کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



قرن جدید امواج تازه ای از تغییر را با خود به همراه آورده است. محیط پیرامون سازمان‌ها پویاتر از قبل شده و باعث گردیده تا سازمان‌ها در پی یافتن پاسخهایی برای این پویایی ها باشند برای موفقیت و حتی بقا در چنین محیطی ضروری است سازمان‌ها به سمت انعطاف پذیری، پویایی و تحول حرکت نموده و از سکون بپرهیزند. بدین جهت است که بحث مدیریت تغییر در سازمان‌ها اهمیتی بیش از پیش یافته است. در این رابطه موضوع رهبری و به عبارتی دیگر رهبری تغییر نقش قابل ملاحضه ای ایفا می‌کند. اهمیت رهبری در فرایند مدیریت تغییر ‌به این دلیل است که تغییر مستلزم ایجاد و نهادینه سازی سیستم‌ها و روندهای جدیدی است و این امر بدون رهبری مؤثر امکان پذیر نخاهد بود. ‌بنابرین‏ مدیریت تغییر و پیاده سازی آن وابسته به رهبری می‌باشد. این مقاله در پی یافتن مشترکات و روابط موجود بین موضوعات مدیریت تغییر و رهبری سازمان می‌باشد. این مقاله در پی یافتن مشترکات و روابط موجود بین موضوعات مدیریت تغییر و رهبری سازمان می‌باشد. بررسی ادبیات رهبری سازمان نشان می‌دهد رویکردهای جدید درباره رهبری سازمانی عمدتاً موضوع تغییر و تحول را مد نظر داشته اند. به عنوان مثال سبک رهبری تحول آفرین به ویژگی ها و فرایندهایی توجه می کند که برای موفقیت اجرای تغییر ضروری هستند. ائر این تحقیق همگرایی های این دو بحث تشریح شده و نشان داده می شود که ‌بر اساس نوع و ماهیت تغییر بایستی سبک های مختلفی از رهبری به کار گرفته شود به ویژه اینکه هنگام پیاده سازی تغییرات بنیادین و استراتژیک، مناسب ترین سبک رهبری، سبک رهبری تحول گرا خواهد بود (یزدان شناس، ۱۳۸۷)

۲-۲ تاریخچه تحول سازمانی:

محیط پیچیده سازمان های امروزی که نشأت گرفته ‌از سرعت تغییر اطلاعات، روش های برقراری ارتباطات، تغییر در تکنولوژی، تنوع در خواسته های مشتریان، ارتباط بین سازمان ها، تاثیر پذیری از محیط بین‌المللی، تبعیت از استانداردهای جهانی و غیره می‌باشد مدیران را به طراحی سازمان هایی رهنمون ساخته که اعضای آن ها پیوسته به یافتن مشکلات فراروی سازمان و مهم تر از همه حل آن می- پردازند.

تحول سازمانی نوعی راهبرد بهسازی سازمان است و از سازمان ها و همچنین افرادی که درون سازمان ها هستند و چگونگی کارکرد آن ها بحث می‌کند. همین طور در زمینه تغییرات برنامه ریزی شده ای که منجر به ترغیب افراد، گروه ها و سازمان ها به کارکردی بهتر برای بهبود سازگاری و تطبیق بین افراد و سازمان، سازمان و محیطش و میان عناصر و اجزای سازمانی سخن به میان می آورد. حوزه تحول سازمان در راه تکامل خود به چارچوبی منسجم از تئوری ها و کاربردها رسیده است که می‌تواند بسیاری از مسائل مهم انسانی موجود در سازمان را حل و فصل نماید.

برای فهم دقیق تر مفاهیم تحول، نیازمند نگاهی تاریخی به گذشته و مکاتب فکری هستیم که فهم ما را از تغییر تشکیل داده‌اند. سه رشته فکری اصلی تا دهه ۱۹۶۰ به طور خلاصه این گونه بیان می‌شوند: مدیریت علمی، روابط انسانی و مکاتب تئوری اقتضایی. شناسایی این مکاتب از این نظر مهم است که نگرش به سازمان مبنای اصلی نحوه تفکر ‌در مورد تغییر سازمانی می‌باشد. اینک به شرح مختصری از این مکاتب می پردازیم:

۲-۲-۱ بررسی علمی و عقلانی سازمان:

از اواخر قرن ۱۹ تا دهه ۱۹۳۰ تفکر غربی ‌در مورد ساختار سازمانی، طراحی و مدیریت بر اساس این نگرش بوده است. این مسئله توسط چندین نظریه پرداز حمایت شده بود. موثرترین نویسنده در این مدت فردریک تیلور. اساس فکری این نهضت با تأکید بر موضوعات زیر بود: ماهیت ماشینوار سازمان، انگیزه ها بر اساس پرداخت های مالی، اهمیت پرداختن به تعریف دقیق مسولیت ها و….

