همچنین مشاهده جمع ­آوری اطلاعات توسط برخی از افراد منجر به انجام همین عمل توسط افراد دیگر می‌شود. برای مثال، تحت شرایط اطمینان، مدیران در می‌یابند که کسب اطلاعات بیشتر به شرط آنکه دیگر مدیران نیز بر پایه همان اطلاعات عمل کنند، سودمند است. به همین خاطر مدیران برای کسب اطلاعات بیشتر، رفتار توده­وار را در پیش می­ گیرند. هشلایفر و همکاران­(۱۹۹۴) نشان دادند که معامله­گران ریسک گریز با افق سرمایه ­گذاری بلندمدت ممکن است زمانی که دیگر سرمایه ­گذاران اقدام به کسب اطلاعات ‌در مورد سهم خاصی می‌کنند، مایل به کسب اطلاعات در خصوص همان سهم باشند. اولین سرمایه ­گذاران به دنبال کسب اطلاعاتی هستند که می ­تواند برایشان منجر به کسب سود با حداقل ریسک بنیادی شود، به شرط آنکه این احتمال وجود داشته باشد که دیگر سرمایه ­گذاران در کوتاه­ترین زمان ممکن علائم مشابهی را کشف نمایند. به همین خاطر، به شرط آنکه تعداد دیگر سرمایه­ گذارانی که اطلاعات مشابهی را جمع ­آوری می‌نمایند، افزایش یابد، مطلوبیت مورد انتظار از جمع ­آوری اطلاعات می ­تواند افزایش یابد (دونو و ولچ، ۱۹۹۶؛ ص ۶۰۷).

۶-۳-۲-۲ توده‌واری مبتنی بر حسن شهرت[۴۱]/ مسئله مدیر-مالک (نمایندگی)[۴۲]

شارفشتین و اشتین­(۱۹۹۰)، ترومن­(۱۹۹۴)، زویبل[۴۳]­(۱۹۹۵)، پرندرگاست[۴۴] و استول[۴۵]­(۱۹۹۶) و گراهام[۴۶]­(۱۹۹۹)، نظریه دیگری را ‌در مورد توده‌واری بر مبنای نگرانی در خصوص حسن شهرت برای مدیران صندوق‌ها و تحلیلگران، بیان کردند.

نگرانی برای شغل و حسن شهرت معمولا در نتیجه عدم اطمینان در خصوص توانایی یا مهارت یک مدیر خاص رخ می‌دهد. عقیده اصلی در این مورد توسط شارفشتین و اشتین بیان شد که، اگر یک مدیر سرمایه‌گذاری یا مشتری‌ او ‌در مورد توانایی او برای انتخاب بهترین سهم دچار عدم اطمینان هستند، پیروی او از سایر متخصصان سرمایه‌گذاری، عدم اطمینان ‌در مورد توانایی‌اش جهت اداره پرتفوی را در حاله‌ای از ابهام نگه خواهد داشت. ‌بنابرین‏ اگر سایر متخصصان سرمایه‌گذاری در وضعیت مشابهی باشند، توده تشکیل خواهد شد­( بیچاندنی و شرما، ۲۰۰۱؛ ص ۲۹۱).

‌بنابرین‏، شکل­ گیری رفتار توده­وار عقلایی می ­تواند ناشی از موضوعات مرتبط با مسئله مالک – مدیر نیز باشد، زیرا معمولا ارزیابی عملکرد مدیران بر اساس عملکرد نسبی آن ها و نه عملکرد مطلق انجام می­ شود. مرک[۴۷] و همکاران­(۱۹۸۹)، به طور مستدل نشان دادند که حسن شهرت مدیران برتر با ناتوانی‌ها و شکست­های آن صنعت ارتباطی ندارد، بلکه با عملکرد ضعیف شرکتی در همان صنعت مرتبط است. چنین الگوهای رفتار توده­وار، حکایت از آن دارد که هر یک از مدیران تقلید و متابعت از رفتار و اقدامات دیگر مدیران را ترجیح می­ دهند، به ‌نحوی که به طور کامل اطلاعات خصوصی خود را نادیده می­ گیرند تا از آشکار شدن ناتوانی یا ضعف‌هایشان اجتناب نمایند­(دونو و ولچ، ۱۹۹۶؛ ص ۶۰۸).

