دانلود منابع دانشگاهی : دانلود پایان نامه با موضوع جایگاه و نقش شیخ صدوق ... |
بر کسی پوشیده نیست که شیخ صدوق از آنچنان اندوختهی علمی برخوردار بوده که کمتر کسی را میتوان به راستی باوی مقایسه نمود چرا که بیش از سیصد کتاب و رساله در رشتههای مختلف علمی تالیف کرده و کتابخانهی صاحب بن عباد در شهرری، این گنجیهی آثار نفیس و گرانقدر علمی را، همواره در اختیار داشته است.[۱۲۰] شیخ صدوق در میان دانشمندان شیعه، در وسعت معلومات و کثرت کتب و آثار علمی کم نظیر بوده است. شیخ طوسی، صدوق را (حافظحدیث) و (رجالیبصیره) و (ناقد اخبار) می نامد و میگوید: (در میان اساتید قم، مانند وی از نظر قدرت حفظ و کثرت دانش دیده نشده است چنانکه در حدود سیصد اثر دارد و فهرست کتب وی مشهور است.[۱۲۱] نجاشی کتاب شناس بزرگ شیعه، صدوق را فردی ((کثیر التالیف)) دانسته و در کتاب خود در حدود دویست کتاب از او نام برده است.[۱۲۲] شیخصدوق هنگام تالیف کتاب ((من لا یحضره الفقیه)) بنا به ادعای خود، دویست و چهل و پنج کتاب تالیف کرده و شریف ابوعبدالله، مصاحب وی، توانست اجازهی نسخه برداری و روایت آنها را از مولف بگیرد.[۱۲۳]
در مقدمه کتاب الهدایه، فهرستی شامل دویستوسی و یک عنوان از آثار شیخ صدوق به چاپ رسیده است، که به ترتیب حروف الفبا از کتاب ((ابطال الاختیار و اثبات النص)) آغاز میشود و با کتاب الهدایه، به پایان میرسد.[۱۲۴] محققان دیگری از قدیم تا امروز نیز آثار شیخ صدوق را در کتابهای خود نام بردهاند.[۱۲۵]
۳-۳- ویژگی های آثار شیخ صدوق:
شیخ صدوق در مسائل توحید و اصول دین همان متن اخبار و نص آیات قرآن را ذکر کرده و کمتر دیده می شود که پیرامون نوشته ها ، قلم فرسایی کرده و از فکر خود چیزی نوشته باشد. این موضوع از مطالعهی کتاب ((توحید)) صدوق کاملاً آشکار است. از این رو پارهای گمان بردهاند که این روش به جهت عدم بضاعت فکری و علمی وی بوده و شیخ توانایی نداشته چون متکلمین و فلاسفه و بزرگان عصر خود در موضوع عقاید قلم فرسایی کند و یا مطالب را در سلک قیاس و استدلال منطقی در آورد و چون متفکرین عصر خود وارد بحث و استدلال گردد و همین امر سبب شد تا در کتب رجال وی را در زمرهی اخباری ها به شمار آورند ولی با کمی تامل روشن است که شیخ نه عاجز از استدلالهای منطقی و فلسفی بوده و نه اخباری است، بلکه فیلسوفی دینی و مجتهدی عالی مقام است و در مقام تحقیق و بحث از همهی فقهای متاخر، برتری دارد.[۱۲۶]
این روش صدوق که بیان اخبار و آیات میباشد دقیقاً وی را از دیگر علما و فقها جدا کرده ، و به همین جهت از نظر پرورش دینی، دارای مکتب مخصوص و مشخصی می باشد.[۱۲۷]
