شاخه‌های افرا = مشبه ، چاقو : مشبه به ، می‌ماند : ادات تشبیه
برگ افتاده‌ی نارنج = مشبه ، دل دختر : مشبه به ، می‌ماند = ادات (حذف به قرینه‌ی لفظی)
توت سرخ = مشبه ، خون کسی = مشبه به ، می‌ماند = ادات (حذف به قرینه لفظی)
۴-۱-۱-۲-۷-۳ تشبیه بلیغ (فشرده)
در شبیه بلیغ به دلیل اینکه ادات و وجه شبه حذف می‌شود زیباترین و رساترین نوع تشبیه به حساب می‌آید.حذف وجه شبه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیش‌تر می‌گردد وبر تأثیر تشبیه می‌افزاید و حذف ادات تشبیه، ادّعای اتحاد و همسانی مشبه و مشبه به را قوّت می‌بخشد و تلاش و کندوکاو ذهن را بیش‌تر می‌سازد.
تشبیه بلیغ بر دو نوع است: الف) بلیغ اسنادی : که مشبه و مشبه به ،به هم اضافه نمی‌شوند بلکه به هم اسناد داده می‌شوند و غالباً به صورت یک جمله‌ی سه جزیی با مسند می‌آیند.
ب) بلیغ اضافی : که آن را اضافه‌ی تشبیهی می‌خوانند ویکی از طرفین تشبیه به دیگری اضافه می‌شود.
تشبیه بلیغ اسنادی
سیاهی چسبناک شب / سرمه‌ای است بر چشمه‌های ناپیدایش (همان:۴۴)
من سیب شده‌ام و کرم‌های درون من / هیچ نیست مگر کلمه (همان:۱۰۹)
درختی از این جنگل پیرزنی است / که دندان‌هایش / برگ‌های پاییز است (همان:۱۳۴)
درختی از این جنگل / دوشیزه‌ای است با دست‌های پر از نارگیل / با دامنی از انار، پر (همان:۱۳۴)
جهان / دهان و دندان‌هاست (همان:۱۴۳)
استخر و میعادگاه مرغابی عاشق / ملحفه‌ای است آبی و خیس / روی تن برهنه‌ی مهتاب (همان:۱۵۸)
ایمان ، جاده‌ای که شب را دنبال کرده است (همان:۱۹۸)
تشبیه بلیغ اضافی
تا جمعه شاید جمعه‌ی خرقه‌ی دل سوگوارمان باشد (همان:۱۷۸)
در صبح سوخته، در صبح گاه یخ / با اندام برگ برگ شده‌ی پاییز (همان:۲۳)
مردی هست در کوچه باغ ذهن من (همان:۲۵)
که باد / خوشه‌های گندم را / در پی‌اش خواباند / در محراب چراغ و تندر و دشنه (همان:۳۳)
به دره می‌نگرند / ریل‌های خالی موسیقی، ریخته بر دریاچه‌های زخم (همان:۴۰)
اینک اما نشسته‌ایم / که دهلیزی دوباره بگشاییم / در مرمر سکوت تو (همان:۴۲)
بر منظومه‌ای بندبندش / خواستگاه دریغ و دریغا و دریغ من (همان:۴۳)
بیژن نجدی در اشعارش از میان تشبیهات مختلف، تشبیه بلیغ اضافی را برمی­گزیند تا بدین طریق ذهن مخاطب را به سمت رساترین و شیواترین تشبیه معطوف دارد.
۴-۱-۱-۲-۸ استعاره
استعاره تشبیهی است که یکی از طرفین تشبیه ذکر نشود. استعاره در شعر موجب ابهام معنایی متن می‌شود، زیرا جانشین سازی واحدهای معنایی زبان شاعر، عملاً دلالـت نشانه‌ها را از بین می‌برد و دلالت­های تازه‌ای بر آن مطرح می‌سازد .در استعاره ادعای شباهت وجود ندارد، بلکه ادعای همسانی و یکسانی مشبه و مشبه به است «همانی شدن استعاره به رابطه‌ی همسانی بستگی دارد اما این همسانی الزاماً جزو همسانی‌هایی که پیش‌تر دریافت شده‌اند، نیست. در مواردی که واژه یا عبارت به صورتی که به کار رفته است، نتواند به هیچ شیوه‌ی لفظی بر زمینه‌ی کلامی پیرامون خود وفق پیدا کند، خواننده ناگزیر است به سوی این گونه روابط جهش کند» (هارلند، ۱۳۸۵ : ۴۰۵).
