کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



بنابراین با وجود چنین نگاهی می بینیم که هیچ حزبی نمی تواند از جنبه ایجابی، اعتمادی در نظر امام کسب کند. اما سؤالی که مطرح می شود این است که چرا امام چنین نگاهی به حزب داشته اند؟ نگارند بر این نظر است، با توجه به استنادات تاریخی که امام می آورند، وجود چنین نگاه بدبینانه به حزب ناشی از عملکرد این احزاب است که نتوانسته اند وحدت کلمه را که ضامن پیروزی است به وجود آورند. بلکه درگیر منافع حزبی و درون حزبی شده اند که با ایجاد اختلاف و تفرقه راه را برای شکست جنبش ها و قیام های ملی در دوره های مختلف فراهم آورده اند. از سوی دیگر نگاهی گذرا به احزاب به خوبی نشان می دهد که همواره نوعی عنصر غیربومی یا به صورت حمایت خارجی و یا به صورت ایدئولوژی وارداتی در این احزاب نقش داشته است. احزاب چپ در ایران با گرایش های مارکسیستی و حمایت های شوروی خود نمونه ای متقن از وجود عنصر غیربومی در سازمان دهی این احزاب است. رهبری که استعمار و دخالت های خارجی را عامل استبداد و عقب ماندگی جامعه می داند و آن را مسؤول تمام غارت ها و بدبختی های مردم می داند، با وجود چنین نگرشی حزب نمی تواند محلی از اعراب در فلسفه سیاسی امام خمینی داشته باشند: … توطئه ها را با وحدت کلمه خنثی کنند. آنهایی که در بین مردم، کارگرها، دهقان ها، دانشکده ها، دانشگاه ها می روند و تخم فساد می کارند، آنها را بشناسند، ببینید اینها کی هستند، و از کجا تأیید می شوند و کی آنها را تأیید می کند. قلم های مسموم را بشناسند. اشخاصی که قلم دست می گیرند بر ضد اسلام، ضد روحانیت، بر ضد مسیر ملّت قلم فرسایی می کنند، بشناسند اینها را. سوابق اینها را بدست بیاورند. مطالعه در احوال اینها و در سوابق اینها بکنند.[۶۰۷]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بنابراین با وجود چنین نگرشی نسبت به احزاب، هیچ حزبی نمی تواند کاندیدای کسب قدرت از سوی امام معرفی و یا مورد تائید قرار گیرد. اما مشکل اصلی که به وجود می آید این است که افراد مختلف و سرشناس که طی سالیان دراز با رژیم مبارزه کرده اند، این مبارزه را در قالب فعّالیت های حزبی سامان و سازمان داده اند. به عبارت دیگر فعّالیت های فردی این افراد، ضمن مشارکت، همکاری و فعّالیت های حزبی جریان داشته است. بنابراین ناگزیریم که مشی فکری امام را در ارتباط با احزاب و گروه های مختلف بسنجیم تا بتوانیم پاسخی مناسب برای سؤال خود بیابیم.
امام و روحانیت
نزدیکترین گروه به اندیشه و برنامه های امام روحانیت بود. روحانیت گروهی که بیشترین نزدیکی و همدلی را با شخص امام داشت. روحانیت قابل اعتمادترین گروه برای امام بود. ساده است چون امام خود یک روحانی بود و شناخت کافی از ایشان داشت. امام خود به عنوان نماد یک روحانی سیاسی، در طول مدت تدریس خود، در بدترین جو فکری که بر حوزه حاکم بود، شاگردانی را تربیت کردند که وجه و ویژگی مشترک شان با رهبری انقلاب در کارویژه سیاسی بود که برای روحانیت قائل بودند. شاگردانی که پس از تبعید امام اجازه ندادند شعله ای که روشن شده بود خاموش شود. این روحانیون که فعّالیت سیاسی را وظیفه شرعی و دینی خود می دانستند کسانی بودند که برای اوّلین بار سرکلاس درس امام با مبازره سیاسی آشنا شدند:
این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایعه کرده اند. این را بی دین ها گفته اند. مگر زمان پیامبر اکرم (صلی الله) سیاست از دیانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده ای روحانی بودند و عده دیگر سیاستمدار و زمامدار؟ مگر زمان خلفای حق یا ناحق، زمان خلافت حضرت علی (علیه السلام) سیاست از دیانت جدا بود؟ این حرف ها را استعمارگران و عمال سیاسی آنها درست کرده اند تا دین را از تصرف امور دنیا و از تنظیم جامعه مسلمان برکنار سازند و ضمناً علمای اسلام را از مردم و مبارزان راه آزادی و استقلال جداکنند.[۶۰۸] با چنین نگرشی روحانیت هویت جدید می یابد. هویت جدید که سیاست جوهره آن را تشکیل می دهد. اما از منظر امام خمینی، مفهوم سیاست در اسلام اعم از مفهوم رایج سیاست است و دامنه اش گستردگی بیشتری نسبت به مفهوم رایج سیاست دارد. از نظر امام خمینی انسان یک بعد ندارد، جامعه هم یک بعد ندارد، انسان فقط یک حیوانی نیست که خوردن و خوراک همه شئون او باشد. آنها(انبیاء و اولیاء) می خواهند ملت را، ملت ها را، اجتماع را، افراد را هدایت کنند، راه ببرند در همه مصالحی که از برای انسان متصور است، از برای جامعه متصور است. همانی که در قرآن صراط مستقیم گفته می شود. این مختص به انبیاء و اولیاست و به تبع آنها برای علمای بیدار اسلام.[۶۰۹]
بنابراین وظیفه روحانی در امر سیاسی محدود به بازی قدرت نیست، بلکه تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی افراد را در می گیرد. دغدغه اصلی روحانیت سیاست مادی که گره خورده به قدرت است نیست، بلکه سیاستی روحانی و معنوی است؛ که نقش هدایتگر و ناظر را بر عهده می گیرد. با چنین نگرشی روحانیت پا در میدان سیاست گذاشت. تفاوت این دست از مبارزان سیاسی با دیگر گروه ها و مبارزان سیاسی در تبعیت کامل از رهبرشان بود که با توجه سلسله مراتب دینی این تبعیت واجب و وظیفه شرعی بود. چنین تبعیت بی چون و چرا، انسجامی به روحانیت می بخشید که بی تردید هیچ گروه و حزبی از آن برخوردار نبود. روحانیت در میان سایر گروه ها و مبارزان قابل اعتماد ترین و قابل اتکاترین نیرو برای رهبری انقلاب بود. نیرویی که در اجرای منویات رهبری انقلاب هیچ ضعف و سستی از خود نشان نداده بود. با تبعید امام نه تنها دست از مبارزه برنداشتند بلکه آتش مبارزه را شعله ور ساختند. تعداد زیادی از روحانیون که بعد از تبعید امام زندانی و شکنجه شدند خود شاهد مثالی است بر عزم آنها در مبارزه. بعد از تبعید امام، ارتباطات همچنان ادامه داشت. روحانیون مختلف عازم محل اقامت امام می شدند و برای آینده مبارزه کسب تکلیف می کردند. نزدیکترین مشاوران به امام روحانیت بودند، گروهی که از سالیان دراز رهبری انقلاب را همراهی کرده بودند. اینان اوّلین کسانی بودند که برای اوّلین بار با مفهوم قیام آشنا شدند:
علمای ما از آن صدر اوّل تا حالا در هر عصری قیام کردند و در تاریخ نشان می دهد که اینها پیوسته قیام هایی می کردند و به تحریک خود ائمه بوده، نه این است که ائمه اطلاع نداشتند.[۶۱۰]
اکنون که این نیرو با تمام توان و امکانات خود پشت سر رهبری انقلاب قرار گرفت و قیام را به سرانجام رساند، وظیفه اش چه می شود. آیا باید در اینجا متوقف شود و برگردد به حوزه و سر کلاس درس یا اینکه برای او وظیفه جدیدی در نظر گرفته شده است. هر تصمیمی گرفته شود بستگی به نظر رهبری انقلاب دارد. وظیفه روحانیت در حکومت آینده چیست؟ این گروه که بی تردید بیشترین نقش را در کسب پیروزی به عهده داشت اکنون منتظر وظیفه جدید خود است. در مقام پاسخگویی به این سؤال باید برگردیم به تعریفی که امام از سیاست دارد. همانطور که اشاره شد ایشان دو جنبه مادی و معنوی را برای سیاست در نظر می گیرد. امروز که بهمن ۱۳۵۷ است، روحانیون برای جنبه معنوی سیاست از سوی امام در نظر گرفته شده اند. سیاست و حکومت همانطور که دیدیم بر اساس موازین اسلامی طراحی شده است. بیش از آنکه ظاهر آن اسلامی باشد مهم آن است که محتوای آن اسلامی باشد. در محتوای اسلامی است که وظیفه روحانیون نمود پیدا می کند، صورت و اجرای آن باید به دیگران واگذار شود.
بنابراین نگارنده بر این نظر است در روزهای منتهی به معرفی دولت موقت، امام پست اجرایی برای روحانیت در نظر نگرفته بودند، بلکه نقش ایشان نقشی تقیینی و نظارتی بوده است. ایشان در جاهای مختلف به این موضوع اشاره کرده اند و از آن دفاع کرده اند، که در این بخش نگارنده به طور مبسوط به این ایده امام در مورد عدم جواز به روحانیت برای قبول پست اجرایی طی سالهای اوّلیه انقلاب می پردازد. همان طور که قسمت های قبل به آن اشاره شد می توان بن مایه فکری امام را در ارتباط با حکومت از کتاب کشف الاسرار پیگیری کرد. در این کتاب نیز همان طور که اشاره شد، مسأله اصلی حاکمیت قانون الهی است که مبنایی برای اداره جامعه باشد. امام در این کتاب چنین می نویسند: «ما که می گوییم حکومت و ولایت در این زمان با فقهاست، نمی خواهیم بگوییم که فقیه، هم شاه، هم وزیر و هم نظامی است، بلکه می گوییم همان طور که یک مجلس مؤسسان تشکیل می شود از افراد یک ملت و همان مجلس تشکیل یک حکومت و تغییر یک سلطنت می دهد و یکی را به سلطنت انتخاب می کند … اگر یک همچون مجلسی از مجتهدین دیندار که هم احکام خدا را بدانند و هم عادل باشند و از هواهای نفسانی عاری باشند و آلوده به دنیا و ریاست آن نباشند و جزء نفع مردم و اجرای حکم خدا غرضی نداشته باشند، تشکیل شود و آن مجتهدین انتخاب یک نفر سلطان عادل کنند که از قانون های خدایی تخلف نکند و از ظلم و جور احتراز داشته باشد و به جان و مال و ناموس آنها تجاوز نکند به کجای مملکت بر می خورد».[۶۱۱] در جایی دیگر در همان کتاب امام چنین می نویسد:
