبذول نداشته و بسیار مجمل و مبهم مقرراتی را در این خصوص تشریع نموده است.

فصل سوم

آیین دادرسی در دادگاه خانواده

در این فصل از نوشتار به طریقه رسیدگی دادگاه خانواده به اموری که در صلاحیت آن است
خواهیم پرداخت و به عبارتی دیگر آیین دادرسی در دادگاه خانواده را مورد بحث قرار خواهیم داد؛
آیین دادرسی به مفهوم عام عبارت است از تشریفات و مقرراتی که رعایت آن ها جهت مراجعه به مراجع قضاوتی به منظور احقاق حق و حل مشکل حقوقی لازم است؛[۱۷۱] همچنین آیین دادرسی مدنی عبارت است از قواعد و مقرراتی مربوط به صلاحیت، نحوه رسیدگی و نحوه صدورحکم و اجرای آن که در مراجع قضایی حقوقی باید مورد توجه قرار گیرد و آیین دادرسی خانوادگی به مفهوم خاص عبارت است از تشریفات و مقرراتی که رعایت آن ها در هنگام مراجعه به دادگاه خانواده و همچنین نحوه رسیدگی و صدور حکم و اجرای آن توسط دادگاه لازم است؛ آیین دادرسی خانوادگی به مفهوم عام مباحث صلاحیت و ساختار دادگاه خانواده را هم در بر می‌گیرد؛ مع ذلک آنچه در این فصل مورد نظر است آیین دادرسی خانوادگی به مفهوم خاص آن است که در دو گفتار جداگانه تحت عناوین” نحوه رسیدگی به دعاوی و امور خانوادگی در دادگاه خانواده” و “تصمیمات دادگاه خانواده” مورد بررسی قرار می‌گیرد.

گفتار اول: نحوه رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی در دادگاه خانواده

منظور از نحوه رسیدگی دادگاه خانواده، مجموعه تشریفاتی است که دادگاه از زمان شروع رسیدگی تا زمان خاتمه دادرسی مکلف به رعایت آن ها‌ است؛ ختم دادرسی مرحله ای قبل از صدور رأی است که تا آن مرحله کلیه تحقیقات و بررسی های لازم انجام یافته است و پس از آن هیچ اقدام دیگری به غیر از اصدار رأی جایز نیست؛ مع الوصف این گفتاررا با دو مبحث “شروع دادرسی در دادگاه خانواده” و “کیفیات دادرسی خانوادگی” پیش می گیریم.

بند نخست: شروع به دادرسی در دادگاه خانواده

وقتی متداعین دعوای خود را به مرجع قضایی می‌برند و از آن مرجع حل وفصل خصومت را
می خواهند، انتظار دارند دعوای آن ها در مدت زمان معقولی مورد رسیدگی قرارگیرد و در مدت رسیدگی حقوق آنان بواسطه اعمال قواعد و مقرراتی که ناظر بر حفظ حقوق شهروندان در اثبات حق آن ها‌ است، حفظ شود؛ دست یابی ‌به این هدف صرفاً وقتی امکان پذیر است که مشخص شود دادگاه از چه زمانی به اختلاف موردنظر ورود ‌کرده‌است؛ شروع دادرسی مستلزم مقدماتی است، ‌به این نحو که خواهان باید آن مقدمات را فراهم کرده تا به واسطه آن ها بتواند موجب اشتغال دادگاه شود؛ تقدیم دادخواست و ابلاغ آن و همچنین پرداخت هزینه دادرسی از جمله اموری هستند که می‌توانند در شروع به رسیدگی و اشتغال دادگاه خانواده، مؤثرباشند.

الف: نقش دادخواست و ابلاغ آن در آغاز دادرسی خانوادگی

دادرسی های مدنی یا با “درخواست” شروع می شود ویا بواسطه “دادخواست” آغاز
می‌گردد؛ رسیدگی به بسیاری از موضوعات مربوط به امور حسبی معمولاً با تقدیم درخواست به عمل
می‌آید و مقنن تقدیم دادخواست را برای شروع رسیدگی در آن امور لازم ندانسته است؛ از طرفی به غیر از امورحسبی معمولاً شروع رسیدگی در عموم دعاوی حقوقی بواسطه تقدیم دادخواست صورت می‌گیرد؛ ماده۴۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در این خصوص اشعار می‌دارد:

«شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است. دادخواست به دفتر دادگاه صالح و درنقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اول تسلیم می‌گردد.»

درخصوص مقرره مذبور دو نکته را باید در نظر داشت:

نخست اینکه لزوم تقدیم دادخواست برای شروع رسیدگی منصرف از مواردی است که صرف درخواست کافی است، از جمله آن موارد می توان به درخواست دستور موقت و درخواست
تامین خواسته ای که پیش از طرح دعوای اصلی تقدیم می‌گردد اشاره کرد، همچنین در مواردی که در قانون امور حسبی رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی را لازم ندانسته است[۱۷۲] و یا تنظیم و تقدیم دادخواست را الزامی نداسته است، شروع رسیدگی نیازمند دادخواست نسیت؛ ماده ۲ قانون امور حسبی در این خصوص بیان می‌دارد:

«رسیدگی به امور حسبی تابع مقررات این باب می‌باشد مگر آنکه خلاف آن مقرر شده باشد.»

لازم به توضیح است که:

اولاً قانون امور حسبی خاص و قانون آیین دادرسی مدنی عام است و اگر بپذیریم که عام موخر ناسخ خاص مقدم[۱۷۳] نیست استدلال فوق الاشاره تقویت می‌گردد؛ به لحاظ منطقی هم باید پذیرفت که امور حسبی، بعضاً خصوصیاتی دارد که نباید تابع تشریفات آیین دادرسی مدنی باشد و بهتر است که خود آیین ویژه ای داشته باشد.

ثانیاًً امروزه در برخی از شهرها و از جمله تهران الزاماً بسیاری از دادخواست ها به صورت الکترونیکی پذیرفته می شود و بحث تقدیم دادخواست به دفاتر دادگاه ها منتفی است؛ ریشه قانونی دادخواست الکترونیکی در “قانون برنامه پنجم توسعه” است.

علی ای حال مقنن در قانون جدید حمایت خانواده مقرراتی را مرتبط با بحث “دادخواست” وضع
نموده است که به شرح آتی به بررسی آن می پردازیم، ماده ۸ قانون مذبور در خصوص شروع رسیدگی دادگاه خانواده مقرر می‌دارد:

«رسیدگی در دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست و بدون رعایت سایرتشریفات آیین دادرسی مدنی انجام می شود.»

در خصوص این مقرره توجه به نکات ذیل ضروری است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۱-۸ بررسی میزان سودمندی صورت جریان وجوه نقد

با وجود اینکه از نظر طبقه‎بندی و نبود رابطه متقابل بین صورت‎های مالی مسأله‎هایی مطرح است، تردیدی نیست که صورت جریان‎های نقدی می‎تواند بسیار سودمند واقع شود. این یکی از نمونه‎ های ظریف و بسیار منحصر به فرد از تحقیقاتی است که «این گرام ولی»[۲۰] انجام دادند و آن ها به صورت همزمان بر روی صورت جریان‎های نقدی و صورت سود و زیان تحقیق کردند. آن ها مشاهده کردند که با گذشت زمان شرکت‌های رو به رشد دارای سود «بیشتر» و جریان‎های نقدی «کمتر» بودند. این بدان سبب است که شرکت‌های در حال رشد دارای مقدار بیشتری موجودی کالا و حساب‎های دریافتنی هستند، زیرا مسیر رشد و توسعه را می‎پیمایند.

موجودی کالا و حساب‎های دریافتنی تا حدی به وسیله افزایش در حساب‎های پرداختنی خنثی خواهد شد، ولی خالص اثر رشد سرمایه در گردش این خواهد بود که در هر سال تغییر در سود به بیش از تغییر در جریان‎های نقدی عملیاتی خواهد رسید. علاوه بر این در حالی که یک شرکت رشد و توسعه پیدا می‎کند، خالص سرمایه‎گذاری و ایجاد جریان‎های خروجی در قالب دارایی‎های ثابت خریداری شده و جریان‎های نقدی ورودی ناشی از تأمین مالی (با انتشار اوراق قرضه و سهام) شناور خواهند بود و احتمال زیادی وجود دارد که سود تقسیمی کاهش یابد (پارسائیان، ۱۳۸۵، ۱۸۳).

‌در مورد شرکتی که در حالت انقباض است. این رابطه تا حد زیادی مسیر معکوس خواهد پیمود: فروش و سود کاهش می‎یابند ولی با کاهش یافتن حساب‎های دریافتنی و موجودی کالا جریان‎های نقدی عملیاتی افزایش می‎یابند. گذشته از این، جریان‎های نقدی خروجی مربوط به سرمایه‎گذاری‌آموزش‌ها کاهش خواهند یافت. به همین شیوه از دیدگاه تأمین مالی با افزایش سهام خزانه بازپرداخت بدهی‌آموزش‌ها یا تسویه آن ها و نیز افزایش سود تقسیمی نقدی جریان‎های نقدی خروجی افزایش خواهند یافت.

۲-۱-۸-۱ پیچیدگی‎های جریان نقدی

در حالی که هنگام تهیه صورت جریان وجوه نقد نمی‎توان همانند محاسبه سود سیستم، محاسباتی را دستاویز خود قرار داد، ولی ‌در مورد تهیه این صورتحساب هم مسائلی مطرح شده است. سنیدر (۲۰۰۲) بیان می‎کند از آنجا که تصور بر این است جریان نقدی حاصل از عملیات مهمترین بخش صورت جریان وجوه نقد را تشکیل می‎دهد، بیشتر توجه معطوف افزایش جریانات نقدی حاصل از عملیات می‎شود، در حالی که در همین زمان جریانات نقدی ورودی حاصل از سرمایه‎گذاری کاهش یا جریانات نقدی خروجی حاصل از سرمایه‎گذاری افزایش می‎یابد. اثر کلی این رویدادهای مالی بر پول نقد تغییر نمی‎کند، ولی تردیدی نیست که استفاده کنندگان از صورت‎های مالی این پدیده را به فال نیک می‎گیرند یعنی از زاویه خوش‎بینانه به آن نگاه می‎کنند (پارسائیان، ۱۳۸۵، ۱۸۴).

۲-۱-۸-۲ تحلیل اجزای صورت جریان وجوه نقد

با توجه به تورم موجود در کشور و علم ‌به این نکته که اقلام ترازنامه و صورت سود و زیان ایستا هستند و در ایران نیز صورت‎های مبتنی بر ارزش‎های جاری تهیه نمی‎گردد به نظر می‎رسد که در مقایسه اتکای بیش از حد به نسبت‎هایی که با توجه به اطلاعات تاریخی این صورت‎های مالی تهیه می‎شود، اطلاعات صورت جریان وجوه نقد به مراتب قابل اتکاتر از اطلاعات ترازنامه یا صورت سود و زیان است. صورت جریان وجوه نقد حتی می‎تواند تغییرات در سایر صورت‎های مالی را گزارش نماید و نیرنگ‎های دفترداری را با تأکید بر آنچه سهام‌داران واقعی به آن اهمیت می‎دهند بزداید. از نقطه نظر تجزیه و تحلیل صورت‎های مالی، صورت جریان وجوه نقد برای کامل شدن تجزیه و تحلیل نسبت‌آموزش‌ها بسیار با اهمیت است (خوش طینت و قسوری، ۱۳۸۴، ۴۶).

هر کدام از طبقه‎های جریان نقدی حامل پیامی هستند، این طبقه‌آموزش‌ها وقتی کنار یکدیگر بررسی می‎شوند نوعی هم‎افزایی اطلاعاتی را تشکیل می‎دهند که بر اساس آن می‎توان توانایی مالی شرکت را سنجید. هم‎افزایی اطلاعاتی از ترکیب جریان‎های نقدی به همراه سایر اطلاعات، علاوه بر سهل و در دسترس بودن آن، راهنمای بسیار مفید و مهمی در ارزیابی میزان سلامت مالی شرکت‌ها به حساب می‎آید (مرادزاده فرد و بختیاری، ۱۳۸۸، ۶۰).

بر اساس استاندارد حسابداری ایران، تنها صورت مالی مبتنی بر مبنای نقد حسابداری، صورت جریان وجوه نقد می‎باشد. در واقع این صورتحساب نگاهی دقیق‎تر به توانایی‎های بنگاه اقتصادی علاوه بر کسب ایجاد نقدینگی‎، قدرت وصول مطالبات و توانایی پرداخت بدهی‌آموزش‌ها و انعطاف‎پذیری مالی را نمایان می‎سازد و در صورت جریان وجوه نقد انتظار می‎رود که سوالات ذیل پاسخ داده شود: (مزده و قاسمی، ۱۳۸۷، ۲۳)

    1. وجوه نقد طی دوره مالی از کجا تأمین شده است؟

    1. وجوه نقد واحد تجاری در طی دوره مالی در کجا به مصرف رسیده است؟

    1. چه مبلغی از وجوه نقد توسط واحد تجاری ایجاد شده است؟

    1. آیا تعهدات مالی کوتاه مدت نظیر پرداخت بهره با جریان‎های نقدی حاصل از عملیات پوشش داده شده‎اند؟

    1. آیا رشد سرمایه‎گذاری نقدی از طریق جریان‎های نقدی داخلی تأمین مالی شده است یا اینکه به تأمین مالی خارجی متکی بوده است؟

    1. آیا پرداخت سود سهام از جریان‎های نقدی داخلی بوده یا به تأمین مالی خارجی متکی بوده است؟

    1. آیا جریان نقد آزاد، بعد از انجام سرمایه‎گذاری‌آموزش‌ها وجود داشته است؟

  1. وضعیت دریافت و پرداخت اصل و سود تسهیلات مالی دریافتی چگونه ارزیابی می‎شود؟

۲-۱-۹ اهمیت و ارزش جریانات نقدی

جریانات نقدی در یک واحد تجاری از اساسی‎ترین رویدادهایی است که اندازه‎گیری‎های حسابداری بر اساس آن ها انجام می‎پذیرد و چنین تصور می‎شود که بستانکاران و سرمایه‎گذاران نیز تصمیماتشان را بر همین اساس اتخاذ می‎نماید. وجوه نقد از این نظر دارای اهمیت است که نشان دهنده قدرت خرید عمومی است و مبادلات اقتصادی به سهولت می‎تواند به سازمان‌آموزش‌ها و یا اشخاص مختلف جهت رفع نیازهای خاص‎شان در تحصیل کالا و خدمات به کار رود (اعتمادی و چالاکی، ۱۳۸۲، ۶۷).

بیشتر اندازه‎گیری‎های حسابداری بر اساس جریان نقدی گذشته، حال و یا مورد انتظار آتی، صورت می‎پذیرد. درآمدها معمولاً بر حسب خالص وجوه نقد مورد انتظار حاصل از فروش کالاها و خدمات و هزینه‌آموزش‌ها نیز معمولاً برحسب وجوه نقد پرداخت و یا وجوه نقد مورد انتظار پرداختی برای کالاها و خدمات مورد استفاده اندازه‎گیری می‎شوند. اقلام تعهدی معرف مبالغ تخصیص داده شده به دوره جاری از بابت دریافت‌آموزش‌ها و پرداخت‎های آتی مورد انتظار برای خدمات است و اقلام انتقالی به دوره‎های آتی مبین مبالغ تخصیص داده شده به دوره‎های جاری و آتی از بابت دریافتی‌آموزش‌ها و پرداختی‎های گذشته برای کالاها و خدمات می‎باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




در صورتی که پرداخت سود علی الحساب در مقاطع طویل المدت گرچه به نفع ناشران اوراق مشارکت می‌باشد اما رضایت خریداران و سرمایه گذاران کوچک را تامین ننموده و عملاً منجر به استقبال سرمایه گذاران بزرگ برای خرید این اوراق در اقلام متنابه خواهد شد(آرمان،۱۳۸۴)

۳-۳پیشینه پژوهش

۳-۳-۱پژوهش های انجام شده پیرامون موضوع انتشاراوراق مشارکت درداخل و خارج از کشور :

۳-۳-۱-۱تحقیقات داخلی

پیش از بررسی مطالعات صورت گرفته در خصوص انتشار اوراق مشارکت ضروری است که در ابتدا پشینه کوتاه از مراحل و نحوه انتشار این اوراق در ایران بیان گردد.

علی رغم سابقه نسبتاً طولانی کشورهای جهان در خصوص عرضه اوراق قرضه، قدمت انتشار این اوراق در ایران به سال ۱۳۲۰ بازمی گردد که در این سال، دولت وقت برای اولین بار دست به انتشار اسناد خزانه زد. این اسناد، اسناد بی نامی است که خزانه داری کل برای تامین احتیاجات خزانه و در سررسیدهای کوتاه مدت که حداکثر از یک سال تجاوز نمی نماید منتشر می‌کند. مطابق آن و با فصول زمانی متفاوتی اوراق قرضه مختلفی به اسامی اوراق قرضه ملی (۱۳۲۰)، اوراق قرضه دفاعی (۱۳۴۶)، اوراق قرضه کشاورزی (۱۳۴۶)، اوراق قرضه عباس آباد (۱۳۵۰)، اوراق قرضه اصلاحات ارضی (۱۳۵۲)، اوراق قرضه گسترش مالکیت واحدهای تولیدی (۱۳۵۴)، اوراق قرضه بانک توسعه کشاورزی ایران (۱۳۵۴) و اوراق قرضه بدون جایزه (۱۳۵۸) منتشر و عرضه گردید. مستندات قانونی انتشار این اوراق نیز در ابتدا، به صورت موادی از قوانین بودجه سنواتی کل کشور و پس از آن، قانون سال ۱۳۴۳ و قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب سال ۱۳۴۸ و اصلاحیه مورخ خرداد ماه ۱۳۵۰ بود که ‌بر اساس آن وزارت دارایی اوراق قرضه را منتشر و بانک مرکزی ایران نیز به عنوان عامل، اوراق قرضه منتشره را به عموم عرضه و اصل و سود (بهره) آن را پرداخت و در صورت لزوم این اوراق را قبل از سررسید آن ها بازخرید می نمود.

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به علت غیر مشروع بودن نرخ بهره در انجام معاملات و متعاقب آن تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا و اجرای آن از اول سال ۱۳۶۳ و مطرح نمودن موضوع ممنوعیت شرعی فروش اوراق قرضه به بخش خصوصی کل اوراق قرضه متعلق به افراد و بخش خصوصی در سررسید آن ها توسط بانک مرکزی بازپرداخت گردید و نتیجتاً اوراق قرضه منتشره در جریان، فقط در اختیار سیستم بانکی و تعدادی از مؤسسات دولتی قرار گرفت. از این سال به بعد به منظور فراهم آوردن امکان فروش این اوراق به بخش خصوصی، مطالعاتی انجام گرفت و نهایتاًً در سال ۱۳۷۳ اوراق مشارکت طراحی گردید تا جایگزینی برای انتشار و عرضه اوراق قرضه به عموم و به خصوص بخش غیر دولتی گردد.

اولین تجربه انتشار اوراق مشارکت به مهرماه سال ۱۳۷۳ بازمی گردد که در این تاریخ اوراق مشارکت طرح نواب از سوی شهرداری تهران انتشار یافت.

طرح نواب شمال، احداث اتوبانی به طول ۵/۵ کیلومتر بود که شهر تهران را به جنوب آن وصل می نمود و شامل احداث ۶۵۹۶ واحد مسکونی و ۴۴۷۹ واحد تجاری و اداری می گردید.

شهرداری تهران برای اجرای طرح نواب، به علت سیاست‌های کنترلی و انقباضی سیستم بانکی، مجبور به روی آوردن به بازار سرمایه و استفاده از منابع غیر بانکی گردید و تقاضای انتشار اوراق مشارکت، جهت تامین مالی اجرای این طرح را برای اولین بار مطرح نمود. ضمن اینکه مقامات پولی کشور نیز با در نظر داشتن به مجموعه عوامل زیر انتشار اوراق مشارکت را به منظور تامین مالی این طرح مورد موافقت قرار داده بودند که این عوامل عبارت بودند از:

    • عدم استفاده از منابع سیستم بانکی به منظور اجتناب از تبعات آن

    • تجهیز منابع از جامعه برای اجرای طرح های تولیدی و عمرانی

    • استفاده بهینه از منابع تجهیز شده و به طور مستقیم در طرح های تولیدی و عمرانی کشور

  • تنوع بخشیدن به ابزارهای مالی به منظور ‌پاسخ‌گویی‌ به علایق و سلیقه های مختلف مردم برای امر سرمایه گذاری

‌به این ترتیب اولین سری انتشار اوراق مشارکت طرح نواب از اول مهرماه سال ۱۳۷۳، جهت فروش به عموم عرضه گردید. کل مبلغ اوراق مشارکت منتشره برای اجرای طرح نواب ۲۵۰ میلیارد ریال بود که در چهار مرحله عرضه گردید و در مهرماه سال ۱۳۷۷ کلاً سررسید گشت.

از آن تاریخ به بعد به منظور تامین مالی طرح های متعلق به سازمان‌های دولتی، عمومی و خصوصی تقاضاهای متعددی برای انتشار اوراق مشارکت مطرح گردید که برای تعدادی از آن ها نیز مجوز انتشار صادر گردید. به طوری که از سال ۱۳۷۳ تا آخر سال ۱۳۷۸ علاوه بر طرح نواب ۱۳ طرح دیگر نیز مجوز انتشار اوراق مشارکت دریافت نمودند که این طرح ها عبارتند از: طرح شهر سالم، طرحهای بیمارستانی، طرح ثامن، طرح تولید پیکان جدید، طرح ایجاد شهرکهای اندیشه و پرند، طرح بازار تبریز، طرح متانول خارک، طرح داروسازی زکریای تبریز، طرح فولاد میبد یزد، طرح شرکت پلی اکریل ایران و طرحهای دولتی: توسعه شبکه آبیاری و فاضلاب، طرح تکمیل ساختمان سد و نیروگاه کرخه، طرح ایجاد و توسعه بنادر صیادی و تکثیر و پرورش میگو.

‌بنابرین‏ طی سال‌های ۱۳۷۳ تا انتهای برنامه دوم توسعه کل میزان اوراق مشارکت مصوب ۱/۱۱۵۸۶ میلیارد ریال بوده است که از این میزان، ۱/۱۱۲۵۸ میلیارد ریال اوراق منتشر و ۴/۱۰۹۹۶ میلیارد ریال به فروش رفته است.

در طی برنامه سوم توسعه، با توجه به طرح های عمرانی کشور (۳۲ طرح) و نیز در راستای اجرای سیاست‌های پولی در مجموع به میزان ۸/۱۵۰۱۳۸ میلیارد ریال اوراق مشارکت مصوب گردید که از این میزان، مبلغ ۸/۱۴۲۹۳۸ میلیارد ریال اوراق منتشر شده و ۳/۱۳۷۳۶۰ میلیارد ریال اوراق به فروش رسیده است. میزان اوراق مشارکت فروش رفته در طی برنامه سوم توسعه بیش از هشت برابر مقطع زمانی پیش از آن (۱۳۷۳ تا انتهای برنامه دوم توسعه) بوده است.

ذکر این نکته ضروری است که در مقاطع زمانی انتشار اوراق مشارکت و حتی پیش از آن مطالعات علمی مختلفی در خصوص نحوه و چگونگی استفاده از این اوراق انجام پذیرفته است که در ذیل به اهم این مطالعات اشاره کوتاه می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۲-۹-۳ راهبرد انطباقی[۱۷۸]

افرادی با راهبرد انطباقی در یک شکل منفعل اما مشارکتی ارتباطات با تعارض مقابله می‌کنند که تسلیم اهداف و خواسته های دیگران می‌شوند (بلیک و موتون، ۱۹۶۴؛ کیلمن و توماس، ۱۹۷۷). پژوهشگران نام این رویکرد را اجبار (رحیم، ۱۹۸۶) و تسلیم (کلاین و جنسن، ۱۹۷۷؛ پرویت و کارنوال، ۱۹۹۳) گذارده اند. مطابق دیدگاه پاپا و کاناری (۱۹۹۵)، راهبرد انطباق پاسخ بسنده ای برای تعارض است زیرا هم کافی و هم راحت است اما هر دو نفر را به اهدافشان نمی رساند. چند رفتار معمول در راهبرد انطباق، از جمله تلاش برای جلب رضایت شریک زندگی، فداکاری، عذرخواهی یا اظهارات مسالمت جویانه، و تلاش برای افزایش همسازی (هوکو و ویلموت، ۱۹۹۸). محققان رفتار غیر کلامی مشخصی را برای این رویکرد شناسایی نکرده اند، اما به نظر می‌رسد لبخند و صدای گرم و با انطباق همراه باشند. رفتارهایی مانند کاهش زمان گفتگو، سرتکان دادن تقویت کننده، و افزایش تماس چشمی در زمان شنیدن ممکن است ماهیت منفعل این راهبرد را منعکس نماید. در حقیقت، نیوتن و بورگن (۱۹۹۰) وابسته های غیرکلامی عبارتهای پشتیبانی را در خلال اختلاف زوجین بررسی نموده اند. مشابه با راهبرد انطباقی، مقوله پشتیبانی کلامی شامل عبارت هایی است که موقعیت شریک را تقویت می‌کند، شریک زندگی را تصدیق می‌کند، بر اشتراکات تأکید می‌کند ، و مسئولیت را می پذیرد. عبارت های کلامی حمایتی شریک زندگی با جهت بدن مستقیم، جنبش و تحرک، و تماس فیزیکی (برای مثال گرمی و تماسی که با علائم صمیمیت و تحرک فیزیکی منتقل می‌گردد)، همکاری فیزیکی (مانند نمایش وضعیت های بدنی شباهت، یکسانی و همکاری)، ارتباط کلامی و سلطه پذیری کلامی همبسته بوده است.

راهبرد انطباق ممکن است بر اساس زمینه و بافت هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی بر روابط داشته باشد (فیتس پاتریک و وینک، ۱۹۷۹). راهبرد انطباق زمانی که یکی از زوجین به اندازه دیگری درباره یک موضوع نگران نیست مناسب است. برای مثال، به نظر می‌رسد تینا ، با خواسته دیوید برای رفتن به دره گراند ‌به این دلیل موافقت کرد که شوهرش خیلی علاقه داشت ‌به این دره برود اما خودش خیلی علاقه ای نداشت. با این حال، مردم حتی اگر زمانی یک موضوع برای آن ها مهم باشد و خود را با آن تطبیق دهند، ممکن است در طول زمان ناراضی شوند. هم‌راستا با این استدلال، کلوون و رولوف (۱۹۹۳) مفهومی را که آن را اثر سردکننده[۱۷۹] نامیدند ابداع نمودند. این اثر زمانی اتفاق می افتد که شخصی با قدرت کمتر در یک رابطه شکست بخورد یا از بحث درباره موضوعات مهم اجتناب نماید تا شخص قدرتمندتر عصبانی و یا پرخاشگری نکند. کلوون و رولوف معتقدند که کارکرد اثر سرد کننده تقویت اختلاف قدرت است و می‌تواند رضایت رابطه در طول زمان، کاهش دهد. ‌بنابرین‏، اگر چه راهبرد انطباقی ممکن است در برخی شرایط به پیشبرد هماهنگی رابطه ای کمک نماید، نبایستی راهبرد اصلی اشخاص برای به کارگیری در خلال تعامل رابطه ای باشد.

۲-۲-۹-۴ راهبرد اجتناب[۱۸۰]

همانند راهبرد انطباق، راهبرد اجتناب نیز غیر مستقیم و منفعلانه است. اما، برخلاف راهبرد انطباق، راهبرد اجتنابی غیر مشارکتی است (بلیک و موتون، ۱۹۶۴؛ کیلمن و توماس، ۱۹۷۷). این راهبرد همچنین با اصطلاحاتی مانند غیر مواجه ای (پتنام و ویلسون، ۱۹۸۲)، ناکنشی (کلاین و جانسون، ۱۹۹۷؛ پرویت و کارنوال، ۱۹۹۳)، و عقب نشینی(هاکر و ویلموت، ۱۹۹۸) نامیده شده است. اشخاصی که از راهبرد اجتناب استفاده می‌کنند از هرنوع مباحثه معناداری درباره موضوعات تعارضی امتناع می‌کنند. تدابیر مربوط به راهبرد اجتناب شامل انکار یا کمینه سازی مشکل ، توجه به مسائل بی ارتباط، تلاش برای تغییر موضوع، ترک صحنه، غرغر کردن، یا سکوت اختیار کردن است (گوررو، ۱۹۹۴؛ هاکر و ویلموت، ۱۹۹۸). فینی[۱۸۱]، نولر[۱۸۲]، شیهان[۱۸۳] و پیترسون[۱۸۴] (۱۹۹۹) بیان نموده اند که “رفتارهای با درگیری کمتر، مانند پایین انداختن سر، چرخاندن سر، فقدان تماس چشمی، بازتابی از گرایش به اجتناب از موضوعات رابطه ای است”. مطالعات زیادی نشان داده‌اند که استفاده از راهبرد اجتناب معمولاً در بافت های رابطه ای (برای مثال، کاناری و اسپیتزبرگ، ۱۹۸۷، ۱۹۸۹، ۱۹۹۰) همچنین بافت های وظیفه محور (مانند گراس و گوررو، ۲۰۰۰؛ گراس، گوورو و آلبرت[۱۸۵]، ۲۰۰۴) غیرمؤثر و نامناسب است. دلیل نامگذاری پاپا و کاناری (۱۹۹۵) برای این راهبرد این است که در این راهبرد پاسخ به تعارض به کمترین مقدار خود می‌رسد. راهبرد اجتناب اهمیت تعارض را به کمترین مقدار خود می رساند و فرصت شرکای رابطه را برای تلاش در جهت حل– یا حداقل مدیریت تعارض- در موضوعاتی که به ناسازگاری منجر می‌شوند، انکار می‌کند. ‌بنابرین‏، این موضوعات احتمالاً در آینده مشکلاات بیشتری را به وجود خواهند آورد. برخی از محققان اظهار داشته اند که راهبردهای تعارضی رقابتی یا پرتوقع احتمالاً با اجتناب یا کناره گیری برآورده می‌شوند. الگوهای کناره گیر پرتوقع عموماً در روابط به میزان زیادی غیر مولد هستند (کریستنسن[۱۸۶] و شنک[۱۸۷]، ۱۹۹۱؛ گاتمن و لوینسون، ۱۹۸۸؛ نولر[۱۸۸] و وایت[۱۸۹]، ۱۹۹۰).

۲-۲-۹-۵ راهبرد مصالحه[۱۹۰] (سازش)

در نهایت اشخاص می‌توانند از راهبرد مصالحه استفاده کنند که بر ملاقات شریک نیمه راه در تلاش برای حل اختلافات متمرکز است. مصالحه یک راهبرد میانه مشارکتی و بیانگرای مثبت است که شامل دست برداشتن از برخی اهداف برای ارضای برخی نیازهای شریک زندگی است (کیلمن و توماس، ۱۹۷۷؛ رحیم، ۱۹۸۶). همینطور، راهبرد مصالحه برخی اهداف و نیازهای برآورده نشده را بدون اینکه یکی از طرفین پیروز و یا قربانی مشخص شود رها می کند. در حالی که راهبرد همکاری تلاش برای مطرح شدن موضوع با رویکردی جدید و ابتکاری است، راهبرد مصالحه عموماً تغییر دادن برنامه و راه حل از پیش موجود است. برای مثال، شرکای رابطه ای ممکن است ایده های متفاوتی درباره رفتن به مکان تفریحی داشته باشند(مانند دیوید و تینا). بیشتر از اینکه یک راه حل مشترک را مطرح سازند (مثلاً یافتن مکان تفریحی جدید که هر دو آن را به انتخاب اولیه خود ترجیح دهند)، آن ها تصمیم می گیرند امسال یکی از مکان های مورد قبول یکی از زوجین بروند و سال آینده به مکان بعدی بروند. هاکر و ویلموت (۱۹۹۸) چندین رویکرد سازش را شناسایی نمودند ، این رویکرد ها شامل تفکیک تفاوت، توسل به زیبایی، پیشنهاد مبادله و داد و ستد، تلاش برای به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن زیان، بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۱۷٫ موقعیت اقتصادی محلات

پرورش گل گیاهان زینتی در محلات :

هنر ‌گل‌کاری و پرورش گل به عنوان یک فعالیت اقتصادی در ایران به آغاز قرن حاضر و حدود ۱۳۰۰ شمسی برمی گردد و شهر محلات به عنوان پایه گذار، ایجاد کننده و توسعه دهنده این صنعت، نقش پر اهمیت و ویژه ای داشته است. سالانه علاوه بر دو میلیون گلدان و بیست میلیون شاخه گل در سطح ۹۰۰ هکتار اراضی و گلخانه های شیشه ای و پلاستیکی شهرستان محلات تولید و به دو ستداران گل در سطح کشور و خارج از کشور عرضه می شود. دلایلی را که می توان برای پرورش گل در محلات نام برد به قرار زیر است :

    1. از قدیم در این منطقه نوعی گلایل وحشی و بومی وجود داشته که در میان مزارع این شهرستان می روئیده است.

    1. اعتدال نسبی آب و هوا و عدم وجود تغییرات و تنش های شدید طبیعی در طول سال.

  1. وجود علاقه و مهارت و بینش لازم جهت پرورش گل در منطقه.

انواع گل در محلات (http://fa.wikipedia.org/wiki/) :

الف : گل‌های آپارتمانی : شامل ۲۰ گونه که برخی از آن ها عبارتند از : انواع پیتوس، آلکونها، کرتن، دیفین باخیا، انواع فیلکوس(ابلق) پیرومیا(پیله).

ب : گل‌های شاخه ای : شامل ۱۹ گونه که برخی از آن ها عبارتند از: گلایل، میخک، زنبق، انواع پیلوم، ارکیده، کوکب، جعفری، همیشه بهار، انواع داودی، ژرویرا و آمالیس.

انواع درختچه های زینتی :

الف : کاغذی مانند : رز ، نسترن، نخل زینتی، محبوب شرب، کاردینا.

ب : نشاء و بذر : میمون، صدفی، انواع بنفشه، اطلسی خارجی و ایرانی، پریوش.

ج : انواع نهال : نهال گیلاس، نهال هلو، نهال گردو، اقاقیا، زلزالک، آناناس.

رشته ها و زیر شاخه های متعددی در رابطه با ‌گل‌کاری[۳] وجود دارد. یکی از این موارد استفاده از اندام های گیاهان زینتی می‌باشد.

از لحاظ موقعیت مصرفی گیاهان زینتی را به سه دسته تقسیم می‌کنند :

گیاهان یک ساله[۴] ؛ گیاهان زینتی که به ‌عنوان گل های فضای سبز استفاده می‌شوند. این گیاهان معمولاً مقاوم به سرما نیستند و دوره زندگی نسبتاً کوتاه دارند. مانند گل اطلسی و آحار.

گل های دائمی[۵]؛ گیاهانی که بیش از یک سال در فضای آزاد قابلیت رشد و نمو دارند. مانند گل تاج الملوک، داودی و زنبق های دائمی.

گیاهان آپارتمانی یا Indoor Plants؛ گیاهانی که فقط در فضای محدود آپارتمان ها و گلخانه ها قابل نگهداری هستند. مانند برگ انجیلی و فوتوس. انجام تحقیقات برای صادرات گل ها و گیاهان زینتی یک امر مسلم و ضروری است. هم چنین مجموعه عواملی که در این راستا باید مد نظر قرار گیرند عبارتنداز :

ـ نوع خاک و بستر مورد پرورش گیاهان؛

ـ نوع محصول ارائه شده؛

ـ تداوم تولید در طی یک زمان معین.

۲-۱۸٫ چالش ها و موانع اساسی تولید گل و گیاه در محلات

– نبود امکانات و نابسامانی در بسته بندی، نگهداری و حمل و نقل گل به ویژه نبود حمل و نقل هوایی

– آشنایی کم گلکاران منطقه با مبانی علمی و فنی پرورش گل

– بهره برداری پائین از عوامل تولید (انرژی، سرمایه، نیروی کار، آب و…)

– ساختار اقتصاد سنتی و وجود بازار نابسامان و واسطه های داخلی

– عدم برنامه ریزی دقیق در تولید، بازرسانی و بازاریابی متناسب با بازارهای جهانی

– بی توجهی به توسعه پایدار دانا محور، و پرداختن به گسترش شعار گونه و سیاسی سطح زیر کشت گلخانه ها.

– عدم وجود آموزش های اصولی بهره برداران

– عدم دسترسی به مواد گیاه اصلاح شده استاندارد و با کیفیت (قلمه، بذر، پیاز)

– عدم دسترسی و کاربرد علوم جدید و بالفعل کردن استفاده آن ها

– عدم حمایت جدی دولت از بخش تحقیقاتی گل و گیاه و ناکارآمدی آن در تجهیز بهره وران از علوم و فنون جدید تولید و پرورش و اصلاح گل و گیاهان زینتی.

– عدم رعایت استانداردهای کیفی در تجارت بین‌المللی گل و گیاهان زینتی

در این راستا به بررسی بعضی از موانع اصلی و اساسی تولید گل و گیاهان زینتی محلات که باعث ایستایی و رکود این صنعت گردیده است می پردازیم.

– برای دستیابی به چشم اندازهای آرمانی و توسعه یافتگی (سند چشم انداز بیست ساله کشور)

که یکی از محورهای اصلی آن توسعه مبتنی بر دانایی است، تولید علم و تحقیقات بایستی نقش ویژه ای را دارا باشد. اگر بپذیریم که تولید متکی به علوم نوین تنها ویژگی تمام کشورهای توسعه یافته و فقدان آن ویژگی مشترک تمامی کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده است براین اساس باید رابطه قوی و پویا بین تحقیقات و تولید ناخالص ملی وجود داشته باشد به ویژه آنکه یکی از پیش شرطهای فاصله گرفتن از توسعه نیافتگی، حرکت به سمت تولیدات فکری یا نرم افزاری، بجای تولید مواد اولیه یا محصولات سخت افزاری است. در مجموع به نظر می‌رسد که برای توسعه صنعت گل و گیاه، تحقیقات نخستین اولویت راهبردی باشد. از سوی دیگر لازمه یک نگاه علمی و آینده ساز، حرکت در مسیر آرمان و چشم انداز واحدی است که مورد پذیرش همه دست اندرکاران قرار گرفته باشد. حرکت مبتنی بر شناخت وضع موجود و عوامل آن، تحلیل محیط ملی و بین‌المللی و ترسیم چشم اندازی که از وضع موجود آغاز کند و از فرصت ها بهره برده و بر تهدیدها چیره شود.

برای حل معضل تحقیقات بایستی تحقیقات گل و گیاه مانند سایر بخش های تحقیقات کشاورزی کشور، متحول گردد، و از حاشیه به متن بازگردد. و به ویژه نمود این تحول باید در نظام بودجه ریزی سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی تجلی یابد. همچنین باید نگاه مدیران بجای مسائل سیاسی، تبلیغاتی و بخشی نگری، به یک نگاه واحد علمی- تحقیقاتی و عملی تبدیل گردد و فراموش نگردد که تحقیقات باید در خدمت بخش تولید و اجرا باشد به ویژه در زمینه گل و گیاه که به سرعت تحول می‌یابد. در این راستا تعامل پیوسته بخش تولید و اجرا و تحقیقات ضرورت دارد.

عدم وجود آموزش‌های اصولی بهره برداران نیز، یکی از معضلاتی است که می توان از آن به ‌عنوان ریشه همه نابسامانی های تولید نام برد. نبود کارشناسان خبره و فنی گل و گیاه در سالیان گذشته، عدم تدوین استانداردهای آموزشی و نبود اعتمادسازی، سبب شده است که گلکاران پیشرو، نیاز به آموزش را در خود احساس ننمایند و به دلیل غرور کاذب و نداشتن بستر علمی لازم برای بهره گیری از دانش جهانی، همچنان با شیوه پرهزینه آزمون و خطا به حرکت خود ادامه دهند. تعامل بیشتر بخش تولید و ترویج و تحقیقات و علم محور نمودن نحوه مدیریت به جای آزمون و خطا موجب پویایی بیشتر و بهبود تولید و توسعه صادرات گل و گیاه کشور خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




پنج موضوع بسیار مهم مدیریت شهری عبارتند از: تامین اعتبار شهرداری‌ها، مسکن شهری، خدمات و امکانات اصلی، سیستم‌های اطلاعات شهری، بخش غیر رسمی شهری و قابلیت‌های نهادی شهر شامل نقش شهرداری‌ها. در واقع موضوع اصلی مدیریت شهری عبارت است از: شهر، مناطق شهری و اجتماعی درون شهری و مأموریت‌ آن درک کلان و جامع از فرآیندهای رشد و توسعه اقتصاد شهری، توسعه اجتماعی و زیست محیطی از منظرهای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی برای حل مشکلات و ارتقای کیفیت زیستی و توسعه پایدار شهر در سطوح محلی، منطقه‌ای و ملی است. (کاظمیان و همکاران، ۱۳۹۲: ۲۶).

۲-۲-۲- مدیریت بصری شهر :

اگر مدیریت به روش دستیابی به اهداف تعریف شود، آنگاه ابعاد مدیریت بصری شهر را می‌توان به فرایند برنامه‌ریزی و طراحی کیفیت بصری، سازماندهی کیفیت بصری، هدایت تحقق کیفیت بصری و نظارت و کنترل بر فرم کالبدی به منظور کمک به ادراک و تجربه قویتر ناظرین در فضا و ایجاد تصویر ذهنی منسجم و پیوسته از شهر در ذهن شهروندان ، در حین عدم کاستن از شگفت انگیزی و راز آمیزی فضا تعریف کرد. برنامه‌ریزی به معنای شناسایی اهداف برای عملیات سازمانی آینده تصمیم‌گیری ‌در مورد وظایف و استفاده از منابع مورد نیاز جهت رسیدن به اهداف شناسایی شده است.)دفت، ۲۰۱۵: ۵) در این تعریف منظور از برنامه‌ریزی، شناسایی ساختار موجود بصری – کالبدی ، عرضه نقشه‌های کاری و تعیین اهداف بصری شهر ، چون خاطره‌انگیزی خط آسمان شهر است. سازماندهی معمولا از برنامه‌ریزی پیروی می‌کند و چگونگی تحقق برنامه ها را توسط تلاش‌های سازمان منعکس می‌کند. سازماندهی شامل واگذاری وظایف،گروه بندی وظایف در بخش‌ها، واگذاری اختیارات و تخصیص منابع در میان سازمان است( Daft,2010:6 ). که در این تعریف شامل ایجاد و تقویت انتظام حاکم بر عناصر و کیفیت های بصری شهر و ایجاد رابطه متعامل میان عرصه‌های عمومی شهر و کیفیت‌های بصری است. گردآوری منابع و ابزار ، عرضه آموزش به شهروندان و گروه‌های ذینفع و ذی‌نفوذ، وضع دستورالعمل‌ها و قوانین و مشوق‌ها، به موثرترین شیوه برای رسیدن به اهداف مطروحه در زمرۀ اقدامات سازماندهی بصری شهر به شمار می‌آیند. کنترل و نظارت به معنی بازبینی فعالیت‌ها تعیین آنچه سازمان برای آیندۀ اهدافش هدف‌گیری کرده و انجام اصلاحات ضروری است(Daft,2010:7 ). منظور از نظارت در این تعریف تأکید بر انعطاف‌پذیری برنامه‌ریزی و سازماندهی و برگشت پذیر بودن و قابلیت انطباق فرایند هدف‌گذاری با تغییر اوضاع زمانی و همچنین نقد نتایج و پیگیری اقدامات مصوب است، در واقع می‌توان مدیریت بصری شهر را زیر مجموعه‌ای از نظام مدیریت ‌کلان‌شهری دانست که حوزه ی عمل و مداخله آن مسایل کالبدی- بصری شهر و هدف آن ارتقای کیفیت دید و منظر شهری است. (محمدرضا پورجعفر وعلیرضا صادقی،۱۳۸۸). به اعتقاد «کوین لینچ » مورفولوژی‌های شهری مدام در حال تغییر و تحول می‌باشند و خود را با نیاز های جوامع تطبیق می‌دهند. وظیفه مدیریت بصری شهر آن است که بستر تغییرات را تشخیص دهد ،کنترل نماید و فرایند مطلوب را هدایت کند(ذکاوت،۱۳۸۵). چنان که برای شخص تازه وارد در شهر یک نظم آشکار و الگویی که پی‌در‌پی درک شود و ارتباطات را عمیق‌تر و غنی‌تر سازد ضروری است. (سلیمی،۲۶:۱۳۸۷) ‌بنابرین‏ مدیریت بصری در شهرهای امروزی که مدام در حال تغییر می‌باشند امری ضروری بوده و می‌بایست در برنامه‌ریزی‌های شهری لحاظ شود.

