دانشگاه ها و مراکز علمی کشور ، علاوه بر نقش های فعلی که در آموزش و تحقیقات به عهده دارند ،محورهای زیر را می‌توانند مورد توجه قرار دهند.(مکنون،۱۳۸۳: ۴۰۶):

۱-مدیریت دانش.یکی از تحولات مهم در دانشگاه ها ایفای نقش مدیریت دانش است.امروزه ، به علت وجود اطلاعات و دانش گسترده در مراکز علمی داخل و خارج کشور ،دانشگاه ها به عنوان مراکز علمی و آگاه می‌توانند نقش مدیریت دانش را برای سهولت دسترسی به دانش و پردازش آن ایفا نمایند.ایفای چنین نقشی به خصوص در کشورهای در حال توسعه که دانش به کار گرفته نشده در آن ها بسیار زیاد است،می‌تواند جهش مهمی در فرایند توسعه به وجود آورد(همان منبع).

۲-اشاعه دانش.در حال حاضر ، اشاعه دانش از سوی دانشگاه ها بیشتر از طریق تربیت نیروی انسانی صورت می‌گیرد.دانش زیادی در مراکز علمی دانشگاه ها وجود دارد که با مدیریت مناسب می توان آن را ، علاوه بر دانشجویانی که در زمان تحصیل به آن دسترسی پیدا می‌کنند ، در معرض استفاده عموم و علاقه مندان نیز قرار داد(مکنون،۴۰۶:۱۳۸۳)

ایجاد پایگاه های اطلاعاتی با حضور مشاوران علمی (که می توان از دانشجویان نیز در این امر بهره برد) در جوار دانشگاه ها که قابلیت دسترسی فیزیکی و یا مجازی داشته باشد، می‌تواند به قشر مهمی از جامعه که برای حل مشکلات خود نیاز به اطلاعات و دانش دارند ، همراه با مشاوره علمی عرضه نمود(مکنون،۱۳۸۳).

۳-آموزش مادام العمر و آموزش برای همه.سرعت تحولات محیطی در جامعه و جهان به میزانی است که کسب دانش در یک دوره کوتاه تحصیلی قادر به پاسخ گویی نیاز در زمان اشتغال فرد نخواهد بود. ایجاد جامعه پویا و توانا برای ‌پاسخ‌گویی‌ به نیاز ها احتیاج به آموزش مادام العمر دارد.بخش آموزش عالی باید سهم مناسبی در آموزش عالی مادام العمر داشته باشد(همان منبع). حضور مراکز علمی در این گونه برنامه ها و ارائه مستقیم آموزشی مطابق با آخرین دستاوردهای علمی جهان،ابداع و نوآوری دو روش علمی آموزشی برای سهولت دسترسی همه اقشار جامعه در چنین برنامه هایی می‌تواند آموزش مادام العمر را از حرف به عمل تبدیل کند(مکنون،۱۳۸۳).

۴-مراکز مطالعات و تحقیقات آینده نگر. در نگرش توسعه پایدار،شناخت و پیش‌بینی آینده و مآل اندیشی در برخورد با تحولات آینده اهمیت بسیار دارد.در جامعه علمی و آگاه به مراکز متعددی برای مطالعات آینده نیاز خواهد بود(همان منبع).در کشورهای در حال توسعه،به علت محدود بودن نیروهای علمی خارج از دانشگاه ‌ها و مراکز علمی،ضروری است دانشگاه ها سهم مناسبی از فعالیت های خود را به مطالعات آینده نگر اختصاص دهند(مکنون،۱۳۸۳).

۵-زمینه‌های میان رشته ای و تلفیق دانش ها. به کارگیری دانش در جامعه،به خصوص در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی،نیاز به تلفیق موضوع ها در زمینه‌های مختلف علمی دارد.تلفیق زمینه‌های علمی باید در سطح دانشگاه ها و از طریق تأسيس رشته ها و دانشکده های مأموریت گرا انجام گیرد(همان منبع)..

۶-ارتقای سطح خلاقیت.خلاقیت موتور توسعه دانش عمل می‌کند.با شناختی که از فرایند توسعه خلاقیت به دست آمده،فرایند خلاقیت و آموزش آن به عنوان یکی از ارکان دانشگاه و مراکز علمی قرن جدید مورد توجه است.اشاعه تفکر خلاق در همه زمینه‌های درسی،ارائه دروس مشخص در زمینه خلاقیت،ایجاد مراکز مطالعات و تحقیقات ویژه خلاقیت در زمینه‌های مختلف مناسب خواهد بود(مکنون،۴۰۶:۱۳۸۳).

