مقاله-پروژه و پایان نامه – قسمت 11 – 2 |
بر اساس ماتریس طرحوارهها، فرد قادر میشود تا وضعیت خود را در ارتباط با زمان و مکان تعیین و تجربه های خود را به روش معنیداری طبقهبندی و تفسیر کند. بک و همکاران (۱۹۹۰) معتقدند که در حطیه آسیبشناسی روانی، واژه طرحواره ساختارهایی شامل محتوای شخصیسازی شده با ویژگیهای فردی هستند که در اثر اختلالهایی، از جمله افسردگی، اضطراب، حمله های هراس و وسواسها فعال میشوند. مفهوم طرحواره ریشه در روانشناسی شناختی، روانشناسی خود، و نظریه دلبستگی دارد. در حیطه روانشناسی شناختی، واژه طرحواره شناختی دارای تعریفهای متعددی است که این تعریفها در طیف گستردهای از ساختارهای شناختی قابل دستیابی و غیرقابل دستیابی قرار دارند
در مجموع، طرحوارهها نسبت به تغییر بسیار مقاوم هستند، چون:
۱٫ برخی از طرحوارهها پیوندی قوی با هیجانها و تجربههای گذشته فرد دارند؛
۲٫ طرحوارهها در طول زندگی فرد پایدار باقی میمانند، در نتیجه میتوان آن ها را به عنوان قسمتی از هویت فرد در نظر گرفت؛
۳٫ این طرحوارهها ممکن است توسط افراد مهم زندگی فرد، تأیید یا تقویت گردند؛
۴٫ نحوه تأثیر طرحوارهها بر رفتار فرد توسط پردازشهای فکری وی تعیین میشود؛
۵٫ رفتارهای آموخته شده در نتیجه فعال شدن طرحوارهها امکان بروز پیدا میکنند. بنابرین تداعیهای مثبت و منفی بیشماری در طول زمان ایجاد میکنند که منجر به مقاومت شدید آن طرحوارهها در مقابل تغییر میگردند.
۲-۲۵- جنسیت
یکی از عوامل دیگری که طرحوارهها را تحت تأثیر قرار میدهد جنسیت است، زیرا هنجارهای[۱۷۹] جنسیتی در هرجامعهای بخشی از فرهنگ آن جامعه است. همزمان با رشد کودک، در شرایطی که رابطه کودک با همسالانش پیچیدهتر میشود، کودک مهارتنهایی را کسب میکند که خاص جنسیت اوست، و اقدام به فعالی تنهایی میکند، که جامعه برای جنسیت او در نظر گرفته است. کودک در طول دوران رشد با این هنجارها رشد میکند و آن ها بخشی از خصوصیات وی، میشوند (تنن بام، احمد[۱۸۰] و مایو[۱۸۱]، ۲۰۰۷). (به عقیده یانگ ۱۹۹۹ به نقل از سلیگمن و همکاران[۱۸۲]، ۲۰۰۷) بین این تجارب رشدی و طرحوارهها در افراد رابطه به وجود میآید و نگرشهایی که با جنسیت مرتبط هستند روی طرحوارههای شخص منعکس میشوند. در باورهای فرهنگی ویژگیهایی چون مستقل بودن،واقع بینانه عمل کردن، خردهگیری[۱۸۳]و خصومت[۱۸۴] مسؤلیتپذیری، و با اراده بودن، ویژگیهای مردانه و در مقابل، ویژگیهایی چون مهربانی، احساساتی عمل کردن، حساس بودن به نیازهای دیگران، صمیمیت و حمایت از دیگران ویژگیهای زنانه محسوب میشوند (قربانی، ۱۳۸۳).
۲-۲۶- تنیدگی تحصیلی
شواهد تجربی مختلف تأکید کردهاند که تجربه نقش دانشجویی، زمینه مواجهه با طیف وسیعی از تجارب تحصیلی تنیدگیزا را برای دانشجویان به همراه میآورد (برگام[۱۸۵]، زیل، مندازا[۱۸۶] و میلر[۱۸۷]، ۲۰۰۹؛ پیرسل[۱۸۸] و کیم[۱۸۹]، ۲۰۰۷) بررسی نتایج وابسته به گزارش تجارب تحصیلی تنیدگیزا در بین دانشجویان نشان داده شده که سطح تجارب هیجانی وابسته به موقعیتهای پیشرفت، از ۱۶% در سال ۱۹۸۵ به ۲۷% در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است (ساکس[۱۹۰]، ۲۰۰۳).
