بنابراین برای این مدل، می تواند مقادیر مثبت یا منفی به دست آید.این شاخص همچنین به معیار نسبت ارزیابی نیز مشهور است. شاخص نسبت اطلاعاتی، میزان بازده یک پرتفوی فعال، که به نسبت ریسک پذیرفته شده، یک صندوق سرمایه گذاری ایجاد میکند، را نشان میدهد. به عبارت دیگر، این معیار، بازده غیر معمول هر واحد ریسک غیر سیستماتیک را که قاعدتاً میتواند با نگهداری یک پرتفوی از شاخص بازار متنوع گردد، اندازه گیری می نماید.(بودی و کان و مارکوس[۱۵۰]، ۱۹۹۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به عبارت دیگر، این معیار می تواند به مثابه نسبت هزینه- فایده ای[۱۵۱] تلقی شود، که کیفیت اطلاعات سرمایه گذار را که توسط ریسک غیر سیستماتیک پایین آمده، ارزیابی می کند.
۲- ۱۴ مقایسۀ معیارهای ارزیابی عملکرد تعدیل شده بر حسب ریسک
معیارهای عملکردی که بر مبنای SML تاریخی( مانند آلفای جنسن، ترینر، نسبت اطلاعاتی) می باشند، می توانند با معیارهای عملکردی که بر اساس CML تاریخی(مانند مودیلیانی و شارپ) حاصل میشوند، مقایسه شوند. از نظر تئوری، برای مثال معیار مودیلیانی که بر مبنای CML میباشد، پرتفوی ها را دقیقاً مشابه مدل شارپ ارزیابی می نماید. ولی بر همین اساس، مدل شارپ و مدل ترینر، ارزیابی های متفاوتی از عملکرد پرتفوی نسبت به بازار ارائه میدهند. به ویژه هنگامی که معیار ترینر نشان دهد که پرتفوی، بالاتر از بازار عمل کرده است.
حال سوال این است که کدام معیار برای سنجش عملکرد بهتر میباشد.پاسخ این سوال، به موارد متعددی وابسته است. اگر سرمایه گذار تنها یک پرتفوی داشته باشد، بهترین معیار برای ارزیابی عملکرد آن، مدل شارپ و مدل مودیلیانی می باشد. دلیل آن، این است که سرمایه گذار تنها در صورتی منتفع خواهد شد، که صندوق، بازده مورد انتظار به ازای هر واحد ریسک سرمایه گذار، را حداکثر سازد. اگر سرمایه گذار چندین پرتفوی را در اختیار داشته باشد و راغب باشد که صندوق سرمایه گذاری دیگری را نیز به آنها اضافه کند، بهترین روش ارزیابی برای انتخاب چنین صندوقی، معیار ترینر است. دلیل آن، این است که سرمایه گذار در این صورت زمانی منتفع خواهد شد که بازده مورد انتظارش به ازای هر واحد ریسک سیستماتیک، حداکثر شود. این معیار همچنین میتواند برای مقایسه عملکرد مدیران سرمایه گذاری نیز استفاده شود.
اما اگر سرمایه گذار، چندین پرتفوی در اختیار دارد و میخواهد عملکرد آنها را ارزیابی نماید که آیا عملکرد بهینه ای دارند یا خیر، بهترین معیار، آلفای جنسن می باشد. زیرا از این معیار میتوان تنها جهت ارزیابی عملکرد مدیران پرتفوی، استفاده کرد.
۲- ۱۵ پیشینه تحقیق
در مورد عملکرد صندوق های سرمایه گذاری در جهان، تحقیقات بسیار گسترده ای صورت گرفته است. برخی از این تحقیقات، پژوهش های پایه ای است. این پژوهش ها که عمدتآ توسط سه محقق بنام های شارپ، ترینر و جنسن انجام شد، به معرفی مدل هایی که به نام خود آنها معروف است و در مطالب فوق به آن ها اشاره شد، منجر گردید. این محققان معیارهایی که به معیارهای تعدیل شده از بابت ریسک، مشهور هستند را ابداع نمودند. بنابراین پس از آنها، محققان با بهره گرفتن از این شاخص ها عملکرد صندوق های سرمایه گذاری را بررسی نمودند که در این بین، به نتایج متفاوت و گاهاً متناقضی نیز دست یافتند که در ذیل برخی از آنها آورده خواهد شد.
