مقالات و پایان نامه ها | ۲-۲-۲-۱- اﻫﻤﯿﺖ ﻣﺤﯿﻂ ﺑﺼﺮی ﺷﻬﺮ – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
پنج موضوع بسیار مهم مدیریت شهری عبارتند از: تامین اعتبار شهرداریها، مسکن شهری، خدمات و امکانات اصلی، سیستمهای اطلاعات شهری، بخش غیر رسمی شهری و قابلیتهای نهادی شهر شامل نقش شهرداریها. در واقع موضوع اصلی مدیریت شهری عبارت است از: شهر، مناطق شهری و اجتماعی درون شهری و مأموریت آن درک کلان و جامع از فرآیندهای رشد و توسعه اقتصاد شهری، توسعه اجتماعی و زیست محیطی از منظرهای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی برای حل مشکلات و ارتقای کیفیت زیستی و توسعه پایدار شهر در سطوح محلی، منطقهای و ملی است. (کاظمیان و همکاران، ۱۳۹۲: ۲۶).
۲-۲-۲- مدیریت بصری شهر :
اگر مدیریت به روش دستیابی به اهداف تعریف شود، آنگاه ابعاد مدیریت بصری شهر را میتوان به فرایند برنامهریزی و طراحی کیفیت بصری، سازماندهی کیفیت بصری، هدایت تحقق کیفیت بصری و نظارت و کنترل بر فرم کالبدی به منظور کمک به ادراک و تجربه قویتر ناظرین در فضا و ایجاد تصویر ذهنی منسجم و پیوسته از شهر در ذهن شهروندان ، در حین عدم کاستن از شگفت انگیزی و راز آمیزی فضا تعریف کرد. برنامهریزی به معنای شناسایی اهداف برای عملیات سازمانی آینده تصمیمگیری در مورد وظایف و استفاده از منابع مورد نیاز جهت رسیدن به اهداف شناسایی شده است.)دفت، ۲۰۱۵: ۵) در این تعریف منظور از برنامهریزی، شناسایی ساختار موجود بصری – کالبدی ، عرضه نقشههای کاری و تعیین اهداف بصری شهر ، چون خاطرهانگیزی خط آسمان شهر است. سازماندهی معمولا از برنامهریزی پیروی میکند و چگونگی تحقق برنامه ها را توسط تلاشهای سازمان منعکس میکند. سازماندهی شامل واگذاری وظایف،گروه بندی وظایف در بخشها، واگذاری اختیارات و تخصیص منابع در میان سازمان است( Daft,2010:6 ). که در این تعریف شامل ایجاد و تقویت انتظام حاکم بر عناصر و کیفیت های بصری شهر و ایجاد رابطه متعامل میان عرصههای عمومی شهر و کیفیتهای بصری است. گردآوری منابع و ابزار ، عرضه آموزش به شهروندان و گروههای ذینفع و ذینفوذ، وضع دستورالعملها و قوانین و مشوقها، به موثرترین شیوه برای رسیدن به اهداف مطروحه در زمرۀ اقدامات سازماندهی بصری شهر به شمار میآیند. کنترل و نظارت به معنی بازبینی فعالیتها تعیین آنچه سازمان برای آیندۀ اهدافش هدفگیری کرده و انجام اصلاحات ضروری است(Daft,2010:7 ). منظور از نظارت در این تعریف تأکید بر انعطافپذیری برنامهریزی و سازماندهی و برگشت پذیر بودن و قابلیت انطباق فرایند هدفگذاری با تغییر اوضاع زمانی و همچنین نقد نتایج و پیگیری اقدامات مصوب است، در واقع میتوان مدیریت بصری شهر را زیر مجموعهای از نظام مدیریت کلانشهری دانست که حوزه ی عمل و مداخله آن مسایل کالبدی- بصری شهر و هدف آن ارتقای کیفیت دید و منظر شهری است. (محمدرضا پورجعفر وعلیرضا صادقی،۱۳۸۸). به اعتقاد «کوین لینچ » مورفولوژیهای شهری مدام در حال تغییر و تحول میباشند و خود را با نیاز های جوامع تطبیق میدهند. وظیفه مدیریت بصری شهر آن است که بستر تغییرات را تشخیص دهد ،کنترل نماید و فرایند مطلوب را هدایت کند(ذکاوت،۱۳۸۵). چنان که برای شخص تازه وارد در شهر یک نظم آشکار و الگویی که پیدرپی درک شود و ارتباطات را عمیقتر و غنیتر سازد ضروری است. (سلیمی،۲۶:۱۳۸۷) بنابرین مدیریت بصری در شهرهای امروزی که مدام در حال تغییر میباشند امری ضروری بوده و میبایست در برنامهریزیهای شهری لحاظ شود.