همچنین در مطالعه هاد، دامالو[۱۹۱]، اردمان- سگر[۱۹۲]، موری، فان[۱۹۳]و سوکاس(۲۰۰۰) ۵۲ درصد از دانشجویان سطوح بالایی از تجارب تنیدگیزا را گزارش کردند. علاوه بر این، نتایج برخی از پژوهشها نشان داده است که کمیت و کیفیت تجارب هیجانی و شناختی مربوط به سلامت، در تبیین اثربخشی موقعیتهای تحصیلی دارند (یو و لی، ۲۰۰۸).
برای اغلب دانشجویان مواجهه با تقاضای زندگی تحصیلی با تجربه سطوح متمایزی از تنیدگی همراه است. پژوهشگران مختلف در توصیف منابع انگیزاننده تنیدگی در بین دانشجویان، بر نقش عوامل مختلف در توصیف منابع انگیزاننده تنیدگی در بین دانشجویان، بر نقش عوامل مختلفی مثلاً بر نقش انتظارهای تحصیلی به مثابه یکی از خاستگاههای تجربی تنیدگی در بین دانشجویان تأکید کردهاند (انگ و هوان، ۲۰۰۶a و ۲۰۰۶b؛ انگ، کلاسن[۱۹۴]، چانگ[۱۹۵]، هوان، وانگ[۱۹۶]، یئو[۱۹۷] و کراچاک[۱۹۸] ۲۰۰۹؛ انگ، هوان و برامان، ۲۰۰۷؛ هوان، سی، انگ و هار ۲۰۰۸). گلاگر[۱۹۹] و ولا- برودریک[۲۰۰](۲۰۰۸) نیزدر توصیف تنشگرها بر نقش محوری عوامل چندگانه ناکامیها، تعارضها، فشارها، تغییرها و تنیدگی خود تحمیلی و در توصیف واکنشها به تجارب تنیدگیزای تحصیلی بر الگوهای متمایز پاسخهای جسمانی، رفتاری، هیجانی و شناختی تأکید کردند. یافته های پژوهشهای مختلف نشان دادهاند که بین تجارب تنیدگیزای تحصیلی والگوی واکنشها به این تجارب، رابطه نیرومندی وجود دارد (میسرا، کریست و برانت، ۲۰۰۳؛ شکری، ۱۳۸۸).
برخی شواهد تجربی تأکید کردهاند در حالی که شروع زندگی دانشجویی برای گروه کثیری از دانشجویان به مثابه یک تجربه مهیج و خوشایند تلقی میشود، در مقابل برای گروه دیگری از دانشجویان، ورود به دانشگاه و مواجه با تکالیف و مطالبات زندگی تحصیلی مانند آمادگی برای امتحانها، شرکت در مباحثههای کلاسی و نوشتن مقاله همواره با سطوح بالایی از تجارب استرسزا همراه بوده است. (زاژاکووا[۲۰۱]، لینچ[۲۰۲] و اسپنشاد[۲۰۳]، ۲۰۰۵؛ فولادوند، فرزاد، شهرآرای و سنگری، ۱۳۸۸ ؛ هیستاد[۲۰۴]، اید، لابرگ[۲۰۵]، جانسن[۲۰۶] و بارتون[۲۰۷]،۲۰۰۹).
دانشآموزان و دانشجویان در دستیابی به اهداف آموزشی خود با چالشها و مشکلات فراوانی مواجه میشوند. وقتی چنین تجاربی منفی تلقی شود، اثر مخربی بر انگیزش، عملکرد تحصیلی و بهزیستی آنان بر جای خواهد گذاشت. مورفی[۲۰۸] و آرچر[۲۰۹](۱۹۹۶) بیان کردند حضور در مقاطع تحصیلی برای عده زیادی تجارب مثبتی به همراه دارد، ولی برای برخی دیگر مطالب تحصیلی از قبیل آزمونها وغیره با تجربه تنیدگی همراه است. تنیدگی تحصیلی به احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور همزمان، ادراک فرد مبنی بر نداشتن زمان کافی برای دستیابی به آن دانش اشاره میکند .
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:42:00 ب.ظ ]
|