کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



در مقابل نارسایی های صوری که مربوط به وجود اشکالاتی در نحوه بیان مطالب و نیز مربوط با نمای ظاهری مقررات می‌باشد، مقصود ما از نارسایی های ماهوی مقرراتی است که هم از نظر فقهی و حقوقی صحیح وضع شده باشند هم دارای جامعیت لازم باشند.

ب: نارسایی ماهوی

از دیدگاه نگارنده دو نوع نارسایی ماهوی مهم در مقررات کتاب قصاص نفس از قانون مجازات اسلامی وجود دارد نارسایی ماهوی ناشی از نحوه عملکرد تقنینی در حقیقت در مواردی است که قانون‌گذار نتوانسته است در قانون گذاری و وضع ماهوی مواد قانونی از نظر فقهی و حقوقی صحیح عمل نماید.

مقصود ما از نارسایی های ماهوی ناشی از فقد قانون نیز اشاره به عدم تحقق عنصر جامعیت مقررات می‌باشد جامعیتی که در این قسمت مورد نظر ما بوده است و عدم تحقق آن در مقررات را نارسایی مهمی در امر قانون گذاری می‌دانیم عبارت است از اینکه مُقنّن جهت حفظ و صیانت از اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها که وضعیت چندان روشنی در حقوق موضوعه ما ندارد لازم می بود که نسبت به مواردی که در کتب فقهی نیز اتفاق نظری درباره احکام آن موارد وجود ندارد با جنبه قانونی دادن به یکی از آن نظریات فقهی، در مرحله ی اول موجبات صیانت بیش تر از اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها را فراهم آورد و در مرحله دوم مهم تر، از صدور آرای متفاوت نسبت به مسائل و موضوعات یکسان جلوگیری بعمل آورده است. توضیح آنکه در حقوق ما به دلیل وجود اصل ۱۶۷ قانون اساسی که قاضی را مکلف نموده است که در مواردیکه حکم موضوع دعوی را در قوانین مُدّونه نمی یابد به منابع و کتب معتبر فقهی مراجعه نمایند، زمینه قانونی رجوع به کتب فقهی، هم در امور مدنی و هم در امور جزایی در موارد اجمال یا سکوت قانون وجود دارد و طبیعی است در مواردی که از دیدگاه فقهی نیز اتفاق نظر و یا رأی‌ مشهوری در آن موارد وجود ندارد در حقیقت سکوت قانون به منزله جواز صدور آرای متفاوت نیست به مسائل یکسان از مراجع قضایی می‌باشد بدین جهت است که در بررسی اَبواب مختلف کتاب حدود از قانون مجازات اسلامی سعی شده است تا در کنار نارسایی های ناشی از نحوه عملکرد تقنینی، مواردی که سکوت مُقنّن می‌تواند تالی فاسدهای فوق الذکر را پدید آورده ذکر گردد.[۱]

مبحث دوم: تحولات تاریخی

گفتار نخست: تحولات ناظر به کیفر قصاص در ادوار تاریخی

به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان و حقوق ‌دانان، جرم پدیده ای است که ریشه در اعتقادات، آداب و رسوم و فرهنگ ملت ها دارد و به همین دلیل هر جامعه، قوم و ملتی جرایم مخصوص به خود را دارد و چه بسا عملی را که جامعه ای جرم می‌داند، نزد جامعه دیگر یک عمل عبادی دانسته شود یا به عکس- عمل عبادی یک قوم در نزد اقوام دیگر جرم و گناه محسوب شود، در عین حال بعضی از اعمال آن چنان با مصالح و منافع انسان ها در تضاد و تعارض است که هیچ کس نمی تواند آن اعمال را نادیده بگیرد و آن ها را مجرمانه و بر خلاف حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی نداند. این جرایم را در اصطلاح جرایم طبیعی می‌نامند. قتل و ضرب و جرح از این نوع جرایم به حساب می‌آیند و بنظر می‌رسد اولین حقی را که انسان ها در آغاز زندگی برای خود قائل بودند حفظ حیات و تمامیت جسمانی خویش بوده و چه بسا همین نیاز، انسان ها را به هم نزدیک نموده و موجب تشکیل زندگی جمعی گردیده است.

قتل نفس اولین جرمی است که از دیدگاه قرآن در زمین واقع شده که از خوی تجاوزگری و خود محوری انسان حاکی است و این عمل در همان زمان هم جرم و گناه بوده است.[۲]

‌بنابرین‏ اگر از ابتدای حیات انسان، قتل و ضرب و جرح به عنوان یک تهدید جدی برای زندگی او به حساب آمده، باید بپذیریم که انسان ها از ابتدا دفاع از خود را یک حق دانسته و در مقابل این تهدید از خود عکس العمل نشان داده است.

صورت طبیعی مورد توجه انسان واقع شده با این تفاوت که این مقابله، هیچ حد و مرزی نداشته است و انسان ها به خود اجازه داده‌اند که در مقابل کوچک ترین تهدید و ضرب و جرح، به شدیدترین تهاجمات دست بزنند و در مقابل کشته شدن یک نفره کشتارهای دسته جمعی و قبیله ای را که احیاناً سال ها به طول می انجامیده است انجام دهند.