۲-۲-۲ بررسی سازمان از دیدگاه روابط انسانی:

از دهه ۱۹۳۰ به بعد تمرکز بیشتر بر انسان ها در بین سازمان ها به عنوان یک عکس العمل در برابر ماشین شروع شد. اساس فکری این نهضت با تأکید بر موضوعات زیر بود: ماهیت غیر رسمی و اجتماعی سازمان ها، اهمیت در نظر گرفتن نیازهای بشری، دیدگاه ها و ارزش ها، وقایع روحی و روانشناسی کارگر ( نه فقط جنبه‌های عقلانی یا اقتصادی ).

۲-۲-۳ بررسی سازمان از دیدگاه نگرش اقتضایی:

بررسی تغییر در اوایل دهه ۱۹۶۰ تحت تاثیر افکار جدید بار دیگر تغییر کرد. این دیدگاه جدید بر این باور بود که یک بهترین راه برای مدیریت و عملیات سازمان وجود ندارد به طوری که همان سازمان ها بر مبنای آن عمل کنند و اداره شوند. در عوض بررسی نظر چندین نظریه پرداز نشان داد که عملیات سازمانی و ساختارها به متغیرهای درونی و بیرونی خود سازمان وابسته هستند.

نکات مثبت در هر سه دیدگاه به شرح زیر می‌باشد: تغییر سازمانی ضرورتا یک فعالیت طرح ریزی شده، جدول بندی و کامل می‌باشد؛ یک روش به عنوان بهترین روش یا راه حل بهینه وجود دارد که تغییر باید بر اساس آن محقق شود؛ تغییر به صورت گام های مشخص واقع می شود و یک پدیده تک بعدی است (لوکیت۲۰۰۸)

________________________________

۱-Locate

از سال ۱۹۶۰ به بعد روش ها، رویکردها و مکاتب متفاوتی در تحول سازمانی ظهور پیدا ‌کرده‌است. البته بسیاری از روش ها با یکدیگر هم پوشانی دارند. بعضی از روش ها بر جنبه‌های خاص متمرکز می‌شوند، مثل تکنولوژیِ به کارگیری اطلاعات و برخی دیگر با تغییر در سطحی عمومی تر مرتبط می‌شوند مثل رویکردهای کیفیتی اما آنچه در همه آن ها به چشم می‌خورد این است که می توان با تغییر در یکی از جنبه‌های سازمان عملکرد بالاتری از سازمان دریافت کرد. هرکدام از رویکرد ها تمرکز خاص خود را دارد چه ساختاری باشد، چه فرهنگی یا اجتماعی. در برخی از رویکردها مبانی نظری تعریف شده ای دارند در حالی که برخی دیگر به عنوان روش های عملیاتی برای تغییر سازمانی تکامل یافته اند. (ولی زاده، قلی پور، کنعانی، ۱۳۸۶)

۲-۳ زمینه‌های بنیادی مدیریت تحول:

مقوله مدیریت تحول هرچند بحثی جدید در رشته مدیریت است، با این حال در دو دهه گذشته الگوها و روندهای آن به شکل شتابنده ای با دگرگونی های اساسی روبرو شده است. دهه ۸۰ میلادی را به ویژه می توان دوره نوآوری ها و سمت گیری های بی پیشینه مدیریت تحول دانست. در این دوره نتایج بسیاری از پژوهش های مدیریت و نامرادی هایی که بسیاری از سازمان های اقتصادی، تولیدی، خدماتی و به طور کلی کسب و کار کشورهای غربی در زمینه کارایی و رقابت دنیایی تجربه کرده بودند. دست در دست هم زمینه را برای رنسانس تحول در نحوه اداره این سازمان ها و فعالیت ها آماده ساخت. این دوره شاهد پدیدار شدن روندهای برجسته و بدون پیشینه ای در زمینه‌های ساختاری، عملیاتی و ارئه خدمات سازمانی بود. از یک سو الزام های نوین محیط کسب و کار همراه با رقابت های خرد کننده و از سوی دیگر تحول سرسام آور تکنولوژی ارتباطات و کامپیوتر به ناچار مدیریت را از روندهای سنتی و متداول خود دور ساخت. همراه با تکنولوژی، برجسته ترین دستاوردهای در حال تکوین مدیریت نگرش کاملا نوینی نسبت به عامل انسانی و نقش وی در به ثمر رساندن هدف های سازمانی و فعالیت های پیچیده آن و همین طور ورود پر هیاهوی فرهنگ سازمانی به قلمرو طراحی و برنامه ریزی مدیریت به ویژه مدیریت تحول بود. ( زمردیان، ۱۳۸۶ )

