1. – سوره ملک، آیه ۲٫ ↑

    1. – سوره نحل، آیه ۹۷٫ ↑

    1. سوره طلاق، آیه ۹۷٫ ↑

    1. – سوره نحل، آیه ۹۷؛ نساء، آیه ۱۲۴؛ سوره غافر، آیه ۴۰؛ سوره اسراء آیه ۱۹؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹۵، سوره عصر، آیه ۲-۱٫ ↑

    1. – سوره مجادله، آیه ۱۱؛ سوره زمر، آیه ۹، سوره بقره، آیه ۱۵۱٫ ↑

    1. – سوره واقعه، آیه ۱۱-۱۰٫ ↑

    1. – سوره حجرات، آیه ۱۳٫ ↑

    1. – سوره آل عمران، آیه ۱۹۵٫ ↑

    1. – سوره نساء، آیه ۹۶-۹۵٫ ↑

    1. – سوره حمد، آیه ۵، سوره یس، آیه ۶۱؛ سوره بقره، آیه ۱۴۲-۲۱۲، سوره مریم، آیه ۳۶٫ ↑

    1. – سوره یوسف، آیه ۵؛ سوره یس، آیه ۶۰٫ ↑

    1. – سوره بقره، آیه ۳۵-۳۴؛ سوره اعراف، آیه ۱۹-۲۲، سوره طه، آیه ۱۲۱-۱۱۷٫ ↑

    1. – سوره بقره، آیه ۱۸۷٫ ↑

    1. – سوره تحریم، آیه ۱۲-۹٫ ↑

    1. – سوره آل عمران، آیه ۱۹۵٫ ↑

    1. – سوره نساء، آیه ۳۱-۳۰٫ ↑

    1. – سوره توبه، آیه ۷۱٫ ↑

    1. – سوره ممتحنه، ایه ۱۲٫ ↑

    1. – سوره نور، آیه ۳۰-۳۱٫ ↑

    1. – سوره تکویر، آیه ۸-۹٫ ↑

    1. – سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹٫ ↑

    1. – سوره احقاف، آیه ۱۵٫ ↑

    1. – سوره لقمان، آیه ۱۴٫ ↑

    1. – رجوع شود به: بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۴، وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۴۹، سنن الترمزی، ج ۳، ص ۴۶۶٫ ↑

    1. – مختصر تاریخ دمشق، ج ۷، ص ۵۰٫ ↑

    1. – وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۱، م ۴٫ ↑

    1. – سوره آل عمران، آیه ۱۵۹٫ ↑

    1. – الحیاه، ج ۱، ص ۳۱۴ «فارسی» ↑

      1. – برای توضیح بیشتر به الحیاه، ج ۱، صص ۳۱۳-۳۲۲ ترجمه ی فارسی، مراجعه شود. ↑

    1. – سوره شوری، آیه ۳۸٫ ↑

    1. – سوره بقره، آیه ۲۳۳٫ ↑

    1. – شیخ طوسی، مجمع البیان، ج ۲، ص ۲۳۵٫ ↑

    1. – تفسیر نور الثقلین، ج ۵، ص ۳۷۲، حدیث ۱۹، ۲۰و۲۱٫ ↑

    1. – همان، ج ۵، ص ۳۷۳، حدیث ۱۸٫ ↑

    1. – – سوره ی نساء، آیه ی ۳۴٫ ↑

    1. – مفردات راغب، واژه ی «قوم» با تلخیص. ↑

    1. – معجم مقاییس اللغه، واژه ی «قوم». ↑

    1. – – لسان العرب، واژه ی «قوم». ↑

    1. – در کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» از این نوع فضیلت، به «فضل و برتری ابتدایی تکوینی» تعبیر شده است. مانند آیه ی ۲۵۳ سوره بقره که فرمود: «ما بعضی از رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم» و همینطور آیه ی محل بحث. این نوع فضیلت ها که برای برخی از پیامبران و برای مـردان اسـت، به خاطر تکلیف و وظایف دشواری است که بر عهده ی آنان گذاشته شده، و روشن است که این نوع تکالیـف به خـاطر استعـداد و آمادگی ذاتـی این افراد اسـت. ‌بنابرین‏، مـرد به سبب استعداد فطری، سرپرستی زنان به او سپرده شده است و از این نظر، آنان بر زنان برتری دارند «التحقیق، واژه ی فضل»ج۱،ص۲۵۱٫ ↑

