پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-۱-۱٫ تعریف سلامت سازمانی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۱٫ سلامت سازمانی
۲-۱-۱٫ تعریف سلامت سازمانی
رویکرد براون[۲۶] بر پایه توسعه تعریف سازمان بهداشت جهانی[۲۷] قرار گرفته است که سلامت را به عنوان حالتی از رفاه فیزیکی، ذهنی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری تعریف میکند. براون از استعاره بدن انسان برای توصیف سازمان استفاده میکند. در این روش، به ساختار، طرح سازمانی، استفاده از قدرت، فرایندهای ارتباطی و توزیع کار اشاره دارد؛ مغز به این که چگونه باورها، اهداف، سیاستها و رویههای اساسی اعمال میشوند، تعارض چگونه اداره می شود، تغییر چگونه مدیریت می شود، با اعضا چگونه رفتار می شود و سازمان چگونه یاد میگیرد، اشاره میکند. روح، هسته یا قلب یک سازمان است؛ چه چیزی آن را به تپش در می آورد و به آن نیرو میدهد و با مشاهده قابل اندازه گیری است (انصاری و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۴۷).
“امروزه سازمانها به عنوان موجود زنده ای که دارای هویت مستقل از اعضا خود بوده، تصور میشوند؛ به گونه ای که با این هویت جدید میتوانند، رفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهند. این شخصیت و هویت میتواند دارای « سلامت سازمانی » و یا « بیماری سازمانی » باشد” (ساعتچی، ۱۳۸۵). سلامت سازمانی نشان دهنده توانایی یک سازمان در عملکرد مؤثر، نحوه مقابله، برای تغییر مناسب و پیشرفت داخلی میباشد. از نظر نیول[۲۸] (۱۹۹۵) سلامت سازمانی موضوعی کلی است که با سه مجموعه فشار روانی (استرس)، بهداشت روانی، و اخلاق در سازمانها ارتباط دارد.
در جهان امروز بسیاری از فعالیتهای اساسی و عمده مورد نیاز جوامع را سازمانهای گوناگون انجام میدهند، بنابرین می توان گفت رشد و پیشرفت جوامع، تابعی از پیشرفت سازمانهاست. بدین ترتیب سلامت هر سازمان نیز به طور مستقیم بر سلامت جامعه تاثیر بسزایی دارد. در سازمانهای سالم روحیه و عملکرد کارکنان بالا است، به کارشان تعهد دارند و به کار کردن در این سازمان افتخار میکنند. سلامت سازمانی متغیری است که نقش عمده ای در اثربخشی در داخل و خارج از هر سیستم دارد (پورکیانی و حری، ۱۳۹۱، ص ۱).
برای داشتن جامعه سالم باید سازمانهای سالم ایجاد کنیم و برای آن که سلامت سازمانی در یک سازمان ایجاد شود ابتدا باید جو موجود در آن سازمان شناخته شود. برای تعریف، توضیح، و سنجش جو اجتماعی سازمانها، تلاشهای علمی قابل ملاحظه ای در دهه های اخیر صورت گرفته است که یکی از چارچوبهای نظری مشهور و سودمند در این مورد سلامت سازمانی است (سهرابی تیمورلو و همکاران به نقل از فرنیا، ۱۳۸۲، ص۲۳).
مفهوم سلامت سازمانی واژه بی نظیری است که به ما اجازه میدهد تصویر بزرگی از سلامت سازمان داشته باشیم. در سازمانهای سالم، کارمندان متعهد و وظیفه شناس و سودمند هستند و از روحیه و عملکرد بالایی برخوردارند. سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان میآیند و به کارکردن در این محل افتخار میکنند. در حقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی، روانی، امنیت، تعلق، شایسته سالاری و ارزش گذاری به دانایی، تخصص، و شخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیتهای آن ها و انجام وظایف محول شده از سوی فرا سیستمهای خود در اثربخشی رفتار هر سیستمی تاثیر بسزایی دارد (صراف فرد به نقل از جاهد، ۱۳۸۴، ص ۱۶).
