کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



  • کمبود اعتبارات عمرانی و تسهیلات بانکی
  • عدم بررسی و پیش بینی وضعیت آینده بازار کالاهای تولیدی کنونی
      • عدم مطالعه جامع منطقه برای مکان یابی نواحی صنعتی روستایی

    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • کمبود تخصصهای مختلف علمی در بخش صنایع تبدیلی
  • مشکل تامین زمین مناسب برای ایجاد نواحی صنعتی روستایی
  • کمبود نیروی متخصص وکارآمد در روستا
  • عدم همکاری برخی از دستگاه های اجرایی
  • موانع توسعه صنعتی روستاها،عرضه نهاده ها،بازاریابی –تقاضا

ازطرف دیگر براساس تحقیقات میدانی انجام شده در سال ۱۹۹۴در۷۸کشور جهان که بانک وست مینیستر انگلستان انجام داد،مشکلات اصلی صنایع کوچک و متوسط درکشورهای مختلف عمدتا حول۱۲مورد زیر بیان شد:
مباحث مالی،تشریفات قانونی و طولانی بودن گردش قوانین ،قوانین کارگری،بازاریابی و فروش تولیدات صنایع کوچک،فناوری و فرسودگی ماشین آلات،کمبود نیروی انسانی ماهر،ضعف مدیریتی،عدم اجرای قوانین، عدم حمایتهای بین المللی از صنایع کوچک،وجود قوانین غیر منطقی و باز دارنده توسعه صنایع کوچک،مالیات های باز دارنده و ضد توسعه صنایع کوچک،کمبوداطلاعات ونبودنظامهای اطلاع رسانی کارآمد(نبی زاده ،۱۳۷۹ ،۷۲۹).
مجمع جهانی صنایع کوچک و متوسط در هندوستان ،اهم مشکلات صنایع کوچک درکشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را بدین شرح بیان کرده است:
موانع فرهنگی و عدم شناخت اهمیت صنایع کوچک ،دید محدود و غلط افراد دولتی و سیاستگذاران،ضعف مدیریتها و ناتوانی کارآفرینان در انجام رقابتهای سالم و فراگیر ،کمبود نیروی انسانی مهارت دیده در صنایع کوچک ،فرسودگی و ناکارآمد بودن فناوری های موجود درکشورها،نامتناسب بودن سازمانهای موجود با اهداف توسعه ، کمبود سرمایه و توان مالی،ناتوانی حضور مستمر در بازارهای جهانی ،عدم اجرای قوانین در کشورها،فقدان انجمن ها و تشکل های صنعتی فعال وکارآمد در کشورها(مولایی،۱۳۸۲،۳۱).
سازمان صنایع کوچک ایران مشکلات خاص صنایع کوچک و متوسط در ایران را به شرح زیر تقسیم بندی می کند:
۱-ضعف نهادهای جمعی و تشکل های حرفه ای که بتوانند واحدهای کوچک را در زمینه اتخاذ راهکارهای مناسب راهنمایی کنند.وجود این گونه نهادها به ویژه در فراهم آوردن زمینه های لازم برای دستیابی به بازارهای صادراتی الزامی است.
۲-وجود محدودیتهای مختلف در دستیابی به تسهیلات اعتباری و وام های بانکی با توجه به این واقعیت که مبالغ زیادی از این گونه تسهیلات در اختیار واحدهای بزرگ قرار می گیرد.
۳-عدم دسترسی به اطلاعات صحیح وکافی در زمینه های مختلف از جمله نوع و میزان سرمایه گذاری،انتخاب مکان و ماشین آلات مناسب،اطلاع از قراردادهای فرعی و پیمانکاری با واحد های بزرگ و اطلاع از تغییرات فناوری.
۴-محدود بودن تجربه و توانایی های اکثر مدیران واحدهای کوچک به امر مستقیم تولید و نداشتن توانمندی های لازم در امور مدیریت یک کسب وکار سودآور
۵-فراهم نبودن زمینه برای آموزش و ایجاد مهارت در نیروی کار به دلیل نرخ بالای جا به جایی شغلی خصوصا در زمینه نیروهای توانمند و متخصص.در این زمینه می توان به مشکلات ناشی از قانون کار برای واحد های کوچک نیز اشاره کرد.
۶- نبود نظام پشتیبانی از کارآفرینی و نوآوران.
۱-۲-۱۳- ضوابط و معیارهای استقرار صنایع
هیات وزیران در جلسه مورخ ۱۵/۱۲/۱۳۷۸ بنا به پیشنهاد سازمان محیط زیست و به استناد تبصره (۲)ماده(۱۳)قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا ضوابط و معیارهای استقرار را به شرح زیر تصویب نمود:
ماده ۱- طبقه بندی و تعیین گروه صنایع
صنایع با توجه به فرایند تولید به شرح ذیل طبقه بندی می شوند:
۱-صنایع غذایی ۲- صنایع نساجی ۳- صنایع چرم ۴- صنایع فلزی۵- صنایع کانی غیر فلزی ۶- صنایع شیمیایی۷- صنایع دارویی ۸- صنایع برق و الکترونیک ۹- صنایع سلولزی ۱۰- صنایع کشاورزی ۱۱-صنایع ماشین سازی
صنایع بر اساس شدت وضعف آلودگی و دیگر مسائل زیست محیطی در گروه هایی با مشخصات زیر قرار می گیرند:
ماده ۲- تعاریف
الف ) صنایع این گروه مجاز می باشند تا در مناطق صنعتی یا تجاری مشخص شده در داخل محدوده های مصوب طرحهای توسعه عمران شهری- روستایی استقرار یابند.
محدوده های مصوب شهری و روستایی:
۱-محدوده مصوب شهری عبارتست از حسب مورد آخرین محدوده طرح جامع و هادی مصوب شهر و اضافه محدوده های بعد مصوبه آنها.
۲-محدوده روستایی عبارتست از محدوده آخرین طرح هادی یا بهسازی روستایی.(محیط زیست ،۱۳۸۲)
تبصره- در مواردی که نقاط روستایی فاقد طرحهای فوق باشند محدوده روستایی توسط وزارت جهاد سازندگی به استناد ماده (۹)آیین نامه احداث بنا و تاسیسات در خارج از محدوده و حریم تعیین می شود.
ب) صنایع این گروه مجازند در خارج از محدوده شهرها مشروط به رعایت حداقل ۲۰۰متر از مراکز مسکونی،درمانی و آموزشی و ۱۰۰متری مراکز نظامی و انتظامی و رعایت حریم رودخانه ها و قنوات دایر استقرار یابند.رعایت کلیه حریم های قانونی و ضوابط حوزه استحفاظی الزامی است.
سکونتگاه ها:عبارتست از کلیه شهر ها،روستاها و مجتمع های زیستی که دارای حداقل ۲۰ خانوار ساکن می باشند.
ج)صنایع این گروه مجازند در مناطق صنعتی و با رعایت حداقل فاصله ۵۰۰متر از محدوده سکونتگاه ها و مراکز آموزشی و درمانی و رعایت حریم قانونی جاده استقرار یابند.
مناطق صنعتی:
مناطق صنعتی عبارتست از محدوده ای که بوسیله ارگانهای ذی ربط جهت استقرا
ر صنایع در نظر گرفته شده است.اینگونه مناطق در طرحهایی نظیر ناحیه ای و توسعه یکپارچه روستایی تعیین می گردد.
ه-صنایع این گروه مجازند خارج از محدوده قانونی هر شهر با رعایت فواصل لازم از مراکز حساس صورت بگیرند.
و-محل پیشنهادی جهت استقرار صنایع این گروه با توجه به فرایند تولید،توپوگرافی منطقه،شرایط اقلیمی ظرفیت قابل تحمل محیط زیست،جهت بادهای غالب،گسترش شهری و سایر شاخص های زیست محیطی توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد بررسی کارشناسی قرار گرفته و اعلام نظر خواهد گردید.
تبصره ۱- جابجایی عناوین صنعتی در گروه های مختلف با توجه به آلودگی های حاصل و نحوه خنثی سازی آنها انجام خواهد شد.
تبصره۲- استقرار صنایع در اراضی مستعد کشاورزی منطبق با قوانین و مقررات مربوط مستلزم کسب موافقت وزارت کشاورزی می باشد.
تبصره ۳- درکلیه موارد موافقت با ایجاد صنایع (از هر نوع)رعایت ضوابط و کاربریها ومنطقه بندی های مصوب صنعتی حسب مورد طرح های جامع و هادی شهری،هادی روستایی،طرحهای جامع ناحیه ای و طرح های کالبدی منطقه الزامی می باشد.
ماده ۳-ضوابط عمومی استقرار صنایع:
۱-ملاک تشخیص جمعیت شهرها و روستاها،آخرین سرشماری مرکز آمار ایران است.
۲-در چارچوب ضوابط شهرکهای صنعتی،احداث هر نوع واحد تولیدی و صنعتی به استثنای صنایع گروه(و)در داخل شهرکها مشروط به اینکه شهرک دارای طرح زون بندی استقرار فضای سبز و سیستم مرکزی تصفیه فاضلاب باشد بلامانع است.
۳-این ضوابط نمی توانند ناقص مصوبات قانونی از قبیل طرح تعادل صنعت و کشاورزی در استانهای گیلان و مازندران و ممنوعیت در محدوده ۱۲۰ کیلومتری تهران و ۵۰ کیلومتری اصفهان ونظایر آن باشد.
ماده ۴-در موارد استثنایی که امکان اجرای ضوابط استقرار در استان وجود نداشته باشد مراتب در کمیته ای استانی مرکب از نمایندگان ادارات کل صنایع،معادن وفلزات،حفاظت محیط زیست،مسکن وشهرسازی،سازمان مدیریت و برنامه ریزی،نفت ،نیرو،جهاد کشاورزی و استانداری(معاون عمرانی)مورد بررسی قرار گرفته و با در نظر گرفتن مواردی از قبیل فرایند تولید،توپوگرافی منطقه ،شرایط اقلیمی،ظرفیت قابل تحمل محیط زیست و جهت بادهای غالب به طور موردی اتخاذ تصمیم می نمایند.دبیر خانه کمیته مذکور در اداره کل حفاظت محیط زیست استان می باشد.
ماده ۵-نظر به اهمیت تامین هوای پاک در شهرها و مناطق مسکونی کشور،از استقرار صنایع مواد آلودگی هوا در جهت باد غالب به سوی این مناطق خودداری شود.
ماده ۶-چنانچه واحد تولیدی و صنعتی در فهرست یکی از شهرها و روستاهای مندرج در این ضوابط اشاره شده باشد به منظور تعیین کد جدید و با تطبیق آن با کدهای موجود،موضوع در کمیته ای به مسئولیت سازمان حفاظت محیط زیست و با مشارکت نماینده تام الاختیار ارگان ذی ربط صادرکننده جواز مطرح وتصمیم گیری خواهد شد.(اینترنت)
فصل دوم
روش شناسی تحقیق
۲-۱- روش تحقیق و مراحل آن
۲-۱-۱- روش تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 05:38:00 ق.ظ ]




