کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



ج: دیدگاهی که نسبت فرد و جامعه دیالیکتیکی می‌بیند جمع را باید آفریننده واقعی اثر به شمار آورد. ولی این جمع چیز دیگری جز شبکه پیچده ای از مناسبات میان افراد نیست. (بشر دوست، ۹۳:۱۳۹۰) او در مقابل این سوال که آفریننده واقعی اثر چه کسی است، مسئله، طبقات اجتماعی و ساختار اجتماعی را مطرح می‌کند و نویسنده را نماینده همان طبقه اجتماعی می‌داند که از آن برخاسته است یا به هر دلیل به آن طبقه گرایش دارد. در این صورت اثری که نویسنده می‌آفریند نشان دهنده جهان‌بینی آن طبقه خاص است. به نظر گالدمن، تفکرات و برداشت های یک گروه اجتماعی یا گروه بزرگتر از آن به مانند اندیشه مردمان یک کشور در برهه ای مشخص از تاریخ، همواره در حال تکامل و پیشرفت است، این انسجام در فکر و اندیشه گروه اجتماعی را گلدمن «جهان‌نگری» می نامد. نویسنده و شاعر در آفرینش فرهنگی تابع نیات همین طبقات اجتماعی است. او جهان انتزاعی و خیالی را که هیچ ریشه‌ای در واقعیت ندارد. خلق نمی‌کندبلکه واقعیتی تخیلی می‌آفریند که نسبتی مستقیم با واقعیت اجتماعی دارد. این واقعیت اجتماعی، عرصه ای است که نویسنده در پیرامون آن زندگی می‌کند و فقط فرم هنری رمان است که این واقعیت صریح اجتماعی را به پدیدهای زیباشناختی تبدیل می‌کند. (عسکری، ۵۸:۱۳۸۷) اصطلاح دیگری که گلدمن در نوشته‌هایش مکرراً از آن استفاده می‌کند «ساختار معنادار» است. این اصطلاح علاوه بر اینکه بر وحدت اجزا در یک اثر تاکید می کند و میان اجزا و کلیت یک اثر رابطه‌ای متقابل را نشان می دهد. به معنای ساختار درونی اثر در نحوه باز تا باندن جهان‌بینی مستتر آن نیز هست. یعنی اینکه جهان‌نگری فلان طبقه یا گروه‌ اجتماعی چگونه در اثر ادبی به عنصر سازنده جهان تخیلی متن تبدیل شده است. این مبحث نیز در واقع همان نمایندگی اثر ادب از ایدئولوژی خاصی یک گروه اجتماعی است که به زبانی دیگر و با اصطلاحات ساختگرایی تکوینی بیان شده است.
این مفهوم ریشه در دیدگاه مارکسیستی دارد که معتقد است ادبیات فلسفه، در سطوح مختلف، بیان نوعی جهان‌بینی است و جهان بینی اصول و مقولاتی اجتماعی هستند و نه فردی و شخصی. بنابراین منتقد، باید از محتوای متن فراتر برود (عسگری، ۵۸:۱۳۸۷) گلدمن آثار متنوعی نوشته است که وجه اشتراک همه آنها این است که او همواره به ساختگرائی تکوینی و هم ارزی و هم‌خوانی آثار هنری با ساختارهای اجتماعی توجه دارد «ساختگرایی تکوینی، بررسی منش تاریخی – اجتماعی دلالت‌های عینی زندگی عاطفی و عقلانی فرد آفریننده است» «نخست باید ساختار اثر را فهمید و سپس این ساختار را در ساختار اقتصادی – اجتماعی جای دارد.» گلدمن می گوید: «می‌توان در متن ماند و اثر را فهمید او می‌کوشد. دیالکتیک بین متن و طبقه اجتماعی را دریابد. از نظر گلدمن، نه افراد بلکه این طبقات و گروه اجتماعی هستند که اثر را خلق می‌کنند. گروه ها هر یک دارای. «جهان بینی مخصوص به خویش اند. منتقد باید بتواند این جهان‌بینی را دریابد. «جهان‌بینی» چیست؟ مجموعه آرزوها، احساسها و اندیشه‌هایی که اعضای گروه و بیشتر افراد طبقه‌ای را به هم می‌پیوندد و آنها را در برابر گروه یا طبقه دیگری قرار می‌دهد، یکپارچگی هر اثر ارجمند بستگی به این جهان بینی دارد. (بشر دوست، ۹۰:۱۳۹۰) در نظر گلدمن کاربرد روش دیالیکتیکی – یعنی ساخت گرایی تکوینی – در بررسی جامعه بیش از هر چیز به معنای دریافت پدیده‌های اجتماعی در تاریخ‌مندی آنهاست. دانش انضمامی پدیده‌های انسانی فقط در قالب جامعه‌شناسی تاریخی یا تاریخ جامعه‌شناسی امکان‌پذیر است. از دیدگاه گلدمن هیچ یک از پدیده‌های انسانی اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی، جمعی یا فردی، مادی یا معنوی دریافت پذیر و تشریح شدنی نیستند مگر در بستر فرایند تاریخی گسترده‌تری که آن‌ها را در بر می گیرد. فرایندی که گذشته یا حال محدود نمی‌شود. و رو به آینده دارد. او معتقد است دریافت معنا و تشریح سیر تکوین حرکت‌های تاریخی، تسلط بر طبیعت و آفرینش فرهنگی جز بر مبنای فاعل جمعی و یا به عبارت دقیق‌تر فرا فردی ممکن نیست. (پوینده، ۴۰:۱۳۹۰) گلدمن خاطر نشان می‌سازد که زبان و ساختار و مناسبات تولیدی فاعل نیستند و هیچ گاه چیزی نیافریده‌اند انسان‌ها هستند که در مجموعه‌ای از مناسبات ساختارمند درگیرنده و تاریخ را می‌سازند. انسان‌ها هستند که در یک کردار سراپا ساختارمند زبان می‌آفرینند، انسان ها هستند که در مناسبات تولیدی از ساختارهای مشخص عمل می‌کنند، عمل را دگرگون می سازند و مناسبات تولیدی و ساختارها را تغییر می دهند روش پژوهشی لویس گلدمن« ساختگرایی تکوینی» است: فرضیه بنیادین ساختارگرایی تکوینی این است که هر رفتار انسانی کوششی است برای دادن پاسخی با معنا به وضعیتی معین و از همین رهگذر، ایجاد تعادلی میان فاعل عمل و موضوعی که عمل بر آن واقع شده است. (همان:۵۶) ساختگرایی تکوینی لویس گلدمن با وجود گرایش مارکسیستی، به مسائل خاص زیباشناسی توجه دارد فرضیه بنیادی او این است که خصلت جمعی آفرینش ادب حاصل آن است که ساختارهای جهان آثار با ساختارهای ذهنی و برخی از گروه های اجتماعی، هم خواننده و با آنها رابطه‌ای درک پذیر دارند. (اسکارپیت، ۱۶:۱۳۸۸) از جمله کسانی که در تاریخ جامعه‌شناسی هنر و ادبیات یا به نحو خاصی به او توجه کرد. میخائیل باختین، زبان شناس و فیلسوف برجسته شوروی (سابق) است (فاضلی،۱۱۶:۱۳۸۷) رومان یا کوسبون در پیشگفتار خود بر کتاب معروف باختین «مارکسیسم فلسفه و زبان» می‌نویسد: «در این کتاب همه چیز از همان صفحه اول سخت مایه شگفتی می شود تازگی و اصالت محتوای آن، تمام خوانندگان بهره‌مند از ذهن باز را بیش از همه غافلگیر می کند. این اثر پیشگام یافته‌های امروزی در عرصه زبان شناسی اجتماعی محسوب می‌شود و به ویژه از پژوهش‌هایش نشانه شناسی کنونی پیش می‌گیرد. (پوینده، ۴۴:۱۳۹۰) باختین را چهره اصلی گذار از فرمالیسم به ساختار گرایی دانسته‌اند. اما تأثیر او بر نظریه ادبیات بیش از این دوره بوده است. تزوتان تودورف، باختین را مهمترین اندیشمند شوروری در گستره علوم انسانی و بزرگترین نظریه پرداز ادبی سده بیستم دانسته است. (عسگری، ۵۸:۱۳۸۷) باختین بررسی ادبیات را مستقل از مجوعه فرهنگی یک دوران تا خوشایندی می داند. اما در تحلیل ادبی به نظر او زیان‌برتر از آن، این است که ادبیات در چهارچوب صرف دوران آفرینش محبوس کنیم، در حالی که سر چشمه‌های آثار بزرگ ادبی در گذشته ریشه دارد. «بسنده کرده به درک و تشریح اثر بر مبنای زمانه‌اش، بر مبنای اوضاع دوره بی‌واسطه پیدایش در حکم آن است که راه دستیابی به ژرفای معنای آن را برای همیشه به روی خود ببندیم (همان:۶۰) باختین اساس «منطق مکالمه» را پایه نهاد.«منطق مکالمه» و ساخت بینا متنی است. هر سخن (به عمد یا غیر آگاهانه) تا سخن‌های پیشین که موضوع مشترکی با هم دارند با سخن‌های آینده که به یک معنا پیشگویی و واکنش به پیدایش آنهاست. گفت و گو می کند آوای هر متن در این «هم سرایی» معنا می‌یابد. این نکته تنها درباره ادبیات صادق نیست. بلکه در حق هر شکل سخن، کارایی دارد. فرهنگ به این اعتبار، مکالمه‌ای است میان انواع سخن در میان انواع بیان هنری و رمان شکلی است که این همسرایی یا چند آوایی را بهتر بازتاب داده است. باختین هر گز نپذیرفت که بتوان متن را در گست از «تعین‌های اجتماعی» شناخت باور او به گونگی آوایی در هنر، مانع از آن می‌شد. که متن را در جدایی و گست از تکامل اجتماعی و تاریخی بررسی کردند. او معتقد بود که در ارتباط کلامی اگر بیرون از مناسبتی که به موقعیت شخص دارد. قرار گیرد هرگز نمی تواند شناخته و تشریح شود (فاضلی: ۱۱۶) ایوتادیه سومین بنیانگذار جامعه‌شناسی ادبیات را میخائیل باختین می‌داند. به نظر او، جنبه‌های از دیدگاه باختین که دیدگاه گلدمن را تکمیل می‌کند، عبارت است از «رجوع به فرهنگ مردمی که افق و مصالح برخی از آثار بزرگ است. و نیز تجسم جهان نگری‌های متفاوت در انواع سخن‌های متفاوتی که انواع رمان را تقسیم می کنند« فرهنگ مردمی پدیده‌ای جمعی است و نوعی میانجی تکمیلی را نشان می‌دهد. که به مفهوم جهان نگری مورد نظر لوکاچ و گلدمن افزوده می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این میانجی نقش اساسی دارد زیرا که پدیده‌ای از زبان است. که پذیرای بررسی زبان شناسی و نقد ادبی است. زایندگی نظرگاه باختین خاصه از آن روست که جامعه‌شناسی ادبیات، فراسو یا برون سوی زبان را تحلیل نمی‌کند. بلکه به مطالعه ساختارهای اجتماعی از این لحاظ که سخن می گویند و سخنانشان نوشته می شود می‌پردازد. (پوینده، ۱۵:۱۳۹۰)
