۲-۳-۶ سود تقسیمی هر سهم

هر سال شرکت‌ها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را ‌بر اساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری می‌کنند و مابقی را بین سهام‌داران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می‌کند و به طور نقدی به دست سهامدار می‌رسد یا سود تقسیمی گفته می شود به عبارت دیگر سود تقسیمی هر سهم بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم است که توسط شرکت پرداخت می‌گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه ) بر تعداد سهام شرکت به دست می‌آید. چون سود تقسیمی هر سهم، سود بخشی از درآمد می‌باشد که سهام‌داران ‌در مورد تقسیم آن نظر می‌دهند معمولا کمتراز سود هر سهم می‌باشد . البته چنانچه تمام سود تقسیم شود سود هر سهم و سود تقسیم شده برابر می‌باشد در بعضی موارد خاص نیز سود تقسیم شده بیشتر از سود هر سهم است که این مبلغ اضافی معمولا از محل سود انباشته سال‌های قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می‌باشد چون سود انباشته همان سود سال‌های گذشته است که توزیع نشده است و معمولا جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سال‌های بعد نشانه خوبی نیست. با شروع فصل مجامع شرکت‌های بورس موضوع تقسیم سود ذهن تمامی سهام‌داران شرکت های بورسی را به خود جلب کرده به خصوص سهام‌داران حقیقی که ازاین راه امرار معاش می‌کنند.

اینکه چه میزان از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توزیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند تصمیمی است که در مجمع عادی سالیانه توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد داده می شود و سپس به تصویب سهام‌داران می‌رسد. ‌بر اساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه تقسیم سود تصویب شده، حداکثر ظرف ۸ ماه ازتاریخ تصویب به سهام‌داران می بایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی تنها به سهامدارانی پرداخت می‌گردد که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.

۲-۳-۷ محتوای اطلاعاتی سود سهام :

سیاست تقسیم سود یک شرکت و تغییر این سیاست می‌تواند شامل اطلاعاتی باشد که به آن محتوای اطلاعاتی سود سهام گویند. ادامه سیاست تقسیم سود باثبات، افزایش یا کاهش در روند آن، اطلاعاتی درباره انتظارات مدیران شرکت ‌در مورد آینده شرکت در اختیار سرمایه گذاران قرار می‌دهد. سهام‌داران نسبت به ۳ حالتی که ممکن است اتفاق بیافتد، اطلاعاتی را از انتظارات مدیران درباره آینده شرکت کسب می‌کنند. (فرزین و همکاران ۱۳۸۹)

۲-۳-۷-۱حالت اول:

ادامه تقسیم سود به صورت فعلی: در این حالت سرمایه گذار نسبت به ادامه روند درآمدی شرکت اطمینان دارد و یا حداقل عدم اطمینان وی کاهش می‌یابد. حتی اگر درآمدهای شرکت کاهش یابد، ولی سیاست با ثبات تقسیم سود ادامه پیدا کند، سرمایه گذار وضعیت مذبور را بدین صورت تفسیر می‌کند که انتظارات مدیران شرکت نسبت به آینده شرکت بهتر از آن است که وضع موجود نشان می‌دهد و در نتیجه اطمینان بیش تری نسبت به سهام این شرکت در مقایسه با سهام شرکتی که همزمان با کاهش درآمد، سود تقسیمی خود را نیز کاهش می‌دهد، خواهد داشت.

۲-۳-۷-۲ حالت دوم:

افزایش مقطعی سود تقسیمی و استمرار ثبات این حالت از نظر سرمایه گذار نشان دهنده بهبود وضعیت سودآوری شرکت است و اطمینان می‌یابد که علاوه بر بهبود وضعیت سودآوری جاری شرکت، مدیران نسبت به ادامه و یا تثبیت این سودآوری اطمینان دارند. به همین دلیل ممکن است عکس العمل بازار ‌به این شرکت مثبت بوده و قیمت سهام شرکت افزایش یابد.