۲-۲-۲-۱- اﻫﻤﯿﺖ ﻣﺤﯿﻂ ﺑﺼﺮی ﺷﻬﺮ

هنگامی که خیابان‌های شهر زیبا و جالب باشد آن شهر سر زنده و زمانی که خیابان‌های شهر زشت و خسته کننده باشد، آن شهر ملال آور به خاطر آورده خواهد شد . اساسا منظر شهری سطح تماس انسان ‌و پدیده شهر است واز این‌رو بخش قابل توجهی از دانش ، عواطف و رفتار محیطی شهروندان تحت تاثیر آن شکل می‌گیرد. اهمیت ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮی ، به عنوان واسطه میان انسان و پدیده شهر به اﻧﺪازه‌ای است که برخی اوقات در تعریف طراحی شهری گفته اند: طراحی شهری، مدیریت منظر شهری (منظر عینی و ذهنی ) است. منظر شهری وسیله‌ای است که شهر را پدیدار می‌کند. به عبارت دیگر ترسیمات تجریدی طراحان و معماران (نظیر پلان ، مقاطع و نمای جداره خیابان ها ) تنها در قالب منظر شهری است که تجربه واقعی و انسانی می‌شود. از طریق این واسطه ، یعنی منظر شهری است که ابعاد غیر کالبدی شهر امکان بروز یافته و تجلی خارجی پیدا می‌نمایند. شاید بتوان شهر و منظر شهری را متناظرا به “کوه یخ ” و “نوک کوه یخ” تشبیه نمود، چرا که منظر شهری همچون نوک کوچک کوه یخ می‌تواند نشانه‌ای به بخش‌های بزرگتر و ناپیدای شهر باشد. چنین دیدگاهی بر این پیش فرض استوار است که: بحران در منظر شهری نشان دهندۀ، بحران در طراحی شهری و بحران در طراحی شهری نشان دهنده “بحران در فرایند های توسعه و مدیریت شهری” است. . ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﻨﻈﺮ شهری را به مثابه ﮔﻮﻧﻪ‌ای از “هنر ” بدانیم ،ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ ﻃﯿﻒ ، ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻦ و آﻓﺮﯾﻨﺸﮕﺮان آن گواهی بر اهمیت هنر مذبور خواهد بود. در واقع شهروندان همه روزه زندگی خود را با ورود به گالری‌هایی به نام خیابان که همچون نمایشگاهی دایمی از مناظر شهری است ،آغاز می‌کند. اینگونه از تماس با آثار هنری از آن رو ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺎﻣﻪ ، مردم صورت می‌گیرد، نقش پر اهمیت بصر شهری را در ترویچ فرهنگ هنری و ارتقا ذائقه زیباشناختی شهروندان آشکار می‌سازد.( گلکار،۲:۲۰۰۳)

همچنین درباره مدیریت بصری دو نکته شایان ذکر است اول این است که طراحی شهری ، صرفا پرداختن به کیفیت های بصری محیط شهری نیست. راه خلاصی یافتن از این سردرگمی درک این نکته است که کیفیت‌های بصری یکی از چند کیفیت مکانی محیط مصنوع هستند و باید در بررسی‌ها همراه با دیگر مؤلفه‌‌های مکانی محیط درنظر گرفته شوند. نکته دوم اینکه به دلیل رشد سریع و تحولات اساسی که کلان شهرها در زمینه طراحی شهری دارند به نظر می‌رسد، که نظم بخشیدن ‌به این تغییرات در مقیاس بزرگتر از کارآمدی بیشتری برخوردار است . ‌بنابرین‏ لزوم استفاده از یک استراتژِی کلان جهت مدیریت و سازماندهی شهر و محتویات با معنای آن از طریق اقدامات طراحی شهر ضروری خواهد بود . ابزاری که برای کنترل فرم بصری در مقیاس کلان به کار می‌رود «چارچوب مدیریت بصری شهر» به عنوان سند هدایت و راهبری خواهد بود. اما این نکته نیز باید مدنظر قرار گیرد که علی‌رغم مقیاس کلان این چهارچوب ، لزوم تدقیق آن با سیاست‌های خرد و محلی نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




۲-۱-۱-۲-۳- عوامل محیطی

۲-۱-۱-۲-۳-۱- فرزندپروری

تاثیرگذاری تعاملات اولیه مادر-نوزاد بر رشد اجتماعی و هیجانی کودک به نظریه دلبستگی[۱۲۴] بالبی[۱۲۵] (۱۹۸۲) باز می‌گردد. آدمی از اوان کودکی از طریق رابطه با مادر، طرحواره‌هایی برای درک دنیای اجتماعی شکل می‌دهد که بسته ‌به این طرحواره‌ها، دلبستگی ایمن و ناایمن مطرح می‌شود. کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، باور دارند که محبوب بوده و پدر و مادرشان دوست‌داشتنی هستند و در نتیجه عزت نفس قوی دارند. از سوی دیگر، کودکان با دلبستگی ناایمن این عقیده را در خود نهادینه می‌کنند که کسی آن‌ ها را دوست نداشته و والدینشان افرادی منفور هستند و در نتیجه خشم، بی‌اعتمادی و اضطراب را تجربه می‌کنند. با این مبنا بالبی پیشنهاد می‌کند که اضطراب شرط اساسی دلبستگی ناایمن است (گرینبرگ[۱۲۶]، ۱۹۹۹؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶).

از طرف دیگر، نحوه ارتباطات والدین با دیگران سرمشق مهمی برای کودکان است. مطالعات نشان داده‌اند که افراد مضطرب اجتماعی در خانواده هایی پرورش یافته‌اند که در آن تاثیرگذاری خوب بر دیگران اهمیت فوق العاده‌ای داشته است. کاستر، ایندربیتزن[۱۲۷] و هوپ (۱۹۹۹؛ به نقل از رپی و اسپنس، ۲۰۰۴) گزارش نمودند که بزرگسالان مضطرب اجتماعی بیشتر از دیگران گزارش می‌کنند که والدینشان در رابطه با عقاید دیگران نگران بوده‌اند. علاوه بر اینکه این والدین از کمرویی و مشکلات فرزندانشان شرمنده بوده‌اند.

زمانی که والدین نگرانی‌های ارزیابی اجتماعی قوی دارند، منطقی است که فرزندانشان را با گفتن مداوم اینکه چگونه عمل کنند و چه بگویند اصلاح کنند (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴). این روش تربیتی می‌تواند کودکان را ‌به این سمت هدایت کند که در موقعیت‌های اجتماعی انتظار تهدید داشته باشند و علاوه بر آن، این باور را در آن‌ ها پرورش خواهد داد که تاثیر خوب بر دیگران گذاشتن، اگر غیر ممکن نباشد یک هدف سخت برای دستیابی است (لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶). مشخص است که این فرایند تسهیل‌گر بروز اضطراب اجتماعی است.

۲-۱-۱-۲-۳-۲- روابط دوستی با همسالان

همزمان با رشد کودکان و گذراندن وقت بیشتر با همسالان، عقاید آنان درمورد توانایی‌هایشان در دنیای اجتماعی از روابط دوستیشان بیشتر تاثیر می‌پذیرد. تحقیقات رابطه متقابل اضطراب اجتماعی و رابطه دوستی را مطرح نموده‌اند. ‌به این ترتیب که کودکان مضطرب اجتماعی بیش از سایر کودکان تجربه رابطه منفی دوستانه به ویژه طرد را گزارش می‌کنند (لاگرکا[۱۲۸]، دندز[۱۲۹]، ویک[۱۳۰]، شاو[۱۳۱] و استون[۱۳۲]، ۱۹۸۸؛ استراس[۱۳۳]، لاهی[۱۳۴]، فریک[۱۳۵]، فریم[۱۳۶] و هیند[۱۳۷]، ۱۹۸۸؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶). این تجارب به سهم خود به تشدید و تداوم اضطراب اجتماعی می‌ انجامد.

در بررسی این رابطه متقابل، روبین[۱۳۸] و میلز[۱۳۹] (۱۹۸۸؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶) انزوای اجتماعی را در دانش‌آموزان کلاس‌های دوم، چهارم و پنجم مورد ارزیابی قرار داده‌اند. دانش‌آموزانی که به شیوه منفعل و منفرد رفتار می‌کردند از سوی دوستانشان مضطرب‌تر، کناره‌گیرتر و غیراجتماعی‌تر ارزیابی شده و بیشتر از دیگران طرد می‌شدند. ارتباط بین کناره‌گیری منفعل و طرد دوستان با بزرگ‌تر شدن آن‌ ها قوی‌تر می‌شد. این مطالعه پیشنهاد می‌کند که تکرار طرد کودک منفعل و منزوی از جانب همکلاسان ممکن است به سبک شناختی مرتبط با اختلال اضطراب اجتماعی منجر شود. این کودکان به علت شکست‌های اجتماعی متعدد این عقیده را در خود پرورش می‌دهند که نمی‌توانند در موقعیت‌های اجتماعی موفق شوند و در نتیجه از تعاملات اجتماعی با دوستان و همکلاسان دوری جسته و با بزرگ‌تر شدن، تنهایی آن‌ ها نیز افزایش می‌یابد.

اسپنس، دونووان[۱۴۰] و برچمن-توسینت[۱۴۱] (۱۹۹۹) نیز در مطالعه‌ای ‌در مورد کودکان غیر بالینی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دریافتند که این کودکان تعاملات اجتماعی منفی‌تری نسبت به گروه گواه تجربه می‌کنند. بر پایه مشاهدات مدرسه‌ای هم کودکان مضطرب نسبت به کودکان گروه گواه تعاملات مثبت کمتری با همسالان داشتند. علاوه بر این، در این مطالعه مجموعه‌ای از وقایع اجتماعی مثبت و منفی برای کودکان نمایش داده شد و درمورد احتمال وقوع آن‌ ها سوال شد. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی کمتر از گروه گواه انتظار وقوع رویدادهای مثبت را داشتند و بیش از گروه گواه احتمال وقوع رخدادهای منفی را می‌دادند. این امر اثرگذاری رابطه با همسالان بر سبک شناختی مرتبط با اضطراب اجتماعی را تأیید نمود.

۲-۱-۱-۲-۳-۴- سایر وقایع زندگی

وقایعی از قبیل مرگ یا بیماری اعضای خانواده، تعارض والدین، طلاق، فقر، مشکلات محل سکونت، زندگی با والدین مبتلا به بیماری روانی و جدایی طولانی مدت از یکی از والدین در کودکی، ممکن است با آسیب‌شناسی و پیشرفت اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط باشد (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴).

مگی[۱۴۲] (۱۹۹۹؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶) مطرح نموده که وقایع ضربه زننده[۱۴۳] بر پیشرفت اختلال اضطراب اجتماعی تاثیرگذار است. شروع اختلال اضطراب اجتماعی قبل از ۱۲ سالگی در دختران در ارتباط با سوءاستفاده جنسی و جسمی در اوان کودکی گزارش شده است. همچنین شروع زودهنگام اختلال قویاً با پرخاشگری کلامی والدین ارتباط داشت. نتایج نشان داد مشاهده پرخاشگری کلامی والدین می‌تواند به پیشرفت ترس‌های فراگیر مورد انتقاد قرار گرفتن از جانب دیگران مرتبط باشد. علاوه بر آن، مشاهده پرخاشگری کلامی یکی از والدین نسبت به دیگری ممکن است این احساس را در کودک به وجود آورد که روابط اجتماعی حتی میان دو نفر که ظاهراًً باید عاشق هم باشند، می‌تواند با انتقاد و بی‌ثباتی شدید مشخص شود.

مطالعات متعددی به ارتباط بین آسیب روانی والدین و پیشرفت اختلال اضطراب اجتماعی در فرزندان صحه گذاشته‌اند. در این راستا مطالعه لیب[۱۴۴] و همکاران (۲۰۰۰؛ به نقل از لدلی و هیمبرگ، ۲۰۰۶) نشان داده است که وجود اختلال اضطراب اجتماعی در والد بهترین پیش‌بینی کننده اختلال اضطراب اجتماعی در بزرگسالی کودک است.

۲-۱-۱-۲-۴- رویکرد شناختی

در دو دهه اخیر مطالعات بالینی درخصوص بررسی مکانیزم‌های زیربنایی اضطراب اجتماعی رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است. در این مسیر و در میان جهت گیری‌های نظری مطرح، رویکردهای شناختی سهم بیشتری را به خود اختصاص داده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




    1. -Modulate ↑

    1. -Sustain ↑

    1. -Interrupt stop ↑

    1. -Foresee/ plan(short- term) ↑

    1. -Inhabit ↑

    1. Initiate ↑

    1. Gauge ↑

    1. Manipulate ↑

    1. -Shifty/flexible ↑

    1. -Asseciate ↑

    1. -Balance ↑

    1. -Store ↑

    1. -Rettieve ↑

    1. -pACE ↑

    1. -Execute(behaviors syntax) ↑

    1. -Monitor/check ↑

    1. . Emotion ↑

    1. .compbell- sill& Barlow ↑

    1. gROSS ↑

    1. .berg ↑

    1. computational. ↑

    1. .algoritmic ↑

    1. .implemen ↑

    1. .Margh ↑

    1. shallice ↑

    1. .preforontal cortex(pfc) ↑

    1. .Bunge ↑

    1. .orbitoforontal cortex ↑

    1. .Brodmanns area. ↑

    1. .ventrolateral preforontal cortex ↑

    1. .Dorsolateral preforontal cortex ↑

    1. .frontopolar cortex ↑

    1. .Rostrolateral preforontal cortex ↑

    1. . Amygdala ↑

    1. . Ledoux ↑

    1. .Anterior cingulated cortex ↑

    1. . Dorsomedial preforontal cortex ↑

    1. .Nathional center for learning Disabilities ↑

    1. -Ross ↑

    1. -Hogve ↑

    1. -James ↑

    1. -Focus of control ↑

    1. -Cleary ↑

    1. -Meta memory ↑

    1. -Michel ↑

    1. -Ortet ٫G ↑

    1. -Pains ↑

    1. -Lizarragga ٫M ↑

    1. -Self- diagnostic function ↑

    1. – Self- comparison ↑

    1. – Hu ٫H ↑

    1. -Sharp ٫ D ↑

    1. -Self-observation ↑

    1. -Self-evaluation ↑

    1. -Self- judyment ↑

    1. -Self- reaction ↑

    1. -Rehearsal ↑

    1. -Weinstein٫ C.E ↑

    1. -Hume٫L.M ↑

    1. -Flavel٫ J.H ↑

    1. – Meta learning ↑

    1. -presgage factor ↑

    1. -Process factor ↑

    1. – Product factor ↑

    1. -Foretheught ↑

    1. -Performance &volitional control ↑

    1. -Self- reflection ↑

    1. -Self -judgement ↑

    1. -Self-evaluation ↑

    1. -Hidi & Witrock ↑

    1. -Chen ↑

    1. -Schon ↑

    1. -External( Stimulus- regulated) ↑

    1. -Active(mind or person- regulated) ↑

    1. -Dynanic(Brain or subsystem- regulated) ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




جریان تأسيس دیوان کیفری بین ­المللی برای یوگسلاوی سابق و رواندا، به ترتیب، در سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴، این باور گسترده را تقویت کرد که تشکیل یک دادگاه کیفری بین ­المللی نامیده می­شد از سوی مجمع عمومی تشکیل داد. این کمیته از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ شش جلسه تشکیل شد تا متن قرارداد تشکیل یک دادگاه کیفری ژولای ۱۹۹۸ با حضور ۱۶۰ کشور به اوج خود رسید و اساسنامه دیوان کیفری بین ­المللی در آخرین روز کنفرانس پذیرفته شد [۴۴].

مبحث سوم: مقر و ارکان دیوان

طبق ماده ۲ اساسنامه رم، دیوان یک سازمان مستقل بین‌المللی است که خود از چهار بخش ریاست، شعبه ها، دفتر دادستان و دفترخانه تشکیل شده است. هجده قاضی، اعضای ثابت این دیوان هستند که با رأی‌ مخفی در یک جلسه مجمع کشورهای عضو انتخاب شده اند. قضات پس از آنکه وظایف خود را رسما برعهده گرفتند، به محض آن که امکان پذیر باشد، رییس را انتخاب می‌کنند و شعبه ها را تشکیل می‌دهند.

دفتر دادستان به طور مستقل به عنوان یک سازمان جداگانه از دیوان عمل می‌کند و در رأس آن یک دادستان قرار می‌گیرد که با رأی‌ مخفی اکثریت قاطع مجمع کشورهای عضو انتخاب شده است. مقام ریاست از رییس، نایب رییس اول و دوم تشکیل شده است که رییس در بخش ‌فرجام‌خواهی همراه با چهار قاضی دیگر کار می‌کند. بخش دادرسی و پیش از دادرسی هم از کمتر از شش قاضی تشکیل نمیشوند. دفترخانه مسوول مدیریت و خدمت رسانی دیوان از لحاظ غیرقضایی است؛ بدون آنکه بر فعالیت دادستانی تاثیر بگذارد. در رأس آن نیز مدیر دفتری است که با رأی‌ اکثریت قضات انتخاب شده است.

۱- ریاست

ریاست دیوان از یک رییس و نایب رییسان اول و دوم که برای یک دوره سه ساله قابل تکرار با رأی‌ اکثریت قاطع قضات انتخاب می‌شوند؛ تشکیل شده است. رییس مسوول اداره صحیح دیوان است، به جز ‌در مورد دفتر دادستانی؛ گرچه مقام ریاست هم پایه با مقام دادستان است و در همه امور مشترک، با دادستان موافقت خواهد کرد.

رییس به نمایندگی از دیوان عمل می‌کند و می‌تواند برای افزایش شمار قضات، اگر مناسب و لازم بداند پیشنهاد دهد و دفترخانه طرح پیشنهادی را برای همه کشورهای عضو منتشر خواهد کرد و این پیشنهاد ممکن است در یک نشست مجمع کشورهای عضو مورد بحث و بررسی نهایی قرار گیرد.

۲- شعبه ها

بخش قضایی دیوان از سه قسمت تشکیل شده است:

یک: بخش فرجام[۴۵]

دو: بخش دادرسی و محاکمه[۴۶]

سه: بخش پیش از دادرسی[۴۷]

هر سه بخش مسوول انجام وظایف قضایی دیوان هستند.

بخش فرجام از رییس و چهار قاضی دیگر تشکیل شده است؛ همچنین بخش محاکمه (دادرسی) از نایب رییس دوم و پنج قاضی دیگر و بخش پیش از دادرسی هم از نایب رییس اول و شش قاضی دیگر تشکیل شده است.

قضات:

هجده قاضی به وسیله مجمع کشورهای عضو برای یک دوره کاری سه، شش و نه ساله از بین اشخاصی با شخصیت اخلاقی والا، بی طرفی و درستکاری انتخاب می‌شوند که شرایط احراز مقرر شده را در کشورهای مربوط برای انتخاب به عنوان بالاترین مقامات قضایی دارا هستند.

قضات از میان دو فهرست انتخاب شده اند:

فهرست الف: قضاتی با شایستگی محرز شده در حقوق جزا و آیین دادرسی و کارشناسی مناسب مورد نیاز، خواه به عنوان قاضی، دادستان یا وکیل یا در هر صلاحیت مشابه در دادرسی جزایی.

فهرست ب: قضاتی با شایستگی محرز در قلمرو حقوق بین الملل مانند حقوق بشردوستانه و قوانین حقوق بشر و خبرگی مربوط به صلاحیت قضایی حرفه ای که مربوط به کار قضایی دیوان است.

به هنگام گزینش قضات در مجمع کشورهای عضو، نماینده داشتن سیستم‌های حقوقی اصلی جهان، نمایندگی جغرافیایی عادلانه و یک گزینش منصفانه از قضات مرد و زن مورد توجه قرار گرفت. البته همه قضات دارای تابعیت کشورهای عضو هستند. ترکیب کنونی قضات ‌به این ترتیب است: هفت نفر از گروه کشورهای اروپای غربی و دیگر کشورها، چهار نفر از گروه کشورهای امریکای لاتین و کارائیب، سه نفر از گروه کشورهای آسیایی، سه نفر از گروه کشورهای افریقایی و یک نفر از اروپای شرقی. این قضات که در مذاکرات سوم تا هفتم فوریه ۲۰۰۳ در نیویورک انتخاب شدند یازده نفر مرد و هفت نفر زن هستند.

قضات می‌توانند مقام خود را برای یک دوره ۹ ساله حفظ کنند ولی نمی توانند دوباره انتخاب شوند مگر در مواردی که به وسیله اساسنامه رم پیش‌بینی شده است. قضاتی که ابتدا برای سه سال انتخاب شده اند می‌توانند دوباره برای یک دوره کامل (۹سال) انتخاب شوند. آن ها ممکن است بر اساس تصمیم رییس به طور تمام وقت یا پاره وقت خدمت کنند.

۳- دفتر دادستان

دفتر دادستان نیز یکی از چهار رکن دیوان بین‌المللی کیفری است. در رأس آن دادستان کل قرار دارد که به وسیله مجمع کشورهای عضو انتخاب شده است و اختیارات کامل برای مدیریت و اداره دفتر از جمله کارکنان، تأسیسات و دیگر وسایل دفتر دارد. دادستان کل، آقای لوییس مورنو اوکامپو[۴۸] است که طبق آنچه در ماده ۴۵ اساسنامه مقرر شده است مقام خود را در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۳ رسما برعهده گرفت. مجمع کشورهای عضو همچنین می‌تواند یک یا دو معاون دادستان از فهرست نامزدهایی که توسط دادستان کل در پی انتشار درخواست‌ها یا معرفی نامه های نامزدهای این سمت، تهیه می شود؛ گزینش کند.

مأموریت‌ دفتر، تنظیم و هدایت بازجویی ها و تعقیب جرائمی است که در حدود صلاحیت دیوان واقع شده است؛ یعنی ژنوساید[۴۹] ، جرائم علیه بشریت و جنایات جنگی. در مرحله بعد به محض آنکه در یکی از مجامع هفت سالانه مجمع کشورهای عضو با تعریف جرم تجاوز موافقت کنند، این دفتر اجازه خواهد داشت که این جرم را مورد تحقیق و تعقیب قرار دهد [۵۰].

‌به این وسیله، دفتر دادستانی به اهداف کلی دیوان کمک می‌کند تا به مصونیت مرتکبان جدی ترین جرائم مربوط به جامعه بین‌المللی پایان دهد و این چنین از جنایات مشابه جلوگیری کند.

دادستان کل می‌تواند یک تحقیق را هرگاه که بر یک مبنای منطقی، عقیده داشته باشد که جنایتی انجام شده است یا در حال ارتکاب است، ‌بر اساس اشاره ها و مراجعه به وضعیت ها (گزارش‌ها)، آغاز کند. چنین اشاره ها یا مراجعاتی باید به وسیله یک کشور عضو دیوان یا شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام شود و یک تهدید را نسبت به صلح و امنیت بین‌المللی نشان دهد. طبق اساسنامه و مقررات دادرسی دیوان، دادستان باید پیشنهادهای تاثیرگذار را قبل از آنکه برای اقامه دعوا تصمیم بگیرد، نزد خود ارزیابی کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




با توجه به ماده ۳۴۷ قانون مذبور، در صورتی که دادگاه رأی‌ را قطعی اعلام نموده باشد، اما محکوم علیه، با این ادعا و برداشت که رأی‌ قابل تجدیدنظر است، نسبت به آن دادخواست تجدیدنظر نموده باشد، دادگاه صادرکننده رأی‌ نمی تواند دستور اجرای آن را صادر نماید. در حقیقت مرجع صدور قرار عدم استماع دعوای تجدیدنظر، به علت قابل تجدیدنظر نبودن رأی‌ تجدیدنظر خواسته، دادگاه تجدیدنظر می‌باشد وتا صدور چنین رایی، دستور اجرای رأی‌ بدوی ممنوع خواهد بود. از سوی دیگر، هر دادگاه بدوی رأی‌ را قابل تجدیدنظر اعلام نماید، اما محکوم له با این ادعا و برداشت که رأی‌ قطعی است، درخواست اجرای آن را نماید، دادگاه بدوی، نمی تواند، تا روشن شدن نتیجه تجدیدنظر ( تا پایان مهلت آن ) دستور اجرای آن را صادر کند؛زیرا خود، آن را غیر قطعی اعلام ‌کرده‌است.

گفتار سوم : اثر انتقالی:

اثر انتقالی تجدیدنظر بدین مفهوم است که باتجدیدنظرخواهی، اختلاف از دادگاه بدوی به دادگاه تجدیدنظر، با تمامی مسائل موضوعی وحکمی که داشته است منتقل می شود. درحقیقت، با توجه ‌به این که تجدیدنظر دوباره قضاوت کردن امر و ممیزی و بازبینی رأی‌ دادگاه بدوی است، دادگاه تجدیدنظر، باید علی الاصول، همه مسائل موضوعی وحکمی مربوط به دعوا را، با توجه دقیق به ایرادات و اعتراضات تجدیدنظرخواه و البته پاسخ تجدیدنظر خوانده، ۲۶

بررسی و عنداللزوم مورد رسیدگی دوباره قرار دهد.دادگاه تجدیدنظر، نسبت به امری که به او محول شده اختیار تام دارد و می‌تواند نسبت به آن اتخاذ تصمیم نماید؛بدین معنا که مانند دادگاه بدوی، می‌تواند عنداللزوم، قرارهای اعدادی، مانند قرار تحقیق محلی، معاینه محل،کارشناسی و… صادر نماید وبا بررسی صحت اعتبار قرارهای صادره، با لحاظ نحوه اجرای آن ها، از آن چشم پوشی نموده وخود مجددا همان قرار را صادر نماید و یا چنانچه قرارهای مذبور، علی رغم اینکه در مرحله بدوی درخواست شده، به هرعلت اجرا نشده باشد، آن ها را صادر و اجرا نماید.دادگاه تجدیدنظر می‌تواند از شهود در صورت لزوم مجددا تحقیق نماید،جلسه یا جلسات دادرسی را، به منظور استماع اظهارات اصحاب دعوا،تشکیل و تجدید نمایدو… ( شمس، ۱۳۸۷، جلددوم دوره پیشرفته، ص۳۴۹)

بدیهی است که چنان چه به زعم دادگاه تجدیدنظر، اقدامات مذبور در مرحله بدوی در جای خود مورد دستور قرار گرفته و به گونه ای بایسته انجام شده باشد، نیازی به تکرار نمی باشد. در مقابل هر گاه صدور برخی قرارها و یا انجام برخی تحقیقات مرحله بدوی، به زعم دادگاه تجدیدنظر، ضروری نبوده، این دادگاه می‌تواند با چشم پوشی از نتایج آن ها، مسائل موضوعی را به شیوه ایی که لازم می‌داند مورد رسیدگی و اتخاذ تصمیم قرار دهد.

گفتار چهارم : محدوده اثر انتقالی

محدوده مرحله تجدیدنظر، علی القاعده نمی تواند وسیع تر از مرحله بدوی باشد. تجدیدنظر دوباره قضاوت کردن است و این ایجاب می کند که در مرحله تجدیدنظر بیش از آن چه در مرحله بدوی مورد قضاوت قرار گرفته واقع نشود و تمام آن چه مورد قضاوت قرار گرفته مورد قضاوت قرارگیرد. ‌بنابرین‏، طرح ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر، علی القاعده ممنوع است و در مقابل، دادگاه تجدیدنظر نمی تواند، برخی موضوعاتی را که در مرحله بدوی مورد رسیدگی قرار گرفته و در رأی‌ بدوی نسبت به آن اتخاذ تصمیم شده است از محدوده رسیدگی خود خارج نماید. در عین حال قاعده اخیر را قاعده مهم دیگری مقید می کند: ماده ۲ ق.آ.د.م مقرر می‌دارد. « هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر این که شخص یا اشخاص ذینفع … رسیدگی به دعوا را … درخواست نموده باشند.» در همین جهت ماده ۳۴۹ قانون مذبور نیز مقرر می‌دارد:« مرجع تجدیدنظر فقط به آن چه که مورد تجدیدنظرخواهی است و

۲۷

در مرحله نخستین مورد حکم قرار گرفته رسیدگی می کند.»

‌بنابرین‏ برای تعیین محدوده اثر انتقالی تجدیدنظر باید در هر مورد به درخواست تجدیدنظر محکوم علیه نیز توجه نمود؛ چنان چه تجدیدنظرخواهی به قسمت های خاصی از رأی‌ محدود نشده باشد اثر انتقالی نسبت به تمامی آن چه در رأی‌ بدوی مورد حکم قرار گرفته عمل می کند و در صورتی که تنها قسمت های معینی از رأی‌ موردتجدیدنظرخواهی قرارگرفته باشند اثرانتقالی به آن ها محدود خواهدبود.

۲۸

فصل دوم :

قلمرو حقوق تجدیدنظر خواه و ضمانت اجرای آن در آرای دادگاه ها

۲۹

مبحث اول: اصحاب دعوا، مهلت درخواست تجدیدنظر ‌و ضمانت اجرای آن ها

اگررای دادگاه بدوی، قابلیت تجدیدنظرخواهی راداشته باشد اصحاب دعوای مرحله نخستین علی الاصول حق دارند درمهلت های معینی با ذکر جهات تجدیدنظرخواهی، نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نمایند.

گفتار اول: اصحاب دعوا

اصحاب دعوای تجدیدنظر علی القاعده، همان اصحاب دعوای مرحله بدوی می‌باشند. در عین حال اشخاص ثالث نیز ممکن است در دعوای تجدیدنظر ایفای نقش نمایند. (کاتوزیان، ۱۳۷۶، ص۱۷۹)

بند اول : اصحاب دعوای مرحله نخستین

به موجب ماده ۳۳۵ ق.آ.د.م «… طرفین دعوا یا وکلا ویا نمایندگان قانونی آن ها…» حق درخواست تجدیدنظر دارند. هرچندکه قانون‌گذار به صورت کلی به طرفین دعوا حق تجدیدنظرخواهی را قائل شده است ولی طرفین و یا یکی از آنان زمانی می‌توانند درخواست تجدیدنظرخواهی کند که در رأی‌ صادره به طور کلی یا جزئی محکوم شده باشد واگر محکومیت یکی از طرفین جزئی باشد فقط نسبت به آن قسمت از رأی‌ می‌تواند درخواست تجدیدنظر نمایدکه مبنی بر محکومیت مشارالیه می‌باشد. در واقع به استناد ماده ۲ قانون فوق «هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند». لذا دادگاه تجدیدنظر و دعوای تجدیدنظر نیز مشمول ماده فوق می شود. ‌بنابرین‏، در دعوایی که خواسته آن سی میلیون ریال بابت خسارات وارده به عین مستاجره از سوی موجر علیه مستاجر اقامه گردیده، چنانچه دادگاه خوانده را محکوم به پرداخت مبلغ بیست میلیون ریال نماید، خواهان و خوانده هردو محکوم علیه حکم محسوب می‌شوند و هر یک می‌توانند نسبت به قسمتی از حکم که محکوم شده اند، در خواست تجدیدنظر نمایند. اما در صورتی که خوانده محکوم به پرداخت سی میلیون ریال شود فقط به درخواست تجدیدنظرخواهی وی ترتیب اثر داده می شود. وکلای اصحاب دعوی مرحله نخستین ویا وکیلی که محکوم علیه برای مرحله تجدیدنظر انتخاب نموده

۳۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




به طور کل می توان نتیجه گرفت که سه عنصر بنیادی در تعریف مفهوم اخلاق دورکیم موجود است. اول اینکه ، واقعیت اخلاقی یک مفهوم خنثی و بی طرف است، یعنی بیشتر توسط نگرانی ها و دغدغه ها سمت و سو می‌گیرد تا منافع شخصی، به عبارتی، اخلاق، در شرایطی که بی طرفی و تعلق خاطر شکل گرفته است به وجود می‌آید. دوم اینکه ، بی طرفی اخلاقی همیشه دارای اصالت و پایگاهی اجتماعی است. رفتار و اعمال ما توسط استانداردهای ایجاد شده در جامعه – همانکه دورکیم وجدان جمعی می نامد – اخلاقی، خوانده می شود. در نهایت اینکه آنچه از آن به جامعه یا اجتماع یاد می شود، یک مفهوم پویا است.گستره ی آن می‌تواند به اندازه ی یک خانواده ی هسته ای باشد یا فراتر از آن و شامل تمامی مردم یک کشور- ملت- شود. با این حال دورکیم شکی ندارد که هرچند زندگی اخلاقی ما دارای منابع زیادی است، اما آخرین آن، یعنی جامعه دارای بیشترین نقش در شکل دادن به اخلاق مدرن است. این اخلاق دورکیم، علی رغم اینکه مختص یک کلیت واحد است و قواعد مشخصی را در کل جامعه اعمال می‌کند، دارای قواعدی است که تحت تأثیر اخلاق فرا ملی و نظام جهانی قرار دارد.

مبحث دوم- اخلاق حرفه ای:

از میان قواعد رفتاری مجاز، بخشی از آن ها برای یک گروه و نظام، مدون شده، بصورتی که حرفه ای خاص، اخلاقی را برای سامان دادن اعضای خود و تنظیم روابط درون آن حرفه و کارکرد های خود حرفه، مشخص ساخته و مختص به همان گروه می‌باشد. بر اساس تفاوت های بنیادین آن حرفه با دیگر حرف، اخلاق متفاوتی هم متبلور می شود که آن را تحت عنوان اخلاق حرفه ای می شناسیم. اما در ادامه به توضیح بیشتر این تقسیم بندی در نظر دورکیم می پردازیم تا ضمن شناسایی ویژگی و خصلت عمومی اخلاق حرفه ای شرایط لازم کارکرد آن را هم، بازشناسی کنیم.

وجه ممیز اخلاق حرفه ای از دیگر بخش های علم اخلاق چنان که دورکیم می‌گوید: « نوعی بی اعتنایی است که وجدان عمومی نسبت به آن دارد»[۸۷]. توضیح آنکه قواعد اخلاقی درون یک گروه یا حرفه، ناظر بر رفتارها و کارکرد های همان است و با معاییر و ضوابط جامعه هم بیگانه است. در نتیجه ی این بیگانگی و تفاوت، از قضاوت جامعه و وجدان عمومی هم مصون می‌باشد. اشتباهات و تخلفات درون یک حرفه، بیرون از آن عیب نیست و سرزنشی به دنبال ندارد. اگرچه از درون خود آن ممکن است حتی جرم دانسته شده و مؤاخده گردد. رعایت نکردن اصول حرفه ای از جانب یک صنعتگر میان صنعتگران، تقبیح و سرزنش به دنبال دارد اما چه بسا برای جامعه محسوس نباشد چون وجدان عمومی را جریحه دار نکرده، از آن رو که بین همه ی اعضای جامعه مشترک نیست و چندان مورد توجه وجدان عمومی قرار نمی گیرد. اما این بدان معنا نیست که اخلاق حرفه ای مورد حمایت نمی باشد چه که پاسداری گروه از آن موجب بقا و استحکام آن می‌باشد. پاسداری گروه شرط اساسی اخلاق حرفه ای است، چنان که بدون آن نمی تواند وجود داشته باشد. «یک اخلاق، همواره دستاورد یک گروه است و به عمل در نمی آید مگر در صورتی که گروه از آن پاسداری کند»[۸۸].

بعبارتی همان‌ طور که اخلاق عمومی از دل جامعه بر می خیزد و قواعد واقعیت اخلاقی همان رسوم و آداب جامعه بوده و از حمایت وجدان عمومی برخوردار است. اینجا هم ‌در مورد قواعد اخلاق حرفه ای باید گفت، از دل جامعه بر می خیزند، منتهی جامعه ی محدود و مختص به خود، که همان گروه یا حرفه می‌باشد. تنها گستردگی و شمول جامعه متفاوت است. بر همین اساس می توان گفت در خصوص این دسته از قواعد اخلاقی هم به نوعی یک وجدان و آگاهی جمعی موجود است اما نه آن وجدان عمومی که در بستر کل جامعه ی انسانی برقرار است بلکه وجدان حرفه ای _ وجدان عمومی مختص به همان حرفه _ چیزی که بر اساس اهداف و غایات و مقتضیات آن حرفه و تشکل به وجود آمده که بمراتب از اخلاق حرفه ی خود هم حمایت می‌کند.

اخلاق حرفه ای در گروه، قواعدی دارد که افراد را به پیروی از یک قدرت اخلاقی مشترک، برتر و مشروع، نسبت به جمعی که برای آن ها قانون وضع کرده، ملزم می‌سازد. در واقع چون جامعه نسبت به اخلاق حرفه ای بی اعتناست باید گروهی باشد که آن را پایه گذاری کند و مراقب و پاسدار آن باشد. این گروه پاسدار اخلاق حرفه ای، متشکل از افرادی است که آن گروه را به وجود آورده اند.

در مقایسه ی اخلاق عمومی با اخلاق حرفه ای، اخلاق عمومی تنها در مواجه با توده ی جامعه می‌باشد اما در اخلاق حرفه ای به میزان فراوانی حرف ‌تشکل‌های اخلاق حرفه ای هم متفاوت است. مخاطب اخلاق عمومی کل جامعه می‌باشد ولی مخاطب اخلاق حرفه ای تنها، گروه آفریننده ی آن حرفه است. بعبارتی دیگر اعضای یک گروه هم مقید به اخلاق عمومی هستند به ‌عنوان عضوی از اعضای جامعه و هم در مقام صاحب و عضو آن حرفه مقید به اخلاق حرفه ای خود می‌باشند. هر تشکل نسبت به بقیه و کل جامعه استقلال نسبی دارد و تنها همان است که در تنظیم و تدوین روابط پیشنهاد شده صلاحیت دارد.[۸۹]

از آنجا که هر اخلاق حرفه ای دستاورد همان گروه حرفه ای است آن اخلاق هم متناظر همان گروه است. در شرایط مساوی، هرچه گروه انسجام ( روابط بیشتر، صمیمانه تر، افکار بیشتر، انضباط اخلاقی بیشتر ، پاسداری و….) بیشتری داشته باشد قواعد اخلاقی خاص آن متعدد تر و حاکمیت شان بر وجدان ها بیشتر است. هر چه گروه حرفه ای استحکام وسازماندهی بیشتری داشته باشد اخلاق حرفه ای شان هم رشد یافته تر و کارکرد شان پیشرفته تر خواهد بود. این شرط بویژه در حرفی بیشتر رعایت می شود و صادق است که به دولت وابسته اند مثل حرف آموزشی، قضایی، اداری و نظامی. نوعی از حرفه ها هست که از این شرط چندان برخوردار نیستند، مثل حرف اقتصادی اعم از صنعتی یا بازرگانی[۹۰].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




۲-۲-۳-۳-۲ بازجویی ضد تراست

هزینه های قوانین ضد تراست نامساعد ممکن است بسیار زیاد باشد و در نتیجه مدیران را تشویق به کمتر از واقع نشان دادن سود کند.

۲-۲-۳-۳-۳ تخفیف واردات

شرکت ها در طول دوره ای که تخفیف وارداتی اعطا می شود مزایای مالی به دست می آورند. از این رو آن ها انگیزه دارند که در طول این دوره ها سود خود را کاهش دهند و به علت واردات کالای خارجی از سوی دولت و ناتوانی در رقابت با شرکت های خارجی، از دولت ادعای جبران غرامت کنند.

۲-۲-۳-۳-۴ مقررات بانکی

تدوین کنندکان مقررات بانکی از اعداد حسابداری برای تعین نسبت کفایت سرمایه استفاده می‌کنند. از این رو، مدیران بانک ها انگیزه دارند در زمانی که این نسبت کمتر از حد قانونی ان است، اعداد حسابداری را دستکاری و بدین وسیله هزینه های سیاسی خود را کاهش دهند. آن ها عمدتاًٌ این کار را از طریق کاهش اندوخته زیان وامها انجام می‌دهند.

۲-۲-۴ الگو های مدیریت سود

۲-۲-۴-۱ آب ازسر گذشتن(استقبال از زیان)

زمان‌های که شرکت داری بحران مالی سازمانی یا تجدید ساختار می شود(مانند استخدام یک مدیر عامل جدید)احتمالا بدین گونه عمل نماید.اگر شرکتی زیان گزارش کند، احتمالا مدیریت چنین احساس می‌کند که ناگزیر است زیان سنگین گزارش کند زیرا در این مورد چیز زیادی از دست نخواهد داد در نتیجه مدیر درصدد بر می‌آید اقلام بزرگی از داراییها را حذف کند، هزینه های مورد انتظار آینده را تعیین نماید و به طور کلی همه حساب ها را تسویه نماید، چنین اقداماتی باعث می شود که احتمال سود گزارش شده آینده افزایش یابد. در واقع حذف اقلام بزرگی از داراییها باعث می شود که، پیشاپیش سود خالص آینده «به حساب بانک» منظور گردد.

۲-۲-۴-۲ به حداقل رساندن سود

این کار مشابه اقدامی است که آن را «آب از سر گذشتن» می‌نامند، ولی در عمل دارای چنان شدتی نمی باشد. امکان دارد شرکتی که، از دیدگاه سیاسی، در دوره هایی که سودهای زیاد گزارش می‌کند در معرض دید قرار می‌گیرد دست به یک چنین اقدامی بزند. رویه های حسابداری که موجب می‌شوند سود خالص به حداقل برسد عبارت اند از: حذف مبالغ سنگینی از دارایی های سرمایه ای و نامشهود، منظور کردن هزینه های سنگین برای تبلیغات و تحقیق و توسعه،کاربرد روش های حسابداری مبتنی بر(تلاش های موفقیت آمیز)به وسیله شرکت های نفت و گاز از بابت هزینه های اکتشاف و ازین قبیل کارها. محاسبه مالیات بر سود بر اساس سقف موجودی ها به روش LIFO نیز می‌تواند الگوی دیگری باشد که موجب ایجاد انگیزه در مدیر می شود تا بدین گونه عمل نماید. دیدگاه مذبور این بحث را تقویت می‌کند که شرکت ها با چنین اقداماتی در صدد بر می‌آیند خود را از دست رقابت شرکت های خارجی برهانند.

۲-۲-۴-۳ به حداکثر رساندن سود

امکان دارد مدیران برای تامین هدف های مندرج در قرارداد حقوق و پاداش اقدام به حداکثر رساندن سود خالص گزارش شده نمایند مشروط بر اینکه نوع اقدام به گونه ای نباشد که از سقف تعیین شده فراتر روند. همچنین احتمال دارد شرکتهایی که به مرحله نقض مفاد قرارداد وام نزدیک می‌شوند درصدد برآیند سود را به حداکثر برسانند.

۲-۲-۴-۴ هموارسازی سود

شاید این جذاب ترین الگوی مدیریت بر سود باشد. در تحقیق «هیلی» مشاهده می شود که مدیران دارای انگیزه اند، تا به حد کافی، سود را هموار سازند و آن را در فاصله بین «کف و سقف» قرار دهند. همچنین امکان دارد مدیران سود خالص را هموار سازند تا احتمال اخراج از شرکت را کاهش دهند.

این موضوع آشکار است که چنین الگوهایی از مدیریت بر سود می‌توانند با یکدیگر در تضاد باشند. با گذشت زمان، الگویی که شرکت انتخاب ‌کرده‌است به سبب عوامل زیر تغییر خواهد کرد: تغییر در مفاد قراردادها، تغییر در سطح سودآوری، تغییر مدیرعامل، نیاز به سرمایه و تغییر در میزانی که شرکت، از دیدگاه سیاسی، در معرض مردم قرار می گیرند. حتی در یک نقطه از زمان امکان دارد شرکت احساس نماید که با نیازهای ضد و نقیض روبرو شده است. از یک سو، باید به دلیل های سیاسی سود خالص گزارش شده را کاهش دهد و از سوی دیگر برای گرفتن وام سود خالص دوره های مختلف را هموار سازد.

۲-۲-۵ علت تداوم یافتن مدیریت بر سود

‌در مورد علت تداوم یافتن مدیریت بر سود یک پرسش مطرح می شود: چرا هیئت مدیره، وام دهندگان، نهادهای دولتی و سرمایه گذاران، مدیریت بر سود را منع نمی کنند؟

بنا به گفته آقای چیپر، یک دلیل وجود دارد، یعنی دست یافتن به اطلاعات محرمانه و درون سازمانی در دسترس مدیران برای دیگران بسیار پر هزینه است. برای مثال، کشف مقدار اقلام تعهدی اختیاری، حتی به وسیله هیئت مدیره بسیار مشکل است.

حال با توجه به اینکه مدیریت بر سود تداوم می‌یابد، اینک این پرسش را مطرح می‌کنیم که آیا در مجموع مدیریت بر سود خوب یا بد است؟

۲-۲-۵-۱ جنبه خوب مدیریت بر سود

می توان از مدیریت بر سود به عنوان نوعی ابزار استفاده کرد، بدان وسیله اطلاعات محرمانه را به بازار رسانید تا قیمت سهام بتواند آینده شرکت را به شیوه بهتری منعکس نماید.

«سوبرامانیام» با بهره گرفتن از الگوی «جونز» اقلام تعهدی را به دو بخش اختیاری و غیر اختیاری تقسیم کرد او پس از کنترل کردن اثر جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی غیر اختیاری بر بازده سهام، مشاهده کرد که بازار سهام در برابر اقلام تعهدی اختیاری واکنش مثبت نشان می‌دهد و نتیجه تحقیق با این دیدگاه تطبیق می کند که، به طور متوسط، مدیران بااستفاده ازمدیریت برسود، به روشی مسئولانه، می کوشند درباره قدرت سودآوری آینده شرکت اطلاعات محرمانه افشا نمایند.

«الیوت و فین[۱۳]۱» ‌در مورد اعمال مدیریت مسئولانه بر سود شواهد و مدارک بیشتری ارائه کردند. آن ها نمونه ای از شرکت‌های بزرگ آمریکایی را برای سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۸۲را مورد تحقیق قرار دادند و شواهد و مدارکی ارائه کردند مبنی بر اینکه شرکتهایی که برای پنج سال یا بیشتر دارای الگوی رشد یکنواخت سود خالص و نسبت بالاتری برای «قیمت به سود» بودند (در مقایسه با شرکت‌های هم سطح و دارای رشد پر نوسان ‌در مورد سود خالص، ولی بدون الگوی رشد یکنواخت ) اگر الگوی یکنواخت افزایش سود خالص از مجرای مدیریت بر سود ایجاد شود، چنین به نظر می‌رسد که بازار ‌به این نوع اقدام مدیر (اعمال مدیریت بر سود که در اجرای آن ‌در مورد قدرت سود آوری آینده شرکت گزافه گویی نمی شود) ارج می نهد.

