دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | گفتار دوم: مصادیق رسانه جمعی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
«ژان کازنو» در کتاب خود وسایل ارتباطجمعی را اینگونه تعریف نموده است: «وسایل ارتباطجمعی آن دسته از وسایلی هستند که در تمدنهای جدید به وجود آمده و مورد استفادهاند، و ویژگی اصلی آن ها قدرت و شعاع عمل گسترده است، اصطلاح ارتباطجمعی مشخص کننده آن نوع از ارتباطی است که هدف آن برقراری رابطه با یک مخاطب یا گروه کوچکی نیست، بلکه جمع را مدنظر دارد.»[۶۰]
گفتار دوم: مصادیق رسانه جمعی
همان طور که گفته شد به لطف پیشرفتهای چشمگیر علوم و فنون و تکنولوژی روز به روز بر تعداد وسایل ارتباطجمعی افزوده میشود و امکان دسترسی به اطلاعات برای بشر آسانتر میگردد. به همین دلیل رسانه ها را به سه بخش رسانه های نوشتاری، رسانه های صوتی و تصویری، رسانه های مبتنی بر داده های دیجیتالی تقسیم کردهایم و تنها به شرح مختصری از مهمترین آن ها اکتفا نمودهایم.
موقعیت برجسته کشورهای صنعتی و در رأس آن ها ایالات متحده آمریکا، در تولید و پخش رسانهای موجب شد، که بسیاری از ناظران از «امپراتوری رسانهای» سخن بگویند. طبق این دیدگاه امپراتوری فرهنگی تازه تأسیس شده است. کشورهای کمتر توسعه یافته بسیار آسیبپذیرتر پنداشته میشوند چون فاقد منابع و امکانات لازم برای حفظ استقلال فرهنگی خود هستند.
بند اول: رسانه های نوشتاری
مطبوعات و نشریات یکی از ابزارهای رسانهای میباشند. این دو نهاد در سالهای پایانی قرن نوزدهم میلادی به شکلی نوین وارد گستره رسانه های گروهی شدند. مطبوعات و مجلات و کتابها و مقالات نقش بسزایی در آموزش و پرورش اطفال و جوانان در زمینههای گوناگون دارند که هم میتواند در رشد و تعالی آن ها تأثیرگذار باشد و هم در انحطاط و بزهکاری آن ها، تدوینکنندگان قانون اساسی در بند ۲ اصل سوم قانون مذکور به کارکرد آموزشی و تربیتی مطبوعات و نشریات اشاره داشتهاند که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.
الف: مطبوعات و مجلات
مطبوعات و مجلات و نشریات مختلف نیز یکی از وسایل انتقال افکار محسوب میشوند. هرچند وسعت عمل و تأثیر آن ها به اندازه تلویزیون و سینما نیست ولی در حد خود میتواند جهت فکری اطفال و نوجوانان را تا حدود قابلملاحظهای تغییر دهد و در بزهکاری آنان مؤثر باشد.
مطبوعات و مجلات رنگین همان گونه که میتوانند زوایای تاریک حقایق اجتماعی را روشن نمایند. با قلم شیوای نویسنده، آداب و رسوم غلط و تصورات نادرستی را که در اعماق روح مردم ریشه دوانده است از آیینه ذهن آنان پاک کند، به همان کیفیت نیز میتواند با ذکر مطالبی زیانبخش و مضر و درج تصاویر مستهجن و فریبنده موجبات انحرافات ساده و آلودگی آن ها را فراهم سازد.
این بسته به هدفی است که هر یک از مطبوعات در جهت منظور موردنظر خود دارند. چه اگر منظور از انتشار آن پیروی از آداب و رسوم سنتهای گذشته در هر سطح و زمینه و با هر کیفیتی که وجود دارد، در جهت خواستهای مردم برده باشد، چهبسا بعضی از آن ها منافی با خیر و صلاح عمومی بوده و به حفظ یا گسترش آن ها کمک نماید و یا روش مطبوعات در جهت امیال و خواستهای غیرمنطقی و بعضاً نامشروع مردم بوده باشد و به نشر بعضی مطالب، استعدادهای ناپسند و خفته آن ها را بیدار کند و راههای مسدود فساد و تباهی را بر روی آن ها بگشاید و با ذکر مقالات جنایی و مهیج و ارائه راهکارهای گوناگون ارتکاب بزه، افکار شریر و خطرناک را به آن ها تزریق نماید. در این صورت دیری نخواهد گذشت که اجتماع را در جهتی سوق خواهد داد که فساد و انحطاط و بالاخره ارتکاب بزههای گوناگون جزء نتایج حتمی آن در این مرحله است. به عنوان مضرترین و خطرناکترین وسیله شوم اجتماعی، موردتوجه جرم شناسان قرار خواهد گرفت. [۶۱]
اصولاً اطفال چندان رغبتی به خواندن روزنامه و جراید کثیرالانتشار و کتابهای مختلف ندارند، ولی به خواندن مجلات رنگی و هفتگی و ماهانه و بالأخص داستانهای کودکان راغب میباشند.
