فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۵-۵-۵- تغییر حس دوسا[۷۲] حس کنش[۷۳] – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
آرامسازی داوطلبانه
دومین مرحله
توجه به درخواستهای دیگران و درک آن
مرحله ۲ ۳
درمانگر بدن خود و دوسا
دومین مرحله
توجه کردن به دوسا
کنترل آرامسازی
حفظ شرایط آرامسازی
حرکات داوطلبانه
انجام دادن فعالانه تکلیف
سومین مرحله
تشخیص تعامل خود و دیگران
سومین مرحله
بدن خود و دوسا
سومین مرحله
آرامسازی و حرکات فعال
کنترل سرعت و جهت
کنترل شروع و هدف
افزایش تنوع دوسا
چهارمین مرحله
به وجود آمدن تعامل سه گانه
چهارمین مرحله
هماهنگ کردن دوسا
۲-۵-۵-۳- پذیرش خود به دنبال ایجاد محدودیت
در این مرحله کودکان مبتلا به اتیسم مقاومت شدید یا واکنشهای عاطفی شدیدی به درمان نشان می دهند. اما، در حین محدودیت بدنی، کم کم درمان را میپذیرند و واکنش هایشان را کنترل میکنند. محدودیت بدنی برای آن ها نقش مهمی در پذیرفتن و کنترل خودشان حداقل در طول مرحله اول درمان دارد.
با در نظر گرفتن این موضع ناروسه (۱۹۸۴) به نقل از کورتز (۲۰۰۸) میتوان گفت:
“محدودیت بدنی موجب می شود که کودکان مبتلا به اتیسم برای نخستین بار با خودشان مواجه شوند و آنچه را که در ذهن ها و بدنهایشان رخ میدهد را بشناسند. اینها موجب می شود که این کودکان در شرایط دشواری مانند عصبانیت، ترس یا اضطراب، آگاه باشند و احساساتی را که موجب درک کردن فعالیتهای خود می شود را بپذیرند”.
ملاحظهای دیگر در مورد محدودیت بدنی این است که موجب گسترش بینش آن ها نسبت به احساسات سرکوب شدهشان می شود. از این دیدگاه، محدودیت بدنی به این دسته از کودکان کمک می کند تا هیجان سرکوب شدهای را که ممکن است موجب اختلالهای آن ها شده باشد را آزاد کنند، پس نسبت به آن ها آگاهی مییابند و آن را با احساس اجتماعی یکپارچه میکنند. در این صورت، با درنظر گرفتن این ملاحظات، در حین پذیرش شرایط محدود کننده، این کودکان یاد می گیرند واکنشهای هیجانیشان را کنترل کنند و فعالیت “خود” را که بهوسیله آن به خود محیطشان مربوط میشوند برقرار سازند.
۲-۵-۵-۴- تغییرات تصویر بدنی
بر اساس پژوهشهای انجام شده این یافته به دست آمده است که آموزش آرامسازی ماهیچهای همان طور که موجب پیشرفت تصویر بدنی می شود موجب افزایش حساسیت به فرایند بدنی نیز می شود. واژه تصویر بدنی، به بدن بهعنوان یک تجربه روانی نسبت داده می شود و بر احساسات و نگرشهای افراد به سمت بدن خودشان تمرکز می کند. تصویر بدنی بر اساس تجربیات بدنی ساخته می شود. یکی از مهمترین تجربیاتی که به ساختن تصویر بدنی مربوط می شود احساس تنش – آرمیدگی ماهیچهای است. در حین ادراک تمایز بین حس کردن فعالیتهای ماهیچهای، فرد می تواند بدن خود را به عنوان بدن خودش شناسایی کند و به این ترتیب رابطه مناسب بین ذهن و بدن را درک کند.
کونو (۱۹۸۹، به نقل از موریساکی، ۲۰۰۵) تأثیرات آرامسازی ماهیچهای را بر روی تغییرات احساسات بدنی و تصویر بدنی در بزرگسالان نرمال با بهره گرفتن از یک روش اندازه گیری آستانهای دو نقطهای و یک پرسشنامه آزمایش کرد. او دریافت که آگاهی افراد از احساسات بدنی درست بهاندازه شرایط بدنی آن ها به طور قابل ملاحظهای پیشرفت کردهاست.
در تحقیق دیگری کونو و اونو[۶۹] (۱۹۸۱، به نقل از موریساکی، ۲۰۰۳) در مورد تغییرات احساسات بدنی با بهره گرفتن از آرام سازی ماهیچهای، در بزرگسالان بالغ با پرسشنامه تحقیق کردند. این سه عامل را مقایسه میکرد : “پذیرش شرایط تجربی” (عامل ۱)، “آگاهی بدنی یکپارچه و متمایز” (عامل ۲)، “حس آرمیدگی فراگیر” (عامل ۳). نتایج نشان دادند، آزمودنیهایی که توجه خود را بر فرایند آرام سازی متمرکز کرده بودند بیشترین افزایش نمرات را در عامل ۲ داشتند. این نتایج نشان میدهد که تمرکز و توجه بر روی فرایند آرامسازی نقش مهمی در ادراک تغییرات افتراقی احساسات بدنی و مفهومسازی مجدد تصویر بدنی دارد.