«… ما می گوییم مجلس مؤسسانی که تشکیل می شود یک حکومت و تغییر یک رژی ، باید از فقها و ملاهای خردمند عالی مقام که به عدالت و توحید و تقوا و بی غرضی و ترک هوی و شهوت موصوف باشند، تشکیل شود تا در انتخاب سلطان، مصالح کشور و توده را سنجیده و شاه عدالت خواه مطیع قوانین کشور و توده را سنجیده و شاه عدالت خواه قوانین کشوری که همان قوانین خدایی است، انتخاب کنند. ما نمی گوییم و نگفتیم که شاه باید فقیه باشد».[۶۱۲] نگارنده با بررسی کتاب نامه ای از امام موسوی کاشف الغطاء (ولایت فقیه) به این نتیجه رهنمون شده است که حل معمای قدرت تقیینی و قدرت اجرایی در ارتباط با وظایف علماء با درک بحث امام پیرامون اختلاف حکومت اسلامی با سایر حکومت ها نهفته است. نگارنده بر این نظر است که امام در این بخش از کتاب محتوای حکومت را مشروط می کند به اجرای قانون الهی به عبارت دیگر حکومت باید قوانین اسلام را اجرا کند نه اینکه چه کسی آن را اجرا کند. با توجه با استناد امام به حاکمیت قانون اسلام در جای جای کتاب، این نکته به سمع خواننده رسیده می شود که حکومت کنندگان موظف به اجرای قانون اسلام هستند. این امر اساساً به معنای عدم جواز روحانیون به سیاست نیست، بلکه روحانیون به دلیل علمی که نسبت به قوانین الهی دارند، منبع اصلی قدرت در جامعه هستند؛ زیرا مجری قانون، نیاز به قانون برای اجرا دارد و تنها وظیفه مجری، اجرای قوانینی است که از کانال روحانیت برای اجرا به تصویب می رسد. بهترین شاهد مثال برای این نظر، بیان خود امام است که ایراد کرده اند: در حکومت اسلامی به جای مجلس قانونگذاری مجلس برنامه ریزی وجود دارد که برای وزارتخانه های مختلف در پرتو احکام اسلام برنامه ترتیب می دهد.[۶۱۳] که آنچه را در ادامه می آید چنین نظری را تقویت می کند.
امام در سخنرانی خود در نجف در تاریخ۱۰/۸/۱۳۵۶ چنین می گویند: این دانشگاهی ها، فردا مقدرات مملکت به دست اینهاست. توی روحانی که وزیر نمی شوی. من و توی روحانی که وزیر نمی شویم. ما که شغلمان علی حده است. فردا مقدرات این مملکت دست این دانشگاهی هاست. اینها هستند که می آیند یا وکیل می شوند یا وزیر می شوند یا عرض می کنم چه می شوند، شما اینها را برای خودتان حفظ کنید هی طرد نکنید.[۶۱۴]
امام در نجف در مصاحبه با خبرنگار روزنامه لوموند در پاسخ به این سؤال که آیا خود شما قصد دارید که در رأس آن قرار گیرید؟ چنین می گویند: شخصاً نه! نه سن من و نه موقعیت و نه مقام من و نه میل و رغبت من متوجه چنین امری نیست. اگر موقعیت پیش آید ما در میان کسانی که در جریان مفاهیم و فکر اسلام مربوط به حکومت هستند، شخص یا اشخاصی را که مستعد چنین امری باشند انتخاب خواهیم کرد.[۶۱۵]
امام در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۵۷ در مصاحبه ای که با خبرنگاران رادیو - تلویزیون فرانسه داشته اند، در پاسخ به این سؤال که دریافت شما از حکومت اسلامی چیست؟ آیا منظورتان این است که رهبران، حکومت را خود اداره کنند؟ مراحل این حکومت کدام است؟ چنین می گویند: خیر، منظور این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند. لکن مردم را برای تأمین خواست های اسلام رهبری می کنند.[۶۱۶] امام در مصاحبه ۴/۸/۱۳۵۷ با خبرگزاری رویترز در پاسخ به این سؤال در صورتی که شاه استعفاء بدهد، رژیم جدید چگونه خواهد بود. آیا علماء خود حکومت خواهند کرد؟ چنین پاسخ می دهند: علماء خود حکومت نخواهد کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور می باشند. این حکومت در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.[۶۱۷] امام در نامه ای در آذر ۱۳۵۷ به آقای حسین نوری همدانی برای معرفی رجالی متدین و قابل اعتماد برای عضویت در شورایی که قرار بوده پس از سقوط رژیم شرکت کنند، چنین شروطی را بر می شمارند:
۱- نداشتن افکار مکاتب انحرافی، بلکه عدم تمایل به آن مکاتب، فقط افکار اسلامی داشته باشند.
۲- لیاقت اداره یک وزارتخانه را داشته باشند یعنی مطلع و مدیر باشند.
۳- معروف به ملیت و خوشنام باشند.
۴- در دولت های فاسد و مجلس های معروف به فساد، عضویت نداشته باشند.
۵- از سرمایه داران و معروف به سرمایه داری نباشند.
۶- از طبقه روحانیون نباشند.[۶۱۸]
امام در مصاحبه ای در ۷ آذر ۱۳۵۷ با خبرنگار لوژورنال در پاسخ با این سؤال: رژیم جمهوریی که شما می خواهید تشکیل دهید، اسلامی خواهد بود، بنابراین آیا خواهید پذیرفت که در رأس آن قرار گیرید؟ امام پاسخ می دهند: اوّل این مردم هستند که باید افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند و مسؤولیت امور را به دست آنان بسپارند و لکن من شخصاً نمی توانم در این تشکیلات مسؤولیت خاصی را بپذیرم و در عین حال همیشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظیفه ارشادی خود را انجام می دهم.[۶۱۹]
امام در مصاحبه با خبرنگار روزنامه اکونومیست در ۱۸ دی ماه ۱۳۵۷ در پاسخ به این سؤال: نقش روحانیت و رهبران مذهبی را در دولت آینده چگونه می بینید؟ چنین پاسخ می دهند: روحانیون در حکومت آینده نقش ارشاد و هدایت را دارا خواهند بود.[۶۲۰]
امام در مصاحبه در ۲۲ دی ۱۳۵۷ با خبرنگار تلویزیون ای. بی. سی. امریکا در پاسخ به این سؤال که: ابهاماتی در مورد نقش شما در آینده وجود دارد، ممکن است نقش خود را در آینده بفرمایید؟ امام چنین پاسخ می دهند: من در آینده هم همین نقشی را که الان دارم خواهم داشت. نقش هدایت، راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می کنم و اگر چناچه خیانت کاری در کار باشد با او مبارزه می کنم. لکن من در خود دولت هیچ نقشی ندارم.[۶۲۱]
امام در مصاحبه خود با خبرنگار مجله آلمانی اشترن در ۲۶ دی ۱۳۵۷ در پاسخ به این سؤال: که قبلاً اظهار فرموده بودید که اینها فقها و اشخاص دیگری هستند که باید به امور حکومت انتقال یابند و آیا این اصل به همان سان که قبلاً فرموده اید عمل خواهد شد؟ چنین می گویند: من چنین چیزی نگفته ام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغل شان چیز دیگری است. نظارت بر قوانین البته به عهده روحانیون است و اتکای روحانیون هم به ملت است نه حزبی.[۶۲۲] بنابراین همانطور که مشاهده می شود امام با اعتقادی راسخ بیان می دارد که وظیفه روحانیت قبول پست اجرایی نیست بلکه وظیفه آن هدایت و نظارت است. نکته ای که قابل توجه است که این اعتقاد امام تنها مربوط به زمانی نیست که ایشان هنوز وارد ایران نشده اند و دستشان از قدرت کوتاه است. بلکه حتی با حضور در ایران نیز رویه را پیگیری می کنند. اما این رویه اصلاً به معنای عدم دخالت روحانیون در سیاست نیست، بلکه تنها آنان را از قبول پست اجرایی بر حذر می دارد که در نهایت نگارنده در همین فصل بدین سؤال خواهد پرداخت که چرا امام طی آن سال ها چنین نگرشی نسبت به قبول پست اجرایی از سوی روحانیت داشته است. ایشان در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در سخنرانی در مدرسه علوی در حضور گروهی از طلاب حوزه علمیه قم، چنین بیان می کنند: من انشاالله از چند روز دیگر می آیم خدمت شما به قم، انشاالله آنجا در خدمتتان خواهم بود. امیدوارم که همه مان با هم در یک صف باشیم؛ نه جلو نه عقب. در یک صف همه با هم پیش برویم و انشاالله مقاصد شرعی اسلام را پیش ببریم. من خادم شما هستم.[۶۲۳]
آقای هاشمی در این ارتباط چنین می نویسد: اوایل اسفند ۱۳۵۷ مقارن است با تصمیم امام برای رفتن به قم. ما می دانستیم که نظر ایشان این بود که به قم بروند و حکومت را به صالحان واگذار کنند، و از آنجا حکومت را هدایت نمایند.[۶۲۴]
امام یک روز قبل از عزیمت شان در ۹ اسفند ۱۳۵۷ خطاب به ملت ایران چنین فرمودند:
در این موقع که قصد تشرف به قم را دارم لازم است از ملت بزرگ ایران عموماً تشکر کنم … لازم است مطالبی را تذکر بدهم:
۱- ملت باید توجه داشته باشد که ریشه های استعمار امریکا، شوروی، انگلستان و صهیونیسم هنوز از این مرز و بوم کاملاً قطع نشده است.
۲- کلید پیروزی ملت وحدت کلمه بود و اکنون احتیاج بیشتر به حفظ این وحدت کلمه و وحدت مقصد است.
۳- کارگران و طبقات مستضعف بدانند که در حکومت عدل اسلامی به آنان اجحاف نمی شود و نخواهد شد.
۴- ارتش، شهربانی و ژاندارمری اکنون در خدمت اسلام هستند و از ملت هستند، ملت باید از آنان پشتیبانی کند.
