دانلود منابع پایان نامه در رابطه با سیمای اهلبیت (علیهمالسلام) ... |
کلام میبدی[۳۱۸]
جعفر صادق (علیهالسلام) را پرسیدند از معنی بسمالله. گفت: اسم از تسمه است و سمت داغ بود چون بنده گوید بسمالله، معنی آن است که داغ بندگی حق بر خود میکشم تا از کسان او باشم.
کلام میبدی[۳۱۹]
میبدی در تفسیر سورهی حجرات در نوبت ثالثه روایتی از امام صادق (علیهالسلام) دربارهی معنی بسمالله نقل میکند.
امام صادق (علیهالسلام) گفت: برهان حق جمال نبوت بود و نور علم و حکمت که در دل وی نهاد چنانکه گفت: «اتیناه حکماً و علماً» تا به نور و ضیاء آن راه صواب برید. از ناپسند برگشت و به پسند حق رسید، نه خود رسید که رسانیدند! نه خود دید که نمودند!
کلام میبدی[۳۲۰]
میبدی در ذیل آیهی ۱ سورهی نجم «وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَی»، روایات مختلفی را میآورد ولی ﻣﻔﺴﺮ هیچیک از اﻗـﻮال را رد ﻳﺎ ﺗﺄﻳﻴﺪ ﻧﻤﻰﻧﻤﺎﻳﺪ. میبدی در تفسیر سورهی النجم از زبان امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند:
والنجم یعنی محمد (صلیالله علیه و آله) «إذا هوی» ای – نزل من السماء لیله المعراج. سمّاه نجماً کما سمّاه سراجاً فی قوله: «و سراجاً منیراً». وقیل النجم النبات «إذا هوی» ای – سقط علی الارض، فان النجم لیس له ساق کقوله: «والنجم و الشجر یسجدان»؛ و یحتمل من التأویل المصلّی اذا سجدوا و الغازی اذا قُتل اذا مات، فانّ هوالاء نجوم الارض و الاخبار ناطقه بها؛ نجم (ستاره) یعنی حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) هنگامیکه غروب میکنند، یعنی در شب معراج از آسمان فرود آمد، ستاره نامیده شد چنانکه چراغی روشن همانطور که در سوره آمده «چراغی روشن …»
در تفسیر قمی در ذیل آیهی «وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَی»، امام (علیهالسلام) فرموده: نجم، رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم) است و منظور ازجملهی «إِذَا هَوَی» سرازیر شدن آن جناب است در هنگامیکه به معراج رفته بود[۳۲۱].
کلام میبدی[۳۲۲]
میبدی در ﺗﻔﺴﻴﺮ کلمهی ﻛﻮﺛﺮ ﭼﻨﺪ رواﻳﺖ از رﺳﻮل ﺧﺪا (صلیالله علیه و آله) میآورد، ﺳﭙﺲ از اﻧﺲ و ﻋﺒﺪاﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ، ابوبکر ﺑﻦ ﻋﻴﺎش و ﻋـﻜـﺮﻣﻪ ﺳﺨﻨﺎﻧﻰ ﻧﻴﺰ ﻣـﻰآورد، آﻧﮕﺎه ﺑﺮاى ﻓﺼﻞ ﺧﺘﺎم ﺳﺨـﻦ اﻣﺎم ﺟﻌﻔﺮ ﺻﺎدق (علیهالسلام) را ﻣﻰآورد.
و قال جعفر الصادق (علیهالسلام): «الکوثر» نورٌ فی قلبک و لک علیّ و قطعک عمّا سوای و عنه أیضاً «الشفاعه»
ﻣﻴﺒﺪى در ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﻳﺶ دربارهی ﺳﺨﻨﺎﻧﻰ ﻛﻪ آورده اﺳﺖ ﭼﻪ از اﻣﺎم ﺻﺎدق (علیهالسلام) و ﭼﻪ از دﻳﮕﺮان، اظهارنظر ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ؛ ﺑﻠﻜﻪ وى ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ نقلقول ﺑﺴﻨﺪه ﻣﻰﻛﻨﺪ؛ او در ﺑﻴﺎن احادیث اﻣﺎم ﺟﻌﻔﺮ ﺻﺎدق (علیهالسلام) ﻧﻴﺰ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﻴﻮه را در ﭘﻴﺶ ﻣﻰﮔﻴﺮد.
