دانلود فایل های پایان نامه درباره آزادی اطلاعات ... |
مطالعات مختلف، تحقیقات رسمی و همچنین اسناد مختلف دولتی در نقاط مختلف جهان نشان دهندهی این است که اطلاعات مهم ترین ذخیره منبع قرن بیست و یکم محسوب میشود. امروزه آزادی اطلاعات به قوانین اساسی و عادی بسیاری از کشورهای دنیا رسوخ کرده و این حق را به عنوان حقوق مسلم ملتها قلمداد میکنند.
آزادی اطلاعات به دلیل آنکه آثار و فواید بسیار مثبت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی به دنبال دارد ناگزیر باید مورد شناسایی و حمایت قرار گیرد. با وجود این آثار، فواید مذکور به بار نمیآید مگر آنکه لوازم و مقتضیات آزادی مذکور نیز مورد شناسایی قرار گیرد. تحقق آزادی اطلاعات مستلزم زیرساختهای مختلف نرم افزاری و سخت افزاری است که این زیرساختها به صرف تصویب قانون ایجاد نمیشوند. توجه به آزادی بیان، حق تعیین سرنوشت و اصل شفافیت و… به عنوان مبانی آزادی اطلاعات و حق دسترسی شهروندان به اسناد دولتی باعث افزایش کارآمدی این حق میشود. یکی از مباحث مهم در این فصل، توجه به استثنائات آزدی اطلاعات است که نشان از توجه به این مسئله است. شکی نیست، آزادی مطلق باعث ضرر به حریم خصوصی، منافع ملی و عمومی جامعه و همچنین امنیت ملی و عمومی میشود. نگارنده در این فصل، این استثنائات و محدودیتها را مورد توجه قرار داده است.
۲-۱- مفهوم آزادی اطلاعات و نسبت آن با سایر آزادی ها:
هر چند در مقدمهی این پژوهش مطالبی در باب شناخت و تبیین مفهوم آزادی اطلاعات بیان شد، لیکن درک و شناخت بهتر، نیازمند آن است تا آزادی اطلاعات و ارتباط آن با سایر آزادیها به صورتی مفصل تر و عمیق تر، واکاویده شود.
۲-۱-۱- تعریف و مفهوم آزادی اطلاعات
آزادی اطلاعات اصطلاحی است که نخستین بار در ایالات متحده آمریکا به کار رفته و در مورد محتوای خود نیز تا اندازهای گمراه کننده است. شاید تصور شود که منظور از آن، آزادی همهی انواع اطلاعات است؛ امّا این تصور درست نیست، منظور از آزادی اطلاعات، آزادی دسترسی افراد و جامعه به اطلاعات موجود در مؤسسات عمومی و برخی مؤسسات غیر عمومی است. [۳۲]
آزادی اطلاعات و مؤلفهی آن«حق دسترسی به اطلاعات» در معنای توانایی شهروندان در دسترسی به اطلاعات که در اختیار حکومت است، در سالهای اخیر توجه ویژهای را به خود جلب کرده است. [۳۳]
با بررسی اسناد بین المللی و دکترین حقوقی، میتوان دو دیدگاه متمایز را در خصوص مفهوم اصل آزادی اطلاعات، مشاهده نمود:
الف- تعریف موسّع: بنابراین، اصل آزادی اطلاعات، عبارت است از جریان عاری از محدودیتِ دادهها در سطح جامعه؛ به گونهایی که تحصیل، انتقال و انتشار آنها به صورت آزادانه، صورت پذیرد که در این صورت، آزادی اطلاعات و حق بر اطلاعات، عبارت از حق افراد و در کسب هرگونه اطلاعات و انتقال و انتشار آزادانه در هر مکانی خواهد بود. قطعنامه شماره (۱) ۵۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مصوب سال۱۹۴۶میلادی به عنوان نخستین سند بین المللی در عرصهی آزادی اطلاعات، با چنین رویکردی این اصل را متضمن حق جمع آوری، انتقال و انتشار اخبار در هر مکانی دانسته است. [۳۴]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب) تعریف مضیق: با گذشت زمان، جامعهی بین الملل، ضمن تحدید دامنهی مفهوم آزادی اطلاعات، آن را منحصر بر آزادی شهروندان در دسترسی به اطلاعات نگهداری شده توسط مؤسسات دولتی نموده است که در این رهیافت آزادی اطلاعات اوّلاً: تنها شامل آزادی در تحصیل اطلاعات بوده و منصرف از مواردی نظیر انتقال و انتشار آنها میباشد و ثانیاً؛ فقط اطلاعاتی در این چارچوب مطمح نظر قرار میگیرد که در اختیار مؤسسات وابسته به حکومت بوده و یا کارکردِ عمومی دارند. در کنوانسیون دسترسی به مدارک رسمی که در سال ۲۰۰۹میلادی در«ترومسو» نروژ، توسط شورای اروپا تهیه شد، این نهاد در معنای دسترسی به مدارک نگهداری شده نزد مقامات دولتی، منحصر شد. [۳۵]
لذا بر مبنای تعریف کنونی که مورد وفاق متخصصان عرصهی آزادی اطلاعات نیز واقع شده، میتوان حق بر اطلاعات را به معنای حق اعتباری دسترسی اشخاص به اطلاعاتی که در اختیار نهادهای دولتی باشد، تعریف نمود. [۳۶]
بنابراین منظور از آزادی اطلاعات، آزادی دسترسی عموم شهروندان به اطلاعات موجود در مؤسسات عمومی، برخی مؤسسات خصوصی (غیر عمومی)و فعالیت بدنهی حکومت درباره اعمال حاکمیت و در عرصهی بین المللی و ملی است.
