کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



آرامسازی داوطلبانه

دومین مرحله

توجه به درخواستهای دیگران و درک آن

مرحله ۲ ۳

درمانگر بدن خود و دوسا

دومین مرحله

توجه کردن به دوسا

کنترل آرامسازی

حفظ شرایط آرامسازی

حرکات داوطلبانه

انجام دادن فعالانه تکلیف

سومین مرحله

تشخیص تعامل خود و دیگران

سومین مرحله

بدن خود و دوسا

سومین مرحله

آرامسازی و حرکات فعال

کنترل سرعت و جهت

کنترل شروع و هدف

افزایش تنوع دوسا

چهارمین مرحله

به وجود آمدن تعامل سه گانه

چهارمین مرحله

هماهنگ کردن دوسا

۲-۵-۵-۳- پذیرش خود به دنبال ایجاد محدودیت

در این مرحله کودکان مبتلا به اتیسم مقاومت شدید یا واکنش­های عاطفی شدیدی به درمان نشان می­ دهند. اما، در حین محدودیت بدنی، کم کم درمان را می­پذیرند و واکنش هایشان را کنترل ‌می‌کنند. محدودیت بدنی برای آن ها نقش مهمی در پذیرفتن و کنترل خودشان حداقل در طول مرحله اول درمان دارد.

با در نظر گرفتن این موضع ناروسه (۱۹۸۴) به نقل از کورتز (۲۰۰۸) میتوان گفت:

“محدودیت بدنی موجب می­ شود که کودکان مبتلا به اتیسم برای نخستین بار با خودشان مواجه شوند و آن­چه را که در ذهن ها و بدن­هایشان رخ می­دهد را بشناسند. این­ها موجب می­ شود که این کودکان در شرایط دشواری مانند عصبانیت، ترس یا اضطراب، آگاه باشند و احساساتی را که موجب درک کردن فعالیت­های خود می­ شود را بپذیرند”.

ملاحظه­ای دیگر ‌در مورد محدودیت بدنی این است که موجب گسترش بینش آن ها نسبت به احساسات سرکوب شده­شان می­ شود. از این دیدگاه، محدودیت بدنی ‌به این دسته از کودکان کمک می­ کند تا هیجان سرکوب شده­ای را که ممکن است موجب اختلال­های آن ها شده باشد را آزاد کنند، پس نسبت به آن ها آگاهی می­یابند و آن را با احساس اجتماعی یکپارچه ‌می‌کنند. در این صورت، با درنظر گرفتن این ملاحظات، در حین پذیرش شرایط محدود کننده، این کودکان یاد می­ گیرند واکنش­های هیجانی­شان را کنترل کنند و فعالیت “خود” را که به­وسیله آن به خود محیطشان مربوط می­شوند برقرار سازند.

۲-۵-۵-۴- تغییرات تصویر بدنی

بر اساس پژوهش­های انجام شده این یافته به دست آمده است که آموزش آرام­سازی ماهیچه­ای همان طور که موجب پیشرفت تصویر بدنی می­ شود موجب افزایش حساسیت به فرایند بدنی نیز می­ شود. واژه تصویر بدنی، به بدن به­عنوان یک تجربه روانی نسبت داده می­ شود و بر احساسات و نگرش­های افراد به سمت بدن خودشان تمرکز می­ کند. تصویر بدنی بر اساس تجربیات بدنی ساخته می­ شود. یکی از مهم­ترین تجربیاتی که به ساختن تصویر بدنی مربوط می­ شود احساس تنش – آرمیدگی ماهیچه­ای است. در حین ادراک تمایز بین حس کردن فعالیت­های ماهیچه­ای، فرد می ­تواند بدن خود را به عنوان بدن خودش شناسایی کند و ‌به این ترتیب رابطه مناسب بین ذهن و بدن را درک کند.

کونو (۱۹۸۹، به نقل از موریساکی، ۲۰۰۵) تأثیرات آرام­سازی ماهیچه­ای را بر روی تغییرات احساسات بدنی و تصویر بدنی در بزرگسالان نرمال با بهره گرفتن از یک روش اندازه ­گیری آستانه­ای دو نقطه­ای و یک پرسشنامه آزمایش کرد. او دریافت که آگاهی افراد از احساسات بدنی درست به­اندازه شرایط بدنی آن ها به طور قابل ملاحظه­ای پیشرفت ‌کرده‌است.

در تحقیق دیگری کونو و اونو[۶۹] (۱۹۸۱، به نقل از موریساکی، ۲۰۰۳) ‌در مورد تغییرات احساسات بدنی با بهره گرفتن از آرام سازی ماهیچه­ای، در بزرگسالان بالغ با پرسشنامه تحقیق کردند. این سه عامل را مقایسه می­کرد : “پذیرش شرایط تجربی” (عامل ۱)، “آگاهی بدنی یکپارچه و متمایز” (عامل ۲)، “حس آرمیدگی فراگیر” (عامل ۳). نتایج نشان دادند، آزمودنی­هایی که توجه خود را بر فرایند آرام سازی متمرکز کرده بودند بیشترین افزایش نمرات را در عامل ۲ داشتند. این نتایج نشان می­دهد که تمرکز و توجه بر روی فرایند آرام­سازی نقش مهمی در ادراک تغییرات افتراقی احساسات بدنی و مفهوم­سازی مجدد تصویر بدنی دارد.