بدین ترتیب، همان گونه که طبیعت انسان[۳] و سرگذشت او حکایت از حس برتری طلبی و خود محوری او دارد: به گونه ای که حاضر می شود هم نوع خود را از بین ببرد و خون او را به زمین بریزد همین انسان در طبیعت خود، حس انتقام جویی و مقابله به مثل را دارد و حاضر نیست در مقابل تجاوز و تعدی دیگران سکوت نماید و از خود دفاع کند. شرایع آسمانی نیز، به ویژه اسلام که دین فطرت و منطبق با عالم تکوین است ‌به این مسئله توجه کرده و بدون هیچ مسامحه ای اعلام نموده اند:

انتقام بدی به مانند آن بدی است.[۴]

و هرکس پس از ظلمی که بر او رفت یاری طلبد بر او هیچ مواخذه ای نیست.[۵]

البته تردیدی نیست که این به عنوان حکم اولی و به منظور رسمیت شناختن این، طبیعت نوع بشر می‌باشد و منافات ندارد که حکم دیگری متناسب با مراحل بالاتر رشد و کمال انسان وجود داشته باشد و انسان ها به سمت آن تشویق و ترغیب شوند، همان گونه که می بینیم به دنبال همین آیات، سخن از عفو و گذشت و صبر و مقاومت است و این بهتر و والاتر شمرده شده است. مانند: باز اگر کسی عفو کرد و بین خود و خصم اصلاح نمود اجرا او با خدا است. فَمَن عفی و اصلح فاجره علی ا… [۶] و اگر صبوری کنید البته برای صابران اجری بهتر خواهد بود. و لئن صبرتم لهوخیر للصابرین[۷] از نظر تاریخی، نظام قبیله ای اولین نظام اجتماعی حاکم بر زندگی انسان ها بود و در آن اگر چه قانون به معنای امروزی آن وجود نداشته است، اما سنت ها و آداب و رسومی که در طول سال ها مورد تقلید و تبعیت افراد قبیله قرار می گرفت موجب پای بندی افراد به یک شیوه خاص رفتاری می شد به ویژه که این سنت ها نوعاً با انتخاب طبیعی انسان ها و تأکید و توصیه ادیان آسمانی مورد تبعیت قرار می گرفتند لذا از یک ضمانت اجرایی بسیار قوی برخوردار بودند که نمونه آن را در جوامع امروزی نسبت به قوانین موضوعه کمتر می توان پیدا کرد.

از نظر تاریخی، تبدیل این آداب و رسوم و سنت ها به قوانین رسمی از هنگامی آغاز شد که دوست جانشین قبیله و عشیره گردید و خط و کتابت در میان انسان ها رواج یافت و امکان نوشتن قوانین به الواح و صحیفه ها به وجود آمد. البته این به معنای از بین رفتن آداب و رسوم و تقلید از آن ها در میان جوامع انسانی نیست: زیرا پیروی از آداب و رسوم شکل گرفته است و در بسیاری از موارد، وضع قوانین رسمی با الهام از این قوانین نا نوشته بوده است. لذا در بسیاری از نظام های حقوقی عرف و عادت یکی از منابع حقوق شناخته می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:31:00 ق.ظ ]




-آفرینش یک دانش تازه برای خلق تکنولوژی جدید لازم است، اگر چه کافی نیست.

– در حالی که فعالیت‏های علمی معمولاً بر اساس ارزش ذاتی آن ها ارزیابی می‏ نمایند، تکنولوژی با توجه به کمک‏های آن به اهداف مورد نظر اقتصادی و اجتماعی یک کشور ارزیابی می‏ شود.

نتیجه آن که امروزه علم و تکنولوژی به نحو غیر قابل تفکیکی با یکدیگر در آمیخته و نقش هدایت‏کننده‏ای را در توسعه فراگردهای جدید اقتصادی عهده‏دار گردیده‏اند (حاج فتحعلی‏ها، ۱۳۸۳)

۲-۱-۵ تعاریف توصیفی از اصطلاحات تکنولوژی

-پیچیدگی تکنولوژی[۸]

استفاده مؤثر از اجزاء چهارگانه تکنولوژی در یک کارخانه یا صنعت به ایجاد شرایط خاص حداقلی نیازمند است (رحمانیان، ۱۳۷۹).

-کمک فنی تکنولوژی

کمک مشترک چهار جزء تکنولوژی به ویژگی‏های فرایند تبدیل را کمک فنی آن ها به عملیات تبدیلی (تولید) می‏نامند (رحمانیان، ۱۳۷۹).

-حداقل پیچیدگی تکنولوژی

در رابطه با تولید هر نوع کالا حداقلی از درجه پیچیدگی ‌در مورد هر یک از اجزاء تکنولوژی را میتوان یافت که تولید کالا در سطح تکنولوژی امکان‏پذیر است (دیرمینا، ۱۳۸۲).

-حداکثر پیچیدگی تکنولوژی

جهت تولید هر نوع کالا حداکثر پیچیدگی و یا وضعیت ایده‏آل جهانی در رابطه با هر یک از اجزاء تکنولوژی قابل شناسایی است که به آن حداکثر پیچیدگی تکنولوژی می‏گویند (رحمانیان، ۱۳۷۹).

