کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



اگر ذینفع از انتشار آگهی های نوبتی اطلاع نیابد تا در مهلت ۶۰ روزه اعتراض نماید و به دلیل عدم وصول اعتراض در مهلت قانونی هیات حل اختلاف رأی‌ صادر نماید این رأی‌ به وسیله ثبت محل به طرفین ابلاغ می شود تا طرفین ظرف ۲۰روز[۴۶] در صورت داشتن اعتراض آن را کتباً به اداره ثبت تسلیم و با اخذ گواهی، دادخواست حقوقی خود را به دادگاه محل و با عنوان خواسته “اعتراض به رأی‌ شماره. ….مورخ. … هیات حل اختلاف موضوع ماده ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت و ابطال آن” تقدیم و گواهی تقدیم دادخواست را به اداره ثبت تسلیم نماید تا از اجرای رأی‌ خودداری شود. بدیهی است در صورت عدم وصول اعتراض ادارات ثبت مکلف به اجرای رأی‌ و صدور سند مالکیت بنام متقاضی خواهند بود.

۲-۲-۵ ابطال سند رسمی انتقال ملک دولت، اداره اوقاف یا شهرداری بنام متقاضی پس از انقضای مهلت ۲۰ روزه وعدم اعتراض به رأی‌ هیات حل اختلاف در این خصوص

اجرای رأی‌ هیات مبنی بر انتقال رسمی ملک او قاف، دولت یا شهرداری بنام متقاضی، مانع از مراجعه متضرر به دادگاه نخواهد بود.

‌بنابرین‏ چنانچه در این مرحله کسی که حقی از او تضعیع شده و مدعی حقی در ملک مذکور باشد (اعم از شخص حقیقی یا حقوقی) و مدعی شود که سند رسمی مالکیت بر خلاف قانون بوده، باید با تقدیم دادخواست حقوقی مبادرت به طرح دعوی در دادگاه نماید[۴۷]. نکته ای که ذکر آن مهم ست این که اقامه این دعوا مقید به مهلت خاصی نبوده و در هر زمان قابل طرح و پیگیری است.

عنوان صحیح خواسته این دعوا عبارت است از: “ابطال سند رسمی انتقال ملک دولت یا اوقاف یا شهرداری، بنام خوانده (متقاضی ثبت موضوع رأی‌ شماره. …. مورخ….. هیات حل اختلاف ثبتی مقوم به مبلغ. … ریال” خوانده این دعوی نیز کسی است که سند انتقال (سند مالکیت) ملک بنام او صادر شده است که همان متقاضی ثبت می‌باشد[۴۸].و دعوی توجهی به اداره ثبت اسناد و املاک یا هیات حل اختلاف صادر کننده رأی‌ ندارد.

پس از احراز صحت ادعا ی خواهان،” حکم به ابطال انتقال یا سند مالکیت صادره بنام متقاضی” صادر و در صورت عدم اثبات ادعای خواهان، (حکم به بیحقی وی با توجه به مالی بودن دعوی مطروحه) صادر خواهد شد.

نکته: زمین هایی که مطابق لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیای اراضی مصوب ۲۶/۱/۱۳۵۹ در اختیار افراد گذاشته می شود، طبق بند ۶ ماده ۶ این لایحه قانونی، قابل انتقال نیست مگر با اجازه دولت و رعایت میزان مندرج در ماده ۴ آن. اما مقررات مواد ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک ‌در مورد اراضی دولتی که در تصرف افراد است و بر روی آن ها اعیانی ایجاد شده با رعایت ضوابط مندرج در ماده ۳ (قانون اصلاح مواد ۱و۲و۳ قانون اصلاح) قابل واگذاری به متصرف است.

۲-۲-۶ ابطال سند مالکیت صادره بنام متقاضی بر اساس رأی‌ هیات حل اختلاف

به موجب بند ۳ تبصره الحاقی (۲۲/۸/۱۳۸۱) به ماده ۲۰ اصلاحی آئین نامه اجرایی مود ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک، از جمله آرای صادره هیات های حل اختلاف در اجرای ماده ۱۴۷ اصلاحی مذکور، “رأی‌ به صدور سند صدور سند مالکیت با ثبت ملک در دفتر املاک بنام متصرف” می‌باشد.

چنانچه پس از ابلاغ رأی‌ هیات در مهلت های قانونی مندرج در بند ۶ ماده ۱۴۷ و قسمت اخیر ماده ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اعتراض ‌به این ثبت واصل شود معترض باید دعوای خود را در قالب اعتراض به رأی‌ هیات حل اختلاف، در داگاه صالح اقامه نماید.

حال اگر نتواند در مهلت های قانونی اعتراض نماید و اداره ثبت در اجرای قسمت اخیر ماده ۱۴۸ اصلاحی نسبت به اجرایی رأی‌ هیات و ثبت ملک بنام متصرف اقدام نماید[۴۹] این امر مانع از مراجعه متضرر به دادگاه و طرح دعوای ابطال سند مالکیت مذکور نخواهد بود.

خوانده این دعوی نیز کسی که سند مالکیت بنام او صادر شده است و دعوی ارتباط و توجهی به اداره ثبت و هیات حل اختلاف ندارد. در این دعوی، خواسته خواهان این است که هیات حل اختلاف مقررات قانون را رعایت ننموده و بدون توجه به حق وی، دستور رأی‌ صدور سند مالکیت بنام متقاضی داده است.