مطالعات بعدی تغییرات تصویر از خود[۷۰] را در حین آرام­سازی ماهیچه­ای ثابت می­ کند. کونو (۱۹۸۹) تغییرات تصویر از خود را در حین آرام­سازی ماهیچه­ای در بزرگسالان طبیعی مورد آزمایش قرار داد. قبل و بعد از اجرا، آن ها به پرسشنامه­ای در مور د تصویر خود پاسخ دادند که عوامل زیر را مقایسه می­کرد: “ارزیابی از خود که به نظرات دیگران بستگی داشت” (عامل ۱)،” اشباع خود [۷۱]و خود ارزیابی مثبت” (عامل ۲)، و حس بزرگ شدن بدن و فعالیت بدنی افزایش یافته ” (عامل ۳)، و ” حس ثبات در تنفس و ضربان قلب” (عامل ۴). نتایج به دست آمده چنین بود که بعد از آرام­سازی، نمرات عامل ۱ کاهش یافت درحالی­که برای عامل ۲، ۳ و ۴ افزایش یافت. ضرایب میان این عوامل نشان دهنده رابطه مثبت از عامل ۳ تا عامل ۲، و رابطه منفی از عامل ۲ به ۱ است. این نتایج نشان می­دهد که تغییرات تصویر خودی که به دست آمده­اند ‌بر اساس سازمان­دهی مجدد تصویر بدن است.

۲-۵-۵-۵- تغییر حس دوسا[۷۲] حس کنش[۷۳]

ناروسه (۱۹۸۲، به نقل از کورتز، ۲۰۰۸) یک رابطه نموداری بین ذهن (خود) و بدن همان‌ طور که در شکل نشان داده شده است را پیشنهاد کرد. بر اساس این طرح “بدن خود” به عنوان قسمتی از خود تعریف می­ شود که به فعالیت­های بدنی مربوط می­ شود. از طرف دیگر، “خود بدنی”، به عنوان قسمتی از بدن تعریف می­ شود که توسط فرد تجربه می­ شود این ارتباط توسط دو نوع احساسات تعریف می­ شود: ” حس دوسا و حس کنش” و ” حس حرکت” . “حس دوسا” متناظر با اطلاعات وابران است که قصد حرکتی را به بدن می­برند تا یک حرکت بدنی مشخص را تشخیص دهند. در حالی که “حس حرکت” به اطلاعات پسخوراندی یا آورنده اشاره دارد که به وسیله یک حرکت بدنی مخصوص پدید می ­آید. این احساسات نقش مهمی در درک یک رابطه باثبات و با عملکرد خوب بین ذهن و بدن در طول اجرای یک حرکت بدنی مشخص ایفا می­ کند؛ و بر اساس رابطه بین ذهن و بدن “خود” ایجاد می­ شود. معمولاً، ما ضرورتاً نسبت ‌به این اطلاعات در حین اجرای حرکات بدنی که خود به خود انجام می­ شود آگاه نیستیم. در حالی که وقتی حرکات ناآشنا انجام می­دهیم این اطلاعات ضروری هستند؛ در این رابطه “حس دوسا” نقش بسیار مهمی را ایفا می­ کند.

شکل۲-۳: ارتباط بین خود (ذهن) و بدن

۲-۵-۶- تکلیف دوسا برای کودکان مبتلا به اتیسم:

افراد مبتلا به اتیسم از تحریف در پیوند بین ذهن و بدن از اوایل زندگی رنج می‌برند، و در برقراری فعالیت خود که با آن به خود و محیط شان مربوط می‌شوند شکست خورده اند. به نظر می‌رسد که آن ها بدون تجربه بدنی و آگاهی بدنی مناسب رفتار ‌می‌کنند. ‌بنابرین‏، یکی از مهم­ترین زمینه‌های درمانی برای آن ها برقراری خودی است که بر پایه درک هویت­یابی بدنی یا تصویر بدن باشد. روش دوسا برای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم چندین هدف دارد. هدف مرحله اول کمک به کودکان در پذیرش شرایط درمانی و آرام کردن تنش جسمی است. در دومین مرحله، درمانگر به کودک کمک می­ کند تا از تنش و آرمیدگی عضلات خود خودآگاهی یابد و به طور ارادی قادر به کنترل ماهیچه­ای خود باشد. هدف از سومین مرحله گسترش نمودار ارائه شده در انجام فعالیت‌های حرکتی ارادی یا در ارتباط با دیگران می‌باشد. هدف مرحله آخر برقراری خودکنترلی ذهن و بدن است (کونو، ۱۹۹۲، به نقل از محمد خانی، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:55:00 ق.ظ ]




بر طبق تعاریف ذکر شده نشخوارهای فکری افکاری هستند که: ۱- به حوادث یا ماهیت خلق افسرده مربوطند، ۲- هدف مدار نبوده و افراد را به طرح و عمل خاصی راهنمایی نمی کنند، ۳ – زمانی که فرد دچار نشخوار فکری است از لحاظ اجتماعی با محیط همخوانی و مشارکت ندارد (پاپاجورجیو و ولز ،۲۰۰۴).

۲-۶-۲ رابطه ی بین نشخوار فکری و افسردگی با باورهای فراشناختی مثبت و منفی

اختلال افسردگی یکی از انواع اختلالات هیجانی است که مؤلفه ی اصلی اندوه است. افراد مبتلا به افسردگی، خلق خود را به صورت غمگین و درمانده توصیف می‌کنند. بی علاقگی یا فقدان احساس لذت تقریباً همیشه و دست کم تا اندازه ای وجود دارد و هیچ چیز توجه آنان را جلب نمی کند (برین[۱۳۳]،‌۲۰۰۲).

