اوراق بهادار قابل معامله، آن دسته از دارایی های مالی هستند که به آسانی و با حداقل هزینه در بازارهای سازمان یافته، قابل خرید و فروش باشند. پس می توان گفت که سرمایه گذاری شامل دارایی های مالی و واقعی و هم چنین دارایی های قابل معامله و غیر قابل معامله است.
۲-۳-۲-نگاهی گذرا بر سرمایه گذاری
سرمایه گذاری وجوه مالی در دارایی های مختلف، تنها بخشی از کل تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های مالی است که اغلب افراد انجام می دهند. قبل از اینکه افراد اقدام به سرمایه گذاری نمایند هر فرد باید یک طرح کلی مالی را تنظیم کند. این چنین طرحی باید دربرگیرنده تصمیم گیری در خصوص انجام معامله باشد. به علاوه نحوه مالکیت، طول عمر دارایی و میزان سودآوری آن نیز باید مد نظر قرار گیرد. سرانجام اینکه این طرح باید شامل میزان حداقل وجوه پس انداز ضروری باشد.
۲-۳-۳- چرا سرمایه گذاری می کنیم؟
سرمایه گذاری برای کسب پول صورت می گیرد! اگرچه هر فردی با این عبارت موافق است، با این حال باید در آن دقیق تر شد. افراد به این خاطر سرمایه گذاری می کنند، که رفاه و آسایش فعلی و آتی خود را بهبود ببخشند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

وجوهی که سرمایه گذاری می شود می تواند ناشی از دارایی های موجود فرد، مبالغ وام گرفته شده یا پس انداز باشد. افراد سعی می کنند از طریق صرفه جویی در مصرف امروز خود و پس انداز آن، بتوانند مصرف آتی خود را بهبود ببخشند. سرمایه گذاران سعی می کنند ثروت و دارایی خود را به نحو موثری مدیریت کنند تا بتوانند با محافظت آن در برابر عوامل هم چون تورم، مالیات و سایر عوامل، بیشترین بازده را کسب نمایند. به خاطر این دلایل است که مردم پس انداز می کنند(تهرانی و نوربخش،۱۳۹۱، ۱۲-۱۰).
۲-۳-۴-بیان فرایند سرمایه گذاری
بیان فرایند سرمایه گذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایه گذاری است. در این حالت، فعالیتهای مربوط به فرایند تصمیم گیری تجزیه شده، عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه گذاران که بر روی تصمیم گیری آنها تاثیر می گذارد مورد بررسی قرار می گیرد.
اولین کار بررسی رابطه میان ریسک و بازده سرمایه گذاری و تعیین روابطی است که میان آنها وجود دارد. با توجه به رابطه ای که میان ریسک و بازده وجود دارد در ادامه فرایند تصمیم گیری در سرمایه گذاری، بررسی خواهد شد. با توجه به اهداف سازمان، فرایند تصمیم گیری به طور سنتی در یک فرایند دو مرحله ای صورت می گیرد: “تجزیه وتحلیل اوراق بهادار” و “مدیریت پرتفلیو".
“تجزیه و تحلیل اوراق بهادار” شامل ارزشیابی اوراق بهادار است، در حالی که “مدیریت پرتفیلو” شامل مدیریت مجموعه سرمایه گذاری یک سرمایه گذار، در قالب پرتفلیو (مجموعه دارایی ها) با ویژگیهای منحصر به خودش می باشد.
آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی است که بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر می گذارد(همان منبع، ۱۴).
