بیشتر عملیات یک حسابرسی، توسط کارکنان کم تجربه اجرا میشود. رمز استفاده موفقیتآمیز از کارکنان به نسبت جدید، نظارت از نزدیک بر کار هر رده است. دامنه این نظارت از مرحله تهیه دستورالعمل کتبی خاص برای کارکنان تا مرحله بررسی نهایی توسط شریک مسئول کار رسیدگی، گسترده است.
۲-۲-۴-۱۰ شناخت کافی از کنترلهای داخلی
یک سیستم کنترل داخلی عالی، نسبت به قابل اتکا بودن مدارک صاحبکار و محافظت داراییهای آن اطمینان زیادی به وجود میآورد. حسابرسان هنگامی که با این نوع کنترلهای داخلی قوی روبرو میشوند، در مقایسه با زمانیکه کنترلها ضعیف است، به مقدار کمتری از انواع دیگر شواهد نیاز خواهند داشت. بنابرین، ارزیابی حسابرسان از کنترلهای داخلی بر مدت، نوع و ماهیت فرایند حسابرسی تأثیر زیادی دارد.
۲-۲-۴-۱۱ شواهد کافی و قابل اطمینان
سومین استاندارد اجرای عملیات مقرر میدارد که حسابرسان شواهد کافی و قابل اطمینانی را گردآوری کنند تا مبنایی برای اظهار نظر نسبت به صورتهای مالی داشته باشند. عبارت قابل اطمینان به کیفیت شواهد مربوط میشود، برخی از انواع شواهد، قویتر و متقاعد کنندهتر از انواع دیگر است.
۲-۲-۴-۱۲ استاندارهای گزارشگری
چهار استاندارد گزارشگری، دستورالعملهای ویژهای را برای تهیه گزارش حسابرسی مقرر میدارد. گزارش باید تصریح کند که صورتهای مالی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه شده است یا خیر. گزارش باید حاوی اظهار نظر در مورد کلیت صورتهای مالی یا عدم اظهار نظر باشد. فرض بر یکنواختی کاربرد اصول پذیرفته شده حسابداری و کفایت افشای مطالب در صورتهای مالی است، مگر اینکه گزارش حسابرسی خلاف آن را بیان دارد.
شکل ۲-۲- خلاصه ده استاندارد پذیرفته شده حسابرسی
۲-۲-۵- ویژگیهای حسابرس موفق
آیا تا به حال درباره ویژگیهای حسابرس موفق فکر کردهاید؟ چه حسابرسی برازندهی این عنوان است؟ آیا شما حسابرس موفقی هستید؟ آنچه مسلم است مهارتهای مورد نیاز برای تبدیل شدن به حسابرس موفق فراتر از یادگیری بدهکار/ بستانکار و پر کردن چکلیستهای از پیش تعیین شده است. ارنست شوماخر، اقتصاددان معروف و نویسندهی کتاب کوچک زیباست جمله معروفی بدین مضمون دارد “:میتوانید مطلبی را به منظور اطمینان از درک کلیه مفاهیم آن، بارها و بارها مطالعه کنید یا میتوانید ابتدا اهداف خود را تعریف کرده، سپس فنونی را به کار گیرید که به شما اطمینان میدهد مطالب مورد نیازخود را دریافت کردهاید”. اگر این جمله شوماخر با مفاهیم حسابرسی آمیخته شود جملات پیش گفته اینگونه میشود که “ممکن است به منظور اطمینان از اجرای رویههای حسابرسی، بارها و بارها چکلیستهای حسابرسی را بررسی کنید یا میتوانید ابتدا هدف حسابرسی را برای خود تعریف کرده و سپس به منظور اطمینان از تحقق الزامات حسابرسی و آنچه که به دنبال آن هستید، از مهارتهای حسابرسی خود استفاده کنید.” حسابرسی فرایند پیچیدهای، شامل مهارتها و مسئولیتهای متفاوتی است و در عصر حاضر، به دلیل الزامات قانونی و انتظارات صاحبکاران، مطالبات از حسابرسان روزبهروز در حال افزایش است. حسابرس از یک سو تأکید دارد که کار اجرا شده را به نحومناسب مستندسازی کند و از سوی دیگر ملزم به انجام کار در چارچوب بودجه و زمان مقرر است. این فشارها، حسابرسان را در دام پرکردن چک لیستها میاندازد و به آنان این دیدگاه نادرست را القا میکند که کار را در زمان مناسب انجام و اظهارنظر درستی نسبت به صورتهای مالی ارائه کردهاند. اما حتی اگر پر کردن چکلیستها تنها روشی باشد که حسابرس فرا گرفته است، باز هم نمیتوان وی را حسابرس موفق نامید.
برای حسابرس موفق، داشتن ویژگیهای زیر ضروری است:
۲-۲-۵-۱ موضوعات بنیادی و اولیه
داشتن صلاحیت اخلاقی و حرفهای داشتن صلاحیت اخلاقی و حرفهای از اصول اولیه و بنیادی فردی برای حسابرس موفق است و همواره انتظار میرود همه حسابرسان مجموعهای از این ویژگیها را داشته باشد. حسابرس خوب ملزم به ایجاد این ویژگیها در خود از طریق تعهد به یادگیری مستمر در طول دوران حرفهای خود است. او باید دارای اصول و پیشزمینهی قوی اخلاقی باشد و هنگام بررسی موضوعی نیازمند عمق و دقت بیشتر که ممکن است منجر به کشف تقلب و اشتباه شود، از هر گونه سستی و اهمالکاری و به اصطلاح “تیک بزن بره !!” اجتناب ورزد. این اصول بنیادی در مورد مهارتهای حرفهای نیز باید در نظر گرفته شود .حسابرس باید مهارتهای حرفهای مناسب و موردنیاز را در طول دوران حرفهای خود کسب و حفظ کند.
حسابرس ناآشنا با اصول و ضوابط حرفهای، به آسانی ممکن است اظهارنظر نامناسب ارائه کند. حرفه ما، این دو ویژگی اساسی را با الزام به تخصیص ساعات کارکنان به آموزشهای حرفهای مستمر تقویت میکند. بهرغم اهمیت صلاحیت اخلاقی و حرفهای، این مفاهیم بنیادی به تنهایی نمیتواند حسابرس موفق را از دیگران متمایز نماید بلکه او باید دارای ویژگیهای زیر نیز باشد:
۲-۲-۵-۲ داشتن چشم انداز آتی و درک غریزی از کسبوکار
تعامل حسابرس با مشتریان مختلف در صنایع گوناگون منجر به کسب تجربه برای وی میشود و حسابرس خوب را قادر به درک غریزی و ذاتی از کسب وکار صاحبکار میکند. حسابرس در هنگام اجرای حسابرسی قادر به تجسم انواع موانع و مشکلات آتی موجود در فرایند حسابرسی و کسب وکار صاحبکار خواهد بود. جمله معروفی است که بیان میکند غریزه حس بویایی مغز است .حسابرس خوب در برابر معاملات و پاسخهای غیر منطقی مشتری، عقب نشینی نمیکند. غریزه عاملی است که باعث کاوش عمیقتر وی به منظور دستیابی به نتایجی میشود که هماهنگ با چشمانداز آتی کسب وکار است .حسابرس به منظور گسترش غریزه و چشم انداز، باید ذهن پرسشگر خود را تقویت کند و از تمام تجاربی درس بگیرد که در حین کار با مشتریان مختلف به دست آورده است.
۲-۲-۵-۳ داشتن توانایی دیدن تصویر بزرگ( دید کلی )از کسبوکار صاحبکار
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:20:00 ب.ظ ]
|