۲-۵-۱-۶ جامعه شناسی ادبیات و تقسیمات کلی آن
۱- جامعه‌شناسی پدیده ادبی
۲- جامعه‌شناسی آفرینش ادبی
۳- جامعه شناسی محتوای اثر ادبی (جامعه‌شناسی درون مایه‌ها‌)
۲-۵-۱-۷ جامعه شناسی پدیده ادبی
این مقوله بیشتر بر مبنای جامعه شناسی تکیه دارد تا ادبیات آن را باید بخش جدایی ناپذیر و کاربردی جامعه‌شناسی عمومی دانست که اساساً به بررسی تجربی ادبیات، خارج از خود متن ادبی گرایش دارد. (فاضلی، ۵۹:۱۳۸۱) این رویکرد، مجموعه ای از بررسی‌های جامعه‌شناختی درباره چاپ، پخش و به ویژه دریافت یا پذیرش آثار ادبی است. که در اصل همان روش های دیگر شاخه های جامعه‌شناسی دانشگاهی (پرسشنامه‌ها، تحقیقات بی سمت و سومانند آن‌ها) را به کار می‌بندد. در فرانسه نمایندگی این عرصه در وهله اول «روبر اسکار پیت و همکاران او در انستیتوی ادبیات و فنون هنرهای توده‌ای (I.L.T.A.M) در دانشگاه پوردو برعهده دارند و بررسی های سودمندی درباره تاریخ جامعه‌شناسی کتاب و دریافت آثار ادبی در پودرو و نواحی اطراف آن در نزد کارمندان، کارگران مشمولان و دیگران انجام داده‌اند. (پوینده، ۵۱:۱۳۹۰) در واقع پژوهش‌های اسکارپیت و همکارانش، جامعه شناسی ادبیات است. از دریچه پیوند اثر ادبی با مقولات اقتصادی. سه عامل مهم در این راستا یا سه واقعیت هر پدیده ادبی به مانندهر پدیده یا کالا اقتصادی عبارتند از: تولید، توزیع و مصرف . بنابراین ما با سه گروه از افراد سر و کار داریم که فرایند ادبی را تسهیل می کنند. نویسندگان و شاعران تولید کنندگان اثر ادبی هستند که آثارشان را- با واسطه ناشر - که هم تولید و چاپ اثر را در تیراژ وسیع ممکن می کند و هم باعث انتشار اثر در سطح جامعه می‌شود – به مصرف کنندگان که همان خوانندگان هستند عرضه می‌کنند. این یک شبکه مبادله واقعی است (عسگری، ۴۹:۱۳۸۷) وجه اول از سه پدیده ادبی در این دیدگاه جامعه شناسی، یعنی تولید یا تولید کنندگان بیش از دو وجه دیگر یعنی توزیع و مصرف محل تأمل است. سوالاتی درباره خاستگاه خالقان آثار ادبی، عوامل مؤثر در گرایش آنان به ادبیات، درآمد این افراد و نیز تعامل آنان یا مخاطبان و ناشران در این دیدگاه جامعه‌شناختی طرح می‌شود از نظر اقتصادی خالقان ادبیات امروزه با گسترش صنعت چاپ به خوانندگان نیاز مبرم دارند. با حمایت خوانندگان از طریق خرید آثار ادبی است که چرخه اقتصادی ادبیات می‌چرخد. (همان:۴۹) توزیع ادبی: توزیع اثر ادبی و بین مخاطبان دومین مرحله در فرایند نگرش اقتصادی به مقوله ادبیات است. ناشر امروزی در حقیقت پیوند دهنده آفریننده اثر با خوانندگان است و در این میان او بیش از آنکه، به جنبه معنوی و ارزش کار بیندیشد به ناچار جنبه‌های اقتصادی را در اولویت قرار می دهد، وقتی کتابی چاپ می‌شود توزیع آن کاری مهم است و امر توزیع است که موفقیت یا شکست اثر را در نهایت رقم می‌زند. در چنین فرایندی است که جامعه‌شناسی ادبیات با آمار و ارقامی که از مسائل گوناگون مربوط به نحوه توزیع اثر و پذیرش آن در نزد خوانندگان به دست می‌دهد هم به ناشر و هم از طریق او به خالق اثر ادبی گزارش از وضعیت حاکم بر سلایق مخاطبان و افق انتظار آنها از متن می دهد. (عسگری، ۵۰:۱۳۸۷)
سومین مرحله در جامعه‌شناسی ادبیات با رویکرد اقتصادی، مرحله مصرف است. مصرف کنندگان و به عبارت بهتر خوانندگان آثار ادب با انتخاب و خرید کتاب، نقطه پایانی می‌گذارند بر مسیری که اثر ادبی از شکل‌گیری آن در ذهن آفریننده، تا تبدیل آن به نوشتار و عرضه آن به صورت کتاب طی کرده است (همان: ۵۰) مصرف ادبی کار مردم است. کار پایگاه طبقاتی و شغل سواد و ثروت آنهاست. در ارتباط با مکان و زمانشان با توجه به میل و انگیزه‌اشان وجود خواننده است که نویسنده را نویسنده و ناشر را ناشر می کند و از نوشته‌ها پدیده ادبی می سازد. (اسکارپیت،۷:۱۳۸۸) جامعه شناسی خواندن خود سه مورد و زیر را شامل می‌شود.
۱- جامعه شناسی عرضه خواندن: به این مسئله می‌پردازد که مطابق شرایط اجتماعی و ساختارهای مختلف یک دوران معین، چه نوع آثاری به مخاطبان عرضه می‌گردد شبکه‌های عرضه چگونه‌اند و خوانندگان بالقوه آثار چگونه می توانند به آنها دسترسی پیدا نمایند.
۲- جامعه‌شناسی گزینش خواندن به این مسئله می‌پردازد: که خوانندگان مطابق شرایط فردی و اجتماعی چه آثاری را جهت خواندن بر می گزینند. (فاضلی، ۵۹:۱۳۸۰)
۳- جامعه‌شناسی دریافت با ذوق ادب: مسئله مهم درجامعه‌شناسی دریافت و درک پدیده اساسی خواندن، یعنی فعالیت فکری و لذت بخش خواندن برای خواننده و به عبارت دیگر تجربه زیبایی شناختن خواندن. خوانندگان ابتدا متن را بر اساس افق انتظار ادبی آن درک می کنند ولی در تحلیلشان مکالمه‌ای را با جهان‌نگری خاص خویش وارد می کنند که تابع جامعه، طبقه و زندگی نامه آنان است به همین سبب، یک واحد می‌تواند مطابق با توانایی رمزگشایی خوانندگان و درک زیبایی شناختن، اجتماعی و عقیدتی آنان، خوانش‌ها، معانی و کاربردی متفاوتی بیاید همچنین یک اثر می تواند بر آورده نمودن افق انتظار مخاطبان دوره‌های پس از خود با ادوار دیگر نیز مکالمه نماید. بدین ترتیب، حیات اثر در زمان‌های دیگر توسط فاعل مصرف کننده تداوم خواهد یافت بنابراین به اجمال می تواندگفت جامعه‌شناسی دریافت به بررسی نکات ذیل می پردازد. آثار نمایندگان برجسته این حوزه: ژاک لنار، پیریوزا، هانس و روبرت یاوس، می‌تواند راه گشای محققان در این زمینه باشد. جامعه‌شناسی خواندن، بخصوص قسم سوم آن جامعه شناسی دریافت، پلی است میان جامعه‌شناسی پدیده ادبی و جامعه شناسی آفرینش ادبی، کانال ارتباطی‌ای که این دو مقوله جدا از هم را با یکدیگر پیوند می دهد. و به نوعی نقش واسط را میان این دو ایفا می‌کند. (فاضلی، ۵۹:۱۳۸۹) در ایران آثاری چون . نگاه اجمالی به تحول بازار کتاب از فرخ امیر فریار، انتشارات کتاب در ایران (۱۳۵۷-۱۳۶۲) از چنگیز پهلوان و یا وضعیت کلی صنعت نشر ایران از فرشته مولوی، راهنما و الگوهای مناسبی جهت بررسی اماری در این حوزه ازجامعه شناسی ادبیات هستند (همان:۵۹)
۲-۵-۱-۸جامعه‌شناسی ادبی یا جامعه شناسی آفرینش ادبی
برخلاف قسم اول، جامعه شناسی آفرینش ادبی بیشتر به ادبیات گرایش دارد و می بایست آن را یکی از رو‌ش‌های علوم ادبیات دانست روشی انتقادی که به متن و به معنای آن توجه دارد و با توجه به پدیده‌های اجتماعی، مانند ساختارهای ذهنی و شکل های آگاهی، در پی گسترش درک متن است و در مسیر پیش رفت خود از ادبیات تطبیقی (جامعه شناسی پدیده ادبی) به جامعه شناسی جهان نگری ها گذر می‌کند. پیچیده‌ترین مباحث جامعه‌شناسی هنر و ادبیات در این حوزه ارائه شده است. زیرا مباحث فلسفی، ایدئولوژیی، اقتصادی و جامعه‌شناسی در این نوع تحقیقات به یکدیگر می‌پیوندند. نکته حائز اهمیت این است که در جامعه شناسی آفرینش ادبی، بر استقلال نظام زیباشناختی ادبیات تاکید می‌گردد، چنان که بلینسکی معتقد است: «بی هیچ تردیدی، هنر باید بیش از هر چیز، هنر باشد و فقط در مرحله بعد می‌تواند روح و سمت گیری جامعه را در دوره‌ای مشخص بیان کند. (فاضلی:۶۰) جامعه‌شناسی آفرینش ادبی اثر را همان قدر پدیده‌ای اجتماعی می‌داند که آفرینش فردی و یا حتی آن را بیشتر پدیده‌ای اجتماعی می‌داند. یعنی به طور خلاصه، آثاری که آفرینش ادبی را تا حد زیادی آفرینشی جمعی می داند. (پوینده، ۵۲:۱۳۹۰) در این روش میان ساختارهای ذهنی سازنده آگاهی جمعی و ساختارهای زیبایی شناختی اثر هنری رابطه متقابل بر قرار کرده‌اند. و نه میان محتوای آگاهی جمعی و محتوای اثر هنری (همان ۵۲) جامعه شناسی آفرینش ادبی به معنای اخص، جامعه‌شناسی است که بیشتر مورد نظر گلدمن است. و با کارهای لوکاچ آغاز گشته است. در این روش میان