-استراتژی تکنولوژی

استراتژی تکنولوژی در سطح بنگاه را می‏توان طراحی تصویری جامع از آینده که جهت ایجاد و توسعه واحدهای لازم برای تشویق، خلق، انتقال و توسعه تکنولوژی و تولید دانش برای تکنولوژی در جهت حل تأمین و تحقق اهداف تعریف نمود. استراتژی توسعه تکنولوژی موجب می‏ شود که برنامه‏ ریزی تکنولوژی مناسب با اهداف بنگاه شکل بگیرد.

– تکنولوژی مناسب

تکنولوژی مناسب عبارت است از یک مفهوم از اندیشه‏ها با چهارچوبی که در قالب آن برای توسعه جامعه اندیشه و عمل شود (محنک، ۱۳۷۳).

-تکنولوژی بومی

پس از جذب یک تکنولوژی در صورتی که شرایط مساعد تبلور آن ایجاد شده باشد، تکنولوژی به سطوح بالاتر از آنچه که جلب تکنولوژی می‏نامیم، انتقال خواهد یافت. در این سطوح گیرنده تکنولوژی با کسب آمادگی‏های لازم و ایجاد توانایی‏های طراحی قادر به انطباق تکنولوژی وارداتی با شرایط بومی و تغییر و تطابق فرآیندهای تولید و محصول اطلاعات دانش فنی و مدیریت سازماندهی یا شرایط جدید خواهد شد (آذری، ۱۳۷۹).

-رانش تکنولوژی[۹]

یک نوآوری نتیجه تلافی یک فکر جدید تکنیکی با یک فرصت در بازار است. کنش از اینجا آغاز می‏ شود که بازار تا چه اندازه به آن نوآوری تمایل دارد (براون، ۱۳۷۹).

-تکنولوژی تولید مدرن

به مجموعه‏ای پیچیده از کنترل‏های کامپیوتری، ماشین‏های اتوماتیک، شبکه‏ای از تأمین ‏کنندگان، نیروی انسانی چند مهارتی، کنترل کیفیت و سازمان‏های خوب طراحی شده اطلاق می‏ شود (دیرمینا، ۱۳۸۲).

-تکنولوژی‏های زیرساختی و یاری‏دهنده

این نوع تکنولوژی برای شرکت تولیدی مهم هستند و منظور از این تکنولوژی‏ها چیزهایی از قبیل تهویه مطبوع، حمل و نقل داخلی، ارتباطات داخلی و خارجی، تکنولوژی تأمین ‏کنندگان انرژی آب و فاضلاب و مانند آن ها است (براون، ۱۳۷۹).

-تکنولوژی گروهی[۱۰]

تکنولوژی گروهی به عمل تولیدی دسته ‏بندی قطعات مشابه در هر خانواده از قطعات اشاره دارد. این مطلب بر سازماندهی کارخانه ها در واحدهای تکی (سلولی) ماشین‏آلات دلالت دارد (سترج، ۱۳۷۸).

-تکنولوژی اطلاعات[۱۱]

عبارت است از شبکه‏های پیچیده‏ای از یارانه‏ها، سیستم‏های ارتباطات از راه دور و دستگاه‏های کنترل که به افراد و سازمان‏ها در گردآوری، انتقال، پردازش و بازیابی داده ها و اطلاعات کمک می ‏کند (دیرمینا، ۱۳۸۲).

-تکنولوژی اطلاعاتی پیشرفته

نه فقط در فراهم نمودن خدمات مشارکت دارند، بلکه در استفاده مؤثر از تکنولوژی پیشرفته تولید دارای نقش اساسی می‏ باشند (عسگری، ۱۳۸۳).

-نگهبان تکنولوژی

شخصی با مهارت‏های پیشرفته فنی که ‌در مورد دستاوردهای فنی به روز باشد. او مولد ایده را از طریق تهیه اطلاعات پیشرفت‏های فنی، فرصت‏ها و محدودیت‏ها حمایت می ‏کند (جعفرنژاد، ۱۳۷۸).

۲-۱-۶ پیشینه تاریخی

زمانی که انسان اولیه از شاخه درخت برای رسیدن به میوه درختان یا از شکل دادن به سنگ‏ها برای ساخت سلاح استفاده می‏کرد، تکنولوژی لازم برای بقای خود را توسعه می‏داد، سال‏ها سعی و خطا، خلاقیت و تلاش صورت گرفت تا ابزار مورد نیاز ساخته شد، دانش لازم برای ساختن شهرها و بناها کسب و دانش فنی لازم برای کشاورزی و شهرسازی به دست آمد و روش‏های حمل و نقل مواد و محصولات بهبود یافته و روش‏های مختلف کشورداری در عمل پیاده شد. خلاصه، این تکنولوژی بود که پیشرفت را محقق کرد.

