فایل پایان نامه با فرمت word : منابع کارشناسی ارشد در مورد بررسی صنایع بدیعی از ... |
«کانت (ف ۱۸۰۴م)، زیباییشناسی را بنا نهاد و به دو بخش زیبایی و هنر تقسیم کرد. به عقیده وی، زیبایی مفهومی ذوقی و رها از هرگونه بهره و سود است»(احمدی،۸۱:۱۳۹۱). کانت با پذیرش “استتیک” در معنی شناسایی زیبایی، بخشی از کتاب خود را که موسوم به “سنجش نیروی داوری” بود به تحلیل زیبایی اختصاص داد. روشها و مباحثی که کانت در این کتاب مطرح کرد تأثیر شگرفی بر فلسفه هنر در آلمان داشت(رید،۱۵:۱۳۵۳).
نظریهپردازی آلمانیها درباره هنر، در مکتب زیباییشناسی هگل (ف ۱۸۳۷م) به اوج میرسد. هگل در مورد زیبایی معتقد است: «جمال، مظهر خداوند است و وحدت، صفت زیبایی به شمار میرود و زیبایی خداوند است»(غریب،۳۰:۱۳۷۸). سهروردی (ف ۵۸۷ ه.ق) میگوید «جمال چیز آن است که کمال او که لایق آن باشد، او را حاصل بود»(سهروردی،۳۹:۱۳۸۸). «یعنی هر چیزی که برابر با آنچه در آفرینش او پیشبینی شده، از جهت کمال مطلوب آن را در خود محقق داشته باشد، آن چیز زیبا است»(فرزاد،۱۳۸:۱۳۷۹). زیبایی لازمه هنر است و با اعتقاد به این که شعر هم یکی از اقسام هنر به شمار میآید، باید بتوان آن را از جهت زیباییشناسی بررسی کرد. صنایع بدیعی نیز از جمله شیوههای زیباییآفرین کلام هستند، یعنی ترفندهایی که در زبان، نظام جدیدی به وجود میآورند و سبب آشنایی زدایی و غرابت آن میگردند.
فصل دوم
بررسی صنایع زیبایی آفرین لفظی
تعریف صنایع لفظی
به ابزاری که جنبه لفظی دارند و موسیقی کلام را از نظر روابط آوایی به وجود میآورند و یا افزون میکنند، صنعت لفظی گویند و بدیع لفظی بحث در اینگونه صنایع است. «در بدیع لفظی هدف این است که گاهی انسجام کلام ادبی بر اثر روابط آوایی و موسیقیایی به وجود بیاید، یعنی آن رشته نامرئی که کلمات را به هم گره میزند و بافت ادبی را به وجود میآورد، ماهیت آوایی و موسیقیایی داشته باشد»(شمیسا،۱۲:۱۳۷۸).
برخی صنایع لفظی را آرایههای بیرونی اندام سخن دانستهاند، زیرا همانند زینت و زیوری هستند که بر پیکره سخن ظاهر میگردند(زرین کوب،۷۶:۱۳۶۷). آرایههای لفظی به نوعی با معنی وابستگی دارند و به گفته جرجانی (ف ۴۷۴ه.ق) «باید آنها را معنی طلب کند، در غیر اینصورت نازیبا و بیلطف خواهند بود. بنابراین چنین نیست که هر سجع و موازنهای مطلوب باشد، بلکه باید جنبه معنایی و چگونگی کاربرد آنها در جمله در نظر گرفته شود»(جرجانی،۲۵:۱۳۷۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
به طور کلی عمل صنایع لفظی در مقابل هم قرار دادن کلماتی است که بین صامت و مصوّت آنها، همسانی کامل یا نسبی است و بدین وسیله موسیقی اثر ادبی افزایش مییابد. «افزایش موسیقی کلام با روش تکرار صورت میگیرد»(صادقیان،۲۸:۱۳۸۸). «در این روش، اساس بر همسانی هر چه بیشتر صامتها و مصوّتها است. به طوریکه کلمات، هماهنگ و یا همجنس پنداشته شوند و یا عین یکدیگر گردند. بدین ترتیب کلمات هموزن (هم هجا) میشوند و یا بین آنها تناسب و تساوی نسبی هجاها (مجموعه صامت و مصوّتها) به وجود میآید»(شمیسا،۱۳:۱۳۷۸).
الف- روش تکرار
تکرار از جمله ویژگیهای اساسی شعر و یکی از ترفندهای زیباییآفرین کلام میباشد. در تعریف تکرار گفته شده است که «تکرار به دنبال هم آمدن چند کلمه و یا چند جمله است که عموماً برای تاًکید معنوی و یا زیبا سازی کلام به کار میرود و شاعر اغلب تکرار را در شعر خود برای ایجاد آهنگ و بهتر نشان دادن آن در ذهن خواننده استفاده میکند»(محبّتی،۱۲۲:۱۳۸۰). تکرار با بخشهای شگرف و شگفت معنایی و قالبی خویش، میتواند نقش بزرگی در برآوردن و گستردگی لفظ و معنای آثار ایفا کند. «در شعر و نثر ادیبانه، گاه ایجاب میکند که واژههایی تکرار شود، زیرا تکرار، کلام را خوشآهنگ و مطبوع میسازد»(صادقیان،۸۹:۱۳۸۸).
