چنانچه در جدول ۸ مشاهده می شود این تاثیر معنی دار است (۰= p). لذا فرضیه چهارم تأیید می‌گردد. و در تبیین این یافته می‎توان گفت که تأثیر آموزش ۴۵/۰ است، یعنی اینکه ۴۵ درصد واریانس نمرات حرمت خود والدینی مربوط به تاثیر آموزش حل مسئله بوده است. میانگین نمرات حرمت خود والدینی دو گروه در جدول در جدول ۹ نشان داده شده است.

جدول ۹ : میانگین نمرات باقیمانده حرمت خود والدینی دو گروه آزمایش و کنترل

گروه

میانگین

خطای استاندارد

آزمایشی

۱۱/۷

۲۷/۰

کنترل

۹۲/۴

۲۷/۰

چنانچه مشاهده می شود میانگین حرمت خود والدینی گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بوده است.

فرضیه پنجم:

بین میانگین نمرات حرمت خود کلی پسران و دختران تفاوت معنی داری وجود دارد.

چنانچه در جدول ۲ مشاهده می شود این تفاوت معنادار نیست. لذا این فرضیه تأیید نمی‌شود. یعنی اینکه بین حرمت خود کلی پسران و دختران تفاوت وجود ندارد

فرضیه ششم:

تاثیر متقابل آموزش و جنسیت بر نمرات حرمت خود معنی دار است.

چنانچه در جدول ۲ مشاهده می شود این تاثیر معنی دار نیست. لذا این فرضیه تأیید نمی‌شود. یعنی تاثیر آموزش حل مسئله در پسران و دختران می‌تواند یکسان باشد.

فرضیه هفتم:

بین نمرات معدل و نمرات حرمت خود نوجوانان واجد مشکلات رفتاری ارتباطی دختر و پسر رابطه وجود دارد.

چنانچه در جدول ۲ مشاهده می شود، رابطه بین معدل و حرمت خود دانش آموزان معنی دار است (۰=p).

لذا این فرضیه تأیید می شود و مجذور اتا یا واریانس مشترک ۳/۰ است. یعنی ۳۰ درصد واریانس نمرات معدل و حرمت خود مشترک است.

بحث، نتیجه گیری و تفسیر

همان گونه که در مقدمه بیان گردید هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سبک حل مسئله در میزان حرمت خود در نوجوانان واجد مشکلات رفتاری ارتباطی نسبت به نوجوانان فاقد مشکلات رفتاری ارتباطی می‌باشد. از نتایج به دست آمده موارد ذیل را می‌توان استنباط و بر حسب مورد تفسیر نمود:

فرضیه اول تحقیق مبنی بر اینکه آموزش سبک حل مسئله میزان حرمت خود کلی نوجوانان واجد مشکلات رفتاری ارتباطی را در مقایسه با نوجوانان فاقد مشکلات رفتاری ارتباطی افزایش می‌دهد، تأیید گردید. این یافته که نشان می‌دهد حرمت خود می‌تواند تغییرات مربوط به مشکلات رفتاری ارتباطی نوجوانان را پیش‌بینی کند. خود بیانگر آن است که با آموزش حل مسئله میزان حرمت خودکلی افزایش می‌یابد و سطح مشکلات رفتاری ارتباطی دانش آموزان بهبود می‌یابد. این یافته ها را که با نتایج پژوهش های قبلی (کوپر اسمیت، ۱۹۸۷، نقل از صدرالسادات و اسفندآباد، ۱۳۸۰؛ سیلورستون، سالسالی، ۲۰۰۳، نزو و پری، ۱۹۸۹، اسپیواک و شوره، ۱۹۷۴؛ کسیدی و لانگ، ۱۹۹۶) هم سو است، می توان بر حسب چند احتمال تبیین کرد:

به استناد پژوهش های انجام شده در زمینه‌ی رابطه حرمت خود در ابعاد مختلف با مشکلات رفتاری ارتباطی و تأیید هم بستگی این دو متغیر (باتل، ۱۹۸۷؛ هارتر و همکاران، ۱۹۹۲؛ لوچمن و لامپرون، ۱۹۸۶؛ توپ و همکاران، ۱۹۹۲؛ سیلورستون و سالسالی، ۲۰۰۳) از یک سو و رابطه سبک حل مسئله با افزایش حرمت خود (اسپیواک و شوره، ۱۹۷۴؛ کسیدی و لانگ، ۱۹۹۶ و نزو، ۱۹۸۶)، از طرف دیگر در یک تبیین کلی باید گفت همین که با آموزش حل مسئله می توان حرمت خود کلی آزمودنی های مورد پژوهش را افزایش داد و مشکلات رفتاری ارتباطی را در آنان تقلیل بخشید، خود موید آن است که حرمت خود پایین با مشکلات رفتاری هم بسته است. ‌بنابرین‏، سبک حل مسئله با تامین حرمت خود، مشکلات رفتاری ارتباطی را کاهش می‌دهد و باعث بهبود کیفیت روابط بین فردی در نوجوانان می شود.

