ب) پیمان آتی(سلف)[۸۳] پیمان آتی از این جهت که توافق نامه ای برای خرید و فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است ، با قرارداد آتی مشابهت دارد ولی پیمان آتی در بازار فرابورس[۸۴] معامله شده (قرارداد آتی در بورس معامله می‌گردد) و معمولا بین دو مؤسسه مالی یا بین یک مؤسسه مالی و شرکت مشتری آن ، منعقد می‌گردد ؛ در واقع موافقت نامه ای خصوصی بین دو طرف است . تاریخ تحویل در پیمان آتی می‌تواند طبق توافق طرفین تعیین گردد و محدود به ماه یا روزهای خاصی نمی باشد و بر خلاف قرارداد های آتی یک تاریخ تحویل مشخص و ساده وجود دارد Hull, 2002, p 82)) .

ج) معاملات سوآپ (تاخت)[۸۵] سوآپ توافقی است بین دو شرکت برای معاوضه جریان های نقدی در آینده ( با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی ها یا دارایی ها) . اکثر قراردادهای مشتقات خارج از بورس به صورت سوآپ انجام می‌گردد . قرارداد فوق ، تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریان های نقدی قابل پرداخت را مشخص می کند . معمولا جریان های نقدی شامل محاسبه ارزش آتی یک یا چند متغیر بازار است . یک پیمان آتی را نیز می توان یک نمونه ساده سوآپ دانست . سوآپ عموما به معاوضه جریان های نقدی در طول زمان‌های مختلف در آینده می‌ انجامد (Hull, 2002, p 259) . دو نوع متداول قراردادهای سوآپ ، سوآپ نرخ بهره[۸۶] و سوآپ ارز[۸۷] است . در سوآپ نرخ بهره ، یک طرف تعهد می‌کند تا بهره های وام طرف مقابل را با نرخ بهره ثابت ‌بر اساس مبلغ اسمی وام در مدت معینی پرداخت نماید و در عوض بهره های وام با نرخ بهره متغیر را ‌بر اساس همان مبلغ اسمی وام و دوره زمانی یکسان دریافت نماید و در سوآپ ارز ، یک طرف قرارداد موافقت می کند تا بهره های اصل مبلغ را به صورت یک ارز خاص پرداخت نماید و در عوض بهره های همان مبلغ پول را به صورت ارز دیگری دریافت نماید (Hull, 2002, p 297) .

د) اختیار معاملات[۸۸]حق اختیار معامله به دارنده آن این حق را می‌دهد که معامله ای را در آینده انجام دهد . خرید اختیار معامله نیاز به یک مبلغی تحت عنوان حق شرط[۸۹] دارد . اگر در هر زمان ، اختیار معامله پیش از سررسید قابل اعمال باشد ، اختیار معامله آمریکایی و اگر تنها در تاریخ انقضا قابل اعمال باشد ، اختیار معامله اروپایی است . اگر پیش‌بینی دارنده اختیار معامله ‌در مورد قیمت های آتی درست از آب در نیاید ، آن را اعمال نمی کند و تنها هزینه اندکی و به اندازه مبلغ اولیه ، خواهد پرداخت (راعی و دیگران،۱۳۸۳،ص۲۱) . به طور کلی دو نوع قرارداد اختیار معامله وجود دارد (Hull, 2002, pp 303-308) ؛ اول قرارداد اختیار خرید[۹۰] که این قرارداد به دارنده آن ، این حق را می‌دهد تا دارایی را در تاریخ معین و با قیمت مشخص خریداری نماید و دوم قرارداد اختیار فروش[۹۱] که این قرارداد به دارنده آن ، حق فروش یک دارایی در تاریخ معین و با قیمت مشخص را می‌دهد . تاریخی را که قرارداد معین می‌کند به تاریخ انقضا[۹۲] یا تاریخ اعمال[۹۳] یا تاریخ توافقی[۹۴] یا سررسید[۹۵] معروف است و قیمت تعیین شده در قرارداد، قیمت اعمال[۹۶] یا قیمت توافقی[۹۷] نام دارد . خریدار اختیار خرید امیدوار است که قیمت سهم افزایش یابد ، در حالی که خریدار اختیار فروش انتظار کاهش قیمت سهم را دارد . در هر قرارداد اختیار ، دو طرف معامله گر وجود دارد ؛ یک طرف معامله کننده ، سرمایه گذاری است که موقعیت خرید اتخاذ ‌کرده‌است و اختیار معامله را خریده است و در طرف دوم قرارداد ، سرمایه گذار موقعیت فروش اتخاذ ‌کرده‌است ؛ یعنی اختیار معامله را صادر کرده یا فروخته است . خریدار یا دارنده اختیار معامله ، هیچ گونه تعهدی در قبال قرارداد ندارد ، در حالی که فروش یا صدور اختیار معامله برای فروشنده تعهدآور است .

