۲ـ کلینی (۱۳۷۰، ۳۵۷؛ الحویزی، ۱۴۱۲، ۵۸۲) در اصول کافی با سند ویژه خود از ابن ابی عمیر، از برخی اصحاب امام صادق(ع) از آن حضرت نقل کرده که فرمود:

«مَن قالَ فی مُؤمِن ما رَأتهُ عَیناهُ وَ سَمِعَتهُ اُذناهُ فَهُوَ مِنَ الذینَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ «إن الذینَ یُحِبُونَ أن تَشیعَ الفاحِشَهُ فی الذینَ آمنوا لَهم عذابٌ الیم….» (سوره ی نور(۲۴)، آیه ی ۱۹)

یعنی: هر کس درباره ی مؤمنی چیزی را بگوید که با دو چشمش دیده و با دو گوشش شنیده باشد (و بدی مسلمانی را شایع سازد) از جمله اشخاصی است گه خداوند عزوجل ‌در مورد آن ها فرموده است«کسانی که نقل و پخش کردن کار بد در میان مؤمنان را دوست دارند، برای آن ها عذابی دردناک است»

۳ـ درتفسیر نورالثقلین نقل شده: «من قالَ فی مُؤمن ما لا رأتهُ عَیناهُ وَ لا سَمِعَتهُ اُذناهُ کانَ مِنَ الذینَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ «إن الذینَ….لهم عذابٌ الیم» (الحویزی،۱۴۱۲، ۵۸۳، به نقل از تفسیر قمی)

یعنی: هر کس در باره ی مؤمنی چیزی را که ندیده و نشنیده است بگوید، از جمله افرادی است که خداوند عزوجل درباره ی آن ها فرمود «کسانی که دوست دارند کارهای بد و زشت را در میان مؤمنان نقل کنند، برای آنان عذابی دردناک وجود دارد.»

این دو حدیث شامل حال کسی است که اسرار مؤمنی را تفتیش می‌کند و قهراً چیزهایی را که او می خواست مخفی کند، شایع می‌سازد.

۴ـ در روایتی عبداللَّه بن سنان از امام صادق(ع) پرسیدن «عُورَهُ المُؤمن علی المُؤمن حَرامٌ؛ فَقالَ: نَعَم قُلتُ سِفلَیهِ؟ قالَ: لَیسَ هُوَ حَیثُ تَذهَبُ إنما هُوَ اِذاعَهُ سِرِّهِ» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۵، ۲۱۴، به نقل از معانی الأخبار)

یعنی: (از امام صادق(ع) پرسیدن) عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود: آری. گفتم: مراد شما قُبُل و دُبُر اوست؟ فرمود: نه آن چنان است که، تو تصور کردی، بلکه همانا مراد، افشا سرّ اوست.

یعنی مقصود حرمت نگاه کردن جلو و عقب او نیست. اگرچه آن نیز حرام است، غرض، بیان حرمت افشای سرّ اوست و مراد از عورت اسرار مؤمن است. (احمدی میانجی، ۱۳۸۱، ۱۲۵)

این حدیث شریف افشا کردن اسرار مردم و بازگو نمودن مطالبی را که مردم نمی خواهند کسی بداند، را تحریم می‌کند، خواه خود با تجسّس کردن از اسرار مردم و با تفتیش نمودن مطلع شود و یا اسراری را که بدون تجسّس، مطلع شده و یا مؤمنی او را امین اسرار خود قرار داده، افشا نموده و به دیگران بگوید، بالأخره تجسّس از اسرار مردم (که مانند نگاه کردن به عورت او حساب شده) و همچنین افشای سرّ او، مشمول این حدیث شریف است و به صورت خاص دلالت دارد بر اینکه تجسّس از عورات مؤمنین حرام است.

۵ ـ در تفسیر قرطبی در ذیل آیه ۱۲ سور ه ی حجرات آمده است:

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «و لا تحسوا و لا تجسّسوا و لا تناجَشو و لا تحاسدُّ و لا تباغضُوا ولا تدابَّروا و کونوا عبادَ اللَّهِ إخواناً» (انصاری قرطبی،۱۴۲۰، ۱۲۳)

تحسس و تجسس نکنید و در صدد کشف عیوب مردم نباشید و نسبت به هم حسد و کینه نورزید و از یکدیگر روی بر نگردانید و ای بندگان خدا با هم برادر باشید.

در متن حدیث لفظ «ولا تناجشوا» وجود دارد که از «نَجَشَ» گرفته شده است و نَجَشَ در اینجا به معنای افشاگری و پخش کردن است.

۶ـ از امام صادق(ع) نقل شده است که رسول اکرم(ص) فرمودند:

«مَن اَداعَ فاحِشَهُ کانَ کَمُبتَدیها» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۵، ۲۱۵)

یعنی: هر کس کار زشتی را شایع کند مانند کسی است که عمل زشت را مرتکب شده است.

