" دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۱-۴-۱- تعریف دولت فدرال – 5 " |
“
۲-۱-۴- مشکلات رفتاری
۲-۱-۴-۱- تعریف دولت فدرال
یکی از تعاریفی که در مورد اختلال رفتاری باید مورد توجه قرار گیرد، تعریفی است که قوانین و مقررات دولت فدرال حاکم در اجرای قوانین آموزش افراد با ناتوانی به شرح زیر مطرح کردهاست:
“منظور از این اصطلاح وجود شرایطی است که دارای یک یا چند مورد از ویژگیهای زیر بوده و به طور طولانیمدت و با شدت ظهور کنند و بر عملکرد تحصیلی کودک تأثیر منفی بگذارند:
-
- نارسایی یادگیری که از عوامل هوشی، حسی یا جسمی ناشی نمی شود
-
- ناتوانی در ایجاد یا حفظ روابط رضایتبخش با معلمان و همسالان
-
- وجود انواع رفتارها و احساسات نامناسب تحت شرایط عادی زندگی
-
- خلق غمگین و افسردگی فراگیر
- نشان دادن علائمی نظیر ترس یا علائم بدنی در مواجهه با مسائل شخصی و تحصیلی”(وستوود، ۲۰۰۹؛ ترجمه همتی علمدارلو و شجاعی، ۱۳۹۱).
۲-۱-۴-۲- تعریف شورای کودکان استثنایی
شورای کودکان استثنایی نیز تعریف زیر را ارائه می کند که فراتر از تعریف موجود در قانون آموزش افراد با ناتوانیهاست:
اختلالهای هیجانی یا رفتاری به شرایطی گفته می شود که در آن پاسخهای رفتاری یا هیجانی فرد در مدرسه با هنجارهای پذیرفته شده و بر اساس سن، قومیت یا فرهنگ، تفاوت زیادی دارد، بهگونه ای که بر عملکرد تحصیلی آن ها در زمینه های مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری شخصی، پیشرفت تحصیلی، رفتار کلاسی یا سازگاری شغلی اثر می گذارد.
اختلالهای هیجانی یا رفتاری شرایطی فراتر از پاسخهای موقتی به فشارهای روانی موجود در محیط کودک یا نوجوان است که با وجود مداخلههای فردی همچون بازخورد به فرد، مشاوره با والدین یا خانواده و یا اصلاح محیط آموزشی، همچنان پایدار میماند. تصمیم گیری در این رابطه نیز بر اساس منابع چندگانه درمورد کارکرد رفتاری یا هیجانی فرد صورت میگیرد. اختلالهای هیجانی یا رفتاری باید دستکم در دو موقعیت متفاوت مشاهده شود که، حداقل یکی از این دو موقعیت باید به مدرسه مربوط شود.
اختلالهای هیجانی یا رفتاری ممکن است با سایر شرایط معلولکننده که در جای دیگر این قانون به آن ها اشاره شده است، همراه باشند. این طبقه ممکن است شامل کودکان و نوجوانان با اسکیزوفرنی، اختلالهای عاطفی یا دیگر اختلالهای پایدار سلوک، توجه، یا سازگاری شود (به نقل از هاردمن و همکاران، ۲۰۰۲؛ ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱-۵- طبقه بندی
نظام طبقه بندی روانپزشکی و نظام طبقه بندی ابعادی دو روش عمده جهت تشخیص و طبقهبندی مشکلات رفتاری کودکان میباشند که در زیر به توصیف مختصری از آن ها میپردازیم.
۲-۱-۵-۱- نظام طبقه بندی روانپزشکی
نظام طبقه بندی روانپزشکی که بیشتر مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی[۳۲] است که توسط انجمن روانپزشکی امریکا تهیه شده است و اختلالهای مربوط به کودکان و نوجوانان را به هفت گروه تقسیم کردهاست:
-
- اختلالهای رشدی فراگیر
-
- اختلالهای نارسایی توجه و آزاررسانی[۳۳]
-
- اختلالهای اضطرابی
-
- اختلالهای خوردن و تغذیه
-
- اختلالهای تیک
-
- اختلالهای دفع
- سایر اختلالهای شیرخوارگی، کودکی یا نوجوانی(هاردمن و همکاران، ۲۰۰۲؛ ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱-۵-۲- نظام طبقه بندی ابعادی
نظام طبقه بندی ابعادی میزانی از رفتار است که کودکان از خود نشان می دهند و رفتار کودکان به صورت پیوستاری است که رفتار عادی را از غیرعادی جدا می کند. نمره های افراد با نمره های هنجار گروه مقایسه می شود و درک رفتار کودک آسانتر است(شهائیان و همکاران، ۱۳۸۶). افرادی چون کوای[۳۴] و پترسون[۳۵](۱۹۸۷)، آخنباخ[۳۶] و ادلبروک[۳۷](۱۹۷۷) و کانرز، گویت و اولریچ(۱۹۷۸؛ به نقل از شهائیان و همکاران، ۱۳۸۶) برای طبقه بندی رفتار کودکان از نظام طبقه بندی ابعادی استفاده کردند.
