او به این نتیجه رسید که علل اساسی عدم گرایش مردم به تماشای فوتبال در این دوره ناشی از عدم تجربه آنها از شرکت درتماشای مسابقات، عدم آگاهی از قیمت بلیط‌ها و محل فروش بلیط‌ها و زمان­بندی بازی‌ها، داشتن واکنش غیر فعال و عدم علاقه در حمایت از تیم‌های ملی بوده است(۱۱).
۲- شانک، ماتیو .دی، ۱۹۹۹، یک نمای پرسپکتیو از بازاریابی ورزش. در این مقاله بازاریابی ورزش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مشخص می شود که چگونه بازاریابی وسیله­ای ارزشمند برای ایجاد اطمینان از بنیان مالی خوب یک تیم می باشد. تئوری شانک مورد بحث قرار گرفته و نشان داده خواهد شد که چگونه تئوری های او متمایز است از سایر نویسندگانی که مفاهیم دیگری را برای اینکه بازاریابی را به عنوان راهی برای هرچه متدوالتر کردن دریافت فرانشیزهای ورزشی بشناسانند، می­کوشند. در این تحقیق کلیولندآیلند به عنوان مدلی برای توضیح تئوری­ها بکار گرفته شده است(۶۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳- اسمیت، آرون. استوارت، باب .۲۰۰۳، در مقاله خود با عنوان« گنجاندن تکنیک های کیفی درتحقیقات بازاریابی ورزشی» معتقدند که درتحقیقات بازاریابی ورزشی نمی­ توان تنها به تکنیک­های کمی توجه کرد چرا که همه تحقیقات بازاریابی ورزشی، با بهره گرفتن از این تکنیک ها به جواب مناسب نمی­رسد و در این دسته از تحقیقات گاهاً روش های کیفی می ­تواند به جواب های مناسب­تری برسد.(فراسوی صدای خرد شدن نمره­ها)، اصطلاحی است که ایشان در تحقیق خود برای توصیف این مورد استفاده کرده ­اند(۱۱).
۴- فلورس(۲۰۰۴)، پژوهشی را تحت عنوان استراتژی های بازاریابی برای اتحادیه ملی بسکتبال در جهان ابررسانه ای در حال تغییر به انجام رسانیده است. در این مقاله عامل کاهش علاقه و رغبت هواداران و مخاطبان ورزش که موجب ورود بازاریابی در بسکتبال می شود ، بررسی شده است. اتحادیه ملی بسکتبال[۶۰] از نظر بسیاری از تحلیل گران ورزش به عنوان ورزش حرفه ای- تجاری برتر تلقی می شود. این اتحادیه، علی رغم تلاش های فراوان، در سال های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ روند رو به افولی را طی کرد و حضور کم رنگی داشت. برای نقابله با این کاهش علاقه، تیم ها نیاز دارند به اینکه خود را در زمینه تساوی حقوق طرفداران و رعایت انصاف- که به عنوان احساس همبستگی هوادار با بازیکن و تیم تلقی می شود- در قبال آن ها ارتقا دهند. تساوی حقوق هوادار به ثبات قدم و وفاداری و وظیفه شناسی ای که هوادار برای تیم به ارمغان می آورد باز می گردد؛ کسی که تیمش را تا آخرین لحظات با بالا و پایین پریدن هم راهی می کند. ایجاد چنین حقوقی برای طرفداران باید یک هدف کلیدی برای تغییر جهت روند رو به افول مخاطبان باشند.
هدف این مقاله این است که مدل بازاریابی ادغام شده را برای استفاده NBA و تیم هایش گسترش دهد،تیم هایی که ارزش های محوری NBA را تقویت می کند و روند نزولی علاقه هواداران را تغییر می دهد. در این تحقیق سه عنصر استراتژی برند، درک و آگاهی هوادار و ابزارهای ترفیع و ترویج دهنده مستعمل رایج، مورد آزمایش قرار داده شده اند. نظراتی که بر این سه پایه استوارند به بازسازی و تجدید حیات برند NBA ، از طریق یک اهرم فشار و روابط بازاریابی ارتقا داده شده منجر می شوند. نتیجه پژوهش حاکی از این است که NBA باید به توسعه تبلیغات، به کارگیری اینترنت، حمایت مالی و ابزارهای عمومی توجه کند و تیم ها باید مانند برندهای تابع، از طریق اجرای برنامه افزایش روابط هواداران، نزدیک تر کردن بازی به هواداران و افزایش حقوق طرفداران، ساختار برند اصلی را یاری رسانند(۴۶).
