صاحب نظران برنامه درسی ‌در مورد تحلیل محتوا ویژگی های مختلفی بیان کرده‌اند که در اینجا به چند مورد اشاره می شود:

    1. عینی بودن:[۱]این خصوصیت به استفاده از قواعد و قوانین دقیق و روشن اشاره می کند، به طوری که اگر محققان دیگر همان محتوا را با همان روش، دوباره تحلیل کنند، نتایج مشابهی به دست می آورند؛ پس نتایج باید مستقل از تحلیل گرها باشد و با تکرار مجدد، همان نتایج به دست آید. این ویژگی نشان دهنده ی قابلیت بازبینی و بازسازی نتایج است.

      1. نظام مند بودن:[۲]این خصوصیت بیان می‌کند که تمام عناصر موجود در محتوا باید بر اساس واحدها و مقوله هایی که برای بررسی در نظر گرفته شده اند، تحلیل شوند و محقق نباید عناصری را از محتوا به دلخواه کنار بگذارد یا فقط برخی از عناصر را تحلیل نماید.

    1. آشکار بودن:[۳]منظور این است که در تحلیل محتوا باید به متن یا پیام آشکار و روشن توجه شود و از هر گونه استنباط شخصی و پیش داوری های فردی تحلیل گر درباره ی محتوا جلوگیری گردد.

  1. کمی بودن:[۴]این ویژگی، تحلیل محتوا را از یک مطالعه ی معمولی جدا می‌کند و جانشین جنبه‌های ذهنی و استنباطی بررسی ها و تحلیل های نظری است که با مقیاس دقیق قابل ارزیابی نیست. مطابق این ویژگی، تحلیل گر باید معلوم کند چه کلمات، مضامین و نمادهایی بیش از همه و به چه تعداد در متن تکرار شده اند. این نوع تحلیل مشخص می‌کند که ارتباط مفاهیم و عناصر چگونه است و چه عواملی آن ها را به هم پیوند می‌دهد؟ ( کوی، ۱۳۷۵ و شعبانی، ۱۳۸۰).

۲-۵٫ انواع تحلیل محتوا

برلسون (۱۹۵۲) تحلیل محتوا را بر اساس مقاصد اصلی آن به پنج نوع تقسیم ‌کرده‌است:

    1. توصیف ویژگی های ماهیتی محتوای پیام

    1. توصیف ویژگی های شکلی محتوای پیام

    1. استنتاج هایی درباره ی تولید کننده محتوا

    1. استنتاج هایی درباره ی مخاطبین محتوا

  1. پیشگویی تأثیرات محتوا بر مخاطبین

نیویندورف[۵] (۲۰۰۲) چهار نوع تحلیل محتوا را مطرح می‌کند:

    1. تحلیل محتوای توصیفی

    1. تحلیل محتوای استنتاجی

    1. تحلیل محتوای پیش گویی

  1. تحلیل محتوای روان سنجی

نوریان (۱۳۸۷) تحلیل محتوای رسانه های آموزشی را به سه نوع تقسیم ‌کرده‌است که به توضیح مختصری درباره هر کدام می پردازیم:

  1. تحلیل محتوای توصیفی[۶] رسانه های آموزشی:

تحلیل محتوای توصیفی، به تبیین ویژگی های محتوای آشکار یک رسانه آموزشی می پردازد. این نوع از تحلیل محتوا، کاربرد گسترده ای در بررسی رسانه های آموزشی دارد و ابعاد گوناگون ویژگی های رسانه آموزشی را در بر می‌گیرد. تحلیل محتوای توصیفی روش تحلیلی بعد از وقوع است. یعنی توصیف کمّی محتوای بارز یک متن ( نوریان(۱۳۸۱) به نقل از ‌سلیمان پور، ۱۳۸۴).

  1. تحلیل محتوای ارتباطی[۷] رسانه های آموزشی:

در این تحلیل ها، روابط بین عناصر برنامه درسی و رسانه های آموزشی بررسی می شود. قضاوت ‌در مورد نتایج حاصل از این بررسی به میزان زیادی با الگوی طراحی برنامه درسی انتخابی مرتبط است. الگوهای طراحی برنامه درسی تبیین کننده عناصر یک برنامه درسی و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگرند. همین امر موجب می شود که در الگوی مبتنی بر موضوع های درسی مدوّن، یک رسانه آموزشی هم چون کتاب درسی تنها رسانه آموزشی باشد. در این صورت لازم است تمام اهداف برنامه درسی توسط محتوای کتاب درسی پوشش داده شود. اما در الگوی مبتنی بر دانش آموز، کتاب درسی یکی از رسانه های آموزشی است و معلم و دانش آموزان، در فرایند یاد دهی – یادگیری، از منابع و رسانه های متنوعی استفاده می‌کنند (نوریان، ۱۳۸۷).