۵- کمیته های انقلاب اسلامی در تمام شهرستان ها موظفند که به مجرد مسلط شدن دولت، از دخالت در امور دولت خودداری نمایند.
۶- به تمام اعضای کمیته ها و زندان ها حکم می کنم که با زندانیان به طور انسانیت و اسلامیت رفتار کنند.
۷- کراراً گفتم و باز تکرار می کنم کسی حق ندارد به منزل مردم حمله کند و وارد منزلی شود.
۸- مردم برای همراهی با طبقه مستمند از گرانفروشی در ارزاق احتراز کنند.
۹- مردم نباید خدمت علماء را فراموش کنند.
۱۰- صلاح مطبوعات در خدمت و تحت تأثیر راست و چپ و شرق و غرب واقع نشود.
۱۱- … .[۶۲۵]
این پیام و محتوای آن به خوبی نشان می دهد که امام تصمیم خود را برای بازگشت گرفته اند. تشکری که امام در این پیام دارند و مطالبی که تذکر می دهند بیانگر این است که امام قم را برای ادامه فعّالیت های خود انتخاب کرده است. این رویه امام را به خوبی می توان در ماجرای انتخابات اوّلین دوره ریاست جمهوری هم مشاهد کرد. آقای هاشمی در این زمینه چنین می گوید: در مورد حضور روحانیت در امور اجرایی، تفکر امام از آغاز شروع نهضت این بود که روحانیت در کار اجرایی کمتر شرکت کند و فقط ناظر و پشتوانه امور باشد. ایشان حضور روحانیت را در شورای انقلاب که متشکل از روحانیون و غیرروحانیون بود، کافی می دانستند. مخالفت شان با کاندیداتوری شهید بهشتی در انتخابات ریاست جمهوری نیز بر پایه همین نظر بود.[۶۲۶]
آقای مهدوی کنی نیز چنین بیان می کنند: ایشان در دوره اوّل ریاست جمهوری اجازه ندادند که یک شخص روحانی برای ریاست جمهوری نامزد شود. به یاد دارم که من و آقای هاشمی و شهید باهنر در قم خدمت امام رفتیم، زمانی بود که بنی صدر می خواست کاندیدا شود. ما به امام عرض کردیم شما اجازه بدهید آقای بهشتی هم جزء کاندیداها باشند و مردم به هر کس بخواهند رأی بدهند. اما امام اصرار داشتند که بین نامزدها، شخص روحانی نباشد.[۶۲۷]
شهید محلاتی در خاطرات خود چنین بیان می کند: کاندیدای جامعه روحانیت شهید بهشتی بود. رفتیم خدمت امام عرض کردیم و امام قبول نکردند، فرمودند روحانی نباید باشد. وقتی که شهید بهشتی را امام قبول نکرد. آمدیم بین اینها به بنی صدر رأی دادیم، من آمدم قم و به اتفاق آقای انواری رفتیم خدمت امام و گزارش دادیم که جامعه روحانیت می خواهد بنی صدر را کاندید و اعلامیه بدهد. شما نظر مبارکتان چیست؟ بفرمایید. امام فرمودند: مانعی ندارد، ولی بروید با جامعه مدرسین هم صحبت کنید و هماهنگ کنید و با هم اعلامیه بدهید. من بلند شدم و به اتفاق ایشان - انواری- رفتیم جلسه جامعه مدرسین. در آن جلسه که بحث شد اینها گفتند: خیر ما می رویم امام را قانع کنیم حتماً باید آقای بهشتی باشد. دو سه نفر از جامعه مدرسین به اتفاق دوباره برگشتیم و رفتیم خدمت امام. مسأله را خدمت امام مطرح کردیم. امام فرمودند: روحانی را صحبتش را نکنید. معمم، نباید رئیس جمهور باشد و هیچ صحبت نکنید. اجازه ندادند که ما هم صحبت کنیم.[۶۲۸] حتی در دورانی که مهندس بازرگان خود در پست نخست وزیری بود به دلیل اختلافاتی که در انجام امور با شورای انقلاب، کمیته ها و سایر نهادهای انقلاب پیدا می کرد، ملاقاتی چند با امام در قم داشتند که ایشان خواسته بودند برای رتق و فتق امور در تهران حضور داشته باشند که حتی امام در پاسخ به مهندس بازرگان این خواست ایشان را اجابت نکرده بودند و به ایشان گفته بودند که بروید و امور را سامان دهید.
حتی بازگشت دوباره ایشان به تهران در بهمن ۵۸ به دلیل بیماری و ناراحتی قلبی شان بود. آقای هاشمی در این زمینه چنین می نویسد: دسترسی به امام در قم برای ما و اعضای دولت موقت، چندان دشوار نبود؛ اما گذشت زمان ضرورت حضور ایشان را در تهران برای ما مسجل تر کرد … . جمعی از اعضای شورای انقلاب نیز چند بار پیشنهاد بازگشت ایشان به تهران را مطرح کرده بودند، اما عملی نشد. سرانجام در کش و قوس انتخابات ریاست جمهوری، به ناگاه امام دچار ناراحتی قلبی و کسالت شدید شدند. وقتی این خبر به ما رسید، آقایان بهشتی، خامنه ای، موسوی اردبیلی و من بلافاصله به قم رفتیم … ایشان را با وسیله نقلیه مناسب که به همین منظور آماده شده بود به تهران منتقل کردیم.[۶۲۹]
اکنون سؤالی که مطرح می شود این است که چرا امام طی آن سال ها، چنین دیدی نسبت به قبول سمت های اجرایی از سوی روحانیون در دستگاه های اجرایی داشته اند؟ به نظر نگارنده با توجه به محبوبیتی که امام در میان توده مردم داشتند، حتی اگر خود ایشان هم سمت و پستی برای خود در نظر می گرفتند حمایت و پشتیبانی توده مردم از ایشان محرز بوده است. نگارنده در این بخش سعی بر آن دارند با استناد به گفته های خود امام و سایر دست اندرکاران امر انقلاب طی آن سال ها، معمای عدم قبول پست اجرایی از سوی روحانیون طی آن دوره را حل کند. به عبارت دیگر کدام دلایل سبب شده بود که طی آن دوره چنین نگرشی به وجود آید؟
امام در ضمن مصاحبه ای مورخ ۷ دی ۱۳۵۸ با حامد الگار دلیل عدم قبول پست اجرایی از سوی روحانیون را اینگونه تشریح می کنند:
«… شما در همین قضیه رئیس جمهوری به ما پیشنهاد می کردند که، پیشنهاد کردند از اشخاص حتی از دانشگاه به اینکه … روحانی باشد. من می گفتم نه. روحانی نقش باید داشته باشد، خودش رئیس جمهور نشود. لکن در ریاست جمهوری نقش باید داشته باشد. کنترل باید بکند … روحانی می گویید که بعد می خواهد در دولت (وارد شود) نمی خواهد نخست وزیر شود و نمی خواهد - عرض می کنم که - رئیس جمهور بشود و صلاحیتش هم نیست که اینها بشوند. لکن مراقبت دارد، نقش دارد. روحانیت در دولت نقش دارد، نه روحانیت دولت است. این نقش از اوّل بوده است … همان نقشی که برای روحانیت است که باید کنترل کند این چیزها را والا سر رشته ندارد. مگر می تواند که یک روحانی برود رئیس فوج بشود. سر رشته ای از این کار ندارد. یک روحانی که اطلاعاتش در باب یک اموری کم است، برود بخواهد آن ها را بگیرد. این معنا ندارد. اما روحانی چون موارد خطا و اشتباهی که از قانون اسلام که یک قانونی است که اگر اجرا بشود، همه مقاصد برای ما حاصل می شود این مطلع است. این سررشته دار این قانون است».[۶۳۰]
بنابراین تا به اینجا به دو نکته واقف شدیم که دلایل امام برای پشتیبانی از چنین نگرشی از یکسو ناشی از نقشی بوده که ایشان برای روحانیت در نظر داشته اند، از نظر ایشان مهم اجرای قانون اسلام بوده که با نظارت روحانیت چنین خواستی عملی می شده است، و از سوی دیگر ناشی از عدم تخصص و آموزشی بوده که روحانیت برای انجام کارهای اجرایی از آن بی بهره بوده است. که این عدم صلاحیت و شایستگی فنی برای روحانیت امری واضح و روشن است. هم بر حسب آموزش هایی که در حوزه دیده اند که بیشتر آموزش های دینی بوده، هم از این نظر که در طول مبارزات سیاسی روحانیون همیشه در جایگاه اپوزیسیون و مقاومت هیچگاه وارد مناصب و پست های اجرایی نشده اند که بتوانند تجربه ای برای انجام چنین اموری به دست آورند.
امام در جایی دیگر در شرح دیگر دلایل این نگرش چنین بیان می کنند:
«بله، ما یک وقتی که در نجف بودیم این کلمه را گفته ایم، که علماء مرتبه شان بالاتر از این است که داخل بشوند در امور اجرایی … .[۶۳۱] من یک کلمه را عرض بکنم - شاید قبلاً هم عرض کرده باشم - و آن اینکه من از اوّل که در این مسائل بودم و کم کم آثار پیروزی داشت پیدا می شد، در مصاحبه ای که انجام دادم، چه با کسانی که از خارج آمدند، حتی در نجف و در پاریس و چه در حرف هایی که خودم زدم، این کلمه را گفته ام که روحانیون شغل شان یک شغل بالاتر از این مسائل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز شود، روحانیون می روند سراغ شغل های خودشان.[۶۳۲] مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند، علماء باید مشغول به کارهایشان باشند. این شأنی برای علماء نیست که ریاست جمهوری، یا پست دیگری داشته باشند».[۶۳۳] بنابراین از این بیانات امام نیز می توانیم دلیل دیگر ایشان را برای عدم جواز برای عهده گرفتن مسؤولیت های اجرایی از سوی ایشان طی این دوره دریابیم. از این منظر، امام شأن روحانیت و وظیفه ای که در نشر و تعلیم و حفظ اسلام و احکام دینی دارد بسیار بالاتر از قبول مناصب و پست های اجرایی می دانند. از نظر امام وظیفه اصلی روحانیت حفظ سنگر اسلام است که تنها از عهده روحانیت آگاه به احکام و قوانین اسلام برمی آید. به عبارت دیگر، دیگر افراد و اشخاص و گروه ها نیز می توانند از عهده مسؤولیت های اجرایی برآیند اما وظیفه حفظ اسلام تنها از عهده روحانیت مطلع و آگاه به احکام اسلام برمی آید و نه هیچ فرد و گروه دیگر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 01:48:00 ق.ظ ]