تامل در اسامی کتابهایصدوق نشان میدهد که وی از بحثگوناگون علوم دینی آگاه و در آنها صاحب نظر بوده است و هدف اصلیاش از تالیفات رفع نیازهای علمی و تحقیقاتی طبقاتمختلف مردم بوده است. از ملاحظهی اسامی کتب وی خاصه کتابهای باقی مانده، آشکار است که آثار او بیشتر رنگ حدیثی و فقهی و کلامی دارد.[۱۲۸]
تعدادی از آثار صدوق با عنوان ((مسائل)) تالیف شده است که این از مرجعیت علمی او و کاربردی بودن آثارش در آن عصر حکایت دارد. بسیاری ازآثار شیخ صدوق در پاسخ به درخواستهای دانشمندان و علاقه مندان به حدیث نگاشته شده است که تعامل خوب وی را با علمای معاصرش نشان میدهد. از این کتب میتوان به ((عیون اخبار الرضا)) و ((من لا یحضره الفقیه)) و ((رسالهی اولی)) اشاره کرد.[۱۲۹] و از همه مهمتر کتاب ((کمالالدین و اتمام النعمه)) استکه شیخ صدوق آن را به امر مستقیم امام عصر(عج) نگاشته است.[۱۳۰]
تعداد دیگری ازآثار شیخ صدوق دربارهی مسائل اخلاقی میباشد. به طور مثال شیخ، کتابی دربارهی ((حقوقبرادران دینی در اسلام)) دارد که به ((مصادقه الاخوان)) مشهور است که مشتمل بر سیبابمیباشد که در آن حقوق مومنان در قبال یکدیگر و ایجاد روابط حسنه میان ایشان از طریق اخلاقیات بیان شده است.[۱۳۱]
از آثار به جای مانده از شیخ صدوق چنین برمیآید که او در نقل روایات به صورت ((مستند)) بسیار دقیق و امانت دار است به جز کتابهای ((من لا یحضره الفقیه))، ((الهدایه فی الاصول))، ((فروغ)) و ((المتفع))، که در آن پاره ای از احادیث مرسل[۱۳۲] وارد شده ولی در دیگر آثار شیخ، مستند بودن احادیث اصلی علمی است که به شدت مورد توجه وی بوده است. علاوه بر این شیخ صدوق در بیان نظریات علمی استادانش، همه جا نظریات فقهی و کلامی و رجالی آنان را با انتساب به خودشان نقل میکند.[۱۳۳]
همانطورکه از آثار شیخ صدوق پیداست وی در سه حوزهی اعتقادی، اخلاقی و فقهی اسلام، تالیفات متعددی دارد. یکی از ویژگیهای آثار وی نظم و جهت است که تالیفات او را به آثاری ارزشمند و هدفمند بدل کرده است و در اکثر این آثار جهت خاصی پیگیری شده است و مسائل نیز به تبع آن، متناسب با همان جهت تنظیم گشته بهگونهایکه به آن جهت و سیستم خاصی داده شده است که البته این جهت تنها با کمی دقت به نظر میرسد و ممکن است از دید برخی پوشیده بماند.[۱۳۴]
از سوی دیگر آثار صدوق به عنوان ستارهای درخشان به فرهنگ شیعه نور بیشتری میبخشد، تسلط ساده و روان ایشان بر مجموعه عقاید شیعی و روایات مشایخ شیعه در آن زمان است.[۱۳۵]
۴-۳- شرح مختصری از برخی آثار شیخ صدوق:
کتب شیخ صدوق را از نظر فقهی، اخلاقی و اعتقادی میتوان تقسیم بندی کرد. کتبی نظیر “من لا یحضره الفقیه"، “الفسال"، “علل الشرایع” و “مدینه العلم” را میتوان در زمرهی آثار فقهی قرار داد. آثاری نظیر “الامالی"، “صفات الاشیعه” و “فضائل الشیعه” را جزو کتب اخلاقی و کتابهای “التوحید"، “کمال الدین و تمام النعمه” و “الاعتقادات” جزو آثار اعتقادی شیخ صدوق محسوب میشوند.
