پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۷- نظارت و کنترل در راستای اعتماد سازی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
در زمینه معنویت در محیط کاری نیل و بنت (۲۰۰۰) سه سطح تحلیلی را مطرح میسازند (نیل و بنت[۲۶]، ۲۰۰۰: ۲) : سطح فردی، گروهی و سازمانی.
سطح فردی اشاره به احساس کار پر معنی دارد. یک جنبه اساسی[۲۷]، معنویت در کار شامل یک حس عمیق از معنی، مفهوم و مقصود در کار افراد میباشد. این بعد نشان میدهد که چگونه کارکنان با کار خویش در سطح فردی در تعامل[۲۸]، میباشند. همچنین ما در این سطح شاهد مواردی چون لذت بردن از کار و دادن شخصیت و معنا به کارکنان به واسطه کار میباشیم. در سطح گروهی ما شاهد نوعی احساس همبستگی[۲۹] میباشیم. این سطح شامل یک ارتباط عمیق با همکاران، حمایت و پشتیبانی کارکنان از یکدیگر و نیز مرتبط شدن کارکنان به یکدیگر از طریق مقصد مشترک میباشد. و سرانجام در سطح سازمانی ما همسویی با ارزشهای سازمانی را شاهد هستیم. در این سطح همسویی کارکنان و ارزشهای سازمانی را مشاهده مینماییم که شامل ارتباط با اهداف سازمانی، شناسایی ارزشها و مأموریتهای سازمانی میباشد. این جزء از معنویت محیط کاری در واقع در بر گیرنده[۳۰] تعاملات کارکنان با اهداف و مقاصد سازمانی میباشد. بنابرین، بر اساس آنچه که گفته شد، میتوان به این نتیجه رسید که هنگامی که کارکنان از کار خود لذت میبرند و نوعی احساس معنا از طریق کار مینمایند، همچنین هنگامی که نوعی احساس ارتباط عمیق با همکاران داشته و حمایت و پشتیبانی مدیریت و کارکنان را حس مینمایند، و نیز هنگامی که خود را مرتبط با اهداف سازمانی و ارزشهای آن میدانند، این موضوع می تواند منجر به نوعی احساس قید و بند، چیوستگی و عهد و میثاق[۳۱] در کارکنان نسبت به سازمان شود و منتهی به همسویی با ارزشها و اهداف و سازمانی گردد و بنابرین در همین نقطه است که کارکنان و افراد خود را بیشتر سازگار نموده و در جهت کسب موفقیت سازمانی کمک مینمایند (سیدجوادین و پورولی، ۱۳۸۸).
۲-۵- شفافیت
شفافیت در ابعاد و اشکال متفاوت آن (سیاسی، اجتماعی، اداری، حسابرسی، اطلاعات) یک جزء لازم در مدیریت است (یانگ[۳۲]، ۲۰۰۶: ۵۷۳). برای تقریباً دو دهه است که واژه شفافیت به طور گسترده در گفتمان مدیریتی به کار میرود، و به طور ویژه امروزه در مباحث حکومتی و دولتی به کار میرود. در مورد واژه شفافیت از سوی اندیشمندان و صاحب نظران تفسیرها و برداشتهای گوناگونی وجود دارد؛ عدهای آن را به باز و منعطف بودن فرایندهای اداری مرتبط میدانند و بعضی آن را به موضوع پاسخ دهی و جواب گویی مرتبط میدانند. آنچه مسلم است ذکر این نکته است که تفاوتهای مشخص بین مفهوم شفافیت در نقاط مختلف جهان وجود دارد که بسیار مورد کنکاش قرار گرفته است. به لحاظ مفهوم، در بیشتر کشورهای توسعه یافته استفاده رایج از مفهوم شفافیت به طور تنگاتنگی با توسعه دموکراسی در تصمیم گیری مرتبط گردیده است. از طرف دیگر در کشورهای در حال توسعه و غیر صنعتی، نگرش به سمت شفافیت بیشتر در مبارزه[۳۳] با تخلفات اداری در معنای عام خود پیوند میخورد. ذکر این نکته حایز اهمیت است که تخلفات اداری مظهر غیر همسویی اهداف فردی و اهداف سازمانی است. پس شفافیت می تواند گامهای اساسی در این راستا بردارد. مدیریت و سازمان در این راستا و در گام نخست می تواند تعریف روشنی از استراتژی سازمان را برای سرمایه انسانی خود مطرح نماید. این استراتژیها سپس می تواند در قالب اهداف فردی تقسیم گردند. تحقیقات و بررسیها نشان داده که این شفافیت اهداف، مستقیماً منجر به همکاری[۳۴] بین کارکنان و کارمندان میگردد (برنیشتین، ۲۰۰۷: ۲۶).