دیوان عدالت اداری نیز در این خصوص صالح به رسیدگی نیست[۵۰]. بدیهی است تا زمانی که سند ابطال نشود دعوای خلع ید و قلع و قمع بنا از کسی پذیرفته نخواهد شد[۵۱]. همچنین مفاد ماده ۲۲و۲۴ قانون ثبت نیز مانع از طرح دعوی متضرر نمی باشد چون ماده ۲۲ ناظر به موقعی است که ثبت مطابق قانون صورت گرفته باشد.

نتیجتاً دعوای “ابطال سند مالکیت” وقتی قابلیت استماع دارد که: اولاً: ذینفع در مهلت ۶۰ روزه از تاریخ انتشار اولین آگهی نوبتی نسبت به تقاضای ثبت متقاضی اعتراض ننموده یا اعتراض نموده ولی دادخواست حقوقی ظرف یک ماه از آن تاریخ (تاریخ اعتراض) به دادگاه صالح تقدیم نکرده و منجر به صدور سند مالکیت بنام متقاضی شده باشد.

ثانیاًً: متقاضی به تقاضای ثبت در مهلت مقرر اعتراض نموده و در دادگاه صالح نیز مورد رسیدگی قرار گرفته و حکم نهایی بر بیحقی او صادر شده و عملیات ثبتی صدور سند مالکیت ادامه یافته باشد.

ثالثاً: پس از صدور رأی‌ هیات حل اختلاف، ذینفع در مهت ۲۰ روزه از تاریخ ابلاغ رأی‌ به وی نسبت به آن اعتراض ننموده و با قطعیت آن رأی‌ اداره ثبت مبادرت به صدور سند مالکیت بنام متقاضی ثبت کرده باشد. این مورد مختص به مالک خصوصی و ادارات و سازمان‌های دولتی است (ماده ۱۴۸ اصلاحی) درغیر این مواد ۳ گانه، دعوی ابطال سند مالکیت غیر قابل استماع خواهد بود.

نکات قابل توجه:

*نکته ۱: به موجب نظریه مشورتی شماره ۸۱۴۷/۷-۳/۹/۱۳۸۰ اداره حقوقی قوه قضائیه:

“نظر به اینکه نتیجه ابطال عملیات ثبتی و ابطال اسناد رسمی صادره بر اساس این عملیات، در صورتی که منتهی به صدور حکم به نفع خواهان می شود، و به ضرر شخص یا اشخاصی است که در اثر عملیات ثبتی، اسناد مالکیت به نام آن ها صادر شده است این دعوا باید علیه دارندگان این اسناد اقامه شود. به عبارت دیگر چون ذینفع عملیات ثبتی و اسناد رسمی صادره دارندگان اسناد مالکیت می‌باشند طرح دعوی به طرفیت سازمان اسناد و املاک صحیح نیست و باید دعوی علیه اشخاصی اقامه شود که طبق ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک صحیح نیست و باید دعوی علیه اشخاصی اقامه شود که طبق ماده ۲۲ قانون ثبت رسماً مالک شناخته می‌شوند”.

نکته۲: به موجب نظریه مشورتی شماره ۸۶۵/۷-۱۹/۲/۱۳۷۹ اداره حقوقی قوه قضائیه:

“وظایف هیات نظارت در ماده ۲۵ قانون ثبت و بندهای هشت گانه و تبصره های آن ذکر شده است و ابطال سند انتقال صادره جزء وظایف هیات نیست و چون مرجع رسمی تظلمات، مراجع قضایی است لذا ابطال سند انتقال مذکور به فرض این که قابل پذیرش باشد در صلاحیت دادگاه عمومی محل وقوع ملک است”

نکته ۳: رأی‌ هیات موضوع مواد ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی مقدمه برای صدور سند مالکیت است. وقتی شخصی، خواهان ابطال سند مالکیت باشد دادگاه می‌تواند به مقدمات خواسته نیز رسیدگی کند و لازم نیست که خواهان تصریح کند که فسخ رأی‌ هیات جزئی از خواسته اوست. برخی موضوعات هر چند قابلیت رسیدگی مستقل دارند ولی خود می‌تواند مقدمه بعضی از دعاوی باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:57:00 ق.ظ ]




(جدول ۲-۳) نمایندگان اقلام تعهدی اختیاری

۱٫ مدل‌های مبتنی بر کل اقلام تعهدی

محقق

نماینده اقلام تعهدی اختیاری

هیلی (۱۹۸۵)

دی آنجلو (۱۹۸۶)

جونز (۱۹۹۱)

دچو (۱۹۹۵) – «مدل تعدیل شده جونز»

کانگ و سیوارا ماکریشنان (۱۹۸۵)

کل اقلام تعهدی

تغییر در کل اقلام تعهدی

مانده رگرسیون کل اقلام تعهدی روی تغییر در فروش و اموال، ماشین آلات و تجهیزات.

مانده رگرسیون کل اقلام تعهدی روی تغییر در فروش و اموال، ماشین آلات و تجهیزات به گونه‌ای که درآمد از طریق تغییر در حساب‌های دریافتنی در دوره رویداد تعدیل می‌شود.

مانده رگرسیون دارایی‌های جاری غیر نقدی منهای بدهی‌های تعدیل شده با توجه به افزایش درآمدها، هزینه ها، اموال و تجهیزات

۲٫ مدل‌های مبتنی بر اقلام تعهدی خاص

مک نیکولس و ویلسون[۱۱۷] (۱۹۸۸)

بیور و انگل[۱۱۸] (۱۹۹۶)

بنیش[۱۱۹] (۱۹۹۷)

بیور و مک نیکولس (۱۹۹۸)

مانده ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، برآورده شده به عنوان مانده رگرسیون ذخیره مطالبات مشکوک الوصول روی مانده ذخیره اول دوره و مطالبات سوخت شده جاری و آتی

مانده ذخیره زیان وام

شاخص روزهای پوشش حساب‌های دریافتنی، شاخص حاشیه فروش، شاخص کیفیت دارایی، شاخص استهلاک، شاخص هزینه اداری، کل اقلام تعهدی به شاخص کل دارایی‌ها.