سه سیستم انگیزشی متمایز، امیال شهوانی[۱۱۸]، وابستگی و پرخاشگرانه هستند. سیستم‌های انگیزشی شهوانی و وابستگی هر دو از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بارمثبت بر‌می‌خیزند که منشأ مشترکی در تمایل به نزدیکی و آمیختگی جسمانی و به تبع آن تمایز از دیگری، دارند. سیستم انگیزشی پرخاشگرانه از مجموعه ساختارهای ذهنی اولیه با بار منفی ناشی می‌شود. هر سیستم انگیزشی با آرزوها و ترسهای خاصی همراه است که به صورت فانتزی‌ها (تصورات) سازمان می‌یابند، برخی از آن‌ها خودآگاه و برخی دیگر ناخودآگاهند. در شخصیت بهنجار، سه سیستم انگیزشی مذکور، بطور انعطاف پذیری با همدیگر یکپارچه شده‌اند و حس آگاهانه از خود، اجازه می‌دهد نیازها، آرزوها و تکانه‌های جنسی به‌طور مناسب و رضایت بخشی ارضا شوند. در اختلالات نوروتیک و سطح بالای شخصیت، شاهد غلبه و تسلط پاتولوژی انگیزش‌های جنسی، در کنار اضطراب مربوط به یکپارچگی امیال پرخاشگری، وابستگی و جنسی هستیم. در مقابل، در اختلالات شدید شخصیت، تسلط شدیدی از پرخاشگری را می‌بینیم که یکپارچگی و تعدیل یافتگی ضعیفی دارد (بوش، رادن و شاپیرو[۱۱۹]، ۲۰۰۴).
شکل‌گیری و رشد شخصیت از دیدگاه روان‌پویشی
در نظریه روان‌پویشی و به صورت کلی در نظریه‌های روان تحلیل‌گری، “روابط موضوعی درونی” بلوک‌های اساسی سازنده در ساختارهای روانشناختی هستند و سازمان دهنده‌های انگیزش‌ها و الگوهای رفتاری مرتبط می‌باشند. رابطه موضوعی درونی شده، از یک حالت عاطفی خاص مرتبط با تصویری از تعامل خاص بین خود و شخص دیگر تشکیل می‌شود (برای مثال، ترس، مرتبط با تصویر خودِ کوچکِ وحشت زده و دیگری قدرتمند و تهدیدکننده). از روزهای نخستین زندگی، روابط موضوعی درونی از ترکیب آمادگی و خلق و خوی نوزاد و تعاملاتش با مراقبین شکل می‌گیرند. زمانی که یک عاطفه در بافت نوع خاصی از تعامل مکرراً تجربه می‌شود، خاطرات عاطفی سازماندهی می‌شوند تا بازنمایی‌های[۱۲۰] پایدار و پرعاطفه[۱۲۱] یا ساختارهای حافظه[۱۲۲] را شکل دهند که ما به عنوان روابط موضوعی درونی به آن‌ها اشاره می‌کنیم. روابط موضوعی درونی، رابطه پیچیده‌ای با ریشه‌های تحولی‌شان دارند، که بازتابی از آمیختگی تعاملات واقعی و تخیلی با دیگران و همچنین دفاع‌ها در رابطه با هر دو تعامل است. بنیادی‌ترین روابط موضوعی درونی، دوگانه هستند، که منظور ما از آن‌ها این است که دو بازنمایی را شکل می‌دهند؛ بازنمایی خود و بازنمایی شخص دیگر در تعامل. همان‌طورکه روابط موضوعی درونی، بیشتر یکپارچه می‌شوند و در رابطه با شخص دیگر سازمان می‌یابند، ممکن است سه گانه یا مثلثی شوند. روابط موضوعی درونی سه گانه از بازنمود خود در تعامل با دو بازنمود ابژه تشکیل می‌شوند. نمونه رابطه موضوعی درونی سه گانه، تصویری از زوج جنسی یا عاشقانه است و بخش سوم که خارج از این رابطه است (کرنبرگ،۲۰۰۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روابط موضوعی درونی، یکپارچه می‌شوند و به صورت سلسله مراتبی سازمان می‌یابند تا ساختارهای سطح بالاتری را شکل دهند که شخصیت و کارکردهای روانشناختی را سازماندهی می‌کنند. در مرکز مدل پویشی از رشد شخصیت، ساختار یا سازمان روانشناختی قرار دارد که به عنوان “هویت” به آن اشاره می‌شود. یک هویت نرمال مستحکم، با تجربه ذهنی حس ثابت و واقعی از خود و دیگران همبستگی دارد. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با حس بی ثبات، قطبی شده و غیرواقعی از خود و دیگران همبسته است. از دیدگاه سیستم‌های انگیزشی، هویت نرمال با مجموعه وسیعی از آمادگی‌های عاطفی، و کثرت حالات عاطفی مثبت همراه است که بازتاب فراوانی انگیزش‌های دوست داشتن، تأیید گرفتن و برجستگی عملیات دفاعی براساس سرکوبی است. در مقابل، شکل گیری هویت پاتولوژیک، با عواطفی همراه است که خام، شدید و تعدیل نیافته هستند که بازتابی از غلبه پرخاشگری پاتولوژیک و کثرت عملیات دفاعی براساس تجزیه یا دونیمه سازی اولیه است (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸).
هویت کاملاً مستحکم، شاخص شخصیت نرمال است. از سوی دیگر پاتولوژی در شکل‌گیری هویت، نشان اختلالات شدید شخصیت است. این رویکرد توسط کرنبرگ (۱۹۷۶) معرفی شده که در این راستا تحقیقات روان تحلیل‌گری و نظریه پردازان به ویژه اختر[۱۲۳]، کراس[۱۲۴]، استون[۱۲۵] و ولکان[۱۲۶] سهم بسزایی داشته‌اند (عباس[۱۲۷] و همکاران، ۲۰۰۶).
تعریف روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت
روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت یکی از چهار رویکرد اصلی مکتب روان تحلیلی است که معتقد است شخصیت حاصل تجارب اولیه‌ای است که شخص در طول رشد داشته است (استادتر[۱۲۸]، ۲۰۰۹). روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت بر پایه‌های ارزیابی دقیق علائمی که بیمار از آن‌ها شکایت دارد و انتقال به عنوان راهنمایی برای یافتن ریشه‌های ناخودآگاه آن علائم بنا نهاده شده است. این روان‌درمانی بر استفاده درمانگر از چارچوب درمان برای شکل دادن فضای انتقالی اشاره دارد که در آن به سرعت مسائل ناخودآگاه ارتباطی بیمار در ارتباط با درمانگر ظاهر و تکرار شده و درمانگر آن‌ها را در ارتباط با نشانه‌هایی که بیمار از آن‌ها شکایت دارد، در چارچوب انتقال و با بهره گرفتن از انقال متقابل و سایر تکنیک‌های درمان رابطه با ابژه تعبیر می‌کند (عباس، ۲۰۰۴). این تجربه مشترک بین بیمار و درمانگر، مجموعه‌ای از آگاهی‌هابرای بیمار فراهم می‌آورد که سابقا برای بیمار در دسترس نبوده و منجر به کاهش نشانگان اختلال، کاهش کلی علائم روانپزشکی و افزایش کارکرد اجتماعی می‌شود (عباس و همکاران، ۲۰۰۶). روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت با به کارگیری اصول اساسی روان‌درمانی‌های تحلیلی در مداخلات کوتاه‌مدت، ورای تغییر در نشانگان روانپزشکی، باعث تغییرات پایداری در ساختار شخصیت می‌شود که در مدت زمان کوتاه‌تری از آن‌چه قبلاً تصور می‌شد، حاصل می‌شود (بوش، رادن و شاپیرو، ۲۰۰۴). دی‌جونگ و همکاران (۲۰۰۱) در پژوهشی به منظور بررسی اثربخشی درمان ترکیبی دارودرمانی و روان‌درمانی تحلیلی، و دارودرمانی به تنهایی در درمان افسردگی، در یک پژوهش تصادفی ۶ ماهه ، ۸۴ بیمار را در درمان دارویی ضد افسردگی و ۸۳ بیمار را در درمان ترکیبی قرار دادند. تمام بیماران تشخیص اختلال افسردگی سر پایی داشتند و حداقل ۱۴ بار اندازه گیری را سپری کردند. پروتکل دارویی ضدافسردگی شامل سه مرحله مداخله دارویی بر اساس میزان تحمل و اثرمندی شامل فلوکستین، آمی‌تریپ‌تلین و ماکلوبماید بود. پروتکل درمانی ترکیبی علاوه بر دارو درمانی شامل ۱۶ جلسه روان‌درمانی کوتاه مدت تحلیلی – حمایتی مبتنی بر روابط ابژه بود. پس از گمارش تصادفی بیماران به گروه‌های آزمایشی، ۳۲ درصد بیماران گروه دارو درمانی و ۱۳ درصد بیماران گروه درمان ترکیبی، درمان را قبول نکردند. در ۲۴ هفته، ۴۰ درصد بیمارانی که دارودرمانی را شروع کرده بودند و ۲۲ درصد بیمارانی که درمان ترکیبی را شروع کرده بودند، درمان را متوقف کردند. نرخ موفقیت درمان دو گروه از لحاظ آماری معنادار و در ۲۳ ، ۳۱ و ۶۲ درصد بیماران پس از ۸ ، ۱۶ و ۲۴ هفته از درمان به ترتیب، به نفع درمان ترکیبی بود. در هفته ۲۴ ، درصد بهبود در گروه دارو درمانی ۴۰ درصد و در گروه درمان ترکیبی، ۲/۵۹ درصد بود. به بیان دیگر، از نظر بیماران، درمان ترکیبی پذیرفته تر بوده، احتمال ریزش کمتر و درصد بهبودی بالاتر بوده است. به این ترتیب درمان ترکیبی در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی سرپایی، مطلوب تر از دارو درمانی به تنهایی است.
ماینا، فورنر و بوکتو (۲۰۰۵) در پژوهشی به برررسی این مسئله پرداختند که آیا درمان کوتاه‌مدت روان‌تحلیلی اثربخش‌تر از روان‌درمانی مختصر حمایتی و گروه کنترل لیست انتظار در درمان اختلالات افسردگی جزیی است یا نه؟ به این منظور ۳۰ بیماری که بر اساس DSM-IV مبتلا به اختلالات افسرده خویی ، اختلال افسردگی مشخص نشده یا اختلالات انطباقی با خلق افسرده بودند، در یک آزمایش کنترل شده تصادفی در سه گروه درمان کوتاه‌مدت روان‌تحلیلی، روان‌درمانی مختصر حمایتی و گروه کنترل لیست انتظار قرار گرفتند. برای بیماران دو گروه درمانی پی‌گیری ۶ ماهه انجام شد. سایر درمان‌های روانپزشکی در طول دوره درمان و پیگیری مجاز نبود. نشانگان در سه مقطع خط پایه، انتهای درمان و پس از ۶ ماه پیگیری اندازه گیری شدند. نتایج این پژوهش حاکی از این بود که اگرچه بیمارانی که با هر دو رویکرد درمانی مورد درمان قرار گرفته بودند، نسبت به گروه کنترل پیشرفت معناداری نشان می‌دادند، اما درمان کوتاه‌مدت روان‌تحلیلی در دوره پی‌گیری اثربخش‌تر بود. به بیان دیگر ، درمان مختصر روان‌تحلیلی نسبت به درمان مختصر حمایتی باعث پیامدهای بلند مدت تری در درمان اختلالات افسردگی می‌شود.
در پژوهش دیگری، گالاگر- تامپسون و استفان (۱۹۹۴) به منظور مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان درمانی کوتاه‌مدت تحلیلی، ۶۶ زن خانه دار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی را به طور تصادفی در دو گروه درمانی روان‌درمانی مختصر تحلیلی و درمان شناختی- رفتاری ۲۰ جلسه‌ای انفرادی قرار دادند. در مرحله پس از درمان، ۷۱ درصد شرکت کنندگان هنوز بر اساس ملاک‌های پژوهش، واجد ملاک‌های اختلالات افسردگی اساسی بوده و تفاوتی میان دو گروه شرکت‌کنندگان دیده نشد. با این وجود در بررسی عوامل اثرگذاری اختصاصی روان‌درمانی‌ها، الگوی تعاملی میان مدل روان‌درمانی و طول مدت خانه‌داری در نشانگان هدف پژوهش دیده شد. به این ترتیب که هرچه شرکت کنندگان مدت کمتری را به خانه‌داری پرداخته بودند ، در روان‌درمانی کوتاه‌مدت تحلیلی پیشرفت بیشتری داشتند و آن‌ها که بیش از ۴۴ ماه از خانه‌داری آن‌ها می‌گذشت، در درمان شناختی- رفتاری پیشرفت بیشتری نشان می‌دادند.
شخصیت از دیدگاه نظریه‌ روان‌پویشی کوتاه مدت
از یک دیدگاه روان‌پویشی، شخصیت بازنمودی از یکپارچگی پویای الگوهای رفتاری مشتق از خلق و خو، ظرفیت‌های شناختی که به صورت سرشتی تعیین شده‌اند، کاراکتر (و معادل ذهنی آن، هویت)، و سیستم‌های ارزشی درونی شده است. از هر دو دیدگاه تحولی و کارکردی، این چهار بعد شخصیت به ظرافت درهم تنیده‌اند (کرنبرگ، ۲۰۰۴).
خلق و خو[۱۲۹] به استعداد و آمادگی نوزاد برای واکنش‌های خاص به محرکات محیطی بویژه شدت، ریتم و آستانه پاسخ‌های عاطفی اشاره دارد که به طور سرشتی و عمدتا ژنتیکی تعیین شده اند. در مدل روان‌پویشی، پاسخ‌های عاطفی، بویژه تحت شرایط اوج برانگیختگی عاطفی، تعیین کننده‌های اساسی سازمان شخصیت هستند. بنابراین آستانه نوزاد برای فعال سازی عواطف پاداش دهنده، لذت بخش و مثبت و نیز عواطف منفی، دردناک و پرخاشگرانه، بازنمود مهم‌ترین پل ارتباطی بین تعیین‌کننده‌های زیستی و روانشناختی شخصیت هستند (کلونینجر[۱۳۰]،۲۰۰۰). علاوه بر آمادگی عاطفی، خلق و خو همچنین آمادگی‌های نوزاد برای سازمان‌دهی مفهومی، یا واکنش حرکتی و کنترل روی واکنش حرکتی را شامل می‌شود (کرنبرگ، ۲۰۰۴).
جنبه‌هایی از شناخت نیز که بطور سرشتی تعیین شده، بویژه در تعامل با آمادگی‌های عاطفی، نقش مهمی در شخصیت ایفا می‌کنند. در بنیادی‌ترین سطح، فرایندهای شناختی از طریق فراهم ساختن ابعاد بازنمایی فعال سازی عاطفه، در رشد و تعدیل پاسخ‌های عاطفی نقش اساسی بازی می‌کنند. این فرایندهای شناختی از طریق بازنمایی حالات عاطفی اولیه به تجارب هیجانی پیچیده‌تر تبدیل می‌شوند. در سطح بالاتر یکپارچگی، ظرفیت “کنترل پرتلاش[۱۳۱]” با جنبه‌های سرشتی شناخت ارتباط نزدیکی دارد. اینجا ما به ظرفیت فرد برای تمرکز روی محرکات مرتبط با شناخت در مواجهه با محرک عاطفی مزاحم و همچنین ظرفیت اولویت بندی بین محرک‌های عاطفی مختلف اشاره می‌کنیم. کنترل پرتلاش به نظر می‌رسد در اختلالات شدید شخصیت نقش اساسی ایفا می‌کند (گابارد[۱۳۲]، ۲۰۰۸).