کاهش انرژی، کاهش میل جنسی، تغییرات روانی ـ حرکتی، احساس بی ارزشی و نشخوار فکری از علائم دیگر این بیماری است. در میان اختلالات روانی که از زمان‌های دور تاکنون گریبان گیر افراد بشر بوده است، افسردگی شایع تر از انواع دیگر بیماری ها بوده است. عوامل به وجود آورنده ی این بیماری را می توان در سه زمینه ی ارثی (به وسیله ی انتقال ژنتیکی)، روانی و محیطی زندگی بررسی نمود (دالگیش[۱۳۴] و پاور[۱۳۵]، ۱۹۹۲).

در سال های اخیر بررسی الگوهای تفکر در اختلالات هیجانی و بررسی افکار ناخواسته و نقش آن در دوام اختلالات هیجانی، مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. یکی از انواع افکار ناخواسته در اختلالات هیجانی، نشخوار فکری است. دیدگاه فراشناختی اختلالات هیجانی، نشخوار فکری را یکی از مؤلفه های اصلی در شروع و تداوم افسردگی می‌داند. این افکار منفعلانه بوده، جنبه ی تکراری دارند و بر علائم و نتایج علائم متمرکز اند و مانع حل مسئله ناسازگارانه شده، به افزایش افکار منفی منتهی می‌شوند (دیویس[۱۳۶]و نولن – هوکسما[۱۳۷] ، ۲۰۰۰).

گرچه سرکوب فکر یک شیوه ی معمول در اختلال افسردگی است، برخی از افراد افسرده هستند که از روی تعهد، افکار منفی را نشخوار می‌کنند. این افراد معمولاً معتقدند که نشخوار فکری درباره ی افکار منفی و احساسات منفی می‌تواند به آن ها بصیرت بدهد و حل مسئله را تسهیل کند، در صورتی که نشخوار فکری خلق را بدتر کرده، باعث نوسان فرد بین سرکوبی فکر و نشخوار فکری می شود (ونزلاف[۱۳۸]، و لاکستون [۱۳۹] ، ۲۰۰۳).

ولز[۱۴۰]و متیوس[۱۴۱] (۱۹۹۴) بیان می‌کنند که افراد آسیب پذیر هیجانی درباره نشخوار فکری باورهایی دارند که در گرایش آن ها به سمت انتخاب و درگیر شدن در نشخوار فکری مهم است.

باورهای فراشناختی[۱۴۲] به دو دسته ی مثبت و منفی تقسیم می‌شوند که هرکدام اثر خاص خود را بر افزایش نشخوار فکری دارند؛ مثلاً باور مثبت ‌در مورد نشخوار فکری می‌تواند این باشد که نشخوار فکری درباره ی گذشته به من کمک می‌کند تا از اشتباهات بعدی پیشگیری کنم و باور منفی؛ مثلاً نشخوار فکری به دیوانگی خواهد انجامید (ولز و پاپاجورجیو [۱۴۳]،‌۱۹۹۵).

در پژوهشی رابطه ی بین افسردگی و نشخوار فکری و باورهای فراشناختی مثبت و منفی ‌در مورد نشخوار فکری توسط بهرامی، قادرپور و مرزبان در سال ۱۳۸۸ در شهر اصفهان مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. در این پژوهش نتایج زیر به دست آمد:

    • بین افسردگی و نشخوار فکری کل آزمودنی ها رابطه وجود دارد و این رابطه شدید می‌باشد.

    • بین نشخوار فکری و افسردگی با باورهای فراشناخت مثبت رابطه وجود دارد. اما اگر رابطه ی بین نشخوار فکری و باورهای فراشناختی مثبت ‌در مورد فواید نشخوار فکری بیشتر باشد، نشخوار فکری و افسردگی بیشتر خواهد شد.

  • بین افسردگی و نشخوار فکری با باورهای فراشناختی منفی مثل غیرقابل کنترل و مضر بودن نشخوار فکری رابطه وجود دارد. یعنی با افزایش باورهای فراشناختی منفی ‌در مورد نتایج منفی استفاده از نشخوار فکری و غیرقابل کنترل بودن آن، خود نشخوارفکری و بالتبع آن افسردگی افزایش می‌یابد.

۲-۶-۳ نشخوار فکری، آغاز و دوام افسردگی

افسردگی به عنوان بیماری سرماخوردگی در میان اختلالات روان پزشکی لقب گرفته است (استافر[۱۴۴] ‌، ۲۰۰۰) .

این استعاره به شیوع گسترده افسردگی اشاره دارد، احتمال خطر افسردگی عمده، در طول زندگی برای زنان ۲۵% ـ ۱۰% و برای مردان ۱۲% ـ ۵% است (سادوک[۱۴۵] و سادوک، ۱۳۸۵). خلق افسرده و احساس عدم لذت، نشانه های کلیدی افسردگی هستند. تقریبا همه بیماران افسرده، از کم شدن انرژی شکایت دارند. هشتاد درصد از بیماران نیز از مشکلات خواب شکایت دارند. کاهش اشتها، عدم تمرکز، احساس بی ارزشی، بلا تصمیمی، افکار مرتبط با مرگ یا تمایلات خودکشی نیز شایع هستند (طلایی و همکاران،۱۳۸۴).

آشفته کننده ترین علامت افسردگی که به صورت بالقوه مهلک ترین آن ها نیز می‌باشد، گرایش به ایده ها و رفتارهای خودکشی است (استافر، ۲۰۰۰).

با توجه به آن که افسردگی، ناتوان کننده و غالباً مزمن و عود کننده است، شناخت عوامل خطر زا و مداخله زود هنگام در آن اهمیت دارد (استافر،۲۰۰۰).

