دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۲-۵ مزایای مدیریت عملکرد – 1 |
محتوای اطلاعات عملکرداطلاعات مالی و غیرمالی که اعضای سازمان مورد استفاده قرار می دهند، بر عوامل حیاتی موفقی (CSF) و شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) تمرکزی استراتژیک دارند.انسجام اطلاعات عملکرداطلاعات عملکرد دقیق، قابل اعتماد و به موقع بوده و بین آنها ناسازگاری وجود نداردمدیریت پذیری اطلاعات عملکرداستفاده از گزارشهای سازمانی و سیستمهای مدیریت عملکرد آسان بوده و اطلاعات عملکرد تفصیلی و مبسوط از طریق سیستمهای ICT به سهولت در دسترس قرار دارندابعاد رفتاری مدیریت عملکرداحساس مسئولیتاعضای سازمان در قبال شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) خود و سازمان به منزله یک کل احساس مسئولیت میکنند.سبک مدیریتمدیریت ارشد آشکارا چگونگی عملکرد اعضای سازمان را دنبال کرده، فرهنگ بهبود و ابتکار را ترویج داده و اعضای سازمان را در جریان نتایج معوقه قرار میدهد.جهتگیری عملی سازماناطلاعات حاصل از سیستم مدیریت عملکرد در فعالیتهای روزمره اعضای سازمان به گونه ای ادغام و یکپارچه میگردد که مسایل بلافاصله مورد توجه قرار گرفته اقدامات لازم (اصلاحی یا پیشگیرانه) انجام میگیرد.ارتباطاتارتباط (بالا به پایین و پایین به بالا) در خصوص نتایج در فواصل منظم برقرار میگردد، همچنین تسهیم دانش و اطلاعات عملکرد بین واحدهای سازمانی صورت میگیرد.همسوییسایر سیستمهای مدیریتی سازمان مانند سیستم مدیریت منابع انسانی به طرز مطلوب با سیستم مدیریت عملکرد همجهت میباشند، همچنین امور مهم سازمان دائماً ارزیابی شده و از تلاشهای صورت گرفته تقدیر به عمل می آید.
جدول بالا ابعاد ساختاری و ابعاد رفتاری در بررسی و تحلیل سیستمهای مدیریت عملکرد را نشان میدهد. ابعاد ساختاری با محتوای مدیریت عملکرد و روش سازماندهی آن ارتباط دارد و ابعاد رفتاری با روشی که اعضای سازمان مدیریت عملکرد را به کار میبرند، مرتبط میگردد. PMA بر پایه این اصل قرار دارد که برای بنیان نهادن یک سازمان عملکرد مدار میبایست همزمان به هر دو جنبه ساختاری و رفتاری مدیریت عملکرد توجه نمود. (مقیمی و حفیظی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۴ اهداف مدیریت عملکرد
۱٫ توسعه منابع انسانی و ایجاد اصلاحات لازم برای بهسازی منابع انسانی
۲٫ تعیین میزان فاصله بین اهداف و فعالیتهای سازمان و واحدها و افراد
۳٫ مشخص نمودن انتظارات آینده سازمان از افراد. تجربه ثابت کردهاست که درصد زیادی از سوء تفاهمات، تیرگی روابط و اختلافات و تضادهای سازمانی در این است که انتظارات کارکنان از همدیگر و از سازمان و برعکس مشخص و واضح نیست.
۴٫ به دست آوردن معیارها و مبانی برای اصلاح فرآیندهای کاری و سازمانی در آینده سازمان
۵٫ ایجاد انگیزه بیشتر در منابع انسانی با توجه به دو بعد، بدین معنی که کارکنانی که از نظر حرفهای و رفتاری پرورش یافته باشند به لحاظ تسلط کافی کارشان را بدون عیب و نقص و به موقع انجام داده، فرد موفقیت را احساس می کند. چون کارکنان با احساس موفقیت و تجربه موفقیت لذت و شعف بیشتری کسب میکنند و بیشتر کار خواهند کرد. در نتیجه انگیزه کار تقویت می شود. عکس آن نیز صادق است، یعنی کارکنانی که از نظر حرفهای و رفتاری به رشد کافی نرسیدهاند به لحاظ عدم تسلط کافی کار خود را با عدم موفقیت انجام می دهند. در نتیجه تجربه عدم موفقیت برای آنها نامیدی، سستی و افت انگیزه را به دنبال دارد. بنابرین مدیریت عملکرد به دنبال این است که از طریق شناسایی نقاط ضعف تخصصی و رفتاری و پرورش دادن استعدادهای کارکنان تقویت شود و بعد دیگر آن به این معنی که در شرایط معمولی وقتی افراد کار میکنند و نظام ارزشیابی وجود داشته باشد و افراد احساس کنند بین آنکه کار می کند و آنکه کار نمیکند تفاوت وجود دارد و آثار خوب کار کردن تقویت می شود و احتمالاً کسانی هم که خوب کار نکرده اند انگیزه کار کردن در آنها تقویت می شود.