به طور کلی تحقیقاتی که در زمینه عملکرد صندوق های سرمایه گذاری صورت گرفته است را می توان در شش دسته طبقه بندی نمود:

    1. تحقیقات پایه ای که توسط سه محقق به نام های شارپ، ترینر و جنسن صورت گرفت و منجر به ابداع معیارهای ارزیابی عملکرد تعدیل شده از بابت ریسک شد.
    1. تحقیقاتی که سایرین به تبعیت از سه محقق فوق، جهت ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری، از معیارهای تعدیل شده از بابت ریسک، استفاده نمودند.
    1. تحقیقاتی که پژوهشگران در بررسی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری، تمرکز خود را بر سنجش توانایی های مدیران به ویژه مهارتهای زمان سنجی بازار توسط مدیران این صندوقها، معطوف نمودند
    1. تحقیقاتی که پژوشگران عملکرد صندوق های سرمایه گذاری را از حیث تداوم عملکرد و ثبات آن، و هم چنین مقایسه عملکرد صندوق های سرمایه گذاری با عملکرد بازار سرمایه، مورد بررسی قرار دادند
    1. تحقیقاتی که پژوهشگران به دنبال یافتن ارتباط بین عملکرد گذشته صندوقهای سرمایه گذاری با عملکرد آتی آنها بودند.
    1. تحقیقاتی که پژوهشگران درصدد بررسی عوامل موثر بر عملکرد صندوق های سرمایه گذاری بودند.

ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ عملکرد ۳۴ صندوق سرمایه گذاری را در سالهای ۱۹۶۳- ۱۹۵۶ مورد بررسی قرار داد. نتیجه این تحقیق، نشان داد که بازار سرمایه به شدت کارآ است و مدیران به جای تمرکز بر صحت قیمت گذاری اوراق بهادار، بر ارزیابی ریسک و تنوع بخشی تمرکز دارند. وی در این تحقیق از شاخص خود، یعنی شاخص شارپ جهت رتبه بندی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری استفاده نمود.نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که ثبات زیادی در عملکرد صندوق های سرمایه گذاری وجود ندارد و عملکرد گذشته را نمی توان بهترین برآورد کننده برای عملکرد آتی دانست.
جک ترینر در سال ۱۹۶۵ مدل خود را با عنوان پاداش به تغییر پذیری بازده، معرفی نمود. مدل وی شباهت زیادی به مدل شارپ داشت با این تفاوت که معیار ریسک در مدل ترینر، ضریب بتا یا شاخص ریسک سیستماتیک بود. وی با بهره گرفتن از این مدل، همان ۳۴ صندوق سرمایه گذاری که در پژوهش شارپ مورد بررسی قرار گرفته بودند را در همان دورۀ ۱۹۶۳- ۱۹۵۶ مورد بررسی قرار داد. وی دوره مورد بررسی را به دو دوره مساوی تقسیم نمود. نتایج این تحقیق نشان داد که با به کارگیری مدل ترینر، ثبات بیشتری در عملکرد صندوق ها، در دوره مورد بررسی به چشم می خورد. از ۱۷ شرکت برتر در دوره اول، ۱۵ شرکت در دوره دوم نیز جز بهترین ها بودند. همچنین پژوهش وی نشان داد که بین نسبت پایین هزینه ها و عملکرد صندوق، رابطه مثبتی وجود دارد.
میشل جنسن در سال ۱۹۶۸ پژوهشی را بر روی ۱۱۵ صندوق سرمایه گذاری در سال های ۱۹۶۴- ۱۹۵۵ انجام داد. تحقیق وی نشان داد که به طور متوسط صندوق های سرمایه گذاری قادر به پیشبینی قیمت ها برای دستیابی به بازده های فراتر از بازارهای منفعل (بازار بورس)، نیستند. به عبارت دیگر وی بیان کرد که صندوق های سرمایه گذاری مورد بررسی قادر نبودند تا ادعای خود مبنی بر خرید سهام زیر قیمت و منتفع شدن از مهارت و تجربه خود در انتخاب چنین اوراقی، را ثابت نمایند.