همبستگی سریالی رشد یک سال ذخیره زیان بیمه‌گران اموال.

۳٫ مدل‌های مبتنی بر روش توزیع فراوانی

بورگ استالر و دچو[۱۲۰] (۱۹۹۷)

دی جورج و همکاران (۱۹۹۷)

میرز و اسکیز[۱۲۱] (۱۹۹۹)

آزمون اینکه فراوانی تحقیق سود سالانه بالا (پایین) سطح سود صفر است یا نه و سود سال‌های گذشته بیشتر (کمتر) از انتظار است یا نه.

آزمون اینکه آیا فراوانی تحقق سودهای فصلی سالانه بالا (پایین) سطح سود صفر است یا نه، سود فصل قبل و پیش‌بینی‌های تحلیل‌گران بیشتر (کمتر) از انتظار است یا نه.

آزمون اینکه آیا تعداد افزایش سودهای متوالی بیشتر (کمتر) از شرایط فقدان مدیریت سود مورد انتظار است.

در این تحقیق اقلام تعهدی اختیاری به شیوه دچو و همکاران (۱۹۹۵) محاسبه می‌گردد که به «مدل تعدیل شده جونز» مشهور گردید.

۲-۸-۹ مدیریت سود واقعی

مدیریت سود، برآیند درجه​ای از قابلیت انعطاف و اعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند. مدیران ممکن است از این قدرت خود برای مدیریت فرصت​طلبانه​ی سود یا انتقال اطلاعات محرمانه در باره​ی عملکرد آتی شرکت استفاده نمایند. بیشتر محققین دریافته​اند که مدیریت سود با انگیزه​ی گمراه کردن استفاده​کنندگان از صورت‌های مالی و یا انحراف از نتایج قراردادی که بستگی به سوددهی حسابداری دارد انجام می​شود (آقایی و چالاکی، ۱۳۸۸).

به منظور دستیابی به سطح مورد نظر سود، مدیران می​توانند تا پایان سال صبر کنند و از اقلام تعهدی اختیاری برای مدیریت سود گزارش شده استفاده نمایند، اما این راهکار ممکن است این ریسک را در پی داشته باشد که مقتار سودی که برای دستکاری مدنظر است، از اقلام تعهدی اختیاری موجود بیشتر باشد؛ زیرا اختیار ‌در مورد اقلام تعهدی از طریق اصول عمومی پذیرفته شده​ی حسابداری محدود شده است (بارتون و سیمکو، ۲۰۰۲). فرض بر این است که رویدادهای اقتصادی اساسی یک شرکت،​ توانایی مدیران را برای گزارش سود معوق (تعهد شده) دچار محدودیت می​سازد. در نتیجه، این امکان وجود دارد که مدیران نتوانند از طریق اقلام تعهدی اختیاری در پایان سال به سود مورد نظر خویش دست پیدا کنند. مدیران می​توانند از طریق دستکاری فعالیت‌های عملیاتی واقعی در طول سال این ریسک را کاهش دهند (اعتمادی و همکاران، ۱۳۸۹).

دستکاری فعالیت‌های واقعی کمتر در معرض محدودیت است، مزیت دیگر، جایگزین نمودن فعالیت‌های واقعی برای دستکاری سود، این است که حسابرسان و قانونگذاران کمتر به چنین رفتارهایی توجه می​کنند. با این وجود دستکاری فعالیت‌های واقعی چندان بدون هزینه هم نیست، چرا که این احتمال وجود دارد که جریان​های نقدی در دوره​های آتی به طور غیرمستیقم (منفی) تحت تأثیر اعمالی قرار گیرد که در حال حاضر برای افزایش سود انجام می​شود (ناظمی اردکانی، ۱۳۸۸).

در مدیریت سود واقعی مدیران برای دستیبابی به اهداف مربوط به مدیریت سود خود، در فعالیت­ها و تصمیمات عملیاتی واحد تجاری تغییراتی ایجاد کند. تحقیقات گذشته (گانی، ۲۰۰۵) این تصمیمات عملیاتی را در ۴ گروه طبقه​بندی می​کنند:

کاهش هزینه​های اختیاری تحقیق و توسعه

کاهش هزینه​های اختیاری تبلیغات و فروش

زیان نقدی فروش دارایی​های ثابت برای گزارش شود

اضافه تولید برای کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته و افزایش فروش​های اعتباری، انجام ندادن

برخی فعالیت‌های تحقیق و توسعه که منجر به پروژه​های با خالص ارزش فعلی مثبت در آینده می​شود. انجام ندادن تبلیغات در جهت افزایش فروش شرکت. فروش دارایی​های ثابت عملیاتی که به افزایش بهره​وری و کارایی عملیات واحد تجاری کمک می​نماید. بلوکه نمودن سرمایه​ی شرکت در قالب موجودی​ها، افزایش فروش​های اعتباری که منجر به کاهش جریان‌های نقدی ورودی به شرکت می​شود. همه و همه نشان از آن دارد که چهار عمل فوق منجر به کاهش جریان‌های نقدی عملیاتی آتی شرکت و در نتیجه افت عملکرد مالیاتی آتی شرکت خواهد شد، از این رو انتظار می​رود، بین مدیریت واقعی سود (که در قالب چهار فعالیت فوق تعمیم می​یابد) و عملکرد عملیاتی آتی شرکت رابطه​ی منفی وجود داشته باشد.