۲-۴ تحولات تدریجی و تحولات محیطی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:25:00 ب.ظ ]




  1. فیس بوک ایرانیان[۴۷] :

این رسانه درباره خود می­نویسد: ” فیسبوک ایرانیان برای توسعه علم و فرهنگ و هنر تشکیل و نظر به استقبال مردم عزیز کشور ایران اسلامی از شبکه های اجتماعی و سرویس های اشتراک عکس بین‌المللی اقدام به تأسيس یک شبکه های اجتماعی اشتراک عکس ایرانی مطابق با اخلاقیات و هنجار های مردم ایران زمین نمود.تا جای خالی این گونه شبکه های اجتماعی در فضای مجازی کشور برطرف گردد و کاربران برای بهره­ مندی از این گونه امکانات احتیاج به سرویس های بین‌المللی بیگانه که مغایر با قوانین و هنجارهای ملت جمهوری اسلامی ایران نداشته و در محیطی امن به فعالیت بپردازند.

هدف ما از ایجاد چنین فضایی جز تبادل اندیشه ها، تضارب آرای،تقارب افکار و ارتباطات ایده ها نخواهد بود و این تفکر لازم و ملزوم تئوری “پدیده نو در جامعه نو” می‌باشد، پس خواسته همه ما اعتلای جامعه با تضارب افکار سالم در این فضای بزرگ اجتماعی است.

  1. فیس نما[۴۸] :

فیس نما، از سال ۱۳۸۴ با هدف رقابت با شبکه های بیگانه و فراهم آوردن محیطی امن برای کاربران با مدیریت علیرضا قاسم پور تأسيس شد .قاسم پور نقطه قوت فیس نما نسبت به دیگر شبکه های داخلی را حضور اکثر کاربران ایرانی فعال در حوزه شبکه های اجتماعی، امکانات متعدد و رسیدگی سریع به مشکلات کاربران عنوان می‌کند.

مدت زیادی از به وجود آمدن شبکه های اجتماعی فیس نما نمی گذرد. فیس نما رشد نمایی زیادی داشته و به سرعت به یکی از سایت های پربازدید ایران تبدیل شده است. رشد فیس نما کاملا غیرعادی و خارج از روال رشد سایت های اینترنتی است که به نظر می‌رسد یکی از علل آن وجود تبلیغات بازشونده در سایت های پربازدید ایران است. در حال حاضر فیس نما رتبه ۱۰ الکسا ایران را دارا است که این موضوع نشان از بازدید بسیار بالای این سایت دارد. به نوشته این شبکه کاربران فیس نما کمی بیش از یک میلیون نفر هستند.

  1. هم میهن[۴۹] :

از خرداد سال ۹۰ به منظور ایجاد محیطی امن و سالم برای کاربرانی که تمایلی به حضور در شبکه های اجتماعی بیگانه ندارند با مدیریت امیر قاسمی تأسيس گردید. قاسمی، نقطه قوت هم میهن را هماهنگ بودن با فرهنگ ایرانی و اسلامی،کنترل محتوا و سالم سازی محیط تحت نظر ۶۰ مدیر و ۶میلیون مخاطب ایرانی عنوان می‌کند.

  1. فارس توییتر[۵۰]:

فارس توییتر، از سال ۱۳۹۱ با هدف رقابت با شبکه های اجتماعی خارجی و ایجاد محیطی مناسب با فرهنگ ایرانی برای کاربران ایرانی با مدیریت علی اکبر صادقی راه اندازی شد. این شبکه همان‌ طور که از نامش پیدا‌ است نوع خدماتش به شبکه معروف توییتر بسیار نزدیک است. صادقی نقطه قوت فارس توییتر را امنیت، سهولت استفاده کاربران عنوان می‌کند، قاسمی یکی دیگر از نقاط قوت این شبکه نسبت به دیگر شبکه های اجتماعی داخلی به روز کردن صفحه با ارسال پیامک توسط کاربران، عنوان می‌کند. در آخرین اعلام مدیر این شبکه تعداد کاربران فارس توییتر به مرز ۲۹٫۰۰۰ کاربر رسیده است.

۲-۳ شبکه های اجتماعی

۲-۳-۱ تعریف شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی به پایگاه های اینترنتی اطلاق می‌شوند که هدف اولیه از برپایی و خدمات رسانی آن ها برقراری ارتباطات و تعاملات اجتماعی است (Loh,2011). می توان این شبکه ها را اجتماعی از مردم در محیط مجازی دانست که علایق و تجارب خود را به اشتراک می‌گذارند (Miguéns, 2008). درعین حال ممکن است مسائلی همچون نظارت بر ارتباطات میان افراد و کنترل روندهای اجتماعی از اهداف پنهان راه اندازی این گونه پایگاه های اینترنتی قلمداد شود. تحقیقاتی که متمرکز بر تأثیرات شبکه های اجتماعی بر دنیای کسب و کار می‌باشند، عموماً این شبکه ها را بر حسب نوع و ماهیت ارتباطات از یکدیگر تفکیک ‌می‌کنند (Pace,2008; Keenan & Shiri, 2009; Shen & Chiou, 2009).