مصری‏های باستان توانستند با بهره گرفتن از تکنولوژی کشاورزی و ‌ذخیره‌سازی غلات به ثروت عظیمی دست یابند. آن ها از تکنولوژی و دانش و هوش خود استفاده کردند تا شهرهای بزرگ مقبره‏های عظیم و ساختمان‏های باشکوهی بنا کنند. چینی‏ها کوزه و شمشیرهای فلزی ساختند و برای دفاع از تمدن خود، دیوارهایی عظیم بنا نهادند. پادشاهان، فراعنه، امپراطورها و سلاطین، از نیروی انسانی و دانش مردم خود جهت کسب ثروت و قدرت استفاده کردند. تکنولوژی‏هایی همچون تیر چرخ، تیر و کمان، شمشیر و درشکه به جوامع کمک کردند تا منابع طبیعی خود را جهت ارضای نیازها و خواسته های مردم استفاده کنند. همزمان از این ابزارها جهت دفاع از آبادی‏ها و دارایی‏ها در برابر متجاوزین و کسب ثروت و قدرت بیشتر استفاده می‏ شد. هنگامی که نیازهای اولیه زندگی انسان مرتفع گردید، صنعتگران صنایع دستی و محصولاتی ساده ساختند و به دادوستد آن ها در بازار آزاد پرداختند. روش‏های اولیه کسب و کار در جوامع مختلف شکل گرفت، به نحوی که هر فرد خدمات و کالاهایی ارائه می‏کرد که دیگری به آن احتیاج داشت و هر کس مشتری دیگری بود.

تمام محصولات ابتدایی ساخته دست انسان بودند و ابزارهای بسیار ساده‏ای برای کمک به کارگران و افزایش دقت و کارایی آن ها اختراع شده بود. این فرایند هزاران سال به طور انجامید و نوآوری‏های موردی نیز در این دوره صورت گرفته است (خلیل، ۱۳۸۳).

۲-۱-۷ تکنولوژی و جامعه

در طی تاریخ، تکنولوژی تأثیر عمیقی بر توسعه انسانی و تمدن بشری داشته است. حدود دو میلیون سال طول کشید تا انسان‏ها از حالت قبایل سرگردان قسمت‏های شرقی و مرکزی آفریقا که همواره در جستجوی غذا بودند به کشاورزانی تبدیل شوند که توانایی استفاده از ابزار و حیوانات اهلی را داشته باشند.

این توسعه چشمگیر با طلوع تمدن بشری مقارن بود. در طول هزاران سال بعد ما شاهد ساخت چرخ، درشکه، چرخ آبی و وسایل مکانیکی بودیم. تنها کمتر از دو قرن از اختراع موتور بخار و سیستم کارخانه‏ای می‏گذرد. تحولی که ابتدای انقلاب صنعتی بود، انرژی تولید شده از آب و منابع مکانیکی الکتریکی و هسته‏ای به انسان امکان داد تا در نحوه زندگی خود تحولی بی‏سابقه به وجود آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




استفاده از تکنیک ها و استراتژی های مدیریتیشرایطی که منجر به حالت ناتوانی کارکنان می‌گردد

عوامل سازمانی

نظام پاداش

سرپرستان

ماهیت کار

مدیریت مشارکتی

نظام بازخورد

الگوسازی

غنی سازی شغل

نظام پاداش بر مبنای شایستگی و اقتضائات

برانگیختگی روحی و عاطفی

در اختیارگذاشتن تجربه دیگران

اکتساب غیرفعال

تشویق شفاهی

تقویت انتظار

تلاش- عملکرد

تقویت انتظار

عملکرد- نتیجه

اعتقاد به اثربخشی

پیشقدمی و پافشاری رفتاری در انجام دادن

موفق وظایف و اهداف

نمودار ۲-۴ : مدل توانمندسازی کانگر و کاننگو

مدل توانمندسازی فاکس[۱۳۵] (مدل کارآموزی[۱۳۶] فاکس)

فاکس در مدل پیشنهادی خود معتقد است تا زمانی که کارکنان دانش و مهارت خود را در هنگام کارآموزی در طی انجام دادن یک وظیفه توسعه نداده اند،‌ باید به منزله یک شاگرد نگریسته شوند و سپس زمانی که دانش و مهارت خود را ارتقا دادند به عنوان کارگر متخصص به رشد خود ادامه دهند و سرانجام در کار خود استاد حرفه ای گردند (فاکس، ۱۹۹۸).

توانمندسازی

الزامات اخلاقی

ابعاد توانمندسازی

نمودار ۲-۵: مدل توانمندسازی فاکس

مدل توانمندسازی باروچ[۱۳۷]

باروچ (۱۹۹۸) در مدل دوبعدی توانمندسازی خویش فرض می‌کند که ارزش‌ها، اعتقادات، نگرش ها و ادراکات مدیریت عالی سازمان را محدودیت هایی توصیف می‌کنند که خود به دو موضوع اعتقاد و انصاف تقسیم می‌شوند (حسن زاده، ۱۳۸۳).

