۱٫ مهارت ادراکی، ۲٫ مهارت انسانی، ۳٫ مهارت فنی، ۴٫ مهارت ارتباطی، ۵٫ مهارت تشخیصی، ۶٫ مهارت تصمیم‌گیری، و ۷٫ مهارت در مدیریت زمان.

۲٫ الگوی شایستگی مدیران

بر اساس الگوی بویاتزیس[۲۵]، شایستگی مدیران شامل موارد زیر است:

۱٫ دانش، ۲٫ مهارت‌ها، ۳٫ ویژگی‌های شخصیتی، ۴٫ نگرش و بینش، ۵٫ اعتبار عمومی، ۶٫ اعتبار حرفه‌ای.

۳٫ نظریه مدیریت کیفیت جامع

بر اساس نظریه دمینگ[۲۶]، اصول مدیریت کیفیت جامع عبارت است از:

۱٫ توجه به خواسته‌های مشتری، ۲٫ تأکید بر کیفیت، ۳٫ پیشگیری و بازرسی، ۴٫ تصمیم‌گیری بر پایه اطلاعات، ۵٫ بسیج امکانات و تخصص‌ها، ۶٫ بازخورد.

۴٫ نظریه استانداردهای عملکرد منابع انسانی

بر اساس نظریه کیث[۲۷]، مؤلفه‌های استاندارد عملکرد منابع انسانی عبارت‌اند از:

۱٫ عبارتی که رفتار را مشخص کند، ۲٫ فهرستی از معرف‌هایی که چگونگی شناسایی رفتار را بیان کند، ۳٫ قضاوت درباره میزان شایستگی در عمل.

۵٫ نظریه نقش‌های مدیریتی

بر اساس الگوی رفتاری مینتزبرگ، ده نقش مدیریتی ارائه شده برای مدیران عبارت است از:

۱٫ رئیس تشریفاتی، ۲٫ رهبر، ۳٫ رابط، ۴٫ ناظر، ۵٫ ‌توزیع کننده‌ی، ۶٫ سخنگو، ۷٫ کارآفرین، ۸٫ حلال مشکلات، ۹٫ تخصیص دهنده منابع، و ۱۰٫ مذاکره‌گر.

فصل سوم: روش‌شناسی

این پژوهش با روش ‌داده بنیاد انجام شده است. در ادامه مراحل طی شده، توضیح داده می‌شود.

مرحله اول: سؤالات و فرضیات

ازنظر کوربین و استراوس (۲۰۰۸) منابعی که در روش نظریه ‌داده بنیاد، مسئله پژوهش از آن‌ ها نشأت می‌گیرد، عبارت‌اند از:

۱٫ فردی آگاه به موضوع و دارای تخصص در زمینه پژوهش می‌تواند مسئله پژوهش را بیان کند.

۲٫ مسئله پژوهش بعد از بررسی پیشینه مطرح می‌شود.

۳٫ مسئله پژوهش ممکن است از تجربه شخصی و حرفه‌ای پژوهشگر ناشی شود.

۴٫ مسئله پژوهش ممکن است از خود پژوهش نشأت بگیرد.

در نظریه ‌داده بنیاد، سؤالات باید چنان دقیق تعریف شوند که پژوهش را در مسیر مناسب هدایت کنند و از طرفی باید آن‌قدر منعطف باشند که انعطاف‌پذیری در پژوهش را فراهم نمایند. وقتی سؤالات بنیادی پژوهش تدوین شدند و پژوهش در مسیر خاص خود قرار گرفت می‌توان به مرحله مصاحبه رفت (دانایی‌فرد، الوانی، و آذر، ۱۳۸۶).

در ابتدا بر اساس ماهیت مدیریت مدارس متوسطه، و پژوهش‌های موجود درباره استانداردها و شایستگی‌های مدیریت مدارس، «راهنمای مصاحبه» تدوین گردید که در آن تعدادی سؤال اولیه به شرح زیر در نظر گرفته شد:

      • چه ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی موردنیاز مدیریت مدرسه است؟