کاراکتر به سازمان پویای الگوهای رفتاری پایدار اشاره دارد، شامل روش‌های ادراک در ارتباط با دنیای بیرون، که ویژگی‌های یک فرد هستند. یکی از توصیف‌های کاراکتر شامل سطح سازمان یافتگی این الگوهای رفتاری، درجه انعطاف پذیری یا جزمیت که با رفتارهای مشاهده شده در موقعیت‌ها فعال می‌شوند، و میزان انطباق یا تداخل رفتارهای مشاهده شده با کاربردهای روانی- اجتماعی است (کلونینجر،۲۰۰۰). از دیدگاه روان‌پویشی، رفتارهای ساختار یافته که ویژگی‌های کاراکتر را مشخص می‌کنند، و سازمان دهی کلی شان را به عنوان ” کاراکتر” می‌شناسیم، در واقع سازمان یافتگی ساختارهای روانشناختی زیر بنایی را منعکس می‌سازند. بویژه، “کاراکتر” به تظاهرات رفتاری هویت اشاره دارد. برعکس، جنبه‌های ذهنی هویت، بویژه خودپنداره یکپارچه و تثبیت شده و مفهوم دیگران مهم (یا فقدان آن)، ساختارهای روانشناختی ای هستند که سازمان دهی پویای کاراکتر را تعیین می‌کنند. تعیین‌کننده سوم شخصیت در چارچوب روان تحلیل گری، سیستم ارزش‌های درونی شده است. درجه یکپارچگی سیستم‌های ارزشی، اساساً بعد اخلاقی یا وجدانی شخصیت، یکی از مولفه‌های مهم شخصیت است (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸).
شخصیت بهنجار: ویژگی‌های توصیفی
از دیدگاه نظریه روان پویشی، شخصیت بهنجار، قبل از همه، با مفهوم یکپارچه خود و مفهوم یکپارچه از دیگرانِ مهم مشخص می‌گردد. این ویژگی‌های ساختاری که کنار همدیگر، هویت یا “هویت ایگو” را تشکیل می‌دهند، در حس درونی و تظاهر بیرونی یکپارچگیِ خود[۱۳۳] انعکاس می‌یابند و پیش شرط بنیادین برای عزت نفس بهنجار، رضایت از خود، ظرفیت لذت بردن از کار و ارزش‌ها و اشتیاق به زندگی هستند. دیدگاه یکپارچه از خود فرد، ظرفیت تشخیص تمایلات، ظرفیت‌ها و تعهدات دراز مدت فرد را تعیین می‌کند. دیدگاه یکپارچه از دیگرانِ مهم، ظرفیت ارزیابی مناسب دیگران، همدلی و ادراک ظرافت‌های اجتماعی را تضمین می‌کند. دیدگاه یکپارچه از خود و دیگران به طور ضمنی به ظرفیت وابستگی پخته و بالغانه اشاره دارد، یعنی ظرفیت سرمایه گذاری هیجانی روی دیگران همزمان با حفظ احساس پایدار استقلال و همچنین ظرفیت تجربه علاقه به دیگران.
دومین ویژگی ساختاری شخصیت بهنجار، که عمدتا از هویت یکپارچه ناشی شده و تظاهر می‌یابد، وجود ظرفیت برای طیف وسیعی از آمادگی‌های عاطفی است. در شخصیت بهنجار، عواطف پیچیده و تعدیل شده هستند و حتی تجارب عاطفی نسبتاً شدید به عدم کنترل تکانه منجر نمی‌شوند. اثبات، پشتکار، و خلاقیت در کار و روابط بین فردی، و به همین ترتیب ظرفیت اعتماد، رابطه متقابل و تعهد نسبت به دیگران که توسط سیستم‌های ارزشی درونی شده تعیین می‌شوند، عمدتا از هویت الگویی بهنجار مشتق می‌شوند.
جنبه سوم شخصیت بهنجار، سیستم پخته و یکپارچه ای از ارزش‌های درونی شده است. گرچه سیستم ارزش‌های درونی شده به لحاظ تحولی از ممنوعیت‌ها و ارزش‌های والدین مشتق می‌گردد، در شخصیت بهنجار، ارزش‌ها و رفتارهای اخلاقی با ممنوعیت‌های والدین ارتباط نزدیکی ندارند. بلکه، سیستم بالغانه ارزش‌های درونی شده باثبات، بدون نفوذ شخص خاص[۱۳۴]، نسبتا مستقل از روابط خارجی با دیگران و شخصی و اختصاصی است. یک چنین سیستم پخته ارزش‌های درونی شده بازتاب حس مسئولیت پذیری شخصی، ظرفیت خودانتقادگری واقع بینانه، یکپارچگی و انعطاف پذیری در مواجهه با جوانب اخلاقی تصمیم گیری، و تعهد به معیارها، ارزش‌ها و آرمان‌هاست.
چهارمین بعد شخصیت بهنجار، مدیریت مناسب و رضایت بخش انگیزش‌های جنسی، وابستگی و پرخاشگرانه است، که ممکن است به طور ذهنی به صورت نیازها، ترس‌ها، آرزوها یا تکانه‌ها تجربه شوند. در حوزه جنسی، شاهد ظرفیتی هستیم برای تظاهر کامل نیازهای حسی و جنسی که با مهربانی و تعهد هیجانی به فرد مورد علاقه آمیخته شده است. با توجه به نیازهای وابستگی، یکپارچگی بهنجار انگیزه‌های وابستگی در ظرفیت وابستگی متقابل و رضایت از هر دو نقش مراقبت کننده و وابستگی تظاهر می‌یابد. نهایتا، ساختار شخصیت بهنجار شامل ظرفیت کانالیزه کردن موفقیت آمیز تکانه‌های پرخاشگرانه بصورت تظاهرات ابراز وجود سالم است، که بدون واکنش افراطی، مقابل حمله‌ها بایستیم، واکنش حفاظتی نشان دهیم، و از معطوف شدن بر علیه خود اجتناب کنیم. سیستم‌های ارزشی درونی شده، در یکپارچگی بهنجار و مدیریت موفقیت آمیز ساختارهای انگیزشی سهیم اند(کرنبرگ،۲۰۰۴).
شخصیت بهنجار: عوامل ساختاری و تحولی
وضعیت‌های ساختاری که هویت بهنجار را مشخص می‌سازند، بازتابی از اتمام مجموعه گام‌های موفقیت‌آمیزی هستند که به یکپارچگی و سازمان یافتگی روابط موضوعی درونی شده منجر می‌شوند. گام‌هایی که در نظریه روان‌پویشی توصیف می‌شوند، بازنمودی از مدل تحولی فرضیه‌ای (اما معتبر) هستند. همزمان، این مدل با مشاهدات بالینی به دست آمده از درمان‌های روان‌پویشی بیماران با اختلالات شدید شخصیت و سایکوزهای آتیپیک همبستگی نزدیکی دارد (هربرت، مک‌کورماک و کالاهان[۱۳۵]،۲۰۱۰) .
فرض اساسی مدل تحولی این است که ساختارهای روانشناختی مشتق از تعاملات همراه با فعال سازی عاطفی بالا، ویژگی‌هایی متفاوت از تعاملات تحت شرایط فعال سازی عاطفی پایین خواهند داشت. فعال سازی عاطفی پایین، با یادگیری شناختی واقعیت مدار و ادراک کنترل شده اتفاق می‌افتد که به شکل گیری تعاریف متمایز و تدریجا تکامل یافته از خود و دیگران منجر می‌شود. این تعاریف از ادراک کارکردهای جسمانی، وضعیت خود در مکان و زمان، و ویژگی‌های پایدار دیگران آغاز می‌شوند. همچنان که این ادراکات یکپارچه و پیچیده تر می‌شوند، و تعامل با دیگران به صورت شناختی ثبت و ارزیابی می‌شود، مدل‌های کاری[۱۳۶] خود در رابطه با دیگران شکل می‌گیرند. ظرفیت‌های مادرزادی برای تمایز خود از غیرِخود و ظرفیت انتقال تجربه حسی، در ساخت مدل خود و دنیای پیرامون نقش مهمی ایفا می‌کند.
در مقابل، تعاملات همراه با برانگیختگی عاطفی بالا، به ایجاد ساختارهای اختصاصی حافظه عاطفی منجر می‌شوند که با ماهیت تعامل کودک و مراقب شکل می‌گیرند. این ساختارها، که به عنوان روابط موضوعی درونی به آن‌ها اشاره می‌شود، اساساً از طریق بازنمایی خود در تعامل با بازنمایی دیگریِ مهم در شرایط اوج حالت عاطفی شکل می‌گیرند. اهمیت این ساختارهای عاطفی حافظه، به لحاظ سهم آن‌ها در اساس و پایه سیستم انگیزشی ابتدایی روانشناختی است، که هدایتگر تلاش‌هایی در جهت نزدیک شدن، حفظ کردن، یا افزایش فرصت‌هایی برای ایجاد اوج حالات عاطفی مثبت و کاهش، اجتناب یا فرار از شرایط اوج حالات عاطفی منفی است. در سازماندهی اولیه این ساختارهای عاطفی حافظه، ساختارهایی که با عواطف مثبت و رفتارهای پذیرنده[۱۳۷] همراهند، جدا از ساختارهای همراه با عواطف منفی و رفتارهای مخالف[۱۳۸]، ساخته می‌شوند. با گذشت زمان، تجارب عاطفی که به طور مثبت یا منفی ایجاد شده اند، فعالانه جدا شدن از همدیگر را آغاز می‌کنند. نتیجه آن، شکل گیری دو بعد اساسی تجربه روانشناختی اولیه است. یک بخش ایده آل یا “کاملاً خوب[۱۳۹]” که با بازنمودهای خالص مثبت از خود و دیگری، مشخص می‌شود و با حالات عاطفی مثبت همراه است. بخش آزارنده[۱۴۰] یا “کاملاً بد[۱۴۱]” که با بازنمودهای خالص منفی از دیگری و بازنمودهای تهدیدشونده از خود مشخص می‌گردد و با حالات عاطفی منفی همراه است. این بازنمودهای روابط منفی، دردناک و خطرناک، تمایل به فرافکنی دارند، که به ترس از روابط دردناک و خطرناک با دیگران در محیط می‌انجامند (کرنبرگ، ۲۰۰۴).
به گسستگی فعال تجارب مثبت و منفی مذکور، دونیمه سازی گفته می‌شود. دو نیمه سازی بخش‌های مثبت و منفی تجربه، یک عمل ذهنی برانگیخته شده است که اغلب به عنوان “عمل دفاعی[۱۴۲]” توصیف می‌شود، بازنمود تلاشی است برای حفظ بعد ایده آل تجربه (رابطه رضایت بخش و لذت بخش خود و دیگران) و در عین حال فرار از تجارب تهدیدکننده (حالات عاطفی منفی) (گابارد، ۲۰۰۸).
تا زمانی که ظرفیت تحمل درد و ارزیابی واقع بینانه تر از واقعیت بیرونی تحت شرایط دردناک رشد یابد، دونیمه سازی تجربه به بخشهای “کاملاً خوب” و “کاملاً بد"، تجارب ایده آل شده را از “آلودگی[۱۴۳]” با بخش‌های بد حفظ می‌کند. از عملیات دفاعی دونیمه سازی، گاهی به عنوان دفاع‌های ابتدایی[۱۴۴] نیز یاد می‌شود.
این مرحله ابتدایی شکل گیری بازنمودهای ذهنی خود و دیگری، با کاربردهای انگیزشی اولیه از “کسب لذت و اجتناب از درد"، نهایتاً به یکپارچه شدن بخش‌های مثبت و منفی تجربه می‌ انجامد. پیامد مهم این فرایند، کاهش شدت عواطف منفی و تجارب آزارنده و در نتیجه یکپارچگی با تجربه عاطفی مثبت است (عباس و همکاران،۲۰۰۶). یکپارچگی با تحول ظرفیت‌های شناختی و یادگیری در حال پیشرفت با توجه به جوانب واقع بینانه تعاملات بین خود و دیگران تحت شرایط فعال سازی عاطفی پایین تسهیل می‌شود. به طور ساده، در طی این مرحله از رشد روانشناختی، کودک تشخیص می‌دهد که او هم جنبه “خوب” و هم جنبه “بد” دارد و همچنین متوجه می‌شود که مادر هم اینگونه است و دیگرانِ مهم در چرخه خانوادگی اولیه نیز همین‌طورند. غلبه تجارب عاطفی “خوب” لذت بخش، با تعاملات مثبت با مادر و سایر مراقبین ارتباط نزدیکی دارد، که این امر را برای کودک امکان پذیر می‌سازد که دیدگاه یکپارچه از خود و دیگران را تحمل کند و سازمان دهد. یعنی، غلبه و تسلط بهنجار تجارب “ایده آل” یا دارای بار مثبت با مراقبین، پیش نیاز یکپارچگی بهنجار بخش‌های مثبت و منفی تجارب ذهنی است (کرنبرگ،۲۰۰۴).
مرحله تثبیت هویت، همراه با یکپارچگی و تحکیم تجربه خود و دیگران، با مرحله پایداری” ابژه “که توسط ماهلر توصیف شده معادل است. این مرحله با ظرفیت در حال رشد کودک برای حفظ بازنمود ذهنی مادر (در قالب این که جنبه‌های بد، بخشی از مادر کلی، یکپارچه و غالبا مثبت باشد) حتی در مواجهه با ناکامی و یا جدایی فیزیکی مشخص می‌گردد. در چارچوب تحولی ماهلر، فرض بر آن است که دست یابی به پایداری شیء بین اواخر نخستین سال زندگی و اواخر سال سوم زندگی اتفاق می‌افتد (هربرت، مک‌کورماک و کالاهان،۲۰۱۰).
پژوهش ماهلر به ماهیت تدریجا یکپارچه شده تجربه خود در رابطه با دیگران در طی سه سال نخست زندگی اشاره می‌کند؛ فرایندی که وی با عنوان “جدایی- تفرد[۱۴۵]” از آن یاد می‌کند. در این دیدگاه، چارچوب کار ماهلر با پژوهش‌های تحولی کنونی هماهنگ است. با این وجود ماهلر همچنین وجود مراحل اولیه‌تر تحولی را مطرح ساخت که با سازمان ذهنی مرتبط با حالت “همزیستی[۱۴۶]” مشخص می‌گردد، که در این حالت مرزهای بین خود و دیگری به وضوح شکل نگرفته اند (فیست و فیست،۲۰۰۷). این فرض با پژوهش اخیر در مورد نوزادان هماهنگ نیست؛ پژوهشی که مطرح می‌سازد نوزادان از روزهای نخست زندگی ظرفیت تمایز خود از دیگری را دارند. در نتیجه، بجای مرحله همزیستی، این فرضیه مطرح می‌شود که در اوایل زندگی گرایشی وجود دارد برای تجربه لحظات همزیستی که از آمیختگی تخیلی بین بازنمایی‌های خود و بازنمایی‌های ابژه تحت شرایط اوج عاطفی ناشی می‌شود. این آمیختگی‌های لحظه‌ای با ظرفیت نوزاد تازه متولد شده برای تمایز خود از غیرخود، و تمایز تجربه واقعی و تخیلی از بخش‌های سوم، وحدت همزیستی لحظه‌ای بین مادر و نوزاد را به هم می‌زند. دستیابی به پایداری ابژه، با دو تغییر دیگر در سازمان دهی ذهنی همزمان است: شکل گیری سیستم یکپارچه ارزش‌های درونی و شکل‌گیری سیستم ناخودآگاه ساختارهای انگیزشی پرعاطفه (هربرت، مک‌کورماک و کالاهان، ۲۰۱۰).
همزمان با شکل گیری هویت، ساختارهای ذهنی مشتق از ممنوعیت‌های اولیه و سیستم‌های ارزشی درونی شده بعدی، به صورت سیستم یکپارچه اخلاقیات و ارزش‌های درونی شده سازمان می‌یابند که اغلب به عنوان “سوپرایگو” معروف است (کرنبرگ، ۲۰۰۴). سوپرایگو بصورت لایه‌هایی دیده می‌شود که به طور موفقیت آمیز بازنمایی‌های خود و ابژه را درونی کرده اند. لایه نخست عاطفه منفی، بازنمایی‌های آزارنده دو نیمه شده اخلاقیات الزامی، بازدارنده و ابتدایی است که زمانی توسط کودک تجربه می‌شود که خواسته‌ها و ممنوعیت‌های محیطی برخلاف تظاهر تکانه‌های پرخاشگرانه، وابستگی و جنسی در جریانند. دومین لایه سازمان‌دهی از طریق بازنمایی‌های ایده آل خود و دیگران شکل می‌گیرد که بازتاب آرمان‌های دوران کودکی است که دستیابی به آن‌ها تضمینی برای عشق و وابستگی کودک است. در این فرایند یکپارچگی، سطح جدید سازمان یافتگی، به سیستم ارزش‌های درونی شده معرفی می‌شود که با کاهش گرایش به بازفرافکنی[۱۴۷] این بازنمایی‌ها همبستگی دارد. این سطح سازمان‌دهی همچنین باعث شکل‌گیری ظرفیت درونی سازی الزامات و ممنوعیت‌های واقع بینانه‌تر و ملایم‌تر از چهره‌های والدینی می‌شود که به لایه سوم یکپارچگی سیستم‌های ارزشی درونی شده منجر می‌شود. این مرحله نهایی با شکل گیری هویت بهنجار همبسته است، یعنی یکپارچگی و تثبیت ساختارهایی که شامل هویت هستند (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸).
