• گزارش تغییرات ایجاد شده در ویژگی اکولوژیکال سایت های رامسر به عنوان یک التزام بر اساس بند ۲ ماده ۳٫

البته باید گفت تمامی تالاب ها خدمات اکوسیستمی را به صورت مشابه و یکسان اعمال و اجرا نمی نمایند بلکه برخی از آن ها از ارزش های کارکردی پایینی برخوردار بوده و حتی ممکن است کارکردهایی را ارائه نمایند که مغایر با نیازهای انسانی باشند. مانند تالاب های ساحلی، که ممکن است به مثابه مناطق ایجاد کننده روان آب عمل نمایند، که می‌تواند خطر افزایش سیلاب در پایین دست را افزایش دهد. ‌بنابرین‏ لازم و ضروری است که، کیفیت کارکرد های یک تالاب از قبل مورد ارزیابی قرار گیرد.

بخش دوم: عوامل تهدید کننده تالاب ها

اشاره گردید در دهه های اخیر تالاب ها مورد توجه دانشمندان (زیست شناسان ) و سیاستمداران قرار گرفته است. ارزش ها و کارکرد های ارائه شده توسط تالاب ها مانند بهبود کیفیت آب، حبس( گیر انداختن ) کربن، حفظ تنوع زیستی و همچنین تولیدات فراوان و کارکرد های اجتماعی به نحو فزاینده ای مورد شناسایی قرار گرفته است. با این وجود تالاب ها همانند سایر اکوسیستم ها در معرض تهدید قرار دارند.زیرا آن ها مواجه با تهدید تغییر و تبدیل به واسطه فعالیت های صنعتی، کشاورزی و توسعه پروژه های مسکونی، همچنین اختلال هیدرولوژیکی، آلودگی و تاثیرات ناشی شده از آن ها هستند. .(Kimmel,2010,375)

این نگرش که تالاب ها صرفا برهوت ( خراباتی ) بیش نیستند، در نتیجه بی اطلاعی یا برداشت نادرست از ارزش های فرآورده ها و خدمات موجود است، که منجر به تغییر و تبدیل آن ها به کشاورزی مفرط، بهره برداری های صنعتی یا مسکونی می‌گردد. علایق شخصی کشاورزان یا انبوه سازان بواسطه سیاست ها و مساعدت های حکومت مورد حمایت قرار دارد و منافع خصوصی ناشی از تغییر و تبدیل تالاب ها اغلب به موجب مشوق هایی همچون اقدام به لایروبی تالاب ها به منظور کشاورزی یا جایگزینی تالاب های ساحلی با کشت آب نامتوازن در جهت توسعه شهری، صنعتی و توریستی ترویج و برانگیخته شده است.

نزدیک به ۵۰ درصد از تالاب ها در سراسر جهان طی قرن گذشته از بین رفته اند و تالاب های باقی مانده هم بواسطه تاثیرات ناسازگار فعالیت های انسانی با درجات مختلفی در حال نابودی می‌باشند.

مبحث اول: وضعیت و چگونگی فعلی تالاب ها

ارزیابی گردیده که گستره تالاب ها تا بیش از ۱٫۲ میلیون کیلومتر مربع می‌باشد، اما ثابت شده که این ارزیابی کمتر از حد، برآورد گردیده است. این ارزیابی شامل تالاب های محصور در خشکی و ساحلی (مانند دریاچه ها، رودخانه ها و باتلاق ها)، مناطق دریایی نزدیک به ساحل (تا عمق ۶ متر در پایین ترین حد جزر) و تالاب های ساخته شده توسط انسان (مانند منابع و ذخایر آبی و مزارع کاشت برنج) است. با این وجود، تالاب های گفته شده در بین انواع تالاب ها درصد کمی را نمایندگی می‌کنند و داده های بیشتری برای بسیاری از مناطق جغرافیایی ضروری است.

بیش از ۵۰ درصد از انواع خاصی از تالاب ها دربخش هایی از آمریکای شمالی، اروپا، استرالیا و نیوزلند در طی قرن بیستم تغییر کرده‌اند. نتیجه گرفته شده از این ارزیابی نسبت به مناطق جغرافیایی وسیعتر یا سایر انواع تالاب ها صرفا جنبه نظری دارد. بااین حال، مدارک کافی از تخریب و خسارت وارد آمدن به تالاب های منحصر به فرد وجود دارد. به عنوان نمونه، مناطق تالابی بین النهرینی واقع شده بین رودهای دجله و فرات در نتیجه اتلاف بیش از حد آب، احداث سد و توسعه صنعتی از میزان ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ کیلومتر مربع در سال ۱۹۵۰ به کمتر از ۴۰۰ کیلومتر مربع در زمان فعلی رسیده است.

