کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



۳ ـ ۷ ـ ۱٫ مراحل تجزیه و تحلیل داده ­ها با بهره گرفتن از روش تحلیل تِم

فراگرد تحلیل تِم زمانی شروع می­ شود که تحلیل­گر شروع به دیدن و جست و جویِ الگوهای معنی دار و موضوعاتی که جذابیت بالقوه، در داده ها دارند می‌کند (این ممکن است در طی

جمع‌ آوری داده ها باشد). نقطه پایانی، گزارشی از محتوا و معنیِ الگو ها (تم ها) در داده ها است.

این تحلیل شامل یک رفت و برگشت مستمر بین کل مجموعه داده ­ها و خلاصه­های
کدگذاری شده و تحلیل داده­هایی است که به وجود می­آیند. نگارش تحلیل از همان مرحله اول شروع می­ شود. نوشتن، بخش جدایی ناپذیری از تجزیه و تحلیل است. این روش چیزی نیست که در انتها صورت بگیرد مانند آن چیزی که در تجزیه و تحلیل آماری وجود دارد، ‌بنابرین‏، نوشتن باید در فاز اول آغاز شود. اما به طور کلی هیچ راه منحصر به فردی برای شروع مطالعه ‌در مورد تحلیل تِم وجود ندارد.

مراحل شش­گانه تحلیل تِم در ادامه توضیح داده ‌شده‌اند. تحلیل تِم فراگردی بازگشتی است که در آن حرکت به عقب و جلو در بین مراحل ذکر شده وجود دارد. به علاوه تحلیل تِم فراگردی است که در طول زمان انجام می­پذیرد.

مرحله ۱٫ آشنایی پژوهشگر با داده ­های خود: هنگامی که فرد در تجزیه و تحلیل درگیر می شود، ممکن است فرد اطلاعات را خودش جمع‌ آوری کند و یا ممکن است اطلاعات به فرد داده شود. اگر افراد اطلاعات را از طریق ابزارهای مراوده ای جمع‌ آوری کنند افراد با داده ها و دانش های قبلی برای تجزیه و تحلیل آماده می شود. این مهم است که فرد خود را در داده ها غوطه ور کند تا حدی که با عمق و وسعت داده ها آشنا شود. غوطه وری، معمولا شامل تکرار خواندن داده ها و خواندن داده ها در روشی فعالانه (به معنی جست و جوی معنی مختلف، الگوها و غیره است). ایده آل این است که کل مجموعه داده ها حداقل یک بار قبل از کدگذاری خوانده شود و الگوهای ممکن با خواندن این داده ها شناسایی شود.

مرحله ۲٫ ایجاد کدهای اولیه: مرحله دوم زمانی شروع می­ شود که محقق داده ­ها را خوانده و با آن ها آشنایی پیدا ‌کرده‌است و یک فهرست اولیه از ایده ها درباره این که چه چیزی داده است و چه چیزی جذابیت بالقوه دارد تهیه کند. این مرحله شامل ایجاد کدهای اولیه از داده ­ها است. کدها یک ویژگی داده ­ها را معرفی می­نمایند که به نظر تحلیل­گر جالب می­رسد و اساسی ترین بخش یا واحد یا عنصر از داده های خام یا اطلاعاتی است که می‌تواند معنی دار ارزیابی شود. داده ­های کدگذاری شده از واحدهای تحلیل (تِم­ها) متفاوت هستند.

کدگذاری را ‌می‌توان به صورت دستی یا از طریق برنامه ­های نرم­افزاری انجام داد. اگر کدگذاری به روش دستی انجام گیرد، ‌می‌توان داده ­ها را به وسیله نوشتن یادداشت بر روی متنی که تحلیل
می­ شود یا با بهره گرفتن از رنگی کردن به وسیله مداد انجام داد. ‌می‌توان ابتدا کدها را مشخص کرد و سپس آن ها را با خلاصه داده­هایی که کد را نشان می­ دهند تطابق داد. نکته مهم در این مرحله این است که همه خلاصه داده ­ها، کدگذاری شده و در قالب هر کد مرتب ‌شده‌اند .

مرحله ۳٫ جستجوی تِم­ها: این مرحله زمانی شروع می شود که همه داده ها در ابتدا کدگذاری و گردآوری شده باشند و فرد باید یک لیست طولانی از کدهای مختلفی که فرد در طی مجموعه
داده هایش جمع‌ آوری ‌کرده‌است داشته باشد. این مرحله شامل دسته ­بندی کدهای مختلف در قالب تِم­های بالقوه و مرتب کردن همه خلاصه داده ­های کدگذاری شده در قالب تِم­های مشخص شده است. در واقع محقق، تحلیل کدهای خود را شروع کرده و در نظر ‌می‌گیرد که چگونه کدهای مختلف
می ­توانند برای ایجاد یک تِم کلی ترکیب شوند. اساسا افراد، شروع به تجزیه و تحلیل کدها و اینکه چطور ممکن است کدهای مختلف در قالب یک تم کلی ترکیب شوند می پردازند (Clarke and Braun, 2006 : 89).

مرحله ۴٫ بازبینی تِم­ها: مرحله چهارم زمانی شروع می­ شود که محقق مجموعه ­ای از تِم­ها را ایجاد کرده و آن ها را مورد بازبینی قرار می­دهد. این مرحله شامل دو مرحله بازبینی و تصفیه تِم­ها است. مرحله اول شامل بازبینی در سطح خلاصه­های کدگذاری شده است. ‌به این معنی که فرد نیاز دارد که همه خلاصه کدگذاری ها را برای هر موضوع بخواند و ببیند که آیا آن ها به مثابه یک الگوی منسجم ظاهر می‌شوند یا خیر. اگر یک الگوی منسجم باشد که به سطح دوم حرکت می‌کنیم ولی اگر تم متناسب نیست باید یک بررسی مجدد بر تم انجام داده و یا اینکه تم جدید ایجاد کنید. در مرحله دوم اعتبار تِم­ها در رابطه با مجموعه داده ­ها در نظر گرفته می­ شود.