نهایتاً، بعنوان بخشی از فرایند شکل گیری هویت و شکل گیری سیستم ارزشی درونی شده، آن بازنمود‌هایی که حداقلِ یکپارچگی و حداکثرِ برانگیختگی عاطفی را دارند، از بازنمودهایی که شامل حس خودآگاه و یکپارچه از خود هستند، گسسته می‌شوند و از خودآگاه حذف می‌گردند. این ساختارهای ذهنی با “بار عاطفی زیاد” اغلب بعنوان گروهی از ناخودآگاه پویا یا اید، اشاره می‌شوند.
ساختارهای ذهنی ناخودآگاه پویا، بعنوان سیستم انگیزشی ناخودآگاه، در ارتباط با تظاهرات شدید آرزوها، نیازها و تکانه‌های جنسی، پرخاشگرانه و وابستگی عمل می‌کنند. سیستم ارزش‌های درونی شده، در ارتباط با حس غالب خود که با شکل گیری هویت تثبیت می‌شود، مسئول رد این ساختارهای ذهنی با یکپارچگی ضعیف و بار عاطفی زیاد، از حس خودآگاه خود است.
ظرفیت کنار گذاشتن جنبه‌های تهدید کننده، دردناک یا اضطراب برانگیز تجربه ذهنی و حذف آن‌ها از خوداگاه، سرکوبی نامیده می‌شود. ظرفیت سرکوبی منعکس کننده و تسهیل کننده یکپارچگی پیشرونده و سازمان‌دهی ساختارهای روانشناختی است. همان‌طور که در قبل ذکر شد، عملیات دفاعی براساس دونیمه‌سازی، مستلزم گسستگی دوسویه بخش‌های مثبت و منفی تجربه است تا از اضطراب اجتناب شود، و در نتیجه، دفاع‌های مبتنی بر دونیمه سازی، با یکپارچگی بهنجار این بخش‌ها تداخل می‌کند. در مقابل، دفاع‌های مبتنی بر سرکوبی (دفاع‌های نوروتیک) با یکپارچگی ساختارهای ایده آل و آزارنده تداخل نمی‌کند. در نتیجه پیدایش عملیات دفاعی مبتنی بر سرکوبی، تا حدی بازتاب میزان یکپارچگی بخش‌های ایده آل و آزارنده است، و همزمان یکپارچگی بیشتر بخش‌های ایده آل و آزارنده را تسهیل می‌کند. بنابراین دفاع‌های سرکوب کننده، میزان انعطاف ناپذیری را در سازمان شخصیت کاهش می‌دهند که در شخصیت بهنجار دیده نمی‌شود (کرنبرگ، ۲۰۰۴).
دونیمه سازی با نیاز به حفاظت بخش ایده آل تجربه از آلودگی یا تخریب توسط بخش آزارنده، فعال می‌شود. بعلاوه زمانی‌که دونیمه سازی غلبه می‌یابد، جنبه‌های آزارنده تجربه تمایل به فرافکنی دارند، که به ترس‌های پارانوئید منجر می‌شود. در مقابل با سرکوبی، جنبه‌های تهدید کننده دنیای درونی به احتمال کمتری فرافکنی می‌شوند و با احتمال بیشتر به صورت جنبه‌های مخرب یا خطرناکِ خود تجربه می‌شوند، نه خطرهایی که از بیرون به سمت خود باشد. در این موقعیت، منابع غالب اضطراب، آسیب محتمل و ناتوانی برای حفاظت از بخش‌های مورد علاقه و آسیب پذیر خود و دیگران در معرض خطر قرار دارند (کوهات[۱۴۸]، ۱۹۷۱). روان تحلیل‌گران کلاینی به این موقعیت پویا بعنوان اضطراب افسرده وار[۱۴۹] اشاره می‌کنند. این اضطراب افسرده‌وار است که سرکوبی روابط موضوعی درونی تهدید کننده را برانگیخته می‌سازد و آن‌ها را به ناخودآگاه پویا محول می‌کند (فیست و فیست،۱۳۸۶). اضطراب‌های افسردگی وار به طور تیپیک پیرامون روابط موضوعی درونی سازمان‌دهی می‌شوند که مشتقات نیازها و آرزوهای جنسی، وابستگی یا پرخاشگری هستند (گابارد، ۲۰۰۸).
مدل روان‌پویشی طبقه‌بندی اختلالات
طبقه بندی اختلالات روانی شخصیت که در این بخش توصیف می‌شود، نخست توسط کرنبرگ (۱۹۷۶) ارائه شد. این سیستم طبقه بندی براساس شدت، تثبیت و تحکیم هویت، عملیات دفاعی و واقعیت سنجی، شکل گرفته است. شدت از ۱ تا ۳ متغیر است: ۱) سازمان شخصیت سایکوتیک، ۲) سازمان شخصیت مرزی، ۳) سازمان شخصیت نوروتیک. در تجربه بالینی رویکرد روان‌پویشی، افرادی که به عنوان بیماران مبتلا به اختلال روانی طبقه بندی می‌شوند معمولاً اختلال عمیق شخصیتی در لایه‌های زیربنایی نیز دارند که پاتولوژی را توضیح می‌دهد و علت آن است (پرسون، کوپر و گابارد[۱۵۰]، ۲۰۰۵).
سازمان شخصیت سایکوتیک
“سازمان شخصیت سایکوتیک” به واسطه کمبود مفهوم یکپارچه از خود و دیگران مشخص می‌گردد؛ یعنی شکست در دستیابی به شکل‌گیری هویت بهنجار ("آشفتگی هویت")، تسلط دفاع دونیمه‌سازی (دفاع‌های ابتدایی)، و فقدان واقعیت سنجی. بر مبنای چارچوب روان تحلیل‌گری، واقعیت سنجی به ظرفیت تمایز خود از غیرخود، تمایز درون روانی از منابع خارجی محرکات، و درک ملاک‌های اجتماعی معمول از واقعیت اشاره دارد (فوناگی و تارگت،۲۰۰۸). همه این کارکردها به طور تیپیک در سایکوزها از بین می‌رود و به ویژه در قالب توهمات و هذیان‌ها تظاهر می‌یابند. فقدان واقعیت سنجی بازتاب فقدان تمایز بین بازنمودهای خود و دیگری به ویژه تحت شرایط اوج فعال سازی عاطفی است. همه بیمارانی که سازمان شخصیتی سایکوتیک دارند، عملا شکل‌های مختلف سایکوز را نشان می‌دهند. بنابراین اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، سازمان شخصیتی سایکوتیک، ملاک خروجی برای دیگر اختلالات ساختار شخصیت در موقعیت بالینی فراهم می‌کند (شدلر و وسترن[۱۵۱]، ۲۰۰۴).
سازمان شخصیت مرزی
سازمان شخصیت مرزی با این موارد مشخص می‌گردد: شکل گیری هویت پاتولوژیک (آشفتگی هویت)، عملیات دفاعی ابتدایی، و درجات متفاوت پاتولوژی سیستم‌های ارزشی درونی شده در موقعیت واقعیت سنجی کاهش یافته اما هنوز تا حدی حفظ شده، کاهش ظرفیت ارزیابی ظریف و اجتماعی فرایندهای بین فردی به ویژه در موقعیت روابط صمیمانه تر. این سطح سازماندهی شخصیت که شامل همه اختلالات شدید شخصیت است، در کار بالینی دائما با آن‌ها مواجهیم. اختلالات تیپیک شخصیت که اینجا مدنظر هستند، اختلال شخصیت مرزی، اسکیزویید و اسکیزوتایپال، اختلال شخصیت پارانویید، اختلال شخصیت هیپومانیک، هیپوکندریازیس (سندرمی که بسیاری از ویژگی‌های مجموعه اختلال شخصیت را داراست)، اختلال شخصیت خودشیفته (شامل خودشیفته بدخیم)، و اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند. شخصیت ضداجتماعی، سندرم خودشیفته بدخیم، و بسیاری از شخصیت‌های خودشیفته، به واسطه پاتولوژی معنادار سیستم‌های ارزشی درونی شده مشخص می‌گردند (کلونینجر،۲۰۰۰). از دیدگاه بالینی، سندرم آشفتگی هویت، ویژگی‌های غالب سازمان شخصیتی مرزی و بنابراین، اختلالات شدید شخصیت به عنوان یک گروه را نشان می‌دهد. به ویژه، در بافت پرخاشگری پاتولوژیک، شاهد حس یکپارچه ضعیف و بی ثباتی از خود و دیگران و آمادگی‌های عاطفی محدود در شرایط غلبه عواطف منفی مشخص می‌گردد. این ویژگی‌های هسته‌ای اختلالات شدید شخصیت بازتاب دونیمه سازی بخش ایده آل شده تجربه از بخش پارانویید است (کرنبرگ، ۲۰۰۴). مکانیسم‌های دونیمه سازی به طور طبیعی با سایر عملیات دفاعی ابتدایی (همانندسازی فرافکنانه، انکار، ایده‌آل سازی ابتدایی، بی‌ارزش سازی، همه توانی و کنترل همه توان) تقویت می‌شوند. این مجموعه کلی از عملیات دفاعی در خدمت تحریف تعاملات بین فردی عمل می‌کند و به تداخلات مزمن در روابط بین فردی، اختلال در ارزیابی رفتار و انگیزه‌های دیگران، به ویژه در شرایط فعال سازی عاطفی شدید منجر می‌شود. کمبود یکپارچگی مفهوم خود با یکپارچگی جامع حال و گذشته فرد با ظرفیت پیش بینی رفتار آینده فرد تداخل می‌کند و ظرفیت تعهد به اهداف حرفه ای، علایق شخصی، شغل و کارکردهای اجتماعی، و روابط صمیمانه کاهش می‌یابد (بوش، رادن و شاپیرو، ۲۰۰۴).
عدم یکپارچگی مفهوم دیگرانِ مهم با ظرفیت ارزیابی واقع بینانه دیگران برای انتخاب افراد هماهنگ با انتظارات واقعی فرد و سرمایه‌گذاری روی دیگران، تداخل می‌کند. غلبه و تسلط آمادگی‌های عاطفی منفی، به عدم جداسازی و فیلتر کردن صمیمیت جنسی از مؤلفه‌های پرخاشگری شدید، منجر می‌شود. پیامد آن، معمولا علاقه مبالغه آمیز و آشفته به عمل جنسی انحرافی پلی مورفیس به عنوان بخشی از خزانه جنسی فرد است. در موارد شدیدتر، شاهد نوعی بازداری ابتدایی ظرفیت پاسخدهی حسی و لذت شهوانی هستیم. تحت چنین شرایطی، حالات عاطفی منفی فشارزا، ظرفیت پاسخدهی شهوانی را از بین می‌برد و به انواع شدیدتر بازداری جنسی منجر می‌شود که در شدیدترین اختلالات روانی دیده می‌شود.
عدم یکپارچگی مفهوم خود و دیگرانِ مهم، همچنین باعث اختلال در درونی‌سازی لایه‌های اولیه سیستم ارزش‌های درونی شده می‌شود که به تبع آن شاهد کیفیت مبالغه آمیز ایده‌آل سازی ارزش‌ها و آرمان‌های مثبت و کیفیت بی نهایت آزارنده ممنوعیت‌ها هستیم. این موضوع به نوبه خود، به غلبه مکانیسم‌های دونیمه سازی در سطح سیستم‌های ارزشی درونی شده، به همراه فرافکنی افراطی ممنوعیت‌های درونی شده منجر می‌شود. همزمان با آن، توقعات افراطی و ایده آل برای کامل بودن با یکپارچگی سوپرایگوی بهنجار بیشتر تداخل می‌کند. تحت چنین شرایطی، رفتار ضداجتماعی ممکن است به عنوان جنبه مهم اختلالات شدید شخصیت به ویژه در سندرم خودشیفته بدخیم و در شخصیت ضداجتماعی پدیدار شود. نکته مهم این است که شخصیت ضداجتماعی به عنوان شدیدترین اختلال شخصیت، نه تنها با کمبود سیستم درونی شده ارزش‌ها بلکه همچنین با شدیدترین آشفتگی هویت در بین اختلالات شخصیت مشخص است. در مجموع، تثبیت سیستم بهنجار اخلاقیات و ارزش‌های درونی شده، پیامد یکپارچگی هویت است، و به نوبه خود، هویت بهنجار را محافظت می‌کند. برعکس، آشفتگی شدید سیستم ارزش‌های درونی شده، اثرات آشفتگی هویت را تشدید می‌کند (کرنبرگ،۲۰۰۴).
گروه خاصی از اختلالات روانی، ویژگی‌های سازمان شخصیتی مرزی را نشان می‌دهند، اما با این وجود رضایتمندی و تطابق اجتماعی، شامل ظرفیت دستیابی به درجاتی از صمیمیت و رضایت شغلی را حفظ می‌کنند. این بیماران کنترل تکانه نسبتا خوب، رفتار پرخاشگرانه نسبتا تعدیل یافته، تا حدی ظرفیت ملایم برای شکل دهی روابط صمیمانه همراه با ظرفیت ارضای وابستگی و تطابق بهتر برای کار دارند. این ویژگی‌ها به وضوح گروه مذکور را از گروهی که پاتولوژی شدیدتر دارند، متمایز می‌سازد. این گروه، سطحِ “بالاتر مرزی[۱۵۲]” سازمان شخصیت را تشکیل می‌دهند. گروه بالاتر مرزی، شامل مبتلایان به اختلال سیکلوتایمی، سادومازوخیست، شخصیت هیستریونیک یا کودکانه، و شخصیت‌های وابسته و همچنین اختلالات شخصیت خودشیفته که عملکرد بهتری دارند، می‌باشد (شدلر و وسترن، ۲۰۰۴).
سازمان شخصیتی نوروتیک
سطح بعدی اختلال شخصیت، “سازمان شخصیتی نوروتیک” است که با تثبیت هویت بهنجار، تسلط دفاع‌های مبتنی بر سرکوبی، و واقعیت سنجی با ثبات مشخص می‌گردد. این سطح سازماندهی روانشناختی با ظرفیت برقراری روابط عمیق و مراقبت از دیگران و سیستم کاملاً یکپارچه ارزش‌های درونی همراه است. سازمان شخصیتی نوروتیک با تحمل اضطراب، کنترل تکانه، کارآیی و خلاقیت در کار، و ظرفیت علاقه جنسی و صمیمیت هیجانی که تنها با احساس گناه ناخودآگاه مختل می‌شود، مشخص می‌شود و در الگوهای پاتولوژیک خاص تعامل در رابطه با صمیمیت جنسی منعکس می‌گردد (فوناگی و تارگت، ۲۰۰۸). سازمان شخصیتی نوروتیک شامل شخصیت هیستریک، شخصیت افسرده- مازوخیست، شخصیت وسواسی، و بسیاری از اختلالات شخصیتی که اجتنابی نامیده می‌شوند، یا به عبارتی، “کاراکتر فوبیک” ادبیات روان تحلیل گری است، می‌باشد (شدلر و وسترن، ۲۰۰۴).
سازمان شخصیتی نوروتیک براساس انعطاف ناپذیری کاراکتر از شخصیت بهنجار متمایز می‌گردد. عدم انعطاف پذیری کاراکتر می‌تواند به صورت فعال شدگی خودکار مجموعه‌های سازمان یافته صفات شخصیتی تعریف شود که به درجات کمتر و بیشتر غیرانطباقی بوده و تحت کنترل ارادی نیستند. در اختلالات نوروتیک شخصیت، روابط موضوعی درونی تهدیدکننده، از بازنمایی‌های یکپارچه ای که هویت بهنجار را پوشش می‌دهند، جدا می‌شوند. عملیات دفاعی مبتنی بر سرکوبی که به حفظ این روابط موضوعی درونی کمک می‌کند، از حس غالب خود، جدا باقی می‌ماند و سازمان شخصیتی را انعطاف ناپذیر می‌سازد و نهایتا مسئول صفات شخصیت نوروتیک است. همانطور که قبلا توضیح داده شد، روابط موضوعی درونی که از حس غالبِ خود طرد می‌شوند، به طور خاصی تظاهرات نوسان دار و کمتر یکپارچه ای از تکانه‌ها، آرزوها و ترس‌های جنسی، وابستگی و پرخاشگری با تعارضات پیرامون غلبه مسائل جنسی هستند (کلونینجر، ۲۰۰۰).
فرایند روان‌درمانی‌پویشی کوتاه مدت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:38:00 ق.ظ ]