۲-۲-۵-۲ جنبه بد مدیریت بر سود

همان طور که ‌در مورد جنبه‌های مدیریت مسئولانه (خوب) برسود، شواهد و مدارک وجود دارد، ‌در مورد جنبه‌های «بد» مدیریت بر سود هم شواهد و مدارکی وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




    1. . مهرانگیز ، کار ، همان ، صص ۱۶۱ و ۱۶۲ ↑

    1. . ناصر ، کاتوزیان ، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی ، نشر میزان ، تهران ، ۱۳۸۸ ، ص ۷۰۵ ↑

    1. . عبدالرسول ، دیانی ، همان پیشین ، ص ۳۲۸ ↑

    1. . نظریه ۷/۳۵۶۳ -۱۳/۴/۱۳۸۰اداره حقوق قوه قضاییه ↑

    1. . سید حسین صفایی و امامی ، پیشین ، ص ۳۴۷ ↑

    1. . ناصر کاتوزیان ، دوره مقدماتی حقوق مدنی ، نشر میزان ، تهران ، ۱۳۸۷ ، ص ۳۷۸ ↑

    1. . اسداله ، لطفی ، پیشین ، ص ۲۶۷ ↑

    1. . ابن قدامه حنبلی ، المغنی ، ج۷ ، دارالکتب الاسلامیه ، بیروت ، ص ۶۱۲ ↑

    1. . احمد علی حمیتی واقف ، حقوق مدنی ، انتشارا دانش نگار ، تهران ، ۱۳۸۶ ، ص ۱۹۰ ↑

    1. . کاتوزیان ، ناصر ، پیشین ، ص ۳۸۹ ↑

    1. . لطفی ، اسداله ، پیشین ص ۲۶۸ ↑

    1. . سید حسین ،صفایی و امامی ، پیشین ، ص ۳۴۸ ↑

    1. . سید حسن ،امامی ، پیشین ص ۲۰۰ ↑

    1. . سید حسین صفایی و امامی ، پیشین ، صص ۳۴۸ و ۳۴۹ ↑

    1. . شهید ثانی ، منبع پیشین ص ۵۸۱ و شیخ محمد حسن نجفی ، پیشین ص ۲۹۰ ↑

    1. . سید ابوالقاسم ، خویی ، منهاج الصالحین ، ج ۲ ، انتشارات دارالمرتضی ، بیروت ، ۱۴۲۷ ه. ق ص ۲۸۵ ، ↑

    1. . محسن جهانگیری ، بررسی تمایزهای فقهی زن و مرد ، ص ۲۱۶ ↑

    1. . اسداله لطفی ، پیشین صص ۲۶۸ و ۲۶۹ ↑

    1. . سید محمد موسوی بجنوردی ، اندیشه‌های حقوق ۱ ، انتشارات مجد ، تهران ، ۱۳۸۶ ، صص ۵۶ ، ۵۷ ↑

    1. . نقل از روزنامه شماره ۱۷۱۴۱ مورخ ۱۰/۱۰/۱۳۸۲ ↑

    1. . شهید ثانی ، پیشین ص ۳۲۸ و شیخ محمد حسن نجفی ، پیشین ص ۲۹۵ ↑

    1. . شهید ثانی ، شرح لمعه ، ج۳ ص ۳۳۱ ↑

    1. . همان ص ۳۲۹ ↑

    1. . سید حسن امامی ، پیشین صص ۲۰۹ و ۲۱۰ و سید حسین صفایی و امامی ، پیشین ، صص ۳۵۵ و ۳۵۶ ↑

    1. . ناصر ، کاتوزیان ، پیشین ، صص ۳۹۱ و ۳۹۲ ↑

    1. . محمد ، روشن ، انتشارات جنگل ، تهران ، ۱۳۹۰ ، ص ۳۹۴ ↑

    1. . اشرفی ، شعائر الاسلام ، ص ۶۱۲ ↑

    1. . انفال ، آیه ۷۵ ↑

    1. . شیخ محمد حسن ، نجفی ، پیشین ، ص ۲۹۳ ↑

    1. . ابن قدامه حنبلی ، المغنی ، ج۹ ، دارالکتب الاسلامیه ، بیروت ،ص ۳۰۸ ↑

    1. . سید حسین صفایی و اسداله ، امامی ، پیشین ، ص ۳۵۳ ↑

    1. . محمد ، روشن ، منبع پیشین ، ص ۳۹۳ ↑

    1. . سید حسن ، امامی ، منبع پیشین ، ص ۲۰۵ ↑

    1. . ابن قدامه حنبلی ، منبع پیشین ، ص ۲۹۸ ↑

    1. . شیخ محمد حسن ، نجفی ، منبع پیشین ، ص ۲۸۹ ↑

    1. . شیخ محمد حسن ، نجفی ، پیشین ، ص ۲۸۹ ↑

    1. . شهید ثانی ، پیشین، ص ۴۸۱ ↑

    1. . اسداله ، لطفی ، پیشین ، ص ۲۷۲ ↑

    1. . شیخ محمد حسن ، نجفی ، پیشین ، ص ۲۸۶ ↑

    1. . اسداله ، لطفی ، پیشین ص ۲۷۲ ↑

    1. . سید حسین صفایی و اسداله امامی ، منبع پیشین ص ۳۵۷ ↑

    1. . شهید ثانی ، منبع پیشین ، ج۱ ص ۵۸۳ ↑

    1. . شیخ طوسی ، مبسوط ، ج۶ ، مؤسسه‌ نشر الاسلامی ، قم ، ۱۴۲۵ ه. ق ، ص ۴۰ ↑

    1. . سید علی حائری شاه باغ ، منبع پیشین ص ۱۰۴۲ ↑

    1. سوره نساء آیه ۱۴۱ ↑

    1. . سید حسن امامی ، منبع پیشین ، ج۵ ، ص ۲۰۷ ↑

    1. . ناصر کاتوزیان ، منبع پیشین ، صص ۳۵۹ و ۳۹۶ ↑

    1. . سید حسن امامی ، پیشین ، ص ۲۰۷ ↑

    1. . کاتوزیان، منبع پیشین ، ص ۳۵۹ و ۳۹۶ ↑

    1. عبدالرحمن جزیری ، الفقه علی المذاهب الاربعه ، ج۴ ، انتشارات دارالفکر ، بیروت ، صص ۵۶۷ و ۵۹۶ ↑

    1. . سید علی حائری شاه باغ ، منبع پیشین ، ص ۱۰۳۳ ↑

    1. . شیخ طوسی ، منبع پیشین ، ص ۱۳۱ ↑

    1. . سید حسن امامی ، منبع پیشین ، ص ۲۰۶ ↑

    1. . سید علی ، حائری ، شاه باغ ، پیشین ، ص ۱۰۳۴ ↑

    1. . سید محمد ، موسوی بجنوردی ، منبع پیشین ، ص ۵۸ ↑

    1. . سید حسن امامی ، منبع پیشین ، ص ۲۰۶ ↑

    1. . سید حسین صفایی و اسداله ، امامی ، منبع پیشین ، ص ۳۵۸ ↑

    1. .اسداله ، لطفی ، منبع پیشین ، ص ۲۷۵ ↑

    1. . عبدالرحمن ، جزیری ، منبع پیشین ، ص ۵۹۸ ↑

    1. . شیخ محمد نجفی ، منبع پیشین ، صص ۲۸۷ و ۲۸۸ و …. شهید ثانی ، منبع پیشین ص ۵۸۲ ↑

    1. . سید حسن امامی ، منبع پیشین ، ص ۲۰۹ ↑

    1. . ناصر ، کاتوزیان ، منبع پیشین ، ص ۳۹۷ ↑

    1. . سید حسین صفایی ، و اسداله امامی ، منبع پیشین ، ص ۳۵۹ ↑

    1. . عبدالرسول ، دیانی ، منبع پیشین ، ص ۳۴۱ ↑

    1. . سید حسین صفایی ، و اسداله ، امامی ، پیشین ، ص ۲۷۷ ↑

    1. . اسداله ، لطفی ، منبع پیشین ، ص ۲۸۲ ↑

    1. ۴٫ سوره احزاب آیه ۴ ↑

    1. . دیانی ، عبدالرسول ، حقوق خانواده ازدواج و انحلال آن ص ۳۴۱ ↑

    1. . سید حسین ، صفایی و امامی ، اسداله ، مختصر حقوق خانواده ، چاپ سی وهشتم ، نشر میزان ، تهران ، ۱۳۹۳،ص ۳۰۴ ↑

    1. ۱٫ سید حسین، صفایی و امامی ،منبع پیشین ، ص۳۰۷ ↑

    1. ۱٫برابر تبصره ماده ۴۰ق.ج.م.ا مصوب ۱۳۹۲: «محکومیت مؤثر محکومیتی است که محکوم را به تبع اجرای حکم،بر اساس ماده ۲۵ این قانون از حقوق اجتماعی محروم می‌کند.»طبق ماده ۲۵، محرومیت از حقوق اجتماعی در جرایم عمدی بر حسب اهمیت جرم ، ۷سال،۳ سال و۲ سال است،محکومیت به جرایم غیر عمدی و جزای نقدی، محکومیت مؤثر محسوب نمی شود. ↑

    1. ۱٫ لن یجعل الله للکافرین علی المو منین سبیلا ( سوره نساء ، آیه ۱۴۱) ↑

    1. ۱٫سید حسین ، صفایی و امامی منبع پیشین ، ص۳۱۱ ↑

    1. ۱٫ سید حسین ، صفایی و امامی ،منبع پیشین ، ص۳۱۳ ↑

    1. ۱٫ تبصره ماده ۱۵ قانون ۱۳۹۲: « در صورتی که دادگاه تشخیص دهد اعطای سرپرستی بدون اجرای مفاد این ماده(یعنی اخذ تعهد به پرداخت هزینه های نگهداری و تربیت و تحصیل)به مصلحت کودک یا نوجوان می‌باشد، به صدور حکم سرپرستی اقدام می‌کند.» ↑

    1. ۱٫ سید حسین صفایی و امامی ، منبع پیشین ، ص۳۱۷ ↑

    1. ۱٫ به نظر می‌رسد که در متن تبصره چاپ روز نامه رسمی ، شماره ۱۹۹۹۷مورخ ۶ آبان۱۳۹۲ کلمات « و نام خانوادگی » از قلم افتاده است. ↑

    1. ۱٫ سید حسین صفایی و امامی ، منبع پیشین، ص ۳۱۹ ↑

    1. . همان . ↑

    1. ۱٫ سید محمد، موسوی بجنوردی ، روزنامه ایران ، شماره ۵۴۸۲، مورخ۱۷/۷/۹۲ ↑

    1. ۱٫ سوره نجم ، آیه ۶ ↑

    1. ۱٫ سوره اسراء ، آیه ۷۰ ↑

    1. ۱٫ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۵۵۰ و یزدی، ترجمه شرایع الاحکام ،ج۲ ، ص۷۱۱ ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




بر اساس ماتریس طرحواره‌ها، فرد قادر می‌شود تا وضعیت خود را در ارتباط با زمان و مکان تعیین و تجربه های خود را به روش معنی‌داری طبقه‌بندی و تفسیر کند. بک و همکاران (۱۹۹۰) معتقدند که در حطیه آسیب‌شناسی روانی، واژه طرحواره ساختارهایی شامل محتوای شخصی‌سازی شده با ویژگی‌های فردی هستند که در اثر اختلال‌هایی، از جمله افسردگی، اضطراب، حمله های هراس و وسواس‌ها فعال می‌شوند. مفهوم طرحواره ریشه در روان‌شناسی شناختی، روان‌شناسی خود، و نظریه دلبستگی دارد. در حیطه روان‌شناسی شناختی، واژه طرحواره شناختی دارای تعریف‌های متعددی است که این تعریف‌ها در طیف گسترده‌ای از ساختارهای شناختی قابل دستیابی و غیرقابل دستیابی قرار دارند

در مجموع، طرحواره‌ها نسبت به تغییر بسیار مقاوم هستند، چون:

۱٫ برخی از طرحواره‌ها پیوندی قوی با هیجان‌ها و تجربه‌‌های گذشته فرد دارند؛

۲٫ طرحواره‌ها در طول زندگی فرد پایدار باقی می‌مانند، در نتیجه می‌توان آن‌ ها را به عنوان قسمتی از هویت فرد در نظر گرفت؛

۳٫ این طرحواره‌ها ممکن است توسط افراد مهم زندگی فرد، تأیید یا تقویت گردند؛

۴٫ نحوه تأثیر طرحواره‌ها بر رفتار فرد توسط پردازش‌های فکری وی تعیین می‌شود؛

۵٫ رفتارهای آموخته شده در نتیجه فعال شدن طرحواره‌ها امکان بروز پیدا می‌کنند. ‌بنابرین‏ تداعی‌های مثبت و منفی بی‌شماری در طول زمان ایجاد می‌کنند که منجر به مقاومت شدید آن طرحواره‌ها در مقابل تغییر می‌گردند.

۲-۲۵- جنسیت

یکی از عوامل دیگری که طرحواره‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد جنسیت است، زیرا هنجارهای[۱۷۹] جنسیتی در هرجامعه‌ای بخشی از فرهنگ آن جامعه است. همزمان با رشد کودک، در شرایطی که رابطه کودک با همسالانش پیچیده‌تر می‌شود، کودک مهار‌‌تنهایی را کسب می‌کند که خاص جنسیت اوست، و اقدام به فعالی ‌تنهایی می‌کند، که جامعه برای جنسیت او در نظر گرفته است. کودک در طول دوران رشد با این هنجارها رشد می‌کند و آن ها بخشی از خصوصیات وی، می‌شوند (تنن بام، احمد[۱۸۰] و مایو[۱۸۱]، ۲۰۰۷). (به عقیده یانگ ۱۹۹۹ به نقل از سلیگمن و همکاران[۱۸۲]، ۲۰۰۷) بین این تجارب رشدی و طرحواره‌ها در افراد رابطه به وجود می‌آید و نگرش‌هایی که با جنسیت مرتبط هستند روی طرحواره‌های شخص منعکس می‌شوند. در باورهای فرهنگی ویژگی‌هایی چون مستقل بودن،واقع بینانه عمل کردن، خرده‌گیری[۱۸۳]و خصومت[۱۸۴] مسؤلیت‌پذیری، و با اراده بودن، ویژگی‌های مردانه و در مقابل، ویژگیهایی چون مهربانی، احساساتی عمل کردن، حساس بودن به نیازهای دیگران، صمیمیت و حمایت از دیگران ویژگی‌های زنانه محسوب می‌شوند (قربانی، ۱۳۸۳).

۲-۲۶- تنیدگی تحصیلی

شواهد تجربی مختلف تأکید کرده‌اند که تجربه نقش دانشجویی، زمینه مواجهه با طیف وسیعی از تجارب تحصیلی تنیدگی‌زا را برای دانشجویان به همراه می‌آورد (برگام[۱۸۵]، زیل، مندازا[۱۸۶] و میلر[۱۸۷]، ۲۰۰۹؛ پیرسل[۱۸۸] و کیم[۱۸۹]، ۲۰۰۷) بررسی نتایج وابسته به گزارش تجارب تحصیلی تنیدگی‌زا در بین دانشجویان نشان داده شده که سطح تجارب هیجانی وابسته به موقعیت‌های پیشرفت، از ۱۶% در سال ۱۹۸۵ به ۲۷% در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است (ساکس[۱۹۰]، ۲۰۰۳).

همچنین در مطالعه هاد، دامالو[۱۹۱]، اردمان- سگر[۱۹۲]، موری، فان[۱۹۳]و سوکاس(۲۰۰۰) ۵۲ درصد از دانشجویان سطوح بالایی از تجارب تنیدگی‌زا را گزارش کردند. علاوه بر این، نتایج برخی از پژوهش‌ها نشان داده است که کمیت و کیفیت تجارب هیجانی و شناختی مربوط به سلامت، در تبیین اثربخشی موقعیت‌های تحصیلی دارند (یو و لی، ۲۰۰۸).

برای اغلب دانشجویان مواجهه با تقاضای زندگی تحصیلی با تجربه سطوح متمایزی از تنیدگی همراه است. پژوهشگران مختلف در توصیف منابع انگیزاننده تنیدگی در بین دانشجویان، بر نقش عوامل مختلف در توصیف منابع انگیزاننده تنیدگی در بین دانشجویان، بر نقش عوامل مختلفی مثلاً بر نقش انتظارهای تحصیلی به مثابه یکی از خاستگاه‌های تجربی تنیدگی در بین دانشجویان تأکید کرده‌اند (انگ و هوان، ۲۰۰۶a و ۲۰۰۶b؛ انگ، کلاسن[۱۹۴]، چانگ[۱۹۵]، هوان، وانگ[۱۹۶]، یئو[۱۹۷] و کراچاک[۱۹۸] ۲۰۰۹؛ انگ، هوان و برامان، ۲۰۰۷؛ هوان، سی، انگ و هار ۲۰۰۸). گلاگر[۱۹۹] و ولا- برودریک[۲۰۰](۲۰۰۸) نیزدر توصیف تنشگرها بر نقش محوری عوامل چندگانه ناکامی‌ها، تعارض‌ها، فشار‌ها، تغییرها و تنیدگی خود تحمیلی و در توصیف واکنش‌ها به تجارب تنیدگی‌زای تحصیلی بر الگوهای متمایز پاسخ‌های جسمانی، رفتاری، هیجانی و شناختی تأکید کردند. یافته های پژوهش‌های مختلف نشان داده‌اند که بین تجارب تنیدگی‌زای تحصیلی والگوی واکنش‌ها ‌به این تجارب، رابطه نیرومندی وجود دارد (میسرا، کریست و برانت، ۲۰۰۳؛ شکری، ۱۳۸۸).

برخی شواهد تجربی تأکید کرده‌اند در حالی که شروع زندگی دانشجویی برای گروه کثیری از دانشجویان به مثابه یک تجربه مهیج و خوشایند تلقی می‌شود، در مقابل برای گروه دیگری از دانشجویان، ورود به دانشگاه و مواجه با تکالیف و مطالبات زندگی تحصیلی مانند آمادگی برای امتحانها، شرکت در مباحثه‌های کلاسی و نوشتن مقاله همواره با سطوح بالایی از تجارب استرس‌زا همراه بوده است. (زاژاکووا[۲۰۱]، لینچ[۲۰۲] و اسپنشاد[۲۰۳]، ۲۰۰۵؛ فولادوند، فرزاد، شهرآرای و سنگری، ۱۳۸۸ ؛ هیستاد[۲۰۴]، اید، لابرگ[۲۰۵]، جانسن[۲۰۶] و بارتون[۲۰۷]،۲۰۰۹).

دانش‌آموزان ‌و دانشجویان در دست‌یابی به اهداف آموزشی خود با چالش‌ها و مشکلات فراوانی مواجه می‌شوند. وقتی چنین تجاربی منفی تلقی شود، اثر مخربی بر انگیزش، عملکرد تحصیلی و بهزیستی آنان بر جای خواهد گذاشت. مورفی[۲۰۸] و آرچر[۲۰۹](۱۹۹۶) بیان کردند حضور در مقاطع تحصیلی برای عده زیادی تجارب مثبتی به همراه دارد، ولی برای برخی دیگر مطالب تحصیلی از قبیل آزمونها وغیره با تجربه تنیدگی همراه است. تنیدگی تحصیلی به احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور همزمان، ادراک فرد مبنی بر نداشتن زمان کافی برای دست‌یابی به آن دانش اشاره می‌کند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




تا پایان جنگ جهانی دوم تعدادی پژوهش تجربی ‌در مورد ماهیت ـ سلامت شخصی » انجام شده است که این مطالعات به نتایج نسبتاً همخوانی دست یافته اند . آلپورت نتایج این مطالعات را به صورت شش معیار ‌در مورد پختگی و بلوغ روانی خلاصه ‌کرده‌است :

نخستین معیار بلوغ روانی ، توانایی گسترش خویشتن است . کودکان نوعاً خود محور هستند . اما علایق افراد بالغ در خارج از خودشان ریشه دارد و از جمله علاقه آن ها به سلامتی و بهزیستی دیگران .

دومین معیار سلامت و بلوغ به چگونگی ارتباط یا تعامل فرد با دیگران مربوط می شود . ارتباط فرد بالغ با دیگران صادقانه و صمیمی است ، بویژه با خاواده و دوستانش . سومین معیار سلامت روان شناختی را « امنیت عاطفی » می نامد . شخص بالغ می‌تواند محرومیتها و تحریکات غیر قابل اجتناب زندگانی را بدون از دست دادن وقار و متانت تحمل نماید . این بدین معنی نیست که این افراد راحت و آسوده ، بشاش و خوشبین و ساده انگار هستند ، بر عکس این افراد بر حسب موقعیت خلقی هستند .

چهارمین معیار سلامت شخصی در نظریه آلپورت ، هوش کنشی یا عقل سلیم است . افکار و ادراک فرد بالغ به طور کلی کارآمد و درست است . این مسئله پرسشی را ‌در مورد رابطه بین سلامت روانی و هوش پدید می اورد . افراد بالغ معمولاً هوش بالای متوسط دارند ولی هر کسی که هوش بالای متوسط داشته باشد الزاماًً بالغ نیست .

پنجمین ویزگی افراد بالغ « بصیرت نسبت به خویشتن » است . هر کسی فکر می‌کند که نسبت به خودش بصیرت و بینش دارد اما در واقع چنین نیست . آلپورت بصیرت به خویشتن را ‌به این صورت تعریف می‌کند . « … رابطه انچه که فرد فکر می‌کند هست و آنچه که دیگران ‌در مورد او فکر می‌کنند . بخصوص روانشناسی که فرد را مطالعه و بررسی می‌کند …

آخرین معیار آلپورت برای سلامت و روان شناختی همانند یونگ و مک دوگال جهت مندی است که ترجمه اصلاح آلمانی است . جهت مندی یعنی اینکه زندگی فرد بالغ به سوی هدف یا اهداف انتخاب شده ای در حرکت باشد . هر فرد اهداف خاصی برای زندگی دارد که سعی عمده اش مصروف رسیدن به آن می شود .

به عقیده آلپورت جهت مندی نتیجه نوعی فلسفه یکپارچه ساز در زندگی است که در تحت نظارت این فلسفه ارزش‌ها ، اهداف و ایده های فرد سازماندهی می‌شوند . به نظر آلپورت مهمترین فلسفه زندگی مذهب است

بخش دوم: اختلال کمبود توجه – بیش فعالی

اختلال کمبود توجه- بیش فعالی[۲۶] یک نشانگان اولیه ظاهر شده در کودکان است که به وسیله سطحی نابهنجار از بی­توجه­ای، بیش فعالی و یا هردو مشخص است( ‌بار کلی‌[۲۷]، ۱۹۹۰؛ به نقل از رایت[۲۸]، ۲۰۰۲). بر طبق راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکی امریکا[۲۹](۲۰۰۰) شیوع این اختلال ۳ تا ۷ درصد برآورد شده است.

در تشخیص این اختلال بعضی از نشانه ها باید قبل از سن ۷ سالگی ظاهر شده باشند، ولی اختلال معمولاً بعد از این که رفتار کودکان باعث مشکلاتی در مدرسه و مکان های دیگر می شود، تشخیص داده می شود. باید اختلال ناشی از کمبود توجه و یا بیش فعالی و تکانشگری حداقل در دو زمینه مانند مدرسه و خانه ایجاد شده باشد و عملکرد فرد را بسته به میزان رشد، در زمینه‌های اجتماعی، تحصیلی و شغلی مختل کرده باشد. بیماری نباید در زمینه اختلال فراگیر رشد، اسکیزوفرنی و سایر اختلالات سایکوتیک ایجاد شده باشد و هم چنین نباید اختلال روانی دیگری توجیه بهتری برای آن مشکلات باشد( سادوک و سادوک[۳۰]، ۲۰۰۰).

قدیمی ترین توصیفی که از فزون جنبشی وجود دارد از پزشکی آلمانی، به نام هاینریش هافمن[۳۱] درمیانه های سال ۱۸۰۰ است. شکسپیر در یکی از شخصیت های داستانی خود در نمایشنامه­ی «شاه هنری هشتم[۳۲]» به نوعی بیماری در توجه اشاره ‌کرده‌است. ویلیام جیمز در سال ۱۸۹۰ در کتاب اصول روانشناسی به ویژگی هایی اشاره ‌کرده‌است که خود، آن را «اراده ی انفجاری[۳۳]» می نامد، و این ویژگی ها بسیار شبیه به بیش فعالی هستند. پس ‌از جنگ جهانی اول و همه گیری آنسفالیت، هافمن (۱۹۹۲) و اباف (۱۹۲۳) ویژگی هایی را توصیف کردند که این ویژگی ها در کودکان با اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی نیز مشاهده می‌شوند. یکی از این ویژگی ها، بی ثباتی رفتار بود که مؤلفان مذکور آن را «اختلال رفتار پس از آنسفالیت» نامیدند. این نشانه ها در کودکانی که در گذشته رفتارهای عادی داشتند نیز به سرعت مشاهده می شد: نابهنجاری های حرکتی، بی مسئولیتی، بی قراری، بیش فعالی و حرکت های رقص گونه. با وجود آن که بیش فعالی ازدهه ی ۱۹۲۰ تقریباً در تمام کشورهای دنیا شناسایی شده بود، اما از دهه ی ۱۹۶۰ به طور جدی مورد توجه و علاقه ی دانشمندان قرار گرفت. می توان گفت که از دهه ی ۱۹۳۰ تا اواخر دهه ی ۱۹۵۰، جامعه ی علمی آمریکا در درجه اول، به مسأله آموزش رشد و خانواده ی این کودکان توجه می کرد و کارایی گروه درمانی را مورد آموزش قرارمی داد؛ وهمین دوره مصادف با کشف داروهای آمفتامین بود. اما در آن سال ها تنها افراد ثروتمند می توانستند ازاین دارو بهره ببرند. دارودرمانی درمورد این اختلال، تا سال های آخر دهه ی ۱۹۶۰ گسترش یافت و در پایان همین دهه و دهه ی پس ازآن، دارودرمانی به عنوان درمان بیش فعالی مورد پذیرش قرار گرفت. در سال ۱۹۵۷، لوفر[۳۴]و دنهوف[۳۵] نشانگان رفتار بیش فعالی را توصیف کردند که نشانه های اصلی آن، بیش فعالی، ضعف در تمرکز حواس، کم توجهی، ضعف درانجام تکالیف مدرسه، تکانشگری، زودرنجی و بی ثباتی کلی بود. آن ها بر این باور بودند که علت این نشانگان، چیزی جز آسیب مغزی در دی آنسفال (تالاموس، هیپوتالاموس) نیست. اگرچه، پیدا کردن شاهدی بر این ادعا کار دشواری بود و به همین دلیل، اصطلاح آسیب خفیف مغزی[۳۶](MBD)، پیشنهاد شد؛ واژه ای که با وجود شهرت خیلی زیاد، عمری چندان طولانی نداشت. این اصطلاح همیشه مورد بحث قرار داشت و به همین دلیل نیز به علت گزارش های متعددی که درمورد نارسایی توجه در اختلال صورت گرفته بود، انجمن روانپزشکان آمریکا در گزارش های تشخیصی و آماری خود، به جای این اصطلاح، کمبود توجه را مطرح کرد. (علیزاده، ۱۳۸۳).

تعریف اختلال کمبود توجه / بیش فعالی (ADHD)

اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی به شکل های مختلف و با نام های متفاوتی تعریف شده و تقریباً هیچ گاه توافقی در این زمینه ‌وجود نداشته است. این اختلال معمولاً با ویژگی هایی چون بیش فعالی، تکانشگری، بی توجهی و مانند این ها توصیف شده، و اغلب این نگرش وجود داشته است که آن را ناشی از عوامل زیستی، آسیب مغزی یا وراثت بدانند. در این میان درمانگران به تعریفی عملیاتی احتیاج دارند تا در کارهایشان به آن مراجعه کنند، زیرا بدون در اختیار داشتن تعریف عملیاتی، مجبور می‌شوند ‌بر اساس مفاهیم نه چندان مشخصی هم چون آسیب مغزی، مشکل های عاطفی، محرومیت های محیطی و توصیف های مقوله ای گوناگون کار کنند (علیرزاده، ۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




بر اساس تئوری تحلیل بنیادی، بازار از عکس‌العمل بین سرمایه گذاری‌ها شکل می‌گیرد، این عکس‌العمل ها مبتنی بر اطلاعات واقعی شرکت‌های حاضر در بازار می‌باشند. اطلاعات واقعی شرکت بر اساس تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی آن و چشم‌اندازهایی که دنبال می‌کند حاصل می شود و بازار بر اساس دیدگاه‌های منطقی شکل می‌گیرد (مال کیل[۵۳]، ۱۹۹۹ (.

بر اساس تئوری خواب طلایی بازار حاصل رفتار سرمایه گذاران می‌باشد. سرمایه گذاران باید فقط ‌به این مسئله توجه داشته باشند که امروزه با قیمت ۲۰ واحد بخرند و فردا به قیمت ۳۰ واحد بفروشند. طبق این تئوری، اطلاعات واقعی مربوط به شرکت اصلاً اهمیت ندارد و بازار حاصل تعامل روانی بین

سرمایه گذاران می‌باشد (مال کیل،۱۹۹۹ (.

۲-۱-۹ انواع سرمایه گذاران

سرمایه گذارانی که در بازارهای معامله اوراق بهادار وجود دارند متنوع و به شرح زیرند:

۲-۱-۹-۱ اشخاص حقیقی:

گروهی هستند که بیشتر به امید انتفاع از سرمایه گذاری اقدام به خرید یا فروش اوراق بهادار می‌کنند. در برخی موارد، وقتی سرمایه این افراد زیاد باشد، ممکن است هدف دیگری همچون به دست گرفتن کنترل شرکت از طریق خرید درصد بالایی از سهام آن شرکت نیز دنبال شود.

۲-۱-۹-۲ اشخاص حقوقی:

این اشخاص که معمولاً به دلیل وسعت عمل و حجم منابع مالی، تأثیر بسزایی در بازار سرمایه دارند، متنوع و برخی از مهم ترین آن ها به شرح زیرند:

۲-۱-۹-۲-۱ بانک ها:

مؤسساتی هستند که معمولاً به دو دلیل وارد بازار می‌شوند. اول که بیشتر رایج است، کسب بازده از وجوهی است که به شکل سپرده نزد آنان قرار دارد و دوم، که معمولاً تابع شرایط خاصی است عبارت است از ایجاد و حفظ بازاری سیال و نقدینه برای اوراق بهادار. در این نقش بانک ها از طریق عرضه یا تقاضای اوراق بهادار هنگامی که برای آن ها عدم تعادل وجود دارد، نقش متعال کردن بازار را ایفا می‌کنند.

۲-۱-۹-۲-۲ شرکت های بیمه:

شرکت های بیمه با دو دسته جریان وجوه مواجه اند: جریان ورودی که معمولاً شامل حق بیمه های وصولی بابت موضوعات بیمه اشخاص و غیر اشخاص می‌گردد و جریان خروجی که عمدتاًً شامل خسارت های پرداختی، پس انداز عمر افراد و نظایر آن است. برای این که بین این دو جریان تعادلی مطلوب برقرار شود، شرکت های بیمه معمولاً سعی می‌کنند بخش عمده ای از وجوه خود را سرمایه گذاری کنند. یکی از بازارهای جذاب برای این قبیل شرکت ها، بازار اوراق بهادار می‌باشد. شرکت های بیمه معمولاً به لحاظ حجم قابل توجه منابع مالی، تأثیر بسزایی در این بازار دارند.

۲-۱-۹-۲-۳ صندوق های بازنشستگی:

این مؤسسات نیز مانند شرکت های بیمه با دو دسته جریان وجوه مواجهند؛ یک دسته وصولی های مربوط به کسور بازنشستگی افراد که غالباً در مقایسه با جریان خروجی وجوه، رقم کمی است و دسته دوم پرداخت های مربوط به حقوق بازنشستگی که معمولاً رقم قابل توجهی می‌باشد )جریان خروجی .(صندوق های بازنشستگی برای ایجاد تعادل بین این دو جریان ورودی و خروجی، وجوه در دسترس خود را برای کسب بازده و تقویت جریان ورودی به اشکال مختلف سرمایه گذاری می‌کنند که سرمایه گذاری در انواع اوراق بهادار یکی از رایج ترین آن ها می‌باشد. این مؤسسات نیز به دلیل منابع قابل توجه مالی، تأثیر به سزایی در بازار دارند.

۲-۱-۹-۲-۴ شرکت های سرمایه گذاری:

شرکت های سرمایه گذاری مؤسساتی هستند که از طریق فروش سهم و در برخی موارد، اوراق قرضه، منابع مالی پس انداز کنندگان و افراد را جمع‌ آوری کرده، و آن ها را در

سهام و اوراق قرضه سایر شرکت ها سرمایه گذاری می‌کنند. اهمیت این مؤسسات در این است که افراد، با پس انداز اندک خود، شاید به راحتی نتوانند در اوراق بهادار مورد نظر خود سرمایه گذاری کنند اما این قبیل شرکت ها، با یک کاسه کردن وجوه، آن ها را در اوراق بهادار متنوع سرمایه گذاری و معمولاً بازده ای بیشتر از این مجموعه عاید می‌کنند. شرکت های سرمایه گذاری خدمات متنوعی انجام می‌دهند که موارد زیر از اهم آن هاست:

– اداره حساب های مختلف سرمایه گذاران، سرمایه گذاری مجدد سودهای سهام آنان.

– سرمایه گذاری وجوه جزء جمع‌ آوری شده در اوراق بهادار متنوع و ایجاد مجموعه سرمایه گذاری کارآ )پور تفوی(.

– بررسی و کنترل مستمر سرمایه گذاری ها برای حفظ شرایط ارائه شده هر یک )به طور مثال حداقل بازده لازم، حداکثر ریسک قابل قبول و … )

– ارزیابی مستمر اوراق بهادار برای انتخاب اوراق بهادار دارای بازده بالقوه بالا.

با توجه به مقیاس عمل گسترده، معمولاً هزینه سرمایه گذاری برای این شرکت ها حداقل می شود.

۲-۱-۹-۲-۵ شرکت های دارنده یا مادر :

شرکت های مادر یا دارنده، شرکت هایی هستند که سهام یک یا چند شرکت فرعی را به منظور کسب کنترل آن ها در جهت تحقق یک هدف مشترک در دست دارند. لازم به ذکر است که سهام کنترل کننده لزوماًً ۵۱ % نبوده و حتی ممکن است برای شرکت هایی که سهام آن به طور گسترده ­ای پراکنده شده، این میزان حتی کمتر از ۱۰% باشد. از آن جا که در بازار بورس اوراق بهادار، به خاطر معاملات مستمر سهام، تغییرات مالکیتی رخ می‌دهد لذا این شرکت ها به منظور حفظ موقعیت کنترلی خود دائماً در بازار حضور می‌یابند.

۲-۱-۹-۲-۶ شرکت های کارگزاری:

واسطه های مالی هستند که بین خریداران و فروشندگان اوراق بهادار نقش تسهیل کننده مبادله را بر عهده دارند در ایران، اساسنامه این شرکت ها به آن ها اجازه داده تا میزان % ۱۰حجم معاملات، مشروط بر این که از میزان سرمایه آن ها تجاوز نکند، برای خود خرید و فروش کنند.

۲-۱-۹-۲-۷ سایر اشخاص حقوقی:

معمولاً شرکت ها وجوه مازاد خود را جهت کسب بازده در اوراق بهادار سرمایه گذاری می‌کنند. بعضی اوقات نیز خرید بخشی از اوراق بهادار )سهام عادی یا ممتاز( یا تمام آن، به امید جذب یا ادغام شرکت مورد نظر در راستای اهداف رقابتی شرکت اصلی می‌باشد.

گفتار دوم: سود تقسیمی شرکت‌ها انواع آن وسیاستهای سود تقسیمی

۲-۲-۱ سود تقسیمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




در ابتدای دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، افزایش حجم واردات کالا به ایران و ورود و خروج بی‌رویه کشتی‌های خارجی در بنادر داخلی، از گذشته موجب بروز حساسیت در کشور می‌شد. بدین ترتیب اندیشه تأسيس یک شرکت مستقل کشتیرانی در محافل بانکی و بازرگانی کشور قوت گرفت و برخی از مسئولان را به مطالعه و بررسی طرح تأسيس نخستین شرکت کشتیرانی ایرانی واداشت.

در سال ۱۳۴۶ که کشتیرانی آریا با بهره گرفتن از دو فروند کشتی کوچک با ظرفیت های ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ تن در خلیج فارس و ۴ فروند کشتی اقیانوس پیما با مجموع ظرفیت ۴۰ هزار تن شکل گرفت. نیاز به تأسیس شرکت

و مؤسسات خدماتی نوین که بتوانند تمام یا بخشی از نیازمندی های ناوگان را تأمین کنند به خوبی احساس شد. از این رو تأسیس و راه اندازی واحدهای خدماتی انجام شد که تعدادی از آن ها در زمینه امور نمایندگی خطوط کشتیرانی و برخی در امر انجام تعمیرات جزئی و برخی دیگر نیز در زمینه تأمین مایحتاج شناورها به خصوص تدارک و تحویل مواد غذایی شروع به فعالیت کردند. در این میان سازمان هایی نیز به ارائه خدمات در زمینه تخلیه و بارگیری کشتی ها پرداختند.( آتی نگر، ۱۳۸۷)

با افزایش روند رو به رشد ظرفیت سازی ناوگان ملی کشتیرانی و چند برابر شدن تعداد کشتی های دولتی و بالا رفتن آمار تردد کشتی های اجاره ای خارجی به ویژه در بنادر جنوبی کشور، عملاً ایجاد موازنه معقول و هم سطح در امر تأمین و تدارک خدمات متناسب با کشتی ها بیش از پیش احساس شد. (‌روشن‌دلی، ۱۳۸۳)

فعالیت کشتیرانی آریا در سال ۱۳۴۷ با دو فروند کشتی کوچک، با ظرفیت‌های هزار و یک هزار و ۵۵۰ تن، در حوزه خلیج فارس و ۴ فروند کشتی اقیانوس پیما با نام‌های آریاسپ، آریافر، آریاناز و آریاگام با ظرفیت ۶۱ هزار و ۲۵۲ تن در مسیر خلیج فارس – اروپا، خلیج فارس – آسیا و خلیج فارس – آمریکا و بالعکس شروع شد. تا پایان سال ۱۳۵۶ تعداد کشتی‌های ناوگان آریا به ۴۲ فروند و به ظرفیت کل ۵۲۵ هزار تن افزایش یافت.

با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران و تغییر ساختار اقتصادی و سیاسی کشور در ۱۵ دی ماه ۱۳۵۸، شرکت کشتیرانی آریا، به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، تغییر نام یافت و به عنوان یکی از شرکت‌های وابسته به وزارت بازرگانی به فعالیت تجاری خود ادامه داد. (همشهری، ۱۳۸۶)

در آغاز جنگ ایران و عراق در حدود ۱۶ فروند از ناوگان این شرکت از قبیل آریابوم، آریاجهان، آریاشاد و آریاامید مورد اصابت قرار گرفت و خسارات عمده‌ای به ناوگان عملیاتی این شرکت، وارد شد.

هم اکنون شرکت کشتیرانی ایران، دارای ۱۱۵ فروند کشتی با ظرفیت بالغ بر ۳٫۳ میلیون DWT است، که با بهره‌گیری از ۶ هزار نفر کادر دریایی و هزار نفر پرسنل بخش خشکی موجبات حمل بیش از ۲۲ میلیون تن کالا در سال را فراهم ‌کرده‌است. با احتساب ناوگان‌های شرکت‌های تابعه و زیرمجموعه شرکت کشتیرانی ایران، در سال ۱۳۹۲ دارای ۱۷۰ کشتی در کلاس‌های مختلف می‌باشد.

  • شرکت های تابعه

شناور متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در آبهای آلمان

    • شرکت کشتیرانی جنوب

    • شرکت کشتیرانی والفجر

    • شرکت کشتیرانی دریای خزر

    • شرکت کشتیرانی ایران و هند

    • شرکت کشتیرانی ایران و مصر

    • شرکت اوسیس فریت

    • شرکت ایرینوست شیپ

    • شرکت خدمات دریایی و مهندسی کشتیرانی

    • شرکت ایرایتال

    • شرکت حمل و نقل ریلی

    • شرکت خدمات ماشینی کشتیرانی

    • شرکت حمل و نقل ترکیبی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران

    • مؤسسه‌ آموزشی کشتیرانی

    • مؤسسه‌ خدمات رفاهی کشتیرانی

    • شرکت سرمایه‌گذاری کشتیرانی

  • برنامه ریزی استراتژیک در شرکت های کشتیرانی

فرآیندی است که بندر را ملزم می‌کند وظایفش را مشخص، خود و محیطش را مطالعه و شناسایی، اهداف را تعریف و اولویت بندی و برنامه استراتژیک را اجرا کند. برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که به سازمان امکان می‌دهد تا دستور العمل هایی را برای تخصیص منابع (زمین، نیروی کار، سرمایه) تنظیم نماید.

فرایند برنامه ریزی استراتژیک مشابه اغلب فرآیندهای تصمیم گیری است. فرایند تصمیم گیری است. فرایند تصمیم گیری معمولاً از مراحل زیر تشکیل شده است.

  1. تعریف و درک مشکل. ۲٫ جست و جوی راه حل ها. ۳٫ ارزیابی راه حل. ۴٫ انتخاب یک راه حل و اجرای آن. ۵٫ کنترل نتایج. ۶٫ در صورت لزوم بازگشت به مرحله ۳٫

محصول اصلی برنامه استراتژیک درک بیشتر نکات قوت و ضعف، فرصت و چالش هایی است که کشتیرانی با آن مواجه می‌باشد.

سرفصل های مربوط به تحقق اهداف در بازار حمل و نقل دریایی

شناسایی نقاط قوت و ضعف رقبای منطقه

شناسایی موانع سهم ممکن در بازار منطقه

شناسایی راه های عملی رفع موانع

شناسایی راه های تسهیل تحقق سهم ممکن در بازار منطقه

تجهیزات و امکانات بندری

شبکه ارتباطی جاده ای و ریلی

شبکه ارتباطی و مخابراتی

زیر ساخت های بندری

تهیه الگوی پویای تعیین قیمت خدمات بندری و هزینه حمل در راستای تحقق اهداف

تهیه الگوی پویای آموزش نیروی کار کیفی و متناسب با بازار رقابتی

تعیین سازمان مطلوب مدیریت بازاریابی متناسب با بازار رقابتی

    1. تحقیقات انجام شده

برنت و وود (۱۹۷۵) در مقاله خود تابع هزینه ای با چهار نهاده نیروی انسانی، سرمایه، انرژی و مواد اولیه را برآورد می‌کنند.

در پژوهشی که توسط بالکریشنان (۱۹۹۶) انجام گردید با بررسی ۱۵۴ بیمارستان عنوان می‌کند که هرچه دپارتمان های یک بیمارستان خدمات ‌پیچیده تری ارائه دهند، میزان هزینه های عملیاتی آن ها بیشتر می شود. اما با افزایش تعداد مراجعان به بیمارستان تغییر چندانی در هزینه های عملیاتی ایجاد نمی شود. در واقع این تحقیق تأثیر پیچیدگی خدمات ارائه شده توسط سازمان را بر روی هزینه ها نشان می‌دهد.

چوآ (۲۰۰۳) در پژوهشی بیان می‌دارد که اتحاد شرکت های هواپیمایی باعث کاهش هزینه های این شرکت ها می شود اما این کاهش اندک می‌باشد. این پژوهش تأثیر شرکت های هواپیمایی را بر هزینه های این شرکت ها بررسی می‌کند.

کوهن (۲۰۰۴) عنوان می‌کند که متوسط هزینه های مؤسسات بزرگ پستی با کاهش سطح فعالیت ها افزایش چندانی ندارد اما در مؤسسات کوچک پستی با کاهش سطح فعالیت ها متوسط هزینه ها افزایش می‌یابد.

فریدن بری (۲۰۰۴) در مقاله خود بیان می‌کند که هزینه های نیروی کار عنصر اساسی در فرایند کشتیرانی می‌باشد و این هزینه ها را به دو بخش هزینه های نیروی کار مستقیم و غیر مستقیم تحت بکارگماری دائم یا موقت و یا زیر پیمانکاری تقسیم می‌کند و بیان می‌دارد، مجموعاً دو عامل تعیین کننده هزینه نیروی زمان در کشتیرانی وجود دارد: هزینه واحد کار و بهره وری نیروی کار.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




سرمایه در گردش را می توان اینگونه تعریف نمود: «تفاوت دارایی ها و بدهی های جاری». هرچند بخشی از خالص سرمایه در گردش مثبت (خالص دارایی های جاری) ممکن است از محل بدهی های بلندمدت و یا حتی حقوق صاحبان سهام تامین مالی شده باشند. در صورتی که سرمایه در گردش مثبت و یا نسبت دارایی های جاری بیشتر از نسبت بدهی های جاری باشد، گفته می شود استراتژی سرمایه در گردش واحد اقتصادی، محافظه کارانه می‌باشد. در صورتی که سرمایه در گردش منفی و یا نسبت دارایی های جاری کمتر از نسبت بدهی های جاری باشد، استراتژی سرمایه در گردش واحد اقتصادی از نوع جسورانه می‌باشد (الشبیری، ۲۰۱۱).

خالص سرمایه در گردش عملیاتی با وجوه نقد آزاد و ارزش بازار مرتبط می‌باشد. اتخاذ نوع استراتژی سرمایه در گردش بر میزان ریسک واحد اقتصادی تاثیرگذار می‌باشد. اتخاذ استراتژی جسورانه، منجر ‌به این خواهد شد که واحد اقتصادی نتواند برای تسویه بدهی های جاری در موعد مقرر نقدینگی لازم را داشته باشد و ‌بنابرین‏، احتمال ورشکستگی واحد اقتصادی افزایش می‌یابد. ‌بنابرین‏، با توجه به اینکه هدف مدیریت سرمایه در گردش برقراری یک تعادل حساس بین حفظ نقدینگی برای پشتیبانی از عملیات روزانه و حداکثر سازی فرصت­های سرمایه ­گذاری کوتاه­مدت ‌می‌باشد، در این مطالعه سعی شده است که ارتباط بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش با مدیریت ریسک در صنعت بانکداری بررسی شود.

نتایج این تحقیق می‌تواند مدیران رده بالای بنگاه های اقتصادی (بانک) را در جهت تمرکز بیشتر بر استراتژی های سرمایه در گردش و بهبود عملکرد بنگاه اقتصادی و روابط آن با ریسک سازمان یاری رساند. همچنین نتایج مطالعه می‌تواند برای سرمایه گذاران بالقوه و بازیگران بازار سرمایه در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری، مفید واقع شود.

با توجه به اینکه مطالعات گسترده ای در سطح بین الملل و ایران در زمینه روابط استراتژی ها و مدیریت سرمایه در گردش با عملکرد واحدهای تجاری صورت گرفته است؛ لیکن، در محیط اقتصادی ایران، اثر استراتژی سرمایه گذاری جسورانه و استراتژی تامین مالی جسورانه بر مدیریت ریسک در صنعت بانکداری به عنوان یک بنگاه اقتصادی بررسی نشده است. از طرفی معیارهای شناسایی ریسک نیز در این مطالعه جزء اولین معیارهای اندازه گیری ریسک می‌باشد که تا کنون در ایران در تحقیقات مشابه استفاده نشده است.

در مطالعات قبلی معمولاً برای شناسایی ریسک اوراق بهادار، از متغیر بتا استفاده می شد. در حالی که این مطالعه سعی دارد ریسک واحد اقتصادی را از طریق انحراف معیار بازده ها، اندازه گیری نماید. امید است که این مطالعه بتواند دیدگاه جدیدی را در بین محققین و پژوهشگران ایرانی ایجاد کند. علاوه بر این، محققین معمولاً در مطالعاتی که بر روی شرکت‌های بورسی انجام می‌دهند، شرکت‌های واسطه گری مالی را به دلیل ساختاری متفاوت، مورد آزمون قرار نمی دهند.

‌بنابرین‏ مطالعات معدودی در زمینه مالی در صنعت بانکداری صورت گرفته و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از وجوه در دسترس سرمایه گذاران ریسک گریز در اینگونه مؤسسات سرمایه گذاری می شود. لذا انجام پژوهش در این صنعت نیاز می‌باشد و استفاده کنندگان زیادی خواستار اینگونه مطالعات می‌باشند. ‌بنابرین‏ موضوعی حائز اهمیت است، که در پژوهش جاری به آن پرداخته شده است.