اگر نقشه تِم به خوبی کار کند، آنگاه ‌می‌توان به مرحله بعدی رفت. اما چنانچه نقشه به خوبی با مجموعه داده ­ها همخوانی نداشته باشد، محقق باید برگردد و کدگذاری خود را تا زمانی که یک نقشه تِم رضایت­بخش ایجاد شود ادامه دهد. محقق در انتهای این مرحله بایستی آگاهی کافی از اینکه
تِم های مختلف کدام­ها هستند، چگونگی تناسب آن ها با یکدیگر، و کل داستانی که آن ها درباره داده ­ها می­گویند در اختیار داشته باشد.

مرحله ۵٫ تعریف و نام­گذاری تِم­ها: مرحله پنجم زمانی شروع می­ شود که یک نقشه رضایت­بخش از تِم­ها وجود داشته باشد. محقق در این مرحله، تِم­هایی را که برای تحلیل ارائه کرده، تعریف کرده و مورد بازبینی مجدد قرار می­دهد، سپس داده ­ها داخل آن ها را تحلیل می­ کند. به وسیله تعریف و بازبینی کردن، ماهیت آن چیزی که یک تِم ‌در مورد آن بحث می­ کند مشخص شده و تعیین می­گردد که هر تِم کدام جنبه از داده ­ها را در خود دارد. این مهم است که سعی به گرفتن و ایجاد تم های بیش از حد متنوع و پیچیده نشود.

مرحله ۶٫ تهیه گزارش: مرحله ششم زمانی شروع می­ شود که محقق مجموعه ­ای از تِم­های کاملاً کارشده و تجزیه و تحلیل های نهایی در اختیار داشته باشد. این مرحله شامل تحلیل پایانی و نگارش گزارش است. در این مرحله مهم این است که تجزیه و تحلیل (نوشتن و خلاصه داده ها) یک گزارش مختصر، منسجم، منطقی و غیر تکراری از داده ها را ارائه دهد. نوشته افراد باید شواهد کافی از تم ها درون داده ها را فراهم کند.

۳ ـ ۷ ـ ۲٫ ویژگی های بارز،گرایش شناختی، قوت ها و محدودیت ها و منابع اصلی تجزیه و تحلیل تم

تجزیه و تحلیل تم، مانند گراندد تئوری و توسعه مدل های فرهنگی، نیازمند مشارکت بیشتر، تفسیرهای محقق است. تجزیه و تحلیل تم، فراتر از شمارش کلمات و عبارات صریح و روش است و بر شناسایی و توصیفِ ایده های صریح و ضمنی در داده تمرکز می‌کند، که همان تم ها می‌باشد. کدها نوعا، برای نشان دادن تم های ظاهر شده، ایجاد می‌شوند. چنین تجزیه و تحلیلی می‌تواند شامل موارد زیر باشد: مقایسه کدهای تکراری، شناسایی کدهای هم زمان اتفاق افتاده، نمایشِ رابطه
بین کدها درون مجموعه داده ها. در جدول ۳ ـ ۵ خلاصه ای از مجموعه ویژگی ها و گرایش های شناختی و قوت ها و ضعف های تجزیه و تحلیل تم را نشان می‌دهد.

جدول ۳ ـ ۵٫ ویژگی ها، نقاط قوت و ضعف تجزیه و تحلیل تم، برگفته از

تجزیه و تحلیل تم
ویژگی های بارز

    • شناسایی تم های کلیدی در متن. تم ها به کدها تبدیل شده و در یک مجموعه ای از کد ها (کتاب کد ها) جمع می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:51:00 ق.ظ ]




یکی از اهداف گروه هایی که اقدام به جرائم سازمان یافته می‌کنند پنهان نگه داشتن هویت اعضای خود در هنگام انجام مأموریت‌ و همچنین مواقع دیگر است. سازمان‌ها و ‌گروه‌های تروریستی با هر هدف و انگیزه ای که به فعالیت می پردازند، به دلیل محدودیت های موجود از قبیل تحت تعقیب قرار داشتن افراد آن ها و یا غیر قانونی بودن فعالیت آن ها در سطح بین‌المللی، نیازمند استفاده از پوشش و تغییر هویت در انجام مأموریت‌ هایشان هستند ، این مهم اغلب از طریق ارتباط این سازمان‌ها با دیگر سازمان‌ها و ‌گروه‌های تبهکار بر طرف می شود از طرفی در برخی از ‌گروه‌های سازمان یافته تر (مانند القاعده) از طریق استخدام و به کارگیری افراد ماهر در زمینه جعل هویت (جعل هویت به طور کلی شامل استفاده از هویت فرد دیگر می‌باشد) سرقت هویت (به معنای استفاده از هویت یک فرد حقوقی یا حقیقی جهت مخفی کردن هویت اصلی خود است) و ایجاد هویت جعلی (به معنای ایجاد یک هویت کاذب برای پوشیده نگه داشتن هویت اصلی خود است)، برخی نیازهای معمولی خود را از این طریق مرتفع می‌سازند ، ولی به دلیل پیچیدگی و مشکلات موجود در تهیه اسناد هویتی خام برای سازمان‌های تروریستی ، استفاده از امکانات باندهای تبهکار در اولویت قرار دارد مدارک و شواهدی از بسیاری از کشورها مبنی بر همکاری بین جرایم سازمان یافته و تروریسم برای تامین هزینه های مالی وجود دارد.