ﻫﺮﭼﻨﺪ او از اﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻣﻰﺑﺎﺷﺪ ﻟﻴﻜﻦ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺳﺨـﻦ ﺣـﻀـﺮت ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﻫﻤﺴـﻮ ﻧﻤﻰﺑﺎﺷﺪ، ﻳﺎ ﺳﺨﻦ ﻧﻤﻰﮔﻮﻳﺪ و از ﺧﻮﻳﺶ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﻰدﻫﺪ ﻳﺎ ﺣﺘﻰ ﺳﺨﻦ ﺣﻀﺮت را ﻓﺼﻞﺧﺘﺎم ﻗﺮار ﻣﻰدﻫﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ روش، دﻳﺪﮔﺎه ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻴﺒﺪى ﺑﻪ آراء اهلبیت (علیهمالسلام) را ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ.
ﺑﺮﺧﻰ از احادیثی ﻛﻪ ﻣﻴﺒـﺪى از اﻣـﺎم ﺻـﺎدق (علیهالسلام) ﻧﻘﻞ ﻛﺮده اﺳﺖ، در ﻛﺘﺐ ﺣﺪﻳـﺜـﻰ ﺷﻴﻌﻪ ﻋﻴﻨﺎً ﺗﻜـﺮار ﻧﺸﺪه ﺑﻠﻜﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﻛﺘﺎب ﺣﻘﺎﺋﻖ اﻟﺘﻔﺴﻴﺮ ﻛﻪ ﺗﻔﺴـﻴـﺮى از ﻗﺮن ﭼﻬﺎرم اﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ.
۷-۴- امام کاظم (علیهالسلام)
ابوالحسن موسى بن جعفر (علیهالسلام)، امام هفتم از ائمهی اثنى عشر (علیهمالسلام) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (علیهمالسلام) است. آن حضرت در ابواء (منزلى میان مکه و مدینه) در روز یکشنبه هفتم صفر سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ ه.ق. متولد شد. به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به العبد الصالح و به جهت حلم و فروخوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به الکاظم گردید. حضرتش در علم و حلم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگى ضربالمثل بود. بدان و بد اندیشان را با عفو و احسان بىکران خویش تربیت مىفرمود. شبها بهطور ناشناس در کوچههاى مدینه مىگشت و به مستمندان کمک مىکرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسهها مىگذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت مىکرد. کیسههاى موسى بن جعفر (علیهالسلام) در مدینه معروف بود و اگر به کسى یک صره (کیسه) مىرسید بىنیاز مىگشت. معذلک در اتاقى که نماز مىگزارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزى نبود.
۱-۷-۴- امام کاظم (علیهالسلام) در کشفالاسرار
میبدی در تفسیر خود یک مورد روایت از امام کاظم (علیهالسلام) ذکر میکند.
کلام میبدی[۳۲۳]
میبدی در ذیل آیهی «الابذکر اللّه تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا مىکند»[۳۲۴] حدیثی از زبان امام کاظم (علیهالسلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) دربارهی اطمینان و آرامش قلب اثر تولی و تبری بیان میکند:
لمّا نزلت هذه الایه: «الابذکر اللّه تطمئن القلوب»: قال: و احبّ اهلبیتی صادقاً غیر کاذب و احبّ المؤمنین شاهداً و غائباً الا بذکر اللّه یتحابّون؛ امام کاظم (علیهالسلام) فرمود: هنگامیکه آیه «الابذکر اللّه تطمئن القلوب» نازل شد پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: این مربوط به کسانی است که خدا و رسولش را دوست داشته باشد. «و احبّ اهل بیتی صادقاً غیر کاذب و احبّ المؤمنین شاهداً و غائباً الا بذکر اللّه یتحابّون؛ کسی که اهلبیت مرا صادقانه و بدون دروغ دوست داشته باشد و مؤمنان را در حضوروغیاب دوست داشته باشد. آگاه باشید با یاد خدا همدیگر را دوست دارند».
ابوجعفر، امام محمدباقر (علیهالسلام) پنجمین آفتابى است که بر افق امامت، جاودانه درخشید. زندگیاش سراسر دانش و ارزش بود، ازاینرو باقرالعلوم نامیده شد، یعنى شکافندهی دشواریهای دانش و گشایندهی پیچیدگیهای معرفت. خصلت آفتاب است که همواره گام بر فرق ظلمت مىنهد و در لحظههاى تاریک، بر افق زمان مىروید تا ارزشهای مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را دوباره جان بخشد و آشکار سازد. او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشههاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیامآور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (صلیالله علیه واله) باشد.