۱-۴٫اهداف تحقیق

این پژوهش هدف اصلی زیر را دنبال می‌کند:

هدف اصلی تحقیق: تعیین و مشخص شدن اثر استراتژی جسورانه سرمایه در گردش بر مدیریت ریسک در صنعت بانکداری می‌باشد.

هدف فرعی اول تحقیق: تعیین و مشخص شدن اثر استراتژی جسورانه سرمایه در گردش بر انحراف معیار بازده دارایی ها در صنعت بانکداری.

هدف فرعی دوم تحقیق: تعیین و مشخص شدن اثر استراتژی جسورانه سرمایه در گردش بر انحراف معیار بازده حقوق صاحبان سهم در صنعت بانکداری.

۱-۵٫ سؤال‌‌های تحقیق

سؤال‌‌های مطرح شده پیرامون موضوع به شرح ذیل است:

سوال اصلی تحقیق:

آیا بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش و مدیریت ریسک در صنعت بانکداری ارتباط معناداری وجود دارد؟

سوالات فرعی تحقیق:

سوال اول تحقیق: آیا بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش و انحراف معیار بازده دارایی ها در صنعت بانکداری ارتباط معناداری وجود دارد؟

سوال دوم تحقیق: آیا بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش و انحراف معیار بازده حقوق صاحبان سهم در صنعت بانکداری ارتباط معناداری وجود دارد؟

۱-۶٫ فرضیه‌های تحقیق

با توجه به سؤال‌‌های تحقیق، فرضیه‌ها به شرح زیر تدوین گردیده است:

فرضیه اصلی تحقیق:

بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش و مدیریت ریسک در صنعت بانکداری ارتباط معناداری وجود دارد.

فرضیه های فرعی تحقیق:

فرضیه اول تحقیق: بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش و انحراف معیار بازده دارایی ها در صنعت بانکداری ارتباط معناداری وجود دارد.

فرضیه دوم تحقیق: بین استراتژی جسورانه سرمایه در گردش و انحراف معیار بازده حقوق صاحبان سهم در صنعت بانکداری ارتباط معناداری وجود دارد.

۱-۷٫ روش تحقیق:

این تحقیق از نوع کمی و از شاخه تحقیقات شبه تجربی است. همچنین با توجه به اینکه داده های مورد استفاده در این پژوهش، اطلاعات واقعی و تاریخی است، روش تحقیق پس رویدادی است. پژوهشگر به دنبال کشف و بررسی روابط بین عوامل و شرایط خاص یا نوع رویدادی که قبلاً وجود داشته یا رخ داده، از طریق مطالعه نتایج حاصل از آن ها است. به عبارت دیگر، پژوهشگر در پی بررسی امکان وجود روابط علت ومعلولی از طریق مشاهده نتایج موجود و زمینه قبلی آن ها به امید یافتن علت وقوع پدیده می‌باشد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و ‌بر مبنای‌ روش از نوع همبستگی است.

۱- ۸٫ جامعه و نمونه آماری:

در انتخاب جامعه آماری این تحقیق از بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره ۱۳۸۵ الی ۱۳۹۲ استفاده شده است. دلیل انتخاب بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، علاوه بر وجود سیستم منظم و منسجم برای ثبت اطلاعات این بنگاه های اقتصادی، برخورداری از قابلیت اتکای بیشتر صورت‌های مالی این بنگاه ها نسبت به سایر بنگاه ها بوده که به دلیل نظارت سازمان بورس و سایر نهادهای نظارتی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




مشکلاتی که در اعلامیه دوحه مورد توجه قرار گرفته اند، در بند ۱ این اعلامیه با عنوان قلمرو موضوع، تحت شرایط کلی تعریف شده اند. اعضا اهمیت مشکلات بهداشت عمومی را که بسیاری از کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته به آن گرفتار هستند، مورد توجه قرار دادند، به ویژه مشکلات ناشی از ایدز، مالاریا و سل. در حالی که کشورهای توسعه یافته سعی می‌کردند که قلمرو اعلامیه را فقط به بحران ایدز محدود کنند. علاوه بر این، اگرچه دسترسی به داروها علت اصلی تصویب اعلامیه دوحه بود، با این وجود، دوحه نه تنها داروها بلکه هر گونه محصول، روش و تکنولوژی برای مراقبت های بهداشتی را دربرگرفته است. [۵۵]

بند۲ و ۳ اعلامیه بیان کننده دیدگاه اعضا با توجه به نقش تریپس و حقوق مالکیت فکری، در خصوص بهداشت عمومی می‌باشد. بند ۲ بیان می‌کند که نیاز است، تریپس بخشی از اقدامات ملی و بین‌المللی برای حل این مشکل باشد. این بند ابهام ایجاد می‌کند که آیا تریپس بخشی از مشکل است یا راه حلی است برای مشکلات بهداشت عمومی؛ که پاسخ آن مبتنی بر نحوه تفسیر و اجرای موافقت نامه می‌باشد. بند ۳ اعلامیه بیانگر اهمیت حمایت از حقوق مالکیت فکری برای توسعه داروهای جدید است. در مقابل، خط دوم این بند بیانگر تأثیر منفی حمایت از اختراعات بر قیمت ها می‌باشد. اعلامیه به رسمیت می شناسد که قیمت بالای داروها به سبب حمایت از اختراعات است. سیستم اختراعات به نحوی است که دارندگان حق اختراع می‌توانند قیمت ها را بالاتر از آنچه که در بازارهای رقابتی وجود دارد، قرار دهند. یکی از مهمترین دستاوردهای کشورهای درحال توسعه در اعلامیه دوحه، توافقاتی بود که در خصوص تأثیر حمایت از اختراعات بر روی قیمت داروها به دست آمد.[۵۶]

اعلامیه دوحه در پاراگراف ۴ با محوریت اقدامات بهداشت عمومی، تأیید می‌کند که «تریپس باید در جهت حمایت از حقوق اعضای سازمان تجارت جهانی برای حمایت از بهداشت عمومی و به ویژه افزایش دسترسی به داروها برای همه، تفسیر و اجرا شود». این بند ملاحظات بهداشت عمومی را در صدر قرار می‌دهد. در واقع کشورهای درحال توسعه خواستار این ‌بودند که تریپس مانعی برای دستیابی به اهداف بهداشت عمومی نباشد.

در پاراگراف ۵ به انعطاف های موجود در تریپس تصریح شده است. قسمت اول ماده بیان می‌کند «مقررات تریپس باید در پرتو موضوع و هدف موافقت نامه تفسیر و اجرا شوند». در واقع این بند به ماده ۷ و ۸ تریپس که بیان کننده اهداف تریپس هستند اشاره می‌کند. قسمت دوم ماده بیان می‌کند که «هر عضوی حق اعطای لیسانس اجباری دارد و ‌در مورد تعیین زمینه‌های چنین اعطایی آزاد است». کشورهای در حال توسعه، لیسانس اجباری را به عنوان راهی برای محدود کردن حقوق انحصاری دارندگان حق اختراع می دانند. قسمت سوم این بند نیز بیان می‌کند «هر عضوی حق دارد ‌در مورد تعیین شرایط ایجاد کننده وضعیت اضطراری یا فوق العاده تصمیم گیری کند. همچنین مواردی مانند بحران سلامت عمومی در ارتباط با ایدز، سل، مالاریا یا سایر بیماری های همه گیر نیز می‌تواند وضعیت اضطراری و فوق العاده را ایجاد کند». این مقرره بیان می‌کند که بحران های بهداشت عمومی می‌تواند نشان دهنده اضطرار ملی و یا شرایط ضروری دیگر باشد. قسمت چهارم این بند بیان می‌کند «آن دسته از مقررات تریپس که در ارتباط با دکترین اتمام حق است، به هر دولت عضو واگذار شده است که در ایجاد رژیم خود برای دکترین اتمام حق، بدون به چالش کشیده شدن در نظام حل و فصل اختلافات سازمان تجارت جهانی، تصمیم گیرد». واردات موازی، توسط کشورهای درحال توسعه به عنوان یک انعطاف برای رفع مشکلات بهداشت عمومی در نظر گرفته شده است.کشورهای درحال توسعه در اعلامیه دوحه به دنبال این بودند که حق داشته باشند خود، اصول خاتمه حق را تعیین کنند.[۵۷]

بند ۶ اعلامیه نیز با محوریت لیسانس های اجباری بیان می‌کند «تصدیق می شود که اعضای سازمان تجارت جهانی با ظرفیت ناکافی یا فاقد ظرفیت تولید دارو، ممکن است در استفاده مؤثر از لیسانس اجباری به موجب موافقتنامه تریپس با مشکلاتی مواجه شوند. به شورای تریپس دستور داده می شود تا راه حلی را برای این مشکل بیابد و آن را تا قبل از اتمام سال ۲۰۰۲ به شورای عمومی گزارش دهد». به موجب این پاراگراف، در خصوص استفاده از لیسانس های اجباری تصمیمی اتخاذ شد که این تصمیم منجر به تصویب ماده ۳۱ مکرر تریپس شد. این ماده استفاده از لیسانس های اجباری را برای کشورهای درحال توسعه که ظرفیت تولید و ساخت نداشتند، آسان کرد.[۵۸]

در نهایت، در آخرین پاراگراف اعلامیه با محوریت انتقال فن آوری به کشورهای کمتر توسعه یافته، «بر وظیفه و تعهد کشورهای توسعه یافته در ایجاد انگیزه در شرکت ها و مؤسساتشان برای افزایش انتقال تکنولوژی به کشورهای کمتر توسعه یافته تأکید شده است». اگرچه برخی از کشورهای توسعه یافته به طرق مختلفی در خصوص موضوعات مرتبط با مالکیت فکری، کمک های فنی ارائه می‌دهند، با این وجود کشورهای کمتر توسعه یافته همچنان بیان می‌کنند که اقدامات کمی توسط کشورهای توسعه یافته انجام می شود.

قسمت دوم بند ۷، ‌در مورد دوره گذار می‌باشد. در اعلامیه دوحه به کشورهای کمتر توسعه یافته اجازه داده شد که این مدت را، فقط برای اجرای قواعد مربوط به ثبت اختراعات «محصولات دارویی و حمایت از داده های آزمایشگاهی افشا نشده» تمدید کنند. این مدت به ۲۰۱۶ افزایش یافت.

اعلامیه دوحه یک بیانه سیاسی قوی می‌باشد که به کارگیری اقدامات ضروری برای تضمین دسترسی به مراقبت های بهداشتی را برای کشورهای درحال توسعه آسان تر ساخته است. این اعلامیه به موجب تصمیم وزیران تدوین شده است به همین دلیل بر کشورهای عضو و بر ارگان های سازمان تجارت جهانی تأثیرات قانونی دارد؛ به ویژه بر شورای تریپس و سیستم حل اختلاف.[۵۹] با این حال، اعلامیه دوحه ایراداتی نیز دارد. از جمله اینکه همه ی انعطاف های تریپس، از جمله استثنائات حق ثبت اختراع، حمایت از داده ها و سایر موارد را دربر نمی گیرد.

همچنین، استدلال شده است که اعلامیه دوحه در تحقق اهدافش به موفقیت چندانی نرسیده است، زیرا با توجه به پیچیدگی های قانونی انعطاف ها که اجرای آن ها سخت می‌باشد، راه حل امکان پذیر و عملی خاصی که بتواند این مشکل را به گونه ای متفاوت حل کند، ارائه نکرده است. با بررسی شرایط اقتصادی و سیاسی که در آن اصول اعلامیه دوحه باید اجرا شود می توان عواملی را که موجب می‌شوند این اصول به طور کارآمد نتوانند عملی شوند را فهمید. در مرحله اول، بازار تجارت جهانی است که کشورهای درحال توسعه را محروم می‌کند و موجب وضعیت نامساعد برای آن ها می شود، به حدی که در بسیاری از موارد تلاش برای حل مشکل ثبت اختراع توسط اقدامات اصلاحی برای رسیدگی به نابرابری های تجاری، تحت الشعاع قرار می‌گیرد. در مرحله دوم، عدم تعادل قدرت اقتصادی و سیاسی بین کشورهای درحال توسعه ای که دسترسی به داروها برای آن ها اهمیت دارد و کشورهای توسعه یافته ای که تا حد زیادی به دنبال اهداف تجاری هستند تا ارتقاء عدالت اخلاقی.[۶۰]

مبحث سوم: مبانی تعهدات دولت‌ها در رعایت و احترام به مالکیت فکری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




۶٫ سؤال های تحقیق

سؤال اصلی:

  1. سیاست تقنینی کیفری ایران در مبارزه با قاچاق کالا چیست؟

سؤالات فرعی:

    1. آیا بین بیکاری و قاچاق کالا رابطه وجود دارد؟

  1. آیا مشکلات معیشتی مرزنشینان و تفاوت قیمت کالاها در بازار داخلی و بازار کشورهای همسایه و خارجی از علل ارتکاب جرم قاچاق کالا است ؟

۷٫ فرضیه ­های تحقیق

    1. به نظر می­رسد نظام تقنینی سیاست جنائی ایران به منظور مبارزه و مقابله مستقیم با جرائم قاچاق گمرکی، ضمانت اجراهای کیفری متعددی را با ماهیت­های متفاوت «مالی» شامل ضبط کالا و اخذ جریمه نقدی و «ترهیبی» شامل شلاق و مجازات سالب آزادی در قوانین مختلف پیش ­بینی نموده است.

    1. به نظر می­رسد بین بیکاری و قاچاق کالا رابطه وجود دارد.

  1. به نظر می­رسد مشکلات معیشتی مرزنشینان و فقدان فعالیت­های اقتصادی مولد در این مناطق، تفاوت قیمت کالاها در بازار داخلی و بازار کشورهای همسایه و خارجی جملگی در پیدایش و گسترش پدیده قاچاق کالا مؤثر است.

۸٫ روش تحقیق

با بهره گرفتن از روش کتابخانه ­ای و استفاده از منابع معتبر علمی و مقالاتی که در این خصوص به رشته تحریر درآمده است، استفاده شده است و روش ما در این پایان نامه روش توصیفی –تحلیلی است.

فصل اول

مفاهیم، پیشینه و مبانی

مفاهیم و تعاریف

در این فصل از پژوهش حاضر ابتدا به بررسی مفاهیم و اصطلاحات قاچاق و سپس به پیشینۀ قاچاق کالا در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب پرداخته­ایم و در نهایت به علل و انگیزه های گرایش به سمت قاچاق کالا اشاره نموده­ایم.

۱-۱٫ تعاریف لغوی و اصطلاحی قاچاق

۱-۱-۱٫ سیاست کیفری

مبانی عبارت است از هدف­های معلوم و مشخصی که نظام حقوقی حاکم بر جامعه، اعم از حقوقی یا جزایی، برای تحقق بخشیدن و دسترسی به آن ها به وجود می‌آید. این اصطلاح را نباید با اصطلاح منابع، که یکی دیگر از اصطلاحات متداول حقوقی است، یکی دانست؛ زیرا منابع کیفری صورت های مکتوب قواعد جزایی و تکیه گاه حق و تکلیف است که مورد حمایت قانون گذار نیز هست. ‌بنابرین‏ با این که مبانی و منابع لازم و ملزوم یکدیگرند، امّا مبانی از نظر رتبی مقدّم بر منابع است و در حقیقت منابع یا متون کیفری وسیله ای برای حفظ مصالح و منافع معتبر در هر جامعه است.

سیاست کیفری نیز عبارت است از مجموعه قوانین و تدابیر کیفری مدوّنی که قانون‌گذار آن ها را برای پیشگیری از وقوع جرم و تأمین امنیت و آسایش عمومی مردم، اجرای عدالت کیفری و اصلاح و تربیت مجرمین پیش‌بینی کرده و به مورد اجرا گذارده می شود.

به طورکلی جرم از نظر قانون‌گذار به عنوان یک مفهوم انسانی و قضائی در قالب قوانین جزائی مشخص می شود و ارتکاب آن به صورت فعل یا ترک فعل با ضمانت اجرائی متناسب، ممنوع اعلام می‌شود. ‌بنابرین‏ برای درک مفهوم جرم از نظر قانون‌گذار به ناچار باید رفتار شخصی از دیدگاه قانون جزا مورد توجه و بررسی قرار گیرد؛ زیرا تنها قانون است که می‌تواند اعمال مخالف نظم و ارزش‌های حاکم بر جامعه را توصیف کند و برای ارتکاب آن ها واکنش‌ های متناسب در نظر بگیرد. بدین ترتیب با فقدان نص قانونی نمی‌توان ارتکاب هیچ عملی را هر چند زیان بار هم باشد ـ جرم شمرد.[۱]

‌بنابرین‏ برای بررسی و تبیین مفهوم قانونی جرم به ناچار باید تعریف آن را صرفاً در چهار چوب ضوابط قانونی و از دید قاضی مامور اجرای قانون جستجو نمود. بدین جهت در این مبحث و سایر مباحث کتاب حاضر، مجالی برای بررسی علل وقوع جرم و فرایند‌های فردی و اجتماعی مؤثر در آن، به روش جرم شناسی نداریم، بلکه روش ما در این نوشتار مبتنی بر تجزیه و تحلیل احکام و داده های قانونی است. سیاست جنایی یا کیفری با توجه به قوای حاکم در یک کشور به چهار دسته تقسیم می شود:

۱٫ سیاست جنایی تقنینی: مجموع قوانین و مقرراتی است که توسط مراجع صلاحیت دار برای امر مبارزه با جرایم (پدیده جنایی) سازماندهی می شد، مثل ق.م.ا که سیاست جنایی ماهوی است یا ق.آ.د.ک که سیاست جنایی شکلی است.

۲٫ سیاست جنایی قضایی: مجموع برداشت­ها و استنباط هایی که قوه قضاییه از قوانین مصوب مجلس دارد که چه بسا در قالب آیین نامه و قوانین و احکام تجلی می‌یابد سیاست جنایی قضایی نام دارد. (یعنی شامل مجموع بخش نامه های قوه قضاییه ، آرایی که محاکم صادر می‌کند نیز می شود البته سیاست جنایی قضایی باید منطبق با سیاست جنایت تقنینی باشد یعنی در طول آن باشد و اگر در آن راستا نباشد انسداد پیدا می‌کند.)

۳٫ سیاست جنایی اجرایی: مجموع دخالت­ها و مساعدت های قوه مجریه در امر مبارزه با پدیده جنایی را سیاست جنایی اجرایی می‌گویند.

۴٫ سیاست جنایی مشارکتی: مجموع فعالیت ها و اقداماتی که شهروندان اعضای جامعه مدنی برای امر مبارزه با پدیده جنایی اعمال می‌کنند سیاست جنایی مشارکتی نام دارد، مثلا شورای حل اختلاف و هیئت منصفه از آن جمله­اند، این سیاست در عرض سایر سیاست های جنایی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




به‌طورکلی، مدل‌های مختلف، شاخص‌های متفاوتی را به منظور سنجش عملکرد با توجه به نوع وظایف سازمان‌ها ارائه نموده‌اند که خلاصه‌ای از این شاخص‌ها توسط نگارندگان در جدول ۲-۶ جمع‌بندی گردیده است:

جدول (۲-۶): شاخص‌های سنجش عملکرد

عنوان مدل

سال

متغیرهای مربوط به عملکرد

لوپز و دیگران

۲۰۰۵

خلاقیت و نوآوری؛ نتایج مالی و اقتصادی

آتوهن- گیما

۲۰۰۲

بازگشت سرمایه؛ بهره‌وری؛ رشد فروش؛ سودآوری

نیلسون و کالد

۲۰۰۲

عملکرد مالی؛ عملکرد غیرمالی

منشور عملکرد

۲۰۰۲

رضایت بهره‌وران؛ راهبرد‌ها؛ فرایندها؛ توانمندی‌ها؛ کمک بهره‌وران

چارچوب مدوری و استیپل

۲۰۰۰

کیفیت؛ هزینه؛ انعطاف؛ زمان؛ تحویل به‌موقع؛ رشد آینده

چارچوب فرایند کسب‌وکار

۱۹۹۶

محصولات؛ خدمات؛ نتایج مالی

مدل گاروین

۱۹۹۳

کیفیت؛ هزینه؛ تحویل به‌موقع؛ انعطاف؛ خدمات

مدل BSC[80]

۱۹۹۲

جنبه مالی؛ جنبه مشتری؛ جنبه فرایندهای داخلی؛ جنبه رشد و یادگیری

هرم عملکرد

۱۹۹۱

بهره‌وری؛ انعطاف؛ ارضای مشتریان؛ اتلاف منابع؛ دوران تولید؛ تحویل به‌موقع؛ کیفیت

مدل نتایج و تعیین‌کننده ها

۱۹۹۱

عملکرد مالی؛ رقابت‌پذیری؛ کیفیت؛ به‌کارگیری منابع؛ انعطاف؛ نوآوری

مدل مک نیر

۱۹۹۰

عملکرد مالی؛ عملکرد بازار (غیرمالی)

مدل سینک وتاتل

۱۹۸۹

اثربخشی؛ کار آیی؛ کیفیت؛ بهره‌وری؛ کیفیت زندگی کاری؛ سودآوری؛ نوآوری

مدل دس و رابینسون

۱۹۸۴

کیفیت؛ بهره‌وری؛ سوددهی؛ سهم بازار؛ بازگشت سرمایه؛ عملکرد کلی

منبع: نوع‌پسند اصیل، ۱۳۹۳

۲-۲-۳-۱- عملکرد متمرکز بر مشتری

عملکرد متمرکز بر مشتری به سطح رضایت مشتری و وفاداری ارائه شده از طریق محصولات و خدمات باکیفیت اشاره دارد (مورمن و راست، ۱۹۹۹). برای سنجش عملکرد متمرکز بر مشتری ۳ آیتم رضایت مشتریان، حفظ مشتریان، کیفیت تولیدات و خدمات به کار گرفته می‌شود.

۲-۲-۳-۲- عملکرد همکاری مشتری

عملکرد همکاری مشتری، اشاره به سطح اقدامات هماهنگ و مکمل بین مشتری و شرکت در تلاش آن‌ ها برای به تحقق اهداف متقابل دارد (مورگان و هانت، ۱۹۹۴؛ پالماتیر و همکاران، ۲۰۰۶).

۲-۲-۳-۳- عملکرد مالی

عملکرد مالی، به میزان توانایی شرکت برای رشد سود و فروش تعریف می‌شود (مورمان و راست، ۱۹۹۹؛ پالماتیر و همکاران، ۲۰۰۶).

۲ -۳- مطالعات تجربی

در این بخش از تحقیق ابتدا تعدادی از مطالعات خارجی و در ادامه برخی از مطالعات داخلی که در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر می‌باشند، مورد بررسی قرار می‌گیرند. تعداد زیادی از مطالعات روابط بین قابلیت بازاریابی و عملکرد سازمانی را بررسی کرده و تعداد معدودی از پژوهش‌ها به بررسی روابط بین ارتباطات مبتنی بر همکاری و عملکرد سازمانی پرداخته‌اند.

۲-۳-۱- مطالعات خارجی

محمد عثمان آحمد[۸۱] و همکاران (۲۰۱۴)، در مقاله تحت عنوان «تأثیر قابلیت‌های بازاریابی و عملیاتی بر عملکرد شرکت»، به بررسی وظایف و توانایی‌های بازاریابی و عملیات و تأثیر آن بر عملکرد کلی شرکت پرداختند. از تئوری مبتنی بر منابع (RBV)، به عنوان پایه‌ای برای بررسی رابطه بین عوامل کسب‌و‌کار تحت شرایط مختلف اقتصادی استفاده شد که آیا اهمیتی که به وظایف بازاریابی و عملیات داده می‌شود، منجر به توسعه توانایی در کشف آن دسته از وظایف می‌شود؟ در این مطالعه همچنین، قابلیت تفاوت عملکرد بین شرکت در شرایط مختلف اقتصادی بررسی شده است. نتایج نشان داد که قابلیت بازاریابی و عملیات هر دو منجر به بهبود عملکرد شرکت می‌شود و توانایی و قابلیت عملیاتی در طول دوران رکود اقتصادی اهمیت زیادی دارد. همچنین در دوران رشد اقتصادی، توجه به هر دو قابلیت بازاریابی و عملیاتی ضروری می‌باشد و توجه به استراتژی عملیاتی، توسعه، توانایی و انعطاف‌پذیری در دوران رکود اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد.

فیراسوک[۸۲] و همکاران (۲۰۱۳)، در مطالعه‌ای تحت عنوان «نقش قابلیت‌های یادگیری، نوآوری و بازاریابی بر عملکرد شرکت‌های SME» اظهار داشتند، در حالی که بیشتر مطالعات براثر قابلیت‌های یادگیری، نوآوری و بازاریابی بر عملکرد به طور جداگانه پرداخته‌اند، مدل پیشنهادی در این مطالعه، یک مدل واحد و یکپارچه به منظور تأثیر اثر ترکیبی و مکمل این قابلیت‌ها بر عملکرد را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها نشان داد که قابلیت‌های یادگیری، نوآوری و بازاریابی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت‌های SME دارد. علاوه بر این تداخل این قابلیت‌‌ها با یکدیگر، هم‌افزایی زیادی را در شرکت‌های SME ایجاد می‌کند.

اریک تی‌جی وانگ[۸۳]و همکاران (۲۰۱۳)، در بررسی نقش فناوری اطلاعات در ترویج قابلیت‌های بازاریابی پویای شرکت، بیان نمودند که تحقیقات قبلی، قابلیت‌های پویای یک سازمان را به‌طورکلی مورد بررسی قرار داده است و اثر حیاتی آن را بر عملکرد کسب‌و‌کار نادیده گرفته است. در این مقاله نقش IT در بهبود قابلیت‌های بازاریابی پویای شرکت در نظر گرفته شده است. یک مدل شامل جهت‌گیری بازار، قابلیت‌ها و زیرساخت‌های IT، و استفاده از IT در مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، توسعه داده شده است. نتایج به دست‌آمده، از فرضیه‌ها پشتیبانی نموده و نشان داده شد که اثرات مستقیم مهم جهت‌گیری بازار شرکت، استفاده از IT برای پشتیبانی از CRM، و عملکرد قابلیت‌های زیرساخت IT، نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری قابلیت‌های بازاریابی پویا دارد.

میچل تی کراش[۸۴] و همکاران (۲۰۱۳)، در مقاله‌ «بررسی اثرات تعاملی قابلیت‌های فروش و داشبورد بازاریابی بر افزایش ساخت حس سازمانی» بیان نمودند که تحقیقات بازاریابی کنونی به بررسی اثرات مستقیم منابع بازاریابی بر عملکرد شرکت پرداخته‌اند. در این مطالعه، چگونگی تأثیر قابلیت‌های فروش از طریق داشبورد بازاریابی برای افزایش حس سازمانی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعه آن‌ ها نشان داد که، قابلیت فروش و استفاده از داشبورد بازاریابی نه تنها اثر مستقیم بلکه یک اثر تعاملی بر ادغام و برجسته نمودن عملیات فروش و بازاریابی دارد. علاوه بر این شواهد نشان داد که افزایش ارتباط با مشتری، رشد و بهره‌وری هزینه را به طور همزمان افزایش می‌دهد.

جیوو[۸۵] و همکاران (۲۰۱۳)، در مقاله «قابلیت‌های بازاریابی، توسعه سازمانی و عملکرد شرکت‌های بازاریابی در حال ظهور» در یک مطالعه‌ چند ملیتی، از ۱۹۶۵۳ شرکت از ۷۳ اقتصاد در حال ظهور در چهار قاره، قابلیت‌های بازاریابی شرکت بر عملکرد آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که روابط به طور سیستماتیک توسط سطح توسعه نهادی در بازار در حال ظهور، تعدیل‌شده و شرایط اقتصادی، نهادهای قانونی و ارزش‌های اجتماعی، همگی بر عملکرد شرکت تأثیرگذار است. قابلیت‌های بازاریابی برتر در کشورهای با سطوح بالاتر توسعه‌ اقتصادی و در جوامع فردگرا، تأثیر قوی‌تر ولی در کشورهای با سیستم‌های قانونی قوی تأثیر ضعیف‌تری بر عملکرد دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




در عرصه مدیریت مالی دوره کوتاه مدت معمولا به بدهی های مربوط می شود که سر رسید آن ها در فاصله ای کمتر از یکسال است. اما اصطلاح تامین مالی بلند مدت به طور دقیق تعریف نشده. برخی واحدهای اقتصادی دور ه میان مدت رابرای تاریخ های سر رسید بیش از یکسال و کمتر از ۱۰ سال به کار می‌برند. برای برخی اشخاص وام ۸ ساله کوتاه مدت و برای برخی دیگر بلند مدت محسوب می شود. ولی به طور کلی وام های دارای سررسید بیش از یک تا دو سال بلند مدت نامیده خواهد شد)جهانخانی و شوری،۱۳۸۶ :۱۴۶).

عوامل کلی که شرکت‌ها در انتخاب منابع مالی بلند مدت درنظر دارند به شرح زیر است:

    • مخاطره )ریسک(

    • سود یا بازدهی

    • هزینه تامین مالی

    • سرعت دسترسی

    • قابلیت انعطاف

  • سایر عوامل )محدودیت‌ها)

عوامل کلی مؤثر بر ارزیابی روش های تأمین مالی بلندمدت:

    • حداقل نمودن هزینه های تأمین مالی پس از کسر مالیات

    • کاهش ریسک های عملیاتی و مالی

    • حداقل کردن هزینه های نمایندگی

    • انعطاف پذیری

    • کنترل

  • سایر عوامل

روش‌هایی که شبکه بانکی با بهره گرفتن از عقود اسلامی و به روش های مختلفی منابع مالی بلندمدت را دراختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد:

    • تامین اقساطی ماشین آلات، تجهیزات و تأسیسات

    • اجاره به شرط تملیک

    • مشارکت مدنی

  • مشارکت حقوقی

تأمین مالی بلند مدت:

    • اوراق قرضه )ابزار بدهی(

    • سهام ممتاز )ابزار سرمایه(

  • سهام عادی )ابزار سرمایه(

اوراق قرضه وسهام ممتاز )در مواقعی که دارای نرخ سود ثابت تضمین شده است( به عنوان اوراق بهادار با درآمد ثابت وسهام عادی به عنوان اوراق بهادار با درآمد متغیر می‌باشد)جهانخانی،۱۳۷۳).

تأمین مالی از طریق انتشار اوراق قرضه:

اوراق قرضه یا همان اخذ وام در قبال صدور اوراق بهادار با نرخ بهره مشخص، یکی از ابزارهای

مهم تأمین مالی شرکت است. اوراق قرضه هایی که شرکت‌ها منتشر می‌کنند، مستلزم انعقاد نوعی قرارداد است که شرکت به موجب آن باید اصل و فرع اوراق قرضه را بازپرداخت کند.

ویژگی‌های اوراق قرضه:

    • عدم وجود حق رأی‌

    • سپر مالیاتی

    • هزینه تامین مالی کمتر

  • وجود ادعاهای حقوقی

مزایا تأمین مالی از طریق اوراق قرضه:

    • ارزان ترین روش تأمین مالی است.

    • باعث مشارکت دیگران در اداره و کنترل شرکت و دخالت در تصمیم گیری نمی شود.

    • برای شرکت مزیت مالیاتی ایجاد می‌کند زیرا بهره متعلق به آن به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی است.

    • در شرایط تورمی به علت ثابت بودن بهره آن، بهره واقعی که شرکت می پرداخت کاهش می‌یابد

  • در صورت پایین بودن هزینه بهره نسبت به بازده سرمایه گذاری،تامین مالی از طریق اوراق قرضه باعث افزایش EPS می شود(جهانخانی، ۱۳۷۳).

معایب تأمین مالی از طریق اوراق قرضه:

    • باعث افزایش ریسک مالی شرکت

    • می‌تواند منجر به ورشکستگی شرکت شود.

    • باعث افت شدید سود هر سهم می شود.

  • ایجاد محدودیت هایی برای شرکت می شود و مانع بسیاری از فعالیت های سودآور شرکت می شود.

انواع اوراق قرضه:

      • اوراق قرضه اولویت دار

      • اوراق قرضه با قابلیت جایگزینی

      • اوراق قرضه کوپن دار

      • اوراق قرضه با نام

      • اوراق قرضه اروپایی

      • اوراق قرضه درآمدزا

      • اوراق قرضه دائمی

      • اوراق قرضه قابل بازخرید

      • اوراق قرضه با وجوه استهلاک

      • اوراق قرضه بدون وثیقه

      • اوراق قرضه به نرخ متغیر

      • اوراق قرضه بدون بهره

    • اوراق قرضه بنجل(نجفی،۱۳۹۱)

کسب منابع مالی بلندمدت از طریق سهام ممتاز:

منظور از سهام ممتاز اوراق بهاداری است که دارای سود ثابت و معینی باشد ‌به این ترتیب سود سهام ممتاز از پیش تعیین شده است و از این نظر شبیه اوراق قرضه است.

مزایای تأمین مالی از طریق سهام ممتاز:

    • ریسک ورشکستگی ندارد

    • به تأخیر انداختن سود سهام ممتاز

    • باعث تقسیم حق رأی و کنترل شرکت نمی شود

    • اگر بازده سرمایه گذاری بالاتر از نرخ سود سهام ممتاز باشد با بهره گرفتن از سهام ممتاز، EPS شرکت افزایش می‌یابد.

    • سهام ممتاز ارزان تر از سهام عادی برای تأمین مالی می‌باشد.

  • سهام ممتاز بدون سررسید است. ‌بنابرین‏ یک منبع تأمین مالی دائمی است.

کسب منابع مالی بلندمدت از طریق سهام عادی:

سهام عادی در واقع دارایی مالی است که بیانگر مالکیت در یک شرکت است. در ایران شرکت‌ها به جهت محدود بودن سایر روش های تأمین مالی ‌به این شیوه کسب منابع مالی روی آورده اند.

مزایای تأمین مالی از طریق سهام عادی:

    • تأمین مالی دائمی و بدون سررسید می‌باشد.

    • پشتوانه دریافت وام و انتشار قرضه می‌باشد.

    • برای شرکت ریسک ورشکستگی وجود ندارد.

    • سود سهام عادی متغیر می‌باشد و شرکت دارای انعطاف بالایی خواهد بود.

    • باعث کاهش اهرم مالی و در نتیجه ریسک مالی شرکت می شود.

  • انتشار و عرضه سهام عادی آسانتر از سایر اوراق بهادار می‌باشد.

معایب تأمین مالی از طریق سهام عادی:

    • سهام عادی گران ترین روش تأمین مالی می‌باشد.

    • سود سهام عادی برای شرکت مزیت مالیاتی ایجاد نمی کند

    • انتشار سهام عادی جدید باعث می شود به طور موقت سود هر سهم به علت افزایش تعداد سهام کاهش یابد.

  • انتشار سهام عادی در صورتی که سهام‌داران از حق تقدم خرید سهام عادی استفاده نکنند می تواندباعث تقسیم کنترل و حق رأی شرکت بشود)جهانخانی، ۱۳۷۳).

۲-۲-۱-۶ عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




۳-۶-۶- ولایت فقیه

یکی از ادله ی که می توان با آن رضایت شارع را به دست آورد و در نتیجه آن را به حکم تعبد شرعی دانست مراجعه به فقیه در امورات دینی و دنیوی است و دلیل بر این امر توقیعی است که از ناحیه مقدسه به وسیله عمری برای یعقوب صادر شده است و در آن توقیع آمده است (…واما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه خدیثنا فانهم حجتی علیکم انا حجه الله علیهم)(شیخ صدوق،۳۸۱ق ،ص ۴۸۳) در بیع مکاسب(شیخ انصاری،۱۳۸۸،ص۱۳۴) پس از آن که می فرمایند مراد از حوادث واقعه خصوص احکام نمی باشد برای اثبات آن به چند دلیل استدلال می فرمایند از جمله می فرماید:(‌و منها ان وجوب الرجوع فی المسائل الشرعیه الی العلماء الذی هو من بدیهیات الاسلام من السلف الی الخلف ما لم یکن یخفی علی مثل اسخق بن یعقوب حتی یکتبه فی عداد مسائل اشکلت علیه بخلاف الرجوع الی المصالح العامه الی رأی‌ احد و نظره)(محمدی همدانی،۱۳۸۸، ص ۲۸۳)

وجه این که در مصالح عمومی لازم است به روایت مراجعه کرد به خاطر این استکه غیر فقیه نمی تواند مصالح را در غیر مستقلات عقلیه ادراک نماید زیرا ممکن است در غیر مستقلات عقلیه از طرف شارع حکم مغایری صادر باشد،‌بنابرین‏ لازم است غیر فقیه در موارد مذکور به فقیه مراجعه کند در صورتی که حکم مغایری از طرف شارع صادر شده باشد آن را اعلام فرماید و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در باب ولایت فقیه و اختیارات وی بیان خاصی دارند که ذیلاً به آن اشاره می شود.

نظر حضرت امام خمینی رضوان اله تعالی علیه نسبت به اختیارات حاکم یا احکام حکومتی:

حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در ارتباط با اختیارات حاکم بیانی دارد که بر اساس آن معتقدند،ولی امر مسلمین دارای اختیاراتی است که می‌تواند به آنچه که در حوزه حکومتی خود صلاح می‌داند عمل نماید و این اختیارات از شئون ولایت فقیه می‌باشد و اختیارات حاکم اموری هستند که برای حاکم و سلطان بماهو حاکم و سلطان ثابت می‌باشند و معتقدند که این امور برای شخص رسول اکرم ص بما هو حاکم و سلطان ثابت می‌باشند وپس از او برای اوصیای وی و پس از اوصیای وی از برای فقهاء در صورتی که مبسوط الید باشند وحکومت دراختیارشان قرارگرفته باشد نیز ثابت است،ایشان در رساله ای که ‌در قاعده لاضرر نوشته اند چنین می فرماید:

شکی نیست یک سلسله مناصب از برای پیامبر ثابت است.

یک-منصب نبوت و رسالت که عبارت است از تبلیغ احکام به مردم از طرف خداوند متعال.

دو-منصب سلطنت بر امت از آن جهت که رئیس آنان و مدبر امور ایشان و رهبر آنان می‌باشد و اوامر و دستورات وی از نظر منصب اوامری مولوی هستند نه ارشادی.زیرا در احکامی که از طرف خداوند می آورد اطاعت از وی جنبه ارشادی دارد چه اینکه اطاعت از وی در اینگونه احکام در حقیقت اطاعت از دستورات خداوند است و پیامبر اکرم ص نسبت ‌به این احکام فقط مبلغ و رسول است اما اطاعت وی نسبت به اوامری که از او به ‌عنوان حاکم و سلطان صادر می شود اطاعت از فرمانده قشون اطاعت از فرمانده است به ‌عنوان اینکه فرمانده می‌باشد نه به ‌عنوان اینکه دستور حاکم را به قشون و لشکر ابلاغ می‌کند.

سه-منصب قضاء و فصل خصومت-شکی نیست که اطاعت از وی در اینگونه امور لازم است و حکمش در حق مردم نافذ و مخالفت با وی در این احکام حرام است.

و سپس در مقام استظهار از ادله برای ثبوت منصب سلطنت و حکومت برای آن حضرت می فرماید:آنچه در روایات از رسول اکرم ص و امیر المومنین ع به لفظ قضی یا به لفظ حکم یا امر آمده است مراد از آن ها بیان حکم مولوی از طرف آن حضرت است نه بیان حکم کلی (الهی بما انه مبلغ عن الله اذ لیس للنبی حکم و قضاء بالنسبه الی الاحکام الکلیه) یعنی پیامبر نمی تواند خود حکمی و قضایی نسبت به احکام الهی داشته باشد زیرا احکام وی در این صورت حقیقتاًحکم خداوند هستند بلکه بعضی از احکام که در آن ها کلمه قال رسول الله ص یا قال امیرالمومنین آمده است نیز به قرینه مقام ظهور در احکام سلطانی دارند.

به هر حال این استدلال خواه درست و خواه نادرست باشد حضرت امام رضوان الله تعالی علیها این مطلب را می‌خواهد اثبات نماید که رسول اکرم(ص)و اوصیاء آن حضرت دارای اختیاراتتی هستند که می‌توانند بر اساس آن ها عمل نمایند،و هر امری را که برای حکوت اسامی ضروری و یا مصلحت می دانند به مورد اجراء گذارندو بدیهی است که فقها در زمان غیبت بر اساس ولایت مطلقه ای که ایشان قائل هستند،می‌توانند در صورتی که زمام امور را در دست گیرند از اختیارات حکومتی خود استفاده نمایند و بر همین اساس ایشان معتقد به یک سلسله احکام سلطانی و حکومتی بودند و بر اساس این نظریه بسیاری از مشکلات حکومتی که برای نظام مصلحت دارد حل می‌گردد.(خمینی،۱۳۷۸،ص ۳۹)

۳-۷- مصالح مرسله

مصالح مرسله به معنی منفعت‏ها یا دفع ضررهایی که ‌در مورد آن‏ها نصّ شرعی وجود ندارد می‏ باشد و ‌بر اساس نظریه مصالح مرسله، وجود مصلحت مذبور، منبع مستقل حکم شرعی به شمار می ‏آید.پیدایش این نظریه به امام مالک نسبت داده شده است. و بسیاری بدان گردن نهاده‏اند، اگرچه برخی دیگر با آن به مخالفت برخاسته و منکر اعتبار حکمی که ‌بر اساس مصلحت صادر می‏ شود گردیدند، که از آن جمله می‏توان به باقلانی و ابن حاجب اشاره نمود.‌در مورد اعتقاد بقیؤ مذاهب اهل سنت(غیر از مالکی) به مصالح مرسله ابراز تردید شده است، آمدی در الاحکام، اتفاق نظر فقهای شافعی و حنفی برعدم اعتبار مصالح مرسله را نقل می ‏کند، در حالی‏که برخی دیگر شافعیه و حنفی‏ها را به اعتبار احکام مبتنی بر مصالح مدعی شده‏اند.پاره‏ای از نویسندگان عرب، تمام اهل سنت را دریک نقطه مشترک می‏ دانند و آن اصل اعتبار مصلحت و حکم مبتنی بر آن است، اگرچه در محدودؤ شرایط و قیود آن به اختلافاتی دچار گردیده‏اند.لازم است برای تکمیل مسئله مصلحت درباره مصالح مرسله نظرات برادران اهل سنت را مطرح کرده و درباره آن ها بحث نماییم.

۳-۷-۱- مصالح مرسله از نظر اهل سنت

اهل سنت می‌گویند مصالح بر سه گونه هستند:

الف- مصالحی که شارع اعتبار آن ها را تصریح ‌کرده‌است یعنی احکامی برای رسیدن به آن ها وضع ‌کرده‌است مانند حفظ دین نفس عقل عرض مال جهاد را به منظور حفظ دین وضع کرده و قصاص را برای حفظ نفس و حد شرب خمر را برای حفظ عقل وحد زنا وضع کرده و قصاص را برای حفظ مال آنان می‌گویند بر اساس این مصالح و ارتباط آنان با علل آن ها وجودا و عدما دلیل قیاس به دست می‌آید ‌بنابرین‏ هر واقعه ای را که شارع حکمش را بیان نکرده باشدولیکن با واقعه دیگری در علت تامه شریک باشد که آن را شارع بیان ‌کرده‌است حکمش با آن نیز مساوی خواهد بود زیرا انفکاک معلول از تامه اش محال می‌باشد،و قیاس را ‌به این معنی فقهاء شیعه نیز قبول دارند.(صرامی،۱۳۸۰،۱۴۴)

ب- مصالح الغاء شده

مصالح الغاء شده مصالحی هستند که شارع تصریح به الغاء آن ها ‌کرده‌است مانند مصلحت ربا با رباخوار و مصلحت تارکین جهاد برای حفظ نفوس خود از هلاکت و جراحت و مانند این ها و بین فقهاء در اینگونه مصالح هیچگونه اختلافی وجود ندارد.(همان،۱۴۵)

ج- مصالح مرسله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




۳-۲٫ از امام صادق(ع) نقل شده است که آن حضرت فرمود: «… والنیه افضل من العمل الا وان النیه هی العمل»[۱۸۹] یعنی نیت برتر از عمل است و آگاه باشید که نیت، حقیقت عمل است. از مجموع روایات مذکور به اهمیت و جایگاه اراده باطنی می توان دست یافت.

۴-۲٫ علاوه بر روایات مذکور، روایات متضمن احکام و مقررات عملی نیز بر حاکمیت اراده باطنی دلالت دارد. چنان که زراره بن اعین از امام باقر (ع) درباره مردی که مهر واقعی تعین شده را مخفی نموده و بیش از آن را در زمان جریان صیغه عقد نکاح اعلان داشته است، سؤال کردند حضرت فرمودند «هو الذی اَسَرَّ و کان علیه نکاح» یعنی عقد نکاح بر اساس آن مهری که مخفی نگه داشته شده است واقع می شود از این روایت حاکمیت اراده باطنی استظهار می شود.[۱۹۰]

ب: اقوال فقهاء

در آثار فقهی آرای و انظاری مشاهده می شود که بیانگر پیروی برخی از فقهاء از نظریه حاکمیت اراده باطنی است

۱- علامه حلّی

مرحوم علامه حلّی در زمینه نکاح موقت در صورت خلل به ذکر مدت در آن ها می نویسد «از آنجایی که عقد دائم مقصود عاقد نمی باشد لذا منعقد نمی گردد» یعنی اراده باطنی سازنده عقد نکاح بشمار می‌آید.[۱۹۱]

همچنین مرحوم محقق حلی در زمینه ارزش اراده باطنی می نویسد «صیغه های مانند «تصدقت» به تنهایی برای انعقاد عقد وقف کافی نیستند چون واحد معانی دیگری نیز هستند اگر این الفاظ بخواهند برای انعقاد عقد وقف مورد استفاده قرار گیرند نیازمند به قرینه هستند و اگر فردی بدون ذکر قرینه ای این صیغه ها را به کار ببرد باید مطابق با نیتی که ‌کرده‌است با او عمل گرد»[۱۹۲]

۲- مرحوم شهید ثانی

می نویسد «آنچه در عقد معتبر است تنها قصد باطنی است لفظ تنها شأنیت کاشفیت از قصد باطنی دارد»[۱۹۳]

۳-شیخ مرتضی انصاری

«از جمله شرایط متعاقدین آن است که مدلول صیغه عقد را که تلفظ می‌کنند قصد نمایند و اشتراط قصد در صحت عقد بلکه در تحقق مفهوم عقد، از اموری است که در میان فقها اختلاف وجودی ندارد و شکی در اشتراط آن نیست ‌بنابرین‏ اگر شخصی به صورت اشتباهی صیغه ای را تلفظ نماید و یا قصد معنی و انشاء صیغه ای را که تلفظ کرده ننماید عقدی واقع نمی شود» از فراز اخیر شیخ انصاری به روشنی حاکمیت اراده باطنی استظهار می شود.[۱۹۴]

۴- فیض کاشانی

مرحوم فیض کاشانی نیز از جمله فقیهانی که از حاکمیت قصد باطنی پیروی ‌کرده‌است «برای من این معنی آشکار است که برای صحت بیع، تراضی و تقابض مربوط به عقد بیع است به صورتی که شبهه ای نمانده باشد تا مایه جدل و منازعه بین متعاقدین گردد و بیع گاهی با لفظ تحقق پیدا می‌کند و گاهی بدون لفظ و چون در بیان ائمه علیهم السلام و علمای مقدم تمام شرایط عقود مطرح گردیده ولی نسبت به صیغه و لفظ مطلبی را متعرض نشده اند، این مؤید این حقیقت است که برای انعقاد عقد بیع مجرد قصد و تراضی کفایت می‌کند…»

۵-سید حسن بجنوردی

مرحوم میرزا حسن بجنوردی نیز معتقد است عقد همان عهد مؤکد است و عهد بدون قصد آنچه که مورد عهد قرار می‌گیرد موجود نمی باشد در حقیقت عقد، الفاظ نیست بلکه از امور باطنی است که گاهی از آن به اراده باطنی تعبیر می شود، اطلاق الفاظ ایجاب و قبول بر آن مجازی است.[۱۹۵]

بند سوم: آثار مترتب بر حاکمیت ظاهری و باطنی

با پیروی هر یک از نظریات حاکمیت اراده ظاهری یا باطنی، برای اعمال حقوقی آثاری مترتب می‌گردد که به برخی از آن ها اشاره می‌گردد.