در سال های اخیر نشخوار فکری به عنوان یک مؤلفه‌ ی مهم در افسردگی به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است (واتکینز[۱۴۶] و برکیا[۱۴۷] ‌، ۲۰۰۱). مطالعات بسیار از رابطه ی تنگاتنگ بین افکار نشخواری و انواع مختلف اختلالات هیجانی حکایت می‌کنند (نولن – هوکسما، ۱۹۹۱٫). رابطه ی افکار نشخواری با افسردگی نقطه شروع مهمی برای پرداختن به مفهوم نشخوار فکری بوده است (پاپاجورجیو و ولز، ۲۰۰۴).

۲-۶-۴ نظریه سبک های پاسخ

نولن -هوکسما در نظریه ی سبک های پاسخ[۱۴۸] (۱۹۹۱) به تبیین مفهوم نشخوار فکری در افسردگی پرداخته است. در نظریه ی سبک های پاسخ، تأثیر دو نوع سبک پاسخی نشخواری و منحرف کننده ی حواس در خلق افسرده با یکدیگر مقایسه شده اند.

۱ – سبک پاسخی نشخواری[۱۴۹]: پاسخ های نشخواری می‌تواند به عنوان افکار تکرار شونده و رفتارهایی تعریف شود که توجه فرد افسرده را بر علائم افسردگی، دلایل و پیامدهای آن متمرکز می‌کند. برای نمونه، تمرکز بر احساس بی انگیختگی (احساس می کنم دوست ندارم کاری انجام دهم)، تمرکز برای یافتن دلیل افسردگی (چه اشتباهی از من سر زده که چنین احساسی دارم) و نگرانی درباره ی پیامدهای علائم (وقتی چنین احساسی دارم نمی توانم کارهایم را انجام دهم).

در این نظریه تأکید می شود که پاسخ های نشخواری نقطه ی مقابل حل مسئله ی مؤثر و ساختار یافته است، یعنی مانع بروز رفتارهای مؤثری می شود که می‌توانند به درمان افسردگی کمک کنند (نالن هاکسما، مورو[۱۵۰] و فردریکسن[۱۵۱]، ۱۹۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]




  1. غذا : یک موجود زنده بدون وجود غذای سالم حداکثر تا چند روز می‌تواند زنده بماند. بستگی به جثه آن موجود و شرایط آب و هوایی دارد.

‌بنابرین‏ می‌توانیم این طور نتیجه‌گیری کنیم : عواملی که باعث بقای حیات یک موجود زنده می‌شوند یعنی باعث باقی ماندن حق حیات می‌شوند، همان عواملی هستند که محیط زیست آن موجود را تشکیل می‌دهند. ‌بنابرین‏ اهمیت محیط زیست سالم در این جا مشخص می‌شود و این همان حقی است که دانشمندان علم حقوق به آن ” حق بر محیط زیست سالم ” اطلاق می‌کنند، یعنی هر انسان حق دارد از محیط زیست سالمی‌برخورد دار باشد و هیچ کس حق ندارد به هر طریقی وبا هرعنوانی (آلودگی آب – خاک – هوا) باعث آلوده نمودن محیط زندگی انسان‌ها شود.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی‌ایران طبق اصل پنجاهم قانون اساسی” حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل‌های بعد باید در آن حیات اجتماعی روبه رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی‌تلقی می‌گردد. از این‌رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است “.

۲٫ قانون عادی

قوانینی نیز در خصوص حفاظت از محیط زیست در مجلس تصویب شده که شامل :

۱٫ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست (مصوب ۱۳۵۳)؛

۲٫ قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا (مصوب ۱۳۷۴)؛

۳٫ قانون شکارو صید (مصوب ۱۳۴۶)؛

۴٫ مواد ۶۷۵-۶۷۹-۶۸۰-۶۸۶-۶۸۸-۶۸۹-۶۹۰-۶۹۱و ۶۹۶ از قانون مجازات اسلامی‌– تعزیرات.

ب. قانون خارجی

۱٫ مقررات سازمان ملل متحد

سازمان ملل متحد در تلاش‌های بین‌المللی ‌در زمینه محافظت از محیط زیست پیشتاز است.

سازمان ملل برای تدوین معاهده‌هایی به منظور حفظ محیط زیست کمک می‌کند. برای مثال در دهه ۱۹۸۰ کمک کرد آلودگی نفتی از کشتی‌ها تا ۶۰ درصد کاهش یابد؛ آلودگی فرامرزی درامریکای شمالی واروپامهارشود؛وتولید بسیاری ازگازهایی که لایه ازون را نابود می‌کنند در کشورهای صنعتی و در حال توسعه متوقف شود. کارگزاری‌ها و برنامه های سازمان از زمان تشکیل نخستین کنفرانس ملل متحد درباره محیط زیست در سال ۱۹۷۲، به انعقادبیش از ۳۰۰ معاهده و موافقت‌نامه بین‌المللی مربوط به انواع به خطر افتاده گیاهان و جانوران، آلودگی دریاها، نابودی لایه ازون، مواد زائد خطرناک، تنوع زیستی، تغییر آب و هوا و اقلیم، بیابان زدایی، شیلات و ماهیگیری، و مواد شیمیایی صنعتی و حشره کش‌ها کمک کرده‌اند.