ساختارهای سازنده و آگاهی جمعی و ساختارهای زیبایی شناختی سازنده اثر هنری رابطه متقابل برقرار کرده‌اند و نه میان محتوای آگاهی جمعی و محتوای اثر هنری، (همان،۵۳) آن را می‌توان جامعه شناسی دیالیکتیکی ادبیات نیز نامید. (پوینده، ۹:۱۳۹۰) آگاهی و ساختارهای ذهنی خود را در پبیوند نزدیک با عمل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خویش در درون مجموع جامعه می‌پرورد، اما آگاهی جمعی بی‌تردید بیرون از آگاهی های فردی وجود ندارد. هر فردی عضو چندین گروه است. به نحوی که آگاهی او آمیزه‌ای یکتا و خاص از عناصر آگاهی جمعی گوناگون و اغلب متضاد است . به علاوه از گروه‌هایی نیز تأثیر می‌پذیرد که به گروه اجتماعی خاص او تعلق ندارد بنابراین آگاهی جمعی فقط به صورت واقعیت بالقوه در آگاهی یکایک افرادگروه وجود دارد. واقعیتی که جامعه‌شناس می تواند آن را از رهگذر بررسی گروه به عنوان یک کل، روشن سازد، در نتیجه آگاهی جمعی در هر حال نوعی گرایش است، نه یک واقعیت تجربی. وانگهی در میان گروه‌های اجتماعی متفاوتی که کل جامعه را تشکیل می دهند، دسته ای وجود دارد، که نقش بسیار مهم در تحول تاریخی و نقش تعیین کننده در آفرینش فرهنگی ایفا می کند. گروه‌هایی که هدف عمل وآگاهی آنان، ساخت آفرینی کل جامعه و در نتیجه ساخت آفرینی مجموعه روابط میان انسان‌ها و روابط انسان‌ها با طبیعت است، این گروه‌ها همان طبقات اجتماعی هستند (پوینده، ۷۱:۱۳۹۰)
۲-۵-۱-۹جامعه‌شناسی محتوای اثر ادبی
یکی دیگر از رویکردهای جامعه‌شناسی ادبیات، جامعه شناسی محتوای اثر ادبی است. محقق جامعه شناسی ادبی، محتوا و در درونمایه مطرح در آثار ادبی را به مثابه وسیله‌ای برای بررسی میزان انعکاس تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطالعه می کند از این رهگذر همچنین می توان به پیوندی که میان متن ادبی و گرایش‌های فکری و طبقاتی رایج در جامعه وجود دارد. پی برد. (عسگری، ۵۱:۱۳۸۷) این نظریه گاه بر آن است تا پیوندی کما بیش فشرده میان محتوای آگاهی جمعی کل جامعه و یا برخی از گروه های خاص و محتوای آثار ادبی برقرار سازد. (پوینده، ۵:۱۳۹۰) زالامانسکی روش پیشنهادی خود را جامعه‌شناسی محتوا یا جامعه‌شناسی درون مایه می‌نامد که برای شناخت الگوهای عقیدتی‌ای که برای تأثیر گذاری بر آگاهی خواندگان به آنان عرضه شده است، کارساز است او معتقد است که با صورت برداری از محتوای آثار و رده بندی آنها، کامل ترین مصالح برای بررسی جامعه شناسی ادبیات فراهم می‌آیند. زالامانسکی از همکاران روبراسکارپیت و استاد دانشگاه پوردواست. به نظر زالا مانسکی پژوهش‌های صورت گرفته در عرصه جامعه شناسی ادبیات تاکنون در اساس دوراه پیموده‌اند.
۱- راه پژوهش تجربی یعنی بررسی پدیده ادبی به یاری روش‌های خاص جامعه شناسی که به ویژه روبر اسکارپیت آن را در پیش گرفته است.
۲- راه ساخت گرایی تکوینی یا جامعه‌شناسی آفرینش ادبی که لوسین گلدمن آن را پیموده است. راه نخست از آن دو بسیار ارزشمند است که پدیده ادبیات را از دیدگاهی به راستی جامعه‌شناسی بررسی می کند. روش پیشنهادی زالامانسکی که خود نیز به پژوهش تجربی گرایش دارد. تکمیل روش این پژوهش است که در قالب نوع پیشنهاد انتقادی بیان شده است. (پوینده، ۲۸:۱۳۹۰) اما انتقادها از پژوهش‌هایی که بر اساس این روش صورت گرفته آن است که به گمان ماچنین پژوهشی‌هایی باید همراه و حتی پس از یک بررسی دیگر صورت پذیرد بررسی در این باره که چه چیزهایی خوانده می شود. نه این که آثار چه کسی خوانده می‌شود. در واقع این بررسی، تحلیل محتوای آثار را بر تشریح پخش و فروش آنها مقدم می‌شمارد. اگر چه مهم و ضروری است که بدانیم فرایند خواندن چگونه صورت می گیرد، آثار چه کسی خوانده می‌شود و کتاب ها در میان خوانندگان مختلف چگونه توزیع حکمی‌شود، اما به نظر ما مسئله اسانی آن است که در آغاز دریابیم چه چیزی به خوانندگان عرضه می‌شود. یعنی چه محتوایی به آنان انتقال یافته است به عبارت دیگر از محتوای کتابها می‌توانیم پی ببریم که چه چیزی برای انباشتن ذهن معاصران مان عرضه شده است. و محیط زندگی فکری آنان را می‌آفریند، به همین سبب بررسی این محتوا عاجل ترین وظیفه جامعه شناسی ادبیات است (همان:۲۴۷). لوکاچ به اصالت محتوا در مقابل فرم می‌رسد. و در تحلیل نهایی نتیجه می‌گیرد که «این محتوا است که تعیین کننده شکل است و نه برعکس. این نتیجه در توافق با بیان سارتر قرار دارد که
گفت در ادبیات فرد اول باید چیزی برای گفتن داشته باشد (محتوا) و سپس در مورد بهترین راه گفتن آن تصمیم بگیرد (شکل) (عسکری،۵۴:۱۳۸۷) . زالامانسکی می گوید: «مقصود ما آن است که بتوانیم بررسی کنیم در ادبیات چه چیزی بازتاب گر آگاهی جمعی است و در مقابل بر آن تأثیر می‌گذارد (همان: ۲۴۸) این روش باید در مورد دنیای فرهنگی که در آن به سر می‌بریم اطلاعات بسیار مهمی به ما بدهد و پیوند میان ادبیات و جامعه را روشن‌تر سازد. (همان: ۲۵۳) هدف از جامعه‌شناسی محتوای اثر ادبی آن است که ما بتوانیم به این پرسش، پاسخ بگوئیم که: ادبیات چه تصویری را از جامعه ما نشان می‌دهد؟
در مقابل، چه چیزی به جامعه عرضه شده است؟ با کتاب‌های دوران ما چه پاسخ‌هایی به مسائل ما می دهند؟ خوانده هایمان ما را در کدام دنیای فکری غرق می‌سازد؟ خوانده هایمان چه فشارهایی را بر ما تحمیل می کند؟ بدیهی است که زالامانسکی راه پیشنهادی گلدمن – جامعه شناسی آفرینش – را در پیش نمی گیرد، زیرا موضوع بررسی او تعیین محتوای عقیدتی مجموعه‌ای از آثار در دروان معین است (همان:۲۸) در تحلیل محتوایی پس از آن که کتاب را تا آخر خواندیم و درون مایه‌های آن را بر اساس اهمیت شان رده‌بندی کریدم به این پرسش می‌پردازیم که در باره مسئله خاصی که مورد نظرمان است، چه اطلاعاتی به ما می دهد بدین ترتیب ساختار اثر و وحدت آن را در نظر می گیریم (پوینده، ۲۵۰:۱۳۹۰)جامعه‌شناس محتوا در حقیقت اثر ادبی را به عنوان سند اجتماعی بررسی می کند. در این حالت هر چه ساختار اثر ساده و وجه اجتماعی آن آشکار باشد. حصول نتیجه جامعه‌شناسی از آن سریع‌تر میسر است. به همین دلیل و به زیبایی شناختی اثر هنری در این رویکرد معمولاً مورد غفلت واقع می‌شود و این نکته نقص این روش محسوب می‌گردد. (عسگری، ۵۲:۱۳۷۸) در واقع بازآفرینی صرف محتوا آگاهی جمعی، خاص آثاری است که ارزش زیباشناختی اندکی دارند و آفریده نویسندگانی نسبتا بهره از تشکیل آفرینشگرانه‌اند. (پوینده، ۵۲:۱۳۹۰) به نظر گلدمن رابطه صورت و محتوا رابطه‌ای است دیالتکتیکی، بدین معنا که صورت حاصل با واسطه محتوا است. به عبارت دیگر، صورت نیز از حرکت دگرگونی محتوا ناشی می شود. در این میان، محتوا بر صورت تأثیرات یک جانبه ندارد. بلکه بین آن دو وابستگی متقابل، کنش و واکنش و حرکت و انطباق دو سویه برقرار است. (پوینده، ۲۷:۱۳۸۰)هنگامی که بررسی جامعه‌شناسی، به طور عمده یا صرفاً به سوی پژوهش‌های انطباق‌های محتوایی می گراید، وحدت اثر، یعنی خصلت حقیقت ادبی را از نظر دور می‌دارد. (همان:۶۳) زالامانسکی در پاسخ منتقدان به این روش می‌گوید: «کتاب پدیده‌ای فراگیر است پرداختن به بررسی محتوای اثر در حکم تکه تکه کردن آن و جدا ساختن از یک مجموعه است که وحدت یا انسجام زیبا شناختی دارد. تردیدی نیست که تحلیلی که وحدت اثر را نادیده گیرد ناقص است به همین سبب ما می کوشیم این اشتباه را انجام ندهیم و نمی خواهیم که پیشاپیش این یا آن محتوا را در کتابی بیابیم.
۲-۵-۱-۱۰ اجتماعات در ادبیات فارسی