۲-۱-۲- آزادی اطلاعات و نسبت آن با سایر آزادی ها
یکی از مباحث مرتبط با حق دسترسی به اطلاعات و آزادی اطلاعات، حق آزادی بیان است. آزادی بیان سرچشمهی اساسی حق دسترسی به اطلاعات به شمار میرود. [۳۷]
در مقابل«آزادی اطلاعات نه تنها جزء لاینفک آزادی بیان شمرده میشود، در عین حال کامل کنندهی آن است، چرا که ویژگیهای شفافیت و پاسخ پذیری حکومت را که بنیانهای تحقق حکومتهای مردم سالاری هستند، تداوم میبخشند و امکان بقای آزادی بیان را فراهم میسازند. [۳۸]
معمولاً از حق دسترسی به اطلاعات موجود در مؤسسات حکومتی به عنوان یکی از لوازم اصلی آزادی بیان یاد میشود. [۳۹]
زیرا مهم ترین تدبیر حقوقی جهت تهیهی اطلاعات لازم و دقیق برای اعمال آزادی مذکور به شمار میرود. [۴۰] به همین جهت برخی نگاشته اند:«اطلاعات، اکسیژن دموکراسی است، اگر مردم ندانند که در جامعهی آنها چه اتفاقی میافتد و اگر اعمال حاکمان آنها از مردم مخفی بماند، چگونه خواهند توانست سهم مهمی در ادارهی امور داشته باشند. [۴۱]
امروزه آزادی و حق دسترسی به اطلاعات جزء حقوقی است که به تحقق مفهوم شهروندی که یکی از موضوعات اصلی در گفتمان دموکراسی مشارکتی است، کمک میکند. به واقع هر اندازه بر کمیّت و کیفیت اطلاعات قابل دسترسی شهروندان افزوده شود، به همان اندازه دموکراسی فراگیرتر و مشارکت بیش تر میشود. [۴۲]
آزادی بیان از دیرباز مورد توجه مردم و اندیشمندان بوده و طرح و حمایت از آن محدود به یک منطقهی جغرافیایی و یا یک دوره زمانی خاص نبوده است. چنان که در سخنان حکمای یونان باستان و همچنین بزرگان دین اسلام نیز ضمن تکلیف به امر معروف ونهی از منکر، مردم را تشویق به بیان آزادانه انتقادات و نظراتشان نسبت به حکومت میکرده اند و به عنوان مثال، امام علی (ع)فرموده اند:«بر من گمان مبرید که اگر حرف حقی بگوئید، پذیرفتنش بر من سنگین و دشوار است و خیال نکنید که من میخواهم که بزرگم شمارید؛ چه، آن کسی که شنیدن سخن حق و یا نمایاندن عدل بر او سنگین آید، اجرای حق عدل بر وی سنگین تر می کند» [۴۳]
و این تکالیف و تشویقات، همگی مستلزم وجود آزادی بیان است. این آزادی را یکی از آزادیهای بنیادین بشر دانسته اند و گفته شده که«آزادی اطلاعات (و آزادی بیان)یکی از حقوق بنیادین بشر و زیر بنای همهی آزادی هایی است که ملل متحد نسبت به آن اهتمام میورزد. [۴۴]
با تتبع و کاوش در لابهلای نصوص و ادله دین و نیز سخنان و سیرهی عملی پیشوایان با شواهد بی شماری میتوان اهمیت آزادی بیان را اثبات نمود. در ذیل ازباب مشت نمونه خروار به نمونههایی اشاره میکنیم:
الف)در قرآن
۱- آیاتی که بر مشورت و نظرخواهی از دیگران تاکید میکند (آل عمران/۱۵۹، شورا/۳۸)
«اهمیت مشورت تا آنجاست که خداوند پیامبر خود را با وجود عصمت و اتصال به منبع وحی فرمان داده است که با اصحاب خویش مشورت کرده و آرای آنان را به دست آورد.
