در اواخر دهه ۱۹۸۰آغاز نخستین تلاش‌ها برای نوشتن و تدوین صورت حسا ب هایی که سرمایه های فکری را انداز ه گیری می‌کنند (اسویبی، ۱۹۸۸ ) شکل گرفت و در این رابطه کتاب « ارتباط گم شده و سقوط مدیریت حسابدار ی » توسط آ قایان جانسون و کاپلان انتشار یافت. همچنین کتاب «مدیریت دارایی‌های دانشی» (قرن ۲۱) توسط آقای آمیدن منتشر شد.

در سال ۱۹۹۰ شرکت اسکاندیا آقای لیف ادوینسون را به عنوان « مدیر سرمایه های فکری» خود منصوب کرد. اولین باری است که نقش مدیریت سرمایه های فکری با تخصیص یک پست رسمی، در سازمان مشروعیت می‌یابد. کاپلان و نورتن ( ۱۹۹۲ ) مفهوم و رویکرد کارت امتیازی متوازن را معرفی کردند . این رویکرد مبتنی بر این فرض است که آنچه را که شما اندازه گیری می کنید همان چیزی است که شما به دست می آورید. همچنین کتاب «سازمان هوشمند» نیز توسط آقای کوئین انتشار یافت.

ونوکا و تاکیشی در سال ۱۹۹۵ کار بسیار با ارزششان را درباره ”سازمان دانش آفرین“ معرفی کردند . اگر چه تمرکز این کتاب بر دانش است ، با وجود این، تمایز بین دانش و سرما یه فکری در آن بسیار ظریف عنوان شده است

در سال ۱۹۹۴ ابزار شبیه سازی سلمی به نام تانگو روانه بازار شد. تانگو اولین محصول پرفروش است که در آموزش مدیران درباره اهمیت عوامل نامشهود، به کار می‌آید. همچنین در سال ( ۱۹۹۴ ) ضمیمه ای برای گزارش سالانه شرکت اسکاندیا تهیه شد که موجودی سرمایه های فکری آن ر ا نشان می‌داد. گزارش سرمایه های فکری، علاقه زیادی ایجاد کرد و در شرکتهایی که به دنبال پیروی از پیشگامی اسکاندیا هستند. برای « ممیزی دانش » رویداد قابل توجه دیگری که در سال ( ۱۹۹۵ ) اتفاق افتاد، زمانی است که سلمی از ارزیابی جامع از وضعیت سرمایه های فکری شرکت استفاده کرد. صاحب نظران نهضت سرمایه فکری،کتاب‌های پرفروشی را درباره موضوع منتشر کردند (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۶ ادوینسون و مالون،۱۹۹۷ ؛ اسویبی، ۱۹۹۷). با این حا ل، کار ادوینسون و مالون بویژه درباره فرایند و چگونگی انداز هگیری سرمایه های فکری به مراتب بیشتر استفاده شد

سرمایه های فکری، موضوع مورد پسند بسیاری از محققان و کنفرانس های علمی، مقاله ها و نشریه های مختلف قرار می‌گیرد. تعداد زیادی پروژه از جمله پروژ ههای مرتیوم، دانمارک و استکهلم، در سطح وسیع انجام گرفت.

اوایل دهه ۲۰۰۰ اولین مجله معتبر علمی با عنوان « سرمایه های فکر ی » انتشار یافت. اولین استانداردهای حسابداری « سرمایه های فکر ی » را دولت دانمارک منتشر کرد. چشم انداز سرمایه های فکری به همراه کمیته سرمایه های فکری در شرکت اسکاندیا تعیین و تشکیل شد.

اتحادیه اروپا، اولین گزارش سرمایه های فکری خود را منتشر کرد و کتاب «ثروت نامشهود» را مؤسسه‌ بروکینگ به چاپ رسانیددر آن سالها گزارش سرمایه های فکری مراکز اتریش منتشر می شود و کتاب « مدیریت، اندازه گیری و گزارش دهی دارایی‌های نامشهود » رالو به همراه حجم گسترده ­ای کتب و مقا له ها، پیرامون مدیریت سرمایه های فکری به چاپ می‌رسد. تعداد بسیاری پروژه در راستای مدیریت و انداز ه گیری سرمایه های فکری در سازمان‌های مختلف، تعریف و انجام شده و درحال حاضر نیز درحال پیگیری است.