هدف از بررسی و تحلیل محتوای آثار ادبی، طبقه‌بندی و توصیف پیام و مضامین اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی است. که آثار ادبی به مخاطبان خود انتقال داده‌اند و کتاب و آثار ادبی به طور خاصی، نوعی رسانه ارتباط جمعی هستند که پیام‌های ویژه‌ای را از نویسندگان (به منزله فرستنده) به خوانندگان (به منزله گیرنده) منتقل می‌سازند. این پیام‌ها. دارای ابعاد ایدئولوژیکی، سیاسی اعتقادی و اجتماعی هستند که به وسیله روش‌های جامعه شناختی پژوهش ادبی می‌توان آن‌ها را بررسی و توصیف کرد. در نظام دانشگاهی ایران، اصطلاحی به نام «اجتماعات در ادبیات،» متداول است. بررسی‌هایی که با نام اجتماعات در ادبیات فارسی صورت می‌گیرد گونه ای از این گونه بررسی هاست (فاضلی:۱۳۰) نخستین جامعه‌شناس ایرانی، غلامحسین صدیقی، یک ربع قرن پیش، نخستین زمزمه درس را سر داد که «اجتماعات در ادبیات» نام گرفت. او راه شناخت جامعه ما را در ادبیاتمان سراغ کرده و کلید بسیاری از درهای بسته فرهنگ را در این صندوقچه یافته بود اجتماعیات در ادبیات – رشته‌ای که از بطن خود جوشید- رشته‌ای نبود که از غرب آمده باشد و راه و چاه علمی کار را به ما نشان بدهد، درختی بود که در خاک ادیب زای ایران و به ویژه گلستان بی‌مانند شعری خودمان روییده بود. قصیده و غزل ما، حکم و امثال ما، طنزها و کنایات، اسطوره‌ها و اندرزها، ارزش‌ها و باورهای ما بستری بود که رودخانه فرهنگی ما در آن جاری بود عالم اجتماعی می توانست و می‌تواند در جامعه ادب ایران آزمایشگاهی دایر کند که در آن به کشیفیات بزرگ جامعه‌شناسی دست بزند، حیطه شناخت فرهنگ و جامعه را گسترش بد هد و نشان بدهد چگونه تاریخ ما، ادبیات ما را و ادبیات ما تاریخ ما را می‌سازد. (اسکارپیت، ۴:۱۳۸۸) پژوهش‌هایی که در حوزه‌جامعه‌شناسی ادبیات در ایران صورت گرفت، است عبارتند از نمودهای فرهنگی و اجتماعی در شعر فارسی از دکتر روح‌الامین - جامعه‌شناسی ادبیات از غلام رضا سلیم، معصومه عصام، علی اکبر ترابی،‌فریدون وحیدا، غلام‌رضا ستوده، جعفر پوینده- اجتماعیات در شعر فارسی از دکتر رنجبر، غلام رضا سلیم و …
۲-۶زندگی هجویری
ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری غزنوی احتمالا در اواخر قرن چهارم هجری یا اوایل قرن پنجم، سالهای عزت و دولت غزنویان و در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی (م:۴۲۱)، در شهر غزنه و در خانواده ای پرهیزکار و دانش دوست به دنیا آمد. دوران کودکی و جوانی را در محله جلاب و هجویر گذرانده و تحت تربیت پدرش پرورش یافته است. پس از فراگیری علوم متداول عصر خاصه قرآن، حدیث، تفسیر، فقه و کلام در زادگاه خود، جهت طی مراحل کمال و یافتن پیری آگاه به سیر آفاق می پردازد. وی به بلاد (سمرقند، اوزگند؛ مرو، سرخس، نیشابور، طوس، میهنه، بسطام، آذبایجان،‌دمشق، بغداد و شهرهای مرکزی ایران سفر کرد، و سرانجام با نارضایتی به لاهور پاکستان رفته است.» و احتمالا در سال ۴۶۵ در شهر لاهور دار فانی را بدرود گفته است و در مکانی به نام داتا گنج بخش به خاک سپرده شده که امروز محل زیارت عاشقان است. رفتن به شهر و طی مسافات بدان جهت بوده است که هجویری مانند سایر صوفیه در جستجوی پیر و مرشدی بوده تا در مسیر سیر و سلوک راهنمای او باشد.
در اوزگند شرقی ترین شهر فرغانه واقع در جمهوری قرقیزستان امروز، هنگامی به خدمت «باب عمر» شتافت شیخ فرغانه که از پیران مقیم بود و میل و ذوقی با سفر نداشت و ظاهرا رسیدن و یافتن را در حضر می دید او را به قصد تنبیه به همت فرا خواند و سپردن مسافت را کار کودکان می داند. این ملاقات ابتدای توبه این درویش جوان است. نکته مهم در زندگی هجویری مسئله ازدواج اوست در این باره و بنا به گفته « دکتر محمد حسین تسبیحی در کتاب تحلیل کشف المحجوب» بار اول هنگامی که نوجوان یا هنوز کوچک بود بنابر رغبت پدر و مادرش ازدواج کرد که ناگهان زوجه ی اول درگذشت. و برای یازده سال بدون زوجه بود. در این باره می گوید:« مرا که علی بن عثمان جلابی ام، پس از آن که یازده سال از آفت تزویج نگاه داشته بود، تقدیر کرد تا به فتنه‌ای در افتادم، و ظاهر و باطنم اسیر صفتی شد که با من کردند پس از آن که روئیت بوده بود. و یک سال مستغرق آن بودم نزدیک بود دین بر من تباه شود تا حق تعالی به کمال فضل و تمام لطف خود،‌عصمت خود را استقبال دل بیچاره من فرستاد و به رحمت الهی ارزانی داشت. با توجه به این سخن هجویری می توان نتیجه گرفت که وی به زندگی دنیای توجه نداشته. وقتی ازدواج را «فتنه» می داند که باعث تباهی دین می شود. بنابراین نگرش است که پس از یازده سال که دوباره به کمند ازدواجش می افکند،‌ باز هم به لطف و رحمت الهی خلاصی می یابد « نظر دکتر محمدحسین تسبیحی و خانم دکتر اسعاد عبدالهادی قندیل» این است که بار دوم ازدواج صورت نگرفته و یک نوع تصور و دل باختگی بوده که خداوند به قول خودش مورد لطف قرارش داده است. هجویری در شریعت از مذهب ابوحنفه و در طریقت از مسلک جنید پیروی می کرد. و طریق وی برعکس طیفوریان مبنی بر صحو بود. به عقیده او پیروان طریقت باید کتاب و سنت و اجماع را محترم دارند و مراعات کنند و عمل به شریعت را در همه احوال ضروری شمارند و صوفی صافی کسی است که از تظاهر و غفلت و جهل بپرهیزد و پیری گزیند و تحت ارشاد او قرار گیرد.
۲-۶-۱مقدمه کتاب کشف المحجوب
زندگی هجویری به سه دوره منقسم می گردد، هر دوره ای از آن در جایی گذشته است.
الف- در شهر غزنه به دنیا آمده و در آنجا دوره ی اول زندگی خود را گذرانده است و هنگامی که به دوره جوانی رسید و در نواحی جهان اسلامی به سیر و سیاحت روی آورد و شماری از شهرها و کشورها را زیارت کرد. پس در مقامی در شهر لاهور که اکنون پاکستان است مستقر گردید جایی که دوره ی آخر از زندگی وی گذشته است. جلاب و هجویر: در اطراف غزنه شماره یی از محله ها و دهکده ها وجود دارد که از توابع آن است. از میان آنها دو محله به نام جلاب (ناحیه ای از نواحی غزنه) است که به نوعی از سنگ مرمر گران بها شهرت دارد. « نقل از مقدمه» کتاب تحلیل کشف المحجوب اثر دکتر محمدحسین تسبیحی. (تسبیحی،۶:۱۳۷۷)
اما در کتاب کشف المحجوب این گونه آورده است. الجلابی: منسوب به جلاب (گلاب، نوعی شربت) (عابدی، ۱۳۹۰ : ۶۱۳)
پیران و مشایخی که هجویری از محضرشان کسب فیض کرده عبارتند از:
۱- ابوالفضل ختلی (م:۴۵۳) منسوب به ختل، ناحیه ای ومردمی در آن سوی بلخ است که چون بیشتر عمر خود را در شام ( جبل اللکام ) گذراند، گاهی او را ابوالفضل شامی خوانده اند. (عابدی، ۱۳۹۰ : ۱۸-۱۷)
۲- ابوالقاسم کرکانی (م: ۴۶۹)
۳- ابوالعباس شقانی، (منسوب به شقان) روستایی در نزدیکی نیشابور(م:۴۵۸)
۴- مظفر حمدان: وی از معاصران و اقران ابوسعید بود.
۵- امام ابوالقاسم قشیری مولف «الرساله» قشیریه (م:۴۶۵) از استول ( قوچان امروزی) بود اما بیشتر عمر خود را در نیشابور گذراند.
۶- شیخ ابوسعید ابوالخیر (م:۴۴۰) که وی را «شاه محبان» «ملک الملوک صوفیان» نامید.
آثار هجویری:
تنها اثر بر جای مانده از هجویری کشف المحجوب است اما در جای، جای این کتاب از آثار دیگری هم یاد می کند که در زمان حیاتش به سرقت رفته است. (عابدی، در مقدمه ی کتاب می نویسد: « یکی آن که دیوان شعرم کس بخواست و بازگرفت و اصل نسخه جز آن نبود. آن جمله را بگردانید و نام من از سر آن بیفکند و رنج من ضایع کرد. و دیگر کتابی کردم اندر طریقت تصوف نام آن منهاج الدین یکی از مدعیان رکیک که کرای گفتار او نکند، نام من از سر آن پاک کرد و به نزدیک عوام چنان نمود که وی کرده است. هر چند خواص بر آن قول بر وی بخندیدن (عابدی، ۱۳۹۰: ۲۱)
آثار مفقود شده هجویری عبارتند از:
دیوان شعر، منهاج الدین، کتاب فنا و بقا، کتابی در شرح کلام حسین منصور حلاج البیان لاهل العیان، نحواللقوب،‌اسرار اَلفرق و المکونات، کتاب الایمان و الرعایه بحقوق تعالی.
منابع کشف‌المحجوب:
۱- طبقات صوفیه: از ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری(م:۴۳۴)
۲- «کتاب المع» از ابونصر سراج (م: ۳۷۸) و رساله ی قشیریه استفاده کرده است. از میان کتاب هایی که پس از کشف المحجوب درباره ی صوفیه نوشته شده است. عبارتند از :
۱- اسرار التوحید از محمدبن منور نوه ی شیخ ابوسعید ابی خیر (تاریخ تالیف حدود ۵۷۲)
۳- تذکره الاولیاء از عطار نیشابوری(م:۶۲۷)
۴- فصل الخطاب و نفحات الانس جامی «تاریخ تالیف، ۸۸۳» که از آن تاثیر پذیرفته اند. هجویری درباره هدف تالیف کتاب می نویسد: « پس من این کتاب بر آن ساختم که صقال دلها بود که اندر حجاب عینی گرفتار باشد، و مایه ی نورحق اندر دلشان موجود باشد تا به برکت خواندن این کتاب آن حجاب بر خیزد و به حقیقت معنی راه یابند. (عابدی،‌۱۳۹۰ :۸)
سبک، نثر کتاب کشف المحجوب:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 05:47:00 ق.ظ ]




