۷-ارتباطات:شامل برقراری ارتباط و دسترسی آسان کارکنان به مدیران و سرپرستان، شفافیت و روشن بودن ارتباطات کاری کارکنان با مدیران و سرپرستان و اطلاع کارکنان از امور جاری شرکت درارتباط با حوزه کاری خود و …. است.
۸-محیط کاری: از جمله عوامل مؤثر که کمایش در سازمانها بر روی آن تأکید می شود محیط کاری است. اهمیت به ایمنی و سلامت کارکنان در محیط کار، ایجاد موقعیتهای مناسب جهت ارتقای شغلی کارکنان، کاهش فشار و تنش های موجود در محیط کار میتواند از جمله موارد مرتبط با محیط کار باشد.
۹-بهینه سازی فرآیندها و روش های کاری: شفاف و مشخص بودن گردش کار و اطلاعات درسازمان، مستندسازی روش های کاری و بازنگری دوره ای و اصلاح روش های کاری و ساده سازی امور از عوامل مؤثر در برآورده شدن بهینه سازی فرآیندها و روش های کاری است.
۱۰-اطلاعات ،دانش و مهارت شغلی: جهت تامین این عامل وجود امکانات جهت توسعه مهارتهای شغلی در سازمان، وجود زمینههای آموزش مؤثر و کارا در سازمان و داشتن اطلاعات فنی و تخصصی در ارتباط با پست ها میتواند مفید باشد. (دهقان و همکار، ۱۳۸۸: ۵۲)
۲-۲)یادگیری سازمانی
در دنیای کنونی امروز شاهد هستیم که خدمات و محصولات درحال فزونی است، بازارها در حال جهانی شدن و فن آوری در حال ت غییرات اساسی میباشد . با توجه به این تحولات ، یادگیری یکی از دوره های رقابتی برای سازمان های امروزی محسوب می شود . به علت سطح عملکرد و پیشرفت سریع در دنیای امروز، یادگیری مورد نیاز سازمان ها میباشد . هر چند که در بیشتر سازمان ها هیچ مسیری برای آن مشخص نشده است.
بی شک اینکه کارکنان چه یاد می گیرند درآینده سازمان ه ا تأثیرگذار خواهد بود . یادگیری درسازمان ها میتواند از طریق انتشار دیدگاه ها، دانش و مدل های ذهنی اعضای سازمان و بر اساس دانش و تجربه گذشته باشد که این مهم بستگی به ساختار هر سازمان دارد . هر چند یادگیری سازمان ها از طریق افراد و گروه ها شکل میگیرد، فرایند یادگیری تحت تأثیر مجموعه گسترده تری از متغیرها نیزمی باشد.
یادگیری در حقیقت مفهوم بسیار گسترده ای دارد که در قالبهایی چون نگرشهای نو، حل مسأله، کاربرد معلوما ت در استدلال، تفکّر و ….. به وجود می آید . به عبارت دیگر یادگیری فرآیندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر مییابد و به گونه ای دیگر میاندیشند و عمل میکنند .
یادگیری را میتوان این گونه تعریف کرد:« هر گونه تغییرات نسبتاً دائم در رفتار که در ا ثر یک تجربه مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد می شود». بسیاری از محققان معتقدند یادگیری تغییری است که بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار موجود زنده پدید می آید . ممکن است این رفتار در کوتاه مدت یا بلند مدت قابل مشاهده باشد . به هر حال، این آموخته ها در طول زندگی موجب تغییر در رفتار و بینش یادگیرندگان میشوند. گرانتهام [۵۹] اظهار میدارد که یادگیری باعث توانایی پاسخگویی سریع تر و مؤثرتر به محیط پیچیده و پویا می شود . یادگیری همچنین انتشار اطلاعات ، برقراری ارتباط ، آگاهی و کیفیت تصمیم گیری در سازمانها را افزایش میدهد(گرانتهام،۱۰۲:۲۰۰۶). از طرفی تغییر در ادراکات، نحوه تفکّر، به خاطر سپردن و تشخیص افراد در دایره آثار یادگیری قرار میگیرد.