دلایل متنوعی برای جعل هویت وجود دارد از جمله:

الف: جرایم هویتی

جرایم هویتی اغلب جرایم دیگری مانند جرایم زیر را آسان می­نمایند و به زبان دیگر اغلب جرایم زیر به نوعی با جرایم هویتی انجام می­شوند:

۱- قاچاق سلاح

۲- پول شویی

۳- کلاهبرداری و فساد مالی

۴- قاچاق مواد مخدر

۵- سرقت

۶- جرایم کامپیوتری

۷- قاچاق انسان

۸- قاچاق دارو

۹- تجارت جنسی

۱۰- دیگر جرایم سازمان یافته

ب : ایجاد پوشش در فعالیت های جاسوسی: یکی از اهداف سازمان های اطلاعاتی پنهان نگه داشتن هویت اعضای خود در هنگام انجام مأموریت‌ و همچنین مواقع دیگر است.

ج : ایجاد پوشش در جرایم تروریستی: به دلیل محدودیت های موجود از قبیل تحت تعقیب قرار داشتن افراد آن ها و یا غیر قانونی بودن فعالیت آن ها در سطح بین‌المللی ، نیازمند استفاده از پوشش و تغییر هویت در انجام مأموریت‌ هایشان هستند . [۱۰۴]

بخش دوم :

قوانین موجود برای حفاظت

از اسناد هویت در حقوق جزای ایران و نارساییهای آن ها

فصل اول :

جرایم مذکور در قانون جرایم و تخلفات

مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه

مبحث اول : جعل و دستکاری شناسنامه

گفتار اول : دستکاری شناسنامه بدون قصد تقلب یا مهر کردن غیر مجاز آن

یکی از مصادیق اعمال مجرمانه نسبت به شناسنامه در ماده ۵ قانون تخلفات، جرایم و مجازات‌های مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه پیش‌بینی شده است که مقرر می‌دارد : «هر کس به مهر کردن غیر مجاز شناسنامه های معتبر اقدام نماید به پرداخت جزای نقدی از ۰۰۰/۱۰۰ ریال تا ۰۰۰/۵۰۰ ریال و در صورت تکرار به پرداخت جزای نقدی از ۰۰۰/۵۰۰ ریال تا ۰۰۰/۰۰۰/۱ ریال محکوم می شود».

با عنایت به ماده یاد شده به تجزیه و تحلیل جرم می پردازیم .

شرایط تحقق یا عناصر متشکله جرم به قرار ذیل است :

الف – عنصر مادی جرم

شناسنامه سند رسمی است و هر نوع مداخله در آن چه از جانب مامور صادر کننده و چه از ناحیه دیگر افراد، ممنوع است و چون افراد به دلایل مختلف به نقش مهر و درج مطلب در شناسنامه اقدام می‌کردند ‌بنابرین‏ قانون‌گذار با وضع ماده ۵ فوق­الذکر صریحاً افراد را از این عمل ممنوع کرد. مراد از مهر، وسیله‏ای است معمولا از جنس چوب، فلز، سنگ، و نظایر آن ها و دارای نوشته ها و علایمی که مثل امضاء انتساب یک سند یا نوشته را به شخص مدلل می‌سازد.[۱۰۵]

با توجه به تعریف مهر، ارتکاب عمل مادی مرتکب به صورت فعل مثبت مهر کردن با وسیله مخصوصی است . مراد از «هرکس» در صدر ماده که فاعل جرم است اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی بخش خصوصی و همچنین صاحبان دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق می‌باشد و افراد دولتی مشمول این ماده نمی باشند زیرا همین مطلب در ماده دیگر همین قانون « ماده ۶ » ‌در مورد اشخاص دولتی و حقوقی عمومی به کار رفته است .

مهم ترین شرط تحقق جرم این است که شناسنامه باید دارای اعتبار باشد و اگر شناسنامه فاقد اعتبار باشد مهر کردن آن جرم محسوب نمی شود مانند این که شناسنامه نمونه قدیم باشد و مهلت آن پایان یافته باشد و یا اصلاً شناسنامه باطل شده باشد مانند شناسنامه مردگان و هم چنین مهر کردن باید غیر مجاز باشد ‌بنابرین‏ اگر مهر کردن با اجازه مقامات ذی صلاح باشد جرم تحقق نمی یابد .

نکات برداشت شده از این ماده به شرح ذیل می‌باشد:

۱- این جرم جرمی است آنی یعنی از آن لحظه که مرتکب به مهر کردن شناسنامه اقدام می‌کند محقق می شود .

۲- این جرم مطلق است و مقید به ایجاد نتیجه ای نیست و به صرف ارتکاب واقع می شود .

۳- جرمی است ساده یعنی یک عمل برای تحقق آن کافی است .

۴- این ماده فقط مهر کردن غیر مجاز را مورد حکم قرار داده است و ‌در مورد درج مطلب و آثار دیگر بر روی شناسنامه ساکت است . ‌بنابرین‏ با توجه به قاعده تفسیر به نفع متهم و تفسیر قوانین جزایی درج مطلب و آثار دیگر بر روی شناسنامه مشمول حکم این ماده قرار نمی گیرد و ممکن است جرم دیگری باشد.