۶

۱۳۸۳

حسینی، پرمه

ساختار بازار جهانی فرش دستباف و بازارهای هدف صادراتی ایران

نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد ساختار تجارت جهانی فرش دستباف از انحصار چند جانبه با نوساناتی طی دوره ٢٠٠٠ - ١٩٧۵ مواجه بوده است. بررسی طرف عرضه ساختار تجارت جهانی نیز گویای آن است که ساختار انحصار چند جانبه صادرات متحول شده و از قدرت انحصاری صادرکنندگان آن کاسته شده است، در مقابل ساختار واردات فرش از انحصار چند جانبه پیروی نموده است. مقایسه صادرات و واردات جهانی فرش دستباف گویای آن است که انحصار از آن واردکنندگان است تا صادرکنندگان.

۷

۱۳۷۸

فرحبخش

بررسی عوامل موثر بر صادرات فرش

به منظور بررسی عوامل مرتبط باصادرات، فرش یعنی تولید فرش، قیمت فرش و شوک های طرف عرضه(پیمان ارزی)در نظر گرفته شده و در اثر آنها برصادات فرش بررسی شده است. نتایج نشان داد که طی دوره ۱۳۵۰-۱۳۷۸تمامی متغیرهای فوق بر صادرات فرش،تاثیر مثبتی بر جای می گذارند، بخصوص قیمت های نسبی در بین متغیرهای مورد بررسی نیز بیشترین اثر را براین صادرات دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مطالعات خارجی

۸

۲۰۱۲

وایجند وهمکارانش

توسعه قابلیت های بازاریابی شرکت کوچک و متوسط

نتایج این تحقیق نشان می دهد که پیام رسانی فوری، یا مدیریت منابع انسانی به عنوان مشتریان داخلی سازمان، عامل اصلی در ایجاد انگیزه در کارکنان به طور موثر به منظور توسعه بازاریابی استراتژیک و عملیاتی قابلیت های بازاریابی اعمال اثر مثبت و معنادار بر رضایت و وفاداری مشتریان،که در نهایت منجر به عملکرد سازمانی بهتر در از نظر فروش، سود و سهم بازار است. تحقیق همچنین به مقدار کمیاب از شواهد تجربی که منجر به اثر مثبت و مستقیم از IMاستراتژی بر عملکرد کسب و کار می شود اشاره می کند.

۹

۲۰۱۱

مریلیز[۸۱] و دیگران

قابلیت های بازاریابی: مقدمات و مفاهیم برای SME عملکرد B2B

این مطالعه یک دیدگاه جدید در استراتژی بازاریابی SME در زمینه B2B با بهره گرفتن از منابع مبتنی بر مشاهده شرکت فراهم می کند. مطالعه یک مدل ساختاری ارتباط قابلیت های بازاریابی و بازاریابی عملکرد را عنوان می کند. ۳۶۷ شرکت SME استرالیا را مورد بررسی قرار می دهد بازاریابی دو قابلیت کلیدی، یعنی نام تجاری و نوآوری بر روی عملکرد تاثیر عمده ای در زمینه B2B SME داشته اند. این اولین مطالعه ارزیابی SME است همزمان نوآوری و نام تجاری قابلیت بازاریابی، با قابلیت نوآوری قویترین تعیین کننده است.

۱۰

۲۰۰۱

کادگان و همکاران

پیش بینی کننده های کلیدی رفتارهای بازار گرای صادراتی

به فاکتورهای اساسی رفتار صادراتی مبتنی بر
بازار اشاره کردند. به همین منظور آنها مدلی را برای عناصر کلیدی فعالیتهای بازاریابی
صادراتی مبتنی بر بازار ارائه دادند و آنرا با بهره گرفتن از اطلاعات پیمایشی کسب شده از فنلاند و نیوزیلند آزمون کردند. در این زمینه نتایج مطالعات فراوانی نشان داده است شرکتهایی که رفتار بازارگرایی آنها با توجه به کارکردهای صادراتی بوده، بسیار موفقتر می باشند تا کسانی که به رفتارهای صادراتی کمتر توجه میکنند. متغیرهای آزمونشده، پیش بینی کننده مناسبی از رفتار صادراتی مبتنی بر بازار شرکتها را ارائه دادند. نتایج نشان داده است که چندین عامل برای کارکرد شرکتهای صادراتی منحصر به فرد می باشند و نقش کلیدی در رفتار مبتنی بر بازار صادراتی ایفا می کنند.

۱۱

۲۰۰۰

اهرانبرگ، بارنارد

ساخت یک مدل برای تصمیم گیری: گذشته، حال آینده

یک مدل توصیفی ارائه دادند. مدل های توصیفی در جستجوی نشان دادن پدیده های بازاریابی می باشند. این مدلها به تشریح متغیرهای بازاریابی پرداخته؛ مبنی بر اینکه که یک مدیر می تواند آنها را کنترل و یا حداقل روی آنها تأثیر گذارد. مدلهای آمیخته بازاریابی، برحل مشکلات مدیریت بازاریابی بسیار مؤثر میباشند. به نظر می رسد که این متغیرها دارای قدرت پیشبینی و یا تعیین علیت میباشند تا مدیران بتوانند اثر تغییر متغیرهایی را که اتفاق خواهد افتاد، اندازه گیری کنند.

پس از بررسی ادبیات ، مدل بکار گرفته شده توسط(۲۰۱۱) Merillees& Rundle-Thiele &Lye در مقاله قابلیت های بازاریابی ، به دلیل سازگاری شاخص­ های اصلی آن با هدف پژوهش حاضر ،به عنوان مدل مفهومی این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد که در آن قابلیت بازاریابی[۸۲] شامل بازارگرایی[۸۳]،قابلیت مدیریت[۸۴] ،قابلیت برند[۸۵] و قابلیت نوآوری[۸۶] است و عملکرد سازمان توسط عملکرد بازاریابی[۸۷] سنجیده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ق.ظ ]