در کتب بیان استعاره را به انواع مختلفی تقسیم بندی می‌کنند مثل : استعاره مصرّحه، مرشّحه، مکینه (بالکنایه)، تخیلیّه، اصلیّه، تبعیه، قریب(نزدیک ومتبذل)، بعید(دور و شگفت) وتمثیلیّه.
۴-۱-۱-۲-۸-۱ استعاره مصرّحه
تشبیهی است که تنها مشبه به (مستعارمنه)در آن ذکر می شود و بقیه حذف می‌گردد. در استعاره لفظ در غیر معنی اصلی به کار می‌رود.
نامیدن این استعاره به مصرّحه(آشکار) بدان سبب است که از طریق مشبه به، به آسانی می‌توان به مشبه و وجه شبه دست یافت.
غرض از استعاره‌ی مصرّحه اغراق، تاکید، ایجاز، محسوس و عینی کردن امور و….است .استعاره از تشبیه رساتر و خیال انگیزتر و در برانگیختن عواطف، مؤثرتر است، زیرا خود از درون تشبیه بلیغ که رساترین نوع تشبیه است، خلق می‌شود.
یک صندلی چرخ دار / از آسمان دیلمان من / آهسته می‌گذرد (نجدی،۱۳۸۰: ۵۴)
صندلی چرخ دار : استعاره از جانباز
از تو می‌پرسم / که باران از گریه‌های کدام همسایه‌ام این گونه می‌بارد (همان:۱۹۵)
باران : استعاره از چشم.
کمک کنید که با شمشیرم به خاک نروم / و به خاک نرود رؤیای یک شمشیر (همان:۲۱۲)
شمشیر : استعاره از انسان مبارز
ساکنان چسبیده بر صفحه‌ی آلبوم / از قالیچه آمده‌اند / با نیم رخ مقوایی / با چادر نماز و کنار طرحی از ضامن آهو (همان:۲۲۰)
ضامن آهو : استعاره از امام رضا (ع)
۴-۱-۱-۲-۸-۲ استعاره مکنیه (کنایی)
استعاره مکنیه مشبهی است که به همراه یکی از اجزاء یا ویژگی‌های مشبه به می‌آید. این ویژگی «وجه شبه» یا یکی از «وجه شبه‌های» بین مشبه و مشبه به است .این جزء یا ویژگی می‌تواند به مشبه اضافه گردد و یا به آن اسناد داده شود. در حالت اول یعنی استعاره مکینه ای که از اضافه شدن چیزی به مشبه به دست آید همان است که در دستور زبان «اضافه‌ی استعاری» خوانده می‌شود. استعاره مکینه ای که مشبه به آن «انسان» باشد «تشخیص» یا «انسان انگاری» نام دارد. زیبایی استعاره مکینه در گرو جزیی است که از مشبه به انتخاب و به همراه مشبه ذکر می‌شود. استعاره مکینه از استعاره‌ی مصرّحه و تشبیه، بلیغ‌تر و مؤثرتر است زیرا ذهن برای فهم آن نیازمند دقت، تأمّل و تلاش بیش‌تری است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در اشعار بیژن نجدی استعاره مکینه مخصوصاً تشخیص به فراوانی یافت می‌شود شاید به دلیل دیدگاه و نگرش خاص نجدی به طبیعت پیرامونش باشد که از آن الهام می‌گیرد.
تشخیص غیر اضافی
فصول می‌رفتند به زیارت گریستگان جهان / پاییز با اندام برگ برگ شده / در سینی بزرگ نقره، ماه را می‌برد (همان، ۸۶)
در کف دست تابستان / سپیدرود، آرام است (همان:۹۲)
و صبح یک شعر پیر آهسته می‌گوید (همان:۹۹)
و درخت بر یک پای / ایستاده هیچ نمی‌گوید (همان:۱۴۰)
راه باز کرده‌ام که بگریزد / سپیدرود پیر، زمین گیر و آب آلود (همان:۱۵۶)
رودخانه‌ها رفتند از خاطرات پل (همان:۲۰۲)
تشخیص اضافی
غرور نخل‌ها بود و / بالایی سپیداران (همان:۲۷)
باری به زیارت داس می‌رفتند مردان قبیله‌ی من (همان:۳۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...