از برخی دیگر از آثار شیخ صدوق میتوان به “نوادر الصلات"، “کتاب الزکات"، “کتاب الخمس"، “حق الحداد"، “الجزیه"، “فضل المعروف"، “جامع الحجج"، “فضل الصوم"، “الفوائد"، “کتاب الفطر"، “کتاب الاعتکاف"، “کتاب الدیات"، “کتاب الحدود"، “کتاب السکنی"، “التجارات"، “السلطان"، “الملاحی"، “العلوم"، “النکاح"، “الوصایا"، “الوقف"، “الوضو"، “المیاه"، “الاغصال"، “فقه الصلات"، “فضل المساجد"، “فرایض الصلات"، و غیره اشاره نمود که متأسفانه اکثر این کتب در دسترس نمیباشد.
۱- من لا یحضره الفقیه:
مهمترین اثر به جای مانده از شیخ صدوق، کتاب ((من لا یحضره الفقیه)) است که به عنوان دومین کتاب از کتب اربعهی شیعه به حساب میآید.[۱۳۶] این کتاب بنا به پیشنهاد، ابو عبدالله محمد بن حسن علوی معروف به (نعمه) در شهر ایلاق توسط صدوق به رشتهتحریر در آمد و به سیاق کتاب((من لا یحضره الطبیب)) (کسی که پزشکی در دسترس ندارد) تالیف محمد بن زکریای رازی ، نگاشته شده است.[۱۳۷]
این کتاب در ششصد و شصت و شش باب و شمار اخبار آن پنج هزار و نهصد و شصت و سه خبر و شمار افرادی که از آنان حدیث نقل شده است، پانصد و ده محدث و بعدها حدود هشتاد فقیه بر آن شرح نوشتهاند و در حدود سیزده نفر محقق هم حواشی بر آن نگاشتهاند.[۱۳۸]
چنانچه از مقدمهی کتاب بر میآید این اثر در حکم رسالهی علمیهی شیخ صدوق به شمار میرود که برای مردم عادی و به اصطلاح مقلدان مسائل شرعی تالیف شده است.[۱۳۹]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
وی در مقام انگیزهی نگارش کتاب مینویسد: (( چون دست قضای الهی مرا به بلاد غربت کشاند و بنا به تقدیر خدایی، به قصبهی ایلاق در سرزمین بلخ وارد شدم، در این نقطه شریف الدین ابو عبدالله معروف به نعمت، بر من وارد شده به طوریکه از مصاحبت با او سینهام گشوده شد و این کتاب را برای وی با حذف سند نوشتم تا طرق آن زیاد نشود اگر چه فواید آن زیاد است.[۱۴۰]
گرچه سفارش دهندهی تالیف کتاب به شیخ صدوق، عالمی دینی است، تردیدی نیست که این کتاب برای کسانی تالیف شده که فقیهی در دسترس ایشان نبوده، یعنی همان مردم عادی که برای دانستن فتاوی دینی به فقها و مراجع مذهبی مراجعه میکردند و اگر آنها را در دسترس نیستند، با مراجعه به رسالههای علمیهی آنها به حل مشکلات خود اقدام می کنند و برای درک ساده تر، این کتاب را با حذف سند یا تعلیق آن بیان کرده است تا استفاده از آنها برای مردم آسانتر باشد.