ب: عنصر روانی جرم

جرم مهر کردن غیر مجاز شناسنامه از جرایم عمدی است و تحقق عمد ناظر به آن است که مرتکب آگاهانه و با قصد به مهر کردن شناسنامه اقدام نماید، به عبارت دیگر به علم به اینکه شناسنامه معتبر است در مهر کردن آن عمد داشته باشد و نیازی به تحقق قصد افراد به غیر با عمد خاص ضرروت ندارد . همچنین مهر کردن شناسنامه به علت سهل انگاری و بی دقتی و از روی اشتباه از شمول حکم ماده خارج می‏ باشد.[۱۰۶]

گفتار دوم : جعل شناسنامه

جرم جعل و تزویر از جرائمی است که موجب سلب اعتماد مردم نسبت به اسناد و نوشته های خصوصی و عمومی گردیده و نتیجتاً مخل آسایش عمومی مردم است . [۱۰۷] در قوانین بسیاری کشورها از جمله ایران، جرم جعل تعریف نشده و صرفاً به ذکر مصادیق، روش­های ارتکاب و مجازات آن، بسنده شده است.

جعل در معنای لغوی ، به معنی ساختن ، قرار دادن ، نهادن وضع کردن ، زشتی را به نکو گردانیدن، مبدل ساختن و دگرگون کردن آمده است[۱۰۸].

در اصطلاح حقوقی « جعل و تزویر عبارت است از قلب متقلبانه حقیقت به زیان دیگری به یکی از طرق مذکور در قانون در یک سند یا نوشته یا چیز دیگری».[۱۰۹]

به موجب ماده ۱۰ قانون تخلفات، جرایم و مجازات‌های مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه « هر کس در شناسنامه یا اسناد سجلی خود یا دیگری هر گونه خدشه ( از قبیل خراشیدن ، تراشیدن ، قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن ) وارد نماید به پرداخت جزای نقدی از۰۰۰/۱۰۰ ریال تا ۰۰۰/۵۰۰ ریال محکوم خواهد شد و … ».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




در مجموع ‌می‌توان از سرمایه اجتماعی به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاست اجتماعی استفاده کرد. به همین دلیل توصیه می­ شود که در طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه­ ها، به طور صریح به ملاحظات مربوط به سرمایه اجتماعی توجه داشت.

۲-۲-۱۳ عناصر و مؤلفه­ های سرمایه اجتماعی

برخی عناصر اصلی سرمایه اجتماعی عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی و اجتماعی،/اعتماد عمومی/اعتماد نهادی/مشارکت غیررسمی همیارانه/مشارکت غیررسمی خیریه­ای/ مشارکت غیررسمی مذهبی/شرکت در اتحادیه ­ها، انجمن­ها، سازمان­ها و مؤسسات مدنی رسمی. با این وجود به نظر ما مؤلفه­ های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعیی،مشارکت اجتماعی و تعلق اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت­کننده دیگری­اند، از مؤلفه­ های اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می­شوند. این چهار مؤلفه از مفاهیم کلیدی جامعه ­شناسی نیز هستند.

۲-۲-۱۳-۱ اعتماد اجتماعی

اعتماد در لغت به معنای تکیه کردن، واگذاشتن کاری به کسی، اطمینان، وثوق، باور و اعتماد است(معین، ۱۳۷۵: ۳۰۲). این واژه در متون جامعه ­شناسی معمولاً به صورت زیر تعریف می­ شود: اعتماد«باوری قوی به اعتبار، صداقت و توان یک فرد، انتظاری مطمئن و اتکاء به یک ادعا یا اظهار نظر، بدون آزمون کردن آن است»(لیون[۷۵]، ۲۰۰۲: ۶۶۴). در جای دیگر آمده که اعتماد عبارت است از اطمینان به دیگران با وجود امکان فرصت طلبی، عدم قطعیت و مخاطره آمیز بودن آنان(میزتال[۷۶]، ۱۹۹۶: ۱۸). اعتماد نوعی شرط­بندی ‌در مورد کنش­هایی است که دیگران در آینده انجام خواهند داد(زتومکا[۷۷]، ۱۹۹۹: ۲۴).اعتماد عبارت است از واگذاری منابع به دیگران با این انتظار که آن­ها به گونه ­ای عمل خواهند کرد که نتایج منفی به حداقل ممکن کاهش یابد و دستیابی به اهداف میسر گردد(کافی، ۱۳۸۰: ۱۰). اعتماد لازمه شکل­ گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است. اعتماد اجتماعی ایجادکننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت که در عین وجود تفاوت­ها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی می­ شود. اعتماد اجتماعی برگرفته از عدالت، برابری و امنیت اجتماعی نیز فزاینده آن­ها ‌می‌باشد. آنتونی گینز، اعتماد و تأثیر آن ‌بر فرآیند توسعه را زیربنا و زمینه­ ساز اصلی در جوامع مدرن می­داند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصه ­های اجتماعی بیشتر و آسیب­های اجتماعی کمتر است(اکبری، ۱۳۸۳: ۱۱).