اکوسیستم های تالابی در جهان در بین سیستم های مولد به شدت در معرض تهدید قرار دارند. این اکوسیستم ها نسبت به سایر اکوسیستم ها خدمات گسترده تری را به منظور رفاه و سعادت مردم ارائه می‌دهند، اما در معرض تخریب و نابودی سریع تری می‌باشند:

    • تقریبا ۳۵ درصد از مانگروها (از کشورهایی که اطلاعات سالیانه ارائه می‌دهند و ۵۴ درصد از مجموع مانگروهای موجود) در دو دهه گذشته به دلیل توسعه کشت آبی، تخریب جنگل ها و تغییر مسیر آب شیرین از بین رفته اند.

  • نزدیک ب ۲۰ درصد از صخره های مرجانی در دهه های اخیر بواسطه بهره برداری بیش از حد و ظرفیت، ماهیگیری غیر استاندارد، آلودگی و تشکیل لجنزار ، تغییرات در نوسانات و شدت نابسامانی های جوی قرن بیستم دچار خسارت شده و بیش از ۲۰ درصد از آن ها دچار فرسایش گردیده اند.۱

مبحث دوم: عوامل انسانی تهدید کننده تالاب ها

بسط و توسطه کشاورزی

زهکشی و پاکسازی، به منظور بست و توسعه کشاورزی و افزایش اتلاف آب شیرین دلایل مهمی در خسارت و تخریب تالاب های داخلی همچون باتلاق ها، مرداب ها، رودخانه ها و منابع آبی جلگه ای به شمار می رود.

اگر چه رشد و نمو در عرصه کشاورزی در قیاس با قرن گذشته منجر به پیشرفت هایی در امنیت غذایی جهانی از طریق تولیدات غذایی با ثبات تر و فراوان تر شده است، اما بواسطه این تمایلات در استفاده از زمین، کشاورزی یک عامل اساسی در تغییر محیط زیست جهانی به شمار می رود. تغییرات الگوی بهره برداری از زمین، زهکشی نامناسب، موجبات تغییرات جهانی فراووانی در چرخه هیدرولوژیکی کمیت و کیفیت آب گردیده است. برای مثال، در حال حاضر آبیاری، ۶۶ در صد از برداشت های آبی را در بر می‌گیرد، که به مراتب بیش از میزانی است که به منظور شرب استفاده می‌گردد. کشاورزی همچنین موجب تغییر در الگوهای جوی تبخیر در سطح جهانی، کاهش تبخیر در مناطق وسیع فاقد درختان جنگلی و افزایش آن در بسیاری از مناطق آبیاری شده می‌گردد. که این امر بر آب و هوا (اقلیم) و اکوسیستم ها در بسیاری از مناطق تاثیر می‌گذارد. .(Horwitz,2012,7)

طی سال ۱۹۸۵، بر اساس ارزیابی صورت گرفته ۵۶ تا ۶۵ درصد باتلاق های ساحلی و داخلی در اروپا و آمریکای شمالی، ۲۷ درصد در آسیا، ۶ درصد در آمریکای جنوبی و ۲ درصد در آفریقا به منظور کشاورزی انبوه و گسترده مورد زهکشی قرار گرفته اند.

______________________________

۱ A Report of the Millennium Ecosystem Assessment, Ecosystems and Human Well- Being : Wetlands and Water , ۲۰۰۵, p.3.

مجموع آب ذخیره شده در پشت سدها به منظور آبیاری از سال ۱۹۶۰ چهار برابر گردیده است. تغییر در جریان های آب و هوایی، انتقال رسوبات و آلاینده های شیمیایی، کاهش کیفیت تالاب های داخلی و اختلال مسیر مهاجرتی پرندگان، بسیاری از گونه ها را در معرض خطر قرار داده و در نهایت به سایر اجزای سیستم آسیب وارد می کند.

افزایش رو به رشد جمعیت انسانی

افزایش رو به رشد جمعیت انسانی، به طور اساسی موجبات تغییر تالاب را فراهم ‌کرده‌است. توسعه جمعیت شهری و روستایی و توسعه کشورها، تقاضای جدی را برای تهیه مواد غذایی را ایجاد ‌کرده‌است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...