    1. – مفردات راغب، واژه فضل، ج ۲، ص ۱۱۶٫ ↑

    1. – معجم مقاییس اللغه واژه ی «فضل»، ج ۳، ص ۱۹۲٫ ↑

    1. – لسان العرب، واژه ی «فضل»، ج ، ص ۱۴۹ ↑

    1. – شرح و تفسیر لغت قرآن ‌بر اساس تفسیر نمونه، جلد ۳، ص ۴۷۱، واژه ی «فضل». ↑

    1. – مفردات راغب، واژه ی «قنت»، ج ۲، ص ۶۰۰٫ ↑

    1. – معجم الوسیط، واژه «قنت»، ج ۵، ص ۹۲٫ ↑

    1. – معجم مقاییس اللغه، واژه ی «قنت»، ج ۳، ص ۱۲۰٫ ↑

    1. ۱۳۶- لسان العرب، واژه ی «قنت»، ج ۲، ص ۱۲٫ ↑

    1. ۱۳۸- مجمع البیان، ج ۳، ص ۷۹، تفسیر الدّر المنثور، ج ۲، ص ۱۵۱٫ ↑

    1. – – تفسیر تبیان، ج ۳، ص ۱۸۹٫ ↑

    1. – روح المعانی، ج ۵، ص ۲۳٫ ↑

    1. – تفسیر کبیر فخررازی، ج ۱۰، ص ۸۷٫ ↑

    1. – تفسیر قاسمی، ج ۳، ص ۱۳۰، دار الفکر، بیروت. ↑

    1. – تفسیر مراغی، ج ۵، ص ۲۶٫ ↑

    1. – تفسیر صافی، ج ۱، ص ۴۴۸٫ ↑

    1. – فی ظلال القرآن، ج ۲، ص ۳۴۱٫ ↑

    1. – الفرقان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۳۰٫ ↑

    1. – تفسیر شبّر، ص ۱۱۳٫ ↑

    1. – … قال له: ما فضل الرّجال علی النساء؟ فقال النبی «ص»: کفضل السماء علی الارض و کفضل الماء علی الأرض، فالماء یحیی الأرض؛ لولا الرجال ما خلق الله النساء؛ یقول الله عزّوجلّ: «الرجال قوامون علی النساء» تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۶۷، حدیث ۲٫ ↑

    1. – تفسیر مخزن العرفان، ج ۴، ص ۶۲، ↑

    1. – التفسیر المنیر، ج ۵، ص ۵۴، ↑

    1. – تفسیر تقریب القرآن إلی الاذهان، ج ۵، ص ۲۴ ↑

    1. – مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۸۷۴ ↑

    1. – تفسیر قاسمی، ج ۳، ص ۱۳۰٫ ↑

    1. – مواهب الرحمن، ج ۸، صص ۱۷۴-۱۸۷٫ ↑

    1. – همان. ↑

    1. – همان، ص ۱۷۵٫ ↑

    1. – مجمع البیان، ج ، ص ۷۹ «شبیه به همین، در تفسیر کبیر فخر رازی، ج ۱۰، ص ۷۸؛ تفسیر الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۵۱ و تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۳، ص ۳۷۹، نقل شده است.» ↑

    1. – المیزان، ج ۲، ص ۲۳۲٫ ↑

    1. – بقره، ۲۲۸-۲۲۹-۲۳۳ «دوبار»، ۲۳۴-۲۳۶-۲۴۰-۲۴۱ و نساء/۱۹٫ ↑

    1. – ر. ش. الف ـ تفسیر امام حسن عسکری «ع» ب ـ تفسیر حبری ج ـ تفسیر فرات کوفی د ـ تفسیر عیّاشی. هـ ـ تفسیر صدرالمتألهین شیرازی. ↑

    1. – فی ظلال القرآن، ج ، ص ۳۶۰، همچنین تفسیرهای دیگری نیز، همین سخن را معتقدند و یا آن را احتمال داده‌اند: الف ـ بیان السعاده، ج ، ص ۲۰۱؛ ب ـ تقریب القرآنی الی الاذهان، ج ، ص ۸۱٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...