۵- استات، دیتمور و برانولد(۲۰۰۶)، در کتاب روابط عمومی در ورزش آمیخته بازاریابی را در سازمانهای ورزشی شامل هشت عامل می دانند. آنان در این مدل، چهار عامل محصول، قیمت، مکان و ترویج را به عنوان عوامل اصلی و چهار عامل تبلیغات، فروش حضوری، ترویج فروش و تبلیغات در معرفی و ایجاد شهرت برای محصول را به عنوان زیر شاخه های عامل ترویج شناسایی نموده اند(۷۱).
۲-۲-۲-۲- تحقیقات در زمینه عناصر بازاریابی ورزشی به طور جداگانه
۲-۲-۲-۲-۱-مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «محصول» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- توماس و همکاران (۱۹۷۹)، کارآیی محصول را در بسکتبال حرفه ای مورد مطالعه قرار دادند. آن ها در این پژوهش فرمولی را ارائه داده اند که با بهره گرفتن از آن می توان از طریق ورودی هایی مانند: درصد پرتاب آزاد، درصد ریباند و….. خروجی (برد و باخت) واقعی را تخمین زد. در این تحقیق نتیجه گرفته شده که مزیت میزبانی در بسکتبال حرفه ای حاصل عملکرد برتر تیم میزبان است و نه از برخورد های ویژه مسئولان رسمی برگزارکننده(۷۳).
۲- کلر(۱۹۹۳)، بیان می دارد که ارزش برابری نشان مبتنی بر نظر مصرف کننده بوده و زمانی مطرح می گردد که مصرف کننده با یک نشان آشنا بوده و چندین عامل مطلوب، قوی و منحصر به فرد از عناصر طرز نگرش بر نشان را در ذهن خود داشته باشد همچنین او معتقد است برای ارزیابی ارزش برابری نشان باید مولفه های آن را مورد شناسایی قرار داد(۵۳). بر اساس نظر گلادن، میلن و ساتن[۶۱](۱۹۹۸) در صنعت ورزش، آگاهی عمومی از نشان تحت عنوان آشنایی مصرف کننده ورزشی با یک تیم یا رویداد خاص تعریف می شود(کلر معتقد بود که ساخت ارزش برابری نشان از دیدگاه مصرف کننده یکی از مهمترین اهداف در آمیخته بازاریابی و از جمله فعالیتهای تشویقی و ترفیعی مانند حمایت مالی است)(۴۷).
۳- گلادن و همکاران(۱۹۹۸)، در برخورد با چالش کاهش هواداران تیم ها پیشنهاد می کنند، باید با ساخت و تقویت نشان خود و برقراری ارتباط قوی با هواداران از طریق مدیریت روابط عمومی صحیح، به تقویت نشان تیم در ذهن مصرف کنندگان پرداخت. همچنین تدارک کنفرانس ها و برنامه های تلویزیونی، جلسات گرد همایی و کنفرانس های مطبوعاتی و حق فروش اعطای نمایندگی و گسترش پوشش تلویزیونی از جمله دیگر برنامه های مدیریت روابط عمومی، برای توسعه ارزش برابری نشان تیم ها است(۴۷).
در تحقیقی دیگر گلادن و همکاران(۱۹۹۸)، نیز بر ایجاد شبکه ی رادیویی و پوشش تلویزیونی ملی با رعایت حق پخش آنها، فروش اجناس با نام، نشان و آرم تیم، کمک ها و هدایای افراد و سازمان ها، حمایت مالی شرکت ها، جو حاکم بر مسابقه و میزان فروش بلیط تاکید می کنند(۴۷).