اعتماد اجتماعی شکلی از سرمایه اجتماعی است که جامعه آن را در گذر زمان، به تدریج و از طریق تعاملات افراد به صورت فرد با فرد به دست آورده و آن گاه به نوعی«خیر عامه» تبدیل می­ شود که مبنای اعتماد سایر افراد جامعه قرار ‌می‌گیرد. از آنجا که این سرمایه ظرف مدت­های جدیدی شکل گرفته، برخلاف سرمایه ­های متعارف از بین نمی­رود. اعتماد اجتماعی برخلاف اعتماد فردی، از شبکه­ های موجود در امور اجتماعی، مدنی و هنجارهای روابط متقابل ناشی می­ شود. حق کنترل رفتار و اعمال فرد، صرفاً از آن وی نبوده، بلکه به طور جمعی از سوی جامعه­ای که در آن قراردارد بر وی اعمال می­ شود، علت آن عمدتاًً این است که ممکن است این اعمال بر دیگران نتایج ناخواسته­ای را تحمیل کنند؛ عواقبی که نمی­ توان در جامعه، مبادله آن­ها را تحت کنترل در آورد. احتمالاً هنجارهای مؤثر ارتباط­های متقابل، به شبکه­ های در هم تنیده و متراکم مبادلات اجتماعی مربوط می­گردند. به ویژه آن دسته از روابط اجتماعی که به طور افقی در پهنه گروه­بندی­های گوناگون اجتماعی سازمان یافته­اند، برای مثال شبکه­ های عمودی در سلسله مراتب سازمانی که ‌پاسخ‌گویی‌ را طلب ‌می‌کنند، اما عدم تقارن اطلاعاتی وجه مشخصه آن ها‌ است و نمی ­توانند به تنهایی اعتماد ایجاد شده توسط شبکه­ های افقی از نوع سلسله مراتب کوتاه­تر را ترویج کنند. این نوع اعتماد اجتماعی، سطوح بالاتری از پذیرش داوطلبانه کارها را ترویج می­ کند و هزینه مبادلات را به دلیل کاهش هزینه­ های قراردادی و کنترلی، بسیار پایین ‌می‌آورد(الوانی و شیروانی، ۱۳۸۰: ۱۲۷).

۲-۲-۱۳-۲ انسجام اجتماعی

انسجام واژه­ای است که نوعی هماهنگی همراه با نظم را به ذهن متبادر می­ کند و در فارسی به معنای یگانه شدن، یکتایی و یگانگی کاربرد دارد(دهخدا، ۱۳۴۲). این واژه به لحاظ مفهومی، احساس مسئولیت متقابل، بین چند نفر یا چند گروه است که از اراده و آگاهی برخوردار باشند، در واقع این مفهوم، دربردارنده­ یک معنای اخلاقی است که متضمن وجود اندیشه­ یک وظیفه و یا الزام متقابل است. همچنین یک معنای مثبت از آن بر می ­آید که وابستگی متقابل کارکردها، اجزا و موجودات در یک کل ساخت یافته را می­رساند. به زبان جامعه ­شناسی، همبستگی و انسجام، پدیده­ای را می­رساند که بر پایه­ آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضای به یکدیگر وابسته و به طور متقابل نیازمند یکدیگرند(بیرو، ۱۳۷۵). این پدیده اجتناب­پذیر، سیال و نسبی، با هم فکری، همیاری و هماهنگی داوطلبانه و حضور ارادی شهروندان در انجام وظایفی که در حیطه­های گوناگون مناسبات فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیش روی افراد قرار ‌می‌گیرد، شکل ‌می‌گیرد(صالحی امیری، ۱۳۸۸).

انسجام یا همبستگی اجتماعی معمولاً مفهومی را می­رساند که بر پایه­ آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته­اند و به طور متقابل نیازمند یکدیگرند. انسجام اجتماعی همچنین نوعی احساس ارتباط، گرایش و تعامل با دیگران است و منظور از آن احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند(بیرو[۷۸]، ۱۳۷۵: ۴۰۰). انسجام اجتماعی در این معنا، در واقع احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای جامعه نسبت به یکدیگر دارند (وزیری، ۱۳۸۳: ۱۱۸). این برداشت از انسجام که به برداشت روان­شناسان اجتماعی از این مفهوم نزدیک است، آن را عمدتاًً به صورت احساسی نزدیکی عاطفی با افراد دیگر تعریف می­ کند. اما به نظر می­رسد، انسجام اجتماعی مفهومی فراتر از احساس نزدیکی با ارتباط عاطفی با یکدیگر باشد و در واقع می­باید چیزی باشد که بر ماحصل این احساس نیز دلالت کند. به عبارت دیگر در معنای قبل، انسجام اجتماعی بیشتر همان«وفاق اجتماعی» تصور می­ شود، در حالی که این دو مفهوم با یکدیگر تفاوت دارند.

۲-۲-۱۳-۳ مشارکت اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




هسته مرکزی سازه خودتاب­آوری را این پیش­فرض تشکیل می­دهد که «فطرتی زیست­شناختی» برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد (برای نمونه طبیعت خود ـ اصلاح­گری ارگانیسم انسانی) که به طور طبیعی و در شرایط معین محیطی می ­تواند آشکار شود .

در بنیادی­ترین سطح، تاب­آوری، رشد درونی انسان را مورد تأکید قرار می­دهد. مفهوم تاب­آوری بر رشد زیست­شناختی (فطری) برای پرورش و ارتقاء که در انسان به عنوان یک ارگانیسم وجود دارد و بخشی از ترکیب ژنتیکی فرد را شکل می­دهد و قادر است به طور طبیعی در شرایط معین محیطی بارز و هویدا گردد، تأکید می­ورزد. به عبارت دیگر، در این مفهوم بر این نکته تکیه می­ شود که انسان­هایی که تاب­آوری ذاتی و یا ظرفیت­هایی برای بهبود زندگی دارند به طور عمده دارای نیمرخ تاب­آور هستند که ویزگی­های آن ها عبارتند از:

۱- توانش اجتماعی (مانند تفاهم، انعطاف­پذیری فرهنگی، همدلی، مهربانی، مهارت­ های ارتباطی و شوخ­طبعی).

۲- حل مسأله (مانند برنامه­ ریزی، یاری­جوئی، تفکر انتقادی و خلاق).

۳- خودگردانی (مانند احساس هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی، تسلط بر وظایف و کناره­گیری سازگارانه از مفاهیم و شرایط منفی یا ناسازگار).

۴- احساس هدفمندی و باور به آینده­ای روشن (هدف­گیری، آرمان­های تحصیلی، خوش­بینی، اعتقاد دینی و روابط معنوی).