۱-۷-۱-۲- وجه تسمیه و پیشینه تاریخی:
نام کرمانشاه به بهرام شاه ساسانی منسوب است که در روزگار پدرش، فرمان روایی ایالات کرمان را داشت و بدین جهت به کرمانشاه لقب یافت.
۱-۷-۱-۳- موقعیت جغرافیایی:
استان کرمانشاه با حدود ۲۴۴۳۴ کیلومترمربع وسعت در میانۀ ضلع غربی کشور، بین ۳۳ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۱۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۲۴ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۳۰ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. این استان از شمال به استان کردستان، از جنوب به استان های لرستان و ایلام، از شرق به استان همدان و از غرب به کشور عراق محدود شده است.محدوده استان کرمانشاه، از هزاره های قبل از میلاد محل سکونت اقوام مختلف بوده است. استان کرمانشاه ناحیه ای کوهستانی است که ما بین فلات ایران و جلگه بین النهرین قرار گرفته و سراسر آن را قله ها و ارتفاعات رشته کوه های زاگرس پوشانده است. این استان به لحاظ صنعتی و کشاورزی منطقه ای پررونق بوده و به لحاظ قدمت و دیرینگی زیست در این ناحیه از جلوه های گردشگری و جاذبه های خاصی برخوردار است.این استان در منتهی الیه غربی کشور از سه طرف دارای مرز داخلی با
استانهای (لرستان، کردستان، ایلام، همدان) و از یک سمت دارای مرز بین المللی با کشور عراق است مختصات جغرافیایی آن بین ۳۶ و ۳۳ درجه و ۱۵ و ۳۵ درجه شمالی و ۲۴ و ۴۵ درجه تا ۳۰ و ۴۸ درجه طول شرقی قرار دارد.
۱-۷-۱-۴- آب و هوا
آب و هوای استان تحت تأثیر رژیم مرطوب مدیترانه ای و دارای میانگین میزان بارندگی سالانه ۳۰۰ تا ۸۰۰ میلیمتر میباشد.
استان کرمانشاه دارای ۴ اقلیم متفاوت است:
۱-زمستان ملایم و تابستان گرم و خشک در شهرستانهای قصرشیرین-سرپل ذهاب و دهستان ازگله در جنوب غربی جوانرود
۲-زمستان سرد و تابستان خنک(پاوه، جوانرود و کرند غرب)
۳-نیمه خشک خنک شهرستان سنقر و دهستان پشت دربند کرمانشاه
۴-نیمه خشک گرم شامل کنگاور، صحنه و هرسین
۱-۸-۲- کلیات اقتصادی:
کرمانشاه مرکز کشاورزی ایران است و بیشتر درآمد اقتصادی کرمانشاه از این راه است در حوزه شهرستان کرمانشاه دو شهرک صنعتی وجود دارد که بیش از ۲۵۶ واحد صنعتی و تولیدی در آن احداث شده است . این شهرستان به لحاظ نیروی کار ارزان می تواند فعالیت صنعتی چشم گیری داشته باشد میزان صادرات مواد غذایی، مصالح ساختمانی و صنایع دستی کرمانشاه تنها در ۳ ماه نخست سال
۱۳۹۰ مجموع ۹ درصد از صادرات کل کشور را شامل می شود بازارچه مرزی پرویز خان سال ۱۳۸۷ رتبه اول فعالیت را میان بازارچه های مرزی کسب کرده است. و همچنان مقام اول صادرات به کشور عراق و مقام هشتم صادرات کشور ایران را به خود تخصیص داد مهمترین کارخانه های شهر کرمانشاه عبارتند از: کارخانه های قند، پالایشگاه کرمانشاه، پالایشگاه نفت آناهیتا، مجتمع پتروشیمی کرمانشاه، کارخانه سیمان غرب، کارخانه سیمان سامان، کارخانه اسیدسیتریک کرمانشاه (تنها کارخانه اسیدسیتریک خاورمیانه) و … می باشد.
۱-۸-۳-جغرافیای شهر کرمانشاه:
شهر کرمانشاه از شمال به کوه فرخشاد، از شمال غربی به کوه طاق بستان و از جنوب به سفید کوه منتهی می شود که در قسمت مرکزی استان کرمانشاه با موقعیت ۴۷ درجه و ۴ دقیقۀ شرقی و ۱۹ درجه و ۳۴ دقیقه شمالی قرار دارد و دارای ۲۴۵۰۰ کیلومترمربع گستردگی و ارتفاع ۱۲۰۰ متر از سطح دریا است کرمانشاه یکی از شاهراه های ارتباطی شرق و غرب و قدیمی ترین راه عبور زائران عتبات عالیات است که به همین سبب تأثیرات فرهنگی و معنوی برجای گذارده است. کرمانشاه در دروازه زاگرس قرار دارد. رشته کوه زاگرس که فلات ایران را از سرزمین های همسایه جدا کرده است در مسیر کرمانشاه، به دشت های وسیع و کوه های عمدتاً مجزا و دره های وسیعی منتهی می شود که از قدیم برای رسیدن به میان رودان مورد استفاده قرار گرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فاصله زمینی شهر کرمانشاه در شرایط مطلوب تا بغداد، ۳۹۰ کیلومتر، تا تهران، ۵۹۰ کیلومتر، تا مرز خسروی(مرز ایران و عراق) در حدود ۲۰۰ کیلومتر و فاصله هوایی آن تا تهران ۴۱۳ کیلومتر است.
۱-۸-۴-وضعیت انتظامی:
کلانشهر بزرگ کرمانشاه با شهرک های حاشیه نشین متعدد در بعد انتظامی و در حوزه اجرایی آن توسط تعداد ۱۵ کلانتری شهری، یک واحد یگان امداد، یگان ویژه، سه بخش انتظامی و ۱۰ پاسگاه روستایی کنترل و تأمین امنیت انتظامی می گردد.
۱-۸-۵-وضعیت قتل شهر:
آمار وقوع قتل های شهرستان کرمانشاه در سال ۱۳۸۶

ردیف وقوع کشف جنسیت مقتول انگیزه های منجر به حادث شدن قتل
۱ ۴۷ ۳۷ مذکر مونث اختلاف خانوادگی فساد اخلاقی سرقت نزاع و درگیری اختلافات (مالی، ملکی و قبیله ای) سایر انگیزه ها نامعلوم
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ق.ظ ]




(منبع: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، ۱۳۹۱)

