منابع پایان نامه درباره بررسی غلو در روایات ... |
از آنچه در صفحات پیشین در بحث مبادی علوم اهل بیت گفته شد، میتوان فهمید که علوم اهل بیت گسترۀ بسیار وسیعی از آگاهیها را شامل میشود. وقتی فردی به منابع نامحدود از علم متصل باشد و از خزانه علم الهی برخوردار، قطعاً برای چنین کسی، درهایی از علوم گشوده میشود و گنجینههایی از علوم آشکار میگردد که برای افراد عادی چنین آگاهیهایی میسر نیست. گفته شد که علم کامل به قرآن کریم نزد آنان است و ائمه وارث علوم انبیاء و اولیاء و واجد علوم همه عالمان هستند، از طرفی نیز تأییدات مداوم درگاه ربوبی و افاضات ربّانی شامل حالشان میباشد، روشن است که چنین افرادی از آگاهیها و علومی برخوردار خواهند بود که همه را محتاج بهرهگیری از دریای خروشان علومشان میسازد، و هر منصفی را به تواضع و کرنش در برابرشان وادار میسازد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برخی از مواردی که به عنوان مبادی علوم اهل بیت به آنها اشاره شد، خود میتواند در بحث گستره و ابواب علوم اهل بیت مطرح باشد. علمالکتاب و علم کامل به قرآن از جمله تأویل آن، آگاهی از تمام دانشهای پیامبر اکرم
، اسم اعظم و… بیانگر بخشی از علوم اهل بیت میباشد. با توجه به اینکه روایات مربوط به آنها در بحث پیشین ذکر شد، از تکرار آنها در این بخش خودداری کرده و به ابوابی از علوم اهل بیت میپردازیم که در مباحث قبلی بدانها پرداخته نشده است.
۱ / ۳ / ۱٫ ملکوت آسمانها و زمین
جزء دوم کتاب بصائر الدرجات، مشتمل بر بابی است که عنوان آن چنین است: «باب فی الائمه انه عرض علیهم ملکوت السموات والارض کما عرض علی رسول الله
، حتی نظروا الی ما فوق العرش»[۲۲۹] در این باب روایاتی نقل شده است که بر ارائه ملکوت آسمانها و زمین بر اهل بیت دلالت دارد، همچنانکه طبق آیه شریفه قرآن کریم ملکوت آسمانها و زمین بر حضرت ابراهیم نشان داده شده بود.
نمونهای از روایات:
عن ابی بصیر عن أحدهما قال: قلت له ] ðÐYÖ.V¡W{Wè v÷X£STß ðy~TYå.W£`TXM
ðéRÑVÕWÚ g.WéHTTWÙUfTT©Ö@
X³`¤KKVô@
Wè [[۲۳۰] قال:
کشفت له السموات والارض حتی راها ورأی ما فیها والعرش ومن علیه، قلت: فأوتی محمّد
مثل ما أوتی ابراهیم قال: نعم وصاحبکم هذا.[۲۳۱]
الامام الصادق:
} ðÐYÖ.V¡W{Wè v÷X£STß ðy~TYå.W£`TXM
ðéRÑVÕWÚ g.WéHTTWÙUfTT©Ö@
X³`¤KKVô@
Wè WÜéRÑW~YÖWè WÝYÚ WÜkYTÞYTÎéSÙ<Ö@
{ کشط لابراهیم السموات السبع حتی نظر الی ما فوق العرش وکشط له الارض حتی رأی ما فی الهواء وفعل بمحمّد
مثل ذلک وانّی لاری صاحبکم والائمه من بعده قد فعل بهم مثل ذلک».[۲۳۲]
۱ / ۳ / ۲٫ آگاهی از هر آنچه در زمین و آسمان است (ما فی الارض والسماء)
از جمله اموری که در روایات بصائر، آگاهی از آن به ائمه هدی نسبت داده شده است، آگاهی از هر چیزی است که در آسمان و زمین است، به عبارت دیگر آنگونه که صفّار در عنوان یکی از ابواب کتابش آورده است: «ما لا یحجب عن الائمه علم السماء واخباره وعلم الارض»[۲۳۳]، هیچ علمی در آسمان و زمین و هیچ خبری از آنها از امام مخفی نمیماند. جالب است که بیشتر این روایات همراه است با احتجاج ائمه بر لزوم آگاهی امام از این امور. در برخی از این احادیث آمده است که امکان ندارد خداوند، بندهای را حجت خود در زمین قرار دهد و فرمانبری او را واجب گرداند، اما خبری از اخبار آسمان و زمین بر او مخفی بماند.
