دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۲۳- نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری – 9 |
دومین دسته از شرایط یادگیری، بیرونی است. یعنی آنچه در هنگام یادگیری خارج از ذهن فراگیر برای مثال توسط معلم صورت میپذیرد.
وقوع یادگیری از تفاوت موجود در عملکرد انسان در قبل و بعد از قرار گرفتن در یک موقعیت یادگیری استنباط میشود. تواناییهای آموخته شده قبلی شرایط درونی لازم را برای یادگیری تشکیل میدهند . این شرایط درونی به وسیله مجموعهای از فرآیندهای تبدیل مؤثر واقع میشود. دومین دسته از شرایط یادگیری نسبت به یادگیرنده بیرونی است. فردی را در نظر بگیرید که تمام تواناییهای قبلی برای ضرب دو عدد را دارد، دلیل خاصی وجود ندارد که فرض میشود شرایط بیرونیای که برای یادگیری یک مورد از این ها ضروری است همانند شرایط بیرونی لازم برای یادگیری مورد دیگر است. دو نوع توانایی متفاوت بدون شرایط یکسان آموخته میشوند آن ها نه تنها به تواناییهای قبلی متفاوتی نیاز دارند بلکه شرایط بیرونی متفاوتی را نیز برای یادگیری لازم دارند . یادگیری هر نوع توانایی جدید از نقطه متفاوتی از یادگیری قبلی شروع میشود و احتمالاً به موقعیت بیرونی نیز نیاز دارد . (گانیه، ترجمه نجفی زند، ۱۳۷۳)
۲-۲۲- تقسیم بندی سبکها
با وجود اختلاف نظرهای فراوانی که در مورد سبکهای یادگیری وجود دارد، میتوان آن ها را به سه دسته زیر تقسیم کرد :
۲-۲۲-۱- سبکهای شناختی[۶۸]
این دسته از سبکها اشاره میکنند به این که یادگیرنده چگونه مطالب را درک میکند، به خاطر میسپارد، چگونه میاندیشد و مسایل را حل میکند.
۲-۲۲-۲- سبکهای عاطفی[۶۹]
این روش شامل ویژگیهای شخصیتی و هیجانی هستند. از جمله این ویژگیها میتوان پشتکار یادگیرنده، کار کردن به تنهایی یا با دیگران، پذیرفتن و نپذیرفتن تقویتهای بیرونی را نام برد. برای مثال، بعضی ترجیح میدهند در موقع یادگیری به تنهایی مطالعه کنند و دستهای دیگر از دانش آموزان ترجیح میدهند با هم سن و سالها یا با هم کلاسیهایشان به طور گروهی مطالعه کنند.
۲-۲۲-۳- سبکهای فیزیولوژیکی[۷۰]
این نوع سبک یادگیری جنبههای زیست شناختی یادگیرنده را نشان میدهد و بر واکنشهای او نسبت به محیط فیزیکی دلالت دارد.دانش آموزان برای محیطی که در آن مطالعه میکنند، اولویتهایی قائل هستند. برای نمونه، بعضی از یادگیرندگان دوست دارند در هنگام شب مطالعه کنند، اما گروهی دیگر ترجیح میدهند صبح به مطالعه بپردازند. یا بعضیها دوست دارند در محیطی کاملاً آرام درس بخوانند اما گروهی دیگر علاقه مندند در هنگام مطالعه به موسیقی آهستهای نیز گوش دهند.
۲-۲۲-۱-۱- سبک های شناختی و انواع آن :
یکی از سبکهای شناختی یادگیری سرعت ادراکی[۷۱] است. در این سبک یادگیری،؛ یادگیرندگان به دو دسته تقسیم میشوند:
۱-دسته تکانشی[۷۲]: این گروه به سرعت پاسخ دهی اهمیت میدهند.
۲-دسته تعاملی[۷۳] : این دسته بر دقت و صحت پاسخ تأکید دارند.
پایلر و اسنومن[۷۴] اظهار میدارند که افراد تکانشی سرعت عقلانی سریعی دارند و با اولین جوابی که به ذهنشان میرسد پاسخ میدهند، بنابرین بیشتر مرتکب خطا و اشتباه میشوند.