بسیاری از شواهد موجود پیرامون دستکاری فعالیت‌های واقعی بر کاهش فرصت​طلبانه​ی هزینه​های اختیاری از جمله هزینه​های تحقیق و توسعه تمرکز می​کنند (برای مثال تحقیقات بوش (۱۹۸۸)؛ بابر و همکاران (۱۹۹۱). اگرچه کاهش از هزینه​های اختیاری می​تواند سود را در جهت برآورده ساختن برخی اهداف خاص ارتقا بخشد، اما ریسک کاهش جریان‌های نقدی عملیاتی (CFO) آتی را موجب می​شود؛ زیرا این عمل به طور کلی جریان‌های خروجی وجه نقد را کاهش می​دهد و در عوض تأثیری مثبت بر روی جریان نقدی عملیاتی جاری دارد. در سال‌های بعدی، این تأثیر مستقیم ممکن است معکوس شود. باید توجه داشت دستکاری فعالیت‌های واقعی، وسیله​ی تغییر آرایش حساب​ها نیست. مدیران در این روش، زمان انجام عملیات، نحوه​ی تخصیص منابع و یا زمان اجرای پروژه​های سرمایه​گذاری را تغییر می​دهند. فعالیت‌های مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی هیچ پیامد مستقیم جریان نقدی را به همراه ندارد (کوهن و زارویین، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ق.ظ ]




بررسی اثر پرداخت سود سهمی (سهام جایزه) و حجم مبادلات سهام شرکت‌های پذیرفته‌ شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران بین سال‌های ۱۳۷۶-۱۳۸۰/ نگارش رحمت‌الله علیشاهی / تاریخ نشر سال ۸۳

هدف پژوهش بررسی رابطه بین پرداخت سود سهمی سهام و حجم مبادلات سهام در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی است. نتایج بیانگر عدم ارتباط بین اعلام و توزیع سود سهمی سهام و حجم مبادلات سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. براین اساس پیشنهاد شده است که معیار سرمایه‌گذاری در شرکت‌های ملی نباید تنها پرداخت سود سهمی باشد.

بررسی رابطه بین سیاست‌های تقسیم سود و تغییرات بازده سهام (شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران)[پ‍ای‍ان‌ن‍ام‍ه‌]/پژوهشگر خسرو امیری / تاریخ نشر ۸۷

هدف پژوهش بررسی رابطه بین سیاست‌های تقسیم سود و تغییرات بازده سهام (شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران) است. نتایج نشان می‌دهند که رابطه معنی داری بین سیاست‌های تقسیم سود و تغییرات بازده سهام به جزء ‌در مورد شرکت‌های توزیع کننده سود نقدی مشاهده نگردیده است. هر چند که این ارتباط خیلی قوی نیست (میزان ضریب تعیین برابر با ۱۱/۰ است) ولی هر دو متغیر از نطر آماری در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنی دار شده اند. کلیدواژه ها: سیاست، تقسیم سود، تغییرات بازده سهام، بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی احتمال سودآوری سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از مدل اوهلسان[پ‍ای‍ان‌ن‍ام‍ه‌]/ پژوهشگر مهرداد دادمهر / تاریخ نشر ۸۸

این تحقیق از دو قسمت تشکیل شده است در قسمت اول توانایی نسبت های مالی معرفی شده در مدل پیش‌بینی ورشکستگی اوهلسان در پیش‌بینی سودآوری شرکت ها آزمون شد و در قسمت دوم یک مدل جهت پیش‌بینی سودآوری سرمایه گذاری ارائه شده است. در این تحقیق مشخص شد که نسبت های موجود درمدل پیش‌بینی ورشکستگی اوهلسان در پیش‌بینی سودآوری شرکت ها مؤثر هستند. (ضرایب تابع لاجیت برازش شده مؤثر هستند) اما تابع دقت لازم را ندارد ‌در مورد تابع پیشنهادی هم نتایج زیر به دست آمد. – نسبت های مالی و سیاست‌های تقسیم سود شرکت در پیش‌بینی بازده مورد انتظار سرمایه گذار موثرند.- یک سری نسبت های مالی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد که به صورت خطی و با بهره گرفتن از رگرسیون لجستیک توانایی پیش‌بینی احتمال دستیابی بر بازده مورد نظر در سطح اعتماد ۹۵٪ را دارد.

بررسی واکنش بازار بورس اوراق بهادار تهران نسبت به انحرافات اساسی از روند تقسیم سود سهام / مقاله / نویسنده: وحید محمودی ، هادی محقق

در این پژوهش واکنش بازار نسبت به تغییرات تقسیم سود سهام با توجه به روند پرداخت آن بررسی می‌شود. به بیانی دیگر،‏ در این پژوهش چگونگی واکنش سرمایه‎گذاران به هرکدام از سه گرایش: روند افزایشی،‏ روند کاهشی و روند عدم تغییرات کلی،‏ بررسی می‌شود. این مجموعه ها با بهره گرفتن از مدل CAPM و همچنین مدل سه عاملی فاما و فرنچ مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. به دنبال نتایج به دست آمده در روند افزایشی،‏ انحراف مثبت اساسی باعث واکنش مثبت بازار،‏ انحراف با روند ثابت باعث واکنش منفی جزئی و انحراف کاهش اساسی نیز همین روند را درپی داشته است. در روند ثابت،‏ افزایش اساسی باعث واکنش مثبت،‏ ادامه روند ثابت واکنش معنادار جزئی منفی و در کاهش اساسی واکنش منفی معناداری را از طرف بازار داشته است. در روند کاهشی،‏کاهش اساسی و افزایش اساسی با واکنش منفی جزئی بازار و ادامه روند ثابت با واکنش مثبت مواجه شده‎اند. نتایج ارزیابی‌ها شواهدی به دست می‌دهند مبنی بر اینکه بازار با دنبال کردن روندی خاص،‏ واکنش مثبتی به افزایش صورت گرفته از سوی آن روند نشان می-دهد. مادامی‌که بنگاه از روند قبلی خود منحرف نشود،‏ بازار واکنش غیر منتظره‌ای نشان نمی‌دهد. با توجه ‌به این که واکنش بازار در برابر انحراف مثبت اساسی از روندی منفی،‏ واکنشی منفی بوده است،‏ می‌توان نتیجه گرفت که خبرهای مثبت،‏ در برابر روند منفی با واکنش مناسبی از جانب بازار روبه‌رو نمی‌شود و بازار روند را در این گونه انحرافات دنبال می‎کند.