شاوکلا و تریزینکا[۱۵۲] با بهره گرفتن از مدل جنسن، عملکرد ۲۵۷ صندوق سرمایه گذاری را از سال ۱۹۸۹- ۱۹۷۹ بررسی کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری نتوانسته اند بازده اضافی مناسبی برای سرمایه گذاران خود کسب نمایند.
پژوهش دیگری در سال ۱۹۹۵ توسط پژوهشگری به نام مالیکل[۱۵۳] انجام شد. تحقیق وی فقط بر صندوقهای سرمایه گذاری که پرتفوی آنها از سهام تشکیل شده بود، تمرکز داشت. دوره بررسی این تحقیق از سال ۱۹۹۱- ۱۹۷۱ بود. وی از مدل جنسن برای بررسی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری استفاده نمود. نتایج این تحقیق مبیّن آن بود که این صندوق ها نتوانسته اند بازده اضافی بعد از کسر هزینه های مدیریتی و عملیاتی، برای سرمایه گذاران خود فراهم نمایند. بعلاوه این تحقیق نشان داد که برای دهه ۷۰ ممکن بود بازده اضافی مثبتی به دست آید اما در دهه ۸۰ شواهدی دال بر این موضوع، مشاهده نشد.
پژوهشگر دیگری به نام شاوکی[۱۵۴] که در پژوهش خود عملکرد صندوق های سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار داد، از مدل جنسن در تحقیق خود استفاده نمود. وی ۷۰ صندوق سرمایه گذاری را در دوره ۱۹۶۴- ۱۹۵۵ مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق وی نشان داد که پارامتر آلفای ۷۰ شرکت فوق، بر اساس بازده ماهیانه، به طور متوسط ۰۹/۰% در سال بوده است.که این مقدار تقریباً با بازار برابر بوده است. از این ۷۰ شرکت، آلفای۴۰ شرکت مثبت و ۳۰ شرکت منفی بود. وی دریافت که عامل زمان، نتایج را تغییر میدهد. وی بازده ماهیانه ۱۲۵ صندوق سرمایه گذاری را برای دوره ۱۹۶۹- ۱۹۶۰ بررسی قرار داد و دریافت که متوسط آلفا در سال ۶/.% شد.
برخی از پژوشگران در بررسی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری، تمرکز خود را بر سنجش مهارت زمان سنجی توسط مدیران این صندوق ها، معطوف نمودند.
ترینر و مازوی[۱۵۵] در سال ۱۹۶۶ تحقیقی را بر روی ۵۷ صندوق سرمایه گذاری که دارای مدیریت فعال( حرفه ای) بودند، در دوره های بین ۱۹۶۲- ۱۹۵۳ انجام دادند.این محققان به دنبال یافتن بازده اضافی برای صندوق های سرمایه گذاری از طریق عامل زمان سنجی بازار که خود مبیّن مهارت و تخصص مدیریت در شناسایی بازار و اوضاع و احوال اقتصاد است، بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که یک سرمایه گذار در یک صندوق سرمایه گذاری، کاملاً به نوسانات عمومی بازار وابسته است. آنها عنوان کردند که افزایش نرخ بازده یک صندوق سرمایه گذاری بیشتر به دلیل توانایی های مدیران در شناسایی اوراق بهاداری است که کمتر از قیمت واقعی خود ارزش گذاری شده اند و به حدس و گمان در خصوص روند بازار بستگی ندارد.نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که از بین ۵۷ صندوق مورد بررسی، فقط یک صندوق توانایی زمان سنجی بازار را داشته است.
هنریکسن و مرتون[۱۵۶] در سال ۱۹۸۱ از یک آزمون زمان سنجی بازار که مبتنی بر مفهوم CAPM بود، جهت ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری استفاده کردند. این آزمون یک تفاوت اصلی با مدل جنسن داشت. آزمون پارامتریک هنریکسن و مرتون نه تنها قادر به شناسایی قابلیت‌های پیشبینی برای بازده پرتفوی بود، بلکه قادر بود اطلاعاتی در خصوص بازده اضافی پرتفوی نسبت به بازار را نیز ارائه دهد. هنریکسن و مرتون در سال ۱۹۸۴ عملکرد ۱۱۶ صندوق سرمایه گذاری را از حیث مهارت زمان سنجی بازار از سال ۱۹۸۰- ۱۹۶۸ مورد بررسی قرار دادند.آنها این تحقیق را بر روی صندوق های سرمایه گذاری با سرمایه متغیر انجام دادند و نشان دادند که هیچ مدرکی دال بر این فرضیه که مدیران صندوق های سرمایه گذاری از یک استراتژی خاص استفاده می کنند که آنها را قادر به زمان سنجی بازار میکند، وجود ندارد.
التون و گروبر و بلیک[۱۵۷] در سال ۱۹۹۶ تحقیقی را در خصوص بررسی توانایی های مدیران صندوق های سرمایه گذاری انجام دادند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که هیچ مدرکی دال بر این که مدیران دارای توانایی های ویژه ای در انتخاب پرتفوی ها هستند، وجود ندارد.
برخی دیگر از پژوشگران عملکرد صندوق های سرمایه گذاری را از حیث تداوم عملکرد و ثبات آن، مورد بررسی قرار دادند.
ویلیام گواتزمن و راجر ایبوستون[۱۵۸] در سال ۱۹۹۴ با بهره گرفتن از مدل جنسن، ثبات در عملکرد ۲۵۸ صندوق سرمایه گذاری را در دوره ۱۹۸۸- ۱۹۷۶ بررسی کردند. آنها صندوق های سرمایه گذاری مورد بررسی را بر اساس ضریب آلفای به دست آمده، رتبه بندی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری در دوره مورد بررسی ثبات در عملکرد داشته اند.
گرینبات و تیتمن[۱۵۹] تحقیق دیگری را در سال ۱۹۹۲ بر روی ۲۷۹ صندوق سرمایه گذاری انجام دادند.آنها در این تحقیق به دنبال بررسی ثبات در عملکرد صندوق های سرمایه گذاری بودند. در این تحقیق از بازده های ماهیانه برای ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری استفاده شد. آنها در این تحقیق با بهره گرفتن از یک مدل چند عاملی نشان دادند که چگونه عملکرد صندوق های سرمایه گذاری با عملکرد گذشته صندوق در ارتباط است. همچنین نتایج تحقیق حاکی از وجود مدارکی دال بر این واقیعیت بود که تداوم عملکرد صندوق سرمایه گذاری، به توانایی مدیران در کسب بازده های غیر نرمال وابسته است. آنها در تحقیق دیگری در سال ۱۹۹۴ به یافتۀ دیگری دست یافتند. آنها اظهار داشتند که اگر بازده صندوق های سرمایه گذاری و بازده بازار، نرمال نباشد، یعنی غیر خطی باشد، معیار جنسن نتایج گمراه کننده ای را ارائه خواهد نمود.
برخی از پژوهشگران به دنبال یافتن ارتباط بین عملکرد گذشته صندوقهای سرمایه گذاری با عملکرد آتی آنها بودند.
در سال ۱۹۹۶ تحقیقی توسط التون و گروبر و بلیک برای بررسی این که آیا عملکرد گذشته بر عملکرد آتی صندوق های سرمایه گذاری ئأثیر دارد یا خیر، صورت گرفت. آنها در این تحقیق با بهره گرفتن از بازده تعدیل شده از بابت ریسک، قابلیت پیشبینی قیمت سهام صندوق های سرمایه گذاری را نیز بررسی کردند. نتایج این تحقیق حاکی از این بود که با بهره گرفتن از عملکرد گذشته صندوق سرمایه گذاری، قادر به پیشبینی عملکرد آن خواهیم بود.