در مقابل یادگیرندگان تاملی یک مسئله را با سرعت متناوب حل میکنند و با تأخیر به مسئله جواب میدهند .ابتدا مکث میکنند و تمام راهها و شقوق را در نظر میگیرند، بعد جواب صحیح میدهند و کمتر مرتکب خطا میشوند.
هان[۷۵] (۱۹۹۵) میگوید: نه تکانشی و نه تاملی هیچ کدام بهترین سبک یادگیری نیست و اکثر تکالیف پیچیده عناصری از هر دو سبک پاسخ دهی را دارند. بنابرین، ضرورت دارد که شاگردان تاملی و تکانشی را تشویق کنیم که از همدیگر بهره بگیرند، چون هیچ کدام از این دو سبک به تنهایی کافی نیست.
یکی دیگر از سبکهای شناختی معروف سبک وابسته به زمینه[۷۶] و سبک نابسته به زمینه [۷۷] است.
۱-وابسته به زمینه : یادگیرندگانی که در این دسته قرار دارند بیشتر تحت تاثیر محیط اطراف خود قرار میگیرند. این دسته از افراد در جاهایی که متن یا زمینه مهم است (مثل موقعیتهای اجتماعی، ادبی و تاریخی) عملکرد موفقتری دارند، چون این نوع یادگیرندگان در این زمینه با مباحث کلی سر و کار دارند نه با جزئیات. این افراد در موقعیتهای گروهی، مثل بحث گروهی که در آن با همکلاسیهایشان در ارتباط متقابل هستند، بهتر یاد میگیرند و ترجیح میدهند که مواد درسی از قبل سازمان یافته باشد.
۲-نابسته به زمینه: این دسته از یادگیرندگان در علوم پایه(مانند ریاضیات، فیزیک، شیمی و زیست شناسی) موفقترند این نوع از یادگیرندگان در علومی که با جزئیات سرو کار دارند، عملکرد بهتری دارند، هم چنین بسیار راغب هستند که به صورت انفرادی آموزش ببینند و ترجیح میدهند که مواد درسی را خود شخصاً سازمان دهند.
ارمرود[۷۸] (۱۹۹۵) میگوید که افراد را به طور قطع نمیتوان در یکی از دو قطب وابسته به زمینه با نابسته به زمینه قرار داد. در واقع، دو قطب سبک یادگیری یک پیوستار را میسازند که در یک سر آن سبک وابسته به زمینه و در سر دیگر آن نابسته به زمینه قرار دارد. تعداد معدودی از یادگیرندگان در یکی از دو قطب جای میگیرند، در حالی که اکثریت یادگیرندگان در وسط پیوستار قرار دارند. (حسینی لرگانی و سیف، ۱۳۸۰)
۲-۲۲-۱-۲- دستهبندی سبکهای شناختی بر اساس نظر کلب
از میان سبکهای یادگیری معرفی شده(شناختی، عاطفی و فیزیولوژیکی) سبک شناختی اساس نظریه کلب انتخاب شد. کلب[۷۹] به گونهای دیگر سبکهای شناختی را دسته بندی کردهاست که ریشه در نظریه گیلفورد[۸۰] و پیاژه [۸۱]دارد. گیلفورد تفکر را به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم میکند و پیاژه نیز در جریان تحول ذهنی، چگونگی اندیشیدن را در دو شیوه جذب و انطباق دستهبندی میکند. کلب در تقسیم بندی خود چهار سبک واگرا، همگرا، جذب کننده و انطباق یابنده را در اثر ترکیب چهار شیوه یادگیری با نامهای تجربه عینی، مشاهده تاملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال به دست آورده است. (حسینی لرگانی و سیف، ۱۳۸۰) در صفحات بعد دیدگاههای دانشمندان مختلف در انواع سبکها به صورت تفضیلی بحث خواهد شد.
همگرا
جذب کننده
واگرا
کلب
وابسته و نابسته به زمینه
شناختی
عاطفی
سبک های یادگیری
انطباق یابنده
تکانشی و تاملی
فیزیولوژیکی
۲-۲۳- نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:27:00 ب.ظ ]
|