شناسایی و تبیین عوامل تعیین‌کننده سیاست تقسیم سود شرکت‌های پذیرفته شده در سازمان بورس /مقاله / نویسنده: سعید قربانی ، علی جهانخانی

شناسایی و تبیین عوامل تعیین‌کننده سیاست تقسیم سود،‏ یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های ذینفعان بنگاه‌های اقتصادی است. آگاهی از این عوامل ضمن آنکه تصویر روشنی از توان توزیع نقدینگی شرکت‌ها ارائه می‌دهد،‏ امکان برآورد رفتار آتی آن‌ ها را نیز فراهم می‌سازد. در این خصوص نظریه های مختلفی از سوی پژوهشگران دانش مالی ارائه شده است که از آن جمله می‌توان به نظریه های رشد،‏ هزینه نمایندگی،‏ اثر اندازه و ریسک اشاره نمود.

در این تحقیق علاوه بر نظریه های منعکس در تحقیقات خارجی،‏ تلاش گردید تا شرایط خاص بازار سرمایه ایران نیز مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی این نظریه ها ابتدا متغیرهای مورد نظر تعیین و سپس اطلاعات لازم برای ۶۳ شرکت طی یک دوره شش ساله (۱۳۷۷ الی ۱۳۸۲) گردآوری گردید. برای تجزیه تحلیل اطلاعات نیز از روش‌های آماری مبتنی بر رگرسیون و تحلیل‌های مربوطه،‏ بهره‌گیری شد.

نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیاست تقسیم سود شرکت‌ها از الگوی گام تصادفی پیروی می‌کند. همچنین با توجه به تأیید نظریه پیام رسانی،‏ انتظار می‌رود تا اگر شرکتی از رشد سود بالایی (پائینی) برخوردار باشد،‏ بازده نقدی آن نیز بالا (پائین) باشد. اندازه،‏ فرصت‌های سرمایه‌گذاری،‏ ساختار مالی،‏ ریسک و اهرم مالی شرکت از دیگر مواردی هستند که در توضیح سیاست تقسیم سود شرکت‌های بورس،‏ ایفای نقش می‌کنند.

آقای دکتر علی پارسائیان نیز در سال ۱۳۷۳ مقاله استوارت،سی،میرز در باره ساختار مطلوب سرمایه را ترجمه کرده و به چاپ رساند. در این مقاله میرز به برسی تئوری MM در باره ساختار سرمایه پرداخته و عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه شرکت‌ها را مورد تجزیه ئتحلیل قرار داده بود. در آن سال دکتر علی جهانخانی در مقاله ای دیگر ضمن شرح بازار سرمایه یک شرکت،روش های تامین مالی در بازار سرمایه ایران را توضیح داد.

خانم دکتر مجتهد زاده در سال ۱۳۷۷ به منظور بررسی منافع ناشی از تجدید ساختار مالی در شرکت‌ها ،نتایج تحقیق بنت استوارت و دیوید گلاس من را تشریح نمود.

دکتر امید پورحیدری نیز ‌در سال‌ ۱۳۸۲ در تحقیقی به بررسی نوع صنعت و تاثیر آن بر ساختار مالی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت.هدف وی ارائه شواهدی در رابطه با اهمیتریسک تجاریو تاثیر آنبر ساختار سرمایه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ق.ظ ]




حالت ج) هیجان ها را به گونه ای مناسب و بدون حمله کردن به طرف مقابل بیان کنید. در این حالت مخاطب شما مورد حمله قرار نمی گیرد. اما در عین حال شما هیجان خود را به گونه ای مناسب بیان می کنید این رفتار را رفتار جرئت آمیز یا قاطعانه می‌نامند.

آگاهی از هیجان های دیگران

مؤلفه‌ سوم هوش هیجانی به آگاهی از هیجان های دیگران مربوط می شود، چگونه هیجان های دیگران را درک می‌کنیم؟ افرادی که دارای هوش هیجانی هستند نسبت به هیجان های دیگران فوق العاده حساس، دقیق، و هوشیارند در حالی که افراد فاقد هوش هیجانی کاملاً به هیجان ها و احساسات دیگران بی توجه هستند.

مدیریت هیجان ها

مدیریت هیجان ها، چهارمین مؤلفه‌ هوش هیجانی است، هنگام هجوم بی وقفه سیلاب هیجان ها چه واکنشی نشان می‌دهیم؟ آیا ما هیجان ها را مدیریت می‌کنیم یا این هیجان ها هستند که ما را مدیریت می‌کنند؟ در برخورد با هیجان ها می توان به ۳ صورت عمل کرد:

۱- کاملاً منفعل باشیم هیجان ها به طور کامل بر ما مستولی شوند.

۲- هیجان ها را سرکوب و به شدت از بروز آن ها جلوگیری کنیم.