تاب­آوری پدیده­ ژنتیکی صرف نیست که فقط انسان­های خاص دارای آن باشند. در واقع، پدیده تاب­آوری ظرفیتی ذاتی در هر فرد است که می ­تواند به خود اصلاح­گری و تغییر منجر گردد.

تاب­آوری که مقاومت در برابر استرس یا رشد پس ضربه­ای نیز نامیده می­ شود. در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیب­های روانشاختی قرار ‌می‌گیرد. ‌بر اساس این تعریف، تاب­آوری فراتر از جان سالم به در بردن از استرس­ها و ناملایمات زندگی است و با رشد مثبت،
انطابق­پذیری و رسیدن به سطحی از تعادل بعد از به وجود آمدن اختلال در وضعیت تعادلی پیشین مطابقت می­ کند.

نان هاندرسن تاب­آوری را ترکیبی از ۶ عامل زیر معرفی می­ کند (هاندرسون[۲۱]، ۲۰۰۴: ۳۲).

ـ فراهم­سازی حمایت مهربانانه

ـ طراحی و ارتباط­سازی برای افزایش امیدواری

ـ فرصت­سازی برای مشارکت معنادار

ـ پیشاهنگی در پیوندهای اجتماعی

ـ مرزبندی شفاف و سازگار

ـ آموزش مهارت­ های زندگی

لاتر، سیسچتی، و بکر (۲۰۰۰) و ماستن و کواتسورث (۱۹۹۸) خصوصیات تاب­آوری را ‌به این شرح توصیف نموده ­اند (ویسی و دیگران، ۱۳۷۹ : ۷۸-۷۰):

۱- برخورداری از تیزهوشی و مهارت عقلانی، توانایی در صمیمیت و گسستگی

۲- توانایی در مفهوم­پردازی موضوعات متعدد، دستیابی فرد ‌به این اعتقاد که حق زندگی کردن دارد.

۳- برخوردار بودن از توانایی یادآوری و فراخوانی اشخاص و موضوعات خوب و نگهداری آن ها (نمادهای خوب) در ذهن

۴- برخورداری از توانایی در لمس عواطف، بجای این که وی هر زمان که عواطف مهم وی برانگیخته شدند، آن ها را انکار یا سرکوب کند.

۵- داشتن هدف در زندگی

۶- برخورداری از توانایی جذب و استفاده از حمایت اجتماعی

۷- برخورداری از توان در نظر گرفتن احتمالات در زندگی و استفاده مطلوب از دستورات اخلاقی جامعه مدنی

۸- نیاز و توانایی در کمک به دیگران

۹- برخورداری از خزانه عاطفی

۱۰- کاردان و مبتکر بودن

۱۲- برخورداری از دیدگاهی نوع دوستانه نسبت به دیگران

۱۳- برخورداری از ظرفیت تبدیل درماندگی آسیب­رسان به درماندگی آموخته شده.

در مجموع ‌می‌توان گفت که تاب­آوری فرایندی پویا است که در آن تأثیرات محیطی و شخصیتی در تعاملی متقابل بر یکدیگر اثر می­گذارند. پژوهش­های تاب­آوری الگوهای نظری رشد انسان را که پیش از این توسط اریکسون، برونفن، پیاژه، کلبرگ، گیلیان، استینر، مزلو و پیرس مطرح شده بود، مورد تأیید قرار می­ دهند. در تمامی این الگوهای نظری، در حالی که بر ابعاد مختلف رشد انسانی (روانی- اجتماعی- شناختی- اخلاقی- معنوی) تأکید می­ شود، هسته مرکزی این رویکردها را این پیش­فرض تشکیل می­دهد که فطرتی بیولوژیک برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد- طبیعت خود
اصلاح­گری ارگانیسم انسانی- که به طور طبیعی و تحت شرایط معین محیطی می ­تواند آشکار شود. همان گونه که ماستن می­گوید: هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تأمین گردد، آن­گاه تاب­آوری احتمال ظهور می­یابد (سامانی و دیگران، ۱۳۸۶ : ۲۹۵-۲۹۰). مهم­ترین نتیجه کاربردی برآمده از دل پژوهش­های تاب­آوری، این است که می­توانیم توانمندی افراد را ارتقاء دهیم بگونه­ای که آن ها به احساس هویت و کارآمدی، توانایی تصمیم ­گیری، هدف­گذاری و باور به آینده دست یابند و از این راه بتوانند نیازهای اولیه انسانی خود برای مهربانی، رابطه با دیگران، چالش، قدرت و معناداری را در شرایط طاقت­فرسا به ‌عنوان کانون توجه هر گونه مداخلات پیشگیرانه، آموزشی و رشد فردی قرار دهند.

تاب­آوری در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیب­های روانشناختی قرار ‌می‌گیرد (ایساکسون[۲۲]، ۲۰۰۲: ۳۰۵ـ۲۹۳)، تاب­آوری برحسب این تعریف، فراتر از جان سالم بدر بردن از استرس­ها و ناملایمات زندگی است (ترینیداد و همکاران[۲۳]، ۲۰۰۴: ۹۵۴ـ۹۴۵). نظریه­ های نخستین ‌در مورد تاب­آوری بر ویژگی­های مرتبط با پیامدهای مثبت در مواجهه با مصائب و ناملایمات زندگی تأکید داشتند (راک[۲۴]، ۱۹۹۰: ۱۱۹ـ۹۷). نظریه­ های فعلی، تاب­آوری را سازه­ای چندبعدی متشکل از متغیرهای سرشتی[۲۵]، مانند مزاج[۲۶] و شخصیت، همراه با مهارت­ های مخصوص مثل مهارت حل مسئله می­دانند
(تد اسچیو و همکاران[۲۷]، ۲۰۱۲: ۵۹ـ۴۶). با اینکه تعاریف تاب­آوری ممکن است متنوع باشد، بیشتر محققان متفقند که افراد تاب­آور در عوامل مشابهی مشترکند. برخی از این عوامل عبارتند از: هوش بالاتر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوء مصرف مواد و بزهکاری .