۸-۴- امام رضا (علیهالسلام)
امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله ی پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و هشتمین جانشین مکرم اسلام می باشد. ایشان در سن ۳۵ سالگی عهده دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردید و خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود . با مردم در نهایت ادب، تواضع و مهربانی رفتار می کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی کرد.
میبدی در کشف الاسرار به پنج حدیث از حضرت رضا (علیه السلام) اشاره کرده است که در ذیل می آوریم.
۱-۸-۴- پنج حدیث از امام رضا (علیهالسلام) در کشفالاسرار
کلام میبدی[۳۲۵]
بسمالله؛ گفتهاند که اسم را از سِمت گرفتهاند و سِمت داغ است؛ یعنی گویندهی بسمالله دارندهی آن رقم و نشانکردهی آن داغ است.
بندهی خاص ملـک بـاش که با داغ مـلک
هر که او نام کسی یافت از این درگه یافت
روزها ایمنی از شحنه و شبها ز عسس
ای برادر، کس او باش و میندیش ز کس
خداوندا! داغ تو دارم، بدان شادم
کریما ! بود من از پیش من برگیر
امـا از بــود خـود بـه فـریــادم
که بود تو راست کرد همه کـارم
میبدی در ذیل آیهی شریفهی بسمالله الرحمن الرحیم، پس از توضیحاتی در مورد این آیهی شریفه، حدیثی از امام رضا (علیهالسلام) ذکر میکند: علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) گفت: «اذا قال العبد بسمالله؛ فمعناه: وسمت نفسی بسمه ربی؛ هنگامیکه بنده گفت: بسمالله، معنای آن این است که: شناختم خودم را به نام و نشانه پروردگارم».
کلام میبدی[۳۲۶]
میبدی در ذیل آیهی شریفهی «و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا»[۳۲۷] می نویسد:
ما روی عن علی بن موسیالرضا، عن ابیه موسی بن جعفر، عن ابیه جعفر بن محمد، عن ابیه محمد بن علی، عن ابیه علی بن حسین، عن ابیه حسین بن علی (علیهالسلام) قال: بینما علی بن ابیطالب یخطب الناس و یحثهم علی الجهاد، اذا قام الیه شاب و قال:
ـ یا امیرالمؤمنین! أخبرنی عن فضل الغزاه فی سبیل الله.
فقال: کنت ردیف رسولالله علی ناقه العضباء و نحن مقفلون من غزوه، فسألته عما سألتنی عنه، فقال النبی (صلیالله علیه و آله):
ـ إن الغزاه اذا هموا بالغزو کتب الله لهم براءه من النار و اذا تجهزوا لغزوهم باهی الله بهم الملائکه و اذا ودعهم اهلوهم بکت علیهم الحیطان و البیوت و یخرجون من ذنوبهم کما تخرج الحیته من سلخها؛ و یوکل الله عزوجل لکل رجل منهم اربعین الف ملک یحفظونه، من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و شماله و لایعمل حسنه الا اضعفت له و یکتب له عباده الف رجل یعبدون الله عزوجل الف سنه؛ کل سنه ثلاثمائه و ستون یوماً و الیوم مثل عمر الدنیا؛ و اذا صاروا بحضره عدوهم انقطع علم اهل الدنیا عن ثواب الله ایاهم. فاذا برزوا لعدوهم و اشرعت الاسنه و فوقت الاسهام و تقدم الرجل الی الرجل، حفتهم الملائکه باجنحتها و یدعون الله لهم بالنصر و التثبیت و نادی مناد: «الجنه تحت ظلال السیوف». فتکون الطعنه و الضربه علی الشهید اهون من شرب الماء البارد فی الیوم الصائف؛ و اذا زال الشهید عن فرسه بطعنه او ضربه لمیصل الی الارض حتی یبعث الله الیه زوجته من الحور العین، فتبشره بما اعد الله له من الکرامه؛ و اذا وصل الی الارض تقول له الارض: مرحبا بالروح الطیبه التی اخرجت من البدن الطیب؛ ابشر فان لک ما لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر؛ و یقول الله تعالی: انا خلیفته فی اهله و من ارضاهم فقد ارضانی و من اسخطهم فقد اسخطنی و یجعل الله تعالی روحه فی حواصل طیر خضر تسرح فی الجنه حیث تشاء و تأکل من ثمارها و تأوی الی قنادیل من ذهب معلقه بالعرض.
