خاتمه : در طول درمان ، درمانگر مراجع را تشویق می‌کند که افکار و رفتارش را کنترل کند ، آن ها را گزارش دهد و پیشرفت در جهت اهدافش را اندازه گیری کند . در این مرحله ، مراجع و درمانگر در این مورد بحث می‌کنند که این کارها چگونه توسط مراجع و بدون درمانگر انجام می شود . نهایتاًً ، مراجعان درمانگر خود می‌شوند ( شارف ، ۱۹۹۶ ، ص ۹۰و ۳۸۸ ) .

پیشینه ی پژوهشی

پژوهش ها ‌در مورد اضطراب امتحان همواره وجود آن را ثابت نموده و در آن ها به دو عامل شایع از جمله نگرانی و تهییج پذیری افراد نام برده اند . اگرچه پژوهش ها به وجود هر دو عامل صحه گذاشته ، اما شواهد روشنی در دست هست که عامل شناختی، اثرات منفی بیشتری بر عملکرد تحصیلی آزمودنی دارد . در این زمینه کسیدی و همکاران (b ، ۲۰۰۴ ) عبارت « اضطراب امتحان شناختی»[۴۱] را به کار می‌برند که به انواع گوناگونی از باورها و عقاید ی اشاره دارد که می‌توانند عملکرد فرد را هم در طی یادگیری و هم در آمادگی برای آزمون ، تخریب کند .

پیتر موریس و همکاران [۴۲] در پژوهشی با عنوان درمان اختلالات اضطرابی کودکان که به کارایی ct می پرداخت ، ۳۰ نفر از کودکان ۱۲-۹ ساله دارای اضطراب شدید در سه گروه ۱۰ نفره ، یک گروه در شناخت درمانی ، یک گروه مداخلات پلاسیبو روان شناختی ( از جمله بیان هیجانی ) و ۱۰ نفر را در شرایط کنترل قرار دادند .

آن ها از طریق ابزارهای خودسنجی آزمودنی ها را در یک فاصله زمانی سه ماهه تحت عنوان پیش درمان و پس از درمان مورد ارزیابی قرار دادند .

نتایج نشان داد که علائم آسیب شناختی در دو گروه پلاسیبو و کنترل نسبتاً ثابت باقی ماندند . به طور فوق العاده ای مقایسه ی پیش درمان و پس درمان گروه ct نشان داد که وضعیت آزمودنی ها نسبت به دو گروه دیگر بهتر بود . بدین معنی که فقط گروه ct کاهش معناداری در علائم اضطراب را نشان دادند . این پژوهشگران در نتیجه گیری های خویش بیان می دارند یافته های این پژوهش مدارک مستدلی برای کارایی ct در درمان اختلالات اضطرابی است .

الیسا و همکاران [۴۳] به بررسی نتایج شناخت درمانی در مقابل آرام سازی عضلانی برای اضطراب مزمن پرداختند . آن ها طی این مطالعه از ۶۰ نفر از بیماران که به طور تصادفی انتخاب شده بودند دعوت کردند طی مصاحبه آغازین و تکمیل پرسشنامه خودسنجی در یکی از دو نوع درمان شرکت کنند .

۸۸ درصد نمونه تا پایان پژوهش طولی شرکت کردند که ۲۵ نفر در شناخت درمانی و ۲۸ نفر در آرام سازی شرکت داشتند . ۶۸ درصد بیماران که ct دریافت نموده و ۳۶% آنهایی که AR دریافت نموده بودند ، نتایج درمانی را بسیار خوب یا خیلی خوب تیک زده بودند .

نتایج نشان داد شناخت درمانی به طور مثبت تری ارزیابی شده بود و ۸۰ درصد بیماران هنوز از نتایج آن بعد از پی گیری ۵ ساله استفاده می‌کردند . شناخت درمانی برای افراد با اضطراب مزمن تأثیرات مثبت طولانی مدت را در پی خواهد داشت . وقتی ‌گروه‌های درمانی با هم مقایسه شدند گروه شناخت درمانی نتایج را « بسیار بهتر » علامت زده بودند که تفاوت معناداری با گروه آرام سازی عضلانی داشت .

فیشر و دارهم [۴۴]( ۱۹۹۹ ) در پژوهشی به بررسی اضطراب تعمیم یافته پرداختند . آن ها در ۶۶ مراجع دارای اختلال اضطراب ، چهارگروه تشکیل دادند که ‌گروه‌های درمانی شامل مشاوره غیر مستقیم ، شناخت درمانی ، آرام سازی و یک گروه لیست انتظار داشتند ( گروه گواه ) .