Hosts

۸٫۵% of valid labels;5% of all in large domains

۵٫۳%

۱۹٫۸%

Spam

فراتر از هرزنامه، میزبان ها باید به وسیله نوعشان به دسته های زیر برچسب گذاری شوند، یک فهرست تنظیم شده براساس تست های ارزیاب ها:
محتوای تحریریه یا خبری[۴۷]: آشکارسازی پستها، اعلان، انتشار اخبار، انتشار متنهای واقعی روی یک وضعیت از امور مانند اخبار روز (از جمله ورزشی) و گزارش های پلیس. ارسال پستها، آنالیز کردن یک موضوع اقتصادی، تکنولوژیکی، محیطی و اجتماعی از جمله آگهی های تبلیغاتی، سیاسی.
محتوای تجاری[۴۸]: بررسی محصول، فروشگاه برخط، کاتالوگ محصول، کاتالوگ سرویس ها، محصولات مرتبط با آن، پرسش های متداول و آموزشی.
محتوای آموزشی[۴۹]– پژوهشی: آموزش ها، کتاب های راهنما، چگونگی راهنمایی، مواد آموزشی، موارد دستوری، مقالات پژوهشی، کتاب، فهرست ها، واژه نامه ها، همایش ها، موسسات، صفحات پروژه، بهداشت و درمان هم چنین تعلق به این قسمت دارند.
فضاهای بحث[۵۰]: شامل انجمن های اختصاصی، فضاهای چت، بلاگ ها و غیره، کامنت های استاندارد را به حساب نمی آوریم.
شخصی[۵۱] یا اوقات فراغت: هنر، موزیک، خانه و خانواده و بچه ها، بازی ها، طالع بینی و غیره، یک بلاگ شخصی برای نمونه هم به ” بحث” و هم به این قسمت تعلق دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رسانه ها[۵۲]: تصویری، صوتی و غیره. سایتی که محتوای اصلی آن متن نیست اما رسانه هست. برای نمونه سایت درباره موزیک شاید جزء اوقات فراغت است و نه رسانه.
پایگاه داده[۵۳]: یک سایت ” وب عمیق ” که محتویات آن تنها با پرسش از یک پایگاه داده قابل بازیابی است، سایت های ارائه دهنده فرم ها در این دسته قرار می گیرند.
در نهایت ویژگیهای کلی مرتبط با اعتماد، بی طرفی با سه مقیاس برچسب گذاری شدند:
معتبر و موثق بودن[۵۴]: من نمی توانم اعتماد کنم – جنبه هایی در این سایت وجود دارد که این منابع را برای من بی اعتماد می کند. من به این حواشی اعتماد دارم – یک منبع معتبر به نظر میرسد اما مالکیت آن نامشخص است. من کاملاً اعتماد دارم ، این یک منبع معتبر معروف (یک روزنامه ، کمپانی ، سازمان معروف)
تبعیض قائل شدن[۵۵]: حقایق – من فکر میکنم که این عمدتاً حقایق هستند. حقایق و نظرات – من فکر میکنم حقایق و نظرات هستند، حقایق در سایت گنجانده شده اند یا از منابع خارجی مورد ارجاع قرار گرفته اند. نظر و عقیده – من فکر میکنم این بیشتر عقیده و نظر به نظر می رسد که ممکن است به وسیله حقایق پشتیبانی شود یا نشود اما حقایق اندکی یا هیچ حقیقتی را در بر نگرفته و یا مورد ارجاع قرار نگرفته است.
بی طرفی[۵۶]: تعریف ما از ویکی پدیا[۵۷] اقتباس شده است ]۴۸[.

No

Maybe

Yes

Label

۴۹۸۲

۴۲۳

Spam

۴۷۹۱

۱۹۱

New/Editorial

۲۹۱۸

۲۰۶۴

Commercial

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ق.ظ ]




۱۵

۲۹۶۸

۵-۳ بررسی پارامترهای مختلف الگوریتم پیشنهادی
الگوریتم پیشنهادی ترکیبی از الگوریتم های رقابت استعماری و روش تپه نوردی تکراری می باشد. در این الگوریتم، مسئله زمانبندی و تخصیص منابع با بهره گرفتن از الگوریتم رقابت استعماری و با ایجاد یک مجموعه با تعداد کشور اولیه حل می شود. زمانی که الگوریتم رقابت استعماری دچار همگرایی زودرس گردید و در بهینه های محلی گرفتار شد، مکانیسم تشخیص همگرایی مبتنی بر شباهت میانگین مجموعه کشورها، این همگرایی را تشخیص میدهد. در صورتی که مقدار شباهت میانگین مجموعه کشورهای موجود از یک حد آستانه () بزرگتر باشد، با اجرای الگوریتم تپه نوردی تکراری، سعی در افزودن تعدادی کشور جدید به مجموعه کشورهای موجود می کند. با توجه به این توضیحات، مهمترین پارامترهایی که الگوریتم ترکیبی پیشنهادی را تحت تأثیر قرار می دهد، مقدار پارامتر حد آستانه می باشد. در این بخش به بررسی تأثیر مقادیر مختلف این پارامتر بر کارایی الگوریتم پیشنهادی از نظر زمان اجرای الگوریتم، کیفیت (هزینه) زمانبندی و زمان همگرایی الگوریتم، می پردازیم. زمان اجرای الگوریتم برابر است با زمان پردازنده برای ۲۰۰ نسل اجرای الگوریتم. کیفیت زمانبندی نیز بر اساس مقدار شایستگی کشور جواب محاسبه می شود که به صورت زیر محاسبه می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(۵-۱)

که در آن نشان دهنده زمان پایان آخرین کار و نیز نشان دهنده میانگین زمان اجرای تمامی کارها می باشد. زمان همگرایی الگوریتم، زمانی است که مقدار شایستگی امپراتوری بیش از ۰٫۰۰۱ تغییر نکند.
تعداد کشورهای اولیه، برای مسئله FT10برابر با ۱۰۰ کشور، برای مسئله FT20برابر با ۱۵۰، برای مسئله LA40، ۲۰۰ و برای مسئله SWV14 ، ۳۰۰ در نظر گرفته شده است.
شکل های ۵-۱ تا ۵-۴ نتیجه اجرای الگوریتم پیشنهادی برای مقادیر مختلف را به تصور کشیده است.