از این روست که سازمانها باید برای اینکه به یک سازمان یادگیرنده مبدل گردند تلاش کنند ، چرا که آن ها این دلایل را مطرح میکنند:
– چون عملکرد بهتری میخواهیم؛
– برای بهبود کیفیت؛
– برای مشتریان؛
– برای برتری رقابتی؛
– برای نیروی کار متعهد و قوی؛
– برای اداره تغییر و تحولات؛
– برای واقعیت؛
– چون زمان متقاضی آن است؛
– چون وابستگی خود را تشخیص دادهایم و خواستار آن هستیم .
به این دلایل عامل موفّقیت کلیدی در هر سازمان در عرصه رقابت جهانی شامل توانایی سازمان در جهت نوآوری مداوم ، مناسب و سریع تر از رقبا میباشد و در این عرصه سازمان بایستی توانایی ها کشف نشده کارکنان خود را بشناسد(آجریس، ۱۹۹۴).
نویس[۶۰] و همکارانش (۱۹۹۵) در طی تحقیقات خود در زمینه سیستمهای یادگیری گزارش دادند که همه شرکتهای مورد بررسی آن ها دارای سیستمهای یادگیری بودند . آن ها توصیف میکنند که چگونه یادگیری ، سازمان هایی مانند Motorola , Electricite de France و ….. را تغییر داده است . مشاهده شد حتی شرکتهایی که ادعا داشتند سازمان های یادگیرنده خو بی ندارند رقابتهای واقعی مناسبی داشتند که تنها در صورت مکانیسمهای یادگیری می توانستند به آن دست یابند(اسمیت، ۲۰۰۰).
۲-۲-۱) تفاوت آموزش و یادگیری
تفاوت اساسی بین آموزش و یادگیری را میتوان اینگونه تشریح کرد:
-
- از نظر منشاء و ریشه:
آموزش طرّاحی شده، سازمان یافته و برنامه ریزی شده است، در حالی که یادگیری پویا و آشکار میباشد؛
-
- از نظر چهارچوب زمانی
آموزش پراکنده است، اما یادگیری مستمر و جاری است؛
-
- از نظر انتخاب
در آموزش موضوع از قبل تعیین می شود، در حالی که در یادگیری موضوع انعطاف پذیر است و توسط فراگیر تعیین می شود؛
-
- از نظر انگیزه
در آموزش انگیزه همیشه برای فراگیر روشن نیست، اما در یادگیری معمولاً انگیزه روشن است،
-
- از نظر نقش
در آموزش اغلب فراگیر نقش غیر فعال دارد، در حالی که در یادگیری نقش فراگیر فعال است؛
-
- از نظر کانون توجه
در آموزش بیشتر به فعالیتها و سازو کارهای ارائه آموزش توجه می شود، اما در یادگیری به فرآیندهای درونی شخص توجه می شود( پیرن و مالرونی،۲۷:۱۳۸۱)
۲-۲-۲) یادگیری در سازمان ها
یادگیری و کسب دانش یکی از دوره های رقابتی برای سازمان های امروزی محسوب می شود . به عبارتی دیگر، یادگیری سازمانی فعالیت بلند مدتی است که شرایط را به شر ایط سودمند رقابتی تبدیل میسازد. اینکه کارکنان ما چه یاد می گیرند درآینده سازمان ما تأثیر می گذارد.
به گفته گانز[۶۱]:« عملکرد امروز، حاصل یادگیری دیروز است و عملکرد فردا، حاصل یادگیری امروز میباشد»(ویندسور،۲۰۰۱). یادگیری سازمانی در میان سازمان های علاقهمند به رقابت ، نوآوری و تأثیر گذار رایج شده است . آرجریس و شون[۶۲](۱۹۷۸) ، اول ین محققان در این زمینه، یادگیری سازمانی را به عنوان کشف و تصحیح اشتباهات تعریف کردند . فایول و لایلز[۶۳](۱۹۸۵) یادگیری سازمانی را به عنوان فرایند بهبود فعالیتها به سوی شناخت و درک بهتر تعریف میکنند. داجسون[۶۴](۱۹۹۳) نیز یادگیری سازمانی را این گونه توصیف می کند:« راه تثبیت سازمان ، تکمیل و سازماندهی دانش و موارد رایج پیرامون فعالیتها و فرهنگ سازمان». از طرفی هابر [۶۵] میگوید یادگیری در یک سازمان زمانی به وجود می آید که از طریق پردازش اطلاعات، میزان رفتار بالقوه سازمانها تفسیر شود .
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:10:00 ب.ظ ]
|