تفویض قدرت و پرداخت بیرون بردن توانمندسازی

حقوق بر اساس آن از دستور کار جلسه رویکرد منصفانه

فقط تفویض قدرت به کار گیری توانمندسازی رویکرد غیر منصفانه

جعلی

اعتقاد بالا اعتقاد پایین

نمودار شماره ۲-۶: مدل دوبعدی توانمندسازی باروچ

مدل توانمندسازی آرمسترانگ[۱۳۸]

آرمسترانگ (۲۰۰۱) شکل گیری ‌گروه‌های کاری و خود– مدیریتی را یکی از راه های عبور از شرایط بحرانی می‌داند و بر این اعتقاد است که کاهش نیروی انسانی تنها راهبرد برخورد در شرایط پر تلاطم سازمانی نیست. به نظر وی کارکنان در صورت واگذاری کنترل بخشی از کار خود ، سخت تر کار کرده ، اشتیاق بیشتری نشان خواهند داد ، تعهد بیشتری نیز خواهند داشت ( نیک نژاد ، ۱۳۸۴ ) .

طراحی سازمان بر مبنای گروه اطلاعاتی

هدایت ‌گروه‌های خود- مدیریتی

توانمندسازی

نمودار ۲-۷: مدل توانمندسازی آرمسترانگ

مبانی نظری حمایت سازمانی

مقدمه ای بر تئوری حمایت سازمانی

نگرانی روز افزونی دررابطه با فاکتورهایی تاثیر گذار بر میزان و تمرکز تعهد کارکنان به سازمان شان به وجود آمده است. در راستای این افکار و عقاید، محققان مختلف بر استخدام به عنوان تبادل تلاش و وفاداری در ازای پاداش های مادی و اجتماعی تأکید دارند (بلاو ،۱۹۶۴). تئوری حمایت سازمانی شامل شکل گیری باورهای کلی کارکنان در ارتباط با اینکه چه مقدار یک سازمان به رفاه شان علاقمند و برای سهم ونقش آن ها ارزش قائل است، می‌باشد. آیزنبرگ و همکاران (۱۹۸۶)، تئوری حمایت سازمانی را ‌بر اساس تئوری تبادل اجتماعی بلاو[۱۳۹] (۱۹۶۴) و نظریه گولدنر[۱۴۰] (۱۹۶۰) در زمینه قاعده مقابله به مثل[۱۴۱] پایه گذاری نموده اند. تئوری تبادل اجتماعی مبین این است که چرا کارکنان احساس تعهد می نمایند تا به اعمالی که توسط سازمان در جهت حمایت ازآنها انجام شده متقابلا پاسخ دهند. به علاوهPOS در ارتباط با تبادلی می‌باشد که در آن کارکنان زمانی که امیدوار باشند سازمان به آن ها پاداش خواهد داد، متقابلا به صورت مطلوبی رفتار خواهند نمود. گرچه تئوری تبادل اجتماعی بر لزوم شناسایی انگیزه های کارکنان و رابطه انگیزه هایشان با دستیابی به اهداف سازمان تأکید دارد، ولی با این حال قاعده مقابله به مثل، تمایلی برای واکنش نشان دادن نسبت به اعمال ورفتارهای دیگران با اعمال مشابه می‌باشد. ‌بنابرین‏ فرضیه بنیادی نهفته در تئوری حمایت سازمانی این است که در کارکنان مجموعه ای از باورها و عقاید، درمورد اینکه آیا سازمان شان به رفاه شان توجه دارد وبرای نقش و سهم شان ارزش قائل است یا نه، شکل می‌گیرد که این مجموعه از باورها تحت عنوان حمایت سازمانی ادارک شده (POS) نامیده می‌شوند و درارتباط با تبادلی می- باشد که درآن کارکنان زمانی که مطمئن هستند سازمان به آن ها پاداش خواهد داد، متقابلا پاسخ می‌دهند. در نتیجه، این حمایت ها، برداشت ها واستنباط های کارکنان را درمورد تمایل سازمان برای دادن پاداش در ازای تلاش کاری افزایش یافته آنان وبرآوردن نیازهای اجتماعی و عاطفی شان تعیین می کند(آیزنبرگ و همکاران،۱۹۸۶). مطابق با تئوری حمایت سازمانی[۱۴۲] (OST)، آیزنبرگ و همکاران (۱۹۸۶) معتقدند که POS تمایل کارکنان برای تعیین خصوصیات انسان دوستانه سازمان را تسهیل می کند. لوینسون[۱۴۳] (۱۹۶۵) برای نخستین بار این نظریه را پیشنهاد نموده است که اعمال عوامل سازمانی (ناظران) توسط کارکنان، به عنوان نیت سازمان تلقی وتصورمی شوند و نه به عنوان انگیزه های شخصی این عوامل سازمانی . همان طوری که قبلا ذکر شد،OST معتقداست که POS توسط عقاید کلی کارکنان دررابطه با اینکه چقدر یک سازمان برای نقش آن ها اهمیت قائل است و به رفاه شان توجه دارد، شکل می‌گیرد. ‌بنابرین‏ POS میزانی که کارکنان این حمایت را متقابلا پاسخ خواهند داد، تعیین می کند. اشکال عمومی واکنش متقابل شامل تعهد به سازمان، رضایت مندی از شغل، افزایش تلاش کاری و انجام رفتارهای فرا نقشی می‌باشند. به علاوه،POS زمانی افزایش می‌یابد که کارکنان تعریف وتمجیدی را دریافت نمایند. به هر حال کارکنان حس تشخیص قوی در رابطه با خلوص واقعی تعریف و تمجید های سازمانی دارند(پک،۲۰۰۵).