با اسناد نقلشده امام رضا (علیهالسلام) فرمود که حسین بن على (علیهالسلام) فرموده:
درحالیکه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) براى مردم خطبه مىخواند و آنها را به جهاد درراه خدا برمیانگیخت جوانى از میان مردم برخاست و گفت: اى على! مرا از فضیلت جهاد کنندگان درراه خدا باخبر کن. پس على (علیهالسلام) در پاسخ او فرمود:
من و رسول خدا (صلیالله علیه و آله) درحالیکه ایشان بر ناقهى عضباء خود سوار بود، در یک ردیف قرار داشتیم، درحالیکه از غزوه ذات السلاسل بازمىگشتیم. پس من از آن حضرت آنچه را که تو از من سؤال کردى پرسیدم، پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: هنگامیکه رزمندگان درراه خدا اراده جنگ مىکنند، خداى دورى از آتش را براى ایشان مقرّر مىفرماید؛ و هنگامیکه براى جهاد درراه خدا آماده مىشوند، خداى به وجود آنها به فرشتگان مباهات و افتخار مىکند؛ و زمانى که با خانواده خود وداع مىکنند، دیوارها و خانهها برایشان مىگرید و در این حال از گناهان خود بیرون مىآیند، بهمانند مارى که از پوست خود بیرون مىشود؛ و خداى بر هر یک از این مردان مجاهد چهل هزار فرشته مىگمارد تا او را از روبرو و پشت سر و سمت راست و سمت چپ حفاظت و نگهدارى کنند. ایشان هیچ کار نیکى انجام نمىدهند مگر آنکه بیشتر از آن در نامه اعمالشان نوشته مىشود و هرروز براى آنها عبادت هزار مرد که هزار سال خدا را عبادت مىکنند و هرسال عبادت آنها سیصد و شصت روز، بمانند روزهاى دنیا، نوشته مىشود؛ و زمانى که با دشمن روبرو مىشوند، دانش اهل دنیا از ثوابى که خدا به آنها مىدهد قاصر است؛ و به هنگام برخورد و رویارویى با دشمن که نیزهها به حرکت درمیآید و تیرها پرتاپ مىشود و جنگاوران با یکدیگر مواجه مىشوند، فرشتگان مجاهدان راه خدا را با بالهای خود مىپوشانند و در این حال از خداى براى آنها نصرت و استقامت مىطلبند. در این هنگام منادى فریاد مىزند که: بهشت در سایه شمشیرهاست و فرود آمدن هر نیزه و ضربت شمشیرى بر پیکر شهید آسانتر و دلنشینتر از نوشیدن آب سرد در روز تابستان است؛ و هنگامیکه شهید براثر ضربت شمشیر یا نیزهاى از اسب خود به زمین مىافتد، به زمین نمىرسد مگر اینکه خداى عز و جل حورالعین را به همسرى او به سویش مىفرستد و این حورالعین به آنچه خداى از کرامت خود براى شهید آماده کرده است، او را مژده مىدهد. پس هنگامیکه پیکر شهید به زمین مىخورد، زمین به او مىگوید: اى روح پاک خوشآمدی، تو همان روح بزرگى که از پیکرى پاک بیرونشده ای.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شادمان باش، زیرا که براى تو فراهم است، آنچه هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و به قلب هیچ انسانى جلوه و گذر نکرده است و خداى عزّ و جلّ مىفرماید: من جانشین شهید در میان خانواده او هستم؛ و هر کس خانواده شهید را خشنود کند، هرآینه مرا خشنود کرده است و هر کس آنها را خشمگین کند، همانا مرا خشمگین کرده است؛ و خداى روح شهید را بر بالهای پرنده سبزرنگی قرار مىدهد تا به هر سوى بهشت که مىخواهد گردش کند؛ و از میوههاى بهشت بخورد و در پرتو قندیلهای طلایى که به عرش آویزان است پناه گیرد.
این روایت در کتاب کشفالاسرار بهصورت عربی آمده و این روایت در صحیفه الرضا (علیهالسلام) ترجمه حجازى نیز ذکرشده است.
کلام میبدی[۳۲۸]
و روی الرضا (علیهالسلام) عن آبائه عن علی (علیهالسلام) قال:
ـ قال لی رسولالله (صلیالله علیه و آله):
ـ لیس فی القیامه راکب غیرنا و نحن اربعه. فقام الیه رجل من الانصار، فقال:
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 03:41:00 ق.ظ ]
|