اختلال اضطراب جدایی معمولا از خفیف تا شدید گسترده است. این فرایند با تقاضاهای بی­خطر یا شکایت­های کودک آغاز می­ شود. شکایت­های کودک از بی­خوابی، به او این امکان را می­دهد تا گاهی با والدینش بخوابد، الگویی که می ­تواند خیلی زود به خوابیدن هر شب کودک با مادر یا پدر یا هردو بیانجامد. به همین نحو، آماده شدن برای رفتن به مدرسه ممکن است با شکایت­های جسمانی یا غیبت­های گاه و بی­گاه از مدرسه که با آوردن عذر و بهانه و تعلل در رفتن به مدرسه در صبح صورت ‌می‌گیرد، همراه باشد که این وضع سرانجام به ابراز روزانه رفتارهای جنجال­ برانگیز برای نرفتن یا امتناع مطلق از رفتن به مدرسه می­انجامد. در ابتدا، اجتناب خفیف به صورت درخواست از والدین برای حضور در کنار تلفن در طول ساعاتی که او در مدرسه است یا در زمان­های دیگر، جلوه­گر می­ شود. کودک ممکن است به طور فزاینده­ای نسبت به فعالیت­های روزانه مادر و جاهایی که می­رود، نگران شود. اغلب، اختلال اضطراب جدایی پس از آنکه کودک، یک محرک تنش­زای اساسی را تجربه می­ کند، نظیر رفتن به محله جدید، حضور در مدرسه جدید، مرگ یا بیماری یکی از خویشاوندان، ورود به مدرسه ابتدایی، انتقال از یک مدرسه به مدرسه دیگر یا کناره­گیری طولانی از مدرسه بروز می­ کند. نشانه­ های اختلال اضطراب جدایی ممکن است همچنین در نتیجه تاثیر محرک­های تنش­زا و تحولاتی که در زندگی کودک صورت ‌می‌گیرد در طول زمان تغییر کند (آلن و همکاران، ۲۰۱۰).

کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در صورت نبود والدینشان از شرکت در فعالیت­ها یا حضور در باشگاه­های ورزشی، حتی وقتی مشتاق شرکت در این فعالیت­ها هستند خودداری می­ورزند. با آنکه کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی با اجتناب از شرکت در فعالیت­های خارج از خانه، دوستان خود را از دست می‌دهند، در حد معقولی، از مهارت­ های اجتماعی و برقراری دوستی با دیگران برخوردارند، با دیگران تفاهم دارند و گروه همسالان به آن ها احترام می­گذارند. عملکرد تحصیلی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی به خاطر درخواست­های مکرر برای خروج از کلاس درس، نگرانی­شان نسبت به جدایی از والدین، و غیبت­های مکرر از مدرسه، پایین است. تقریبا همه کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از این اختلال بهبود می­یابند هرچند وضعیت عده بسیاری نیز وخیم­تر می­ شود و به اختلال اضطرابی متفاوت یا اختلالی از نوع دیگر مبتلا می­شوند (فولی[۱۲] و همکاران، ۲۰۰۸).

اکراه و خودداری از رفتن به مدرسه: تشخیص این‌که کودکان به دلایل مختلف از حضور در مدرسه خودداری می‌ورزند، اهمیت بسزایی دارد. هوشبهر بیشتر این کودکان در حد متوسط یا بالای متوسط است و نشان می‌دهد که مشکلات تحصیلی علت بی‌میلی آن‌ ها به مدرسه نیست. گاهی اوقات ترس از مدرسه، از اطاعت محض از معلم یا دیگران و مقررات خارج از خانه، مقایسه شدن با کودکان ناآشنا و تجربه ترس از شکست، ناشی می‌شود.برخی کودکان به دلیل ترس از تمسخر، آزار، تهدید و زورگویی بچه های دیگر دو مورد انتقاد قرار گرفتن یا تنبیه شدن توسط معلم، از مدرسه می‌ترسند. برای بسیاری از کودکان ترس از رفتن به مدرسه در واقع ترس از دورشدن از والدین – اضطراب جدایی- است اکراه و امتناع ا زرفتن به مدرسه می‌تواند به دلایل مختلف روی دهد. با این‌حال، در موارد دیگر، ترس کودک از این ترس شدید و غیرمنطقی ناشی ‌می‌شود که فکر می‌کند در جمع ارزیابی شود یا خجالت می‌کشد، زیرا مجبور است در کلاس، درس را جواب دهد یا در کلاس ژیمناستیک جلوی بقیه بچه ها لباس‌هایش را درآورد. (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).