وی به جهت سند دار کردن روایات، کتابی موسوم به ((مشیخیه الفقیه)) را نگاشت و در انتهای ((من لا یحضره الفقیه)) قرار داد.[۱۴۱] این ردهبندی را شیخ حر عاملی با رده بندی الفبایی در انتهای ((وسائل الشیعه)) آورده که شامل سیصد و نود و سه طریق است.[۱۴۲]
البته لازم به ذکر است که با توجه به تلاش صدوق در مستند کردن روایات ، حدود سه هزار و پانصد حدیث از شش هزار حدیث این کتاب مستند شد و حدود دو هزار و پانصد حدیث سند مستقل ندارد که این روایات را به اصطلاح ((مرسلات صدوق)) می نامند.[۱۴۳]
برخی از دانشمندان شیعی، شرح ها و حاشیه هایی بر این نگاشتهاند.[۱۴۴] در ضمن احادیث صحیح این کتاب در کتابی موسوم به ((صحیح من لا یحضره الفقیه)) به زبان فارسی گردآوری شده است و هزار و ششصد و چهل و دو حدیث را تصدیق نموده است.[۱۴۵]
۲- الامالی:
امالی جمع املاء به معنی دیکته کردن است، امالی گونهای کتاب حدیث است که روایات آن حاصل املای شیخ به شاگردان خود و نیز مستمعان حدیث بوده است به همین سبب به این گونه کتب “مجالس” هم گفته میشود.[۱۴۶]
این کتاب که به ((المجالس))[۱۴۷] یا ((عرض المجالس))[۱۴۸] و ((العرض عن المجالس)) [۱۴۹] خوانده شده است، مجموعهی نود و هفت مجلسی است که شیخ صدوق آن را در بین سالهای (۳۶۷ هـ.ق) تا (۳۶۸ هـ.ق) در شهرهای طوس، نیشابور و ری نگاشته است و این سخنرانی ها با سخنرانی های معمولی کاملاً متفاوت است زیرا، در این گونه سخنرانی ها تنها طالبان علم و راویان و محدثان شرکت میکردند و تمام مطالب و سخنان استاد بدون کم و کاست عیناً توسط حاضرین نگاشته و در پایان جلسه به صورت کتاب در میآمد و در این مجالس از ابتدا تا انتها به جز آیات و احادیث، سخن دیگری گفته نمیشد و به همین دلیل اینگونه سخنرانیها جنبهی سندیت پیدا می کرد و مورد استناد علما و دانشمندان و مورخان و محققان قرار میگرفت.[۱۵۰]
اخباری که شیخ صدوق در این کتاب آورده است از اساتید دو فرقه اخذ گردید که اکثر آنها جنبهی تاریخی و اخلاقی دارد و فضائل خاندان پیامبر را حتی از زبان مخالفان مذهب روایت کرده است.[۱۵۱]
ناگفته نماند که یکی از مجالس مهم این کتاب مجلس نود و سوم است که مطالب آن همگی با تاثیر از آیات و روایات تقریر شده و اصل مجلس و محتوای مباحث آن مربوط به شرایط مذهب شیعه است. فضائلی که هر شیعهی واقعی باید آن را بیاموزد، در کنار رذایلی که در شان یک شیعه نیست آورده شده است.[۱۵۲]
تبحر شیخصدوق را در جمع آوری و حفظ احادیث دو فرقه و شگفتی حافظهی وی را میتوان در این کتاب مشاهده کرد. زیرا وی مطالبکتاب را همراه با سلسله سند احادیث آن از حفظ قرائت میکرده و شاگردانش مینوشتند.[۱۵۳]
۳- الخصال:
یکی از کارهای ابتکاری شیخ صدوق تالیف کتاب ((الخصال)) است. این کتاب که در نوع خود بی نظیر است، در برگیرندهی سخنان حکمت آمیز، حوادث تاریخی، احکام فقهی، نصایح و مواعظ عبرت انگیز، حقایق علمی و گوهر ناب معنوی است.[۱۵۴]
صدوق این کتاب را با خصال یگانه آغاز کرده و سپس به ترتیب تا خصال چهار گانه آورده است.[۱۵۵] لذا طبقه بندی روایات از باب واحد شروع شده و تا فوق هزار ادامه پیدا میکند و این روش قبل از صدوق سابقه نداشته است.[۱۵۶]
محققمعاصر آقای علی اکبر غفاری که در احیای آثار صدوق نقش به سزایی داشته است مینویسد: (( کتاب خصال با همهی کوچکی حجم اش، دایره المعارفی است که دانشهای فراوانی را از معارف دینی و احکام حلالوحرام در برگرفته و حاوی مطالبی است که هیچ مجتهد، ادیب، مورخ، مفسر، واعظ سخنگو، گویندهی بلیغ، فیلسوف الهی، سیاست مدار و طبیب حاذق از آن بی نیاز نیست. ))[۱۵۷]
بهنظرمیرسد کتابخصال از تالیفات دوران جوانی تا میانسالیشیخ باشد زیرا خود ابن بابویه در کتاب ((من لا یحضره الفقیه))[۱۵۸] و (( التوحید))[۱۵۹] پس از ذکر روایاتی به وجود آنها در کتاب خصال اشاره کرده است.