مطالعات بعدی تغییرات تصویر از خود[۷۰] را در حین آرامسازی ماهیچهای ثابت می کند. کونو (۱۹۸۹) تغییرات تصویر از خود را در حین آرامسازی ماهیچهای در بزرگسالان طبیعی مورد آزمایش قرار داد. قبل و بعد از اجرا، آن ها به پرسشنامهای در مور د تصویر خود پاسخ دادند که عوامل زیر را مقایسه میکرد: “ارزیابی از خود که به نظرات دیگران بستگی داشت” (عامل ۱)،” اشباع خود [۷۱]و خود ارزیابی مثبت” (عامل ۲)، و حس بزرگ شدن بدن و فعالیت بدنی افزایش یافته ” (عامل ۳)، و ” حس ثبات در تنفس و ضربان قلب” (عامل ۴). نتایج به دست آمده چنین بود که بعد از آرامسازی، نمرات عامل ۱ کاهش یافت درحالیکه برای عامل ۲، ۳ و ۴ افزایش یافت. ضرایب میان این عوامل نشان دهنده رابطه مثبت از عامل ۳ تا عامل ۲، و رابطه منفی از عامل ۲ به ۱ است. این نتایج نشان میدهد که تغییرات تصویر خودی که به دست آمدهاند بر اساس سازماندهی مجدد تصویر بدن است.
۲-۵-۵-۵- تغییر حس دوسا[۷۲] حس کنش[۷۳]
ناروسه (۱۹۸۲، به نقل از کورتز، ۲۰۰۸) یک رابطه نموداری بین ذهن (خود) و بدن همان طور که در شکل نشان داده شده است را پیشنهاد کرد. بر اساس این طرح “بدن خود” به عنوان قسمتی از خود تعریف می شود که به فعالیتهای بدنی مربوط می شود. از طرف دیگر، “خود بدنی”، به عنوان قسمتی از بدن تعریف می شود که توسط فرد تجربه می شود این ارتباط توسط دو نوع احساسات تعریف می شود: ” حس دوسا و حس کنش” و ” حس حرکت” . “حس دوسا” متناظر با اطلاعات وابران است که قصد حرکتی را به بدن میبرند تا یک حرکت بدنی مشخص را تشخیص دهند. در حالی که “حس حرکت” به اطلاعات پسخوراندی یا آورنده اشاره دارد که به وسیله یک حرکت بدنی مخصوص پدید می آید. این احساسات نقش مهمی در درک یک رابطه باثبات و با عملکرد خوب بین ذهن و بدن در طول اجرای یک حرکت بدنی مشخص ایفا می کند؛ و بر اساس رابطه بین ذهن و بدن “خود” ایجاد می شود. معمولاً، ما ضرورتاً نسبت به این اطلاعات در حین اجرای حرکات بدنی که خود به خود انجام می شود آگاه نیستیم. در حالی که وقتی حرکات ناآشنا انجام میدهیم این اطلاعات ضروری هستند؛ در این رابطه “حس دوسا” نقش بسیار مهمی را ایفا می کند.
شکل۲-۳: ارتباط بین خود (ذهن) و بدن
۲-۵-۶- تکلیف دوسا برای کودکان مبتلا به اتیسم:
افراد مبتلا به اتیسم از تحریف در پیوند بین ذهن و بدن از اوایل زندگی رنج میبرند، و در برقراری فعالیت خود که با آن به خود و محیط شان مربوط میشوند شکست خورده اند. به نظر میرسد که آن ها بدون تجربه بدنی و آگاهی بدنی مناسب رفتار میکنند. بنابرین، یکی از مهمترین زمینههای درمانی برای آن ها برقراری خودی است که بر پایه درک هویتیابی بدنی یا تصویر بدن باشد. روش دوسا برای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم چندین هدف دارد. هدف مرحله اول کمک به کودکان در پذیرش شرایط درمانی و آرام کردن تنش جسمی است. در دومین مرحله، درمانگر به کودک کمک می کند تا از تنش و آرمیدگی عضلات خود خودآگاهی یابد و به طور ارادی قادر به کنترل ماهیچهای خود باشد. هدف از سومین مرحله گسترش نمودار ارائه شده در انجام فعالیتهای حرکتی ارادی یا در ارتباط با دیگران میباشد. هدف مرحله آخر برقراری خودکنترلی ذهن و بدن است (کونو، ۱۹۹۲، به نقل از محمد خانی، ۱۳۹۰).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:55:00 ق.ظ ]
|