۷-تبیین تفکر توسعه پایدار. توسعه پایدار در دو دهه اخیر مطرح شده است. نظریه ها و مباحث گسترده ای در باره آن وجود دارد.با توجه ‌به این که دیدگاه های توسعه پایدار اصول و مبانی توسعه در آینده را شکل می‌دهند،حضور دانشگاه ها و مراکز علمی به صورت فعال در این زمینه مهم خواهد بود.کاربرد کلیه نظریات موجود توسعه پایدار در محیط دانشگاه ها و همچنین اصلاح جهت گیری دروس ، برنامه های علمی و ساختارها،مشارکت استادان و دانشجویان،از جمله برنامه های دانشگاه های پیشتاز برای آینده پایدار است(مکنون ، ۱۳۸۳ :۴۰۵-۴۰۷).

دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران نیز مانند سایر مراکز آموزش عالی دنیا،دارای رسالت و وظیفه سنگینی برای تربیت اصولی دانشجویان بر اساس نیازهای کشور هستند(آقا داوود،۱۳۸۹). لازمه عهده دارشدن چنین مسئولیت خطیری،تلاش،کوشش و پیگیری در زمینه شناخت مشکلات،برنامه ریزی،تدوین برنامه های اجرایی،ارزیابی و نهایتاً اصلاح آن ها متناسب با شرایط و چالش های پیش روی آینده می‌باشد،ولی می توان خاطر نشان ساخت،انجام صحیح این وظیفه و رسالت خطیر و ایفای صحیح آن مورد تردید واقع شده و به عقیده بعضی از صاحب نظران،دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی،عمده هدف های خود را در تربیت نیروهای متخصص،آن هم بدون پیش‌بینی در زمینه نیازهای تخصصی آینده کشور خلاصه نموده اند(آقا داود،۱۳۸۹).به عبارت دیگر مراکز آموزش عالی به رشد کمی دانشگاه بسنده کرده‌اند(ابوحمزه،۱۳۷۶: ۱ ).به همین خاطر مسئله عدم امکان جذب مؤثر و مفید فارغ التحصیلان دوره های آموزش عالی در بازار کار،عدم تناسب بین رشته‌های تحصیلی و فعالیت شغلی،جذب بیشتر فارغ التحصیلان در بخش های غیر تولیدی و غیر فعال و بسیاری از مسائل دیگر،از جمله چالش ها و مشکلاتی است که آموزش عالی ایران را علی‌رغم سرمایه گذاری های سنگین با چالش روبرو و ناموفق معرفی کرده و به عبارتی باعث شده است تا دستاوردهای مورد نظر آموزش عالی محقق نگردد،یا میزان نیل به آن اهداف و دستاورد ها را ضعیف معرفی ‌کرده‌است(اسلامی بیگلری،۱۳۷۶: ۲ ).

۲-۱۸-۱- چالش های جهانی آموزش عالی در قرن ۲۱

عمده ترین چالش های آموزش عالی در قرن ۲۱ که از اواخر قرن ۲۰ آغاز شده است،مسئله توده ای شدن یا عمومی شدن آموزش عالی است.ده چالش عمده در بیانیه اجلاس جهانی آموزش عالی در پاریس مطرح شد که به قرار زیر می‌باشند(آهون منش،خاتون آبادی،فتحیان،۱۳۸۳،صص۳۶۰-۳۶۱) :

۱- تغییرات در ترکیب دانشجویان : به طوری که آموزش عالی در برگیرنده اقشار گوناگون جامعه شده است .

۲- افزایش و تنوع نقش دانشگاه ها نسبت به گذشته .

۳- نزدیک شدن اهداف آموزش عالی به امر تسریع در اشتغال .

۴- تضاد بین آموزش کلاسیک ( سنتی ) و آموزش مبتنی بر پژوهش .

۵- محور شدن پژوهش در دانشگاه ها .

۶- کاهش تمایل به تولید دانش دست اول ، افزایش واردات فکری ، بی توجهی به دانش بومی و تحقیقات محلی .

۷- افزایش انتظار جامعه از دانشگاه ها و مسئولیت پذیر دانستن آموزش عالی .

۸- افزایش توجه به دانشگاه های مجازی و تقویت آموزش از راه دور .

۹- تغییر در منابع مالی دانشگاه ها .

۱۰- ضرورت تغییر ساختار اداری دانشگاه ها به منظور سازگاری با تحولات اجتماعی

۲-۱۹- ویژگی های دانشگاه در جهان امروز و رسالت های دانشگاه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...