۲ ـ هویت مهلت خواه ( وقفه هویت یابی )
۳ ـ هویت زود هنگام ( ضبط هویت )
۴ ـ هویت سردرگم ( پخش هویت )
۱۰ ـ ۳ ـ ۱ نظریه اریکسون :
اریکسون در سال ۱۹۶۸ در کتاب هویت جوانی و بحران یک چارچوب نظری در زمینه شکل گیری هویت و سنجش آن ارائه نمود ( آدافر ۱۹۹۹ ) .
او نوجوانی را مرحله ای از رشد می بیند که در آن احساس هویت به دست می آید به نظر وی ، نوجوانی خلائی بین کودکی و بزرگسالی است وقفه روانی لازمی است که زمان و انرژی را به نوجوان برای آزمایش نقش و تصور آن میدهد . افرادی که با احساس هویت خود نیرومندی از این مرحله بیرون می آیند برای رو به رو شدن با بزرگسالی به اطمینان و قطعیت مجهز هستند و آنهایی که در رسیدن به هویت منسجم ناکامی مانند دچار سردرگمی نقش می شوند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از دیدگاه اریکسون هویت وحدتی است که بین سه سیستم زیستی ، اجتماعی و روانی به وجود می آید و بدان وسیله نوجوان می داند که کیست چه می خواهد و به جه جامعه و فرهنگی تعلق دارد اهداف آینده اش را به خوبی می شناسد در صورتی که چنین وحدتی حاصل نشود نوجوان دچار پریشانی می گردد و به اختلالات رفتاری و روانی گوناگون گرفتار می آید .
اریکسون به اهمیت متن اجتماعی به خاطر ارائه چیزی برای جستجو و چیزی که می تواند حقیقت باشد تاکید می کند و نسل والدین را مسئول ارائه یک چارچوب ایدئولوژیک به نوجوانان می داند حتی اگر این ارائه فقط به منظور فراهم ساختن در برابر نوجوانان باشد که از آن سرپیچی کنند و به ارزشهای خود ساخته روی آورند ( کروگر[۱۵۸] ۱۹۹۶ ) .
اریسکون (۱۹۶۸)اصطلاح بحران هویت را برای فرایند فعال توصیف خود به کار برد و از نظر او بحران یک مرحله تغییر یک لحظه قطعی در هنگامی است که رشد باید از یک راه یا راهی دیگر پیش برود یکپارچگی منابع رشد برای بهبود و تمایز بخشی بیشتر است .
اریکسون معتقد است شکل گیری موفقیت آمیز هویت به خصوصیت وفاداری منجر می شود که عبارت از توانایی زیستن بر طبق وظیفه شناسی و ثبات قدم است علی رغم تضادهایی که ناگزیر در بین ارزشها اتفاق خواهد افتاد ( کاروروشی ببر ۱۹۹۶ ، به نقل از شیخ روحانی ۱۳۸۱ ) .
طبق نظر اریکسون ۱۹۶۸ رشد احساس هویت حداقل ۲ معنا در پی دارد :
۱ ـ ما یک معنا بنیادی از اینکه چه کسی هستیم داریم که در طول زمان نسبتا ثابت است .
۲ ـ بین دیدگاه ما از خودمان و نظر دیگران راجع به ما تقریبا همخوانی وجود دارد (مردیها،۱۳۸۲).
مروری بر پیشینه تحقیق
شیخاوندی[۱۵۹] در مقاله ای به عنوان تأخیر در تکوین هویت ایرانی در جریان تجدد “پس از طرح مسئله و مروری گذرا به مختصات هویت” و مرجع های مادی، جسمی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی- جامعوی به خاستگاه هویت های دهشی(محول)[۱۶۰]، خونی، خاکی و فرهنگی بطور عام می پردازد و سرانجام در بخش یکم روی “هویت ایرانی” به عنوان “هویت ملی” یا جامعتی تأکید می کند. در بخش دوم، مسئله تحول هویت های ایلی-قبیله ای در جریان گذارد و اجتماعات فرد قوی- محلی به جامعه مدرن ملی و در نتیجه تکوین تدریجی ملت و همبستگی ملی، به عنوان یک پدیده تاریخی سیاسی جامعوی مطرح می شود که طی آن به مولفه های تکون ابعاد سرزمینی-زبانی، نهادهای دینی، دولتی، ارتباطات، اقتصاد کلان و ایران شمول و تأمین یکپارچگی سیاسی- جامعتی و اشتراکات نسخه های زمانی، زبانی، عادی و … اشاره دارد. بخش سوم شامل تجزیه و تحلیلی است از متن (شناسنامه) به عنوان یک سند(جامعوی) دو لنزه که حاوی هویت های ذهنی و کنشی (محول و محقق) پیدا و پنهان است. در بخش چهارم علل تأخر در تکون “هویت ایرانی” یا ” کشور روند” مطرح می شود که نویسنده آن را ناشی از تأخیرتاریخی- سیاسی در تشکیل نهادهای مدرن ملی از یک سو و ترویج و تعمیم رسانه های فرهنگی- آموزشی و پیوند “پیرامون” به مراکز از سوی دیگر می داند در پایان پیشنهادهایی را برای تربیت حس همبستگی ایرانی و تقویت و درونی کردن آن ارائه می دهد. ( شیخاوندی، ۱۳۷۹)
ترلسلی[۱۶۱] وقایعی، در پژوهشی با عنوان “هویت های جمعی و جهانی شدن” به تحلیل یکی از مباحث مربوط به گفتمان هویت های جمعی فرد و مکان و ارتباط آن با جهانی شدن پرداخته و با بررسی دیدگاه های کلاسیک جامعه شناسی و گفتمان پست مدرنیسم و نیز نظریه اندیشمندان متاخر به نقایص نظری و روش شناختی کار اشاره کرده.
ارشد خرگردی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان “عوامل اجتماعی موثر در بحران هویت در بین دانشجویان کارشناس دانشگاه تبریز” بحران هویت را موضوعی می داند که مورد توجه روانشناسان و جامعه شناسان بحران هویت را در حالت گذرا از جامعه سنتی به صنعتی ریشه یابی می نماید، در این تحقیق توجه اصلی به متغیرهای اجتماعی موثر بر بحران هویت بوده لذا برخی فاکتورها همچون ضعف ارزشهای فرهنگی، ضعف ارزشهای مذهبی-ضعف ارزشهای مذهبی و ضعف عزت نفس شناسایی گردید و برای تبیین رابطه منطقی بین متغیرهای فوق و بحران هویت از نظریه های گوناگون استفاده شده است که عبارتند از نظریات جرج هربرت مید، چارلز هورتن کولی، تالکوت پارسوتر، ابن خلدون و پیتر بورک در آخر این پژوهش نتیجه می گیرد که برخی از عوامل تأثیر گذار در بحران هویت عوامل اجتماعی می باشد. (ارشد خرگردی[۱۶۲] ۱۳۸۱)
باقری[۱۶۳] در تحقیقی با عنوان “عناصر تشکیل دهندۀ هویت در بین دانشجویان دانشگاه تبریز” در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد. چنین بیان می دارد که هویت یک ماهیت ترکیبی دارد و نمی توان تعریفی جامع و مانع از آن ارائه کرد؛ هویت یک مفهومی است که هم زمینه های فردی و هم زمینه های روانی- اجتماعی دارد و دارای ابعاد مختلفی است که نسبت به زمان و مکان و شرایط اجتماعی-اقتصادی و سیاسی تغییر می کند. او ایران را به عنوان یک جامعه در حال گذرا دارای سه عنصر عمده هویتی دینی ( بعد اعتقادی، شناختی؛ مناسکی، پیامدی و تجربی)، هویت ملی (تاریخ مشترک، زبان مشترک، سرزمین و زادگاه مشترک، ساختار سیاسی مشترک و منافع مشترک) و هویت مدرن(با ابعاد مدرنیته حقوقی-سیاسی، مدرنیته تکنیکی-اقتصادی و مدرنیته روحی روانی) می داند. این مطالعه در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز با روش پیمایش و بهره گیری از تکنیک مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفته. روش نمونه گیری طبقه بندی به تفکیک دانشکده و جنسیت پاسخگویان بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. و نتایج ذیل بدست آمده است.
هرقدر جامعه به سمت مدرنیته حرکت می کند، هویت مدرن جای هویت ملی و دینی را می گیرد.
میزان عناصر هویت (ملی، دینی و مدرن) در میان هرکدام از دانشجویان دانشگاه تبریز متفاوت است. میزان هویت مدرن دانشجویان ۲۷/۸۵ نسبت به هویت ملی ۵۴/۷۵ و هویت دینی با ۹۷/۷۳ بیشتر است.
نتیجه کل تحقیق چنین است که بین هویت مدرن و مشخصات فردی دانشجویان رابطه معناداری وجود ندارد چراکه دانشجویان به سمت هویت مدرن و مدرنیته حرکت می کنند. (باقری ،۱۳۸۲).
آلمادر تحقیقی در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان “بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت فرهنگی دانش آموزان سال سوم دبیرستان منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران” اینگونه نتیجه می گیرد که:
خانواده و مدرسه بیش از سایر عوامل جامعه پذیری در شکل گیری هویت فرهنگی دانش آموزان مؤثر است.
به علت کنترل خانواده بر ارتباط دانش آموزان با دوستان و همسالان فرد در جامعه آماری، عامل همسالان تأثیر مهمی در شکل گیری هویت فرهنگی نداشته است.
موقعیت اجتماعی خانواده تأثیری در شکل گیری هویت فرهنگی دانش آموزان نداشته است.
تحلیل ها نشان داده که شخصیت فردی یا “من فاعلی” تنها عاملی است که بطور مستقیم در هویت فرهنگی این گروه موثر بوده است.
مشارکت خانواده در فعالیت های سیاسی-عبادی بیش از سایر عوامل در شکل گیری هویت فرهنگی موثر بوده است.
عوامل ذهنی و تعلقات نظری بیش از عوامل عینی و مشارکت عملی واریانس هویت فرهنگی را تشکیل می دهد.
مشارکت دانش آموزان در محیط آموزشی از عوامل مهم جامعه پذیری و ایجاد تعلیق به جامعه است.
دلفانی[۱۶۴] در پایانه نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان “مطالعه و بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی جوانان شهر بابل” ابعاد مختلف هویت اجتماعی را هویت دینی، هویت ملی، و هویت خانوادگی برمی شمارد و مولفه های موثر بر هویت اجتماعی جوانان را پایگاه اقتصادی-اجتماعی، میزان رضایت از خود، توانایی عقلانی کردن امور، میزان اعتماد به نفس، گستره شبکه ارتباط می داند. دلفانی این پژوهش را به روش پیمایش و با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه به انجام رسانده و جامعه آماری او را تمام جوانان (زن و مرد) ۲۹-۱۸ سال شهر بابل تشکیل داده اند.
در این تحقیق تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از تکنیک آماری کای اسکوئر و گاما صورت پذیرفته نتایج تحقیق به شرح زیر بوده است. از پنج متغیر مستقل، بین پایگاه های اقتصادی اجتماعی و هویت اجتماعی و سه بعد. پیش گفته آن رابطه معنا دار و معکوس وجود دارد و بین متغیرهای توانایی عقلانی کردن امور، میزان اعتماد به نفس، گستره شبکه ارتباطی و هویت اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیم وجود دارد و بین متغیر میزان رضایت از فرد و هویت اجتماعی و نیز سه بعد هویت خانوادگی-هویت دینی و هویت ملی رابطه معناداری وجود ندارد. (دلفانی،۱۳۸۴)
بررسی عوامل فرهنگی-اجتماعی موثر در هویت اجتماعی جوانان شهر هشتگرد به صورت مطالعه موردی می باشد که به شیوه پیمایش انجام شده است. (مهدی اصل زعیم[۱۶۵]- زمستان ۱۳۸۶)
اطلاعات لازم این پایان نامه از طریق پرسشنامه از جمعیت نمونه ۳۷۶ نفری جوانان ۲۹-۱۵ سال هشتگرد به نسبت مساوی زن و مرد و به صورت تصادفی جمع آوری گردیده است. دراین بررسی جهت تبیین و تحلیل موضوع پژوهش از نظرات آنتونی گیدنز بهره گیری شده و متغیرها به صورت تعاملی با یکدیگر در نظر گرفته شده اند و از نظریات گیدنز متغیرهای رضایت از خود، اعتماد به نفس، اعتماد بنیادین، توانایی عقلانی کردن امور، گستره شبکه ارتباطی، پایگاه اقتصادی اجتماعی استخراج شده و متغیر هویت اجتماعی نیز در سه بعد هویت ملی، دینی و خانوادگی مورد بررسی قرار گرفته است. در پردازش اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی بهره گیری شده از جمله برای ثبت فرضیات مبنی بر همبسته بودن متغیرها از ضریب همبستگی کندال تائو و ضریب اسپیرمن و برای آزمون معناداری تفاوت متغیرها بین دو گروه مردان و زنان از آزمون مان وایت نی استفاده شد که نتایج تحقیق نشان داد که بخش عمده ای از متغیرهای پیش گفته با یکدیگر همبسته می باشند به گونه ای که بیشترین همبستگی را متغیرهای رضایت از خود، اعتماد به نفس- توانایی عقلانی کردن امور، هویت ملی، هویت دینی و هویت خانوادگی با یکدیگر داشته اند و متغیرهای اعتماد بنیادین، گستره شبکه ارتباطی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی کمترین همبستگی را با سایر متغیرها از خود نشان دادند و نتایج پژوهش حاکی از این مهم است که ۷۳ درصد از پاسخگویان دارای هویت ملی در حد بالا، ۷۳ درصد دارای هویت دینی درصد بالا و ۸۵ درصد دارای هویت خانوادگی در حد بالا می باشند. هویت ملی با ضریب همبستگی ۴۲۲/۰ با هویت دینی همبسته می باشد و با ضریب ۲۸۹/۰ با هویت خانوادگی همبسته است.
با توجه به اهمیت موضوع هویت و شکل گیری آن در ابعاد و انواع مختلف از سنین نوزادی و کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی ، اساس تمرین تکلیف هر فرد آگاهی و پذیرش خود می باشد . هویت خود و کتبی خود را دریابد . از این رو ، روانشناسان علوم اجتماعی ، نظریه پردازان و بسیاری از پژوهشگران به تحقیق و بررسی در مورد هویت پرداخته اند . ازجمله تحقیقی که در این رابطه انجام شد . بررسی و مقایسه انواع هویت در ابعاد اعتقادی و روابط بین فردی در دانشجویان دختر وپسر دانشگاه شهید چمران اهواز که توسط حسین شکُرکن[۱۶۶]…و کمتر مرتضی امیدیان[۱۶۷] – دکتر بهمن نجاربان[۱۶۸] دکتر جمال تحقیقی انجام شد . این پژوهش به منظور بررسی و ضیعت هویت از نظر نحوۀ توضیح افراد در چهار حالت هویت سرد رگم – زود هنگام – مهلت خواه – و کسب شده در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز از طراحی و اجرا شد . فرضیه اصلی این پژوهش یعنی تفاوت معنی دارد و فراوانی چهار نوع هویت ذکر شده در کل نمونه و دانشجویان دختر وپسر با بهره گرفتن از روش آماری مجذور مورد تحلیل قرار گرفت و فرضیه پژوهشی در کل نمونه و دانشجویان دختر وپسر تأیید گردید همچنین در ابعاد هویت – اقتصادی و روابط بین فردی در کل نمونه و دانشجویان دختر و پسر تأیید گردید نتایج با توجه به دیدگاه اریکسون و مارسیا مورد بحث قرار گرفت .
تحقیق دیگر که توسط مرتضی امیدیان و حسین شکرکن.. صورت گرفت.
مقایسه ی وضیعت هویت یابی در دانش آموزان دختر و پسر مقطع پیش دانشگاهی خوزستان می باشد .این پژوهش برای مقایسه ی وضیعت هویت یابی در دانش آموزان دختر وپسر پیش دانشگاهی استان خوزستان اجرا شد . ۵۰۰ دانش آموز دختر وپسر بصورت تصادفی انتخاب و به شکل تجدید نظر شدۀ آزمون هویت بنیون و آدفرآزمون شده اند .آزمونی ها در حالت های هویت سردرگم – زودهنگام ، مهلت خواه و کسب شده در هویت کلی و بعد اقتصادی و بعد روابط بین فردی و حوزه های فردی این دو بعد با هم مقایسه شدند از نظر هویت کلی ، تنها در هویت سردرگم تفاوت دو جنس معنا دار بود و پسرها نمرۀ بالاتر از دختران داشتند و در بعد اقتصادی در هیچ حالتی تفاوت معنا دار نبود ولی در روابط بین فردی نمرۀ هویت سردرگم نمرۀ دخترها و در هویت زودهنگام نمرۀ پسرها بیشتر بود در حوزۀ مذهب ، حالت سردرگم در پسرها بیشتر بود و درحوزۀ ملیت در دو حالت کسب شده و زود هنگام نمرۀ دخترها بیشتر بود و نتایج با توجه به دیدگاه مارسیا و اریکسون بررسی شد.
تحقیق دیگری بررسی تأثیر انسجام و انعطاف پذیری خانواده بر شکل گیری هویت در نوجوانان بوسیله محمد رضا رزمی برای اخذ کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی تربیتی از دانشگاه شیراز این تحقیق به هویت یابی فرایندی خودکار و غیر ارادی نبست بلکه تحت تأثیر عوامل بیرونی جو خانواده قرار دارد . پژوهش حاضر نیز با هدف تعیین تأثیر سطوح با لا و پایین انجام و انعطاف پذیری در خانواده بر شکل گیری هویت در ابعاد «تعهد»و «اکتشافت »و حیطه های«ایدئولژیک»و «بین فردی » . در ارتباط با شغلی ، مذهبی ، سیاسی ، ارزش یابی ، دوستی ، خانواده ، روابط دختر وپسر ، نقش های جنسی انجام شد.
نمونه ی مورد مطالعه ۵۵۱ نفر از دانش آموزان سال سوم دبیرستان شیراز و دانشجویان سال اول دانشگاه شیراز ۱۲۹ نفر دانشجو پسر و ۱۳۳ دانشجو دختر ۱۵۰ دانش آموز پسر و ۱۳۹ دانش آموز دختر بود . ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های «انسجام خانواده » «انعطاف پذیری مثبت»و«فرایند هویت خود»(EIPQ) نتایج بدست آمده حکایت از آن داشتند که سطوح بالا و پائین انسجام خانواده ، تأثیر معنی داری بر نمرات بعُد «اکتشاف» افراد دارند.(F(44901) = ε۱۹، P=%2 و غیر ……..
و به طور کلی این پژوهش نشان می دهد که انسجام و انعطاف پذیری خانواده ،به گونه ای معنی دار ، شکل گیری هویت نوجوانان دختر و پسر را تحت تأثیر قرار می دهد .
تحقیق خانمها گودرزی[۱۶۹] و نیک فرجام ( دانشجوی کارشناس ارشد ) دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با پایگاه هویت و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد در این تحقیق به بررسی رابطه پایگاه هویت و ویژگیهای شخصیتی و تعیین اثر احتمالی ویژگیهای شخصیتی بر چگونگی شکل گیری هویت طرح ریزی و انجام شده است .
جامعه پژوهش دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد بودند به منظور بررسی فرضیه اصلی بر اساس فرمول مورگان برای جامعه ای به حجم ۱۲۰۰ نفر و با توجه به امکانات و یکسری محدودیتها ، آزمونها بر روی نمونه ای با حجم ۱۲۰ نفر اجرا شد پایگاه هویت به وسیله آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت تجدید نظر دوم سنجیده شده و هر یک از آزمودنی ها در یکی از پایگاه های دستیابی تعلیق ممانعت و پراکندگی قرار گرفتند ویژگی های شخصیتی به وسیله آزمون شخصیتی ۱۶ عاملی کتل سنجیده و آزمودنی ها در هر یک از عوامل کتل از عوامل کتل در دو گروه بالا ( کسب نمرات ۱۰ ـ ۹ ـ ۸ ) و گروه پایین ( کسب نمرات ۳ ـ ۲ ـ ۱ ) قرار گرفتند نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که همبستگی معناداری بین برخی از ویژگی های شخصیتی و پایگاه های هویت وجود دارد و افراد گروه بالا و پایین عوامل شخصیتی کتل تفاوت معناداری در نمرات پایگاه های هویت نشان دادند در این تحقیق همچنین بین پایگاه های هویت و متغیرهای ترتیب تولد وضعیت تاهل و رشته تحصیلی معنادار به دست آمد .
مقاله ای در رابطه با مولفه های هویت ملی با رویکرد پژوهشی توسط سید رحیم ابوالحسنی در سال ۱۳۸۶انجام گرفته ولی در مورد هویت ملی از عوامل اصلی پایداری نظام های سیاسی و اجتماعی است لذا یکی از اهداف و حوزه های اصلی جامعه پذیری سیاسی در همه نظام های سیاسی را تقویت و باز تولید هویت ملی تشکیل می دهد اما این امر مستلزم شناخت و ارزیابی دقیق وضعیت هویت ملی در هر نظام اجتماعی است ولی برای این سنجش لازم است ابعاد عناصر و مولفه ها وشاخص های هویت ملی تعیین تا امکان اندازه گیری علمی به وجود آید .
هویت ملی ابعاد جامعه ای ، تاریخی ، جغرافیایی ، فرهنگی و سیاسی است که هر یک از ابعاد دارای مولفه ها و شاخص های خاصی می باشند .
مقاله ای در رابطه با نقش دانشگاه در حل بحرانهای فرهنگی و اجتماعی جامعه توسط سید مرتضی مردیها[۱۷۰]پژوهش شد که ایشان به جایگاه آموزش و پرورش علمی دانشگاه و مسئولیتهایی که دانشگاه در رابطه با بحرانهای فرهنگی و اجتماعی که در دانشجویان به وجود می آید پرداخته است.
مردیها دانشگاه را به عنوان متصدی علم و فرهنگ تعریف کرد و بخشی از مسئولیت جامعه پذیری و فرهنگ مداری شهروندان را بر عهده ی آن گذاشته و انتظار می رود که در تصحیح انحرافات ایفای نقش کند . یا اینکه فرهنگ را به صورت مشخص و مستقیم در حوزه ی کارکرد دانشگاه بدانیم یا نه به این سوال بپردازیم که تا چه حد مجموعه یی به نام آموزش عالی می تواند بیرون از بحران های اجتماعی و فرهنگی برای آنها به تدوین راه حل بپردازد و اگر بنا به ماهیت و ضرورت چنین امکانی برای آن فراهم نیست تاثیر آن بر فرهنگ و اجتماع از طریق چه ساختاری صورت می گیرد .
اکبر راهنما ، صابر عبدالملکی درمورد نقش دانشگاه جنسیت ، هیجانات و شناخت در شکل گیری هویت جوانان درسال ۱۳۸۷درغالب مقاله پژوهشی انجام دادند، هدف مقاله به بررسی مبانی نظری هویت به منظور تعیین نقش دانشگاه ، جنسیت ، هیجانات و شناخت در شکل گیری هویت جوانان است لذا ابتدا به ارائه تعاریف و دیدگاه های مدنظر درباب هویت و تقسیم بندی های موجود در آنها پرداخته شد و طرح مفاهیمی از قبیل خود و دیگری خود و فرهنگ اقدام شده سپس با بررسی نظریات و مطالعات به تبیین نقش متغیرهای دانشگاه ، جنسیت ، هیجانات و شناخت در شکل گیری هویت پرداخته شده و در نهایت پیشنهاداتی نیز در این باب ارائه شده است .
در مورد هویت یابی عقیدتی و بین فردی دانش آموزان شاهد در مقاطع تحصیلی سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی شاهرخ مکوند حسینی ، طیبه طبری برای اخذ کارشناسی ارشد، به این منظور تعداد ۲۰۵ = N نفر از نوجوانان دختر و پسر شاهد در مقاطع تحصیلی ذکر شده از نظر هویت یابی عقیدتی و بین فردی با بهره گرفتن از پرسشنامه ی هویت یابی آدافر بررسی و با همتایان عادی شان مقایسه شدند . نتایح حاکی از این است که نوجوانان شاهد بدون در نظر گرفتن مقطع تحصیلی شان هم از لحاظ عقیدتی و هم از لحاظ بین فردی در منزلت هویتی بحران زده به گونه ی معنادار تجمع بیشتری یافته اند در حالی که بررسی مقاطع تحصیلی به طور مجزا فراوانی یکسان نوجوانان شاهد پسر مقطع تحصیلی سوم دبیرستان را در منزلتهای چهار گانه منعکس ساخت . بررسی های دیگر نیز نشان داد که نوجوانان پسر و دختر شاهد در هر دو مقطع تحصیلی هیچ تفاوتی با همتایان عادی خود ندارند و همگی در مرحله سوم هویت یابی از درصد فراوانی بالاتری نسبت به منزلت های دیگر برخوردارند .
در رابطه با تاثیر رسانه بر شکل گیری هویت امیرفخرایی[۱۷۱] در مقاله ای رابطه میان هویت و زبان رسانه ها در جریان جامعه پذیری افراد می پردازد و نقش رسانه ها را به عنوان یکی از عوامل جامعه پذیری در زمینه ی هویت بخشی به گروه های مختلف مخاطبان بیان می کند یکی از جلوه های زبان رسانه ها ، رسانه های دیداری و شنیداری است رسانه جهت واقع نمایی و ارتباط عمیق تر شخصیت هایش با مخاطبان زبانهای مختلف با آنها ارتباط برقرار می کند در این مقاله به نظریه های مختلف هویتی پرداخته و نقش رسانه را بر هویت افراد و گروه های مختلف اجتماعی و همچنین فضاهای گوناگون در محدوده ی فرهنگهای متفاوت و حفظ استقلال فرهنگی پرداخته شده .
رساله ی دکتری در رابطه با تعیین وضعیتهای هویتی و ارتباط آن با سبکهای هویتی و افسردگی در نوجوانان تهرانی انجام شد که ابتدا وضعیت هویت ایدئولوژیکی و بین فردی و همچنین سبک های هویتی نوجوانان پسر و دختر افسرده و غیر افسرده در وضعیتهای مختلف هویتی مقایسه گردید . این پژوهش پس رویدادی از نوع مقطعی توصیفی بوده که ابتدا ۴۶۷ نوجوان تهرانی ۲۳۵ دختر و ۲۳۲ پسر از چهار منطقه آموزش و پرورش تهران در مقاطع پیش دانشگاهی به طور خوشه ای انتخاب گردیده و یافته های این پژوهش نشان میدهد که نوجوانان تهرانی از لحاظ وضعیت هویت ایدئولوژیکی و بین فردی بیشتر در وضعیت هویت ایدئولوژیکی دختران و پسران تفاوت معنادار وجود داشت به طوری که دختران بیشتر در وضعیت مهلت خواه و پسران به طور مساوی در وضعیت هویت سردرگم و مهلت خواه قرار داشتند نتیجه این بررسی نشان داده نوجوانان تهرانی کمتردر وضعیت کسب شده بود و همچنین بین سبک ها و وضعیتهای هویتی ارتباط وجود دارد .
هنجارهای اجتماعی ، ارزشها ، عزت نفس و هویت :
به منظور برسی بی هویتی اجتماعی به عنوان عاملی برای گرایش به غرب ، اشراقی[۱۷۲] ، ابوالفضل (۱۳۷۷ ) در رساله ی کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تربیت مدرس به مقایسه ی نوجوانان متظاهر به الگوهای غربی و رپ و هوی متال و نوجوانان غیر متظاهر در میزان احساس بی هویت اجتماعی و هویت یابی در الگوهای غربی پرداخت . به این منظور یک نمونه ۱۹۲ نفری از نوجوانان دختر و پسر متظاهر و غیر متظاهر انتخاب گردیدند . این نمونه از سه منطقه ی شهر تهران ( بالا ، متوسط و پایین ) انتخاب گردیدند . نتایج موید این فرضیه بود که هر چه احساس هویت اجتماعی در افراد پایین تر باشد گرایش آنها به الگوهای غربی بیشتر است راه حل پیشنهادی توسط محقق ، ایجاد محقق ، ایجاد عوامل زمینه ساز احساس هویت اجتماعی و ایفای نقش آنها متناسب با الگوها و هنجارهای جامعه ی خودی است برای تجزیه و تحلیل این موضوع از ترکیب دید گاه های جامعه شناسی ، روان شناسی اجتماعی ، روان شناسی و نظریه های هویت اجتماعی استفاده شد از مباحث نظری این نتیجه ی کلی که حاصل شد که ضعف و ناکامی نظام اجتماعی ( نهاد خانواده ، مدرسه ، رسانه های گروهی ، دولت و . . . ) در احساس بی هویتی اجتماعی و در نتیجه گرایش ساختاری و کنشی به الگوی غرب موثر است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ق.ظ ]