برخی از پژوهشگران عملکرد صندوق های سرمایه گذاری را با عملکرد بازار سرمایه یا با صندوق های سرمایه گذاری با مدیریت منفعل و نه فعال(حرفه ای)، بررسی کردند.
نیتسچه و کاتبرتسن و اوسالیوان[۱۶۰] در سال ۲۰۰۶ تحقیقی را در خصوص مقایسه عملکرد صندوق های سرمایه گذاری با بازار انجام دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که در صندوق های سرمایه گذاری انگلستان و آمریکا تنها ۵/۲ درصد احتمال دارد که صندوق های سرمایه گذاری با مدیریت منفعل، بازدهی بالاتر از بازار را کسب نمایند و ۲۰ تا ۴۰ درصد چنین صندوق هایی بازدهی کمتر از بازار کسب میکنند.
کرسن و کود و لیمپسکمب[۱۶۱] در سال ۲۰۰۲ نشان دادند که عملکرد صندوق های سرمایه گذاری در کوتاه مدت، بالاتر از شاخص بازار بوده است. اما در بلند مدت، شاخص بازار عملکرد بهتری در مقایسه با صندوقهای سرمایه گذاری داشته است.
لهمن و موداست[۱۶۲] در سال ۱۹۸۷ و دانیل ایت ال[۱۶۳] در سال ۱۹۹۷ تحقیقی را بر روی صندوق های سرمایه گذاری انجام دادند که نشان داد عملکرد صندوق های سرمایه گذاری از عملکرد شاخص بازار مالی آمریکا کمتر است. همچنین در سال ۱۹۹۸ پرسون[۱۶۴] نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری در سوئد دارای عملکرد ضعیف تری نسبت به بازار هستند. در مقابل، تحقیقی که توسط آرتکیس[۱۶۵] در سال ۲۰۰۲ انجام گرفت، نشان داد که عملکرد صندوق های سرمایه گذاری در یونان بالاتر از شاخص بازار بوده است.
برخی از تحقیقات درصدد بررسی عوامل موثر بر عملکرد صندوق های سرمایه گذاری هستند.اوتن و بامز[۱۶۶] در سال ۲۰۰۲ تحقیقی را بر روی ۵۰۶ صندوق سرمایه گذاری در پنج کشور فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند و انگلستان انجام دادند. دوره بررسی این تحقیق از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ را در بر میگرفت. هدف این تحقیق بررسی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری بر پایۀ مدل ۴ عاملی کارهارت[۱۶۷](۱۹۹۷) بود. نتیجه این تحقیق نشان داد که نسبت هزینه و سن صندوق با عملکرد صندوق های سرمایه گذاری رابطه منفی دارد، اما میزان دارایی های صندوق با عملکرد صندوق رابطه مثبت دارد.
فریرا و میگوئل و راموس[۱۶۸] در سال ۲۰۰۶ تحقیقی را بر روی ۱۰۵۶۸ صندوق سرمایه گذاری با مدیریت فعال در ۱۹ کشور جهان از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ انجام دادند. آنها در این تحقیق از یک مدل ۴ عاملی که پارامترهای سن، اندازه، کارمزد و ساختار مدیریت صندوق را مد نظر قرار می داد، استفاده نمودند. تحقیق آنها نتایج گسترده ای در پی داشت. آنها دریافتند که عملکرد صندوق های سرمایه گذاری در کشورهایی که نهادهای قانونی قوی تری دارند، بهتر است. یکی دیگر از نتایج تحقیقات آنها نشان داد که در زمان وجود سرمایه گذاری خارجی، صندوق هایی که دارای سن کمتری هستند عملکرد بهتری برای سرمایه گذاران خود فراهم می کنند. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که صندوق های با کارمزد بالاتر، عملکرد بهتری دارند. برخی دیگر از محققان نیز تحقیقات گسترده ای در این زمینه ها انجام داده اند که در جدول شماره (۲- ۲)، قسمتی از تحقیقات آنها نشان داده شده است.
