پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲ – تلقین پذیری و انعطاف پذیری نسبی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
ب) خصایص جسمانی و روانی اطفال
در این قسمت به بخشی از خصایص و ویژگی های جسمانی و روانی اطفال ازجمله چگونگی تغییرات رشدیافتگی و یا رشد نایافتگی آنان ، تغییرات بدنی ، نقش هورمون ها در فرایند رشد به لحاظ فیزیولوژیکی آنان ، و همچنین به بیان چگونگی پیدایش تفکر و جنبههای فعالیت ذهنی و روانی و مراتب هوش آنان ، اینکه اطفال در چه شرایطی در مواجهه با مسایل پیرامون خود ، ویژگی انعطاف پذیری و تلقین پذیری و آسیب پذیری را دارا میباشند را از زوایای علوم زیستی ، روانشناسی و جامعه شناختی مورد بررسی و تبیین قرار میدهیم .
- عدم رشد قوای جسمی و ذهنی
در نظام حقوق جزایی ، مسئولیت ؛ بر هر انسانی مترتب است که به لحاظ قوای جسمی ، ذهنی ، روانی و عاطفی به تکامل رسیده باشد . بنابرین مقصوداز عدم رشد قوای جسمی و ذهنی حکایت از آن دارد که نوزاد انسان تحت چه شرایطی فرایند رشد ایشان دچار تغییرات میگردد .
اندیشمندان و جرم شناسان قدیمی بر این باورند که عوامل زیستی و بیولوژیکی در ارتکاب جرم کودکان دخالت دارد .
طبق نظریه دیدگاه عمر[۳۵] رشد انسان تحت تاثیر عوامل متعددی چون زیستی ، تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی قرار دارد از جمله این تاثیرات ، رویدادهایست که قویا با مقیاس سن انسان ارتباط دارند . برای مثال ، اغلب افراد انسانی طی سپری شدن یکسال از تولد خود قادر به راه رفتن میباشند یا در طول سال های پیش دبستانی زبان بومی یا مادری خود را فرا می گیرند ویا اینکه در حدود ۱۲ تا ۱۴ سالگی بالغ میشوند این رویداد ها تحت تاثیر عوامل زیستی قرار دارد . آداب اجتماعی نیز میتواند تاثیرات مربوط به سن را ایجاد کند به عنوان مثال ، شروع کردن مدرسه در حدود ۶ سالگی ، گرفتن گواهی نامه رانندگی در ۱۶ سالگی . تاثیرات مربوط به سن در کودکی و نوجوانی خیلی متداولند . زیرا تغییرات زیستی در این سنین سریع هستند و فرهنگ ها بسیاری از تجربیات مرتبط با سن را تحمیل میکنند تا اطمینان حاصل شود که فرد انسانی مهارت های لازم برای مشارکت در جامعه را کسب کردهاست .
هورمون ها یا به عبارتی غدد مترشحه درونی انسان ها عواملی هستند که هر کدام از آنان تاثیرات زیادی در عملکرد متابولیسم و برخی از تحولات فیزیولوژیکی بدن انسان دارند . در این جا به برخی از این تغییرات اشاره می شود.
امروزه کشفیات علم غددشناسی یا به عبارتی علم اندوکرینولوژی میزان تاثیرات غدد داخلی انسان را در رفتارها و تغییرات روحی و جسمی انسانها کشف نموده و بر آن صحه میگذارد .
از مصادیق نقش هورمون ها [۳۶] در فرایند رشد می توان گفت : زمانی که مقدار ترشحات هورمونی تیروکسین افزایش یابد تاثیرات آن بر روی سیستم مرکزی اعصاب نیز بیشتر می شود در چنین حالتی فرد احساس خوبی در خود درک میکند این نوع افراد در پاسخ گویی به هر نوع تحریکی و یا بازخوانی به سرعت واکنش نشان داده و فعالیت های ذهنی در این نوع افراد بیشتر و کارآمدتر می شود .
برعکس زمانی که میزان ترشحات هورمونی در این سیستم کاهش پیدا کند برخی از بیماریها و معلولیت های ذهنی و عصبی در فرد متظاهر میگردد در چنین وضعیتی در اثر عدم ترشح کافی تیروکسین فرد علاوه بر مشاهده انواع ناراحتی ها و بیمارهای جسمانی از بروز برخی بیماری ها و ناتوانی های روحی و روانی نیز رنج میبرد .
غدد هیپوفیز ، تیرویید و فوق کلیوی از جمله غددهای هورمونی در بدن انسان هستند که سهم عمده ای در میزان رشد ذکاوتی و بهره هوشی فرد و واکنش های عصبی وی دارند . وجود مشکل در فعالیت غدد مذکور باعث می شود که فرد در رسیدن به دوره بلوغ طبیعی دچار معضل شده و یا زودتر از زمان به بلوغ برسد و یا اینکه بسی دیرتر از زمان موعد به دوره بلوغ پا بگذارد .
افرادی که در رشد و فعالیت های غدد مترشحه درونی خود با مشکل مواجهه هستند غالبا دیرتر به بلوغ رسیده و در مقایسه با دیگر افراد هم سن وسال خود بسی چاق تر دیده میشوند که بهتدریج اثرات سوء عدم فعالیت منتظم غدد داخلی بدن مشکلات روحی و ذهنی نیز در آن ها پدید میآید . این نوع افراد غالبا دوستدار رفتارها و حوادثی میشوند که برایشان هیجان بیشتری ببخشد .
یکی از مواردی که ناظر بر اختلال در رشد یا عدم رشد جسمی و روانی نوزاد انسان هست نابهنجاریهای کروموزومی است تحت عنوان نمونه نقصی که در جریان تقسیم کروموزومی ، کروموزوم بیست وسه به وجود میآید یک کروموزوم اضافی X یا Y ایجاد می شود . شخصی که در کروموزوم بیست و سوم یک ترکیب XXY دارد از نظر ظاهر جسمانی شباهت یک انسان مرد است لیکن همراه با ویژگی های بارز زنانه با سینه های بزرگ و بیضه های کوچک که قادر به تولید نطفه نیست . این حالت از نمونه های نادر از هر ۴۰۰ نوزاد یکی به آن مبتلا می شود .
خصوصیات روانی و ذهنی وراثتی یکی دیگر از عوامل ژنتیکی است که بر کودک تاثیر میگذارد . عقب ماندگی ذهنی و فقدان بهره هوشی یکی دیگراز خصوصیاتی است که از طریق ژن به کودک منتقل میگردد .و میتواند او را در ارتکاب به جرم یاری دهد .
کودک به دلیل نداشتن بهره هوشی مناسب و عدم درک عقوبت کاری راکه انجام میدهد ناخواسته مرتکب عمل خلاف اجتماعی میگردد .
از مصادیق دیگر عدم رشد قوای جسمی و ذهنی ، اطفال عقب ماندگی ذهنی است .
از مشخصه اصلی این افراد ذکاوت اندک ، هشیاری عملی ناقص ، عدم استنباط منطقی ، قدرت حافظه ضعیف ، قابلیت های ذهنی کم ، و واکنش های گفتاری و رفتاری نامعقول که در اصطلاح عامیانه به آن ها کودن ، احمق و یا سفیه گفته می شود .
کودکان عقب مانده ذهنی غالبا به طور وراثتی و یا در اثر بروز بیماری های واگیر دار و عفونی در دوران کودکی و طفولیت و یا مصرف داروهای غیر مجاز دچار این عارضه شده و در آن ها رشد عقلی و ذهنی بسی کندتر از رشد جسمانی به ترقی و توسعه خود می پردازد . یعنی کودک به طور متعارف از نظرذهنی و روانی رشد نکرده و رفتارها و حرکاتی از خود نشان میدهد که غیر متعارف تشخیص داده و در برابر مسایل و رخدادها قدرت استنباط و یا ایجاد واکنش مناسبی ندارد .
عوامل فیزیولوژیکی باعث می شود تاثیرات سوء وراثتی در کودک ایجاد نموده و او را در ارتکاب جرم یاری نموده و عملش را تسریع بخشد .بر اساس آمارها می توان گفت که ۵۳درصد از کودکان بزهکار قربانی خصوصیات فیزیولوژیکی والدین و منسوبین خود هستند.
آدمیان در جریان رشد عادی خود حرف زذن یاد می گیرند .اما پیش از رسین به سطح معینی از رشد عصبی قادر به تکلم نیستند . بنابرین آنچه در این مقال به اختصار آورده شدحاصل نتایج پژوهش هایست که اطفال بنا به شرایط تغییرات زیستی در فرایند رشدشان در اثر رشد نایافتگی یا عدم رشد در قوای جسمی و ذهنی این واکنش ها را در پی خواهد داشت که از نظرعلمی به اثبات رسیده است .
۲ – تلقین پذیری و انعطاف پذیری نسبی
مقصود از تلقین پذیری و انعطاف پذیری نسبی کودکان بدین معنی و مفهوم است که اطفال از دیدگاه جرم شناختی ، شخصیت آنان به گونه ای هست که در حال شکل گیری و فرایند اجتماعی شدن میباشد . بدین منظور اطفال از این منظر تحت عنوان سه گروه از کودکان ناسازگار [۳۷] مطرح میشوند کودکان بزهکار، کودکان منحرف و کودکان در معرض خطر.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:16:00 ب.ظ ]
|