Earnings Per Share =

———————————————

Number of Common Shares Outstanding

Net incom:
Net income = total revenues- total expenses
ﺗﻔﺎوت ﺑﯿﻦ ﺳﻮد ﻫﺮ ﺳـﻬﻢ ﺳـﺎل:
اﯾـﻦ ﻣﺘﻐﯿـﺮ از ﺗﻔﺎوت ﺑﯿﻦ ﺳﻮد ﻫﺮﺳﻬﻢ ﺳﺎل ﺟﺎری و ﺳﻮد ﻫﺮ ﺳـﻬﻢ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣـﯽاﯾـﺪ.ﺑـﺮاﺳـﺎس ﻧﻈﺮﯾـﻪ ﺛﺒـﺎت رﻓﺘﺎری ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻔﺎوت ﻣﺜﺒﺖ ﺑﯿﻦ ﺳﻮد ﻫﺮ ﺳـﻬﻢ ﺳـﺎل ﺟﺎری در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑـﺎ ﺳـﺎل ﻗﺒـﻞ ﺑﯿﺸـﺘﺮ ﺑﺎﺷـﺪ ، اﻧﺘﻈـﺎرﻣﯽرود ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﺑﻪ ﻃـﻮر ﺧﻮدﮐـﺎر ﺑـﺮای ﺧﺮﯾـﺪﺳﻬﺎم اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ(بنی مهد ۱۳۹۲).