۲-۳-۵-ارتباط شرکت های سهامی با بازار سرمایه:
اشخاص بسیاری در بازار سرمایه، سرمایه گذاری می نمایند. بازار سرمایه اهمیت بسزایی در هر اقتصاد دارد. چنین بازاری، مکانی است که قیمت های انواع اوراق بهادار در آن تعیین می شوند تا به عنوان سیگنال های اطلاعاتی برای تخصیص بهینه منابع مالی بستر سازی نمایند. ارتباط نزدیکی بین شرکت های سهامی و بازار سرمایه وجود دارد. با توجه به این که عملکرد شرکت های سهامی در قیمت های سهام آن ها در بازار سرمایه، نظیر بورس اوراق بهادار متجلی می شود؛ لذا، بازار سرمایه می تواند برای تخصیص بهینه منابع و به تبع آن افزایش رفاه اقتصادی در سطح کلان بستر سازی نماید. چنانچه یک شرکت سهامی عملکرد بهینه داشته باشد، قیمت سهام آن افزایش می یابد و در صورتی که عملکرد آن نا مطلوب باشد، قیمت سهامش کاهش می یابد. بنابراین، شرکت سهامی با عملکرد بهینه، هنگام افزایش سرمایه با قیمت سهام بالاتر، وبا صدور تعداد سهام کمتر می تواند سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. البته این موضوع در خصوص کشورهای پیشرفته صادق است؛ به دلیل آن که در این گونه کشورها افزایش سرمایه در شرکت های سهامی به قیمت بازار یا نزدیک به آن صورت می پذیرد. در صورتی که این امر، در ایران مصداق ندارد؛ به خاطر آن که افزایش سرمایه شرکت های سهامی در ایران بر اساس مبلغ اسمی انجام می شود. با مقایسه این دو سیاست، می توان نتیجه گرفت که در کشورهای پیشرفته تفاوت قیمت فروش و مبلغ اسمی جذب شرکت سهامی می شود؛در حالی که در ایران این تفاوت به سهامداران تعلق می گیرد.(تاری وردی،۱۳۹۱)
۲-۳-۶-اهمیت بازارهای مالی
شرکت های بازرگانی برای تامین مالی فعالیتهای خود به حجم بالایی از سرمایه نیاز دارند. این شرکت ها برای اینکه بتوانند رشد و توسعه کنند نیازمند سرمایه گذاری بالایی هستند. واضح است که تامین این میزان سرمایه در زمان محدود میسر نیست و بایستی از منبع دیگری تامین مالی شود. دولتها نیز به منظور ارائه بهتر خدمات و کالاها به مردم نیازمند این هستند که حجم بالایی از پول وام بگیرند. بازارهای مالی این امکان را برای شرکت ها و به فراهم می سازند که آنها بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار، نیازهای خود را برطرف سازند. سرمایه گذاران نیز از طریق خرید این اوراق بهادار، بازده و رفاه خود را افزایش می دهند.
بازارهای اولیه در صورتی که بتوانند به نحو صحیح عمل کنند می توانند برای اقتصاد سرمایه داری کاملا مفید باشند چرا که این بازارها کانال مناسبی برای سرمایه گذاران و وام گیرندگان فراهم می سازند؛ علاوه این بازارها باعث می شوند سرمایه ها به سمت کسانی سوق پیدا کند که توان استفاده کارآ از پول و سرمایه را دارند. در واقع وظیفه مهم یک بازار سرمایه تخصیص بهینه منابع است. به بازارهای اوراق بهاداری که این ویژگی را داشته باشند؛ کارایی تخصیص گفته می شود. همچنین یک بازار کارآی عملیاتی [۱۶]بازاری است که در آن هزینه مبادله خدمات با حداقل قیمت صورت گیرد.
بازارهای اولیه بدون وجود بازارهای ثانویه نمی توانند به خوبی فعالیت کنند. سرمایه گذاری که اوراق بهاداری را خریداری می کند؛ در صورتی که تمایل نداشته باشد آن را تا موعد سررسید نگهداری کند؛ باید بتواند آن را به راحتی و با کمترین هزینه بفروشد. وجود بازارهای ثانویه فعال، این اطمینان را برای خریداران اوراق بهادار اولیه فراهم می سازد که آنها بتوانند در هر موقعی که بخواهند اوراق بهادار خود را در این بازارها بفروشند. البته این چنین فروشی می تواند با زیان نیز همراه باشد. البته این میزان زیان بهتر از آن است که سرمایه گذار اصلا نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
۲-۳-۷-بازارهای اولیه
بازار اولیه [۱۷]بازاری است که، در آن وام گیرنده، اوراق بهادار جدیدی را منتشر می کند و در ازای دریافت وجه نقد به سرمایه گذار (خریدار) می فروشد.
۲-۳-۸-مؤسسه تأمین سرمایه
از آنجا که اکثر منتشر کنندگان اوراق بهادار همیشه در گیر فعالیتهای مربوط به افزایش سرمایه نیستند؛ به همین دلیل از تجربه کافی جهت این کار برخوردار نیستند. به علاوه، عرضه کنندگان سرمایه، پراکنده هستند و دست یابی به آنها مستلزم وجود سازمان خاصی است. بنابراین منتشر کنندگان در خصوص فروش اوراق بهادار جدید، به مؤسسات تأمین سرمایه [۱۸]رجوع می کنند. مؤسسات تأمین سرمایه علاوه بر کمک به شرکت ها در امر ایجاد شرکت ها، در طراحی و فروش اوراق بهادار در بازارهای اولیه و ثانویه نیز متخصص هستند.