۴- میسون[۶۲] (۱۹۹۹)، در پژوهشی تحت عنوان “محصول ورزشی چیست و چه کسی آن را می خرد؟ بازاریابی لیگ های حرفه ای ورزشی” ، در ارتباط با بررسی جنبه های مختلف ویژگی های محصولات ورزشی ( لیگ ورزشی ) و مشخصات خریداران آن انجام داده است. این محقق در مطالعه خویش به دنبال تشخیص و تشریح ماهیت محصول ایجاد شده به وسیله لیگ های حرفه ای ورزشی و تعیین گروه های مختلف خریدار این محصول و اینکه لیگ های مختلف بازار محصولات مرتبط با مشتریان خویش را چگونه جستجو می نماید، می باشد. نتایج بررسی های مطرح شده نشان می دهد که لیگ به خودی خود از هویت تجاری مستقلی برخوردار می باشد هر چند بسیاری از فعالیت ها و اقدامات نیازمند واگذاری به بخش های مرتبط در جهت حفظ و ثبات جذابیت های محصول لیگ می باشد. در نتیجه یکی از مهم ترین وظایف بازاریابان ورزشی شناخت مشتریان مختلف لیگ های ورزشی به عنوان خریداران محصول می باشد. این مطالعه چهار گروه از مشتریان را به شرح زیر معرفی می نماید:

    1. تماشاگران
    1. تلویزیون و رسانه های دیگر
    1. انجمن های مرتبط با ارائه تسهیلات و پشتیبانی کننده از باشگاه های محلی
    1. سازمان ها و شرکت هایی که با تیم ها و لیگ های مختلف تعامل و همکاری دارند

بر این اساس و طبق نظر این محقق لیگ های ورزشی حرفه ای محیط منحصر به فردی را برای تصمیم گیری و فرآیندهای مختلف بازاریابی در بازارها و سطوح مختلف ایجاد می نمایند(۲۹).
۵- برانیک،۲۰۰۲، از کشور ایرلند، تماشاچیان مسابقات ورزشی را مصرف کننده و بازاریابان ورزشی را ارائه دهنده‌ی محصولات ورزشی معرفی نموده است. وی در مقاله‌ی خود به روند تکوین و تحول بازاریابی از شکل سنتی به شکل مدرن پرداخته است. او تماشاچیان را عوامل تعیین­کننده‌ی اصول جامعه شناختی و روانشناسی می‌داند و معتقد است مدیران ورزشی در حیطه‌ی بازاریابی، باید با آگاهی از نیازهای اجتماعی و روانی تماشاچیان به عنوان مصرف‌کنندگان به عرضه‌ی کالا و خدمات مورد نظرآنها اقدام نمایند(۱۱).
۶- بوید[۶۳] و شانک[۶۴] (۲۰۰۳)، پژوهشی را با عنوان “ورزشکاران به عنوان مبلغین محصولات” به انجام رسانده اند. به اعتقاد این محققان هر چند امروزه نقش ورزشکاران به عنوان مبلغین محصولات مختلف رو به افزایش است اما در این زمینه تحقیقات کمی در ارتباط با دیدگاه مصرف کنندگان در مورد این ورزشکاران و عامل تأثیرگذار بر میزان اثربخش این فعالیت ها صورت گرفته است و بخصوص اینکه اطلاعاتی محدود در ارتباط با نحوه تعامل و سازگاری سه عامل ورزشکار تبلیغ کننده، محصول و مصرف کننده وجود دارد. بر اساس مطالعات صورت گرفته توسط ایزی در[۶۵] سال ۲۰۰۳ در این ارتباط سالانه ارقام بسیار بالایی هزینه می گردد به نحوی که ورزشکاران معروفی نظیر مایکل جردن[۶۶] چیزی در حدود ۳۰ میلیون دلار در سال، لنس آرمسترانگ[۶۷] ۵/۱۶ میلیون دلار در سال و تایگر وودز[۶۸] ۷۰ میلیون دلار در سال بابت صحه گذاری بر محصولات ورزشی و غیرورزشی دریافت می نمایند.
بر اساس دیگر آمارهای منتشره توسط Sport Business Journal در سال ۲۰۰۲ همچنین شرکت های امریکایی برای انجام چنین اموری در سال ۲۰۰۱ جمعا مبلغ ۸۹۷ میلیون دلار به ورزشکاران، مربیان و دیگر شخصیت های ورزشی پرداخت نموده اند. در نهایت نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که صرف نظر از نوع محصول، محصولاتی که هم از لحاظ جنسیت و هم از لحاظ رشته ورزشکار با محصولات تبلیغ شده ارتباط بیشتری داشته باشند، نهایتا از نظر مصرف کنندگان نیز بیشتر مورد پذیرش قرار خواهند گرفت(۳۸).
۷- فیلو[۶۹] و فانک[۷۰] (۲۰۰۵)، پژوهشی را با عنوان “تأثیرات اینترنت بر توزیع محصولات” به انجام رسانیده اند. امروزه اینترنت سریع تر از سایر تکنولوژی ها و رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی توسعه یافته است، در این راستا کسب و کارهای تجاری نیز به سرعت این رشد را احساس نموده و سعی در راه اندازی و اصلاح و بهبود وب سایت های خویش به طور مداوم نموده اند. عمده تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با تحقیقات بازاریابی اینترنتی بر تحلیل های محتوایی مورد استفاده در آمیخته بازاریابی سنتی متمرکز است. این مطالعه به بازاریابی اینترنتی از دیدگاه مشتری گرایانه نظر کرده و به سازمان های ورزشی توصیه می نماید که چگونه محصولات خویش را در محیط مجازی وب به نمایش گذاشته و از چه اصول و قواعدی تبعیت نمایند(۲۹).
۸- رابرت و تورجویل (۲۰۰۶)، پژوهشی را در زمینه درآمد محصول نهایی بازیکنان زن بسکتبال را در دانشگاه مورد بررسی قرار دادند. این مقاله با بهره گرفتن از روش های آماری میزان درآمد محصول نهایی زنان بسکتبالیست را مورد تخمین قرار می دهد. نتایج پژوهش حاکی از این است که قابلیت زنان بسکتبالیست در مقایسه با مردان بسکتبالیست کمتر است و همچنین میزان درآمدزایی آنان از یک بازی به بازی دیگر و از یک تیم به تیم دیگر متفاوت است و نیز دانشگاه ها قابلیت به دست آوردن منفعت اقتصادی را از بهترین بازیکنان دارا می باشند(۶۶).
۹- راس، جیمز و وارگاس(۲۰۰۶)، نیز یازده عامل مرتبط با نشان را در تیمهای ورزشی حرفه ایی شناسایی نموده اند. موفقیت تیم، پیشینه تیم، جو استادیوم، ویژگی بازی تیم، نشان تجاری، تعهد و مسولیت پذیری، ویژگی های سازمانی، جایگاه های با واگذاری حق بهره برداری، تعاملات اجتماعی و رقابت را به عنوان عوامل مرتبط با نشان شناسایی کردند(۶۷).
۲-۲-۲-۲-۲- مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «مکان» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- واکفیلد و اسلوان[۷۱] (۱۹۹۵)، اظهار داشتند که نه تنها داشتن هوادارانی وفادار، بلکه عواملی چون خدمات ارائه شده در پارکینگ استادیوم، نظافت و تمیزی محیط استادیوم، مدیریت ایمنی جمعیت، سرویس های غذایی و کنترل رفتار هواداران در استادیوم و تضمین سلامتی و آرامش سایر تماشاگران از جمله عواملی هستند که ماندگاری و استقبال تماشاگران را در استادیوم های ورزشی تضمین می کند. همچنین آنان نشان دادند اگرچه وفاداری هواداران به تیم ها تأثیر زیادی روی توجه به مسابقات آن تیم ها دارد، بلکه طراحی استادیوم، خدمات ارائه شده در آن نیز تأثیر مستقیمی روی تماشاگران و ماندگاری و توجه بیشتر آنان را به مسابقات برگزار شده خواهد داشت. همچنین بنا به نظر این دو محقق آن چه که تماشاگران را به رفتن به ورزشگاه ها و خرید بلیط مسابقات می کند، تنها علاقه به تیم خاصی نبوده بلکه احساس راحتی در استادیوم و محیط آن نیز می تواند انگیزش آنان را برای بروز چنین رفتاری افزایش دهد. همچنین واکفیلد و اسلوان اعتقاد دارند این رفتار تماشاگران آثار اقتصادی و درآمدزایی فراوانی در پی دارد که علاوه بر خرید بلیط می تواند شامل پرداخت هزینه پارکینگ، غذا، نوشیدنی، و یادگاری هم باشد و در کنار آن حمل ونقل، خرید و اجاره منزل و اتاق در هتل را هم شامل شود(۳۱).