رابطه بین ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺪﻫﯽ و ﮐﯿﻔﯿﺖ شرکت

ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺪﻫﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ و ﻧﺮخ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ آن در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﺑﺎزده ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺳﻬﺎﻣﺪاران ، راه ﺣﻞ ﻣﻄﻠﻮب ﺗﺮی ﺑﺮای ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد اﻣﺎ آﻧﭽﻪ درﺧﺼﻮصاﻋﻄﺎی وام اﻋﺘﺒﺎر اﻫﻤﯿﺖ دارد، ﺗﻮان ﭘﺮداﺧﺖ اﺻﻞ و ﺑﻬﺮه وام ﺑﺮای اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن و اﻋﺘﺒﺎرات ﭘﺮداﺧﺘﯽ ﺗﻮﺳﻂ وام ﮔﯿﺮﻧﺪه ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﻤﻮﻣﺎ ﯾﮑﯽ از راﻫﮑﺎرﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن . ﺟﻬﺖ ارزﯾﺎﺑﯽ ﺗﻮانﭘﺮداﺧﺖ اﺻﻞ و ﺑﻬﺮه وام ﺑﻪ آن ﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮرﺳﯽ ﺻﻮرت ﻫﺎی ﻣﺎﻟیﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﯿﺎنﺻﻮرت ﺳﻮد و زﯾﺎن و ﺑﻪ وﯾﮋه رﻗﻢ ﺳﻮد ﻗﺒﻞ از ﺑﻬﺮه از اﻫﻤﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ اﻣﺎ آﻧﭽﻪﻣﻮﺟﺐ دﻏﺪﻏﻪ ﺧﺎﻃﺮ ، اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن در اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﻮد ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ اﯾﻦ رﻗﻢ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده ازروﯾﮑﺮدﺗﻌﻬﺪی اﺳﺖ.
ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪدی ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ شرکت اﺛﺮﮔﺬار ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﭘﺎره ای از اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ، ذاﺗﯽ و ﻏﯿﺮ اختیاری بوده وبرخی دیگر اختیاری می باشند.از جمله عوامل اختیاری اثر گذار بر کیفیت شرکت می توان به بدهی های یک شرکت اشاره کرد.در ﻣﻮرد ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺪﻫﯽ و ﮐﯿﻔﯿﺖ شرکت، دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ ﺷﺎﻣﻞ ارﺗﺒﺎط ﺧﻄﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ، ﺧﻄﯽ ﻣﻌﮑﻮس و ﻏﯿﺮ ﺧﻄﯽ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ
دﯾﺪﮔﺎه ﺧﻄﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺑﺪﻫﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ شرکت اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﭼﺮا ﮐﻪ اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن ﺑﺮای اﻋﻄﺎی اﻋﺘﺒﺎر، ﺻﻮرت ﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﺷﺪه درﺧﻮاﺳﺖ ﻧﻤﻮده و ﻫﺮﭼﻪکیفیت ااﻃﻼﻋﺎت اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ،اعطای اعتبار راحت تر صورت میگیرد.ﻟﺬا از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﮐﻨﺘﺮل ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﺮ اﻋﺘﺒﺎر ﮔﯿﺮﻧﺪﮔﺎن اﻋﻤﺎل ﮐﺮده و ﺑﺎﻋﺚ اراﺋﻪ اﻃﻼﻋﺎت دﻗﯿﻖ و ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ از ﺳﻮی آن ﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪدﯾﺪﮔﺎهﺧﻄﯽ ﻣﻌﮑﻮس ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮان ﺑﺮایدرﯾﺎﻓﺖاﻋﺘﺒﺎرﺗﻤﺎﯾﻞدارﻧﺪاﻃﻼﻋﺎتﻣﺎﻟﯽﺷﺮﮐﺖ را دﺳﺘﮑﺎری ﮐﺮده و وﺿﻌﯿﺖ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻄﻠﻮب ﺗﺮی را ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺑﮕﺬارﻧﺪ،در نتیجه با افزایش بدهی کیفیت اطلاعات کاهش می یابد .
دیدگاه غیر خطی بیانگر آنست که باتوجه به صحت دلایل ۲ دیدگاه قبل نمی توان یک رابطه خطی پایدار بین تامین مالی از طریق بدهی وکیفیت شرکت در نطرگرفت. ﻧﺘﺎﯾﺞ آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﯿﻪ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺤﻠﯿﻞ ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺪﻫﯽ و ﮐﯿﻔﯿﺖ شرکت در ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮاﻦ حاکی از وﺟﻮد راﺑﻄﻪ ﺳﻬﻤﯽ ﮔﻮن(درجه ۲) بین تامین مالی از طریق بدهی و کیفیت شرکت است.به گونه ای که با افزایش سطح بدهی شرکتها کیفیت سود ابتدا کاهش و سپس افزایش می یابد.(هادی امیری و هاجر محمدی خورزوقی ۱۳۹۱).
Leverage:
نسبت اهرمی یا Leverage ratio: - نسبت اهرمی تعاریف مختلفی دارد که تمامی آنها حاکی از نحوه و چگونگی تامین مالی شرکت در تعهدات مالی خود دارد. با وجود تعاریف مختلف اهرم مالی، اما تمامی این تعاریف به گونه ای حاکی از رابطه بین بدهی ها، دارایی ها، حقوق صاحبان سهام و هزینه بهره تسهیلات است. معروف ترین این تعاریف نسبت بدهی های کل به حقوق صاحبان سهام است. هرچند برخی از منابع دیگر مانند CFA آن را نسبت دارایی به حقوق صاحبان سهام تعریف کرده اند.
از طرفی نسبت اهرمی شرکت نسبت کل بدهکاری شرکت به مجموع دارایی‌های آن تعریف می‌شود. این نسبت می‌تواند تعبیری باشد از آن‌چه بعداز تصفیه شرکت برای سهام‌داران باقی می‌ماند. با این وجود این نسبت عموماً قادر نیست تخمین مناسبی از احتمال ورشکستگی شرکت را در آینده نزدیک بدهد. علاوه بر این، از آن‌جا که کل بدهکاری شرکت اقلامی نظیر حساب‌های پرداختنی را نیز شامل می‌شود که برای فعالیت‌های عملیاتی شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد (تا فعالیت‌های تأمین مالی) این نسبت اهرم بنگاه را بالاتر از آن‌چه هست نشان می‌دهد. همچنین این نسبت اهرمی از اقلامی نظیر ذخیره پایان خدمت کارکنان نیز تأثیر می‌پذیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعریف دوم نسبت اهرمی نسبت استقراض شرکت (مجموع تسهیلات مالی دریافتی کوتاه‌ مدت و بلند مدت) به کل دارایی‌های آن می‌باشد. این تعریف تنها دربردارنده آن دسته از بدیه‌های شرکت است که به آن‌ها بهره تعلق می‌گیرد. با این وجود،‌این تعریف نمی‌تواند این واقعیت را پوشش دهد که بعضی دارایی‌ها متقابلاً با بدهکاری‌ها تصفیه می‌شوند. به‌عنوان مثال، افزایش در اعتبار مبادلات باعث افزایش هم‌زمان حساب‌های دریافتنی و حساب‌های پرداختنی می‌شود؛ این امر به کاهش نسبت اهرمی مطابق با دومین تعریف می‌ انجامد.
سومین تعریف نسبت اهرمی، نسبت استقراض شرکت (مجموع تسهیلات مالی دریافتنی کوتاه‌مدت و بلندمدت) به خالص دارایی‌های آن می‌باشد. در این‌جا خالص دارایی‌ها اشاره به مجموع دارایی‌ها بدون احتساب بدهی‌های جاری (به استثنای تسهیلات مالی دریافتی کوتاه‌مدت) داد. این تعریف دیگر تحت تأثیر مسایل مربوط به مدیرتی دارایی‌های جاری شرکت نمی‌باشد. با این وجود آن دسته از بدهی‌های بلندمدت نظیر ذخیره پایان خدمت کارکنان که ارتباطی با فعالیت‌های تأمین مالی بنگاه ندارند بر این نسبت تأثیر گذاشته و آن را کاهش می‌دهند.
چهارمین و آخرین سنجه اندازه‌گیری نسبت اهرمی،‌نسبت مجموع استقراض شرکت و حقوق صاحبان سهام آن تعریف می‌گردد. در این سنجه اندازه‌گیری، به سرمایه در اختیار بنگاه توجه می‌شود؛ بنابراین، بهترین معرف تصمیمات تأمین مالی، گذشته بنگاه است.
در این پژوهش نسبت اهرمی شرکت i درسال t برابر است با نسبت بدهی ها به داراییها

پیشینه ی تحقیق:

داخلی
طالب نیا ودیگران( ۱۳۹۴) به بررسی نسبت های مختلف بدهی به عنوان شاخص تصمیمات مالی و طبقات ۵گانه صورت جریان وجه نقد به عنوان شاخص جریانات نقد پرداختند .مدل رگرسیونی استفاده کردند و رابطه معنا دار میان متغیرهای تصمیمات مالی (نسبت بدهی) و جریانات نقدی سال بعد مشاهده شد.
طبری (۱۳۹۳)به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر تصمیمات تأمین مالی و نسبت بدهی شرکتها می پردازد. در راستای دستیابی به این هدف، تأثیر کیفیت حسابرسی (بر اساس اندازه مؤسسات حسابرسی)به عنوان متغیر مستقل، بر نسبت بدهی به عنوان متغیر وابسته، با در نظر گرفتن تأثیر برخی متغیرهای کنترلی، مورد بررسی قرار گرفت. سازمان حسابرسی و مؤسسه حسابرسی مفید راهبر به عنوان مؤسسات بزرگ حسابرسی مبنی بر این که کارشان از کیفیت بالاتری برخوردار است، در نظر گرفته شد.نمونه های انتخابی شامل ۷۰۸سال- شرکت، از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۸۱-۸۸ بود. نتایج نشان میدهد که کیفیت حسابرسی بر نسبت بدهی شرکتها تأثیر معناداری ندارد. همچنین، با این که شرکتها به زمان بندی بازار مبادرت میورزند و مطابق با نظریه زمان بندی بازار، بین تغییرات در نسبت بدهی شرکتها و بازده انباشته سهام در گذشته رابط ای منفی وجود دارد، اما کیفیت حسابرسی تأثیر معناداری بر زمان بندی بازار شرکتها ندارد.
شهبازی و مشایخی (۱۳۹۳)، رابطه نسبت بدهی، اندازه و هزینه سرمایه شرکت با محافظه کاری از نوع مشروط و غیرمشروط در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کردند. برای بررسی این رابطه، تعداد ۹۱ شرکت در طی سال های ۱۳۸۳ الی ۱۳۹۰ انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق داده های پانل و با بهره گرفتن از الگوی اثرات ثابت انجام شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد بین نسبت بدهی و محافظه کاری در هر دو نوع مشروط و غیرمشروط رابطه مثبت و معناداری وجود دارد که مؤید این فرضیه است که قراردادهای بدهی یکی از مهم ترین منابع تقاضا برای محافظه کاری به شمار می روند. رابطه معنادار منفی اندازه شرکت تنها در الگوی محافظه کاری غیرمشروط مورد تأیید قرار گرفت.
کریمی و دیگران ۱۳۹۳، به بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی و حسابداری بر ساختار سرمایه ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از الگوی معاملات رگرسیون به ظاهر نا مرتب پرداختند .از نسبت بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت به عنوان متغیر حسابداری استفاده کردند.نتایج بدست آمده نشان دهنده ی تاثیر مثبت نسبت بدهی کوتاه و بلند مدت بر ساختار سرمایه است.
بنی مهد و عامری (۱۳۹۱) اثر شاخص مدیریت سود بر بدهی را در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶، را بررسی نموده است. روش پژوهش از نوع همبستگی می‌باشد. در این پژوهش متغیرهای مستقل، شامل شاخص مدیریت سود، اندازه شرکت، شاخص سودآوری، نسبت دارایی ثابت، رشد فروش، و متغیر وابسته نسبت بدهی می‌باشد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد مدیریت سود و اندازه شرکت با نسبت بدهی شرکتها رابطه‌ای ندارند. اما شاخص سودآوری و رشد فروش رابطه‌ای منفی با نسبت اهرمی و نسبت دارایی ثابت، رابطه¬ای مثبت با نسبت بدهی دارد. نتایج پژوهش رویکرد کارآیی تئوری اثباتی حسابداری درباره مدیریت سود، در توضیح و پیش‌بینی بدهی را تأیید نمی‌نماید.
کردستانی وعمران(۱۳۸۷) به بررسی عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه پرداختند. نظریه‌های موازنه ایستا و سلسله مراتبی عوامل همچون اندازه شرکت، فرصت‌های رشد، ریسک سود، سودهای تقسیمی، قابلیت مشاهده دارایی‌ها، سودآوری و صرفه جویی مالیاتی غیر از بدهی را بر ساختار سرمایه موثر در نظر می گیرند. در این تحقیق عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه بر اساس داده‌های۹۳ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۵ بررسی شده است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که بین اندازه شرکت و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری رابطه مثبت معناداری و بین صرفه جویی مالیاتی غیر از بدهی و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری و ارزش بازار رابطه منفی معناداری وجود دارد که مطابق با نظریه موازنه ایستا است. بین فرصت‌های رشد و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری مطابق با نظریه سلسله مراتبی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین نوسان پذیری سود و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری و ارزش بازار و بین نسبت پرداخت سود و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری بر خلاف پیش بینی‌های دو مدل موازنه ایستا و سلسله مراتبی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین قابلیت مشاهده دارایی‌ها و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری و بین سودآوری شرکت و نسبت بدهی بر مبنای ارزش دفتری و ارزش بازار مطابق با نظریه سلسله مراتبی رابطه منفی معناداری وجود دارد.
پناهیان و عربزاده ( ۱۳۸۷ ) به بررسی رابطه بین نسبت بدهی و هزینه سرمایه وارزش شرکت در بازار اوراق بهادار تهران طی دوره ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ پرداختند و به این نتیجه رسیدند، که نسبت بدهی بر هزینه سرمایه اثر ضعیفی دارد ولی ارزش شرکت با هزینه سرمایه رابطه معنی داری را دارد.
رسائیان و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیق خود با عنوان “تأثیر مکانیزم نظارتی درون سازمانی حاکمیت شرکتی بر سطح نگهداشت وجه نقد در بورس اوراق بهادار تهران"، ارتباطی معنادار بین نسبت بدهی و سطح نگهداشت وجه نقد نیافتند.
حاجیها و اخلاقی (۱۳۸۹) تحقیقی را با عنوان “ارائه مدلی برای تعیین ساختار سررسید بدهی شرکت­های ایرانی بر اساس متغیرهای تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و عرضه پول"، اجرا نمودند. یافته­های پژوهش آنان نشان داد که رابطه مثبت و معنی­دار بین تولید ناخالص داخلی و ساختار سررسید بدهی وجود دارد. همچنین بین عرضه پول و ساختار سررسید بدهی رابطه منفی وجود دارد. علاوه بر این، بین نرخ تورم و ساختار سررسید بدهی هیچ­گونه رابطه­ای مشاهده نشد.
احمدپور و سلیمی (۱۳۸۶)، به بررسی تجربی تأثیر نوع صنعت و اندازه شرکت­ها بر ساختار سرمایه شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. ابتدا، با بهره گرفتن از نسبت بدهی، وجود تفاوت در ساختار سرمایه گروه ­های صنعت بررسی شد و به این نتیجه رسیدند که ساختار سرمایه شرکت­ها در صنایع بورس اوراق بهادار تهران یکسان نیست. در ادامه، شرکت­ها بدون در نظر گرفتن نوع صنعت بررسی شدند و دریافتند که بین اندازه و ساختار سرمایه شرکت­ها رابطه معناداری وجود ندارد.
موسوی (۱۳۹۰) در تحقیق خود تحت عنوان “بررسی تأثیر نااطمینانی بر ساختار نسبت بدهی­های خارجی و تولید"، با بهره گرفتن از روش داده ­های ترکیبی، نشان داد در صورتی که بدهی­های خارجی به ارز خارجی حاصل شود و نیز وام­گیرندگان بدهی خود را بازپرداخت نمایند، مسئله عدم تطابق ارزی به ­وجود آمده و باعث افزایش سهم بدهی­های کوتاه مدت از کل بدهی­های خارجی (عدم تطابق نسبت بدهی) می شود و بنابراین موجب نوسانات تولید و نهایتاً بحران­های مالی می­گردد.
حساس یگانه و همکاران (۱۳۹۰) تحقیقی را با عنوان “عوامل تعیین­کننده سطح نگهداشت وجه نقد شرکت­ها در بورس اوراق بهادار تهران"، اجرا نمودند و ارتباطی معنادار بین نسبت بدهی و سطح نگهداشت وجه نقد شرکت­های بورس اوراق بهادار تهران نیافتند.
نتایج تحقیق حاجیها و اخلاقی (۱۳۹۲) تحت عنوان “بررسی تأثیر ویژگی­های هیئت مدیره بر ساختار سر رسید بدهی شرکت"، نشان می­دهد که بین اندازه هیئت مدیره و ساختار سررسید بدهی رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد. همچنین بین درصد اعضای غیر موظف هیئت مدیره و ساختار سررسید بدهی رابطه منفی و معنی­داری وجود دارد. نتایج تحقیق بیانگر تأثیر هیئت مدیره قوی بر تصمیمات تأمین مالی است. علاوه بر این، بین متغیر دوگانگی وظیفه مدیر عامل با ساختار سررسید بدهی رابطه­ای یافت نشد. افزون بر این آزمون فرضیه ­های تحقیق در صنایع مختلف نشان می­دهد که در مورد رابطه اندازه هیئت مدیره و ساختار سررسید بدهی، در صنایع خودرو و دارویی رابطه مثبت و در صنعت سیمان رابطه منفی وجود دارد. در صنایع سیمان و غذایی درصد اعضای غیرموظف دارای رابطه منفی و معنی­دار می­باشد. همچنین رابطه بین دوگانگی وظایف مدیر عامل و ساختار نسبت بدهی در سطح صنایع شیمیایی، دارویی و غذایی منفی است.
رضاییان و سینایی (۱۳۸۴) درباره تاثیر ویژگیهای شرکت ها بر ساختار سرمایه (اهرم مالی) تحقیقی انجام داده اند.نتیجه های بدست امده از این تحقیق نشان می دهد:اندازه ی هر شرکت ازمهمترین عواملی است که برتعدیل یا اتخاد تصمیم های تامین مالی تاثیر گذار است.همچنین سودآور بودن شرکت از عوامل موثر در انتخاب شیوه ی تامین مالی به شمار می رود.
کردستانی و نجفی عمران (۱۳۸۷، بر اساس نظریه ی موازنه ی ایستا و نظریه ی سلسله مراتبی ، عوامل تعیین کننده ی ساختار سرمایه را برای ۹۳ شرکت بورس تهران ، در بازه ی زمانی ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۵ بررسی کردند.نتیجه های تحقیق آن ها نشان داد که بین اندازه ی شرکت و صرفه جویی مالیاتی غیر بدهی ، سود اوری و نسبت بدهی ، رابطه منفی وجود دارد و بین نوسان پذیری سود ، نسبت پرداخت سود و نسبت بدهی رابطه مثبت برقرار است.
یحیی زاده فر و همکاران (۱۳۸۹) تاثیر برخی ازویژگیهای شرکت (نظیراندازه ی شرکت ، ساختار دارایی، سود آوری، رشد مورد انتظار ، نسبت پوشش هزینه بهره ) را بر ساختار سرمایه ۱۰۳ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران ، در بازه ی زمانی ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ بررسی کردند.
نتیجه های بدست امده از این بررسی نشان داد:بین ساختار سرمایه با اندازه شرکت و نسبت پوشش هزینه بهره ، سود آوری (حاشیه سود قبل از بهره و مالیات )، ارزش بازار به ارزش دفتری ، نسبت آنی و بازده داراییها رابطه منفی وجوددارد.
قدیری مقدم و اسدیان (۱۳۸۹، ص ۱۵۵) تاثیر برخی از ویژگیهای شرکت (مانند نسبت آنی ، نسبت پوشش بهره ، درصد رشد سود و اندازه ی شرکت بر ساختار سرمایه) را بررسی کردند و نشان دادند که بین نسبت آنی و نسبت پوشش بهره با نسبت بدهی (ساختار سرمایه) شرکت رابطه معنا داری دارد.
طبق بررسی های انجام شده پژوهشی که عوامل تعیین کننده ی نسبت بدهی شرکت های ایرانی را نشان بدهد ، انجام نشده است ، اما درباره ی عوامل موثر بر ساختار سرمایه ، پژوهش هایی انجام شده است که به آنها اشاره شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ق.ظ ]




۵-۲-۶ توصیف متغیر آموزش کارکنان و نمایندگان فروش
این متغیر دارای کمترین مقدار ۴ و بیشترین مقدار ۲۰ و میانگین ۸۷/۱۵ و میانگین وزنی ۹۶/۳که بیشتراز میانگین مورد انتظار (۳) می باشد و دارای سطح معنی داری ۱۳% بوده و انحراف معیار آن نیز۱۶/۳ می باشد.
۵-۲-۷ توصیف متغیر فروش حضوری
این متغیر دارای کمترین مقدار ۸ و بیشترین مقدار ۲۰ و میانگین ۷۴/۱۵ و میانگین وزنی ۹۳/۳که بیشتراز میانگین مورد انتظار (۳) می باشد و دارای سطح معنی داری ۱۲% بوده و انحراف معیار آن نیز۸۴/۲ می باشد.
۵-۲-۸ توصیف متغیر کیفیت خدمات بیمه
این متغیر دارای کمترین مقدار ۱۳ و بیشترین مقدار ۳۰ و میانگین ۵۹/۲۵ و میانگین وزنی ۲۶/۴که بیشتراز میانگین مورد انتظار (۳) می باشد و دارای سطح معنی داری ۷% بوده و انحراف معیار آن نیز۵۲/۳ می باشد.
۵-۳ نتایج آمار استنباطی
۵-۳-۱ نتایج آزمون فرضیه ی اول :
با توجه به جدول۴-۷ در فصل چهارم مشاهده می شود سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۹/۰ کمتر از ۰۱/۰ است، بنابراین می توان گفت که تفاوت معنی داری بین تاثیر تبلیغات بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه (۱۷/۴) با میانگین جامعه (معیار مقایسه = ۳) وجود دارد و میانگین تاثیر تبلیغات بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه از میانگین جامعه آماری بیشتر است. بنابراین می توان گفت که فرضیه اول تایید می شود و تبلیغات بر فروش بیمه های زندگی موثر است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۳-۲ نتایج آزمون فرضیه دوم :
طبق نتایج جدول ۴-۸ فصل چهارم با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۹/۰ کمتر از ۰۱/۰ است، بنابراین می توان گفت که تفاوت معنی داری بین تاثیر آموزش بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه (۹۶/۳) با میانگین جامعه (معیار مقایسه = ۳) وجود دارد و میانگین تاثیر آموزش بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه از میانگین جامعه آماری بیشتر است. بنابراین می توان گفت که فرضیه دوم تایید می شود و آموزش بر فروش بیمه های زندگی موثر است.
۵-۳-۳ نتایج آزمون فرضیه سوم :
طبق نتایج جدول ۴-۹ فصل چهارم و با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۹/۰ کمتر از ۰۱/۰ است، بنابراین می توان گفت که تفاوت معنی داری بین تاثیر فروش حضوری بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه (۹۳/۳) با میانگین جامعه (معیار مقایسه = ۳) وجود دارد و میانگین تاثیر فروش حضوری بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه از میانگین جامعه آماری بیشتر است. بنابراین می توان گفت که فرضیه سوم تایید می شود و فروش حضوری بر فروش بیمه های زندگی موثر است.
۵-۳-۴ نتایج آزمون فرضیه چهارم :
طبق نتایج جدول فوق و با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۹/۰ کمتر از ۰۱/۰ است، بنابراین می توان گفت که تفاوت معنی داری بین تاثیر کیفیت خدمات بیمه ای بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه (۲۶/۴) با میانگین جامعه (معیار مقایسه = ۳) وجود دارد و میانگین تاثیر کیفیت خدمات بیمه ای بر فروش بیمه های زندگی در بین نمونه های مورد مطالعه از میانگین جامعه آماری بیشتر است. بنابراین می توان گفت که فرضیه چهارم تایید می شود و کیفیت خدمات بیمه ای بر فروش بیمه های زندگی موثر است.
۵-۳-۵ نتایج تحلیل واریانس:
جهت تعیین معنی دار بودن عوامل موثر بر فروش بیمه های زندگی و با عنایت به پارامتریک بودن متغیر ها از تحلیل واریانس استفاده شده است. و طبق نتایج جدول ۴-۱۲ و با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۹/۰ کمتر از ۰۱/۰ است، بنابراین می توان گفت که تفاوت معنی داری بین تاثیر عوامل بر فروش بیمه های زندگی وجود دارد
۵-۳-۶ نتایج آزمون دانکن
جهت رتبه بندی عوامل از آزمون دانکن تعقیبی استفاده شده است و طبق نتایج جدول ۴-۱۳، کیفیت خدمات بیمه ای در فروش بیمه های زندگی در شرکت سهامی بیمه ایران استان اردبیل بیشترین تاثیر و تبلیغات، آموزش و فروش حضوری در اولویت های بعدی قرار دارند.
۵-۴ مقایسه نتایج با نتایج قبلی:
بامقایسه نتایج حاصل ازاین تحقیق با تحقیقات مشابه انجام شده، مشخص میگردد که نتایج حاصل از این تحقیق دارای عوامل مشترکی باتحقیقات گذشته است که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می گردد:
- نتیجه تحقیق آقای بیژن باصری و همکاران در قالب مقاله پژوهشی در سال ۱۳۹۰در استان تهران انجام گرفته در زمینه موثر بودن آموزش با این تحقیق مشابه است.
- نتیجه پایان نامه کارشناسی ارشد خانم آتوسا ارض پیما در سال ۱۳۸۸ در زمینه تاثیر کیفیت خدمات با این تحقیق یکسان است.
- نتیجه تحقیق آقای محمود احمدی در سال ۱۳۸۵ با نتایج تحقیق حاضر همخوانی دارد و در هر دو تحقیق بر مساله آموزش و فروش حضوری فروشندگان بیمه های عمر تاکید شده است.
- نتایج پژوهش آقای علی اصغر انواری در سال ۱۳۸۴ در زمینه ارائه کیفیت خدمات با نتیجه مقاله حاضر مشابه می باشد.
۵-۵ پیشنهادات کاربردی
نظر به تایید هر ۴ فرضیه، پیشنهادات کاربردی مبتنی بر این فرضیات بشرح ذیل تدوین گردید. لازم بذکر است در ارائه ی پیشنهادات ابتدا اولویت بندی جدول شماره ۴-۱۳ به عنوان عوامل موثر بر فروش و سپس امتیاز آورترین سوال از بین سوالات مرتبط با هر یک از عوامل مد نظر قرار گرفت.
- پیشنهاد می گردد شرکت سهامی بیمه ایران در جهت نفوذ بیشتر بیمه های زندگی در بین اقشار جامعه، سطح ارائه خدمات ا
عم از پرداخت خسارت و سهولت در دریافت خدمات را افزایش دهد.

- در جهت آشناسازی اقشار جامعه و افزایش ضریب نفوذ بیمه ای، بیش از پیش از تبلیغات تلویزیونی و رادیویی استفاده شود.
- به مساله آموزش اهمیت زیادی داده شده و آموزش بازاریابی و تئوری ها و نظریه های بازاریابی جهت کارکنان و نمایندگان فروش در اولویت برنامه های آموزشی قرار گیرد.
- ترغیب بازوهای فروش جهت ملاقات و مذاکره حضوری و ارتباط مستمر با مشتریان و آشناسازی آنها از شرایط و مزایا و مفاد بیمه های زندگی.
۵-۶ محدودیت های تحقیق
در تمامی تحقیقاتی که صورت می گیرد، محدودیت ها جزء لاینفک تحقیق تلقی میگردد. از طرفی همین محدودیت ها زمینه را برای تحقیقات آتی و جدید فراهم می سازد. این تحقیق نیز از این قاعده مستثنی نبود.
-.با توجه به مطالعات و تحقیقات محقق، عوامل موثر بر فروش دیگری از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد که قابل بررسی و تحقیق می باشد و لیکن بدلیل گستردگی موضوع امکان بررسی همزمان با عوامل بررسی شده ی حاضر میسر نشد.
- اثر عوامل موثر بر فروش در تحقیق حاضر از نظر کارکنان و نمایندگان فروش مورد بررسی قرار گرفته است و امکان تطبیق و مقایسه دیدگاه خریداران با دیدگاه کارکنان و نمایندگان فراهم نشد.
۵-۷ پیشنهادات آتی
اصولاً هر پروژه تحقیقاتی با توجه به اهداف و رسالتی که دارد در یک چارچوب مشخص انجام می گیرد و در پایان به فهرستی از سوالات که در ابتدا مطرح بوده اند، پاسخ می گوید. اما یک پروژه ی تحقیقاتی در بهترین شرایط نیز نمی تواند به همه ی سوالات موجود یا پرسش هایی که در جریان تحقیق ایجاد می شوند پاسخ بگوید. همیشه در پایان تحقیقات سوالات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:36:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم