۲- از کینه و حسد بپرهیزید و دوری جوید.
۳- از کسی غیبت گویی نکند و به کسی هم خیانت نکند.
۴- چون ابتدای صحبت از برای خداوند باشد مرید باید با سخنی یا فعلی که از بنده ظاهر می شود آن

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

را قطع نکند.[۷۸۷]
در حقوق صحبت و شرایط آن
غزالی معتقد است که هر کسی شایسته ی صحبت و دوستی نباشد و باید با کسی صحبت کرد که در او سه خصلت وجود داشته باشد:
۱- عقل: که در صحبت نادان هیچ فایده ای حاصل نشود، که انسان نادان آن وقت که می خواهد به تو نیکی کند باشد که از روی نادانیش کاری کند که زیان به تو رساند و خود نداند.
۲- خوی نیکو: که از انسان بد خوی، سلامتی عاید انسان نشود و هنگامی که آن خوی بد او غلبه کند
حق تو را نادیده گیرد و باقی نداشته باشد.
صلاح: آن کس که بر گناه و معصیت اصرار ورزد، از خداوند نترسد و هر کس که از خدا نترسد
براو نمی توان اعتماد کرد.[۷۸۸]
امام جعفر صادق (ع) می فرماید: از صحبت پنج کس باید حذر نمود:[۷۸۹]
۱- دروغ زن ۲- احمق ۳- بخیل ۴- بد دل ۵- فاسق
صحرا
«یکـی از هـای هـویّت در گـذشتـن دوم صحــرای هستــی در نـوشتــن»
شرح گلشن راز، بیت۳۰۷، ص۲۰۱
سالک صاحب جذبه، صحرای هستی کثرات را به طریق سلوک و تصفیه طیّ می نماید و در می نوردد و جمیع منازل قطع نموده، ترّقی به عین الجمع و حضرت احدیّت می نماید و هستی خود را و جمیع اشیـا را که مستلزم وهم اثنینیّت بود، محو و فانی می یابد و متحقّق به بقاء بعد الفناء می گردد». [۷۹۰]
دکتر سجّادی می گوید: در اصطلاح مراد از آن، عالـم روحانی است کـه آن را صحـرای روحـانی نیـز
می گویند. [۷۹۱]
صدق
« نزوع جـانور از صـدق و اخـلاص پی ابقـای جنس و نـوع و اشخـاص»
شرح گلشن راز، بیت۲۵۷، ص۱۶۵
«اگر خواهی که گردی بنده ی خاص مهیّـا شـو بـرای صـدق و اخـلاص»
همان، بیت۹۶۳، ص۵۷۹
در ترجمه ی رساله ی قشیریّه آمده است: «عبداللّه بن مسعود رضی اللّه عنه گوید که رسول (ص) گفت: بنده صدق می گوید و صدق می جوید تا نام وی در جریده ی صدّیقان نویسند و بنده دروغ می گوید و دروغ می جوید تا نام وی در جریده ی دروغ زنان بنویسند».
ابوالقاسم قشیری گوید: « صدق ستون همه کارها است و تمامی [همه] کارها بدوست [و نظام کارها ازوست] و صدق دوم درجه ی [است از] نبوت چنان که خدای تبارک و تعالی می گوید: «فاولئک مع الذّین انعم اللّه علیهم من النّبین و الصّدّیقین»[۷۹۲] و صادق نامی است لازم از صدق و صدّیق مبالغت است از وی [و آن]، آن بود که او را صدق بسیار بود و غلبه ی حال او صدق بود و کمترین صدق راست کردن ظاهر و باطن بود و صادق، آن بود که سخن راست گوید و صدّیق آن بود که اندر جمله افعال و اقوال و احوال صادق بود».