۱٫بر اساس نظریه حاکمیت اراده ظاهری، معیار در جهل و اشتباه، مدلول ایجاب و قبول است نه قصد و اراده باطنی، زیرا در صورت ملاک قرار گرفتن اراده ظاهری همه عقود و ایقاعات می‌توانند مورد ادعای جهل و اشتباه قرار گیرند و در نتیجه اعمال حقوقی از ثبات و استحکام مورد نیاز محروم خواهند گردید.

    1. . فـردوس عـدالـت: سایت علمی حقوق دانشگاه فردوسی مشهد ↑

    1. . دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، زیر عنوان «استقلال اراده» ↑

    1. . مهدی صاحبی، تفسیر قراردادها در حقوق خصوصی، چاپ اول، ص ۵۵ ↑

    1. . قانون مدنی جموری اسلامی ایران ↑

    1. . المومنون عند شروطهم :امام خمینی،کتاب بیع،جلد۱،ص۸۵ ↑

    1. . ناصر کاتوزیان.حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها.جلد۱٫ص۱۴۵ ↑

    1. . سایت حقوقی میزان ↑

    1. . لسان العرب.جلد۵٫ص۳۶۵ ↑

    1. . النهایه فی غریب الحدیث.جلد۲٫ص۲۸۸ ↑

    1. . مفردات الفاظ القرآن الکریم/۳۷۱ ↑

    1. . عیوب الاراده فی الشریعه الاسلامیه، ص۲۱ ↑

    1. . علی اصغر صائمی.نشریه حقوق”آموزه های فقهی(الهیات و حقوق).شماره۹و۱۰ص:۹۰ ↑

    1. . مهدی شهیدی، حقوق مدنی.جلد۱٫ص۵۵-۵۶ ↑

    1. . ترمینولوژی حقوق.ص۲۴ ذیل واژه اراده ↑

    1. . مهدی شهیدی، حقوق مدنی.جلد۱٫ص۵۵ ↑

    1. . دکتر محمد علی طاهری و مسعود انصاری،دانشنامه حقوق خصوصی،ص۱۵۷ ↑

    1. . دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق،ص۲۴ ↑

    1. . دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق،ص۲ ↑

    1. . دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی.تأثیر اراده در حقوق مدنی.ص۴۵ ↑

    1. . ناصرکاتوزیان، حقوق مدنی.جلد۱ص۲۵۹ ↑

    1. . مهدی شهیدی حقوق مدنی تشکیل قراردادها و تعهدات ص۱۲۹-۱۳۱ ↑

    1. . مهدی شهیدی. حقوق مدنی تشکیل قراردادها و تعهدات ص۱۲۹-۱۳۱ ↑

    1. . مهدی شهیدی. حقوق مدنی تشکیل قراردادها و تعهدات ص۱۲۹-۱۳۱ ↑

    1. . مهدی شهیدی. حقوق مدنی تشکیل قراردادها و تعهدات ص۱۲۹-۱۳۱ ↑

    1. . مهدی شهیدی. حقوق مدنی تشکیل قراردادها و تعهدات ص۱۲۹-۱۳۱ ↑

    1. . جلیل قنواتی مجله علوم انسانی”حوزه و دانشگاه”شماره۲۰ ص۸۹ ↑

    1. . دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت،جلد۱٫ص۱۲۱ ↑

    1. . جلیل قنواتی.حقوق قرارداد‌ها در فقه امامیه.ج۱ص۲۱۱-۲۱۰و علی محمد مدرس، «قاعده العقود تابعه للقصود مجله کانون وکلا.شماره ۵۴ ص۷۰ ↑

    1. . خورسندیان وذاکری نیا (محمدعلی، حانیه) مجله حقوقی”مطالعات فقه و حقوق اسلامی”شماره ۱٫ص۷۹ ↑

    1. . دکترمحمد جعفر جعفری لنگرودی. تأثیر اراده در حقوق مدنی ص۴۴ ↑

    1. . دکتر ناصر کاتوریان. قانون مدنی در تظم حقوقی کنونی صفحه۱۹۸-۱۹۹و قاعده فقهی العقود تابعه للقصود ↑

    1. . دکتر مهدی شهیدی.حقوق مدنی .تشکیل قراردادها و تعهدات صفحه۲٫۱ ↑

    1. . ماده۱۸ و ۲۴ کنوانسیون وین۱۹۸۰ ↑

    1. . دکتر جعفر جعفری لنگرودی.تاثیر اراده در حقوق مدنی صفحه۴۴و ماده۱۹۱ قانون مدنی ↑

    1. . امام خمینی. البیع جلد۲ ص۳۷ و ۳۸ ↑

    1. . دکتر جعفر جعفری لنگرودی .تأثیر اراده در حقوق مدنی. ص۳ و ۴ ↑

    1. . دکتر جعفر جعفری لنگرودی، مجموعه محشی قانون مدنی ص۱۶۳ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




بررسی تطبیقی این مقاله دست کم دو نکته را روشن می‌سازد : یکی آنکه مفاهیم حقوق منطق گریز ناپذیری ندارد و هر نظام حقوقی گرچه جدا از هم و با روش های ویژه خود برای پیش گیری یا سرکوبی تدلیس چون پلیده ای اجتماعی می کوشد دیگر آنکه این مفاهیم حقوقی همیشه در دگرگونی است : هر یک از این نظامها را که بنگریم می بینیم که در راه های پر پیچ و خم از نشیب رو بفراز آمده و از نظامهای دیگر مایه و رنگ گرفته است حقوق خود ما در ایران نموداری از این است که چگونه چون چشمه ای از دو منبع سیراب و هریک از این منابع نیز خود چگونه به وجود آمده است : حقوق پدیده ای اجتماعی است و هر پدیده اجتماعی در دگرگونی است حقوق خصوصی نیز که شدید باروترین میوه تلاش ذهن حقوق ‌دانان در میان رشته‌های حقوقی باشد, همیشه در تحول است.

    1. موسوی هاشمی ، سید حسن ؛ جزوه حقوق مدنی ۶ ص ۷۰ ↑

    1. مثل موردی که شخص به سبب علامت راهنمای نادرست اشتباها ‌به راه دیگری منحرف شود ↑

    1. رجوع شود به کتاب a History of Islamic Law , نوشته N.J. Coulson, چاپ ادینبورگ, سال ۱۹۶۴, صفحه ۲۸ _ باین کتاب از این پس با توجه به اشتراک تحت عنوان کولس: تاریخ حقوق اسلامی عطف خواهد شد ↑

    1. د _ ل _ س/d_ 1_ s ↑

    1. چاپ آکسفورد سال ۱۹۶۴ , صفحه ۹ ↑

    1. موسوی هاشمی ، سید حسن ؛ جزوه حقوق مدنی ۶ ص ۶۵ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر، در سهایی از عقود معین جلد اول ، صفحه؛۲۶ . همچنین عقود معین ، جلد ۱ ،شماره۴۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر، در سهایی از عقود معین جلد اول. همچنین عقود معین ، جلد ۱ ،شماره۴۶ ص ۳۴ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی، ص ۹۹ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی، ص ۵۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، درسهایی از عقود معین ، جلد اول ص ۵۶ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، درسهایی از عقود معین ، جلد اول ص ۸۹ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، درسهایی از عقود معین ، جلد اول ص ۱۰۳ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر، در سهایی از عقود معین جلد اول. همچنین عقود معین ، جلد ۱ ،شماره۴۶ ص ۲۰۹ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر، در سهایی از عقود معین جلد اول. همچنین عقود معین ، جلد ۱ ،شماره۴۶ ص ۱۷۶ ↑

    1. شهیدی ، مهدی ، حقوق مدنی ۶ همچنین تشکیل قرارداد بیع ص ۱۲۶ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. شهیدی ، مهدی ، حقوق مدنی ۶ همچنین تشکیل قرارداد بیع ص ۷۶ ↑

    1. شهیدی ، مهدی ، حقوق مدنی ۶ همچنین تشکیل قرارداد بیع ص ۸۸ ↑

    1. Uberrimae fidei Contracts ↑

    1. محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ص ۶۹ ↑

    1. محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ص ۷۸ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۸۹ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۳۱۲ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، درسهایی از عقود معین ، جلد اول ص ۶۷ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، درسهایی از عقود معین ، جلد اول ص ۷۳ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، درسهایی از عقود معین ، جلد اول ص ۸۷ ↑

    1. موسوی هاشمی ، سید حسن ؛ جزوه حقوق مدنی ۶ ص ۳۵ ↑

    1. سو عرضه معصومانه ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. موسوی هاشمی ، سید حسن ؛ جزوه حقوق مدنی ۶ ص ۷۸ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ ↑

    1. موسوی هاشمی ، سید حسن ؛ جزوه حقوق مدنی ۶ ص ۷۳ ↑

    1. موسوی هاشمی ، سید حسن ؛ جزوه حقوق مدنی ۶ ص ۸۷ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ص ۱۵۶ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۸۳ ↑

    1. ماهنامه قضاوت شماره ۴۷؛ سال ششم ، مهر و آبان ۱۳۸۶ص ۴۵ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۹۷ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۱۰۴ ↑

    1. محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ص ۵۶ ↑

    1. محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ص ۸۷ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۸۸ ↑

    1. محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ص ۹۳ ↑

    1. محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ص ۹۹ ↑

    1. شهیدی ، مهدی ، حقوق مدنی ۶ همچنین تشکیل قرارداد بیع ص ۱۰۹ ↑

    1. شهیدی ، مهدی ، حقوق مدنی ۶ همچنین تشکیل قرارداد بیع ص ۱۲۷ ↑

    1. شهیدی ، مهدی ، حقوق مدنی ۶ همچنین تشکیل قرارداد بیع ص ۱۳۱ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر ، توجیه و نقد رویه قضایی ص ۹۱ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر، در سهایی از عقود معین جلد اول. همچنین عقود معین ، جلد ۱ ،شماره۴۶ ص ۲۱۲ ↑

    1. کاتوزیان ، ناصر، در سهایی از عقود معین جلد اول. همچنین عقود معین ، جلد ۱ ،شماره۴۶ ص ۲۳۲ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




صاحب نظران برنامه درسی ‌در مورد تحلیل محتوا ویژگی های مختلفی بیان کرده‌اند که در اینجا به چند مورد اشاره می شود:

    1. عینی بودن:[۱]این خصوصیت به استفاده از قواعد و قوانین دقیق و روشن اشاره می کند، به طوری که اگر محققان دیگر همان محتوا را با همان روش، دوباره تحلیل کنند، نتایج مشابهی به دست می آورند؛ پس نتایج باید مستقل از تحلیل گرها باشد و با تکرار مجدد، همان نتایج به دست آید. این ویژگی نشان دهنده ی قابلیت بازبینی و بازسازی نتایج است.

      1. نظام مند بودن:[۲]این خصوصیت بیان می‌کند که تمام عناصر موجود در محتوا باید بر اساس واحدها و مقوله هایی که برای بررسی در نظر گرفته شده اند، تحلیل شوند و محقق نباید عناصری را از محتوا به دلخواه کنار بگذارد یا فقط برخی از عناصر را تحلیل نماید.

    1. آشکار بودن:[۳]منظور این است که در تحلیل محتوا باید به متن یا پیام آشکار و روشن توجه شود و از هر گونه استنباط شخصی و پیش داوری های فردی تحلیل گر درباره ی محتوا جلوگیری گردد.

  1. کمی بودن:[۴]این ویژگی، تحلیل محتوا را از یک مطالعه ی معمولی جدا می‌کند و جانشین جنبه‌های ذهنی و استنباطی بررسی ها و تحلیل های نظری است که با مقیاس دقیق قابل ارزیابی نیست. مطابق این ویژگی، تحلیل گر باید معلوم کند چه کلمات، مضامین و نمادهایی بیش از همه و به چه تعداد در متن تکرار شده اند. این نوع تحلیل مشخص می‌کند که ارتباط مفاهیم و عناصر چگونه است و چه عواملی آن ها را به هم پیوند می‌دهد؟ ( کوی، ۱۳۷۵ و شعبانی، ۱۳۸۰).

۲-۵٫ انواع تحلیل محتوا

برلسون (۱۹۵۲) تحلیل محتوا را بر اساس مقاصد اصلی آن به پنج نوع تقسیم ‌کرده‌است:

    1. توصیف ویژگی های ماهیتی محتوای پیام

    1. توصیف ویژگی های شکلی محتوای پیام

    1. استنتاج هایی درباره ی تولید کننده محتوا

    1. استنتاج هایی درباره ی مخاطبین محتوا

  1. پیشگویی تأثیرات محتوا بر مخاطبین

نیویندورف[۵] (۲۰۰۲) چهار نوع تحلیل محتوا را مطرح می‌کند:

    1. تحلیل محتوای توصیفی

    1. تحلیل محتوای استنتاجی

    1. تحلیل محتوای پیش گویی

  1. تحلیل محتوای روان سنجی

نوریان (۱۳۸۷) تحلیل محتوای رسانه های آموزشی را به سه نوع تقسیم ‌کرده‌است که به توضیح مختصری درباره هر کدام می پردازیم:

  1. تحلیل محتوای توصیفی[۶] رسانه های آموزشی:

تحلیل محتوای توصیفی، به تبیین ویژگی های محتوای آشکار یک رسانه آموزشی می پردازد. این نوع از تحلیل محتوا، کاربرد گسترده ای در بررسی رسانه های آموزشی دارد و ابعاد گوناگون ویژگی های رسانه آموزشی را در بر می‌گیرد. تحلیل محتوای توصیفی روش تحلیلی بعد از وقوع است. یعنی توصیف کمّی محتوای بارز یک متن ( نوریان(۱۳۸۱) به نقل از ‌سلیمان پور، ۱۳۸۴).

  1. تحلیل محتوای ارتباطی[۷] رسانه های آموزشی:

در این تحلیل ها، روابط بین عناصر برنامه درسی و رسانه های آموزشی بررسی می شود. قضاوت ‌در مورد نتایج حاصل از این بررسی به میزان زیادی با الگوی طراحی برنامه درسی انتخابی مرتبط است. الگوهای طراحی برنامه درسی تبیین کننده عناصر یک برنامه درسی و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگرند. همین امر موجب می شود که در الگوی مبتنی بر موضوع های درسی مدوّن، یک رسانه آموزشی هم چون کتاب درسی تنها رسانه آموزشی باشد. در این صورت لازم است تمام اهداف برنامه درسی توسط محتوای کتاب درسی پوشش داده شود. اما در الگوی مبتنی بر دانش آموز، کتاب درسی یکی از رسانه های آموزشی است و معلم و دانش آموزان، در فرایند یاد دهی – یادگیری، از منابع و رسانه های متنوعی استفاده می‌کنند (نوریان، ۱۳۸۷).

  1. تحلیل محتوای استنباطی[۸] رسانه های آموزشی:

در تحلیل محتوای استنباطی، محقق به دنبال یافتن برخی واقعیات اجتماعی زمان تولید رسانه، پیش‌بینی تأثیرات رسانه آموزشی بر فراگیران و جهت گیری های خاص و غیر اعلام شده رسانه آموزشی است. این نوع از تحلیل محتوای رسانه آموزشی نیز دارای ابعاد گسترده ای است و به خلاقیت و نوآوری محقق بستگی تام دارد (همان منبع). تحلیل محتوای استنباطی صرفا توصیف محتوای متن را مد نظر ندارد، بلکه هدف آن نتیجه گیری از محتوای یک متن ‌در مورد جنبه هایی از واقعیت اجتماعی است. ‌بنابرین‏، این تحلیل باید به طور بسیار دقیق مشخصه‌ های خارج از متن را کنترل کند تا از نتیجه گیری های اشتباه پیشگیری شود (مرتن[۹] (۱۹۸۳) به نقل از ‌سلیمان پور، ۱۳۸۴).

۲-۶٫ابعاد تحلیل محتوا در نظام آموزش و پرورش

رسانه های آموزشی به عنوان ابزارهایی برای تسهیل فرایند یادگیری، نقش به سزایی در نظام های آموزش و پرورش ایفا می‌کنند و به تبع آن تحقیق و ارزشیابی آن ها در اثربخشی نظام آموزشی کشور امری حیاتی است. ارزشیابی رسانه های آموزشی در مراحل مختلف طراحی، تولید و اجرای برنامه های درسی مورد توجه است (نوریان، ۱۳۸۷). نوریان (۱۳۸۲) هر فعالیتی برای اثربخشی کاربرد رسانه آموزشی در این نظام، ‌برون‌دادی عظیم خواهد داشت و بر فرایند آموزش میلیون ها کودک و نوجوان تأثیر گذار خواهد بود. از نظر وی نقش تحلیل محتوا از دو بعد قابل بررسی است:

    1. اجرای طرح های تحلیل محتوا، به نتایجی می‌ انجامد که امکان دستیابی به آن از سایر روش ها وجود ندارد و یا دشوار است.

  1. تحلیل محتوا قبل از اجرای برنامه نیز قابل انجام است و برای دستیابی به نتایج، به انجام هزینه های گزاف اجرای آزمایشی برنامه های درسی نیاز نیست.

در بعد اول می توان گفت: برخی از نتایج اجرای برنامه، تأثیرات خود را در بلند مدت نشان می‌دهند؛ به ویژه در ابعاد ارزشی و نگرشی. علاوه بر این، امکان تعیین تأثیرات برنامه در فراگیران در مقایسه با عواملی هم چون، خانواده، گروه همسالان و رسانه ها به سختی وجود دارد. تحلیل محتوا امکان پاسخ گویی به سؤالاتی را فراهم می آورد که با دیگر روش های تحقیق و ارزشیابی، پاسخ گویی به آن ها دشوار است. در بعد دوم نیز می توان گفت: ارزشیابی های متداول برنامه درسی و رسانه های آموزشی بر سه منبع اطلاعاتی، قضاوت، عملکرد و مشاهده مبتنی است.

هر یک از این داده های سه گانه در صورتی قابل دست یابی است که برنامه، حداقل به طور آزمایشی اجرا شود. اجرای آزمایشی نیز ضمن هزینه های گزاف، گاهی باعث از بین رفتن فرصت یادگیری برای فراگیران گروه آزمایش می شود؛ این در حالی است که انجام تحلیل محتوا می‌تواند با آماده شدن رسانه صورت گیرد و نیازی به اجرای آزمایشی ندارد ( نوریان، ۱۳۸۷).

۲-۷٫کاربردهای تحلیل محتوا

روش تحلیل محتوا در پژوهش های اصیل تعلیم و تربیت از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار است و برای تحلیل محتوای کتاب های درسی زمینه ها و کاربردهای متنوعی را می توان در نظر گرفت که سه کاربرد آن عبارتند از:

    1. کاربرد توصیفی[۱۰]: به عنوان اولین سطح تحقیقات علمی در پی شناخت پدیده ها و بیان و توصیف دقیق آن ها می‌باشد. در واقع تحقیق توصیفی نوعی عکس برداری از واقعیت ها و پدیده هاست که محقق از این طریق تصویر برداری جوانب و زوایای مختلف به شناخت و درک پدیده ها می پردازد. سطح بالاتر این تحقیقات به کشف و شناخت روابط بین پدیده ها و اجزای درونی آن ها می پردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




شناسایی، انتخاب، و توسعه رهبران آینده از طریق فرایند برنامه­ ریزی جانشین­ پروری وظیفه اصلی برای بیشتر سازمان­هاست. شایستگی رهبری عاملی اساسی در این فرایند است. به دلیل تغییر مداوم و پیچیده در محیط سازمانی امروزی، پاسخ رهبری به تغییر، سروکار داشتن با عوامل پیش ­بینی نشده، ایجاد اعتماد، و مدیریت کردن در میان فرهنگ­ها ویژگی‌های اساسی برای رهبران آینده است. رهبران سازمانی سطح عالی و مدیران ارشد اجرایی مسئول موفقیت سازمان­شان و ایجاد ایمان و اعتقاد به کسب­ و کارشان هستند. هنری فورد می­گوید، این واقعیت شناخته­ شده­ای است که رهبران با پتانسیل بالا یکی از عناصر بسیار مهم برای موفقیت آینده سازمان هستند. عامل بالقوه موفقیت سازمان ما به رهبران با عملکرد بالا و مدیران سطوح عالی است. رهبران با ‌پتانسیل بالایی که عبارت” می­توانیم انجام دهیم[۷۰]” را در ذهن خود پرورانده­اند کارها را با موفقیت به انجام می­رسانند. آن ها دارای چشم­انداز، نفوذ بر دیگران هستند، و قادرند بر تغییراتی که باعث به وجود آمدن ارزش در یک سازمان می­ شود غلبه کنند. همچنین، آن ها بر انجام وظایف­شان با وفاداری و از خودگذشتگی پافشاری ‌می‌کنند.

وابستگی و اعتماد به رهبری موفق آینده در ارائه نتایج قابل اندازه ­گیری سنگ بنایی در فرایند برنامه­ ریزی جانشین پروری است. ضروری­ترین وظیفه ­ای که یک سازمان باید به آن توجه داشته باشد اطمینان داشتن از رهبران آینده با پتانسیل بالا است. سازمان­ها باید در جستجوی افرادی باشند که در سرو کار داشتن با افراد به طور مثبت، در انجام وظایف و دستیابی به نتایج اشتیاق و جدّیت داشته باشند. باس[۷۱] (۲۰۰۱) بیان می­ کند که ظرفیت یک سازمان برای شناسایی و پرورش رهبران واقعی می ­تواند هر گونه تفاوتی را بین موفقیت و شکست ایجاد کند. آنهایی که بر روی تصمیم­گیرندگان خلاق بررسی­هایی انجام داده ­اند موافقند که رهبران کیفیت­های مشترک متعددی دارند. آن ها می­دانند که چگونه افراد را دوباره به کار بگیرند، بر انگیخته کنند، تصمیمات استراتژیک را اجرا کنند، اعتماد را القاء کنند (Mandi, 2008: 41).

بسیاری از رهبران بیشترین زمان هدایت­شان را صرف جهت­یابی استراتژیک سازمان ‌می‌کنند و زمان­شان را برای انجام دادن آنچه که بسیار مهم است: “ایجاد روابط قوی” از دست می‌دهند. برای اینکه یک رهبر اثربخش باشیم کوزمارسکی[۷۲] (۱۹۹۵) ویژگی‌ها و صفات ذیل را پیشنهاد می­ کند: به طور فعالانه گوش دادن ، انتقال فکر و اندیشه، روش­ها و رفتارهایی که مثبت و خوش­بینانه هستند، انجام دادن تعهدات و وعده­ها، سطوح انرژی بالا، تشخیص عدم اعتمادبنفس و آسیب­پذیری، و میزان حساسیت به نیازهای دیگران، ارزش­ها و ظرفیت. این صفات اساس رهبری مبتنی بر ارزش[۷۳] را شکل می­ دهند. ۱۰ روش وجود دارد که یک رهبر مبتنی بر ارزش می ­تواند در سازمان انجام دهد: ۱٫ ایجاد روابط بین کارکنان، ۲٫ آگاهی از اهداف هر یک از اعضای گروه کارکنان، ۳٫ داشتن احساس برای عضو گروه، ۴٫ اجازه برای تعارضات گروهی، ۵٫ مدیریت یادگیری، ۶٫ تسهیم مسئولیت، ۷٫ استفاده از تیم، ۸٫ ارتباطات متقابل و دوطرفه، ۹٫ پیوند فرهنگ درونی با عملکرد بیرونی، و ۱۰٫ نشان دادن اشتیاق و علاقه و تنوع حمایت و پشتیبانی.

در برنامه­ ریزی جانشین­ پروری آگاهی از اینکه چه ویژگی‌ها و صفاتی را باید در یک رهبر جستجو کرد و چطور آن ها را توسعه دهیم می ­تواند یک گام بلندی در جهت توسعه یک سازمان باشد(Talwar, 2004: 24).

    1. Intelligence and Aptitude Tests ↑

    1. Guggenheimer ↑

    1. Bennis ↑

    1. Management of Attention ↑

    1. Management of Meaning ↑

    1. Management of Trust ↑

    1. Management of Self ↑

    1. Self-management ↑

    1. Strategic positioning

    1. Implementation ↑

    1. Critical thinking ↑

    1. Communication ↑

    1. Interpersonal ↑

    1. Leadership ↑

    1. Industry knowledge ↑

    1. Talent Management ↑

    1. Mark A. Romejko ↑

    1. Key Characteristics of a Succession Planning Program at a Government Research Center ↑

    1. Leona Kolla ↑

    1. Managing Succession: Developing Tomorrow’s Leaders Today a Future Executive Leadership Competency Framework ↑

    1. Ann Huberty Doncan ↑

    1. A Study to Identify Desired Leadership Competencies for Future Chief Executive Officers of American Community and Colleges

    1. Donald W. St. Hilaire Jr. ↑

    1. A Study of Key Leadership Competency at Lodging Organization ↑

    1. Grounded Theory ↑

    1. Concepts ↑

    1. Categories ↑

    1. Proposition ↑

    1. Hypothesis

    1. Parry ↑

    1. Leadership Competency ↑

    1. Succession Planning ↑

    1. Successor ↑

    1. Giesecke and McNeil ↑

    1. Bartram, Robertson, and Callinan ↑

    1. Testing for competence rather than intelligence ↑

    1. McBer ↑

    1. The American Management Association (AMA) ↑

    1. Boyatzis ↑

    1. Bennis and Nanus ↑

    1. Knowledge, Skills and Abilities (KSA) ↑

    1. Personality ↑

    1. Values ↑

    1. Behaviors ↑

    1. Schroder ↑

    1. Dulewicz ↑

    1. Competency Modeling ↑

    1. Competency-based model ↑

    1. Parry ↑

    1. Poteet ↑

    1. Smeltzer ↑

    1. Michelson ↑

    1. Sharma, et al. ↑

    1. Friedman ↑

    1. Friedman and Olk ↑

    1. Kur and Bunning ↑

    1. Bolton and Roy ↑

    1. Patton and Pratt ↑

    1. Self-Determination ↑

    1. Haworth ↑

    1. S.M.A.R.T. ↑

    1. Talent pool ↑

    1. Conger and Fulmer ↑

    1. Pernick ↑

    1. Day ↑

    1. The Center for Creative Leadership ↑

    1. Groves ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




کاربرد الگوی پنج عاملی:

قابل ذکر است که الگوی پنج عاملی به وسیله بسیاری از نظریه پردازان معاصر صفات به عنوان مبنایی برای ارائه ساختار شخصیت معرفی شده است. علاوه بر این پرسشنامه شخصیت (NEO-PI) نیز به عنوان ابزار مناسبی برای اندازه گیری این صفات شناسایی شده است. ‌به این ترتیب بسیاری از کاربرد‏های بالقوه این الگو و پرسشنامه شخصیت از جمله: انتخاب زمینه ای، تشخیص شخصیت ،آسیب شناسی و تصمیم گیری ‌در مورد معالجات روان شناسی مشخص می‏ شود. پیشرفت در این حوزه‏‏ها بسیار جدید است و برای ارزشیابی آن‏ها به زمان نیازمندیم (پروین و جان، ۱۳۸۱). در اینجا به بررسی کاربرد این الگو در علایق شخصی و انتخاب زمینه‏‏های حرفه ای می‏پردازیم.

مؤلفه های ویژگی های شخصیت:

برون گرایی – درون گرایی

—آیزنک در بحث های خود پیرامون شخصیت دو مسئله ی کلی را مطرح می‌کند ؛یکی از این مسائل جنبه ی توصیفی شخصیت است که از دیرباز در روانشناسی مطرح بوده است ؛ مسئله ی دیگر بررسی عوامل سببی است که در جریان آن می کوشد علل زیرساز اختلاف های شخصیت افراد را تجزیه و تحلیل کند .

جنبه‌های توصیفی شخصیت :

شکل یک نتیجه ی پژوهش های بسیاری است که آیزنک و همکارانش در زمینه ی خصوصیات روانی انجام داده‌اند . در دایره ی کوچک چهار مزاج مشهور جای دارند . دو مزاج سودائی و صفراوی در برابر دو مزاج بلغمی و دموی قرار دارند. بدین معنی که دوتای اول هیجان های شدیدی دارند و نسبتاً ناپایدار و روان رنجورند ، در حالی که شدت هیجان ها در دوتای دوم کمتر است و در سلوک و رفتار ثبات بیشتری دارند .

—مردمان صفراوی و دموی خصوصیات مشترکی دارند که می توان آن ها را با اصطلاح «برون گرایی » توصیف کرد . در حالی که مالیخولیائی ها و بلغمی ها «درون گرا » هستند . ما می‌توانیم این کیفیات را بر طبق دو اصل مقوله ای و بعدی طبقه بندی کنیم . بر طبق سیستم نوعی ما می‌توانیم مردم را در یکی از چهار بخش مالیخولیائی ، صفراوی ، بلغمی و دموی جای دهیم . در این جا هیچ حالت بینابینی مثل دموی ـ بلغمی وجود ندارد . راه دیگر این است که برای شخص روی دو پیوستار یا محور جایی منظور شود ؛ آنگاه با اشاره به جایگاهی که در این الگوی دو بعدی دارد او را توصیف کرد .

—توصیف چهار مزاج:

دموی مزاج: دموی مزاج آدم بی خیال و پرامید و آرزویی است؛وقتی دست به کاری می زند آن رادارای اهمیت فوق العاده ای می‌داند ؛ آنقدر خوش قلب است که به مردم کمک کند ؛ بسیار مردم آمیز است ؛ راضی و خوشنود است ؛ هیچ چیزی را جدی نمی گیرد ؛ ممکن است نادم بشود اما پشیمانی خود را زود فراموش می‌کند ؛ از کار کردن به سادگی احساس خستگی می‌کند .

سودایی مزاج: هرچیزی را که به آنان مربوط شود دارای نهایت اهمیت می شمارند ؛ در هر جایی علت و سببی برای نگران شدن می جویند ؛در هر موقعیتی مشکلات و سختی ها را می بینند ؛در این افراد ارتباط با دیگران موجب نگرانی و بدبینی و اندیشناکی آنان می شود؛ به همین جهت در شادمانی بر روی آنان بسته است .

—صفراوی: آتشین مزاج است ؛ زود برانگیخته می شود ؛ تند کار است ولی پشتکار ندارد ؛ سرگرم کار است اما علاقه ای به آن ندارد ؛ بیشتر دلش می‌خواهد دستور بدهد ؛ عاشق این است که نزد دیگران از او تعریف و تمجید شود ؛ بسیار خودشیفته است و به خود می بالد ؛ خسیس است ؛ مؤدب است ؛ خوشی های صفراوی مزاج کمتر از دیگران است ،چون بیشتر از دیگران برای خود مخالف می تراشد .

—بلغمی مزاج : بلغمی به معنای فقدان هیجان است . شخص به سهولت یا به سرعت به هیجان نمی آید اما وضع هیجانی او استمرار دارد ؛ اعمالش نه از روی غریزه بلکه برخاسته از اصول است ؛ با مردم عادلانه رفتار می‌کند و معمولاً در حالی که به ظاهر تسلیم دیگران می شود ، با پای فشردن بر آمالش پیش می‌رود .

—اسم صفت های موجود در دایره ی خارجی شکل یک نتیجه شمار چشم گیری از پژوهش تجربی است . آیزنک با نتایج حاصل از این پژوهش ها ، تحلیل های آماری پیچیده ، تحلیل های همبستگی ، تحلیل مؤلفه های اصلی ، تحلیل های عامل را صورت داد تا بتواند ابعاد اصلی شخصیت را به دست آورد .

این کوشش ها منجر به پیدایی دو محور نیرومند شد یکی درون گرایی ـ برون گرایی و دیگری نااستواری هیجانی در برابر بهنجاری .

—برونگرایی ـ درونگرایی: بعدی است که دامنه ای بین دو حد انتهایی دارد و در وسط های این دامنه افرادی قرار دارند که نه برونگرا هستند نه درونگرا . از داده های تجربی هم چنین بر می‌آید که بیشتر مردم در همین منطقه بینابین قرار دارند. نمونه ی بارز برونگرایی کسی است که مردم آمیز است ؛ از مهمانی خوشش می‌آید ؛دوستان بسیار دارد ؛ به سخن گفتن با دیگران نیاز دارد ؛ مشتاق تحریک و هیجان است و به طور کلی فردی تکانشی است ؛ تغییر و دگرگونی را دوست دارد ؛ تمایل به پرخاشگری دارد و زود از کوره در می رود ؛ احساس هایش را در اختیار ندارد و آدم چندان باثباتی نیست.

از سوی دیگر نمونه ی بارز درونگرایی فردی کم حرف و به نحوی گوشه گیر است ؛ آدم توداری است ؛ به دور اندیشی تمایل دارد ؛ به احساس های آنی اعتماد نمی کند ؛ تحریک و هیجان را دوست ندارد ؛ زندگی منظم و با قاعده را دوست دارد ؛ به احساساتش کاملاً مسلط است و زود از کوره در نمی رود ؛ با ثبات و تا حدودی بدبین است و برای معیارهای اخلاقی ارزش فراوان قائل است . این دو دسته از نظر سطح پایه ی انگیختگی مغزی با یکدیگر فرق می‌کنند . برون گراها به خاطر پایین بودن سطح انگیختگیشان به تحریک نیاز دارند و به طور فعال آن را می جویند .

درون گراها به خاطر بالا بودن سطح پایه از برانگیختگی اجتناب می‌کنند . در نتیجه به تحریک حسی واکنش شدیدتری نشان می‌دهند . به علاوه آن ها آستانه ی درد پایین تری دارند .

عوامل سببی :

در اینجا آیزنک می کوشد تا به کمک تجزیه و تحلیل عوامل ارثی و محیطی علل زیرساز اختلاف های بین فردی را تا حد ممکن بررسی کرده و به نتایج مثبتی نائل شود . در این راه از یافته های « نوروفیزیولوژیکی » بیوشیمی ، قوانین توارث و سایر علوم پایه کمک گرفته است .

—برای توجیه روابط میان «ژنوتیپها » و «فنوتیپها » در رشد شخصیت او توازن میان « تحریک ـ وقفه » به عنوان بخش سرشتی شخصیت یا سنخ ارثی فرض کرده و عقیده دارد که این جنبه ی سرشتی طبق قانون مندل به ارث برده می شود . این ساخت ارثی را می توان از طریق بررسی پدیده هایی مانند: شرطی شدن ، پیشرفت حاصل از استراحت ، هوشیاری ، خاطره و . . . به قالب پدیده‌های آزمایشی قابل مشاهده درآورد .

جاندار که مجهز به سنخ ارثی ویژه ای است با محیط خاصی مواجه است . این تعامل به سنخ پدیداری برون گرایی و درون گرایی و صفات نخستین می‌ انجامد :. pb = pc +e صفات نخستین را که مؤلفه های برون گرایی و درون گرایی هستند می توان یک رشته عادت به شمار آورد . پس از آن به سطح بالاتری می‌رسیم .

—نظریه ی بازداری :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




    1. . در قسمت نتیجه گیری این تحقیق در این رابطه توضیح داده شده است. ↑

    1. .ماده ۱۷ ق.ا.ت.:«هر گاه منافع عمومی و یا منافع مدعی خصوصی ایجاب نماید دادگاه صادر کننده حکم دستور انتشار حکم را پس از قطعیت به هزینه محکوم علیه صادر می کند.هرگاه منافع عمومی یا منافع متهمی که برائت حاصل ‌کرده‌است ایجاب نماید دادگاه دستور انتشار حکم برائت را پس از قطعیت ذینفع و یا متقاضی به هزینه اعلام کننده جرم صادر می کند.»که در حال حاضر این ماده نسخ شده است. ماده ۱۰ ق.م.م.:«کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود می‌تواند از کسی که لطمه وارد آورده است جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیر ایجاب نماید دادگاه می‌تواند در صورت اثبات تقصیر علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید. ↑

    1. . ماده ۳۰ قانون مطبوعات: «انتشار هر نوع مطلب مشتمل بر تهمت یا افترا یا فحش و الفاظ رکیک یا نسبت‌های توهین آمیز و نظایر آن نسبت به اشخاص ممنوع است و مدیر مسئول جهت مجازات به محاکم استرداد شکایت تعقیب جرایم مذبور موکول به شکایت شاکی خصوصی است و در صورت استرداد شکایت تعقیب در هر مرحله ای که باشد متوقف خواهد شد.تبصره ۱ –در موارد فوق، شاکی (اعم از حقیقی یا حقوقی) می‌تواند برای مطالبه خسارتی که از نشر مطالب مذبور براو وارد آمده، به دادگاه صالح شکایت نموده و دادگاه نیز مکلف است نسبت به آن رسیدگی و حکم متناسب صادر نماید.
      تبصره ۲- هرگاه انتشار مطالب مذکور در ماده فوق راجع به شخص متوفی بوده ولی عرفاً هتاکی به بازماندگان وی به حساب آید، هر یک از ورثه قانونی می‌تواند از نظر جزایی یا حقوقی طبق ماده و تبصره فوق اقامه دعوی نماید.

      ماده ۳۱ قانون مطبوعات:«انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است و مدیر مسئول به محاکم قضایی معرفی و با وی طبق قانون تعزیرات رفتار خواهد شد». ↑

    1. . محسنی، مرتضی، نظریات مشورتی اداره حقوقی، تهران، ۱۳۸۵، ص ۲۵۶ ↑

    1. . خزانی، منوچهر، پیشین، ص ۵۹ ↑

    1. . آشوری، پیشین، ص ۲۵۳ ↑

    1. . خزانی، منوچهر،پیشین،ص۵۹٫(در خصوص چگونگی جبران خسارت ‌در مورد هر یک از دو حالت فوق در ص …………… مواد ۲۵۹-۲۵۸ قانون این تحقیق مطالبی بیان شده است) ↑

    1. . مدنی، سیدجلال الدین،آیین دادرسی کیفری، تهران،انتشارات پایدار، ۱۳۸۷، ص ۸۲ و ۸۳ ↑

    1. . آشوری، آیین دادرسی کیفری، تهران، ۱۳۸۸، ص ۶ ↑

    1. .ناصر زاده، آیین دارسی کیفری سلب آزادی تن بازداشت و حبس در حقوق ایران، تهران، ۱۳۷۸، ص ۲۹۸ تا ۳۰۴ ↑

    1. . سلطانی، عباسعلی، پیشین، ص ۸۷ ↑

    1. . برنجکار، رضا، آشنایی با علوم اسلامی، تهران،انتشارات سمت، ۱۳۸۷، ص ۱۲۷ ↑

    1. . گنجینه آرای فقهی/ قضایی، مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه،سوال ۵۷۲۲،۱۳۸۵٫ ↑

    1. . سلطانی.عباسعلی.پیشین،ص ۶۹٫ ↑

    1. .خالقی.علی، آیین دادرسی کیفری، انتشارات شهر دانش،۱۳۹۰، چاپ دهم،ص۴۰۵و۴۰۶ . ↑

    1. . ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، چ اول، ۱۴۰۴ق، جلد پنجم،ص۱۷۱٫ ↑

    1. . آشوری.پیشین.۲۴۱٫ ↑

    1. . گلدوست جویباری.پیشین.۱۴۳٫ ↑

    1. . رجایی. محمد قاسم.اصل کرامت انسانی.گروه مطالعاتی علمی فرهنگی.سایت وکالت.۱۳۹۰) . ↑

    1. . جعفری، محمد تقی، حقوق جهانی بشراز دیدگاه اسلام و غرب، انتشارات دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، تهران،۱۳۷۰، ص۲۷۹٫ ↑

    1. . Strict liability theory ↑

    1. . The government negligence theory ↑

    1. . The cqual proual protection theory ↑

    1. . The humanitarian theory ↑

    1. . The social welfare theory ↑

    1. . حاجی ده آبادی، احمد، از جبران خسارت بزهدیده توسط بزهکار تا جبران خسارت توسط دولت، سال سوم،تابستان ۱۳۸۵، نشریه فقه و حقوق، صفحه .۹۹ ↑

    1. . صالحی مازندرانی، محمد،تاملی بر مسئولیت مدنی قاضی در اصل ۱۷۱ قانون اساسی، ۱۳۸۷، برگرفته از سایت www.LawGostar با همین عنوان ↑

    1. .کاتوزیان، ناصر،حقوق مدنی (ضمان قهری)، تهران،انتشارات دانشگاه تهران،چاپ هشتم، ۱۳۸۶،ص ۱۹۰ ↑

    1. – برای مطالعه بیشتر ‌در مورد ضرر معنوی رجوع کنید به دادنامه شماره ۹۷۴/۳ مورخ۲۳/۱۱/۱۳۶۷ شعبه ۳ دیوان کشور و دادنامه شماره۵۱۸/۸ مورخ ۸/۱۲/۱۳۶۴ شعبه ۸ دیوان کشور ↑

    1. . نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ بیست و هشتم،۱۳۹۰،صفحه ۴۷۴ و ۴۷۵ ↑

    1. – با تصویب ماده ۲۶ قانون اصلح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب ۱۳۵۶ رسیدگی مستقیم به شکایات اصحاب دعوی از مقررات مذکور حذف گردیده است. ↑

    1. .داورنیا،رحیم،مسئولیت مدنی قاضی در حقوق ایتالیا،فرانسه، ایالات متحده و ایران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره۴۷، زمستان۱۳۸۵،۱۵۵٫ ↑

    1. – توقیف احتیاطی همان بازداشت موقت است. ↑

    1. .ماده ۲۵۵ – اشخاصی که در جریان تحقیقات مقدماتی و دادرسی به هر علت بازداشت می‌شوند و از سوی مراجع قضایی، حکم برائت یا قرار منع تعقیب ‌در مورد آنان صادر شود، می‌تواند خسارت ایام بازداشت را از دولت مطالبه کنند. ↑

    1. . ماده ۲۵۶- در موارد زیر شخص بازداشت شده مستحق جبران خسارت نیست:الف- بازداشت شخص، ناشی از خودداری در ارائه اسناد، مدارک و ادله بی گناهی خود باشد.ب- به منظور فراری دادن مرتکب جرم، خود را مظان اتهام و بازداشت قرار داده باشد.

      ج- به هر جهتی به ناحق موجبات بازداشت خود را فراهم آورده باشد.

      ت- همزمان به علت قانونی دیگر بازداشت شد. ↑

    1. . ماده۲۵۷-شخص بازداشت شده باید ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ رأی‌ قطعی حاکی از بی گناهی خود، درخواست جبران خسارت رابه کمیسیون استانی، متشکل از سه نفر از قضات دادگاه تجدیدنظر استان به انتخاب رئیس قوه قضائیه تقدیم کند. کمیسیون در صورت احراز شرایط مقرر در این قانون حکم به پرداخت خسارت صادر می‌کند. در صورت رد درخواست، این شخص می‌تواند ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ، اعتراض خود را به کمیسیون موضوع ماده ۲۵۸ این قانون اعلام کند. ↑

    1. . ماده ۲۵۸-رسیدگی به اعتراض شخص بازداشت شده، در کمیسیون ملی جبران خسارت متشکل از رئیس دیوان عالی کشور یا یکی از معاونان وی و دو نفر از قضات دیوان عالی کشور به انتخاب رئیس قوه قضائیه به عمل می‌آید. رأی‌ کمیسیون قطعی است. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




محتوای اطلاعات عملکرداطلاعات مالی و غیرمالی که اعضای سازمان مورد استفاده قرار می­ دهند، بر عوامل حیاتی موفقی (CSF) و شاخص­ های کلیدی عملکرد (KPI) تمرکزی استراتژیک دارند.انسجام اطلاعات عملکرداطلاعات عملکرد دقیق، قابل اعتماد و به موقع بوده و بین آن­ها ناسازگاری وجود نداردمدیریت پذیری اطلاعات عملکرداستفاده از گزارش­های سازمانی و سیستم­های مدیریت عملکرد آسان بوده و اطلاعات عملکرد تفصیلی و مبسوط از طریق سیستم­های ICT به سهولت در دسترس قرار دارندابعاد رفتاری مدیریت عملکرداحساس مسئولیتاعضای سازمان در قبال شاخص­ های کلیدی عملکرد (KPI) خود و سازمان به منزله یک کل احساس مسئولیت ‌می‌کنند.سبک مدیریتمدیریت ارشد آشکارا چگونگی عملکرد اعضای سازمان را دنبال کرده، فرهنگ بهبود و ابتکار را ترویج داده و اعضای سازمان را در جریان نتایج معوقه قرار می­دهد.جهت­گیری عملی سازماناطلاعات حاصل از سیستم مدیریت عملکرد در فعالیت­های روزمره اعضای سازمان به گونه ­ای ادغام و یکپارچه می­گردد که مسایل بلافاصله مورد توجه قرار گرفته اقدامات لازم (اصلاحی یا پیشگیرانه) انجام ‌می‌گیرد.ارتباطاتارتباط (بالا به پایین و پایین به بالا) در خصوص نتایج در فواصل منظم برقرار می­گردد، همچنین تسهیم دانش و اطلاعات عملکرد بین واحدهای سازمانی صورت ‌می‌گیرد.همسوییسایر سیستم­های مدیریتی سازمان مانند سیستم مدیریت منابع انسانی به طرز مطلوب با سیستم مدیریت عملکرد هم­جهت می­باشند، همچنین امور مهم سازمان دائماً ارزیابی شده و از تلاش‌های صورت گرفته تقدیر به عمل می ­آید.