شارفشتین و اشتین­(۱۹۹۰) در تحقیق خود درباره حسن شهرت و رفتار توده‌وار، دو مدیر را در نظر گرفتند که با گزینه­ های سرمایه‌گذاری دوگانه­ای روبرو بودند. مدیران ممکن بود بسیار توانمند باشند یا توانایی اندکی داشته باشند. اما نه خودشان و نه مشاهده کنندگان خارجی نمی‌دانستند کدام یک توانمندترند. مشاهده‌کنندگان توانایی مدیران را از روی انتخاب­های سرمایه‌گذاری آن ها که می‌توانست مشابه یا متضاد یکدیگر باشد، استنباط کرده و سپس بر اساس نتایج سرمایه‌گذاری مشاهده شده، برداشت خود را از توانایی این دو مدیر انجام می‌دادند. دستمزد مدیران نیز بر اساس ارزیابی ناظران از توانایی‌های آن ها پرداخت می‌شد. به طور معمول مشاهده‌گران فرض می‌کردند مدیرانی که توانایی بالایی دارند، سیگنال‌های مشابه یکدیگر ‌در مورد پروژه های سرمایه‌گذاری دریافت خواهند کرد، در حالی که مدیران با توانایی پایین سیگنال‌های متفاوت دریافت می‌نمایند. زمانی که مدیر اول، انتخاب ها را بر اساس سیگنال های دریافتی خودش انجام می‌دهد و مدیر دوم همیشه اقدامات را بدون توجه به سیگنال‌های شخصی خودش، تقلید می‌کند، توده‌ شکل می‌گیرد. اگر مدیر دوم سیگنال‌های شخصی خود را دنبال نماید، مشاهده گران استنباط می‌کنند از آنجایی که سیگنال های دریافتی دو مدیر متفاوت بوده است، احتمالا توانایی هر دو مدیر اندک می‌باشد. بر عکس، اگر مدیر دوم تصمیمی مشابه مدیر اول اتخاذ نماید، حتی اگر نتیجه اکتسابی نامطلوب باشد، مشاهده‌گران هر دو مدیر را باکفایت تلقی کرده و نتیجه بد را ناشی از بد شانسی و عوامل خارجی می‌دانند. ‌بنابرین‏ مدل شارفشتین و اشتین، با نظر کینز هم­خوانی دارد که می‌گفت: “شکستی که متداول و مرسوم باشد، بهتر از موفقیت و پیروزی است که غیر متداول باشد”. شارفشتین و اشتین، نیز عنوان کردند که شکست خوردن به عنوان بخشی از توده بهتر از موفق شدن به عنوان کسی است که از سایرین سرپیچی ‌کرده‌است (هشلایفر و هانگ تئو، ۲۰۰۱؛ صص ۲۳-۲۲).

به نظر شارفشتین واشتین­(۱۹۹۰)، هرگاه مدیری در سهمی با پیشینه نامطلوب[۴۸] سرمایه‌گذاری نماید، در صورتی که دیگر مدیران بر روی آن سهم سرمایه ­گذاری ننمایند، آن مدیر عملکرد ضعیف خود را فاش ساخته­ است. در نتیجه حتی مدیرانی که عملکردی بهتری از میانگین دارند نیز پیروی و متابعت از دیگران را ترجیح می‌دهند. چنان چه تعداد کافی از مدیران با عملکرد بد، رفتار توده‌واری را در خصوص تصمیم ضعیفی در پیش گیرند، حتی مدیران با عملکرد بهتر نیز ممکن است اقدام به پیروی از این توده نمایند، به جای آن که با قبول ریسک مرتبط با پذیرش پروژه‌ای با آینده بهتر، تنها مدیری باشند که در آن سرمایه ­گذاری می­نمایند­(دونو و ولچ، ۱۹۹۶؛ ص ۶۰۸).

۷-۳-۲-۲ توده‌واری بر مبنای حقوق و دستمزد

اگر حقوق و دستمزد یک مدیر سرمایه‌گذاری وابسته به عملکرد او در مقایسه با سایر مدیران باشد، این مسئله موجب تحریف انگیزه های مدیر و تشکیل پرتفوی غیر­بهینه می‌گردد، که نهایتاًً نوعی از توده‌واری را به همراه دارد­(برنان[۴۹] ، ۱۹۹۳ و رول[۵۰] ، ۱۹۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...