شکل۵-۱: تغییرات هزینه، زمان و همگرایی نسبت به مقدار حد آستانه برای مسئله FT10(شکل ها از سمت راست به چپ مرتب هستند)

شکل ۵-۲: تغییرات هزینه، زمان و همگرایینسبتبهمقدارحدآستانهبرایمسئلهFT20

شکل ۵-۳: تغییراتتغییرات هزینه، زمان و همگرایی نسبت بهمقدارحدآستانهبرایمسئلهLA40

شکل ۵-۴: تغییراتتغییرات هزینه، زمان و همگرایینسبتبهمقدارحدآستانهبرایمسئلهSWV14
نتایجی که از شکل های ۵-۱ تا ۵-۴ می توان گرفت عبارتند از:
الگوریتم پیشنهادی بهترین کم هزینه ترین جواب ها را برای مقادیر به دست می آورد. هر چه مقدار این حد آستانه به صفر نزدیکتر باشد، فرکانس فراخوانی های جستجوی محلی بیشتر بوده و در نتیجه، گامهای تصادفی در الگوریتم افزایش خواهد یافت. افزایش گامهای تصادفی باعث کاهش احتمال همرایی الگوریتم می شود و در نتیجه الگوریتم پیشنهادی برای مقادیر کوچک حد آستانه، جواب مناسبی را پیدا نمی کند. از طرفی دیگر، هر چه مقدار حد آستانه به یک نزدیکتر باشد، فرکانس فراخوانی های جستجوی محلی کاهش پیدا کرده و در نتیجه الگوریتم پیشنهادی شبیه به یک الگوریتم رقابت استعماری ساده عمل می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]




فناوری اطلاعات
بهبود مستمر
پیامدهای عملکرد

۲-۲۳- بررسی پیشینه تحقیقاتی

در این قسمت ابتدا تحقیقات خارجی انجام شده بطور خلاصه توضیح داده می شود و بعد تحقیقات انجام شده در ایران مطرح می شود :

۲-۲۳-۱- تحقیقات خارجی

تحقیقات خارجی بسیاری در ادبیات مهندسی دوباره فرآیندهای کسب و کار وجود دارندکه به طور نمونه عبارتند از :
- المشاری و زئیری (۱۹۹۹)، دیدگاهی کلی نسبت به فرایند پیاده سازی BPR ارائه کرده اند. آنها ادبیات مربوط به عوامل سخت و نرمی که باعث موفقیت و شکست برای پیاده سازی BPR می شود را مرور کردن و این عوامل را در داخل زیر گروه هایی طبقه بندی کردند و عوامل مؤثر بر موفقیت و شکست BPR را شناساییکرده اند. در نهایت آنها توضیح داده اند که این عوامل چگونه فرایند پیاده سازی BPR را تحت تأثیر قرار می دهد. نتایج تحقیقات آنها نشان داده است که دو بعد نرم شامل؛ سیستم مدیریت تغییر، شایستگی مدیریت و سه بعد سخت شامل؛ ساختارسازمانی، مدیریت پروژه BPR، زیر ساخت فناوری اطلاعات در پیاده سازی BPR مؤثرند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

- کرو و همکاران (۲۰۰۲) در پژوهش خود سطح خطرپذیری تلاش های BPR را با بررسی عوامل موفقیت و شکست BPR برآورد کرده اند. نتایج تحقیقات آنها نشان داده است که عوامل موفقیت در پنج گروه اصلی و در مجموع در هفده زیر عوامل، گروه بندی شده اند. گروهای اصلی ” رهبری یکسان نگر"، ” همکاری در محیط کار"، ” تعهد مدیریت ارشد” ، ” حمایت مدیریتی ” و ” استفاده از IT ” است. عامل شکست فقط به عنوان” مقاومت کارکنان"، با چهار زیر عوامل معرفی شده است.
- مک آدام و دوناگی (۱۹۹۹) به بررسی درک کارکنان درباره عوامل مؤثر برای پیاده سازی موفقیت آمیز BPR در بخش دولتی پرداخته اند. روش شناسی پژوهش آنها شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته و نظرسنجی های کارکنان درون یک سازمان بخش دولتی بزرگ است. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که بسیاری از عوامل مؤثر بر پیاده سازی BPR در بخش خصوصی به همان اندازه در بخش دولتی شناخته شده هستند. نتایج تحقیقات آنها نشان داده است که مهمترین عوامل پنداشته شده برای موفقیت آمیز بودن BPR در بخش دولتی شامل آیتم هایی از قبیل : پشتیبانی مدیریت ارشد، تعهد و درک BPR، ارتباطات، توانمند سازی و رفع ترس از کوچک سازی است.
- منسار و ریجرز (۲۰۰۵) به مطالعه بهترین راهکارهای موجود در مواجه با چالش های فنی مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار پرداخته اند. آنها بر اساس پژوهش های پیشین یک چارچوبی را برای کمک به طراحی انتخاب مناسب بهترین راهکارها ارائه کرده اند. چارچوب ارائه شده در ایجاد طرح های فرایند بهبود یافته برای دو سازمان هلندی مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه کلی این است که این چارچوب در حمایت از طراحی مجدد فرآیندها مفید واقع شده است.
در نهایت آنها قبل از ارائه بهترین راهکارها چارچوب ارائه شده را با توجه به زمینه ها و بخش هایی که در بازمهندسی فرآیندها مورد توجه قرار دارند در شش طبقه به شرح زیر معرفی کرده اند:
مشتریان داخلی یا خارجی فرایند کسب وکار
محصولات (یا خدمات) تولید شده بوسیله فرایند کسب و کار
فرایند کسب و کار از دو منظر(دیدگاه عملیاتی، دیدگاه رفتاری)
۴) در نظر گرفتن شرکت کنندگان در فرایند کسب و کار(ساختار سازمانی، افراد سازمانی)
۵) اطلاعاتی که بوسیله فرایند کسب و کار استفاده و یا ایجاد می شوند.
۶) تکنولوژی مورد استفاده فرایند کسب و کار و در نهایت می توان به محیط خارجی غیر از مشتریان اشاره کرد.
برخی از بهترین راهکارهای ارائه شده توسط منسار و ریجرز عبارتند از : کاهش تماسها، حذف وظایف از کار افتاده، مشارکت عددی، قدرت و اختیار دادن، ذخیره سازی، خودکار کردن کارها.
- ریجرز و منسار (۲۰۰۷) به بررسی رایجترین[۱۸۸] بهترین راهکارهای BPR با نظر سنجی از خبرگان و تحلیل گران پرداخته و ضمن شناسایی ده بهترین الگوی برتر به تحلیل آنها پرداختند. جدول ۲- ۱۸ فهرستی از رایجترین بهترین راهکارها در BPR است.
جدول ۲- ۱۸- رایجترین بهترین راهکارها در BPR

بهترین راهکارها شرح
۱٫ حذف وظایف حذف کردن وظایف غیر ضروری از یک فرایند کسب و کار
۲٫ ترکیب وظایف[۱۸۹] ترکیب وظایف کوچک در وظایف مرکب و تجزیه وظایف بزرگ در وظایف کوچکتر عملی
۳٫ تکنولوژی کامل[۱۹۰] تلاش در جهت مرتفع نمودن محدودیت های فیزیکی در یک فرایند بوسیله تکنولوژی های جدید
۴٫ قدرت و اختیار دادن اکثر تصمیم گیری ها را به کارکنان بدهید و مدیریت میانی را کاهش دهید
۵٫ واگذار کردن سفارش[۱۹۱] به کارکنان اجازه دهید در صورت داشتن توانایی، مراحل سفارشات منحصربفرد را خود انجام دهند
۶٫ ترکیب دهی مجدد[۱۹۲] جابجایی وظایف به محل های مناسب
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]