۳- هیجان ها را مدیریت کنیم.

مدیریت هیجان ها به معنی مدیریت آگاهانه، حاذقانه و خلاقانه آن ها است. مدیریت هیجان ها مستلزم آگاهی از وجود، ظهور، حضور نقش آفرینی آن ها است. به عبارت دیگر، بدون آگاهی از هیجان ها نمی توان به مدیریت آن ها پرداخت. مدیریت هیجان ها صرفاً شامل هیجان های منفی مانند خشم، غم و ناامیدی نیست بلکه هیجان های مثبت از قبیل شادی را نیز در بر می‌گیرد (فاطمی، ۱۳۸۵).

نظریات مطرح شده در حوزه هوش هیجانی

این تعبیر که هیجان‌ها نوعی اطلاعات هستند، کمک کرد تا در سال ۱۹۹۰ ، مفهومی کاملاً پروبال گرفته از هوش هیجانی ظاهر شود. دو روانشناس آمریکایی، پیتر سالووی[۴] و جان مایر[۵] اولین کسانی بودند که این اصطلاح را به کار بردند.

نظریه سالووی و مایر براین باور استوار بود که تعداد کمی از مهارت‌های ویژه وجود دارد که در همه آن ها یا دقت مهم است یا کارایی، دقت در شناخت و درک حالات هیجانی خود و دیگران و کارایی در تنظیم، کنترل و استفاده از هیجان ها در رسیدن به اهداف، به نظر سالووی و مایر در هوش هیجانی ۴ جنبه اساسی وجود دارد:

۱- ادراک هیجان‌ها: به توانایی شناخت دقیق درست هیجانات در خود و دیگران و تمیز قائل شدن بین ابراز هیجانات واقعی از هیجانات نادرست و غیرواقعی اشاره دارد.

۲- تنظیم هیجان‌ها: به توانایی تنظیم مؤثر و تعدیل شدت هیجانات و مدیریت آن در خود و دیگران اشاره دارد که این امکان را به فرد می‌دهد که هیجانات منفی را تعادل و ملایم نموده و هیجانات مضر و آسیب زا را به صورتی سازگار و انطباقی تبدیل کند.

۳- شناخت هیجان‌ها: توانایی فهم هیجانات و استفاده سریع و صادقانه، انعطاف پذیری و ابتکاری از هیجانات در موقعیتهای اجتماعی است که در جهت حفظ انگیزه های مثبت برای رسیدن به اهداف به کار می رود.

۴- استفاده از هیجانهاست

نظریه دیگر، نظریه گلمن بود که خیلی سریع تر و فراگیرتر از نظریه سالووی و مایر بود.

توصیف گلمن از هوش هیجانی، که در طول سالها تحول یافته است. چهار زمینه را در بر می‌گیرد. خودآگاهی، خود – مدیریتی، آگاهی و اجتماعی و مدیریت رابطه، او بیست قابلیت مشخص ارائه می‌دهد که در قالب این ۴ زمینه جای می گیرند. برای مثال، زمینه خود – مدیریتی شامل ۶ قابلیت می شود: خود – داری، قابل اعتماد بودن. وظیفه شناسی، سازگاری انگیزه پیشرفت و قابلیت ابتکار و رهبری. (براوبری – گریوز / ترجمه: گنجی. ۱۳۸۴)

تئوری هوش هیجانی گلمن

۱- خودآگاهی به معنای تشخیص احساسات و یافتن واژگانی برای بیان آن ها، و دریافتن پیوند موجود میان افکار، احساسات و واکنش ها، آگاهی بر اینکه در تصمیم گیری فکر یا احساسات غلبه دارد. خودآگاهی همچنین به شکل تشخیص نقاط قوت وسعت خود و دیدن خویش به گونه ای مثبت اما واقع بینانه نیز جلوه گر می شود.

۲- کنترل هیجان‌ها: افزایش تحمل کافی و کنترل خشم / کاهش اهانت / توانایی ابراز خشم به شیوه ای مناسب / و بهتر کنار آمدن با فشار روانی را شامل می شود.

۳- موفقیت در مهار هیجان ها: افزایش احساس مسئولیت / افزایش توانایی تمرکز بر تکلیف در دست انجام و عطف توجه / کاهش تکانشگری و افزایش خویشتن داری.

۴- همدلی: یافتن هیجان ها/ افزایش توانایی درک دیدگاه طرف مقابل و افزایش همدلی و حساسیت نسبت به احساسات دیگران / افزایش توانایی گوش کردن به صحبت های دیگران را در بر می‌گیرد.

۵- حفظ ارتباط ها: افزایش توانایی تجزیه و تحلیل و درک ارتباط ها / بهبود و عملکرد در حل تعارضات و مذاکره بر سر. موضوع های مورد اختلاف / افزایش توانایی در حل مشکلات موجود در ارتباط ها/ افزایش جرئت و مهارت در مراوده با دیگران / افزایش محبوبیت و اجتماعی بودن/ افزایش علاقه و ملاحظه، پیروی از جمع، و هماهنگی با گروه ها. (گلمن، ۱۹۹۵ ، ترجمه: پارسا، ۱۳۸۰)

تئوری هوش هیجانی از دیدگاه بار – اون:

ویون بار – اون، هوش هیجانی را نوعی از هوش غیرشناختی می‌داند که شامل یک دسته از توانایی ها و مهارت‌های اجتماعی و هیجانی است و این توانمندیها فرد را در جهت سازگاری مؤثر با فشارها و موقعیت های دشوار اجتماعی، یاری می رساند. (بار – اون ۱۹۹۰)

از دیدگاه او، هوش هیجانی در طول زمان قابل تغییر و رشد است و می‌تواند با برنامه های ویژه ای این مهارت‌های هیجانی را آموزش داد. ابعاد هوش هیجانی از دیدگاه بار – اون

خودآگاهی هیجانی، قاطعیت، حرمت نفس، خودشکوفایی، استقلال، همدلی، روابط بین فردی، مسئولیت پذیری اجتماعی، حل مسئله، واقعیت سنجی، انعطاف پذیری، تحمل فشار – کنترل تکانه، شادکامی، خوش بینی.

