مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – محدودیتها و عوامل مؤثر بر سیاستهای تقسیم سود – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
تمام عایدات مؤسسه بهمنزله عایدات قابلتقسیم میان سهامداران تلقی گردیده و یا صرف سرمایهگذاری داخلی میگردد.
تمام وجوه لازم برای سرمایهگذاری از محل عایدات باقیمانده در مؤسسه تأمین میگردد و در نتیجه بدهی جدید ایجاد نمیشود
نرخ بازده داخلی مؤسسه ® و هزینه سرمایه آن (k) ثابت است.
عایدات و سود قابلتقسیم هرگز تغییر نمیکند. ارزش عایدات هر سهم (E) و سود قابلتقسیم (D) هر سهم ممکن است به جهت تعیین نتایج تغییر نماید اما هر ارزش دادهشده به (E) و (D) برای تعیین ارزش سهم ثابت فرض میشود.
عمر مؤسسه بسیار طولانی و یا نامحدود است.
فرضیه علامتدهی[۶] سود سهام
سیاست تقسیم سود و تغییر آن میتواند حاوی اطلاعاتی برای سهامداران باشد. سرمایهگذاران با توجه به سلیقه خود سهام شرکتی را خریداری میکنند که سیاست تقسیم سود آن را قبول دارند، میزان سود سهام پیشنهادی هیئتمدیره معمولاً حاوی اطلاعاتی در خصوص انتظارات مدیران در مورد سودآوری آینده شرکت است. بدیهی است اگر مدیریت شرکت درصدد برآید تا میزان سود پرداختی را افزایش دهد، در واقع مدعی است که قدرت سودآوری شرکت افزایشیافته است. محققان بر این باورند که تغییر غیرمنتظره سود تقسیمی دارای محتوای اطلاعاتی مهمی است، بهویژه در مواقعی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلاً پرداخت نشود. معمولاً در یک بازار کارا مدیریت شرکت زمانی چنین روشی را در پیش خواهد گرفت که بخواهد به سهامداران و سرمایهگذاران این پیام را بدهد که سود سالهای آتی کاهش خواهد یافت. (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۳،۱۶۵)
شرکت باید همیشه این سؤال را مطرح کند که چه اطلاعاتی را با سود سهام فعلی و چه اطلاعاتی را با تغییر احتمالی سود تقسیمی انتقال میدهد. هر وقت که اعلام خبری بر قیمت سهام تأثیری میگذارد، میتوانیم استنباط کنیم که اعلام این خبر حاوی اطلاعات میباشد. در واقع اعلام خبر بهخودیخود کمک چندانی نخواهد کرد مگر اینکه معلوم شود مدیران اطلاعاتی دارند که سرمایهگذاران فاقد آن اطلاعات هستند.
ممکن است سود سهام نقدی به عنوان علامتی برای سرمایهگذاران تلقی شود. شرکتهایی که خبرهای خوب در مورد سودآوری آینده خوددارند و میخواهند آن را به سرمایهگذاران اطلاع دهند، بهجای انجام یک اعلام ساده، سود تقسیمی خود را افزایش میدهند تا با یک اقدام عملی موضوع را به سهامداران خویش اطلاع داده باشند. زمانی که شرکت از رویه پرداخت سود تقسیمی ثابتی پیروی میکرده و حالا سود تقسیمی خود را تغییر میدهد، سهامداران آن را به عنوان یک تغییر در سودآوری آینده شرکت تلقی میکنند. علائم مالی برای سهامداران به این مفهوم است که مدیریت و هیئتمدیره باور دارد که اوضاع مالی شرکت بهتر از چیزی است که در قیمت سهام انعکاس یافته است. به عبارت دیگر سود تقسیمی صدایی رساتر از سایر اطلاعات مالی داشته و تغییر در سود تقسیمی حاوی اطلاعاتی قابلتوجه است(اسلامی بیدگلی،۱۳۷۰، ۱۴).