دستور کار ۲۱، که در کنفرانس محیط زیست توسعه ملل متحد در ۱۹۹۲ در ریودوژانیرو، برزیل («اجلاس زمین») تدوین شد، طرح جهانی فراگیری برای توسعه مناسب با محیط زیست ارائه می‌دهد، و مبنای بسیاری از برنامه های ملی و ابتکارهای محلی شده است. اجلاس جهانی سران توسعه پایدار (ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی) فرصتی برای شناسایی زمینه‌هایی فراهم کرد که به انجام تلاش‌ها ‌و اتخاذ تصمیم‌های عملیاتی و ایجاد تعهدات سیاسی در آن زمینه‌ها نیاز بود.

از نخستین ابداها و ابتکارهای عمدهء سازمان‏ ملل متّحد در راستای تحقّق این ایده،صدور اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر در واپسین سال‌های نیمهء نخست سدهء بیستم بود. این اعلامیه‌ی که بیشتر کشورهای موجود در آن زمان آن را امضا کردند، حرکتی بنیادی برای شکل دادن به کنوانسیونها و قراردادهای حقوق بشری محسوب می‏ شد.در این‏ اعلامیه، نگرش اصلی و تأکید عمده بر حقوق‏ مدنی و سیاسی بود که نسل اوّل حقوق بشر نامیده‏ می‌شود. مؤلّفه‏های اصلی این اعلامیه مبتنی‏ بر فلسفهء سیاسی لیبرالیسم غربی است.

۲٫ مقررات کنوانسیون‌های بین‌المللی

با توجه به افزایش روند آلودگی و تخریب محیط زیست، افزایش بی‌رویه جمعیت، کاهش و نابودی منابع طبیعی و به تبع آن بروز پی در پی بحران‌های زیست محیطی، دولت‌ها به عنوان تابعان حقوق بین‌الملل، اقدام به انعقاد معاهدات بین‌المللی و منطقه‌ای برای حفظ محیط زیست نموده‌اند.

طبق آمار و گزارشات برنامه محیط زیست ملل متحد (یونپ[۱۲۰]) تاکنون حدود ۲۸۰ معاهده و موافقت‌نامه بین‌المللی و منطقه‌ای در زمینه حفاظت محیط زیست و مسایل مرتبط با آن منعقد شده است که از این میان حدود ۷۰ کنوانسیون و پروتکل جنبه بین‌المللی و ۲۱۰ کنوانسیون جنبه منطقه‌ای دارند. از مجموع کنوانسیون‌های مذکور، تاکنون ۱۸ کنوانسیون و پروتکل مورد‌پذیرش جمهوری اسلامی‌قرار گرفته است. طبق ماده ۹ قانون مدنی این معاهدات در حکم قانون می‌باشند و اطاعت از آن ها برای شهروندان عام الشمول است . اولین کنفرانس سازمان ملل متحد در خصوص محیط زیست ‌در سال‌ ۱۹۷۲ در شهر استکهم کشور سوئد با عنوان انسان و محیط زیست تشکیل گردید و منجر به صدور یک بیانه ۲۶ اصلی شد که حقوق محیط زیست همتراز با حقوق بشر شناخته شده است.

دومین کنفرانس نیز در سال ۱۹۹۲ در شهر ریودو ژانیر درکشور برزیل برگزار شد تحت عنوان همایش زمین که منجر به صدور یک بیانه ۲۷ اصلی و دستور کار ۲۱ و دو کنوانسیون دیگر گردید.

کنوانسیون‌های بعدی شامل اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی[۱۲۱]، کنوانسیون تجارت بین‌المللی گونه‌های جانوران و گیاهان وحشی در معرض خطر انقراض و نابودی[۱۲۲]، کنوانسیون بین‌المللی جلوگیری از آلودگی دریا ناشی از کشتی‌ها[۱۲۳] و غیره. لذا هدف کلی از انعقاد معاهدات بین‌المللی و منطقه‌ای و به تبع آن قوانین و مقررات داخلی کشورها حفظ محیط زیست و تضمین حقوق بشر برای برخورداری از محیط زیست سالم می‌باشد.

تحولات زیست محیطی به خودی خود نه زیان بارند و نه خوب؛ در واقع این جامعه در حال تعامل با پدیده‌های زیست محیطی و عوامل طبیعی است که از این پدیده‌ها یا فرصت می‌سازد یا تهدید. یعنی دخالت غیر منطقی و غیر خردمندانه بشر در روابط موجود بین عناصر زنده و غیر زنده طبیعی و برهم زدن نظام طبیعت است که موجب می‌شود تا مثلاً بارش بارانهای شدید فصلی در مناطقی که پوشش گیاه آن ها به علت بهره‌برداری بی‌رویه انسان از بین رفته است منجر به بروز سیل‌های ویرانگر و نابودی محیط گردد.

مطالعه ‌در مورد خطرات زیست محیطی نشان می‌دهد که فقرا و افراد فاقد اختیار، آسیب‌پذیرترین قشرها در مقابل اینگونه تأثیرات هستند زیرا آن ها گزینه‌های اندکی برای سازگار شدن پیش رو دارند.

پیامدهای انسانی تحولات جهانی محیط زیست نیز در نقاط مختلف جهان متفاوت است. دوبرابر شدن میزان گاز دی اکسید کربن در جو می‌تواند اثر بارور‌کننده عمده‌ای بر برخی محصولات داشته باشد اما ‌بر برخی دیگر تأثیر نداشته یا اینکه تأثیرش اندک است. بنا به پیش‌بینی‌های علمی‌، روند فعلی گرم شدن کره زمین موجب گسترش تولید محصولات کشاورزی بسوی شمال زمین یعنی مناطق روسیه و ژاپن و کانادا می‌گردد. این درحالی است که همین مسأله، موجب افزایش دما و کم آبی و خشکسالی در عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر ‌نیم‌کره شمالی از جمله کشور ایران می‌شود!

مناطق متعددی در جهان وجود دارند که تخریب محیط زیست در آن ها، به آستانه ایجاد خطر جدی برای ادامه حیات و یا سلامتی ساکنین آن رسیده است. در این مناطق، سرعت تخریب، در حال پیشی گرفتن از توانایی انسان برای ممانعت یا سازگاری با آن است.

۳٫ فقر و محیط زیست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]




۲-۸-۴ : استانداردهای کتابخانه ای .

تدوین استانداردهای کتابخانه ای در حرفه کتابداری دارای سابقه ای طولانی است و تاکنون سه نوع استاندارد تدوین و ترویج شده است . استانداردهایی که خدمات کتابخانه ها با آن ها مقایسه می شود . استاندارد متفاوتی که انجمن کتابداران آمریکا و سایر مؤسسات حرفه ای جهان منتشر کرده‌اند از این نوع هستند . دو نمونه از این نوع استانداردها عبارتند از : ” استانداردهای ایفلا برای کتابخانه‌های دانشگاهی ” [۱۴] و ” رهنمودهایی برای آموزش و استفاده کتابداران ، اطلاع رسانان و آرشیو داران ” [۱۵] تدوین استاندارد کتابخانه‌های دانشکده ای در آمریکا از تلاش های اولیه مربوط به تعیین اعتبار مؤسسه‌ های آموزشی نشأت می‌گیرد . این مؤسسه‌ ها راهنماها یا استانداردهایی برای ارزیابی و تعیین اعتبار سازمان های آموزشی تدوین کردند. در سال ۱۹۳۲ ویلیام رندال[۱۶] کتاب <کتابخانه دانشکده ای>[17] را که تحلیلی از حدود دویست و چهار سال آموزش علوم انسانی در دانشگاه های آمریکا بود منتشر کرد . در دهه ۱۹۳۰ ، به دنبال برنامه کتابخانه دانشکده ای بنیاد کارنگی ، شورای کتابخانه‌های دانشکده ای را به ریاست بیشاپ[۱۸] استاندارهای کتابخانه دانشکده ای را تدوین کرد . گروه دیگری نیز استانداردهای کتابخانه‌های مدارس عالی را فراهم کردند. در سی و پنجمین جلسه ایفلا – کپنهاگ ، در سال ۱۹۶۹ ، دکتر کی. دبلیو . هامفریز [۱۹] انگلیسی ، خلاصه ای را از استاندارد های جهانی متفاوت برای کتابخانه‌های دانشگاهی ارائه کرد . وی بر آن بود که از میان استانداردهای موجود در برخی کشورها به معیاری بنیادی دست یابد و اعتقاد داشت که بیشترین استانداردهای کتابخانه‌های دانشگاهی تهیه شده در کشورهای مختلف در خارج از محیطی که در آن تدوین شده اند بی اعتبارند یا اعتبار اندکی دارند و نمی توان به عنوان معیار بین‌المللی مورد استفاده قرار گیرند . در سال ۱۹۶۵ در هند نیز استانداردهایی توسط رانگاناتان تدوین و منتشر شد. کتابداران هندی از اجماع متخصصان ، برای دستیابی به توافق درباره محتوای استانداردها ، استفاده می‌کنند. این تلاش‌ها رویکرد آمریکایی را در تدوین استانداردهای کتابخانه‌های دانشکده ای منعکس می‌کند و توصیه هایی درباره مقدار بودجه سازمانی و تعداد و کیفیت کارکنان ، تسهیلات ، امکانات پرداخته است . کمیسیون دانشگاهی در سال ۱۹۷۵ کمیته ای برای توسعه کتابخانه‌های دانشکده ای و دانشگاهی تحت ریاست رانگاناتان تأسيس کرد . این کمیسیون پیشنهادهایی برای واگذاری اعتبار ، بودجه های کتابخانه ها ، گزینش و خرید کتابها ، کارکنان ، و ساختمان و تجهیزات کتابخانه ها ارائه داد . کمیته ” انجمن کتابخانه‌های دانشکده ای و تحقیقاتی ” [۲۰] با مأموریت‌ تجدید نظر در استانداردهای کتابخانه‌های دانشکده ای تشکیل شد تا با تحقیق اطلاعات آماری ، استانداردهای سال ۱۹۷۵ را تدوین کند . این استانداردها گرچه از سال ۱۹۷۵ تا کنون چندبار ویرایش گردیده ، تغییر زیادی در آن ها داده نشده است . کمیته ای که از انجمن کتابخانه‌های دانشکده و تحقیقاتی و انجمن کتابخانه‌های تحقیقاتی تشکیل شد . با گردآوری داده های خود و استفاده از داده های منتشر شده پیشین ، استانداردهای سال ۱۹۷۹ را برای کتابخانه‌های دانشگاهی تدوین کرد . سپس متن جدیدی از استانداردها ، که توسط انجمن کتابخانه‌های دانشکده ای و تحقیقاتی در سال ۱۹۸۹ تدوین و به کار گرفته شد، جایگزین استانداردهای سال ۱۹۷۹ گردید . در این متن ، از کتابداران خواسته شده که اهداف بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت خود را مشخص کنند ، همچنین راهکاری توصیه شده است که می‌تواند دستیابی به اهداف و مقاصد را ارزیابی کند . این متن به فرایند داخلی کتابخانه توجه دارد و حاوی پیشنهادهایی برای آن دسته از دانشکده هاست که تمایل دارند آن را به کار گیرند . ویرایش ۱۹۹۵ استانداردهای کتابخانه‌های دانشگاهی در سه مقوله کلی مجموعه ها ، کتابداران ، و ساختمان و تجهیزات تدوین شده است . ( هدایی ، ۱۳۷۶ )

۲٫ استانداردهایی که تا حد امکان لازم است به طور مداوم در انجام فعالیت های خاص به کار رود ، اما لزوماً نتایج یکسانی از کاربرد آن ها حاصل نمی شود . قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن ، فرمت مارک ، قوانین استاندارد بین‌المللی توصیف کتاب‌شناختی ( آی.اس.بی.دی ) [۲۱] و شماره استاندارد بین‌المللی کتاب ( آی.اس.بی.ان ) [۲۲] نمونه های از این نوع استانداردها هستند .

۳٫ استانداردهای فنی با مشخصاتی که نظارت دقیق بر آن ها برای بهره گیری مشترک از اطلاعات ضروری است . استانداردهای وضع شده توسط سازمان ملی استانداردهای اطلاع رسانی در آمریکا در باب موضوع هایی چون مشخصات ساختار فرمت ها و فهرست ها مواردی از این نوع هستند . ( نشاط ، ۱۳۸۵ )

۲-۹ : اولین استانداردهای کتابخانه‌های دانشگاهی در ایران .

اولین استاندارد کتابخانه‌های دانشگاهی و تحقیقاتی در ایران در سال ۱۳۵۸ توسط اصغر دلبری پور که می توان به عنوان قدیمی ترین استاندارد کتابخانه‌های دانشگاهی ایران دانست ، تهیه و تدوین شده است .مفاد این استاندارد به شرح زیر است :

بخش اول

خدمات

استاندارد الف / ۱

به منظور حمایت از برنامه های آموزشی و پژوهشی و ملی در هر دانشگاه خدمات کتابخانه‌های دانشگاهی با بهره گرفتن از اطلاعات مدون و مضبوط در هر شکل را جهت مراجعین آن کتابخانه تسهیل خواهد بخشید.

تفسیر

هر کتابخانه دانشگاهی در تهیه و توسعه برنامه های خدماتی خود حق تقدم را به نیاز دانشجویان ، اعضای هیئت علمی و سایر اعضای پژوهشی خواهد داد که مشتریان اصلی کتابخانه را تشکیل می‌دهند . اگر کتابخانه برای سایر مراجعین نیز تعهدی داشته باشد آنان مشتریان درجه دوم خواهند بود .

هر کتابخانه دانشگاهی خدمات زیر را ارائه خواهد کرد :

خدمات مراجعه و اطلاعاتی که در تمام ساعات کار کتابخانه به طور مناسب ارائه می شود ؛

کمک به افراد در کاربرد منابع کتابخانه؛

خدمات لازم جهت دستیابی به مواد غیر کتابی و موادی که برای خواندن آن ها آلات مخصوصی نیاز است ؛

خدماتی که مبنی بر آگاهی از منابع سایر کتابخانه هاست .

این خدمات باید به طور کامل کلیه نیازهای اطلاعاتی و ‌کتاب‌شناسی موجود در فضاهای پژوهشی و سایر قسمت های دانشگاه را برطرف سازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]




در مدل کارت امتیاز متوازن، توجه به مشتری از اهمیت ویژهای برخوردار است و به مواردی چون میزان رضایت مشتریان از محصولات، توجه و رسیدگی به شکایات، تحویل به موقع محصولات به مشتریان و کاهش شکایت آنان اشاره می‌کند( ‌دانش فرد و همکاران،۱۳۸۹)از سویی دیگر و نگاهی جامع تر،سازمان ها معمولاً از میان مضامین استراتژیک زیر، مضمون موردنظر خود را در منظر مشتری انتخاب می‌کنند:

الف: برتری عملیاتی

سازمان هایی که برتری عملیاتی را انتخاب می‌کنند، بر کاهش بهای تمام شده، ارتقا کاربری محصول، و سهولت استفاده از محصولات و خدمات خود متمرکز می‌شوند.

ب:رهبری محصول

سازمان هایی که استراتژی رهبری محصول را انتخاب می‌کنند، بر نوآوری مستمر و عرضه بهترین محصول یا خدمت در بازار تأکید می ورزند.

ج: صمیمیت با مشتری

در این استراتژی، ارضاء خواسته ها و نیازهای مشتریان و ارائه راه حل برای مسائل آن ها و حفظ رابطه ای بلندمدت برد – برد با مشتریان از اهداف اساسی سازمان است.

فارغ از انتخاب هریک از مضامین استراتژیک فوق، سنجه هایی که در این منظر توسط شرکت ها به طور وسیع مورد استفاده قرار می گیرند، عبارتند از رضایت مشتری، وفاداری مشتری، سهم بازار، و جذب و نگهداری مشتری.