    1. شاخص اخذ مجوز

در رابطه با شاخص اخذ مجوزها بیشتر توجه بانک جهانی مبتنی بر فرایند های عملیاتی مربوط به اخذ مجوزهای بخش ساختمان و همچنین امور مربوط به انشعابات آب، برق و گاز می باشد. این شاخص میزان سهولت یا سختی تعامل با مراجع قانونی صادر کننده مجوزهای ساخت را بررسی می کند. نمودار (۲-۷) ارائه دهنده شاخص اخذ مجوزها بین کشورهای مورد مطالعه در سال های (۲۰۱۲-۲۰۰۷) می باشد. همان طور که مشاهده می شود، کشور آذربایجان بیشترین میزان و عربستان سعودی کمترین میزان این شاخص را طی سال ها به خود اختصاص داده اند. در بین کشورهای مورد مطالعه، قرقیزستان بیشترین میزان بهبود را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۷ با ۸۱ پله ارتقائ دارا بوده به گونه ای که از رتبه ۱۴۳ به ۶۲ رسیده و کشور تاجکستان با ۹۲ رتبه کاهش از رتبه ۸۵ در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۱۷۷ رسیده است. ایران نیز با ۳ پله بهبود در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۷ مواجه بوده است.
نمودار ۲-۷) شاخص اخذ مجوزهای کشورهای همسایه ایران در سال های (۲۰۱۲- ۲۰۰۷)
از منظر رتبه بندی منطقه ای در سال ۲۰۰۷ کشور ارمنستان رتبه یک و در سال ۲۰۱۲ عربستان این رتبه را به خود اختصاص داده است و مصر و تاجکستان به ترتیب در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ بالاترین رتبه را دارا بوده اند. لازم به ذکر است که رتبه ایران بین کشور های منطقه برای هر دو سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ برابر با ۱۸ بوده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نمودار ۲-۸) رتبه بندی منطقه ای شاخص اخذ مجوز در سال های ۲۰۰۷ و۲۰۱۲
جدول (۲-۸) زیر شاخص های مرتبط با شاخص اخذ مجوز را در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ در کشورهای مورد مطالعه ارائه نموده است. منظور از تعداد مراحل در شاخص اخذ مجوزها آن تعداد مراحل مقرراتی می‎باشد که به منظور عملیاتی نمودن فعالیت، می بایست توسط سرمایه گذار و یا کار آفرین رعایت شود و این فرایندها شامل عملیات بخش ساختمان اعم از اخذ مجوزها، پروانه های لازم، تکمیل فرمها، رعایت دستورالعملهای بازرسی مقررات ایمنی و اقدامات به انشعابات آب، برق، گاز و… می باشد. به تبع آن، هر چه تعداد مراحل بیشتر باشد تمایل برای سرمایه گذاری در کسب و کار کمتر می شود. بیشترین میزان زیر شاخص مراحل در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ متعلق به کشور قزاقستان و کمترین آن متعلق به کشور پاکستان در سال ۲۰۰۶ و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۲ می باشد. در مقام مقایسه بین سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۰۶ بیشترین میزان بهبود در رابطه با زیر شاخص مراحل متعلق به کشور قرقیزستان به میزان ۱۰ واحد است به گونه ای که از عدد ۲۲ به عدد ۱۲ رسیده است.
جدول ۲-۸) زیر شاخص های اخذ مجوز کشورهای همسایه ایران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲
(منبع: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، ۱۳۹۱)
منظور از زمان اخذ مجوزها تعداد روزهایی است که یک کارآفرین برای اخذ مجوز می بایست صرف نماید، بنابراین هرچه این زمان کمتر باشد تمایل برای سرمایه گذاری در کسب وکار بیشتر می شود. در رابطه با زیرشاخص مدت زمان لازم برای انجام فرایندکشور ایران بیشترین میزان بهبود را کسب کرده به گونه ای که با ۳۴۹ واحد بهبود از ۶۶۹ روز به ۳۲۰ روز کاهش یافته که این امر گویای بهبود زمان لازم برای اخذ مجوز در کشورمان نسبت به گذشته می باشد. بیشترین میزان زمان لازم برای اخذ مجوز در سال ۲۰۰۶ متعلق به ایران و کمترین آن مربوط به امارات متحد ه عربی بوده و در سال ۲۰۱۲ بیشترین میزان مربوط به افغانستان و کمترین آن همانند سال ۲۰۰۶ به کشور امارات متحده عربی متعلق می باشد.
منظور از هزینه آن مقدار پولی (برحسب دلار) است که برای اخذ مجوز باید صرف شود و هرچه این هزینه کمتر باشد تمایل کارآفرینان برای ایجاد کسب و کار بیشتر می شود. سهم هزینه شاخص اخذ مجوز ازدرآمد سرانه کشور افغانستان در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ بیشترین میزان را به خود اختصاص داده و کمترین آن در سال ۲۰۰۶ مربوط به کشور آذربایجان و در سال ۲۰۱۲ متعلق به کشور امارات متحده عربی می باشد. بیشترین میزان بهبود در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ متعلق به کشور افغانستان و بدترین شرایط مربوط به کشور آذربایجان است. ایران نیز با۶/۴۸۶ واحد بهبود در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ در رابطه با این زیرشاخص روبرو بوده است.
۳) شاخص حمایت از سرمایه گذاران
این شاخص دارای چهار مؤلفه شفافیت معاملات (انتشار اطلاعات)، مسئولیت مدیران، توانایی سهامداران درشکایت علیه سوء رفتار و تدبیر مدیران و مسئولین (سهولت شکایت سهامداران) و حمایت از سرمایه گذاران می باشد. دامنه ارزش گذاری این مؤلفه ها بین ۰ تا ۱۰ می باشد. نمودار(۲-۹) ارائه دهنده شاخص حمایت از سرمایه گذاران در سال های (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷) در کشورهای همسایه ایران می باشد. با توجه به نمودار، ایران پس از کشور افغانستان، بیشترین میزان را در رتبه شاخص مذکور به خود اختصاص داده و نشانگر ضعف این شاخص در ایران نسبت به دیگر کشورهای منطقه می باشد. کمترین میزان این شاخص متعلق به قرقیزستان بوده و در نتیجه این کشور دارای عملکرد بهتری نسبت به دیگر کشورهاست. کشور تاجیکستان بین سال های مورد بررسی بیشترین میزان بهبود را در رابطه با این شاخص داشته به گونه ای که از رتبه ۱۷۲ جهانی در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۶۵ در سال ۲۰۱۲ رسیده است. کشور عمان نیز بیشترین میزان تنزل را بین این سال ها شاهد بوده به گونه ای که از رتبه ۶۰ در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۹۷ رسیده است. کشور ایران نیز با ۱۰ پله نزول از رتبه ۱۵۶ جهانی در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۱۶۶ در سال ۲۰۱۲ رسیده که نشانگر بدترشدن شرایط حمایت از سرمایه گذاران است.
نمودار ۲-۹) شاخص حمایت از سرمایه گذاران کشورهای همسایه ایران در سا لهای (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷)
همان طور که در نمودا (۲-۱۰) مشاهده می شود، افغانستان در سا لهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ بیشترین رتبه را بین کشورها به خود اختصاص داده است. کویت و پاکستان در سال ۲۰۰۷ و قزاقستان در سال ۲۰۱۲ بهترین رتبه را دارا بود ه اند. ایران نیز از این حیث در سال ۲۰۰۷ دارای رتبه ۱۸ بوده و در سال ۲۰۱۲ با یک پله نزول به جایگاه ۱۹ رسیده است.
نمودار ۲-۱۰) رتبه بندی منطقه ای شاخص حمایت از سرمایه گذاران در سا لهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲
جدول (۲-۹) ارائه دهنده زیرشاخص های مرتبط با شاخص حمایت از سرمایه گذاران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ می باشد. از زیرشاخص های حمایت از سرمایه گذاران، انتشار اطلاعات می باشد و دارای دامنه صفر تا ده است و هرچه رقم آن بالاتر باشد نشا ن دهنده عملکرد بهتر است. کشور لبنان در رابطه با زیرشاخص انتشاراطلاعات، در سال ۲۰۰۶ بیشترین میزان این شاخص را دارا بوده و در سال ۲۰۱۲ کشورهای ترکیه، لبنان، قزاقستان و عربستان سعودی بیشترین رتبه را به خود اختصاص داد ه اند، بنابراین از منظر این زیرشاخص شرایط خوبی را نسبت به کشورهای دیگر منطقه دارا هستند. در سال ۲۰۰۶ کمترین میزان این زیرشاخص به کشور تاجیکستان و در سال ۲۰۱۲ نیز کشور افغانستان مربوط است. بیشترین میزان بهبود مربوط به کشور تاجیکستان است، به گونه ای که از صفر در سال ۲۰۰۶ به ۸ در سال ۲۰۱۲ رسیده است. ایران نیز از این حیث تغییری را شاهد نبوده به گونه ای که در هر دو سال مورد بررسی میزان ۵ را به خود اختصاص داده است.
دامنه زیرشاخص مسئولیت مدیران از صفر تا ده می باشد، هرچه این رقم بالاتر باشد وسعت بیشتر شاخص مسئولیت مدیر را نشان داده و در نتیجه نشا ن دهنده عملکرد بهتر می باشد. در سال ۲۰۰۶ کشور تاجیکستان و در سال ۲۰۱۲ ازبکستان، لبنان و افغانستان کمترین عدد را به خود اختصاص داده و این امر بیانگر آنست که کشورهای ذکرشده عملکرد خوبی را در رابطه با این زیرشاخص نداشته اند. کویت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سال ۲۰۰۶ و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۲ بیشترین میزان این شاخص را به خود اختصاص داده و در نتیجه دارای عملکرد بهتری در مقایسه با سایر کشورهای مورد بررسی بود ه اند. بیشترین میزان بهبود مربوط به کشور قرقیزستان بوده که از میزان یک به هفت در سال ۲۰۱۲رسیده است. کشور ایران نیز از منظر این زیرشاخص با تغییری مواجه نشده است.
یکی دیگر از زیرشاخص های حمایت از سرمایه گذاران، شاخص سهولت دادخواست سهامداران می باشد و دارای دامنه صفر تا ده است، به گونه ای که ارقام بالاتر بیان کننده توان بیشتر سهامداران برای تعقیب قانونی سوء رفتار مدیران و عملکرد بهتر شاخص حمایت از سرمایه گذاران می باشد. قرقیزستان درسال ۲۰۰۶ و قزاقستان در هر دو سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ بیشترین میزان را در رابطه با زیرشاخص سهولت دادخواست سهامداران داشت ه اند و کمترین میزان این زیرشاخص نیز مربوط به ایران است. این امر نشانگر آنست که در کشور توجه لازم به سهولت و آسانی شکایت از سهامداران نشده است. تاجیکستان و عربستان سعودی با یک پله ارتقاء بیشترین میزان افزایش را بین کشورها داشته اند و قرقیزستان نیز با یک پله کاهش مواجه شده است و دیگر کشورها از لحاظ این شاخص تفاوتی در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ نکرده اند. دامنه شاخص حمایت از سرمای ه گذاران از صفر تا ده می باشد، هرچه این ارقام بالاتر باشد جذب سرمایه گذاران در آن کشور بیشتر خواهد بود. کویت و پاکستان در سال ۲۰۰۶ بالاترین رتبه و افغانستان پایین ترین رتبه را بین کشورهای مورد بررسی از منظر شاخص حمایت از سرمای ه گذاران دارا بوده اند و در سال ۲۰۱۲ قراقستان بیشترین و افغانستان کمترین میزان را به خود اختصاص داده اند. آذربایجان با بیشترین میزان تغییر در این سال ها مواجه بوده، به گونه ای که از ¾ به ۷/۶ رسیده است. ایران نیز از این حیث دچار تغییری نشده و در هر دو سال میزان ۳ را به خود اختصاص داده است.
جدول۲-۹) زیرشاخص های حمایت از سرمایه گذاران کشورهای همسایه ایران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲
(منبع: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، ۱۳۹۱)
۴) شاخص پرداخت مالیات
شاخص پرداخت مالیات، امور مربوط به اخذ مالیات را از جهت تعداد پرداخت ها، زمان صرف شده برای پرداخت مالیات و نر خهای مالیاتی ارزیابی می کند. نمودار ۲-۱۱ ارائه دهنده شاخص پرداخت مالیات درکشورهای همسایه ایران در سال های (۲۰۱۲ -۲۰۰۷) می باشد. با توجه به نمودار مشاهده می شود که تاجیکستان بدترین و امارات متحده عربی بهترین شرایط را به خود اختصاص داده است. این امرنشانگرآنست که امارات متحده عربی در بین کشورهای مورد بحث بهترین سیستم از منظر اخذ مالیات را دارا می باشد.
کشور آذربایجان با ۵۵ رتبه ترقی از جایگاه ۱۳۶ به ۸۱ رسیده که از بالاترین میزان بهبود در بین کشورها برخوردار بوده است. سوریه نیز از رتبه ۵۹ در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۱۱۱ در سال ۲۰۱۲ با ۵۲ پله افزایش مواجه بوده و نشانگر بدتر شدن شرایط پرداخت مالیات می باشد. ایران نیز از جایگاه ۹۶ در سال ۲۰۰۷ با ۳۰ پله افزایش به رتبه ۱۲۶ در سال ۲۰۱۲ رسیده و در نتیجه شرایط پرداخت مالیات در کشور بدترشده است.
نمودار۲-۱۱) شاخص پرداخت مالیات کشورهای همسایه ایران در سا لهای (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷)
