مؤمن با یاد خدا قلب خود را اصلاح می­ کند و وقتی قلب او اصلاح شد، تمامی اعمال و امور وی اصلاح می­گردد.

انسانی که همواره به یاد خدا باشد دست به رفتارهای غیر اخلاقی و ناپسند نخواهد زد مگر اینکه از آن غافل شد که اسیر رذایل می­گردد. امام علی (ع) در این ارتباط فرمود: (( مَن عُمرَ قَلبِهُ بِدَوامَ حَسَنَت اَفعالَه فی اَلحُر وَ الجَهر؛ هرگز قلب خود را به دوام یاد خدا آباد گرداند، کردار من در نهان و آشکار نیکو باشد(همان). اصل تذکر بیانگر آن است که گاه آنچه را فرد به آن آگاهی دارد، برای او بازگفت و یا آنچه را بنا به دلایلی فراموش کردی به یادش آوردی و قرآن می­فرماید: (( وَ ذَکَرَ اَن تَبسِلَ بِما کَسِبَت؛ و آنان را به قرآن تفکر کردی))، مبادا که کسی به سبب کردار ناپسند خویش در معرض هلاکت قرار گیرد.[۱]

۶- اصل فضل

رحمت و بخشش طریق بسیار مؤثری است که قدرت مهار زدن به بیماری از کردارهای غلط را نیز دارد. در قفل رابطه مبتنی بر عدم موازنه است، عدم موازنه­ای فراتر از عدل هر گاه موازنه برقرار باشد عدل گوییم و هر گاه از این میزان فاصله بگیریم، و فراتر از آن رویم قفل است(باقری، به نقل از همان)خداوند نیز در تربیت انسان­ها به صورت گسترده با او به فضل رفتار می­ نماید. و فضل و رحمت را بر خود واجب گردانیده است در قرآن می­فرماید: ((وَلو فَضلُ الله عَلیکُم وَ رَحمَتَه فی اَلدُنیا وَلآخِره لَمسِکُم فی مآافضَلتُم فیه عَذابُ عَقلیم؛ اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت شامل حالتون نبودبه سزای آنچه گفتید عذاب سختی به شما می­رسد)).

امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج‌البلاغه اشاره به نقل خداوند دارد و می­فرماید: (( اَلحَمدُ الله َالناشِرُ فی اَلخَلقُ، فَصلِهُ،وَ الباسِطُ فیهِم بِالجودیدَه؛ ستایش خداوندی را سزاست که احسان فراوانش برآفریده­ها گسترده، کرم او برای بخشش گناه است)).[۲] بر اساس این اصل در تربیت اخلاقی در برابر هر رفتار اخلاقی و متر بی از خود واکنش مناسب نشان دهیم و رفتار غیر اخلاقی و نفی او را مورد رحمت و بخشش قرار دهیم، زیرا بخشش باعث می­ شود که ارتباط بین مربی و متر بی بیشتر و به یکدیگر نزدیک­تر و در نتیجه اثر­گذارتر شود و نیز عدم بخشش موجب کینه و نفرت شود که از رذایل اخلاقی ‌می‌باشد. وجود این رذیله تعادل روانی فرد را مختل می­گرداند. ممکن است فرد کینه­جو شود و دست به رفتار غیر اخلاقی انتقام زند. ولی بخشش به عنوان یک اصل در تربیت اخلاقی سبب تعادل روانی و اخلاقی می­گردد. امام علی (ع) توصیه ­هایی را به مالک در همین ارتباط دانسته‌اند که مهربانی و گذشت از لغزش­ها و خطای مردم دارد و آن را به عنوان اصول اخلاقی در ارتباط بین فردی قلمداد می­ کند و می­فرماید: ((…. وَلا تَنو مَن علی عفُو وَ لاتبَحَجینَ بِعَقوبِه وَلاتَسرَعن اَلی بادِرَه َو َوحدَت مَنها مَندوحَه)) و از بخشش دیگران پشیمان مباش و از کیفر کردن شادی مکن و از آن رها گردی، شتاب نداشته باش (نهج‌البلاغه، نامه۵۳). با توجه به اینکه از انسان احتمال خطا و اشتباه می­رود و اگر این خطا درمان نگردد به خود و دیگران و در نهایت به اجتماع آسیب می­رساند. همان طور که خداوند بر اساس این انسان را تربیت نمود و شأن و مقام و حرمت او را حفظ نمود. ما نیز می­توانیم در تربیت اخلاقی از این اصل پیروی نماییم تا شرایط مناسب برای اصلاح افراد خطاکار به وجود آید. مربیان نیز این گونه عمل کنند تا نوع رفتارهای اخلاقی مربی، متر بی را تشویق نماید و او را به انجام رفتارهای پسندیده ترغیب کند.