نیکل الیسون[۵۱] شبکه های اجتماعی را سرویس ها و خدمات مبتنی بر وب تعریف می‌کند که به اشخاص اجازه می­دهد تا (۱) یک پروفایل عمومی یا نیمه عمومی در یک سیستم محدود ایجاد کنند، (۲) لیستی از کاربران دیگر که با آن ها ارتباط برقرار می­ کند را تشریح کند، (۳) لیست ارتباط های خود و آنهایی که با دیگران در سیستم ارتباط برقرار ‌می‌کنند را ببیند. (Ellison, 2007)

چیزی که شبکه های اجتماعی را منحصر به فرد می­ کند این نیست که آن ها به اشخاص اجازه می­دهد تا با غریبه ها و دیگران ملاقات کنند، بلکه ‌به این دلیل است که کاربران را قادر می‌سازد تا روابط و شبکه های اجتماعی خود را بیان و در معرض دید قرار دهند. این می ­تواند منجر به ارتباط بین اشخاصی که در غیر این صورت تمایلی با این کار ندارند می­ شود، اما این هدف اغلب منظور و مورد نظر نیست و این ملاقات ها به طور مکرر در “روابط پنهان” کسانی که برخی اتصالات آنلاین را به اشتراک می­گذارند می ­تواند اتفاق بیافتد. (Haythornthwaite, 2005)

در بسیاری از شبکه های اجتماعی بزرگ، شرکت کنند­گان لزوماً دنبال شبکه شدن و یا ملاقات افراد جدید نیستند، بلکه آن ها در درجه اول به دنبال برقراری ارتباط با افرادی هستند که بخشی از روابط اجتماعی واقعی آن ها هستند، ما آن ها را با عنوان سایت‌های شبکه های اجتماعی برچسب می­زنیم. (Ellison, 2007)

۲-۳- ۲ انواع شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی نیز انواع متفاوتی از لحاظ کاربرد دارند اما به دلیل اینکه شبکه های اجتماعی نوعی از رسانه های اجتماعی محسوب می شود بعضی از انواع شبکه های اجتماعی تشابهاتی نیز با رسانه ها دارند. در زیر به مهمترین شبکه های اجتماعی پرداخته می شود.

  1. شبکه های اجتماعی عمومی:

شبکه های اجتماعی عمومی، روی موضوع خاصی متمرکز نیست. تأکید این شبکه ها در ارتباط ماندن کاربران آن ها با دوستان خود و ارتباط با افراد جدید است. این شبکه ها شما را به عضویت در ‌گروه‌های مختلف و ارتباط با افرادی که علایق و سلایق مشابه را دارند تشویق می‌کند. به عنوان مثال می توان به شبکه های اجتماعی عمومی فیس‌بوک، های ۵، اورکات و ایرانی به کلوب و فیس‌نما اشاره کرد. شبکه های اجتماعی عمومی امروز در کشورها بازارهای بزرگی در اختیار دارند به عنوان مثال شبکه های اجتماعی Qzone در کشور چین رتبه اول بازدید را دارد و فیس‌بوک و سایرین هنوز نتوانسته اند کاربران چینی را از این سایت به طرف خود جذب کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:25:00 ب.ظ ]




۳-۲-۷-تفصیل غیر ضروری

مواد قانونی باید به شکلی تدوین گردد که در عین گویا بودن و عدم اشکال در انتقال پیام‌، گزیده باشد و به بیان دیگر‌، از ایجاز مخل و اطناب مملّ دور باشد. این سخن بدین معنی است که زبان قانون زبان دستوری و موجز می‌باشد. ‌بنابرین‏ آوردن استدلال های حقوقی و بیان توضیحات مفصل در متن قانون غیرشایسته و نامناسب است. البته از سوی دیگر متن قانون نباید به اندازه زیاد موجز و مختصر باشد به گونه ای که فهم آن را با دشواری روبرو سازد. گاه ممکن است ایجاز موجب اخلال در فهم قانون گردد و یا اطناب و تفصیل زیاد نیز فهم قانون را در میان مفاهیم و عبارات طولانی با دشواری روبرو سازد. در این مورد پیش نویس قانون مبارزه با مواد مخدر نمونه خوبی است. در این پیش نویس نویسنده آنچنان دچار اطناب و طولانی نویسی است که دریافت مقصود واقعی قانون‌گذار در بین عبارات و مفاهیم طولانی و متعدد گم می شود(خانی: ۱۳۹۲، ۲۵).