۲- واکفیلد، بلادگت و اسلوان[۷۲](۱۹۹۶)، در تحقیقی که بر روی عوامل مؤثر بر رضایت تماشاگران در محیط استادیوم ورزشی انجام شد، نشان دادند که تماشاگران در مواردی احساس قرار گیری در شرایط ازدحام را می کنند که فضا و امکان دسترسی به محل های ورودی استادیوم محدود باشد. در مجموع با بررسی نیازهای بازدیدکنندگان می توان موارد مشکل ساز را شناسایی و بر طرف نمود. در صورتی که بتوان با نصب مونیتورهایی شرایط مشاهده بازی را برای این عده فراهم نمود و صف انتظار غذا را با نصب مسیرهایی نظم بیشتری داد، راحتی بیشتری را فراهم کرده ایم. شکل ظاهری و زیبایی استادیوم نیز روی رضایتمندی بازدید کنندگان مؤثر است. باید در خصوص نظر بازدیدکنندگان و انتظارات آنان در این باره تحقیق کرد. مدیران ورزشی نه تنها باید روی بازسازی و نوسازی و طراحی معماری استادیومها برنامه ریزی داشته باشند، بلکه در مورد رعایت اصول زیبایی شناسی آن نیز باید از کمک مشاوران ورزیده بهره گیرند. به کیفیت صفحه نمایش امتیازات [۷۳]و مدیریت صحیح آن در ارتباط با ارائه به موقع آمار بازی در طول بازی، در زمان های قبل از شروع مسابقه و در زمان بین دو نیمه بازی، همگی از مواردی هستند که روی میزان رضایتمندی تماشاگران و مدت حضور آنها در استادیوم اثر گذار است. پس باید از نگاه مشتریان به فضاهای ورزشی نگاه کرد و با تاکید بر روی عناصر ویژه فضاهای ورزشی می توان نگرش عموم و رفتار مصرف آنان را پیش بینی کرد(کیفیت خدمات ارائه شده شامل استرحتگاهها، جایگاهها و غرفه های دارای امتیازات یا حقوق بهره برداری جنبه های زیبایی شناسی استادیوم مانند سبک معماری آن را از عوامل مهم در ارتقای توجه به رویداد معرفی کردند) (۷۵).
۳- پودال(۱۹۹۹)، در پژوهشی در زمینه کانالهای بازاریابی در ورزشهای حرفه ای نتیجه گرفت که کانال های بازاریابی می تواند به صورت زنجیره ای افزایش یابد که شامل عناصری چون طراحی، ترکیب، بازاریابی توزیع و خرده فروشی است. سازمانها می توانند همه کارهای یاد شده را خودشان انجام دهند یا اینکه به کسانی واگذار کنند که می توانند مزایای رقابت را به دست گیرند. جایی که کانالهای بازاریابی در مرحله بازبینی و تغییر قرار گیرد، اعضای کانالها باید تجزیه تحلیل را ارائه کنند که رسانه ها پیشنهاد کرده اند در ورزش اعضای کانالهای اصلی شامل باشگاه های ورزشی، اعضای دولتی ملی و جهانی، شرکت های تلویزیونی و تبلیغ کنندگان هستنند. ارتباطاتی که میان اعضای شرکت در ورزش، باشگاه ها، تیم ملی و بینندگان تلویزیون وجود دارد، حمایت و در آمدهایی را نیز به دنبال دارد(۲۸).