شگفتی ما از این دستور قرآنی آنگاه فزونی میگیرد که در آن اعصار، عموم مردم هیچگونه جایگاه سیاسی نداشتند که آنان را در امور، مشارکت و مداخله دهد. حکام در نظر اکثریت مردم از قداست ذاتی تا بدان حد که ایشان را به خدایان نزدیک و تسلیم بیچون و چرا در برابر حکام را موجب گردد، برخوردار بودند. مسلمانان نیز نسبت به پیامبر خدا خاضع بودند و مشارکت دادن خویش را در حکومت انتظار نداشتند، در چنین زمینهای قرآن کریم مشورت رسول اکرم با مسلمانان و نظرخواهی از ایشان را توصیه میکند». [۴۵]
امام خمینی (ره)در دعوتی عام به نقد و انتقاد و طرح آرای گوناگون میفرماید:
«فرض کنید یک نفر میرود و مسائل خودش را میگوید، انتقاد هم دارد، انتقادات آزاد است… آن که انتقاد میکند… با نظر صحیح انتقاد بکند، با این که جواب میدهد هم اگر با نظر صحیح و بدون این که غضب در آن راه داشته باشد جواب بدهد، آن وقت منطق در مقابل منطق است» [۴۶]
۲- آیاتی که از کتمان حق نهی میکنند. [۴۷]
۳- آیاتی که بحث و مناظره و جدال نیک را تشویق میکنند. [۴۸]
ب)درسنت
۱- پیامبر اکرم (ص)فرمود:«حقیقت دین، نصیحت نسبت به حاکمان و عموم مسلمین است» [۴۹] این فرموده به روشنی لزوم خیرخواهی و نیکاندیشی همهی آحاد مسلمین نسبت به دیگران و نیز بالملازمه، استبقال پیشوایان و رهبران را از ارائه نظرات انتقادی توصیه میکند. همین توصیه و نظایر آن موجب گردیده که در متون روایی ما بابی تحت عنوان«النصیحه الائمه المسلمین» منعقد میگردد. [۵۰]
۲- رسول گرامی اکرم (ص)آگاهان امت را به اظهار نظر در مسائل مختلف و جلوگیری از نارواها توصیه کرده و میفرماید:«آنگاه که بدعتها در امت من آشکار گردید برشخص داناست که دانش خود را اظهار نماید». [۵۱]
ج)از نظر عقل
تأکیدی که قرآن و سنت بر اصالت آزادی بیان دارد مورد تأیید عقل نیز هست، چرا که عقل بشری نیز بر ضرورت پذیرش آزادی بیان و اظهار عقیده به عنوان یک اصل بنیادین صحه میگذارد؛ چرا که،
اگر قلم و بیان آزاد نباشد، نواقص حکومتها و نیازهای اجتماع معلوم نمیگردد، در حالی که بر حاکمان، رفع نواقص و برآوردن نیازهای پذیرفته شده اجتماع ضرورت دارد.
اگر قلم و بیان آزاد نباشد، رشد و تکامل اجتماع، که در گرو مناقشات و بیان فضایل و رذایل و حسن و قبح افعال و اقدامات است و موجب آن میگردد که مردم همهی آرا را شنیده، و نیکوترین را انتخاب کنند، متوقف میشود.