محققان ویژگی­های مشترک دیگری را نیز در افراد تاب­آور بررسی کرده ­اند که عبارتند از: خودمختاری بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت، مهارت­ های حل مسئله خوب و روابط خوب با همسالان (بهرام. ۱۳۸۶ : ۱۱ـ۲۲).

۲ـ۳ـ تاریخچه بررسی تاب­آوری

از نظر تاریخی، مطالعه تاب­آوری، سه موج را به همراه داشته است: موج اولِ بررسی تاب­آوری، در پاسخ ‌به این سئوال بود، «چه ویژگی­هایی، افرادی را که در مواجهه با عوامل خطرزا یا شرایط ناگوار موفق بیرون می­آیند، به عنوان نقطه مقابل افرادی که در برابر این عوامل تسلیم می­شوند، مشخص
می­ کند؟»، بیشتر ادبیات و منابع موجود تاب­آوری، جستجویی برای توصیف کیفیت­های تاب­آورانه درونی و بیرونی است که به افراد کمک ‌می‌کنند تا در پی بروز شرایط پر خطر و یا پس از عقب­نشینی، بتوانند سازگار شده و یا کارکرد قبلی خود را بازیابند. کیفیت­های تاب تاب­آور بودن، پیامدهای نخستین موج بررسی تاب­آوری را بازنمایی می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




    • بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با درجه تحصیلی بالاتر و پایین‌تر تفاوت معناداری وجود ندارد؛

    • بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با سابقه وکم سابقه آموزشی تفاوت معناداری وجود ندارد؛

  • بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با سابقه وکم‌ سابقه مدیریتی تفاوت معناداری وجود ندارد.

پورپیرعلی (۱۳۸۲) به بررسی ” رابطه میزان مشارکت در تصمیم گیری‌های مدیریتی با سطح روحیه اعضای هیات علمی” پرداخته است . در این پژوهش ۱۶۵ نفر از اعضای هیات علمی دو دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان با بهره گرفتن از روش نمونه گیری چند مرحله ای متناسب با حجم به نسبت ۷۳ به ۹۲ انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شده و نتایج نشان داد که بین میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی با سطح روحیه آن ها رابطه وجود دارد. میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم‌گیری‌های آموزشی باعث افزایش تعلق خاطر آن ها می‌شود. همچنین میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم‌گیری‌های اداری، بعد عقلانیت روحیه آن ها را تقویت می‌کند. بین میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم‌گیری‌های پژوهشی با بعد همانندی نیز رابطه وجود دارد. بین میزان مشارکت اعضای هیئت علمی ‌بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنادار مشاهده نگردید. بین سطح روحیه اعضای هیئت علمی با توجه به سنوات خدمت آن ها تفاوت مشاهده شد. بیشترین میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی مربوط به تصمیم‌گیری پژوهشی و کمترین میزان مشارکت مربوط به تصمیم‌گیری آموزشی بود. همچنین رتبه‌بندی ابعاد سه گانه روحیه نمونه آماری نشان داد که سطح روحیه آن ها در بعد عقلانیت بالاتر و در بعد تعلق خاطر نسبت به سایر ابعاد پایین تر بود.

رهنورد و رادمنش (۱۳۸۲) در مقاله ای تحت عنوان “تصمیم گیری مشارکتی و تعهد سازمانی” به بررسی رابطه بین مشارکت و تعهد سازمانی می‌پردازند. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه مدیران، اعضای هیات علمی، کارشناسان و کمک کارشناسان مرکز آموزش مدیریت دولتی بوده که جمعا ۲۱۲ نفر بوده اند و از میان آن ها ۱۳۶ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که مشارکت کارکنان در تصمیم گیری، افزایش تعهد سازمانی کارکنان را در پی دارد. در این مقاله رابطه بین مشارکت و تعهد سازمانی در پرتو متغیرهای وضعی (سازمانی و فردی) بررسی شده است . یافته های پژوهش حاضر وجود رابطه وضعی را مورد تأیید قرار می‌دهد.

روحی(۱۳۷۹) پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه بین شیوه های تصمیم‌گیری مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر اصفهان” انجام داد. برای بررسی شیوه تصمیم‌گیری مدیران از مدلی که تصمیم‌گیری را شامل سه شیوه (آمرانه، مشورتی، و مشارکتی) می‌دانست استفاده کرد و جهت بررسی ابعاد سلامت سازمانی از هفت بعد (یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه‌گری، ساخت‌دهی، حمایت منافع، روحیه، و تأکید علمی) استفاده شد. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر آن است که اگر مدیران مدارس در به کار بردن تصمیم‌گیری مشارکتی اهتمام ورزند، سلامت سازمانی مدرسه آنان در تمام ابعاد بهبود خواهد یافت.