۴- شانک (۱۹۹۹)، نیز در کتاب برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی ورزشی اشاره به تاسیس آژانسهای تهیه بلیط مانند آنچه که در زمینه تهیه بلیط هواپیما و قطار و تورهای سفر توریستی وجود دارد برای تهیه راحت تر بلیط و امکان تدارک راحتی و آسایش برای مصرف کنندگان داشته و معتقد است در صورتی که این آژانس ها با وظایف ترکیبی بازاریابی برای مسابقات، تبلیغات، حمایتهای فنی و ارائه خدمات جانبی به آنان در خدمات مصرف کنندگان قرار گیرند، توسعه مناسبی را برای تیمها و امکان عرضه خدمات شان فراهم خواهند دید(۶۹).
۵- هانس و دیوید (۱۹۹۹)، پژوهشی را در زمینه افزایش تمرکز بر عنصر مکان در آمیخته بازاریابی برای خدمات رسانی ورزشی وابسته به تسهیلات به انجام رسانیده اند. این پژوهش عنصر مکان را از سه نقطه نظر فضا زمانی، انسان شناختی و تماشاچیان ورزشی مورد بررسی قرار داده است. این مقاله ضمن مقایسه آمیخته بازاریابی در خدمات رسانی ورزشی وابسته به تسهیلات و خدمات رسانی ورزشی مستقل از تسهیلات، به این نتیجه می رسد که ضروری است هنگامی که با بازاریابی برای خدمات رسانی ورزشی وابسته به تسهیلات سروکار داریم به متغیر مکان جایگاه برجسته تری داده شود(۵۰).
۶- ماهونی و هووارد(۲۰۰۱)، به مدیریت مالی خلاق(ورود به بازار سهام) و اداره به صورت شرکت سهامی همسازی و وحدت سازمان ها،برای توسعه بازار ورزش حرفه ای، فراهم آوری امکان خرید بلیط مسابقات از طریق اینترنت و اتصال کاربران هوادار برای بر قراری ارتباط با بازیکنان و مربیان، به سایت های اختصاصی باشگاه ها، که می تواند از سوی دیگر تیم ها نیز مورد الگو برداری قرار گیرد، تاکید دارند(۳۰).
۷- هرناندز (۲۰۰۲)، در کتاب مدیریت ساز مان های ورزشی بیان می کند ایجاد تشکیلاتی متمرکز برای برنامه ریزی در زمینه کانال های توزیع و با وظایف تحقیقات بازاریابی و ارزش گذاری نشان تیم ها برای تعیین قیمت تبلیغات و قراردادهای حمایت مالی از جمله فعالیت هایی است که حلقه تولید و عرضه را کاملو فعالیت های بازاریابان و مدیران را کامل می نماید(۵۱).
۲-۲-۲-۲-۳- مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «ترویج» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- کازنز[۷۴] و اسلک[۷۵] (۱۹۹۶)، مطالعه ای را تحت عنوان “استفاده از اسپانسر شیپ ورزشی برای نفوذ به بازارهای محلی” به انجام رسانده اند. این محققان اهداف خود را از انجام این مطالعه این طور بیان می نمایند که: بسیاری از مالکان فروشگاه های ارائه غذاهای آماده امروزه از حمایت ورزشی برای نفوذ به حوزه بازارهای محلی استفاده می نمایند، بر این مبنا هدف از این مطالعه نحوه تصمیم گیری این مؤسسات برای حمایت از ورزش و خواست ها و مقاصد آن ها از وارد شدن به این حوزه می باشد. بر این اساس مصاحبه هایی با ۱۱ شرکت ارائه غذاهای آماده حمایت کننده از ورزش صورت گرفته و سایر اطلاعات نیز از مدارک و مستندات شرکت در راستای این بررسی صورت می گیرد و نتایج آن ارائه می گردد، به عنوان مثال مشخص می گردد که ساختار و فرهنگ سازمانی رستوران های زنجیره ای از عوامل مهم تأثیرگذار بر نحوه تصمیم گیری در ارتباط با شکل حمایت از ورزش می باشد(۳۱).
۲- کوپلند [۷۶]و دیگران(۱۹۹۶)، نیز معتقدند پوشش رسانه ایی رویدادها یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران برای حمایت از رویدادها است. آنان اظهار می دارند اگرچه پوشش تلویزیونی عامل مهمی است، ولی نگرش رسانه ها به خصوص تلویزیون می تواند اهمیت زیادی داشته باشد(۴۵).