  1. تحلیل محتوای استنباطی[۸] رسانه های آموزشی:

در تحلیل محتوای استنباطی، محقق به دنبال یافتن برخی واقعیات اجتماعی زمان تولید رسانه، پیش‌بینی تأثیرات رسانه آموزشی بر فراگیران و جهت گیری های خاص و غیر اعلام شده رسانه آموزشی است. این نوع از تحلیل محتوای رسانه آموزشی نیز دارای ابعاد گسترده ای است و به خلاقیت و نوآوری محقق بستگی تام دارد (همان منبع). تحلیل محتوای استنباطی صرفا توصیف محتوای متن را مد نظر ندارد، بلکه هدف آن نتیجه گیری از محتوای یک متن ‌در مورد جنبه هایی از واقعیت اجتماعی است. ‌بنابرین‏، این تحلیل باید به طور بسیار دقیق مشخصه‌ های خارج از متن را کنترل کند تا از نتیجه گیری های اشتباه پیشگیری شود (مرتن[۹] (۱۹۸۳) به نقل از ‌سلیمان پور، ۱۳۸۴).

۲-۶٫ابعاد تحلیل محتوا در نظام آموزش و پرورش

رسانه های آموزشی به عنوان ابزارهایی برای تسهیل فرایند یادگیری، نقش به سزایی در نظام های آموزش و پرورش ایفا می‌کنند و به تبع آن تحقیق و ارزشیابی آن ها در اثربخشی نظام آموزشی کشور امری حیاتی است. ارزشیابی رسانه های آموزشی در مراحل مختلف طراحی، تولید و اجرای برنامه های درسی مورد توجه است (نوریان، ۱۳۸۷). نوریان (۱۳۸۲) هر فعالیتی برای اثربخشی کاربرد رسانه آموزشی در این نظام، ‌برون‌دادی عظیم خواهد داشت و بر فرایند آموزش میلیون ها کودک و نوجوان تأثیر گذار خواهد بود. از نظر وی نقش تحلیل محتوا از دو بعد قابل بررسی است:

    1. اجرای طرح های تحلیل محتوا، به نتایجی می‌ انجامد که امکان دستیابی به آن از سایر روش ها وجود ندارد و یا دشوار است.

  1. تحلیل محتوا قبل از اجرای برنامه نیز قابل انجام است و برای دستیابی به نتایج، به انجام هزینه های گزاف اجرای آزمایشی برنامه های درسی نیاز نیست.

در بعد اول می توان گفت: برخی از نتایج اجرای برنامه، تأثیرات خود را در بلند مدت نشان می‌دهند؛ به ویژه در ابعاد ارزشی و نگرشی. علاوه بر این، امکان تعیین تأثیرات برنامه در فراگیران در مقایسه با عواملی هم چون، خانواده، گروه همسالان و رسانه ها به سختی وجود دارد. تحلیل محتوا امکان پاسخ گویی به سؤالاتی را فراهم می آورد که با دیگر روش های تحقیق و ارزشیابی، پاسخ گویی به آن ها دشوار است. در بعد دوم نیز می توان گفت: ارزشیابی های متداول برنامه درسی و رسانه های آموزشی بر سه منبع اطلاعاتی، قضاوت، عملکرد و مشاهده مبتنی است.

هر یک از این داده های سه گانه در صورتی قابل دست یابی است که برنامه، حداقل به طور آزمایشی اجرا شود. اجرای آزمایشی نیز ضمن هزینه های گزاف، گاهی باعث از بین رفتن فرصت یادگیری برای فراگیران گروه آزمایش می شود؛ این در حالی است که انجام تحلیل محتوا می‌تواند با آماده شدن رسانه صورت گیرد و نیازی به اجرای آزمایشی ندارد ( نوریان، ۱۳۸۷).

۲-۷٫کاربردهای تحلیل محتوا

روش تحلیل محتوا در پژوهش های اصیل تعلیم و تربیت از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار است و برای تحلیل محتوای کتاب های درسی زمینه ها و کاربردهای متنوعی را می توان در نظر گرفت که سه کاربرد آن عبارتند از:

    1. کاربرد توصیفی[۱۰]: به عنوان اولین سطح تحقیقات علمی در پی شناخت پدیده ها و بیان و توصیف دقیق آن ها می‌باشد. در واقع تحقیق توصیفی نوعی عکس برداری از واقعیت ها و پدیده هاست که محقق از این طریق تصویر برداری جوانب و زوایای مختلف به شناخت و درک پدیده ها می پردازد. سطح بالاتر این تحقیقات به کشف و شناخت روابط بین پدیده ها و اجزای درونی آن ها می پردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...