از آنجایی که بعضی از افراد و کارکنان در مواقعی می توانند به گونه ای فرصت طلبانه رفتار نموده و به دنبال منافع شخصی [۳۵] خویشتن باشند، بنابرین این موضوع می تواند به نوعی به رفتار ملامتآمیز[۳۶] منجر گردد. یکی از ابزارهای مهم در جلوگیری،نظارت و مراقبت از این اقدامات شفافیت میباشد که می تواند به عنوان مهم ترین تدبیر و وسیله ظاهر گردد. وقتی اهداف به صورت مناسب و مرتبط و نیز به طور دست یافتنی برای کارکنان مشخص گردیده شده باشند، این امر می تواند به همسویی اهداف و نیز افزایش سطح موفقیت استراتژی های سازمان بینجامد. بنابرین عدم تعریف مناسب از اهداف و استراتژی های سازمانی می تواند به عملکرد ضعیفتر سازمانی منجر گردد (کاپلان و نورتن[۳۷]، ۲۰۰۶).
یکی دیگر از موضوعات مهم که در مورد شفافیت مطرح میباشد. تشریح نقش[۳۸] میباشد. تشریح و وضوح نقش مطرح میسازد که کارکنان بایستی با وظایف، کارکردها و جایگاه خویش در زمینه و بستری[۳۹] که مشغول به فعالیت هستند آشنا باشند و به عبارتی فهم و شناخت درستی از آن داشته باشند. کارکنانی که از نقشهای سازمانی خود به روشنی آگاه میباشند، کمتر دچار تشویش و نگرانی شده و همچنین در آن ها درجه زیادی از تعهد سازمانی مشهود میباشد (آلن و فریدمن[۴۰]، ۲۰۰۱: ۱۴۵). بسیاری از محققان و دانشمندان علوم مدیریتی بر این باورند که ظهور شفافیت کمک می کند که حس اعتماد بیشتر به دولت پدید آمده و این امر موجب کاراتر شدن حکومت و دولت گردد، چرا که همگان بر این باورند که شفافیت باعث افزایش کیفیت سیستمهای ارائه کننده خدمات میگردد و بنابرین، این مسأله منجر به کاهش مسایلی چون کم کاریهای پنهان، رفع تکلیف، غیبت و … میگردد و سرانجام در همسویی نسبی اهداف فردی و سازمانی مؤثر میباشد (بزرگی، ۱۳۸۳).
۲-۶- نظام انگیزشی پرداخت
به طورمتوسط، سازمانها در حدود ۴۰% از منابع و ارزشهای مالی[۴۱] بالقوه خود را به دلیل فقدان مدیریت مناسب و نیز عملکرد ضعیف از دست می دهند (مانکینز و استیل[۴۲]، ۲۰۰۵).
فهم دقیق و روشن از اهداف فردی و سازمانی و همسوسازی آنان می تواند یک استراتژی مهم در سازمان تلقی گردد. یکی از این ابزارهایی که می تواند ما را در این مسیر نماید، شناسایی و درک ابزار انگیزشی در جهت دستیابی به اهداف سازمانی میباشد (سیروتا[۴۳] و دیگران، ۲۰۰۵). در این راستا نظام جبران خدمات یا نظام پرداخت حقوق و دستمزد می تواند به عنوان ابزار انگیزشی به کار آید. آنچه که حایز اهمیت است ذکر این نکته است که سازمانها در نظام جبران خدمات بایستی هم انتظارات متقابل کارکنان و هم عدالت و برابری را رعایت نمایند. در صورتی که سازمانها در پرداخت حقوق، دستمزد و پاداشها به گونه ای ناعادلانه عمل نمایند، این مسأله موجب میگردد که افراد درباره نحوه تخصیص منابع خود به سازمان با توجه به مزایای اقتصادی و اجتماعی تصمیم گیری نمایند.
۲-۷- نظارت و کنترل در راستای اعتماد سازی
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:49:00 ق.ظ ]
|