مطبوعات و مجلات با چاپ عکس متهم و اغراق در بیان شرححال بزهکاران و تشریح تخیلی علل ارتکاب آن، نوجوانانی را که میخواهند معروفیت و شهرت پیدا کرده و قهرمان داستانهای روز باشند و با تقلید از جنایتکارانی که مشهور شدهاند، به سمت ارتکاب جرم ترغیب مینمایند.
کودکان و نوجوانان از تصورات و تخیلات شاعرانه و تشبیهات ادبی لذت میبرند. سرگذشتهای پرحادثه و داستانهای مهیج و تخیلی را دوست دارند. داستانهای جنایی غیرواقعی و رمانهای عشقی یکی از عوامل تحریک آتش حس شهرت و حسادت و مفاسد دیگر در اطفال و نوجوانان میباشد.
زمانی که مجلات مسائل جنایی و جنسی را بدون هیچ گونه ابایی با آب و تاب بسیار مینویسند، مسلماًً در ذهن اطفال و نوجوانان اثر عمیقی میگذارد که آنان را به فکر تقلید و الگوبرداری ازاینگونه حوادث میاندازد. و این جرئت و جسارت را به آن ها میدهد تا دست به جنایت بزنند.
آنچه ضروری به نظر میرسد وجود یک سانسور و یا یک خودکنترلی در خصوص مطبوعات و مجلات در انتشار مطالب است که این با جذابیت رسانه ها در تضاد میباشد، زیرا که صاحبان و مدیران اینگونه جراید به فکر فروش و تیتراژ بالا هستند تا به فکر اطفال و نوجوانان و جوانان.
همچنان که امروزه در بسیاری از کشورها برای جلوگیری از نفوذ آثار شوم و مضر مطبوعات و مجلات در ذهن و روان اطفال و نوجوانان، مقررات خاصی را وضع نموده و انتشار کتب و مجلات مخصوص اطفال و نوجوانان را تابع قواعد و ضوابط سخت و شدیدی قرار دادهاند.
ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی بیان میدارد که اشخاص ذیل به حبس از سه ماه تا یک سال و جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریا ل تا شش میلیون ریا ل تا ۷۴ ضربه شلاق یا به یک یا دو مجازات مذکور محکوم خواهند شد.
-
- هر کس نوشته یا طرح، گراور، نقاشی، تصاویر، مطبوعات، اعلانات، علائم، فیلم، نوار سینما و یا به طور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحهدار نماید، برای تجارت توزیع به نمایش و معرض انظار عمومی گذارد یا بسازد یا برای تجارت و توزیع نگهدارد.
-
- هر کس اشیاء مذکور را به منظور اهداف فوق شخصاً به به وسیله دیگری وارد یا صادر کند یا به نحوی از انحاء متصدی یا واسطه تجارت و یا هر قسم معامله دیگر شود یا از کرایه دادن آن ها تحصیل مال نماید.
- هر کس برای تشویق به معامله اشیای مذکور در فوق و یا ترویج آن اشیا به نحوی از انحاء اعلان و یا فاعل یکی از اعمال ممنوعه فوق و یا محل به دست آوردن آن را معرفی نماید. [۶۲]
تنظیمکنندگان صفحات حوادث روزنامهها یا مجلات عامیانه میکوشند تا حادترین و خشنترین جنایتهای رخ داده را با طول و تفصیل منتشر کنند. در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ با افزایش بزهکاری نوجوانان در آمریکا عدهای از مردم درباره نسل نوجوان و رفتار آنان اعلام خطر کردند، زیرا در این دوره رفتار نابهنجار تقریباً در میان تعداد کثیری از نوجوانان به چشم میخورد. [۶۳]
باوجود این نمیتوان تأثیر مفید و سودمند کتب و مجلات و جراید را در تربیت صحیح کودک نادیده انگاشت. بنابرین اصلح است در تعیین انتشار مطالبی که به نوعی در ارتباط با مسائل اطفال و نوجوانان است تمامی عواملی را که به نحوی از انحاء در تربیت اطفال نقش مؤثری دارند، مدنظر قرار دهند و حتیالامکان سعی شود تا از درج مطالب مضر و هم انگیزه که میتواند نقش تخریبکنندهای در سرنوشت کودک داشته باشد جلوگیری کرد. [۶۴]
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:39:00 ق.ظ ]
|