گفتار دوم: اقسام و تقسیمات پیشگیری
تقسیماتی که ار پیشگیری می‌شود هر یک تصویر متفاوتی از یک واقعیت را نشان می‌دهد اما آنچه باعث جدایی هر یک از دیگری می‌شود در سه عامل قابل جستجو است و هر یک از این عوامل به دلیل آثار عملی متفاوتی که به همراه می‌آورند می‌توانند موضوع سیاست‌ها یا رویکردهای متفاوتی در پیشگیری از جرم قرار گرفته و در ارزایبی نهایی مسبب ترجیح یکی به دیگری گردند. چنانچه مثلاً در تقسیم پیشگیری به پیشگیری طریقی و وضعی شیوه دخالت و جلوگیری از وقوع جرم مورد توجه است.
در حالی که در تقسیم پیشگیری ، به پیشگیری مستقیم(کنشی) و غیر مستقیم(واکنشی) مرحله دخالت یا زمان اقدام برای پیشگیری مورد نظر است و یا در صورتی که محل یا زمینه یا موضوع دخالت، خود مرتکب یا شرایط و عوامل بر او باشد. در این صورت به آن پیشگیری مرتکب مدار گفته می‌شود مانند پیشگیری اصلاحی، اعم از اصلاحات فردی و اجتماعی اما اگر زمینه و محل دخالت ، بزه دیده باشد به آن بزده دید مدار گفته می‌شود مانند پیشگیری وضعی.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به عبارت دیگر، در جرم شناسی پیشگیرانه با عنایت به معیارهای مختلف، پیشگیری را به اقسام مختلف تقسیم بندی کرده‌اند که گاه معیار این تقسیم بندی موضوع پیشگیری و گاه ماهیت اقدامات پیشگیرانه است. بدیهی است این طبقه بندی‌ها مطلق نیست و در عمل می‌تواند با یکدیگر ترکیب و تلفیق شود. این تقسیمات گاه مشمول برداشت مضیق و گاه مشمول موسع در پیشگیری است که گاهی با یکدیگر تداخل نیز دارند که در این گفتار به منظور آمادگی ذهنی به گونه‌هایی از این تقسیمات اشاره می‌گردد.
بند اول ـ پیشگیری انفعالی و پیشگیری فعال
پیشگیری انفعالی همان هشدار دادن و اخطار دادن به جامعه برای جلوگیری از قربانی شدن و بزه دیدگی است. هشدار دادن به جامعه برای مصون سازی خود در مقابل جرم یک تکنیک و روش برای جلوگیری از جرم است.
بنابراین اخطار دادن در مورد جرم همراه با اقدامات عملی نیست یعنی از وقوع جرم جلوگیری نمی‌کند در حالی که پیشگیری فعال در جهت جلوگیری از جرم یا بزه عملاً اقدامات مثبت و موثر انجام می‌دهد. نکته مهم دیگر اینکه در پیشگیری انفعالی به دادن هشدار کفایت می‌شود و این هشدار به کسانی داده می‌شود که بالقوه استعداد قربانی جرم واقع شدن را دارند. در واقع پیشگیری انفعالی یک نوع اطلاع رسانی به بزه دیدگان جرم است. مثل اطلاع رسانی از طریق وسایل ارتباط جمعی، شاید بتوان گفت که این نوع پیشگیری یک نوع پیشگیری از قربانی جرم واقع شدن است در حالیکه در پیشگیری فعالی اقدامات جامعه عملی می‌گردد.
بند دوم ـ پیشگیری بزه دیده مدار و مرتکب مدار
این تقسیم بندی بر اساس اینکه نقطه اتکاء و اعمال سیاست پیشگیری ، مجنی علیه باشد یا خود مرتکب به دو نوع پیشگیری مبتنی بر بزه دیده و مبتنی بر مرتکب تقسیم می‌شود که نوع اول ضرورتاً ابتکاری(کشی) است اما نوع دوم می‌تواند به دو صورت ابتکاری(کنشی) یا عکس العمل(واکنشی) از وقوع جرم باشد.
بند سوم ـ پیشگیری سه مرحله‌ای بر اساس الگوی پزشکی
این تقسیم بندی که منسوب به براتینگهام[۷۳] و فاوست[۷۴] (۱۹۷۶) می‌باشد، ملهم و برگرفته از پیشگیری و درمان بیماری‌های همه گیر است. این پیشگیری به پیشگیری اولیه[۷۵]، پیشگیری ثانویه[۷۶] و پیشگیری ثالث یا نهایی[۷۷] تقسیم می‌گردد، دو نوع اول و دوم فعلی و ابتکاری و قبل از ارتکاب جرم به کار می‌رود و نوع سوم عکس العملی و پس از ارتکاب جرم است.[۷۸]
الف ـ پیشگیری اولیه
پیشگیری اولیه متضمن تدابیر و اقداماتی است که به دنبال سالم سازی محیط طبیعی و اجتماعی و تغییر اوضاع و احوال و شرایط جرم زا است. این پیشگیری در صدد آن است تا با بهبود شرایط زندگی افراد از بزهکاری جلوگیری نمایند.[۷۹]
از این رو اتخاذ تدابیری مناسب در زمینه‌هایی مانند فقرزدایی، اشتغال، مسکن و بالا بردن سطوح درآمد افراد نمونه‌هایی از این پیشگیری است. پیشگیری اولیه همان مبارزه با به وجود آمدن میکروب و جلوگیری از شیوع آن در جامعه است، به روشی که در علوم پزشکی مرسوم است.
پیشگیری اولیه در زمینه جلوگیری از اعتیاد به مواد مخدر شامل تدابیر و اقداماتی است که سبب می‌شود تا زمینه‌های مساعد برای گرایش به اعتیاد با کاهش مواجه شود. اقداماتی مانند: آموزش لازم به شهروندان درباره خطرها و مشکلات ناشی از استفاده مواد مخدر و تغییر نگرش مردم نسبت به این موا از جمله جلوه‌های این پیشگیری به شمار می‌روند.[۸۰]
در این مرحله از پیشگیری که بیش از مراحل دیگر بر آن تأکید می‌شود سعی بر آن است که از عوامل بازدارنده[۸۱] اعم از ارشاد فرهنگی مذهبی و اقدامات بهداشتی و اجرایی طوری استفاده شود که موثر باشند و مانع آشنایی افراد به مواد مخدر شوند. مرحله آشنایی زمانی است که در طی آنف شخص مواد مخدر و روان گردان را برای اولین بار مصرف می کند و به این ترتیب ، با مواد زیان آور که بعدها او را بسیار رنج خواهد داد و زندگی او را به تراژدی و کابوس مبدل خواهد کرد آشنا می‌شود.
در این مرحله اقدامات و آموزش‌های اقشار مختلف به ویژه گروه های آسیب پذیر به نحوی باید صورت گیرد که افراد هرگز تمایلی به مصرف مواد مخدر از خود نشان ندهند، همانطور که تمایلی به مأکولات حرام از جمله گوشت مرده ندارند، برای انجام پیشگیری اولیه باید با بهره گرفتن از روش های سه گانه حذف بیماری زا (مواد مخدر) کنترل شرایط محیطی(سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی) و تقویت مقاومت میزبان(برد معتاد) اقدام نمود.[۸۲]
بدین ترتیب، پیشگیری اولیه از اعتیاد بر روی مسائیل از قبیل عدم دسترسی به مواد مضره اعتیاد آور ، دور ماندن از استرس‌های روانی، فراهم کردن مراکز و وسایل و محیط‌های ورزشی و تفریحگاه آموزش خانواده و جلوگیری از گسسته شدن رشته‌های سنتی خانوادگی، آموزش‌ اطلاعات اساسی درباره مواد مختلف و خطرات آنها، ارتقاء سطح علمی، خودداری از رفتارهای تبعیض آمیز و خودداری از طبابت خانگی و خود درمانی با مواد افیونی، اشتغال به کار و پر کردن اوقات فراغت ، یاد دادن مهارت‌های اجتماعی ضروری برای مقاومت در برابر فشارهای دوستان برای استفاده از مواد، ایجاد نگرش‌های منفی نسبت به سوء مصرف مواد، تقویت مهارتهای شناختی لازم برای تشخیص موقعیتهای خطرناک و یا احتراز از آنها، برجسته سازی توانایی و تقویت مهارت تأکید دارد.
ب ـ پیشگیری ثانویه
پیشگیری ثانویه یا دومین همچون پیشگیری اولیه قبل از ارتکاب بزه اعمال می‌گردد. در واقع پیشگیری ثانویه به دنبال شناسایی و جلوگیری از بزهکاری افرادی است که بیشتر از دیگران در معرض هجوم عوامل جرم زا و بزهکاری قرار دارند. مثل مرتکبین و بزه دیدگان بالقوه و دارای حالت خطرناک و مستعد برای حمله به دیگر سخن ، پیشگیری ثانویه یعنی کمک به افرادی که در ورطه مشکلات مصرف مواد مخدر قرار گرفته‌اند.
هدف از انجام پیشگیری ثانویه این است که میزان شیوع مشکل و بیماری را در جامعه کاهش دهد و از طرفی نسبت به تشخیص و درمان معتادان اقدام نمود در حقیقت، هدف این سطح از پیشگیرانه محدود کردن میزان آسیب وارده به فرد یا جامعه تا حد امکان است. پیشگیری ثانویه شامل اقدام‌های پیشگیرنده می‌شود که ناظر به گروه های خاص است که بیم ارتکاب جرم از سوی اعضای آن می‌رود. پیشگیری دومین تا حد زیادی با مفهوم درمان سریع یا به موقع به یک معنی است. این مرحله از پیشگیری، شامل اقداماتی است که به منظور جلوگیری از مصرف مجدد مواد اعتیاد آور توسط شخصی که یکبار این مواد را تحت هر عنوان خواه تفننی، خواه آزمایشی مصرف نموده انجام می‌شود. در اینجا شخص با مواد مخدر و نحوه استعمال آن آشنایی پیدا کرده ولی به طور کامل به این مواد اعتیاد پیدا نکرده است.
معمولاً افرادی که برای پیشگیری دومین در نظر گرفته می‌شوند در مقایسه با کسانی که موضوع پیشگیری نخستین در سنین بالاتری قرار دارند و تعداد قابل توجهی از آنها علاوه بر مشکل سوء مصرف مواد با عواقب ناشی از آن همچون اختلافات خانوادگی، از دست دادن کار، مشکلات جسمی و مالی هم درگیر هستند.
به طور کلی عوامل متعددی افراد را تشویق می‌کند تا احیاناً مواد مخدر را تجربه کنند . در پیشگیری ثانویه به محض اطلاع از مصداق ، باید چاره‌ای اندیشید که این تجربه تکرار نشود. البته از تمام راه های پیشگیری که در مرحله اول به کار گرفته می‌شود می‌توان در این مرحله استفاده کرد. ولی باید شرح حال خوب از بیمار بگیرد و پس از آنکه علت و نوع بیماری را شناخت به انتخاب دارو مبادرت ورزید . بدیهی است صرفاً دور نگهداشتن فرد از مواد مخدر نه تنها او را مصون نمی‌کند بلکه او را به حکم «الانسان حریص علی ما منع» به کوشش در دستیابی به آن ماده حریص تر می‌شود.