۱- خودآگاهی هیجانی[۶]

خودآگاهی هیجانی توانایی تشخیص و درک احساسات است. این مؤلفه‌ ها تنها آگاهی از احساسات یک فرد و هیجانات وی نیست بلکه همچنین شامل توانایی تمایز بین آن ها به منظور پی بردن ‌به این امر است که شخصی چه احساسی دارد و چرا این احساس در امر شکل گرفته است و همچنین به منظور پی بردن به آنچه سبب این احساسات است.

۲- قاطعیت[۷]

قاطعیت توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه ای غیرمخرب است. قاطعیت دارای ۳ بعد است. الف) توانایی بیان احساسات، ب) توانایی بیان آشکار عقاید و افکار خود، ج) توانایی ایستادگی برای احقاق حقوق خود. (بار – اون، ۱۹۹۷)

۳- حرمت ذات[۸]

حرمت ذات توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخصی اساساً خوب است. احترام به خود اصولاً قبول و درست داشتن خود و آن گونه که هستیم می‌باشد. پذیرش خود، توانایی پذیرش جنبه‌های مثبت و منفی محدودیت ها و قابلیت های خود است.

۴- خودشکوفایی[۹]

خودشکوفایی به توانایی شناخت توانمندی‌های بالقوه خود اشاره دارد. این بعد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای معنی بخشیدن به زندگی است. خودشکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی‌ها و قابلیت‌ها و استعداد ‌ها‌ است.

۵- استقلال[۱۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:56:00 ق.ظ ]




خاتمه : در طول درمان ، درمانگر مراجع را تشویق می‌کند که افکار و رفتارش را کنترل کند ، آن ها را گزارش دهد و پیشرفت در جهت اهدافش را اندازه گیری کند . در این مرحله ، مراجع و درمانگر در این مورد بحث می‌کنند که این کارها چگونه توسط مراجع و بدون درمانگر انجام می شود . نهایتاًً ، مراجعان درمانگر خود می‌شوند ( شارف ، ۱۹۹۶ ، ص ۹۰و ۳۸۸ ) .

پیشینه ی پژوهشی

پژوهش ها ‌در مورد اضطراب امتحان همواره وجود آن را ثابت نموده و در آن ها به دو عامل شایع از جمله نگرانی و تهییج پذیری افراد نام برده اند . اگرچه پژوهش ها به وجود هر دو عامل صحه گذاشته ، اما شواهد روشنی در دست هست که عامل شناختی، اثرات منفی بیشتری بر عملکرد تحصیلی آزمودنی دارد . در این زمینه کسیدی و همکاران (b ، ۲۰۰۴ ) عبارت « اضطراب امتحان شناختی»[۴۱] را به کار می‌برند که به انواع گوناگونی از باورها و عقاید ی اشاره دارد که می‌توانند عملکرد فرد را هم در طی یادگیری و هم در آمادگی برای آزمون ، تخریب کند .

پیتر موریس و همکاران [۴۲] در پژوهشی با عنوان درمان اختلالات اضطرابی کودکان که به کارایی ct می پرداخت ، ۳۰ نفر از کودکان ۱۲-۹ ساله دارای اضطراب شدید در سه گروه ۱۰ نفره ، یک گروه در شناخت درمانی ، یک گروه مداخلات پلاسیبو روان شناختی ( از جمله بیان هیجانی ) و ۱۰ نفر را در شرایط کنترل قرار دادند .

آن ها از طریق ابزارهای خودسنجی آزمودنی ها را در یک فاصله زمانی سه ماهه تحت عنوان پیش درمان و پس از درمان مورد ارزیابی قرار دادند .

نتایج نشان داد که علائم آسیب شناختی در دو گروه پلاسیبو و کنترل نسبتاً ثابت باقی ماندند . به طور فوق العاده ای مقایسه ی پیش درمان و پس درمان گروه ct نشان داد که وضعیت آزمودنی ها نسبت به دو گروه دیگر بهتر بود . بدین معنی که فقط گروه ct کاهش معناداری در علائم اضطراب را نشان دادند . این پژوهشگران در نتیجه گیری های خویش بیان می دارند یافته های این پژوهش مدارک مستدلی برای کارایی ct در درمان اختلالات اضطرابی است .

الیسا و همکاران [۴۳] به بررسی نتایج شناخت درمانی در مقابل آرام سازی عضلانی برای اضطراب مزمن پرداختند . آن ها طی این مطالعه از ۶۰ نفر از بیماران که به طور تصادفی انتخاب شده بودند دعوت کردند طی مصاحبه آغازین و تکمیل پرسشنامه خودسنجی در یکی از دو نوع درمان شرکت کنند .

۸۸ درصد نمونه تا پایان پژوهش طولی شرکت کردند که ۲۵ نفر در شناخت درمانی و ۲۸ نفر در آرام سازی شرکت داشتند . ۶۸ درصد بیماران که ct دریافت نموده و ۳۶% آنهایی که AR دریافت نموده بودند ، نتایج درمانی را بسیار خوب یا خیلی خوب تیک زده بودند .