از جانب دیگر تفصیل غیرضروری در این پیش نویس قانون مبارزه با مواد مخدر را از حد یک قانون جزیی و محدود فراتر برده و آن را به کتاب قانون تبدیل نموده به گونه ای که مطالعه تفصیلی و دقیق آن خارج از حوصله عمومی می‌باشد.

۳-۲-۸- استفاده کردن از مفاهیم و اصطلاحات نامانوس

به نظر نگارنده، قانون باید برای تمام افراد قابل فهم و درک باشد. لازمه این امر آن است که قانون‌گذار نباید از مفاهیم و اصطلاحاتی استفاده نماید که برای مردم نامانوس و غیرقابل درک است. بنا براین در مواردی که قانون برگرفته از قوانین دیگر کشورها است، لازم است قانون‌گذار اصطلاحات بومی مناسب را برای آن به کار گیرد و از به کار بردن مفاهیم و اصطلاحات خارجی اجتناب نماید.

۳-۲-۹- اجتناب از بیان فلسفه قانون

عقیده نگارنده بر این است که، لازمه اصولی همانند صراحت، ایجاز و اختصار و وضاحت در قانون این است که قانون‌گذار صرف به بیان احکام قانونی اکتفاء نماید. ‌بنابرین‏ طرح فلسفه و دلایل قانون در متن قانون توجیه ندارد. زیرا این امر نه تنها قانون‌گذار را برای تامین اهداف کمک نمی کند بلکه موجب نقض غرض می‌گردد. بیان فلسفه قانون در متن قانون با اصل صراحت و وضاحت قانون مغایرت دارد. به علاوه اینکه این امر از مصادیق تفصیل غیر ضروری است که هیچ کمکی به فهم بهتر قانون نمی کند.

۳-۲-۱۰-بی‌نظمی در ساختار‌

گفتیم قانون‌گذار برای تهیه قانون مناسب بایسته است که هم به شکل قانون توجه نماید و هم از محتوای آن دقت لازم را به عمل آورد. این سخن بدین معنی است که برای قانون‌گذار و قانون نویس فرم و ساختار قانون نیز از اهمیت جدی برخوردار می‌باشد. ساختار صحیح قانون ضمن آنکه موجب ایجاد نظم منطقی میان اجزاء و فصول مختلف یک قانون را فراهم می‌سازد، از جانب دیگر فهم و برداشت قانون را نیز آسان می‌سازد. شایسته و بایسته این است که قانون‌گذار در تدوین و سامان‌دهی مواد قانونی از ساختاری منطقی و یکسان سود بجوید تا از یک سو زمینه کارآمدی و بهینه‌سازی مراجعه به قانون و از سویی دیگر جلوگیری از تکرار پیام‌ها‌، خلط مباحث و غفلت از برخی مطالب را فراهم سازد. در عایت نظم و ترتیب در کارها و امور از ضروریات زندگی بشری است که در دین اسلام بسیار مورد سفارش قرار گرفته و جزء آخرین پیام‌های امیر مؤمنان علی ـ علیه‌السلام ‌ـ است.؛ چه این که بی‌نظمی زیان‌هایی چون سردرگمی‌، از دست رفتن فرصت‌ها و غفلت را در پی دارد. از این رو‌، وجود این عنصر در قانونی که هدف آن تنظیم امور و روابط انسان‌ها است ضرورت دو چندان می‌یابد. اگر چند ماده قانونی مرتبط با یکدیگر با فاصله از یکدیگر آورده شود‌، ضریب خطا و غفلت از برخی مواد را افزایش می‌دهد و برداشت و تحلیل‌های نادرست را به دنبال خواهد داشت‌. به عنوان مثال، نظم اقتضا می‌کند که در چینش مواد‌، ابتدا مواد مربوط به تعریف و بیان مصادیق‌، سپس مواد مربوط به مجازات آورده شود. در طراحی ساختار قانون علاوه بر اینکه ارتباط میان اجزای مختلف قانون مورد توجه است، تلاش می شود تا ماده های قانونی در یک تقسیم بندی منطقی و مناسب ارائه گردد. این سخن بدان معنی است که قانون‌گذار باید ماده های مربوط به تعریف مفاهیم و اصطلاحات را از سایر ماده ها تفکیک نماید. هم چنین لازم است ماده های مربوط به اجرای قانون از مرحله تحقیق و بازجویی تا مرحله قضاوت و داوری و تا مرحله صدور حکم و الزامات قانونی از همدیگر تفکیک گردد. در این مورد قوانین اساسی کشورها مثال خوبی است. در قانون اساسی ما ماده های مربوط به مسایل کلان و کلی از ماده های جزیی تفکیک گردیده. هم چنین ماده های مربوط به حقوق ملت از ماده های مربوط به حکومت جداگانه آورده شده است(میرخانی: ۱۳۸۳، ۱۱-۱۲).