جدول بالا ابعاد ساختاری و ابعاد رفتاری در بررسی و تحلیل سیستم­های مدیریت عملکرد را نشان می­دهد. ابعاد ساختاری با محتوای مدیریت عملکرد و روش سازماندهی آن ارتباط دارد و ابعاد رفتاری با روشی که اعضای سازمان مدیریت عملکرد را به کار می­برند، مرتبط می­گردد. PMA بر پایه این اصل قرار دارد که برای بنیان نهادن یک سازمان عملکرد مدار می­بایست همزمان به هر دو جنبه ساختاری و رفتاری مدیریت عملکرد توجه نمود. (مقیمی و حفیظی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۴ اهداف مدیریت عملکرد

۱٫ توسعه منابع انسانی و ایجاد اصلاحات لازم برای بهسازی منابع انسانی

۲٫ تعیین میزان فاصله بین اهداف و فعالیت­های سازمان و واحدها و افراد

۳٫ مشخص نمودن انتظارات آینده سازمان از افراد. تجربه ثابت ‌کرده‌است که درصد زیادی از سوء تفاهمات، تیرگی روابط و اختلافات و تضادهای سازمانی در این است که انتظارات کارکنان از همدیگر و از سازمان و برعکس مشخص و واضح نیست.

۴٫ به دست آوردن معیارها و مبانی برای اصلاح فرآیندهای کاری و سازمانی در آینده سازمان

۵٫ ایجاد انگیزه بیشتر در منابع انسانی با توجه به دو بعد، بدین معنی که کارکنانی که از نظر حرفه­ای و رفتاری پرورش یافته باشند به لحاظ تسلط کافی کارشان را بدون عیب و نقص و به موقع انجام داده، فرد موفقیت را احساس می­ کند. چون کارکنان با احساس موفقیت و تجربه موفقیت لذت و شعف بیشتری کسب ‌می‌کنند و بیشتر کار خواهند کرد. در نتیجه انگیزه کار تقویت می­ شود. عکس آن نیز صادق است، یعنی کارکنانی که از نظر حرفه­ای و رفتاری به رشد کافی نرسیده­اند به لحاظ عدم تسلط کافی کار خود را با عدم موفقیت انجام می­ دهند. در نتیجه تجربه عدم موفقیت برای آن­ها نامیدی، سستی و افت انگیزه را به دنبال دارد. ‌بنابرین‏ مدیریت عملکرد به دنبال این است که از طریق شناسایی نقاط ضعف تخصصی و رفتاری و پرورش دادن استعدادهای کارکنان تقویت شود و بعد دیگر آن ‌به این معنی که در شرایط معمولی وقتی افراد کار ‌می‌کنند و نظام ارزشیابی وجود داشته باشد و افراد احساس کنند بین آن­که کار می­ کند و آن­که کار نمی­کند تفاوت وجود دارد و آثار خوب کار کردن تقویت می­ شود و احتمالاً کسانی هم که خوب کار نکرده ­اند انگیزه کار کردن در آن­ها تقویت می­ شود.

۶٫ ایجاد کار گروهی: در مدیریت عملکرد به لحاظ این­که فرد، واحدی که فرد در آن کار می­ کند و کل سازمان مورد ارزیابی قرار ‌می‌گیرد، کار گروهی شکل ‌می‌گیرد. اساساً مدیریت عملکرد به دنبال به وجود آوردن سینرژی در کل سازمان است که برای رسیدن به سینرژی کل، اول ارزیابی فرد انجام ‌می‌گیرد تا افراد بتوانند انجام و هماهنگی خوبی بین توانمندی­ها و خصایص فردی، فرآیندی و نتیجه کار خود ایجاد کنند و به اصطلاح به سینرژی فردی برسند. وقتی افراد تک­تک به هم افزایی فردی رسیدند در واحدی که کار ‌می‌کنند خوب با همدیگر همکاری ‌می‌کنند. وقتی افراد خوب با همدیگر هماهنگ بودند واحد، خوب کار خواهد کرد و هم افزایی واحد حاصل می­ شود. وقتی هم افزایی واحدی حاصل شد از کار هماهنگ واحدهای مختلف هم افزایی کل سازمان به وجود می ­آید. ‌بنابرین‏ در مدیریت عملکرد ارزیابی فردی برای ایجاد سینرژی فردی، ارزیابی واحدی برای ایجاد سینرژی کل سازمان انجام و بدین صورت کار گروهی در سازمان شکل ‌می‌گیرد.

۷٫ تعیین نیازهای آموزشی کارکنان و ایجاد و اصلاح استانداردهای آموزشی مورد نیاز. برای تعیین نیازهای آموزشی سازمان، مکانیسم­های مختلفی وجود دارد، یکی از آن­ها که می ­تواند کاربردی­تر باشد و نظام آموزشی سازمان­ها را هدفمند سازد مدیریت عملکرد است. در مدیریت عملکرد تعیین نیازهای آموزشی با این پیش­فرض انجام می­ شود که وقتی کارکنان مدتی در مشاغل خود فعالیت کردند، توان انجام کارهای بیشتر و کیفی­تری را پیدا ‌می‌کنند. مدیریت عملکرد که دائماً توان، فرایند کاری و عملکرد کارکنان را بررسی می­ کند به راحتی می ­تواند در تعیین نیازهای آموزشی و تدارک آموزش­های جدید به نظام­های آموزشی سازمان­ها کمک­های کاربردی کند.

۸٫ ایجاد توانمندی­های جدید در نیروی انسانی مدیریت عملکرد علاوه بر توجه به استعدادهای شکوفا شده کارکنان به دنبال این ‌می‌باشد تا استعدادهای پنهان کارکنان را شناسائی و در جهت پرورش و شکوفا کردن آن­ها گام بردارد.

۹٫ شناخت باورها و ارزش­های ضعیف و هنجارهای ناخواسته و نیز تقویت باورها و ارزش­ها و هنجارهای ناخواسته و نیز تقویت باورها و ارزش­ها و هنجارهای مطلوب و تثبیت فرهنگ مناسب و مؤثر از اهداف مدیریت عملکرد ‌می‌باشد. کنترل، هدایت و تغییر رفتارها از طریق تغییر نگرش و باورهای افراد از جمله اهداف این مدیریت است (شاهچراغی، ۱۳۸۰).

۲-۲-۵ مزایای مدیریت عملکرد

رویکرد مدیریت عملکرد دارای مزایای فراوانی ‌می‌باشد که برخی از آن­ها عبارتند از:

    • بهبود عملکرد فردی و کارتیمی

    • شناسایی عملکردهای برتر جهت ارتقاء

    • توسعه و بهبود ارتباطات و روابط کاری با کارکنان

    • ابزاری هوشمند جهت اثربخش نمودن مدیریت منابع انسانی و دستیابی به کارایی بیشتر و ارتقاء اثربخشی و خلق فرصت­های جدید ‌می‌باشد.

    • شناسایی زمینه­هایی که به توسعه و بهبود نیاز دارند

    • ارزش­های سازمانی تقویت می­ شود

    • دشمنی و خطر خشونت در محل کار کاهش می­یابد

    • کارهای ارزشیابی برای سرپرستان آسان­تر می­ شود

    • با ساختار سنتی حقوق و دستمزدها مقابله می­ شود
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




۵- چارچوب حاکمیت شرکتی باید اطمینان دهد که موارد بااهمیت درخصوص وضعیت مالی ، عملکرد ، مالکیت و حاکمیت شرکت به صورت صحیح و مستمر افشا شود.

۶- چارچوب حاکمیت شرکتی باید درخصوص هدایت راهبری شرکت ، کنترل مؤثر مدیریت توسط هیئت­مدیره و پاسخ­گویی هیئت­مدیره به سهام­داران اطمینان دهد.

در این پژوهش دو فاکتور از معیارهای حاکمیت شرکتی مورد بررسی قرار ‌می‌گیرد: مدیران غیرموظف در هیئت­مدیره و کیفیت حسابرسی مستقل ( احمدپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۶).

۲-۹- مدیران غیرموظف

طرفداران تئوری نمایندگی برای افزایش استقلال هیئت­مدیره از مدیریت ، از این پدیده پشتیبانی ‌می‌کنند که هیئت­مدیره می­بایست در اختیار مدیران غیرموظف باشد و معتقدند که رفتار فرصت­طلبانه مدیر می­بایست توسط مدیران غیراجرایی تحت نظارت و کنترل قرار گیرد. وجود مدیران غیراجرایی در هیئت­مدیره می ­تواند کیفیت تصمیمات مدیران اجرایی را تحت­تأثیر قرار داده ، مسیری راهبردی فراهم آورد ، عملکرد را بهبود بخشد ، مدیران را در مسیر پاسخ­گویی سوق دهد و رفتار فرصت­طلبانه مدیران اجرایی را نظارت و کنترل نماید. تحقیقات صورت گرفته نشان می­دهد وجود اعضای غیرموظف در هیئت­مدیره تا حد زیادی فعالیت­های مدیریت سود را متوقف می­ کند.

مدیر غیرموظف ، عضو پاره­وقت هیئت­مدیره است که فاقد مسئولیت اجرایی در شرکت بوده و می­بایست شرایط زیر را دارا باشد: ۱- سهام­دار شرکت و یا شرکت­های وابسته و فرعی آن نباشد. ۲- هیچ­گونه مشارکتی در مدیریت شرکت و شرکت­های وابسته و فرعی آن نداشته باشد. ۳- در استخدام شرکت و یا مشاور شرکت نباشد. ۴- هیچ­گونه منافع مستقیم و غیرمستقیم مالی و مدیریت در شرکت و شرکت­های وابسته و فرعی آن نداشته باشد. ۵- وابستگی و یا رابطه­ خویشاوندی نزدیک با هیچ­یک از مدیران و سهام­داران نداشته باشد. تحقیقات صورت گرفته نشان می­دهد وجود اعضای غیرموظف در هیئت­مدیره تا حد زیادی فعالیت‌های مدیریت سود را متوقف می­ کند (ماراکچی ، ۲۰۰۱ به نقل از احمدپور و همکاران ،۱۳۹۰،ص۷).

۲-۱۰- کیفیت حسابرسی مستقل

در مفاهیم حاکمیت شرکتی بر استقرار نظام حسابرسی داخلی ، کمیته­ی حسابرسی و اجرای حسابرسی مستقل تأکید ویژه­ای گردیده و هم­چنین بیان شده که رابطه­ بین مدیران و حسابرسان مستقل از طریق کمیته­ی حسابرسی و مدیران غیرموظف شکل گیرد. وجود یک سیستم حاکمیت شرکتی قوی ، علاوه­بر تقویت و افزایش اثربخشی کنترل­های داخلی ، سبب افزایش استقلال حسابرسان مستقل و در نتیجه افزایش کیفیت حسابرسی می­ شود. بهبود کیفیت حسابرسی مستقل نیز به نوبه­ خود سبب تقویت و افزایش اثربخشی کنترل­های داخلی ، افشای به موقع اطلاعات و اجتناب از رفتار فرصت­طلبانه­ی مدیران می­گردد. بررسی­ها نشان می­دهد در شرکت­هایی که کیفیت حسابرسی مستقل از سطح مطلوبی برخوردار است ، میزان استفاده از مدیریت سود در حد پایین­تری نسبت به دیگر شرکت­ها قرار دارد (فرانسیس،۱۹۹۹ به نقل از احمدپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۸). ‌بنابرین‏ انتظار می­رود حسابرسی مستقل به عنوان یکی از فاکتورهای حاکمیت شرکتی نقش مهمی را در متوقف نمودن مدیریت سود فرصت­طلبانه داشته باشد.

۲-۱۱- ساختار مالکیت

یکی از مهم­ترین عوامل اثرگذار بر کنترل و اداره­ی شرکت­ها ترکیب مالکیت و به خصوص تمرکز مالکیت سهام شرکت­ها در دست سهام­داران عمده است. چنین سهام­دارانی ، درصد قابل­توجهی از سهام شرکت را در اختیار دارند که به نوبه­ خود می ­توانند اداره­ی شرکت را در دست گیرند. در مقابل ، سهام­داران خرد تمایل چندانی به کنترل و نظارت بر مدیران ندارند. زیرا در این­صورت مجبور می­شوند تا هزینه­ های کنترل را به تنهایی تقبل نمایند ، درحالی که سهم اندکی در سود شرکت دارند. وقتی تمرکز بالای مالکیت وجود دارد ، امکان نظارت و کنترل بهتر بر عملکرد مدیریت شرکت فراهم می­گردد ( احمدپور و همکاران، ۱۳۹۰، ص۹).

از طرف دیگر سهام­داران عمده ممکن است در جهت منافع خویش و به زبان سهام­داران اقلیت و دیگر سهام­داران حرکت نمایند. به عبارتی دیگر بالا بودن تمرکز مالکیت ، سبب فراهم شدن امکان کنترل و اداره­ی شرکت توسط معدودی سهام­دار عمده می­ شود. نتیجه­ آن از یک طرف پیدایش مشکل نمایندگی بین تعداد معدودی سهام­دار عمده و تعداد کثیری سهام­دار جزء است. با این­حال منطقی است که فرض کنیم ، هم­پوشانی بیش­تر بین مالکیت و کنترل منجر به کاهش تضاد منافع و در نتیجه افزایش ارزش شرکت می­گردد.

عموماً بیان می­ شود که بین میزان تمرکز مالکیت و سودآوری شرکت­ها ، یک رابطه­ یو شکل معکوس () وجود دارد. به عبارتی وقتی تمرکز مالکیت از یک سطح خیلی پایین ، شروع به افزایش می­ کند ، به علت بالا رفتن نظارت از طرف سهام­داران عمده ، هزینه­ های نمایندگی کاهش ­یافته و در نتیجه سودآوری شرکت افزایش می­یابد. اما زمانی که تمرکز مالکیت تا حدود معینی افزایش یافت ، هزینه­ های ناشی از آن ، از منافع حاصله پیشی گرفته و سودآوری را کاهش می­یابد ( احمدپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۹).

۲-۱۲- سهام­داران نهادی

سهام­داران نهادی شامل شرکت­های بیمه ، بانک­ها ، صندوق­های بازنشستگی ، صندوق­های مشترک سرمایه ­گذاری و شرکت­های سرمایه ­گذاری هستند (کوه:۲۰۰۳). در کشورهایی که ساختارهای مالکیت گسترده است مانند انگلیس و آمریکا ، سهام­داران نهادی نقش بیش­تری را در کنترل فعالیت­های شرکت بازی ‌می‌کنند. سهام­داران نهادی که سرمایه­ گذارانی ماهی هستند و ثروت و منابع مالی زیادی در اختیار دارند ، گرایش بیش­تری در به دست آوردن و استفاده از اطلاعات گران­بها ، باارزش ، به­موقع و مربوط­تر ، برای پیش ­بینی قدرت سودآوری اتی شرکت­ها و کشف مدیریت سود ، نسبت به دیگر سرمایه ­گذاران دارند. ‌بنابرین‏ این توانایی را دارند تا مانع از سیاست­ها و فعالیت­های مدیران در استفاده از مدیریت سود فرصت­طلبانه شوند. سهام­داران نهادی یک نقش کنترلی دارند که به مدیران فشار می ­آورند تا در بلندمدت به گونه ­ای عمل نمایند که به شرکت صدمه­ای وارد نشود (بوشی، ۱۹۹۸ به نقل از احمدپور و همکاران، ۱۳۹۰، ص۱۰).

از دیدگاه نظری نیز سهام­داران نهادی جایگاه ویژه­ای در حاکمیت شرکتی دارند. زیرا ان­ها هم می ­توانند بر مدیران شرکت نظارت داشته و هم منافع مدیران و سهام­داران را هم­سو کنند. اما از طرفی دیگر این تمرکز می ­تواند به دلیل دسترسی به اطلاعات محرمانه سبب پیدایش اطلاعات نامتقارت بین آنان و سهام­داران خرد گردد. هم­چنین سهام­داران نهادی کوتاه­مدت برخلاف سهام­داران نهادی بلندمدت ، آشکارا و بی­پرده به افزایش سود کوتاه­مدت علاقه­مند هستند. ‌بنابرین‏ به شرکت­ها فشار می­­آورند که بیش­تر بر سودهای کوتاه­مدت تأکید نمایند تا بر سودهای بلندمدت و این امر می ­تواند برای حیات بلندمدت و آینده­ی سرمایه ­گذاران زیان­آور باشد (حساس­یگانه و پوریانسب، ۱۳۸۴ و باقرآبادی،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




رسالت های هر دانشگاهی به غایت های تاریخی ، اجتماعی و سیاسی مربوط می شود . در رسالت های دانشگاه تاریخ ، جایگاه آن ، سیاست ها ، قواعد و قوانین و ارزش های دانشگاه جای دارد . از این طریق جهت گیری های کلان و درازمدت دانشگاه مشخص و اهداف دانشگاه بر مبنای آن ها تعیین می شود . رسالت های دانشگاه معمولا به ابعاد علمی آن در تولید ، انتشار و گسترش دانش بر می‌گردد . از سوی دیگر تربیت دانشجویان در ابعاد مختلف تحصیلی و عمومی اهمیت دارد . بیان رسالت های دانشگاه مطرح می‌کنند که دانشگاه باید چگونه باشد و چه کاری با آن باید صورت گیرد . تاورنیه ، با بیان مطلب فوق ، اشاره می‌کند که رسالت دانشگاه باید معتبر باشد یعنی ، به صورتی واقع گرا ، با محیز بیرون دانشگاه مرتبط باشد و در آرزوهای دور از واقعیت خلاصه نشود . در رسالت های دانشگاه باید موارد زیر وجود داشته باشد : تحلیل ملموس و واقعی از آنچه دانشگاه است ،آنچه دانشگاه می‌تواند انجام دهد ، و آنچه دانشگاه نمی تواند انجام دهد . وقتی که هر یک از ۴۰۰ دانشگاه اروپا به صورت قطعی در موضع گیری های عمومی خود می‌گویند که در مدت ۵ سال هر یک از آن ها جزء ده دانشگاه بهتر اروپا قرار خواهند گرفت، نوعی احساس پوچی در این گونه اظهارها نمایان می شود. (یمنی ،۱۳۸۲ ،ص ۹۵ )

‌بنابرین‏ یکی از آثار بیان رسالت های دانشگاه اتخاذ تصمیم های دقیق است . رسالت ها جهت دهی های کلی دانشگاه را بیان می‌کنند . این جهت دهی با تفکر برنامه ریزی توسعه دانشگاه زمینه را برای اتخاذ تصمیم های دقیق فراهم می‌کند و بدین ترتیب جهت دهی های تغییر در ساختار و کارکردهای دانشگاه فراهم می شود.

علوم انسانی[۲]۱

علوم انسانی در برابر علوم طبیعی قرار می‌دهند که در لغت به معنای علوم مربوط به روح و نفس است . و این اصطلاح را در ادبیات ، تاریخ، روانشناسی استفاده می‌کنند (لگنهاوسن ، ۱۳۸۹ ، ص ۷۰).

در این پژوهش علوم انسانی شامل رشته‌های مثل ادبیات، تاریخ ، روانشناسی ، علوم اجتماعی و سیاسی که با انسان روح آن سر و کار دارند و این پژوهش بیشتر روی رشته‌های علوم انسانی تمرکز شده است .

. علوم انسانی برای این که بتواند رسالت هدایتی و راهبردی خود را به خوبی انجام دهد، باید چند شرط را محقق سازد:

اولاً. کاربردی شود؛ یعنی با مقتضیات و نیازهای جامعه ایرانی مرتبط گردد و به آن پاسخ گو باشد.

ثانیاًً. بومی شود؛ یعنی بنیادهای معرفتی، هویتی و اجتماعی جامعه ایرانی در ان لحاظ گردد.

ثالثاً. دینی باشد؛ یعنی بنابر بنیاد اصول و مبانی اسلامی باشد.

رابعاً. جهانی باشد؛ یعنی ضمن توجه به تجارب بشری، با زبانی جهان شمول ارائه شود تا بتواند قابلیت های خود را برای اداره امور انسانی به جوامع مختلف عرضه دارد.

برنامه درسی[۳]۱

مجموعه ای از طرحهایی است که برای هدایت یادگیری دردانشگاه از آن استفاده می شود. معمولاً این برنامه در اسناد قابل بازیابی در چند سطح کلی عرضه می شود. علاوه بر آن به اجرا در آوردن این طرحها به همان شکلی که یادگیرندگان آن را تجربه می‌کنند و یک ناظر آن را ضبط می کند هم اطلاق می شود. این تجارب در محیط یادگیری اتفاق می افتند. محیطی که محتوای یادگیری را هم تحت تأثیر قرار می‌دهند.((Glatthorn, Boschee& Whitehead, 2009,p.3

برنامه درسی عبارت است از مجموعه ای از وقایع از قبل پیش‌بینی شده می‌باشد که به قصد دستیابی به نتایج آموزشی-تربیتی برای یک یا بیش از یک دانشجو در نظر گرفته می شود(p31،۱۹۹۴eisner,)

فصل دوم

مبانی و پیشینه تحقیق

مقدمه

انجام یک فعالیت تحقیقی بدون مطالعه دقیق و بررسی و آشنایی با تئوری ها و نظریات مربوط به موضوع مورد بحث امکان پذیر نخواهد بود.لذا محقق قبل از این که شروع به نوشتن طرح تحقیق خود نماید بایستی از مبانی نظری و پژوهشی موضوع خود کاملا آگاه بوده و در این خصوص مطالعات وسیعی انجام داده باشد.

لذا در این تحقیق نیز با رعایت همین اصل، اقدام به نگارش مبانی نظری و پژوهشی مربوط به دانشگاه اسلامی ایرانی شده است و در این راستا از منابع داخلی و خارجی نیز تا حدودی استفاده شده است.

مفهوم شناسی

دانشگاه واژه ای چندمعنایی است: محل آموزش، محل ارائه درس، محل تربیت کارشناسان مورد نیاز سازمان ها، محل پژوهش، محل نقادی سیستم های اجتماعی، فرهنگی، علمی، محل اندیشه ورزی و خلاقیت و نوآوری …، همه این کارکردهای متنوع و متضاد در موقعیت هایی تحقق می پذیرد یا انتظار می رود تحقق یابد که دانشگاه نامیده می شود. کافی است در تفاوت بین معیارهای پذیرش دانشجویان دانشگاه ها در جهان، در جوها و فرهنگ های دانشگاه ها، در مدیریت و سازماندهی علمی آن ها … تأمل شود تا این تضادها و تنوع ها آشکار شوند. ‌بنابرین‏، واژه دانشگاه، معانی و مفاهیم متنوعی را دربردارد، و توجه به تنوع معانی و مفاهیم دانشگاه ها از طریق کارکردهایی که می‌توانند داشته باشند، امری اساسی است.

تعریف دانشگاه

دانشگاه، محل دانش، مؤسسه علمی بزرگ که شامل چند دانشکده است و در هر یک از دانشکده های آن چندین رشته از علوم تدریس می شود. (عمید ۱۳۶۳، ص ۵۶۴).

دانشگاه جای تعلیم، محل آموختن، مؤسسه علمی وسیع شامل چند دانشکده و مؤسسه، مجموعه مدارس عالی، دارالفنون، دارالعلم می‌باشد (معین، ۷۶، ص ۱۴۹).

دانشگاه به معنای محل دانش و علم و معادل با یونیورسیتی آمده است. (لغت نامه دهخدا) ‌بنابرین‏ از لحاظ لغوی دانشگاه محل دانش است نه صرفاً محل درس دادن که معنی مدرسه را می رساند. در زبان یونانی school به معنی تفریح است و در زبان لاتین نهاد تحصیلی گفته می شود که به معنی بازی است. یعنی اینکه آنهایی که رسالت اندیشیدن بر هستی و روشن کردن تمام جنبه‌های فرهنگ را دارند باید از نگرانی های روزمره جدا باشند (یمنی، ۱۳۸۸، ص ۲۶).

جامعه ترجمه عربی واژه لاتینی Universitas یا Universitat می‌باشد که دارای معانی لغوی و تاریخی و آکادمیک نیز هست.

در فرهنگ جدید زبان انگلیسی که بر پایه ریشه یابی تاریخی کلمات تألیف گردیده این کلمه [جامعه] دارای مفاهیم گوناگونی به شرح زیر است:

۱- مدلول متعارف لغوی که عبارت است از: جامع- کل عدد- عموم.

۲- در زبان لاتینی مربوط به دوره اخیر و قرون وسطی بویژه در کابرد حقوقی این کلمه بر «جماعت» و «شرکت» اطلاق گردیده است.

۳- و اما معنی و مفهوم سوم کلمه عبارت است از:

«گروه استادان و دانشجویانی که به منظور تعلیم و تعلم مراتب عالی رشته‌های علمی در جایی خاص گرد هم می‌آیند. این افراد بر روی هم از گروهی با تشکیلات مشخص و توانایی فکری و حقوق شناخته شده بویژه حق اعطای پایه های علمی تشکیل یافته و از ترکیب این عناصر مؤسسه ای به منظور پیشرفت آموزش در رشته‌های عالی و یا مهم دانش به وجود می‌آید.

مجموعه دانشکده ها و بناهای علمی و دیگر ارگان هائی که به گونه ای با این تشکیلات پیوند دارند به عنوان جامعه یعنی دانشگاه نامیده می شود». (غنیمه، ۱۳۸۸، ص ۲۷)

محقق انگلیسی دکتر جانسون [۴]۱در تعریف این سازمان گوید:

«مدرسه ای که تمامی فنون و علوم و معارف در آن تدریس و تعلیم می شود».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




لازم به ذکر است که در سنوات اخیر به دلیل قیمت رو به رشد بازار نفت وگاز که خود برآمده از دلایل عدیده اقتصادی، سیاسی جهان است.جنگ تمام عیاری برای تصاحب منافع بیشتر میان شرکت های نفتی وشرکت های در حال توسعه صاحب مخزن وسایر کشورها در جریان استوبر این اساس داشتن هر گونه امکانات لازم اعم از امکانات ولوازم فنی، نیروی ماهر وانتقال تکنولوژی، عرصه های گسترده ی ارتباطی در بازار های جهانی نفت از اهمیت به سزایی برخوردار است و همه ی این ها از رهگذر انعقاد مناسب ترین قراردادها که در بردارنده بیشترین منابع اقتصادی ،فنی وسیاسی باشد ، قابل دست یابی است.

۳-۶-۳- بند سوم:انواع نظام های حقوقی حاکم ‌بر قراردادهای نفتی

نظام حقوقی حاکم بر توسعه میادین نفت وگاز کشورمان به دو دسته تقسیم می شود: الف- نظام حقوقی امتیازی ب- نظام حقوقی قراردادی که به توضیح مختصر ‌در مورد هر یک اکتفا می‌کنیم.

الف- نظام حقوقی امتیازی: این نظام بر دو گونه است:

الف-۱-نظام حقوقی امتیازی سنتی که پیش از دهه ۱۹۵۰ میلادی (۱۲۸۰ شمسی)کاربرد داشته است و قرارداد دارسی نمونه بارزی از این دست می‌باشد.در این قراردادها مالکیت چاه نفت دولت صاحب آن در ازای دریافت حق الارض یا بهره مالکانه[۳۳] که درصد ناچیزی (تقریبا ۱۰ تا ۲۰ درصد) از بهای حاصل از فروش نفت بود را به شرکت خارجی واگذار می کرد.

الف-۲-نظام حقوقی امتیازی ۵۰-۵۰:در پی تحولات سیاسی سال‌های ۱۳۲۹ و ملی شدن صنعت نفت در ایران،فرمولحق الارض ۵۰-۵۰ تعیین گردید که ‌قرارداد کنسرسیوم ۱۹۵۴ میلادی،نمونه بارز آن می‌باشد و سرمایه ملت ایران به مالکیت بیگانگان در می‌آمد.

ب-نظام حقوقی قراردادی:این نظام به دو نوع قراردادمشارکت وخرید خدمت تقسیم می ‌گردد که وجه تمایزآن با نظام حقوقی امتیازی در این است که در این نظام حقوق مالکانه،از آن ملت و دولت ایران می‌باشد.

-قراردادهای مشارکت:قراردادهای مشارکت برسه دسته تقسیم می‌شوند:

-قراردادهای مشارکت در تولید:در این نوع قرارداد،شرکت خارجی متعهد به پرداخت مالیات،آموزش نیروی انسانی کشور میزبان است و تا زمانی که به نفت به تولید نرسیده است،دولت میزبان هیچ تکلیفی در بازپرداخت هزینه های صرف شده جهت اکتشاف و. . . را ندارد و در صورتی که شرکت خارجی موفق به تولید نفت گردید،در ابتدا کلیه هزینه های انجام شدهتوسط شرکت خارجی را پرداخت وتسویه نموده وسپس به مدت محدودی به طور مثال،بیست سال،در ده درصد نفت تولیدی،شریک می‌باشد.از آن جا که شرکت خارجی بعد از تسویه هزینه های صورت گرفته که به همراه پاداش و سود مناسب جهت سرمایه گذاری می‌باشد، در درصدی از نفت تولیدی شریک می‌گردد و هر چند این نوع قرارداد هم باطل بود ولی از لحاظ قانونی ممنوعیتی نداشت تا این که در قانون نفت مصوب ۱۳۹۰ ممنوع گردید.

-قراردادهای مشارکت در سود:در واقع نوع پیشرفته تر قرارداد مشارکت در تولید است که طی آن سرمایه گذار،در هزینه های عملیاتی جهت تولید نفت با دولت میزبان شریک می شود و در صورت دست یابی به نفت،پس از تسویه حساب با دولت میزبان و دریافت پاداش وسود ویژه،به جای شراکت در نفت تولیدی ،در درصدی از سود حاصل از فروش آن در مدت مشخص شده در قرارداد ،شریک می‌گردد واین نوع قرارداد نیز، از وجاهت قانونی وشرعی برخوردار نمی باشد.

-قراردادهای مشارکت درسرمایه:پیشرفته ترین قرارداد در نوع مشارکت می‌باشد.بدین معنا که کشور میزبان و شرکت خارجی در سرمایه گذاری جهت عملیات تولید و. . . نفت و در سود و زیان حاصل از آن،طبق قرارداد شریک می‌باشند و در نهایت پس از تسویه همه هزینه های صورت گرفته که فقط از محل تولید نفت تامین می‌گردد،شرکت خارجی به نسبت سرمایه گذاریش،در سود واقعی حاصل از فروش نفت تولیدی در مدت معینی، شریک خواهد بود.

– قراردادهای خرید خدمت:این قراردادها به سه دسته تقسیم می شوندکه عبارتند از:قراردادهای خرید خدمتساده ،قراردادهای خرید خدمت ریسک پذیر،قراردادهای بیع متقابل؛

-قرارداد خرید خدمت ساده: قراردادهای صرفا خدماتی در فعالیت های تولیدی کاربرد دارند.پاداش آن نقدی،مقطوع و مشخص می‌باشد و به منظور بالابردن انگیزه سرمایه گذاران امتیازاتی نظیرخرید قسمتی از تولید به بهای نازل ترین قیمت،اعطاء می‌گردد.حق الزحمه نقدی و معین از شاخصه های این نوع قرارداد است.

-قراردادهای خرید خدمت خطر پذیر یا ریسک پذیر:این قراردادها بیشتر در عملیات اکتشاف میادین نفت و گاز مورد توجه قرار می گیرند و بدین گونه است که شرکت خارجی تا زمانی که به مرحله اکتشاف،استخراج و تولید نفت و گاز نرسیده است،ریسک از بین رفتن سرمایه به کار رفته جهت این فعالیت،بر عهده اش خواهد بود و در صورت کشف نفت وگاز،ملزم به رساندن آن به تولید می‌باشد.در این صورت کل نفت تولیدی و قابل تولید،در اختیار کشور میزبان قرارمی گیرد و شرکت عامل وفق قرارداد،مبلغی مقطوع به عنوان بازپرداخت سرمایه به همراه بهره و خطر پذیری مناسب دریافت می کند ویا ‌بر اساس درآمد حاصل از میزان نفت تولید شده،پس از کسر مالیات،کل مبلغ هزینه شده به انضمام سود و خطر پذیری مناسب، به او تعلق می‌گیرد.

-قراردادهای بیع متقابل: بیع متقابل در صحنه تجارت بین الملل،یکی از اشکال تجارت متقابل است و مفهوم آن با قراردادهای بیع متقابل در صنعت نفت ،متفاوت است. به طوری که این شیوه در ایران به عنوان یک سیستم بلند مدت جهت جذب سرمایه خارجی،تلقی می‌گردد.در حالی که مفهوم سرمایه گذاری در تجارت بین‌المللی با قوانین حاکم براین نوع قرارداد،همخوانی ندارد.معادل فارسی این واژه،توافق باز خرید یا پس خرید محصول به دست آمده است.[۳۴]با توجه به مفهوم بیع متقابل که در آیین نامه معاملات متقابل مصوب ۱۳۶۸ و ۱۳۷۲ شمسی و همچنین آیین نامه معاملات متقابل غیر نفتی مصوب ۱۳۷۹،قانون تشویق،جلب و حمایت از سرمایه گذار خارجی مصوب ۱۹/۱۲/۱۳۸۰ ،قوانین پنجساله اول،دوم و سوم و قانون بودجه سالانه کشور از سال ۱۳۷۲تا کنون،واژه بیع متقابل یا معامله متقابل به جایbuy backکه همان توافق بازخرید می‌باشد،به کار رفته است. Buy back[35]در واقع نوعی معامله متشکل از دو قرارداد است که هماهنگ با ماهیت خاص آن ،آثار عقد بیع به مفهوم اخص،بر هر دوآن حاکم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




شکل۲-۸- شاخص ACSIوفاداری مشتری و الگوی رضایت مشتریان آمریکا ۵۱

فهرست نمودارها

عنوان
صفحه

نمودار ۴-۱- توزیع فراوانی متغیر تحصیلات در نمونه ۷۶

نمودار ۴ – ۲ – توزیع فراوانی متغیر سن در نمونه ۷۷

نمودار ۴ – ۳ – توزیع فراوانی جنسیت در نمونه ۷۸

نمودار ۴ – ۴ – توزیع فراوانی متغیر وضعیت تاهل در نمونه ۷۹

نمودار ۴- ۵ – توزیع فراوانی متغیر درآمد در نمونه ۸۰

نمودارسازمانی بانک تجارت ۱۰۲

پیشگفتار

پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان شعب بانک تجارت شهر اصفهان سعی دارد با پژوهشی می‌دانی در بانک‌های این شهر و بررسی طیف وسیعی از عوامل مؤثر بر رضایتمندی، سهم هر یک از این عوامل را در جلب رضایت مشتریان به دست آورد و به کمک نتایج حاصله، هدف غائی پژوهش را محقق سازد.موضوع اصلی این پژوهش رضایت و انگیزاننده های آن می‌باشد که به دلیل جایگاه والای آن در مدیریت رفتار مصرف کننده، پژوهش‌های زیادی در این زمینه به انجام رسیده است.فصل اول به کلیات پژوهش پرداخته و در فصل دوم ادبیات پژوهش آورده شده است که این فصل شامل سه بخش است، فصل سوم بیانگر روش پژوهش و فصل چهارم گویای جداول و تجزیه و تحلیل داده هاست و در آخر و فصل پنجم به بیان نتیجه گیری، خلاصه و پیشنهادات پرداخته شده است.در اینجا بر خود لازم می دانم از زحمات کلیه ی اساتید ارجمند دانشکده ی علوم اداری و اقتصاد خصوصاً استاد عالیقدر جناب آقای دکتر کابلی و آقای دکتر فتحی که در طی این مسیر بسیار زحمت کشیدند و در پیشبرد این پژوهش صمیمانه به من یاری رساندند نهایت تشکر و قدردانی را بنمایم.

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه

در صنعت بانکداری در مقایسه با سایر صنایع خدماتی ایجاد خدماتی با کیفیت بالا رضایت مشتری را افزایش داده و کمکی به سودآوری سازمان می‌کند. خدماتی با کیفیت بالا زیان مشتری را کاهش، وفاداری و تبلیغات دهانی را افزایش داده و منجر به بهبود تصورات مشتریان از شرکت می شود علاوه بر این خدمات با کیفیت منجر به توسعه وحفظ رابطه ی بلندمدت با مشتریان شده که اهمیت ویژه ای در محیط کسب و کار رقابتی بانکداری مدرن دارد.

در این فصل پس از شرح و بیان مسئله ی پژوهش، اهمیت و ارزش پژوهش و اهداف آن مطرح شده و سپس به بیان فرضیه های پژوهش پرداخته می شود. در انتها قلمرو پژوهش و کاربرد نتایج حاصل از آن آورده شده است و در انتها واژگان کلیدی تعریف شده است.

۱-۱- شرح و بیان مسئله پژوهش

امروزه نیاز مردم به خدمات بانکی بیش از پیش در حال افزایش است و مردم انتظار خدمت بیشتر و سریعتر از بانک‌ها را دارند. حفظ مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید مستلزم برخورداری از مدیریت کارا و مؤثر در همه ابعاد بانک با تأکید بر مدیریت بازار یابی می‌باشد. رسالت واقعی بازاریابان درک نیازها و خواسته های مشتریان و ارائه راهکارهایی است که رضایت مشتریان را در پی داشته باشد ( غلامی کرین،۱۳۸۳).

بانک‌ها به دلیل وابستگی قسمت اعظم سرمایه شان به مشتریان و به منظور بقا، نیاز به تفکرات و فعالیت‌های اصولی در ارتباط با مشتریان دارند. بر این اساس شناسایی و جمع‌ آوری اطلاعات ‌در مورد مشتریان، شناسایی نیازهای مشتریان، ‌پاسخ‌گویی‌ به آنان، بررسی و ‌پاسخ‌گویی‌ به شکایات مشتریان، برنامه وفادار کردن مشتریان، سنجش رضایت مشتریان و برنامه های بازاریابی باید در رأس اهداف و سیاست‌های مدیران بانک‌ها قرار گیرد(حسنی،۱۳۸۹).

رضایتمندی مشتری نتیجه اصلی فعالیت بازاریاب است که به عنوان ارتباطی بین مراحل مختلف رفتار خرید مصرف کننده عمل می‌کند. به علاوه رفتارهایی از قبیل تکرار خرید و تبلیغات دهان به دهان مستقیما بقا و سودآوری یک شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهند (جمال و ناصر[۱]،۲۰۰۲).

در مؤسسات مالی نظیر بانک‌ها به علت روابط تنگاتنگ بانک و مشتریان موضوع شراکت مشتریان پررنگتر به نظر می‌رسد. در این حالت شراکت مشتریان یعنی شناخت مشتریان، شناسایی نیازهای آنان، ارائه خدمات متنوع و به روز به آنان، ‌پاسخ‌گویی‌ به شکایات آنان، تلاش در جهت حفظ و وفادار کردن آنان و… می‌باشد. اگر به مشتریان بانک درجایگاه اصلی خودشان که همانا گرداننده اصلی چرخه اقتصادی یک بانک می‌باشند نگریسته شود با راهنمایی ها و مشارکتهای به موقع آنان نه تنها میتوان یک بانک یا مؤسسه‌ اقتصادی را از نابودی و انحطاط باز داشت بلکه می توان آن را به سمت کامیابی و پیشرفت بیشتر نیز رهنمود نمود.

‌بنابرین‏ استقرار سیستمی که بتواند رضایت مشتریان را اندازه گیری کند و اطلاعات دقیق و معتبری از میزان رضایت آنان ارائه دهد ضروری است و موضوع سنجش رضایت مشتریان در نظام بانکی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا بر اساس آن بازخورد لازم به دست آمده و اصلاحات مورد نیاز صورت گیرد (حسنی،۱۳۸۹).

رضایت مشتری یک واژه مهم ‌در کلیه کسب و کارها به شمار می رود به گونه ای که شاخصی جهت تامین نیازها وخواسته های مشتریان از طریق کالا وخدمات تولیدی می‌باشد و در یک بازار رقابتی درجایی که کسب و کارها بر سر جذب مشتریان به رقابت می پردازند رضایت مشتری همانند یک ابزار کلیدی و قدرت عمل می‌کند(دولین و همکاران[۲]،. ۱۹۹۵).

بهبود رضایت مشتریان و حفظ آنان از طریق تنوع فعالیت‌های یک شرکت نشئت می‌گیرد (اسمیت[۳]،۱۹۹۵). شواهد موجود پیشنهاد می‌کند که اهداف اصلی رضایت مشتری از عوامل زیر حاصل می‌شوند:

۱٫ کیفیت خدمات ۲٫ ویژگی خدمات ۳٫ بررسی شکایات مشتریان (تیس و وانگ[۴]،۱۹۹۲).

در بررسی‌های به عمل آمده ویژگی‌های مناسب در راستای طراحی شعبه های بانکی یا به عبارتی نداهای مشتریان و انتظارات آنان شناسایی و در سه دسته ویژگی‌های فیزیکی، ویژگی‌های غنی سازی خدمات و ویژگی‌های سهولت دریافت خدمات طبقه‌بندی شد:

۱- ویژگی‌های فیزیکی خدمات: فضای کافی شعبه، مبلمان مناسب، زیبایی و جذابیت درون ساختمان، جذابیت نمای بیرون شعبه، نور وروشنایی مناسب، نظافت داخل‌ شعبه، معطر سازی شعبه، تهویه مناسب هوا، امکانات پذیرایی منظم، پخش موسیقی.

۲- ویژگی‌های غنی سازی خدمات‌: اطلاع رسانی مناسب بانک، سرعت عمل در انجام خدمت، نحوه برخورد کارمندان، استفاده از ابزارهای تشویقی، سرعت در ارائه تسهیلات، نرخ سودی علی الحساب پرداختی، امکان استفاده ازدستگاه خود‌پرداز.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




بدین صورت که وقتی مردی از پرداخت نفقه ی همسر خود استنکاف می کند و در واقع توان پرداخت نفقه را ندارد ، به زندان رفتن و حبس او تأثیری در استحکام و پایداری خانواده نداشته و حتی به جرئت می توان گفت چنین شخصی ، دیگر تمایلی به ادامه زندگی ندارد و پس از بازگشت از یک حبس طولانی مدت نه تنها به زندگی باز نمی گردد ؛ بلکه سریع تر به سوی طلاق گام بر می‌دارد.

نکته مهم در خصوص این مسأله این است که با به زندان رفتن زوج و تحمل مجازات ، وضعیت زوجه هیچ تغییری نکرده و هم چنان نفقه ای که مایحتاج زندگی او را تأمین کند به او پرداخت نمی شود و عملاً تغییری در وضعیت مالی او ایجاد نمی گردد. در واقع ، طرح دعوای ترک انفاق و به تبع آن محکومیت زوج و تحمل مجازات ، طریقی است که حق طلاق را به زوجه داده تا با توسل به آن بتواند سریع تر به هدف خود در خصوص طلاق نزدیک شود.

‌بنابرین‏ ، مجازات حبس نه تنها در خصوص طلاق زوجین ، حالت بازدارندگی ندارد بلکه راهی بسوی طلاق و به دست آوردن حق طلاق برای زنان می‌باشد.

بنظر می‌رسد بهتر است در قانون ، بجای قراردادن مجازات حبس برای مرتکبین به جرم ترک انفاق ، آن ها را به کار اجباری در مراکزی معین محکوم کرده و هزینه ی آن را به عنوان نفقه به خانواده ی محکومین پرداخت نمایند و دیگر عدم پرداخت نفقه باعث ایجاد حق طلاق برای زنان نباشد.

محکومیت به کار اجباری و پرداخت دستمزد آن به محکوم له ، می‌تواند در خصوص بی ‌مسئولیتی مردان و طلاق زنان و به تبع آن هز هم پاشیدگی خانواده ها ، بازدارندگی بسیار مؤثرتری نسبت به مجازات حبس داشته باشد.

‌بنابرین‏ بهتر است به جای مجازات حبس ، مجازات های دیگری از جمله محکومیت به کار اجباری در مراکز معین و پرداخت دستمزد آن به محکوم له در نظر گرفته شود و به وجود آمدن حق طلاق به دلیل عدم پرداخت نفقه از قانون حذف گردد.

از نکات مهم دیگری که باید به آن اشاره نمود این است که تا قبل از تصویب قانون حمایت خانواده جدید با عنایت به صدور رأی وحدت رویه شماره ۶۳۳ به تاریخ ۱۴/۲/۱۳۷۸ صادره از سوی دیوانعالی کشور در خصوص ترک انفاق زوج [۱۰]، در صورتی که زوجه از حق خود استفاده کرده و تمکین نکند و تمکین خود را منوط به پرداخت مهریه نماید در این حالت، در صورت استنکاف زوج از پرداخت نفقه ،زوجه حق طرح شکایت کیفری تحت عنوان ترک انفاق را نداشته و فقط می‌توانست از حیث جنبه ی حقوقی نسبت به مطالبه نفقه خویش اقدام نماید که بدینوسیله با توجه به تصریح قانون گذار در تبصره ذیل ماده قانونی مذکور این امر مرتفع شده و زنانی که در دوران عقد بسر می‌برند و باکره هستند می‌توانند به جهت عدم دریافت نفقه شکایت کیفری مطرح نماید و موضوع ، واجد وصف کیفری می‌باشد.[۱۱]

در خصوص این ماده از قانون جدید نیز می توان گفت که تعیین چنین مجازاتی برای مردی که هنوز با همسرش وارد زندگی مشترک نشده نامناسب می‌باشد. و بهتر است که ترک انفاق در این دوران مجازاتی از نوع جریمه نقدی داشته باشد. زیرا همان‌ طور که قبلاً ذکر شد ، زن و مردی که هنوز وارد زندگی مشترک نشده اند اگر در همین ابتدای راه ، زوج به دلیل ترک انفاق روانه ی زندان گردد مطمئناً پس از پایان مجازات حبس ، دیگر ادامه ی زندگی امکان نخواهد داشت و این مجازات تنها باعث افزایش اختلافات و سرعت بیشتر طلاق می‌گردد.

سامان دهی پرداخت مهریه

مطابق ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ : «هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد ، وصول آن مشمول مقررات ماده ۲ قانون اجرای محکومیت های مالی است .چنانچه مهریه بیش از این میزان باشد در خصوص مازاد ، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است». در واقع مطابق این ماده چنانچه مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد ، اگر زوج تا ۱۱۰ سکه را پرداخت نکند با دستور قاضی مطابق ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی[۱۲] عمل شده تا پرداخت این تعداد بازداشت می شود.

