دانلود پایان نامه های آماده – فرضیه های فرعی: – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
طبق نظریه امور مالی شرکت هیلییر[۶] (۲۰۰۸) عمومیترین مسئلهای که اکثر شرکتها با آن روبرو هستند افزایش موجودی نقد مورد نیاز برای هزینه های سرمایهای است. این مسئله به روش تامین مالی شرکت، تصمیمات سرمایه گذاری، ساختار سرمایه شرکت و به ویژه نسبت حقوق صاحبان سهام که سرمایه شرکت را تشکیل میدهد مربوط است. هدف کلی هر شرکت افزایش ارزش و سپس افزایش وجوه نقدی است که قرار است به سرمایه گذاران پرداخت شود. نسبت بدهی در ساختار سرمایه به شیوه تقسیم وجوه نقد بین سهامداران و اعتباردهندگان مربوط است و ارزش شرکت نیز به این سهم دهی بستگی دارد [Korotkikh, 2012, P 1].
معمولاً مهمترین معیار ارزیابی عملکرد مؤسسات در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوی اطلاعاتی برای سرمایه گذاران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمیدهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی میباشد، زیرا ارزیابی عملکرد بر مبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذاران را به خوبی منعکس می کند. طبق تئوری نمایندگی و با توجه به میل سرمایهگذاران، هدف مدیریت باید در راستای به حداکثر رسانیدن ارزش شرکت باشد. این مفهوم زمانی تحقق مییابد که تصمیمات مدیریت در زمینههای سرمایه گذاری، تامین مالی و تقسیم سود به صورت بهینه اتخاذ شود. معیارهای مختلفی مانند حداکثر شدن سود دریافتی سهامداران، میزان خدمات اجتماعی شرکت، حداکثر شدن قیمت بازار سهم و حداکثر شدن درآمد به علاوه قیمت بازار سهم به عنوان معیار حداکثر شدن ثروت سهامدار مورد توجه است. بدیهی است که بازده در فرایند سرمایه گذاران نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. با توجه به آنچه گفته شد با الگوگیری از مدل دوم مودیلیانی و میلر برای محاسبه بازده، مدلهای زیر را بررسی بازده سهامداران پیشنهاد میکنیم (شکل ۱-۱):
(۱)
(۲)
(۳)
(۴)
بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت در زمان
بدهی به کل دارایی شرکت در زمان
اندازه شرکت شرکت در زمان
نسبت قیمت به ارزش دفتری شرکت در زمان
نرخ مالیاتی مؤثر شرکت
مهارت مدیریتی شرکت
عبارت خطا
شکل (۱-۱) مدل تاثیر اهرم و مهارت مدیریتی بر بازده سهامداران
فرضیه تحقیق
فرضیه ۱: بین اهرم مالی و بازده سهامداران رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه ۲: بین مهارت مدیریتی و بازده سهامداران رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
-
- بین کل بدهی بر کل حقوق صاحبان سهام با درآمد هر سهم در شرکتهای پذیرفته شده در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
-
- بین کل بدهی بر کل دارایی با درآمد هر سهم در شرکتهای پذیرفته شده در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
-
- بین کل بدهی بر کل دارایی با بازده حقوق صاحبان سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
-
- بین کل بدهی بر کل حقوق صاحبان سهام با بازده حقوق صاحبان سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
-
- بین مهارت مدیریتی با درآمد هر سهم در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
- بین مهارت مدیریتی با بازده حقوق صاحبان سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق
متغیرهای وابسته
در این پژوهش شاخص های مورد استفاده برای ارزیابی بازده سهامداران شامل نرخ بازده حقوق صاحبان سهام[۷] (ROE) و درآمد هر سهم[۸] (EPS) میباشند که در تحقیقات موتیمیلولا و همکاران (۲۰۱۳)، بن (۲۰۱۲) و سید شاه فصیح (۲۰۱۳) استفاده شده است.
بازده حقوق صاحبان سهام
به طور کلی سهامداران یک شرکت به دو دسته وسیع تقسیم میشوند : سهامداران ترجیحی (ممتاز) و سهامداران عادی. دارندگان سهام ممتاز نسبت به سهامداران عادی در هنگام دریافت سود تقسیمی سهام، از امتیاز بیشتری بهرهمند هستند. به عبارت دیگر از سود خالص قابل تقسیم بین سهامداران، اول سهم سهامداران ممتاز پرداخت می شود و سپس باقیمانده آن بین سهامداران عادی تقسیم می شود. نسبتهای سودآوری بر مبنای حقوق صاحبان سهام به عنوان بازده حقوق صاحبان سهام محسوب می شود. معیارهای مختلفی برای محاسبه بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد همچون: نرخ بازده مجموع حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده حقوق سهامداران عادی، درآمد هر سهم، سود تقسیمی هر سهم، نسبت پرداخت سود سهام (نسبت سود تقسیمی)، بازده سود تقسیمی و درآمد، نسبت قیمت به سود.
این نسبت سودآوری با تقسیم سود بعد از کسر مالیات به میانگین مجموع حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود.
درآمد هر سهم
درآمد هر سهم (EPS) یکی از آماره های بسیار مهم مالی است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی میباشد. درآمد هر سهم اغلب برای ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی مؤثر در تعیین قیمت سهام میدانند و در مدلهای ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود.
این نسبت از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه می شود و نشاندهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی به دست آورده است ]نوو، ۱۳۸۵[. بنابرین رابطه آن به این صورت تعریف می شود:
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:40:00 ق.ظ ]
|