جدا نمودن موادات مربوط به قوای ثلاثه از دیگر نمونه های یک تقسیم بندی مناسب در قانون اساسی است. شایسته در تدوین و تهیه قوانین عادی نیز این فصل بندی و تفکیک مورد توجه قرار گیرد. زیرا همان گونه که تداخل مواد قانونی فهم و دریافت درست از قانون را با ابهام و سر در گمی روبرو می‌سازد، تبویب و فصل بندی مناسب قانون به فهم آسان قانون کمک می کند

۳-۳-جرم انگاری

حقوق جزا در یک جامعه، نماد قدرت دولت است که بایستی پا به پای آزادی و قانون وجود داشته باشد و هرسه (قدرت، آزادی و قانون) همراه همدیگر پیش روند، چون «دولت باید به منظور جلوگیری از سوءاستفاده از آزادی، قدرت داشته باشد. آزادی و قانون بدون قدرت به معنای هرج و مرج است. قانون و قدرت منهای آزادی مساوی با استبداد است و قدرت بدون آزادی و قانون صفت بربریت است»(نویمان: ۱۳۷۳، ۱۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:25:00 ب.ظ ]




گفتاردوم:حقوق سیاسی

بند اول:آزادی عقیده وبیان

مستخدم عمومی کاملا آزاد است که عقیده مذهبی وفلسفی وسیاسی خود را داشته باشد اما تا زمانی برای اداره قابل احترام است که ابراز ان باعث ازهم‌پاشیدگی انضباط اداری نگردد.اگرچه عقاید مستخدم محترم است ولی هرگز نمی‌تواند شغل اداری خود را وسیله تبلیغ عقایدسیاسی خود قرار دهد وباید کاملا اصل بی طرفی را درارتباط با مردم ودیگرمستخدمین اداره رعایت کند.البته آزادی مستخدم در خارج ازمحیط اداری بیشتر است وحق هر گونه فعالیت سیاسی را دارا می‌باشد.درعین حال بعضی مستخدمان که نمود عینی حکومت می‌باشند،مانند وزیر، سفیر…باید صمیمیت و وفاداری بیشتری از خود نشان دهند ‌و ازجمله تکالیف اساسی این مستخدمان می‌باشد.

در حقوق اداری ایران محدودیت‌های اساسی وعام الشمول ‌بر آزادی‌های همه مستخدمان وارد شده‌است؛همانند اینکه مستخدم قانونا حق نداردمسلک اشتراکی یا الحادی داشته باشد یا قضات وافسران ارتش نمی‌توانند عضویت احزاب سیاسی را بپذیرند یا مستخدمین دولت مادام که ‌شاغل‌اند حق داشتن امتیاز وانتشار روزنامه یا مجله راندارند.(طباطبایی موتمنی، ۱۳۸۹، ص۲۳۶)

بند دوم:حق تشکل کارمندی

‌با اینکه قانون کار به کارگران حق تشکیل سندیکا ‌و اتحادیه رادارند،ولی قانون استخدام درمورد کارمندان،ساکت است.اما به ‌نظر می‌رسد مستخدمان بتوانند برطبق اصل آزادی انجمن‌ها واجتماعات،برای دفاع از حقوق صنفی و حرفه‌ای خود سندیکا یا اتحادیه تشکیل بدهند. درمورد اعتصاب ویا تعطیلی دسته‌جمعی برای ابراز مطالبات صنفی خود قانون‌گذار مقرره‌ایی وضع ننموده‌است اما در ماده۵۵ قانون استخدام کشوری مقرر کرده‌است:اعتصاب وتعطیلی دسته جمعی کار ‌و اقدام به هرنوع عملی که موجب ایجاد وقفه ‌در مورد اداره کشور شود برای کارمندان ممنوع است.تنها توجیه که قانوگذاران در منع اعتصاب کارمندان دولتی می‌آورند؛مغایرت اعتصاب با اصل ثبات اداره امورعمومی وفلج شدن فعالیت‌های دولتی است.

گفتارسوم:حق حمایت قضایی

طبق ماده۸۸ ق.م.خ.ک:”کارمندان دستگاه‌های اجرایی در انجام وطایف ومسئولیت‌های قانونی دربرابر شاکیان مورد حمایت قضایی می‌باشند ‌و دستگاه‌های اجرایی مکلفند به تقاضای کارمندان برای دفاع از انجام وظایف آن‌ ها با بهره گرفتن از کارشناسان حقوقی خود یا گرفتن وکیل از کارمندان حمایت قضایی نمایند.”