کوای و پترسون(۱۹۸۷) با بهره گیری از مقیاسهای درجهبندی رفتاری که با کمک آموزگاران و پدر و مادران تهیه شدند، ویژگیهایی که کودکان در شرححال خود نوشتهاند و پاسخهایی که به پرسشنامه ها داده اند، شش بعد رفتاری مرتبط با یکدیگر را تشخیص دادند که عبارتند از: ۱) اختلال سلوک، ۲) اضطراب- انفعال[۳۸]، ۳) مشکلات توجه- ناپختگی، ۴) پرخاشگری اجتماعی، ۵) رفتار روانپریشی[۳۹]، ۶) حرکات اضافی[۴۰].
“آخنباخ و ادلبروک(۱۹۷۷) نیز ابعاد متفاوتی از اختلالهای رفتاری را برای کودکان ارائه داده اند. آن ها به دو بعد کلی با عنوان بروننمود و دروننمود دست یافتند(به نقل از شهیم، یوسفی، قنبری مزیدی، ۱۳۸۶).”مشکلات بروننمود وابسته به بیرون است و شامل برونریزی، بیاعتنایی و رفتارهای تخلف از قانون میباشد. مشکلات دروننمود بیشتر وابسته به درون است و شامل پسکشیدن یا عقبنشینی، افسردگی و اضطراب میباشد(گیمپل و هالند[۴۱]، ۲۰۰۳).
کودکانی که دارای ویژگی بروننمود هستند، رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه دارند و رفتارشان با آنچه کوای و پترسون(۱۹۸۷) از اختلال سلوک و پرخاشگریهای اجتماعی توصیف کرده اند، نزدیک است. کودکانی که به عنوان دروننمود طبقه بندی میشوند، دارای رفتاری ناپخته هستند و اغلب گوشهگیر میباشند. رفتار این گروه از کودکان همانند کودکانی است که کوای و پترسون در ابعاد اضطراب- انفعال و ناپختگی توصیف کرده اند(به نقل از شهیم، یوسفی، قنبری مزیدی، ۱۳۸۶).
کانرز هم اختلال رفتاری را به پنج بعد مشکلات سلوک، مشکلات یادگیری، مشکلات روانتنی، بیشفعالی تکانشگری، اضطرابخجالتی تقسیم کردهاست(شهائیان، ۱۳۸۶).
۲-۱-۵-۲-۱-اضطراب
اختلالهای اضطرابی شایعترین اختلالهای هیجانی میباشند. وقتی از کودک خواسته می شود فعالیت اجتماعی را انجام دهد، در کلاس به سؤالهای معلم پاسخ دهد و با دوستانش ورزش کند، ممکن است دچار اضطراب شود. این ترس و اضطرابها در دوران کودکی زمانی اختلال محسوب می شود که شدید، طولانی و مشکلآفرین باشد. نشانه های اختلال اضطرابی شامل دلدرد، سردرد، تنش عضلانی، تعریق، رفتار وحشتزدگی یا احساس خفگی میباشد(یارمحمدیان، ۱۳۸۹).
اختلالهای اضطراب فراگیر، وحشتزدگی و فوبی مکانهای باز جزء اختلالهای اضطرابی میباشند و اختلالهای فوبیک و استرس پس از سانحه جزء دسته اختلالهای ترس محسوب میشوند. فردیکه اختلال ترس دارد در واقع از یک موضوع ویژه و خطرناکی میترسد ولی در اختلالهای اضطرابی موضوع ویژهای فرد را تهدید نمیکند اما فرد همیشه مضطرب است(یارمحمدیان، ۱۳۸۹). در اختلال یادگیری، مشکلات اضطرابی هم مشاهده می شود و این افراد تحمل هیچ رابطه سازگاری را ندارند. فوبی ویژه در افراد با اختلال یادگیری رایج میباشد(تیاگاراجا[۴۲]، ۲۰۰۷).
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 05:09:00 ب.ظ ]
|