مؤسسات تأمین سرمایه به عنوان واسطه میان منتشر کنندگان و سرمایه گذاران قرار می گیرند. منتشر کنندگان، اوراق بهادار خود را به مؤسسات تأمین سرمایه می فروشند و این مؤسسات برای شرکت هایی که به دنبال افزایش سرمایه بالایی هستند امکاناتی را فراهم می آورند که در ذیل به بیان آنها پرداخته شده است: وظیفه مشاوره، وظیفه تضمین فروش اوراق بهادار و وظیفه بازاریابی، جزء وظایف مؤسسه تأمین سرمایه به شمار می رود.
وظایف مؤسسه تأمین سرمایه: به خاطر تخصصی که این مؤسسات در امر فروش اوراق بهادار دارند می توانند اطلاعات مفیدی را قبل از انتشار اوراق بهادار و در طول انتشار اوراق بهادار به مشتریان خود ارائه نمایند. این مشاوره می تواند شامل ارائه اطلاعات در خصوص نوع اوراق بهاداری که به فروش برسد، ویژگیهای اوراق بهادار، قیمت و زمان فروش باشد.
۲-۳-۹-عرضه خصوصی و عمومی اوراق بهادار
در سالهای اخیر، بیشتر شرکت ها به عرضه خصوصی اوراق بهادار [۱۹]روی آورده اند و اوراق بهادار منتشر شده جدید را مستقیماً به مؤسسات مالی از قبیل شرکت های بیمه عمر و صندوقهای بازنشستگی می فروشند. یکی از مزایای این کار این است که شرکت مجبور نیست برای فروش اوراق منتشره در بورس اوراق بهادار ثبت نام کند و این خود باعث جلو گیری از اتلاف زمان و پول می شود.
۲-۳-۱۰-بازارهای ثانویه: ساختار
بعد از اینکه اوراق بهادار در بازارهای اولیه به فروش رسید، باید مکانیزم کارآیی وجود داشته باشد تا سرمایه گذاران در صورت تمایل بتوانند آن را مجددا خرید و فروش کنند. بازارهای ثانویه [۲۰]این امکان را برای سرمایه گذاران فراهم می آورند که آنها بتوانند اوراق بهادار موجود را بین خود خرید و فروش کنند.
در بازارهای ثانویه، خرید و فروش سهام عادی، سهام ممتاز، گواهی خرید[۲۱]، اوراق قرضه و اوراق اختیار خرید و فروش سهام صورت می گیرد (تهرانی و نوربخش،۱۳۹۱ ، ۵۹-۵۶).
۲-۴-چرخه تجاری
اصطلاح «چرخه تجاری»[۲۲] به الگوهایی گفته می شود که با رکود و رونق تجاری ، در یک سیستم اقتصادی تکرار می شوند . هر چرخه تجاری چهار حالت دارد : رونق اقتصادی ، رکود ، بحران و بهبود وضع اقتصادی.
«رونق اقتصادی» به وضعیتی گفته می شود که فعالیت های تجاری در اوج خود و نرخ بیکاری در پایین ترین حد باشد . پس از سپری شدن دوره رونق اقتصادی ، فعالیت های تجاری کاهش می یابد و نرخ بیکاری بالا می رود . این دوره را دوره «رکود اقتصادی» می نامند . اگر رکود اقتصادی برای مدتی دوام یابد، وضعی پیش می آید که آن را «بحران اقتصادی» گویند . دوره ای را که در آن وضع اقتصادی بهبود و نرخ بیکاری کاهش می یابد ، دوره «بهبود اقتصادی» نامیده اند.
اقتصاددانان در این خصوص که بهبود اقتصادی در چه زمانی آغاز می شود و در چه زمانی رکود اقتصادی به بحران تبدیل می شود ، هم سخن نیستتند . برای تفکیک بین رکود و بحران اقتصادی از یک ضرب المثل مشهور استفاده می شود :
زمانی که همسایه ام بیکار شود ، دوره رکود است ؛ زمانی که خودم بیکار شوم ، دوره ی بحران اقتصادی است.