۲-۲-۲-۱- اﻫﻤﯿﺖ ﻣﺤﯿﻂ ﺑﺼﺮی ﺷﻬﺮ
هنگامی که خیابانهای شهر زیبا و جالب باشد آن شهر سر زنده و زمانی که خیابانهای شهر زشت و خسته کننده باشد، آن شهر ملال آور به خاطر آورده خواهد شد . اساسا منظر شهری سطح تماس انسان و پدیده شهر است واز اینرو بخش قابل توجهی از دانش ، عواطف و رفتار محیطی شهروندان تحت تاثیر آن شکل میگیرد. اهمیت ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮی ، به عنوان واسطه میان انسان و پدیده شهر به اﻧﺪازهای است که برخی اوقات در تعریف طراحی شهری گفته اند: طراحی شهری، مدیریت منظر شهری (منظر عینی و ذهنی ) است. منظر شهری وسیلهای است که شهر را پدیدار میکند. به عبارت دیگر ترسیمات تجریدی طراحان و معماران (نظیر پلان ، مقاطع و نمای جداره خیابان ها ) تنها در قالب منظر شهری است که تجربه واقعی و انسانی میشود. از طریق این واسطه ، یعنی منظر شهری است که ابعاد غیر کالبدی شهر امکان بروز یافته و تجلی خارجی پیدا مینمایند. شاید بتوان شهر و منظر شهری را متناظرا به “کوه یخ ” و “نوک کوه یخ” تشبیه نمود، چرا که منظر شهری همچون نوک کوچک کوه یخ میتواند نشانهای به بخشهای بزرگتر و ناپیدای شهر باشد. چنین دیدگاهی بر این پیش فرض استوار است که: بحران در منظر شهری نشان دهندۀ، بحران در طراحی شهری و بحران در طراحی شهری نشان دهنده “بحران در فرایند های توسعه و مدیریت شهری” است. . ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﻨﻈﺮ شهری را به مثابه ﮔﻮﻧﻪای از “هنر ” بدانیم ،ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ ﻃﯿﻒ ، ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻦ و آﻓﺮﯾﻨﺸﮕﺮان آن گواهی بر اهمیت هنر مذبور خواهد بود. در واقع شهروندان همه روزه زندگی خود را با ورود به گالریهایی به نام خیابان که همچون نمایشگاهی دایمی از مناظر شهری است ،آغاز میکند. اینگونه از تماس با آثار هنری از آن رو ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺎﻣﻪ ، مردم صورت میگیرد، نقش پر اهمیت بصر شهری را در ترویچ فرهنگ هنری و ارتقا ذائقه زیباشناختی شهروندان آشکار میسازد.( گلکار،۲:۲۰۰۳)
همچنین درباره مدیریت بصری دو نکته شایان ذکر است اول این است که طراحی شهری ، صرفا پرداختن به کیفیت های بصری محیط شهری نیست. راه خلاصی یافتن از این سردرگمی درک این نکته است که کیفیتهای بصری یکی از چند کیفیت مکانی محیط مصنوع هستند و باید در بررسیها همراه با دیگر مؤلفههای مکانی محیط درنظر گرفته شوند. نکته دوم اینکه به دلیل رشد سریع و تحولات اساسی که کلان شهرها در زمینه طراحی شهری دارند به نظر میرسد، که نظم بخشیدن به این تغییرات در مقیاس بزرگتر از کارآمدی بیشتری برخوردار است . بنابرین لزوم استفاده از یک استراتژِی کلان جهت مدیریت و سازماندهی شهر و محتویات با معنای آن از طریق اقدامات طراحی شهر ضروری خواهد بود . ابزاری که برای کنترل فرم بصری در مقیاس کلان به کار میرود «چارچوب مدیریت بصری شهر» به عنوان سند هدایت و راهبری خواهد بود. اما این نکته نیز باید مدنظر قرار گیرد که علیرغم مقیاس کلان این چهارچوب ، لزوم تدقیق آن با سیاستهای خرد و محلی نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:42:00 ب.ظ ]
|