فلسفه مدیریت به جلب رضایت مشتری در هر کسب و کاری اهمیت زیادی نشان می‌دهد . اگر رضایت مشتریان جلب نشود، به دنبال تأمین کنندگان دیگری خواهند بود که نیاز هایشان را بر آورده سازند . از این دیدگاه عملکرد اجرایی ضعیف منجر به شکست و زوال در آینده می‌گردد، حتی اگر گزارشات مالی بیانگر وضعیت مساعد سازمان در حال حاضر باشند. در هنگام جمع‌ آوری معیارها برای دیدگاه مشتری کارت امتیازی سازمان ها، ‌پاسخ‌گویی‌ به دو سوال زیر ضروری است : مشتریان مورد نظر ما چه کسانی هستند؟ و این که چه قسمتی از خدمات سازمان در اختیار هر یک از مشتریان قرار می‌گیرد؟

بنا بر آنچه گفته شد،منظر مشتری قلب کارت امتیازی متوازن است چراکه اگر شرکت در تأمین محصول و خدمات مناسب جهت ارضای نیاز مشتری ناتوان باشد، درآمد شرکت در کوتاه و بلند مدت در معرض تهدید قرار خواهد گرفت و شرکت به سوی نابودی می رود(آمادو و همکاران،۲۰۱۲)

۲-۲-۳-۲ دیدگاه کسب و کار داخلی

فرایند کسب و کار داخلی است که پیشنهادی ارزشی را برای مشتریان ایجاد کرده و به آن ها ارائه می‌کند. (گریگرودیوس و همکاران،۲۰۱۲)فرآیندهای کسب و کار در رسیدن به اهداف استراتژیک از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند . با این حال سازمان ها غالباً در برخورد با آن ها دچار ضعف و ناتوانی می‌شوند . سنجش میزان ارزش آفر ینی و نحوه ارتباط بین فرآیندها ، می‌تواند مدیران را در شناخت امور یاری دهد . از این رو لازم است تا فرایند هایی که برای دستیابی به اهداف مربوط به مشتریان و سهام‌داران و غیره،حیاتی هستند، شناسایی شوند . (سمیع زاده و همکاران،۱۳۸۷).در منظر فرآیندهای داخلی، سازمان ها می بایست فرآیندهایی را مشخص کنند که با برتری یافتن در آن ها بتوانند به ارزش آفرینی برای مشتریان و نهایتاًً سهام‌داران خود ادامه دهند. تحقق هریک از اهدافی که درمنظر مشتری تعیین می شود، مستلزم انجام یک یا چند فرایند عملیاتی به صورتی کارا و اثربخش است. این فرآیندها باید در منظر فرآیندهای داخلی تعیین شده و سنجه های مناسبی جهت کنترل پیشرفت آن ها توسعه یابد. برای برآورده ساختن انتظارات مشتریان و سهامدارن ممکن است به مجموعه کاملاً جدیدی از فرآیندهای عملیاتی نیاز باشد. توسعه محصولات و خدمات جدید، تولید، خدمات پس از فروش و مهندسی مجدد فرآیندهای تولیدی نمونه هایی از این قبیل فرآیندها هستند.برخی از سازمان ها برای ارائه محصولات و خدمات خود به مشتریان، تا حد زیادی به تأمین کنندگان مواد و قطعات خود متکی اند و عملیات تولیدی خود را عمدتاًً از طریق برون سپاری انجام می‌دهند. این سازمان ها می بایست در منظر فرآیندهای داخلی خود روابط با تأمین کنندگان را مدنظر قرار دهند وسنجه های مناسبی جهت کنترل این روابط توسعه دهند.

در دیدگاه فرایند های داخلی کارت امتیازی، فرایند های اصلی را که سازمان باید در آن ها برتری داشته باشد تا ارزش بیشتری برای مشتریان خود ایجاد کند، تعیین می‌کنیم . رفتار های قبلی مشتریان و دانش سازمان از آن ها نقش تعیین کننده ای در تشخیص این فرایند ها دارد . وظیفه اصلی سازمان در این دیدگاه، تشخیص این فعالیت ها و بهبود معیارها به گونه ای است که در راستای موفقیت بیشتر سازمان گردد. به منظور جلب رضایت مشتریان ممکن است ناچار به یافتن فرایند های داخلی جدیدی به جای تمرکز بر فرایند های موجود باشید. توسعه خدمات، شراکت با سایر سازمان ها و ارائه گزارش کار نمونه هایی از اقلامی هستند که ممکن است در این دیدگاه مطرح شوند. در این راستا دو نوع فرایند کاری ممکن است تعریف شود:

الف: فرایند های برخاسته از مأموریت‌ سازمانی که به کارکرد های خاصی از دفاتر دولتی اطلاق می‌شوند و با مشکلات فراوانی در آن ها مواجه می‌شویم.

ب: فرایند های پشتیبان نیز که بیشتر شاهد آن ها هستیم، آسان تر قابل اندازه گیری می‌باشند.(نجاتی،۱۳۸۵)

این بعد(بعد کسب و کار داخلی)، موجب تقویت دو بعد قبلی گردیده و در واقع به مواردی چون نسبت درآمد کسب شده به هزینه های بازاریابی، نسبت سود خالص به تعداد پرسنل تمام وقت، درآمد کل به تعداد پرسنل، زمان چرخه تبدیل ایده به محصول و رشد هزینه طی سال اشاره می‌کند. ‌دانش فرد و همکاران،۱۳۸۹)

۲-۲-۳-۳ دیدگاه رشد و یادگیری

دارایی های نامشهود سازمان که به مهارت ها و توانایی‌های داخلی مربوط می شود که جهت حمایت از فرایند داخلی ایجاد ارزش ضروری است. (گریگرودیوس و همکاران،۲۰۱۲)توانایی یک سازمان در نو آوری ، بهبود و یادگیری مستقیماً با ارزش آن به عنوان یک سازمان گره می‌خورد . یک سازمان زمانی می‌تواند رشد و نوآوری داشته باشد که قادر به توسعه مهارت ها و رهبری خود باشد و از اشتباهات خود و رفتار سایر سازمان ها درس بگیرد و بتواند برای خود روش های جدیدی ایجاد کند. (سمیع زاده و همکاران،۱۳۸۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]