      • مدیر به چه علوم و دانشی نیازمند است؟

      • آیا مدرسه نیازی به ارتباط با دانشگاه دارد؟

      • تصمیم‌گیری‌ها در مدرسه چگونه انجام می‌شود؟

      • برنامه‌ریزی درسی و آموزشی چگونه باید انجام شود؟

      • نحوه و میزان جذب منابع مالی و مادی چگونه است؟

      • برای حفظ و ارتقای منابع انسانی چه کاری می‌توان انجام داد؟

      • نحوه تعامل با معلمان باید چگونه باشد؟

      • نحوه تعامل با دانش‌آموزان باید چگونه باشد؟

      • نحوه تعامل با کادر باید چگونه باشد؟

      • نحوه تعامل با والدین باید چگونه باشد؟

      • نحوه تعامل با اداره آموزش‌وپرورش باید چگونه باشد؟

      • با چه نهادها و افرادی در جامعه باید ارتباط داشت؟

    • نظارت بر فعالیت‌ها و ارزیابی آن در مدرسه چگونه صورت می‌گیرد؟

در روش نظریه ‌داده بنیاد پژوهشگر بدون هیچ پیش‌فرضی وارد پژوهش شده و سعی می‌کند نظریه خود را فقط بر مبنای یافته های پژوهش شکل دهد. در نتیجه هر چه سؤالات کلی‌تر مطرح شوند صحیح‌تر است. البته اگر سؤالات به صورت بسیار کلی مطرح گردد ممکن است مقوله‌های مؤثر در مدیریت استاندارد مجال بروز و مطرح‌شدن پیدا نکنند، مخصوصاً در مصاحبه با اساتیدی که ممکن است به شکل مشخص و سازمان‌یافته به مدیریت استاندارد و استانداردهای شغلی مدیریت مدرسه فکر نکرده باشند، لذا پس از بررسی سؤالات پیشنهادی تصمیم گرفته شد که علاوه بر سؤال کلی درباره استانداردهای شغلی مدیریت مدارس متوسطه، هر زمان که مصاحبه‌شونده‌ها حضور ذهن کافی برای ارائه مطلب نداشتند برحسب نیاز به مقولات کلی حوزه استانداردهای شغلی که با مرور پژوهش‌ها و مبانی نظری تدوین شده است، نظر مصاحبه‌شونده در این رابطه پرسیده شود.

البته با توجه به وضعیت کنونی آموزش‌وپرورش عملاً نظرات مدیران مدارس بسیار محدود صورت می‌گرفت که به منظور عمق دهی به کار پژوهش، سؤالات مذکور پرسیده می‌شد.

مرحله دوم: جمع‌ آوری داده ها

داده هایی که توسط نظریه‌پرداز ‌داده بنیاد برای تشریح فرآیندها جمع‌ آوری می‌شود، شامل انواع بسیاری از داده های کیفی است؛ ازجمله مشاهدات، گفت‌وشنودها، مصاحبه ها، اسناد دولتی، خاطرات پاسخ‌دهندگان و مجلات، و تأملات شخصی خود پژوهشگر (کرسول، ۲۰۰۵).

روش نظریه ‌داده بنیاد، نظر دهی بر داده های مصاحبه های نیمه ساختاریافته، مشاهدات می‌دانی، اسناد مربوط به مطالعات موردی یا دیگر شکل‌های مواد متنی استوار بوده و به بررسی و مشاهده منظم داده ها به منظور استخراج نظریه از آن‌ ها می‌پردازد (لقمان نیا، ۱۳۸۸).

در اغلب پژوهش‌ها، قبل از جمع‌ آوری داده ها، متغیرها، روابط و حتی نتایج، تعریف‌شده و طرح تحقیقی متضمن مقصود است. در حالی که در نظریه‌ ‌داده بنیاد، نمونه‌برداری با فرایند حس عام و با داده هایی که ‌تامین کننده اطلاعات اولیه هستند آغاز می‌شود که از آن می‌توان به عنوان نمونه‌برداری نظری (جهت‌دار) نام برد (سوتو[۲۸]، ۱۹۹۲؛ نقل در مهرابی و همکاران، ۱۳۹۰).

نظریه‌پردازی ‌داده بنیاد در نمونه‌برداری هدفمند افراد برای مصاحبه یا مشاهده، از نگرشی منحصربه‌فرد حمایت می‌کند که آن را از دیگر رهیافت‌های کمی و کیفی به جمع‌ آوری داده ها متمایز می‌سازد. از سویی برخلاف نمونه‌برداری انجام‌شده در بررسی‌های کمی، نمونه‌برداری نظری نمی‌تواند از شروع مطالعه و نظریه‌پردازی ‌داده بنیاد، برنامه‌ریزی شود و تصمیمات خاص نمونه‌برداری در خلال فرایند پژوهش شکل می‌گیرند (استراوس، و کوربین، ۱۹۹۹). از سوی دیگر، نظریه‌پردازان ‌داده بنیاد از روالی استفاده می‌کنند که مستلزم جمع‌ آوری و تحلیل همزمان و زنجیره‌وار داده‌هاست. نمونه‌برداری نظری در نظریه‌پردازی ‌داده بنیاد ‌به این معنا است که اشکالی از جمع‌ آوری داده ها را انتخاب می‌کند که متون و تصورات مفیدی را در راستای تولید یک نظریه به دست خواهد داد. این بدان معنا است که نمونه‌برداری، ارادی[۲۹] (نه تصادفی) است و متمرکز بر تولید یک نظریه است (کرسول، ۲۰۰۵).

گلیسر و استراوس (۱۹۶۷) نمونه‌برداری نظری را این‌گونه تعریف می‌کنند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...