۲-۳-۷-۳ حالت سوم:

کاهش در سود تقسیمی: محققان معتقدند که مدیران شرکت هایی با سیاست تقسیم سود باثبات، به خاطر عکس العمل شدیدتر قیمت ها نسبت به کاهش سود تقسیمی، انعطاف کم تری در این مورد نشان می‌دهند. ‌بنابرین‏ زمانی که شرکت ها سود تقسیمی خود را کاهش می‌دهند، در عمل به سهامدار اعلام می‌کنند که درآمدهای شرکت کاهش یافته است. ‌بنابرین‏، سهامدار کاهش در سود تقسیمی را نشانه ای بر وجود مشکلات جدی در شرکت تفسیر می‌کند. چون مدیران شرکت نمی توانند برای همیشه بازار را گمراه کنند و با وجود کاهش در درآمدها به طور مستمر به سیاست تقسیم سود با ثبات ادامه دهند.

۲-۴ رابطه سطح رقابت با سیاست تقسیم سود:

در ساختار انحصار چند جانبه ی بازار محصول و در موقعیت مطلوب سودآوری شرکت ها به منظور از بین بردن انحصار و همچنین افزایش سودآوری خود استراتژی حداکثر سازی تولید را پیاده کرده و بدین منظور بدهی های خود را افزایش می‌دهند (برندر و لویس٬ ۱۹۸۶ ). این نظریه در موقعیت های نامساعد اقتصادی نیز کاربرد دارد که باعث می شود شرکت ها تولید خود را متوقف کرده و سودآوری خود را کاهش دهند (پاندی٬ ۲۰۰۴). لذا می توان دید که شرکتهایی که در رقابت شدید قرار دارند میزان پرداخت سود خود را کاهش می‌دهند تا از این طریق تامین مالی کرده باشند که هزینه کمتری دارد. ساختار رقابت محصول جایگزینی برای مکانیزم‌های حاکمیت شرکتی به شمار می رود و استراتژی های مالی شرکت را مانند سیاست تقسیم سود تحت تاثیر قرار می‌دهد. (کااو و همکاران،۲۰۱۳). گومز (۲۰۰۰) بیان می‌کند تقسیم سود سهام‌داران بیرونی و سهام‌داران اقلیت را ایمن می‌کند که اختیارات قانونی نیز بر آن تاثیر گذار می‌باشد. هارت (۱۹۸۳) بیان می‌کند که رقابت در بازار باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهام‌داران می شود بدین معنی که سهام‌داران با توجه به عملکرد شرکت و رقابت آن می‌توانند عملکرد شرکت را ارزیابی نمایند (کااو و همکاران،۲۰۱۳) به همین دلیل و با توجه به تحقیقات پیشین انتظار می‌رود که رقابت در بازار باعث تاثیر در سیاست های تقسیم سود شرکت شود که در مواقعی می‌تواند مثبت و یا منفی نیز باشد. رقابتی بودن بازار محصول بدین معنا است که شرکت‌های مختلف در تولید و فروش کالا رقابت تنگاتنگی دارند و کالاهای آن ها نسبت به دیگری برتری چندانی ندارد، چرا که اگر غیراز این باشد، بازار به سمت انحصار یا انحصار چندجانبه تمایل پیدا خواهد کرد. از طرفی برخی محققان معتقدند که افزایش بدهی باعث سرمایه گذاری ناکارا می شود، یعنی تامین مالی داخلی، یعنی از سهام داران، ارزان تر از استقراض خارجی با عنایت به عدم تقارن اطلاعاتی خواهد بود. زیرا بدهی بیشتر سبب هزینه بر بودن خروجی برای شرکت‌های اهرمی خواهد شد. در بازارهای رقابتی، شرکت‌های رقیب با اهرم کمتر منجر به تشدید رقابت از منظر خروجی یا کاهش قیمت خواهند شد. در صورتی که شرکت‌های اهرمی بخواهند برای ادامه رقابت به استقراض روی آورند، ممکن است با پریشانی مالی یا ورشکستگی مواجه شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...