بلاو(۱۹۶۴) اهمیت زیادی برای برداشت واستنباط کارکنان از ماهیت این تعریف وتمجید قائل است ومعتقد است در این زمینه، تعریف و تمجید های ظاهری وساختگی ممکن است عملا POS را کاهش دهد (بلاو ،۱۹۶۴). نیازهای اجتماعی- عاطفی به شغل مثل نیاز به دلسوزی و ترحم وتحسین نیز توسط POS برآورده می‌شوند هرچه سطح حمایت داده شده به کارکنان بالاتر باشد کارکنان بیشتر از اثرات منفی شرایط تنش زا و کاهش عزت نفس محفوظ می مانند (پک،۲۰۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




  • . العاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، اللمعه الدمشقیه، قم؛ مرکز بحوث الحج و العمره مطابقه حکمت، بی تا، ص ۱۱۶٫ ↑
  • . جبعی عاملی، زین االدین بن علی(شهید ثانی)، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، جلد ۵، بیروت؛ دارالعلم الاسلامی، بی تا، ص۳۶۲٫ ↑
  • . النجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۳۱، تهران؛ دراالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ص ۵۹٫ ↑
  • . حر عاملی، شیخ محمد بن الحسن، همان. ↑
  • . ابن قیم الجوزیه، اعلام الموقعین، جلد ۱، بیروت؛ دارالجیل، بی تا، ص ۳۱۲٫ ↑
  • . شوکانی، محمد بن علی بن محمد الشوکانی، نیل الاطوار، جلد ۵، مصطفی الحلبی، مصر، بی تا، ص ۲۸۸٫ ↑
  • . ابن قدامه، عبدالله بن محمد، المغنی، جلد ۲، مصر؛ مطبعه الامام، ۱۴۱۴ه.ق، ص ۱۷٫ ↑
  • . الجزیری، عبد الرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، جلد چهارم، قاهره، مکتب التجاریه الکبری، ۱۳۷۵، ص ۸۸٫ ↑
  • . ابن قدامه، عبدالله بن محمد، همان. ↑
  • . همان، جلد ۷، همان، ص ۱۴٫ ↑
  • . همان. ↑
  • . همان، جلد ۲، ص ۱۶٫ ↑
  • . همان. ↑
  • . ابن قیم الجوزیه، اعلام الموقعین، جلد ۱، بیروت، دارالجیل، بی تا، ص ۷۵٫ ↑
  • . به نقل از پایگاه الکترونیکی سایت آیت‌الله محمدتقی بهجت به آدرس: WWW. Bahjat.Org ↑
  • . روحانی، محمد صادق، فقه الصادق، جلد هجدهم، قم؛ مطبعه العلمیه،۱۴۱۷، ص ۶۴ و روحانی، محمد صادق، همان، ج۲۲، قم مطبعه العملیه، ۱۴۱۳ ه.ق، ص ۲۰ و یا پایگاه الکترونیکی ایشان به آدرس: WWW.Rohani.Ir ↑
  • . به نقل از پایگاه الکترونیکی سایت آیت الله مظاهری به آدرس: WWW.Almazaheri.Ir ↑
  • . به نقل از پایگاه الکترونیکی سایت آیت الله سیستانی به آدرس: WWW.Sistani.Org ↑
  • . به نقل از پایگاه الکترونیکی سایت آیت الله صافی به آدرس: WWW.Saafi.Org ↑
  • . به نقل از پایگاه الکترونیکی سایت آیت الله خراسانی به آدرس: WWW.Khorasani.Ir ↑
  • . خمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، جلد دوم، تهران؛ مکتب اعتماد، چاپ چهارم، ۱۴۰۳ه.ق، ص ۴۳۹٫ ↑
  • . همان، البیع، جلد چهارم، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۵، ص ۱۷۰٫ ↑
  • . همان، جلد پنجم، قم؛ مؤسسه اسماعیلیان، چ چهارم، ۱۳۶۸، ص ۱۷۲٫ ↑
  • . خویی ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج دوم، مدینه العلم، ۱۴۱۰، ص ۲۸۱، مسأله ۱۳۵۹ (لازم به ذکر است فتاوی ایشان در اصل منهاج الصالحین که از آقای محسن حکیم است گنجانده شده و آنچه در این کتاب است فتاوای ایشان است ولی منهاج الصالحین حواشی آقای صدر( شهید محمد باقر صدر) وجود دارد که متن اصلی آقای حکیم است). ↑
  • . حکیم، حاج سید محسن، منهاج الصالحین، الجزء الثانی، چاپ نجف، بی تا، ص ۲۹۶ ↑
  • . موسوی بجنوردی، سید محمد، مجموعه مقالات فقهی، حقوقی و اجتماعی، جلد ۲، انتشارات پژوهشکده امام خمینی (ره)؛ چاپ ۱، تهران ۱۳۸۱، ص ۱۶۱٫ ↑
  • . حسینی شیرازی، سید محمد، الفقه(کتاب النکاح)، جلد چهارم، چ دوم، بیروت؛ دار العلوم، ۱۴۰۹، ص ۳۸۹٫ ↑
  • . همان. ↑
  • . امامی، سید حسن، همان، ج ۴، همان، ص۳۶۶٫ ↑
  • . جعفری لنگرودی، محمد جعفر، حقوق خانواده، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص ۱۹۲٫ ↑
  • . همان، ص ۱۹۸٫ ↑
  • . همان، ص ۱۹۲٫ ↑
  • . صفایی، سید حسین و امامی، اسد الله، حقوق خانواده ،همان، ص ۶۱٫ ↑
  • . کاتوزیان، ناصر، حقوق خانواده، جلد ۱، تهران؛ شرکت انتشار با همکاری بهمن برنا، چاپ اول ، ۱۳۷۸، ص ۲۶۸٫ ↑
  • . همان، ص ۲۶۹٫ ↑
  • . همان و خسرو شاهی، فرهناز، شروط ضمن عقد نکاح، فصل نامه ندای صادق، سال سوم، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۷۷، ص ۱۱٫ ↑
  • . کاتوزیان، ناصر، همان، صص ۲۶۹-۲۶۸٫ ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