سلامت سازمانی، یکی از گویا و بدیهی ترین شاخصهای اثربخشی سازمانی است. در یک سازمان سالم مدیر رفتاری کاملا دوستانه و حمایتگر با کارمندان خود دارد و در برنامه های خود دارای یگانگی است. کارمندان نیز تمایل بیشتری برای ماندن و کارکردن در سازمان دارند و به طور موثرتری کارها را انجام میدهند(شریعتمداری، ۱۳۸۸، ص ۱۲۳). سلامت سازمانی بررسی میکند که یک شغل چگونه در شرایط سالم عمل می کند. همچنین تعیین میکند که چطور کارمندان به حداکثر سلامت و مطلوبیت در سازمان میرسند و چگونه نتایج درست و مناسبی به سایر سهام داران، سرمایه گذاران، ارباب رجوعان، مشتریان، و جامعه ارائه میدهند. سلامت سازمانی، موضوع جامع و کاملی است (آنونی موس[۲۹]، ۲۰۰۵). با توجه به اهمیت موضوع سلامت سازمانی، لازم است که قبل از گزینش و استخدام کارکنان و بعد از به کار گماری آن ها، در زمینه سلامت سازمانی و راهکارهای افزایش و بهبود آن به کارکنان آموزشهای لازم داده شود و از آن ها خواسته شود تا در این زمینه، اظهار نظر کنند و راهکارهای مناسب در این مورد را بیان نمایند (صراف فرد، ۱۳۹۱،ص ۷). با افزایش مداوم سلامت سازمانی هزینه های اضافی سازمان، کاهش مییابد. سلامت سازمانی، باعث کاهش مشکلات و ناتوانیهای مدیریت در اداره سازمان میگردد و بهره وری را بالاتر میبرد. در سازمانهای سالم، برنامه ها و راه حلهای ارائه شده برای حل مشکلات، منافع زیادی را برای مدیران و کارمندان به همراه می آورد که این موارد در نهایت، رضایت شغلی آن ها را افزایش میدهد (ولف [۳۰]، ۲۰۰۳، ص۱).
سازمانها، روشهای مناسب و جدیدی را جستجو میکنند تا بهترین مفهوم از سلامت سازمانی در آینده را نشان دهد. سلامت سازمانی، فرصتهایی را برای استفاده از منابع و امکانات مهم و مطلوب در سازمان، ارائه میدهد و به آسیب شناسی سازمان می پردازد و دلایل موفقیت و شکست سازمان در برنامه ها را بررسی میکند (براون، ۱۹۹۷). در حقیقت، سازمانهای سالم با یک برنامه ریزی مستمر به انجام وظایف خود می پردازند و دروندادها، فرایندها و بروندادهای سازمانی خود را به نحوی منطقی مورد ارزیابی قرار میدهند و تلاش می نمایند تا بر موفقیتهای خود بیافزایند. در ضمن آن ها دلایل مشکلات و ناکامیهای سازمانی را بررسی می نمایند و سعی میکنند که تا حد امکان، آن دلایل را برطرف نمایند. تلاشها برای بهبود سلامتی و رفاه نیروی کار باید از طریق سالم سازی خود سازمان آغاز گردد و ادامه یابد. اصطلاح رشد و پیشرفت سلامت سازمانی بیان میکند که محدوده محل کار سالم باید ارتقاء و بهبود یابد (دیجوی و ویلسون[۳۱]، ۲۰۰۷).
در مجموع، می توان بیان کرد که سلامت سازمانی، مفهوم جامعی است که از نظر زمانی به صورت مستمر میباشد. سلامت سازمانی، مفهومی مطلق نیست، زیرا با رشد و توسعه جوامع در جهان صنعتی کنونی، همواره امکان سالم تر سازی سازمانها وجود دارد. لازم است که مدیران سازمانهای سالم با همکاری کارکنان مورد اعتماد، به بررسی و ارزیابی دروندادها، فرایندها و بروندادهای سازمانی بپردازند و با توجه به بازخوردهایی که دریافت می نمایند، اصلاحات لازم را انجام دهند و تلاش کنند تا به مشارکت یکدیگر، دلایل موفقیتها و ناکامیهای سازمانی را شناسایی کنند و عوامل موفقیتها را بهبود بخشند و دلایل ناکامیها را از بین ببرند(صراف فرد، ۱۳۹۱،ص ۸). پارسونز [۳۲] در تعریف یک سازمان سالم میگوید: ” همه سیستمهای اجتماعی برای بقاء و توسعه، باید خود را با محیط اطراف انطباق دهند، منابع مربوط را برای به دست آوردن مقاصد خود بسیج کنند، فعالیتهای خود را هماهنگ و همسان سازند، و در کارکنان خود ایجاد انگیزه نمایند؛ در این صورت سلامت آن ها تضمین میگردد” (متانی و همکاران، ۱۳۸۲، ص ۲).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:55:00 ق.ظ ]
|