تا قبل از تصویب قانون در خصوص سقف مهریه به میزان ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی ، نا بسامانی زیادی ‌در مورد پرداخت مهریه و به تبع آن به زندان رفتن مردان به دلیل عدم توان مالی وجود داشت. ولی پس از تصویب این قانون و اجرایی شدن آن که مقرر می‌دارد پرداخت بیش از یکصد وده عدد سکه در موردی است که ملائت و توان مالی مرد اثبات گردد ، باعث شد که وضعیت ، بسیار بهتر از گذشته شود.

در واقع با قرار دادن سقف اجرایی برای پرداخت مهریه ، زنان نیز کمتر تمایل به گرفتن مهریه های بالا دارند و نگرانی مردان نیز ‌در مورد پرداخت مهریه کمتر از گذشته گردیده است. تعیین این سقف باعث شده است که مهریه های بالاتر از ۱۱۰ عدد سکه ، بدون قید در سند نکاحیه ، به صورت عندالاستطاعه باشد و فقط با اثبات توان مالی زوج قابل پرداخت بوده در غیر اینصورت ضمانت اجرایی ندارد.

این اقدام قانون گذار در خصوص تعیین سقف اجرای مهریه و همچنین قانون اعسار ، بسیار پسندیده و کاربردی می‌باشد و با توجه به وجود چنین قانونی زنان نیز کمتر مهریه را به عنوان دستاویزی برای تحت فشار قرار دادن مرد جهت طلاق قرار می‌دهند. بعد مثبت این ماده آن است که نظام حقوقی و جامعه را تنها مسئول آن بخشی از مهریه می‌داند که به صورت عقلانی و منطقی تعیین‌ شده و تحت تاثیر تصمیمات نابخردانه زوجین نبوده است.

در قانون اساسی آمده است وقتی مردی نتواند مهریه زن را پرداخت کند، ‌زوجه می‌تواند از شوهرش شکایت کرده و او را روانه زندان کند. در واقع افزایش زندانیان مهریه باعث شد تا یک بازنگری در قانون قبل صورت گیرد و کاهش زندانیان مهریه از جمله تبعات مثبتی است که در این قانون به آن توجه شده است.

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

نتیجه گیری

و

پیشنهادات

نتیجه گیری

با توجه به مجموعه مباحث مطرح شده در محورهای مختلف این پژوهش و در مقام نتیجه گیری نکات زیر قابل بیان است :

۱- گرایش و رویکرد خانواده ها از سنتی به مدرن ، موجب بروز نابسامانی های مختلف در جامعه شده است . زنان بعضاً دارای خواسته های خاص خود هستند که این خواسته ها در تناقض با فرهنگ سنتی خانواده ها قرار گرفته و تنش بین اعضای خانواده ها را افزایش می‌دهد . نابسامانی در خانواده ها و کم اعتنایی به حقوق زنان باعث بالا رفتن آمار طلاق ، اعتیاد، خودکشی، افزایش کودکان خیابانی و سستی پایه های نظام خانواده می شود . بیکاری نه تنها به افزایش طلاق در کشور انجامیده ، بلکه باعث شده تا معضلات دیگری چون ، افسردگی و بیماری های روانی ، تنش های اجتماعی ، فعالیت های ضد امنیتی و افزایش تعداد زندانیان ، روندی صعودی پیدا کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




برقراربودن رابطه(۳) به معنی آن است که شرکت باوجودتلاش برای کاهش سودخودتوانسته پیش‌بینی‌های مربوط به سودرامحقق سازد. بدیهی است که درشرایط رقابتی بازارهای سرمایه هیچ شرکتی تمایل به کاهش دادن سودخودنداردمگرآن که کاستن ازسودرادارای منافع ومزایای بالقوه وپنهان بداند. یکی ‌از مزایای کاستن سوددوره جاری ‌با اعمال اختیاردر رابطه بااقلام تعهدی،انتقال ‌سود به دوره آتی به قصدمحقق ساختن پیش‌بینی‌های به عمل آمده در رابطه باآن دوره،به همان شکل که رابطه (۴) به تبیین آن پرداخته،است. روابط (۳) و (۴) درکنارهم نشان گرآن هستندکه شرکت به موازات کاستن ازسودواقعی دوره جاری توانسته پیش‌بینی دوره جاری رامحقق سازدوهمزمان،باانتقال بخشی ازسوددوره جاری به دوره آتی(Rjt>Ojt) پتانسیل لازم برای محقق ساختن پیش‌بینی دوره آتی رانیزفراهم آورد ( Adj_IBES_Actualjt+1≥MFtt+1).

همان گونه که بیان گردید از منظربادرتچروهمکاران(۲۰۱۲)درخصوص شرکت‌هایی که رفتارمتقلبانه ایشان به قصدکاهش سودگزارش شده ‌در دوره جاری مجال بروزمی‌یابد،تاثیری که بروزاین رفتارهابرگزارش سوددردوره آتی وتحقق سودپیشبینی شده آن دوره دارد،عامل مهمی ‌در تشخیص متقلبانه بودن یانبودن رفتارگزارشگری مالی شرکت به شمارمی‌رود. براین اساس درصورت وجود هر دو شرط زیررفتارگزارشگری مالی شرکت متقلبانه تلقیمی‌شود:

RIjt<OIjt≥MFjt ۵)

Adj_IBES_Actualjt+1≥MFtt+1<IBES_Actualjt+1 ۶)

ازدیدگاه بادرچروهمکاران (۲۰۱۲)چنان چه شرایط زیربرای شرکتی برقرارباشدنمی‌توان آن شرکت رادرزمره شرکت‌هایی که رفتارمتقلبانه داشته‌اندقلمدادنمود:

RIjt>MFjt>OIjt

به اعتقادایشان همواره ترجیح زمانی ‌و مطلوبیت مدیران به شکلی است که تمایل دارنددرصورت امکان پیش‌بینی‌های انجام شده رادراولین فرصت زمانی ممکن محقق سازند. ‌بنابرین‏ هنگامی که امکان محقق ساختن پیش‌بینی‌هادردوره جاری وجودداشته باشندتمام تلاش خویش ‌را معطوف به ارائه گزارش‌هایی می‌نمایندکه نشان گراین امرباشد. در این وضعیت تنهادرصورتی که مدیریت شرکت ‌از برخی واقعیات موجودغافل مانده یادرکاربرداصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری دچاراشتباه شود،ممکن است ‌سود تجدید ارائه شده بیش ازسوداولیه گزارش شودکه درهرحال هیچ‌کدام ازاین حالت‌هانشان گربروزرفتارهای متقلبانه ‌در گزارشگری مالی نیستند.

در جدول شماره (۳-۱) خلاصه روش انتخاب نمونه متقلبانه وغیرمتقلبانه در حالت‏های افزایشی و کاهشی به شرح زیر ارائه گردیده است، که در این تحقیق منظور از انگیزه های متقلبانه و همچنین انگیزه های غیر متقلبانه مدیریت، تمامی حالت (چه افزایشی و چه کاهشی) است.

    1. Bellovary, et al. ↑

    1. Skinner ↑

    1. Financial Accounting Standards Board (FASB) ↑

    1. Adam Smith ↑

    1. Hicks ↑

    1. Lougee and Marquardt ↑

    1. Kirschenheiter and Melumad ↑

    1. Ball and Shivakumar ↑

    1. Defond, et al. ↑

    1. Lang and Land ↑

    1. Balsam, et al. ↑

    1. Richardson ↑

    1. Mikhail, et al. ↑

    1. Hodge ↑

    1. White, et al. ↑

    1. Aboody, et al. ↑

    1. Bodie ↑

    1. Sustainable Earnings ↑

    1. Penmanand Zhang ↑

    1. Healy and Wahlen ↑

    1. Wysocki ↑

    1. Schipper and Vincent ↑

    1. Farinha & Moreira ↑

    1. DeFond and Jiambalvo ↑

    1. DeAngelo ↑

    1. Sophisticated ↑

    1. Unsophisticated ↑

    1. Jones ↑

    1. Francis, et al. ↑

    1. Basu ↑

    1. Earnings Restatements ↑

    1. Securities and Exchang Commission (SEC) ↑

    1. Lev and Nissim ↑

    1. Stephan and Zhang ↑

    1. Briker, et al. ↑

    1. Bandyo Padhayay ↑

    1. Earnings Response Coefficient (ERC) ↑

    1. Successful-efforts ↑

    1. louis and Robinson ↑

    1. Badertscher, Collins and Lyz ↑

    1. Biddle ↑

    1. Francis ↑

    1. liu ↑

    1. Miller and Modigliani ↑

    1. Brennan ↑

    1. Shefrin and Statman ↑

    1. Jensen and Meckling ↑

    1. Al-Najjar and Hussainey ↑

    1. Chan, et al. ↑

    1. Callaway, et al. ↑

    1. Dechow and Dichev ↑

    1. Grullon, et al. ↑

    1. Ghosh, et al. ↑

    1. Chang, et al. ↑

    1. Michelle, et al. ↑

    1. Chen, et al. ↑

    1. Bandi ↑

    1. Lin, et al. ↑

    1. Caskey and Hanlon ↑

    1. Kuo, Nan-Ting ↑

    1. Moradzadehfard and Babaie ↑

    1. DeFondand Jiambalvo ↑

    1. Barton, and Waymire ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




    • آشنایی [۹۰]: که پس از استخدام، کارمند با کل سازمان آشنا می شود.

    • آموزش شغلی مقدماتی: که همزمان با ورود کارمند جدید سرپرست مستقیم آموزش را انجام می‌دهد.

  • آموزش و توسعه کارمندان مستقر در سازمان: همه کارمندان کتابخانه نیازمند روزآمدسازی و آموزش هستند.‌ این آموزش‌ها می‌تواند به سطحی برسد که کتابخانه را به سازمان‌های یادگیرنده تبدیل نماید. رسیدن آموزش در کتابخانه‌ها به سطحی که به مدیران و سرپرستان به عنوان مربی کارمندان نگریسته شود به طوری که سرپرست مانند یک مربی خوب به عنوان یک الگوی کاری عمل می‌کند (استوارت و موران، ۱۳۹۰، ص ۲۴۰-۲۷۰).

۲-۱-۹-۵٫ اتحاد و همبستگی[۹۱]

شخص سالم، کسی است که معنای روشنی از هویت خود دارد و خود را می‌شناسد و علاوه بر آن خود را دوست دارد. موضع و نگرش او نسبت به زندگی طوری است که حتی وقتی که پاره‌ای از رفتارهایش ناخوشایند ‌یا غیرموثر است، احساس حقارت و خواری نمی‌کند. ‌بنابرین‏، سلامت سازمانی بدان معنا است که سازمان خود را می‌شناسد، اعضای آن به عضویت در آن جذب شده می‌خواهند در سازمان باقی بمانند، تحت تاثیر آن قرار گیرند و آن را تحت تاثیر قرار دهند. یعنی کارکنان، سازمان را دوست داشته باشند و مایل باشند در آن باقی بمانند و تشریک مساعی داشته باشند (اونز، ۱۳۸۲، ص۳۳۷-۳۴۰).

یک سازمان، با افراد دخیل در مجموعه سازمانی، رو به جلو گام بر می‌دارد و افراد واحدهای منفردی نیستند که امورشان را در انزوای اجتماعی انجام دهند. افراد، درون سازمان دسته های اجتماعی تشکیل می‌دهند که در آن ها، حمایت حرفه ای و اجتماعی ریشه دارد. افراد، به شکل پیوسته و منسجم با همکاری و هم آرایی مناسب، فعالیت می‌کنند (ماهاپاترا، ۱۳۸۶، ص۱۱).

۲-۱-۹-۵-۱٫ اتحاد و همبستگی در کتابخانه‌ها

در کتابخانه‌ها، کارمندان بخشی از شبکه پیچیده کارکردهای مرتبط به هم برای دستیابی به اهداف سازمان می‌باشند. انگیزه و نقش مثبت کارمندان، شالوده موفقیت کتابخانه و برخورداری از تاثیر محیطی است. عملکرد منابع انسانی‌ یک کتابخانه تصویری از آن در اجتماع خلق می‌کند. کتابخانه، محیط سازمانی خلق شده برای اجرای فعالیت‌ها در محیط مشارکتی و تاثیر متقابل فعال می‌باشد. برای نایل شدن به اهداف کتابخانه کارمندان کتابخانه برای اجرای فعالیت‌های خود و فعالیت‌های سازمانی به ‌یکدیگر متکی و وابسته اند. ارتباطات انسانی عامل نگهداری، حفاظت و کارهای توسعه‌ای می‌باشد. حتی اگر منابع هم وجود داشته باشد و منابع انسانی به طرز مناسبی برنامه ریزی، طراحی، سازماندهی نشده باشد، مجموع منابع گوناگون نمی تواند تاثیرگذار باشد. شرایط کاری در کتابخانه به میزان بالایی به ماهیت کارهای اجرا شده، رویه‌های اقتباس شده، چارچوب خط مشی انتخاب، اصول توافق شده، ساختار سازمانی تعیین شده، ضوابط اجرایی مورد پیروی و محیط کاری انگیزشی و جذاب بستگی دارد. ‌بنابرین‏ تناسب افراد در احساس تعلق، انگیزش و هویت به کتابخانه می‌تواند برای افراد و کتابخانه سودمند باشد (ماهاپاترا، ۱۳۸۶، ص۳۴).

‌در مورد کارکنانی که به دنبال حس تعلق سازمانی هستند، باید اطمینان حاصل کنید که از فرصت‌های متعدد برای تعامل با همکاران برخوردارند. این افراد الزاماً به تنهایی کارشان را خوب انجام نمی دهند. در عوض شما باید برای آن ها پروژه هایی را در نظر بگیرید که مستلزم کار گروهی است. این افراد می‌توانند سازمان دهنده‌های اجتماعی بخش باشند. بگذارید تا برنامه ریزی برای رویدادهای گروه، تدارکات کارمندان و دیگر موقعیت‌های اجتماعی را عهده دار شوند. این افراد از کار گروهی با دیگران لذت می‌برند و محیطی گرم و اجتماعی برای واحد مهیا می‌سازند (گیسک و مک نیل، ۱۳۸۸، ص۶۵).

فضای توسعه منابع انسانی[۹۲] کتابخانه نقشی حیاتی در تامین صلاحیت، انگیزه و پیشرفت کارمندان ایفا می‌کند. اصطلاح فضا[۹۳] (جو) برای مشخص کردن کیفیت تشریک مساعی در محیط کاری، پیشرفت فردی، متعهد بودن اشخاص به اهداف سازمانی و کارایی حاصل از تحقق اهداف به کار می رود. چنین فضایی نه تنها نظام‌های نظارتی رسمی[۹۴] را خلق می‌کند بلکه، ارتباطات اجتماعی غیررسمی را نیز ایجاد می‌کند. ساختار رسمی و غیررسمی مدیریت منابع انسانی فضای سازمانی را تشکیل می‌دهد. در چنین شرایطی افراد به صورت تعاملی کار می‌کنند، قضاوت می‌کنند، پاداش می‌دهند، کنترل می‌کنند، هدایت می‌کنند، مشورت می‌کنند و همدیگر را درک می‌کنند. فضای حاکم بر سازمان، نگرش‌ها و اخلاق اشخاص را در راستای فعالیت و محیط کاری آن ها تحت تاثیر قرار می‌دهد (ماهاپاترا، ۱۳۸۶، ص۶۴).

هر چند از قدیم تصمیم گیری و دستور دادن از عملیات مدیر بوده است، اما‌ این امور در واقع تنها وقت کمی از ارتباط را به خود اختصاص می‌دهد. در کتابخانه مقدار زیادی از ارتباطات، میان کارمندان و به منظور انجام کارها صورت می‌گیرد. ‌این نوع ارتباط در اقدام‌های جمعی نه فقط به ساختار رسمی بلکه به ساختارهای غیر رسمی کتابخانه (ساختار موقعیت، ساختار دوستی، ساختار منزلت و غیره) نیز مربوط می شود. همه ‌این امور جریانی ثابت دارند و به اشتباه چنین نشان می‌دهند که همه ارتباطات در سازمان به سمت سطوح پایین و افقی است (اونز، ۱۳۷۷، ص۲۳۵).

۲-۱-۹-۶٫ روحیه[۹۵]

سابقه این مفهوم در ادبیات روانشناختی و جامعه‌شناسی چنان مبهم است که کاربرد آن را با تردید روبرو می‌سازد. معنای ضمنی آن رفاه، خوشی ‌یا رضایت است. البته، رضایت برای وجود سلامت کافی نیست. شخص ممکن است ضمن این که با موفقیت، هیجانات، کینه‌ها و تعارض‌های درونی خود را نفی کند، اما اظهار کند که احساس رضایت و خوشی می‌کند. با وجود این، کاربرد مفهوم روحیه در سطح سازمان سودمند است. روحیه عبارت است از حالتی حاصل از احساسات فردی که بر حول آن احساس‌ رفاه، رضایت و انبساط خاطر قرار دارد. فقدان روحیه حاصل احساس‌ ناراحتی فشارهای ناطلبیده و نارضایتی است (اونز، ۱۳۸۲، ص۳۳۷-۳۴۰).

سازمان‌ها نیز مانند انسان‌ها می‌توانند در حالات مختلفی از لحاظ سلامتی و میزان آن قرار داشته باشند. این مفهوم می‌تواند ضامن میزان دوام و بقای‌ یک سازمان در شرایط مختلف باشد. در سازمان سالم کارمندان، متعهد، وظیفه شناس و سودمند هستند و از روحیه و عملکرد بالایی برخوردارند (پورکیانی و حری، ۱۳۹۱، ص۲).

یکی از مهمترین پدیده‌های روانی- اجتماعی سبز فایل برای ارزشیابی خصوصیات کیفی و حالات روانی انسانی توجه کامل به روحیه کارکنان سازمانی است. در صورتی که مدیران سازمان بتوانند به درستی با ارتباطات صحیح و منطقی خوشحالی و خرسندی کارکنان را فراهم سازند در این صورت است که به حالات کیفی و روانی افراد پی خواهند برد (ناظم، ۱۳۸۹، ص۱۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:40:00 ب.ظ ]




۷- آیا تفاوت معناداری در تاب‌آوری دختران و پسران وجود دارد؟

تعاریف مفهومی متغیرها

جهت‌گیری هدف: روشی که افراد بر اساس آن، برای نشان دادن شایستگی و توانایی‌شان و انجام یک رقابت، در رفتارهای پیشرفت درگیر می‌شوند (برونل[۶]، ۱۹۹۹).

راهبردهای مقابله‌ای: مقابله کردن به تلاش‌های رفتاری و شناختی برای پیشگیری، نظم بخشیدن و فرونشاندن استرس اطلاق می‌گردد (لازاروس و فلکمن، ۱۹۸۴).

تاب‌آوری: فرایند بازسازی روانی پس از یک اتفاق آسیب‌زا و ناخوشایند، تاب‌آوری خوانده می‌شود (اسشاپ و همکاران، ۲۰۰۶).

تعاریف عملیاتی متغیرها

جهت گیری هدف: منظور نمره‌ای است که آزمودنی در پرسشنامه جهت گیری هدف ( الیوت و مک گریگور، ۲۰۰۱) به دست آورده است. این پرسشنامه دارای چهار مؤلفه اهداف عملکردی- گرایشی، تسلطی- گرایشی، عملکردی- اجتنابی و تسلطی- اجتنابی می‌باشد.

تاب‌آوری: در این پژوهش از نمره‌ای که فرد از طریق پرسشنامه تاب‌آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳)، به دست آورده ، به عنوان شاخص تاب‌آوری استفاده شده است.

راهبردهای مقابله‌ای تحصیلی: نمره‌ای است که پاسخگو در پرسشنامه‌ی راهبردهای مقابله‌ای تحصیلی (ترو و کانل، ۱۹۸۴) که دارای چهار مؤلفه مقابله مثبت، مقابله فرافکن، مقابله انکاری و غیرمقابله‌ای می‌باشد، به دست آورده است.

مبانی نظری و تحقیقات پیشین

با توجه به آن‌که هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای راهبردهای مقابله‌ای در تاثیر انواع جهت‌گیری هدف بر تاب‌آوری می‌باشد در این قسمت به مبانی نظری این متغیرها و تحقیقات پیشین در خصوص ارتباط بین متغیرها پرداخته می‌شود.

مبانی نظری

جهت‌گیری هدف

نظریه جهت‌گیری هدف پیشرفت یکی از جدیدترین رویکردهایی می‌باشد که در سه دهه اخیر در حیطه روا‌ن‌شناسی انگیزش وارد شده است. عمدتاً توسط روان‌شناسانی که در حیطه‌های انگیزش، رشد، روان‌شناسی تربیتی و روان‌شناسی اجتماعی فعالیت می‌کنند، ‌به این نظریه پرداخته شده است. انگیزه پیشرفت، میل و اشتیاق یا تلاش و کوششی است که فرد برای دستیابی به یک هدف یا تسلط بر اشیا، امور، افراد، اندیشه‌ها و یا یک معیار متعالی از خود

بروز می‌دهد (سیگلمن[۷]، ۱۹۹۹، واینر[۸]، ۱۹۸۵؛ به نقل از سعدی‌خانی، ۱۳۸۵). انگیزه پیشرفت به مفهوم انگیزه غلبه بر موانع و مبارزه با آنچه که به دشوار بودن شهرت دارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

از میان نظریه های شناختی- اجتماعی در زمینه‌ی انگیزش، نظریه هدف پیشرفت با تأکید بر نقش اهداف در زمینه‌ی انگیزش پیشرفت از برجستگی خاصی برخوردار است (ذاکری، ۱۳۸۸). نظریه هدف پیشرفت یک نظریه شناختی- اجتماعی است که بر اهدافی که دانش‌آموزان در موقعیت پیشرفت اتخاذ می‌کنند، تمرکز کرده و به دلایل دانش‌آموزان جهت درگیر شدن در تکالیف یادگیری توجه می‌کند (میدلتون، کاپلان و میدگلی[۹]،۲۰۰۴؛ به نقل از لاکسو و هانولا[۱۰]، ۲۰۱۰). نظریه هدف پیشرفت بر جهت‌گیری‌ هدف دانش‌آموزان متمرکز می‌شود (کاوینگتون[۱۱]، ۲۰۰۰).”هدف” در روان‌‌شناسی انگیزش، به عنوان بازنمایی شناختی انگیزش در نظر گرفته می‌شود و آن را فرایندی که توسط آن فعالیت‌های هدف محور برانگیخته و حفظ می‌گردند، تعریف می‌کنند (پینتریچ، ۲۰۰۲؛ به نقل از ذاکری، ۱۳۸۸). لتینن، کوزینن و واراس[۱۲] (۲۰۰۷) در باب اهداف پیشرفت می‌گویند که گرچه این اهداف که در پس اقدامات افراد قرار دارند ممکن است از شرایطی به شرایط دیگر متفاوت باشد ولی این اهداف با ویژگی‌های شخصیتی پایدار افراد مرتبط هستند (لاکسو و هانولا، ۲۰۱۰). “هدف” بیانگر مقاصدی است که یادگیرنده در موقعیت‌های گوناگون پیشرفت انتخاب کرده و به عنوان راهنما برای رفتار و شناخت او در نظر گرفته می‌شود و همان گونه که او در فعالیت‌های تحصیلی درگیر می‌شود تاثیر خود را بر جای می‌گذارد. جهت‌‌گیری‌های هدف افکار دانش‌آموزان را بازتاب می‌دهند و توضیحی برای علت وارد شدن در یک تکلیف یا روی گرداندن از انجام آن هستند (ویرمنز و تاپولا[۱۳]، ۲۰۰۶؛ به نقل از لاکسو و هانولا، ۲۰۱۰).

نقطه نظر اصلی نظریه هدف پیشرفت این است که اهداف پیشرفت بسته به مقاصد مشخص به صورت متفاوتی بر فعالیت‌های پیشرفت اثر می‌گذارند (کاوینگتون، ۲۰۰۰). این رویکرد به جای پرداختن ‌به این که یادگیرنده در موقعیت پیشرفت به “چه” می‌خواهد برسد، ادراک فراگیر از “چرایی” تلاش در موقعیت‌های پیشرفت را مورد بحث قرار می‌دهد (اردن و ماهر[۱۴]، ۱۹۹۵؛ به نقل از جوکار، ۱۳۸۴). جهت گیری هدف را نباید با اهداف خاصی که در موقعیت‌های آموزشی برای فعالیت‌ها در نظر می‌گیرند یکی دانست. این گونه اهداف صرفا محرک فرد برای یادگیری یک تکلیف خاص در شرایط خاص هستند. برای مثال امکان دارد در درس ریاضی هدف آن باشد که دانش‌آموز بتواند از پانزده مسأله ریاضی ده مسأله را درست حل کند. اما جهت‌گیری هدف، بیانگر آن است که چرا دانش‌آموز تلاش می‌کند این ده مسأله را درست حل کند، چه عاملی سبب گرایش او به تکالیف می‌شود و نیز چه استانداردهایی برای ارزیابی خودش در نظر می‌گیرد. از سوی دیگر برخلاف اهداف آموزشی که مبنای تشابهات فردی است، جهت گیری هدف مبنای تفاوت‌های فردی در موقعیت‌های تحصیلی است و بر اساس آن‌ ها می‌توان میزان موفقیت فرد را در این گونه موقعیت‌ها پیش‌بینی نمود (دوئک و لگت، ۱۹۸۸؛ ایمز، ۱۹۹۲؛ به نقل از جوکار، ۱۳۸۴).

اهداف خاصی که فرد برمی‌گزیند حاکی از اشیاء، اتفاقات و شرایطی است که فرد در جستجوی به دست آوردن آن‌هاست در حالی که جهت گیری هدف اشاره به وضعی است که خود را در تمایل فرد به انتخاب اهداف خاص و به نفع برخی نتایج مشخص نشان می‌دهد. جهت‌گیری هدف منعکس کننده‌ ترجیحات افراد است (تومینن سوئینی، سالملا آرو و نیمیویرتا[۱۵]، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




بیمه مرکزی هر سال شرکت‌های بیمه را بر اساس شاخص‌های مختلف مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار می‌دهد و شرکت‌های برتر را انتخاب می‌کند.در رتبه بندی سال ۸۹ بیمه مرکزی، شرکت بیمه پاسارگاد از شرکت‌های زیرمجموعه گروه مالی پاسارگاد موفق شد عنوان بیمه برتر را از آن خود کند.بر این اساس، بیمه مرکزی در سال ۸۹ شرکت‌های بیمه را از لحاظ ۳۰ شاخص مورد ارزیابی قرار داده است که شرکت بیمه پاسارگاد در ۱۲ شاخص صاحب عنوان‌های اول تا سوم شده است.بیمه پاسارگاد در ۸ شاخص رتبه نخست، در دو شاخص رتبه دوم و دو شاخص هم رتبه سوم را کسب کرده و با کسب بالاترین امتیاز نام خود را به عنوان بیمه برتر کشور مطرح ‌کرده‌است.

پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری و رضایتمندی مشتری می‌باشد ‌بنابرین‏ ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رضایتمندی و یا عدم رضایت مشتری تنها حاصل و نتیجه ارزیابـی وی از خرید و مصرف گذشتـه اش است. ‌بنابرین‏، رضایتمندی صرف نمی‌تواند عاملی برای حفظ و نگهداری مشتری و در نتیجه سودآوری سازمان تلقی شود. هنر بازاریابی آن است که مشتریان یک سازمان در داخل همکار و در خارج از سازمان حامی‌و طرفدار سازمان باشد امروزه متعهدکردن مشتری جایگاه ویژه ای پیدا ‌کرده‌است

به دلیل اهمیت وفاداری مشتری برای رشد سازمان‌های بیمه، برای مدیران و بازاریابان بسیار مهم است که مفاهیم الگوهای وفاداری را به خوبی شناخته و درک نمایند، بودن چنین شناختی، ممکن است مؤسسات خدماتی شاخص‌های نادرستی را برای اندازه گیری وفاداری مشتری انتخاب نمایند، قادر به ارتباط دادن وفاداری مشتری به شاخص‌های عملکرد نباشد و در طراحی برنامه های وفاداری و شناخت و رفتارهای درست مشتریان دچار اشتباه شوند .درک مفهوم وفاداری مشتری به مدیران این اجازه را می‌دهد که بر عوامل مهم تأثیرگذار که حفظ مشتریان را در بر دارد تمرکز کنند.

این پژوهش از آن جهت اهمیت دارد که می‌توان با شناخت عوامل تأثیر گذار بر وفاداری مشتریان نمایندگی‌های بیمه پاسارگاد و کنترل بهتر آنان، فعالیت‌های لازم جهت جلب وفاداری مشتریان را شناسایی و کسب سود‌های بلند مدت که جزء عوامل تأثیر گذار بر بقای درازمدت خدمات بیمه می‌باشد را بهبود بخشید و آنان را در موفقیت‌های دراز مدت یاری نمود. به نظر می‌رسد که عدالت در خدمات، کیفیت خدمات، اعتماد،رضایتمندی،دوستی تجاری می‌تواند از عوامل مؤثر بر افزایش وفاداری مشتریان به حساب آید.

۱-۳- کاربرد نتایج پژوهش

نتایج این پژوهش بر مبنای مطالعه صورت گرفته در شرکت بیمه پاسارگاد با هدف تعیین عوامل مؤثر بر وفاداری و رضایتمندی مشتریان استخراج شده است. به طور کلی نتایج این پژوهش می‌تواند در برنامه ریزی و فعالیت بخش‌های مختلف بیمه پاسارگاد اعم از بخش برنامه ریزی، مدیریت شعبه‌ها، تحقیق و توسعه و حتی در قسمت فروش در نمایندگی‌های بیمه پاسارگاد مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این برخی از کاربردهای خاص این پژوهش عبارتند از:

    1. پیش‌بینی واکنش‌های مشتریان در برابر تغییر وضعیت قیمت‌های رقابتی و یا کیفیت خدمات

    1. دستیابی به راهکارهای مناسب برای افزایش رضایتمندی و وفاداری در مشتریان.

    1. بهره‌مندی از مدیریت هزینه های مادی و غیر مادی با توجه به عوامل تأثیرگذار بر رضایتمندی بیمه گذاران.

    1. افزایش احساس دوستی و تعهد در میان بیمه گذاران بیمه پاسارگاد.

    1. ایجاد برنامه منسجم و هماهنگ در میان شعبات و نمایندگی‌ها در جهت افزایش رضایتمندی مشتریان.

    1. دستیابی به مشتریان وفادار و در پی آن دستیابی به بهره‌وری و سود بلند مدت.

  1. ارتقاء کیفیت خدمات بیمه پاسارگاد با افزایش توجه به عوامل تأثیر گذار بر رفتار بیمه گذاران.

۱-۴- اهداف پژوهش

۱- تعیین تأثیر عدالت خدمات بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان

۱-۱ تعیین تأثیر عدالت خدمات بر کیفیت خدمات مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان.

۱-۲- تعیین تأثیر کیفیت خدمات بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان.

۱-۳- تعیین تأثیر عدالت خدمات بر اعتماد مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان.

۱-۴- تعیین تأثیر اعتماد بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان.

۱-۵- تعیین تأثیر عدالت خدمات بر دوستی تجاری ایجاد شده ما بین مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان و کارکنان.

۱-۶- تعیین تأثیر دوستی تجاری بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان.

۲- تعیین تأثیر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان بر وفاداری شناختی آنان.

۳- تعیین تأثیر قیمت‌های رقابتی بر وفاداری شناختی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان.

۴- تعیین تأثیر وفاداری شناختی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان بر وفاداری نیت آنان.

۵- تعیین تأثیر وفاداری نیت مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان بر وفاداری رفتار آنان

۱-۵- فرضیه‌ها ی پژوهش

  1. عدالت خدمات بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد.

۱-۱- عدالت خدمات بر کیفیت خدمات مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد.

۱-۲- کیفیت خدمات بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد.

۱-۳- عدالت خدمات بر اعتماد مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد .

۱-۴- اعتماد بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد.

۱-۵- عدالت خدمات بر دوستی تجاری ایجاد شده ما بین مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان و کارکنان تأثیر دارد.

۱-۶- دوستی تجاری بر رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد.

۲- رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان بر وفاداری شناختی آنان تأثیر دارد.

۳- قیمت‌های رقابتی بر وفاداری شناختی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان تأثیر دارد.

۴- وفاداری شناختی مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان بر وفاداری نیت آنان تأثیر دارد

۵- وفاداری نیت مشتریان بیمه پاسارگارد شهرستان اصفهان بر وفاداری رفتار آنان تأثیر دارد.

۱-۶- قلمرو پژوهش

۱-۶-۱- قلمرو موضوعی پژوهش

قلمرو این پژوهش از نظر موضوعی، در محدوده ارزیابی عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان نمایندگی‌های شرکت بیمه پاسارگاد شهرستان اصفهان می‌باشد.

۱-۶-۲- قلمرو مکانی پژوهش

قلمرو مکانی این پژوهش نمایندگی‌های شرکت بیمه پاسارگاد شهرستان اصفهان می‌باشد.

۱-۶-۳- قلمرو زمانی پژوهش

قلمرو زمانی بازه اردیبهشت ماه تا آذر ماه ۱۳۹۱ بوده است .

۱-۷- تعاریف عملیاتی و مفهومی‌واژه ها

وفاداری مشتری

تعریف نظری: ایجاد تعهد در مشتری برای انجام معامله با سازمان خاص و خرید کالاها و خدمات به طور مکرر(سوزان و لارسون ۲۰۰۴،ص ۲۹۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




تمام عایدات مؤسسه‌ به‌منزله عایدات قابل‌تقسیم میان سهام‌داران تلقی گردیده و یا صرف سرمایه‌گذاری داخلی می‌گردد.

تمام وجوه لازم برای سرمایه‌گذاری از محل عایدات باقیمانده در مؤسسه‌ تأمین می‌گردد و در نتیجه بدهی جدید ایجاد نمی‌شود

نرخ بازده داخلی مؤسسه‌ ® و هزینه سرمایه آن (k) ثابت است.

عایدات و سود قابل‌تقسیم هرگز تغییر نمی‌کند. ارزش عایدات هر سهم (E) و سود قابل‌تقسیم (D) هر سهم ممکن است به جهت تعیین نتایج تغییر نماید اما هر ارزش داده‌شده به (E) و (D) برای تعیین ارزش سهم ثابت فرض می‌شود.

عمر مؤسسه‌ بسیار طولانی و یا نامحدود است.

فرضیه علامت‌دهی[۶] سود سهام

سیاست تقسیم سود و تغییر آن می‌تواند حاوی اطلاعاتی برای سهام‌داران باشد. سرمایه‌گذاران با توجه به سلیقه خود سهام شرکتی را خریداری می‌کنند که سیاست تقسیم سود آن را قبول دارند، میزان سود سهام پیشنهادی هیئت‌مدیره معمولاً حاوی اطلاعاتی در خصوص انتظارات مدیران ‌در مورد سودآوری آینده شرکت است. بدیهی است اگر مدیریت شرکت درصدد برآید تا میزان سود پرداختی را افزایش دهد، در واقع مدعی است که قدرت سودآوری شرکت افزایش‌یافته است. محققان بر این باورند که تغییر غیرمنتظره سود تقسیمی دارای محتوای اطلاعاتی مهمی است، به‌ویژه در مواقعی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلاً پرداخت نشود. معمولاً در یک بازار کارا مدیریت شرکت زمانی چنین روشی را در پیش خواهد گرفت که بخواهد به سهام‌داران و سرمایه‌گذاران این پیام را بدهد که سود سال‌های آتی کاهش خواهد یافت. (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۳،۱۶۵)

شرکت باید همیشه این سؤال را مطرح کند که چه اطلاعاتی را با سود سهام فعلی و چه اطلاعاتی را با تغییر احتمالی سود تقسیمی انتقال می‌دهد. هر وقت که اعلام خبری بر قیمت سهام تأثیری می‌گذارد، می‌توانیم استنباط کنیم که اعلام این خبر حاوی اطلاعات می‌باشد. در واقع اعلام خبر به‌خودی‌خود کمک چندانی نخواهد کرد مگر اینکه معلوم شود مدیران اطلاعاتی دارند که سرمایه‌گذاران فاقد آن اطلاعات هستند.

ممکن است سود سهام نقدی به عنوان علامتی برای سرمایه‌گذاران تلقی شود. شرکت‌هایی که خبرهای خوب ‌در مورد سودآوری آینده خوددارند و می­خواهند آن را به سرمایه‌گذاران اطلاع دهند، به‌جای انجام یک اعلام ساده، سود تقسیمی خود را افزایش می‌دهند تا با یک اقدام عملی موضوع را به سهام‌داران خویش اطلاع داده باشند. زمانی که شرکت از رویه پرداخت سود تقسیمی ثابتی پیروی می­کرده و حالا سود تقسیمی خود را تغییر می‌دهد، سهام‌داران آن را به عنوان یک تغییر در سودآوری آینده شرکت تلقی می‌کنند. علائم مالی برای سهام‌داران ‌به این مفهوم است که مدیریت و هیئت‌مدیره باور دارد که اوضاع مالی شرکت بهتر از چیزی است که در قیمت سهام انعکاس یافته است. به عبارت دیگر سود تقسیمی صدایی رساتر از سایر اطلاعات مالی داشته و تغییر در سود تقسیمی حاوی اطلاعاتی قابل‌توجه است(اسلامی بیدگلی،۱۳۷۰، ۱۴).

به عبارت دیگر نسبت بالای سود پرداختی نشان‌دهنده این مطلب است که مدیریت نسبت به آینده شرکت مطمئن و خوش‌بین است، در حالی که نسبت پایین سود پرداختی ممکن است بیانگر این موضوع باشد که مدیریت آینده شرکت را نامطمئن ارزیابی ‌کرده‌است. استدلال ساده‌تر این است که گفته شود سهام‌داران دریافته‌اند که تقسیم سود، عدم اطمینان آنان را کاهش می­دهد و بر همین اساس نتیجه‌گیری می‌شود که سهام‌داران سود تقسیمی را نسبت به سودهای ناشی از سرمایه‌گذاری مجدد ترجیح می‌دهند و به‌تبع آن هر چه نسبت سود تقسیمی بالاتر رود (در صورت ثابت ماندن سایر شرایط) قیمت سهام نیز در بازار بالاتر می‌رود البته این موضوع عمدتاًً در بازارهایی که سرمایه‌گذاران به طور کوتاه‌مدت عمل می‌کنند مصداق بیشتری دارد.

محدودیت‌ها و عوامل مؤثر بر سیاست‌های تقسیم سود

شرکت‌ها برای تعیین میزان سود تقسیمی خود علاوه بر در نظر گرفتن موارد قانونی، عوامل و محدودیت‌های دیگری را نیز باید در نظر بگیرند که مهم‌ترین آن‌ ها عبارت‌اند از (دستگیر، محسن، ۱۳۸۷،۴۵).

ازآنجاکه سود نقدی مبین خروج وجه نقد از شرکت است، هر چه وضعیت نقدینگی شرکت بهتر باشد شرکت توانایی بیشتری در پرداخت سود خواهد داشت. وجود سود به‌تنهایی دلیلی برای تقسیم آن نیست بلکه باید نقدینگی کافی نیز وجود داشته باشد شرکتی که سودآور و در حال توسعه است، چون وجوه نقد خود را در دارایی‌های ثابت سرمایه‌گذاری می‌کند، ممکن است نقدینگی کافی نداشته باشد. به همین علت برخی شرکت‌ها به دلیل عدم نقدینگی کافی اقدام به کاهش سود تقسیمی خود می‌نمایند و یا نسبت به استقراض از مؤسسات تأمین مالی اقدام می‌نمایند که سود تقسیمی خود را در همان سطح قبلی حفظ نمایند تا اینکه سهام‌داران کاهش سود تقسیمی را نشانه عدم سودآوری شرکت در آینده تصور نکنند.

دسترسی شرکت‌ها به بازارهای پول و سرمایه

هر چه توانایی شرکت‌ها درگرفتن وام و تأمین نقدینگی از طریقی بدهی بیشتر باشد، انعطاف‌پذیری آن‌ ها در پرداخت سود سهام بیشتر خواهد بود. توانایی اخذ وام ممکن است از طریق صدور اوراق قرضه و یا مراجعه به بازار سرمایه باشد، هر چه شرکت بزرگ‌تر و سازمان‌یافته‌تر باشد دسترسی بیشتری به بازارهای سرمایه دارد، در ضمن هر چه توانایی شرکت درگرفتن وام و تأمین وجوه از طریق بدهی بیشتر باشد انعطاف‌پذیری آن در پرداخت سود سهام نیز بیشتر خواهد بود(دستگیر، محسن،۱۳۸۷).

محدودیت‌های قانونی

چهارمین عاملی که در سیاست تقسیم سود حائز اهمیت است وجود محدودیت‌های قانونی است که تا حد زیادی مانع بسیاری از اقدامات شرکت می‌شود. معمولاً برخی از مقررات به مدیریت شرکت اجازه نمی‌دهد که در تعیین و پرداخت سود سهام هر طور که می‌خواهد عمل کند. گاهی وجود این محدودیت‌ها باعث خواهد شد که شرکت از مسیر همیشگی خود منحرف گردد و سیاستی را به اجرا درآورد که برای سهام‌داران غیرمنتظره است(دستگیر، محسن،۱۳۸۷).

مالیات

در بسیاری از کشورها نرخ مالیات بر درآمد سهام‌داران از محل سود ناشی از افزایش قیمت سهام و یا سود نقدی سهام یکسان است و کل سود سهام دریافتی توسط اشخاص، در سال دریافت مشمول مالیات می‌شود اما مالیات بر درآمد از محل افزایش قیمت سهام در سال فروش سهام قابل پرداخت خواهد بود و شرکت‌ها باید سیاستی اتخاذ کنند که حداقل بار مالیاتی را برای سهام‌داران ایجاد نمایند(دستگیر، محسن،۱۳۸۷).

نیاز سهام‌داران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




محرابی و دیگران (۱۳۸۹) ، تحقیقی با عنوان “ارائه الگوی یکپارچه ی پیاده سازی مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری ( سی آر ام ) در بانک ملت” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این پژوهش کارکنان روابط عمومی بانک ملت استان تهران و مشتریان آنان بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که، تغییرات فرهنگی سازمانی، تغییرات تکنولوژیکی و تغییرات سازمانی در پیاده سازی و اجرای موفق مدیریت ارتباط با مشتری تأثیر معنادار و مثبتی داشته است.

طاهرپور کلانتری و طیبی طلوع (۱۳۸۹)، تحقیقی با عنوان “رابطه ی مدیریت ارتباط با مشتری ( سی آر ام ) باعملکرد” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی بانک‌های مرکزی بخش دولتی و خصوصی شهر تهران بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که سی آر ام تأثیر بسزایی بر عملکرد بازاریابی سازمان ها می‌گذارد، اما در این پژوهش بین متغیرهای مورد مطالعه ارتباط ضعیفی وجود داشته است.

سالارزهی و امیری (۱۳۹۰) ، تحقیقی با عنوان “بررسی عوامل مژثر ‌بر استقرار فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های بیمه” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان شرکت های بیمه شهر شیراز بوده اند نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که چهار عامل تمرکز بر مشتریان اصلی و کلیدی، توجه به مدیریت دانش، سازماندهی فرآیندهای کسب و کار و برخورداری از فناوری مدرن و به روز در استقرار موفقیت آمیز فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های بیمه تأثیر گذار بوده است، همچنین مشخص گردیده است که سازماندهی فرآیندهای کسب و کار نیازمند توجه بیشتری در مقایسه با سایر عوامل بوده است.

حاج کریمی و دیگران (۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان “تأثیر ادراک از عدالت بر تعهد عاطفی، با لحاظ اثر میان سطحی رهبری ملاحظه ای” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این تحقیق شامل ۴۶۱ نفر ازاعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران بوده است. نتایج این پژوهش نشان داده است که ادراک اعضای هیئت علمی از وجود عدالت توزیعی و رویه ایی در دانشکده بر تعهد عاطفی آن ها اثر مثبت داشته است؛ همچنین سبک رهبری ملاحظه ایی مدیران دانشکده هم دارای تأثیر مثبت مستقیم بر تعهد عاطفی اعضای هیئت علمی و هم دارای تأثیر مثبت تعدیل کننده بر رابطه بین ادراک از عدالت توزیعی و تعهد عاطفی آنان بوده است و تأثیر رهبری ملاحظه ایی مدیران دانشکده بر رابطه بین ادراک از عدالت رویه ایی و تعهد عاطفی اعضای هیئت علمی تأیید نشده است.

آذرنوش و دیگران (۱۳۹۱) ، تحقیقی با عنوان “رابطه ی مالکیت روان شناختی با تعهد عاطفی و میل ماندن در شغل در کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب – اهواز ” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این تحقیق ۱۲۶ نفر از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بوده است. داده ها با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که بین مالکیت روان شناختی و به طور کلی و یک بعد از آن( مالکیت روان شناختی مبنی بر سازمان) با تعهد عاطفی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد، همچنین مالکیت روان شناختی مبتنی بر سازمان، پیش‌بینی بهتری نسبت به مالکیت روان شناختی مبتنی بر شغل برای تعهد عاطفی محسوب می شود.

حمزه لویی و دیگران (۱۳۹۱) ، تحقیقی با عنوان “نقش و کارکردهای توسعه فرهنگ و جو سازمانی در تعهد سازمانی کارمندان اداره کل تربیت بدنی استان همدان” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این تحقیق کارمندان اداره ی کل تربیت بدنی استان همدان بوده اند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که ارتباط معنی داری بین فرهنگ سازمانی و تعهد عاطفی وجود داشته است، همچنین عدم ارتباط معنادار بین جو سازمانی و تعهد هنجاری یافت شده است.

یاهک و توکل (۱۳۹۱ ) ، تحقیقی با عنوان “بررسی تعهد عاطفی پزشکان و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن: مطالعه پزشکان شهر تهران” انجام داده‌اند. جامعه ی آماری این تحقیق ۳۹۶ نفر از پزشکان عمومی، متخصص، فوق تخصص و ‌دندان‌پزشک بوده اند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که رضایت مندی شغلی، درونی سازی هنجارها، جامعه پذیری حرفه ایی، التزام و تعهد شغلی و سرمایه گذاری بلند مدت در حرفه ی پزشکی رابطه ی معنی داری با تعهد عاطفی پزشکان داشته است، همچنین بیشترین همبستگی در تعهد عاطفی به ترتیب مربوط به متغیرهای رضایت، تعهد و التزام شغلی، جامعه پذیری حرفه ای و درونی سازی هنجارهای اجتماعی به خود اختصاص داده‌اند.