نمونهای از روایات:
الامام الصادق:
«انّ الله أجلّ وأعظم من ان یحتجّ بعبد من عباده، ثم یخفی عنه شیئاً من اخبار السماء والارض».[۲۳۴]
ابوحمزه: سمعت ابا عبد الله یقول:
«لا والله لا یکون عالم جاهلاً ابداً، عالماً بشیء جاهلاً بشیءٍ. ثم قال: «الله اجلّ واعزّ واعظم واکرم من أن یفرض طاعه عبد، یحجب عنه علم سمائه وارضه». ثم قال: لا یحجب ذلک عنه».[۲۳۵]
۱ / ۳ / ۳٫ شرایع آسمانی و کتب آنها
روایات بسیاری در بصائر نقل شده است که بر علم و آگاهی اهل بیت به تمامی شرایع آسمانی و ادیان الهی پیشین و کتب آنها دلالت دارد، حتی به فرموده امیرالمؤمنین دانایی ایشان نسبت به کتب انبیاء پیشین به حدی است که میتواند میان هر گروه براساس کتاب آسمانیشان داوری کند و در سخن دیگری حضرت میفرمایند که آگاهی ایشان به تورات و انجیل از خود یهودیان و مسیحیان بیشتر است.[۲۳۶] به برخی از روایات مربوط به این موضوع، در مباحث قبلی اشاره شد، از جمله وجود کتب انبیاء پیشین نزد اهل بیت که ائمه تأکید داشتند که کتابهای پیامبران پیشین از جمله تورات، انجیل، زبور و صحف ابراهیم در دست ایشان میباشد. از ذکر مجددّ آن روایات خودداری کرده و روایات دیگری را که نشان دهنده علم و احاطه کامل اهل بیت بر تمامی شرایع آسمانی و کتابهای آنان میباشد در اینجا به عنوان نمونه ذکر میکنیم:
عن هشام بن الحکم فی حدیث بریهه النصرانی، انّه جاء مع هشام حتی لقی موسی بن جعفر فقال: یا بریهه کیف علمک بکتابک؟ قال: انا عالم، قال: کیف ثقتک بتأویله، قال: ما اوثقنی بعلمی فیه قال: فابتدأنی موسی بقرائه الانجیل فقال بریهه: والمسیح لقد کان یقراها هکذا وما قرأ هذه القرائه الاّ المسیح، ثم قال بریهه: انّی لقد کنت اطلب منذ خمسین سنه، فاسلم علی یدیه.[۲۳۷]
الامام علی:
لو ثنیت لی وساده. لحکمت بین اهل القرآن بالقرآن حتی یزهر الی الله ولحکمت بین اهل التوریه بالتوریه حتی یزهر الی الله ولحکمت بین اهل الانجیل بالانجیل حتی یزهر الی الله ولحکمت بین اهل الزبور بالزبور حتی یزهر الی الله.[۲۳۸]
عن عبد الله بن سنان عن أبی عبد الله، انّه سأله عن قول الله تعالی: ] `WÍVÖWè WTÞ`WW{ Á X¤éSQW¥Ö@
?ÝYÚ Y`ÅWT X£T`{PY¡Ö@
[[۲۳۹] ما الذکر وما الزبور، قال:
«الذکر عند الله والزبور الذی نزل علی داود وکل کتاب نزل فهو عند العالم».[۲۴۰]
الامام الصادق:
«ورث سلیمان داود وان محمّداً ورث سلیمان وانّا ورثنا محمّداً
وانّ عندنا علم التوریه والانجیل والزبور وتبیان ما فی الألواح».[۲۴۱]
۱ / ۳ / ۴٫ ماکان وما یکون (آنچه بوده و خواهد بود)
یکی دیگر از ابعاد علوم اهل بیت آگاهی از وقایع گذشته و حوادث آینده است. در روایات متعددی که در بصائر نقل شده، با عباراتی چون (علم ما کان وما یکون)، (علم ما مضی وما بقی الی یوم القیامه) و مشابه آن، نوعی آگاهی وسیع و گسترده به اهل بیت نسبت داده شده است، با توجه به اینکه تعبیرات دیگری چون «علم به آنچه در آسمانها و زمین است» یا «آنچه در بهشت و جهنم است» همراه با «علم ما کان وما یکون» در روایات آمده است به نظر میرسد از شمول و دایره بیشتری نسبت به موارد دیگر برخوردار است.