۱-۳-۱-۲-مرجع رسیدگی به جرایم و تخلفات ورزش فوتبال

در حیطه ورزش فوتبال می توان بسیاری از جرایم را در ارتباط با این ورزش قابل تحقق دانست. برای مثال پرداخت رشوه برای تبانی یا داوری جانب دارانه. یا پرتاب اشیاء و ایراد صدمات جسمی عمدی، یا ایراد ضرب عمدی و…. سوالی که در اینجا قابل طرح است اینکه، با وجود بند ۳ ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ که مقرر نموده است، « حوادث ناشی از عملیات ورزشی مشروط بر اینکه سبب آن حوادث نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد.» جرم محسوب نمی شود آیا می توان اعمال ورزش کاران را در میادین ورزشی جرم محسوب نمود و اختلافات ناشی از آن را در محاکم جزایی طرح نمود؟ در پاسخ بایست گفت که بین چند فرض باید قایل به تفکیک شد. فرض اول اینکه اشخاص در میادین ورزشی با سوء نیت مرتکب عملی شوند. در این صورت چون در بند ۳ ماده ۵۹ عبارت حوادث درج گردیده است ‌بنابرین‏ شخصی که با سوء نیت عملی را مرتکب می شود منصرف از حادثه بوده و می بایستی مسئولیت عمل خود را بر عهده بگیرد. فرض دوم اینکه ورزشکار یک عمل خسارت آمیز و مجرمانه را بدون سوء نیت ولی با نقض مقررات ورزشی انجام دهد که در این صورت نیز منصرف از بند ۳ ماده ۵۹ بوده و مسوول[۱۰] می‌باشد. ‌بنابرین‏، در صورت ارتکاب جرم، کمیته انضباطی و استیناف می بایستی با در نظر گرفتن عدم صلاحیت خود پرونده را به مرجع صالح ارسال نمایند. صلاحیت کیفری را می توان به توانایی وشایستگی قانونی ونیز تکلیف مرجع قضائی به رسیدگی به یک دعوای کیفری تعبیر کرد.[۱۱] در حیطه امور کیفری چهار نوع صلاحیت قابل طرح است. ۱- صلاحیت ذاتی: حقوق ‌دانان صلاحیت کیفری را در موارد زیر ذاتی می‌دانند. یک- عدم صلاحیت دادگاه های اختصاصی نسبت به اموری که در صلاحیت دادگاه های عمومی است. دو- عدم صلاحیت دادگاه های عمومی نسبت به جرائمی که در صلاحیت دادگاه های اختصاصی است. سه – عدم صلاحیت مراجع تالی نسبت به مراجع عالی. چهار – صلاحیت محاکم حقوقی نسبت به دادگاه های کیفری و بالعکس. ۲-صلاحیت محلی: وقتی برحسب نوع جرم صلاحیت ذاتی دادگاه کیفری تعیین ومشخص شد این پرسش پیش می‌آید که دربین دادگاه های متعددی که صلاحیت ذاتی دارند کدامیک شایستگی ویژه برای رسیدگی به جرم ارتکابی راداراست. این نوع شایستگی را صلاحیت محلی یا نسبی می‌نامند.[۱۲] برابر ماده ۵۱ قانون آئین دارسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸، محل وقوع جرم اصلی ترین معیار اعمال صلاحیت محلی می‌باشد. ۳-صلاحیت شخصی: گاهی بر پایه موقعیت اجتماعی مرتکب جرم و وضعیت خاص او صلاحیت مراجع کیفری تعیین می‌گردد. که دادگاه اطفال، دیوان کارکنان دولت ، دادگاه ویژه روحانیت و دادگاه های نظامی از جمله دادگاه هایی هستند که بر مبنای شخص مرتکب به جرائم او رسیدگی می نمایند. ۴- صلاحیت اضافی: رعایت اصل سرعت در رسیدگی های کیفری و جلوگیری ‌از صدور آرای متفاوت درخصوص یک شخص که مرتکب جرایم متعدد شده، یا در ارتکاب جرمی با دیگران همدست بوده موجب شد تا قانون‌گذار به عنوان استثنای بر قواعد کلی صلاحیت به دادگاهی که اصولا صلاحیت ذاتی یا محلی در رسیدگی به پرونده را نداشته اجازه رسیدگی دهد.[۱۳]در این صورت هر گاه رسیدگی به کلیه اتهامات از حدود صلاحیت ذاتی یا محلی دادگاه رسیدگی کننده خارج باشد صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده، به صلاحیت اضافی تعبیر می‌گردد.