از این روست که بلاغت نویسان امروزی و بعضی از متقدّمان، تکرار را از جمله آرایههای لفظی برشمردهاند. تکرار در شعر، سبب موسیقی و آهنگ در کلام میگردد و ارزش صوتی و موسیقیایی که در اثر تکرار در شعر ایجاد میشود، بر کسی پوشیده نیست. «تکرار زیبا است و اگر متناسب و در جهت افزایش موسیقی به کار رود، ارزشمند و شادیآفرین است و در غیر اینصورت ملالآور است. یعنی اگر آرایه تکرار، فاقد ارزش معنایی و صوتی باشد، نه تنها هنر محسوب نمیشود، بلکه سبب ابتذال سخن میگردد و از ارزش واقعی آن میکاهد»(وحیدیان کامیار،۲۴:۱۳۷۹).
اگر چه موسیقی شعر حاصل تکرار است، اما منظور از انواع تکرار در این پژوهش، معنای معمول آن است که در سه سطح واج (صامت و مصوّت)، هجا و واژه بررسی میشود.
فیاض لاهیجی از آرایه تکرار برای افزایش موسیقی و غنیتر کردن کلام خویش، به فراوانی استفاده کرده است. ترفند تکرار پس از تناسب و تلمیح، از جمله پر کاربردترین عنصر زیباییآفرین بدیعی در شعر فیاض لاهیجی میباشد.
۱- تکرار واج
واج آرایی یا نغمه حروف، یکی از زیباترین صنایع ادبی به ویژه در عرصه شعر فارسی است. این صنعت بدیعی ارزش زیباییشناختی بسیار بالایی داشته، آنگاه که از ذوق سلیم شاعری خوشقریحه تراوش نماید. «شاعر باید که سلیم الفطره، عظیم الفکره، صحیح الطبع، جید الروّیه و دقیق النظر باشد و باید که در مجلس محاورت خوشگوی بود و در مجلس معاشرت خوشروی و باید که شعر او بدان درجه رسیده باشد که از صحیفه روزگار مسطور باشد و بر السنه احرار مقروء، بر سفائن بنویسند و در مدائن بخوانند که خط اوفر و قسم افضل از شعر، بقاء اسم است»(نظامی عروضی،۴۷:۱۳۶۶).
برخی شعر را گرهخوردگی عاطفه و خیال میدانند که در زبانی آهنگین شکل گرفته است(خویی،۳۲:۱۳۸۴). «واجآرایی، علاوه بر اینکه القاءکننده مفهوم یا حالتی خاص است که از فضای کلی شعر الهام میگیرد، موجب ایجاد نوعی موسیقی درونی شعر میشود و تأثیر به سزایی در غنا بخشیدن آهنگ آن دارد»(شیرازی،۴۲:۱۳۸۹). منتقدان عربی و فارسی، رابطه شعر و موسیقی را درک میکردند، بدون آنکه این ارتباط را توصیف کرده باشند یا توضیح داده باشند(غریب،۱۵۷:۱۳۷۸).
واجآرایی یکی از عناصری است که در گیرایی و تأثیرگذاری شعر و ماندگاری و مقبولیت آن نقش غیر قابلانکاری دارد. «تکرار آگاهانه یک یا چند واج (صامت و مصوّت)، در واژههای مصرع یا بیتی، میتواند در غنای موسیقی درونی و گوشنوازی آن تأثیر فراوانی داشته باشد و در برانگیختن احساسات و عواطف خواننده و شنونده، سهم شایانی ایفا و رابطه او را با شعر عمیقتر سازد»(کاردگر،۱۴۸:۱۳۸۶).
در حقیقت نغمهسازی حروف، زمانی زیبا است که با احساس شاعر همنوا شود. «هنگام تکرار واکهای همسان یا همانند آنچه زیبایی و دلانگیزی را در شعر میآفریند، موسیقی و آهنگی است که گوش و جان شنونده را مینوازد، به ویژه هنگامی که این موسیقی با پیوند هنری واژگان و صورت و معنای شعر در هم آمیخته شود، میتوان رستاخیز واژهها را دریافت و از خوانش شعر لذّت فراوان برد»(کرمی و حسام پور،۳۸:۱۳۸۸).
بهرهگیری شاعران از این ترفند ادبی زمانی مطلوب خواهد بود که این کاربرد با فضا و ساختار ابیات هماهنگ باشد و شاعر به قدری از آن بهره گرفته باشد که خواننده را تحت تأثیر زیبایی سروده خود قرار دهد، نه اینکه سبب دلزدگی او شود.