۳- همچنین کاوسنس و اسلاک (۱۹۹۶)، مناسب ترین شیوه تشویق تماشاگران به تماشای مسابقات را ترکیب حمایتهای مالی، صحه گذاری و تبلیغات دانسته اند(۳۰).
۴- آمیس ، پانت و اسلک (۱۹۹۷)، با بررسی چگونگی استفاده از حمایت مالی جهت کسب مزیت رقابتی پایدار نسبت به سایر رقبا و در بیان نتایج تحقیق خود اظهار می کنند: در صورتی که گروه ورزشی مورد نظر بخواهد پس از اتمام قراردادش حامی دیگری را جایگزین نماید، منابع کمی در دسترس اش خواهد بود. پس به همین دلیل در هنگام انعقاد قرارداد با حامیان خود باید نهایت دقت را با تمام ملاحظات صورت داده و به نفع شرکت حامی و گروه ورزشی مورد نظر است که قرارداد موفق خود را انحصاری، طولانی تر و در صورت اتمام، مدت آن را تمدید نمایند(۳۴).
۵- مک دونالد و راش (۲۰۰۰)، در بررسی خود بر روی اثرات فعالیتهای تشویقی و ترفیعی بر روی میزان تقاضا اظهار می دارند در شرایط مساوی در هر بازی با فعالیتهای ترویجی، ۱۴ درصد به تعداد تماشاگران افزوده می شود(۵۷).
۶- شاو[۷۷] و آمیس (۲۰۰۱)، به دلیل اینکه مطالعات بر روی نابرابری توزیع سرمایه گذاری در ورزش زنان و مردان بسیار کم است و نیز به دلیل افزایش هزینه حمایت از تیم های ورزشی و افزایش روزافزون برنامه ریزی استراتژیک برای چنین سرمایه گذاری هایی، به بررسی مفهومی و عملیاتی برخی از دلایل ممکن برای این نابرابری پرداختند. آنان اظهار می دارند نگاه رسانه ها به رویدادهای ورزشی مردان رو به گسترش است و , به خاطر ارزش ذاتی بالای ورزش مردان نسبت به زنان است. این دو محقق در بررسی خود به این نکته اشاره می کنند که حتی تحقیقات روی حمایت مالی در ورزش مردان بیشتر از مطالعات مشابه ر ورزش زنان است(۷۰).
۷- کلاوسن و میلر(۲۰۰۱)، تحقیقی روی توسعه و رشد صنعت شرط بندی در ایالات متحده طی دهه ۱۹۹۰ انجام دادند کانون توجه آنها در تحقیق مورد نظر بر شرط بندی ورزشی و شرط بندی ورزشی از طریق اینترنت به عنوان یکی از زمینه های در حال رشد صنعت شرط بندی بود. آنان در بررسی خود بیان می کنند که شرط بندی قانونی با رشد ۱۶۰۰ درصدی از سال ۱۹۷۶ بستر امنی در هزاره جدید فراهم آورده به طوری که در مسابقات اسب دوانی، اتومبیل رانی و انواع رشته های ورزشی و همچنین شرط بندی از طریق اینترنت افراد زیادی را به خود مشغول داشته است. این محققان اعلام می کنند در سال ۱۹۹۷ از ۸/۸۱ میلیارد دلاری که در بخش سرگرمی صرف شده، ۱/۳۰ میلیارد دلار آن در شرط بندی بوده است. رویکرد آنان در این تحقیق، معرفی شرط بندی به عنوان یک سرگرمی بی ضرر می باشد. یکی از دلایلی که رویکرد جدید به شرط بندی را بیشتر مورد قبول جامعه می سازد، اجازه دولت و صحه گذاری عوامل مسؤل بر صنعت شرط بندی می باشد(۴۴).
۸- فران(۲۰۰۲)، طی مقاله‌ای آگهی‌های تبلیغاتی را در تلویزیون اسپانیا بررسی کرده است. وی به دنبال این مطالب بوده است:
الف. مطالعه در مورد یکی از رسانه‌های گروهی به نام تلویزیون که ویژگی خاص انتقال پیام‌های مورد نظر تبلیغاتی را دارد.