۶٫ ایجاد کار گروهی: در مدیریت عملکرد به لحاظ اینکه فرد، واحدی که فرد در آن کار می کند و کل سازمان مورد ارزیابی قرار میگیرد، کار گروهی شکل میگیرد. اساساً مدیریت عملکرد به دنبال به وجود آوردن سینرژی در کل سازمان است که برای رسیدن به سینرژی کل، اول ارزیابی فرد انجام میگیرد تا افراد بتوانند انجام و هماهنگی خوبی بین توانمندیها و خصایص فردی، فرآیندی و نتیجه کار خود ایجاد کنند و به اصطلاح به سینرژی فردی برسند. وقتی افراد تکتک به هم افزایی فردی رسیدند در واحدی که کار میکنند خوب با همدیگر همکاری میکنند. وقتی افراد خوب با همدیگر هماهنگ بودند واحد، خوب کار خواهد کرد و هم افزایی واحد حاصل می شود. وقتی هم افزایی واحدی حاصل شد از کار هماهنگ واحدهای مختلف هم افزایی کل سازمان به وجود می آید. بنابرین در مدیریت عملکرد ارزیابی فردی برای ایجاد سینرژی فردی، ارزیابی واحدی برای ایجاد سینرژی کل سازمان انجام و بدین صورت کار گروهی در سازمان شکل میگیرد.
۷٫ تعیین نیازهای آموزشی کارکنان و ایجاد و اصلاح استانداردهای آموزشی مورد نیاز. برای تعیین نیازهای آموزشی سازمان، مکانیسمهای مختلفی وجود دارد، یکی از آنها که می تواند کاربردیتر باشد و نظام آموزشی سازمانها را هدفمند سازد مدیریت عملکرد است. در مدیریت عملکرد تعیین نیازهای آموزشی با این پیشفرض انجام می شود که وقتی کارکنان مدتی در مشاغل خود فعالیت کردند، توان انجام کارهای بیشتر و کیفیتری را پیدا میکنند. مدیریت عملکرد که دائماً توان، فرایند کاری و عملکرد کارکنان را بررسی می کند به راحتی می تواند در تعیین نیازهای آموزشی و تدارک آموزشهای جدید به نظامهای آموزشی سازمانها کمکهای کاربردی کند.
۸٫ ایجاد توانمندیهای جدید در نیروی انسانی مدیریت عملکرد علاوه بر توجه به استعدادهای شکوفا شده کارکنان به دنبال این میباشد تا استعدادهای پنهان کارکنان را شناسائی و در جهت پرورش و شکوفا کردن آنها گام بردارد.
۹٫ شناخت باورها و ارزشهای ضعیف و هنجارهای ناخواسته و نیز تقویت باورها و ارزشها و هنجارهای ناخواسته و نیز تقویت باورها و ارزشها و هنجارهای مطلوب و تثبیت فرهنگ مناسب و مؤثر از اهداف مدیریت عملکرد میباشد. کنترل، هدایت و تغییر رفتارها از طریق تغییر نگرش و باورهای افراد از جمله اهداف این مدیریت است (شاهچراغی، ۱۳۸۰).
۲-۲-۵ مزایای مدیریت عملکرد
رویکرد مدیریت عملکرد دارای مزایای فراوانی میباشد که برخی از آنها عبارتند از:
-
- بهبود عملکرد فردی و کارتیمی
-
- شناسایی عملکردهای برتر جهت ارتقاء
-
- توسعه و بهبود ارتباطات و روابط کاری با کارکنان
-
- ابزاری هوشمند جهت اثربخش نمودن مدیریت منابع انسانی و دستیابی به کارایی بیشتر و ارتقاء اثربخشی و خلق فرصتهای جدید میباشد.
-
- شناسایی زمینههایی که به توسعه و بهبود نیاز دارند
-
- ارزشهای سازمانی تقویت می شود
-
- دشمنی و خطر خشونت در محل کار کاهش مییابد
-
- کارهای ارزشیابی برای سرپرستان آسانتر می شود
-
- با ساختار سنتی حقوق و دستمزدها مقابله می شود
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:40:00 ب.ظ ]
|