۷- اصل عدل

اصل عدل بیانگر آن است که نمی­ توان رابطه تربیتی افراد مختلف در مراحل مختلف زندگی‌اش را یکسان در نظر گرفت، بلکه باید این رابطه به صورت موازنه تنطیم شود(باقری، ۱۳۶۲ ،همان،ص۱۲۶)..

امام علی (ع) می­فرماید یکی از اصول مهم تربیت اخلاقی عدل است این اصل چهار شعبه دارد: ((فهم دقیق، علم و دانش عمیق، قضاوت صحیح و روشن و حلم بردباری؛ وَالعَدلُ مِنهَا عَلَی أربَعِ شُعَبِ: عَلی غَائِصِ الفَهمِ، وَغَورِ العِلمِ، وَزُهرَهِ الحُکمِ، وَرَسَاخَهِ الحِلمِ)).

در واقع کسی که بخواهد حکم عادلانه­ای کند نخست باید از قابلیت و استعداد شایسته­ای در فهم موضوع برخوردار باشد تا هر گونه خطا در تشخیص موضوع موجب خطا در نتیجه حکم نشود. سپس آگاهی لازم را در ارتباط با حکم پیدا کند و آن را دقیقاً منطبق بر موضوع نماید، آنگاه حکم نهایی را به طور واضع و روشن و خالی از هر گونه ابهام بیان کند و در این مسیر، موانع را با حلم و بردباری برطرف سازد .

آنگاه امام علی(ع) در یک نتیجه ­گیری حکیمانه، آثار هر یک از این شاخه­ های چهارگانه عدالت را بیان می­ کند، می­فرماید: (( کسی که درست بیندیشد به اعماق دانش آگاهی پیدا می­ کند و کسی که به عمق علم و دانش برسد از سرچشمه احکام، سیراب باز می­گردد و آن کس که حلم و بردباری پیشه کند گرفتار تفریط و کوتاه در امور خود نمی­ شود و در میان مردم با آبرومندی زندگی خواهد کرد؛ فَمَن فَهِمَ عَلِمَ غَورَ العِلمَ؛ وَ مَن عَلِمَ غَورَ العِلمِ صَدَرَ عَن شَرَائِعِ الحُکمِ؛ وَ مَن حَلِمَ لَم یُفَرَّط فِی اَمرِهِ وَعَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیدا)) ایمان به وسیله چهار عامل پشتیبانی و تقویت می‌شود: صبر، یقین، عدل و جهاد. (نهج­البلاغه،خطبه۸۶).

امام علی (ع) می‌فرماید: (( اَلعَدلِ یَصلِح اَلرَبِه؛عدل اصلاح کننده انسان است)) .

در منظر امام علی(ع) عدل در رأس اموری قرار دارد که بستر تربیت مردم را فراهم می‌کند و بدون آن مسیر کمالی انسان نقصان می­ شود.

از نظر حضرت علی(ع) :

(( قُول اَلزِم نَفسَه اَلعَدلُ فَکانَ اَوَلُ الهوی عَن نَفسَ یَصفُ اَلحَقُ وَیَعمِل بِه؛ متقی کسی است که خود را ملزم به رعایت عدالت می­داند و اولین کار عادلانه او این است که هوای نفس را کنار گذاشته حق را بیان می­ کند و به آن عمل می­ نماید)) (نهج‌البلاغه، خطبه۸۷). و نیز امام به عدالت رفتارکردن با دیگران و عدم تبعیض بین آن‌ ها یک رفتار اخلاقی است که به عنوان الگوی اخلاقی در کودکان اثر خواهد گذاشت. برای اینکه جامعه سیر کمالی خود را طی کند متولیان تعلیم و تربیت بایستی به عدل به عنوان یک اصل تربیتی توجه داشته باشند.

سؤال سوم: هدف تربیت اخلاقی کودکان از دیدگاه امام علی (ع) چیست؟

نبین هدف تربیت اخلاقی بسیار حائز اهمیت است و شرط لازم تحقق آن است. انسان با انتخاب هدف، نحوه زندگی خود را مشخص می­ کند و اهداف اخلاقی عامل تعیین کننده خصوصیات و خصلت­های افراد است (دهشیری،۱۳۷۰،ص۱۰۵).

هدف تربیت اخلاقی، رشد و شکوفایی فطرت کمال طلب و رسیدن به خداوند است؛ برای تحقق آن باید سایر فطریات کودک که در واقع همگی از کمال‌گرائی او منشعب می­شوند، فعلیت یافته و شکوفا شوند و او در مسیری قرار گیرد که به سمت هدف سوق یابد. از این رو باید به ایجاد شرایط و از بین بردن موانع در این مسیر بپردازیم که شامل:

تقوا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...