این کتاب دارای هزار و دویست و پنجاه و پنج حدیث است که در بیست و شش باب مجزا تنظیم گردیده و روایات آن از نظر موضوع بسیار گسترده است و مطالبی دربارهی هر یک از موضوعات اخلاقی و اعتقادی دربر دارد که به شکل کلی با اعداد در ارتباط اند و روایات کتب با سند کمال بیان شده است و متن روایات بدون هیچ گونه توضیح از ناحیهی مولف آورده شده است.[۱۶۰]
۴- معانی الاخبار:
در این کتاب مفاهیم روایات بیانگردیده و فهم و درک خوانندگان را نسبت به معارف دین و معانی احادیث بالا برده است تا آنان بتوانند با درک درست روایت کرده و کسب معرفت را به عالیترین درجات برسانند تا به ایمانی عمیق نایل گردند و از جرگهی ناقلان و راویان بی بصیرت خارج شده، در حلقهی علمای ربانی و فقیهان و حدیث شناسان در آیند.[۱۶۱]
همانگونه که از نام کتاب برمیآید محتوی کتاب شامل روایاتی است که در توضیح لغات و تعابیر مشکل روایات دیگر و بعضاً لغات مشکل قرآن وارد شده است.[۱۶۲]
صدوق انگیزهی خود از تالیف این کتاب را با ذکر سه حدیث از صادقین(ع) آغاز میکند و علت نام گذاری این کتاب و فلسفه تدوین آن را روشن میسازد.[۱۶۳]
کتاب معانیالاخبار، در بردارندهی هفتصد و هفتاد و نه حدیث است که شیخ صدوق آنها را ضمن چهارصد و سی باب تدوین کرده است. لذا بسیاری از بابهای کتاب بیش از یک یا دو حدیث در بر ندارند. از کارهای دیگر شیخ صدوق توضیحات نسبتاً مفصل فقهی، کلامی و تفسیری است که ذیل برخی از روایات دیده می شود.[۱۶۴]
۵- التوحید :
چنانچه از نام کتاب برمیآید، صدوق در تالیف آن، روایات مربوط در موضوع، توحید و خداشناسی را گردآوری کرده است. احادیث توحید از سنگینترین روایات اعتقادی است که فهم و درک آن نیاز به دانش و تیزهوشی فراوان دارد.
صدوق در سایهی نبوغ ذاتی خود به جمع آوری روایات توحید همت گماشت و هر کجا که لازم بود با عنوان ((قال مصنف هذا الکتاب…)) به توضیح روایات مشکل پرداخته است.[۱۶۵]
شیخ صدوق این کتاب را به قصد تقرب به خدا ، در رد کردن آراء کسانی نوشته است که شیعه را اهل جبر و تشبیه دانسته و در این سخن ناصواب به اخبار و روایاتی استناد جستهاند که از تاویل آنها کاملاً بی اطلاع بودهاند.[۱۶۶] هم چنین وی ، خود دربارهی انگیزهی نگارش این کتاب مینویسد: (( امری که موجب گشت این کتاب را به رشته تحریر در آورم ابن بود که دیدم برخی از مخالفان به علمای شیعه نسبت جبر و تشبیه میدهند و دلیل آن هم روایاتی است که در کتب شیعه دیده اند، روایاتی که جاهل به تفسیر دقیق آن بودند و معانی دقیق آنها را نشناختهاند و در نتیجه به تاویل غلط آن پرداخته اند، بدون آن که الفاظ آن روایات را با الفاظ قرآن تطابق دهند. آنان با این کار، چهرهی مذهب ما را در برابر مردم زشت و ناپسند جلوه دادهاند و به انکار حجتهای الهی امامان وادار کردهاند. پس من با قصد تقرب به درگاه الهی به تالیف این کتاب در موضوع توحید و نفی جبر و تشبیه اقدام کردم، در حالی که از ذات مقدس الهی کمک میطلبم و بر او توکل میکنم و او برای من بس است که چه وکیل خوبی است)).[۱۶۷]
