آلکسی تیمیا [۸](ناگویی خلقی )با هوش هیجانی در حیطه شناسایی هیجان وتا اندازه ای در ابراز احساسات همپوشی دارد. نوجوان آلکسی تیمیک به علت ناتوانی در تشخیص احساسات ، قادر به بیان هیجان به صورت کلامی نیست . در حالی که قابلیت های هیجانی اولیه ، اهمیت خاصی دارند. زیرا که مهارت در ارزیابی و بیان سریع و دقیق هیجانها ، سازگاری مناسبی را در ارتباط با محیط و دیگران به همراه خواهد داشت. (تایلور و باگبی[۹] – به نقل از خسرو جاوید ۱۳۸۱)
با توجه به این که هوش هیجانی جنبه اکتسابی دارد و منشا آن اجتماعی است، (گلمن ۱۹۹۸,مایر و سالووی ۱۹۹۰) والدین و فرزندان در تعامل با یکدیگر آگاهانه یا ناآگاهانه نحوه بروز هیجانات را در معرض مشاهده یکدیگر قرار می دهند.
بنابراین هدف از پژوهش حاضر این است که بدانیم در کجا و به وسیله چه کسانی برای کودکان شرایط و موقعیتی فراهم می شود که آنها بتوانند به درستی تصمیم بگیرند و بیاموزند که در مواقع بروز مشکل چگونه راه حل درست را انتخاب بکنند و نیز آیا میتوان ادعا کرد که رابطه ای مستقیم بین انتخاب سبکهای حل مسئله و میزان هوش هیجانی والدین و فرزندانشان وجود دارد یا خیر ؟ به بیان دیگر آیا بستر سبکهای حل مسئله و هوش هیجانی کودکان را در داخل خانواده ها باید جستجو کرد یا خیر؟

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ضرورت و اهمیت پژوهش:

با توجه به مجموعه شرایط دشواری که در زندگی وجود دارد ، لزوم ایجاد شایستگی های لازم برای مقابله موثر و کارآمد با مسائل و مشکلات حال و آینده ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس سیف (۱۳۷۰) اظهار می دارد ” تنها از راه ایجاد توانایی حل مسئله است که می توان افراد را برای مقابله با شرایط متغیر زندگی و موقعیت های جدیدی که مرتبا” با آن روبرو می شوند آماده کرد .” وی در ارتباط با افزایش این توانایی می افزاید:
“توانایی حل مسئله را در دانش آموزان می توان از طریق شیوه های درست برخورد با مسئله افزایش داد.”
در این جا به توضیح روش حل مسئله دروزیلا و گلد فرید به نقل از گلد فرید و دیویسون ترجمه احمد علوی آبادی (۱۳۷۱) به لحاظ توافق عمومی بر سر عملیاتی که در حل مسئله پیشنهاد داده اند پرداخته می شود:
“روش حل مسئله به صورت فرایندی رفتاری تعریف شده است که در صورت شناختی یا آشکار انواع پاسخ های بالقوه موثر را به موقعیت های مشکل آفرین ارائه می کند و احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از میان این راه حل های مختلف افزایش می دهد . و از بسیاری جهات آموزش شیوه حل مسئله را کمک به فرد برای ایجاد یک آمایه یادگیری تلقی کرد (هارلو۱۹۴۹[۱۰])و به این ترتیب احتمال مقابله موثر فرد با طیف گسترده ای از موقعیت ها را افزایش داد. در این عرصه می توان آموزش شیوه حل مسئله را شکلی از آموزش کنترل خود یا استقلال دانست . تفاوت اساسی این دو در این است که در شیوه حل مسئله جنبه های اساسی تکنیک (یعنی شیوه های حل مسئله) بدون آگاهی قبلی از موثر ترین پاسخ انجام می پذیرد. در صورتیکه در روش معمولی کنترل خود آن پاسخی که باید کنترل شود قبلا” انتخاب شده است."(گلد فرید و مرباوم۱۹۷۳)
هدف اصلی شیوه حل مسئله تعیین موثر ترین بدیل است . که می توان به دنبال آن از سایر عملیات کنترل شخصی سود جست تا مراجع به عمل کردن در مسیری که برگزیده شده است برانگیخته شود و به آن ادامه دهد. بنابر این حل مسئله به مرحله حیاتی اولیه ای در فرایند کلی تر کنترل خود بدل می شود که اغلب با عبارت هایی از قبیل استقلال و شایستگی و اتکای به نفس توصیف می شود.
در مورد هوش هیجانی نیز باید اذعان داشت که:
مایر معتقد است :
“با وجود این که افرادی را می شناسیم که اصطلاح (آموزش هوش هیجانی ) را بکار می برند ، ولی صحبت در مورد آموزش دادن یک نوع هوش کار بی اهمیتی است . اگر هوش هیجانی شبیه به دیگر توانایی های انسان باشد که تا حدودی به طور ارثی و ژنتیک و تا حدی بوسیله محیط زندگی فرد پدید می آید ، بهتر است که به جای آموزش هوش هیجانی درباره آموزش دادن دانش هیجانی صحبت شود و این بسیار مفید خواهد بود ."او در ادامه با به کار بردن مقیاس در این زمینه می نویسد:
“ما از کسی نمی پرسیم آیا می توانی هوش ریاضی یاد بگیری یا نه ؟ بلکه از او سئوال می کنیم می توانی جبر و مثلثات یادبگیری یا نه؟"(اپستین صفایی ۱۳۸۰-به نقل از صالحی ۱۳۸۱)
مهارت های در منزل و با تعامل خوب والد- کودک شروع می گردد. والدین به کودکان کمک می نمایند که هیجانهای خود را تشخیص داده آنها را نام گذاری کنند و اینکه به احساسات خود احترام بگذارند و شروع کنند آنهارا به موقعیت های اجتماعی ارتباط دهند . این جریان ممکن است کمابیش در هر خانه ای موفقیت آمیز باشد.(به نقل از رباط سرپوشی۱۳۸۵)
هوش هیجانی بطور مستقیم برای حیطه گسترده ای از مشکلات هیجانی ریشه دار در تجربه میان فردی ودرون فردی میتواند به کار رود.(سالوی و مایر ۱۹۹۷)
تحقیقات مختلف نقش هوش هیجانی را در زمینه های مختلف مانند پیشرفت تحصیلی ، موفقیت در شغل ، رضایت از زندگی وغیره نشان داده اند. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای مشاوران تحصیلی و روان درمانگران خانواده ، مفید باشد. این افراد با اطلاع از هوش هیجانی خانواده و فرزندان و ارتباط آنها در کمک به مراجعین و پیشگیری از اختلالات و مشکلات هیجانی نظیر آلکسی تیمیا بهتر می توانند عمل نمایند . به خصوص این که هوش هیجانی تابع یادگیری نیز می باشد. آموزش و پرورش که بعد از خانواده بیشترین اوقات کودکان و نوجوانان در آنجا سپری می شود ، می تواند در برنامه ریزی درسی ، با شناسایی هوش هیجانی خانواده و فرزندان و ارتباط آنها با یکدیگر بتوانند الگوهای رفتاری مناسبی را ایجاد نمایند.
لذا هدف از این پژوهش این است که بدانیم تا چه حد میتوان بین سبکهای حل مسئله و هوش هیجانی والدین و فرزندان آنها ارتباط پیدا کرد . و آیا می شود که فرزندان نوع انتخاب سبکهای حل مسئله و مشکلاتشان را از والدینشان می آموزند؟