‌بنابرین‏ برای مثال بر طبق ماده ۳۵ آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت احراز اصالت مدارک ابرازی کادر یک تیم به تشکیلات رسمی فوتبال، بر عهده باشگاه و اشخاص ارائه دهنده بوده و در صورت اثبات جعلی بودن، تنبیهات زیر اعمال می‌شود: در صورتی که جعل، قبل از عضویت در باشگاه صورت گرفته باشد و باشگاه تا هنگام کشف موضوع توسط مراجع قانونی، از آن بی اطلاع باشد، فقط فرد ذینفع و خاطی به پرداخت یک تا پنجاه میلیون ریال و شش ماه تا یک سال محرومیت محکوم می شود. ولی در نتیجه مسابقه تغییری حاصل نمی‌شود. در صورتی که جعل بعد از عضویت در باشگاه رخ داده باشد، یا باشگاه با علم به جعلی بودن مدارک، از آن استفاده نموده و علی‌رغم اطلاع از موضوع جعل ، مراتب را گزارش نکرده باشد، فرد ذینفع و تیم مربوط با هم جریمه خواهند شد. ‌به این ترتیب که عضو مذکور به محکومیت مندرج در بند ۱ و تیم متخلف به پرداخت پنج میلیون تا پنجاه میلیون ریال جریمه و سلب شش امتیاز محکوم خواهد شد. در صورت احراز تقصیر مدیر فنی یا سرپرست تیم، هرکدام به پرداخت جریمه نقدی از پنج میلیون تا پنجاه میلیون ریال و محرومیت از فعالیت‌های رسمی مرتبط با فوتبال از یک تا دو سال محکوم می‌شوند. نتیجه اینکه کمیته انضباطی و یا اشخاص مربوطه به محض اطلاع از جعل و استفاده از سند مجعول می بایستی مراتب را به اطلاع مقامات قضایی برسانند.

۱-۳-۲- صدمات ناشی از فوتبال و مرجع رسیدگی به آن

۱-۳-۲-۱- صدمات ناشی از ورزش فوتبال

حدود نیمی از آسیب ها در فوتبال آسیب اندام تحتانی است . ( زانو به تنهایی ۳۶% موارد را تشکیل می‌دهد ). اندام فوقانی ۳۰% آسیب ها و ستون فقرات و احشاء باقی موارد را تشکیل می‌دهند. اگر بخواهیم اختصاصی تر و بر حسب نوع آسیب این طبقه بندی را انجام دهیم به شرح زیر خواهد بود . کشیدگی ۴۰%- کوفتگی ها ۲۵%- در رفتگی ها ۱۵%- شکستگی ها ۱۰%- ضربه های خفیف ۵%- سایر موارد ۵% . مهمترین صدمات ورزش فوتبال عبارتند از؛

الف: صدمات مغزی

ب:صدمات گردن

ج:صدمات پشت

د:اندام فوقانی: ۱-کمربند شانه ای. ۲-آرنج. ۳-دست و مچ

ی: اندام تحتانی: ۱-لگن. ۲-ران. ۳-زانو. ۴-قوزک پا.

۱-۳-۲-۲-مرجع رسیدگی به صدمات ناشی از ورزش فوتبال

سوال مهمی که در اینجا قابل طرح است اینکه صلاحیت رسیدگی به خسارات فوق به عهده چه مرجعی می‌باشد. آیا کمیته انضباطی و یا کمیته استیناف فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران صلاحیت رسیدگی به اختلافات ناشی از صدمات فوق الذکر را دارد؟ در جواب باید گفت که با عنایت به بند ج ماده ۳۹ آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال، در خصوص صدمات و جراحات بدنی و دیه جانی، کمیته انضباطی صلاحیت اتخاذ تصمیم ندارد و صلاحیت رسیدگی به آن ها بر عهده مراجع قضایی است. در اصطلاح حقوقی و واژه شناسی حقوقی ، صلاحیت «اختیار قانونی یک مأمور رسمی برای انجام پاره ای از امور مانند صلاحیت دادگاه ها و صلاحیت مأمور دولت در تنظیم سند رسمی است.» [۱۴] در اصطلاح حقوقی و واژه شناسی حقوقی ، صلاحیت «اختیار قانونی یک مأمور رسمی برای انجام پاره ای از امور مانند صلاحیت دادگاه ها و صلاحیت مأمور دولت در تنظیم سند رسمی است.» [۱۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ق.ظ ]