عوامل تثبیت کننده وضع اقتصادی [۲۳]:
در چند دهه گذشته ، دولتها دست به اقداماتی زده و از برخی عوامل سیاسی و اقتصادی استفاده کرده اند تا نگذارد رکود اقتصادی به بحران تبدیل شود . این اقدامات از این قرار است :
بیمه بیکاری که از کاهش شدید درآمد شخصی خانواده هایی که در کوران رکود اقتصادی قرار می گیرند جلوگیری می کند.
سیاست های مالی به گونه ای تنظیم می شوند که وضعیت رکود اقتصادی - با کاهش نرخ مالیات ها و ایجاد کسر بودجه – نگذارند درآمد قابل تصرف اشخاص کاهش یابد و بدین وسیله از وقوع بحران اقتصادی جلوگیری می کنند .
سیاست پولی به گونه ای برنامه ریزی می شود که نرخ بهره کاهش یابد و از این راه مردم به سرمایه گذاری جدید تشویق شوند.(جهانخانی و پارسائیان ، ۱۳۸۷ ، ۱۸)
۲-۴-۱-مفهوم چرخه های تجاری
زمانی که درباره چرخه ها صحبت به میان می آید تصویر سینوسی شکل با الگوی تکراری و منظم در ذهن نقش می بندد . اما در اقتصاد و سایر علوم ، اصطلاح چرخه به مفهموم عمومی تری اشاره دارد . شاید یکی از بهترین مثال ها برای چرخه ها ، چرخه ی لکه خورشیدی است که با طول دوره ی زیر ده تا بیست سال متغییر است .
واقعیت مهم درباره چرخه ها ، ماهیت برگشت پذیری آن وقایع است . اما با توجه به جمع بندی نظریات دانشمندان علوم مختلف درباره چرخه ها می توان به تعریف واحد زیر اشاره کرد :
واژه چرخه به دوره های مختلف برگشت پذیر از حرکت های مثبت و منفی دلالت دارد که اغلب قابل اندازه گیری دقیق می باشد . تعریف چرخه های تجاری نیز با این مفهوم سازگار است ، اما به جای «حرکت» به «انحراف» اشاره دارد. همانند لوکاس که چرخه های تجاری را انحراف تکرارپذیر تولید ناخالص داخلی حقیقی حول روند بلند مدت آن می داند .
تعاریف زیادی برای ادوار تجاری ارائه شده است ، اما تقریباً تمام تعاریف معنایی مشابه دارند ؛ یکی از اقتصاددانانی که در رابطه با چرخه های تجاری مطالعات فراوانی انجام داده ، وزلی میچل [۲۴]دانشمند برجسته آمریکایی است . وی در سال ۱۹۱۳ با انتشار کتاب خود در یاب چرخه های تجاری با دیدگاهی توصیفی و تجزیه تعداد زیادی از سری های زمانی به توالی چرخه ها و تقسیم هر چرخه به چهار مرحله مجزا می پردازد. این کار توسط «برنز و میچل[۲۵]» در سال ۱۹۴۶ ادامه یافت . آنها تعریفی علمی از ادوار تجاری به صورت زیر ارائه داده اند :
«ادوار تجاری نوعی نوسانات است که در کل فعالیت های اقتصادی کشورهایی که اقتصاد خود را اغلب براساس اقتصاد بازار یا فعالیت های بنگاه های تجاری استوار نموده اند، به وجود می آیند. یک چرخه با گسترش و رونق تقریباً همزمان در بیشتر فعالیت های اقتصادی شروع می شود و دوره هایی با گستره مشابه رکود عمومی ، تنزل و آغاز رونق را به دنبال دارد و دوباره پس از مدتی ، به مرحله ی رونق در چرخه بعدی منتهی می شود. این توالی تغییرات ، تکرار پذیر ، اما فاقد تناوب معین است. از لحاظ دوره ، تداوم زمانی چرخه های تجاری بیش از یکسال تا ده و یا دوازده سال متغییر است که قابل تقسیم به چرخه های کوتاهتر با خصوصیات نوسانهای مشابه نمی باشد»(طیب نیا و قاسمی ، ۱۳۸۵، ۵۲-۵۱).
۲-۴-۲-ویژگی های چرخه های تجاری :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...