۷ـ امام صادق(ع) فرمودند: «اِذا رَأَیتُمُ العَبد مُتَفَقِّداً لِذُنوبِ النّاسِ ناسیاً لِذِنوبه فَاعلَمُوا اَنَّهُ مُکِرَ بهِ» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۵، ۲۱۵)

یعنی: اگر فردی را دیدید در حالی که گناهان خویش را فراموش کرده و از گناهان مردم تفقدّ و جستجو می‌کند، بدانید که مورد مکر واقع شده است. (روشن است که شخص سر کش و طغیانگر سزاوار مکر خدای متعال است)

۸ـ امام صادق(ع) فرمودند:

«اَلجَهلُ فی ثلاثٍ: فی تَبَدُّلِ الاِخوانِ وَ المُنابَذَهِ بِغَیر بَیانٍ وَ التَجَسُّسِ عَما لا یَعنّی» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۸، ۲۳، به نقل از تحف العقول)

یعنی: جهالت (کم عقلی) در سه چیز است.

۱ـ برادر خود را عوض کند. ۲ـ بدون بیان علت ‌با کسی قطع رابطه و دوستی نماید. ۳ـ تجسس از چیزی که مورد احتیاج و غرض عقلایی او نیست.

اگر چه این روایت دلالت بر حرمت تجسس ندارد. اما از آن جا که از مصادیق جهالت دانسته شده است، بایسته است که انجام نگردد. قید«عمّا لا یعنی» اگر قائل به مفهوم وصف باشیم دلالت دارد بر اینکه تجسس بر دو نوع است و صرفاً در جائی که بی معنا و فاقد غرض عقلائی باشد. از مصادیق جهل است نه در جائی که همراه با غرض عقلائی و مقاصد خیر باشد.

۹ـ امیرالمؤمنین به مالک اشتر دستور می‌دهد.

«وَ لیکُن اَبعَدُ رَعیَّتُکَ مِنکَ وَ اَثنَؤُهُم عِندَکَ اَطلَبهُم لِمعایِبِ النّاسِ، فَإنَّ فی الناسِ عُیُوباً، اَلوانی اَحَقُّ مَن سَتَرَها، فَلا تَکشِفَنَّ عَمّا غابَ عنکَ مِنها عَلَیکَ تَطهِیرُ ما ظَهَرَ لَکَ وَ اللَّهُ یَحکُمُ علی ما غابَ عَنکَ فَاستُر العُورَهَ ما استَطَعتَ» (ابی الحدید، ۱۳۸۸، نامه ی ۵۳، ۹۹۷)

توجه فرمایید که امیرالمؤمنین(ع) ولی خدا و خلیفه مسلمین به والی کشور مصر دستور می‌دهند: دورترین و مغبوض تری رعیتها در نزد تو، باید آنهایی باشند که در عیوب مردم بیش از همه کنجکاوی و پیگیری می نمایند، زیرا در مردم عیبهایی است که ولی امر مسلمین سزاوارتر به ستر و پوشانیدن آن است. پس افشا نکن از چیزهایی که از تو غائب و پنهان است. همانا تو مکلف هستی به آنچه که طاهر است و خدای تعالی حکم می‌کند به آنچه که غایب و پنهان است. ( یعنی رسیدگی به پنهانی ها مخصوص خدا است) و تا می توانی عیوب و زشتی های مردم را ستر کن.

این فرمایش جناب امیرالمؤمنین(ع) نیز ظهور در حرمت افشا عیوب مردم و اسرار آن ها دارد. البته در این جا صرفاً افشای عیوب نهی شده است و تعرض به افشای خوبی ها و یا تجسس از نیکی ها و خوبی های افراد نشده است. البته حکم حرمت تجسس ‌بر اساس دیگر ادله از آیات، روایات و حکم عقل به نحو اطلاق استفاده شده.

۱۰ـ قال رسولُ اللّه «یا معشَرَ مَن اَسلَمَ بِلِسانِهِ وَ لَم یُخلِصِ الإیمانَ اِلی قَلبِهِ لا تَدُمُّوا المُسلِمینَ وَ لا تَتَبِعُوا عُوراتِهُم فَإنَّهُ مَن تَتَبَّعَ عُوراتِهُم، تَتَبَّعَ اللَّهُ عُورَتَهُ وَ مَن تَتَبعَ اللَّهُ عُورَتَهُ یُفضِحُهُ وَ لَو فی بَیتِهِ» (کلینی، ۱۳۷۰، ج ۲، ۳۵۴؛ الحویزی، ۱۴۱۲، ج ۵، ۹۳؛ مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۵، ۲۱۸)

یعنی: ای گروهی که فقط با زبان مسلمان شده و ایمان به قلبتان راه نیافته است، مسلمانان را مذمت نکنید و عیوب مردم را دنبال نکنید (تفتیش ننمایید) زیرا هرکس که عیوب مخفی مردم را تجسس کند خدای تعالی نیز عیوب او را تعقیب می‌کند و هر کس که خدا عیوب او را تعقیب کند، آبروی او را می‌برد حتی اینکه در خانه خودش باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...