گفتار چهارم:حق مرخصی

در قرن نوزدهم باشروع اعتراضات کارگران به سطح پایین زندگی،در عمل صفحه تازه ایی درابرازمطالبات کارگران به وجود آورد.همه‌تسهیلات خواهان ارتقاءزندگی به یک زندگی باهمه جوانب انسانی در سطح متوسطی از رفاه بود تا از شانیت انسانی فرد دفاع شود.یکی ازین مطالبات که به حق قانونی وانکارناپذیر کارمندان تبدیل شد،حق مرخصی می‌باشد.این حق برای تمدید قوای کارمند و یک فرصتی به فرد برای رسیدگی به امور شخصی خود می‌باشد واین حق درکنارمرخصی‌استعلاجی ‌می‌باشد که برای ایام بیماری کارمندان پیش‌بینی شده‌است.

بنداول:مرخصی استحقاقی

مطابق ماده۸۴ ق.م.خ.ک کارمندان دستگاه‌های اجرایی سی روز در سال حق مرخصی با همه حقوق ومزایای‌ مربوط را دارند.استفاده از مرخصی استحقاقی موکول به تقاضای کتبی مستخدم ‌و موافقت رئیس اداره مربوطه می‌باشد واگر بنا به مصالحی موافقت نکند،اعطای ان رابه زمان دیگری موکول می‌کند.اگر کارمند نتواند به مدت ۶ماه از این مرخصی استفاده کند مرخصی مذبور ذخیره خواهد شد.البته بیشتر از۱۵ روز در سال قابل دخیره نیست.اگر کارمند درحین مرخصی استحقاقی بیمار شود،مرخصی استحقاقی قطع می‌شود واز مرخصی استعلاجی استفاده می‌کند.

بند دوم:مرخصی استعلاجی

مطابق تبصره ۲ ماده ۸۴ “کارمندان دستگاه‌های اجرایی طبق گواهی وتاییدپزشک معتمد،حداکثر از چهرماه مرخصی استعلاجی در سال استفاده خواهند نمود.مقررات حاکم بربیماری‌های صعب‌العلاج ازین محدودیت مستثنی است و طبق آیین‌نامه‌ایی مشخص می‌گردد.مرخصی بارداری وزایمان زنان طبق قانون ترویج تغذیه شیر مادروحمایت از مادران در دوران شیرده مصوب۱۳۷۴ تا سه فرزند،شش ماه می‌باشد.

بند سوم:مرخصی بدون حقوق

مطابق تبصره ۱ ماده۸۴ ق.م.خ.ک کارمندان می‌توانند حداکثر تا سه سال از مرخصی بدون حقوق استفاده نمایند واگر این مرخصی برای ادامه تحصیل باشد تامدت دو سال قابل افزایش خواهد بود.این مدت مرخصی از نظر بازنشستگی جزءسوابق خدمتی فرد محسوب نمی‌شود.مگر اینکه تحصیل در رشته‌های موردنیاز دستگاه اجرایی باشد ومنجر به اخذ مدرک تحصیلی بشود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:25:00 ب.ظ ]




تعریف این پژوهش از مفهوم برند عبارت از «مردم محصول را خرید می‌کنند نه فقط به خاطر آنچه که محصول انجام می‌دهد بلکه به خاطر معنای آن نیز محصول را خریداری ‌می‌کنند. (لی ،۲۰۰۴)»در بانکداری صنعتی نیز نام و نشان تجاری بانک برانتخاب نوع بانک مشتریان تاثیر گذار است.