۲- ۱۵- ۱ پیشینه تحقیق در ایران
در خصوص بررسی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری در ایران هنوز هیچ تحقیق خاصی صورت نگرفته است. اما در خصوص عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری که به نحوی میتوان آنها را به عنوان صندوق های سرمایه گذاری با سرمایه ثابت فرض کرد، چند تحقیق صورت گرفته است.
یکی از این تحقیقات با عنوان ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری مادر بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی، در سال ۱۳۷۸ توسط هیبتی صورت گرفت. وی از روش سلسله مراتبی استفاده کرد. این روش برای تعیین ضرایب عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری به کار می رود. محقق در ابتدا ۱۳ معیار جهت سنجش عملکرد مدیرت شرکتهای سرمایه گذاری انتخاب نمود.این معیارها عبارت بودند از: نسبت گردش مجموع دارایی ها، نسبت بدهی، بازدهی مجموع داراییها، بازدهی ارزش ویژه، میزان تحقق سود هر سهم پیشبینی شده در ابتدای هر دوره، تغییرات سود هر سهم، نسبت سهام داران جزء پایان سال جاری به سال قبل، حاشیه سود، تعداد سهام مبادله شده به کل سهام شرکت و برخی نسبتهای دیگر.
وی شش شرکت سرمایه گذاری را برای تحقیق خود مورد بررسی قرار داد و با بررسی ۱۳ معیار اولیه مشخص شد که شش متغیر اساسی در قالب چهار گروه مستقل برای مدل تحلیل سلسله مراتبی وجود دارد که این موارد شامل: بازده داراییها، نسبت بدهی، تغییرات ارزش بازار در فاصله دو مجمع، تغییرات سود هر سهم، نسبت تعداد سهام معامله شده در سال به کل سهام، نسبت سرمایه گذاری بلند مدت طی آخرین سال مالی به سال قبل،می شدند. در نهایت محقق شش شرکت سرمایه گذاری را بر اساس شش معیار فوق، ارزیابی و رتبه بندی کرد.
در تحقیق دیگری که توسط همین محقق در سال ۱۳۷۵ انجام شد، وی از مدل تک شاخصی شارپ جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری استفاده نمود. فرضیه اصلی این تحقیق این بود که ارتباط خطی معناداری بین بازدهی مورد انتظار پرتفوی و بازدهی بازار وجود دارد. این فرضیه در سطح اطمینان ۹۵ درصد، توسط محقق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق، کاربرد مدل تک شاخص شارپ را برای پرتفوی های بازار بورس ایران تأیید میکرد.
تحقیق دیگری در سال ۱۳۸۲ توسط عرب مازار یزدی و مشایخ، با عنوان «بررسی عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس تهران در دوره ۱۳۸۰- ۱۳۷۴ »صورت گرفت. در این تحقیق تنها از شرکتهای سرمایه گذاری استفاده شد که حجم پرتفوی بورسی آنها حداقل ۵۰ درصد کل پرتفوی مربوط به آنها باشد. در این تحقیق جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری از معیار جنسن استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بر مبنای معیار فوق، شرکتهای مورد بررسی، بازده اضافی ناخالصی معادل ۹/ ۲۶ درصد که رقمی قابل توجه است، کسب کرده اند و این نشان از عملکرد خوب شرکتها در مقایسه با متوسط بازار دارد. همچنین در این تحقیق از معیارهای جنسن و ترینر جهت ارزیابی ثبات در عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری استفاده شد که نتایج تحقیق، ثبات قابل ملاحظه ای را در عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری نشان نداد.
در تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۵ انجام شد، شیخ و صفر پور تحقیقی را در زمینه عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری با عنوان «بررسی تأثیر دوره سرمایه گذاری بر عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران » انجام دادند. دوره مورد بررسی این تحقیق ۱۳۸۵- ۱۳۸۱ را در بر می گرفت. در این تحقیق ، براساس میانگین سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلندمدت ترازنامه، شرکت های سرمایه گذاری به دو گروه شرکت های سرمایه گذاری با دوره سرمایه گذاری بلندمدت و شرکت های سرمایه گذاری با دوره سرمایه گذاری کوتاه مدت تقسیم شدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...