مصحح کتاب توحید دربارهی ارزش کتاب مینویسد : ((این کتاب از بهترین کتابهایی است که در زمینهی معرفت الهی تالیف شده است. برای کسی که آن را مطالعه میکند، اصول علمی و برهانهای عقلی مورد تایید آیات و روایات وارده از ائمهی معصوم(ع) را نمایان می سازد و در آن بحثهای روشنی است که به راه حق راهنمایی میکند و براهین رساییکه در مسیر اصول اعتقادی و شناخت خدای سبحان، به راه راست دلالت دارد، چرا که مولف آن ابوجعفر صدوق، محدثی صادق و عالمی ربانی به تمام معنی کلمه است.[۱۶۸]
۶- کمال الدین و تمام النعمه:
یکی از آثار ارزشمند و مفید شیخ صدوق کتاب((کمالالدین و تمام النعمه)) است. این کتابکه تاکنون بارها به چاپ رسیده جامع ترین و کامل ترین کتاب پیرامون اثبات وجود امام زمان (عج) با دلایل عقلی و نقلی است . در این کتاب از آیات قرآن و روایات معصومین و تاریخ انبیاء به شیوه ای بدیع استفاده شده است و طول عمر حضرت ولی عصر(عج) با استدلال منطقی و عقلی و استناد به روایات معتبر به اثبات رسیده است و به اشکالات و شبهات مربوطه پاسخ لازم و کافی داده شده است. ارزش و اعتبار این کتاب، گذشته از جامعیت و استحکام مطلب ، نزدیکی زمان تالیف آن با آغاز غیبت حضرت مهدی(ع) است، زیرا این کتاب در سال (۳۶۸ هـ.ق) یعنی زمانی که سن مبارک آن حضرت حدود یکصد و سیزده سال بود تالیف شده است.[۱۶۹] نام دیگر این کتاب ((کمال الدین و تمام النعمه فی الغیبه))[۱۷۰] است که از آیهی شریفهی ((الیوم اکملت لکم دینکُم و اتممت و علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا)) (امروز دین شما را برایتان کامل ساختم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را آیین شما پسندیدم).[۱۷۱] اقتباس گردیده است.
صدوق در یکی از سفرهای خود به نیشابور بویژه در ملاقات با شیخ نجم الدین ابوسعید محمد بن حسن بن محمد بن احمد بن علی بن صلت قمی، متوجه این حیرت شد و در نتیجه نیاز به تالیف کتابی در اثبات غیبت امام عصر(عج) را احساس کرد و تصمیم داشت که پس از مراجعت به ری به تالیف کتاب دست زند ولی به واسطهی رویایی که در نیشابور دید و دستوری که در این خصوص از امام عصر(عج) دریافت نمود، بلافاصله تالیف کتاب را در نیشابور آغاز کرد.[۱۷۲]
با نگاهی به ساختار کتابروشن میشودکه دو بخش مقدمه و متن اصلی، کاملاً مجزا از یکدیگرند. در مقدمه صدوق، دربارهی جهانبینی شیعه و ضرورت شناخت امام عصر(عج) سخن بر میان میآورد و شبهات مخالفین امامیه، بویژه زیدیه و واقفیه و نیز منکران وجود امام عصر(عج) را بیانمیکند و با تکیه بر استدلالها خود یا صاحب نظرانی مانند (ابن قبه) و (نوبختی) به شبهات پاسخ میدهد.[۱۷۳]
شاید بتوان گفت که بیشترینبهرهای کهمیتوان از این کتاب در موضوع تاریخ شیعه برد، آگاهی از اختلافات درون گروهی تشیع، بویژه درگیری های کلامی شیعهی امامیه با گروههایی هم چون زیدیه و پیروان جعفر بن علی (معروف به جعفر کذاب) برادر امام حسن عسگری(ع) است.[۱۷۴]
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 03:52:00 ق.ظ ]
|