۲- ۴ – ۲) تحقیقات خارجی

زین الدین (۲۰۰۵) در کشور سوئد پژوهشی با عنوان “کیفیت و مدیریت ارتباط با مشتری، به عنوان یک استراتژی رقابتی در صنعت بانکداری سوئد” انجام داده است. در این پژوهش به طور تئوری و عملی، تأثیر کیفیت و مدیریت ارتباط با مشتری را بر ایجاد مزیت رقابتی برای بانک ها، مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش کیفیت کالاها و خدمات و عوامل ارتباط با مشتری را که بر انتخاب مشتری و تصور آن ها از بانک تأثیر می‌گذارد، مورد آزمون قرار می‌دهد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که یک بانک می‌تواند از طریق برقراری رابطه با مشتریان، ارزشی فراتر از محصول اصلی برای مشتریان ایجاد نماید. این ارزش شامل عناصر ملموس و ناملموس اضافه شده به محصول اصلی است که باعث ایجاد و افزایش حیطه محصول می شود. یکی از شرایط ضروری برای تشخیص کیفیت و ایجاد ارزش افزوده، کنترل و اندازه گیری کیفیت است. روش مذکور، یک روش مهم برای اطمینان از برآورده شدن نیازهای مشتریان می‌باشد. راه های اصلی برای ایجاد موقعیت رقابتی قدرتمند از طریق سی آر ام شامل کیفیت کالا و خدمات و ایجاد تمایز هستند.

دودک و همکاران[۱۹۱] (۲۰۱۲) ، تحقیقی باعنوان “بررسی فرهنگ و سلامت سازمانی در برخی واحدهای مرکزی کانادا” انجام داده‌اند. این پژوهش بر روی ۲۳۷۴ کارمند کلینیک های پژشکی انجام شده و نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که توزیع نمرات فرهنگ سازمانی با توزیع نمرات در سلامت سازمانی به شکل معنی داری با یکدیگر ارتباط داشته اند (دودک و همکاران، ۲۰۱۲).

شارما[۱۹۲] (۲۰۱۲) ، در تحقیقی باعنوان “بررسی تأثیر جو سازمانی و ویژگی های دموگرافیک در پروژه هایی در زمینه ی صنعت نرم افزاری هندوستان” پرداخته‌اند. در این پژوهش، از تحلیل عاملی جهت تحلیل اهداف تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که بین ابعاد جو سازمانی و ابعاد ریسک در انجام پروژه ها ارتباط معنی داری وجود داشته است (شارما و آیوشی ، ۲۰۱۲).

کاکماک اوقلو[۱۹۳] (۲۰۱۲) در پژوهشی با عنوان “نگرش های شغلی بدون مرز و متنوع و تعهد سازمانی” انجام داده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که جنبش و تحرک در سازمان با همه ی ابعاد تعهد سازمانی ارتباط منفی دارد. مدیریت مشاغلی که به شیوه ی خود محوری هدایت می شده اند، با تعهد هنجاری و عاطفی ارتباط مثبتی داشته و با تعهد مستمر ارتباط منفی دارند. همچنین، حمایت ادراک شده از سوی سرپرستان تنها یک اثر مهم روی تعهد عاطفی و هنجاری داشته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




طبق تئوری نمایندگی، تضاد منافع می‌تواند منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نیز شود. یکی از راه‌های کاهش این عدم تقارن اطلاعاتی انجام حسابرسی سالانه می‌باشد. دومین مشکل نمایندگی مربوط به ناتوانی سهامدار در ملاحظه اقدام و عملیات مدیر است (جنسن، ۱۹۸۸؛ هلمسترم۱۰، ۱۹۷۹). سهامدار نمی‌تواند اقدامات مدیر را به طور روزانه دنبال کند تا مطمئن شود که آیا تصمیم‌گیری‌های مدیر، منطبق با منافع سهامدار است یا خیر؛ ‌بنابرین‏، سهامدار فاقد اطلاعات لازم در خصوص عملیات مدیر است. این حالت را در اصطلاح تئوری نمایندگی «عدم تقارن اطلاعاتی۱۱» می‌نامند. در این صورت اگر از طرف سهامدار روشی جهت کنترل عملیات مدیر به وجود نیاید، فقط مدیر می‌داند که آیا در راستای منافع سهامدار گام برداشته است یا خیر؛ از طرف دیگر، مدیر، نسبت به اقداماتی که در سازمان باید صورت گیرد، بیشتر از سهامدار اطلاع اجرایی دارد. این اطلاع اضافی مدیر، در تئوری نمایندگی«اطلاعات خصوصی۱۲» نامیده می‌شود. وجود اطلاعات خصوصی، به عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامدار و مالک می‌افزاید. ‌بنابرین‏ می‌توان پیش‌بینی کرد که هر چه حسابرسی با کیفیت بالاتری انجام شود، سطح عدم تقارن اطلاعاتی نیز کاهش محسوس‌تری داشته باشد.

حسابرسی،عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهام‌داران را به وسیله اعطای اعتبار به صورت‌های مالی کاهش می‌دهد و ‌بنابرین‏ یک شیوه نظارتی مناسبی است که به وسیله شرکت ها برای کاهش هزینه های نمایندگی به کار می رود.هیرست در سال ۱۹۹۴ نشان می‌دهد که حسابرسان نسبت به دستکاری های سود که از طریق افزایش یا کاهش اقلام تعهدی درآمد،صورت می‌گیرد حساس هستند و تمایل به کشف انگیزه مدیران از دستکاری سود را دارند.کینی و مارتین در سال ۱۹۹۴،نه مطالعه را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که حسابرسی انحراف بالای سودها و خالص داراییها را کاهش می‌دهد.مادامیکه حسابرسی،سودمند در کنترل تصمیمات مدیران است،انتظار می رود اثربخشی اش با کیفیت حسابرسی شرکت متفاوت باشد.دی آنجلو،کیفیت حسابرسی را به عنوان احتمال کشف و گزارش تحریفات صورت‌های مالی تعریف می‌کند.در مقابل کیفیت پایین حسابرسی،کیفیت بالای حسابرسی،به احتمال زیاد منجر به کشف و گزارش تحریفات صورت های مالی می‌گردد.‌بنابرین‏،کیفیت بالای حسابرسی به عنوان یک مانع اثر بخش در دستکاری سود است چرا که اگر اشتباهات گزارش کشف و افشا گردد،احتمال اعتبار مدیران زیر سوال رفته و ارزش شرکت کاهش یابد.

دی آنجلو بیان می کند که مؤسسات حسابرسی بزرگتر انگیزه بیشتری برای کشف و افشای اشتباهات مدیریت دارند.همچنین مدل دو پچ و سیمونیک اشاره می‌کند که اندازه مؤسسات حسابرسی،شاخصی برای ارزیابی کیفیت حسابرسی است.جیم بالو متوجه می شود که اختلاف های مشتریان با حسابرسان که ناشی از مدیریت کردن سود می‌باشد،بیشتر زمانی اتفاق می افتد که حسابرس شرکت ها مؤسسات بزرگ هستند.همچنین تحقیقات بیکر نشان می‌دهد شرکت هایی که حسابرسشان مؤسسات حسابرسی کوچک هستند،نسبت به شرکت هایی که توسط مؤسسات حسابرسی بزرگ حسابرسی می‌شوند،به طور قابل ملاحضه ای اقلام تعهدی اختیاری بیشتری گزارش کرده و تغییرات بزرگتری در اقلام تعهدی اختیاری دارند.

چو در سال ۱۹۸۲ بیان کرد که شرکت ها به علت تضاد منافع بین مدیران و مالکان تقاضای حسابرسی می‌کنند.در زمانی که اطلاعات صورت های مالی کافی یا صحیح نمی باشند،یکی از اهداف اصلی حسابرسی قرار دادن اطلاعاتی در دسترس مالکان می‌باشد.‌بنابرین‏ گزارش‌های حسابرسی بخش مهمی از فرایند حسابرسی است،از اینرو گزارش حسابرسی وسیله ای است که حسابرسان برای انتقال نتایج حسابرسی به مالکان استفاده می‌کنند.

از نظر تئوری نمایندگی،حسابرسی مکانیسم کنترلی است که اطمینان معقولی فراهم می‌کند که صورت‌های مالی،فاقد اشتباهات با اهمیت هستند و ‌بنابرین‏ از منافع سهام‌داران حمایت می‌کند.زمانی که منافع مدیریت در تعارض با منافع سهام‌داران قرار دارد،مدیریت ممکن است برای افزایش منافع سهام‌داران تلاشی انجام ندهد.علاوه بر این به دلیل اینکه اغلب پاداش مدیریت بر پایه سود گزارش شده قرار دارد.لذا مدیران برای حداکثر کردن منافع خود انگیزه کافی را برای دستکاری سودگزارش شده دارند.

۲-۸نوع مؤسسه‌ حسابرسی کننده و مدیریت سود

کیفیت کار مؤسسات حسابرسی کننده از یکدیگر متفاوت می‌باشد و به طور مستقیم و با مشاهده مؤسسات نمی توان تشخیص داد که کدام مؤسسه‌ از کیفیت کاری بالاتری برخوردار است.‌بنابرین‏ محققان از جانشین هایی برای تمایز میان مؤسسات حسابرسی با کیفیت بالا از مؤسسات حسابرسی با کیفیت پایین استفاده می‌کنند.اندازه مؤسسات حسابرسی کننده،قدمت و نام تجاری مؤسسات نمونه ای از معیارهای متمایز کننده کیفیت مؤسسات حسابرسی می‌باشد یعنی مؤسسات بزرگتر و همچنین موسساتی که دارای نام تجاری مشهورتری نسبت به مؤسسات دیگر هستند دارای کیفیت کاری بالاتری هستند.از طرفی مؤسسه‌ حسابرسی با کیفیت تر باعث کاهش مدیریت سود می شود.همچنین هر قدر میزان حساب هایی نظیر حساب های دریافتنی ،حساب های پرداختنی و موجودی ها(حساب های مربوط به اقلام تعهدی اختیاری)بیشتر باشد،تقاضا برای نظارت بهتر و حسابرسی با کیفیت تر افزایش می‌یابد.

بنابرین می توان نتیجه گرفت که نوع مؤسسه‌ حسابرسی کننده با کیفیت کاری مؤسسه‌ حسابرسی کننده مرتبط است و کیفیت کاری مؤسسه‌ حسابرسی کننده با مدیریت سود رابطه دارد.در ادامه به یکسری از تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته می پردازیم:

کم لای و دیگران(۲۰۰۸) در پژوهشی ‌به این نتیجه رسیدند که شرکت هایی که تحت حسابرسی مؤسسات بزرگ،حسابرسی شده اند اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکت ها نشان می‌دهند و این به خاطر شناخته شده تر بودن و معتبر بودن نام تجاری آن است.

مینگ(۲۰۰۷) دریافت که ده شرکت حسابرسی بزرگ در چین باعث کاهش مدیریت سود به طور فزاینده می شود همچنین دریافت که آوردن شرکت های حسابرسی کوچکتر(نسبت به قبل) ممکن است نشانه ای از کیفیت پایین سود باشد.

جال و دیگران(۲۰۰۷) در مالزی با توجه به بررسی اقلام تعهدی اختیاری شرکت های حسابرسی شونده ‌به این نتیجه رسید که مؤسسات حسابرسی بزرگ نسبت به سایر مؤسسات حسابرسی کننده کنترل و صلاحیت بیشتری دارند.

فاروزانا و راشیده[۲۶](۲۰۰۶) در تحقیق خود تاثیر اندازه­ مؤسسه‌­ی حسابرسی(۵ موسسهى بزرگ) و وجود کمیته­ی حسابرسی بر اقلام تعهدی را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که اندازه­ مؤسسه‌­ی حسابرسی، میزان اقلام تعهدی اختیاری را کاهش نمی­دهد. اما، وجود یک کمیته­ی حسابرسی فعال در شرکت میزان آن­ها را کاهش می­دهد.

آقایی و کوچکی(۱۳۷۴) معتقدند، کیفیت کار مؤسسه‌­های حسابرسی متفاوت است و به طور مستقیم نمی­ توان با مشاهده­ مؤسسه‌­ها تشخیص داد که کدام مؤسسه‌ از کیفیت کاری بالاتری برخوردار است. تحقیق­ها نشان می­ دهند اندازه، قدمت، شهرت و نام تجاری مؤسسه‌­های حسابرسی می ­توانند معیارهای متمایز کننده­ کیفیت حسابرسی باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




شورای عالی فنی مرکب از سه نفر به پیشنهاد وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه و تصویب هیئت وزیران تشکیل و وظایف ذیل را عهده دار می‌گردد:

۱– بررسی و تصویب قیمتهای پایه و ضوابط و دستورالعملهای مربوط به آن

۲- بررسی و تصویب قیمت کارهای خاص که قیمتهای پایه قابل عمل در آن ها نمی باشد.

۳- تجدید نظر در نرخ پیمان‌ها در صورت لزوم و وجود توجیه کافی، مشروط بر آن که در قالب قرارداد و ضوابط مربوط پیش‌بینی لازم برای جزئیات جبران هزینه و خسارات مورد بحث نشده باشد.

تبصره۱- ‌در مورد پیمانهای مربوط به طرحهای عمرانی منطقه ای و خاص ناحیه ای، در صورتی که بار مالی ناشی از تجدید نظر در قیمت‌ها از ۲۰ درصد مبلغ اولیه پیمان و حداکثر از مبلغ ۱۰ میلیون ریال تجاوز ننماید، اختیارات شورای عالی فنی با شورای فنی استان که اعضای آن بعداَ اعلام می‌گردد.

تبصره ۲ – ‌در مورد پیمانهای مربوط به طرحهای عمرانی کشوری اختیارات فوق الذکر در صورتی که بار مالی ناشی از تجدید نظر در قیمت ها از ۱۵ درصد مبلغ اولیه پیمان و حداکثر از مبلغ پنجاه میلیون ریال تجاوز ننماید، با وزیر یا رئیس دستگاه اجرایی و بیش از پنجاه میلیون ریال و تا یکصد و پنجاه میلیون ریال مشروط بر آنکه در ۱۰ درصد مبلغ اولیه پیمان تجاوز ننماید با وزیر یا رئیس دستگاه اجرایی و تأیید وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه (معاونت برنامه ریزی و مدیریت راهبردی رئیس جمهور)، خواهد بود.

۴- بررسی و اتخاذ تصمیم در مسائلی که مورد سؤال دستگاه های اجرایی و کارفرمایان بوده و قرارداد ‌در مورد آن ها راه حل مشخصی ارائه ننموده باشد.

۵- وظایف دبیرخانه شورای عالی فنی مذکور در این قانون را سازمان برنامه و بودجه عهده دار خواهد بود.

۶- مصوبات شورای عالی فنی مذکور در این قانون برای دولت لازم الاجراست.

مطابق بند الف ماده ۲۹ شرایط عمومی و خصوصی پیمان: «درضمن اجرای کار، ممکن است مقادیر درج شده درفهرست بها و مقادیر منضم به پیمان تغییر کند. تغییر مقادیربه وسیله مهندس مشاورمحاسبه می شود و پس از تصویب کارفرما به پیمانکار ابلاغ می‌گردد. پیمانکار با دریافت ابلاغ تغییر مقادیر کار، موظف به انجام کار با نرخ پیمان است، به شرط آنکه مبلغ ناشی از تغییر مقادیر کار، ازحدود تعیین شده در زیر بیشتر نشود.» تعدیل یا تجدید نظر در قیمت های پایه نرخ پیمان ها به عهده شورای عالی فنی می‌باشد. مطابق قسمت اول بند الف ماده ۲۹ قانون مورد اشاره تجدید نظر و تغییر در نرخ پیمان ها که اغلب افزایش نرخ آن را در پی دارد با توجه به شاخص قیمت ها و دلایل کافی باید انجام شود شرح ماده به دین قرار است که «جمع مبلغ مربوط به افزایش مقادیر و مبلغ کارهای با قیمت جدید نباید از ۲۵ درصد مبلغ اولیه پیمان بیشتر شود». در صورتی که در پیمان نامه و قرارداد پیش‌بینی لازم ‌در مورد جبران هزینه پیمانکاران شده باشد ملاک قرارداد می‌باشد.

۲-۲-۱-۳-۲- تعاریف و مفاهیم اشخاص و طرفین موضوع قراردادپیمان

از لحاظ قانونی فقط شخصیت حقیقی و حقوقی هستند که می‌توانند صاحب حق و تکلیف باشند، اولین شرط قرارداد دولتی آن است که حداقل یکی از طرفین قرارداد از اشخاص حقوق عمومی باشد یا قرارداد بین دو شخص حقوق عمومی منعقد شده باشد، البته زمانی قرارداد دولتی یا عمومی محسوب می‌گردد کف رکن دوم قرارداد، که همان موضوع قرارداد است، موجود باشد.(حبیب زاده، ۱۳۹۰، ص ۴۴)

افراد گاهی برای وصول به مقاصد انتفاعی یا غیر انتفاعی خود گروه هایی تشکیل می‌دهند و سرمایه و فعالیت خود را در این گروه ها متمرکز می‌کنند. قانون برای این گروه ها که بر طبق شرایط مقرر تشکیل شده باشند شخصیت مستقلی قائل است. این گروه ها که مانند افراد انسان می‌توانند نام و اقامتگاه و دارایی داشته باشند و طرف حق واقع گردند اشخاص حقوقی نامیده می‌شوند. به علاوه دسته ای از اموال نیز که به هدف خاصی اختصاص داده شده اند، مانند موقوفه، دارای شخصیت حقوقی هستند، ‌بنابرین‏ می توان گفت: شخص حقوقی عبارت است از دسته ای از افراد که دارای منافع مشترک بوده یا پاره ای از اموال که به هدف خاصی اختصاص داده شده اند و قانون آن ها را طرف حق می شناسد و برای آن ها شخصیت مستقلی قائل است، دولت، شهرداری، دانشگاه، شرکت‌های تجاری و موقوفات. (صفایی وقاسم زاده، ۱۳۸۹،ص۷و۸)

همان‌ طور که قبلاَ بیان شد بر طبق ماده ۱۸۳ قانون مدنی، پیمان نوعی عقد است که یک یا چند نفر در برابر یک یا چند نفر دیگر تعهد بر انجام کاری می نمایند، در قراردادهای پیمان نیز دو طرف در معامله قراردارند که پیمانکار و کارفرما نامیده می‌شوند، اما هر یک از طرفین دارای جانشین هستند که در ادامه به توضیح این مسئله می پردازیم:

۲-۲-۱-۳-۲-۱- کارفرما

در ماده ۶ شرایط عمومی پیمان کارفرما یک شخصیت حقوقی بیان شده زیرا در قراردادهای پیمان که طرحهای عمرانی در غالب آن به اجرا در می‌آید از طرف دولت نظارت می شود و متولی نظارت بر اجرای آن یک شخص حقوقی وابسته به حقوق عمومی است پس هیچگاه کارفرما نمی تواند شخص حقیقی باشد.

برای ایجاد شخصیت حقوقی شرایط زیر لازم است:

۱- قصد و اراده تشکیل شخص حقوقی، برای تشکیل شخصیت حقوقی وجود قصد و اراده لازم و ضروری است. در غیر اینصورت مثلاً هرگاه گروهی به منظور شرکت در یک مراسم گرد هم جمع شوند شخص حقوقی به وجود نمی آید، حتی اگر این مراسم دنباله و هدف خاصی داشته باشد.

۲- هدفدار بودن گروه، این موجود برای نیل به اهداف خاصی پا به عرصه وجود می‌گذارد و فعالیت می‌کند، هرگاه دسته ای از افراد و یا پاره ای از اموال بدون رسیدن به هدف معین در کنار هم قرار گیرند، شخص حقوقی تشکیل نخواهد شد. (صفایی و قاسم زاده،۱۳۸۹،ص۱۶۲)

‌در مورد قراردادهای دولتی ظاهراًً حکم خاصی وجود ندارد، و ‌در مورد شرایط انعقاد اینگونه قراردادها پیش‌بینی نشده است، و این شرایط بر اساس قواعد عمومی قراردادها مندرج در ماده ۱۹۰ قانون مدنی، قابل بررسی می‌باشد. (حبیب زاده، ۱۳۹۰، ص ۹۹)

۲-۲-۱-۳-۲-۲- اشخاص حقوقی حقوق عمومی

اشخاص حقوقی دو دسته هستند، یکی اشخاص حقوقی حقوق خصوصی و دیگری اشخاص حقوقی حقوق عمومی، شخص حقوقی که مربوط به حقوق عمومی باشد، شخصیت حقوقی حقوق عمومی شناخته می شود که ما در این مبحث بیشتر ‌در مورد این نوع شخصیت بحث به میان می آوریم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی را ‌به این صورت تعریف ‌کرده‌است: ادراکی است که افراد از وضعیتی که در آن زندگی می‌کنند و زمینه فرهنگی و سیستم ارزشی که در آن هستند دارند که این ادراک ‌بر اساس اهداف، انتظارات، استانداردها و علایق آن ها می‌باشد (سازمان بهداشت جهانی ،۱۹۹۸). اصطلاح کیفیت زندگی یک مفهوم بین رشته‌ای در رشته‌های روان شناسی، پزشکی و جامعه شناسی است.

تمام دانشمندان ‌در مورد تعریف مفهوم کیفیت زندگی بر روی سه اصل توافق دارند:

۱-کیفیت زندگی حاصل یک ارزشیابی ذهنی است وخود بیمار بهتر از هرکس دیگری می‌تواند راجع به کیفیت زندگی خود قضاوت کند. اما گاهی شرایطی وجود دارد که این قضاوت را برای بیمار مشکل می‌سازد که در این موارد خاص، از فرد مراقبت کننده پزشک و پرستار می‌خواهیم ارزیابی را انجام دهد.

۲- کیفیت زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است نه یک ماهیت ایستا، بدین معنا که در طول زمان همگام باتغییرات درونی و بیرونی تغییر می‌کند.

۳- کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی می‌باشد وباید از زوایا و ابعاد مختلفی سنجیده شود که این ابعاد محور اصلی چهارچوب تحقیقات کیفیت زندگی را تشکیل می‌دهد(نائینیان، ۱۳۸۴).

یک توافق کلی در بین پژوهشگران وجود دارد که سازه کیفیت زندگی، متشکل از عوامل عینی (کارکردهای جسمانی، روانی ـ اجتماعی) و عوامل ذهنی (بهزیستی ذهنی) است. عوامل ذهنی بیشتر بر رضایت از زندگی تأکید دارند، درحالی که عوامل عینی بیشتر بر نیازهای مادی و مشارکت در فعالیت‌ها و روابط بین فردی متمرکز هستند (لمبر و نبر[۱۹]،۲۰۰۴). شاخص‌های عینی، مواردی مانند سطح سواد، سطح در آمد، شرایط کاری، وضعیت تاهل، امنیت، جایگاه اجتماعی و تولید اقتصادی هستند که هم می‌توانند به طور منفرد و هم به صورت ترکیبی در تعیین کیفیت زندگی مورد تحلیل قرار بگیرند. شاخص‌های ذهنی، ‌بر اساس ارزیابی و برداشت ‌در مورد سطح رضایت، شادی وامیدواری و نظیر این ها به دست می‌آیند. در واقع شاخص‌های عینی در بهترین حالت، فرصت‌ها و امکانات ارتقای کیفیت زندگی را فراهم می‌کنند. ولی به تنهایی، نمی‌توانند آن را تامین کنند ( کاستانزا، فیشر، عالی[۲۰] ، ۲۰۰۷).مرور نتایج تحقیقات در زمینه نقش و تأثیر فعالیت های بدنی و ورزش بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی (تندرستی، رضایت شغلی، خلاقیت، روابط اجتماعی و خانوادگی) نقش و تأثیر تردید ناپذیر این فعالیت ها و مداخله های تمرینی را بر تندرستی و سلامت روانی و رشد اجتماعی نشان می‌دهد. فعالیت های بدنی موجب کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش روحیه شاد و تعامل اجتماعی(تقوی، ۱۳۸۵) ، کاهش عوامل خطر قلبی و عروقی(صدیق، ۱۳۸۵) افزایش خودپنداره، کاهش فشار خون و ده ها اثر مثبت دیگر می شود(رمضانی نژاد، ۱۳۸۹) .با توجه به آنچه گذشت و با عنایت به نقش سه متغیر عزت نفس ، شادکامی و کیفیت زندگی به عنوان شاخص های مهم سلامت روان، هدف پژوهش حاضر اثر بخشی ورزش بر کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس جوانان خواهد بود تا بدینوسیله بتوان به نقش کلیدی ورزش بر برخی عوامل روانشناختی انسان و درنهایت به نقش ورزش بر بهداشت روان بیشتر پی برده شود.

۳-۱-اهمیت و ضرورت تحقیق

اختلالات روانی از قبیل افسردگی و اضطراب بر زندگی میلیون ها نفر از مردم جهان تاثیر گذاشته و با افزایش مرگ و میر و هزینه مراقبت های بهداشتی ارتباط دارد. این مسئله بسیار جدی و دردناک است و می‌تواند زندگی شخص، خانواده، دوستان و دیگران را مختل نماید. این اختلالات در سنین مختلف و با درجات گوناگون بروز می کند. یکی از بهترین، ساده ترین و مقرون به صرفه ترین عامل جهت داشتن سلامت روانی، فعالیت‌های ورزشی است.

افرادی که در حرفه پزشکی و علوم بیولوژیک فعالیت می‌کنند، تاثیر ورزش در پیشگیری از مشکلات جسمی را تأیید کرده‌اند. همچنین متخصصان سلامت روان معتقدند که ورزش در پیشگیری و درمان مشکلات مربوط به سلامت روان نقش مهمی را ایفا می کند. بایدل و فوکس(۲۰۰۰) با انجام تحقیقاتی در این زمینه نشان داده‌اند که بین ورزش و سلامت روان ارتباط قوی وجود است و ورزش سبب کاهش اضطراب و افسردگی، افزایش اعتماد به نفس و خودباوری، بخصوص در زمینه فیزیکی می شود. به علاوه، مقابله با استرس را بهبود می بخشد(نقل از ذوالفقاری،۱۳۸۱). انجمن ملی بهداشت روان آمریکا ۶ مورد از مواردی که نیاز به تحقیقات بیشتر دارند را به صورت زیر معرفی ‌کرده‌است:

۱- ورزش با کاهش اضطراب همراه است.

۲- ورزش افسردگی خفیف تا متوسط را کاهش می‌دهد.

۳- ورزش طولانی مدت با کاهش عصبانیت و اضطراب همراه است.

۴- ورزش در کنار درمان، بر روی افسردگی شدیدتر مؤثر است.

۵- ورزش شاخص‌های مختلف استرس را کاهش می‌دهد.

۶- ورزش تاثیر مفید هیجانی روی دو جنس و در همه سنین دارد.

چنانچه مشهود است اهمیت تاثیر ورزش برروی متغیر های روانی مورد تأکید است و البته متغیر هایی چون اضطراب و افسردگی به عنوان پایه های سلامت روان، به طور مستقیم بر روی کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس تاثیر می‌گذارند.

از طرفی اکثر مطالعات انجام شده ‌در مورد ورزش و سه متغیر کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس به صورت توصیفی و پژوهش های همبستگی یا علی پس رویدادی بوده اند. لذا نه تنها رابطه علی ورزش بر این شاخص ها مشخص نشده است بلکه مقادیر اندازه تاثیرات ورزش نیز بسیار معدود است. از طرفی با توجه به اهمیت روز افزون پیشگیری و روان شناسی سلامت در سال‌های اخیر پژوهش عمیق تر در زمینه ورزش می‌تواند راهگشای پیشگیری از اختلالات و همچنین افزایش سلامت روانی فرد باشد.لذا هدف پژوهش حاضر آزمودن اثر بخشی ورزش بر روی کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس جوانان و تعیین ضرایب اتا یا معنی داری عملی این تاثیر می‌باشد.

بهره وران

۱-آموزش و پرورش

۲-مؤسسات توانبخشی و باز توانی

۳-ارگان های ذی ربط تربیت بدنی

۴-مراکز مشاوره و روان درمانی

۵-وزارت علوم و فناوری

۶-وزارت ورزش و جوانان

۴-۱-فرضیه‌های پژوهش

فرضیه اصلی پژوهش:

ورزش برمیزان عزت نفس ، شادکامی و کیفیت زندگی جوانان تاثیر دارد.

فرضیه های فرعی:

ورزش بر عزت نفس و مؤلفه‌ های آن(عزت نفس عمومی ،عزت نفس اجتماعی، عزت نفس تحصیلی وعزت نفس خانوادگی) در جوانان تاثیر دارد.

ورزش بر شادکامی ذهنی و مؤلفه‌ های آن(خود پنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، احساس زیبایی شناسی، خود کارآمدی، امیدواری) جوانان تاثیر دارد.

ورزش بر کیفیت زندگی و مؤلفه‌ های آن(سلامت جسمی ، سلامت روان شناختی ، روابط اجتماعی و سلامت محیطی) جوانان تاثیر دارد.

۵-۱-اهداف تحقیق :

هدف اصلی:

تعیین میزان اثربخشی ورزش بر عزت نفس ، شادکامی و کیفیت زندگی جوانان.

اهداف فرعی:

تعیین میزان اثربخشی ورزش بر عزت نفس و مؤلفه‌ های آن(عزت نفس عمومی،عزت نفس اجتماعی، عزت نفس تحصیلی وعزت نفس خانوادگی) در جوانان.

تعیین میزان اثربخشی ورزش بر شادکامی ذهنی و مؤلفه‌ های آن(خود پنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، احساس زیبایی شناسی، خود ‌کارآمدی، امیدواری) در جوانان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




الف : بازفروش کالای فاسد شدنی

همان طوری که در بند ۳ ماده ۴۸ قانون فروش کالا آمده فروشنده ای که کالای فاسد شدنی را در اختیار دارد و تصرف آن را حفظ کرده ، تنها در صورتی مایل به تحویل کالا خواهد بود که پرداخت همزمان قیمت صورت گیرد . طبق مفهوم این بند در صورتی که کالا ها با گذشت زمان از نظر فیزیکی رو به زوال رفته و خراب شود کالای فاسد شدنی خواهد بود و همچنین کالایی را که به درجه ای رسیده که در مفهوم تجاری غیرقابل معامله شده باشد به احتمال زیاد خراب و فاسد شناخته می‌شوند ، منظور از مفهوم تجاری یعنی این که آن گونه که در اصل معامله می‌شوند به صورت جدید نیز توسط تجار مورد معامله قرار بگیرند . اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که مفهوم فسادی که در این بند آمده کاهش احتمالی در ارزش کالا که همراه با افت قیمت بازار آن کالا را در بر نمی گیرد و مشمول فساد نخواهد بود [۱۳۱]۴ .

عبارت « و خریدار ظرف یک مدت متعارف قیمت را پرداخت نکرده باشد » ‌به این معنی است که هم برای کالای فاسد شدنی است و هم برای صورتی که کالا فاسد شدنی نیست اما فروشنده با دادن اخطار به خریدار کالا را بازفروش می کند .

این عبارت بدین معنا است که پس از گذشت زمان مشخص برای پرداخت قیمت کالای فاسد شدنی پیش از آن که فروشنده بتواند کالا را بازفروش کند خریدار مقصر می‌تواند در زمان متعارفی قیمت را بپردازد . مسئله ای که در این خصوص وجود دارد این است که ‌در مورد کالای قابل فساد « مهلت متعارف » از چه زمانی محاسبه می شود ؟

نکته ای که از این بند به صراحت برمی آید این است که در صورتی که کالا فاسد شدنی است نیازی به ارسال اخطار بازفروش نیست ، در نتیجه مطمئناً این زمان در این مورد از زمان اخطار شروع نمی شود . در موردی که کالا فاسدشدنی باشد تنها زمانی که می‌تواند محاسبه شود زمان مشخص شده به موجب قرارداد خواهد بود ؛ پس اگر این زمان در قرارداد مشخص نشده باشد مهلت متعارف از زمانی شروع می شود که قرارداد منعقد شده است . با این وجود به موجب قانون عادی قرارداد « زمان » اساس قرارداد می‌باشد ، هر زمان که شرایط و اوضاع و احوال موجود در قرارداد یا ماهیت موضوع نشان دهد که در زمان مشخصی که مطابق با « قراردادهای تجاری » [۱۳۲]۱ مشخص می شود باید تعهد صورت گیرد ، باید این تاریخ رعایت شود [۱۳۳]۲ .

در واقع قانون‌گذار در دو صورت زمان را در قرارداد مهم دانسته است ، مورد اول هنگامی است که کالا در حال فساد باشد و مورد دوم درصورتی است که قرارداد فوری باشد ( که موضوع بحث ما نیست ) و در سایر موارد این گونه نمی باشد [۱۳۴]۳ .

ب : ارسال اخطاری از سوی فروشنده مبنی بر قصد بازفروش

قسمت دوم بند ۳ ماده ۴۸ قانون فروش کالا بدون درنظر گرفتن ماهیت کالای فروخته شده ، فروشنده ای را که قیمت کالای خود را دریافت نکرده را قادر می‌سازد تا به وسیله ارسال اخطار به خریدار اقدام به بازفروش کالا نماید ، البته این بند زمان معقول به خریدار برای اجرای تعهدش که پرداخت قیمت کالا می‌باشد اعطا ‌کرده‌است .

در صورتی که از عبارات و قیودات به کار رفته شده در قرارداد قصد خاصی به دست نیاید مقررات مربوط به زمان پرداخت امری مهم در قرارداد تلقی نمی شود به عبارت دیگر اصولاً زمان پرداخت امری مهم تلقی نمی شود مگر در موارد مشخصی ، ‌بنابرین‏ قصور خریدار در زمان مقرر شده در قرارداد برای پرداخت قیمت کالا ، فروشنده ای را که قیمت کالا را کامل دریافت نکرده در فسخ تلقی کردن قرارداد مستحق نمی کند و خریدار اصلی در هر زمان پیشنهاد قیمت را مطرح کند فروشنده باید قرارداد را تحت تعهدی که برای تحویل کالا دارد ادامه دهد . بند ۳ ماده ۴۸ فروشنده مذبور را قادر می‌سازد تا با دادن اخطار به خریدار زمینه پرداخت را فراهم کند . در واقع حتی تأخیر در پرداخت در موردی که زمان تحویل در قرارداد مهم نیست ، فروشنده می‌تواند به وسیله دادن اخطار زمان را مهم و اساسی نشان بدهد [۱۳۵]۱ ، چرا که با این اقدام خریدار مهلت دارد در زمان معقولی اقدام به پرداخت قیمت کالا کند زیرا بعد از این اقدام قصور در پرداخت قیمت ظرف مهلت معقول فروشنده را در فسخ تلقی کردن قرارداد مستحق می‌سازد و بعد از قصور خریدار در پرداخت قیمت ، فروشنده می‌تواند به قرارداد اصلی خاتمه داده و کالا را باز فروش نماید . در واقع قصور خریدار بعد از اخطار به مثابه فسخ بوده و فروشنده به وسیله بازفروش کالا این فسخ خریدار را می پذیرد [۱۳۶]۲ .

این بازفروش همان طوری که قبلاً در مبحث توقیف کالای در حمل و نقل توضیح داده شد در واقع خاتمه دادن به قرارداد اولیه می‌باشد .

این مسئله که زمان معقول به چه میزان می‌باشد موضوع بسیار مهمی محسوب می شود ، جایی که اخطار به خریدار مبنی بر قصد بازفروش مطابق بند۳ ماده ۴۸ ضرورت داشته باشد زمان معقول از تاریخ ارسال اخطار محاسبه می شود .

در صورتی که خود اخطار متضمن زمان مشخصی برای پرداخت باشد معقول بودن زمان اعطا شده توسط فروشنده ، بستگی ‌به این دارد که آیا قبل از اخطار تأخیری از ناحیه خریدار صورت گرفته یا نه . معقول بودن مهلتی که به وسیله اخطار تعیین شده می بایست در زمانی که اخطار به خریدار داده شده مورد قضاوت قرار گیرد [۱۳۷]۳ .

بند سوم : امتناع خریدار و پیدایش حق فسخ برای فروشنده

در صورتی که خریدار از انجام تعهد بر طبق قرارداد امتناع کند ، فروشنده در قبول این امتناع اختیار دارد به عبارت دیگر فروشنده می‌تواند قرارداد را فسخ شده فرض کند و کالا را به مالکیت خود درآورد . خریدار باید با اقداماتش یا با قصور در اجرای تعهداتش ثابت کند قصد فسخ قرارداد را دارد ، قواعدعمومی قراردادها است که مشخص می‌کند در چه زمانی خریدار از چنین روش هایی برای امتناع استفاده ‌کرده‌است .

« نقض یک شرط از قرارداد الزاماًً حتی یک اشاره ضمنی از قصد امتناع کل قرارداد را به ذهن متبادر نمی کند»[۱۳۸]۴.

‌بنابرین‏ خریداری که تعهد ناشی از قرارداد را به وسیله عدم پرداخت اقساط جداگانه ، نقض کند این عمل او امتناع محسوب نمی شود به عبارت دیگر درصورتی که خریدار صرفاً در پرداخت یک قسط قصور ورزد این اقدام به طور طبیعی ‌به این معنا نیست که خریدار قصد امتناع معامله را دارد [۱۳۹]۱ .

بر اساس قرارداد اولیه مالکیت معتبری به خریدار نخست منتقل می شود ، اما عمل او در امتناع قرارداد دلیل ظاهر بر فسخ قرارداد محسوب می شود و در صورتی که فروشنده این فسخ را بپذیرد ، قرارداد بدین طریق خاتمه می‌یابد و هر گونه مالکیت منتقل شده به خریدار دوباره به فروشنده باز خواهد گشت [۱۴۰]۲ .

در این صورت فروشنده میان حالت تأیید و فسخ قرارداد مختار می‌باشد در صورتی که قرارداد را تأیید کند قرارداد به همان صورت باقی خواهد ماند و در صورت فسخ نتیجه اش این است که فروشنده نسبت به ادامه تعهدات خود آزاد می شود و نسبت به خسارات وارده می‌تواند از خریدار شکایت کند ، کالا نیز به ملکیت فروشنده برمی گردد و وی می‌تواند آن را به عنوان مالک به فروش رساند [۱۴۱]۳ .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




ج) صدور رأی وحدت رویه :

این موضوع ، بر اساس اصل ۱۶۱ قانون اساسی ، به عنوان یکی از اهداف تشکیل دیوانعالی کشور بیان گردیده است .آرای وحدت رویه به استنباط های متشتت و مختلف دادگاه ها و شعب دیوانعالی از قانون پایان بخشیده و رویه واحدی در استنباط از قانون ایجاد می‌کند.[۸]

گفتار دوم : نحوه دادرسی و سوابق رسیدگی در دیوانعالی کشور

اصرار قانون بر این است که دیوانعالی کشور صرفا از جهت شکلی رسیدگی می‌کند اما نظر مخالف ، با توجه به تنزل این مرجع در حد یک مقام تجدید نظر ، قابل پذیرش تر است ؛ چنین مرجعی در قوانین سایر کشور ها نیز پیش‌بینی شده است.

۱-ورود در ماهیت آرای توسط دیوانعالی کشور

این دیدگاه که دیوانعالی کشور صرفاً «رسیدگی شکلی» می کند قابل خدشه است. دیوان حق دارد احکام محاکم جزایی را هم از لحاظ استنباط دادگاه ، از جهت تقصیر و عدم تقصیر و هم از لحاظ انطباق با قوانین جزایی و هم از لحاظ میزان مجازات و همچنین ، جامعیت تحقیقات و نداشتن منقصت نظارت کرده ، در صورت عدم صحت ، آن را نقض کند و بدیهی است این نظارت چهارگانه ملازمه با ورود در ماهیت دارد و بدون ورود در ماهیت ، دیوانعالی کشور قادر نخواهد بود وظایف خود را انجام دهد. دیوان کشور فرانسه هم برای توجیه حق نظارت خود نسبت به ماهیت احکام جزایی ، متمسک به ق.ا.د.ک مبنی بر لزوم مستدل بودن و مبهم نبودن تحقیقات محاکم می شود . هر چند این موضوع ماهوی محسوب نمی شود ولی از این راه به طور غیر مستقیم وارد ماهیت شده و آرای مخدوشه را ملغی الاثر می‌سازد. (معاونت آموزشی قوه قضاییه ، ۱۳۸۷ ، ۱۳)

۲-سابقه دیوان در رسیدگی به پرونده های کیفری

به هر حال به مناسبت اینکه دیوانعالی کشور مرجع نقض و ابرام و یا صدور رأی اصراری (یا وحدت رویه) در پرونده های موضوع زنای مستوجب قتل یا رجم و یا مستنبط از رأی وحدت رویه شماره ۷۰۹ ، در مواردی مرجع رسیدگی پرونده های مستوجب حد جلد نیز می‌باشد به ذکر مطالبی برای آشنایی با این مرجع پرداخته ایم.

به طور کلی ، در نظام کیفری متحول ما ، دو دیدگاه متفاوت ‌در مورد تجدید نظر آرای محاکم کیفری می توان به عیان مشاهده کرد ؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ، همچنین در اوایل پیروزی انقلاب ، بر حسب تقسیم بندی سه گانه جرایم به خلاف ، جنحه و جنایت ، مراجع رسیدگی نیز به دادگاه خلاف و دادگاه جنحه و جنایی تقسیم شده بود و مرجع تجدید نظر آرای دادگاه خلاف ، دادگاه جنحه ، و مرجع تجدید نظر آرای دادگاه جنحه ، دادگاه استان و فرجام خواهی از آرای دیوان جنایی در دیوانعالی کشور صورت می گرفت .

در نظام دادگاه های کیفری ۱ و ۲ هم تقریباً به همین منوال بوده است ، و سپس قانون تجدید نظر آرای دادگاه ها (مصوب ۱۳۷۲) مرجع تجدید نظر آرای دادگاه کیفری ۲ را دادگاه کیفری ۱ و مرجع تجدید نظر آرای دادگاه کیفری ۱ را دیوانعالی کشور بیان کرده بود. اما با تصویب ق.ت.د.ع.ا و اختصاص یک مرجع عام برای رسیدگی به کلیه جرایم ضابطه تجدید نظر خواهی را بر دیدگاه شخصی استوار کرد. مقنن با درجه بندی جرایم و احصا ء آن ها و همچنین با اصلاح ق.ت.د.ع.ا (۱۳۸۱) صلاحیت دادگاه واحد عمومی در امور کیفری به دو دادگاه عمومی کیفری و دادگاه کیفری استان محول شد ، و قانون ، حدود صلاحیت هر یک از مراجع را احصاء کرد . و سپس در ماده ۲۱ قانون مرقوم ، مرجع تجدید نظر آرای دادگاه عمومی جزایی و انقلاب را دادگاه تجدید نظر استان ، و مرجع فرجام خواهی دادگاه کیفری استان را دیوانعالی کشور اعلام کرد (در نتیجه ماده ۲۱ ق.ت.د.ع.ا (اصلاحی) ، ماده ۲۳۳ ق.ا.د.ک را با عنایت به ماده ۳۰ ق.ت.د.ع.ا در قسمت‌هایی که با آن مغایرت دارد الغا ‌کرده‌است ) .با این وجود اعمال نظارتی دیوان که در بسیاری از امور وجود آن مهمتر تلقی می شود ، وجود ندارد و منحصر به موارد مندرج در ماده ۲۱ ق.ت.د.ع.ا می شود (از لحاظ کیفری).

۳- روش دادرسی در دیوانعالی کشور

خالی از لطف نیست که بدانیم روش های دادرسی را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد : روش بازجویی و روش مقابله.در روش بازجویی ، به آنچه در مراحل پیشین به وسیله پلیس و دادسرا انجام گرفته اعتبار ویژه ای اعطا می‌گردد و روند رسیدگی دادگاه نیز به همان شیوه ادامه می‌یابد . اما در روش مقابله ، دادستان و شاکی خصوصی بدون برخورداری از هیچ امتیاز ویژه ای در مقابل وکیل مدافع و متهم قرار می گیرند و تحقیات از ابتدا آغاز می شود ، و هر جزئی از دعوی به صورت جداگانه و سپس در مجموع مورد بحث و اظهار نظر و رد و انکار یا قبول و اعتراف قرار می‌گیرد .

اصل عمده و اساسی در روش دادرسی کشور فرانسه این است که همه حقایق و واقعیات مربوط به دعوی کشف ، گردآوری و آماده شده تا دادگاه ‌بر اساس آن ها ‌در مورد متهم حکم کند ، برای این منظور بازپرسی و بازجویی های گسترده به وسیله دادسرا و پلس انجام می شود و وظیفه قاضی است که دلایل مورد نیاز برای حکم خود را از این مجموعه استنباط کند (بوشهری ، ۱۳۹۱ ، ۱۰۷). در روش بازجویی قاضی تصمیم می‌گیرد کدام دلیل را بپذیرد و یا به تشخیص خود رد کند ، بدون اینکه فرصتی برای مقابله با آن به کسی داده شود . به هر حال تعیین ارزش و قوت دلایل با قاضی است .اعتماد فراوان به محتویات پرونده به خصوص زمانی که متضمن اعتراف متهم در مراحل قبل باشد ، دادرسی را فوری و بی هیجان می‌کند. نظام رسیدگی به پرونده های کیفری در کشورمان به نظام بازجویی شباهت فراوانی دارد ، ولی در دیوانعالی کشور حضور متهم و وکیل مدافع و به طور کلی طرفین دعوی ، بعید است و شعب دیوان بدون حضور طرفین دعوی اقدام به رسیدگی می کند.

گفتار سوم : دیوانعالی در سایر کشورها

ارائه این مطلب که آیا وجود چنین مرجعی لازم است ؟ و جایگاه این مرجع در سایر کشورها چگونه است ،مستلزم ذکر مطالبی پیرامون این موضوع در قوانین کشور های دیگر است .

۱- آمریکا

دیوانعالی کشور آمریکا متشکل از ریاست دیوان و ۸ دستیار است که جلسات با حضور ۶ عضو رسمیت می‌یابد. این دیوان اصولاً مرجع تجدید نظر آرای صادره از دادگاه های تجدید نظر و فدرال می‌باشد. رسیدگی در دیوان اصولاً به صورت فرجامی و مرتبط با تفسیر و نحوه اعمال قانون است، و اگر تشخیص دهد پرونده جنبه موضوعی دارد، در این صورت برای تکمیل به دادگاه تالی ارجاع می‌دهد (بوشهری، ۱۳۸۹ ، ۱۸۲- ۱۸۳).

۲- انگلستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]