در یکی از روایاتی که متذکر آن خواهیم شد، حضرت امیر با اشاره به این نکته که دانش همه پیامبران پیشین در پیامبر اسلام
جمع شده است و ایشان از وقایع گذشته و حوادث آینده تا روز قیامت آگاه است، خود را وارث علم پبامبر
خوانده و میفرماید: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، من نیز از آنچه پیامبر میدانست آگاهم و از حوادثی که تاکنون واقع شده است و تا قیامت روی خواهد داد، خبر دارم».[۲۴۲]
نمونهای از روایات:
عن أبی بصیر عن أبی جعفر قال:
«سئل علیّ عن علم النبیّ
فقال: “علم النبیّ علم جمیع النبییّن وعلم ما کان وعلم ما هو کائن الی قیام الساعه، ثم قال: والذی نفسی بیده، انّی لاعلم علم النبی
وعلم ما کان وما هو کائن فیما بینی وبین قیام الساعه"».[۲۴۳]
عن الحارث بن المغیره وعده من اصحابنا فیهم عبدالاعلی وعبیده بن عبد الله بن بشر الخثهمی وعبد الله بن بشیر، سمعوا اباعبد الله یقول:
«انّی لاعلم ما فی السموات واعلم ما فی الارضین واعلم ما فی الجنّه واعلم ما فی النّار واعلم ما کان وما یکون»، ثم مکث هنیئه فرأی انّ ذلک کبر علی من سمعه فقال «علمت من کتاب الله، انّ الله یقول فیه تبیان کل شیء».[۲۴۴]
الامام الصادق:
«اللهّم یا من اعطانا علم ما مضی وما بقی وجعلنا ورثه الانبیاء وختم بنا الامم السالفه وخصّنا بالوصیه».[۲۴۵]
۱ / ۳ / ۵٫ علم به شئونات سایر موجودات
اهل بیت علاوه بر آنکه آگاهی کامل به شئون انسانها داشته و مأموریت دارند تا بشر را به سوی کمال حقیقی خود سوق دهند و راه سعادت انسان را به او نشان دهند، دائره و گسترۀ آگاهیهایشان به حدی است که به شئونات موجودات دیگری غیر از انسان نیز واقف هستند. از جمله اموری که در برخی روایات بدان اشاره شده، مراجعه افرادی از جن نزد اهل بیت برای آموزش و آگاهی از معالم دینشان میباشد. هجدهمین باب از جزء دوم کتاب بصائر به این موضوع اختصاص دارد. به چند نمونه از روایات اشاره میشود:
عن أبی حمزه الثمالی:
کنت استأذن علی أبی جعفر فقیل عنده قوم، اثبت قلیلاً حتی یخرجوا، فخرج قوم انکرتهم ولم اعرفهم، ثم اذن لی فدخلت علیه فقلت: جعلت فداک هذا زمان بنی امیّه وسیفهم یقطر دما فقال لی: «یا اباحمزه هولاء وفد شیعتنا من الجن جاؤا یسئلوننا عن معالم دینهم».[۲۴۶]
عن سعد الاسکاف قال:
اتیت باب أبی جعفر مع اصحاب لنا لندخل علیه، فاذا ثمانیه نفر کانّهم من اب وامٍ، علیهم ثیاب زرابی وأقبیه طاق طاق وعمائم صفر، دخلوا فما احتبسوا حتّی خرجوا قال لی: «یا ابا سعد رأیتهم» قلت: نعم جعلت فداک. قال: «اولئک اخوانکم من الجن اتونا یستفتوننا فی حلالهم وحرامهم کما تأتونا وتستفتوننا فی حلالکم وحرامکم».[۲۴۷]
مرحوم کلینی نیز در کتاب کافی ذیل عنوان «انّ الجن یأتیهم فیسئلونهم عن معالم دینهم» هفت روایت در این موضوع نقل کرده است.[۲۴۸]
۱ / ۳ / ۶٫ علم به اسرار الهی
روایاتی در کتاب بصائر وجود دارد که تأکید دارد بر اینکه اسرار الهی نزد اهل بیت میباشد. در اینکه این اسرار چه بوده، توضیحی در این روایات وجود ندارد، امام آنچه مشخص است، این است که این اسرار برخی از امور غیبی بوده است که از طرف خداوند به پیامبر اکرم
داده شده و از سوی ایشان به امام علی و به بقیه ائمه رسیده است.
نمونهای از روایات:
الامام الباقر:
«انّ رسول الله
دعا علیّاً فی المرض الذی توفی فیه فقال: یا علی ادن منّی حتی اسرّ الیک ما اسرّ الله الیّ وائتمنک علی ما ائتمنی الله علیه، ففعل ذلک رسول الله
بعلیّ وفعله علیّ بالحسن وفعله الحسن بالحسین وفعله الحسین بابی وفعله أبی بی صلوات الله علیهم اجمعین».[۲۴۹]
عن أبی بصیر قال: سمعت ابا جعفر یقول:
«اسرّ الله سرّه الی جبرئیل واسرّه جبرئیل الی محمّد
واسرّه محمّد
الی علیّ واسرّه علیّ الی من شاء واحدا بعد واحد».[۲۵۰]
معمّر بن خلاّد عن أبی الحسن قال:
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 03:51:00 ق.ظ ]
|