به طور خلاصه می‌توان گفت: این گونه پیشگیری در صدد است تا از تبدیل شدن معتادان احتمالی به معتادان واقعی جلوگیری نماید. بدین سان، تشخیص زود هنگام نشانه‌های خطر در شماری از افراد که در آستانه معتاد شدن قرار دارند تاثیر به سزایی بر پیشگیری از اعتیاد دارد.[۸۳]
ج ـ پیشگیری ثالث یا نهایی(سومین)
پیشگیری نهایی که به آن پیشگیری از تکرار جرم نیز گویند در بر گیرنده‌ی آن دسته از تدابیر است که پس از وقوع جرم و به منظور جلوگیری از بزهکاری درباره افراد اعمال می‌شود. اینگونه از پیشگیری با بهره گرفتن از ساز و کارهای دستگاه عدالت کیفری مانند کیفر زندان تلاش می‌کند تا با رویکردی اصلاحی ـ درمانی از ورود دوباره برهکاران به وادی بزهکاری جلوگیری کند زیرا پیشگیری سومین، کیفر را دارای خاصیت اصلاحی ـ درمانی می‌داند. در این پیشگیری ، با افراد سر و کار داریم که یا مرتکب جرم شده‌اند و یا بزه دیده واقع گردیده‌اند.
هدف از انجام سطح سوم پیشگیری آن است که بتوان به تدمین ، حفظ ارتقای فعالیت بزهکار و بازتوانی او دست یافت. به سخن دیگر، هدف اصلی و مهم در این پیشگیری درمان مرتکبین و جبران خسارت وارده به بزه دیدگان است. ایجاد شبکه حمایتی از معتادان درمان شده، سازمان دهی برنامه گسترده و موثر پیشگیری برای این افراد، جلوگیری از ایجاد اثرات منفی ناشی از محل نگهدای معتادان، جلوگیری از برچسب خوردن معتاد در جامعه، مددکاری و توان بخشی، بازگرداندن سلامت معتاد و سرانجام سازماندهی امکانات و بازتوانی شغلی آنان از جمله مصادیق بارزی است که در این مرحله قرار دارد.
در واقع، در این مرحله تلاش می‌شود به افرادی که ترک اعتیاد کرده‌اند کمک شود تا با اعتیاد باز نگردند. پیشگیری ثالث به معنای بازپروری معتاد است . در این پیشگیری، تلاش می‌شود تا معتاد بتواند به زندگی عادی قبل از اعتیاد برگردد. در این حرله ضمن مقابله با زیاده طلبی معتاد، درمان وی نیز به روش مناسب در دستور کار فرار می‌گیرد تا ترک اعتیاد حاصل شود و معتاد سلامت خود را بازیابد و به جامعه بازگردد که انجمن معتادین گمنام (N.A) به نحوی به این نوع پیشگیری مبادرت می کند.
بند چهارم ـ پیشگیری عام و پیشگیری خاص
الف . پیشگیری عام
پیشگیری عام یک سلسله اقداماتی است که علیه عوامل جرم زا به کار می‌رود . این دسته از تدابیر که به آنها تدابیر پیشگیرانه اولیه از بزهکاری نیز می‌گویند دارای خصیصه‌ی جمعی هستند و هدفشان مبارزه با عوام جرم زای محیط و اطرافیان به طور کلی است.
در رابطه با پیشگیری عام از اعتیاد بعهنوان یک جرم و ناهنجاری از آنجا که عوامل متعددی نظیر عوامل فردی، فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی و روانی در ایجاد اعتیاد نقش دارد. بایستی برای پیشگیری از آن روی تمام عوامل فوق الذکر تاکید نمود. مثلاً در عوامل فردی گرایش به اعتیاد، باید به مسایلی چون فشار و ناملایمات روحی و روانی، محرومیت‌ها، نواقص جسمانی و عوامل یگر چون لذت جویی، تقلید و کنجکاوی فرد توجه کرد در حالیکه در عوامل اجتماعی باید بر روی عواملی همچون تبعیضات اجتماعی نابرابری‌ها و عدم وجود عدالت اجتماعی که در گرایش به اغتیاد موثرند توجه نمود. همچنین توجه به عوامل اجتماعی و اقتصادی مثل فقر و بیکاری، تورم و بحران‌های اقتصادی که در ایجاد اعتیاد موثر هستند، لازم و ضروری است.
عوامل فرهنگی نظیر جهل و بی سوادی از دیگر عوامل موثر در اشاعه‌ی فرهنگ اعتیاد است که در پیشگیری عام بسیار مورد توجه است. در واقع مسائل فرهنگی در همه‌ی سطوح اجتماع نقش مهم و اساسی را ایفا می‌نماد. به بیان دیگر نقش تبلیغات و افزایش اطلاعات عمومی و نقش وزارتخانه‌ها، سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی در جلوگیری از وقوع جرم که مهمترین رکن از ارکان پیشگیری عام از اعتیاد است بسیار اهمیت دارد.
ب. پیشگیری خاص
این دسته از تدابیر پیشگیری که به آنه پیشگیری از برهکاری ثانویه نیز می‌گویند. شامل روشها و تدابیر پیشگیری فردی از تکرار جرم است. این تدابیر شامل روشهایی است که کاملاً از پیشگیری جمعی متفاوت است و در قلمرو سیاست جنایی(بالینی) قرار می‌گیرد و هدف آن اصلاح و درمان مجرمین به منظور جلوگیری از تکرار جرم و بازپروری اجتماعی آنان است. در این نوع پیشگیری، ما با انواع روشها و تدابیر درمانی و آموزشی برای رسیدن به هدف‌های فوق مواجه هستیم.
در واقع در پیشگیری خاص، گروه هدف مجرمین بالفعل می‌باشند . پیشگیری خاص ، یعنی اقداماتی به منظور جلوگیری از تکرار جرم که در قالب بازپذیری اجتماعی مجرم صورت می‌گیرد. این نوع از پیشگیری بیش از اینکه مرتکب مدار باشد، مجرم مدار است.
به طور کلی در باب پیشگیری خاص، تلاش می‌شود تا از بازگشت مجدد معتادان جلوگیری شود. در واقع ، محور اصلی بحث در این نوع پیشگیری ، پیشگیری از بازگشت مجدد معتادان است. وقتی فرد معتاد، سم زدایی می‌شود و یا از بازپروری مرخص می‌گردد با عوامل گوناگونی مواجه می‌شود که او را یک وقفه معمولاً نه چندان طولانی به طرف استفاده نابجا از مواد مخدر سوق می‌دهند.
حال در این وضعیت، پیشگیری خاص باید ایفاء نقش کند و با اتخاذ تدابیر لازم از بازگشت مجدد وی به دامن اعتیاد جلوگیری نماید. به طور کلی همه انسانها حتی افرادی که مواد مخدر مصرف می‌کنند، اعتقاد دارند که اعتیاد یعنی نابودی زندگی و هیچ سرانجامی به جز مشکلات فردی، خانوادگی، زندان و مرگ فرا روی معتاد نیست.
بر این اساس، بسیاری از معتادان نیاز شدیدی به درمان و بازیابی سلامت جسمی و روانی و رهایی از چنگال شوم اعتیاد را در درون خود احساس می‌کنند. اما یکی از مشکلاتی که اغلب معتادان و حتی خانواده‌های آنان را از ادامه درمان دلسرد می‌کند بازگشت یا مصرف دوباره مواد مخدر است. فلذا همواره این سوال وجود داشته که برای پیشگیری از بازگشت مجدد معتاد چه باید کرد؟ در واقع، یکی از مصادیق پیشگیری خاص پاسخ به همین سوال مهم است.[۸۴]
بند پنجم ـ پیشگیری کیفری و غیر کیفری
الف. پیشگیری کیفری و قضایی
این نوع پیشگیری که با به کار گیری ابزارهای حقوق کیفری اعمال می‌شود از طریق ارعاب ، ناتوان سازی و بازپروری به پیشگیری از ارتکاب جرم می‌پردازد. پیشگیری قضایی یا کیفری تداعی بخش گام‌های آغازین در تاریخ حقوق کیفری است که با بهره گرفتن از خصوصیات ارعابی و بازدارندگی مجازات در پی مقابله با جرم و پیشگیری در سطح فری و جمعی بوده است.
با توجه به بند پنج اصل ۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که «اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمان» را از وظایف قوه قظائیه قرار داده است، بند ب ماده یک لایحه پیشگیری از جرم را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از این رویکرد ذکر نمود. به موجب این بند «پیشگیری قضایی عبارت است از تدابیر و اقدام‌های دستگاه قضایی در خصوص اصلاح مجرمان و استفاده مناسب از قرارهای تامین و ضمانت اجراها و جلب اعتماد عمومی نسبت به نهادهای عدالت کیفری». این نوع پیشگیری بعد از ارتکاب جرم صورت می‌گیرد و هدف آن جلوگیری از تکرار جرم در آینده است.[۸۵]
ب. پیشگیری غیر کیفری(وضعی، جامعوی، رشد مدار)
این پیشگیری مجموعه اقدامات غیرکیفری است که پیش از ارتکاب بزه با مداخله در فرایند فعلیت یافتن جرم و وضعیت پیش جنایی در صدد جلوگیری از بزهکاری است. این پیشگیری از نظر ذاتی اقدامی پیشینی است و سه گونه وضعی ، اجتماعی و رشد مدار تقسیم می‌شود.
۱- پیشگیری وضعی
منظور از پیشگیری وضعی این تقسیم بندی همانند سایر تعاریف و تقسیم بندیها مداخلاتی است که برای جلوگیری از وقوع جرم به ویژه از طریق کاهش فرصت‌های ارتکاب جرم و افزایش زحمت و خطر ارتکاب جرم و کنترل وسایل تسهیل کننده جرم طراحی شده است. در تعاریف مختلفی که درباره پیشگیری وضعی از جرم ارائه شده‌اند دو رکن اساسی در پیشگیری وضعی دیده می‌شود، سخت کردن و کاهش امکان ارتکاب جرم و از بین بردن جذابیتهای جرم که محرک فرد به ارتکاب جرم است . فرینگتون وولش در تعریفی مختصر ارکان اساسی پیشگیری وضعی یا موقعیت مدار را این گونه بیان کرده‌اند.
«پیشگیری وضعی به مداخلاتی اشاره دارد که برای جلوگیری از وقوع جرم از طریق کاهش فرصتها و افزایش خطر و دشواری ارتکاب جرم طراحی شده‌اند. پیشگیری وضعی فرایند مشهور گذار از اندیشه به عمل را تحت تاثیر قرار می‌دهد و اقداماتی به عمل می‌آورد تا این فرایند را قطع کند. عوامل موثر در این فرایند از یک سو انگیزه و تمایل درونی مجرم است و از سوی دیگر شرایط پیرامونی وی و اوضاع و احوال موقعیت ارتکاب جرم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]