«…گفته اند: صادق را سه چیز بود حلاوت و هیبت و نیکویی. …. گفته اند: چون خدای تعالی را به صدق طلب کنی آئینه ای دهد تو را که عجایب های دنیا و آخرت را در او بینی».[۷۹۳]
غزالی گوید: «صدق به اخلاص نزدیک است و درجه ی وی بزرگ است، و هر که به کمال آن برسد نام وی صدّیق باشد، و خدای – تعالی- در قرآن بر وی ثنا گفته است که «رجال صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه»[۷۹۴] و گفت: «لیَسئَل الصّادقین عن صدقهم»[۷۹۵] و رسول (ص) را پرسیدند که «کمال در چیست؟» گفت: «گفتار به حق و کردار به صدق». پس معنی صدق شناختن مهم است، و معنی صدق راستی باشد». او در ادامه می گوید: صدق و راستی در شش چیز است:
۱- زبان ۲- نیّت ۳- عزم ۴- وفا بر عزم
۵- هیچ عملی انجام ندهد که باطن او بر آن صفت دلالت نباشد. ۶- آن که در مقامات دین حقیقت آن را از خود بطلبد و به تأویل و ظاهر آن قناعت نکند. مانند: زهد، محبت، توکل، خوف، رجا، رضا و شوق.[۷۹۶]
صراحی
«یکی از نیم جـرعه گشتـه صـادق یکـی از یک صراحـی گشته عـاشق»
شرح گلشن راز، بیت۸۳۳، ص۵۲۰
صراحی، ظرفی که در آن شراب ریزند و با واژه هایی چون پیاله، پیمانه، جام و ساغر هم معناست. امّا در اصطلاح سالکان، مراد از آن مقام انس است.[۷۹۷]
صراط
«چو کرد او بر صـراط حقّ اقـامت به امـر فاستقـم می داشت قـامت»
همان، بیت۳۸۱، ص۲۷۵
«میانه چون صـراط المستقیـم است ز هـر دو جـانبش قعـر حجیـم است»
همان، یت۶۰۳، ص۳۹۸
«به باریکیّ و تیزی موی و شمشیـر نـه روی گشتـن و بـودن برو دیــر»
همان، بیت۶۰۴، ص۳۹۸
لاهیجی گوید: صراط در لغت به معنای راه مستقیم و راست است، در صفت صراط گفته اند که «ادقّ من الشّعر واحدّ من السّیف»[۷۹۸] یعنی حد وسط و میانه مانند صراط المستقیم است که در باریکی چون موی و در تیزی مانند شمشیر است و آن قدر باریک است که نمی توان روی آن گشت و نمی توان از آن تجاوز نمود؛ چون در این صورت از آن منحرف گشته و در دوزخ افتی.[۷۹۹]
غزالی «صراط» را چنین توصیف می کند:
روز رستاخیز همه باید از صراط گذر نمایند و صراط باریک تر از موی و تیزتر از شمشیر است هر کس که در این دنیا بر راه مستقیم ایستاده باشد و بر آن راه رود، به آسانی از آن عبور می کند و هر کس که بر راه مستقیم و راست قدم بر نداشته باشد، از صراط هم نمی توان بگذرد و به دوزخ رود و در آن جای گیرد. بر سر صراط تمام افراد را نگه می دارند و سؤال می کنند از کارهایی که انجام داده اند، و«حقیقت صدق و راستی را از صادقان بطلبند و منافقان و ریاکاران را از آن تشویر دهند».[۸۰۰]
نجم الدین رازی گوید: صراط مستقیم آن راهی است که به جانب حق می رود و راه بهشت از سمت راست و راه جهنّم از سمت چپ باشد.[۸۰۱]
چنان که می فرماید: «و کنتم ازواجا ثلاثه فاصحاب الیمینه ما اصحـاب الیمینـه و اصحـاب المشـامه مـا
اصحاب المشامه و السابقون السابقون اولئک المقربون ».[۸۰۲]
صفا
«دلی کز معرفت نور و صفـا دیـد ز هر چیـزی که دیـد اوّل خـدا دیـد»
شرح گلشن راز، بیت۸۴، ص۵۳
«دگر از معصیت نور و صفـا دیـد چـو تـوبـه کــرد نـام اصطفـا دیـد»
همان، بیت۵۴۴، ص۳۶۸
دکتر سجّادی می گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...