با توجه به نمودار۲-۱۲ در سال ۲۰۰۷ بیشترین رتبه در بین کشورهای مورد بررسی متعلق به کشور ازبکستان بوده و کمترین رتبه متعلق به کشورهای امارات متحده عربی و عمان بوده است. تاجیکستان درسال ۲۰۱۲ بیشترین رتبه و امارات متحده عربی نیز رتبه نخست را به خود اختصاص داد ه اند. کشور ایران نیز در سال ۲۰۰۷ رتبه سیزدهم و در سال ۲۰۱۲ رتبه چهاردهم را بین کشورها دارا بوده است.
نمودار ۲-۱۲) رتبه بندی منطقه ای شاخص پرداخت مالیات در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲
جدول ۲-۱۰ ارائه دهنده زیرشاخص های مرتبط با شاخص پرداخت مالیات در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲‌ می‌باشد. همان طور که مشاهده می شود تا سال ۲۰۱۲ این شاخص دارای سه زیرشاخص پرداخت ها، زمان و کل نرخ مالیات بوده و در این سال علاوه بر سه زیرشاخص مذکور، زیرشاخص های نرخ مالیات بر سود، مالیات کارگر و سایر کمک ها و سایر مالیا تها اضافه گردیده است.
از زیرشاخص های پرداخت مالیات، شاخص تعداد پرداخت ها می باشد که هرچه این تعداد کمتر باشد نشان دهنده بهتر بودن وضعیت به منظور جذب سرمایه گذاران است. افغانستان در سال ۲۰۰۶ و در سال ۲۰۱۲ قزاقستان، کمترین میزان تعداد پرداخت ها را در سال داشته اند و بیشترین میزان در سال ۲۰۰۶ مربوط به قرقیزستان و در سال ۲۰۱۲ مربوط به تاجیکستان بوده است. بیشترین میزان کاهش در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ مربوط به کشور قرقیزستان است، به گونه ای که از ۷۵ مرتبه در سال به ۵۲ مرتبه کاهش یافته است. بیشترین میزان افزایش نیز مربوط به افغانستان است و از ۵ مرتبه در سال به ۸ مرتبه در سال افزایش یافته است. کشور ایران نیز از منظر این زیرشاخص از ۲۲ مرتبه در سال ۲۰۰۶ به ۲۰ مرتبه در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
شاخص زمان صرف شده براساس ساعت پرداخت مالیات در یک سال مالی می باشد، به تبع آن هرچه این زمان کمتر باشد جذب سرمایه گذاران بیشتر خواهد بود. امارات متحده عربی در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ از حیث زیرشاخص زمان پرداخت مالیا تها برحسب ساعت در سال کمترین میزان یعنی برابر با ۱۲ ساعت در سال را داشته و بیشترین میزان در سال ۲۰۰۶ مربوط به کشور آذربایجان با ۷۵۶ ساعت در سال و در سال ۲۰۱۲ مربوط به کشور پاکستان با ۵۶۰ ساعت در سال می باشد. بیشترین میزان کاهش در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ مربوط به کشور آذربایجان با ۵۳۱ ساعت کاهش و کشور اردن با ۱۵ ساعت افزایش بیشترین میزان افزایش را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ تجربه کرد ه اند. کشور ایران نیز در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ دچار تغییری از این حیث نشده است.
در رابطه با زیرشاخص کل نرخ مالیات به صورت درصدی از سود هرچه این درصد پائین تر باشد جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاران وجود دارد، کشور امارات متحده عربی در هر دو سال کمترین میزان را به خود اختصاص داده و بیشترین میزان در سال ۲۰۰۶ مربوط به یمن و در سال ۲۰۱۲ مربوط به کشورازبکستان می‎باشد. بیشترین میزان کاهش مربوط به کشور یمن می باشد به گونه ای که از۳/۱۵۹ درصد درسال ۲۰۰۶ به ۹/۳۲ درصد در سال ۲۰۱۲ رسیده است. کشور تاجیکستان بیشترین میزان افزایش را با ۶/۴ درصد در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ شاهد بوده است. ایران نیز از منظر این زیرشاخص در سال ۲۰۱۲ با ۱/۰ درصد کاهش نسبت به سال ۲۰۰۶ مواجه بوده است.
کشورهای افغانستان، تاجیکستان و امارات متحده عربی کمترین و کشور یمن بیشترین میزان نرخ مالیات بر سود را در سال ۲۰۱۲ از آن خود کرده اند. در رابطه با زیرشاخص مالیات بر کار و مشارکت وفعالیت های اقتصادی هرچه این درصد کمتر باشد موجب سرمایه گذاری بیشتر می شود. کشورهای افغانستان و تاجیکستان به ترتیب کمترین و بیشترین میزان را در رابطه با این زیرشاخص به خود اختصاص داده اند. یکی دیگر از عوامل مؤثر بر شاخص پرداخت مالیات، تنوع و تکثیر مالیات هایی است که دولت براساس مأخذ تعلق مالیات تعیین می کند. کثرت مأخذ تعلق مالیاتی از عوامل بازدارنده سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی می باشد در نتیجه هرچه ارقام این شاخص کمتر باشد نشان دهنده وضعیت بهتر کسب و کار در آن کشور و جذب بیشتر کارآفرینان و سرمایه گذاران می باشد. ازبکستان نیز در رابطه با زیرشاخص سایر مالیات ها بیشترین میزان را دارا می باشد.
جدول۲-۱۰) زیرشاخص های پرداخت مالیات کشورهای همسایه ایران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲
۵) شاخص تجارت برون مرزی
این شاخص تمام مراحل الزامی برای صادرات و واردات محموله استاندارد کالا (از جمله تمام مراحل اداری و نیز زمان و هزینه انجام امور) را گردآوری نموده و در واقع سهولت تجارت با خارج، موانع ومشکلات صدور و ورود کالاها را انداز ه گیری می نماید. نمودار ( ۲-۱۳ ) در رابطه با شاخص تجارت برون مرزی در کشورهای همسایه ایران طی سا لهای (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷) می باشد. همانطور که مشاهده می شود کشور امارات متحده عربی از این حیث دارای بهترین رتبه جهانی بین کشورهای مورد مطالعه بوده و کشورهای قزاقستان، عراق، تاجیکستان، افغانستان، قرقیزستان و آذربایجان نیز دارای بیشترین رتبه جهانی در این رابطه بوده اند.
بیشترین میزان افزایش رتبه مربوط به کشور کویت بوده به گونه ای که از رتبه ۵۴ در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۹۸ با ۵۸ رتبه تغییر در سال ۲۰۱۲ رسیده است. بعد از کشور کویت، ایران بیشترین میزان افزایش در رتبه را با ۵۱ رتبه تغییر به خود اختصاص داده است. بیشترین میزان کاهش رتبه مربوط به عمان با ۶۸ رتبه بهبود بوده به گونه ای که از جایگاه ۱۱۵ به ۴۷ جهانی رسیده است.
نمودار ۲-۱۳) شاخص تجارت برون مرزی کشورهای همسایه ایران در سا لهای (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷)
در رابطه با رتبه بندی منطقه ای شاخص تجارت برون مرزی با توجه به نمودار( ۲-۱۴) مشاهده می شود که امارات متحده عربی رتبه نخست را بین کشورها در سا لهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ از آن خود نموده است. قرقیزستان در سال ۲۰۰۷ و ازبکستان در سال ۲۰۱۲ بیشترین رتبه منطقه ای را کسب کرده اند. ایران نیز در سال ۲۰۰۷ دارای جایگاه هشتم منطقه و در سال ۲۰۱۲ نیز جایگاه سیزدهم منطقه را کسب نموده است.
نمودار۲-۱۴) رتبه بندی منطقه ای شاخص تجارت برون مرزی در سا لهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲
جدول( ۲-۱۱) ارائه دهنده زیرشاخص های تجارت برون مرزی کشورهای همسایه ایران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ می باشد. یکی از زیرشاخص های تجارت برون مرزی براساس تعداد اسناد لازم برای صادرات آن کشور مطرح می شود که هرچه این تعداد کمتر باشد شرایط ایده آل تری برای کسب و کار در بخش صادرات ایجاد می کند و سرمایه گذاران و کارآفرینان بیشتری را جذب می کند. در رابطه با تعداد اسناد لازم برای صادرات در هر دو سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ کشور امارات متحده عربی کمترین میزان را به خود اختصاص داده و در سال ۲۰۰۶ کشور قرقیزستان و در سال ۲۰۱۲ کشور تاجیکستان بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. کشور قرقیزستان بیشترین میزان تغییر را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ دارا بوده به گونه ای که از تعداد ۱۴ به ۸ رسیده است. کشور ایران در هر دو سال مورد بررسی با تغییری در زمینه تعداد اسناد لازم برای صادرات مواجه نشده است.
یکی از زیرشاخص های تجارت برون مرزی براساس زمان صرف شده برای صادرات برحسب تعداد روز مطرح می شود که هرچه این رقم کمتر باشد نشان دهنده وضعیت بهتر کسب و کار و جذب بیشتر سرمایه‎گذاران است. کشور امارات از منظر تعداد روزهای لازم برای صادرات کمترین میزان را در هر دو سال مورد بررسی در بین کشورها دارا بوده و کشور عراق در سال ۲۰۰۶ و تاجیکستان در سال ۲۰۱۲ بیشترین روز را به خود اختصاص داده اند. کشور سوریه بیشترین میزان بهبود را در این زیرشاخص شاهد بوده است به گونه ای که از ۴۹ روز در سال ۲۰۰۶ به ۱۵ روز در سال ۲۰۱۲ کاهش یافته و کشور افغانستان بیشترین میزان افزایش را دارا بوده، به گونه ای که از ۶۷ به ۷۴ روز افزایش یافته است. کشور ایران نیز در این زمینه در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ با یک روز کاهش مواجه بوده است. در رابطه با زیرشاخص هزینه صادرات هرچه این هزینه کمتر باشد نشان دهنده اوضاع بهتر کسب و کار می باشد. بیشترین میزان این زیرشاخص در سال ۲۰۰۶ مربوط به عراق و کمترین میزان متعلق به کشورامارات متحده عربی می باشد. در سال ۲۰۱۲ نیز بیشترین میزان مربوط به کشور تاجیکستان و کمترین آن متعلق به کشور مصر بوده است. بیشترین میزان افزایش هزینه در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ مربوط به کشور افغانستان با ۱۳۶۵ دلار افزایش و بیشترین میزان کاهش هزینه نیز مربوط به کشور مصر با ۴۰۱ دلار کاهش می باشد. کشور ایران نیز با ۴۱۵ دلار افزایش در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ مواجه بوده است.
یکی از زیرشاخص های تجارت برون مرزی براساس تعداد اسناد لازم برای واردات مطرح می شود که هرچه این تعداد کمتر باشد نشان دهنده وضعیت بهتر کسب و کار در کشور می باشد. سوریه در سال ۲۰۰۶ و قزاقستان در سال ۲۰۱۲ بیشترین و ارمنستان در سال ۲۰۰۶ و امارات متحده عربی و عربستان سعودی کمترین تعداد اسناد لازم برای واردات را دارا بوده اند. سوریه با بیشترین میزان کاهش و ارمنستان با بیشترین میزان افزایش در رابطه با این زیرشاخص مواجه بوده اند. در رابطه با کشور ایران نیز در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ با تغییری مواجه نشده است.
یکی دیگر از زیرشاخص تجارت برون مرزی براساس زمان صرف شده برای واردات برحسب روز مطرح می‎شود که هرچه این زمان کمتر باشد وضعیت کسب و کار بهتر می باشد. در رابطه با این زیرشاخص کمترین روز مربوط به کشور امارات متحده عربی در هر دو سال مورد بررسی می باشد و بیشترین روز در هر دو سال مربوط به کشور ازبکستان است. در تمام کشورهای مورد مطالعه تعداد روزهای لازم برای واردات کاهش یافته بجز تاجیکستان که دچار تغییری نشده است و بیشترین میزان کاهش متعلق به کشور سوریه با ۴۲ روز کاهش می باشد. کشور ایران نیز از این منظر با ۷ روز کاهش در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ مواجه بوده است.
جدول۲-۱۱) زیر شاخص های تجارت برو ن مرزی کشورهای همسایه ایران در سا ل‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲
آخرین زیرشاخص تجارت فرامرزی، هزینه واردات در هر کانتینر بر حسب دلار آمریکا می باشد، هرچه این هزینه کمتر باشد جذب سرمایه گذاران بیشتر و نشان دهنده وضعیت بهتر کسب و کار در آن کشور می باشد. کشور افغانستان بیشترین میزان افزایش هزینه واردات با ۱۷۳۰ دلار افزایش و کشور مصر با ۳۵۱ دلار بیشترین میزان کاهش را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ دارا بوده است. کشور ایران نیز با ۵۵۵ دلار افزایش هزینه واردات روبرو بوده است.
۲-۳-۴) اداری- اجرایی (عملیاتی)
آنچه امروزه بدان تأکید می شود، تسریع ترخیص محموله ها در محیط عاری از اسنادکاغذی و یا حداقل استفاده از این اسناد است. بخش ادرای- اجرایی که در برخی تحقیقات به عنوان عامل عملیاتی معرفی شده نقش تعیین کننده ای در تسهیل تجارت دارد. از عوامل بااهمیت در این زمینه استفاده از کنوانسیون های مهم بین المللی، استفاده از اسناد ساده اداری و نیروی انسانی آموزش دیده را نام برد. در ادامه بصورت خلاصه به تشریح هر یک از عوامل فوق پرداخته شده است.
۲-۳-۴-۱) کنوانسیون‌های بین المللی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ق.ظ ]