هدفهای تحقیق:

هدف کلی از این تحقیق عبارتست از :
بررسی رابطه سبکهای حل مسئله و هوش هیجانی شاگردان با سبکهای حل مسئله و هوش هیجانی اولیائشان.
اهداف جزئی در این تحقیق عبارتست از:
بررسی رابطه سبکهای حل مسئله شاگردان با سبکهای حل مسئله اولیائشان.
بررسی رابطه هوش هیجانی شاگردان با هوش هیجانی اولیائشان
بررسی تفاوت میان سبکهای حل مسئله دختران و پسران.
بررسی تفاوت میان هوش هیجانی دختران و پسران

فرضیه های و سئوالات تحقیق :

فرضیه کلی:
بین سبکهای حل مسئله و هوش هیجانی شاگردان با سبکهای حل مسئله و هوش هیجانی اولیائشان رابطه وجود دارد.
فرضیه های جزئی :
بین سبکهای حل مسئله شاگردان وسبکهای حل مسئله اولیائشان رابطه وجود دارد.
بین هوش هیجانی شاگردان و هوش هیجانی اولیائشان رابطه وجود دارد.
سئوالات تحقیق به قرار زیر است:
آیا بین سبکهای حل مسئله دختران و پسران تفاوت وجود دارد؟
آیا بین هوش هیجانی دختران و پسران تفاوت وجود دارد؟

تعاریف مفاهیم و اصطلاحات:

تعاریف نظری:
حل مسئله:
شیوه حل مسئله راهبردی مفیدو موثری است برای رویارویی با مشکلات موقعیتی که به صورت فرایندی رفتاری تعریف شده است و به شکل واضح یا شناختی انواع پاسخهای بالقوه موثر به موقعیت مشکل آفرین را نشان می دهد واحتمال انتخاب موثرترین و بهترین پاسخ را از میان راه حلهای مختلف افزایش دهد.(دروزیلا و گلد فرید ۱۹۷۱ /سیف ۱۳۷۴)
هوش هیجانی :
هوش هیجانی عبارتست از توانایی پردازش اطلاعات هیجانی که شامل درک، فهم و مدیریت هیجانی بوده و با بیان دیگر ظرفیت و توانایی خلق ، نتایج مثبت در روابط خود و دیگران می باشد.(مایر ۱۹۹۷به نقل از اکبر زاده ۱۳۸۳)
اولیاء :
عبارتست از افرادی که اغلب به صورت زوج یعنی زن و مردی می باشند که مسئولیت نگهداری و پرورش و تربیت کودک ویا کودکانی را بر عهده دارند.
شاگردان:
دانش آموزانی که در حال تحصیل در سال ۹۰-۹۱ می باشند.
تعاریف عملی :
حل مسئله:
حل مسئله شامل نمراتی است که فرد در مقیاس تست هپنر و کراسکوف [۱۱]کسب می کند.
هوش هیجانی :
هوش هیجانی شامل نمراتی است که فرد درمقیاس تست تراویس.برادبری[۱۲] وجین . گریوز[۱۳] کسب می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...