در دیوان اشعار فیاض لاهیجی تکرار واج به دو صورت صامت (همحروفی) و مصوّت (همصدایی) آمده است.
۱-۱ همحروفی
تکرار صامت «همحرفی یا همحروفی یک صامت با بسامد زیاد در جمله است. تکرار صامت ممکن است به صورت منظمی در همه یا برخی از کلمات بیاید و یا به صورت پراکنده در میان کلمات وجود داشته باشد»(شمیسا،۸۷:۱۳۷۸). در دیوان فیاض لاهیجی ۵۸ مورد تکرار صامت یافت میشود که از این تعداد، تکرار حروف سایشی و گوشنواز “س” و “ش"، با بسامد ۱۹ بار بیشتر از سایر صامتها میباشد که در مجموع ۳۶/۳۰ درصد از انواع تکرار واج را به خود اختصاص داده است.
در بیت زیر پنج بار صامت “س"، تکرار شده که سبب آهنگینی کلام گشته است. شاعر قد معشوق را به سرو مانند کرده و تکرار صامت “س"، سبب ایجاد تداعی واژه سرو در بخشهای دیگر بیت شده است:
بـه نخـل قـد تو کـردیـم ســـرو را نسبــت بدیـن وسیلـــه، کنون سرفـراز بستانسـت
(فیاض لاهیجی،۱۳۴:۱۳۷۳)
در بیت زیر تکرار صامت “ش"، کاملاً برخواسته از فضای عاطفی و غمانگیز شعر است و مُشکین بودن و پریشانی گیسوی یار و خاطر شاعر را برای خواننده یادآوری میکند:
دی به خاطر یاد آن گیسوی مشکآسا گذشت امشب از سودای او طرفه شبی بر ما گذشت
(همان:۱۱۳)
در جایی دیگر تکرار صامت “ن” و “ش"، موسیقی شعر را دلانگیز کرده است:
بی نیازیهای گوش لطف، شیـونِ دشمنسـت خوش نیــاز از نالــه من میستانـد بــاج را
(همان:۶۹)
تکرار صامت “ن” و “ش” در بیت بالا، علاوه بر گوشنواز کردن آن، فضای عاطفی شعر را میسازد. میگوید بینیازی من سبب خشم و ناله دشمن گشته، در حالیکه نیازمندی برای من بهتر است و نالههایم دلسوزی و کمک دیگران را به همراه دارد.
عشــق را گوینـــد مردم کـار بیکــاری بود عشق چون کاری بود بیکاریست این کارهــا
(همان:۹۱)
صامت “ک"، پنج بار آمده است که نوعی موسیقی ایجاد کرده و در القای مفهوم و معنی مورد نظر - شناساندن اهمیّت و ارزش عشق - به شاعر کمک کرده است.
صیـد ما را تـا ابـد آزادی از دنبـال نیسـت بلبــل مـا تـا نریــزد بال فارغ بال نیســت۱
(همان:۱۲۵)
در این بیت صامت"ب"، شش بار آمده است و در هنگام خوانش کلمات، بسته شدن لبها، تصویر حبس، زندان و نداشتن آزادی پرنده در ذهن خواننده ترسیم میشود.
۲-۱ همصدایی
در تعریف تکرار مصوّت آمده است که «همصدایی یا تکرار مصوّت، تکرار توزیع مصوّت در کلمات است و گاهی همحروفی یا همصدایی با هم در مصراع یا بیتی به کار میرود و ارزش موسیقیایی کلام را به اوج میرساند»(شمیسا،۵۸:۱۳۷۸). تکرار مصوّت، مخصوصاً مصوّت بلند در شعر فیاض، موسیقی و خوشآهنگی را موجب شده است. در دیوان شعر وی مصوّت بلند ۷۹ و مصوّت کوتاه ۶۴ بار استفاده شده که به طور کلی تعداد ۱۳۳ مورد تکرار مصوّت، معادل ۱۲/۱۵درصد از انواع تکرار وجود دارد.
الف: تکرار مصوّت بلند:
تکرار مصوّت بلند “آ"، در بیت زیر، علاوه بر گوشنواز کردن شعر، مفهوم بیت که یاری خواستن از خداوند است را به خواننده القا میکند:
مگر تقدیر شد یا رب که کشتیهای مشتاقان کزین گردابها هرگز نبیند روی ساحلها
(فیاض لاهیجی،۶۸:۱۳۷۳)
تکرار هفت بار مصوّت بلند “آ” در بیتی دیگر، متناسب با واژهای تیرهروزی و نامساعد بودن روزگار، حالت گریستن را کاملاً برای مخاطب تداعی میکند که با حال و هوای شعر سازگاری دارد:
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 04:53:00 ق.ظ ]
|