پیامدهای بلند‌مدت احتمالی برای کودکی که دائماً از رفتن به مدرسه خودداری می‌ورزد، مهم است. مشکلات تحصیلی یا اجتماعی ممکن است در نتیجه از دست دادن کلاس‌ها و فرصت تعامل با گروه هم‌سالان پدید آید. بهتر است برای کمک به کودکی که از رفتن به مدرسه امتناع می‌کند، بازگشت فوری او به مدرسه و انجام سایر فعالیت‌های روزانه تأکید شود (مظفری مکی آبادی و فروع الدین اصل، ۱۳۸۹).

اختلال اضطراب فراگیر

ویژگی­های تشخیصی

نگرانی در حد اندک به عنوان بخشی از رشد، بهنجار تلقی می‌شود. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، همواره نسبت به هر چیزی نگران هستند حتی وقتی دلیل آشکاری برای نگران شدن وجود ندارد. انتظار توأم با دلواپسی اصطلاحی است که برای این نوع اضطراب و نگرانی مفرط به کار می‌رود. اضطراب‌ها می‌توانند مقطعی یا مداوم باشند. اغلب این نگرانی‌ با احساس ناراحتی، بی‌قراری و بروز نشانه های جسمانی از قبیل انقباض عضله ها، سردرد یا تهوع همراه است. نشانه های دیگر شامل تحریک‌پذیری، فقدان انرژی،‌ و مشکلات خواب است (سادوک، ۲۰۰۷).

اضطراب در سایر اختلال‌ها به موقعیت‌ها یا اشیاء خاصی نظیر جدایی، عملکرد اجتماعی، حیوانات یا حشرات یا احساس‌های بدنی معطوف است و ممکن است با نشانه های دیگر از قبیل وحشت‌زدگی همراه باشد، در مقابل، اضطرابی که کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تجربه می‌کنند، گسترده‌ و عمومی است و به طور عمده به رویداد‌های روزانه زندگی مربوط می‌شود. زمانی تصور می‌شد کودکانی که به طور کلی مضطرب هستند، اضطرابشان به چیز خاصی معطوف نیست که ‌به این اختلال، اضطراب شناور گفته می‌شد. اما حقیقت این است که اضطراب این کودکان به شیئی خاص معطوف است. با این تفاوت که آن چیز یا اشیاء متعدد و مختلف هستند. ‌بنابرین‏، اصطلاح اضطراب فراگیر صحیح‌تر از اضطراب شناور است (ایسن[۱۳] و سیلورمن[۱۴]، ۱۹۹۸).

ملاک‌های تشخیص برای اختلال اضطراب فراگیر بر مبنای DSM -V

الف) اضطراب و نگرانی (انتظار توأم با دلواپسی) درباره‌ تعدادی از رویداد‌ها یا فعالیت‌ها ( از قبیل عملکرد شغلی یا تحصیلی)، که بیشتر روزها برای مدت حداقل شش‌ماه ظاهر می‌شود.

ب) کنترل نگرانی برای شخص دشوار است.

ج) اضطراب و نگرانی با سه مورد ( یا بیشتر) از شش نشانه زیر همراه می‌شود ( حداقل برخی نشانه ها در بیشتر ایام برای مدت حداقل شش‌ماه وجود دارند).

تذکر: ‌در مورد کودکان وجود تنها یک مورد کافی است.

    1. بی‌قراری یا هیجان‌زدگی یا عصبانی بودن

    1. خیلی زود خسته شدن

    1. در تمرکز مشکل داشتن یا احساس خالی‌شدن ذهن

    1. تحریک‌پذیری

    1. انقباض عضلانی

  1. اختلال خواب (مشکل در خواب‌رفتن یا خواب توأم با بی‌قراری و نارضایتی

کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر احتمالاً هر گونه رویداد تهدید‌آمیز در کتاب، سینما یا تلویزیون را پیدا می‌کنند و آن را به خودشان نسبت می‌دهند. چنان‌چه آن‌ ها در گزارش‌های خبری تلویزیون، تصادف یک‌خودرو در شهری دیگر را ببینند، درباره‌ تصادف اتومبیل خودشان نگران می‌شوند (لاین[۱۵]، برنات[۱۶]، ویکتور[۱۷] و برن استین[۱۸]، ۲۰۰۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...