خاکـم بدهن ملت ایــران همـه شیـــرند

 

هنگام مکـافـات

 
 

چو جان بلب آید همه از جان شده سیرند

 

یـکبــاره بشـوینـد اوراق خـرافـات

 

(همان: ۲۸۵)
در ابیات فوق، بهار از روش های گوناگونی برای بیان غفلت مردم خود استفاده کرده است؛ وی در ابیات ابتدایی با ایجاد سؤال بشیوۀ اغراق معکوس، سعی دارد جدیت جنگ جهانی را که ایران هم از آن بیبهره نبود، بسیار کمتر از آنچه که هست نشان دهد. همچنین زمانی که تنها سلاح ایرانیها را در این جنگ، افتخار به گذشتگان میداند، در حقیقت تعریض به کسانی همچون رضاشاه دارد که فقط به دستآوردهای پادشاهان گذشته میبالند وخود ذرهای همانند آنها تلاش نمیکنند. در ابیات پایانی هم با بهره گرفتن از وارونهسازی مردم ایران را شیر، دلیر و ضد خرافات میداند، ولی درست عکس این صفات را در نظر دارد. وی در محرم سال ۱۲۹۸ در انتقاد از بعضی عوام جاهل قصیده “در محرم” را سرود که در آن خود مردم و یا بعبارتی ستمدیدگان میداند که آگاهانه یا ناآگاهانه با خدمتگزاریهای بیدریغ به ظالمان، آنها را در ظلم و ستم خود گستاختر میکنند و با بهره گرفتن از شیوۀ بزرگنمایی، غفلت مردم ستمدیده را به چالش میکشد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

 

خـادم شمــر کنـونی گشته وانگـه نالـهها

 

با دوصد لعنت، زدست شمر ملعون میکنند

 
 

بر یزیـد زنده میگویند هر دم صـد مجـیز

 

پـس شمــاتت بر یزیـد مـردۀ دون میکنند

 

(همان: ۳۲۸)
۲٫۱٫۴٫ طنز اجتماعی
همانگونه که گذشت ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی عراق و ایران در این دوران وضعیتی نامناسب داشت؛ فساد در ساختار سیاسی و خوشگذرانی دولتمردان و رها شدن کارهای کشور، اختلاف و شورشهای داخلی، از میان رفتن استقلال سیاسی و مالی مملکت در مقابل استعمار، بیاهمیتی نسبت به پیشرفتهای دنیای جدید و آموزش، وضعیت نامناسب زنان، کجفهمی و تحجر در اندیشۀ دینی و ورود خرافات در آموزههای اسلامی، افزایش جمعیت و در پی آن گسترش فقر و قحطی، شیوع انواع بیماریها و … از مهمترین ویژگیهای جامعه این دوران بود. بهار و زهاوی در برابر این نابسامانیها تاب نیاورده و با زبان طنز و جد به اصلاح و ترمیم آن میپردازند. مهمترین مسائل اجتماعی که در اشعار آنها انعکاس یافته را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
۱٫۲٫۱٫۴٫ دعوت به پیشرفت و مبارزه با نادانی و سستی
یکی از اساسیترین بنمایههای اشعار اجتماعی زهاوی دعوت به علمآموزی و پیشرفت است. وی در بیشتر اشعار خود به مقایسۀ بین شرق و غرب میپردازد و با اظهار تاسف و تحسر از اینکه کشورهای متمدن خاورمیانه از کشورهای غربی عقبماندهتر هستند، میکوشد هموطنانش را به سوی پیشرفتهای علمی تشویق کند، از آن جمله میتوان به ابیات زیر اشاره کرد:

 

لا شَئَ فِی الشَرقِ أعلی مِنکَ مَنزِلهً

 

یا جَهلُ حَسبُکَ هذا العِزُّ مِن حَسَبِ

 
 

العلــمُ یُعجِزُ عَن إدراکِ بُغیَتِـه

 

وَ أنـتَ تَبلُغُ ما تَرجُوه مِـن کَثَبِ

 
 

تَـأتی المَحـافِلَ مَحفُـوفاً بِتَکرُمَهٍ

 

وَ العلـمُ یَرجِـعِ مَطرُوداً إلی العَقَبِ

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...