حیدری (۱۳۷۷) در پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خود با عنوان “بررسی میزان مشارکت دبیران مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه شهر شیراز در تصمیم گیری‌های مدیران مدارس در سال تحصیلی ۱۳۷۷- ۱۳۷۸ ” بررسی نظرات دبیران مدارس متوسطه شهر شیراز را پیرامون مشارکت در تصمیم گیری‌های مدیران مدارس را در سه بعد پرورشی، آموزشی، و مالی-اداری بررسی ‌کرده‌است. نتایج نشان داد در زمینه مشارکت در تصمیمات، بیشترین مشارکت مربوط به دبیران زن می‌باشد و بین نواحی مختلف در زمینه تصمیم گیری مالی-اداری تفاوت وجود دارد. رشته‌های علوم انسانی بیشتر در تصمیمات مالی دخالت دارند و رشته‌های علوم تجربی در تصمیمات پرورشی و آموزشی بیشتر مشارکت می‌کنند. دبیران دارای مدارک بالاتر گرایش به مشارکت در تصمیمات مالی اداری داشته و از نظر سابقه خدمت بیشترین مشارکت مربوط به دبیران با سابقه در تصمیمات پرورشی و مالی و اداری است اما در تصمیمات آموزشی دبیران کم سابقه مشارکت بیشتری دارند.

ابراهیمی (۱۳۷۵) در پایان نامه خود تحت عنوان ” بررسی الگوهای تصمیم گیری مدیران مدارس راهنمایی شهر اصفهان ‌بر اساس نظرات دبیران ” به بررسی‌ نظرات‌ دبیران‌ ‌در مورد الگوهای‌ تصمیم‌گیری‌ مدیران‌ مدارس‌ راهنمایی ‌شهر اصفهان‌ ‌ که‌ در برخورد با مسائل‌ مختلف‌ از قبیل‌ انضباطی‌ ، اداری،‌ و آموزشی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌دهند پرداخته است. الگوهای‌ مورد نظر عبارتند از الگوی‌ تصمیم‌ گیری‌ فردی‌، مشورتی‌، مشارکتی‌ و گروهی‌. برای‌ انجام‌ این‌ تحقیق‌ از جامعه‌ آماری‌ مورد نظر ۱۸۲ نفر از طریق‌ روش‌ نمونه‌گیری‌ طبقه‌ای‌ به صورت ‌تصادفی‌ انتخاب‌ گردید تا ‌در مورد الگوهای‌ تصمیم‌ گیری‌ مدیرانشان‌ اظهار نظر نمایند. سئوالات‌ ویژه‌ این‌ تحقیق‌ عبارتند از ۱٫ آیا مدیران‌ در برخورد با مسائل‌ مختلف‌ از الگوی‌ تصمیم‌ گیری‌فردی‌- مشورتی‌ و گروهی‌ استفاده‌ می‌‌نمایند (که‌ در چهار فرضیه‌ جداگانه‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ گردید). ۲٫ آیا تفاوت‌ معنی‌ داری‌ بین‌ الگوهای‌ تصمیم‌ گیری‌ مدیران‌ مرد و زن‌ ، دارای‌ تحصیلات‌ مدیریت‌ و فاقد آن‌ و باسابقه‌ و کم‌ سابقه‌ وجود دارد (که‌ در سه‌ فرضیه‌ جداگانه‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ گردید). نتایج‌ این‌ تحقیق‌ نشان‌ داد که‌ تصمیم‌ گیری‌ فردی‌ مدیران‌ در مسائل‌ اداری‌ در بالاترین‌ حد و مسائل‌ آموزشی‌ در پائین‌ترین‌حد است‌، تصمیم‌ گیری‌ مشورتی‌ در مسائل‌ آموزشی‌ در بالاترین‌ حد و در مسائل‌ اداری‌ در پایین‌ترین‌حد است‌، تصمیم‌ گیری‌ مشارکتی‌ در مسائل‌ انضباطی‌ در بالاترین‌ حد و در مسائل‌ اداری‌ در پایین‌ترین‌ حد، ونهایتاً تصمیم‌ گیری‌ گروهی‌ در مسائل‌ آموزشی‌ در بالاترین‌ حد و در مسائل‌ اداری‌ در پائین‌ترین‌ حد است‌.

همچنین‌ نتایج‌ این‌ تحقیق‌ تفاوت‌ معنی‌ داری‌ را بین‌ مدیران‌ مرد و زن‌ در استفاده‌ از الگوی‌تصمیم‌گیری‌ فردی‌ نشان‌ می‌دهد. به‌ این‌ معنی‌ که‌ مدیران‌ زن‌ بیشتراز مدیران‌ مرد از الگوی‌ تصمیم‌ گیری‌فردی‌ استفاده‌ می‌نمایند. اما این‌ تفاوت‌ در استفاده‌ از سایر الگوها معنی‌ دار نیست‌. ‌در مورد تفاوت‌الگوهای‌ تصمیم‌ گیری‌ مدیران‌ دارای‌ تحصیلات‌ مدیریت‌ و فاقد آن‌ نتیجه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ مدیران‌ دارای‌تحصیلات‌ مدیریت‌ بیشتر از سایر مدیران‌ از الگوهای‌ تصمیم‌ گیری‌ مشورتی‌، مشارکتی،‌ و گروهی‌ استفاده ‌می‌نمایند؛ که‌ این‌ تفاوت‌ در استفاده‌ از الگوی‌ تصمیم‌ گیری‌ فردی‌ معنی‌ دار نیست‌ . همچنین‌ نتایج‌ این‌تحقیق‌ وجود تفاوت‌ بین‌ مدیران‌ با سابقه‌ و کم‌ سابقه‌ را در استفاده‌ از الگوهای‌ تصمیم‌ گیری‌ مشورتی‌ وگروهی‌ نشان‌ می‌دهد؛ به‌ این‌ معنی‌ که‌ مدیران‌ با سابقه‌ بیشتر از الگوهای‌ فوق‌ استفاده‌ می‌نمایند. اما ‌در الگوهای‌ دیگر تفاوتی‌ مشاهده‌ نگردید.

۲-۱۱-۲- پژوهش‌های خارجی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]