      1. مدیریت ریسک مالی

مدیریت ریسک مالی ، فرآیندی برای شناسایی و کنترل ریسک های مالی است که شامل شناسایی و اولویت بندی ریسک های مالی عمده ، تعیین سطح مجاز ریسک ، به کارگیری راهبرد مدیریت ریسک بر اساس سیاست ها ، اندازه گیری گزارش دهی ، نظارت و بهبود برحسب نیاز است . مدیریت ریسک مالی بر آن دسته از انواع ریسک نظارت و کنترل دارد که هم قابل کنترل باشند و هم آثار مالی داشته باشند (راعی و دیگران،۱۳۹۱،ص۴۹) . تأمین مالی شرکت معمولا موجب خواهد گشت که میزان بدهی شرکت و در نتیجه درجه ریسک مالی شرکت تغییر نماید . این شرایط مشخص کننده نوع تصمیماتی است که شرکت برای افزایش کل دارایی های خود گرفته است .

شرکت ها می‌توانند محیط بازار را با کم کردن هزینه ها از طریق مدیریت ریسک مالی تغییر دهند . اگر چه برای تغییر پرتفوی پروژه نیازی به مدیریت ریسک مالی نیست اما وجود آن می‌تواند انعطاف پذیری پروژه را حفظ نماید و هماهنگی پروژه را با کاهش هزینه ها ، تکمیل گرداند . در واقع کاهش هزینه های هماهنگی نوعی ارزش می‌باشد . ‌بنابرین‏ بین رفتار مدیریت ریسک مالی و ارزش شرکت ارتباطی وجود دارد و چون مشتقات مهم ترین جز مدیریت ریسک مالی هستند ، استفاده از آن ها توسط شرکت می‌تواند رفتار مدیریت ریسک مالی را منعکس نماید و اثر آن را بر ارزش شرکت ها مشخص نماید . حتی مشتقات مالی برای بهبود انعطاف پذیری پروژه ها و کاهش هزینه های هماهنگی نیز مورد استفاده قرار می گیرند و هزینه های درماندگی مالی شرکت را نیز کاهش می‌دهند Wang et al,2009, pp 7-10)) .

یک شرکت اغلب با نوساناتی در جریان های نقدی خود در تولید و عملیات روبه برو است و شکاف بین جریان نقدی مورد انتظار شرکت و جریان واقعی آن ممکن است منجر گردد تا شرکت نتواند حقوق ثابت خود را بر اساس جریان نقدی مورد انتظار مطالبه نماید و با درماندگی مالی روبه رو گردد (Stulz,2003,p11) . در واقع شکاف در جریان نقدی مانع پیشرفت شرکت شده و آن را دچار بحران می‌کند . به منظور مقابله با این شکاف ، شرکت ممکن است ریسک محدودیت در جریان نقدی را بپذیرد ، یعنی تمامی بخش های شرکت می بایست اقداماتی را در جهت کاهش ریسک جریان نقدی انجام دهند . مدیریت ریسک مالی خود هیچ گونه ارزشی ایجاد نمی کند اما در صورت رفع محدودیت ها ، ارزش شرکت را حداکثر می کند . ‌بنابرین‏ شرکت هایی که دچار درماندگی مالی گشته اند و ریسک محدودیت جریان نقدی قوی تری دارند مزایای بیشتری از رفتار مدیریت ریسک مالی کسب خواهند نمود و انگیزه بیشتری برای استفاده از مشتقات به منظور پوشش ریسک خواهند داشت . ‌بنابرین‏ رفتار مدیریت ریسک مالی که در قالب استفاده از مشتقات است و انعطاف پذیری سرمایه ای و حتی هزینه های ریسک های مالی شرکت بر ارزش آن می‌تواند اثرگذار باشد (Wang et al,2009, pp 7-10) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...