 

که ‌اندیشه چو دامست بر ایثار حرامست   چرا باید حیلت پی لقمه بری ها
(دیوان کبیر، بیت۴۷۶)

۵۹) جان زپیدایی و نزدیکی است گم چون شکم پر آب و لب خشکی چو خُم؟
(بیت ۱۱۲۸)
انقروی:
« جان که نفخه‌ی الهی است، از کمال آشکاری و ظهور و نیز از غایت نزدیکی به انسان، ناپیدا و پنهان است. انسان مانند خمره ای است که درونش پر از آب حیات است اما بیرونش خشک و خالی از آب می‌باشد.» (انقروی، ۱۳۸۰: ۴۸۲)
نیکلسون:
شارح عقیده دارد که « جان» «بواسطه‌ی دوام ظهور» خود و از شدّت احاطه و جامعیّتی که آثار و صفاتش با آن ظاهر می‌شود از ادراک ما پنهان است. و سپس مصراع دوم را اینگونه شرح می‌دهد: از چه رو … مانند خم، خشک لبی؟ یعنی، از آن گنجینه‌ی الهی که در دل تو جای دارد بی خبری؟. » ( نیکلسون، ۱۳۸۴: ۱۹۲)
فروزانفر:
فروزانفر می‌گوید که « همچنانکه رؤیت و دیدن چیزی مشروطست بشرایط خاص از قبیل مقدار و فاصله‌ی معین و لون، ادراک و رؤیت بصیرت نیز دارای شرائطی است از قبیل مناسبت و جنسیت و وجود غیر که با مقایسه‌ی آن، شیء ممتاز تواند شد. … حق تعالی به سبب غلبه‌ی ظهور در ادراک نمی‌گنجد و سعه‌ی وجودش تمام تر و بیشتر از آنست که ذهن و فکر بشری بدو احاطه یابد چنانکه چشم ما تمام کره‌ی زمین را به سبب کلانی نمی‌بیند و در قرص آفتاب خیره می‌شود و از دگر سوی حق بما نزدیک است زیرا ما و همه اعیان مجالی و آینه های اسما و اوصاف و یا ظهور ذات اوییم و بی او هیچ و از هیچ هیچ تریم و نیز او باعتبار قیومیّت و قیام وجود ما بدو، با ماست و از ما به ما نزدیکتر است ولی همچنانکه از فاصله‌ی نزدیک اشیا را نمی‌توان دید حق تعالی نیز از غایت قرب از ما بدور است و ما او را ادراک نمی‌کنیم. بنابراین، جان یا جان جان در عین پیدایی و ظهور به مقتضای اسم « اَلباطن» در غایت خفاست و با وجود نزدیکی که مقتضای اسم « قریب» است در تتق عزّت و حجاب غیرت که اقتضای اسم « العَزیز اَلمُتعال» است مختفی و از دسترس ما بدور است. آنگاه مولانا نزدیکی و محرومی‌را مثل می‌زند به خمی‌که پر است و لبه های آن خشک است، بدان مناسبت که عالم و وجود انسان از آثار وجود حق پر است و از معرفت بویی نمی‌برد.» (فروزانفر، ۱۳۸۲: ۴۲۹)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

زمانی:
« جان ( ذات حضرت حقّ) از شدّت ظهور و نزدیکی، پنهان است. و تو ای انسانی که اسرار حق را در نیافته ای و او را شهود نکرده ای مانند خمره ای هستی که درونش پر از آب است ولی لبش خشک است.» ( زمانی، ۱۳۷۸: ۳۷۹)
استعلامی:
« جان به طور مطلق، یا جانِ جان و گاه جانِ جانِ جان، در زبان مولانا تعبیری است از پروردگار. وجود حقّ چنان آشکار و چنان به ما نزدیک است که بینایی مادّی ما قادر به دیدن او نیست. تو ای انسان! سرا پایت مظهر وجود مطلق است امّا مانند خُم، که درونش پر از شراب و لبش خشک است، تو هم آثار حق را در خود نمی‌بینی و نمی‌توانی آن آثار را جلوه دهی.» (استعلامی، ۱۳۸۷: ۳۶۳)
گولپینارلی:
به معنای نثری بیت پرداخته است و می‌گوید: « جان از شدّت پیدایی و نزدیکی گم است، چونان خُمی‌که درونِ آن پر از آب و لب آن خشک است.»
و سپس در پاورقی راجع به مصراع دوم می‌گوید باید چنین باشد: « پس چرا چون خم درون تو پر از آب و لبان تو خشک است؟». (گولپینارلی، ۱۳۸۴: ۲۲۱)
نظر اجمالی:
اینکه جان همان معشوق ازلی و ابدی (خداوند) است هیچ شکی نیست و مولانا در جای جای اشعارش این را اذعان می‌دارد و می‌گوید:

تو جان و جهانی کریما مرا   چه جان و جهان از کجا تا کجا
(مولانا، ۱۳۸۰: ۲۱۴)
مهمان توام ای جان زنهار مخسب امشب
مرا در سایه ات ای کعبه جان
رغبت به عاشقان کن ای جان صدر غایت
  ای جان و دل مهمان زنهار مخسب امشب
به هر مسجد زخورشید ست محراب
بنشین میان مستان اینک مرو کواکب
( همان: ۳۱۴)
 
         
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ق.ظ ]