امیرالمومنین (ع)دراین باره میفرماید:«هرکس به رأی خود استبداد ورزد هلاک میگردد، و هرآن که با دیگران مشورت کند در عقول دیگران شرکت جسته است». [۵۲]
نیز:«هرکس از آرای گوناگون استقبال نماید، مواضع خطا و اشتباه را در مییابد. [۵۳]
بنابراین باید گفت: آزادی بیان در فقه امامیه به صورت گسترده پذیرفته شده است و اهمیت این مهم مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. البته آزادی بیان معنایش این نیست که کسی بر ضد مصلحت کشور، قلمش آزاد است که بنویسد. بیان آزاد است که مطالبی اگر دارد بنویسید… در حدود قوانین، در حدود کارهای عقلایی آزاد است. [۵۴]
پیرامون آزادی بیان، بحثهای فراوانی قابل گفتن و نوشتن است. نگارنده به هیمن قدر کفایت میکند.
بنابراین باید پذیرفت که امروزه آزادی بیان یک حق بنیادین بشری محسوب میشود، گذشته از این که دولت نباید از بیان آزاد جلوگیری کند، باید پذیرفت که دولت برای تحقق این آزادی تکالیفی هم دارد و باید زمینههای لازم را فراهم آورد، آزادی اطلاعات و حق دسترسی به اطلاعات موجود در نزد دولت نیز یکی از زمینههای بسیار مهم برای تحقق اتم و اکمل آزادی بیان است.
۲-۲- تاریخچه آزادی اطلاعات
آن چه که به آزادی اطلاعات دولتی مشهور شده است، قدمت چندانی ندارد، در دوران فئودالیسم، تنها شمار اندکی از مردم با سواد بودند و به اطلاعات پیرامون جهان و جهان سیاسی، در مقیاس کوچک دوران فئودالسیم، دسترسی داشتند. در واقع این امکان وجود داشت که اطلاعات بر مبنای نیاز به دانستن، سهمیه بندی شود، بدون آن که پیامدهای چندان مشکل سازی وجود داشته باشد؛ نتیجهی این گزینش اطلاعاتی آن شد که دسترسی به اطلاعات دولتی تنها برای شمار اندکی از حاکمان امکان پذیر بود، پس از گذر از این دوران و شروع مدرنیته، انتقال به اقتصاد صنعتی از یک سو، با توسعهی حجم و گوناگونی اطلاعات در جامعه، و از سوی دیگر کاهش اطلاعاتی حاکمان، همراه گشت. چه جهش اقتصادی صنعتی امکان پذیر نبود و دوام نمییافت، مگر آن که نیروی کار، دست کم، از سواد، آموزش و مهارت متوسط برخوردار میشد. به بیان دیگر، تدوام پویایی جامعه صنعتی نیازمند آن بود که اطلاعات در سطوح جامعه به مراتب وسیع تری از جامعه توزیع شود. [۵۵]
در دورانی که اطلاعات، دیگر تنها یک کالای عمومی نیست، بلکه یک منبع عمومی نیز هست، حکومت این مسئولیت را بر عهده دارد که ترتیبی دهد تا شهروندان و جامعه به این اطلاعات ضروری برای آموزش و حاکمیت بهینه، دسترسی داشته باشند.
به حکایت اسناد بین المللی اصل آزادی اطلاعات و مطبوعات را میتوان پس از خاتمهی جنگ جهانی دوم در نظام بین المللی مشاهده نمود. [۵۶]
در واقع شکل کلاسیک آزادی اطلاعات در چارچوبهای جدید مربوط به حقوق بشر در اعلامیهی جهانی بشر ۱۹۴۸ میلادی خودنمایی کرد. [۵۷]
مجمع عمومی ملل متحد دو سال قبل از اعلامیهی جهانی حقوق بشر، در نخستین اجلاسیهی خود اعلام کرده؛ آزادی کسب اطلاعات یکی از بنیادی ترین حقوق بشر و آزادیها است که ملل متحد برای تحقق آن بوجود آمده است. [۵۸]
در قوانین داخلی کشورها، آزادی اطلاعات نخستین بار در سال ۱۷۶۶ میلادی در قانون مطبوعات سوئد و برای روزنامه نگاران به رسمیت شناخته شد. هدف از تصویب این قانون که در ابتدا آزادی مطبوعات نام داشت، ایجاد یک جامعهی باز بود که در آن حتی اسنادی چون نامههای رؤسای کشورهای دیگر به نخست وزیر نیز باید تحت نظارت عموم قرار بگیرد؛ قاعدهایی که تا امروز نیز پابرجاست. [۵۹]
کلمبیا پس از سوئد دومین کشوری است که قانون آزادی اطلاعات در آن به تصویب رسیده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 06:24:00 ق.ظ ]
|