۲-۹-۲-تصویرذهنی از برند

تصویر برند عبارت است از « ویژگی هایی که مشتریان در ذهن به برند مرتبط می­سازند.( آکر، ۱۹۹۶)» به عبارت دیگر تصویربرند عبارت است از«ادراکات مشتری درمورد ویژگی های یک برند.» ( گلدسوار، دوالین، جانونیس، ۲۰۰۸،) ، کلر(۱۹۹۳) تصویر برند را اینگونه تعریف می‌کند « ادراک دربارۀ یک برند همه متعلقات برند در ذهن مشتری منعکس می‌شود. این متعلقات مشتری را از نظراحساسی به برند وابسته می‌کنند. و همچنین نشانه های معناداری را به خصوصیات خاص محصول یا خدمت نسبت می‌دهد(شین زه یان، ۲۰۱۳) » ‌بنابرین‏ یک تصویر برند باورهای وظیفه ای و نشانه ای برند را به هم مرتبط و تاثیرات کلی برند را شکل می­دهد.( لاو سمب، ۲۰۰۴) برپایه این مفهوم « تصویربرند را احساسات ، ادراک ، باورها و نگرش‌هایی نسبت به یک برند تعریف می‌‌کند.که این تصویر، ارزیابی مشتری از معنای برند را شامل می‌شود.(آکروکلر۲۰۰۲)» کلرمعتقد است که « آگاهی ازبرند شرط لازم جهت ایجاد تصویر برند است، بدون آگاهی از برند تصویری ازبرندایجاد نمی­­شود. ( کلر، ۱۹۹۷، مادونالد وشارپ ، ۲۰۰۳) زمانی که یک برند درذهن مشتری به خوبی جا افتاده باشد تعیین ویژگی های برند ساده­تر و تثبیت جایگاه برند در ذهن مشتری ساده­تر است» . آکر و دی نیز درتحقیقات خود ‌به این نتیجه رسیده اند که آگاهی از برند می ­تواند طرز تفکرات از برند و در نهایت تصمیم خرید را تغییر بدهد.( مهتا وپورویس، ۲۰۰۸) تحقیقات نشان داده‌اند که تصویربرند ارتباط تنگاتنگی با قضاوت های ذهنی و نگرش مشتریان دررابطه با برند دارد. به عبارت دیگرپویایی تصویر برند برقضاوت مصرف کنندگان اثر می­ گذارد .‌بنابرین‏ چنانچه تصویر برند زنده و پویا باشد مشتریان درصدد کسب اطلاعات اضافی در رابطه با برند برانگیخته خواهند شد. و ارتباطی مؤثر و مستمر با برند برقرار خواهند کرد .همچنین تحقیقات نشان داده است که تصویر برند مقاصد رفتاری مصرف کنندگان نیز به شدت اثر گذار است.(لیو و همکاران ،۲۰۱۲) تصویر برند به روابط برند قوی ، منحصربفرد و مطلوبی در حافظه اشاره دارد.( کلر، ۲۰۰۳) که منجر به کیفیت ادراک شده ، رفتار مثبت و در مجموع اثرات مثبت خواهد شد. در حقیقت ، بیشتر عوامل برند که توسط محققان دیگر به عنوان جنبه‌های دیگر ارزش ویژه برند مطرح شده اند( مانند کیفیت ادراک شده ، شخصیت و ویژگی های سازمانی) را ‌می‌توان در کل به تصویر برند و اثرات آتی آن نسبت داد. تصویربرند از فاکتور هایی مرتبط با مزایای سمبلیک ناملموس مرتبط با نام برند است که برای ارضای نیازهای احساسی و اجتماعی مصرف کننده استفاده می­ شود.(آکر ، ۱۹۹۱) تصویربرند ترکیبی از مطلوبیت ، قدرت و منحصربفرد بودن ارتباطات برند است, (کلر، ، ۱۹۹۳) مطلوبیت ، منحصربفرد بودن ارتباطات برند نقش مهمی را در تعیین واکنش مصرف کننده به محصولات با برند قوی دارند ( کلر ، ۱۹۹۳) اگر ارتباطات قوی ، مطلوب و منحصر بفردی با برند مرتبط باشد تصویربرند مثبتی به وجود می ­آید.( کلر، ۱۹۹۸) ایجاد تصویر ذهنی مثبت از برند نیازمند برنامه های بازاریابی است که بتواند تداعیات مطلوب منحصربفرد و قدرتمند برند را در حافظه مصرف کننده پیوند بزند. ( کلر، ۲۰۰۸) نگرش نیز از جمله فاکتورهایی است که برتصویر ذهنی برند تاثیر می­ گذارد. نگرش مشتریان نسبت به برند که برپایه تداعیات ذهنی آن ها نمود می‌یابد به عبارت دیگر منظور از تصویرذهنی از یک برند (نام تجاری) این است که مصرف کننده وقتی یک برند را می‌بیند یا می‌شنودچه چیزی به ذهنش متبادر می‌شود تصویر ذهنی از یک برند می ­تواند شامل ویژگی هایی ‌در مورد سازمان ،خدمت، محصول،و یا شامل ویژگی های انسانی (شخصیت ظاهری) مصرف کننده باشد(لاو و لامب،۲۰۰۰، ۳۲۵) تحقیقات مختلف نشان داده‌اند که تصویر برند می‌تواند قضاوت‌های ذهنی و نگرشی مشتریان دررابطه با برند مرتبط گردد به عبارت دیگر پویایی تصویر بر قضاوت مصرف کنندگان اثرمی‌گذارد. ‌بنابرین‏ چنانچه تصویر برند زنده و پویا باشد درصددکسب اطلاعات اضافی در رابطه با برند برانگیخته خواهند شد .و ارتباطی مؤثر و مستمر با برند برقرار خواهند کرد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:25:00 ب.ظ ]