نتایج نشان داد شناخت درمانی به طور مثبت تری ارزیابی شده بود و ۸۰ درصد بیماران هنوز از نتایج آن بعد از پی گیری ۵ ساله استفاده می‌کردند . شناخت درمانی برای افراد با اضطراب مزمن تأثیرات مثبت طولانی مدت را در پی خواهد داشت . وقتی ‌گروه‌های درمانی با هم مقایسه شدند گروه شناخت درمانی نتایج را « بسیار بهتر » علامت زده بودند که تفاوت معناداری با گروه آرام سازی عضلانی داشت .

فیشر و دارهم [۴۴]( ۱۹۹۹ ) در پژوهشی به بررسی اضطراب تعمیم یافته پرداختند . آن ها در ۶۶ مراجع دارای اختلال اضطراب ، چهارگروه تشکیل دادند که ‌گروه‌های درمانی شامل مشاوره غیر مستقیم ، شناخت درمانی ، آرام سازی و یک گروه لیست انتظار داشتند ( گروه گواه ) .

در مقایسه نمرات پیش از درمان و پس از درمان گروه مشاوره غیر مستقیم در فاصله ۶ ماهه بهتر از گروه لیست انتظار بودند . در گروه هایی که در معرض مداخلات ct و آرام سازی بودند تفاوت معناداری در پیش آزمون و پس آزمون به دست آمد هر چند که بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد .

اضطراب امتحان در بررسی های آزمون های دانشگاهی با عملکرد ضعیف افراد ارتباط داشته است . در مطالعه ای گیلی اورباچ[۴۵] و همکاران (۲۰۰۷) به بررسی این فرضیه پرداختند که ‍ct می‌تواند اضطراب امتحان را کاهش دهد . ۹۰ دانشجوی دانشگاهی در دو گروه ct و گواه گمارش شدند هر دو گروه قبل و بعد از درمان پرسشنامه اضطراب امتحان را پر کردند .

بعد از درمان ct، ۵۳ درصد گروه آزمایش بهبود را نشان داده این در حالی بود که گروه گواه فقط ۲۵ درصد تغییر را نشان دادند . همچنین با تکمیل نمودن پرسشنامه سلسله مراتب امتحان[۴۶] ۶۷ درصد آزمودنی های مورد آزمایش دو واحد استاندارد بالاتر از خط میانگین تغییرات معنادار بالینی داشتند که در مقایسه با گروه گواه ۳۰ درصد بالاتر بود .

گولفرید و همکاران ( ۱۹۷۸ ) در یک مطالعه بررسی تأثیر بازسازی شناختی در کاهش اضطراب امتحان پرداختند . آن ها در دو گروه ۳۶ نفره آزمودنی های ۱۸ – ۴۹ ساله ، در دو رویه ی متفاوت به مقایسه پرداختند . گروه اول ، آزمودنی هایی بودند که بازسازی شناختی سیستماتیک دریافت می‌کردند بدین شیوه که موقعیت و شرایط آزمون ( تست زنی ) را به شیوه ای واقع بینانه تصویرسازی می ‌کردند و گروه دوم در زمانی طولانی به همان اندازه ی گروه آزمایش به تصویرسازی جلسه آزمون پرداخته اما هیچ گونه بازسازی شناختی اعمال نمی شد . هر دو گروه پرسشنامه اضطراب امتحان دریافت و تکمیل نمودند .

نتایج نشان داد گروه بازسازی شناختی در مقایسه با گروه گواه کاهش اضطراب زیادی را نشان دادند . آزمودنی ها همچنین کاهش اضطراب فراگیر را گزارش کرده بودند . این پژوهشگران بیان می دارند در یک بافت وسیعتر ، استفاده از شناخت درمانی و ارزیابی شناختی موقعیت های اضطراب انگیز در درمان مؤثر کاهش اضطراب پیشنهاد می شود .

هالرود ( ۱۹۷۶ ) به بررسی مقایسه ای کارایی درمان های شناختی ، حساسیت زدایی تدریجی ، درمان ترکیبی و یک رویه کنترل درمان ساختگی پرداخت . ۴۸ داوطلب دارای اضطراب امتحان که در مقیاس اضطراب فرسایشی آزمون پیشرفت اضطراب آلبرت هابر نمره ی بیش از ۳۲ کسب نمودند در ۴ گروه به شیوه ی ۱) شناخت درمانی ‌، ۲) حساسیت زدایی تدریجی ، ۳) ترکیبی از این دو ، ۴) درمان ساختگی انتصاب شدند و ۱۲ نفر دیگر به عنوان لیست انتظار قرار داشتند . پرسشنامه دوبار یکی قبل از درمان و دیگری یک ماه بعد از پیگیری اجرا گردید . نتایج نشان داد ct در کاهش اضطراب در یک موقعیت شبه آزمون نسبت به بقیه ی ‌گروه‌های درمانی کارایی بیشتری نشان داد و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی بهبود قابل ملاحظه ای نشان دادند . نتایج در درمان های ترکیبی شناختی – حساسیت زدایی و حساسیت زدایی و درمان ساختگی تفاوت معناداری را نشان ندادند.

کسیدی و جانسون ( ۲۰۰۲ ) به بررسی اضطراب امتحان شناختی و عملکرد تحصیلی در میان ۱۶۸ دانشجوی دوره ی لیسانس پرداخته‌اند . نتایج این پژوهش نشان می‌دهد بین سطوح بالای اضطراب شناختی با سطوح پایین نمرات آزمودنی ها رابطه معنادار وجود دارد . همچنین سطح بالای اضطراب با نمرات پایین تر در مقیاس نگرش مدرسه ای رابطه دارند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:56:00 ق.ظ ]