دانلود پایان نامه و مقاله – ۱-۳ اهمیت و ارزش پژوهش – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
در دو دهه گذشته پژوهش پیرامون شادکامی[۳۴] افزایش چشمگیری یافته است. آرجیل[۳۵] و همکاران (۱۹۹۵) معتقدند اگر شادکامی تنها متضاد افسردگی باشد نیازی به اندازه گیری و بررسی آن نیست، زیرا افسردگی به خوبی شناخته شده است. وی باور دارد که سه جزء اساسی شادکامی عبارتند از: هیجان مثبت، رضایت از زندگی، نبود هیجانات منفی از جمله افسردگی و اضطراب. او و همکارانش دریافتند که روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصی، دوست داشتن دیگران و طبییعت نیز از اجزای شادکامی هستند. مایرز و داینر[۳۶] (۱۹۹۵) میگویند: وقتی از مردم پرسیده می شود، فرد شادکام چه کسی است، در پاسخ به شبکه ای حمایتی از روابط بین فردی در یک فرهنگ اشاره میکنند که به تعبیری مثبت و خوشبینانه از رویداد های روزمره زندگی می انجامد. هم چنین برخی از پژوهشگران از جمله شوارتز و استراک[۳۷] (۱۹۹۵) باور دارند که افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات سوگیری دارند. این سوگیری در جهت خوش بینی و خوشحالی است. یعنی اطلاعات را به گونه ای پردازش و تفسیر میکنند که به خوشحالی آن ها می انجامد. با توجه به توضیحات یاد شده، به نظر میرسد که شادکامی مفهومی است که چندین جزء اساسی دارد:
نخست آنکه جزیی عاطفی و هیجانی دارد که باعث می شود فرد شادکام همواره از نظر خلقی شاد و خوشحال باشد. دوم آنکه جزیی اجتماعی دارد که گسترش روابط اجتماعی با دیگران و افزایش حمایت اجتماعی را به دنبال دارد. سوم آنکه جزیی شناختی دارد که موجب میگردد فرد شادکام نوعی تفکر و نوعی پردازش اطلاعات ویژه خود داشته باشد و وقایع روزمره را طوری تعبیر و تفسیر کند که خوشبینی وی را به دنبال داشته باشد. بین محققان علاقه زیادی برای مشخص کردن این که چه چیزی مردم را شاد میکند، وجود دارد. اگر چه تحقیق ها بر روی عوامل جمعیت شناختی و سایر متغیر های اقتصادی-اجتماعی متمرکز شده است، ولی امروزه فکر می شود که بعضی از مردم نسبت به دیگران به خاطر ویژگی های شخصیتی شان شادتر هستند.
اولین پژوهش به وسیله کوستا و مک کری (۱۹۸۰) نشان داد که شادکامی با سطح بالای برون گرایی و سطح پایین روان نژندگرایی مرتبط میباشد. بیشتر پژوهش ها به دنبال این پژوهش مثل بربنر[۳۸] و همکاران (۱۹۹۵) چن[۳۹] و همکاران (۲۰۰۰)، فورنهام[۴۰] و همکاران (۱۹۹۷)، هیلز و همکاران (۲۰۰۱) و لو[۴۱] و همکاران (۱۹۹۷) نیز این ارتباط ها را تأیید کردهاند. با این حال سایر ابعاد شخصیت به اندازه ای که در پژوهش ها به برون گرایی و روان نژندگرایی اهمیت داده شده است مورد توجه قرار نگرفتند.
شخصیت اجتماعی بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است. چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد با سایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط برقرار کرده و در کنار آن ها زندگی می کند. (عزیزآبادی فراهانی،۱۳۷۳). جرج کلی از روانشناسان معروف، «شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف میکند.» مطالعات انجام یافته نشان میدهد که ورزشکاران و قهرمانان، با شهامت و فداکار میباشند و بر اراده خود تسلط دارند. (کوشافر، ۱۳۸۱).
بازی و ورزش پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی می رساند. پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیم ها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیت های بدنی، روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک، که به تصویر بدن معروف است، تأثیر میگذارد. تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه ی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت افراد به شمار میآید. فعالیت حرکتی عموماً فرصت پُرباری برای خود شکوفایی فرد فراهم می آورد. افراد در ضمن پرداختن به فعالیت بدنی، تجربه های پیروزی و شکست را از سر می گذراند و این تجربه ها در گسترش تصورات آنان و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر میگذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و تواناییهای جسمش را افزایش میدهد که این خود، شخصیت اجتماعی او را نضج میدهد و به وی اعتماد به نفس می بخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور میگردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران چیزی بکاهد. (انور الخلولی، ۱۳۸۳). دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای میتواند در ساز گاری های اجتماعی و شخصیت دخیل باشد. درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی، آیزنک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات، حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند. وی میگوید: «تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی میدهد، زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک، انتظارات و ارزش ها را تغییر میدهد» (عبدلی ،۱۳۸۶). http://anthropology.ir
۱-۳ اهمیت و ارزش پژوهش
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:11:00 ق.ظ ]
|