۲-۲-۱-۲- عناصر سرمایه فکری

به طور کلی، محقققان و دست اندرکاران رشته سرمایه فکری، بر روی این موضوع اتفاق نظردارند که، سرمایه فکری از سه سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تشکیل شده است که به شرح زیر توضیح داده می‌شوند:

الف ) سرمایه انسانی: رس و همکارانش (۱۹۹۷) معتقدند کارکنان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری خود ایجاد ‌می‌کنند. مهم ترین عناصرتشکیل دهنده سرمایه انسانی بنگاه اقتصادی مجموعه­ مهارت های نیروی کار، عمق و وسعت تجربه­ آنان است. منابع انسانی می ­تواند به منزله روح و فکر منابع سرمایه فکری باشد. این سرمایه در شب با ترک سازمان از سوی کارکنان از شرکت خارج می شود اما، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری حتی با ترک سازمان در شب هم، بدون تغییر باقی می ماند. سرمایه انسانی شامل : الف) مهارت ها و شایستگی های نیروی کار ب) دانش آنان در زمینه هایی که برای موفقیت بنگاه اقتصادی مهم و ضروری هستند و ج) استعدادها، اخلاق و رفتارآنان است (مار، ۲۰۰۸).

بروکینگ ( ۱۹۹۶) معتقد است دارایی انسانی یک بنگاه اقتصادی شامل مهارت ها، تخصص ها، توانایی حل مسئله و سبک های رهبری است. اگر در یک بنگاه اقتصادی سطح گردش کارکنان بالا باشد، این موضوع ممکن است ‌به این معنی باشد که سازمان این جزء مهم از سرمایه فکری خود را از دست داده است.

ب) سرمایه مشتری : سرمایه مشتری شامل همه روابطی است که بین بنگاه اقتصادی با هر فرد یا بنگاه اقتصادی دیگری وجود دارد. این روابط شامل مشتریان، واسطه ها، کارکنان، تامین کنندگان مواد اولیه، مقامات قانونی، اعتباردهندگان و سرمایه گذاران است. روابط مذبور به دوگروه کلی تقسیم می‌شوند : گروه اول روابطی هستندکه از طریق قرارداد با مشتریان و تامین کنندگان مواد اولیه یا شرکای اصلی، رسمیت می‌یابند. گروه دوم بیشتر شامل روابط غیررسمی هستند. سرمایه مشتری به عنوان یک پل و سازمان دهنده عملیات سرمایه فکری تلقی و عامل تعیین کننده ‌در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازار است. این سرمایه شامل استحکام و وفاداری مناسبات و روابط با مشتری است. رضایت مشتری، سلامت مالی و حساسیت قیمت ممکن است، به عنوان شاخص های این نوع سرمایه به کار روند. تفکیک سرمایه مشتری از سرمایه انسانی و ساختاری گویای اهمیت آن ‌در ارزش بنگاه اقتصادی است. علائم تجاری، شهرت و آوازه شرکت یا کالاها و خدمات آن، که منعکس کننده­ روابط بین شرکت ها و مشتریان (بالقوه یا بالفعل ) آن ها هستند، نیزدراین گروه از دارایی ها قرار می گیرند ( مار، ۲۰۰۸).

ج) سرمایه ساختاری: رس و همکاران (۲۰۰۵) معتقدند سرمایه ساختاری شامل ذخایر غیرانسانی دانش از جمله، پایگاه ­های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل های اجرای فرآیندها، استراتژی ها و برنامه های اجرایی است. سرمایه ساختاری دامنه­ گسترده ای از عناصرضروری را پوشش­ می‌دهد. مهم ترین آن ها معمولا شامل : ۱) فرآیندهای مهم اجرایی بنگاه اقتصادی ۲) چگونگی ساختاربندی آن ها ۳) سیاست ها، جریان های اطلاعاتی و عناصر پایگاه های داده ۴) رهبری و سبک مدیریت ۵) فرهنگ سازمان و ۶) طرح های پاداش کارکنان است.

۲-۲-۱-۳- روش های اندازه گیری سرمایه فکری

تمام روش های اندازه گیری سرمایه فکری اشاره شده با توجه به ماهیت آن ها در چهار گروه به شرح زیر قابل طبقه بندی هستند:

الف ) روش های بازده دارایی ها

ب ) روش های سرمایه گذاری بازار

ج ) روش های سرمایه فکری مستقیم

د ) روش های کارت امتیازی

الف ) روش های بازده دارایی ها:

این روش ها، متوسط درآمد قبل از کسر مالیات شرکت را در دوره مشخص محاسبه و آن را بر متوسط ارزش دارایی های فیزیکی در همان دوره تقسیم می‌کنند. در این حال، تفاوت میان مقدار بازگشت به دارایی های حاصل شرکت با متوسط بازگشت به دارایی های صنعت محاسبه می شود و چنانچه مقدار تفاوت صفر یا منفی باشد، شرکت دارای سرمایه فکری مازاد بر متوسط صنعت نبوده و فرض می شود که سرمایه فکری شرکت صفر است. با این وجود چنانچه مقدار تفاوت مثبت باشد فرض می شود که شرکت سرمایه فکری مازاد بر متوسط صنعت دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...