ب. مطالعه درمورد تکرار و زمان پخش و حسی که پیام ایجاد می‌کند. به ویژه در حیطه‌ی ورزش‌هایی که خارج از شهر برگزار می‌شود.
ج. فراهم نمودن دستورالعمل‌هایی جهت پخش آگهی‌ها که منطبق بر ضوابط و مقررات مورد تأیید وزارت تربیت بدنی و فعالیت‌های تفریحی کشوراسپانیا است.
این محقق اقدام به ضبط ۴۴ آگهی تجاری در خصوص فعالیت‌های ورزشی خارج از شهر نمود و به بررسی سه هدف فوق پرداخت. او بدین نتیجه رسید که از طریق تحلیل محتوای آگهی‌های پخش شده می‌توان انبوهی ازپیام‌ها را دریافت که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر بیننده اثر خواهد داشت. این تأثیر معمولاً ناخودآگاه است. فران به این نتیجه دست یافت که : از آن جا که تلویزیون در اسپانیا، حدود «۹۰ درصد» مردم را مخاطب قرار می‌دهد، لازم است تدابیری جهت برقراری ارتباط‌های حرفه‌ای این رسانه‌ با مسئولان تربیت‌ بدنی کشور اتخاذ گردد(۱۱).
۹- بنت[۷۸] ، هنسون[۷۹] و زیهانگ[۸۰] (۲۰۰۳)، پژوهشی را تحت عنوان “اسپانسرشیپ در ورزش های رزمی” به انجام رسانیده اند. به اعتقاد این محققین، ورزش های رزمی به عنوان ورزش های عموما انفرادی در طول چند سال اخیر از رشد و گسترش بالایی برخوردار بوده است. حمایت کنندگی از رویدادهای مربوط به این قبیل ورزش ها نیز همانند این ورزش ها در طول سالیان اخیر رشد چشمگیری را تجربه نموده است. این قبیل حمایت کنندگی بیشتر در ارتباط با وقایع و رویدادهای ورزشی صورت گرفته است که به صورت تلویزیونی پخش شده اند. بررسی این محققان در این زمینه نشان می دهد که صنعت مربوط به این ورزش ها بسیار گسترده و در حال گسترش بیشتر نیز می باشد و هنوز بسیاری از حامیان از منافع تبلیغات در این زمینه غافل مانده اند. این محققان در مطالعه خویش در مجموع سعی دارند که خلاء کمبود تحقیقات در بحث حمایت کنندگی از این قبیل ورزش ها را تا حدودی بهبود ببخشند(۳۷).
۱۰- مدوکس[۸۱] (۲۰۰۳)، پژوهشی را با عنوان “اسپانسرشیپ ها امروزه بخشی از آمیخته رسانه اند” به انجام رسانده اند. امروزه بازاریابان و برنامه ریزان رسانه ای به طور فزاینده ای در جستجوی فرصت های حمایت کنندگی نوآورانه در تلاش برای دستیابی به مخاطبین هدف خویش می باشند. این مطالعه به بررسی فعالیت های مربوط به حمایت کنندگی توسط یکی از آژانس های رسانه ای در کشور امریکا می پردازد و این موضوع را از زوایای مختلف و بر اساس دیدگاه های بازاریابی و رسانه ای مورد تحلیل و بررسی کارشناسانه قرار می دهد(۳۱).
۱۱- توآتس،۲۰۰۳، در مقاله‌ای با عنوان «توسعه‌ی حمایت از ورزش از سوی کمپانی‌های مطرح کانادایی»، مطالب جالبی را ارائه می‌دهد: برداشت‌ها و برخوردهای متفاوتی در خصوص چنین حمایت‌هایی وجود دارد. او در این تحقیق از طریق برنامه‌های کاملاً موفق یا ناموفق به عوامل اساسی و اصلی در موفقیت یا عدم موفقیت چنین کمپانی‌هایی(حامیان مالی ورزش) پی‌برد.
این عوامل عبارت بودند از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...