به عبارت دیگر نسبت بالای سود پرداختی نشاندهنده این مطلب است که مدیریت نسبت به آینده شرکت مطمئن و خوشبین است، در حالی که نسبت پایین سود پرداختی ممکن است بیانگر این موضوع باشد که مدیریت آینده شرکت را نامطمئن ارزیابی کردهاست. استدلال سادهتر این است که گفته شود سهامداران دریافتهاند که تقسیم سود، عدم اطمینان آنان را کاهش میدهد و بر همین اساس نتیجهگیری میشود که سهامداران سود تقسیمی را نسبت به سودهای ناشی از سرمایهگذاری مجدد ترجیح میدهند و بهتبع آن هر چه نسبت سود تقسیمی بالاتر رود (در صورت ثابت ماندن سایر شرایط) قیمت سهام نیز در بازار بالاتر میرود البته این موضوع عمدتاًً در بازارهایی که سرمایهگذاران به طور کوتاهمدت عمل میکنند مصداق بیشتری دارد.
محدودیتها و عوامل مؤثر بر سیاستهای تقسیم سود
شرکتها برای تعیین میزان سود تقسیمی خود علاوه بر در نظر گرفتن موارد قانونی، عوامل و محدودیتهای دیگری را نیز باید در نظر بگیرند که مهمترین آن ها عبارتاند از (دستگیر، محسن، ۱۳۸۷،۴۵).
ازآنجاکه سود نقدی مبین خروج وجه نقد از شرکت است، هر چه وضعیت نقدینگی شرکت بهتر باشد شرکت توانایی بیشتری در پرداخت سود خواهد داشت. وجود سود بهتنهایی دلیلی برای تقسیم آن نیست بلکه باید نقدینگی کافی نیز وجود داشته باشد شرکتی که سودآور و در حال توسعه است، چون وجوه نقد خود را در داراییهای ثابت سرمایهگذاری میکند، ممکن است نقدینگی کافی نداشته باشد. به همین علت برخی شرکتها به دلیل عدم نقدینگی کافی اقدام به کاهش سود تقسیمی خود مینمایند و یا نسبت به استقراض از مؤسسات تأمین مالی اقدام مینمایند که سود تقسیمی خود را در همان سطح قبلی حفظ نمایند تا اینکه سهامداران کاهش سود تقسیمی را نشانه عدم سودآوری شرکت در آینده تصور نکنند.
دسترسی شرکتها به بازارهای پول و سرمایه
هر چه توانایی شرکتها درگرفتن وام و تأمین نقدینگی از طریقی بدهی بیشتر باشد، انعطافپذیری آن ها در پرداخت سود سهام بیشتر خواهد بود. توانایی اخذ وام ممکن است از طریق صدور اوراق قرضه و یا مراجعه به بازار سرمایه باشد، هر چه شرکت بزرگتر و سازمانیافتهتر باشد دسترسی بیشتری به بازارهای سرمایه دارد، در ضمن هر چه توانایی شرکت درگرفتن وام و تأمین وجوه از طریق بدهی بیشتر باشد انعطافپذیری آن در پرداخت سود سهام نیز بیشتر خواهد بود(دستگیر، محسن،۱۳۸۷).
محدودیتهای قانونی
چهارمین عاملی که در سیاست تقسیم سود حائز اهمیت است وجود محدودیتهای قانونی است که تا حد زیادی مانع بسیاری از اقدامات شرکت میشود. معمولاً برخی از مقررات به مدیریت شرکت اجازه نمیدهد که در تعیین و پرداخت سود سهام هر طور که میخواهد عمل کند. گاهی وجود این محدودیتها باعث خواهد شد که شرکت از مسیر همیشگی خود منحرف گردد و سیاستی را به اجرا درآورد که برای سهامداران غیرمنتظره است(دستگیر، محسن،۱۳۸۷).
مالیات
در بسیاری از کشورها نرخ مالیات بر درآمد سهامداران از محل سود ناشی از افزایش قیمت سهام و یا سود نقدی سهام یکسان است و کل سود سهام دریافتی توسط اشخاص، در سال دریافت مشمول مالیات میشود اما مالیات بر درآمد از محل افزایش قیمت سهام در سال فروش سهام قابل پرداخت خواهد بود و شرکتها باید سیاستی اتخاذ کنند که حداقل بار مالیاتی را برای سهامداران ایجاد نمایند(دستگیر، محسن،۱۳۸۷).
نیاز سهامداران
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:39:00 ب.ظ ]
|