در مقایسه نمرات پیش از درمان و پس از درمان گروه مشاوره غیر مستقیم در فاصله ۶ ماهه بهتر از گروه لیست انتظار بودند . در گروه هایی که در معرض مداخلات ct و آرام سازی بودند تفاوت معناداری در پیش آزمون و پس آزمون به دست آمد هر چند که بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد .

اضطراب امتحان در بررسی های آزمون های دانشگاهی با عملکرد ضعیف افراد ارتباط داشته است . در مطالعه ای گیلی اورباچ[۴۵] و همکاران (۲۰۰۷) به بررسی این فرضیه پرداختند که ‍ct می‌تواند اضطراب امتحان را کاهش دهد . ۹۰ دانشجوی دانشگاهی در دو گروه ct و گواه گمارش شدند هر دو گروه قبل و بعد از درمان پرسشنامه اضطراب امتحان را پر کردند .

بعد از درمان ct، ۵۳ درصد گروه آزمایش بهبود را نشان داده این در حالی بود که گروه گواه فقط ۲۵ درصد تغییر را نشان دادند . همچنین با تکمیل نمودن پرسشنامه سلسله مراتب امتحان[۴۶] ۶۷ درصد آزمودنی های مورد آزمایش دو واحد استاندارد بالاتر از خط میانگین تغییرات معنادار بالینی داشتند که در مقایسه با گروه گواه ۳۰ درصد بالاتر بود .

گولفرید و همکاران ( ۱۹۷۸ ) در یک مطالعه بررسی تأثیر بازسازی شناختی در کاهش اضطراب امتحان پرداختند . آن ها در دو گروه ۳۶ نفره آزمودنی های ۱۸ – ۴۹ ساله ، در دو رویه ی متفاوت به مقایسه پرداختند . گروه اول ، آزمودنی هایی بودند که بازسازی شناختی سیستماتیک دریافت می‌کردند بدین شیوه که موقعیت و شرایط آزمون ( تست زنی ) را به شیوه ای واقع بینانه تصویرسازی می ‌کردند و گروه دوم در زمانی طولانی به همان اندازه ی گروه آزمایش به تصویرسازی جلسه آزمون پرداخته اما هیچ گونه بازسازی شناختی اعمال نمی شد . هر دو گروه پرسشنامه اضطراب امتحان دریافت و تکمیل نمودند .

نتایج نشان داد گروه بازسازی شناختی در مقایسه با گروه گواه کاهش اضطراب زیادی را نشان دادند . آزمودنی ها همچنین کاهش اضطراب فراگیر را گزارش کرده بودند . این پژوهشگران بیان می دارند در یک بافت وسیعتر ، استفاده از شناخت درمانی و ارزیابی شناختی موقعیت های اضطراب انگیز در درمان مؤثر کاهش اضطراب پیشنهاد می شود .

هالرود ( ۱۹۷۶ ) به بررسی مقایسه ای کارایی درمان های شناختی ، حساسیت زدایی تدریجی ، درمان ترکیبی و یک رویه کنترل درمان ساختگی پرداخت . ۴۸ داوطلب دارای اضطراب امتحان که در مقیاس اضطراب فرسایشی آزمون پیشرفت اضطراب آلبرت هابر نمره ی بیش از ۳۲ کسب نمودند در ۴ گروه به شیوه ی ۱) شناخت درمانی ‌، ۲) حساسیت زدایی تدریجی ، ۳) ترکیبی از این دو ، ۴) درمان ساختگی انتصاب شدند و ۱۲ نفر دیگر به عنوان لیست انتظار قرار داشتند . پرسشنامه دوبار یکی قبل از درمان و دیگری یک ماه بعد از پیگیری اجرا گردید . نتایج نشان داد ct در کاهش اضطراب در یک موقعیت شبه آزمون نسبت به بقیه ی ‌گروه‌های درمانی کارایی بیشتری نشان داد و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی بهبود قابل ملاحظه ای نشان دادند . نتایج در درمان های ترکیبی شناختی – حساسیت زدایی و حساسیت زدایی و درمان ساختگی تفاوت معناداری را نشان ندادند.

کسیدی و جانسون ( ۲۰۰۲ ) به بررسی اضطراب امتحان شناختی و عملکرد تحصیلی در میان ۱۶۸ دانشجوی دوره ی لیسانس پرداخته‌اند . نتایج این پژوهش نشان می‌دهد بین سطوح بالای اضطراب شناختی با سطوح پایین نمرات آزمودنی ها رابطه معنادار وجود دارد . همچنین سطح بالای اضطراب با نمرات پایین تر در مقیاس نگرش مدرسه ای رابطه دارند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...