۲- فرضیه دوم تحقیق مبنی بر این که آموزش سبک حل مسئله میزان حرمت خود تحصیلی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری ارتباطی را نسبت به نوجوانان فاقد مشکلات رفتاری ارتباطی افزایش می‎دهد تأیید گردید. این یافته نشان می‎دهد میزان حرمت خود تحصیلی در بهبود مشکلات رفتاری ارتباطی آزمودنی‌های تحقیق مؤثر بوده است. همچنین نشان می‎دهد که حرمت خود تحصیلی در پیش‌بینی تغییرات مربوط به مشکلات رفتاری ارتباطی نوجوانان نقش به سزایی دارد. این یافته ها که با نتایج پژوهش های (ویندل و ویندل، ۱۹۹۶؛ کسیدی و لانگ، ۱۹۹۶؛ اسپیواک و شوره، ۱۹۷۴؛ سیلوراستون و سالسالی، ۲۰۰۳) همسو است، می‎تواند برحسب چند احتمال تبیین گردد:

به استناد پژوهش های انجام شده در زمینه رابطه حرمت خود تحصیلی با مشکلات رفتاری ارتباطی و تأیید همبستگی این دو متغیر در تحقیقات (شوارتزر، ۱۹۹۲؛ کوپر اسمیت، ۱۹۸۷؛ به نقل از نورمحمدی ۱۳۸۴؛ پترسون، ۱۹۹۲؛ کاپلان، ۱۹۹۶)، از یک سو و رابطه سبک حل مسئله با افزایش حرمت خود تحصیلی (اسپیواک و شوره، ۱۹۷۴؛ کسیدی و لانگ، ۱۹۹۶ و نزو، ۱۹۸۶)، از طرف دیگر در یک تبیین کلی باید گفت حرمت خود تحصیلی با میزان توانایی فرد در ابراز واکنش رفتاری مناسب رابطه دارد. چه حرمت خود تحصیلی نوجوان را قادر می‌سازد در قلمرو روابط بین فردی کارکردی موفق تر داشته باشد. بر این اساس حرمت خود تحصیلی بر پایه توانایی حل مسئله مشکلات رفتاری ارتباطی را در نوجوانان کاهش می‎دهد و باعث بهبود سازگاری آنان با محیط می‎شود.

۳- یافته های تحقیق ‌در مورد فرضیه سوم مبنی بر اینکه آموزش حل مسئله بر افزایش میزان حرمت خود والدینی نوجوانان واجد مشکلات رفتاری ارتباطی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری مؤثر است، تأیید می‎شود. این یافته نشان می‎دهد که حرمت خود والدینی توانایی پیش‌بینی تغییرات مربوط به مشکلات رفتاری ارتباطی نوجوانان گروه آزمایش را داشته است که به نوبه خود بیانگر آن است که آموزش حل مسئله میزان حرمت خود والدینی را افزایش می‌دهد و سطح مشکلات رفتاری نوجوانان را بهبود می بخشد. این نتیجه که با نتایج پژوهش های (کسیدی و لانگ، ۱۹۹۶؛ اسپیواک و شوره،۱۹۷۴؛ صدرالسادات و و اسفندآباد، ۱۳۸۰) همسو است را می توان بر حسب چند احتمال تبیین کرد:

به استناد پژوهش های انجام شده در قلمرو رابطه خود والدینی با مشکلات رفتاری ارتباطی و تأیید همبستگی این دو متغیر (اسپیواک و شوره، ۱۹۷۴؛ توث و همکاران، ۱۹۹۲؛ سیلوراستون، سالسالی، ۲۰۰۳) از یک طرف و رابطه سبک حل مسئله با افزایش حرمت خود والدینی (کسیدی و لانگ، ۱۹۹۶؛ نزو، ۱۹۸۶)، از طرف دیگر در یک تبیین کلی باید گفت افزایش حرمت خود والدینی با کاهش مشکلات رفتاری ارتباطی و بهبود روابط بین فردی آزمودنی های این تحقیق همبستگی مثبت دارد. و استفاده از سبک حل مسئله در بهبود وضعیت سازگاری نوجوانان از رهگذر افزایش حرمت خود والدینی مؤثر است.

۴- نتیجه فرضیه چهارم مبنی بر اینکه آموزش حل مسئله میزان حرمت خود اجتماعی نوجوانان واجد مشکلات رفتاری ارتباطی را در مقایسه با نوجوانان فاقد مشکلات رفتاری ارتباطی افزایش می‌دهد، تأیید می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...